اهمیت همکاری دانشگاه و صنعت در توسعه ملی و پایدار

اهمیت همکاری دانشگاه و صنعت در توسعه ملی و پایدار

 

برای اینکه بتوان مشکل عقب‌ماندگی در کشور‌های درحال‌توسعه را برطرف کرد، مکاتب گوناگون، استراتژی‌های گوناگونی مطرح می‌کنند. دو عنصر علم و تکنولوژی در همه‌ی این استراتژی‌ها نقش بسزایی ایفا می‌کنند. کشورها سعی دارند تا نقش دانشگاه‌ها را در رشد ملی و بالا بردن تکنولوژی و دانش موردتوجه و تأکید قرار بدهند. به همین دلیل ارتباط دانشگاه و صنعت به سیاست‌های پیشرفت و ترقی وابسته می‌باشد.

 

 دلایل توسعه و افزایش ارتباط صنعت و دانشگاه

 

به دلایل گوناگونی همکاری مابین دانشگاه و صنعت اتفاق می‌افتد. موارد زیر به‌طور مختصر دلایل توسعه و افزایش این همکاری را نشان می‌دهد:

  1. کاهش حمايت‌هاي مالي دولت‌ها از فعاليت‌هاي پژوهشي در دانشگاه‌ها. جستجو منابع جدید برای پشتیبانی از فعالیت‌های پژوهشی در دانشگاه‌ها از مواردی است که این امر دانشگاه‌ها را به انجام آن وادار کرده است.
  2. افزايش هزينه اجراي پژوهش و آسيب‌پذيري آن. دانشگاه‌ها به دلیل اینکه با مباحث جدید علمی از نزدیک در ارتباط هستند، صنایع از آن‌ها برای بالا بردن فناوری‌ها و اجرای تحقیقات برای اینکه از دوباره‌کاری دوری کنند، کمک می‌گیرند.
  3. ظهور فناوري‌هاي زيستي، فناوري اطلاعات و محيط‌هاي جديد. افزایش ارتباط بین دستاوردها و کاربردهای فناوری‌های جدید و همچنین ضرورت فراهم کردن ارتباط صنعت و دانشگاه از زمینه‌هایی است که این عوامل ایجاد کرده‌اند.
  4. ضرورت همکاري‌هاي بین‌رشته‌ای و بین‌المللی. جهت پیدا کردن راه‌حل‌هایی پابرجا و ثابت، این مدل همکاری‌ها اتفاق می‌افتد. ایجاد شبکه‌های ائتلافی و همکاری میان نهادهای اقتصادی از مواردی است که این نوع همکاری‌ها زمینه‌ی آن را فراهم می‌کند.
  5. تلاش براي طراحي ساختارهاي عملياتي و شبکه‌هاي جديد. همکاری‌های چندجانبه بین سازمان‌ها که فرآیند نوآوری را آسان می‌کند، با توجه به تغییرات محیطی، ضروری است.

درواقع سناريوي اصلي گذار دانشگاه‌ها از ساختار سنتی به کارآفرينانه نتیجه سناريوي تبديل جوامع حاضر به جوامع کارآفريني است که براثر مسئوليت‌هاي اجتماعي، دگرگون شدن مسئوليت‌هاي فردي و سازماني، مسئوليت‌ دولت‌ها و فشارهاي بین‌المللی است.

از طرفی در ارتباط با بحث کارآفرینی، دانشگاه‌ها باید در فعالیت‌های کارآفرینانه به‌طور مستقیم شرکت کنند، به عبارتی برای توسعه کارآفرینی به انجام فعالیت‌هایی مثل تجاری‌سازی دانش تولید‌شده می‌پردازند و از طرف دیگر، برای رشد توانایی‌ها، مهارت‌ها و آگاهی از موانع و عوامل کارآفرینی، وظایف سنتی خود را که همان آموزش و پژوهش است را مورداستفاده قرار بدهند.

۳ معنی را می‌توان از کارآفريني دانشگاهي برداشت کرد:

  1. دانشگاه به‌عنوان يک سازمان، کارآفرين باشد.
  2. اعضاي دانشگاه مثل کارکنان، استادان و دانشجویان رفتار کارآفرينانه داشته باشند.
  3. جرياني از الگوهاي کارآفريني از ارتباط متقابل دانشگاه با محيط، ايجاد شود.

 

واکنش کارآفرینانه صنعت و دانشگاه

اگر دولت و دیگر حامیان خارجی نتوانند ابتکار لازم را انجام دهند، دانشگاه‌ها چگونه می‌توانند از حالت منفعل به حالت فعال تغییر کنند؟ همان‌طور که دانشکده‌ها وادارات داخلی نمی‌توانند به‌طور جداگانه این کار را انجام دهند. نظارت بر زمینه‌های خاص و حفاظت از منافع مادی، دستورالعمل معمول آن‌ها بوده است. فقط تعدیل کلی سازمانی، با عناصر قابل‌تشخیص، می‌تواند حالت بسیار فعال جدیدی را ایجاد کند. پنج مورد مطالعات نهادی که در کتاب من ارائه‌شده است، همراه با چندین مطالعات مربوطه، کمک می‌کنند که این عناصر را در چارچوب وسیع‌تر ارائه شوند. نقش دانشگاه در جامعه و اقتصاد تکامل‌یافته است. دانشگاه‌ها دانش تولید می‌کنند که پیشرفت‌های تکنولوژیکی را ارتقا می‌بخشد که به‌نوبه خود برای رشد اقتصادی و رقابت‌پذیری در اقتصاد جهانی حیاتی است؛ بنابراین، به‌طور فزاینده‌ای انتظار می‌رود که دانشگاه‌ها کارآفرینانه تر شوند و این سومین رسالت مهم را در جهت ارتقاء نوآوری و توسعه از طریق ارائه فناوری‌ها و مشاغل تجاری به‌کارگیرند. نقش دانشگاه در جامعه و اقتصاد تغییر کرده است. اولین انقلاب علمی که در اواخر قرن نوزدهم آغاز شد، کار تحقیقاتی در دانشگاه بود. در حال حاضر اکثر دانشگاه‌ها تحت تأثیر انقلاب دوم هستند و رسالت سوم کمک به توسعه اقتصادی است.

 

نویسنده: امیرحسین باقری

پژوهشگر حوزه کارآفرینی

0 پاسخ

دیدگاه خود را ثبت کنید

تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید ؟
در گفتگو ها شرکت کنید!

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *