کارآفرینی معیشتی دیجیتال

کارآفرینی معیشتی دیجیتال


کارآفرینی معیشتی دیجیتال : اولین بار در سال 1734 کانتیلون با تأکید بر ریسک، کارآفرینی را به عنوان «خود اشتغالی با یک بازده غیرقطعی» تعریف کرد. بسیاری از تعاریف متنوع کارآفرینی در قرن بیستم، با ظهور فرم‌های مدرن اقتصاد و سازمان پدید آمدند. در رویکرد شومپیتر (1934) کارآفرینان به عنوان افرادی تعریف شدند که به خصوص با تکیه بر نوآوری «از فرصت‌های بازاریابی از طریق نوآوری فنی و یا سازمانی استفاده می‌کنند».

در تلاقی تکنولوژی‌های دیجیتال و کارآفرینی، کارآفرینی دیجیتال معمولا یک رویکرد کاملا جدید در نظریه‌های کارآفرینی عنوان می‌شود. در توضیح باید گفت که، زیرساخت دیجیتال (ابزارهای تکنولوژی دیجیتال و سیستم‌های دیجیتال (برای مثال رایانش ابری، تحلیل داده، جوامع آنلاین، رسانه اجتماعی، چاپ سه بعدی و بازار دیجیتال) ارتباطات، همکاری و قابلیت‌های رایانشی را فراهم می‌کنند که فرآیند کارآفرینی را ممکن ساخته، و به دموکراتیزه کردن کارآفرینی در دهه گذشته منجر شده‌اند. با دور زدن بازارهای بالغ و رقابتی که شانس موفقیت تازه واردان را کاهش می‌دهد، کارآفرینی دیجتال از آستانه پایین‌تر کارآفرینانی که خواهان آغاز کسب‌وکار خود هستند، بهره می‌برد. این مورد به فرآیندهای کارآفرینی کمتر محدودشده است. بنابراین، طرح‌های کارآفرینی دیجتال تازه تر و کارآفرینان دیجیتال جوان تر هستند.

لذا پژوهش در مورد کارآفرینی دیجیتال بر کارآفرینان جوان، آموزش دیده، و شهری و فرصت محور تمرکز می‌کند، که از شبکه‌های اجتماعی تاثیرگذار و ترکیبی از مهارت‌های کسب‌وکاری و فنی به روز بهره می‌برند و استارت‌آپ‌هایی را به امید اینکه اوبر، سلزفورس، ایربی‌اندبی یا اسپاتیفای بعدی باشند، راه اندازی می‌کنند.

برای مطالعه بیشتر در حوزه کارآفرینی دیجیتال میتوانید مطلب مقدمه کارآفرینی دیجیتال را مطالعه بفرمایید

اهمیت سرمایه اجتماعی در کارآفرینی معیشتی دیجیتال

کارآفرینی معیشتی به عنوان اقدامات کارآفرینانه‌ای تعریف شده است که توسط افرادی که در فقر زندگی می‌کنند انجام می‌گیرد. در مقابل با پژوهش کارآفرینی سنتی، کارآفرینی معیشتی برای ایجاد رفاه برای کارآفرینان نیست، بلکه در مورد «دوام زندگی» کارآفرین است. ابعاد و پویایی این مفهوم در کشورهای در حال توسعه یعنی کشورهایی که در آن‌ها به عنوان یک بخش فعال و مشهود اقتصادی وجود دارند، به خوبی تشریح شده است. در این کشورها، میلیاردها فرد فقیر کارآفرین وجود دارند. برای مثال، 47% تا 69% از خانوارهایی که در زیر 2 دلار در یک روز در پرو، اندونزی، پاکستان و نیکاراگوئه زندگی می‌کنند، یک «کسب‌وکار» غیر کشاورزی دارند. با وجود فقدان منابع، چه از لحاظ مالی (سرمایه کم یا عدم وجود سرمایه، سختی‌ها در اتخاذ اعتبار)، چه از لحاظ تکنولوژی (مهارت کم) و چه از لحاظ نهادی، کارآفرینان معیشتی از یک شبکه اجتماعی متراکم در سطح محلی جوامع و همسایگان فقیر خود برخوردار هستند. این به نوبه خود دسترسی به بازارهای همتا به همتا غیررسمی (فیزیکی) را که به عنوان عامل تعیین کننده در استراتژی‌های معیشتی در کشورهای در حال توسعه تایید شده است، برای تراکنش‌های کوچک مقیاس تسهیل کرده است. برای همین کارآفرینان معیشتی، سرمایه اجتماعی سرمایه اولیه است.

سرمایه اجتماعی برای درک کارآفرینی در زمینه فقر، مانند بازارهای معشیتی مفید است؛ چرا که این موارد معمولا به نزدیکی فیزیکی و اجتماعی- فرهنگی بازیگران وابستگی دارد و تعاملات چهره به چهره بین خریداران وفروشندگان یکی از ویژگی‌های مهم آن است. زمانی که پای سود و درآمد به میان می‌آید، کارآفرینان معیشتی از نظر منابع ضعیف هستند، اما با ارتباطات اجتماعی بین افراد از نظر شبکه‌ای، غنی هستند. و این مورد اشتراک گذاری اطلاعات و اجرای کسب‌وکار کوچک را تسهیل می‌کند. در اصل، این کسب‌وکارها از شبکه‌های خود برای دسترسی به بازار غیررسمی استفاده می‌کنند که اغلب در سطح جوامع محلی (جایی که به عنوان فروشنده و خریدار عمل می‌کنند) اجرا می‌شوند. به لطف تعاملات چهره به چهره، تعامل‌ها در بازارهای معیشتی سیال هستند و مقدار، قیمت و شرایط تراکنش‌ها به سرعت مورد توافق قرار می‌گیرد.

