هدف از ترویج کارآفرینی تحریک انگیزه‌ها نگاهی به دانشگاه ایلینویز جنوبی- آمریکا

هدف از ترویج کارآفرینی تحریک انگیزه‌ها

نگاهی به دانشگاه ایلینویز جنوبی- آمریکا

Southern Illinois University (SIU)

 

 

 

 

 

ایلینویز از ایالت‌های غرب میانه آمریکا و شهر مهم آن شیکاگو است. در سال ۲۰۱۲، این ایالت تولید ناخالص داخلی برابر با ۷۵۱٬۰۹۴ میلیارد دلار داشت که قابل مقایسه با تولید ناخالص داخلی کشور هلند برابر با ۷۷۰٬۰۶۰ میلیارد دلار، بود. پروفایل اقتصادی ایلینویز شامل شرکت‌های کاترپیلار (بزرگترین تولیدکننده ماشین آلات عمرانی)، جاندییر (بزرگترین تولیدکننده ماشین آلات کشاورزی)، داو کمیکال (تولیدکننده محصولات شیمیایی) می‌باشد.

دانشگاه ایلینویز جنوبی از معتبرترین دانشگاه‌های دولتی آمریکا به‌حساب می‌آید. این دانشگاه در سال ۱۸۶9 به‌عنوان دومین دانشگاه دولتی تأسیس شد و در حال حاضر بیش از 42000 دانشجو دارد که از ۵۰ ایالت آمریکا و بیش از ۱۰۰ کشور مختلف به تحصیل در این دانشگاه می‌پردازند. این دانشگاه در نظام رتبه‌بندی شانگهای همواره از رتبه بالایی برخوردار بوده که در سال ۲۰۱۴، رتبه ۲۸ را از آن خود کرده است و درزمینه مهندسی و علوم کامپیوتر، رتبه ۴ و در زمینه علوم رتبه ۳۸ را به دست آورده است. مقطع کارشناسی این دانشگاه رتبه ۴۱ را در بین دانشگاه‌های آمریکا کسب کرده است. لازم به ذکر است این دانشگاه به‌ویژه در رشته فیزیک ماده چگال از تمام دیگر دانشگاه‌های آمریکا از رتبه بالاتری برخوردار است.

دانشگاه ایلینویز جنوبی دارای روشی منحصربه‌فرد در دسترسی، فرصت، تعالی جامع، نوآوری در تحقیق و خلاقیت و آموزش برجسته متمرکز بر پرورش موفقیت دانشجویان است و به‌عنوان یک دانشگاه ملی تحقیقاتی و تشکیلات اقتصادی منطقه‌ای محسوب می‌گردد که از این دانش برای تربیت رهبران آینده، بهبود جامعه و زندگی استفاده می‌نماید.پردیس دانشگاه فرصت‌های بزرگی را در زمینه‌های مختلف در اختیار افراد قرار می‌دهد و زیبایی فیزیکی منطقه جذابیت زیادی برای دانشجویان، استادان و بازدیدکنندگان دارد. در شصت مایلی جنوب این منطقه، ایالت اوهایو و رودخانه می‌سی‌سی‌پی به یکدیگر ملحق می‌شوند که این دو، مرز شمالی ایلینویز را تشکیل می‌دهند. در فاصله ده مایلی دانشگاه، دو پارک دولتی قرار دارد که پناهگاه حیات‌وحش ملی و چهار دریاچه تفریحی بزرگ است. بخش عمده این منطقه را جنگل ملی Shawna تشکیل می‌دهد.فرصت‌های به‌دست‌آمده در دانشگاه ایلینویز جنوبی (SIU) تنها منحصر به دانشجویان، استادان و کارکنان نیست بلکه جامعه هم تشویق می‌شود تا از امکانات، رویدادها و سایر فرصت‌ها بهره‌مند شود. تنوع، بخش جدایی‌ناپذیری از میراث این دانشگاه است و با افتتاح 143 کلاس درسی، دانشجویان آفریقایی، آمریکایی و سایر ملیت‌ها در آن‌ها مستقرند. امروزه دانشجویان اقلیت، 29 درصد از کل ثبت‌نام را تشکیل می‌دهند و همچنان در میان دانشکده‌ها و دانشگاه‌های برتر کشور در رتبه‌های تحصیلی بالایی قرار دارد.این دانشگاه عضو انجمن دانشگاه‌های آمریکا بوده و به‌عنوان یک دانشگاه تحقیقاتی، تحت طبقه‌بندی مؤسسات آموزش عالی قرار دارد که نشان‌دهنده بالاترین فعالیت‌های پژوهشی است. در سال 2015 کل مخارج تحقیق و پژوهش در این دانشگاه بالغ‌بر 640 میلیون دلار برآورد شد. سیستم کتابخانه دانشگاه، دومین کتابخانه دانشگاهی ایالات‌متحده پس از دانشگاه هاروارد است. این دانشگاه همچنین میزبان مرکز ملی کاربردهای ابرکامپیوتر در پردیس دانشگاه است.در این دانشگاه 2548 عضو هیئت‌علمی مشغول می‌باشند. رشته‌های کشاورزی و علوم محیط‌زیست، دانشگاه علوم بهداشتی کاربردی، کسب‌وکار، آموزش‌وپرورش، فنی و مهندسی، هنر، علوم انسانی، رسانه، پرستاری، مددکاری اجتماعی تدریس می‌شود. دانشگاه ایلینویز در میان 5% از کل مؤسسات آموزش عالی ایالات‌متحده درزمینه تحقیق رتبه‌بندی شده است.مشاهیر فارغ‌التحصیل از این دانشگاه شامل:-        هاگ مارستون هفنن (Hugh Marston Hefnen): ناشر مجله، تاجر و همچنین روزنامه‌نگار.-        نیکلاس آفرمن (Nichloas Offerman): بازیگر آمریکایی، صداپیشه، کارگردان، نویسنده و کمدین.-        لارنس ژوزف الیسون (Lawrence Joseph Ellison‌): تاجر، کارآفرین و خیر.-        مری تمپل (Mary Temple): استاد علوم جانوری.-        جاوید کریم (Jawed Karim): کارآفرین، مؤسس یوتیوب و اولین کسی که یک ویدئو در آنجا گذاشت.پارک علمی و تحقیقاتی SIU یک مرکز غیرانتفاعی وابسته به دانشگاه ایلینویز جنوبی است و هدف آن ترویج تکنولوژی و توسعه مبتنی بر دانش است. این پارک در نوآوری اولیه و فضای فناوری در ایلینویز جنوبی مقام سوم را دارد و عضو انجمن پارک‌های تحقیقاتی دانشگاه است. پارک به‌عنوان بازوی دانشگاه در انتقال تکنولوژی و تحقیقات در سیستم نوآوری جهانی است. در این پارک، قدرت و موفقیت به‌طور مستقیم به هم گره خورده است و منطقه‌ای که پارک در آن واقع شده است بستر مناسبی را در رابطه با تحقیقات، نوآوری و فناوری و توسعه فناوری سازمانی ایجاد می‌نماید.نوآوری، رهبری، کارآفرینی مهندسی به‌عنوان یک رشته تحصیلی در این دانشگاه دیده شده‌اند و دانشجویان در کلیه زمینه‌ها آموزش می‌بینند. آن‌ها درحالی‌که در گروه‌های کوچک فعالیت می‌کنند درصدد حل مشکلات، ساخت راه‌حل‌ها، آموزش کار تیمی و بهبود مهارت‌های گفتاری و ارائه کلامی هستند.اصول کارآفرینی و حوزه‌های مهم فرآیند کارآفرینی از اهداف مهم دانشگاه در بستر کارآفرینی، ایجاد راه موفقیت و تبدیل آن به یک کسب‌وکار پایدار، اعتبار یک ایده و مصرف آن در بازار، ارزیابی ایده‌های جدید، تشکیل تیم‌های کاری با عملکرد بالا و تأمین مالی به‌منظور راه‌اندازی یک تکنولوژی نوین، راه‌اندازی کسب‌وکار محلی، تأسیس پارک‌های علم و فناوری و اکنوباتورها به همراه مطالعات موردی عمیق و پروژه‌های کلاس درسی است.آکادمی کارآفرینی و یادگیری کارآفرینی برای تمامی دانشجویان راه را هموار نموده و از تحقیقات کارآفرینی با تمرکز بر آموزش کارآفرینی، طراحی، بازارهای معیشتی و نوآوری اجتماعی حمایت می‌کند. این آکادمی در سال 2004 برای کمک به مقوله کارآفرینی و تفکر کارآفرینی در هر رشته تحصیلی در دانشگاه ایلینویز جنوبی تأسیس شد. این کار با لحاظ در برنامه درسی، تحقیقات، توسعه اقتصادی و مشارکت عمومی در همان ابتدا با کمک مالی 5/4 میلیون دلاری بنیاد کافمن انجام پذیرفت. هدف بنیان‌گذاران این مرکز خطرپذیری و جستجوی فرصت‌هایی است که تفاوت‌های شگرفی در زندگی افراد ایجاد خواهد کرد. در این مرکز که تحقیق و تفکر اساس آن محسوب می‌شود، بر ایده‌هایی تأکید می‌شود که طرز تفکر افراد را در مورد کارآفرینی تغییر می‌دهد و آن‌ها را برای دست‌یابی

به تحصیلات آکادمیک یاری می‌کند.

آزیتا جهانبخش

 

نویسنده : آزیتا جهانبخش / پژوهشگر حوزه مدیریت تکنولوژی

 

آشنایی با پارادایم کارآفرینی دانشگاهی

آشنایی با پارادایم کارآفرینی دانشگاهی

 

کارآفريني دانشگاهي يکي از اشکالي است که زير چتر تحقيقات کارآفريني به آن پرداخته شده است (للانو[1]، 2005) و يکي از کانال‌هايي است که به کمک ساير کانال‌ها بطور مثال مانند اعطاي مجوزها؛ بودجه‌هاي تحقيقاتي، دانش ناب و تحرک نيروي کار؛ نتايج تحقيقات دانشگاهي را به کالا و خدمات تجاري تبديل مي‌کند (اسلاتر و رودز[2]، 2005).

بواقع کارآفريني دانشگاهي از تلاش‌هاي دانشگاهي در دو زمينه نزديک مرتبط به هم گرفته شده است. اول اينکه کارآفرينان دانشگاهي مهمترين بازيگران در فرايند انتقال فناوري از دانشگاه به صنعت هستند و دوم اينکه مطالعه کارآفرينان دانشگاهي به ما کمک مي‌کند تا نقش تحقيقات دانشگاهي در توسعه اقتصاد ملي را بهتر درک کنيم (ژانگ[3]، 2007).

بعبارت ديگر كارآفريني دانشگاهي راهي به سوي انطباق دانشگاه با نيازهاي كشور است. كارآفريني دانشگاهي به حل مسائل علمي جامعه، دولت و بنگاه‌ها، ايجاد زمينة توسعه نوآوري در اعضاي دانشگاه، عرضه نتايج تحقيقات دانشگاهي به بازار، توليد و عرضه فناوري‌هاي جديد و نوآوري در گسترش مرزهاي دانش بشري کمک مي‌کند (يداللهي، 1384).‌

نقش دانشگاه در توسعه كارآفريني از طريق ايجاد قابليت‌هاي لازم براي توسعه در ابعاد فردي، سازماني و اجتماعي و الزامات ايفاي درست اين نقش از عناصر و اجزاي اصلي تشكيل دهنده كارآفريني دانشگاهي است.

ويروينسکي(2008) فعاليت‌هاي مورد نياز براي کارآفريني دانشگاهي را آموزش در سطوح بالا، تعريف خصوصياتي بهتر از دانش آموختگان دانشگاه‌ها، مديريت دارايي‌هاي معنوي دانشگاه (اختراعات، مالکيت ادبي و هنري، مجوزها، انتشارات و…)، انتقال فناوري و نوآوري از طريق ايجاد بنگاه‌هاي اقماري، همکاري نزديک بين دانشگاه و صنعت (در زمينه کارآموزي، استفاده از تخصص و مشاوره، دسترسي به لابراتورها و کتابخانه ها) مي‌دانند.

اما چيزي که حايز اهميت است اين است که دانشگاه‌ها در کشورهاي توسعه يافته بسرعت در حال تبديل شدن به دانشگاه‌هاي کارآفرين هستند

به عنوان مثال در ايالات متحده آمريکا بشدت به ميزان فعاليت‌هاي کارآفرينانه دانشگاه‌ها افزوده شده است که از ميان آنها مي‌توان به افزايش ميزان اختراعات و اخذ مجوزها، ايجاد مراکز رشد، پارک‌هاي فناوري، شرکت‌هاي انشعابی[4] دانشگاهي، سرمايه‌گذاري در مرحله شروع و رشد کسب‌وکارها و… اشاره کرد (روترمل و همکاران به نقل از سيگل و ماوري، 2007).

انديشمندان متعددي در حوزه کارآفريني دانشگاهي، تعامل صنعت و دانشگاه، دانشگاه کارآفريننوآوری و دانشگاه کارآفرین : آموزش عالی، نوآوری و دانشگاه کارآفرین و موضوعات مشابه کار کرده‌اند (لاسترا، 2005).

 

از جمله در تحقيقي توسط ازکويتز (1998) حاصل يک مطالعه موردي در دو دانشگاه کلاردو[5] و دانشگاه دولتي نيويورک تأثير ارتباط ميان دانشگاه و صنعت از جنبه‌هاي مختلف مورد بررسي قرار گرفت و تحقيقات بعدي وي در سال‌هاي آينده نيز به مباحثي چون آينده دانشگاه‌ها از منظر کارآفريني (2000)، تحقيقات دانشگاهي در دانشگاه‌هاي کارآفرين (2001)، انقلاب کارآفرينانه در دانشگاه‌ها (2003) اختصاص يافته‌اند.

اما در باب مهمترین تعاریف کارآفرینی دانشگاهی می توان به موارد ذیل اشاره نمود:

– اتزکويتز دانشگاه كارآفرين را دربرگيرنده و گسترش دهندة دانشگاه تحقيقاتي مي‌داند. ساختار دروني يك دانشگاه تحقيقاتي متشكل از يك سري گروه‌هاي تحقيقاتي است كه ويژگي‌هاي شركت مانند دارند، به خصوص در شرايطي كه بودجة تحقيقاتي بر مبنايي رقابتي تخصيص داده مي‌شود، بنابراين دانشگاه تحقيقاتي حتي قبل از درگيري در فعاليت‌هاي كارآفريني، ويژگي‌هايي همگن با شركت هاي تازه تأسيس دارد (ازکويتز، 2003).

در تعريف ديگر: کارآفريني دانشگاهي، کارآفريني توسط دانشگاهيان يک دانشگاه؛ اعم از اساتيد، دانشجويان دکترا يا محققان فوق دکترا است که نتيجه تحقيقات خود را در قالب شرکت‌هاي تجاري به صورت صحيح  تجاري‌سازي مي‌کنند (فرانزوني و ليسوني[6]، 2006).

برنان و مک گوان (2007) در مطالعاتشان عنوان کردند کارآفريني دانشگاهي مي‌تواند توسط افراد يا گروه‌هاي دانشگاهي، مستقل و يا به عنوان بخشي از دانشگاه، بصورت بازتعريف يا واحد سازماني يا ايجاد يک سازمان جديد، در درون و يا بيرون دانشگاه اتفاق بيافتد (يوسف، 2009).

 

 

[1] Lelano

[2] Slater and Rods

[3] Jang

[4] Spin out

[5] Kelardo

[6] Franzoni and lisony

 

دکتر رسول حسینی

عضو هیئت علمی دانشگاه فرهنگیان

 

دلایل نوشتن طرح کسب‌وکار

دلایل نوشتن طرح کسب‌وکار

 

طرح کسب‌وکار

طرح کسب‌وکار دو وظیفه کلی دارد: 1- ابزار سازمان‌دهی برای ساده کردن و واضح کردن اهداف و استراتژی. 2- یک سند فروش که ایده کسب‌وکار شما را فروخته و نشان می‌دهد که کالاها یا خدمات شما سودآور است و نهایتاً وجوه مالی و یا منافع شرکت را جذب می‌کند.

به‌عبارت‌دیگر این طرح، توصیفی مکتوب از آینده کسب‌وکار شماست. علاوه بر این، کاربرد مهم و اصلی طرح کسب‌وکار هنگامی است که سازمان نیاز دارد فرد یا سازمانی را برای انجام کاری قانع نماید.

اگرچه معمولاً طرح کسب‌وکار برای تأمین سرمایه استفاده می‌شود ولی در مواقع دیگر نظیر فروش کسب‌وکار و ادغام دو شرکت (Merger & Aquisition) و قرارداد مشارکت در پروژه‌ها (Joint Venture) نیز به کار می‌رود. دلایل اصلی نوشتن طرح کسب‌وکار به شرح زیر می‌باشد:

تعریف یک فرصت جدید کسب‌وکار

این فرصت جدید می‌تواند در قالب طراحی محصول/ خدمتی جدید، تعریف دپارتمانی جدید در سازمان، مشارکت با سایر رقبا، تغییر ماهیت کسب‌وکار، توسعه محصولات و خدمات و … باشد.

تعیین اینکه آیا کسب‌وکار شما سودآور خواهد بود:

در مبحث تعریف کسب‌وکار، بازار هدف، مشتریان و بحث مالی، شما می‌توانید مبلغ سرمایه موردنظر و نرخ بازگشت سرمایه‌تان را مشخص نمایید.

ارائه تخمینی از هزینه‌های اولیه:

در بخش مالی، شما تمام هزینه‌های ثابت و متغیر غیرقابل‌پیش‌بینی‌تان را پیش‌بینی می‌کنید.

تهیه یک استراتژی اثربخش بازاریابی:

در راستای بقا در بازار، شما به‌عنوان صاحب کسب‌وکار باید در مراحل مختلف چرخه عمر کسب‌وکارتان، استراتژی مدون و انعطاف‌پذیری را اتخاذ نمایید.

کمک به رقابت در بازار:

استراتژی‌های شما در نحوه بازاریابی، جذب و حفظ مشتریان، ارائه پروموشن‌های فروش، تبلیغات، قیمت‌گذاری می‌تواند به رقابت در بازار کمک شایانی نماید.

پیش‌بینی مسائل بالقوه:

بررسی مسائل محیطی، اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی، سیاسی، تکنولوژیکی، مردم شناسانه و… در تصمیمات شما و فرصت‌ها و تهدیدهای پیش روی کسب‌وکارتان بسیار مؤثر است.

حمایت از درخواست وام:

برای گرفتن وام چه به‌صورت انتشار اوراق مشارکت یا اوراق قرضه و چه به‌صورت دریافت پول از بانک لازم است که طرح کسب‌وکار خود را ارائه دهید.

در صورت انتشار اوراق قرضه نیز بانک یا مؤسسه منتشرکننده بر اساس طرح کسب‌وکار شرکتتان، ارزیابی مالی اعتباری (Financial Credit Rating) را به عمل می‌آورد و بر این مبنا نسبت به تعیین نرخ بهره و انتشار اوراق اقدام می‌کند.

افزایش وجوه سرمایه‌گذاری: یکی از مهم‌ترین کاربردهای طرح کسب‌وکار، به‌ویژه در مورد کارآفرینانی که در مرحله راه‌اندازی کسب‌وکارشان قرار دارند، جذب سرمایه اولیه از طریق سرمایه‌گذاران مخاطره پذیر                       Venture) Capitalist) است. این سرمایه‌گذاران درازای شریک شدن در یک کسب‌وکار، بخشی یا تمام سرمایه اولیه راه‌اندازی یا در برخی موارد طرح‌های توسعه یک شرکت را تأمین می‌نمایند.

شرکت در مسابقات طرح کسب‌وکار:

شرکت در مسابقات طرح کسب‌وکار (Business Plan Competition) یکی دیگر از انگیزه‌های نوشتن طرح است. چنین مسابقاتی که در سطح دانشگاهی و ملی کشورهای مختلف دنیا برگزار می‌شوند، هدف توسعه‌ کارآفرینی را دنبال می‌کنند. افراد جوان به‌ویژه دانشجویان طرح تبدیل ایده‌های خود را به کسب‌وکارهای انتفاعی و غیرانتفاعی می‌نویسند و با شرکت در مسابقات از جوایز و کمک‌هایی برای راه‌اندازی کسب‌وکار خود بهره‌مند می‌شوند.

حضور در مراکز رشد و پارک‌های فن‌آوری:

ازآنجایی‌که مراکز رشد و پارک‌های فن‌آوری در کشور، چند سالی است که راه‌اندازی شده‌اند. این مراکز امکان برخورداری شرکت‌های مستقر را از امکاناتی نظیر دفتر کار، خدمات مشاوره، امکانات اداری و برخی تسهیلات مالی فراهم می‌آورند. متقاضیان حضور در مراکز و پارک‌ها باید پیش از هر چیز طرح کسب‌وکار خود را آماده نمایند و بتوانند توجیه‌پذیر و فن‌آورانه بودن کسب‌وکار خود را نشان دهند.

ورود به بورس:

شرکت‌هایی که قصد عرضه سهام خود را به عموم دارند، لازم است جزئیات کاملی از وضع موجود شرکت، برنامه‌های آینده و پیش‌بینی‌های خود از آینده‌ شرکت را به سازمان بورس و نیز خریداران اطلاع دهند. طرح کسب‌وکار این شرکت‌ها باید دارای بخش مالی منسجم و کاملاً دقیقی شامل تحلیل‌های مالی (Financial Analysis) به‌ویژه ارزش‌گذاری (Valuation) سهام باشند.

مذاکره و دریافت امتیازات تجاری:

به دلایل مختلفی ممکن است دو شرکت با یکدیگر وارد مذاکره شوند. ممکن است شرکتی قصد داشته باشد نمایندگی یک شرکت دیگر را اخذ نماید، یا آن‌که به‌صورت مشترک با شرکتی وارد مناقصه شود، یا تحت لیسانس شرکتی به تولید بپردازد.

در همه‌ این موارد لازم است که شرکت پیشنهاددهنده پیش از شروع مذاکره یا حین آن، طرح کسب‌وکار خود را ارائه دهد. طبیعتاً در چنین طرح‌هایی، عمده تمرکز بر وضع موجود شرکت و قابلیت‌ها و پتانسیل‌های موجود آن است.

از دیگر دلایل نوشتن طرح کسب‌وکار می‌توان به موارد زیر اشاره نمود:

 

توسعه کسب‌وکار یا خط محصول فعلی

تعریف اهداف بلندمدت و کوتاه‌مدت جدید برای یک کسب‌وکار موجود

اندازه‌گیری عملکرد کسب‌وکار

ردیابی رشد کسب‌وکار

ایجاد ارزش در کسب‌وکار برای فروش یا برای مقاصد قانونی

نوشتن طرح کسب‌وکار اندیشه‌های شما را متمرکز کرده و کمک می‌کند اهدافتان را پرورش دهید؛ ریسک‌ها را شناسایی کنید؛ به تفکرتان سازمان ببخشید، اولویت‌ها را تعریف کنید، منابع را تخصیص دهید، بر نقاط کلیدی تمرکز نمایید و خود را آماده رویارویی با مشکلات و فرصت‌ها نمایید. از طرف دیگر، این طرح، کسانی را که ممکن است ایده شما را موردحمایت مالی قرار دهند- از قبیل سرمایه‌گذاران، بانک‌ها و مدیران- معرفی می‌کند، به این معنی که ایده شما ارزش حمایت مالی و مدیریتی را دارد. یک طرح کسب‌وکار ابزار سازمان‌دهی و همچنین یک سند فروش است.

پژوهشگر و مدرس دانشگاه

دکتر شیوا شعبانی

پژوهشگر و مدرس دانشگاه

خلق صنایع جدید پیامدهای کارآفرینی دانشگاه مونیخ- آلمان

خلق صنایع جدید پیامدهای کارآفرینی

دانشگاه مونیخ- آلمان

University of Munich

 

 

 

عکس 1

 دانشگاه مونیخ آلمان

آلمان کشوری در قاره اروپا است که پایتخت آن برلین می‌باشد. آلمان از شمال با دریای شمال، دانمارک و دریای بالتیک، از شرق با لهستان و جمهوری چک، از جنوب با اتریش و سوئیس و از غرب با فرانسه، لوکزامبورگ، بلژیک و هلند هم‌مرز است. مساحت آن ۳۵۷۱۲۱٫۴۱ کیلومترمربع است و با ۸۲ میلیون نفر، پرجمعیت‌ترین کشور اروپا است.

در آلمان انواع مختلفی از مراکز آموزش عالی وجود دارد. ازجمله دانشگاه، دانشگاه‌های علمی کاربردی و مراکز آموزش عالی رشته‌های هنر که همگی در سیستم آموزشی آلمان معتبر و شناخته‌شده هستند. در حال حاضر حدود 380 مرکز آموزش عالی با 2 میلیون دانشجو در حال فعالیت علمی می‌باشند که حدود 12 درصد کل دانشجویان آلمان را دانشجویان خارجی تشکیل می‌دهند.

آلمان یکی از بهترین کشورهای دنیا برای ادامه تحصیل در خارج از کشور است. ازلحاظ هزینه‌های تحصیلی نیز آلمان یکی از کم‌هزینه‌ترین کشورها در میان سایر کشورهای پیشرفته است. تحصیل در بسیاری از دانشگاه‌های آلمان رایگان است و اگر قرار بر پرداخت شهریه در دانشگاهی باشد، این هزینه برای دانشجویان بین‌المللی همان مقداری است که دانشجویان آلمانی می‌پردازند.

تحصیل در دانشگاه

تحصیل در دانشگاه فنی مونیخ طیف گسترده‌ای از رشته‌های مهندسی، علوم طبیعی، علوم پزشکی و اقتصاد را به متقاضیان ادامه تحصیل ارائه می‌دهد. این دانشگاه، دایره گسترده‌ای از تحقیقات کاربردی و پایه‌ای را  نیز در کنار آموزش پوشش می‌دهد. تحصیل در دانشگاه فنی مونیخ آلمان شامل ۱۴۰ رشته تحصیلی است که 98 درصد آن شامل تحصیل در مقطع لیسانس و فوق‌لیسانس است.

دانشگاه فنی مونیخ همچنین توافق‌نامه مدرک دیپلم دوطرفه را با بیش از ۲۰ دانشگاه معتبر تنظیم کرده و همکاری خود را با بیش از ۱۷۰ دانشگاه معتبر در سراسر جهان حفظ نموده است. این دانشگاه  شامل ۱۳ دانشکده است که در حدود ۲۳٫۰۰۰ دانشجو (که بیش از 10 درصد از آن‌ها خارجی هستند)، ۴۳۰ استاد و به‌طورکلی 6500 پرسنل علمی و غیرعلمی در این دانشگاه هستند. در ضمن این نکته لازم به ذکر است که تحصیل در دانشگاه‌های آلمان به زبان انگلیسی می‌باشد.

این دانشگاه دارای موقعیت خوبی در خلق دانش‌های نوین است بااینکه آغاز پیدایش دانشگاه مونیخ، سال ۱۸۶۸ است اما اعتبار خود را به‌عنوان بهترین مؤسسه علمی، همراه با داشتن ۶ جایزه نوبل و همین‌طور بسیاری جوایز دیگر، حفظ نموده است و همین موضوع دانشگاه را در رده‌بندی‌های مختلف مکرراً به بهترین دانشگاه آلمان تبدیل نموده است.

در ادامه…

نگاه «انجمن علمی آلمان» و «مؤسسه پژوهشی آلمان» به  دانشگاه مونیخ به‌عنوان یکی از دانشگاه‌های تحقیقاتی مهم و برجسته آلمان است و جوایز بسیاری را به آن اعطاء نموده‌اند. می‌توان گفت که امروزه تحصیل در این دانشگاه نه‌تنها به دلیل فارغ‌التحصیلان خود، بلکه به خاطر اجراکنندگان بسیاری که در صنایع آلمان دارد، بهترین مؤسسه علمی آلمان محسوب می‌شود.

این دانشگاه یک دانشگاه تحقیقاتی عمومی بوده که در شمار دانشگاه‌های قدیمی آلمان است که در سال ۱۴۷۲ توسط «Duke Ludwig X1» در ایالت Bavaria تأسیس و راه‌اندازی شد و در سال ۱۸۰۰ به شهر Landshut انتقال پیدا کرد و بالاخره در سال ۱۸۲۶ به مکان فعلی خود در شهر مونیخ انتقال یافت.

از قرن نوزدهم این دانشگاه به‌عنوان  یکی از معتبرترین دانشگاه‌های آلمان و اروپا شناخته شده است که برنده ۳۴ جایزه نوبل بوده و همچنین در رده‌بندی دانشگاه‌های جهان ازنظر دارا بودن جوایز نوبل دارای رتبه ۱۳ در جهان است.

در میان این برندگان می‌توان به Wilhelm Rontgen،Max Planck، Werner Heisenberg، Otto Hahn،Thomas Mann  اشاره کرد.

“Pope Benedict XV1” هم به‌عنوان دانشجو و هم در جایگاه استاد در این دانشگاه بوده است که اخیراً “German Universities Excellence Initiative” به دانشگاه مونیخ، عنوان «دانشگاه برگزیده» را در آلمان داده است.

 

عکس 2

دانشگاه مونیخ ازنظر جمعیت دانشجویان، دومین دانشگاه در آلمان بوده و در ترم زمستانی در سال ۲۰۱۰-۲۰۰۹،  از ۴۳٫۵۳۹ دانش‌آموزی که از دبیرستان فارغ‌التحصیل شده بودند، ثبت‌نام به عمل آورد.

همواره به علت داشتن امکان تحصیل رایگان در آلمان و وجود دانشگاه‌های معتبر بخصوص در زمینه‌های فنی و همین‌طور شانس کار برای دانشجویان در ضمن تحصیل، این کشور مقصد بسیاری از دانشجویان خارجی است.

در راستای بحث تحصیل در دانشگاه مونیخ آلمان لازم به ذکر است که بااینکه امکان تحصیل در دانشگاه‌های آلمان به زبان انگلیسی وجود دارد اما همواره برای اینکه در ضمن تحصیل و یا پس از فارغ‌التحصیلی شانس بیشتری برای دانشجویان و فارغ‌التحصیلان وجود داشته باشد توصیه می‌شود زبان آلمانی را برای تحصیل خود انتخاب کنند.

یکی دیگر از مزایای تحصیل در این دانشگاه برای فارغ‌التحصیلان بین‌المللی این است که همواره پس از فارغ‌التحصیلی یک سال به متقاضی اجازه حضور در آلمان برای جستجوی کار را می‌دهد. بنابراین فارغ‌التحصیلان دانشگاه‌ها در آلمان نگرانی در مورد شرایط پس از تحصیل و اقامت در آلمان نخواهند داشت و می‌توانند شانس خود را برای کاریابی امتحان کنند.

دانشگاه مونیخ آلمان

از اختراع تا نوآوری: دانشگاه مونیخ به‌عنوان یک دانشگاه کارآفرین، فضای رقابتی برای نوآوری با یک رویکرد مبتنی بر بازار را حمایت می‌کند. دانشگاه مونیخ با یک برنامه جامع به مقوله کارآفرینی پرداخته و الهام‌بخش دانشجویان و فارغ‌التحصیلان می‌باشد تا بتواند روح کارآفرینی را در بین آن‌ها بیدار کند.دانش‌پژوهان و دانشجویانی که می‌خواهند تکنولوژی‌های جدید را به بازار عرضه کنند از این دانشگاه مشاوره و راهنمایی‌های تخصصی برای تمامی مراحل کسب‌وکار جدید خود دریافت خواهند کرد. مرکز ایجاد کسب‌وکار و نوآوری در دانشگاه مونیخ با حمایت‌های تخصصی، به پشتیبانی از نوآوری‌ها می‌پردازد. در دانشگاه مونیخ هدف اصلی کارآفرینی، ارائه آموزش یکنواخت و یکپارچه است و کارآفرینان جوان را قادر می‌سازد تا چالش‌های روز، توسعه، راه‌حل‌ها و مدل‌های تجاری برای کسب‌وکارهای پایدار را شناسایی کنند.دانشگاه مونیخ کارآفرینان را تشویق نموده و درنتیجه این تشویق، کسب‌وکارهای جدید بر اساس اکتشافات علمی شروع می‌شود و مربیان کارآفرینی در چهار حوزه تحقیقات آتی قرار می‌گیرند: فناوری اطلاعات و ارتباطات، فناوری پزشکی، فناوری بهداشت و علوم زیستی. آن‌ها برای جامعه ارزش به ارمغان می‌آورند و پر از پتانسیل‌های رشد اقتصادی هستند. این روزها کلیه اطلاعات در مورد کارآفرینی در دانشگاه‌ها موجود است که دانشگاه مونیخ نیز از این مقوله مستثنا نیست.دانشگاه مونیخ دارای تجربه فراوان در حوزه مشاوره به دانشمندان، محققان و دانشجویانی که تمایل به ایجاد و توسعه یک کسب‌وکار بر اساس یک ایده یا تکنولوژی را دارند، می‌باشد. این دانشگاه با راه‌اندازی خدمات مشاوره به این افراد کمک می‌کند تا برنامه کسب‌وکار خود را توسعه دهند و بستر پشتیبانی از روند راه‌اندازی کسب‌وکارها را فراهم می‌کند. دانشگاه، آموزش‌های تئوری و عملی برای کارآفرینان جوان را به‌منظور کمک به فرآیند راه‌اندازی کسب‌وکار ارائه می‌دهد و با حصول اطمینان از اینکه محتوا و روش آموزش، عمل‌گرا و متناسب با نیاز هر پروژه است آن را برنامه‌ریزی می‌کند. در این برنامه‌ها از دانشجویان کارشناسی و کارشناسی ارشد، دکترا و فوق دکترا، دانشمندان و متخصصان استفاده می‌شود. عکس 3 و4

 

نویسنده: آزیتا جهانبخش / پژوهشگر حوزه مدیریت

نمایشگاه بین‌المللی توسعه کسب‌وکار

نمایشگاه بین‌المللی توسعه کسب‌وکار

 

اولین نمایشگاه توسعه کسب‌وکار در محل نمایشگاه‌های بین‌المللی تهران، دی‌ماه امسال باهدف معرفی خدمات مدیریتی، فرانچایز و استارت آپ ها آغاز و همچنین با برپایی سمینار، کارگاه‌های آموزشی و سخنرانی‌های متعدد به کار خود خاتمه داد.

این نمایشگاه با حمایت وزارت صنعت معدن و تجارت، وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی، سازمان مدیریت صنعتی و همچنین دانشکده کارآفرینی دانشگاه تهران، خانه صنعت معدن تجارت، کانون کارآفرینان استان تهران و انجمن ملی فرانچایز ترکیه برگزار شد.

شرکت‌کنندگان در بیش از 70 غرفه به معرفی خدمات و محصولات خود پرداختند و بازدید از این نمایشگاه با استقبال نسبتاً خوبی همراه بود.

 

بنیان‌گذار نمایشگاه توسعه کسب‌وکار

شرکت ایده تجارت هرمس باهدف گسترش ارتباطات تجاری در سطح ملی و بین‌المللی شروع به کار نموده که این شرکت با توجه به تجربه مدیران خود تلاش می‌نماید تا خدمات گسترده‌ای را درزمینه‌ی مواردی همچون:

  • برگزاری نمایشگاه
  • برپایی همایش‌های تخصصی و بین‌المللی
  • تحقیقات بازار
  • مشاوره در زمینه بازاریابی
  • ارائه طرح‌های نوین بازاریابی، به شرکت‌ها و سازمان‌ها ارائه دهد.

سوابق مدیران و بنیان‌گذاران این شرکت، به سال 1383 برمی‌گردد و تاکنون نمایشگاه‌های موفقی را در کارنامه عملکرد خود ثبت کرده است.

این شرکت در نظر دارد در راستای مهم‌ترین اولویت دولت دوازدهم مبنی بر ایجاد زیست‌بوم کارآفرینی و نوآوری، اولین و بزرگ‌ترین رویداد توسعه کسب‌وکار را بانام اولین نمایشگاه توسعه کسب‌وکار تهران   1396 را که تاکنون موردحمایت ضمنی معاونت علمی و فناوری رئیس‌جمهور، وزارت معدن کار و رفاه اجتماعی، وزارت صنعت معدن و تجارت قرارگرفته است، برگزار نماید.

فرصتی برای معرفی خدمات مدیریتی و فرانچایز و استارت آپ ها خواهد بود.

نمایشگاه توسعه کسب و کار

تفاهم‌نامه ایده تجارت هرمس با هایپر اکسپو

به گزارش واحد خبری ستاد برگزاری نمایشگاه توسعه کسب‌وکار اعلام شد: از هیچ تلاشی برای پیشرفت و اثربخشی بیشتر نمایشگاه کسب‌وکار دریغ نخواهیم کرد و برای اولین بار در ایران با همکاری هایپر اکسپو قصد داریم یک نمایشگاه را به‌صورت مجازی هم‌زمان با نمایشگاه فیزیکی آن برگزار کنیم.

وی ادامه داد: به‌کارگیری ایده‌های استارتاپی در ایران به‌سرعت در حال رواج است و پیشرفت سریع آن‌ها می‌تواند درروند رو به رشد بازارهای مختلف و حل چالش‌های آن نیز مؤثر واقع شود.

مدیرعامل شرکت ایده تجارت هرمس با اشاره به رشد روزافزون استارتاپ‌ها تأکید کرد: رشد این شرکت‌ها بیش از روند معمول است و اگر مانتوانیم خود را با سرعت رشد آن‌ها هماهنگ کنیم از این طوفان جا می‌مانیم.

این تفاهم‌نامه از مواردی است که با پیشنهاد هایپر اکسپو آماده‌شده است و در جهت رشد و پیشرفت بیشتر نمایشگاه‌های فیزیکی می‌باشد.

این نمایشگاه در سه حوزه خدمات مدیریتی، حوزه خدمات فرانچایزفرنچایزینگ و استراتژی­های کارآفرینانه و استارت آپ های مدیریتی برپا شد.

در ادامه خواهیم داشت….

وی افزود: نخستین نمایشگاه بین‌المللی توسعه کسب‌وکار با حضور و مشارکت تعداد 70 شرکت و غرفه دار و باهدف توسعه کسب‌وکارها در راستای اقتصاد مقاومتی، معرفی خدمات نوین مدیریتی، آشنایی با فرانچایز برای مدیران و سرمایه‌گذاران و توسعه استارت آپ ها در فضائی بالغ‌بر 2000 مربع و سالن‌های 10 و 11 محل دائمی نمایشگاه‌های بین‌المللی تهران برگزار شد.

 

بابیان اینکه حوزه‌های کسب‌وکاری که در این نمایشگاه حضور دارند، نوظهور هستند و در توسعه کسب‌وکار نقش مهمی را ایفا می‌کنند گفت: ما در ایران در حال پوست‌اندازی از اقتصاد منبع محور به سمت اقتصاد دانش‌بنیان هستیم و نمایشگاه توسعه کسب‌وکار قطعاً موجب بهبود فضای کسب‌وکار و به‌تبع آن اوضاع اقتصادی جاری خواهد شد.

مدیر برگزاری  نخستین نمایشگاه بین‌المللی توسعه کسب‌وکار در ادامه موضوع فرانچایز را یکی از محورهای مهم این نمایشگاه بیان کرد و افزود: اگر در زمینه فرانچایز فرهنگ‌سازی صورت گیرد جوانانی که به دنبال کسب‌وکار هستند می‌توانند کسب‌وکار پایدار ایجاد کنند.

وی به آمار برگشت سرمایه از سوی بانک جهانی اشاره کرد و گفت: نرخ بازگشت سرمایه در بخش کشاورزی ۳۰ درصد، صنعت ۵۰ درصد، خدمات ۱۰۰ درصد و مواد مخدر ۲۰۰ درصد است.

مدیرپروژه:

مدیر پروژه اولین نمایشگاه توسعه کسب‎وکار تهران، تصریح کرد: نرخ بازگشت سرمایه‌بر اساس اعلام بانک جهانی در حوزه تحقیق و توسعه ۳ هزار درصد است که در مقایسه با سایر حوزه‌ها از بیشترین بازگشت سرمایه ‌برخوردار است.

گفتنی است هم‌زمان با این نمایشگاه؛ نخستین نمایشگاه و کنفرانس بین‌المللی فرانچایز ایران نیز با حمایت شورای جهانی فرانچایز (World Franchise Council)  و برخی از انجمن‌های ملی فرانچایز کشورهای توسعه‌یافته، وزارت صنعت، معدن و تجارت، وزارت کار، تعاون و رفاه اجتماعی، اتاق اصناف ایران و خانه صنعت، معدن و تجارت ایران برگزار خواهد شد.

در پایان خواهیم داشت…

این رویداد به دلیل ایجاد فضایی مناسب برای ارائه محصولات و خدمات شرکت‌کنندگان به بازار بزرگ و نوظهور فرانچایز ایران، توسعه ارتباطات و ملاقات‌های مؤثر با افراد کلیدی و تصمیم‌گیرنده داخلی و بین‌المللی و نیز آشنایی با آخرین دست آورد ها و رویکردهای این صنعت مهم جهانی، حائز اهمیت است.

تعریف فرنچایزینگ

فرانچایز: یک رابطه مدت‌دار و بلندمدت که فرنچایز دهنده حق بهره‌مندی از لیسانس و برند خود را به فرنچایز گیرنده می‌دهد و در زمینه سازمان‌دهی، آموزش، تأمین مواد، بازاریابی و مدیریت به فرنچایز گیرنده کمک می‌کند و درازای آن مبلغی از درآمد فرنچایز گیرنده را در اختیار می‌گیرد. فرنچایز یک مدل از همکاری در کسب‌وکار است که برای عرضه یک محصول یا خدمت به کار می‌رود.

استارت آپ: مفهوم راه‌اندازی کسب‌وکاری است که ارزش‌آفرین باشد. کسب‌وکاری که پایداری برای اعضای آن دغدغه است و فرصت‌جو است اما فرصت‌طلب نیست.

 

نویسنده: نرگس سقازاده پژوهشگر حوزه مدیریت

نویسنده : نرگس سقازاده / پژوهشگر حوزه مدیریت

بازگشت شیر نژاد ایرانی به میهن

بازگشت شیر نژاد ایرانی به میهن

 

 

یک جفت شیر اصیل ایرانی پس از گذشت سالیان سال (قریب به 150 سال پیش) به زادگاه خود بازمی‌گردند.

آقای پیمان بیات لاری مدیرعامل شرکت آذرین ماد پارت که در تهیه و توزیع قطعات یدکی خودرو در سراسر کشور به فعالیت مشغول است با اعلام این خبر افزود:

یک جفت نمونه‌ی شیر ایرانی بانام اصلی panthera leo Persian که سالیان پیش توسط شکارچیان آلمانی از کشور منتقل و مورد تکثیر قرارگرفته بود، اکنون به ایران بازمی‌گردند. وی افزود متأسفانه طی سالیان گذشته، به دلیل شکار بی‌رویه و تداخل زندگی شهرنشینی با زیست طبیعی، نسل این نمونه‌ی نادر و جهانی در ایران مورد انقراض قرارگرفته است.

او با اشاره به موافقت و حمایت قاطع دکتر حمیدرضا صمدی رئیس هیئت‌مدیره این شرکت با هزینه‌های انتقال، نگهداری و تکثیر شیر ایرانی اظهار داشت:

این پروژه از اردیبهشت‌ماه سال جاری تا امروز با موفقیت پیش رفته است و امیدواریم تا پایان آذرماه فعالیت ما به پایان برسد و بعد از حضور کارشناسان EEP و تائید نهایی آن‌ها در خصوص استاندارد بودن تأسیسات و شرایط نگهداری در باغ‌وحش تهران، وارد فاز انتقال یک جفت شیر ایرانی زادآور به کشور شویم.

هم‌چنین امیدواریم زمینی وسیع در دشت‌های استان فارس که خاستگاه طبیعی این حیوان است از سوی دولت و سازمان حفاظت محیط‌زیست اختصاص داده شود تا بتوانیم با فنس کشی محل محصوری را درست مثل محل‌های محصورشده طبیعت کنیا و اوگاندای آفریقا تهیه کنیم تا جفت شیر ایرانی بتواند به‌راحتی زندگی و زادوولد کند.

بیات لاری بابیان اینکه تمام محصولات شرکت ماد پارت با لوگو شیر ایرانی تولید و در سطح کشور توزیع می‌شود، اضافه کرد: ماد پارت عضو گروه صنعتی رایزکو است

که باهدف توسعه فعالیت‌های صنعتی متکی به ظرفیت‌های داخلی و با نگاه به حفاظت از محیط‌زیست شکل‌گرفته است و در ماد پارت نیز برای انجام مسئولیت‌های اجتماعی و رفع دغدغه‌های زیست‌محیطی حامی شیر ایرانی هستیم و برای آینده نیز برنامه‌های متعدد زیست‌محیطی تعریف کرده‌ایم.

 

پیمان بیات لاری

وی با اشاره به اینکه شرکت «ماد پارت» از سال ۹۴ باهدف رفع نیاز مصرف‌کنندگان و تأمین قطعات استاندارد خودروسازان تأسیس‌شده است، گفت: اولویت دیگر ما در راستای مسئولیت اجتماعی، رفع واسطه‌ها از تولیدکننده تا مصرف‌کننده است تا جایی که امروز محصولات ما بدون هیچ واسطه‌ای و صرفاً از طریق نمایندگی‌های انحصاری شرکت در سطح کشور توزیع می‌شود.

از سویی رویکرد شرکت در اتکا به پتانسیل‌های داخلی و رفع واسطه‌ها موجب اشتغال‌زایی سفید، حمایت از مصرف‌کننده و صرفه‌جویی ارزی نیز شده است.

«بیات لاری» افزود: در سبد تولیدات شرکت ماد پارت ۴۲۰ قلم کالای تولیدی وجود دارد که این تولیدات به سیستم‌های مختلف خودرویی مانند سوخت‌رسانی، هوا رسانی، پلیمر تزریقی، برقی، جلوبندی، پلوس، دیسک و صفحه گیربکس و کمک فنر مربوط هستند.

شیر ایرانی

 

تاریخچه‌ی شیرهای ایرانی

شیر درگذشته در دشت‌های ایران بسیار فراوان بود و نماد ملی ایران نیز محسوب می‌شد. اطلاعات ذکرشده سفرنامه‌ها و گزارش‌های محققان نشان می‌دهد که تا حدود ۱۵۰ سال قبل، این حیوان زیستگاهش در شمال خوزستان و جنوب فارس تا بوشهر بوده است.

دشت ارژن از بهترین زیستگاه‌های شیر بود. بلنفورد جانورشناس معروف در قرن نوزدهم می‌نویسد: (هرسال تعداد ۴ تا ۵ شیر در منطقه دشت ارژن شکار می‌شد و بچه شیرها را در بازار شیراز به فروش می‌رساندند.)

بدون شک مهم‌ترین دلیل انقراض شیر آسیایی در ایران، شکار بی‌رویه تفریحی آن به دست شاهزادگان سلسله قاجار و افراد محلی و نظامیان و مستشاران خارجی بوده است. البته تخریب و اشغال زیستگاه‌های طبیعی آن توسط انسان و کم شدن طعمه نقش بسزایی در وقوع این فاجعه زیست‌محیطی تا حدودی برگشت‌ناپذیر داشته است.

بر اساس یک روایت آخرین شکار شیر در ایران توسط ظل‌السلطان پسر ناصرالدین‌شاه انجام‌شده است اما خود او در خاطراتش (که در ۱۳۲۳ ه. ق تنظیم‌شده) به حسرت در شکار شیر اشاره‌کرده است.

ظل‌السلطان که شکار کشی‌های دیوانه‌وار او بسیار معروف است در این کتاب گفته که در دشت ارژن به شکار شیر می‌رود و علی‌رغم جرگه کردن منطقه با ۱۰ هزار نفر، موفق نمی‌شود شیری شکار کند.

او همچنین ضمن توصیف رود قره‌آغاج (در جنوب شیراز) می‌نویسد: «شیر فراوان و زیاد است ولی از قراری که شنیدم به قرب پانزده سال است که دیگر هیچ شیری در شیراز دیده نشده است.»

به‌علاوه این شاهزاده قاجار به منطقه کام فیروز اشاره می‌کند که با سران ایل قشقایی برای شکار شیر می‌رود آن‌ها دو شیر شکار می‌کنند اما ظل‌السلطان دست‌خالی برمی‌گردد.

گزارش‌هایی از مشاهده شیر در اواسط قرن بیستم هم در دست است. مشاهده یک ماده‌شیر در سال ۱۹۴۱ یا ۴۲ در ۶۴ کیلومتری شمال دزفول توسط یک نقشه‌بردار هندی قشون انگلیس یکی از آخرین گزارش‌هاست.

بر اساس یکی از منابع برای واپسین بار شیر ایرانی در پیرامون دزفول از سوی مهندسان آمریکایی که مشغول ساخت راه‌آهن در خوزستان بودند دیده‌شده است و احتمالاً تا چند سال پس‌ازآن نیز چنین شیری در ایران وجود داشته است.

یکی از تفاوت‌های شیر ایرانی با شیر آفریقایی وجود چروک در پوست آن در ناحیه زیر شکم می‌باشد.

شیر ایرانی در هنر

در نقش برجسته‌های تخت جمشید، تصاویری از شیر ایرانی، در حال شکار گاوی نر یا پادشاه هخامنشی در حال شکار شیر ایرانی، روی سنگ‌ها حجاری‌شده است. در اردبیل ورودی مقبره شیخ جبرائیل پدر شیخ صفی‌الدین اردبیلی نقوشی از شیر ایرانی دیده می‌شود.

در گورستانی در «زلقی» واقع در شرق لرستان سنگ‌قبرهایی با مجسمه شیر ایستاده و غران موسوم به «شیر سنگی» یا به گویش محلی «بردشیر» وجود دارد که تحت حفاظت میراث فرهنگی استان لرستان قرار دارد.

شهرستان ایذه در شمال خوزستان میزبان شیرهای سنگی است. در روستای کوهباد قبرهای قدیمی با سنگ‌قبرهایی به شکل شیر ایرانی با آیاتی از قرآن و شمشیر علی بن ابیطالب ذوالفقار روی تنه شیرها تزیین‌شده است.

در نقوش شکارگاه‌ها و فرش‌های دستباف ایرانی شیرهای ایرانی دیده می‌شوند. در مینیاتورهای خمسه نظامی بهرام گور در حال شکار شیر ایرانی به تصویر کشیده شده است.

نویسنده : نرگس سقازاده / پژوهشگر حوزه مدیریت

نویسنده: نرگس سقازاده / پژوهشگر حوزه مدیریت

گرایش کارآفرینانه شرکت­های کوچک و متوسط به بازاریابی

گرایش کارآفرینانه شرکت­های کوچک و متوسط به بازاریابی

نویسنده : علیرضا سرحدی / پژوهشگر حوزه مدیریت کسب‌وکار

 

شرکت­های کوچک و متوسط توجه به این نکته که راه و روش شرکت­های کوچک در رساندن محصولات و خدمات به بازار متفاوت از شرکت های بزرگ می­باشد، سبب می شود به این موضوع فکر کنیم که این شرکت­های کوچک و متوسط با چه رویکردی می­توانند بهترین بهره­ وری از بازار را داشته باشند.

شرکت­های کوچک و متوسط (SMES) با تعدادی چالش کسب ­و­کار درونی و بیرونی مواجه هستند که با استفاده از گرایش بازاریابی کارآفرینانه آن­ها را از سر راه برمی­دارند.

باید بدانیم که شرکت­های تولیدی در مقیاس کوچک صرفاً نسخه­ های کوچکی از شرکت­های بزرگ نیستند، بلکه فعالیت بازاریابی را نیز به شکل متفاوت انجام می­دهند.

 

شرکت­های کوچک و متوسط

شرکت­های کوچک و متوسط گاهاً دیده می‌شود که سبک متمایزی از بازاریابی را به دلیل مشخصه­ هایی مانند اندازه شرکت، محدودیت منابع، تأثیر کارآفرین، فقدان ساختارهای سازمانی رسمی یا فقدان سیستم­ های رسمی ارتباطی، در پیش می­گیرند که ذاتاً رویکرد غیررسمی، ساده، بی‌حساب‌وکتاب شناخته می­شود.

این شکل بازاریابی معمولاً واکنش به رقابت و کشف فرصت­ها است. شواهد تجربی نشان می­دهد که رابطه معناداری بین بازاریابی یک بنگاه و گرایش­های کارآفرینانه وجود دارد که هردوی آن­ها به‌شدت در موفقیت بنگاه مؤثرند و پیشرفت­های اخیر، نظیر بازاریابی کارآفرینانه سبب شکل­ گیری فصل مشترک بازاریابی و کارآفرینی شده است.

نکته قابل‌تأمل این است که هرگونه بررسی بازاریابی کارآفرینانه باید نوآوری، روابط با مشتریان و تعهد مشتریان را در نظر داشته باشد.

اخیراً جوتز، سوورانتا و رولی از چارچوب بازاریابی کارآفرینانه مشتری‌گرایی برای بررسی فعالیت‌ها، نگرش‌ها و رفتارهای گرایش بازاریابی کارآفرینانه در دو گروه از شرکت­های فناوری نرم‌افزار در شمال ولز و سلیکون ولی آمریکا، استفاده کرده‌اند.

شرکت­های بریتانیایی

شرکت­های بریتانیایی بسیار مشتری مدارتر هستند و بر روی ابداعات تدریجی تمرکز می­نمایند، حال آن­که شرکت­های آمریکایی کارآفرین-محورتر بودند و روی توسعه محصولات جدید و نوآوری­های پیشتاز، متمرکز هستند.

شرکت­های آمریکایی تیم­های بازاریابی/فروش بسیار بزرگی دارند، درحالی‌که در شرکت­های بریتانیایی تفاوت قابل‌توجهی مشاهده می­شود به‌طوری‌که شرکت­های بریتانیا که دارای رشد تدریجی هستند دارای هیچ­گونه نیروی متخصص فروش و بازاریابی نیستند، درحالی‌که شرکت­های دارای رشد متوسط و بالا متخصصین بازاریابی و فروش را در سطح دانشجوی سال آخر در اختیار داشتند.

SME

در این بین شرکت­های موردبررسی دارای شباهت­هایی نیز هستند. شرکت­های آمریکایی و بریتانیایی مقداری از دارایی­های خود را صرف تحقیق و توسعه می­نمایند.

در آمریکا سرمایه ­گذاری در تحقیق و توسعه روشی برای عملیاتی کردن استراتژی اقیانوس آبی محسوب می­شود، یعنی ایجاد بازارهای جدید با تبدیل‌شدن به محور بازار، شکست دادن رقبا، تبدیل‌شدن به رهبران و نوآوران بازار.

شرکت­های نمونه آمریکایی نسبت به شرکت­های بریتانیایی آگاهی بیشتری از رقبای خود داشتند و می­دانستند که کدام رقیب را باید شکست دهند؛ اما این شرکت­های آمریکایی رویکرد فراکنشی نسبت به رقبا را بر رویکرد واکنشی ترجیح داده و محصولات را به‌سرعت و قبل از رقبای خود وارد بازار می­کردند.

هر دو گروه روی ایجاد ارزش برای مشتری از طریق نوآوری تمرکز می­کردند و چندان به فعالیت رقبای خود توجه نداشتند. یافته‌ها نشان می­دهد که هم شرکت­های آمریکایی و هم شرکت­های بریتانیایی حساسیت به رقیب را نوعی فعالیت واکنشی می­دانند و لذا برایشان اولویت محسوب نمی­شود.

در ادامه خواهیم داشت….

شرکت­های آمریکایی و بریتانیایی هر دو، اهمیت فرآیندهای کسب­و­کار را مطرح می­نمایند؛ اما در شرکت­های بریتانیایی با بزرگ شدن شرکت­ها و جلب مشتریان بیشتر، نیاز به مدیریت کارآمد پروژه­ها و فرایندهای رسمی کسب­ و­کار در شرکت افزایش پیدا می­کند.

این فعالیتی بود که شرکت­های بریتانیایی در حین رشد روی آن تمرکز می­کردند تا بتوانند پروژه­های خود را بهتر مدیریت و کنترل کنند. شرکت­های آمریکایی با این­که می­گفتند نیازمند فرایندهای تلفیقی کارآمدی برای کسب‌وکار هستند، اما همچنان R&D و ارائه سریع محصولات به بازار را ترجیح می­دادند.

شرکت­های بریتانیایی «بهره‌برداری از بازارها» را «بسیار کم‌اهمیت‌تر» تلقی می­کردند؛ آن‌ها معمولاً نرم‌افزارهای سفارشی درست می­کردند که ازنظر نوآوری در استفاده از سهم­ های اندک بازار، تدریجی محسوب می­شوند؛ جالب این است که در آمریکا تبلیغات شفاهی مورداستفاده قرار می­گیرد،

اما به‌عنوان ابزار بازاریابی یا فروش، تکیه چندانی بر آن نمی­شود. در اینجا پیوند نزدیکی بین نوآوری در بازاریابی و شرکت­هایی وجود دارد که بنا به توصیف خود رفتار شومپتری (Schumpeterian) دارند؛

یعنی تمایل دارند بازارها را برانگیزند و با ایجاد تقاضا، نوآوری و ریسک‌پذیری، بازارهای جدیدی ایجاد کنند.

 

شرکتهای آمریکایی

شرکت­های آمریکایی و کارآفرینانشان بسیاری از موارد مطرح‌شده در تحقیقات بازاریابی کارآفرینانه را در خود نهادینه کرده­اند؛ رفتار شومپتری دارند، سبب ایجاد تغییر می­شوند، بازارهای جدید ایجاد می­کنند، با راهنمایی به مشتری، نوآوری می‌کنند و تمرکزی ذاتی روی فروش دارند. عملکرد شرکت در این نمونه‌ها نشان می‌دهد که شرکت‌های آمریکایی رشد بسیار سریع‌تر و سودآوری بیشتری داشته و محصولات بیشتری را وارد بازار می‌کنند.

