مدلهای دانشگاه کارآفرین (بخش دوم)
مدلهای دانشگاه کارآفرین (بخش دوم)
در ادامه بخش اول مدلهای دانشگاه کارآفرین پبش تر در مورد سه تا از مدل های پرکاربرد صحبت شد در اینجا قصد داریم به دیگر مدلهای دانشگاه کارآفرین بپردازیم.
بر اساس مدل های Guerreiro-Cano و همکاران (1385) و سلام زاده و همکاران (2011) و با استفاده از IPA (تجزیه و تحلیل عملکرد اهمیت)، همراه با تکنیک TOPSIS (تکنیک برای اولویت سفارش با شباهت به راه حل ایده آل)، سوره و همکاران. (2011) مدلی را توسعه دادند که ابعاد دو مطالعه پایه را که در شکل زیر نشان داده شده است، پوشش می دهد.
عوامل داخلی | عوامل محیطی | ||
غیررسمی | رسمی | ||
دانشجویان، دانشگاهیان و کارکنان موجود منابع مالی منابع اطلاعاتی مهارت های کارآفرینی انتظارات جامعه، دولت صنعت و بازار ماموریت کارآفرینی دانشگاه | نیات بالقوه دانش آموز دانش آموزان بالقوه تمایل دارند امکان سنجی دانشجویان بالقوه نیات دانشگاهی امکان سنجی آکادمیک | سیاست ها و مأموریت های کارآفرینی نظام آموزش عالی ویژگی های مدیر دانشگاه کانال های ارتباطی موجود است دوره های کسب و کار موجود است برنامه های تجاری موجود است | ورودی |
قوانین و مقررات شیوه های آموزش متدولوژی های مدیریت روش های لجستیک فرآیندهای بازاریابی روش های انتخاب دانشجو روش های تامین مالی شبکه سازی فرآیندهای تعامل چندجانبه هزینه های سرمایه گذاری شده در کانال های ارتباطی (بین دانشجویان، اساتید دانشگاه، کارکنان، محققان صنعتی، مراکز تجاری، صنایع، سیاستگذاران و جامعه) فعالیت های نوآوری، تحقیق و توسعه (IR & D) سیستم های پاداش و فرآیندهای جبران خسارت | معلم تربیتی منابع آموزشی پاداش دادن به فرآیندهای زیست محیطی | ساختار سازمانی سیستم ها و رویه ها خودمختاری دولتی تعیین سطوح سلسله مراتبی اقدامات حمایتی منابع آموزشی هزینه های سرمایه گذاری شده در اقدامات حمایتی | فرآیند |
منابع انسانی کارآفرین (شامل اساتید دانشگاه، فارغ التحصیلان، محققان و کارکنان) محققین موثر در راستای نیازهای بازار نوآوری ها و اختراعات مراکز کارآفرینی (به عنوان مثال، انکوباتورها، پارک های علم و فناوری، اسپین آف ها) | قالب های سفارشی فرهنگ شرکتی | سیستم های شبکه کارآفرینی کنگلومراها و اتحادهای استراتژیک سیستم های بازاریابی و کنوانسیون | خروجی |
مدل ارائه شده توسط سوره و همکاران (2011) شامل استفاده 9 بلوک است، که توسط نویسندگان نامگذاری شده است: ورودی های رسمی، غیررسمی و داخلی، فرآیندهای رسمی، غیر رسمی و داخلی؛ خروجی های رسمی، غیر رسمی و داخلی. در بلوک “ورودی”، عوامل محیطی مطرح شده در مطالعه توسط Guerrero Cano و همکاران (2006) دسته بندی می شوند، در حالی که “خروجی ها” با عناصر ارجاع شده در خود دانشگاه کارآفرین از طریق نتایج تحقیقات نویسندگان که از طریق جلسات در گروه های متمرکز با متخصصان در مورد موضوع به دست آمده است، مطابقت دارد. همکاری در این مطالعه توسط سلام زاده و همکاران (2011) بر ساختار مدل تمرکز دارد و بر روش “ورودی-فرایند-ستاده” و عناصر فهرست شده تاکید دارد. اتحاد این مدل به جز در نظر گرفتن مسائل داخلی و خارجی مؤسسه، رویه های دانشگاه کارآفرین را به تفصیل شرح می دهد. قابل ذکر است که این مدل بر اساس بافت ایرانی تدوین شده است و نویسندگان بر مناسب بودن این مدل برای آن منطقه تاکید دارند.
ابعاد سازماني يک دانشگاه کارآفرينانه و نوآورانه، بر اساس چارچوب دانشگاه کارآفرينانه کلارک (1998)، بهدستآمده است. این مدل با انجام یک پژوهش کیفی در ۵ دانشگاه برتر اروپا انجامشده است. ازنظر چشمانداز و ویژگیهای سازمانی این ۵ دانشگاه باهم تفاوت دارند اما در بسیاری از ابعاد در ارتباط با رسیدن به اهداف کارآفرینانه و نوآورانه یکسان بودهاند. بهگونهای که در فاصلهی ۱۵-۱۰ سال به دانشگاه کارآفرینانه تبدیل شدهاند. کلارک نشان داد که هر ۵ دانشگاه از ویژگیهای سازماني 1) کانون هیئتعلمی برانگيخته۲) هسته هدايتگر بالنده، ۳) منابع مالي متنوع، ۴) فرهنگ کارآفرينانه۵) محيط بالنده و توسعهیافته ؛ تبعیت میکنند.
1. هسته هدايتگر بالنده: اين ويژگي بيانگر هسته برنامهريز و تصمیمگیرنده توانمند با مشارکت اعضا هیئتعلمی توانمند و مديريت کارآفرين دانشگاه ميباشد. اين امر از طريق شکلگيري هستههاي تيمي در فرايند فعاليتهاي پايدار بين گروهها و واحدهاي نظام دانشگاهي امکانپذیر ميباشد.
2. محيط بالنده و توسعهیافته: جهت برقراری ارتباط با دنیای اطراف دانشگاه مانند صنعت، لازم است فرآیند منسجم برای جمعآوری اطلاعات از محیط بیرونی دانشگاه شکل بگیرد. در کنار ساختار سنتی، این واحدهای جانبی که عملکرد آنها بیشتر بهصورت گروههای میانرشتهای میباشد، در جستجوی ارتقای شایستگیهای اصلی دانشگاه هستند.
3- منابع مالي متنوع: ایجاد تنوع در منابع مالی و درآمدی ازجمله مواردی است که دانشگاههای کارآفرین در جستجوی آن هستند. ثبت اختراعات، مشارکت و گسترش عرضه خدمات مشاورهاي و اجتماعي، تجاريسازي پژوهشها، نوآوری، امتیازات و… ازجمله روشهایی هستند که منابع جدید درآمدی از طریق آنها به دست میآید.
4- کانون هیئتعلمی برانگيخته: یکی از عواملی که سهم بزرگی در تغییر و تحول دانشگاه به سمت کارآفرینی دارد اعضای هیئتعلمی توانا و برانگیخته است که با پرورش رفتارهای کارآفرینانه این موضوع را امکانپذیر میکند.
5- فرهنگ کارآفرينانه: فرهنگي که از نوآوري و اقدامات و رفتارهاي کارآفرينانه استقبال کند. باورها و ارزشهاي کارآفرينانه در دانشگاه استقرار مییابد و ریسکپذیری در فرهنگ کارآفرينانه تشویق میشود.
مدل اسپورن
اسپورن(2001) مدلی را در باب انطباق آموزش عالی با پیشنهاداتی نظیر نیروهای محیطی، مأموریت، اهداف، فرهنگ، ساختار، مدیریت، حکمرانی و رهبری به شرح ذیل ارائه داد:
پیشنهاد 1: محیط :محیط بیرونی میتواند برحسب سرگذشت سازمانی و وضعیت کنونی منابع، معانی مختلفی داشته باشد. دانشگاه میتواند با تعریف این مسئله بهعنوان بحران یا فرصت، واکنش خود را نشان دهد. اما از همه مهمتر این است که هر یک از این دو واکنش برای آغاز فرایند سازش در نهاد موردنظر، ضروری است.
پیشنهاد 2: اهداف و مأموریت:مأموریت روشن و اهداف مربوطه میتوان راهنمای تصمیمگیری، برنامهریزی و گرایش تمام اعضای دانشگاه باشد. رفتارها و اعمال بهعنوان پیامد سازش و پیروی از یک سری اهداف بر مبنای هدف مشترک، سبب بهبود انسجام در سازمانهای دانشگاهی میشود که از قدیم مرکز-زدوده و نهچندان منسجم بودهاند.
پیشنهاد 3: فرهنگ:فرهنگسازمانی خاصی غالب بر دانشگاه، برای سازش بسیار ضروری است. رویکرد کارآفرینانهای که بر مسئولیت فردی تأکید کرده و فعالیتهای خلاقانهی جدید را ارج بنهد، میتواند در رویارویی با نیازهای متغیر (و متنوع) حوزههای بیرونی مفید باشد. ممکن است موقعیت برد-برد ظاهرشده و سود و منفعت اضافی برای نهاد به ارمغان آورده و همزمان اعتبار عمومی و تناسب خدمات آن را نیز افزایش دهد.
