خط‌مشی دولت در قبال بنگاه‌های صنعتی کوچک و بزرگ

خط‌مشی دولت در قبال بنگاه‌های صنعتی کوچک و بزرگ (SME)

نویسنده: شادی لطیفیان / پژوهشگر حوزه مدیریت

 

می‌توان گفت در تمام کشورهای جهان بنگاه‌های کوچک و متوسط از طریق برنامه‌های مشخص و متنوع مانند سیاست‌های تجاری، برنامه‌های آموزشی و تربیتی و سیاست‌های فناوری حمایت می‌شوند. در این شماره قصد داریم به این سیاست‌ها و برنامه‌ها و نحوه اجرای آن‌ها و تأثیرشان بر توسعه بنگاه‌های صنعتی کوچک و متوسط در ایران بپردازیم.

 

اهداف سیاست‌ها و راهبردها برای توسعه بنگاه‌های صنعتی کوچک و متوسط

اهداف سیاست‌های دولت در خصوص توسعه بخش صنعت و بنگاه‌های صنعتی کوچک و متوسط و راهبردهای مصوب برای دسترسی به این اهداف، از مجموعه سیاست‌ها و مقاصد ملی برنامه توسعه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی که در دو دهه گذشته به تصویب رسیده، استنتاج شدنی است. خلاصه این اهداف و مقاصد به‌قرار زیر است؛

مهم‌ترین مقاصد توسعه صنعتی اولین برنامه پنج‌ساله عبارت بودند از؛

  • افزایش سرانه تولید
  • توسعه صادرات غیرنفتی
  • گسترش اشتغال مولد
  • تأمین حداقل مایحتاج اصلی
  • بازسازی ظرفیت تولید صنعتی که در دوران جنگ از بین رفته بود.

 

 

دولت در این دوره با اتخاذ تدابیری مانند تشویق بخش خصوصی به سرمایه‌گذاری در صنایع با گرایش صادرات، حمایت از بنگاه‌های صنعتی کوچک و متوسط اشتغال‌زا به تقویت قابلیت‌های تولیدی، رقابت‌پذیری، ایجاد و توسعه فعالیت‌های صنعتی به‌ویژه در مناطق روستایی پرداخت.

در دومین برنامه توسعه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی؛ علاوه بر اهداف برنامه اول توسعه، خواستار توجه بیشتر به توسعه بنگاه‌های صنعتی کوچک و متوسط از طریق تأمین تسهیلات مالی برای حمایت بود. مهم‌ترین اهداف برنامه سوم توسعه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی در بخش صنعت عبارت بودند از؛

 

  • ارتقای بهره‌وری و کارایی منابع انسانی
  • ارتقاء دانش فنی و حرفه‌ای و سطح مهارت نیروی انسانی
  • کاهش انحصار دولتی در ارتقای فعالیت‌های اقتصادی رقابتی
  • ارائه تسهیلات به سرمایه‌گذاران در بخش صنایع کوچک
  • توسعه صادرات غیرنفتی و صادرات خدمات فنی و مهندسی
  • تقویت صنایع الکترونیکی با هماهنگی سرمایه‌گذاری‌ها

 

 

به همین منظور دولت برای دستیابی به اهداف موردنظر، سیاست‌های متنوعی اتخاذ کرد؛

  • سازمان‌دهی مجدد آموزش نیروی کار به‌منظور افزایش رقابت‌پذیری فنی و حرفه‌ای و درنتیجه دستیابی به سطوح بالاتر بهره‌وری و کارایی
  • ارائه تسهیلات برای بنگاه صنعتی کوچک و متوسط به‌ویژه در مناطق محروم با هدف ایجاد اشتغال
  • تأمین اعتبارات مالی بانک صنعت و معدن
  • دادن معافیت مالیاتی در مناطق کمتر توسعه‌یافته
  • بازنگری حقوق گمرکی، مالیات‌ها و سایر عوارض به‌منظور تشویق صادرات غیرنفتی

دولت همچنین تصمیم گرفت بخشی از درآمدهای نفتی خود و سایر درآمدها را به هدف خود درزمینه توسعه اشتغال‌زایی اختصاص دهد و تسهیلات مالی و غیرمالی مناسبی را برای اجرای برنامه‌های اشتغال‌زایی و تقویت فعالیت‌های صادراتی صنعتی کوچک، ارائه دهد.

 

سیاست صنعتی

طی سال‌های اخیر بخش صنعتی کشور با مشکلات بسیاری برای مثال هزینه‌های زیاد ارزی به دلیل وابستگی واحدهای صنعتی به واردات کالاهای سرمایه‌ای و مواد اولیه، مشکلات مربوط به منابع مالی به‌منظور تأمین ارز خارجی، صادرات کم محصولات صنعتی به دلیل مقررات محدودکننده و کیفیت نامناسب کالاها، دادن اولویت مستمر به شرکت‌های صنعتی بخش دولتی در اخذ تسهیلات مالی و غیرمالی و درنتیجه کاهش این‌گونه تسهیلات برای بخش خصوصی روبرو شده است. ازجمله سیاست‌های صنعتی که دولت برای رویارویی با این موارد در برنامه سوم توسعه اقتصادی در پیش گرفته است، می‌توان به موارد زیر اشاره کرد؛

  • جذب سرمایه‌گذاری‌های داخلی و خارجی
  • تعدیل سیاست‌ها برای افزایش سهم بنگاه‌های صنعتی کوچک و متوسط در تولید ناخالص داخلی ازجمله از طریق توسعه کارآفرینی زنان
  • حمایت از تمامی اشکال فعالیت‌های اشتغال‌زا
  • ساده‌سازی چارچوب مقرراتی برای سرمایه‌گذاری در بخش تولیدات صنعتی
  • اعطای تسهیلات ارزی به بخش خصوصی
  • کاهش نرخ‌های حداکثر مالیات در تمامی بخش‌های اقتصادی
  • دسترسی بخش خصوصی به وام و سایر تسهیلات مالی

 

سیاست‌های تجاری تأثیرگذار بر SME

سیاست‌های تجاری حاکم بر تمام بخش‌های صنعتی بدون توجه به‌اندازه کسب‌وکار تأثیرگذار است. نحوه تأثیرپذیری بنگاه‌های صنعتی کوچک و متوسط از این سیاست‌ها را در زیر به‌طور خلاصه اشاره می‌کنیم.

 

 مشوق‌های مالیاتی

مشوق‌های مالیاتی بخشی از مقررات مربوط به مالیات‌های مستقیم هستند که به‌منظور سرمایه‌گذاری صنعتی، بازسازی و توسعه توان بالقوه بنگاه‌های صنعتی کوچک و متوسط برای صادرات به اجرا گذاشته شده‌اند.

 

مشوق‌های گمرکی

مشوق‌های گمرکی شامل تسهیلات گمرکی ویژه به‌منظور حمایت از تولیدات صنعتی داخلی در مقابل واردات و ایجاد مشوق‌ها برای توسعه صادرات صنعتی هستند. این حمایت‌ها از طریق اعمال معافیت‌های حقوقی و گمرکی مناسب صورت گرفته و در این زمینه سعی شده که کالاهای صنعتی تولید داخل را برای رقابت با کالاهای وارداتی در بازار داخلی توانمند کنند.

 

مشوق‌های مالی

به‌منظور کاهش ریسک‌های سرمایه‌گذاری در بخش صنعت و کاهش هم‌زمان هزینه‌های تولید و تقویت بنیه مالی بنگاه‌های صنعتی کوچک و متوسط مشوق‌های مالی زیر به اجرا گذاشته شدند؛

  • کاهش نرخ بهره برای بخش صنعت نسبت به بخش خدمات
  • تخفیف‌های ویژه در اعطای تسهیلات اعتباری و تأمین تضمین‌های ویژه برای سرمایه‌گذاری‌ها در زمینه‌های صنعتی اولویت‌دار
  • اعطای تسهیلات مالی ویژه برای افزایش ظرفیت صنایع با گرایش صادرات

 

 

مشوق‌های سرمایه‌گذاری خارجی

هدف از جذب سرمایه‌گذاری خارجی، ایجاد واحدهای تولیدی نوآور، ایجاد اشتغال، ارتقای ظرفیت‌های علمی و فنی نیروی کار، ارتقای کیفیت محصولات صنعتی و دسترسی به بازارهای صادراتی است. این امر رشد درآمد ملی و روند بازسازی کشور را تسریع خواهد کرد. مشوق‌های اصلی دولت در این رابطه عبارت‌اند از؛

  • سرمایه‌گذاری در بخش‌های صنعتی ازنظر معافیت‌های مالیاتی و مشوق‌های مالی دیگر از همان تسهیلاتی برخوردار خواهند بود که برای سرمایه‌گذاران داخلی فراهم شده است.
  • تصویب قانون جدید سرمایه‌گذاری مستقیم خارجی به‌وسیله مجلس و تائید شورای نگهبان

 

سیاست‌های آموزشی و تربیتی

یکی از اهداف اصلی سیاست‌های دولت، ارتقای مهارت‌ها و دانش فنی از طریق آموزش‌های فنی است که می‌توان آن را به دو بخش آموزش‌های رسمی و غیررسمی تقسیم کرد.

آموزش رسمی: آموزشی است که به اخذ مدرک منتهی می‌شود و شامل آموزش فنی و حرفه‌ای در سطح متوسطه و دیپلم است.

آموزش غیررسمی: شامل مجموعه‌ای از دوره‌های آموزشی کوتاه‌مدت است که به‌وسیله مؤسسات آموزشی دولتی و غیردولتی عرضه می‌شود و متقاضیان شرکت در این دوره‌ها اغلب از سوی واحدهای صنعتی دولتی و خصوصی معرفی می‌شوند و بیشتر شهریه آموزشی به‌وسیله دولت پرداخت می‌شود.

 

سیاست‌های فناوری

راهبردهای فناوری برای توسعه صنعتی باید در اقتصادهای درحال‌توسعه حائز اولویت باشند تا بهره‌وری ملی تقویت و توانایی‌های فنی و حرفه‌ای توسعه یابند. این راهبردها باید به ادغام‌های افقی و عمودی مدرن میان بخش‌های متنوع صنعتی ازجمله بخش صنایع کشاورزی و خدمات توجه کنند. این امر به گسترش دانش فنی و فعالیت‌های تحقیق و توسعه در میان صنایع کوچک و متوسط تولیدی در داخل کشور کمک خواهد کرد. برای مثال در برنامه سوم توسعه اقتصادی به‌منظور ارتقای سطح فناورانه و توانایی‌های صنایع تولیدی در بخش‌های مختلف تدابیر تکمیلی زیر موردتوجه قرار گرفت؛

 

  • ایجاد سیستم‌های کنترل کیفیت برای بهبود کیفیت تولیدات از طریق همکاری بین مراکز تحقیقاتی، مراکز استاندارد صنعتی و سایر نهادهای مربوط
  • مساعدت به ایجاد واحدهای توسعه و تحقیق در کارخانه‌های بزرگ و متوسط و همچنین ایجاد مراکز تحقیق و توسعه برای صنایع خاص
  • گسترش ارتباطات و تماس‌های پویا و مستمر بین نهادهای علمی، مراکز صنعتی، واحدهای صنعتی دولتی، نهادهای مربوط به دستیابی به سطوح عالی فناوری
  • فضاسازی رقابتی برای فعالیت‌های صنعتی و معدنی
  • ایجاد شرایط ضروری برای توسعه نوآوری فناورانه و فعالیت‌های نوآوری کاربردی در بنگاه‌های صنعتی

در این شماره به‌طور خلاصه به سیاست‌های دولت در برابر SME ها پرداختیم، در شماره بعد به محیط قانونی حاکم بر بنگاه‌های صنعتی و کوچک و متوسط می‌پردازیم.

 

با اقتباس از

نقش راهبردي SMEs در توسعه ملي، دكتر كامبيز طالبي

 

 

 

جملاتی که هر کارآفرین نیاز است آنها را بداند و با آنها زندگی کند

کارآفرین بودن یعنی اینکه بتوانید انواع پیچیدگی ها را حل و فصل و با انواع چالش های دایمی دست و پنجه نرم کنید. قرار دادن سرمایه خود در کارهای تولیدی با دانستن انواع خطرات احتمالی چندان کار عاقلانه ای به نظر نمی رسد زیرا آینده کاملا مبهمی دارد. اما خیلی از افراد در این مسیر موفق می شوند. دلیل آن نیز ایمان به کاری است که انجام می دهند.

 

راه اندازی یک شرکت یا تجارت مثل ترن هوایی پر از فراز و نشیب های هیجان انگیز و ترسناک است. اما با وجود قوانین سخت گیرانه، رقبای متعدد و نامعلوم بودن آینده، اینکه جرات راه اندازی یک شرکت را داشته باشید واقعا جای تحسین دارد.

در همین راستا، برخی از جملات افراد موفق را برایتان نقل قول کرده ایم که باید با تمام وجود آنها را درک و باور داشته باشید تا در مسیر کارآفرینی خود موفق شوید.

 

نبود خلاقیت از مشکلات اصلی راه اندازی کسب و کارهای جدید است

1. بهترین راه برای پیش بینی آینده ساخت آن است. (پیتر دروکر)

2. برنده ها هرگز دست از تلاش بر نمی دارند و آنهایی که ناامید می شوند هرگز برنده نمی شوند. (وینسه لومباردی)

3. زمان شما محدود است، بنابراین آن را با زندگی به سبک دیگران هدر ندهید. اجازه ندهید زمزمه های دیگران باعث شوند تا صدای درونی خود را نشنوید. از همه مهم تر، شجاعت این را داشته باشید که به حرف دل خود و یافته های درونی خود عمل کنید. آنها به خوبی می دانند که شما دوست دارید چه کاری انجام دهید. همه چیزهای دیگر در درجه دوم اهمیت قرار دارند. (استیو جابز)

4. بزرگ ترین مشوق من؟ فقط این بود که مدام خود درونی‌ام را به مبارزه بطلبم. من زندگی را به چشم یک دانشگاه با دوره تحصیلی طولانی می بینم که هرگز نداشته ام – هر روز یک چیز جدید می آموزم. (ریچارد برنسون)

5. هنگامی که چیزی که می خواهید یا به آن ایمان دارید را بیان می کنید، خودتان نخستین فردی هستید که آن را می شنوید. این پیغامی برای خود شما و دیگران است که می گوید چیزی که فکر می کنید امکان دارد. برای خود حد و مرز تعیین نکنید. (اپرا وینفری)

6. اینکه موفقیت های خود را جشن بگیرید بسیار خوب است اما از آن بهتر این است که از شکست های خود درس بگیرید. (بیل گیتس)

7. 20 سال طول می کشد تا به شهرت برسید اما در عرض 5 دقیقه می توانید آن را خراب کنید. اگر احتمال دادید ممکن است شهرتتان به خطر بیفتد حتما به گونه ای دیگر به مساله نگاه کنید. (وارن بافت)

8. یکی از بزرگ ترین اشکالاتی که به انسان ها وارد است این است که سعی می کنند علاقه را به خود تحمیل کنند. شما رنج و اندوه را انتخاب نمی کنید بلکه اندوه است که شما را انتخاب می کند. (جف بیزوس)

9. من هرگز شکست نخورده ام من فقط 10 هزار راه جدید یافته ام که کار نمی کنند. (توماس ادیسون)

کارخانه نوآوری آزادی،‌ کارخانه استارت‌آپ‌سازی

10. عقل و منطق شما را از نقطه الف به ب می رساند. اما خیالپردازی شما را به همه جا می برد. (آلبرت انیشتین)

11. اگر در هر حالت می خواهید به چیزی فکر کنید، به مسایل بزرگ و ارزشمند فکر کنید. (دونالد ترامپ)

12. موفقیت بدون اینکه اشتیاق خود را از دست بدهد، از شکستی به شکست دیگر حرکت می کند. (وینستون چرچیل)

13. نبوغ یک درصد الهام بخش و 99 درصد تلاش است. (توماس ادیسون)

14. 20 سال دیگر از کارهایی که انجام نداده اید پشیمان می شوید نه کارهایی که انجام داده اید. بنابراین خود را گرفتار دور باطل زندگی نکنید. از یک اسکله امن به دل دریا بزنید. بادها را در قایق خود جمع کنید. دنیای جدیدی کشف و رویاپردازی کنید. زندگی را درک کنید. (مارک تواین)

15. کلید رسیدن به موفقیت سخت کوشی، تعیین وظیفه و اینکه آیا بازنده یا برنده خواهید بود است. ما اصولا در انجام وظایف خود از جان مایه می گذاریم. (وینسه لومباردی)

16. اگر نمی توانید کارهای بزرگی انجام دهید، کارهای کوچک را به بهترین نحو انجام دهید. (ناپلئون هیل)

تیم‌سازی قوی؛ یک الزام برای دانشگاه کارآفرین

تیم‌سازی قوی؛ یک الزام برای دانشگاه کارآفرین

مسئول ارتباط با صنعت پژوهشکده بوعلی گفت: اگر دانشگاهی می‌خواهد کارآفرین باشد باید اصولی را به کار گیرد تا اساتید در کنار سایر آموزش‌ها به دانشجویان اصل مهم تیم‌سازی را یاد دهند.

خودت باش! تو کارآفرینی و این تنها کاریِ که از دستت برمیاد
مهندس باقری در نشست «شرکت‌های دانش‌بنیان از تولد تا موفقیت» با محوریت کارآفرینی که در دانشکده علوم دانشگاه فردوسی مشهد برگزار شد، اظهار کرد: شاید در سیاست‌گذاران حوزه‌های مختلف، تطبیقی در میان دانش‌آموختگان و فرصت‌های شغلی دیده نشده و بسیاری از افراد بیکار مشاغلی را انتخاب کرده‌اند که غیر مرتبط بوده است. این امر باعث شده تا هزینه‌های زیادی برای کشور گذاشته شود و شاید بعضی از سیاست‌گذاران ما فراموش کرده‌اند که بیشتر به موضوع کارآفرینی اهمیت دهند.
وی افزود: دانشجویان در ترم سوم باید بدانند که به چه حرفه‌ای علاقه دارند و این امر باعث می‌شود که به صورت هدفمند به کلاس بروند و صحبت‌های استاد را درک کنند. دانشجو باید بداند که به حوزه‌های مختلفی مانند پژوهش، خدمات، بازار، تولید، آموزش و … علاقه‌مند است چرا که در ترم آخر تحصیلی خود تازه به این فکر نیفتد که باید چه شغلی را انتخاب کند. اگر دانشجویان به این موضوع مهم توجه کنند قطعاً پیروز و موفق خواهند شد.
مسئول ارتباط با صنعت پژوهشکده بوعلی تصریح کرد: در دانشگاه فردوسی مشهد چهار مرکز رشد وجود دارد و مراکزی هستند که افراد دارای ایده وارد این مجموعه می‌شوند و ایده‌های خود را به یک محصول تبدیل می‌کنند. این امر موضوعی است که در تمام دنیا به عنوان یک قدرت استراتژیک به کار گرفته می‌شود و ما هم باید این حرکت را انجام دهیم چرا که از دیگر کشورها عقب می‌افتیم.

حکایت کارآفرین کهنه کار: از دست‌فروشی تا تولید اولین هلیکوپتر رادیو کنترل ایران
وی بیان کرد: استارتاپ‌ها در واقع ایده‌هایی است که توسط یک تیم با توجه به نیاز جامعه ارائه می‌شود و به یک‌باره رشدهای غول‌آسایی می‌کنند. این موفقیت‌ها تنها با هم‌افزایی و همکاری یک تیم میسر می‌شود و می‌توانیم به نیازهای جامعه، جامه عمل بپوشانیم. کتابی تحت عنوان «17 اصل کار تیمی» وجود دارد که بیان می‌کند در یک کار تیمی باید چه اقداماتی را انجام داد.
باقری خاطرنشان کرد: دانشگاه سه نسل دارد، در نسل اول آموزشی، نسل دوم آموزشی و پژوهشی و دانشگاه‌ها در نسل سوم به سمت کارآفرینی پیش رفته‌اند و اگر دانشگاهی می‌خواهد کارآفرین باشد باید اصولی را به کار گیرد تا اساتید در کنار درس، به دانشجویان آموزش دهند. باید یادآور شد که برای انجام و تحقق این امر مهم، اولین اصل تیم‌سازی قوی است که باید مورد توجه همگان قرار گیرد.

خودت باش! تو کارآفرینی و این تنها کاریِ که از دستت برمیاد

خودت باش! تو کارآفرینی و این تنها کاریِ که از دستت برمیاد

 

ما کارآفرین‌جماعت، همیشه تحت تاثیر حرفا، قضاوت ها و فشارای بقیه هستیم، همیشه مورد انتقاد قرار گرفتیم، همیشه بهمون بار منفی منتقل شده، اما بذارید یکم با هم گپ بزنیم!

حتما شمام مثل من این عبارت ها براتون آشناست:

  • مگه دیوونه ای صبح تا شب خودتو درگیر میکنی؟
  • چرا دوس داری استرس داشته باشی همیشه؟
  • چرا الکی ذهنتو درگیر چیزی میکنی که تهش معلوم نیست چی میشه؟
  • چی میشه یه شب دیر نخوابی؟ مثِ آدم زندیگتو بکنی؟
  • چرا مثِ بقیه آدما زود بیدار نمیشی پاشی بری پشت میزت؟!
  • چرا نمی تونی رو یه کاری تمرکز کنی؟
  • چرا نمیری یه جای ثابت با حقوق ثابت مثل آدم زندگیتو کنی؟
  • فردا روز زن و بچه دار میشی، اونارو میخوای چیکار کنی؟
  • و عبارتایی مثه اینا

خوب یا بد، ما همینیم، چون خودمون انتخابش کردیم، خودمون خواستیم این شکلی باشیم، خودمون خواستیم مثل بقیه نباشیم!

پس بذار یه چیزی رو بهت بگم، «یکی مثل خودت باش، مثل بقیه زیاده، بقیه به اندازه کافی هستن! سعی کن خودِ بهترینت باشی»

واقعا مثل بقیه زیاده، خیلی راحت میشه همرنگ جماعت شد، زخم زبونای دیگرانو نشنید، قضاوت نشد و هزار تا چیز دیگه، اما ما همینیم، ما کارآفرینیم، ما خواستیم که خودمون باشیم!

ما میخوایم به رویاهامون برسیم، اسمی ازمون بمونه، تلاشمونو کرده باشیم و مهمتر از همه، همونی باشیم که خودِ واقعی‌مونِ.

خلاصش اینکه، همه میل به همرنگ جماعت شدن دارن، اما اگه تو متمایز باشی، اولش سخته، اولش طرد میشی، مسخرت میکنن، نا امیدت میکنن، قضاوت یا شماتت میکنن، تحت فشارت میذارن و زیر سئوالت میبرن!


اما الان وقتشه انتخاب کنی، کم کم خودتُ از دست بدی و بشی یکی مثل همه یا بشی یکی مثلِ خودت، اون موقع‌س که دیگه تو رو میبنین، اون موقع‌س که همون آدما میخوان مثل تو بشن، چون عادت دارن مثل دیگران بشن. عادت دارن کپی باشن، عادت دارن مثل هم باشن!

اگه از من میشنوی، خودت باش! اگه کارآفرین هستی، پس این تنها کاریِ که از دستت برمیاد

 

 

http://manuelohan.com/beyourself/  منبع

گنج نوآوری در سوله متروکه

گنج نوآوری در سوله متروکه

سال پیش اکبر علیزاده فکر می‌کرد که روزی دستاوردش به کارخانه‌ای تبدیل شود که دیگر به کوره، ماشین‌آلات و دستگاه نیاز نداشته باشد؟ روزی فکر می‌کرد که تمام تجهیزاتی که خریداری می‌کند دکور شود؟ روزی فکر می‌کرد که هر هفته و هر ماه صدها نفر از او یاد کنند؟
اکبر علیزاده در سن 93 سالگی برگه‌ای را امضا کرد که طی آن خاطراتش را در جاده مخصوص جای گذاشت. او اجازه داد، بیش از 1000 نفر در جاده مخصوص شاغل شوند و البته هر روز و هر ماه بر تعداد آنها اضافه شود.
او که 95 سال دارد در تمام مصاحبه‌هایش گفته است: «در ایران اگر کسی می‌خواهد وارد صنعت شود، می‌بایست عاشق باشد. اگر هدف پولدار شدن است، شاید واسطه گری کار مناسب‌تری باشد زیرا مشکلات عرصه تولید آن چنان زیاد است که پس از مدتی شخص را منصرف خواهد کرد، اما کسی که عاشق است می‌ماند و با کمک خلاقیت و نوآوری برای بقا مبارزه می‌کند.»
او با همین باور ذهنی، کارخانه متروکه خود را به جوانان خلاق و نوآور امروز سپرد تا آنها در این کارخانه ساکن شوند و به تولیدی بپردازند که کشور به آن نیاز دارد. در این کارخانه فکر و ایده تولید می‌شود. البته اکبرعلیزاده هم کار و صنعت خود را رها نکرده بلکه در 17 کیلومتری جاده مخصوص مستقر شده و همچون گذشته به تولید الکترود جوشکاری مشغول است.
می‌خواهم از کارخانه‌ای برای شما بگویم که رنگ و رویش تغییر کرده و دیگر هیچ آلایندگی ندارد. کارخانه‌ای که خیلی از صاحبان ایده، برای رفتن به آن از یکدیگر پیشی می‌گیرند.

حوالی آزادی جنب ایستگاه بیمه

وقتی می‌گویم کارخانه؛ همه تصور می‌کنند که ما از مسافت دور صحبت می‌کنیم و فکر می‌کنند تمام کارخانه‌ها در حاشیه شهر هستند. اما برای رسیدن به این کارخانه فقط 7 دقیقه با میدان آزادی فاصله دارید، اگر با مترو هم بخواهید بروید که ایستگاه بیمه تقریباً دیوار به دیوار کارخانه نوآوری است، همان کارخانه‌ای که سال‌ها الکترود جوشکاری تولید می‌کرد.
اگر چند دقیقه روبه‌روی در ورودی، کارخانه بایستید جمعیت زیادی از زنان و مردان جوانی را می‌بینید که با انگیزه وارد این کارخانه چند هزار متری می‌شوند و می‌خواهند آینده خود را بسازند.
چین و چروک صورتش از او یک مرد 32 ساله ساخته بود. می‌خواست وارد کارخانه نوآوری شود که از او پرسیدم، شما اینجا مستقر هستید؟ گفت: دو ماهی است که به اینجا آمده‌ام و می‌خواهم برای کشورم مفید باشم، کلی ایده دارم که یک ایده آن پذیرفته شده است. با سرعت وارد کارخانه شد و به سمت یکی از سوله‌ها رفت.
پشت سر او وارد کارخانه شدیم، روبه‌روی ما و در یک ردیف تا جایی که چشم کار می‌کرد سوله (فضاهای بزرگ سرپوشیده که در گذشته خطوط تولید الکترود در آن مستقر بوده است) بود. سوله اول مربوط به کارهای اداری و به قول معروف بروکراسی بازی بود.

جریان این 8 کانتینر چیست؟

ما وارد سوله دوم شدیم. سوله‌ای که 1000 متر بود. برعکس تمام کارخانه‌ها و اداره‌ها همه لبخند بر لب داشتند و با روی گشاده با ما گپ زدند. چند دقیقه از ورودمان به سوله نگذشته بود که کانتینرهای خاکستری نظرمان را جلب کرد. در این کانتینرها افراد حسابی مشغول صحبت کردن بودند. از یکی از کسانیکه داشت از راهرو عبور می‌کرد، پرسیدیم که جریان این 8 کانتینر چیست؟ گفت: این کانتینرها برای ما حکم آینده را دارد. در این کانتینرها مذاکره می‌کنیم، قرارداد می‌بندیم و با همکارانمان جلسات تخصصی می‌گذاریم.

وقتی از آن راهرو عبور کردیم، به سالن بزرگی رسیدیم که ناخودآگاه من را یاد سالن والیبال آزادی انداخت. سالنی پر از صندلی و میزهای بزرگ که تعداد زیادی جوان دور آن نشسته و با کامپیوتر مشغول کار کردن، بودند.

اینجا زمان تعریف دیگری دارد

برای آنها زمان تعریف ویژه‌ای دارد، چرا که می‌دانند روی صندلی‌هایی که نشستند زمان زود می‌گذرد و باید جای خود را به دیگران بدهند. البته در این سالن، روز شمار و ماه شمار برای ماندن وجود ندارد، اما کسانیکه آنجا هستند، به خاطر استقلال در فعالیت، ترجیح می‌دهند بروند و برای خود دفتر و دستکی راه بیندازند.
در اینجا با اولین فردی که آشنا شدیم، در حوزه شتابنده‌ها فعال بود. شتاب دهنده‌ها مجموعه‌هایی هستند که برای ایده‌های نو و استارتاپ‌هایی که فعالیت آنها امکان تجاری‌سازی دارند، سرمایه‌گذاری می‌کنند. شتاب دهنده‌ها درصدی از سهم استارتاپ‌ها را می‌گیرند و استارتاپ‌ها با حمایت مالی که از سوی شتابنده‌ها می‌شوند، بنیه مالی برای انجام فعالیت پیدا می‌کنند و می‌توانند ایده‌های خود را عملیاتی کنند.
شتاب دهنده‌ای که با ما صحبت می‌کرد، گفت: ما به غیر از هزینه‌های مالی، زیرساخت و فضای اشتراکی هم در اختیار استارتاپ‌ها قرار می‌دهیم.

اشتغال‌زایی به کمک اقتصاد خلاق

اشتغال‌زایی به کمک اقتصاد خلاق

مدیر رسته فناوری اطلاعات طرح ملی توسعه کسب و کار با اشاره به اینکه صنایع خلاق می تواند تا ۸۵ درصد فرصت‌های جدید شغلی به کمک هوش مصنوعی ایجاد کند گفت:اقتصاد خلاق می‌تواند تولید درآمد و ایجاد شغل کند و درآمدهای ارزی کشور را افزایش دهد.
محمد عبده ابطحی،مدیر رسته فناوری اطلاعات طرح ملی توسعه کسب و کار، از تاسیس بنیاد فناوری های نوین در حوزه کسب و کارهای فرهنگی، گردشگری و هنری در آینده نزدیک خبرداد.

نقش زیبای خلاقیت در ایجاد کارآفرینی
وی با بیان اینکه دنیا از صنایع فرهنگی به سمت اقتصاد خلاق عبور کرده است گفت:اقتصاد خلاق می‌تواند تولید درآمد و ایجاد شغل کند و درآمدهای ارزی کشور (حاصل از صادرات) را افزایش دهد، در حالی که به تنوع فرهنگی و توسعه انسانی نیز کمک می‌کند و جنبه‌های اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی را در تعامل با فناوری، مالکیت معنوی و اهداف گردشگری دربرمی‌گیرد.
ابطحی با تأکید بر اینکه رشد اقتصادی بخش‌های فرهنگی و خلاق بسیار بالا است گفت: بر اساس طبقه‌‌بندی و آمارهای یونسکو در سال 2013، نزدیک 30 میلیون اشتغال در حوزه صنایع خلاق و فرهنگی وجود داشته و حدود 2250 میلیارد دلار نیز گردش مالی در این صنایع ایجاد شده است.
وی گفت: در سال 2015 میزان صادرات محصولات و خدمات خلاق و فرهنگی بیش از 509 میلیارد دلار بوده که سهم کشورهای در حال توسعه در این حوزه بیش از کشورهای توسعه یافته و معادل 265 میلیارد دلار بوده است. در سال 1397، صادرات صنایع فرهنگی کشور ایران حدود 500 میلیون دلار بوده که سهم عمده آن صنایع دستی و به‌ویژه فرش دستباف بوده است. این نشان می‌دهد که این حوزه بسیار جای کار دارد و در این حوزه فرصت‌های شغلی و خلق ثروت بسیار می‌توان انجام داد.

تفکر خلاق چیست؟
مدیر رسته فناوری اطلاعات طرح ملی توسعه کسب و کار گفت: صنایع خلاق و فرهنگی، به‌عنوان نقطه تقاطع هنر، کسب و کار و فناوری، سرریز به سایر صنایع را تسهیل می‌کند.
وی بیان کرد: فناوری‌های تحول آفرین نظیر بلاکچین، واقعیت افزوده، واقعیت مجازی، پرینت سه بعدی، تحلیل ابر داده‌ها، اینترنت اشیا، هوش مصنوعی و سایر موارد، روش‌های خلاقانه‌‏ای برای تولید، توزیع و مصرف کالاها به وجود آورده است که به‌عنوان پیشران‌‏های مهم اقتصاد خلاق به شمار می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌آیند و بدون استفاده مؤثر از آنها توسعه صنایع خلاق با چالش‌های زیادی روبه‌رو می‌باشد.استفاده از این فناوری‌ها در تمامی مراحل بازارسازی، بازاریابی، طراحی، تولید، کنترل کیفیت، فروش، ارزشیابی، آموزش و پژوهش زمینه ساز رشد روزافزون و صنایع فرهنگی و خلاق شده است .
ابطحی افزود:گزارشات جهانی بیانگر این است که هوش مصنوعی و اتوماسیون در همه حوزه‌ها به حذف شغل منجر خواهد شد اما در حوزه صنایع خلاق تا 85 درصد فرصت‌های جدید شغلی به کمک هوش مصنوعی ایجاد خواهد شد.رشد سریع فناوری‌های تحول آفرین در جهان و عقب ماندن کشور از این فناوری زمینه ساز از دست دادن بازارهای جهانی شده است و در این میان صنایع فرهنگی شاید بیشترین آسیب را متحمل شده اند. تبلیغات در جهان امروزی دگرگون شده است. صنایع دستی و گردشگری متحول شده اند. صنعت سینما و موسیقی با سرعت رشد کرده اند و انیمیشن و بازی های دیجیتال میلیاردها دلار در عرصه جهانی ارزش آفرینی می کنند. ما هنوز نتوانسته ایم از این ظرفیت ارزشمند در حوزه صنایع خلاق بهره برداری کنیم.
وی بیان کرد: موسیقی آنلاین، گالری آنلاین، تلویزیون های اینترنتی، پرینترهای سه بعدی، شبیه سازها و سیمولاتورها، واقعیت مجازی، واقعیت افزوده و تحول اساسی در آموزش از زمینه هایی است که به سرعت جای پای خود را در عرصه صنعت امروز باز کرده است. واقعیت مجازی، شکل جدیدی از گردشگری را پایه نهاده است و موزه های آنلاین و مبتنی بر هوش مصنوعی گامی ارزشمند در دسترسی دایم تاریخ و فرهنگ ایجاد کرده است. ورود صنعت نانو در حوزه های سفال، رنگ، فرش و……، ورود اینترنت اشیا در صنعت پوشاک، مبل، صنایع دشتی و گردشگری، ورودن صنعت بایو و نورو به عرصه تبلیغات، دگرگون شدن تبلیغات در بستر تبلیغات دیجیتال و دگرگون شدن شیوه های فروش و ارزیابی در جهان مبتنی بر فناوری اطلاعات زنگ خطری جدی برای توسعه فناوری در صنایع فرهنگی است.

کسب و کار با یک آمپول به افراد تزریق نمی‌شود!

کسب و کار با یک آمپول به افراد تزریق نمی‌شود!

عضو هیئت علمی دانشگاه امیرکبیر با بیان اینکه جوانان امروز تصور می کنند کسب و کار با یک آمپول به افراد تزریق می شود، افزود: کارآفرین از مشق و درس متولد نمی شود.
داوود فدایی با بیان اینکه بخش اعظم افراد جامعه دنباله رو دیگران هستند و بخش اندکی ایده های کارآفرینی دارند، گفت: «12درصد افراد ریسک پذیر نبوده و ایده ای ندارند ولی دارای مهارت می باشند.»
وی تصریح کرد: «یک درصد افراد جامعه ریسک پذیر بوده و مهارت و توان نوآوری را دارا می باشند.»
فدایی ادامه داد: «در گذشته با آموزش افراد را به کارآفرین تبدیل می کردند. این افراد فاقد توان نوآوری بودند. لذا امروز کسب و کارهایی می بینیم که اگر فاقد نوآوری باشند، تنها سه ماه عمر می کنند.»
وی با بیان اینکه از درس و کتاب کارآفرین استخراج نمی شود، گفت: «یک مدرسه کارآفرینی اگر از درس و کتاب سودی می برد که اقدام به درس دادن نمی کرد.»
فدایی افزود: «در خارج کشور ابتدا تست های روانشناسی از کارآفرین می گیرند تا مشخص شود آیا جز یک درصد جامعه که دارای مهارت و ایده هستند، قرار دارد یا خیر!»
وی با بیان اینکه جوانان امروز تصور می کنند کسب و کار با یک آمپول به افراد تزریق می شود، افزود: «کسب و کار دقیقا مانند کاشت، داشت و برداشت است.»
فدایی با علام اینکه 90درصد آموزه های دانشگاهی برای بیزینس متناسب نیست، افزود: «این آموزش متناسب با بازار کار نیست. از طرفی نوآوری نیازمند خلاقیت است.»
سیدحسین حسینی، مدرس دانشگاه و پژوهشگر مطالعات سیستمی مراکز رشد و نوآوری در کنار پارک های علم و فناوری را منجر به تبدیل ایده به کسب و کار دانست و افزود: «اگر دانشگاه ها خدمات یکپارچه ارائه دهند، به توسعه کسب و کار بسیار کمک می کند.»
وی نخ تسبیح کارآفرینی را ناظر بر هسته هدایت گری در دانشگاه دانست و افزود: «دانشگاه باید شرکت های بزرگ را وارد اکوسیستم خود کرده و کارآفرینی را هدایت و راهبری نماید.»
حسینی ادامه داد: «اگر هر جز بدرستی کار نکند، دانشگاه تنها به محل نمایشی برای مرکز رشد تبدیل می شود.»
وی ادامه داد: «اساتید دانشگاه و تیم آموزشی باید مقالات موضوعی را طی چندین سال بررسی کرده تا شکافی تحقیقاتی بیابند و بعد اقدام به کاری پژوهشی کرده و مقاله ای چاپ کنند. حال این استاد دانشگاه چه زمانی می تواند سراغ صنعت برود؟»
همچنین فرشید عبدی، عضو هیئت علمی دانشکده مهندس صنایع و سیستم های دانشگاه آزاد اسلامی تجاری سازی علم را از اقدامات مهم دانشگاه ها برشمرد و گفت: «بیماری مقاله نویسی را نمی توان کنار گذاشت اما باید بدانیم هیچ رویه ای در حوزه علم بهتر و کاربردی تر از یک تئوری خوب نیست!»
وی با بیان اینکه حتی اگر وارد صنعت می شویم، بدون داشتن تئوری و دانش وافی موفق نخواهیم شد، افزود: «دهه 60 بدلیل رشد جمعیت دانشگاه ها پر شد از کلاس و به مدارس بزرگی تبدیل شد و نتیجه منفی این روند را در نرخ های اقتصادی دیدم.»
عبدی با بیان اینکه برای تولید علم، صنعت و دانشگاه باید بهبود پیدا کرده باشد، گفت: «آنقدر که مقاله نوشته ایم، حوزه صنعت دچار بهبودی نشده است.»
در ادامه جعفر کرمی، مدیرعامل صندوق حمایت از توسعه کشاورزی با بیان اینکه دانشگاه های نسل سه هنوز در کشور بخوبی پیاده سازی نشده، گفت: «طرح کاراد موضوع کارآفرینی را از منظر رفع معضل بیکاری نگریسته است.»
وی ادامه داد: «امروزه شرایط اشتغال برای فارغ التحصیلان فراهم نیست؛ لذا طرح کاراد در نظر گرفته شده است تا بحث بیکاری فارغ التحصیلان مرتفع شود.»
کرمی با اعلام اینکه کارآفرینی در کشورمان باید همچون ژاپن به فرهنگ تبدیل شود، افزود: «در یک سیر منطقی اگر حتی یک کودک احساس کرد کارآفرین موفقی خواهد شد، نباید اجباری برای ورود به دانشگاه داشته باشد.»
وی افزود: «امروز کارآفرینی به فرهنگ تبدل نشده و قبل از هر اقدامی این روند باید در جامعه پیاده ساز شود.»

با سیلیکون ولی غذا آشنا شوید

Wageningen یک شهر تاریخی در مرکز هلند و در استان گلدرلند است. شهرت این شهر 38 هزار نفری به خاطر دانشگاه Wageningen است که دانشگاهی معتبر در زمینه علوم زیستی محسوب می شود. اما این سالها دلیل دیگری هم برای شهرت این شهر بوجود آمده است. این شهر، قلب یک انقلاب جدید با هدف آغاز تاثیرگذاری در صنایع غذایی و تولید محصولات کشاورزی است. اگرچه این منطقه با دشت های مسطح احاطه شده است اما از اعتبار “سیلیکون ولی” استفاده کرده و نام خود را “فودولی” قرار داده است تا اشاره ای داشته باشد بر نوآوری و شور و شوق فراوان استارت آپ های این منطقه.

Wageningen به عنوان یکی از قطب‌های اصلی تحقیقات کشاورزی، در تلاش است تا خود را با دنیایی وفق دهد که در آن استارت آپ ها و سرمایه گذاران خطر پذیر برای موفقیت و کسب اعتبار اشتیاق فراوانی دارند. شرکت‌های کوچک و متوسط، موسسات دانشگاهی و پژوهشی و آژانس‌های دولتی در هلند گرد هم آمده اند تا حول دانشگاه Wageningen اکوسیستم چند سازمانی Foodvalley را پدید آورند و راه‌حل‌های نوآورانه در شیوه‌های کشاورزی و تولید مواد غذایی سالم را توسعه دهند.

طبق گزارشات AgFunder از 2012 تا 2017 سرمایه گذاری در بخش فناوری‌های غذایی مانند سیستم‌های مدیریت مزرعه و روباتیک و مکانیزاسیون سه برابر شده و به سالانه 10 میلیارد دلار رسیده است. علاقه شدید به سرمایه گذاری در بخش فناوری‌های کشاورزی و متعاقباً افزایش تولید مواد غذایی، نتیجه افزایش تقاضا برای محصولات پروتئینی به ویژه گوشت از جانب کشورهای در حال توسعه است زیرا افزایش بی رویه این تقاضا عرضه مواد غذایی پروتئینی را با مشکل دچار کرده است. این افزایش تقاضا به حدی است که بر اساس بررسی سازمان غذا و کشاورزی سازمان ملل انتظار می‌رود میزان گوشت مصرفی در سطح جهان تا سال 2050، 76 درصد افزایش یابد. در کنار این مورد، باید به تغییر سلیقه مصرف کننده غربی نیز اشاره کرد. خواست مردم کشورهای توسعه یافته عمدتاً از برندهای تولید انبوه به سمت محصولات ارگانیک و سالم تغییر کرده است.

هلند، مهد کشاورزی

کشور هلند تنها 17 میلیون جمعیت دارد اما به لحاظ مساحت کم آن (41 هزار کیلومتر مربع)، متراکم ترین کشور اروپا بر حسب تعداد افراد در هر متر مربع محسوب می‌شود. با توجه به این که مردم این کشور به زمین و آب دسترسی محدودی دارند، در گذشته آن ها به طور سنتی به تکنیک‌های کشاورزی متمرکز تکیه کرده بودند. اما با گذشت زمان این تکنیک‌ها فشار زیادی به محیط و شرایط زندگی موجودات وارد کرده است. لذا روش‌های جدیدی نیاز بود که علاوه بر سازگاری با محیط زیست، بهره وری را نیز افزایش دهد. آن‌ها علم مواد غذایی را به عنوان یکی از اولویت‌های خود قرار داده و یکی از کارآمد‌ترین اکوسیستم های کشاورزی جهان را توسعه دادند.

مسئله چیست؟

در حالی که موسسات تحقیقاتی مانند دانشگاه Wageningen در بخش کشاورزی و مواد غذایی دانش زیادی را تولید کردند و عاملی برای پیشرفت‌های تکنولوژیکی بوده اند اما این مراکز توسط شرکت‌های کوچک و متوسطی که صنعت کشاورزی هلند به آن ها متکی است، قابل دسترسی نبودند. در عین حال شرکت‌های کوچک و متوسط فاقد منابع لازم برای انجام تحقیق و توسعه خود بودند. در بخش کشاورزی هلند نیاز به ایجاد روابط بین ذینفعان مختلف وجود داشت تا آنها بتوانند دانش مربوطه را به اشتراک بگذارند و برای بهبود صنعت کشاوزی همکاری کنند.

پاسخ به چالش موجود چه بود؟

تلاش‌ها برای اتصال مراکز دانش به کمپانی‌ها در اوایل دهه 1990 آغاز شد تا این که در سال 2004، فودولی در بخش مواد غذایی Wageningen راه اندازی شد. فودولی با هدف تولید غذاهای سالم‌تر و خوش‌مزه‌تر، توسعه روش‌های تولید پایدار را در دستور کار خود قرار داد. فودولی به عنوان یک سازمان غیرانتفاعی، از دریافت حق عضویت از شرکت‌ها و کمک‌های مالی دولت هلند و اتحادیه اروپا هزینه‌های خود را پوشش می‌دهد. اگرچه در این منطقه شرکت‌های بزرگ نیز وجود دارند اما تعداد شرکت‌های کوچک و متوسط به مراتب بیشتر است.

شرکت‌های تحقیقاتی زیادی در این منطقه به کسب و کارها خدمات می‌دهند مانند NIZO که بینش‌های تحقیقاتی را به یک فناوری تجاری مناسب تبدیل می‌کند تا کسب و کارهای کوچک و متوسط بتوانند از آن استفاده کنند. همچنین بنگاه‌های دیگر مانند HAN BioCenter آزمایشگاه و امکانات تحقیقاتی مقرون به صرفه‌ای را برای این شرکت‌ها فراهم می‌کند.

همچنین سازمان‌ها برای حمایت از شرکت‌هایی که ذیل آن کار می‌کنند برنامه‌های متنوعی را برای شتابدهی و بازاریابی به آن‌ها ارائه می‌کنند. به عنوان مثال پورتال worldfoodinnovations.com نوآوری‌های زراعی در هلند را به جهان معرفی می‌کند. چنین طرح‌هایی از جنبه‌های گوناگون می‌تواند مفید باشد. شرکت‌های کوچکتر از دسترسی به نتایج آخرین تحقیقات، بازارهای خارجی، سرمایه و شریک بهره مند می‌شوند و بنگاه‌های بزرگ‌تر استارتاپ های آینده دار را شناسایی و با مراکز تحقیقاتی دانشگاه بیشتر از گذشته تعامل می‌کنند.

شهرت و اعتبار دانشگاه باعث شده تا منطقه ای با شعاع 10 کیلومتر، شامل 200 شرکت حول آن شکل بگیرد. برای کمک به ایجاد پیوندها با بخش خصوصی، دانشگاه در سال 2004 گروهی با نام Food Valley NL و با هدف شبکه سازی ایجاد کرد که به افراد تازه کار و شرکت‌های کوچک کمک می‌کرد تا با شرکت‌های بزرگ و شرکای تجاری جدید مرتبط شوند. همچنین ارائه مشاوره‌های حقوقی و تجاری نیز از وظایف این گروه بود.

حکایت کارآفرین کهنه کار: از دست‌فروشی تا تولید اولین هلیکوپتر رادیو کنترل ایران

حکایت کارآفرین کهنه کار: از دست‌فروشی تا تولید اولین هلیکوپتر رادیو کنترل ایران

تمام موفقیت ها بدون شک دلیلی دارند، یکی با پشت کار زیادش به موفقیت می‌رسد، یکی با پشتوانه مالی یا اعتبار دیگران، یکی هم در کمال ناباوری در شرایطی قرار می‌گیرد که از دیدگاه خودش موفقیت محسوب می‌شود ولی در اصل می‌توانست در جایگاه بهتری قرار گیرد.
البته هستند کسانی که بدون پشتوانه مالی و اعتباری، تنها با توکل به خداو ایمان خود به موفقیت دست می‌یابند. ناصر تحسینی از کودکی کار کرد و از کارش لذت برد، بدون توقف موانع را از سر راه برداشت تا اینکه به موفقیت رسید، کودکی که از ۹ سالگی دست فروشی کرد باقلوا فروخت، شربت فروخت و بلال، اما از کارش لذت می‌برد.
او از ۹ سالگی وارد مغازه پدرش شد، پدری که سالها، زمان را به دیگران دقیق تحویل می‌داد، ساعت سازی که به کوچکی عقربه‌های ساعت نان در می آورد اما امروز پسرش یکی از بزرگترین تولیدکنندگان اتصالات کشور است.

* اولین ایده کاری

ناصر تحسینی می‌گوید: ۹ ساله بودم که با پدرم‌ به مغازه می‌رفتم، در گوشه ای از مغازه کوچک ما ویترینی بود که گاه گاهی خاکی می‌گرفت، تصمیم گرفتم دستی به سر و گوشش بکشم واز آن استفاده کنم‌. این شد که تعمیرات رادیو را در همان ویترین کوجک آغاز کردم. رادیو را از مشتری می‌گرفتم به بازار می‌بردم، به تعمیرکار می‌دادم و بعداز تعمیر آنرا به مشتری تحویل داده و مابه‌التفاوت پولی که این وسط می‌ماند درآمد من بود.
همان زمان دست فروشی هم قسمتی از درآمدم را تکمیل می‌کرد، با صدای بلند باقلوا می‌فروختم و هرچه باقلواها زودتر تمام می‌شد، کامم شیرین‌تر می‌شد. شربت می‌فروختم و انگار از تمام شدنش بود که من دیگر احساس تشنگی نمی‌کردم.
ناصر تحسینی سال ۱۳۳۹در شهر زیبای زنجان متولد شد. او حالا ۵۹ساله است و زمانی که از خاطرات ۵۰ سال پیش خود تعریف می‌کند حتی قطره اشک از روی دلخوری و ناراحتی در چشمانش نیست، لبخندی کوچک بر لب دارد و با افتخار تمام مسیر موفقیتش را تعریف می‌کند. می‌گوید از اینکه در سن کم وارد بازار کار شده‌ام خیلی خوشحالم. حاج ناصر شاگردی در چند صنف دیگر را هم‌ تجربه کرده مثل لوازم خانگی، صوتی و تصویری و رنگرزی. او تمام این سالها کار کرده است و این همه تجربه خود را مدیون لطف خدا و پشت کارش می‌داند.

 

پشت این پنج سنگ ماندم و کارآفرین نشدم

پشت این پنج سنگ ماندم و کارآفرین نشدم

زهرا انصاری در این مطلب با شهامتی ستودنی خود را سوژه مطلب کرده است. انگار که در برابر آینه ایستاده و دارد اعتراف می‌کند چرا با وجود اینکه تحصیلات آکادمیک و دانشگاهی‌اش در حوزه کارآفرینی بوده اما نتوانسته در قامت یک کارآفرین ظاهر شود. البته این رفتار واقع بینانه و خودانتقادگر که در فرهنگ عمومی ما نادر اتفاق می‌افتد اتفاقاً یکی از ملزومات رسیدن به اکوسیستم کارآفرینی است. نمی گویم هزار دلیل برای کارآفرین نشدن من وجود دارد اما هستند علت‌های ریز و درشتی که وقتی دقیق می‌شوم و روی هم می‌چینم، می‌رسم به دیواری که مانع از تفکر کارآفرینی من شده است.

از غلط بودن جوابم هراسیده ام

گاهی جواب یا ایده‌ای آن قدر در مغزم یا روی زبانم مزه مزه شده که زمانش دیر شده است. عین دوران مدرسه که معلم سؤال می‌پرسید و جوابش را می‌دانستم اما می‌ترسیدم از غلط بودنش. ناچار همرنگ جماعت حداکثری می‌شدم و از جوابی که نوک زبانم بود صرف نظر می‌کردم. غافل از اینکه فرصت یک بار چشمک می‌زند و وقتی دستت را به علامت فهمش بالا نبری، از قافله جا می‌مانی.

دلبسته استخدام بوده ام

از کودکی تاکنون گزینه‌های روی میز برای آینده شغلی‌ام فقط استخدام بوده. گاهی آنقدر شور و اشتیاق استخدام زیر پوست آدم می‌خزد که به هیچ چیز دیگر فکر نمی‌کند، چه برسد به آفرینش کار.

جرأت بازگشت از مسیر رفته را نداشته‌ام

در بحبوحه درس و کنکور، انتخاب رشته‌ای داشته‌ام که بر حسب علاقه نبوده و از انتخاب آنها هدفی مشخص را دنبال نکرده ام. میانه راه فهمیده‌ام که مسیر اشتباه است اما باز جرأت بازگشت از مسیر رفته را نداشته ام. انتخاب رشته تحصیلی شاید از مهم‌ترین شالوده‌های زندگی من بوده است که بقیه قسمت‌های زندگی و آینده‌ام بر اساس آن بنا شده است.
افکار خود را محدود به راه‌های شناخته شده و رشته تحصیلی‌ام کردم و اگر در این گیر و دار فرصتی برایم پیش آمد آن را نادیده گرفتم.

همیشه به دنبال تأیید دیگران بوده‌ام

همیشه تنهایی خرید کردن برایم آزار دهنده بوده است، حتماً باید کسی همراهم باشد تا تأیید کند، بویژه درباره خرید لباس. حتی اگر بین دو گزینه بمانم و مثلاً خودم رنگ سبز را بپسندم و همراهم رنگ قرمز را انتخاب کند، نظر او را ترجیح می‌دهم، هر چند منجر به پشیمانی‌ام شود. علاوه بر اینها، خیلی کم پیش می‌آید تنهایی پارک یا سینما بروم.

گاهی مشورت‌ها ما را از تعقیب ایده‌ها دلسرد می‌کنند

پیش آمده که ایده نوآورانه‌ای را در ذهنم پرورش داده‌ام و بارها و بارها مرور کرده‌ام و پله‌های رسیدن به موفقیت و عملی کردن ایده را چیده‌ام اما هر وقت با خانواده یا همقطاران و دوستانم مطرح کرده‌ام، آنقدر نه در کار آورده‌اند، از شکست صحبت کرده‌اند و سنگ‌های جلوی راه را نشانم داده‌اند که به کل از آن ایده دست کشیده‌ام و بعدها وقتی دیده‌ام شخص دیگری دست به همان کار زده و موفق شده، برایم فقط حسرتش باقی مانده است.