ساکنان محله‌های محروم در کشورهای توسعه یافته فرصت‌های کمی برای تولید درآمد اضافی با فروش محصولات و خدمات خود دارند، چرا که شبکه اجتماعی آن‌ها بسیار محدود است و در درجه اول از بیکاران بلند مدت (کسانی که نیاز کمی به این چنین خدماتی دارند) تشکیل شده است. آن‌ها همانند همتایان خود در کشورهای در حال توسعه با موانع مشابهی مانند منابع ضعیف روبرو هستند و علاوه بر آن فقدان دیگر آنها، نبود سرمایه اجتماعی است که دسترسی به بازارهای همتا به همتا غیررسمی (فیزیکی) را برای تراکنش‌های کوچک از آنها سلب می‌کند. اما این مسئله همیشه صادق نبوده‌است.

تکنولوژی‌های دیجیتال جدید (دستگاه‌های موبایل قدرتمند، تکنولوژی GPS) در دست میلیون‌ها مصرف کننده امکان تبادلات همتا به همتا دیجیتال در روابط اجتماعی افقی فراهم کرده است. پلتفرم‌های همتا به همتا با کمک به کاهش هزینه‌ها و موانع ورود به بازار که شرکت‌های کارآفرینی کوچک  را به چالش می‌کشد، میزبان میلیون‌ها سرمایه گذار کارآفرین هستند. با توجه به سواد فنی، شروع یک کسب‌وکار بر پلتفرم‌های همتا به همتا موجود (مانند گروه‌های خرید و فروش فیسبوک) نیازمند دانش دیجیتال کمتری نسبت به وب سایت‌هایی هستند که به طور کامل توسط استارت‌آپ‌های ایجاد می‌شوند. ‌اند

بدین ترتیب، پلتفرم‌های همتا به همتا در کاهش موانع منطقی و نهادی سهم دارند. علاوه بر این، با فراهم کردن تلاقی عرضه و تقاضا با هزینه حاشیه‌ای صفر و فرمی از بازار را برای مهارت‌هایی که در بازار شغلی رسمی دست کم گرفته می‌شوند،کالاهای با ارزش پایین و خدمات یا صنایع دستی کم ارزش ایجاد می‌کنند. این همان ‌اقتصاد مشارکتی‌ای است که وجود بازارهای خاص بسیار کوچک را که در غیر این صورت غیرسودآور و غیرمقیاس پذیر هستند، تسهیل می‌کند و فرصت‌هایی برای کارآفرینان معیشتی فراهم می‌کنند پس میتوان ادعا کرد پلتفرم‌های همتا به همتا می‌تواند بیشتر به کسانی که فاقد منابع مالی، فنی یا نهادی برای آغاز کسب‌وکارهای جدید هستند منفعت رساند.

فراتر از آن، پلتفرم‌های همتا به همتا در شکل دادن به فرمی ترکیبی از اقتصاد هم سهم دارند، که در آنها هدف تجاری با سایر اهداف اجتماعی دیگر در هم آمیخته است. با فراهم ساختن امکان ارتباطات بی‌واسطه و روابط افقی بین کارآفرینان و کاربران، فرم‌هایی از سرمایه اجتماعی بازیابی می‌شود. به عنوان بهترین نمونه، اینستاگرام هم روابط اجتماعی را تقویت کرده و هم شبکه‌های اجتماعی را بسط می‌دهد. در بعد شخصی، به افراد کمک می‌کند تا روابط بلند مدت خود را حفظ کنند. به همین ترتیب، روابط آفلاین خود را زنده نگه دارند و حتی آنها را تقویت کنند. در دید تجاری تر، پتانسیلی برای بسط سرمایه اجتماعی کاربرها از طریق گسترش فعالیت‌ها در شبکه‌ای بسط یافته به آشنایان دورتر را دارد. بدین ترتیب، توانایی بهره‌گیری از نظرات حمایتی و حسی و همچنین ایده‌های جدید یا فرصت‌های شغلی (پیشنهادشده توسط ارتباطات ضعیف) را تحت تأثیر قرار می‌دهد.

به هر حال، ‌اقتصاد مشارکتی، بر پلتفرم‌های همتا به همتا دیجیتالی بنا شده‌است که می‌تواند یک جامعه نامحدود از همتایان را به یکدیگر مرتبط کند، از جمله همتایان محلی، که کانالی را برای بازسازی سرمایه اجتماعی فراهم می‌کند و بنابراین فرم جدیدی از کارآفرینی معیشتی مانند کارآفرینی معیشتی دیجیتال را در کشورهای توسعه یافته ایجاد می‌کنند.

جهت مطالعه اصل مقاله اینجا کلیک کنید