پیشنهاد 4: ساختار:ساختار متمایز باعث میشود دانشگاه راحتتر بتواند به مقتضیات محیطی پاسخ دهد. دانشگاه میتواند «زمینههای تخصصی» یا حتی دانشکدهها و کالجهای مختلفی ایجاد کند که هرکدام کار متفاوتی داشته باشند (مثلاً آکادمیک، شغلی و ادامه تحصیل). لذا واحدهای متمایز میتوانند در طراحی و اصلاح خدماتشان تا حدودی خودمختار باشند، اما همزمان در قبال فعالیتهای خود به ریاست مرکزی جواب پس میدهند.
پیشنهاد 5: مدیریت: فرایندهای سازش مستلزم تخصصی سازی مدیریت دانشگاه هستند. مدیریت نیازمند مدیران تماموقت با پیشزمینهی حرفهای است تا تصمیمات خوبی اتخاذ کرده و راهبردها را با موفقیت پیاده کند. ابزارهایی مانند فناوری اطلاعات یا جمعآوری کمک مالی نیز موردنیاز هستند. مدیریت حرفهای دانشگاه را میتوان از طریق توسعه پرسنل و استخدام پرسنل جدید به ارمغان آورد.
پیشنهاد 6: حکمرانی: حکمرانی مشترک به معنای شرکت جویی دمکراتیکِ گروههای ذینفع، برای دستیابی به توافق در مورد فعالیتهایی که در واکنش به مقتضیات محیطی انجام میشوند، ضروری است. افراد مؤثر در دانشگاه (دانشجو، دانشکده، مدیریت، اسپانسرها، وزارت) باید در فرایند تصمیمگیری دخالت داده شوند تا راهبردها به موفقیت بیشتری دست یابند.
پیشنهاد 7: رهبری: تعهد رهبری امر مهمی است و منابع لازم برای فرایند سازش را فراهم میکند. علاوه بر این، آرمانی که یک رهبر ارائه میدهد، سبب افزایش انگیزه و هم ذات پنداری با راهبردهای واکنشی جدید میشود. از این طریق، میتوان دیدگاه مشترکی در میان اعضا نسبت به فرایند سازش ایجاد کرد که بر فعالیتهای نهادی سایه میافکند.
این پیشنهادات میتوانند راهنمای طراحی دانشگاههای سازشپذیر باشد. اسپورن به دو عامل دیگر که در تحقیقات اشاره زیادی به آنها شده، پرداخته: یعنی خودمختاری نهادی و پایه مالی متنوع. خود آیینی یا خودمختاری یکی از حوزههای اصلی اصلاحات در نظامهای تحصیلات عالی اروپا بوده است. دانشگاههای دولتی باید بتوانند آزادانه برنامههای خود را ایجاد کنند، دانشجوهای خود را قبول کنند، ساختار خود را تغییر دهند و خدمات خود را طراحی کنند. پیشفرض اساسی این است که خود-تنظیمی باعث بهبود ظرفیت سازشپذیری دانشگاهها میشود، خصوصاً در اروپا، پایه مالی متنوع به معنای درآمدهای مختلف سبب کاهش آسیبپذیری نهادها میشود. دانشگاههایی که بهطور کامل متکی به یک منبع درآمد باشند (مثلاً دولت)، توانایی کمتری در سازش با مقتضیات محیطی دارند. آنها بیشتر روی رفع نیازهای یک حامی تمرکز میکنند. پایگاه تأمین مالی متمایز به نهادها امکان میدهد که مستقل باشند و راهبردهای مختلف سازش را سوبسید (یارانه) و یا تأمین مالی کنند. خلاصه عوامل حیاتی پیشنهادی اسپورن را میتوان در جدول زیر ملاحظه نمود:
عوامل حیاتی | پیشنهادات |
محیط | سازش در دانشگاه تحت تأثیر مقتضیات محیطی به ارمغان میآید که میتوانند بهعنوان بحران یا فرصت تعریف شوند. |
مأموریت، اهداف | دانشگاه برای سازش باید بیان واضحی از مأموریت و اهداف خود داشته باشد. |
فرهنگ | فرهنگ کارآفرینی سبب بهبود ظرفیت سازش دانشگاه میشود. |
ساختار | ساختار متمایز سبب بهبود سازش در دانشگاه میشود. |
مدیریت | مدیریت حرفهای به سازش کمک میکند |
حکمرانی | حکمرانی مشترک برای پیادهسازی راهبردهای سازش ضروری است |
رهبری | رهبری متعهد مؤلفهای ضروری برای سازش موفقیتآمیز است. |