جهانیشدن:آيا واقعاً دنيا هموار و مسطح شده است؟(بخش دوم)
در ادامه مطلب گذشته جهانیشدن:آيا واقعاً دنيا هموار و مسطح شده است؟(بخش اول)
براي اين منظور حوزه فكري جديدي به نام كارآفريني توانسته است تا حد بسيار زيادي اين نوع شايستگي را در افراد ايجاد و تقويت نمايد؛ زيرا فرايند كارآفريني مبتني بر فرصت است و ازاینرو میتواند در جهانیسازی نوع سوم بسيار حائز اهميت باشد. وقتي در اين سطح از جهانیشدن سرعت رقابتها فزوني مییابد كميابي نيز بیشازپیش نمايان میشود؛ يعني فزوني مسائل و نيازها و كاهش منابع براي حل و رفع آنها. پس میتوان ادعا نمود، موقعيت برآورده كردن اين نيازها و حل خلاقانه و متفاوت مسائل همراه با كمبود منابع در دسترس يك شايستگي است و استفاده از تسهیلکنندههایی مانند، آپلود (به فرايند انتقال مطالب از رايانه محلي به رایانهای دوردست از طريق خطوط ارتباطي گفته میشود.)، آوت سورس (به واگذاري عمليات غير اصلي يك سازمان به نهادي بيروني كه در آن كار تخصص دارد گفته میشود.)، اين سورس (همكاري و توليد ارزش افقي.)، زنجيره تداركات (به جريان مواد، قطعات و اطلاعات، از تدارك مواد خام تا تحويل محصول به كاربر نهايي اشاره دارد.) و ازجمله كارآفريني اين شايستگي را با شناسايي، ارزيابي و بهرهبرداری از فرصتها با توجه به همين کمیابیها به افراد هديه میکند و اینچنین افراد را با نوع سوم جهانیشدن همراه مینماید. درنتیجه بايد قبول نمود كه با ورود به سطح سوم جهانیشدن در بعد فردي، ديگر افراد حتي از منزل خود نيز میتوانند جهاني شوند.
جهانیشدن و دنیای امروز کسبوکارها
ديويد راتكوف، مقام ارشد سابق وزارت بازرگاني آمريكا كه اكنون يك مشاور خصوصي در امور استراتژيك است، میگوید: جهانیسازی «واژهای است كه براي تشريح تغيير روابط دولتها و شرکتهای بزرگ و بيزينس پیداکردهایم» و میافزاید: «اما اتفاقي كه امروزه دارد رخ میدهد گستردهتر و پدیدهای بسيار عمیقتر است». موضوع فقط نحوهی ارتباط دولتها، شرکتهای خصوصي و مردم نيست؛ موضوع فقط نحوهی تعامل سازمانها نيست، بلكه موضوع تكوين الگوهاي كاملاً جديد اجتماعي، سياسي و کسبوکار است. موضوع دربارهی چيزهايي است كه بر عمیقترین و ریشهدارترین وجوه جامعه و سرانجام بر ماهيت قرارداد اجتماعي تأثیر میگذارد. موضوع را از خود سؤال كنيد: چه وضعيتي پيش میآید اگر نهادي كه در آن قرار داريد، با شغلي كه در فضاي سايبر داريد هماهنگ نباشد، يا واقعاً نتواند دربرگیرندهی كارگراني باشد كه با گروه ديگري از كارگران در نقطهی ديگري از جهان همكاري میکنند، يا ديگر نتواند محصولي را كه همزمان در چند محل ساخته میشود، ثبت كند؟ چه كسي مقررات كار را وضع میکند؟ چه كساني بايد از اين مقررات بهرهمند شوند؟
بیگمان، اگر به هموار شدن دنيا بهصورت جدي باور داشته باشيم، آنگاه بهوقت خود يكي از تغييرات بنيادين يا نقاط عطف تاريخ را بهوضوح لمس مینماییم؛ چراکه مشخصه اين هموار شدن، سرعت و دامنهی وقوع آن است. وقتي فرايند برونسپاری بسياري از فعالیتهای شرکتهای آمريكايي به كشور هند را موردبررسی قرار میدهیم اين مهم مؤید نکتهای است كه به آن اشاره شد؛ ديگر پستیوبلندی، ديوار، مانع و يا هر چيز غير همسطحی وجود ندارد، همهچیز كنار رفته و همهچیز هموارشده تا از گوشهای از دنيا مسائل را ديد و نيازها را شناسايي و براي حل و رفع آنها به گوشهای ديگر، خدمات و محصولات ارائه نمود. شرکتهای آمريكايي با برونسپاریهای فعالیتهای خود به كشوري مانند هند، بسياري از هزینههای خود را كاهش دادهاند و از سوي ديگر اين امر براي شرکتها و حتي در سطح فردي در هند رونق و رشد چشمگير اقتصادي حاصل نموده است.
ديگر لازم نيست براي انعقاد قرارداد و گفتمان، ساعتها پرواز نمود و كيلومترها راه را پيمود، بلكه از طريق بهرهگیری از تکنولوژیهای نوين همانند ويدئوكنفرانس میتوان ضمن دستيابي به نتايج، هزینهها را كاهش داد. درنتیجه ديگر بايد پذيرفت دنيا هموار است و رنگها در نوع موفقيت نقش ندارند؛ اما نكته مهم ديگري كه میتواند در تكميل مطلب مطروح مفيد باشد، چگونگي انتخاب و ورود به حوزههای جهاني در سطح فردي است. در كتاب از خوب به عالي مطلبي مطرحشده است كه به آن اشاره میکنم، براي انتخاب و ورود به حوزههای جهاني درك عميق از سه محور متقاطع بسيار مهم است، اين سه محور عبارتاند از؛ 1- زمینهای كه بهشدت به آن علاقه داريد، 2- زمینهای كه میتوانید در آن بهترين عملكرد را داشته باشيد و 3- عامل حركت موتور اقتصادي. ازاینرو مهم آن است كه مشخص شود فرد در كدام زمينه میتواند در سطح جهاني حرفي براي گفتن داشته باشد و همچنين مشخص شود كه در كدام زمينه قادر به اين امر نخواهد بود.
اين شناخت از خود میتواند براي ورود به عرصههای جهانیشدن به كمك افراد آمده و اهداف و برنامههای آنها را براي ماندگاري در اين سطح هموارتر نمايد، كه البته از دستمایههای اصلي اين شناخت، كارآفريني است. چراکه براي همراه شدن با فرايند جهانیشدن بايد تغيير را پذيرفت و براي پذيرش تغيير، اول، بايد نوگرايي و تازگي را فهميد؛ دوم، بايد الگوهاي گذشته و جاري را مورد تجدیدنظر قرارداد و حصارهاي ذهني را بابت مواجهه با مسائل و نيازها كنار زد تا خلاقيت و ابعاد مختلف مسائل ظهور يابند و رشد كنند. آنگاه است كه تغيير قابليت پذيرش دارد و وقتي تغيير باور شد كارآفريني براي ورود مهيا میگردد؛ چون كارآفرين كه بهعنوان همان فرد موردنظر در فرايند جهانیشدن نوع سوم ايفاي نقش مینماید؛ شتابدهنده تغييرات در جهان بوده و انديشمندي مستقل است كه جرئت میکند در محيطي از رويدادهاي متداول، متفاوت باشد؛ و نهايتاً، براي جهانیشدن در سطح فردي بايد كارآفرين بود تا فرايند هموار شدن دنيا ملموستر اتفاق افتد و براي همراه شدن با اين همواري بايد گوش دادن و سرعت آهنگ تغييرات و پذيرفتن الگوهاي جديد را بهعنوان يك اصل اجتنابناپذیر باور نمود.
بحث و نتیجهگیری
همانگونه كه مطرح شد، جهان به سمت همواري و خروج از انحصارها سوق يافته و اين مهم را میتوان از سقوط ديوارها، باز شدن پنجرهها، ظهور رایانههای خانگي و … مشاهده نمود و اين موارد با يكديگر تركيبي را ايجاد نمودهاند تا افراد از سرتاسر دنيا و بدون محدودیتها بتوانند پيام خود را به يكديگر منتقل نمايند. در اين سطح افراد توانستند با يكديگر تا حد زيادي در ارتباط باشند، اما گسترش اينترنت و تولد وبباز هم توانست اين ارتباط را ميان افراد گستردهتر نموده و با هزینههای كمتر، بهرهوری بيشتري براي استفادهکنندگان خود به وجود آورد؛ و سرانجام با تولد کابلها و پروتکلهای استاندارد ارسال اطلاعات كه برنامههای كاربردي و ماشين و … و همه و همه را به هم متصل نمود، به توسعه کسبوکارها منجر گرديد و اين ابزار و تسهیلکننده توانست براي همکاریهای بيشتر و با هزينه كمتر به كمك کسبوکارها آمده و زمان و مكان را به هم نزدیکتر نمايد. همه اینها سرآغاز يك همكاري جديد با رويكردي جديد بدون مرز و محدوديت را ايجاد مینماید. اين مهم باوري را در سطح جهاني ايجاد نمود كه همه افراد میتوانند از شایستگیهایی برخوردار شوند كه بر اساس اين نوع همکاریها فارغ از مكاني كه در آن قرار دارند به فعاليت بپردازند و اين ميزان همكاري از طريق تسهیلکنندههایی ازجمله: آپلود، آوت سورس، اين سورس، زنجيره تداركات، اين فرم و … و ازجمله روح كارآفرينانه، به همراه يادگيري بهرهگیری از فنّاوریهای نوين توانسته است به فرايند هموار شدن جهان و خرد شدن سطح رقابتها و شایستگیهای جهانیشدن سرعت بيشتري ببخشد. درنتیجه میتوان ادعا نمود بايد براي شناسايي و ارزيابي فرصتها بهعنوان شايستگي مهم جهانیشدن در سطح فردي به كارآفرين شدن روي آورد و پذيرفت دنيا براي همكاري و ارتقاء سطح نيازها و برآوردن آن مسطح است و با آغوش باز نوآوران و نوباوران را میپذیرد.