مدل‌های دانشگاه کارآفرین (بخش چهارم)

مدل‌های دانشگاه کارآفرین (بخش سوم)

در ادامه مدل‌های دانشگاه کارآفرین (بخش دوم)

مدل اتزکویتز و همکاران

اتزکویتز و همکاران (2000) در باب مکانیزم ها و ساختارهای نوظهور دانشگاه کارآفرین سخن به میان آوردند.  به‌زعم آن‌ها چهار فرایند (به‌هم‌پیوسته) سبب ترویج ظهور فرهنگ کارآفرینی در دانشگاه شده‌اند. در آمریکا دانشگاه شاهد «… تمرکززدایی، رقابت بازار و پلورالیسم نهادی» بوده است. ورودی کارآفرینی به صحنه دانشگاه بجای اینکه محدود به گروه خاصی از دانشگاه‌های علاقه‌مند به علوم کاربردی باشد، بر مأموریت آموزشی و پژوهشی تمام نهادهای تحصیلات عالی تأثیر می‌گذارد. الگوی دانشگاه کارآفرین مؤلفه‌های هنجاری و تحلیل دارد. دانشگاه‌ها برای اینکه بجای عوامل نوآور صرف، تبدیل به عوامل فعال شوند، باید انقلاب دانشگاهی اول را انجام داده و تحقیق را به‌عنوان یکی از مأموریت‌های خود معرفی کنند. نهادهای دانشگاهی باید انقلاب دوم را نیز انجام دهند و از طریق گسترش مأموریت تحقیق و آموزش خود در توسعه اقتصادی به ایفای نقش بپردازند. به نظر اتزکویتز و همکاران، دانشگاه کارآفرین، شامل ساختارهای نوظهور و مکانیزم های توسعه‌ای”تغییرات داخلی، تأثیرات میانی، فرآیندهای میانجی‌گری و تأثیرات مکرر”، می‌باشد.

مدل برنان و وال

مدلی که برای دانشگاه کارآفرین توسط برنان و وال (2005) طراحی‌شده است، بر ۳ زمینه شامل تجاری‌سازی دانش، نقش دانشگاه در جامعه و شرکت‌های فناوری محور تأکید دارد. آن‌ها عوامل شکل‌دهنده دانشگاه کارآفرین را با توجه به این حوزه‌ها و در قالب این مدل ارائه کرده‌اند که عبارت‌اند از: مديريت شرکت‌هاي مبتني بر فناوري، مداخله‌ی دانشگاه در جهت خلق، نشر و بهره‌برداري از دانش در شرکت‌هاي فناوري محور و دانشگاهيان مرتبط با شرکت‌هاي فناوري محور، کارآفريني دانشگاهي، مداخلات دانشگاهي جهت تجاري‌سازي دانش سازماني، زمينه علمي و بستر دانشگاهي با نگاه سرمايه دانش انساني و سرمايه فردي.

مدل کربی

    کربی (2006) اقدامات راهبردی (استراتژیک) باهدف ارتقا بنگاه به شرح جدول زیر شناسایی نمود:

مدل اوشی

اوشی و همکاران در سال 2007 به تبیین آناتومی دانشگاه اِم آی تیبه‌عنوان دانشگاهی کارآفرین پرداخته و عوامل موفقیت این دانشگاه را به شرح شکل زیر تبیین نموده است:  

  • عامل 1: تأمین مبالغ اعطایی به ام آی تی در راستای پژوهش‌های علوم فنی مهندسی
  • عامل 2: تأمین مالی تحقیقات از جانب بخش صنعت
  • عامل 3: کیفیت هیئت‌علمی و کارکنان
  • عامل 4: مشخصه‌های سازمانی: اداره انتقال فناوری، برنامه‌های کارآفرینی و مرکز پژوهش‌های بین‌رشته‌ای
  • عامل 5: مأموریت دانشگاه
  • عامل 6: فرهنگ اعضای هیئت‌علمی اِم آی تی
  • عامل 7: تاریخچه و سنت دانشگاه اِم آی تی
  • عامل 8: مکان اِم آی تی (زمینه جغرافیایی خارجی): قطب فناوری منطقه بوستون و کمبریج

مدل راثيرمل و همکاران

راثیرمل و همکاران (۲۰۰۷) در مطالعه ارزشمند خود عناصر را بر اساس جمع‌بندی مدل‌های موجود به دودسته بیرونی و درونی به شرح ذیل تقسیم نموده است:

  1. عناصر دروني: نظام پاداش، شرايط دانشگاه، موقعيت، فرهنگ، عوامل ميانجي، خط‌مشی دانشگاه، تجارب. نقش‌ها و ويژگي‌هاي تعریف‌شده، ويژگي و نقش هیئت‌علمی، ماهيت فناوري تجاری‌سازی
  2. عناصر بيروني: خط‌مشي‌هاي دولتي، وضعيت اقتصادي و منطقه‌ای  

 مدل گیب و همکاران

گیب و همکاران (2012)، با مشاهده الگوهای دانشمندان گذشته و با مدنظر قرار دادن چالش‌های دانشگاه‌ها در زمینه گرایش به سمت فلسفه دانشگاه کارآفرین، آن را در قالب یک سازمان کارآفرین مطرح و شکل زیر  را برای ارزیابی چالش‌های آکادمیک برای نیل به سازمان کارآفرینانه ارائه نمودند: