نقش انقلاب اسلامی در توسعه کسب و کار و کارآفرینی

نقش انقلاب اسلامی در توسعه کسب وکار و کارآفرینی

 

انقلاب اسلامی ایران با سطح وسیع و ریشه های عمیق و تمام ویژگی‌های خود به عنوان یک پدیده اجتماعی، معلول و محصول عوامل بسیاری است. شاید بتوان مجموعه‌ای از عوامل سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و مذهبی را از جمله علل شکل‌گیری انقلاب پرشکوه اسلامی کشورمان قلمداد کرد. بی‌تردید دلیل وجود پشتوانه مردمی برای انقلاب،  انگیزه‌های تحقق عدالت اجتماعی بوده است. قبل از انقلاب ایجاد کسب و کار و ایجاد اشتغال منشا دولتی داشته و منبع مالی آن ناشی از درآمدهای نفتی بوده است. البته تک سرمایه‌داران درباری در برخی از حوزه‌ها از جمله صنعت خودرو، فولاد و البسه فعالیت داشتند و به عبارتی قشر متوسط هیچ نقش تاثیر گذاری در ایجاد کسب و کار و کارآفرینی نداشتند. در این حالت شکل‌گیری کسب و کارهای متوسط و خرد با منشا مردمی درجه امکان پذیری حداقلی به خود گرفت. پس از انقلاب امام خمینی (ره) در جهت  توجه به صنایع کوچک در کنار صنایع بزرگ تاکید داشتند که با افزایش روحیه مشارکت مردمی و ارتقا نقش مردم در تصمیمات کلان، زمینه حضور قشر متوسط در جهش اقتصادی فراهم شد که این مهم با جنگ تحمیلی شکل دیگری به خود گرفت و خلاقیت جوانان در کنار ایثار و از جان گذشتگی، زمینه استقلال و خود اتکایی را ایجاد نمود. در شرایط جنگ و تحریم، تهدیدات به فرصت تبدیل شد و تولید تجهیزات ستاد جنگ ونیازهای مردمی بر محور خلاقیت و تلاش ایرانی استوار گشت. پس از جنگ، فرصت سازندگی با تکیه بر ایده‌ها و منابع انسانی داخلی جهت گرفت. زیرساخت‌های آسیب دیده ترمیم شد، توسعه و ایجاد زیر ساخت‌ها قدرت و سرعت بیشتری گرفت. در این راستا توسعه متوازن معیار توسعه پایدارگشت و خوداتکایی ناشی از محدودیت‌ها، بخش خصوصی را فعال‌تر کرد. البته بخش خصوصی شکل گرفته گاه ماهیت شبه دولتی داشت اما در لایه‌های پایینی و پیمانکاران و تامین کنندگان بخش خصوصی واقعی حضور یافتند. بخش خصوصی با سیاست‌های اصل 44 ابلاغی از سوی مقام معظم رهبری، توان مضاعف گرفت و تلاش برای بهبود فضای کسب و کار با وجود تحریم‌ها و محدودیت‌ها، منسجم‌تر شده و روند ایجاد استارت آپ‌ها و شرکت‌های دانش بنیان معنا دارگردید. با افزایش تعداد دانشجویان، تعداد دانشگاه‌ها و رشته‌های جدید نیز توسعه یافت .دولت‌ها بر اساس برنامه چشم انداز20 ساله و برنامه‌های 5 ساله، نهایت تلاش خود را در جهت تحقق برنامه‌ها به کار گرفته و می‌گیرند. هرچند شرایط اقتصاد جهانی و شرایط تحریمی، اجرای سیاست‌های اقتصاد مقاومتی درجهت جدایی از اقتصاد نفتی را کُند نموده است اما افزایش سهم مالیات از بودجه سالانه به 30 درصد جای امیدواری ایجاد نموده است. در برنامه چشم انداز بیست ساله دستیابی به جایگاه اول علم و فناوری در جهان اسلام واستقرار جامعه دانش‌بنیان، عدالت‌محور و برخوردار از انسان‌های شایسته و فرهیخته و نخبه هدف گذاری شده است. تامين بیش از50 درصد از تولید ناخالص داخلی کشور از محل ارزش‌آفريني، نوآوری و تجاری‌سازی علم و فناوری در سال(1404) از دیگر اهداف کمی مورد نظر در برنامه چشم انداز است در برنامه توسعه ششم نیزعلاوه بر مشارکت بخش خصوصی در تامین مالی از طریق بورس اوراق بهادار به میزام نود و پنج هزار میلیارد تومان در هر سال، بیست و چهار هزار میلیارد تومان سرمایه گذاری سالانه از سوی بخش خصوصی پیش‌بینی شده است .البته مشارکت بخش خصوصی دراجرای پروژه های کلان نفتی و عمرانی کشور نیز مورد نظر می‌باشد .

بطور کلی می‌توان گفت پس از انقلاب روند کارآفرینی با مشارکت بخش خصوصی شکل جدی تر و عملی تری به خود گرفته است و مردمی‌تر شدن اقتصاد با محوریت خلاقیت ایرانی و منابع انسانی بومی کشور و با استفاده از ظرفیت‌ها و توانمندی‌های موجود روز به روز عملی تر می‌گردد.

نویسنده : دکتر حسین محمودی اصل   مدرس دانشگاه و کارشناس اقتصاد و کارآفرینی