درنتیجه می­توان گرایش بازاریابی کارآفرینانه بازاریابی کارآفرینانه، رویکرد نوین در بازارهای چالشی مشتری­ گرایی را به‌عنوان چهارچوب عمومی بررسی و تحلیل شرکت­های کوچک و متوسط در گرایش‌های بازاریابی کارآفرینانه در نظر گرفت.

علیرضا سرحدی

علیرضا سرحدی / پژوهشگر حوزه مدیریت کسب‌وکار

مهندسی مجدد فرایندهای کسب‌وکار (BPR)

مهندسی مجدد فرایندهای کسب‌وکار (BPR)

در ابتدا به معرفی و تعریف مفهومی و عملیاتی مهندسی مجدد فرایندهای کسب‌وکار می‌پردازیم و در ادامه به آشنایی با این موضوع که بسیار کم در کشورمان ایران کارشده است، می‌پردازیم.

 

کسب و کار 1

 

مهندسی مجدد

آغازی دوباره، – فرصتی دیگر برای بازسازی فرآیندها – دوباره‌سازی روش‌های کار.

«مهندسی مجدد به‌صورت مناسب عبارت است از: بازاندیشی بنیادین و طراحی نو و ریشه‌ای فرایندها، برای دستیابی به بهبود و پیشرفتی شگفت‌انگیز در معیارهای حساس امروزی همچون قیمت، کیفیت، خدمات و سرعت.»

در این تعریف چهار واژه کلیدی وجود دارد.

 

تعریف مهندسی مجدد فرایندهای کسب‌وکار:

کار (1995)، مهندسی مجدد فرایندهای کسب‌وکار را تکنیکی متمرکز بر فرایند می‌داند که هدف آن ایجاد تغییری بنیادی در سازمان جهت تسهیل بهبود اساسی در عملکرد فرایندهای محوری کسب‌وکار می‌باشد که برای مزیت رقابتی، حیاتی است.

این تعریف اندیشه اصلی مهندسی مجدد فرایندهای کسب‌وکار را بیان می‌کند: خلق مجدد سازمان به‌منظور ارتقای عملکرد.

 

فرایندهای کسب‌وکار

مهندسی مجدد فرایندهای کسب‌وکار مجموعه‌اي از متدولوژی‌ها براي فعالیت‌هایی است که منجر به تغییر در سازمان از طریق فرایندهایش می‌شود. به این معنی که توسط مهندسی مجددي که به‌صورت ریشه‌اي صورت می‌گیرد، سازمان فعلی، دانشی گروهی و قانونمند پیدا می‌کند.

بخش اول: مهندسی مجدد در فرایندهای کسب‌وکار

مهندسي مجدد روندي است كه در آن وظیفه‌های فعلي سازمان جاي خود را با فرايندهاي اصلي کسب‌وکار عوض كرده و بنابراين سازمان از حالت وظيفه گرايي به‌سوی فرايند محوري حركت می‌کند.

همين امر موجب سرعت بخشيدن به روند کسب‌وکار و کاهش هزینه‌ها و درنتيجه رقابتی‌تر شدن سازمان می‌شود. رويكردها و روش‌های متفاوتي توسط محققان براي مهندسي مجدد ارائه‌شده است.

امروزه روش‌های همرو چمپي و داونپورت از بقيه بيشتر مورداستفاده قرار می‌گیرند.

طبق نظر اکثر نظریه‌پردازان، تمرکز اصلی مهندسی مجدد بر خلق و پیاده‌سازی روش مطلوب و جدید کسب‌وکار است که اساساً با روش موجود متفاوت است.

 

ادامه مهندسی مجدد

مهندسی مجدد یا اصطلاحاً مهندسی مجدد فرایندهای کسب‌وکار[1] در سال‌های اخیر یکی از مفاهیم آشنا و متداول برای سازمان‌ها شده است. بسیاری از سازمان‌ها در حال حاضر با مهندسی مجدد درگیر هستند.

هنگامی‌که یک برنامه بهبود عملکرد با موفقیت اجرا می‌شود، منافع درخشانی عاید سازمان می‌شود. اگرچه بسیاری از سازمان‌ها و شرکت‌ها نیز در دستیابی به این منافع با شرکت مواجه می‌شوند.

مهندسی مجدد فرایندهای کسب‌وکار، بازسازی کامل از فرآیند کسب‌وکار است. مهندسی مجدد فرایندهای کسب‌وکار، تمرکز بر بهبود جنبه‌های بسیاری مانند هزینه، کیفیت، خدمات، سرعت و غیره دارد.

با توجه به تفاوت وسیعی از روند و ویژگی‌های مهندسی مجدد، مهندسی مجدد فرایندهای کسب‌وکار را می‌توان به سه بخش تقسیم کرد: BPR در توابع، BPR در میان توابع و BPR در میان سازمان.

 

تعریف دیگری از مهندسی مجدد

مهندسی مجدد به معنای کنار گذاشتن بخش بزرگی از دانش و یافته‌های دویست‌ساله اخیر مدیریت صنعتی می‌باشد. باید روش انجام کار در‍‍‍‍‍‍‍‍‍” دوره تولید انبوه “[2] را به فراموشی سپرده و تصمیم گرفت که اکنون روش مناسب چگونه است.

در نظام‌مهندسی مجدد کسب‌وکار، عنوان‌های کهن و ترتیبات سازمانی گذشته همچون بخش‌بندی اداره، دایره، گروه و مانند آن از اهمیت می‌افتند. آن‌ها ساخته دوره‌ای هستند که دیگر سپری‌شده است.

در ” مهندسی مجدد” مهم این است که؛ با یاری‌گرفتن از نیازهای امروز بازار فن‌آوری‌های نوین، چگونه کار را سازمان دهیم. آنچه مردم و شرکت‌های دیروزی انجام می‌داده‌اند دیگر کمکی نخواهد کرد.

تأکید مهندسی مجدد بر ویژگی‌هایی است که مردان کسب‌وکار سنتی را به پیروزی‌ها و نوآوری‌های چشمگیری رساند؛ ازجمله توجه به فرد، اعتمادبه‌نفس، خطرپذیری و گرایش به دگرگونی.

هامر و چمپی[3] (1993)، به‌منظور دستیابی به پیشرفت‌های چشمگیر هزینه، کیفیت خدمات‌رسانی و سرعت طراحی فرایند کسب‌وکار، مهندسی مجدد فرایندهای کسب‌وکار[4] را به‌عنوان بازنگری پایه‌ای و طراحی مجدد فرایندهای سازمانی تعریف کرده‌اند.

ایجاد ارزش برای مشتری، عامل راهنما و هدایت‌گر در طراحی مجدد فرایند بشمار می‌آید که در آن تکنولوژی اطلاعات[5] اغلب نقش مهمی را ایفا می‌نماید.

پایه و اساس مهندسی مجدد

پایه و اساس مهندسی مجدد[6] بر بررسی‌های مرحله‌ای، شناخت و حذف مقررات کهنه و تصورات بنیادینی استوار است که زمینه‌ساز عملکرد کسب‌وکارهای کنونی می‌باشند. همه شرکت‌ها انباشته از مقررات نانوشته‌ای هستند که از دهه‌های پیش به‌جامانده‌اند:

” مشتریان عادت به تعمیر وسایل زندگی ندارند”،”وجود انبارهای منطقه‌ای و محلی برای دادن خدمات مناسب ضروری است”،”برای خریدهای صنعتی تنها در ادارات مرکزی شرکت‌ها تصمیم‌گیری می‌شود.”

این مقررات بر پایه فرضیه‌هایی درباره فن‌آوری، مردم و هدف‌های سازمانی ویژه‌ای به وجود آمده‌اند که دیگر کاربردی ندارند. مانند گردگیری میز و صندلی‌ها در ساختمانی ویرانه می‌باشد.

اینک ببینیم که مفهوم “مهندسی مجدد”از کجا سرچشمه گرفته است، از نزدیک به ده سال پیش شرکت‌هایی به وجود آمده‌اند که در سایه ایجاد دگرگونی‌های بنیادین در یک یا چند بخش از فرایند کار خود به بهبود و نتایج چشمگیری دست‌یافته‌اند.

این شرکت‌ها رشته کاری خود را تغییر نداده‌اند، بلکه فرآیند اجرایی را دگرگون ساخته و در پاره‌ای موارد روش کاملاً نوینی برگزیده‌اند.

به نظر می‌رسد مهندسی مجدد با گام‌های کوتاه و بااحتیاط فراوان، شدنی نیست. تنها اقدامات همه‌جانبه است که می‌تواند نتایج چشمگیری به بار آورد. بیشتر شرکت‌ها در وضعیتی هستند که جز دست یازیدن به آن راه نجاتی ندارند.

برای گروه بزرگی از شرکت‌ها، مهندسی دوباره، تنها امید رهایی از روش‌های کهنه و غیر کارسازی می‌باشند که در صورت ادامه به نابودی آن‌ها خواهند انجامید.

در ادامه….

ما از ” مهندسی مجدد”به‌عنوان بهترین روش دستیابی به توان رقابتی در کار، یاد خواهیم کرد تا خواننده هوشیار گشته و دریابد که در دنیای پرتلاطم کسب‌وکار امروز، تنها شرکت‌ها و سازمان‌هایی که به دگرگونی بنیادین در فرایند کار خود تن درداده و به مهندسی مجدد روی آورده‌اند، پیروز خواهند بود.

مهندسی مجدد سازمان‌ها یکی از جدیدترین تفکرات مدیریتی است که زاییده نگرش‌هایی از قبیل مدیریت زمان[7]، ساختارهای سازمانی ماتریسی[8]، اهمیت به مشتری به‌عنوان عامل اصلی بقای شرکت و بالاخره بازنگری پردازش‌ها است.

مهندسی مجدد بر پایه سؤالات زیربنا شده است:

چگونه کارها را سریع‌تر انجام دهیم؟

چگونه کارها را بهتر انجام دهیم؟

چگونه کارها را با هزینه پایین‌تری انجام دهیم؟

 

مهندسی مجدد تصویری واقعی از سازمان ارائه می‌دهد و سبب رفع موانع سازمانی سنتی خواهد شد.

مهندسی مجدد از دریچه کاملاً جدیدی به سازمان‌های دولتی و خصوصی می‌نگرد.

بر اساس این رویکرد جدید، این مشتریان هستند که درنهایت، بهای خدمات و محصولات تولیدی سازمان‌ها و نیز سود سرمایه صاحبان آن‌ها را پرداخت می‌کنند پس به همین دلیل مردم یا مشتریان، اصلی‌ترین ذینفع سازمان‌ها هستند.

از این دیدگاه همه سازمان‌های سنتی امروزی باید ساختار و پردازش‌های درونی خود را به‌گونه‌ای دگرگون و نوسازی کنند که تمام توان و انرژی سازمان‌ها صرف پاسخگویی به نیازها و انتظارات مشتریان شود.

در انتها…

طرح‌ریزی دوباره، در اصل، پیرامون واژگونی انقلاب صنعتی است.

طرح‌ریزی دوباره فرضیاتی را که جزء جدایی‌ناپذیر الگوی صنعتی آدام اسمیت به شمار می‌رود-تقسیم‌کار، صرفه‌جویی‌های مقیاس (غالباً براثر افزایش اندازه و مقیاس کارخانه یا کسب‌وکار، هزینه‌های واحد تولید کاهش می‌یابد.)، کنترل سلسله‌مراتبی و دیگر اجزای یک اقتصاد درحال‌توسعه‌ی دوران اولیه- مردود می‌شمارد.

طرح‌ریزی دوباره جستجو برای الگوهای تازه‌ی سازمان‌دهی کار است.

سنت اهمیت ندارد. طرح‌ریزی دوباره یک شروع تازه است.

 

مهندسی مجدد به معنی دگرگون‌سازی و طرحی نو انداختن، دگرگونی در ذهن (طرز فکر و نگرش مدیران و کارکنان)، در فرهنگ و نظام ارزشی، در فرآیندها و پردازش‌ها، در ساختار سازمانی در سازمان‌ها است.

تعریفی دیگر

در تعریفی دیگر، مهندسی مجدد سازمان‌ها، به مجموعه کارهایی گفته می‌شود که یک سازمان برای تغییر پردازش‌ها و کنترل‌های درونی خود انجام می‌دهد تا از ساختار سنتی عمودی و سلسله‌مراتبی به ساختاری افقی، میان فعالیتی، مبتنی بر گروه و مسطح تبدیل شود که در آن‌همه‌ی پردازش‌ها برای جلب رضایت مشتریان صورت می‌گیرد.

اکثر سازمان‌های امروزی ساختار «دودکشی» دارند. دوایر نسبتاً بزرگ با سلسله‌مراتبی که به‌طور مجزا از یکدیگر فعالیت می‌کنند و تداخل فعالیت‌ها اگر هم وجود داشته باشد در سطح بسیار محدودی و آن‌هم عمدتاً در سطوح تحتانی و پایین‌تر از هیئت‌مدیره‌ی اصلی قرارگرفته‌اند.

همر و چمپی مهندسی مجدد فرایندها را به‌عنوان «بازنگری و طراحی اساسی فرآیندهای کسب‌وکار برای دست یافتن به پیشرفت‌های جهشی درباره مواردی مانند هزینه، کیفیت خدمات و سرعت» تعریف کرده‌اند.

ادامه دارد…..

 

 

[1]‌Business Process Reengineering (BPR)

[2]Volume production

[3]Hammer & champy

[4]BPR

[5]IT

[6]Re-engineering

[7]Time Management

[8] The Matrix organizational structure

خویی

نویسنده : یاسمن خویی / پژوهشگر حوزه مدیریت

بازاریابی پارتیزانی، جنگ برای تصرف ذهن مشتری

بازاریابی پارتیزانی، جنگ برای تصرف ذهن مشتری

بازاریابی پارتیزانی شکل دیگری از بازاریابی است که اهمیت زیادی در عرصه تبلیغات یافته است به‌ویژه از زمانی که مشتریان با روش های بازاریابی کلاسیک از طریق کانال­های تلویزیونی، مجلات، رادیو و … احاطه شده­ اند.

بازاریابی پارتیزانی، ایده درخشانی است که در آن مشتری درگیر فعالیت بازاریابی تعجب­ آور و غیرقراردادی می­شود.

بازاریابی پارتیزانی (چریکی) اصطلاحی است که اولین بار توسط جی کنراد لوینسون(Jay Canrad Levinson) در کتابی با عنوان بازاریابی چریکی (Guerrilla Marketing) مطرح و تشریح گردید.

او اصطلاح بازاریابی پارتیزانی را به‌عنوان فلسفه­ ای برای شرکت­های کوچک و تازه تأسیس برای بازاریابی کسب­ و­کارشان با صرف هزینه کم، معرفی نمود.

وی موفقیت راهبردی بازاریابی را در استفاده از کانال های بازاریابی غیرمرسوم و نزدیک شدن به مشتری، پافشاری، پشتکار عمل و صبر می­دانست.

پارتیزانی به معنی استراتژی حمله باهدف غافلگیر کردن دشمن و یا عمل خراب کارانه است که گروه­ های نظامی کوچک­تر در مقابل نیروی عظیم از آن استفاده می­کنند.

این نوع بازاریابی روشی نامنظم و غیرمعمول در انجام فعالیت­ های ترفیعی برمبنای یک بودجه کم در سازمان ها صورت می­ پذیرد.

درواقع بازاریابی چریکی نوعی روش بازاریابی نامنظم جهت کسب حداکثر نتایج با به‌کارگیری حداقل منابع است و درگیر ابتکارت و نوآوری در شکستن قوانین و جست‌وجوی راه‌کارهای بدیل برای روش­های بازاریابی سنتی است.

به‌طورکلی اصطلاح بازاریابی چریکی نوعی انتقال واژه فنی مربوط به ارتش و جنگ به حوزه بازاریابی نوین است و صاحب­نظران بازاریابی این روش بازاریابی را جنگی برای تصرف ذهن مشتری می­دانند.

این نوع بازاریابی تاکتیک­ های جنگی «جنگی و گریز» را سرلوحه قرار داده که اولین بار توسط ماوو تسی تونگ در جنگ ابداع گردید. منطق بازاریابی چریکی «بجنگ و ضربه بزن اگر می­توانی، اما بگریز اگر نمی­توانی» است.

لوینسون اصول زیر را به‌عنوان زیربنای بازاریابی پارتیزانی شناسایی نموده است:

  • بازاریابی پارتیزانی به‌طور ویژه در کسب‌وکارهای کوچک کاربرد دارد.
  • بازاریابی پارتیزانی باید بر مبنای روانشناسی انسانی باشد تا براساس تجربه، قضاوت و حدس یا گمان
  • سرمایه‌گذاری­ های اولیه در بازاریابی به‌جای پول باید زمان، انرژی و قوه تخیل یا تصویرسازی ذهنی باشد.
  • آمار و ارقام اولیه برای اندازه‌گیری کسب‌وکار، میزان سود است نه فروش.
  • بازاریاب نیز باید بر تعداد روابط جدید ایجادشده در هرماه تمرکز کند.
  • به‌جای سعی در راستای تنوع‌بخشی از طریق ارائه محصولات و خدمات مربوط، استانداردی را برای تعالی با تمرکزی دقیق ایجاد کند.
  • به‌جای تمرکز بر کسب مشتریان جدید، مشتریان فعلی و داشتن معاملات بیشتر و بزرگ‌تر با آن‌ها را هدف قرار می­دهد.
  • فراموش کردن رقابت و تمرکز بیشتر بر همکاری با کسب­وکارهای دیگر.
  • بازاریابان پارتیزانی باید همواره ترکیبی از متدها و روش­های بازاریابی را در یک‌رشته اقدامات و عملیات به‌کارگیرند.
  • به‌کارگیری تکنولوژی روز به‌عنوان ابزاری برای توانمندسازی بازاریابی

 

ابزارهای بازاریابی پارتیزانی

بازاریابی پارتیزانی زمانی اثربخش خواهد بود که سه عنصر اساسی زیر را در طراحی استراتژی‌ها و ابزارهای اجرایی خود بکارگیرد.

شگفت­ انگیز بودن، انتشار پیام اثرگذار و حداقل هزینه سه رکن اساسی بازاریابی پارتیزانی می­باشد.

بازاریابی پارتیزانی به‌قدری جذاب و انعطاف­ پذیر است که براساس روانشناسی مشتریان و تجزیه‌وتحلیل انتظارات و ادراک آن‌ها از فعالیت­های بازاریابی برنامه­ ریزی می­شود.

شگفت­ انگیز بودن یک پیام یا فعالیت زمانی ایجاد می­شود که بین انتظارات و ادراکات، واگرایی وجود داشته باشد؛

یعنی نام تجاری و محصول شما جایی باشد که مشتری انتظار آن را نداشته باشد و از حضور شما در آنجا شگفت­ زده و خشنود شود.

انتشار اثر یک پیام، اشاره به گسترش پیام دارد و این امر می­تواند از طریق دریافت­ کننده انجام پذیرد و این انتشار پیام یک رویداد نیست بلکه در یک دوره زمانی و طی فرآیندی مشخص انجام می­پذیرد.

رساندن پیام به دو صورت مستقیم و غیرمستقیم از طریق شرکت و مخاطبین پیام انجام می­پذیرد.

شرکت باید تولید و انتشار اثر یک پیام را با روش­ های خلاق و غیر متعارف با حداقل هزینه انجام دهد تا بتواند معنای واقعی بازاریابی چریکی را به نمایش گذارد.

در ادامه می­خواهیم بگوییم که با توجه به سه عنصر اساسی بازاریابی پارتیزانی می­توانیم ابزارهای مختلفی را برای طراحی یک بازاریابی پارتیزانی مدنظر داشته باشیم.

 

بازاریابی غافلگیرکننده

بازاریابی غافلگیرکننده که از عنصر شگفتی و غافلگیری برای جلب‌توجه مشتریان استفاده می­کند، به دو صورت بازاریابی احاطه‌شده و احساسی می­باشد.

بازاریابی احاطه‌شده قرار گرفتن تبلیغات در محل­ های غیرمعمول و غیرقابل‌انتظار اغلب با روش‌های غیررسمی در اجرا و به شکل موقتی می‌باشد که می­توان به تبلیغات محیطی در سطح شهر اشاره نمود ولی با خلاقیت و نوآوری در محل تبلیغ همراه است.

بازاریابی احساسی در مورد چگونگی برانگیختن احساسات مخاطبان برای وادار کردن آن‌ها به خرید یک سرویس یا محصول، مطالعه و بحث می­کند.

درواقع با پذیرفتن این واقعیت که یک خرید تنها برخواسته از منطق مصرف­ کننده نیست و احساسات در فرآیند تصمیم­ گیری مشتری مؤثر است، باید به نقش بازاریابی احساسی در موفقیت کسب­ وکار خود پی ببریم.

در بازارهای اشباع‌شده، امیال مشتریان بسیار مهم­تر از نیازهای آن‌ها است در چنین بازارهایی شرایط ذهنی و احساسات افراد و حس همدلی آن‌ها می­تواند نقش مهمی را بازی کند.

در اینجا مشتریان فراتر از قیمت و کیفیت و آنچه در آمیخته بازاریابی به آن می­ پردازیم به اعتماد، علاقه، تصویر مثبت و اصولاً عوامل غیرملموس نیاز دارند.

به بیانی دیگر مشتری تنها به دنبال محصولی برای برآورده کردن نیازهایش نیست، بلکه به دنبال یک ارتباط خوب، احساس مثبت، احساس تعلق و نمادی مثبت می­گردد.

بهره­ گیری از بازاریابی حسی به‌عنوان یکی از زیربخش­ های تقریباً جدید استراتژی­های بازاریابی ارتباطی، این اطمینان را به صاحب کسب‌وکار درزمینه حفظ مشتریان فعلی­اش به دلیل ارتباط عمیق عاطفی برقرارشده، می­بخشد که می­تواند منجر به کاهش بسیاری از هزینه­ های بازاریابی گردد.

بازاریابی سرایتی

بازاریابی سرایتی نیز از عنصر انتشار برای بازاریابی پارتیزانی استفاده می­نماید که در قالب بازاریابی دهان‌به‌دهان، بازاریابی ویروسی، بازاریابی هم همه­ ای از آن استفاده می­نماید.

در این نوع بازاریابی مصرف­ کنندگان خودشان به‌واسطه جذابیت، ساده بودن و غافلگیرکنندگی پیام منتشرشده، آن را با 5 الی 10 نفر از افراد اطراف خود به اشتراک می­گذارند.

برای ایجاد یک بازاریابی سرایتی جذاب باید به موارد زیر دقت نمایید.

 

جذابيت داشته باشيد.

 ساده­ سازي کنید.

مردم را شاد كنيد.

اعتماد و احترام مشتریان را كسب نمایيد.

 

بازاریابی کمینی

بازاریابی کمینی شکل دیگری از بازاریابی پارتیزانی است که بر کم‌هزینه بودن اقدام پارتیزانی تمرکز دارد. در این بازاریابی حمایت تجاری بسیار مبحث مهمی است.

این نوع بازاریابی حمایت و ضمانت از طریق سرمایه‌گذاری نقدی یا غیر نقدی از یک رویداد، شخص و یا یک ایده می‌باشد.

تعریف بازاریابی کمینی این است که یک کمپانی یا شرکت به­ گونه­ ای رفتار می­کند که حمایتگر یا Sponsor یک رویداد است درحالی‌که این‌طور نیست.

