کارآفرینی و مفهوم آن
کارآفرینی به فرآیندی از اقداماتی اطلاق می شود که یک کارآفرین (فرد) برای تأسیس شرکت خود انجام می دهد. این یک پاسخ خلاقانه و نوآورانه به محیط است. بنابراین چرخه ای از اقدامات برای پیشبرد منافع کارآفرین است. یکی از ویژگی های کارآفرینی، توانایی کشف فرصت های سرمایه گذاری و سازماندهی یک بنگاه اقتصادی است که در نتیجه به رشد واقعی اقتصادی کمک می کند و شامل ریسک کردن و سرمایه گذاری لازم در شرایط عدم اطمینان و نوآوری، برنامه ریزی و تصمیم گیری برای افزایش تولید در کشاورزی، تجارت، صنعت و غیره است.
کارآفرینی یک مهارت ترکیبی است که حاصل ترکیبی از بسیاری از کیفیت ها و ویژگی هاست. اینها شامل تخیل، آمادگی برای ریسک کردن، توانایی گردآوری و استفاده از سایر عوامل تولید، سرمایه، نیروی کار، زمین و همچنین عوامل ناملموس مانند توانایی بسیج پیشرفت های علمی و فناوری است. از اقتصاد کلاسیک تا تحلیل پساکینزی، موضوع کارآفرین بررسی شده است.
به طور کلی، اقتصاددانان معاصر موافق هستند که کارآفرین یک رهبر تجاری است و نقش او در تقویت رشد و توسعه اقتصادی نقشی محوری است. با این حال، در حال حاضر، هیچ اتفاق نظری در مورد اینکه چه چیزی فعالیت اساسی را تشکیل می دهد که کارآفرین را به یک چهره مهم تبدیل می کند، وجود ندارد. در حالی که برخی از اقتصاددانان هماهنگی منابع تولید، تأمین سرمایه یا معرفی نوآوری ها را شناسایی کرده اند.اساساً یک کارآفرین شخصی است که مسئول راه اندازی یک تجارت یا یک شرکت است. او دارای ابتکار، مهارت برای نوآوری است و به دنبال دستاوردهای عالی است. او عامل کاتالیزور تغییر است و برای خیر و صلاح مردم کار می کند. او پروژه های سبز جدیدی را راه اندازی می کند که ثروت ایجاد می کند، فرصت های شغلی زیادی را باز می کند و منجر به رشد سایر بخش ها می شود.
کلمه “کارآفرین” از ریشه فرانسوی “entreprendre” به معنای “تندرو” گرفته شده است. اصطلاح “کارآفرین” به نظر می رسد که توسط Cantillon (1755) وارد نظریه اقتصادی شده است، اما Say (1803) برای اولین بار به کارآفرین توجه ویژه داشت. با این حال، این شومپیتر بود که واقعاً زمینه کارآفرینی را با مرتبط کردن واضح آن با نوآوری مطرح کرد. تعریف دراکر از کارآفرینی، یعنی یک رشته سیستماتیک و حرفه ای، سطح جدیدی از درک را به حوزه ارائه کرد. شارما و کریسمن (1999) دو دسته از تفکر را در مورد معنای کارآفرینی شناسایی کردند. یک گروه بر ویژگی های کارآفرینی (مثلاً نوآوری، رشد، منحصر به فرد) تمرکز کردند در حالی که گروه دوم بر نتایج کارآفرینی (مثلاً ایجاد ارزش) تمرکز کردند.
یک موقعیت را به فرصت تبدیل کنید: کارآفرین شخصی است که یک شرکت را راه اندازی می کند. او به دنبال تغییر است و به آن پاسخ می دهد. تعاریف متعددی از کارآفرین ارائه شده است – اقتصاددانان او را چهارمین عامل تولید در کنار کار، زمین و سرمایه می دانند. جامعه شناسان احساس می کنند که جوامع و فرهنگ های خاصی میتواند کارآفرینی را ترویج کند، مثلاً در هند که می گویند گجراتی ها و سندی ها بسیار کارآفرین هستند.
هنوز دیگران احساس می کنند که کارآفرینان مبتکرانی هستند که ایده های جدیدی برای محصولات، بازارها یا تکنیک ها ارائه می دهند. به بیان ساده، کارآفرین کسی است که فرصت را درک می کند، منابع مورد نیاز برای بهره برداری از آن فرصت را سازماندهی می کند و از آن بهره برداری می کند. رایانه ها، تلفن های همراه، ماشین لباسشویی، دستگاه های خودپرداز، کارت های اعتباری، خدمات پیک و غذاهای آماده همگی نمونه هایی از ایده های کارآفرینانه هستند که به محصولات یا خدمات تبدیل شده اند.
کارآفرینی شامل تصمیمگیری، نوآوری، اجرا، پیشبینی آینده، استقلال و موفقیت است و اینگونه است که کارآفرینی توسعه یافته است. در واقع برآیند عوامل پیچیده اجتماعی-اقتصادی، روانی، فنی، حقوقی و غیره است و یک فرآیند پویا و پرخطر است و شامل تلفیقی از سرمایه، فناوری و استعدادهای انسانی است.
کارآفرینی به طور یکسان برای مشاغل بزرگ و کوچک، برای فعالیت های اقتصادی و غیراقتصادی قابل استفاده است. کارآفرینان مختلف ممکن است در برخی از ویژگی ها مشترک باشند اما همه آنها دارای ویژگی های متفاوت و منحصر به فرد هستند و یک فرآیند جستجوی هدفمند و سازمان یافته برای تغییر است که پس از تجزیه و تحلیل سیستماتیک فرصت ها در محیط انجام می شود.
کارآفرینی یک فلسفه است، روشی است که فرد می اندیشد، عمل می کند و بنابراین می تواند در هر موقعیتی وجود داشته باشد، خواه کسب و کارخصوصی یا دولتی، یا در زمینه آموزش، علم و فناوری و یا فقرزدایی یا هر موقعیت دیگری. کارآفرینی را می توان به عنوان فرآیندی توصیف کرد که یک کارآفرین برای تأسیس شرکت خود انجام می دهد و یک فعالیت خلاقانه است و توانایی ایجاد و ساختن چیزی از هیچ است. این یک استعداد تشخیص فرصت است که در آن دیگران هرج و مرج، تضاد و سردرگمی را می بینند. به عبارتی نگرش ذهن برای جستجوی فرصتها، ریسکهای حساب شده و کسب منافع از طریق راهاندازی یک سرمایهگذاری است و شامل فعالیت های متعددی است که در مفهوم، ایجاد و اداره یک شرکت دخیل هستند