با بداههسرایی «عادت كنيم كه عادت نكنيم»
با بداههسرایی «عادت كنيم كه عادت نكنيم»
پیش از بحران آماده آن باشیم.
وقتي در جامعهای، بحراني بروز نموده و رفع میشود جمعي از محققان و پژوهشگران نسبت به عملكرد دولت و رفتار مردم از دیدگاههای مختلف مشغول به تحقيق میشوند كه چرا و چگونه اين بحران بروز نمود، كنترل شد و درنهایت بعد از صرف چه هزینهای به حالت عادي بازگشتيم. حال كه همهچیز به روال عادي خود بازگشته است داوریها شروع میشود و اما ها و اگر ها يكي پشت ديگري در روزنامهها و سایتهای مختلف خودنمايي میکند. چرا برخي دولتها و ملتها در خصوص برخي بحرانها از قبل آمادهاند. آيا اصلاً میشود در مواجه با بحران آماده بود؟ چه بحرانهایی قابل پیشبینی هستند و يا اصلاً بحران قابل پیشبینی وجود دارد.
وقتي صحبت از موجودي بنام انسان به ميان میآید لازم است به ريشه اين كلمه نیمنگاهی داشته باشيم. انسان در فارسی به معنی مفرد یکتن از مردمان است که ریشه در زبان اوستایی دارد و از واژه اوستایی انیسان به معنی داستان فراموششده گرفتهشده است. در عربی برگرفتهشده از نسیان به معنی کسی که فراموش میکند و هم از واژه انس به معنی کسی که انس یافته است، میباشد که اصل این واژه در فارسی از زبان اوستایی و در عربی از زبان آشوری میباشد.
انسان موجودي است كه فراموش میکند. به عبارتی موجوداتي كه در لحظه زندگي میکنند و بسيار فراموشکارند. ولي چطور میشود همين انسان فراموشکار در جوامع مختلف در مواجه با بحرانها رفتارهای متفاوتي داشته باشد؟ مردم كشوري در زمان بروز زلزله طوري رفتار میکنند كه انگار بخشي از زندگي روزه آنها زلزله است.
وقتي رفتار مردم ژاپن را در قبال بروز آنچه ما بحران مینامیم مشاهده میکنیم شك میکنیم كه اگر ما انسان فراموشکار هستيم پس آنها كجاي كار قرار دارند؟ اشتباه نكنيد همه انسانها فراموشکارند ولي برخي فراموشکارترند.
وقتي در كشوری زندگي میکنید كه جزیرهای است در وسط اقيانوس و هرروز زلزله، سونامي، آتشفشان بخشي از عوارض زندگي در چنين مكاني میباشد پس حالا كه نمیتوان تمام رفتارهاي طبيعت را كنترل و پیشبینی كرد آيا نمیتوان در زمان بروز آن رفتار درست را آموزش داد و كنترل كرد؟ نكته در اينجاست كه آنها هم همانند دیگراناند با اين تفاوت بزرگ که موقعيت خود را درك کردهاند و پذیرفتهاند كه از اين بحرانها ناگزیرند. پس خود و مردم جامعه را در رفتار مناسب با اين بحرانها آماده مینمایند. درست است كه انسان را توان مقابله به طبيعت نيست ولي آيا انسان توانايي پیشبینی و آمادگي محدود را نيز ندارد و يا در زمان بروز، امكان كنترل و بازگشت سريع به حالت عادي را میتوان تمرين كرد. مردم جامعه نيز با اين سياست همراستا میشوند و نتيجه مثبت آن را میبینند.
لذا است كه وقتي حادثه تروريستي پخش گاز سارين در مترو توكيو بروز مینماید همين كشور پيشرفته و آماده مقابله بحران نيز دچار سردرگمي میشود چون آمادگي خود را در برابر چنين حملاتي پیشبینی ننموده است و لازم است در روشهای خود بازنگري و بروز رساني لازم را انجام دهد.
نظریههای سنتی مديريت نوآوري و تغيير نشان میدهد که مدیریت نظاممند، فعالیت ذهنی خطی با ساختار محکم است. مدیران احتمالاً تدوین و فرموله كردن اهداف را با دقت و وسواس فراواني انجام میدهند و با دقت تحت كنترل دارند.
اما بااینحال در دنیای واقعی، ممكن است مدیران هرگز اطلاعات کافی برای تصمیمگیری مناسب در لحظه را با توجه به شرايط پیشبینینشده را نداشته باشند و همين مسئله آنها را از اهداف از پيش طراحیشده خودشان دور نمايد. متغیرهای درگیر با برنامههای بلندمدت در این جهان همراه با تغییرات پر هرجومرج، سردرگمی فراواني را براي تصميم گيران ايجاد مینماید.
- کلید پیروزی مدیران و تصمیم گیران
ازاینرو لازم است مدیران ترکیبی از برنامهریزی و بداهه را در تصمیمگیریهایشان داشته باشند. يعني با استفاده از خلاقیتها و نوآوریها در حين اجراي تصمیمگیریهای در راستاي مديريت عدم قطعیتهای اجتنابناپذیر گام بردارند. هرچند اين رویکرد به مدیریت ممکن است با عنوانهای خودسرانه و هوسباز به نظر آيد. ليكن درواقع، یک استراتژی بداهه نیاز به یکپایه محکم از رشتههای عمومی از برنامهریزی استراتژیک و مدیریت نوآوري موفق را دارد و سازمان بداههنواز نوعي مديريت در تنش سالم بین نظم و انضباط و هنر را حفظ ميکند. بهاینترتیب این سازمان میتواند با تمرکز بر اهداف بلندمدت با انعطافپذیری كامل برای حل مشکلات خويش، خلاقانه به بهرهبرداری از فرصتها و تبديل تهديدها به نعمتهای غیرمترقبه اقدام ورزد.
مهندس حسين امیر احمدی
مدیر ایمنی و مهندسی عملیات مترو تهران