به‌عبارت‌دیگر در کمین نشسته‌ها از پرداخت هزینه اسپانسری اجتناب می­کنند، درحالی­که آن‌ها می­خواهند در یک رویداد از طریق باور اینکه آن‌ها اسپانسر هستند مشتریان و مردم را گمراه کنند.

در سال 1996 نوشیدنی­های بدون الکل کوک، به‌عنوان حمایت‌کننده رسمی بازی‌های cup Word سرمایه­ گذاری نمود.

در همان زمان پپسی به‌عنوان رقیب به بازاریابی کمینی پرداخت و حملات رعدآسای خود را با شعارهای تبلیغاتی در محل­ های عمومی و ورزشگاه­ ها به‌عنوان اسپانسر، بدون هیچ سرمایه­ گذاری و اقدام قانونی معرفی کرد.

پپسی موفق شد ذهنیت اکثر مخاطبین را تسخیر کند درحالی­که کوک کمرنگ شد.

از این­ رو از بازاریابی کمینی در اکثر موارد به‌عنوان بازاریابی انگلی یا پارازیتی نامبرده می­شود.

بازاریابی پارتیزانی یک مفهوم پویاست که در عصر جدید بازاریابی در حال پوست­ اندازی است و روش ­های سنتی معمول بازاریابی و کاربردهای آن‌ها را درگیر خود ساخته است.

 

علیرضا سرحدی / کارشناس ارشد مدیریت کسب‌وکار

 

 

 

عوامل شکست و موفقیت در توسعه محصول NPD

عوامل شکست و موفقیت در  توسعه محصول NPD

 

 

محصولات جدید در ادامه بحث NPD  توسعه محصول نوبت به بخش بسیار مهم می‌باشد، بسیاری از شرکت‌ها به‌منظور موفقیت NPD رویکردی سیستماتیک را جهت ارزیابی فرآیند توسعه محصولات از ابتدای شروع برنامه‌ی توسعه تا پس از مرحله‌ی عرضه به بازار به‌طور منظم و دقیق به کار می‌گیرند.

مسئله‌ی اصلی این است که چه چیزی را باید اندازه‌گیری و ارزیابی کرد تا بتوان نتایج معناداری از آن‌ها استخراج نمود که در فرآیند بهبود توسعه‌ی محصولات قابل‌استفاده باشد.

شناسایی موفقیت و شکست محصولات، کار آسانی نیست؛

زیرا یک محصول ممکن است در یک بخش موفق و درعین‌حال در بخش دیگر ناموفق باشد.

مطالعه‌های گوناگونی درزمینه توسعه محصول جدید انجام‌گرفته است که عوامل اصلی موفقیت پروژه را تعریف کرده‌اند.

ازجمله مواردی که می‌توان به آن اشاره کرد شامل:

توجه به جزییات در فرآیندهای NPD، حمایت و پشتیبانی مدیریت ارشد، تفکر استراتژیک بلندمدت، تمرکز بر نیازهای واقعی مشتریان، وجود مهارت‌های موردنیاز در بخش‌های درگیر با NPD،

تعهد پرسنل شرکت به مقوله NPD، استفاده از فناوری اطلاعات،

تعریف سریع و به‌موقع پروژه توسعه محصول، روانه‌سازی به‌موقع محصول در بازار، جهت‌گیری مناسب به بازار، وجود جو خلاق و کارآفرین در شرکت، به‌کارگیری تجربیات به‌دست‌آمده از پروژه‌های پیشین توسعه محصول،

یکپارچگی فعالیت‌های بخش‌های بازاریابی و R&D، پذیرش ریسک از سوی مدیریت سازمان،

انعطاف‌پذیری سازمان در جهت پاسخگویی به تغییرات، تعریف دقیق استانداردهای عملکردی مورد انتظار، داشتن بینشی واضح و شفاف از پروژه NPD، وجود ارتباطات داخلی گسترده در سازمان.

 

اعتقاد دی بندت

به اعتقاد دی بندت، پرتاپ محصول یک عامل کلیدی برای عملکرد برتر است و معمولاً پرهزینه‌ترین بخش توسعه محصول جدید است.

نتایج کار او نشان می‌دهد که پرتاب‌های موفق بامهارت بیشتر در پژوهش‌های بازاریابی، نیروهای فروش، پخش، تبلیغات، پژوهش و توسعه و مهندسی همراه هستند.

داشتن تیم‌های چندوظیفه‌ای برای تصمیم‌گیری روی بازاریابی و تولید و نیز درگیر کردن گروه پشتیبانی از اول برنامه‌ریزی‌ها، از استراتژی‌های موفق بوده است.

 

تاکتیک های موفقیت آمیز

از تاکتیک‌های موفقیت‌آمیز می‌توان به استفاده از نیروهای فروش باکیفیت، تبلیغات و پشتیبانی از محصولات را نام برد.

به‌علاوه شناسایی زمان مناسب برای پرتاپ و جمع‌آوری اطلاعات بازار نیز از اهمیت بالایی برخوردار است.

به نظر کوپر عوامل موفقیت را می‌توان در دو گروه قرارداد.

اولین گروه عواملی‌اند که باعث انتخاب و انجام پروژه‌های صحیح می‌شوند و دومین گروه عواملی‌اند که باعث انجام صحیح پروژه‌ها می‌شوند. عواملی که در گروه اول قرار می‌گیرند،

عوامل محیطی هستند که خارج از کنترل سازمان قرار می‌گیرند مانند شرایط بازار محصول، ویژگی‌های تکنولوژی و شرایط رقابت،

درحالی‌که گروه دوم عواملی‌اند که در کنترل مدیران NPD سازمان قرار دارند که شامل مواردی نظیر انجام تکالیف اولیه، ساختن براساس نظر مشتری، تلاش برای یافتن محصولی متفاوت و برتر، تعریف سریع ثابت و روشن محصول، طراحی و جمع‌آوری منابع برای پرتاپ سریع محصول، قراردادن نقاط تصمیم‌گیری برای ادامه و یا تعطیلی پروژه توسعه،

وجود تیم‌های چندوظیفه‌ای برای توسعه محصول، رویکرد جهانی در طراحی محصول جدید.

NPD را می‌توان از طریق فاکتور احتمالی ذیل محاسبه کرد:

 

NPD

 

برای مثال، چنانچه احتمال‌های یادشده به ترتیب، از چپ به راست متغیرهای فرمول ۵۰٪، ۶۵٪، ۷۴٪ باشد درصد احتمال موفقیت در NPD این شرکت فرضی ۲۴٪ خواهد بود.

در این راستا، شرکت‌ها با ارزیابی سودآوری نهان طرح‌های توسعه می‌توانند احتمال پایین بودن موفقیت توسعه محصول جدید و عرضه آن به بازار را پیش‌بینی نمایند.

نرخ شکست محصولات تجاری معرفی‌شده به بازار در اقتصاد، واقعاً تکان‌دهنده می‌باشد. مطالعات و تحقیقات به‌عمل‌آمده نشان می‌دهند که:

۳۰ تا 40 درصد محصولات جدید صنعتی شکست می‌خورند.

دسترسی به اهداف معرفی بیش از ۹۰ درصد از محصولات میسر نشده است.

40 تا 70 درصد محصولات مصرفی موفق نمی‌شوند.

 

بررسی هزینه شکست در آمریکا

هزینه شکست در صنعت پوشاک آمریکا به علت توسعه نامناسب محصول جدید تا ۲۰ میلیارد دلار تخمین زده می‌شود و به‌طورکلی شرکت‌ها یک‌سوم پروژه‌های NPD خود را با ضرری ۸۰ میلیارد دلاری متوقف می‌کنند.

فقط 10 درصد از محصولات جدید پس از سه سال هنوز در بازار حضور دارند.

پروژه‌های نوآورانه ۲/۵ درصد شانس موفقیت دارند.

۹۷ درصد ایده‌های جدید به مرحله معرفی به بازار نمی‌رسند و فقط 3 درصد از آن‌ها موفق به ورود به بازار می‌شوند.

یک‌سوم سود شرکت‌ها از محصولات جدید است.

تقریباً ۲۵ درصد از ایده‌های محصولات جدید در فاز غربال اولیه رد می‌شوند و ۶۰ درصد آن در فاز واقعی توسعه محصول زمانی که پول زیادی صرف پروژه شده است، شکست می‌خورد.

از هر 100 پروژه توسعه محصول جدید، تعداد 63 پروژه از بین می‌روند.

از 37 پروژه باقی‌مانده فقط 25 پروژه ازلحاظ بازرگانی موفق می‌شوند و 12 پروژه موفق نمی‌شوند.

از هر 7 ایده جدید تقریباً ۴ ایده وارد مرحله توسعه می‌شود و تنها یک ایده در انتها به شکل محصول روانه بازار می‌شود.

 

ایده پردازی

 

البته ممکن است ارائه محصولی جدید برای بسیاری از شرکت‌های نوپا و کم‌تجربه، ساده به نظر برسد اما مطالعات مختلف نشان داده‌اند که 50 تا 80 درصد محصولات جدید با شکست مواجه می‌شوند.

دلایل متعددی برای این شکست وجود دارد، اما برنامه‌ریزی و مدیریت معیوب در رأس علل اکثر شکست‌ها قرار دارند؛ بنابراین مدیریت صحیح فرآیند توسعه محصول جدید و بهره‌مندی از روشی نظام‌مند برای ساماندهی فرآیند توسعه محصول جدید، می‌تواند به‌عنوان عوامل کلیدی برای موفقیت سازمان در نظر گرفته شود.

 

 

عوامل شکست پروژه های NPD

 

دیدگاه مدیران پروژه و شخص ثالث

 

تجربیات جهانی برای کاهش شکست و افزایش موفقیت محصولات جدید

استفاده از رویکرد کنفرانس‌های «عوارض مرگ‌ومیر»، مایوکلینیک توسط بعضی از شرکت‌ها ازجمله شرکت  3Ms برای کسب اطلاعات جامع از بخش‌های گوناگون جهت عارضه‌یابی و علت‌یابی‌های واقع‌بینانه

استفاده از چک‌لیست «کالبدشکافی و خطایابی» بعد از شکست محصولات جدید

 

تکنیک HANSEL

استفاده از تکنیک «  HANSEI » «بازتاب» در شرکت تویوتا به‌عنوان پیش‌نیاز کایزن یا بهبود مستمر جهت خودآگاهی از اشتباهات و یافتن پاسخ‌های درست در مورد اینکه:

چه چیزهایی به‌خوبی یا درستی انجام می‌شوند؟

چه چیزها و کارهایی نادرست انجام می‌شوند؟

چه راه‌کارهایی برای بهبود، اصلاح، کاهش و حذف نارسائی‌ها و اشتباهات وجود دارند؟

تشکیل جلسات رسمی و غیررسمی روزانه و دوره‌ای بحث و گفتگو، یادگیری و نتیجه‌گیری از موفقیت‌ها و شکست‌های محصولات جدید.

استفاده از تکنیک‌ها و رویکردهای پزشکی آسیب‌شناسی، عارضه‌یابی و تشخیص علائم و عوامل

انتخاب «تیم محصولات جدید» برای الگو شناسی، پایش و سنجش عوامل موفقیت و شکست محصولات جدید خود و دیگران.

با توجه به اینکه میزان شکست در پروژه‌های NPD از موفقیت آن‌ها بیشتر است و این موضوع که چگونه فرآیند آن انجام شود از اهمیت بسیار بالایی برخوردار می‌شود در ادامه تلاش می‌شود تا در ارتباط با انواع فرآیند توسعه محصول جدید و پرکاربردترین مدل برای شرکت‌ها چه خدماتی و تولیدی، مباحثی مطرح شود.

 

 

نویسنده عارفه داودی

نویسنده : عارفه داودی / پژوهشگر حوزه مدیریت