شکست آزمون که تبدیل به یک هتلدار میلیونر شد

شکست آزمون که تبدیل به یک هتلدار میلیونر شد

هفته نامه BBC’s دارای پروفایل های مختلف تجاری از سراسر جهان است. این هفته ما با رابین Hutson، بنیانگذار و مدیر اجرایی هتل تجاری hotel Home UK صحبت می کنیم.

رابین Hutson’s به دلیل شکست های خود در مدرسه اکنون موفق شد.

او اکنون 62 سال دارد و از خاطراتش تعریف میکند:  من پایین ترین نمره را آورم و نتوانستم به کلاس ششم بروم، بنابراین باید کار دیگری برای انجام دادن پیدا می کردم.

در سن شانزده سالگی، من خیلی علاقه مند بودم که کارهای دخترانه مثل آشپزی انجام بدم و مادرم می گفت: من همیشه دوست داشتم که به آشپزخانه سر بزنم.

او به پسرش توصیه کرد تا در یک دوره ی هتلداری و تهیه غذا شرکت کند، که اشتیاق او را برای حرفه ای در صنعت مهمان نوازی نشان دهد.

او در سال 1994 میلادی ، شبکه زنجیره ای بین المللی را به نام “دو وین” ایجاد کرد که 10 سال بعد میلیونر شد. او و شریک تجاریش این شرکت را به ارزش 66 میلیون پوند فروختند.

در سال 2011، رابین یک مجموعه دیگر از هتل ها را به نام The Pig ساخت. در حال حاضر با شش محل در سراسر جنوب انگلستان، شرکت با نام تجاری – Home Grown Hotels – دارای درآمد سالانه بیش از 20 میلیون پوند مشغول به فعالیت می باشند.

 

در حالی که موفقیت حرفه رابین، او را “برترین هتلدار بریتانیا” نامیده اند، شما نمی توانید او را برای خدمت به یک دوره کارآموزی شایسته سرزنش کنید.

 

پس از فارغ التحصیلی از کالج غذا در سوری، در جنوب لندن، در اواسط دهه 1970، او به برنامه آموزشی مدیریت گروهی از هتل های ساویوی پیوست.

این کارآفرین قصد دارد ما را با دیدن و ثبت جهانی یک روش کاملا جدید آشنا کند

این کارآفرین قصد دارد ما را با دیدن و ثبت جهانی یک روش کاملا جدید آشنا کند


چه کسی هستید و کسب و کار شما چیست؟

من لارنس گریوس، یکی از بنیانگذاران و مدیر عامل شرکت OPKIX هستم. به طور خاص برای نسل اول اجتماعی، اولین دوربین ما از نوع پوشیدنی به نام   OPKIXOne  است . و خود دارای یک اندازه بسیار مناسب و منحصر به فرد و همگام با یک برنامه یکپارچه است که به شما اجازه می دهد فیلم های خود را با اضافه کردن فیلتر، موسیقی و AR ویرایش کنید و در فضای مجازی  به اشتراک بگذارید.

 

از سیستم های محبوب اجتماعی چه نوع الهامی جهت افزایش توسعه می توان گرفت؟

شین شریک تجاری من، شاهین امیرپور، یک ایده اصلی را در اسنوبورد پیدا کرد، متوجه شد که نیازی به ضبط محتوای ویدئوی با دخالت دست وجود ندارد. من یک مورد مشابه “a-ha” داشتم که همسرم به من داد و گفت: “اگر بتوانید از بچه ها فیلم بگیرید  بدون اینکه آنها مطلع شوند و شما از صفحه نمایش گوشی خود فقط تماشا کنید، این یک تغییر بازی است”.

 

این کارآفرین می گوید که مشتریان خود را به بهترین شکل روز خود تبدیل کرده و آن ها را به بهترین شکل روز خود تبدیل می کنند.

 

 

تفاوت آن ها با دیگر دوربین ها در مقوله چیست؟

ما دسته خودمان را تعریف می کنیم! این واقعا اولین دوربین پوشیدنی است که می تواند در زندگی روزمره و ماجراجویی که تنها برای ورزش های اکشن نیست، ادغام شود. در مجموعه ای از یک یا دو دوربین همراه موجود است که دوربین را شارژ می کند و همچنین به صورت بی سیم به وسیله گوشی هوشمند خود تقریبا بلافاصله بارگذاری می شود. دوربین می‌تواند به انواع مختلفی از لوازم خانگی از جمله sungl متصل شود.

 

ویژگی هایی که رهبر بزرگ را تشکیل می دهند

 

استراتژی بازاریابی شما چیست؟ مشتری چه کسی است و شما می خواهید به آن دسترسی داشته باشید و چگونه این کار را انجام می دهید؟

ما این سال را مستقیما به مصرف کننده وارد کردیم، که از گروه باور نکردنی خود از سفیران نام تجاری و followings آن ها استفاده کردیم. دوربین ما با سبک زندگی متفاوتی متناسب است، و ما با مجموعه متنوعی از سفرا کار می کنیم که افتخار می کنیم نشان تجاری را به نمایش بگذاریم، از یک هنرمند موزیکال استفاده کنیم در حالی که از دوربین روی صحنه استفاده می کنیم.

این کارآفرین 19 ساله اسرار بازار خرده فروشی زیرزمینی میلیارد دلاری را به نمایش می گذارد

این کارآفرین 19 ساله اسرار بازار خرده فروشی زیرزمینی میلیارد دلاری را به نمایش می گذارد

 

براندون وب (Brandon Webb) با بهره گیری از وسواس آماری آمریکا با پا زدن زندگی می کند. براندون 19 ساله که در لس آنجلس مستقر است، مؤسس Hypluxe، این انجمن تنها به اسرار فروش بازار عظیم ثانویه را برای کفشهای ورزشی محدود می شود.

 

Webb می گوید که او با یک تیم از کارشناسان کار می کند تا مطمئن شود در خصوص فروش مجدد کفش ها با قیمت های غیرمنتظره. همانطور که Webb به کارآفرین توضیح داد، “در سال 2018، Nike یکی از محبوب ترین کفش های ورزشی را که تا به امروز به نام Off White Air Jordan 1” White “منتشر کرده است، تنها برای 190 دلار به فروش رسانده است.

با استفاده از کفش های منحصر به فرد که تقریبا هر هفته عرضه می شود، خودی ها تخمین می زنند که این بازار ثانویه در سود آن در فروش 1 میلیارد دلار است.

 

چه چیزی باعث می شود تا کفش های ورزشی ارزش زیادی داشته باشند؟

شرکت های بزرگ مانند نایک و آدیداس، با همکاری مشهور و هنرمندان مانند ویرجیل آبلو و Kanye West، نسخه های جدیدی از مدل های کلاسیک را منتشر کرده اند. فروشندگان می دانند که این کفش های کتانی به فروش می رسند ، و به همین ترتیب همه کسانی که می خواهند آنها را بپوشند. ترکیبی از دسترسی محدود و تحریک آمیز قیمت ها را از طریق سقف در بازار ثانویه در اختیار می گذارد. ”

 

درس های بازاریابی شگفت انگیز از Kanye غرب

 

چگونه کفش های ورزشی را برای خرید و تلنگر انتخاب می کنید؟

“این یکی از بهترین چیزها در مورد این بازار است – من می دانم چه پیش خواهد آمد که سود آور باشد.” به محض اعلام شدن یک کفش کتانی، من یک ایده خوب از حاشیه را دارم. انگشت شست، همکاری هنرمندان، انحصاری های خاص کشور و کلاسیک های به روزرسانی معمولا به خوبی درهم می آیند.اینها شامل Yeezys (همکاری Kanye West با Adidas) و Nike Jordan  است. چگونه آنها محدود می شود، اما شما واقعا نمی دانید چیزی در مورد کفش های کتانی بدانید که چه چیزی ارزش خرید دارد. وبلاگ های Sneaker اکنون فهرست “محبوب ترین کفش های ورزشی آینده” را ایجاد می کنند و هر هفته آنها را به روز می کنند. به طور خلاصه، اگر وجود داشته باشد و در انحصارگرایی وجود دارد، پول لازم است. ”

 

چگونه بسیاری از جفت کفش را می گیرید؟

“من تقریبا تمام زوج هایم را به صورت آنلاین می گیرم. نماینده فروش متوسط ​​از برنامه های کامپیوتری به نام ربات ها استفاده می کند تا سعی کنند دستان خود را روی کفش های ورزشی بسوزانند. ربات ها تقریبا همه چیز را اتوماتیک می کنند، تلاش می کنند تا قبل از فروش چندین جفت از وب سایت ها را چک کنند، بسیار سریعتر از هر انسانها می توانند اینها را در میان بیشتر نمایندگی فروشان رایج می دانند، اما هیچ راهی برای برنده شدن در این نمایشگاه وجود ندارد – و همانطور که انتظار می رفت، ربات هایی که در دسترس عموم قرار دارند، کمتر از آنهایی هستند که به صورت خصوصی استفاده می شوند. سرمایه گذاران، هکرهای نخبه و افراد داخلی و نیز دسترسی به نرم افزارهای خصوصی که اساسا به ما یک انحصار بر روی عرضه می دهد. هنگامی که ما بر روی آنچه کیسه ها می خواهیم قفل شده ایم، چه اندازه و جایی برای خرید آنها، تجربه برتر، ابزار و تأمین مالی عمدتا موفقیت ما را تضمین می کند. ما می توانیم هزاران جفت از لپ تاپ هایمان را دریافت کنیم، در حالی که ممکن است کسی بتواند تمام شب را برای رسیدن به یک جفت واحد بپیمایند – حتی اگر از یک ربات استفاده کنند. اما، این بازی است. ”

8 درس موفقیت از غنی ترین شخص در سیاره

 

چقدر شما در یک قطره کتانی سرمایه گذاری می کنید؟

“هر نسخه متفاوت است و هدف اصلی این است که هرچه سریعتر آنها را قبل از فروختن آن ها خریداری کنند. در آن سال انتشار نسخه ی” Off White Air Jordan  ‘White’ من حدود 100 جفت داشتم و بقیه تیمم مشابه تعداد هر یک از جفت ها 190 دلار است و من حدود 6000 دلار را صرف راه اندازی کردم تا این اتفاق بیافتد، به همین ترتیب 25 هزار دلار است. کفش کتانی به طور انحصاری در اتحادیه اروپا منتشر شد، بنابراین قیمت های فروش مجدد بسیار بالا بود. در همان روز ما آنها را خریداری کردیم، اما امروزه سهام 100 کفش حدود 290،000 دلار ارزش دارد. برای یک روز کار خیلی بد نیست.

راهنمای کارآفرین برای ایجاد فضا در آروبا

راهنمای کارآفرین برای ایجاد فضا در آروبا

بسیاری از مردم در حال ایجاد یک کسب و کار هستند. بسیاری دیگر رویای زندگی در جزیره آفتابی را میبینند. اما کسانی که رویای انجام هر دو را دارند باید بیشتر از آروبا نگاه کنند.

 


این جزیره کوچک جزایر کارائیب تنها در 18 کیلومتری ساحل ونزوئلا قرار گرفته است و طی چند سال گذشته، موج های جدی ای را ایجاد کرده است. اما بر خلاف همسایه ای که سرزمین های خود را برای بحران های اقتصادی، سیاسی و اجتماعی اش ساخته است، آروبا به دلایل دیگری توجه ویژه ای داشته است:

 

 نوآوری.

ممکن است سخت باشد تصور کنید که جزیره زمین بارور را برای چیزهایی غیر از درختان نخل فراهم می کند، اما اگر کمی عمیق تر بکشید – فقط زیر شن و ماسه – ریشه های اکوسیستم راه اندازی پرخطر شروع به نگه داشتن می کنند.

بنابراین در اینجا به همین دلیل است که کارآفرینان باید در آروبا شروع به کار خود کنند:

دولت آن نوآوری را اولویت بندی کرده است

 


این روزها سخت است انکار کند که نوآوری در دستور کار دولت قرار دارد. در پایان سال گذشته، دولت واریلی کراس، نخست وزیر نوآوری اصلی خود، که در آغاز سال جاری به تصویب رسید، اعلام کرد. و در حال حاضر، دولت در حال فرآیند ساختن “نوآوری” در بودجه خود برای اولین بار است.

به عنوان بخشی از این طرح جدید، دولت آرابو، با ایجاد یک دولت الکترونیک کاملا دیجیتالی که از برخی از مبارزات اداری که کارآفرینان در هنگام راه اندازی یک کسب و کار در این جزیره را تسکین می دهد، صفحات را از صفحه کتاب استونی دریافت می کنند. با توجه به این که بوروکراسی دولتی تنها عامل مشکل ساز برای کسب و کار در آروبا است، توسعه آن را برای کارآفرینان مشتاق جزیره آسان تر خواهد کرد تا فروشگاه و کار را راه اندازی کنند.

در تحقیق آروبا، متوجه شدم که دولت همچنین دارای تعدادی پروژه در خط لوله است که هدف آن در نهایت تقویت اکوسیستم راه اندازی، از جمله انکوباتورها و شتاب دهنده ها است. یک موسسه کارآفرینی، شاید با همکاری دانشگاه آروبا؛ صندوق سرمایه گذاری استراتژیک؛ و یک پروژه به نام منطقه ای دوباره آروبا (AREA)، که مناطق هوشمند را در دو شهر اصلی Oranjestad و سن نیکلاس ایجاد خواهد کرد.

با هر یک از این ابتکارات، با تعهد بانک مرکزی آروبا، تا سال 2030 هزینه های تحقیق و توسعه را تا حد متوسط ​​OECD تقویت می کند، کارآفرینان می توانند مطمئن باشند که تلاش های نوآورانه خود را با وزن کامل دولت تامین می کنند. در حقیقت، دولت قبلا حمایت خود را به شیوه ای بزرگ نشان داده است: کشور اخیرا پروژه ای با راه اندازی Winding Tree در سوئیس اعلام کرده است که قول دارد تا پایان سال جاری “نخستین بازار تجاری مبتنی بر Blockchain برای سفر” ایجاد کند.

این یک دروازه طبیعی برای بازارهای جهانی است

با وجود تحولات چشمگیر موجود در اکوسیستم کارآفرینی جزیره، کشور تنها 110 هزار نفر می تواند برای کارآفرینان به عنوان یک بازار برای محصولات خود عمل کند. در پایان روز، جمعیت کوچکی از آروبا صرفا یک بازار بزرگ برای کارآفرینان برای رشد کسب و کار خود نیست. با این حال، کشور منحصر به فرد موقعیت – از لحاظ فرهنگی و جغرافیایی – به عنوان یک دروازه به بسیاری از بازارهای جهانی دیگر.

به عنوان یک کشور مستقل که بخشی از پادشاهی هلند است، وضعیت آروبا با اتحادیه اروپا و موقعیت جغرافیایی در آمریکای لاتین، دروازه ای طبیعی برای کارآفرینانی است که به دنبال کسب و کار در اروپا و آمریکا هستند. این جزیره دارای پروازهای مستقیم به هلند، انگلستان و سوئد در اروپا و کلمبیا، برزیل، پاناما و سایر کشورهای آمریکای لاتین است.

به همین ترتیب، آروبا به کارآفرینان توانایی تفکر بین المللی از روز اول را با دسترسی آسان به آمریکای لاتین و اتحادیه اروپا بیش از یک میلیارد نفر می دهد. لازم به ذکر است که ساکنان جزیره معمولا چهار تا پنج زبان صحبت می کنند، از جمله انگلیسی، اسپانیایی و هلندی، و کمک به از بین بردن مانع زبان که به طور معمول برای کارآفرینان انجام کسب و کار در خارج از کشور وجود دارد.

 

نوآفرینی : افراد نا همرنگ چگونه دنیا را تغییر می‌دهند؟! (بخش اول)

نوآفرینی : افراد نا همرنگ چگونه دنیا را تغییر می‌دهند؟! (بخش اول)

افراد نوآفرین چگونه به ایده‌های جدید می‌رسند؟ چگونه می‌توان با پرورش ویژگی‌های افراد نوآفرین، مانند پایداری، پشت گوش انداختن کارها، شفافیت در بیان، تفکر بحرانی، و داشتن چشم‌انداز، دنیا را تغییر داد.                                                    نویسنده : آدام گرانت[1]

 

 

همه ما در مورد کیفیتی به نام “خلاقیت” مطالبی به گوشمان خورده است. علیرغم اینکه همه در آرزوی بالا بردن خلاقیت خود هستند، اطلاق کلمه “نوآفرین” به یک فرد، می‌تواند تا حدودی معنای “عجیب‌وغریب” را نیز در ذهن ما تداعی کند.

آدام گرانت در خلاصه کتاب نوآفرینی می‌گوید هر لغت‌نامه‌ای را که می‌خواهید بررسی کنید و ببینید که نوآفرین بودن کیفیتی است به معنای “دارا بودن یک شخصیت منحصربه‌فرد“. اما فرد نوآفرین کیست؟ در شرایط امروزی، نوآفرینان کسانی هستند که نه‌تنها ایده‌هایی ناب خلق می‌کنند و شرایط کنونی را تغییر می‌دهند، بلکه از ایده‌هایشان در راستای تحقق چشم‌انداز خود بهره می‌گیرند.

آدام گرانت در خلاصه کتاب نوآفرینی می‌گوید، در تعیین ویژگی‌های افراد نوآفرین، حتی فاکتورهای بسیار کوچک و ظاهراً بی‌اهمیت، دلالت بر نوآفرین بودن فرد دارد. مایکل هاسمن[2]، اقتصاددان، در تحقیق خود به این نتیجه رسید درصد مشخصی از کارکنان بخش خدمات مشتریان جامعه موردبررسی وی، دیرتر از سایر کارکنان شغل خود را رها می‌کنند. هنگام ریشه‌یابی علت این مسئله، متوجه ارتباط جالبی بین سابقه کاری کارکنان و نوع مرورگر اینترنتی مورداستفاده آن‌ها وجود دارد. به نظر خنده‌دار می‌آید، این‌طور نیست؟

وی در ادامه تحقیق خود متوجه این نکته شد: کارکنانی که مرورگر اینترنتی جدیدی به‌جای مرورگر پیش‌فرض سیستم‌عامل نصب می‌کنند، نه‌تنها بیشتر در شغل خود می‌مانند، بلکه در مواجهه با چالش‌ها، بیشتر از فراست خود برای یافتن راه‌حل‌های جدید استفاده می‌کنند. درنهایت تمایل به نصب مرورگر گوگل کروم یا موزیلا فایرفاکس با توانایی افراد در حل مسئله در ارتباط است، که منجر به بیشتر بودن میانگین ۱۵ درصدی سابقه کاری آن‌ها در مقایسه با سایر کارکنان است. به‌عبارت‌دیگر، کارکنانی که به‌سادگی از  مرورگرهای پیش‌فرض سیستم‌عامل استفاده می‌کنند، در مواجهه با چالش‌های شغلی خود نیز از همین رویکرد استفاده می‌کنند. آن‌ها استانداردهای کاری را پذیرفته، از یافتن راه‌حل‌های نوآورانه در مواجهه با مشکلات محیط کار عاجز می‌مانند، و همین مسئله علت رها کردن شغل آن‌ها می‌شود.

 

آدام گرانت در خلاصه کتاب نوآفرینی می‌گوید، چنانچه می‌خواهید در محیط کار دوام بیاورید، بهترین اقدام شما این است که ابتکار عمل داشته باشید، و خبر خوب این است که هرکسی به‌خوبی می‌تواند از عهده این کار برآید.

علیرغم اینکه همه ما تصمیم نداریم شرکت خصوصی خودمان را راه‌اندازی کرده، قطعات موسیقی بی‌نظیری ساخته، و یا مسیر تاریخ را با سخنرانی تکان‌دهنده‌ای تغییر دهیم، اما هر یک از ما ایده‌های منحصربه‌فردی داریم که پتانسیل بهبود بخشیدن شرایط محیط کار، روابط شخصی، و جامعه رادارند.

آدام گرانت در خلاصه کتاب نوآفرینی می‌گوید، بیان یک ایده، مستلزم کسب شجاعت، و ایستادگی است. زمانی که مصمم هستید وضعیت خود را تغییر دهید، اولین گام در به دست گرفتن ابتکار عمل، غلبه بر ترس ناشی از تلاش برای تحقق ایده است. اما چگونه می‌توان بر ترس خود غلبه کرد؟

 

زمانی که موضوع صحبت درباره خلق ایده‌های ناب باشد، کمیت منجر به کیفیت می‌شود

آدام گرانت  در خلاصه کتاب نوآفرینی می‌گوید، در داستان‌ها گفته‌شده که اسحاق نیوتن زیر درختی در حال استراحت بود، که با سقوط ناگهانی سیبی بر سرش، ایده‌ای به ذهنش خطور کرد و منجر به کشف قانون جهانی گرانش شد. متأسفانه ایده‌های ناب، این‌چنین یک‌باره از درختان سقوط نمی‌کنند؛ بلکه به پشتکار بسیاری نیاز دارند.

به نظر شما هنگامی‌که از خلق ایده‌های ناب سخن می‌گوییم، کدام‌یک اهمیت بیشتری پیدا می‌کنند؟ کمیت، یا کیفیت؟ واقعیت این است که هر دوبه‌یک اندازه مهم هستند، به‌خصوص اینکه کمیت راه را برای کیفیت طوفان‌های فکری ما هموار می‌کند. دین سیمانتون[3] روانشناسی است که به‌واسطه تحقیقاتش در زمینه بهره‌وری شهرت دارد. او در پژوهش خود نشان داد افراد خلاق‌تر، لزوماً ایده‌های “بهتری” تولید نمی‌کنند؛ بلکه فقط ایده‌های بیشتری خلق می‌کنند.

آدام گرانت در خلاصه کتاب نوآفرینی می‌گوید، به کمک‌کار بیشتر، احتمال تولید ایده‌های ناب نیز بیشتر می‌شود. به‌عنوان‌مثال، مجموعه آثار پیکاسو شامل تعداد بی‌شماری تابلو فرش و آثار چاپی، به همراه ۲۸۰۰ قطعه سرامیک، ۱۸۰۰ نقاشی، و ۱۲۰۰ مجسمه است، و بااین‌حال شهرت جهانی او مرهون تعداد اندکی از این آثار است.

 

به‌بیان‌دیگر، زمانی که صحبت از کمیت و کیفیت باشد، نمی‌توان هیچ‌یک را نادیده گرفت!

یکی دیگر از یافته‌های سیمانتون نشان داد که حتی نابغه‌ها نیز نمی‌توانند درباره موفقیت یا شکست آثار خودارزیابی درستی داشته باشند. بنابراین بازهم می‌توان ادعا کرد که هرچقدر ایده بیشتری تولید کنید، احتمال موفقیت شما بیشتر می‌شود.

سیمانتون با مقایسه نامه‌های بتهوون – که در آن‌ها ۷۰ اثر خود را رتبه‌بندی کرده است- و نظرات خبرگان معاصر در ارزیابی ارزش آثار وی، دریافت که نظر بتهوون در ارزیابی آثار خود، ۳۳ درصد با نظر خبرگان معاصر این حوزه مخالف است!

آدام گرانت در خلاصه کتاب نوآفرینی می‌گوید، خلق ایده، آن‌هم به تعداد زیاد، اولین قدم برای آزادسازی پتانسیل خلاقیت در شماست. اما دید شما به مغز انسان در تولید ایده، نباید مانند کارخانه تولید نوآوری باشد؛ به‌طوری‌که ایده‌ها با سرعت یکسان، مانند ماشین‌هایی در یک خط مونتاژ، تولید شوند.

برای خلق ایده‌های ناب، باید صبور بوده، و به‌مرور عمل کنید. منظور این است که گاهی از هدف منحرف شوید، کارها را به تعویق بی اندازید، یا حتی به‌وقت گذرانی و تفریح -مثلاً در زیر یک درخت-بپردازید!

پشت گوش انداختن کارها، زمانی که ابزاری استراتژیک باشد، نتایج نوآورانه خارق‌العاده‌ای دارد. آدام گرانت در خلاصه کتاب نوآفرینی می‌گوید، مطابق آنچه تاکنون به ما تعلیم داده‌شده است، تأخیر در انجام کارها بهره‌وری را از بین می‎‌برد؛ اما آیا واقعیت هم همین‌طور است؟

رها کردن انجام کارها به دقایق آخر، از طریق تقویت فی‌البداهه عمل کردن، باعث رشد خلاقیت می‌شود. آیا می‌دانستید که مشهورترین سخنرانی تاریخی مارتین لوتر کینگ[4]، نتیجه پشت گوش انداختن او در تنظیم نطق سخنرانی‌اش بوده است؟

او برای سخنرانی مشهور خود در واشنگتن درباره موضوع کار و آزادی، تا شب پیش از سخنرانی، هیچ پیش‌نویسی از متن سخنرانی خود آماده نکرده بود.

تأثیرگذارترین بخش سخنرانی او، یعنی عبارت ” من رؤیایی دارم…“، فی‌البداهه بیان شد، و در متن سخنرانی وی نوشته‌نشده است. زمانی که سخنرانی در شرف آغاز شدن بود، زنی از میان جمعیت خطاب به کینگ فریاد زد: “بهشون درباره آرزوت بگو، مارتین! بهشون بگو!”. پس‌ازآن کینگ دست‌نوشته‌های خود را رها، و آزادانه درباره چشم‌انداز الهام‌بخش خود از آینده آمریکا شروع به صحبت کرد.

آدام گرانت در خلاصه کتاب نوآفرینی می‌گوید، سخنرانی مارتین لوتر کینگ نمونه‌ی فوق‌العاده‌ای از توضیح اثر زیگارنیک[5] است. اثر زیگارنیک پدیده‌ای است که پس از تلاش‌های روانشناس روس به نام بلوما زیگارنیک[6] نام‌گذاری شد.

این نظریه بیان می‌کند که ذهن ما در فراگیری الهامات و ایده‌های جدید، حتی پس از تسلیم شدن، هوشیار می‌ماند. کینگ با دست‌نوشته‌ای ناتمام، در حالی از اتاق خارج شد که مغزش همچنان به دنبال جملات فوق‌العاده‌ای برای تکمیل سخنانش می‌گشت.

برای افراد نوآفرین، به تعویق انداختن کارها، یک استراتژی کلیدی است. این کار فرصتی ایجاد می‌کند که به‌تدریج احتمالات مختلف را بررسی نمایند. لئوناردو داوینچی[7]، نمونه دیگری در به تعویق انداختن امور است. او نقاشی مونالیزا [8]را در سال ۱۵۰۳ میلادی آغاز کرد، سپس آن را رها کرده و چندین سال بعد ادامه داد. درنهایت، این تراشی ۱۶ سال بعد، یعنی سال ۱۵۱۹ میلادی تکمیل شد!

 

آدام گرانت در خلاصه کتاب نوآفرینی می‌گوید، ویلیام پناپاکر[9]، تاریخدان، معتقد است که به تعویق انداختن حساب‌شده داوینچی در تکمیل نقاشی مونالیزا، این فرصت را برای او ایجاد کرد که باتجربه تجسمی بهتر، و تکنیک‌های نقاشی جدیدتری، آن را ادامه دهد. بدون این تجربیات -که نتیجه فرصتی است که از تأخیر در انجام کارها ایجاد شد- امروز آثار فوق‌العاده‌ای مانند مونالیزا، یا آثار سایر نوآفرینان در اختیار نداشتیم.

در ادامه بخوانید…

[1] . Adam Grant

[2] . Michael Housman

[3] . Dean Simonton

[4] . Martin Luther King

[5] Zeigarnik effect

[6] Bluma Zeigarnik

[7] Leonardo da Vinci

[8] Mona Lisa

[9]William Pannapacker

 

 

نویسنده : نرگس سقازاده / پژوهشگر حوزه مدیریت

نیاز مبرم جامعه به زنان کارآفرین و کارآفرینی زنان

نیاز مبرم جامعه به زنان کارآفرین و کارآفرینی زنان


نوآوری هیچ خط جنسیتی ندارد، با این حال زنان کارآفرین اغلب مجبور به انجام کارهای سخت تر و دقیق تر در عرصه ای هستند که هنوز عمدتا مردان در آن زمینه فعالیت می‌کنند . زنان همیشه از زمان جاودانگی رانده شده اند. هر دو خوشبخت و مایه تاسف است که مشارکت آنها فقط در حال حاضر شناخته شده است. یک زن قوی می داند که هدیه ای مانند منطق، قاطعیت و قدرت، به همان اندازه به عنوان شهودی و ارتباط عاطفی مهم است.

آموزش زن به معنی آموزش خانواده است. اگر شما با بچه ها در خانه بازی می کنید متوجه می شوید که نقش مادر توسط دخترش به تصویر کشیده شده است و او فقط آشپزی می کند و تمیز می کند. اما اکنون حتی بچه ها متوجه می‌شوند که مادرانشان وظایف گوناگونی دارند. در واقع نیاز به تلاش بی شماری به جهت مدیریت خانه لازم است، اما برای حفظ تعادل خانه و کسب و کار هنر زن است. این راهی است که می‌توانیم به وسیله آن  دانش را به فرزندان خود انتقال دهیم که در نهایت منجر به بهبود نسل آینده خواهد شد.

 

 

تعریف استرس برای زنان کارآفرین این عرصه:

“وضعیت های مختلف ، انواع تنش های مختلف را به وجود می آورند” انواع گوناگونی از استرس وجود دارد که یک زن کارآفرین با آن مواجه است. زنان به طور کلی تنش های مختلفی را نسبت به مردان دارند.

 

عمدتا 4 نوع استرس درنقش کارآفرینی وجود دارد:

استرس مالی، استرس تعادل نقش، استرس اضافه کار و استرس ناکافی منابع. بسیاری از مطالعات ثابت کرده اند که کارآفرینان زن با مشکلات روحی روبرو هستند که از سوی همسر و قانون به ان دچار شده اند.

امور مالی به عنوان “خون زندگی” برای هر سازمانی مورد نیاز است. سازمان بزرگ باشد یا کوچک . با این حال، زنان کارآفرین از کمبود مالی رنج می برند در این زمینه وابستگی زن به دیگران افزایش می یابد زیرا آنها هیچ دارایی ای ندارند. این نتیجه وابستگی بودجه از منابع خارجی است.

در مرحله دوم زنان با اعتبار کمتر مورد توجه قرار می گیرند و از سوی بانک ها برای وام های تجاری جایگاهی ندارند. از این رو آنها صرفه جویی بیشتری را انجام می دهند.

هنگامی که من در حال رشد بودم، می خواستم همیشه به سمت ایجاد تفاوت در زندگی مردم تلاش کنم. من در 14 سالگی کار خود را آغاز کردم زمانی که فرصتی برای تبدیل شدن به یک عضو جدید MLM در بازارهایی مانند Amway و Oriflame وجود داشت. سپس من از عمده فروشان خریدم و آنها را در نمایشگاه هایی که سودآوری برای من داشتند، فروختم. تمایل به شروع کسب و پرداخت مطالعات خودم به من کمک کرد تا یک کارآفرین باشم.

پدربزرگ من، آقای مکانیلا دمیانی، من را به این زندگی آشنا کرد . من 14 سال را در بازار سهام گذراندم که یاد گرفتم چگونه آن را توسعه دهم. من افتخار می کنم که می گویم از طریق سرمایه گذاری من در زمینه کارآفرینی زنان، دلیلی به وجود آمد، برای تغییر در زندگی بسیاری از مردم.

طرح های دولت:

امروزه حتی دولتها طرح های متعددی را پیشنهاد کرده اند که به کارگران زن،کارآفرینان زن، شروع کار و غیره کمک خواهد کرد تا کسب و کار خود را با هم هماهنگ کنند. به عنوان یک مادر، خواهر، دختر و غیره، زنان کارآفرین ، جهان را از طریق یک لنز متفاوت مشاهده می کنند و به نوبه خود کارهای مختلفی را انجام می دهند. چندین بار در سالیان گذشته به خون آنها داده شده است. شرکت های تجاری کسب و کار با وجود زنان نقش فعال تری در جامعه ایفا می کنند. هند دارای نمونه های زیادی از زنان الهام بخش و قابل توجه در زمینه های مختلف در زمینه های مختلف آموزشی، فناوری اطلاعات، مسافرت، غذا، زیبایی، رسانه های جمعی، مراقبت های بهداشتی، مخابرات، اموال و غیره است. اگر یک زن دارای شخصیت، رانندگی و خیار است، او می تواند به عنوان همتایان مرد خود موفق باشد.

 

برگرفته از سایت کاررwww.enterprenur.com

چگونه اقتصاد کارآفرینی برای شما فعالیت میکند؟

چگونه اقتصاد کارآفرینی برای شما فعالیت میکند؟

 

امروزه، تغییر در نرخ نمایشی بسیار اتفاق می افتد و سرعت نوآوری بی نظیر است. هزینه یک کارآفرین برای پرش به بازار به طور چشمگیری کاهش یافته است و دیگر مانع ورود به بازار نیست. اینترنت، فن آوری های تلفن همراه و نیروی مجازی بسیاری از مزایایی را که کسب و کارهای بزرگ با جیب های عمیق در اختیار دارند حذف کرده است.

این تغییر نشان دهنده یک مشکل بزرگ برای کسب و کار بزرگ است. فرهنگ های عمیق ریشه ای در اکثر شرکت های بزرگ دشوار است برای حفظ آنها. اگر آنها انعطاف ناپذیر و غیرممکن به تغییر نحوه برخورد با دنیای رقابتی امروز خود بیفتند، از بیرون می میرند.

اما تغییر این خبر خوب برای کارآفرینان انعطاف پذیر مانند شما است، که می توانند سریعتر حرکت کنند، نزدیکتر به مشتریان، سریعتر به تغییرات در بازار برسند و کسب و کار شما را برای کسری از هزینه انجام دهند. شما از سرعت تغییرات مقاومت نمی کنید. شما آن را می پذیرید در دنیای جدید، کوچک کوچک جدید است.

در اینجا این است که چگونه یک شرکت کوچک می تواند در یک کسب و کار کاملا متلاشی شود و آن را خراب کند:

بر اساس پارادایم قبلی، یک شرکت یک محصول یا خدمات ایجاد کرد. این یک ضربه بود، و در طول زمان، این شرکت بزرگتر شد. آنها به اضافه کردن ویژگی های جدید ادامه دادند و شروع به افزایش قیمت ها کردند. این شرکت می تواند این کار را انجام دهد زیرا تقاضا وجود دارد، اما رقابت کمی داشت. یک روز مشتری به کارت اعتباری خود نگاه می کند و می گوید: “من نمی خواهم دیگر این پول را بپردازم.” او همچنین متوجه می شود که تنها یک چیز نیاز دارد، چیزی که او برایش ثبت کرده است. او می گوید: “من به این چیزهای دیگر نیاز ندارم.” “و من قطعا نمی خواهم برای آنچه که من نمی خواهم پرداخت کنم.”

بنابراین، مشتری تصمیم می گیرد که شرکت خود را آغاز کند. او قصد دارد تمام ویژگی های فانتزی را که او نمی خواهد پرداخت کند و فقط یک چیز را ارائه دهد، همان چیزی که او در حال حاضر در مورد محصول شرکت بزرگ دوست دارد. او یک سرویس رایگان حقوقی آنلاین و شامل می شود؛ سپس او یک حساب کاربری را با گوگل برای دریافت ایمیل، مخاطبین، تقویم، برنامه های اداری و ذخیره سازی سند ایجاد می کند. او صدای وایفای صدای آزاد را از طریق اسکایپ و فای رایگان در نوار قهوه گوش می دهد و همه چیز را بین لپ تاپ و تلفن همراه خود همگام می کند.

کسب و کار ایجاد شده است – در زمان گذشته، می گویند، 90 دقیقه.


بعد، کارآفرین ما به صورت آنلاین تحقیق می کند. چند جستجو در اینترنت داده های بازار و دسترسی به گزارش های رایگان را تولید می کند. با پیچیدگی در اطراف سیستم های رسانه های اجتماعی مانند فیس بوک و توییتر، او می تواند به سرعت پیدا کردن اگر دیگران فکر می کنند این ایده دارای پاها. بنیانگذار ما به LinkedIn می پیوندد تا اخبار مربوط به سرمایه گذاری جدید خود را به اشتراک بگذارد و به دنبال کمکی باشد. یک توسعه دهنده ای که این ایده را دوست دارد و داوطلبان شرکت های بزرگ را متنفر می کند تا برنامه نویسی کمی انجام دهند. تیم جدید با همکاری یک طرح کسب و کار، با استفاده از نرم افزار آزاد برای نوشتن آن.

به خلاصه، مشتری یک شرکت بزرگ یک مشکل را شناسایی کرده و یک شرکت را برای حل این نیاز در یک بعد از ظهر تاسیس کرد. او به عنوان رقابت به اطلاعات زیادی از اطلاعات بازار دسترسی دارد. گفتگوهای رسانه های اجتماعی منجر به تهیه یک طرح تجاری و کمک به یک توسعه دهنده، که در حال حاضر شروع به ساختن محصول کرده است. این افراد اجرا می کنند – به یاد داشته باشید، هنوز هم اولین روز است – و تا کنون آنها صفر دلار صرف کرده اند.

آیا پناهندگان و کودکان خیابانی کارآفرینان پنهان اروپا هستند؟

آیا پناهندگان و کودکان خیابانی کارآفرینان پنهان اروپا هستند؟

 
روانشناس استرالیایی و کارآفرین اجتماعی لوئیز ارنشاو معتقدند که کودکان خیابانی، مهاجران و پناهجویان یا پناهندگان همه دارای ویژگی های شخصیت مشابه هستند که می تواند به معنای واقعی شدن کارآفرینان باشند.
شرکت های اجتماعی، # tech4refugees: موج جدیدی از مهاجران و پناهندگان در اروپا با فوران یک اکوسیستم راه اندازی جدید مواجه شد. بسیاری از کارآفرینان، با ایجاد مدل های کسب و کار جدید، مهارت و خلاقیت خود را برای حمایت از مهاجران آسیب پذیر ارائه دادند.

با این حال، با توجه به Earnshaw، این کارآفرینان اجتماعی و جوامع آنها در تلاش برای کمک به تفاوت در هر اندازه که شما ممکن است فکر می کنم. او معتقد است، در واقع، نارضایتی هایی که جوامع حاشیه نشین تجربه می کنند منحصر به فرد بودن توانایی های کارآفرینی است.

Earnshaw با یک PHD که به بررسی شباهت ها و تفاوت های بین کارآفرینان موفق و جوانان در معرض خطر می پردازد، متخصص در تبدیل سختی ها به یک مدل است که می تواند موفقیت شخصی، حرفه ای و اجتماعی را ارائه دهد.
عامل “chutzpah”

با توجه به لوئیس، کیفیت اتصال بین دو جمعیت شناسی، آن چیزی است که او فاکتور “چتپاها” نامیده است. یک مشتق از عبری برای توصیف کسی که مرزهای رفتار قابل قبول را بیش از حد فراتر گذاشته است، این کلمه از آن زمان به معنای گسترده تر در زبان انگلیسی گرفته شده است. امروزه، این مفاهیم شامل اعتماد به نفس، اعتماد به نفس و توانایی فراتر رفتن از ترس به ناشناخته است.

Earnshaw استدلال می کند این ارزش دقیقا همان چیزی است که کارآفرینان و بچه های خیابانی را متصل می کند، در حالی که آنها را از مدیر بازرگانی متوسط ​​جدا می کند. هر دوی آنها توانایی شناسایی منابع را دارند و آنها را با هم ترکیب می کنند که کارآفرینانه سازنده است و بچه خیابانی به طور کلی سازنده نیست.

به طور خلاصه، “آنها هر دو حکومت شکن” هستند، او به 150 ثانیه گفت.
یک مدل برای کارآفرینی اجتماعی

با توجه به تحقیقات و یافته های دکترای Earnshaw، یک مدل کارآفرینی پایدار به وسیله سه اصل اساسی ایجاد شده است: حرفه ای که بر اساس اشتیاق، یادگیری مادام العمر و فرد سالم است.

در مورد بچه های خیابانی، او ابتدا نیازهای شخصی خود را مشخص می کند، چه از نظر بهداشتی و چه از نظر اجتماعی. او توضیح می دهد که تمرکز بعدی بر روی شناسایی اشتیاق آنها است و بعد از آن ارائه آموزش های آموزشی و حرفه ای برای کمک به آنها برای استفاده از آن برای تولید درآمد.

پس از آنکه با این آمار جمعیتی در پروژه های خود در استرالیا کار کرد، Earnshaw تصمیم گرفت پروژه خود را به اروپا منتقل کند، که چشم او را به این واقعیت که مدل آن می تواند برای مهاجران تازه وارد و پناهجویان تازه وارد نیز مفید باشد، انتخاب کرد.

او گفت: “اگرچه [مهاجران] لزوما قاتل قانون نیستند،” او اذعان داشت: “من فکر می کنم کسی که از طریق تجربیات فردی محروم شده است، از بیرون از منطقه راحتی خود بیرون نیامده است. آنها باید در این بخش های دیگر ما قرار بگیرند تا زنده بمانند، جهان را درک کنند و به صورت سازنده حرکت کنند. ”

برگرفته از سایت www.entrepreneur.com

 

باید رویکرد کشور از حوزه نفتی به سمت دانش بنیان تغییر پیدا کند

باید رویکرد کشور از حوزه نفتی به سمت دانش بنیان تغییر پیدا کند

معاون علمی و فناوری رییس جمهور عنوان کرد: معمولاً در اقتصاد نفتی هیچ احترامی برای کار آفرین قائل نیستند و باید رویکرد کشور از حوزه نفتی به سمت کارآفرینی و دانش بنیانی تغییر پیدا کند.
دکتر سورنا ستاری در حاشیه سفر به استان کرمان و در دیدار با نماینده ولی فقیه در استان و امام جمعه شهر کرمان از اهمیت اقتصاد دانش بنیان سخن به میان آورد و گفت: به دنبال تغییر پارادایم اقتصادی از منابع زیرزمینی به سمت نیروی انسانی هستیم.
وی با اشاره به نیروی انسانی خوب و فنی موجود در کشور، با بیان این مطلب که نیروهای جوان می‌توانند محور توسعه کشور باشند، اظهار کرد: همواره در این دولت معتقد بودیم و هستیم که جهت‌گیری دانشگاه‌های کشور باید به سمت خلاقیت و نو آوری سوق پیدا کرده تا بتوانیم با این رویکرد مشکلات مردم و جامعه را حل کنیم.
معاون علمی و فناوری رئیس جمهور عنوان کرد: معتقدیم این نسل جدید از کارآفرینان که وارد بازار کار شده‌اند، می‌توانند با رشدی که دارند به شرکت‌های بزرگ کشور تبدیل شوند و در آینده نزدیک این رشد و بالندگی را مردم کشور به خوبی احساس خواهند کرد.
وی با اشاره به وجود بزرگترین شرکت‌های استارت آپ منطقه در جمهوری اسلامی ایران تصریح کرد: پایه توسعه شرکت‌های استارت آپ افراد خلاق و باپشتکار است که خوشبختانه این تعداد افراد در کشور کم نیستند فقط باید به آنها جهت و سو داده شود.

معاون علمی و فناوری رئیس جمهور بیان کرد:

ستاری عنوان کرد: ۴۲۰۰ شرکت دانش بنیان و ۶۰۰۰ استارت آپ در کشور فعال هستند که فروش ۶۰ هزار میلیارد تومانی در سال ۹۶ و ۸۰ هزار میلیارد تومانی در سال ۹۷ حاصل فعالیت کسب و کارهای استارت آپی این شرکت‌ها بوده است.
وی با بیان این مطلب که نسل کارآفرین ما به مرور در حال بزرگ شدن هستند، اظهار کرد: معتدیم اقتصاد دانش بنیان جهت گیری جدیدی در برابر اقتصاد نفتی را دارد که این اقتصاد دانش بنیان در همه بخش‌ها کشاورزی، صنعت و … می‌تواند تحولات زیادی را در کشور ایجاد کند.
معاون علمی و فناوری رئیس جمهور با بیان این مطلب که می‌توان مشکل اشتغال را با توسعه کارآفرینی برطرف کرد، خاطر نشان کرد: جوانان در یک شرکت دانش بنیان می‌توانند برای چندین نفر اشتغال زایی کنند.
وی بر لزوم ترویج فرهنگ کارآفرینی در جامعه تاکید و عنوان کرد: گزارشات و بازدیدهای امروز از چند شرکت دانش بنیان نشان داد که استان کرمان در ایجاد شرکت‌های دانش بنیان به خوبی گام برداشته و با توجه به اینکه بچه‌های کویر جوانانی سخت کوشی هستند، می‌تواند با رونق این فکر و هوش و سخت کوشی در پارک‌های علم و فناوری و صندوق پژوهش و فناوری، استان کرمان را نقطه مطلوب رساند.
با اقتصاد نفتی و پول، ادای فعالیت‌های اقتصادی مدرن را در می‌آوریم
ستاری همچنین در شورای اقتصاد مقاومتی استان کرمان با محوریت شرکت‌های دانش بنیان گفت: ۶ هزار استارت آپ در کشور داریم که حدود ۸۰ هزار میلیارد تومان درآمد حاصل از آنهاست.

معاون علمی و فناوری رییس جمهور با بیان این مطلب که تحصیلات عالی باید در جهت رونق کارآفرینی و نوآوری باشد در غیر این صورت بی فایده خواهد بود، ادامه داد: کشورهای که منابع زیرزمینی ندارند توسعه یافته‌تر از کشورهایی بوده که دارای منابع زیرزمینی هستند.
وی با تاکید برآنکه آنچه که در اقتصاد دانش بنیان مطرح می‌باشد، ایجاد شرایط اکوسیستمی است، به انتقاد از مدیران استانی در حمایت از شرکت‌های دانش بنیان و کارآفرینان پرداخت و تصریح کرد: شاهدیم یک کارآفرین زمینه اشتغال ۳۰۰ نفر را در استان فراهم کرده و چراغ ۳۰۰ خانه را روشن می‌کند، اما به دلایل مختلف دچار مشکل شده و هیچ حمایتی از سوی استان نشده و همان کارآفرین مجبور به تعدیل نیروهای خود شده و اکنون ۱۰۰ نفر در شرکت او کار می‌کنند. وقتی شما در استان به شرکتی که در کرمان است، رحم نمی‌کنید، انتظار دارید من از تهران به کمک آن‌ها بیایم.
ستاری عنوان کرد: آنچه چیزی که مهم است مفهوم اکوسیستم را بفهمیم. اگر می‌خواهید بچه‌هایتان در استان بمانند و کار کنند باید مورد حمایت قرار گیرند و جوانان استان هستند که باید مشکلات استان را حل کنند.
وی ادامه داد: در دانشگاها بین اساتیدی که مغز دانش و کارآفرینی کار می‌کند با اساتید دیگر فرق باشد، لذا همانطور که می‌بینیم دانشگاه‌های موفق دنیا دانشجوی زیادی ندارند اما از سوی دیگر پایه گذاری خوبی دارند.
معاون علمی و فناوری رییس جمهور با اشاره به اینکه ما در زبان IT رتبه نهم دنیا را داریم اما از لحاظ جمعیت در رتبه شانزدهم جهان قرار داریم، اظهار کرد: شهر هوشمند شهری است که راه تهران را (به فروش زمین روی نیاورده است) نرفته باشد. شهری هوشمندی است که مردم هر روز یک مورد جدید در آن یاد بگیرند. در آینده آموزش تا لحظه مرگ اتفاق می‌افتد و در آینده شهرهایی در دنیا مهم هستند که هوشمند باشند و یک موضوع برای آموزش داشته باشند.

چرا دارا خسروشاهی الگوی مثال‌زدنی دنیای کارآفرینی است؟!

چرا دارا خسروشاهی الگوی مثال‌زدنی دنیای کارآفرینی است؟!

 

 

دارا خسروشاهی، متولد ۷ خرداد ۱۳۴۸ (۲۸ می ۱۹۶۹) در تهران است. پدر او، حسن خسروشاهی از کارآفرینان به‌نامی است که کارخانه‌های تولیدی زیادی را در ایران تأسیس کرده است. دارا خسروشاهی که در سال‌های ابتدایی تحصیل از ایران مهاجرت کرده است، اکنون به یکی از مشهورترین مدیرعاملان دنیای فناوری تبدیل‌شده و پس از ۱۲ سال فعالیت حرفه‌ای در شرکت اکسپدیا، اخیراً پیشنهاد مدیرعاملی اوبر (uber) بزرگ‌ترین سرویس تاکسی اینترنتی جهان را دریافت کرده است.

والدین

حسن خسروشاهی و نزهت خسروشاهی، پدر و مادر دارا خسروشاهی هستند. حسن خسروشاهی تاجر نامدار ایرانی است که بسیاری از کارخانه‌های بزرگ ایرانی بانام او و خاندان خسروشاهی تأسیس‌شده‌اند. حسن خسروشاهی مدارک دانشگاهی خود را در رشته‌های اقتصاد و حقوق از دانشگاه تهران دریافت کرده است.

برندهای تولی‌پرس، تولیددارو، مینو، تی‌دی و غیره، تنها بخشی از کارخانجات و شرکت‌هایی هستند که حسن خسروشاهی در ایران تأسیس کرد. او در سال ۱۹۷۸ همراه با خانواده‌اش از ایران مهاجرت کرد. تا سال ۱۹۸۱ خبری از این خانواده در دست نبود تا اینکه ردپای خسروشاهی بزرگ، در سال ۱۹۸۱ در ونکور کانادا پیدا شد.

او پس از نقل‌مکان کامل به کانادا، اولین فعالیت‌های تجاری خود را با تأسیس شرکت Persis Holdings آغاز کرد و پس از مدتی، اولین شعبه‌های فروشگاه‌های معروف Future shop را در کانادا تأسیس کرد. این فروشگاه‌های زنجیره‌ای که به فروش تجهیزات الکترونیکی معروف هستند، در سال ۲۰۰۱ توسط best buy خریداری شدند. ثروت حسن خسروشاهی در سال ۲۰۱۲ حدود ۹۴۰ میلیون دلار برآورد شده است.

 

سال‌های ابتدایی (زندگی در ایران و مهاجرت)

دارا خسروشاهی تا سن ۹ سالگی به همراه خانواده‌اش در ایران اقامت داشته است. خانواده‌ی او در این سال‌ها ۱۵ کارخانه را در ایران اداره می‌کردند. این کارخانه‌ها در صنایع گوناگون از مواد غذایی گرفته تا دارو، لوازم‌آرایشی و بهداشتی و شوینده‌ها فعال بوده‌اند. خسروشاهی سال‌های زندگی در ایران را بسیار جذاب می‌داند و از آن سال‌ها، محصول به‌یادماندنی پودر لباسشویی “دریا” را به یاد می‌آورد که برای رقابت با تاید در آن زمان تولید می‌شده است.

دارا خسروشاهی پس از شروع مبارزات انقلاب اسلامی در ایران، همراه با خانواده‌اش کشور را ترک می‌کند. آن‌ها ابتدا به شهر نیس رفته و سپس به نیویورک مهاجرت می‌کنند. او این سال‌ها و تنش‌های میان دولت آمریکا و ایران به یاد می‌آورد و از فوتبال، به‌عنوان پلی برای دوست شدن با آمریکایی‌ها یاد می‌کند.

دوران نوجوانی خسروشاهی برای او آسان نبوده است. پدرش برای مدتی به ایران بازگشته و در طول ۴ سال اقامت پدر، مادرش مجبور بوده او و برادرانش را به‌تنهایی در غربت تربیت کند.

تحصیلات دانشگاهی

دارا خسروشاهی به پیشنهاد پدر که پزشکی را بهترین حرفه می‌دانسته، برای جراح شدن وارد دانشگاه می‌شود. او علاقه‌ای به این رشته نداشت و به همین خاطر پس از مدتی به مهندسی بیوالکتریک تغییر رشته داد. او مدرک کارشناسی خود را در سال ۱۹۹۱ از دانشگاه براون دریافت کرد.

ورود به دنیای کسب‌وکار

خسروشاهی پس از فارغ‌التحصیلی بین ادامه تحصیل و وارد شدن به دنیای کسب‌وکار باید یکی را انتخاب می‌کرد. او در تابستان پس از فارغ‌التحصیلی به‌عنوان کارآموز به شرکت Allen & Company رفت و آنجا با فعالیت‌های سرمایه‌گذاری و بورس اوراق بهادار آشنا شد. فعالیت در این فضا او را به کار کردن تشویق می‌کند و دارا خسروشاهی تحصیلاتش را در مقطع کارشناسی به پایان می‌رساند.

مدیرعامل سابق اکسپدیا تا سال ۱۹۹۸ در Allen & Company مشغول به کار بود. او از سال ۱۹۹۵ معاون این شرکت سرمایه‌گذاری شد. سال ۱۹۹۸ بود که دارا خسروشاهی پس از فعالیت‌های حرفه‌ای درزمینه‌ی سرمایه‌گذاری و بانکداری، با بری دیلر آشنا می‌شود. دیلر که استعداد بالای خسروشاهی در مدیریت و آنالیز مالی را می‌بیند، از او دعوت می‌کند که به شرکت InterActiveCorp بپیوندد. خسروشاهی در IAC سمت مدیر امور مالی را بر عهده گرفت.

 

این هلدینگ بزرگ متشکل از معتبرترین برندهای رسانه‌ای اینترنتی مانند HomeAdvisor, Vimeo, Dotdash (About.com), Dictionary.com, The Daily Beast و Investopedia است. IAC در سال ۲۰۰۳ شرکت اکسپدیا را خریداری کرد و دارا خسروشاهی از سال ۲۰۰۵ به سمت مدیرعاملی این زیرمجموعه‌ی جدید انتخاب شد.

فعالیت در اکسپدیا (Expedia)

زمانی که خسروشاهی به اکسپدیا پیوست، دوران اوج محبوبیت اینترنت و انبساط حباب سایت‌های اینترنتی بود. او که در زمان کار در IAC این شرکت را زیر نظر داشت، پس از پیوستن به Expedia پیشرفت‌های زیادی را تجربه کرد. خسروشاهی سال‌های اولیه‌ی مدیرعاملی در این شرکت را دشوار می‌داند و می‌گوید در ابتدا نمی‌توانسته بافرهنگ کاری کنار بیاید. او از این سال‌ها به‌عنوان زمانی که نقش پررنگی در تغییر رفتارهای مدیریتی‌اش داشته یاد می‌کند.

در طول دورانی که خسروشاهی مدیرعامل اکسپدیا بوده است، این شرکت مسافرتی فعالیت خود را به بیش از ۶۰ کشور جهان گسترش داد و با برندهایی مانند Hotels.com و Hotwire که سرویس‌های آنلاین رزرواسیون هستند، توانست درآمد خود را به شکل قابل‌توجهی افزایش دهد.

 

البته موفقیت کنونی اکسپدیا به‌دوراز چالش نبوده است. آن‌ها در سال‌های ابتدایی با بحران مالی مواجه شدند و اکنون نیز رقیب بزرگی به نام Airbnb تجارت آن‌ها را تهدید می‌کند.

درآمد اکسپدیا در ۱۲ ماه اخیر به ۹ میلیارد دلار رسیده و طبق آمار، این شرکت رشد درآمدی ۲۶ درصدی داشته است. درآمد این شرکت در ابتدای کار خسروشاهی ۲.۱ میلیارد بوده که این مقدار رشد، نشان از موفقیت این مدیر ایرانی-آمریکایی دارد.

مدیرعاملی اوبر (Uber) و چالش‌های پیش رو

خبری که امروز در مورد شرکت اوبر منتشر شد، بسیاری از فعالان دنیای فناوری و صنعت حمل‌ونقل را شوکه کرد. هیئت‌مدیره‌ و سرمایه‌گذاران اوبر که به دنبال مدیرعاملی جدید برای جایگزینی تراویس کالانیک، موسس اوبر و مدیرعامل فعلی بودند، به‌یکباره خسروشاهی را که بین نامزدهای این پست قرار نداشت، معرفی کردند. البته هنوز خبر پذیرفتن این پست از طرف خسروشاهی منتشرنشده؛ اما پیش‌بینی می‌شود او باوجود قراردادی که تا سال ۲۰۲۰ با اکسپدیا دارد، این شرکت را به مقصد بزرگ‌ترین تاکسی اینترنتی دنیا ترک کند.

اگر خسروشاهی پیشنهاد جدید را قبول کند، به‌عنوان رهبر یکی از باارزش‌ترین استارتاپ‌های دنیای فناوری شناخته خواهد شد. سرمایه‌گذاران اوبر ارزش این شرکت را حدود ۶۰ میلیارد دلار عنوان کرده‌اند. البته این موقعیت جذاب، مشکلات و چالش‌های زیادی را نیز برای خسروشاهی به همراه خواهد داشت. او باید فرمان این تاکسی اینترنتی را بار دیگر به دست گرفته و پس از ماه‌ها دعواهای حقوقی و مشکلات مدیریتی داخلی، آن را به جاده‌ی موفقیت قبلی برگرداند.

خسروشاهی که اکثر عمر کاری خود را در واشنگتن گذرانده، در سیلیکون ولی آن‌چنان شناخته‌شده نیست. اگرچه هردوی این مکان‌ها به‌عنوان قطب‌های فناوری آمریکا شناخته می‌شوند، اما رقابت‌هایی نیز میان آن‌ها وجود دارد.

خسروشاهی پس از قبول سمت مدیرعاملی اوبر، با مشکلاتی همچون دعواهای مدیرعامل قبلی با سرمایه‌گذار اصلی یعنی Benchmark، مشکلات قانونی خودروهای خودران اوبر و چالش‌های مالی فراوان روبرو خواهد بود. به‌طورقطع او پس از شروع دوره‌ی کاری باید ابتدا فکری به حال وضعیت مالی نگران‌کننده‌ی اوبر بکند و یک مدیر مالی حرفه‌ای استخدام کند.

مدیرعامل سابق اکسپدیا، تجربه‌ی زیادی در صنعت حمل‌ونقل ندارد. البته گفته می‌شود او یکی از سرمایه‌گذاران Convoy است که نوعی اوبر برای خودروهای سنگین محسوب می‌شود. به‌هرحال شروع کار خسروشاهی در اوبر آسان نخواهد بود و او مدتی را باید برای آشنایی بافرهنگ این شرکت بگذراند و احتمالاً اقداماتی را برای اصلاح آن انجام دهد.

فعالیت‌های دیگر

خسروشاهی در حال حاضر در هیئت‌مدیره‌ی نیویورک‌تایمز و Fanatics عضویت دارد. Fanatics استارتاپی در حوزه‌ی فروش محصولات ورزشی است.

فعالیت خسروشاهی در نیویورک‌تایمز، روحیه‌ای انتقادی همراه با فعالیت‌های سیاسی پراکنده به او داده است. او از منتقدان جدی سیاست‌های دونالد ترامپ است و در زمان ارائه‌ی لایحه‌ی محدودیت اتباع خارجی در آمریکا، اعتراضاتی جدی به آن داشت. (www.kasbbin.ir)

 

نویسنده: دکتر عرفان حاجی آخوندی / مدرس و پژوهشگر دانشگاه

 

 

www.ErfanAkhoondi.ir