اقتصاد دانشبنیان و کارآفرینان جوان
اقتصاد دانشبنیان و کارآفرینان جوان آینده اقتصاد کشور میدان هنرنمایی جوانان دانشبنیان و استارتاپی است
ایدههای نوآورانه همیشه نیاز به تنظیم دقیق و ترکیب با دیدگاههای دانشگاهی و عملی برای دستیابی به نتیجه مطلوب دارند. در طول این فرآیند، دسترسی به رهبران دانش نقشی اساسی ایفا میکند. برای هر کسبوکاری، شرایط اقتصادی مستقیماً بر رشد شرکت تأثیر میگذارد. هر صنعتی درست مانند اتمی است که مجاورت آن با ذرات دیگر وضعیت ماده را تعیین میکند.
از سوی دیگر، شکوفایی و رشد اقتصاد بسیار وابسته به دوراندیشی رهبران دانش در آن اقتصاد است. افرادی که نه تنها فرصتهای موجود را در نظر میگیرند، بلکه روندهای نوظهور را نیز زیر نظر دارند. علاوه بر این، این رهبران دانش میتوانند سرمایهگذاران را با نوع مناسبی از منابع دانش تجهیز کنند که گاه ارزشمند است.
با وجود افزایش تورم و عقبنشینیهای ناشی از کووید و سایر عوامل، پاکستان افزایش قابلتوجهی را در تعداد استارتآپها تجربه کرده است. طبق یک نظرسنجی، کمیسیون بورس و اوراق بهادار پاکستان (SECP) 1949 شرکت جدید را در سال مالی 2021 ثبت کرد. همچنین، بر اساس وبسایت 83، استارتاپ invest2innovate حدود 350 میلیون دلار جذب کردند. با این حال، در نظر گرفتن شکاف بین شرکتها و داستانهای موفقیت، یک نشانگر کاملاً متفاوت است و یک علامت سؤال بزرگ در مورد فرصتهای موجود در بازار قرار میدهد.
موفقیت این سرمایهگذاریها بهطور قابلتوجهی به دسترسی به منابعی بستگی دارد که محدود به امور مالی نیست. آنها همچنین شامل اطلاعاتی هستند که بهطور قابلتوجهی بر هزینه سرمایهگذاری تأثیر میگذارد و کارآفرینان جدید را قادر میسازد تا طرحهای تجاری مربوطه خود را در مرحله اولیه بازبینی کنند.
وقتی نوبت به ایده یا فرصت مناسب میرسد، باید سه نگرانی کلیدی در نظر گرفته شود. اول، بازار کسبوکار استفاده نشده دارای پتانسیل رشد است، اما به درستی توسط سرمایهگذاران استفاده نمیشود. دوم، مشوقهایی که توسط دولت به کارآفرینان جوان در بخشهای مختلف برای تشویق سرمایهگذاری ارائه میشود؛ و سوم، دسترسی به منابع مالی با شرایط مناسب برای سرمایهگذاران که در برخی مواقع یا در دسترس نیست، یا در صورت وجود، چندین عنصر منفی به آن متصل است که برای تجارت مناسب نیستند.
متأسفانه کارآفرینان جوان با فرصتهای موجود آشنا نیستند، زیرا نه دولت و نه هیچ نهاد دانشگاهی حوزههایی را به بازار عرضه نکردهاند که سرمایهگذاران بتوانند سرنوشت خود را آزمایش کنند.
این امکانات اغلب به افراد تجاری مستقر فروخته میشود. با این حال، وقتی نوبت به تازهواردان میرسد، معمولاً با گذاشتن بار برآورده کردن الزامات قانونی که برای مغزهای جوان نوآور زمانبر و معکوس هستند، برای سرنوشت خود مبارزه میکنند.
این مسائل را میتوان با پر کردن شکاف دانش در سطح دانشگاه بین متخصصان حرفهای بهعنوان متخصصان کسبوکار و مشاوران با تجربه عملی که با متخصصان آموزشی مرتبط نیستند حل کرد. بخش آموزش درک نظری از موضوع دارد، اما کاربرد عملی در پایان آنها وجود ندارد؛ بنابراین، دولت، دانشگاهها و کسبوکارها باید راههایی را برای ارتباط دانش و رهبران با تجربه با کارآفرینان جوان تدوین کنند.
به این ترتیب اقتصاد نمیتواند از پدیده فرار مغزها جلوگیری کند و ممکن است با تغذیه کارآفرینان جدید با ابزارهای مناسب برای ساختن خود و کشور شکوفا شود. فیلسوف یونانی کاملاً درست میگفت: بنیاد هر دولتی تربیت جوانان آن است.
برای مطالعه بیشتر به ماهنامه شماره 37 دانشگاه کارآفرین مراجعه فرمایید