داستان این استارت آپ با ملاقات دو جوان در دانشگاه آغاز شد

داستان این استارت آپ با ملاقات دو جوان در دانشگاه آغاز شد

 

داستان پیدایش و پیشرفت حیرت‌انگیز شرکت ونمو «Venmo» را می‌توان بحق داستانی افسانه‌ای در دنیای استارت‌آپ‌ها دانست: داستانی که با ملاقات دو جوان در دانشگاه آغاز شد و با تاسیس یک شرکت تکنولوژیک که سرمایه تاسیس آنها را والدین این دو جوان با وام گرفتن از بانک فراهم کرده بودند، ادامه پیدا کرد و پس از چند سال با فروش آن شرکت با معامله‌ای چند میلیون دلاری پایان پذیرفت؛ اما یاد و خاطره این شرکت شگفت انگیز تا سال‌ها در ذهن کسانی که سودای ورود به دنیای جذاب استارت‌آپ‌ها را دارند، خواهد ماند.
آری صحبت از شرکت ونمو است که در سال ۲۰۰۹ تاسیس شد و جزو اولین شرکت‌های پیشرو در زمینه تکنولوژی‌های مالی ( fin-tech ) که در حال حاضر از شکوفاترین حوزه‌های فناوری و کسب‌و‌کار در دنیا به شمار می‌آید. این شرکت در مدت کوتاهی نردبان ترقی را طی کرد و آنقدر برای شرکت‌های بزرگ تر جذابیت پیدا کرد که ازسوی شرکت «برین تری» و سپس به وسیله شرکت مشهور «پی پال» خریداری شد. اما شرکت ونمو چه کرد و چه نوآوری‌هایی را ایجاد کرد که این طور بین میلیون‌ها نفر در دنیا طرفدار پیدا کرد و شرکتی مانند پی پال را وسوسه کرد تا میلیون‌ها دلار برای خریداری آن بپردازد. جالب است بدانید که بنیان‌گذاران ونمو یعنی اندرو کورتینا و اکرام ماگدون اسماعیل در ابتدای کار این شرکت در سال۲۰۰۹ آن را به‌عنوان یک شرکت تکنولوژی موسیقی به ثبت رساندند که به کاربرانش این امکان را می‌داد تا متن‌هایی را برای گروه‌های موسیقی مورد علاقه شان بفرستند و در مقابل آهنگ‌های درخواستی خود را به‌صورت ایمیل از آنها دریافت کنند و در این میان کارمزد ناچیزی هم به واسطه این ارتباط یعنی ونمو پرداخت می‌کردند. اما پس از مدت کوتاهی پس از آن و در پی اتفاقی که برای آنها در نیویورک افتاد این دو جوان مبتکر و خلاق تصمیم گرفتند تا تغییر رویه دهند و به‌طور مستقیم وارد حوزه فاینانس کسب و کار مالی شوند. جریان از این قرار بود یک روز که ماگدون برای گذراندن آخر هفته خود به نیویورک رفته بود فراموش کرد کیف پولش را همراه خود ببرد و وقتی از دیگران درخواست ارسال پول کرد به موانع زیادی برخورد کرد و همین مشکلات جرقه‌ای در ذهن او زد که او و دوستش را به سمت تغییر رویه و ورود به بازار پرداخت‌ها و نقل و انتقال پول راهنمایی کرد. آنها پس از مدت کوتاهی یک اپلیکیشن جدید طراحی کردند که به کاربران این امکان را می‌داد تا به جای دوستانشان که به هر دلیلی قادر به پرداخت صورت حساب‌های خود به‌صورت نقدی یا با استفاده از کارت‌های اعتباری خود نبودند، مثلا صورت حساب غذایی را که آنها در رستوران خورده بودند یا کرایه تاکسی شان را پرداخت کنند.
با این همه آنها در ابتدای معرفی این اپلیکیشن جالب و کاربردی با مشکلات و موانع متعددی روبه‌رو بودند که توانستند همه آنها را از سر راه بردارند. یکی از مهم‌ترین این موانع تردید‌هایی بود که اغلب کاربران در مورد معتبر بودن و قابل اعتماد بودن پرداخت‌های فرد به فرد یا p۲p در ذهن داشتند. اما بنیان‌گذاران شرکت ونمو با کمک تنی چند از جوانان مبتکر دیگری که با آنها همکاری می‌کردند خیلی زود توانستند با اضافه کردن امکان ردیابی مسیر خرج شدن پولی که به دوست یا خویشاوندشان قرض داده بودند به این اطمینان برسند که قرض‌شان در جای درستی خرج شده است.
یکی از رموز موفقیت‌های چشمگیر این شرکت در فراگیر بودن فرهنگ خلاقیت و نوآوری در تمام تار و پود آن و آزادی بی‌حد و حصر کارکنان برای انتخاب‌ها و تصمیم‌گیری‌های نوآورانه نهفته است. نماد اصلی حاکم بودن فرهنگ نوآوری در ونمو برگزاری هفته «چالش» در هر فصل است که طی آن تمام کارکنان شرکت این امکان را پیدا می‌کنند تا ایده‌های خلاقانه و نوآورانه خود را با دیگران در میان بگذارند و در صورت پذیرفته شدن ایده شان پاداش‌های ارزشمندی را نصیب خود کنند. از سوی دیگر در شرکت ونمو خبری از سلسله مراتب خشک و رسمی تصمیم‌گیری و اجرا نیست و هر کدام از تیم‌های داخل شرکت می‌توانند با پشت سر گذاشتن مراحل ساده پیشنهاد و تصویب طرح‌های پیشنهادی خود، خیلی زود سراغ اجرای پروژه‌هایی بروند که دوست دارند روی آنها کار کنند و آنها را فوق‌العاده می‌دانند.
مت همیلتون، مدیر ارشد محصولات در شرکت ونمو نیز در‌مورد علل اصلی موفقیت و پیشگام بودن این شرکت در بخش تکنولوژی‌های مالی و پرداخت‌های فرد‌به‌فرد می‌گوید: «در شرکت ونمو روحیه نوآوری طلبی در تمام ارکان موج می‌زند و نیازی نیست که ایده‌های ناب و خلاقانه مدت زیادی در مسیر تبدیل شدن به محصول نهایی معطل بمانند.» مصداقی که او برای اثبات این مدعا بیان می‌کند یکی از محصولات پرطرفدار شرکت یعنی emoji یا سرویس خود تکمیلی است که ایده اولیه آن در جریان یکی از هفته‌های چالش مطرح شد و فقط طی چند هفته به یکی از اپلیکیشن‌های جذاب ونمو تبدیل شد. از سویی دیگر چرخه حیات محصولات در شرکت نوآوری چون ونمو به‌طور واقعی کوتاه است و هر محصولی که به عقیده اکثر کارکنان و البته مشتریان و کاربران شرکت عمر مفیدش را از دست داده و دیگر آن جذابیت سابق را ندارد، به سرعت از سبد محصولات و خدمات ونمو حذف می‌شود. نمونه بارز این امر را می‌توان در حذف اپلیکیشن Trust مشاهده کرد که جزو اولین اپلیکیشن‌هایی بود که شرکت ونمو در ابتدای فعالیتش به جهانیان معرفی کرد و توجه چشمگیر کاربران را به خود جلب کرد اما خیلی زود و با ورود اپلیکیشن‌های جدید به پیشنهاد کارمندان شرکت حذف شد و جای خود را به اپلیکیشن‌های پیشرفته تری داد که در جریان برگزاری هفته‌های چالش شرکت مطرح شده بودند.
در سال‌های کوتاهی که از عمر شرکت ونمو می‌گذرد این استارت‌آپ موفق ثابت کرد که مدلی را به کار بسته که می‌تواند مورد پذیرش و الگو برداری سایر شرکت‌های نوپا و دانش‌بنیان شود و بسیاری از ناممکن‌ها را امکان پذیر سازد. بنا به ادعای مدیران ونمو، نوآوری و ابتکار پیوسته از همان آغاز جزو «دی‌ان‌ای شرکت» بوده و هست و همین ویژگی ارزشمند است که موجب شده تا این شرکت بتواند خیلی زود نردبان ترقی و پیشرفت را طی کند و جایگاه مناسبی را در دنیای پرتکاپوی امروز که در آن توقف مساوی با افتادن و سقوط است، برای این شرکت فراهم آورد.

نقش انقلاب اسلامی در توسعه کسب وکار و کارآفرینی

نقش انقلاب اسلامی در توسعه کسب وکار و کارآفرینی

انقلاب اسلامی ایران با سطح وسیع و ریشه های عمیق و تمام ویژگی‌های خود به عنوان یک پدیده اجتماعی، معلول و محصول عوامل بسیاری است. شاید بتوان مجموعه‌ای از عوامل سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و مذهبی را از جمله علل شکل‌گیری انقلاب پرشکوه اسلامی کشورمان قلمداد کرد. بی‌تردید دلیل وجود پشتوانه مردمی برای انقلاب،  انگیزه‌های تحقق عدالت اجتماعی بوده است. قبل از انقلاب ایجاد کسب و کار و ایجاد اشتغال منشا دولتی داشته و منبع مالی آن ناشی از درآمدهای نفتی بوده است. البته تک سرمایه‌داران درباری در برخی از حوزه‌ها از جمله صنعت خودرو، فولاد و البسه فعالیت داشتند و به عبارتی قشر متوسط هیچ نقش تاثیر گذاری در ایجاد کسب و کار و کارآفرینی نداشتند. در این حالت شکل‌گیری کسب و کارهای متوسط و خرد با منشا مردمی درجه امکان پذیری حداقلی به خود گرفت. پس از انقلاب امام خمینی (ره) در جهت  توجه به صنایع کوچک در کنار صنایع بزرگ تاکید داشتند که با افزایش روحیه مشارکت مردمی و ارتقا نقش مردم در تصمیمات کلان، زمینه حضور قشر متوسط در جهش اقتصادی فراهم شد که این مهم با جنگ تحمیلی شکل دیگری به خود گرفت و خلاقیت جوانان در کنار ایثار و از جان گذشتگی، زمینه استقلال و خود اتکایی را ایجاد نمود. در شرایط جنگ و تحریم، تهدیدات به فرصت تبدیل شد و تولید تجهیزات ستاد جنگ ونیازهای مردمی بر محور خلاقیت و تلاش ایرانی استوار گشت. پس از جنگ، فرصت سازندگی با تکیه بر ایده‌ها و منابع انسانی داخلی جهت گرفت. زیرساخت‌های آسیب دیده ترمیم شد، توسعه و ایجاد زیر ساخت‌ها قدرت و سرعت بیشتری گرفت. در این راستا توسعه متوازن معیار توسعه پایدارگشت و خوداتکایی ناشی از محدودیت‌ها، بخش خصوصی را فعال‌تر کرد. البته بخش خصوصی شکل گرفته گاه ماهیت شبه دولتی داشت اما در لایه‌های پایینی و پیمانکاران و تامین کنندگان بخش خصوصی واقعی حضور یافتند. بخش خصوصی با سیاست‌های اصل 44 ابلاغی از سوی مقام معظم رهبری، توان مضاعف گرفت و تلاش برای بهبود فضای کسب و کار با وجود تحریم‌ها و محدودیت‌ها، منسجم‌تر شده و روند ایجاد استارت آپ‌ها و شرکت‌های دانش بنیان معنا دارگردید. با افزایش تعداد دانشجویان، تعداد دانشگاه‌ها و رشته‌های جدید نیز توسعه یافت .دولت‌ها بر اساس برنامه چشم انداز20 ساله و برنامه‌های 5 ساله، نهایت تلاش خود را در جهت تحقق برنامه‌ها به کار گرفته و می‌گیرند. هرچند شرایط اقتصاد جهانی و شرایط تحریمی، اجرای سیاست‌های اقتصاد مقاومتی درجهت جدایی از اقتصاد نفتی را کُند نموده است اما افزایش سهم مالیات از بودجه سالانه به 30 درصد جای امیدواری ایجاد نموده است. در برنامه چشم انداز بیست ساله دستیابی به جایگاه اول علم و فناوری در جهان اسلام واستقرار جامعه دانش‌بنیان، عدالت‌محور و برخوردار از انسان‌های شایسته و فرهیخته و نخبه هدف گذاری شده است. تامين بیش از50 درصد از تولید ناخالص داخلی کشور از محل ارزش‌آفريني، نوآوری و تجاری‌سازی علم و فناوری در سال(1404) از دیگر اهداف کمی مورد نظر در برنامه چشم انداز است در برنامه توسعه ششم نیزعلاوه بر مشارکت بخش خصوصی در تامین مالی از طریق بورس اوراق بهادار به میزام نود و پنج هزار میلیارد تومان در هر سال، بیست و چهار هزار میلیارد تومان سرمایه گذاری سالانه از سوی بخش خصوصی پیش‌بینی شده است .البته مشارکت بخش خصوصی دراجرای پروژه های کلان نفتی و عمرانی کشور نیز مورد نظر می‌باشد .

بطور کلی می‌توان گفت پس از انقلاب روند کارآفرینی با مشارکت بخش خصوصی شکل جدی تر و عملی تری به خود گرفته است و مردمی‌تر شدن اقتصاد با محوریت خلاقیت ایرانی و منابع انسانی بومی کشور و با استفاده از ظرفیت‌ها و توانمندی‌های موجود روز به روز عملی تر می‌گردد.

 

نویسنده:  دکتر حسین محمودی اصل

مدرس دانشگاه و کارشناس اقتصاد و کارآفرینی

تجاری سازی دانش و فناوری: ارتباط پایدار صنعت و دانشگاه

تجاری سازی دانش و فناوری

ارتباط پایدار صنعت و دانشگاه

 

 

 

با توجه به دنیای پرتلاطم امروز و حاکمیت فضای عدم اطمینان بر کسب و کار ها و صنایع وابسته آنها راهکاری که بتواند زمینه ساز ایجاد مزیت رقابتی پایدار برای سازمان شود از اهمیت ویژه ای برخوردار است. اینگونه می توان گفت که علت اهمیت روز افزون به نوآوری، سود اقتصادی است. در کسب و کار امروز تحقیقات، مبدل به عاملی اقتصادی شده است و تجاری سازی نیز بخش مهمی از فرآیند نوآوری می باشد و هیچ محصول، خدمت و فناوری جدیدی بدون تجاری سازی امکان ورود موفق به بازار را ندارد. ایجاد بستر مناسب برای عرضه دانش و فناوری، علاوه بر فراهم کردن ارزش های اقتصادی، منجر به رشد و توسعه اقتصادی نیز در جامعه می گردد. با نگاهی به تحقیقات انجام شده می توان دریافت که تحقیقات بنیادی به تنهایی کافی و مفید نبوده و انگیزه کافی برای پزوهشگر و کاربر را ایجاد نمیکند، همچنین عدم استفاده از نتایج تحقیقات در کسب و کار و صنایع باعث هدر رفت سرمایه و وقت صرف شده در راه پژوهش می شود. امروزه رقابت روزافزون جهانی، دیگر فرصت تحقیقات بنیادی و پایه ای را از بسیاری از صنایع گرفته است. به همین دلیل بیشتر شرکتها مجبورند فقط به تحقیقات بحرانی و مورد نیاز دست بزنند. به عبارت دیگر، اهمیت تحقیقات به خاطر نوآوری [1]و اهمیت نوآوری به دلیل سود اقتصادی آن است. در دنیای کنونی تحقیقات به عاملی اقتصادی تبدیل گردیده است، مراحل گذر از “علم ناب” طی شده است و نهادهای علمی- تحقیقاتی باید بطور آشکار در خدمت اقتصاد و تجارت قرار گیرند. دانشگاه ها و مراکز تحقیقاتی باید از “هدف بودن” خارج شوند و به وسیله ای برای توسعه اقتصادی تبدیل گردند. در عصر حاضر باید به دنبال ساز و کارهایی باشیم که روش تبدیل “ایده” به “محصول” را به ما یاد بدهد و روند تبدیل علم به ثروت را سرعت بخشد. تجاری سازی فناوری، فرآیند تغییر دانش به محصولات و خدمات و روش بسیار موثر برای انتقال عقاید از ذهن یا آزماشگاه به دنیایی گسترده تر است.  شاه کلید دنیای امروز، خلق ارزش است. راهکار ورود به دنیای کسب و کار امروزی فناوری است و شاه کلید فناوری، تجاری‌سازی و ارزش افزوده ناشی از آن است،  اقتصاد امروز جهان به شدت از وابستگی به منابع زیرزمینی و صنایع صنعتی فاصله گرفته و اقتصاد دانش محور و شرکت های دانش بنیان را به عنوان راهبرد اساسی خود برای رشد و توسعه اقتصادی می داند و توجه بسیاری از اندیشمندان، سیاست گذاران و برنامه ریزان را به خود معطوف کرده که در این میان دانشگاه به عنوان ایجاد کننده دانش و ناشر نقش کلیدی ایفا می کند. لذا از آنجا که اهمیت دانش در نوآوری و توسعه کسب و کار روز به روز بیشتر می شود و درست همانگونه که سهم بیشتری از جامعه وارد آموزش عالی می گردند، دانشگاه ها می توانند نقش بیشتر و فعال تری در نوآوری ملی و توسعه اقتصادی را داشته باشند.(منتظری، یوسفی، 1393) تجاری سازی تحقیقات و دانش تولیدی، فعالیتی اجتناب ناپذیر در راستای جبران هزینه های تحقیق و توسعه دانشگاهها و مراکز تحقیقاتی دولتی و خصوصی کشور است که میتواند علاوه بر فراهم آوردن امکان سرمایه‌گذاری در فناوری‌های بهتر و پیشرفته‌تر برای محققان و مؤسسات عرضه کننده دانش، به توسعه‌یافتگی کشور و رقابت پذیر شدن آن در کلیه صنایع، به ویژه صنایع پیشرفته کمک شایانی نماید. چالش مديريتي صاحبان و سرمایه‌گذاران دانش، اين است که چگونه دانش تولیدی و نوين خود را به جريان بازده اقتصادي براي مؤسسان، سرمايه‌گذاران و کارکنان تبديل کنند. به عبارت ديگر، مشکل اصلي اختراع نيست بلکه تجاري سازي آن است.(یدالهی، کلاتهایی، 1391) ورود موسسات تحقیقاتی [2]به عرصه تجارت و بازاریابی محصولات خود و توجه به نیازمندیهاي بازار و معیارهاي مشتریان، منجر به پیدایش فرصت ها و پیامدهاي مثبتی است. پیامدهایی که در کمترین سطح بهره وري کمک به خودگردانی موسسات و در بالاترین سطح، انتظار افزایش استانداردهاي زندگی( ایمنی و امنیت)،کیفیت زندگی،تولید ثروت و رشد اقتصادي را در پی خواهد داشت (فاطمی،1385). در حقیقت تجاری سازی موتور رشد اقتصادی است . در تغییرات سریع امروزی سازمانهایی موفق خواهند بود که بتوانند خود را با این تغییرات انطباق داده و از قدرت نوآوری لازم برخوردار باشند. در دانشگاهها و نهادهای آموزش عالی نیز نوآوری و خلاقیت از اهمیت بالایی برخوردار است. بنابراین جهت تحقق این هدف، این نهادها باید در زمینه اشاعه، نشر دانش و انتقال آن به جامعه و نسل‌های جوان بیش از پیش تلاش و کوشش کنند. (کنجکاو منفرد، اردکانی، 1392)  با توجه به موارد ذکر شده اینگونه میتوان گفت که ارتباط بهینه صنعت و دانشگاه نیازمند پلی ارتباطی است. پلی که از اتحکام لازم برخوردار باشد لذا با توجه به اهمیت تجاری‌سازی نتایج تحقیقات آموزش عالی بر رشد صنعت و تاثیر آن بر اقتصاد کشور ،در این مقاله سعی بر آن است تا با بیان دقیق مفاهیم تجاری سازی و مدل های آن و همچنین بیان فرآیند و ضرورت فرآیند تجاری سازی در ارتباط موثر صنعت و دانشگاه، زیرساخت تئوریک[3] مناسبی را برای رسیدن به این مهم فراهم سازد.

 

 

مفهوم تجاری سازی[4]

تجاري سازي عبارت است از تبدیل یافته هاي جدید و ایده هاي پژوهشی به محصولات و خدمات و فن آوري هاي قابل ارائه به بازار. به عبارت دیگر تجاري سازي تحقیقات مجموعه تلاشهایی را که به منظور فروش کارهاي تحقیقاتی با هدف کسب سود و ارتباط هرچه بیشتر آموزش و پژوهش با اهداف اقتصادي و اجتماعی صورت می پذیرد را گویند. با توجه به تعاریف بالا تجاري سازي را می توان به بازار رسانیدن یک ایده و یا یک نوآوري دانست.(جهاندیده،1384) تجاری سازی فناوری، خلق محصول، خدمت یا فرآیند جدیدی مبتنی بر رفع تقاضای جدید است و رفع آن مستلزم تلاش مستمر در راه تبدیل نتایج محصولات و خدمات جدید [5]و بازاریابی موفق [6]آنهاست. تجاری سازی به انتقال فناوری بسیار نزدیک است. به عبارت دیگر فرآیند تجاری سازی، همان فرآیند انتقال دانش و فناوری از مراکز تحقیقاتی مانند مراکز رشد و پارک های علم و فناوری به صنایع موجود یا کسب و کارهای جدید است. در واقع تجاری کردن فرآیندی است که از طرح کردن و پروردن یک ایده آغاز می شود و به سمت تولید ( کالا و خدمات) و در نهایت فروش آن به مشتری ( صنعت یا استفاده کننده نهایی) می انجامد. لغتنامه کمبریج واژه “تجاری کردن” را به معنای “سازماندهی چیزی برای کسب سود” و واژه “تکنولوژی” را مطالعه و دانش عملی در استفاده از اکتشافات علمی خصوصا در حوزه صنعت ” تعریف کرده است.

 

روند تجاری سازی دانش

در سال های اخیر موسسات آموزش عالی در جوامع غربی و در حال توسعه، با تغییرات زیادی مواجه بوده اند. با ظهور اقتصاد دانشی، خط مشی های ناظر بر آموزش عالی، متحمل فشارهایی شده اند که سبب شده، به عنوان ابزاری برای رقابت های اقتصادی در بازارهای جهانی ایفای نقش کنند. این بدان معناست که ارزشیابی و نگاه به آموزش و تحقیق دانشگاهی به طور فزاینده ای از زاویه اقتصادی امکان پذیر شده است. در تطابق با این تغییر خط مشی ها و تغییر زاویه نگاه به دانشگاه، الگوهای تامین سرمایه و سبک های مدیریت دانشگاه ها با تحولات کثیری مواجه شده است ( قلی پور، 1386).

در بسیاری از کشورها اداره ای تحت عنوان دفاتر انتقال فناوری، جهت تسهیل انتقال دانش تجاری شده از دانشگاه ها به صنایع تاسیس شده است. نقش عمده این دفاتر، حفاظت از دارایی های فکر دانشگاه و نتایج پژوهش های دانشگاهی و انتقال تجاری دانش از طریق واگذاری حق امتیاز اختراعات یا سایر انواع دارایی های فکری ناشی از پژوهش های دانشگاهی به صنعت است (Siegel, 2004).

 

اهمیت تجاری سازی فناوری[7]

تجاری سازی عبارت است از تبدیل یافته های جدید و ایده های پژوهشی به محصولات و خدمات و فن آوری های قابل ارایه با بازار. به عبارت دیگر تجاری سازی تحقیقات مجموعه تلاش هایی را که به منظور فروش کارهای تحقیقاتی با هدف کسب سود و ارتباط هرچه بیشتر آموزش و پژوهش با اهداف اقتصادی و اجتماعی صورت می پذیرد را گویند. با توجه به تعاریف بالا تجاری سازی را می توان به بازار رسانیدن یک ایده و یا یک نوآوری دانست (جهاندیده، 1384)

امروزه در مورد اینکه، تجاری سازی ایده ها و درگیر کردن محققان در ایجاد و توسعه محصولات فواید بسیاری در بر دارد، شکی باقی نمانده است. به عنوان مثال، می توان تصور کرد که در غیاب فعالیت های تجاری سازی رادیو داروهای تولیدی توسط کارشناسان انرژی اتمی، چه تاثیری بر درمان بیماری های خاص و در انتها زندگی انسان گذاشته است (محمدی، 1386).

ایجاد بسترهایی برای دانش، علاوه بر فراهم آوردن ارزش های اقتصادی برای سازمان ها، منجر به رشد اقتصادی و فنی جامعه می شود. از آنجا که به بازار رسانیدن یک محصول می تواند تضمین کننده موفقیت و بقای سازمان ها باشد، تجاری سازی به عنوان یک عامل حیاتی مطرح شده است. در سازمان های تحقیقاتی نیز تحقیقات، بدون تجاری سازی یک محصول معنایی ندارد در همین راستا نیز تا فناوری منتقل شده، توسعه نیابد، نمی توان گفت فرآیند انتقال فناوری تکمیل شده است. اهمیت تجاری سازی R&D و فناوری به حدی است که در حال حاضر بسیاری از موسسات تحقیقاتی به صورت همکاری مشترک به تجاری سازی فناوری خود رسمیت داده اند و تعداد این گونه مراکز خدمات مشاوره ای در کشورهای پیشرفته صنعتی در حال افزایش است. در خصوص ایران نیز، طی سال های اخیر، مراکز عرضه کننده خدمات فناوری تحت نظر مراکز رشد و پارک های علم و فناوری به ارایه خدمات مشاوره ای به فعالان حوزه فناوری و شرکت های دانش بنیان می پردازند که البته، نیاز به تقویت هرچه بیشتر این مراکز امری حیاتی در انجام وظایفشان است. همچنین می توان به Joint Venture و سرمایه گذاری خطرپذیر نیز به عنوان نمونه هایی از انجام پروژه های تحقیقاتی بصورت همکاری مشترک اشاره نمود.

 

اهمیت تجاری سازی تحقیقات علمی[8]

تجاری سازی نتایج تحقیقات، یکی از گام های مهم نظام نوآوری است که پایداری و استمرار امر تحقیق را تضمین می کند و متناسب با آن علاوه بر فراهم آوردن ارزش های اقتصادی قابل توجه برای سازمان ها، رشد اقتصادی دانش محور جامعه را نیز تسریع می نماید ( عنایتی، 1386). “تجاری سازی تحقیق فرایندی است که هنگام ورود به بازار می تواند ایجاد درآمد کند و در مرحله توسعه از نظر درآمد زایی هیچگونه ارزشی ندارد. فن آوری اگر در قفسه بماند (وارد بازار نشود) هیچ درآمدی ایجاد نمی کند” ( عناینی، 1386).

این موضوع در مورد فن آوری هایی که از طریق داخلی بدست می آید به مراتب برای حمایت کننده ی آن از اهمیت بیشتری برخوردار است. “علم زیر بنای توسعه فن آوری را فراهم می کند و توسعه فناوری به سهم خود بازارهای جدیدی خلق می کند” (Reamer, 2003).

بدیهی است علم به خودی خود و بدون در نظر گرفتن چارچوب و فرآیندی کارآمد در چرخه توسعه فناوری، نخواهد توانست بازار جدیدی را خلق نماید.

تحقیقات بسیاری در کشورهای پیشرفته صنعتی در موضوع تجاری سازی نتایج تحقیق صورت گرفته است. کارلوس در مورد ارتباط دانشگاه و صنعت در آمریکا دارای سابقه طولانی است که عوامل اصلی آن قانون موریل (1862) مبنی بر اعطای تاسیس سیستم کالج، دفاع مبتنی بر تحقیق و توسعه در طول جنگ جهانی دوم و رقابت با اتحاد جماهیر شوروی در طول سال های جنگ سرد است (Karlson, 2004).

فرایند تجاری سازی

اساس فرایند تجاری سازی مشارکت بخش تحقیقاتی و بخش صنعت، در تبدیل نتایج تحقیقات به نوآوری است و امروزه تجاری سازی به یکی از حلقه های اصلی فرایند نوآوری تبدیل شده است (Ghazinoori,2005). به طور کلی فرایند تجاری سازی را می توان به چهار مرحله مجزا تفکیک نمود که عبارتند از سرمایه، که باید برای انجام پژوهش ایده پرورش یافته تامین شود و سپس خط مشی بازاریابی تعیین و تعریف گردد، این ایده در مرحله توسعه به فناوری مورد نظر تبدیل می شود. هنگامی که یک دستاورد قابل ارایه به بازار حاصل شود، مرحله اجرای تجاری سازی شروع می شود. هنگامی که یک محقق یک یا چند فناوری قابل ارایه به بازار را توسعه داده است، باید برای تجاری سازی آنها وارد مرحله تجاری سازی شود (محمدی، 1386).

جایگاه تجاری سازی در فرایند نوآوری[9]

تکنولوژی و تجاری سازی، قسمت های مهم فرایند نوآوری هستند که باعث می شوند اختراعات، به تولیدات دارای بازار تبدیل شود. بازاریابی و فرایند تجاری سازی، مرحله نهایی فرآیند نوآوری هستند این دو جز برای دستیابی به موفقیت هر اختراعی، لازم و ضروری هستند. از روش های تجاری سازی می توان به سرمایه گذاری مشترک، فروش و انتقال فن آوری، فروش حق اختراع، حق امتیاز و خدمات مهندسی اشاره کرد (محمدی، 1386).

 

بحث و نتیجه گیری

ثبت های اختراع دانشگاهی [10]اغلب به عنوان شاخص های کلیدی از فعالیت های مربوط به انتقال تکنولوژی در حوزه های تکنولوژی از قبیل زیست شناسی، داروشناسی، الکترونیک، و شیمی در نظر گرفته می شوند، در حالیکه سودمندی کمتری در رشته هایی از قبیل مهندسی مکانیک و کالاهایی برای مصرف کننده دارند. یکی از ضرورتها ی نظام پژوهشی کشور، توجه پژوهش های کاربردی به نیازهای جامعه و بوم یسازی آن متناسب با شرایط کشور است. بدین منظور لازم است، مدیران شرایط لازم را برای فعالی تهای علمی استادان و دانشجویان فراهم کرده و از ایده های نوآورانه آن ها در زمینه حل مسایل جامعه حمایت های لازم را بعمل آورند.به طوری کلی تجاری سازی را می توان به بازار رسانیدن یک ایده تا نوآوری دانست که باید با مطالعه دقیق بازار و استخراج نیازهای بازار , انجام تحقیقات و آزمایش های لازم , تهیه نمونه , استاندارد سازی فرآیند توسعه محصول و هماهنگی های مدیریتی برای عرضه آن به متقاضی یا بازار توام باشد. فناوری به تنهای عامل خلق ثروت نیست ؛ بلکه استفاده موثر و مناسب از آن است که باعث خلق ثروت می شود. خلق ارزش افزوده ناشی از استفاده فناوری در عرضه محصولات و خدمات مورد نیاز , موجب افزایش ثروت می شود. دانش و فناوری می تواند در قالب محصولات تولید , خدمات یا حتی بازاریابی باشد , اما به هر حال استفاده از فناوری یا تجاری سازی فناوری در خلق ثروت و رشد اقتصاد مهم است . تجاری سازی دانش و فناوری برای تبدیل فناوری به کالا یا خدمات قابل استفاده و ارائه و انتشار آن در سطح جامعه نیازمند تحقیق و توسعه , خلاقیت و نوآوری , منابع خطر پذیر و زنجیره ای از فعالیت ها و اقدامات متعدد و مختلف است. زنجیره اقدامات تجاری سازی فناوری از اعتبار سنجی اولیه و امکان سنجی فنی شروع و با مطالعه بازار , تامین منابع مالی و سرمایه اولیه مورد نیاز , مدیریت و شناسایی خطرها و … ادامه می یابد . طی کردن این زنجیره پیچیده و طولانی می باشد و عرضه یک نوآوری به بازار می تواند سالیان زیادی به طول انجامد، اما این زنجیره سبب می گردد تا یک دلار سرمایه گذاری در تحقیقات , منجر به کسب هزار دلار در کارخانه شود. البته فقط تعداد کمی از نوآوری ها قادر به طی کردن کل زنجیره ارزش و رسیدن به بازار هستند و بیشتر آنها در میانه راه و گردنه های مسیر جامانده و به سر انجام نمی رسند لذا تعامل مناسب بین صنعت و دانشگاه از طریق برگزاری سمینار ها تحقق نخواهد یافت و باید عزمی جدی در این راه وجود داشته باشد.

 

 

نویسنده : شهنام زندیه

[1] Innovation

[2] Research Institutes

[3] Theoretical

[4] Commercialization concept

[5] New Services

[6] Successful Marketing

[7] Technology Commercialization importance

[8] Scientific research

[9] Innovation process

[10] Registration of university inventions

موفقیت در سازمان‌های امروزی: توجه به تفاوت سبک‌های رهبری مدیران زن و مرد

موفقیت در سازمان‌های امروزی

توجه به تفاوت سبک‌های رهبری مدیران زن و مرد

 

مریم ادیب زاده

پژوهشگر و مدرس دانشگاه

 

ازآنجایی‌که انسان‌ها با یکدیگر متفاوت‌اند، دارای اندیشه‌های مختلفی می‌باشند. این تفاوت زمانی اهمیت پیدا می‌کند که در اداره سازمان‌ها بتوان از آن کمک گرفت. نیاز سازمان‌های امروزی تنها با مدیریت کردن برطرف نمی‌شود بلکه برای اداره بهتر نیاز به رهبری سازمانی داریم. رهبری سازمانی فرآیند تأثیرگذاری بر پیروان است که بتوان به‌صورت مؤثر افراد را به کارهای مختلف واداشت. در این میان مدیرانی که بتوانند این تأثیرگذاری را در سازمان داشته باشند، رهبر سازمانی محسوب می‌شوند و برای آن سازمان حائز اهمیت می‌شوند.

اما با توجه به تفاوت‌های میان مردان و زنان، الگوهای فکری رهبران و به‌تبع آن سبک‌های رهبری آن‌ها نیز متفاوت خواهد بود. قبل از ورود به بحث سبک‌های رهبری باید دانست زنان و مردان متفاوت فکر می‌کنند، متفاوت نگاه می‌کنند و سرانجام متفاوت رفتار می‌کنند. دلیل این تفاوت را می‌توان در عملکرد نیمکره‌های مغز جستجو کرد. مغز انسان از دو نیمکره چپ و راست تشکیل‌شده است. مواردی مانند خلاقیت، تجسم، افکار، قدرت تخیل و حافظه بلندمدت در نیمکره راست مغز اتفاق می‌افتد درحالی‌که جزئیات، تجزیه‌وتحلیل، منطق، حقایق در نیمکره چپ مغز انجام می‌شود؛ اما آنچه مهم است این است که به دلیل همین تفاوت، عملکرد مردان و زنان نیز متفاوت خواهد بود و این موردی است که برایان راسول و لیزکوک در کتاب سبک‌های رهبری مدیران زن و مرد خود به آن اشاره نموده‌اند. باز بودن دو طرف مغز هنگام تمرکز در زنان و بسته بودن یک‌طرف مغز هنگام تمرکز در مردان عامل تفاوت در عملکرد آن‌هاست. اکنون به تفاوت‌های دیگری نیز اشاره می‌گردد: مغز یک مرد برای انجام دادن امور سازمان‌دهی می‌شود. در موقعیت‌های سخت و تحت‌فشار یا اضطراب، مغز وی تمایل به انجام کارهایی دارد که هیجان وی را فرونشاند. مغز جنس مذکر برای کار و فعالیت و مغز جنس مؤنث برای ایجاد ارتباط و مناسبات از طریق شنیدن و صحبت کردن ایجادشده است.

مردان تمایل به گفتگوهای خبری راجع به آنچه انجام داده یا کسب کرده‌اند دارند درحالی‌که این امر در مورد زنان به‌صورت خودستایی و مباهات به نظر می‌آید. زنان در گفتگو و همدلی انعطاف بیشتری نسبت به مردان دارند. زنان دوست دارند صحبت کنند و بشنوند و دیگران را در این حس شریک کنند؛ بنابراین درصد صحبت با تلفن در زنان بیشتر است. به‌صورت کلی مردان رقابت را دوست دارند حتی در شغل باغبانی برای پرورش بزرگ‌ترین محصول وارد رقابت می‌شوند. همچنین بیشتر مردان رقابت را در عرصه‌های سیاسی می‌پسندند.

 

بر اساس برخی تحقیقات؛ درزمینهٔ ایجاد ابتکار به علت عملکرد متوالی نیمکره‌ها مردان موفق‌تر عمل می‌کنند. زنان در درک تفاوت بین آنچه مردم می‌گویند و آنچه موردنظرشان است بهترند. هم‌چنین، ازنظر یادگیری و درک زبان بدن، زنان موفق‌ترند. زنان کمتر مانع سایرین می‌شوند حتی بیشتر به لطیفه‌های افراد می‌خندند. یا مهارت‌های دیداری جنس مؤنث بسیار گسترده است.

جنس مؤنث می‌تواند اقلام یک اتاق را بهتر از جنس مذکر مجسم کند. او کاملاً به خاطر می‌آورد که در چه روزی مردم چه لباسی به تن داشته‌اند. زنان سخن گفتن را دوست دارند چون احساس خود را به این وسیله منتقل می‌کنند همچنین شنوندگان بهتری هم هستند. به دلیل اینکه مردان فقط از نیمی از مغزشان استفاده می‌کنند مغز آنان در هنگام بمباران جزئیات و احساسات به‌آسانی طغیان می‌کند. او بیشتر به‌تنهایی نیاز دارد تا به مسائل بیندیشد. زنان برعکس دوست دارند در گروه بوده و در مورد مسائل بیشتر مشورت کنند.

مواردی که اشاره شد تنها بخشی از تفاوت‌های میان زنان و مردان است چیزی که مهم است نوع نگاه به اداره سازمان است. الگوهای فکری رهبر که سازنده سبک‌های رهبری می‌باشند، عبارت‌اند از: رابطه مداری- وظیفه مداری، جزءنگرانه-کل‌نگرانه، مربی‌گری، مشارکتی، رقابتی، عمل‌گرایی، فرماندهی و مخاطره پذیری. الگوی فکری رهبری در مردان بیشتر شامل وظیفه مداری، کل‌نگرانه، عمل‌گرایی، رقابتی، مخاطره پذیری و فرماندهی است. درحالی‌که الگوی فکری رهبری در زنان شامل رابطه مداری، جزء نگرانه، مشارکتی و مربی‌گری است.

نتیجه آنکه الگوی کامل رهبری، تفکر زنان و مردان را توأمان داراست و نیاز سازمان‌های امروزی استفاده از مدیران تأثیرگذاری است که نقش رهبری سازمان را ایفا می‌کنند.

 

کارآفرینی پلکانی به‌سوی موفقیت نگاهی به دانشگاه کوئینزلند- استرالیا

کارآفرینی پلکانی به‌سوی موفقیت

نگاهی به دانشگاه کوئینزلند- استرالیا

 

کشور استرالیا

کشور مشترک‌المنافع استرالیا کشوری توسعه‌یافته در نیمکره جنوبی است و ششمین کشور پهناور دنیا است. سیدنی و ملبورن دو شهر بزرگ استرالیا هستند. این کشور دارای مرز خاکی با کشور دیگری نیست و دور آن را از شرق اقیانوس آرام، از جنوب اقیانوس منجمد جنوبی، از غرب اقیانوس هند و از شمال چندین دریا و خلیج دربر گرفته است. استرالیا همچنین سرزمین اصلی قاره اقیانوسیه به شمار می‌آید که کوچک‌ترین قاره دنیاست.

استرالیا کشوری توسعه‌یافته با اقتصاد متکی بر بازرگانی و کشاورزی است. محصولات اصلی استرالیا نیشکر، پنبه، غلات و گوشت است و این کشور معادن فراوانی دارد. شرکای بازرگانی استرالیا بیشتر چین، ژاپن و کره جنوبی در آسیا و نیز ایالات متحده آمریکا هستند. بنا بر گزارش بانک جهانی، این کشور ازنظر تولید ناخالص داخلی یا GDP در رده پانزدهم جهان قرار داشته‌ است و بر اساس گزارش برنامه توسعه سازمان ملل متحد، استرالیا ازنظر شاخص توسعه انسانی در سال ۲۰۰۶ سومین کشور توسعه‌یافته دنیا به‌حساب می‌آید.

 

 

دانشگاه کوئینزلند

بی‌شک دانشگاه‌های علوم و فناوری مأموریت و فعالیت خود را تغییر داده‌اند. دانشگاه‌ها دیدگاه تجاری خود را افزایش داده و فعالیت قابل‌ملاحظه‌ای در دو دهه گذشته داشته‌اند که این فعالیت در بسیاری از دانشگاه‌ها حرکت جدیدی نیست ولی با تلاش‌های اخیر از سوی مقامات دولتی و مدیریت دانشگاه‌ها در بسیاری از کشورها، فعالیت­ها به‌طور روزافزون افزایش‌یافته است؛ اما دانشگاه کوئینزلند در سال ۱۹۰۹ در مرکز شهر بریزبین مرکز ایالت کوئینزلند تأسیس شد. دانشگاه کوئینزلند (University of Queensland) یکی از پنج دانشگاه پژوهشی بزرگ استرالیاست و از شهرت زیادی درزمینه تحقیقات کشاورزی و زیست‌شناسی برخوردار است. این دانشگاه پذیرای تعداد زیادی دانشجو به‌ویژه در دوره‌های کارشناسی ارشد و دکترا است. به‌عنوان‌مثال؛ تعداد دانشجویان مشغول به تحصیل آن در سال ۲۰۰۶ بیش از ۳۷۰۰۰ نفر بوده است که نزدیک به ده هزار نفر از این گروه را دانشجویان مقاطع تکمیلی تشکیل می‌دهند. تعداد دانشجویان غیربومی در این سال 8888 نفر بوده است. این دانشگاه دارای ۷ دانشکده و هر دانشکده شامل تعدادی مدرسه است. دانشکده‌ها بیشتر به کار آموزش دوره‌های تا کارشناسی می‌پردازند. کار آموزش در رده‌های تحصیلات تکمیلی و به‌ویژه دوره‌های پژوهشی به عهده مدرسه‌هاست. هر مدرسه مشتمل بر چندین گروه آموزشی است که در یک حوزه خاص فعال هستند. همچنین این دانشگاه دارای مراکز پژوهشی متعددی است و با نهادهای محلی، ملی و بین‌المللی ارتباط تنگاتنگ دارد.

دانشگاه کوئینزلند برای دانشجویان، متخصصان و کارآفرینان فرصت و بستر غنی‌ای را به‌منظور ساخت‌وساز، اشتراک‌گذاری و توسعه فراهم ساخته است. این دانشگاه یکی از اعضای مؤسس گروه ملی هشت است، یک گروه پیشرو از دانشگاه‌های استرالیا که انجام بخش قابل‌توجهی از تحقیقات دانشگاهی را به عهده داشته و همچنین به‌عنوان یکی از دانشگاه‌های پیشرو که به دانشجویان فرصت منحصربه‌فرد برای شرکت در مبادلات و ارتباطات دانشجویی را در سراسر جهان می‌دهد. از طریق این گروه، دانشجویان در برنامه‌هایی مانند برنامه مدرسه تابستانی در مکزیک، کنفرانس پژوهش در مقطع کارشناسی در ژاپن و برنامه کارآفرینی اجتماعی در گواتمالا شرکت کردند.

این دانشگاه معتقد است حوزه کارآفرینی در جهان گسترش چشمگیری داشته و به همین نسبت تقاضا برای آموزش باکیفیت این مبحث افزایش‌یافته است. دانشگاه از متدهای اثبات‌شده بهره گرفته و به تجربیات خود در یک محیط علمی متفاوت می‌افزاید که درنهایت کل منطقه از وجود کارآفرینان زبده و آموزش‌دیده افزون خواهد گردید. هم­چنین، این دانشگاه دارای 9 مؤسسه تحقیقاتی در سطح جهانی است و محققان نوآوری بر روی مباحثی چون حفاظت از عرضه مواد غذایی در جهان و نصب و راه‌اندازی بزرگ‌ترین پنل‌های خورشیدی در نیمکره جنوبی فعالیت می‌نمایند و یک دانشجوی دانشگاه کوئینزلند این فرصت را دارد که در کنار این محققان آموزش‌های لازم را ببیند.

 

 

رشته تحصیلی نوآوری و کارآفرینی

تخصص در نوآوری و کارآفرینی زمینه آشنایی دانشجویان را بادانش، مهارت‌های لازم برای کارآفرینی و محیط تجاری و اجتماعی نوآورانه فراهم می‌کند. با تأکید بر یادگیری، دانشجویان برجسته و کارشناسان صنعت در یک برنامه کاملاً راهبردی و با پشتیبانی متقابل به یادگیری می‌پردازند. دانشگاه به دانشجویان توانایی دسترسی به نحوه رشد انکوباتورها (Incubator)، سرمایه‌گذاران، مشاوران و کارآفرینان موفق که فراتر از کلاس درس یاد می‌گیرند را می‌دهد.

 

فرصت‌های شغلی

بسیاری از فارغ‌التحصیلان، کسب‌وکار خود را در یک محیط مشاوره‌ای، با کمک به تجاری شدن و حرکت به‌سوی تمرکز بر ایجاد و حفظ سرمایه‌گذاری کسب‌وکار پایدار دنبال می‌کنند.

 

دوره‌های آموزشی

این مباحث آموزشی عبارت‌اند از: تطبیق انواع سرمایه‌گذاری‌های جدید با اهداف کارآفرینی، فرآیند ایجاد ارزش، طراحی مدل کسب‌وکار همراه با ایجاد ارزش، ارزیابی جذابیت بازار، شبکه کسب‌وکار، رشد و پرورش امور مالی و ایجاد مزیت رقابتی.

 

مرکز تحقیقات کارآفرینی استرالیا

این مرکز قطب اصلی دانش کارآفرینی مبتنی بر تحقیق است که سبب به وجود آمدن نوآوری و کسب‌وکارهای کوچک در مناطق مجاور می‌شود. توسعه کارآفرینی و دانش نوآوری در جهت توسعه کسب‌وکار و رشد آن است. سرفصل تحقیقات در این مرکز شامل کارآفرینی در سرمایه‌گذاری‌های جدید، رشد شرکت‌ها، فرآیندهای کارآفرینی، استراتژی شرکت‌های بزرگ، سیاست نوآوری و مدیریت تکنولوژی است.

 

تغییرات مثبت دانشجویان

گروه دانشجویان مشتاق به‌سوی دنیای پرانرژی و با ایده‌های جدید کسب‌وکار در دانشگاه کوئینزلند به‌سوی راه‌اندازی کارآفرینی درحرکت‌اند. یک برنامه منسجم در دانشگاه به‌منظور حمایت از نسل کارآفرین در حال تغییر و رو به رشد است و به دانشجویان القا می‌کند سؤالاتی را که موجب تغییر می‌شوند را بپرسند و اعتمادبه‌نفس آن‌ها را بالابرده و به آن‌ها مهارت لازم را برای اجرای ایده‌های خود می‌دهد. دانشگاه محیطی رقابتی برای بنیان‌گذاران توسعه کسب‌وکار از طریق برگزاری کارگاه‌های آموزشی فراهم می‌کند. دانشگاه کوئینزلند به‌عنوان یک انکوباتور کسب‌وکار و پشتیبان در سال‌های اولیه از شرکت‌های با تکنولوژی بالا حمایت می‌کند.

 

آزیتا جهانبخش

پژوهشگر حوزه مدیریت

 

 

هم اکنون نیازمند یاری پزشکان کارآفرین هستیم

هم اکنون نیازمند یاری پزشکان کارآفرین هستیم

نصیر دهقان، با اشاره به اینکه نيازمند پزشكان كارآفرين و آموزش‌های كاربردی در اين حوزه توسط افراد موفق در زمینه كسب‌وكار و نه صرفاً ارائه مباحث تئوريک در دانشكده‌های علوم پزشکی هستيم، اظهار کرد: پزشكان كارآفرين باید بينش و تجربه بالينی مناسبی در راستای يافتن فرصت‌ها و شناسايی بيشتر مخاطب و همه ذی‌فعان پيدا کنند تا احتمال موفقيت خود را بالا ببرند.
وی افزود: به پزشکان کارآفرین پيشنهاد می‌كنم که ابتدا با نگاه هوشمندانه، بيشتر در جستجوی مشكلات موجود در خدمات و محصولات و لحاظ کردن مسائل داخلی و بين‌المللی و شرايط فرهنگی-اجتماعی كشور باشند و سپس با كسب تجربه در مسير ارائه راهكار، طراحی محصول و خدمت به حوزه سلامت، بهداشت و درمان گام بردارند؛ همچنين حضور در شبكه‌های اجتماعی حقيقی و مجازی می‌تواند به تشكيل تيم‌های هم‌افزا و مشاركت میان پزشکان کارآفرین كمک کند.
مدیرگروه Health MBA دانشگاه علم و فرهنگ با اشاره به اینکه کارآفرینی فرآیند طراحی، راه‌اندازی و اجرای یک کسب‌وکار جدید است، اظهار کرد: این علم با توجه به کشش بازار و توانایی توسعه با سرعت‌های متفاوتی گسترش پیدا می‌کند؛ کارآفرینی با توسعه اقتصادی و اجتماعی رابطه تنگاتنگی دارد و امروزه یکی از شاخص‌های توسعه در کشورهای روبه‌رشد محسوب می‌شود.
عضو کمیته علمی المپیاد کارآفرینی وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی عنوان کرد: کارآفرین، فردی است که کسب‌وکاری را با وجود مخاطرات، عدم قطعیت‌های موجود و به امید سودآوری راه‌اندازی کرده و برای فرد یا افرادی اشتغال‌زایی می‌کند؛ کارآفرینی در راستای توسعه پایدار کشور به‌صورت یک پدیده چندسطحی بوده که ابعاد اجتماعی، محیطی و اقتصادی را میان فرآیندهای متفاوت، تغییرات موجود، آینده بازار و تحولات سیاسی-فرهنگی مرتبط می‌سازد. باید بدانیم که کارآفرینی سبک زندگی عقاب‌ها و نه کبک‌هاست.
دهقان با بیان اینکه آموزش كارآفرينی فرآیندی نظام‌مند، آگاهانه و هدفگراست، گفت: از این آموزش، برای انتقال و مدیریت دانش موردنياز برای راه‌اندازی و مدیریت كسب‌وكار استفاده می‌شود و می‌تواند يكی از مؤثرترين شيوه‌ها برای تسهيل انتقال جمعيت فارغ‌التحصيلان به بازار كار باشد؛ امروزه به‌نظر می‌رسد که دانشجويان از بسیاری از اساتيد‌ خود در روحيه و ديدگاه كارآفرينانه چندقدم جلوتر بوده و اساتید باید آنان را در مسير درستی هدایت و منتورينگ کنند.
این پزشک کارآفرین خاطرنشان کرد: موجب مسرت است كه این روزها انواع پويش‌های دانشجویی در راستای ارائه راه‌حل‌های كاربردی برای كنترل و مديريت بيماری COVID-۱۹ به راه افتاده كه يکی از بهترين آن‌ها، پويش #بچه‌_های_كارآفرينی است كه به همت كميته علمی المپياد كارآفرينی وزارت بهداشت راه‌اندازی شده و ايده‌های نوآورانه و دارای ظرفیت عملياتی دانشجويان را در سطح ملی مورد حمايت قرار می‌دهد.

 

منبع : مدیر اینفو

خلق ارزش در همسایگی :کارآفرینی در کشور ترکیه

خلق ارزش در همسایگی

کارآفرینی در کشور ترکیه

 

راه موفقیت، همیشه در حال ساخت است؛ موفقیت پیش رفتن است، نه به نقطه پایان رسیدن

(آنتونی رابینز)

 

Entrepreneurship in Turkey

 

مطالعات جهانی نشان می‌دهند که رشد و توسعه کارآفرینی نیازمند بسترسازی‌های زیربنایی است و کشورهای موفق به‌منظور رونق کارآفرینی، اقدامات مختلفی را انجام می‌دهند. ازجمله این اقدامات، رفع موانع نهادی، بهبود محیط کسب‌وکار، تضمین حقوق مالکیت، ساده‌سازی و کاهش بار قوانین اضافی، تمرکز بر تحقیق و توسعه، تدوین بسته‌های حمایتی و مواردی ازاین‌دست است که سبب مشارکت بیشتر بخش ‌خصوصی در اقتصاد و درنتیجه فراهم شدن بستر برای شکوفایی فعالیت‌های کارآفرینانه خواهد شد. در کنار اقدامات اصولی نام‌برده، در نظر گرفتن مشوق‌ها و جوایز کارآفرینی نیز می‌تواند به‌عنوان حلقه انتهایی در فرآیند حمایت و تقویت کارآفرینی در نظر گرفته شود.

کسب‌وکارهای کوچک و متوسط در اقتصاد ترکیه نقشی مهمی بر عهده دارند. جمعیت ترکیه شبیه بسیاری از کشورهای درحال‌توسعه عمدتاً جوان است و دولتمردان برای ایجاد اشتغال و رونق اقتصادی، اقدامات متعددی جهت تسهیل کارآفرینی انجام داده‌اند. ۶۸ درصد جمعیت ۷۲ میلیون نفری ترکیه در سن ۱۵ تا ۶۵ سال هستند و بخش بزرگی از این عده در سن کار به سر می‌برند. دیدگاه مقامات ترکیه برای توسعه کارآفرینی، دیدگاهی بین‌المللی است و اصل مهم در تدوین سیاست‌های مربوط به این حوزه، سازگاری برنامه‌ها با تحولات جهانی و نقش ترکیه در اقتصاد جهان است که این نگاه باعث شده وضعیت کنونی ترکیه نسبت به دهه ۱۹۹۰ تغییر چشمگیری پیدا کند. برای مثال کسب‌وکارهای کوچک و متوسط تحت تأثیر بی‌ثباتی شاخص‌های کلان اقتصاد ازجمله تورم و رکود به فعالیت خود ادامه می‌دادند و همچنین بی‌ثباتی نرخ برابری ارز لطمه‌های فراوانی به کارآفرینانی که تازه شروع به فعالیت کرده بودند، وارد نمود.

بی‌توجهی به جایگاه حقوقی و قانونی کسب‌وکارهای کوچک و متوسط نیز سبب گردید در تدوین سیاست‌های کلان تدابیری برای رشد متوازن آن‌ها اندیشیده نشود؛ اما در سال‌های اخیر روند یادشده معکوس شده و به‌تدریج وضعیت کارآفرینان ترکیه به هم‌ردیف‌های آن‌ها در اتحادیه اروپا نزدیک شده است. دولت جهت حل مشکلات، ابتدا به شناسایی ویژگی‌های این دسته از بنگاه‌ها پرداخته و سپس از جنبه‌های گوناگون تلاش کرده راه پیشرفت آن‌ها را هموار کند. اکنون دولتمردان و قانون‌گذاران ترکیه می‌دانند شرکت‌های کوچک و متوسط این کشور از نبود نیروی کار متبحر، سطح مهارتی پایین، ناکافی بودن سرمایه‌گذاری برای حمایت از فعالیت‌ها و دسترسی اندک به تکنولوژی‌های روز در حوزه‌های مختلف رنج می‌برند و همچنین یکی از مشکلات بزرگ و دشوار استفاده از منابع مالی بانکی و وام است. ساختار اقتصاد ترکیه به‌طور خاص لطمه بزرگی به کسب‌وکارهای کوچک و متوسط وارد کرده است. جو تورمی اقتصاد و افزایش بدهی‌های دولت باعث کاهش اعتماد تجاری، بحران‌های مالی و رشد شدید نرخ بهره شده است. از سال ۱۹۹۶ نیز با پیوستن ترکیه به اتحاد گمرکی اتحادیه اروپا، شرکت‌های کوچک و متوسط این کشور با شوک رقابتی حاصل از باز شدن درهای اقتصاد بر روی کالاهای خارجی مواجه گردیده‌اند.

از سال ۲۰۰۰ دولت ترکیه با آگاهی بر ضرورت سامان دادن به وضعیت نامطلوب اقتصاد، اجرای اصلاحات ساختاری را در تمامی بخش‌ها آغاز نمود. هدف اصلی این برنامه ایجاد ثبات در شاخص‌های کلان اقتصاد، دستیابی به رشد اقتصادی پایا و نزدیک شدن شاخص‌های اقتصادی به دیگر کشورهای پیشرفته به‌ویژه کشورهای عضو اتحادیه اروپا بود. ورود جمع عظیم جوانان به بازار کار، انتقال مشاغل از بخش کشاورزی به بخش‌های صنعت و خدمات و نیز تمایل شدید زنان به حضور در بازار کار از مهم‌ترین عوامل رشد تقاضا برای شغل، به‌ویژه در بخش‌های صنعت و خدمات بوده است. لازم به ذکر است که زنان ۲۷ درصد نیروی کار ترکیه را تشکیل می‌دهند. با توجه به تجربه تعداد زیادی از کشورهایی که در ایجاد شغل برای نیروی کار خود موفق بوده‌اند، راه‌حل اصلی برای ترکیه رونق تأسیس کسب‌وکارهای کوچک و متوسط است ولیکن این نوع بنگاه‌ها اغلب برخلاف شرکت‌های بزرگ توان حفظ خود را در برابر افت‌وخیزهای اقتصادی ندارند، به همین سبب دولت ترکیه در تدوین سیاست‌های مربوط به فعالیت این نهادها ملاحظات خاصی را در نظر گرفته است. به‌ویژه ترکیه طی سال‌های اخیر سیاست الحاق به اقتصاد جهانی به‌ویژه اتحادیه اروپا را در اولویت قرار داده و قصد دارد از تجربه کشورهای عضو در این اتحادیه جهت کمک به بنگاه‌های خصوصی و کارآفرین‌های خود بهره ببرد.

کارآفرینی یکی از منابع مهم ایجاد شغل، نوآوری و توسعه اقتصادی پایدار در جوامع مختلف است بنابراین درک این مسئله که چرا در سال‌های اخیر کشورهای مختلف توجه ویژه‌ای به ایجاد اکوسیستم کارآفرینی موفق داشته‌اند، چندان کار سختی نیست. ترکیه، به‌عنوان کشوری که در چند دهه گذشته پیشرفت‌های اقتصادی قابل‌توجهی داشته است نیز از قافله‌ سایر کشورها عقب نمانده و چند سالی می‌شود که اکوسیستم استارتاپی ترکیه توانسته به بهترین شکل ممکن رشد کند.

موقعیت استراتژیک ترکیه به دلیل قرار گرفتن در میان بازارهای کلیدی اروپا، خاورمیانه، روسیه و آسیا، داشتن نیروی کار جوان و دانش‌آموخته‌، نفوذ استفاده از اینترنت در بین مردم، حمایت دولت از استارتاپ‌ها و … همه دلایلی هستند که باعث شده‌اند پتانسیل بالایی در این کشور برای رشد استارتاپ‌ها و تبدیل شدن آن به قلب کارآفرینی منطقه وجود داشته باشد.

یکی از برنامه‌های اقتصادی ترکیه رسیدن به جایگاه دهمین اقتصاد بزرگ دنیا در سال ۲۰۲۳ است. برای رسیدن به این هدف، این کشور نیازمند برخی اصلاحات اقتصادی در زمینه‌های مختلف است. بررسی تجربه ترکیه نشان می‌دهد یکی از حوزه‌های در حال رشد در این کشور مقوله کارآفرینی است ولیکن ترکیه راه پرچالشی را به‌منظور تبدیل شدن به یک جامعه کارآفرین، پیشرو دارد. فضای جامعه هنوز برای کارآفرینان توسعه‌نیافته است اما طرح‌های جدیدی که دولت ترکیه در دست اقدام دارد کمک زیادی به بهبود اوضاع خواهد کرد.

۶۶/۸ درصد از مردم کشور ترکیه از اینترنت استفاده می‌کنند و صنعت موبایل نیز به‌طور شگرفی در این کشور رو به رشد است. بیش از ۵۰ درصد از مردم کشور از گوشی‌های موبایل هوشمند استفاده می‌کنند و از فعال‌ترین کاربران در زمینه خرید اینترنتی و بانکداری موبایلی در جهان به شمار می‌روند. در این کشور ۷۷۰ مرکز تحقیق و توسعه، ۴۱ مرکز رشد و شتاب‌دهنده، حدود ۵۰ تکنوپارک و 18 سازمان غیردولتی (NGO) فعال درزمینه کارآفرینی وجود دارند.

کارآفرینان ترکیه به فعالیت‌های پیشگامانه تمایل زیادی دارند که اگر این انرژی به‌درستی مهار شود، فضای زیادی برای توسعه وجود دارد. گرچه دولت نقش کلیدی را در توسعه فضای کارآفرینی در این کشور به عهده دارد، اما تلاش شده این موضوع سبب کمرنگ شدن نقش بخش خصوصی در ساخت فضای کارآفرینی نشود. ترکیه به‌منظور توسعه برنامه‌های کارآفرینی خود، همکاری‌هایی را نیز با دیگر کشورها داشته است که ازجمله می‌توان به برنامه کارآفرینی جهانی و شرکای تحت مدیریت بخش خصوصی برای یک شریک جدید با همکاری وزارت امور خارجه آمریکا اشاره کرد.

ازجمله اقدامات مؤثر دولت ترکیه در طول ۱۰ سال گذشته در سطح کلان، ایجاد ثبات اقتصادی نسبی است که خود عامل مهمی در توسعه کشور بوده و سبب بهبود سیستم مالی نیز شده است. بررسی‌ها نشان می‌دهد که این کشور پیشرفت‌های چشمگیری در برخی جنبه‌ها ازجمله فضای کارآفرینی، کاهش قوانین دست و پاگیر و شروع کسب‌وکار داشته، اما همچنان در برخی زمینه‌ها از متوسط کشورهای G20 (این گروه متشکل از قدرتمندترین کشورهای جهان است که درمجموع ۸۵ درصد اقتصاد جهان را در اختیار دارند) عقب‌تر است. ازجمله نقاط قوت ترکیه می‌توان به رشد سریع اعتبارات و افزایش وام‌های بانکی به کسب‌وکارهای کارآفرین، بهبود مداوم مقررات شروع کسب‌وکار و برنامه‌های حمایتی دولت برای بنگاه‌های نوپا اشاره کرد. براساس مطالعات انجام‌شده، مشوق‌های دولتی برای کارآفرینی در ترکیه به ‌دنبال کمک به شرکت‌ها در مرحله اولیه تأسیس و سپس توسعه شرکت‌ها در مرحله ثانویه است. یافته‌ها در این کشور نشان می‌دهد که در سال ۲۰۱۴، بیشتر شرکت‌های بزرگ در ترکیه صادرکننده بوده‌اند. درواقع صادرات سبب جهانی‌شدن، بهبود قدرت رقابت و کسب فرهنگ کسب‌وکار کشورهای توسعه‌یافته می‌شود. به‌طور تقریبی ۳۱ درصد از کارآفرینان در ترکیه صادرکننده هستند. آمار همچنین نشان می‌دهد که تنها ۳۹ درصد از شرکت‌های کوچک صادرکننده هستند؛ درحالی‌که ۸۱ درصد از شرکت‌های بزرگ در امر صادرات فعال‌اند.

از سال ۲۰۱۱، زمان شروع یک کسب‌وکار در ترکیه به ۶ روز کاهش پیدا کرد که درواقع در بین کشورهای G20 کمترین است. در سال ۲۰۱۷، ترکیه فرآیندهای ثبت (ثبت مالیات، ثبت تأمین اجتماعی، ارائه گواهینامه) را آسان‌تر کرده و بر همین اساس سیستم پرداخت مالیات هم از طریق ایجاد و تقویت سیستم‌های الکترونیکی در این کشور تسهیل گردید. از دیگر اقدامات دولت ترکیه، کاهش حداقل سپرده موردنیاز نزد بانک‌ها برای گرفتن وام برای کارآفرینان است که این پول باید قبل از ثبت‌نام یا حداکثر سه ماه بعد از آن به بانک‌ها داده شود.

درزمینه دسترسی به منابع مالی، این کشور در بهبود طرح‌های دولتی مبتنی بر ارائه منابع مالی، پیشرفت بیشتری از سایر همتایان خود در گروه G20 داشته است و همچنین پیشرفت قابل‌ملاحظه‌ای در دسترسی به منابع مالی برای مشتریان و تأمین‌کنندگان به ‌وجود آورده که خود حاکی از اهمیت منابع مالی غیربانکی در تأمین مالی کارآفرینان در این کشور است.

درزمینه فرهنگ کارآفرینی نکته جالب‌توجه این است که ترکیه بیشترین موفقیت را در میان کشورهای گروه G20 درزمینه بهبود چهره کارآفرینی از طریق ایجاد تصویر مثبت از کارآفرینان در آموزش داشته است. این اتفاق در ترکیه با ایجاد بستر مناسب از طریق رسانه‌های گروهی و دانشگاه‌ها انجام شده است، ضمن اینکه چشم‌انداز ترکیه درزمینه مالیات و مقررات هم بسیار مثبت است. گرچه هنوز راه درازی برای رسیدن به وضعیت بهینه وجود دارد، اما پاسخ‌دهندگان محلی در ترکیه نسبت به پیشرفت‌های اخیر در مقررات، مالیات‌ها و مشوق‌های نوآوری بسیار خوش‌بین هستند. در این راستا ترکیه بعد از برزیل و فرانسه بیشترین تأثیر را از طریق این‌گونه مشوق‌ها داشته است. درزمینه آموزش‌وپرورش، نشانه‌هایی از پیشرفت در سطح دبیرستان‌ها در این کشور دیده می‌شود و یکی از اقدامات مناسب دولت ترکیه در این راستا، اختصاص کرسی‌های بیشتر در دانشگاه‌ها و مدارس کسب‌وکار به رشته کارآفرینی است.

درزمینه حمایت‌های هماهنگ ازنظر کارآفرینان در کشورهای گروه ۲۰G، مراکز رشد کسب‌وکار مهم‌ترین ابزار حمایتی از رشد درازمدت فعالیت‌های کارآفرینی است. برخی از شرکت‌های بزرگ در ترکیه از برنامه‌های رشد شرکت‌های نوپا و مراکز رشد کسب‌وکار در این کشور حمایت مالی می‌کنند. زمانی ‌که از کارآفرینان در ترکیه پرسش می‌شود که چه نوع طرح‌های سازمانی دولتی برای شکوفایی کارآفرینان محلی موردنیاز است، بیشتر آن‌ها بر برنامه‌های شرکت‌های نوپا نظیر تضمین نقدینگی، تأمین مالی سرمایه شرکت، تأمین مالی بدهی، مشوق‌های مالیاتی به همراه مشاوره و آموزش‌های تخصصی تأکید دارند. از دیگر نقاط قوت ترکیه افزایش تعداد مراکز رشد کسب‌وکار و ساختارهای مشابه آن برای حمایت از برنامه‌های نوآورانه کارآفرینی در این کشور در سال‌های اخیر است. برنامه‌های حمایتی ترکیه برای مراکز رشد کسب‌وکار، درواقع به‌منظور افزایش بهره‌وری و کارآمدی این مراکز است و دولت حمایت‌های مالی را در اشکال تأمین هزینه‌های ثابت و شرکتی برای این مراکز ارائه می‌کند. تجربه ترکیه همچنین نشان می‌دهد که سازمان‌های دولتی باید با انجمن‌ها، اتاق‌های بازرگانی و دانشگاه‌ها درزمینه تشویق کارآفرینان نظیر برنامه حمایتی از سرمایه‌های مخاطره‌پذیر در بخش فناوری همکاری کنند. علاوه بر آن مطالعات نشان می‌دهد که سیاست‌های پارک‌های فناوری دولت ترکیه موفق بوده و محیط اقتصادی و فرهنگی- اجتماعی که در آن فعالیت‌های تحقیق و توسعه و نوآورانه بسط و توسعه می‌یابد در حال حاضر در ترکیه در دسترس است.

از دیگر برنامه‌های حمایتی دولت ترکیه از کارآفرینان می‌توان به تأمین سرمایه کارآفرینان فعال در کسب‌وکارهای با فناوری بالا (وزارت علوم، صنعت و فناوری این برنامه حمایتی را به‌منظور تأمین سرمایه برای کارآفرینان جوان تهیه کرده است)، برنامه حمایتی انتقال فناوری (هدف از این برنامه کمک به تجاری‌سازی نتایج تحقیقاتی است که به شکل عمومی تأمین مالی شدند)، پارک‌های فناوری (این پارک‌ها مشوق‌های مالیاتی گسترده‌ای را برای ۱۷۰۰ شرکتی که در بخش فناوری بالا در ترکیه فعالیت می‌کنند ارائه می‌کنند)، برنامه حمایت از شرکت‌های نوظهور در بازار بنگاه‌های کوچک و متوسط (این برنامه به کسب‌وکارهای کارآفرینی که سهام آن‌ها در بازار بورس عرضه‌شده، کمک می‌کند که از منابع مالی موجود در بازار سرمایه بهره‌برداری کنند)، مشوق‌های سرمایه‌گذاری (دولت ترکیه، سیستم تشویق سرمایه‌گذاری خود را به‌منظور ترغیب سرمایه‌گذاران برای مشارکت در فعالیت‌های با فناوری بالا و صادرات ‌محور بازبینی کلی کرده است) و برنامه جهانی کارآفرینی ترکیه (هدف از این برنامه شکوفایی فضای کارآفرینی در این کشور است و برای رسیدن به این هدف، طیف وسیعی از سازمان‌ها از بخش خصوصی، جامعه مدنی، دانشگاهیان در داخل ترکیه و ایالات‌متحده با این برنامه همکاری می‌کنند) اشاره کرد.

علاوه بر فعالیت‌های انجام شده توسط بخش خصوصی در ترکیه بخش دولتی نیز رفته‌رفته بر پشتیبانی خود از استارت‌آپ‌ها ادامه داد. شورای تحقیقات عملی و تکنولوژیک ترکیه یا همان TUBITAK بیش از 75 درصد از هزینه‌های استارت‌آپ‌های تکنولوژی را تأمین کرده است. پیش از آن نیز شورای یادشده تلاش‌هایی را به‌منظور پشتیبانی از فعالیت‌های سرمایه‌گذاری در این کشور داشته است. دولت همچنین برنامه مالی تا مبلغ 165 میلیون‌ دلار را برای ایجاد و حمایت از سرمایه‌گذاری دنبال کرده است.

علی‌رغم جهش فوق‌العاده و به سمت جلوی کارآفرینان در ترکیه و سرمایه‌گذاری در طول چند سال گذشته، همچنان این کشور در مراحل اولیه توسعه قرار دارد، البته باید پذیرفت که شانس‌های آتی درواقع راه‌حلی برای جبران گذشته هستند.

نویسنده: آزیتا جهانبخش

پژوهشگر حوزه مدیریت تکنولوژی و کارآفرینی

پیماش با چراغ قوه: نمونه طرح کسب‌وکار برای یک فرصت زنجیره تأمین کارآفرینانه

پیماش با چراغ قوه

نمونه طرح کسب‌وکار برای یک فرصت زنجیره تأمین کارآفرینانه

 

 


«موفقیت‌های انسان در زندگی اثر جمعی توجه او به جزئیات است».   جان فوستر دالس

« شیطان در جزئیات است»  ضرب‌المثل

 

این دو نقل‌قول، نکته اصلی این موضوع را بیان می‌کنند. طرح کسب‌وکار جزئیات اقدامات زنجیره تأمین کارآفرینانه، حوزه تحت پوشش، چیزی که ما برای آن برنامه‌ریزی می‌کنیم، چرایی، چگونگی و توسط چه کسی انجام شدن کار را شامل می‌شود.

برای خوانندگان علاقه‌مند به طرح‌های کسب‌وکار کارآفرینانه، کتاب ادواردای.ویلیامز(Edward E. Williams)  و اچ.آلبرت ناپیر (H. Albert Napier) به نام تهیه طرح کسب‌وکار کارآفرینانه بهترین منبع است.

بیشتر مردم احتمالاً مرده‌شورخانه را جزئی از زنجیره تأمین یا به‌عنوان فرصت‌های زنجیره تأمین کارآفرینانه محسوب نمی‌کنند. بااین‌حال، این‌ها جزئی از این زنجیره هستند. واضح است که “همه می‌میرند” و برای اجساد آن‌ها باید کاری انجام شود. به‌هرحال تشییع‌جنازه‌ها بسیار بیشتر از مرگ انسان‌ها به یاد می‌مانند. تشییع‌جنازه مراسمی رسمی، آبرومندانه و یادبود زندگی فرد است. این مراسم ممکن است ساده یا پیچیده و از ارزان گرفته تا پرهزینه باشد. این مراسم شامل محصولات و خدماتی است که بیشتر آن‌ها در ایالات‌متحده توسط مرده‌شورخانه‌ها ارائه می‌شوند. آداب‌ورسوم مرده شورخانه بر اساس مذهب، منطقه جغرافیایی و وضعیت اقتصادی و اجتماعی متفاوت است.

در زبان مدیریت زنجیره تأمین،مرده‌شورخانه‌ها و مراسم تشییع‌جنازه، کسب‌وکاری با هزینه ثابت بالا، با تقاضای نامشخص و محصولات سفارشی از جزئیات موجود است. این یک صنعت جدی و پیچیده است. سودآوری کسب‌وکارهای با هزینه ثابت بالا تا حد زیادی به نقطه سربه‌سر و حاشیه‌های عملیاتی بالاتر از آن نقطه بستگی دارد.

در صنعت تشییع‌جنازه، چندین شرکت بزرگ دولتی مانند شرکت خدمات بین‌المللی (SCI) وجود دارند که مرده‌شورخانه‌ها ، گورستان‌ها و کسب‌وکارهای وابسته خود را دارند. بااین‌حال، این یک صنعت پراکنده است و بیشتر مرده‌شورخانه‌ها، محلی و دارای عملکرد مستقل بوده و بسیاری از آن‌ها خانوادگی و متعلق به چند نسل هستند. نگهداری اجساد که معمولاً به این نام شناخته می‌شود، یک کسب‌وکار محلی و شخصی است. حتی بزرگ‌ترین شرکت یعنی  SCI، مطابق وب‌سایت خود ادعای ۱۲ درصد از سهم بازار را در سال ۲۰۱۰ دارد.

شرکت‌هایی مانند SCI از طریق اکتسابات متعدد شرکت‌های تشییع‌جنازه کوچک، کم‌کم بزرگ و بزرگ‌تر شده‌اند. با انجام این کار، آن‌ها قادر به کسب صرفه‌جویی‌های ناشی از مقیاس از طریق به اشتراک‌گذاری مرده‌شورها در میان مرده‌شورخانه‌ها، استفاده از نعش‌کش‌ها و وسایل نقلیه کمتر و یکپارچه کردن حساب‌ها، فناوری اطلاعات و دیگر عملکردهای کارکنان در سازمان هستند. نتیجه آن کاهش هزینه‌های سربار است.SCI  از ۳۱ دسامبر ۲۰۱۰ ادعای اداره کردن ۱۴۰۵ مکان انجام مراسم خاک‌سپاری و ۳۸۱ گورستان  (ازجمله ۲۱۸ مکان ترکیبی) در سراسر ۴۳ ایالت کشور آمریکا و ۸ استان کانادا، ناحیه کلمبیا و پورتوریکو را دارد. همچنین این شرکت در پایان سال ۲۰۱۰ دوازده پایگاه در آلمان داشت که قصد خود را برای خروج از آن درزمانی که شرایط اقتصادی، مساعد فروش باشد اعلام کرده است.

از دیدگاه زنجیره تأمین، مرده‌شورخانه‌ و گورستان، کوره‌های جسد سوزی و سایر کسب‌وکارهای مرتبط یک مکان ثابت هستند که به‌طورکلی مشتریان خود را از مناطق محلی جذب می‌کنند. مرگ یک شخص این فرایند را آغاز می‌کند، هرچند اگر نگوییم اغلب، ولی بسیاری از مکان‌های انجام مراسم تدفین “پیش‌نیاز”  اقدام برای برنامه‌ریزی هستند، اما این مسئله موضوع بحث نیست. در شمال آمریکا دو روش دفن کردن و سوزاندن برای از بین بردن اجساد مردگان وجود دارد. تدفین مستلزم آن است که جسد آماده شود. تابوت و سایر وسایل مربوط به تشییع‌جنازه ازجمله یادبودها، صندوق تدفین، گل‌ها و محصولات و خدمات جانبی در محل‌های مراسم خاک‌سپاری ارائه می‌شوند. گورستان به‌طورمعمول حق دفن در گورستان، خرید قطعه، فضای سبز اطراف قبر و دیگر کالاها و خدمات مربوط به گورستان ازجمله یادبودهای برنزی و سنگی، نشانگرها، نصب وسایل و باز کردن و بستن مقبره را ارائه می‌دهد.

گزینه دوم سوزاندن اجساد فوت‌شدگان است. این روش به یک کوزه و محلی برای نگهداری خاکستر مردگان نیاز دارد، هرچند بسیاری از مردم ترجیح می‌دهند که بقایای مردگان آن‌ها در مکان موردعلاقه‌شان مانند مزرعه، ساحل یا در دریا پراکنده شود. صرف‌نظر از وسایل دفن بقایای مردگان، مراسم خاک‌سپاری به‌طورکلی در یک عبادتگاه، مرده‌شورخانه‌ یا قبرستان برگزار می‌شود.

انجام کارهای مربوط به کفن‌ودفن در معرض طیف وسیعی از مقررات، نظارت‌ها و مجوزها تحت قوانین متعدد فدرالی، ایالتی و محلی، احکام و مقررات ازجمله مقررات گسترده مربوط به محصولات و خدمات مرده‌شورخانه‌ و قبرستان و جنبه‌های مختلف دیگر کسب‌وکار است. از سال ۱۹۸۴ این صنعت در ایالات‌متحده تحت قوانین و مقررات جامع تجاری کمیسیون تجارت فدرال (FTC) (Federal Trade Commission) اداره می‌شود. این قوانین شامل الزامات موردنیاز شیوه‌های صنعت تدفین ازجمله قیمت و سایر موارد است.

رقابت در صنعت گاهی عجیب‌وغریب است. چند سال پیش، راهبان بندیکتی (Benedictine monks) در کلیسای سنت جوزف در کاوینگتون، کسب‌وکار جدیدی را بر پایه مهارت‌هایی که برای کفن‌ودفن راهبان خود کسب کرده بودند، گسترش دادند. راهبان برنامه‌ای را برای فروش صنایع‌دستی و تابوت ایجاد کردند، اما گردانندگان محلی تدفین در تلاش برای متوقف کردن فعالیت‌های آن‌ها بودند. هیئت نظارتی کفن‌ودفن ایالتی که تحت سلطه اعضای صنعت بود، قانون لوئیزیانا را اعمال کردند و جرمی را برای هر فردی که بدون مجوز ،کالاهای مراسم تدفین  را می‌فروشد، در نظر گرفتند. مدیران مراسم تدفین، جدی بودند. متخلفان ازجمله راهبان، ۱۸۰ روز زندانی و ۲۵۰۰ دلار برای هر تخلفی جریمه شدند. راهبان مقاومت کردند، اما از سال ۲۰۱۰ دیگر هیچ مورد مشخصی از این کار مشاهده نشد. آن‌ها ظاهراً معتقد بودند که قانون ایالتی حقشان برای به دست آوردن یک زندگی شرافتمندانه را نادیده گرفته است، شاید به‌عنوان تلاشی برای از بین بردن رقابت و مسدود کردن راه ورود به یک کسب‌وکار مشروع. مقاله وال‌استریت ژورنال بیان می‌کند که  درگذشته مرده‌شورخانه‌ها به‌طورمعمول تأمین‌کننده منحصربه‌فرد تابوت‌ها بودند که یک کالای پرحاشیه است؛ اما به‌طور فزاینده‌ای، بازاریابان و سایر نمایندگی‌ها سود خود را می‌بردند. در حال حاضر ما دلیل واقعی داریم که چرا کارگزاران مراسم خاک‌سپاری معترض هستند، این به سود کسانی است که کسب‌وکارشان از این بابت در معرض خطر است! در این شماره از ماهنامه، یک نمونه طرح کسب‌وکار برای شرکتی فرضی به نام شرکت امگا ارائه شده است.

سابقه شرکت امگا

شرکت امگا یک شرکت واقعی نیست اما براساس اطلاعاتی از یک شرکت واقعی فرض می‌شود. این شرکت یک تأمین‌کننده کوزه و تابوت است و به‌سرعت در صنعت خدمات کفن‌ودفن در حال رشد است. امگا این اقلام را از مرده‌شورخانه‌ها تأمین می‌کند. همان‌طور که گفته شد، این‌یک گزینه کارآفرینانه از زنجیره تأمین برای یک شرکت به‌منظور حرکت روبه‌جلو  (به سمت پایین) در امتداد زنجیره تأمین است. در این مثال، پیش‌بینی حرکت روبه‌جلو در مقیاسی محدود شده است که توانایی تأمین مرده شورخانه و همچنین تابوت‌ها و کوزه‌ها را برای آن مکان و سایر مکان‌های خاک‌سپاری داشته باشند.

مدیریت امگا فرایند ارزیابی خود را تکمیل کرد و متوجه شد که رفتن به سمت کسب‌وکار مراسم تدفین، ایده خوبی است. علاوه براین آن‌ها گزینه‌ای برای ایجاد مکان‌های جدیدی برای خاک‌سپاری یا خرید مرده‌شورخانه‌های جدید دارند. با حرکت رو به پایین در امتداد زنجیره تأمین، شرکت قادر به تضمین فروش تابوت‌ها و کوزه‌ها به مکان‌های موردنظر خود برای انجام مراسم خاک‌سپاری و همچنین تداوم این کار در این شرکت داشت.

مدیریت امگا متوجه شد که برخی از مشتریان فضاهای برگزاری مراسم تدفین، اگر مالک محل دفن شوند ممکن است به سمت سایر تأمین‌کنندگان تابوت و کوزه بروند و تبدیل به رقبا و تأمین‌کنندگان شوند. هرچند این وضعیت نگران‌کننده است اما آن‌ها فرایند ارزیابی خود را تکمیل کردند و تصمیم گرفتند به سمت مقیاس‌های کوچک حرکت کنند.

این شرکت، روبرت آرجانسون را به‌عنوان رئیس و مدیرکل شرکت خدمات تدفین جدید استخدام کرد که دارای تجربه فراوانی در فعالیت‌های مراسم تدفین بود؛ تصمیم به راه‌اندازی یک به مرده شورخانه برای تعیین این‌که آیا این تصمیم می‌تواند حسی را برای ادامه روند توسعه در کسب‌وکار مراسم تدفین ایجاد می‌کند یا خیر.

روبرت، مدیر مراسم خاک‌سپاری برای محل‌های تدفین با اندازه متوسط در دالاس تگزاس به مدت ۱۰ سال و یکی دیگر از محل‌های اجرای مراسم خاک‌سپاری در وسون(Wesson)  از سال ۱۹۹۸ بود. او دارای مدرک لیسانس مدیریت بازرگانی (BBA) از دانشگاه تگزاس و فوق‌دیپلم در علوم کفن‌ودفن از کالج سن آنتونیو در سن آنتونیوی تگزاس بود که اولین دوره از این نوع تحصیل در تگزاس بود. او عضو سازمان‌های تجاری خدمات تدفین مختلفی بود. در این زمان، روبرت علاقه‌مند به شروع کار در یک شرکت خدمات تدفین بود و از فرصت کار کردن با امگا هیجان‌زده بود. اولین محل برگزاری مراسم تدفین، خدمات تدفین پینکرست نام گرفت و در وسون واقع شده بود.

تجربه نشان داده است زمانی که یک شرکت تصمیم می‌گیرد وارد شکل جدیدی از صنعت شود (گاهی به‌عنوان فضای سفید به آن اشاره می‌شود) بهتر است سازمان جدید از شرکت‌های قدیمی‌تر جدا شود. به‌این‌ترتیب، سیاست‌ها و فرایندهای داخلی مانع پیشرفت شرکت جدید نمی‌شوند. پس عاقلانه است که پینکرست به‌طور جداگانه‌ای از امگا به کار گرفته شود.

خلاصه اجرای طرح کسب‌وکار امگا برای شرکت خدمات تدفین پینکرست:

خدمات تدفین پینکرست توسط شرکت تابوت سازی امگا برای پر کردن خلأ مکان‌های مراسم خاک‌سپاری اضافی در وسون تگزاس تأسیس شد. وسون در حال حاضر ۱۲ محل برای مراسم خاک‌سپاری دارد، اما تقاضا برای محل دیگری برای خدمت به جامعه مسنی که در مرکز شهر زندگی می‌کنند، وجود دارد.

برآورد سرمایه‌گذاری موردنیاز برای آغاز عملیات ۱۶۰هزار دلار است. امگا مالک ۱۰۰درصد شرکت است.

سخن آخر در مورد نمونه طرح کسب‌وکار برای فرصت زنجیره تأمین کارآفرینانه

طرح‌های کسب‌وکار برای سرمایه‌گذاری زنجیره تأمین کارآفرینانه مهم هستند. طرح‌های کسب‌وکار اجزای زیر را درجهت ایجاد یک کسب‌وکار برای سرمایه‌گذاری بیان می‌کنند:

  1. مأموریت شرکت
  2. خلاصه اجرایی
  3. توصیف کسب‌وکار
  4. تجزیه‌وتحلیل صنعت
  5. رقابت
  6. برنامه‌های راهبردی
  7. برنامه‌های فروش و بازاریابی
  8. برنامه‌های توسعه محصولات و خدمات
  9. مدیریت و ساختار سازمان
  10. ریسک‌ها و فرضیات
  11. پیش فاکتورهای صورت‌های مالی
  12. برنامه‌های عملیاتی
  13. برنامه زمان‌بندی نقاط بحرانی
  14. نقاط قوت، ضعف، فرصت‌ها و تهدیدها (SWOT)
  15. شکل قانونی شرکت
  16. راهبرد خروج
  17. پیوست‌ها

همه این‌ها در یک طرح کسب‌وکار وجود ندارند و اجزای دیگری ممکن است در صورت نیاز اضافه شوند. همه این طرح‌ها در این شماره از ماهنامه توضیح داده نشده است و فقط یکی دو مورد را بررسی و توضیح داده شده است.

منبع: خوانندگان عزیز می‌توانند برای مطالعه بیشتر به کتاب: ایجاد زنجیره‌های تأمین کارآفرینانه راهنمایی برای نوآوری و رشد. اثر (ویلیام بی. لی) مراجعه نمایند.

 

نویسنده:یاسمن خوئی

پژوهشگر حوزه مدیریت

افزایش فروش کسب و کارهای نوپایی که به کاهش تماس فیزیکی کمک می کنند

دفتر مطالعات انرژی، صنعت و معدن مرکز پژوهش‌های مجلس شورای اسلامی در گزارشی با عنوان «درباره مقابله با شیوع ویروس کرونا؛ تأثیر شیوع ویروس کرونا بر بخش فناوری اطلاعات و ارتباطات» به بررسی آثار شیوع ویروس کرونا بر بخش فناوری اطلاعات و ارتباطات و مرور ظرفیت‌های این بخش برای کنترل و کاهش شیوع ویروس کرونا پرداخته است.
در این گزارش آمده است: در سطح جهانی آثار شیوع ویروس کرونا بر بخش فناوری اطلاعات و ارتباطات (فاوا) موقتی و با کاهش تولید محصولات سخت‌افزاری در سه ماهه اول سال ۲۰۲۰ میلادی ظاهر خواهد شد و پیش‌بینی شده که این کاهش در ماه‌های بعدی سال جبران شود.
اما در کشور ما ، کسب‌وکارهای نوپای حوزه فناوری اطلاعات بسته به مدل کسب‌وکارشان وضعیت متفاوتی را تجربه می‌کنند. به این معنی که کسب‌وکارهای نوپایی که بیشتر به کاهش تماس فیزیکی کمک می‌کنند با افزایش فروش و رشد بازار مواجه شده‌اند و کسب‌وکارهایی که فعالیت‌های دارای تماس فیزیکی را ساماندهی می‌کنند به نسبت وابستگی‌شان به فعالیت فیزیکی با کاهش فروش مواجه شده‌اند.
مثلاً کسب‌وکارهای نوپای فعال در زمینه دورکاری و برگزاری جلسات و کلاس‌های آنلاین افزایش ۵۰ تا ۴۰۰ درصدی تراکنش و فروش و برعکس، شرکت‌های تسهیل‌کننده رویدادها و مجامع و جلسات حضوری کاهش ۷۵ تا ۱۰۰ درصدی تراکنش‌های خود را گزارش کرده‌اند.
گزارش مرکز پژوهش‌های مجلس می‎‌افزاید: فناوری اطلاعات این ظرفیت را دارد که با کاهش تماس فیزیکی از طریق ظرفیت‌های دورکاری، آموزش الکترونیکی، بانکداری الکترونیکی و خرید الکترونیکی با شیوع ویروس کرونا مقابله کند. دیگر ظرفیت فناوری اطلاعات کمک به ترویج اطلاعات درست و مبارزه با اطلاعات جعلی است. اما استفاده از این ظرفیت‌ها نیازمند سیاستگذاری از جنس رفع موانع و تسهیل سرمایه‌گذاری در توسعه زیرساخت‌ها است.
در گزارش مرکز پژوهش‌های مجلس با بررسی موارد مختلف پیشنهاد شده که برای آمادگی کشور در مواجهه با بحران‌های مشابه، با توجه به تجربه‌های جهانی و برای برخورداری از مزایای دورکاری، الزامات دورکاری تعریف و تدارک تجهیزات رایانه‌ای جدید برای تسهیل دورکاری در دستور کار دستگاه‌های اجرایی قرار گیرد. همچنین تدارک زیرساخت‌های حقوقی و سخت‌افزاری بانکداری الکترونیکی، آموزش الکترونیکی و فروش الکترونیکی فراهم شود.

ارائه روشی برای هوشمندسازی داده‌ها

ارائه روشی برای هوشمندسازی داده‌ها

ارائه‌ی روشی برای هوشمندسازی داده‌ها توسط پژوهشگران دانشکده‌ی مهندسی کامپیوتر و فناوری اطلاعات

 

 

 

پژوهشگران دانشگاه صنعتی امیرکبیر موفق به ارائه‌ی روشی برای هوشمندسازی داده‌ها شدند.

دکتر مرتضی سرگلزایی جوان اظهار داشت: “روند توسعه پیشرفت‌های حوزه فناوری اطلاعات نشان می­دهد که دنیای ما در حال تبدیل‌شدن به یك محیط فراگیر ازنظر ارتباطات و محاسبات می‌باشد. این محیط برمبنای سرویس­دهندگانی بنا نهاده شده است كه سرویس­های موردنیاز مشتریان را به‌صورت فراگیر و هوشمند ارائه می‌كنند‎. آنچه یک سرویس الکترونیکی را از یک سرویس هوشمند متمایز می‌کند، داده و اطلاعات است. در سرویس­های الکترونیکی هدف اصلی افزایش بهره­وری با استفاده از اتوماسیون فرآیندهاست که درنتیجه تعامل سامانه با محیط داده‌های مختلفی تولید و انباشته می‌شود؛ اما در سرویس­های هوشمند، داده‌ها مورد پردازش قرارگرفته و به سرویس­های جدیدی با ارزش‌افزوده بیشتر تبدیل می‌شوند. موج جدید این سرویس‌های ­هوشمند که به‌این‌ترتیب با استفاده از پردازش و فرآوری داده‌ها توسعه می­یابند، باعث به وجود آمدن فرصت‌ها و مزایایی شده كه زندگی روزمره‌ی ما را نسبت به گذشته بهبود خواهند بخشید. در چنین شرایطی، افزایش حجم داده و اطلاعات با روند روبه رشد نفوذ فناوری اطلاعات در زندگی مردم در قالب­های مختلفی نظیر برنامه­ها و سرویس­های تحت وب، شبکه­های اجتماعی، تجهیزات سیار، حسگرها و اینترنت اشیاء، سبب شده است که رویکردهای سنتی حل مسائل جای خود را به رویکردهای مبتنی بر کلان داده بدهند”.

ایشان در ادامه گفت: “مشکلی که در حال حاضر برای حل مسائل در حوزه کلان داده وجود دارد، نبود یک چارچوب فرمال برای توصیف و به اشتراک­گذاری دانش در راستای خودکارسازی فرآیندهای مرتبط با فرآوری داده‌ها می‌باشد. این موضوع باعث شده است که بسیاری از مسائل با الگوریتم­های موردی نظیر یادگیری ماشین به‌صورت جعبه سیاه حل شوند به­گونه­ای که امکان نظارت و ردگیری خروجی­ها براساس داده‌های ورودی و یا بازتولید نتایج توسط یک شخص ثالث و یا به اشتراک‌گذاری دانش یک دامنه بین خدمات و کاربردهای مختلف به‌سادگی امکان‌پذیر نیست و در بسیاری از موارد غیرقابل امکان است. در صورت وجود چارچوبی که بتوان به‌صورت فرمال مسائل و راهکارهای مبتنی بر کلان داده را توصیف کرد می‌توان انتظار داشت که تأثیر قابل‌توجهی در فرآوری عمیق­تر داده‌ها جهت ارائه نسل جدیدی از خدمات هوشمند داشته باشد”.

برای هوشمندسازی داده‌ها از چارچوب اولیه توصیف منابع در وب استفاده‌شده و پیشنهاد‌هایی بر روی آن مطرح شده است که بتوان داده‌ها را هوشمند کرد. این مجموعه پیشنهاد‌ها، تحت عنوان چارچوب توصیف داده‌های هوشمند مطرح شدند. پس از ارائه‌ی چارچوب هوشمندسازی داده‌ها، شیوه بازنمایی، روابط بین داده‌ها و قابلیت‌های جدیدی که به‌واسطه هوشمندسازی به دست می­آید به‌صورت فرمال مورد بررسی قرارگرفته و اثبات‌های مربوطه به‌صورت ریاضی و منطق انجام شده است.

 

وی افزود: “برای ایجاد یک دید مناسب در خصوص کلان داده و اهمیت آن، جامعه­ای را تصور کنید که در آن جمعیت به‌طور نمایی در حال افزایش است، اما خدمات و زیرساخت­های عمومی آن نتواند پاسخگوی رشد جمعیت باشد و از عهده مدیریت آن برآید. چنین شرایطی در حوزه داده در حال وقوع است؛ بنابراین نیازمند توسعه زیرساخت­های فنی برای مدیریت و پردازش داده می­باشیم. دستیابی به این توانمندی معادل است با شرایطی که مثلاً بتوانیم هنگامی‌که با اطلاعات بیشتری در حوزه سلامت مواجه باشیم با بازدهی بیشتری سلامت را ارتقا دهیم یا در شرایطی که خطرات امنیتی افزایش پیدا می‌کند سطح امنیت بیشتری را فراهم کنیم یا این‌که وقتی با رویدادهای بیشتری ازنظر آب و هوایی مواجه باشیم توان پیش­بینی دقیق‌تر و بهتری را به دست آوریم یا در دنیایی با خودروهای بیشتر، آمار تصادفات و حوادث را کاهش دهیم یا درحالی‌که تعداد تراکنش‌های بانکی، بیمه و مالی افزایش پیدا کند، تقلب کمتری را شاهد باشیم یا با منابع طبیعی کمتر، به انرژی بیشتر و ارزان‌تری دسترسی داشته باشیم و بسیاری موارد دیگر از این قبیل که اهمیت پنهان کلان داده­ را نشان می­دهد.

به‌طورکلی، توصیف مسائل و راهکارهای حوزه کلان داده به زبان فرمال می‌تواند باعث شتاب­دهی به نوآوری و توسعه در صنایع و حوزه­های مختلف شود. این موضوع در ارائه‌ی خدمات و برنامه­های کاربردی هوشمند بسیار سودمند خواهد بود. مدل پیشنهادی که در اینجا برای هوشمندسازی داده‌ها ارائه شده است، چارچوبی را فراهم می‌کند که قابلیت توصیف و به اشتراک­گذاری ارتباطات بین داده‌ها را به‌صورت صریح امکان‌پذیر می­سازد. این چارچوب فراتر از معنای داده‌ها و ارتباطات بین آن‌ها، امکان پیاده­سازی مدل‌ها و الگوهای رفتاری و تعاملی داده‌ها با همدیگر را نیز فراهم می‌کند. همچنین، این قابلیت وجود دارد که ضمن توصیف معنای داده‌ها، امکان پردازش آن­ها مستقل از برنامه­های کاربردی در مقیاس­های مختلف وجود داشته باشد. پشتیبانی از اجرای عملیات داده‌محور نظیر تبدیلات داده­ای، هم­جوشی ­داده‌ها و نیز مدیریت اصالت داده ازجمله کارکردهای مدل پیشنهادی است”.

ایشان، به‌عنوان نکته‌ی پایانی، در مورد آینده‌ی فعالیت در حوزه‌ی فناوری اطلاعات به این نکات اشاره کرد:

“داده و اطلاعات، نقش مهمی در زندگی امروز دارند. اگرچه با تبدیل داده‌ها به سرویس می‌توان تصمیمات هوشمندانه­تری را در زندگی روزمره اتخاذ کرد، اما به دلیل آن‌که در همه‌ی امور، حجم بالایی از اطلاعات ما را احاطه کرده است، امکان پردازش به‌موقع اطلاعات و بهره­برداری از تمام ارزش­ها و ظرفیت­ها وجود ندارد. حجم بسیار زیاد داده­ای که از منابع مختلف توسط سنسورها، تجهیزات، اشخاص، سازمان­ها و دولت­ها تولید می‌شود، پیوسته به این مشکل دامن می­زند. امروزه تقریباً در همه‌ی سازمان‌ها نیاز به فرآوری داده‌های کلان برای بهبود فرآیندهای کسب‌وکار و ارائه خدمات هوشمند مطرح می‌شود و بازار این حوزه، هم در ایران و هم در جهان به‌سرعت در حال گسترش است؛ بنابراین، فرصت‌های شغلی خوبی برای کسانی که در این حوزه کار می‌کنند حداقل تا یک دهه‌ی آینده وجود خواهد داشت”.

نویسنده: نسترن حسینی

پژوهشگر حوزه مدیریت