مدلهای دانشگاه کارآفرین (بخش چهارم)
در ادامه مدلهای دانشگاه کارآفرین (بخش سوم)
در این بخش و ۳ قسمت قبلی تلاش شد مدلهای دانشگاه کارآفرین به اختصار بیان شود.
نلس و ورلی (2010) معماری کارآفرینانه سازمانی را بهعنوان مجموعهای از عوامل در راستای کارآفرینی در دانشگاهها به شرح جدول زیر بیان نمود:
مؤلفه- های معماری کارآفرینانه: تعریف و شناسایی
مؤلفه کارآفرینی | تعریف |
ساختارها | زیرساختهای کارآفرینی ازجمله دفاتر انتقال تکنولوژی، مرکز رشد، پارکهای علم و فناوری، پرتالهای کسبوکار و غیره |
سیستمها | شبکههای ارتباطی و پیکربندی پیوندهای میان ساختارها و دپارتمانها، مدیر و غیره |
استراتژیها | اهداف نهادی توضیح دادهشده در اسناد برنامهریزی؛ شامل ساختارهای مشوقهای رسمی که در داخل تعیین میشوند |
رهبری | احراز صلاحیت و گرایش رهبران اصلی (مدیریت، هیئتمدیره، رؤسای دپارتمانها، دانشمندان برجسته) |
فرهنگ | نگرشها و هنجارهای نهادی، دپارتمانی و فردی نسبت به نقش سوم |
مدل گورو و اوروبانو
گوررو و اوربانو (2010) در رابطه با پدیده دانشگاه کارآفرین ومدلهای دانشگاه کارآفرین، با بهکارگیری نظریه اقتصاد نهادگرایی و دیدگاه مبتنی بر منابع، یکپارچگی عوامل نظری را نشان میدهند که به درک ارتباط عوامل محیطی (رسمی و غیررسمی) و عوامل داخلی (منابع و قابلیتها) دخیل در فرایند گذار آکادمیک کمک مینمایند. شایانذکر است که عوامل محیطی با توجه به اقتصاد نهادی به دودسته رسمی و غیررسمی و عوامل داخلی با استفاده از رویکرد منبع مدار به دودسته قابلیتها و منابع تقسیمشدهاند. مدل مفهومی پیشنهادی این دانشمندان در قالب شکل زیر به نمایش درآمده است که بر اساس این مدل، چهارعنصر تعیینکننده در دانشگاه کارآفرین میبایست موردتوجه قرار گیرند: عوامل محیطی، عوامل داخلی، قابلیتها و منابع. این عوامل و عناصر منجر به پیامدهای دانشگاه کارآفرین میگردند.
در پایان یکی از مدلهای دانشگاه کارآفرین مدل فیلپات و همکاران است
فیلپات و همکاران (2011)، به بررسی هر چه بیشتر فعالیتهای کارآفرینانه در دانشگاهها پرداختند و همچنین تعدادی از موانع تحقق کارآفرینی را شناسایی کردند. آنها فعالیتهایی که دانشگاه میتواند در آنها شرکت داشته باشد از طیف سنتی تا کارآفرینانه به شرح شکل زیر مطرح نمودند: