حمایت و توسعه کسب و کار دانش‌بنیان‌ها

حمایت و توسعه کسب و کار دانش‌بنیان‌ها

معاون حقوقی رییس جمهوری دستورالعمل اجرایی ثبت تبدیل شرکت‌های تجاری را پس از تصویب ابلاغ کرد. تصویب این دستورالعمل رفع موانع تولید را به همراه دارد. همچنین حمایت و توسعه کسب و کارها در شرکت‌های دانش بنیان و نوپا دیگر هدفی است که در آن دنبال می‌شود.
این دستورالعمل با هدف تسهیل و رفع موانع تولید و تعیین سازو کارهای عملیاتی، فرایندهای نظارتی و صدور مجوز و ثبت تبدل انواع شرکت‌ها تجاری در راستای حمایت و توسعه کسب و کارها از جمله شرکت‌های دانش بنیان و نوپا به تصویب رسید.
همچنین مشارکت ورود به بازار سرمایه و حفظ حقوق سرمایه گذاران از دیگر اهداف دستورالعمل تصویب شده در معاونت حقوقی ریاست جمهوری و با همکاری وزارت امور اقتصاد و دارایی و سازمان ثبت اسناد و املاک کشور است.
منظور از تبدیل شرکت تغییر نوع شرکت‌های تجاری به یکدیگر بدون انحلال، زوال و تغییر هویت شخصیت حقوقی و شناسنامه ملی است.
بر اساس این دستورالعمل، ثبت تبدیل انواع شرکت‌ها به سهامی عام با رعایت مقررات و مجور سازمان بورس و اوراق بهادر ممکن است. هر یک از انواع شرکت‌های تجاری قابل تبدیل به توع دیگر است، مگر به موجب صریح قوانین تبدیل شرکت‌ها ممکن نباشد.
همچنین برای پیشبرد بهتر برنامه‌ریزی در اجرای موثر این دستورالعمل کارگروهی با عضویت نمایندگان معاونت های حقوقی و علمی و فناوری ریاست جمهوری، وزارت امور اقتصادی و دارایی و تعاون، کار و رفاه اجتماعی، اداره ثبت کل شرکت‌ها و موسسات غیر تجاری، اتاق بازرگانی، صنایع معادن و کشاورزی ایران تشکیل می‌شود تا تسهیل و تسریع در امور و رفع ابهام‌ها و اختلالات احتمالی در خصوص ثبت تبدیل انواع شرکت‌ها و آموزش فعالان کسب و کار با سرعت پیگیری شود.
بهبود محیط کسب و کار، اشتغالزایی و هموار کردن مسیر ورود شرکت‌های فعال به بورس برخی از مواردی است که با اجرایی این دستورالعمل ایجاد می‌شود.

مراکز رشد یا انکوباتورها؛ از بهداشت و درمان تا کارآفرینی

مراکز رشد یا انکوباتورها

از بهداشت و درمان تا کارآفرینی

 

 

مراکز رشد، معادل واژه انکوباتور است. انکوباتور از نظر لغوی نام دستگاهی است که گرمای لازم را برای تبدیل تخم به جوجه فراهم آورده و نوزادانی را که زودتر از موعد مقرر به دنیا آمده‌اند، به رشد لازم می‌رساند. حال این سوال مطرح می‌شود که با توجه به تعریف مذکور، انکوباتور چه ارتباطی با تجارت و کسب‌وکار می‌تواند داشته باشد.

یک انکوباتور یا مرکز رشد، مجموعه‌ای متشکل از یک یا چند ساختمان است که واحدهای تحقیقاتی نوپا نظیر هسته‌های تحقیقاتی دانشگاهی، شرکت‌های تحقیقاتی خصوصی و مراکز تحقیق و توسعه‌ی صنایع و سازمان‌های اجرایی به‌صورت موقت در آن مستقر و از خدمات پشتیبانی دایر شده در این مرکز، بهره‌مند می‌شوند. بنابراین، مراکز رشد، مکانی است برای رشد و بلوغ و تبدیل به یک بنگاه اقتصادی که نهاد تجارت و کسب‌و‌کار تلقی می‌شود.

طبقه‌بندی انکوباتورها

انکوباتورها را می‌توان به دسته‌های زیر تقسیم‌بندی کرد:

الف) انکوباتورهای صنعتی:

این گروه از انکوباتورها توسط نهادهای دولتی و موسسات غیرانتفاعی حمایت می‌شوند و هدف آنها ایجاد کار از طریق حمایت از کارفرمایان است. این انکوباتورها اغلب در ساختمان‌های بازسازی‌شده، کارخانه‌های متروکه، انبارها، مدارس، ساختمان اداره‌ها و سایر فضاهایی که مورد استفاده قرار نمی‌گیرند، راه‌اندازی می‌شوند.

ب) انکوباتورهای دانشگاهی:

این نوع انکوباتورها به‌منظور تجاری کردن دانش فنی، فناوری و مالیکت معنوی ایجاد شده و از طریق فعالیت‌های پژوهشی دانشگاه‌ها به‌وجود آمده‌اند. انکوباتورهای دانشگاهی تسهیلاتی همچون آزمایشگاه‌ها، کتابخانه‌ها و همچنین تخصص و مشاوره دانشجویان و اعضای هیات علمی را به شرکت‌های نوپای عضو خود ارائه می‌کنند. بعضی از این انکوباتورها به طور مستقیم به‌وسیله دانشگاه‌ها حمایت می‌شوند، اما اغلب دارای شرکایی از دیگر سرمایه‌گذاران و نقش‌آفرینان دراین‌ زمینه هستند.

 

ج) انکوباتورهای مجازی:

انکوباتورهای مجازی فاقد جا یا مکان خاصی هستند و خدمات و تسهیلات دیگری غیر از فضای کاری را به شرکت‌های عضو خود عرضه می‌کنند. عمده‌ترین قسمت این گروه را انکوباتورهای اینترنتی تشکیل می‌دهند. این گروه موسوم به شتاب‌دهنده‌های تجاری دارای ویژگی‌های خاص خود هستند. ازجمله اینکه دوره فراوری تجاری آنها کوتاه‌تر، نتایج کار آنها به‌سادگی قابل سنجش و اندازه‌گیری نیست.

د) انکوباتورهای تجاری:

انکوباتورهای تجاری برنامه‌هایی هستند که برای تسریع توسعه‌ی موفقیت‌آمیز شرکت‌های کارآفرین از طریق یک‌سری منابع و خدمات پشتیبانی تجاری طراحی گردیده‌اند. انکوباتورها در ارائه خدمات، ساختار سازمانی و نوع ارباب‌رجوعی که به آن ارائه خدمات می‌نمایند، متفاوت می‌باشند.

انکوباتورها در گشایش شرکت‌های نوپا با پارک‌‌های فناوری تفاوت دارند. پارک‌های فناوری، به پروژه‌های مقیاس بزرگ که شامل همه‌چیز از شرکت، دولت یا آزمایش‌های دانشگاه تا شرکت‌های بسیار کوچک را می‌پوشاند، تمایل دارد. اکثر پارک‌های فناوری خدمات کمکی تجاری را که برنامه‌های انکوباتورهای تجاری ارائه می‌دهند را ندارند. اکثر پارک‌های فناوری، برنامه‌های انکوباتورها را می‌پوشانند.

شکل زیر مروری بر روند شکل‌گیری مراکز رشد تجاری در کشورهای مختلف در طول زمان است که نشان‌دهنده تغییرات واضحی با گذر زمان در مراکز رشد است.

 

نقطه آغاز رشد صنعتی از انگلستان است ولی سابقه‌ی آن به ۳۰ سال می‌رسد.دهه ۱۹۷۰ دوران شکل‌گیری مراکز رشد می‌باشد، مراکزی همچون شهرک‌های صنعتی، انجمن‌ها، کارگاه‌های آموزشی و آژانس‌ها، از رشد و توسعه‌ی شرکت‌‌ها حمایت می‌کردند. با مرور زمان مراکز رشد در اروپا با پیشروی و اصلاحات مداوم توسعه یافت و در دهه ۸۰ با پدیدار گشتن مراکز تجاری و پارک‌های علمی، آنها هم به جمع مراکز حمایت‌کننده ملحق شدند.  در اواخر دهه ۸۰ با توجه به عملکرد مراکز، کم‌کم ایده مراکز رشد پدیدار گشت. ولی اکنون حدود۴۰۰ مرکز در آمریکای شمالی درحال فعالیت هستند که ۶۵ درصد این مراکز عمری کم‌تر از ۵سال دارند. در کانادا اولین مرکز رشد در سال۱۹۸۰ دایر گردید و اکنون ۲۵ مرکز رشد درحال حاضر فعالیت می‌کنند.

امیر باقری

پژوهشگر حوزه کارآفرینی

در مورد شرکت­های تعاونی چه می­دانید؟(بخش اول)

در مورد شرکت­های تعاونی چه می­دانید؟(بخش اول)

 

آیا تابه‌حال به این فکر افتاده‌اید که کسب‌وکار خود را در غالب شرکت تعاونی ثبت و راه­اندازی كنيد؟ در مورد قوانین، اصول، ویژگی­ها، اهداف و شالوده شرکت تعاونی چه اطلاعاتي داريد؟ و اينكه اصولاً تعاون در گفتمان سازمانی چگونه تعریف می­شود؟

 

مقدمه:

همان‌طور كه می‌دانیم اصل 44 قانون اساسي جمهوري اسلامي ايران اقتصاد كشور را به سه بخش دولتي، خصوصي و تعاوني تقسيم كرده است. بخش تعاون با كاركردهايش می‌تواند براي قشر وسيعي از افراد، فرصت ايجاد كند و با بهره‌مندی آن‌ها از فعاليت اقتصادي، سهم آن‌ها را در توليد ملي افزايش دهد.

واژه تعاون:

واژه انساني و زيباي “تعاون در مفهوم عام به معناي همكاري، مساعدت، ياريگري، رعايت منافع جمعي و دستگيري از ديگران است. در زبان انگلیسی “واژه تعاون” را معادل cooperation تعريف می‌کنند، این واژه را اولین بار رابرت آون(R.Owen) در مقابل واژه رقابت(competition) به‌کاربرده است.

تعاونبه این مفهوم یکی از جنبه­های مهم زندگی اجتماعی است و چون با ذات و فطرت انسان‌ها سازگار می­باشد، از آغاز زندگی جمعی بشر کاربرد داشته است. ضرورت همکاری با دیگران برای مقابله با خطرات طبیعی مانند سیل، زلزله، طوفان، تهاجم جانوران وحشی و جنگ­های قبیله­ای به آغاز زندگی انسان‌ها برمی­گردد. با توسعه تمدن و گسترش شهرها نیاز به همکاری متقابل برای تأمین کمبودهای ناشی از پیچیدگی­های زندگی شهرنشینی، ضرورت توجه و به‌کارگیری سازوکارهای تعاونی پیش از پیش احساس گردید.

به معناي مشترك، همه رفتارهای اجتماعی همکارانه، نوعي “تعاون” است. یعنی انجام کارهایی که نیازمند همکاری دو نفر یا بیشتر ­باشد، خواه بازی با الاکلنگ یا بازی تنیس باشد، خواه کار کردن در یک گروه يا شرکت در یک گفت‌وگو و یا حتی داشتن یک رابطه اجتماعی باشد؛ در هر یک از موارد فوق‌الذکر نظام اجتماعی وجود دارد که در آن فعالیت­های هر عضو برای دستیابی به محصول نهایی هماهنگ می­شود.

مؤلف کتاب تعاون و اصول اولیه آن نيز، “تعاون” را طریقه­ای برای زندگی و فلسفه­ای برای حیات می­داند که مجموعه­ای از پوشش­ها و شیوه­های رفتاری را در برمی‌گیرد و درعین‌حال مجموعه­ای از اصول و مبانی برای راهنمایی زندگی فردی و اجتماعی انسان­هاست. لذا تعاون ترکیبی از خودیاری و کمک متقابل است که گرایش آن در جهت بناگذاری ارزش­های جهانی می‌باشد.

 

تاریخچه تعاون در جهان:

به‌طورکلی تاریخچه تعاون در جهان ازنظر اقتصادی به دو دوره تقسیم می­شود: دوره اول از آغاز زندگی اجتماعی انسان شروع می­شود و از قرن پانزدهم میلادی به‌تدریج تحول می­پذیرد تا این‌که به شکل کنونی درمی‌آید.

دوره دوم با انقلاب صنعتی و انقلاب فرانسه در قرن هیجدهم میلادی شروع می­شود. بنابراین دوره اول را “عصر تعاون اجتماعی” و دوره دوم را “اصل تعاون صنعتی یا عملی” می­نامند.

 

شکل‌گیری نهضت جهانی تعاون:

تعاون به مفهوم همکاری و مشارکت از جنبه­های بارز زندگی اجتماعی بشر به شمار می­رود. بر اساس شواهد تاریخی فعالیت­های تعاونی گونه، همواره بخش مهمی از زندگی جمعی انسان بوده است. افراد از طریق انواع همیاری در بسیاری از فعالیت­های اقتصادی و اجتماعی بر اساس قواعد موردتوافق با یکدیگر مشارکت و همکاری داشته­اند. حتی در جوامع ابتدایی حداقل از همکاری در زمینه­های دفاع در مقابل تعرض حیوانات و فعالیت­های مربوط به گردآوری خوراک مانند ماهیگیری و شکار وجود داشته است.

 

مفهوم خاص تعاون:

تعاون به مفهوم خاص آن به نوع مشخصی از کار کردن با یکدیگر اشاره دارد که از طریق تشکیل سازمان رسمی و به‌کارگیری روش­های مدیریتی خاص، دسترسی به اهداف مشترک را امکان­پذیر می­سازد.

 

تعاونی در یک نگاه:

يكي از صاحب‌نظران تعاون آسیا، تعاونی را این‌گونه تعریف کرده است: “مؤسسات تعاونی سازمان‌هایی هستند که در زمره انواع سازمان­های داوطلبانه یا غیردولتی قرار می­گیرند. تعاونی­ها سازمان­هایی مردمی هستند که توسط خود اعضا و اختیار کامل آن‌ها تشکیل و به روش صحیح و دموکراتیک منطبق با اصول بین‌المللی تعاون اداره می­شوند.”

اتحادیه بین‌المللی(I.C.A) در سی و یکمین کنگره خود که در سال 1995 در منچستر برگزار شد، “تعاونی” را این‌گونه تعریف کرده است: “تعاونی“، اجتماعی مستقل از اشخاصي است که به‌منظور تأمین نیازها و اهداف مشترک اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی خود، از طریق اداره و نظارت دموکراتیک مؤسسه با مالکیت جمعی، با همدیگر به نحو اختیاری توافق نموده­اند.

باکمی کنکاش در تعریف فوق، می­توانیم به کشف و استخراج مفاهیمی مبادرت نماییم که به‌طور روشن­ به بیان ویژگی­های مهم تعاونی می­پردازد. این مفاهیم عبارت‌اند از:

  1. اجتماع مستقل اشخاص: این بخش از تعریف روشن می­سازد که تعاونی، سازمانی جمعی است که با تشکل اشخاص به وجود می­آید. پس اولین شرط تشکیل تعاونی وجود اشخاص می­باشد. علاوه بر آن، تعاون شخصیتی مستقل است که به سایر سازمان­ها ازجمله دولت وابستگی ندارد.
  2. وجود هدف یا نیاز مشترک: فلسفه وجودی تعاون تأمین اهداف و نیازهای مشترک اعضا می­باشد. لذا تشکل تعاونی و استمرار فعالیت آن منوط به تلاش برای دستیابی به اهداف و رفع نیازهای مشترک اعضا می­باشد.
  3. اداره نظارت و دموکراتیک: این جزء از تعریف به شیوه مدیریت و اداره تعاونی اشاره دارد. در این زمینه نقش و وظیفه اعضا بااهمیت می­باشد و به‌موجب اصل هر عضو یک رأی، همه اعضا در مدیریت و نظارت تعاونی به شیوه دموکراتیک مشارکت می­نمایند.
  4. مالکیت جمعی: کلیه اعضا در تأمین سرمایه تعاونی مشارکت مالی دارند و به نسبت سهام خریداری‌شده در مالکیت تعاونی سهیم می­باشند. مالکیت تعاونی مشاع و به‌صورت جمعی می­باشد.
  5. عضویت اختیاری: تعاونی­ها سازمان­های داوطلبانه می­باشند که بااراده و توافق اعضا برای تأمین نیازهای مشترک تأسیس می­گردند. لذا هیچ‌کس را نمی­توان به‌اجبار به عضویت تعاونی وادار نمود. همچنین ادامه عضویت از اختیارات اعضا می­باشد و لغو آن تنها در چهارچوب مقررات مندرج در اساسنامه تعاونی امکان­پذیر می­باشد.

 

شرکت تعاونی:

قانون شرکت­های تعاونی ایران مصوب سال 1350، “شرکت­های تعاونی” را این‌گونه معرفی کرده است: “شرکت­ تعاونی” مرکب از اشخاص حقیقی یا حقوقی است که به‌منظور رفع نیازمندی­های مشترک و بهبود اقتصادی و اجتماعی شرکا از طریق خودیاری و کمک متقابل و همکاری آنان و تشویق به پس‌انداز طبق اصول مطرح در قانون، تشکیل می­شود.

يكي از استادهاي حقوق دانشگاه تهران بر اساس مواد مختلف قانون تعاون، “شرکت­ تعاونی” را این‌گونه تعریف نموده است: “شرکت­ تعاونی” شرکتی است که بین اشخاص حقیقی و حقوقی غیردولتی برای فعالیت در امر مربوط به تولید یا توزیع در جهت اهداف مطرح در قانون بخش تعاونی به‌منظور بهبود وضع اقتصادی و اجتماعی اعضا از طریق همکاری و تشریک‌مساعی آن‌ها با رعایت مقررات قانون، تشکیل می­شود.

 

شركت تعاوني به مفهوم امروزین:

تعاون به مفهوم امروزین آن‌که در قالب شرکت­ها و اتحادیه­های تعاونی و دارای اصول و قواعد مشخص و از پیش تدوین‌شده می‌باشند، از سابقه­ای حدود 150 سال برخوردار است. نخستین شرکت تعاونی در جهان تحت عنوان “شرکت منصفان راچدیل” در سال 1844 میلادی به همت 28 کارگر بافنده (27نفر مرد و 1 نفر زن) در شهر راچدیل ایالات لاکشایر انگلستان تأسیس شد.

“غروب یک روز بارانی و مه آلود در سال 1843 چند نفر از کارگران فقیر و درمانده کارخانه بافندگی شهر کوچک راچدیل در انگلستان در محفلی دوستانه که بیشتر جنبه شورایی داشت، گرد هم جمع شدند و ضمن گفتگو پیرامون مصائب و مشکلات خود در جستجوی راه‌حلی بودند که منجر به تشکیل شرکت تعاونی راچدیل در سال 1844 گردید. در آخر سال اول شرکت تعاونی راچدیل 74 عضو و بعد از 10 سال اعضا آن به 90 نفر و سرمایه شرکت به 7000 لیره رسید.

 

شرایط اقتصادی و اجتماعی پیدایش نهضت جهانی تعاون:

برای آشنایی با زمینه­های اقتصادی و اجتماعی پیدایش اولین شرکت تعاونی، به شرایط کشورهای اروپایی در اين زمينه در قرن نوزدهم به‌طور مختصر اشاره می­شود:

وقوع انقلاب صنعتی و گسترش بهره‌برداری از ماشین و سایر اختراعات علمی و فنی موجب تحولات و دگرگونی­های وسیع و شگرف در اوضاع اقتصادی و روابط اجتماعی کشورهای غرب اروپا گردید.

توسعه واحدهای صنعتی، جایگزینی نیروی ماشین به‌جای انسان، تعطیلی کارگاه­های خانگی، بیکاری و آوارگی صاحبان حرف و صنایع‌دستی، مهاجرت وسیع نیروی کار از روستاها و مزارع به شهرها و واحدهای صنعتی موجبات گسترش نابرابری اقتصادی و اجتماعی، گرانی قیمت مواد مصرفی و افزایش فقر، بیکاری و فلاکت طبقات کم‌درآمد را فراهم نمود.

شرایط بحرانی فوق، اندیشمندان و صاحب­نظران اقتصادی و اجتماعی را بر آن داشت تا نظرها و راه‌حل‌های اصلاحی برای بهبود وضعیت اقشار کم‌درآمد و سعادت آحاد جامعه ارائه نمایند. یکی از اندیشمندان انگليسي، بامطالعه وضع زندگی کارگران کارخانه­اش نظریه شرکت­های تعاونی را ارائه داد و برای تحقق آرمان­های نوآورانه خود به آمریکا رفت و دهکده تعاونی را ایجاد نمود. اما این اقدام وی که بر اساس اندیشه­های آرمان‌گرایانه و حتی خیالی وی تأسیس گردیده بود با موفقیت همراه نگردید و علیرغم تلاش‌های مستمر وي، دهکده تعاونی به تعطیلی انجامید. اما افکار و آرمان او از چنان جاذبه قوی برخوردار بود که منشأ شکل‌گیری نهضت تعاون در اغلب کشورهای غرب اروپا گردید. تعاونی راچدیل که از موفقیت­آمیزترین این تلاش­ها بود، حاصل تلاش 28 کارگر ساده اما روشنفکر بافندگی بود که با سرمایه اندک اما همت بلند خود پایه­گذار مبانی اساسی یک نهضت اقتصادی و اجتماعی در سطح جهان گردید.( اين مطلب ادامه دارد..)

 

بنفشه دین‌محمدی

پژوهشگر حوزه مدیریت تکنولوژی

 اثر کارآفرینی بر رشد اقتصادی

 اثر کارآفرینی بر رشد اقتصادی

 

رشد و توسعه اقتصادی به‌عنوان یکی از مهم‌ترین اهداف سیاست‌گذاران در تمام جوامع محسوب شده و پیوسته تلاش می‌شود تا عوامل مؤثر بر رشد و توسعه و راه‌های رفع موانع آن‌ها شناسایی شود؛ اما در دوران معاصر، رشد اقتصادی نه در برخورداری از منابع مالی فراوان یا منابع طبیعی خدادادی، بلکه درگرو داشتن افکاری پویا است. اقتصاد عصر حاضر هرچند از بازوی نیروی کار و سرمایه‌های مالی استفاده می‌برد، اما قدرت خود را از تفکر اشخاصی می‌گیرد که دست به آفرینش زده و سعی در دگرگونی شرایط دارند. منابع فیزیکی و دارایی‌های مشهود که در جایگاه دیروز یک بنگاه نقش اساسی داشتند، جای خود را به نوآوری، ابداع و خلق محصولات جدید داده‌اند. بزرگ‌ترین سرمایه‌های یک بنگاه اقتصادی، منابع انسانی یا نیروهای اهل فکر، یادگیرنده و خلاق هستند و این نیروها کسانی جز کارآفرینان نیستند. کارآفرینی و همچنین نوآوری منتج از خلاقیت به‌عنوان پیش‌فرض‌های رشد اقتصادی، نتایج مطلوب یک اقتصاد پویا را رقم می‌زنند. ویژگی بارز اقتصاد امروز تغییرات سریع است و کشورهایی می‌توانند در چنین اقتصادی موفق باشند که قابلیت تطبیق با این تغییرات را داشته باشند.

در ادبيات اقتصادى، دیدگاه‌های متفاوتى درباره كارآفرينى بيان شده است كه از سه مكتب فكرى اصلى نشأت می‌گیرد. مكتب اول، مكتب سنتى اتريش-آلمان است. در اين مكتب، مشاركت دو اقتصاددان با نام‌های تانن و شومپيتر بيش از همه مشاهده می‌شود. تانن در محاسبه سود حاصل از كارآفرينى در مدل نظرى خود، عوامل مخاطره و عدم اطمينان را وارد كرد. وى بازرگان را به‌عنوان فردى كه عايدى ثابتى دارد، در نظر نمی‌گرفت، بلكه به‌عنوان فردى می‌پنداشت كه به توانايى ابداعى خود اتكاء دارد. اين عامل بعدها به‌عنوان توانايى نوآورى در هسته نظريه شومپيتر قرار گرفت. شومپيتر نيز نظریه‌های بوهن- بائرك را با نظریه‌های منگر و وايزر كه هر دو عضو مكتب اتريشى بودند و نيز با نظریه‌های ماركس، وبر و والراس در هم آميخت و مفاهيم و برداشت‌های انديشمندان مذکور را در برداشت‌ها و قالب تفکر خود ادغام کرد.

مكتب دوم، مكتب اتريشى جديد است. كيرزنر و ميزس دو تن از اقتصاددانان اين مكتب هستند. به اعتقاد كيرزنر، كارآفرينى به معنى ايجاد هماهنگى و سازگارى متقابل بيشتر در عمليات بازار است. ميزس نيز كه بر اهميت كارآفرينى در اقتصاد بازار تأكيد داشت، معتقد بود كه كارآفرين به تغييرات در اطلاعات بازار، حساس است. در اين مكتب بر توانایی‌های كارآفرين در درك فرصت‌های سودآور تمركز می‌شود. فرصت‌های سودآور نيز در صورتى پيش می‌آید كه تناسبى بين قيمت محصول در بازار كالا و قيمت عوامل توليدكننده اين كالا در بازار عوامل توليد وجود نداشته باشد. كارآفرين قبل از ديگران متوجه اين عدم تناسب می‌شود و عاملى كه كارآفرين را از فرد واسطه‌گر متمايز می‌کند، اين است كه خريد نهاده، مقدم بر فروش محصول است. در زمان تصمیم‌گیری براى توليد محصول، قيمت محصول هنوز تعيين نشده است و كارآفرين حدس می‌زند كه قيمت محصولات در آينده باقیمت فعلى عوامل توليد مطابقت ندارد.

مكتب سوم، مكتب نئوكلاسيك است. نظريه نئوكلاسيك بيشتر بر مبناى اندیشه‌های مارشال شكل گرفته است. مارشال تفاوتى بين كارآفرينى و ساير کسب‌وکارها قائل نمی‌شود. در الگوى نئوكلاسيك، كارآفرينان نيز همانند ساير کسب‌وکارها در چارچوب الگوى رقابت كامل و تحت فروض آن فعاليت می‌کنند.

 

کارآفرینی به‌عنوان فرآیند شناسایی، ارزیابی و بهره‌برداری از فرصت‌ها در قالب راه‌اندازی و مدیریت کسب‌وکارهای جدید با هدف ارائه کالا یا خدمت جدید، نقش بسزایی در رشد اقتصادی ایفا می‌کند. به‌طوری‌که در بسیاری از کشورها بیش از نیمی از تولید ناخالص داخلی، اشتغال‌زایی، مشاغل جدید و نوآوری‌ها، دستاورد کارآفرینی و شرکت‌های کوچک و متوسط است. به عقیده بورنت، به‌منظور دستیابی به توسعه اقتصادی، یک کشور باید هم رشد اقتصادی و هم تغییرات بنیادی در ساختار اقتصاد را تجربه کند، در این راستا، کارآفرینان این دگرگونی‌ها را هماهنگ کرده و مجاری جدیدی برای فعالیت اقتصادی و اشتغال ایجاد می‌کنند. لذا امروزه توسعه کارآفرینی به یکی از اهداف اساسی تبدیل‌شده و به‌عنوان یکی کاربردی‌ترین و عملی‌ترین استراتژی‌ها برای مبارزه با بسیاری از مشکلات و مسائل جامعه مانند رکود، تورم، بیکاری، فقر و توسعه عدالت اجتماعی مطرح شده است.

کشورهای فقیرتر برای رشد اقتصادشان، از فعالیت کارآفرینی بی‌بهره بوده‌اند. چه‌بسا دلیل این امر، عدم حضور شرکت‌های در حد کفایت بزرگ در این کشورها باشد. چراکه بنگاه‌های بزرگ، در فرآیند حرکت از اقتصاد درحال‌توسعه به اقتصاد توسعه‌یافته، نقش مهمی را ایفا می‌کنند. آن‌ها از طریق گسترش صرفه‌های ناشی از مقیاس قادرند، کالاهایی با تکنولوژی متوسط تولید کنند. بسیاری از کارگران این قابلیت را دارند که با فعالیت در بنگاه‌های بزرگ، به‌وسیله آموزش حین کار، بهره‌وری بیشتری داشته باشند و از شرکت‌های بزرگ نیز بیاموزند. همچنین این امکان فراهم می‌شود تا در مجاورت بنگاه‌های بزرگ، بنگاه‌های کوچک‌تر رشد کنند.

در پایان باید گفت که ویژگی بارز اقتصاد امروز تغییرات سریع است، در چنین اقتصادی کشورهایی می‌توانند موفق باشند که قابلیت تطبیق با این تغییرات را داشته باشند. کشورهایی که در آن‌ها میزان فعالیت‌های کارآفرینانه بالاتر است به‌واسطه طبیعت کارآفرینی در تطبیق با تغییرات، قادرند تا در اقتصاد جهان موقعیت بهتری کسب کنند.

نویسنده: امیرآزادارمکی

پژوهشگر حوزه اقتصاد و کارآفرینی

سلسله گفتارهاي مديريت دانش و تجاری‌سازی

سلسله گفتارهاي مديريت دانش و تجاری‌سازی

بخش دوم: كارآفريني صنايع، انتقال تكنولوژي و تجاری‌سازی دانش

 

پژوهش‌های صورت گرفته در زمینه کارآفرینی، نشانگر ضعف صنايع كشور در پرداختن به مقوله كارآفريني از طريق تجاری‌سازی و عملیاتی ساختن انباشت دانش به وجود آمده از تجربيات، برای ایجاد درآمد و کسب منفعت اقتصادی براي صنايع می‌باشد. در این راستا يكي از اصلی‌ترین منابع ايجاد و دستيابي به دانش،  انتقال صحيح، كار و اثربخش تكنولوژي می‌باشد كه می‌تواند با مقوله بومی‌سازی فناوري ، اشاعه و توسعه آن در ساير صنايع همسان به كسب درآمد براي كشور منجر گردد.

اما با توجه به اينكه رشد سریع تکنولوژی‌ها و شکاف تکنولوژیک موجود بین کشورهای درحال‌توسعه يا كمتر توسعه‌یافته با کشورهای توسعه‌یافته موجب توجه ویژه صاحبان صنایع و مدیران بنگاه‌های اقتصادی به خرید و انتقال بهترین و جدیدترین تکنولوژی‌ها به داخل مرزهای کشور شده است. ولي صنایع بزرگ کشور ما باوجود تجربه چندین ساله خود در امر انتقال تکنولوژی هنوز نتوانسته‌اند در اين مقوله به‌صورت اثربخش و کارا عمل کنند.

بخش مهمی از این عدم موفقیت به دلیل عدم توجه جدی سازمان به دستيابي به دانش حاصل از انتقال تكنولوژي می‌باشد.

 

در سال‌های اخیر مدل‌های مختلفی در زمینه انتقال تکنولوژی مطرح‌شده و عوامل تأثیرگذار بر این فرآیند از جنبه‌های گوناگون مورد بررسی و تجزیه‌وتحلیل قرارگرفته است؛ اما هنوز در زمینه انتقال تکنولوژی و کارایی و اثربخشی انتقال باوجود تجربه چندین ساله صنایع کشور، پیشرفت قابل‌توجه و چشم‌گیری مشاهده نمی‌شود یا به‌عبارت‌دیگر آن‌طور که انتظار می‌رود صنايع کشور در انتقال تکنولوژی به شکل موفقیت‌آمیزی عمل‌نکرده‌اند.

 

ازآنجایی‌که عوامل حياتي موفقيت وجود دارند و خلق نمی‌شوند، ازاین‌رو بايد آن‌ها را شناسایی و كشف كرد. به‌منظور حرکت در جهت خوداتکایی تکنولوژیک، بایستی مشکلات و تنگناهای موجود در این زمینه مشخص گردند. سپس چگونگی ایجاد زمینه‌های لازم به‌منظور بومی کردن و توسعه تکنولوژی روشن شود. نتیجه نهایی این فرآیند برای گیرنده تکنولوژی، نباید چیزی جز توان به‌کارگیری، تکرار، بهبود و فروش مجدد تکنولوژی يا همان تجاری‌سازی فناوري باشد.

 

در رابطه با عناصر تکنولوژی شاید به‌جرات بتوان گفت که تنها چیزی که در بخش صنعت وارد می‌شود فقط سخت‌افزار (ماشین‌آلات ابزار و قطعات یدکی) بود و تلاش چندانی در توسعه دانش فني تکنولوژی‌های انتقالي صورت نگرفته است.

با توجه به اینکه کارکنان مشاغل علمی و فنی و تخصصی در بخش صنعت به‌ویژه متخصصان و کارشناسان علوم، وظیفه اصلی نوآوری و تغییر و ارتقاء تکنولوژی‌هاي تولید را به عهده‌دارند طبیعتاً برداشتن محدودیت‌های اين حوزه و كمك در جهت توسعه و بومی‌سازی اين فناوری‌ها، صنايع كشور را قادر به توسعه بنیان‌های تکنولوژی و جذب و توسعه تکنولوژی‌های انتقالی خواهد نمود.

صنايع كشور باوجود داشتن تجارب فراوان در امر انتقال تكنولوژي در اكتساب دانش فني موجود در تکنولوژی‌های انتقالي موفق نبوده و اين موضوع به‌عنوان يك عدم موفقيت در انتقال تكنولوژي محسوب می‌شود و بايستي براي انتقال كارا و اثربخش در كشور بايستي مقوله كارآفريني سازماني از طريق دستيابي به دانش فني و بومی‌سازی آن از مسير انتقال تكنولوژي توجه ویژه‌ای شود و توجه به كسب درآمد حاصل از نوآوري، بومی‌سازی و تجاری‌سازی دانش مسير توسعه صنعت و كشور خواهد بود.

 

نویسنده: سعید حاجی‌زاده / پژوهشگر و مدرس حوزه مدیریت

ایجاد بانک اطلاعاتی برای استارت‌آپ‌های ICT

ایجاد بانک اطلاعاتی برای استارت‌آپ‌های ICT

بانک اطلاعاتی استارت‌آپ‌های ICT با جمع آوری اطلاعات مربوط به بیش از یک هزار و ۲۰۰ کسب و کار موفق نوپا با حمایت ستاد توسعه فناوری های اقتصاد دیجیتال و هوشمندسازی ایجاد شد.
به نقل از ستاد توسعه فناوری‌های اقتصاد دیجیتال و هوشمندسازی معاونت علمی و فناوری ریاست جمهوری، یکی از اهداف این ستاد، فراهم کردن فرصتی برای توسعه و تنوع دادن به زیست‌بوم استارت‌آپی اقتصاد دیجیتال کشور است که این هدف که با راه‌اندازی بانک اطلاعاتی استارت‌آپی فراهم شده است.
این سایت با جمع‌آوری اطلاعات مربوط به بیش از یک هزار و ۲۰۰ استارت‌آپ فعال و موفق ایران و جهان در حوزه‌های مختلف سعی بر آن دارد برای مخاطبان و علاقمندان این حوزه‌ها الگوهای موفق کسب‌وکار را معرفی کند تا از این طریق، زمینه ایده‌پردازی برای رونق کسب‌وکارهای ایرانی فراهم شود.
ستاد توسعه فناوری‌های اقتصاد دیجیتال و هوشمندسازی معاونت علمی و فناوری ریاست جمهوری با حمایت از راه‌اندازی این بانک اطلاعاتی در تلاش است تا به هدف متنوع‌سازی زیست بوم استارت‌آپی دست یابد.
داده‌نماهای مرتبط با فناوری‌های اولویت‌دار ستاد توسعه فناوری‌های اقتصاد دیجیتال و هوشمندسازی از جمله بلاکچین، هوش مصنوعی، اینترنت اشیا، واقعیت گسترده (افزوده و مجازی)، شهر هوشمند، تولید هوشمند و خانه هوشمند در این سایت تجمیع و گردآوری شده است.
در این سایت حتی به موضوعات مختلف فعالیت استارت‌آپها از جمله مدیریت پسماند، مدیریت آلودگی هوا، مدیریت آب و خشکسالی، نوآوری اجتماعی، انرژی، گردشگری، سیمان و بتن، معدن، آموزش، بیمه، ورزش و سلامت جسمانی و کشاورزی و سلامت دیجیتال نیز پرداخته است.
در این بانک اطلاعاتی کاربران می‌توانند اطلاعات کامل استارت‌آپ ها را بر اساس موضوع فناوری، مخاطب و مدل درآمدی جستجو کنند. این بانک اطلاعاتی به صورت داینامیک و پویا اطلاعات آخرین و بهترین استارت‌آپ‌ها در هر یک از حوزه‌های مذکور را به صورت پیوسته و هفتگی به روزرسانی می‌کند.

برندی که شما نامیده می‌شوید؟ برند شخصی (قسمت اول)

برندی که شما نامیده می‌شوید؟

برند شخصی (قسمت اول)

 

در این شماره قصد داریم شمارا با مفهوم برند شخصی (Personal Branding) آشنا نماییم. برند شخصی  یعنی ” اینکه خودتان باشید، بهترین خود”. برند شخصی دانستن این موضوع است که چه چیز برای شما معتبر بوده، شمارا از همتایانتان متمایز ساخته، شمارا به مخاطبان هدفتان مرتبط کرده و آن‌ها را متقاعد می‌سازد، و سپس استفاده از آن برای دستیابی به اهدافتان و افزودن ارزش به کارفرمایتان می‌باشد. امروزه  برند سازی شخصی به مهارتی مهم برای بقا تبدیل‌شده است. زیرا هر فردی صرف‌نظر از سن، موقعیت یا کسب‌وکار، یک برند شخصی دارد. برند شخصی باید منعکس‌کننده هویت شخصی باشد اما مهم است که آن‌ها را از یکدیگر متمایز کنیم. هویت شخصی دربرگیرنده همه ویژگی‌های شخصیتی فرد اعم از مثبت و منفی می‌باشد. برند شخصی تمایل شما درباره نحوه ادراک دیگران از شمارا منعکس کرده و با برجسته ساختن آن ویژگی‌ها شکل داده می‌شود و بنابراین می‌تواند انتخابی آگاهانه باشد.  قدرت یک برند شخصی با سه مؤلفه تمایز(Distinctive)، مرتبط بودن(Relevant) و سازگاری(Consistent) مشخص می‌شود. برند شخصی به اینکه افراد تا چه اندازه می‌توانند توانایی‌ها و ویژگی‌های خود را به‌خوبی شناسایی کنند، ‌ بستگی دارد. هنگامی‌که فرد بزرگ‌ترین نقاط قوت خود را از دیگران متمایز کند، این تمایز او را به‌یادماندنی خواهد ساخت. برند شخصی باید معرف باورهای فرد بوده و آن‌ها را به سایرین منتقل کند، اما مرتبط بودن در یک برند شخصی مستلزم درک و اهمیت دادن به باور  سایر افراد نیز می‌باشد. مؤلفه سازگار بودن برای یک برند، به افرادی اشاره دارد که کارهایی را بارها و بارها به شیوه‌ای متمایز و مرتبط انجام می‌دهند، زمانی که برند شخصی سازگار باشد، افراد قادر به اعتماد به آن هستند چراکه به‌طور مداوم به شیوه‌ای خاص فعالیت و معاشرت می‌کنند. افراد می‌توانند بدانند که چه چیز از صاحب برند انتظار داشته باشند. درواقع برند شخصی سازگار به افراد امکان می‌دهد که تداعیات ذهنی و احساساتشان را درباره دیگران، صرف‌نظر از جایی که با برند مواجه شده‌اند، حفظ کنند.

هنگامی‌که فرد یک برند موفق را کشف و ایجاد کرده و آن را پرورش دهد، منافع بسیاری به دست خواهد آورد، که به شیوه‌های زیر دیده می‌شود: افزایش در معرض دید بودن ، ایجاد تمرکز مشخص بر حرفه یا کسب‌وکار فرد، بالا بردن درآمد فرد، افزایش پاداش او، رونق یافتن در طول رکودهای اقتصادی، توسعه یافتن به حوزه‌های جدیدی از کسب‌وکار، درنهایت دستیابی به اهداف، شناخت بهتر خود و افزایش اعتمادبه‌نفس.

یک برند شخصی موفق و قدرتمند، قدرت تأثیرگذاری بسیاری بر تصمیمات، خریدها و گرایش دیگران خواهد گذاشت: به‌عنوان‌مثال، هنگام اندیشیدن در مورد یک پروژه یا فرصت که در آن فرد یکی از بی‌شمار داوطلبان است، نام فرد یکی از نخستین نام‌هایی است که به ذهن می‌رسد (اعطای جایگاه ذهنی برتر). داشتن موقعیتی به‌عنوان یک متخصص در یک قلمرو، به معنی افزایش نفوذ و اعتبار تصمیمات می‌باشد. یک برند شخصی قدرتمند افراد را تشویق می‌کند که فرد را در رأس قرار دهند. اعتبار یک برند شخصی می‌تواند ناشی از دستاوردها، جایگاه دانش یا حتی سبک شخصی باشد، همین اعتبارها به اعمال فرد وزن بیشتری داده و در معرض دید بودن او را افزایش می‌دهد. توانایی مجذوب ساختن و ایجاد یک هاله شخصی که افراد درست را جذب می‌کند، یکی از قدرتمندترین نیروهای برند سازی شخصی است. یک برند شخصی که صداقت، دانش و هوش را منتقل کند، فروش را افزایش خواهد داد چراکه مشتری درک می‌کند که ارتباط با شخص، ارزش را افزایش می‌دهد. نام فرد بر روی یک پروژه یا محصول باعث می‌شود افراد آن را بشناسند و اعتبار و فرصت‌هایی را نیز در بر خواهد داشت. یک برند شخصی می‌تواند فرد را به‌عنوان بخشی از یک روش یا فناوری جذاب در کسب‌وکار قرار دهد. با ترکیب تمام موارد ذکرشده، یک برند شخصی می‌تواند موجب ترفیع فرد، افزایش فروش خدمات، یا افزایش ادراک از تخصص او شود به‌طوری‌که فرد بتواند پاداش بیشتری تقاضا کند. حال برای ایجاد برند شخصی در خود، ابتدا فهرستی از چشم‌انداز، رسالت و رؤیاهای خود تهیه نمایید. ارزش‌ها و تفاوت‌هایی که شمارا از سایرین متمایز و خاص می‌کند را در آن ذکر نمایید. سپس بیانیه برند شخصی خود را شامل بلندپروازی، اهداف برند، تخصص، ویژگی‌های خدمات برتر و قلمرو فردی خود را تعریف و تنظیم نمایید. در مرحله سوم، بایستی یک برنامه کاری منسجم و متعادل بر مبنای بلندپروازی شخصی خود تهیه نمایید که قابل مدیریت و قابل‌اندازه‌گیری باشد. در مرحله آخر بایستی برنامه برند شخصی خویش را اجرا و ترویج نمایید. برند شخصی شما باید به‌گونه‌ای اثربخش، ایجاد و حفظ گردد.

 

دکتر شیوا شعبانی

پژوهشگر و مدرس دانشگاه

همه چیز درباره اشراف زاده دنیای ایرپادها

همه چیز درباره اشراف زاده دنیای ایرپادها

سیزده سال پیش کسی نمی‌خواست یک شرکت ورشکسته سازنده باتری را بخرد؛ هیچ‌کس به جز «مایکل توجنر». توجنر آن زمان ۴۰ میلیون دلار برای این کار سرمایه گذاری کرد و حالا سرمایه اش در این شرکت به ۹/ ۱ میلیارد دلار رسیده است (البته به لطف اپل). در اتاق کنفرانسی خاکستری رنگ، واقع در حاشیه شهر نوردلینگن در آلمان، یک میلیاردر اتریشی به نام «مایکل توجنر» در حال بازی با یک باتری کوچک است. این باتری اندازه یک سکه است و در واقع یکی از عجایب دنیای تکنولوژی محسوب می‌شود. انرژی این باتری سکه‌ای کوچک، صدها برابر باتری‌های خانگی است که ده‌ها برابر بزرگ‌تر هستند. باتری کوچک سکه‌ای همچنین، تنها در ۱۵ دقیقه شارژ کامل می‌شود و در هر بار شارژ تا ۵ ساعت کار می‌کند. نسخه‌های اولیه این مدل باتری، در دوربین نیل آرمسترانگ هنگام انجام ماموریت صعود به ماه با آپولو ۱۱ وجود داشت. برخی از مدل‌های مدرن‌تر این باتری نیز در هدفون‌های ایرپاد پروی بی سیم و محبوب اپل استفاده شده است.

به گزارش پایگاه خبری اقتصادی معاصر، این باتری‌ها از لحاظ اقتصادی هم یک پدیده محسوب می‌شوند. آقای توجنر صاحب شرکت Varta است؛ شرکتی که این باتری‌ها را می‌سازد. توجنر در سال ۲۰۰۷ تنها با ۴۰ میلیون دلار شرکت وارتا را خریداری کرد. دو سال و نیم پیش این کارآفرین و سرمایه گذار، سهام شرکت وارتا را در بازار بورس فرانکفورت عرضه کرد و این شرکت حالا ارزشی معادل ۸/ ۲ میلیارد دلار دارد. بانک Commerzbank تخمین زده است که شرکت وارتا بیش از ۵۰ درصد از سهم بازار باتری هدفون‌های بی سیم پریمیوم را از آن خود دارد و همچنین به معاملات مارجین (روش به خصوصی از معامله در صنعت مارکتینگ) ۴۰ درصدی خود نیز می‌بالد. فروش ایرپاد پرو و مشارکت با شرکت‌هایی همچون سامسونگ، جابرا و سونی، درآمد شرکت وارتا را در سال مالی ۲۰۱۹ با افزایش ۳۴ درصدی، به رقم ۴۰۰ میلیون دلار رساند.

توجنر ۵۶ درصد سهام شرکت وارتا را در اختیار دارد و موفقیت‌های اخیر شرکت، این پدر ۵۴ ساله با شش فرزند را در لیست میلیاردرهای مجله فوربس قرار داده است. توجنر در این مورد می‌گوید:«با این میکروباتری‌ها، ما تبدیل به اولین و بی رقیب‌ترین فعال این حوزه شده‌ایم؛ صنعتی که هر سال به میزان ۵۰ تا ۶۰ درصد رشد دارد. طی ۱۰ سال تمام کاربران دستگاه‌های موبایل، ایرفون و هدفون خواهند داشت و به همین دلیل این صنعت، پتانسیل زیادی برای رشد دارد.»

تکه‌ای از وارتای بزرگ

شرکت وارتای توجنر، یکی از تکه‌های به جا مانده شرکت بزرگ‌تر آلمانی است که آن هم وارتا نام داشت و در سال ۱۸۸۷ تاسیس شد. شرکت وارتای مادر، یک شرکت سازنده مواد دارویی، شیمیایی، پلاستیک و همچنین باتری بود. بعد از پایان جنگ جهانی اول، میلیاردری به نام Herbert Werner Quandt- که یکی از سرشناس‌ترین سهامداران شرکت BMW بود- بیشتر سهام شرکت وارتا را خریداری کرد. تقریبا یک قرن بعد، دیگر خبری از کسب و کار حوزه دارویی و شیمیایی در کار نبود و بانکی آلمانی و همچنین وراث Quandt، این شرکت را قسمت قسمت به فروش رساندند. دو شرکت Rayovac و Johnson Controls، بخش اعظم حوزه باتری وارتا را از آن خود کردند و تنها قسمت کوچکی باقی مانده بود که مربوط به صنعت میکروباتری‌ها بود.

توجنر می‌گوید:« هیچ کس جرات نداشت این قسمت باقی مانده از شرکت بزرگ وارتا را بخرد و من تنها خواهان بودم. این شرکت را در حالی خریداری کردم که جریان نقدینگی منفی داشت. اما همه چیز قرار بود بهتر شود، چون با اپل قراردادی داشتیم. یعد از یک سال، یک باتری کوچک منفجر شد و ما به دلیل همین حادثه، قرارداد با اپل را از دست دادیم. شرکت هم تقریبا رو به نابودی می‌رفت. بانک پشتیبان، نگران بود و من هم از پس پرداخت هزینه‌های شرکت بر‌نمی‌آمدم.» انفجار باتری نانو اپل‌آی پاد، باعث شد شرکت وارتا سرمایه گذاری ۶۰ میلیون دلاری خود را روی باتری‌های لیتیوم پلیمری ملغی کند. توجنر و مدیر عامل وارتا- هربرت شین- روی باتری‌های لیتیوم-یونی تمرکز کردند که هزینه تولید ارزان‌تری داشت. تحقیقات شرکت روی افزایش قدرت این مدل باتری‌ها بیشتر شد. «اسوِن کواندت» که یکی از اعضای قدیمی هیات مدیره شرکت وارتا است، می‌گوید که خانواده‌اش، حراج شرکت را در سر داشتند اما توجنر توانست چنین شرکتی را به یک غول بزرگ در حوزه باتری سازی تبدیل کند.

برای یک فروشنده ساده که به توریست‌ها بستنی می‌فروخت، ورود به صنعت گسترده میکروباتری‌ها و قراردادهای جذاب سیلیکون ولی، رویایی بود که هرگز فکرش را هم نمی‌کرد روزی به واقعیت تبدیل شود. قصر ۱۴۰۰ اتاقه شونبران، ۳۰۰ سال بود که اقامتگاه تابستانی خانواده سرشناس هاپزبرگ بود و امروز یکی از معروف‌ترین مراکز توریستی شهر وین است. این مکان در واقع نقطه شروع دوران تجارت توجنر بود. در سال ۱۹۹۱، توجنر جوان در دانشگاه اقتصاد وین در دو رشته قانون و مدیریت تجاری تحصیل می‌کرد. در همین دوره، موفق شد مجوز راه اندازی یک دکه بستنی‌فروشی مقابل قصر شونبران را دریافت کند. توجنر جوان خیلی زود توانست با استفاده از سود دکه بستنی فروشی، کسب وکار جدیدی در زمینه فروش لوازم آشپزخانه راه بیندازد. توجنر می‌گوید:« حاشیه سود بستنیفروشی از میکروباتری‌ها بیشتر است. در واقع، همین بستنی فروشی بود که پایه و اساس کسب وکار من را شکل داد. من آن زمان ۲۳ یا ۲۴ ساله و پر شر و شور بودم. بیشتر سرمایه آن زمان خود را از همین راه بستنی فروشی و تعدادی وام بانکی کسب کردم. وام‌ها باعث شد تقریبا ورشکست شوم.» بعد از پایان دوره پی‌اچ‌دی در دو رشته قانون و مدیریت تجاری، توجنر کسب وکار خود را فروخت و اولین شرکت خود را با سرمایه خودش پایه گذاری کرد. توجنر، سهام شرکت قمار آنلاین Bwin، را با ارزش ۲۴۲ میلیون دلار در سال ۲۰۰۰ برای عرضه عمومی ارائه کرد. «مانفرد بادنر» یکی از شرکای توجنر و همچنین دوست صمیمی او، می‌گوید:« مایکل و پول، مثل موتزارت و موسیقی هستند. او عاشق پول است و با کسب هرچه بیشتر پول، بیشتر لذت می‌برد.» این دوست دوران دانشگاه توجنر، در ادامه می‌گوید:« توجنر به شدت روحیه رقابتی دارد و شراکت با او کار چندان راحتی نیست. افراد زیادی ممکن است سر راه توجنر بسوزند و خاکستر شوند.»

بازگشایی همه مشاغل در آینده نزدیک

بازگشایی همه مشاغل در آینده نزدیک

 

قاسم نوده‌فراهانی رئیس اتاق اصناف تهران اعلام کرد: در جلسه روز یکشنبه هیات دولت موضوع بازگشایی اصناف مورد بحث و تبادل نظر قرار گرفته است. نوده فراهانی ضمن اشاره به این موضوع که از تصمیمات نهایی جلسه دولت خبر ندارد، گفت: پیش‌بینی ما این است که با توجه به رایزنی‌ها و گفت‌وگو‌هایی که توسط اتاق اصناف با مقامات دولتی صورت گرفته بسیاری از مشاغلی که تاکنون نتوانسته‌اند کسب‌وکار خود را راه بیندازند، به زودی بازگشایی خواهند شد.

تأثیر بازی رهبران کسب‌وکار بر کل اکوسیستم

تأثیر بازی رهبران کسب‌وکار بر کل اکوسیستم

 

 

اکوسیستم زیستی شامل تمام ارگانیسم‌هایی می‌شود که در تعامل و تعادل با یکدیگر و فضای محیطی عمل می‌کنند. اکوسیستم کسب‌وکار نیز شامل  افراد، بنگاه‌های اقتصادی از صنایع مختلف، سازمان‌های دولتی، قانون‌گذاران و تمامی عواملی است که با آن کسب‌وکار سروکار دارند. گروه‌هایی مانند مشتریان، تأمین‌کنندگان، کانال‌های توزیع، قانون‌گذاران، بازار نیروی کاری و رسانه‌ها اجزای اصلی اکوسیستم یک  کسب‌وکارند.

اکوسیستم کسب‌وکار را می‌توان به محیط بازی تشبیه کرد و ارگانسیم های آن را به بازیگران بازی. در این اکوسیستم بازیگران دوبه‌دو باهم در تعامل هستند و در هر بازی می‌توانند از دو تا N استراتژی انتخاب کنند. در این مقاله قصد داریم تأثیر تعاملات رهبران کسب‌وکار در رشد یا زوال اکوسیستم را بررسی کنیم.

یک اکوسیستم در طول حیات خود شاهد تکرار تعاملات (بازی‌ها) بازیگران خود است و این تکرار بازی‌هاست که باعث رشد و تکامل یا نابودی و زوال اکوسیستم می‌شود؛ بنابراین بازی‌ها در محیط کسب کار از دسته بازی‌های تکراری (با تکرار محدود _ نامحدود) یا گاهی تکاملی دسته‌بندی می‌شوند.

بر اساس مدل تحلیل اکوسیستم، رهبران کسب‌وکار فارغ از سازمان مربوطه، به‌عنوان اجزایی از اکوسیستم محسوب می‌شوند و روابط و تعاملات آن‌ها با یکدیگر نیز مؤلفه‌هایی از ارتباطات تعادل ساز در کل اکوسیستم است. این الگوی جدید تصریح می‌کند که رهبران کسب‌وکار در هنگام سیاست­گذاری باید ایجاد ارزش برای تمامی اعضای مجموعه– و نه‌فقط مشتریان خود– را مدنظر قرار دهند.

تحلیل‌های قدیم مدیریت استراتژیک، سازمان را به‌مثابه موجودیتی متمایز از محیط کسب‌وکار فرض می‌کردند که تنها متأثر از آن است و از قابلیت هیچ‌گونه تأثیرگذاری بر آن برخوردار نیست. طبیعی است که با این پیش‌فرض، شرکت‌ها در هنگام تحلیل استراتژیک و فرایند تدوین راهبرد تنها به بیشینه‌سازی منفعت خود مخصوصاً در حوزه رقابت و باهدف افزایش رشد و سودآوری متمرکز می‌شوند، این رویکرد تا آنجا می‌تواند مقرون به‌فایده باشد که این راهبردها موجب بروز نارسایی در کل اکوسیستم نشود در غیر این صورت با برهم خوردن تعادل بهینه اکوسیستم، گردونه کاهش بازدهی و اثربخشی پس از متأثر کردن کل فضای اکوسیستم، تأثیر خود را بر همان ارگانیسم (شرکت) با استراتژی معیوب خواهد گذاشت.

در این صورت رهبران را بازیگران محیط بازی در نظر می‌گیریم و با توجه به ترجیحاتشان اجازه انتخاب هر استراتژی و بازی را در تعاملات خود با یکدیگر خواهند داشت. خروجی بازی‌ها نه‌تنها بر روی کسب‌وکار خود بازیگران بلکه درمجموع بر کل محیط بازی تأثیرگذار است. آن‌ها مجاز هستند در هر بازی 2 تا N استراتژی را اتخاذ کنند. انتخاب بازی‌های پایه برای بازیکنان بر اساس سلیقه نخواهد بود بلکه با توجه به ترجیحات خود و بازیکن حریف و همچنین شرایط محیطی حق انتخاب بازی رادارند. صرف‌نظر از نوع بازی و انتخاب استراتژی‌های بازیکنان می‌توانیم با بررسی تمام بازی‌های انجام‌شده در اکوسیستم کسب‌وکار بیان کنیم که اگر بازیگران فقط به سود و منفعت شخصی خود فکر نکنند و کل اکوسیستم را در نظر بگیرند با انتخاب درست و رسیدن به تعادل در هر بازی (حتی اگر بدترین نوع بازی را هم انتخاب کرده باشند) و حفظ تعادل، در تکرارهای بعدی به سمتی پیش خواهند رفت که باعث رشد و تکامل همکاری در تعاملات خودشان و درنهایت رشد و هم‌افزایی اکوسیستم شوند؛ اما اگر بر اساس خودخواهی و مدنظر قرار دادن سود و منفعت شخصی و برای از میدان به درکردن رقیب خود به سمت انتخاب استراتژی‌هایی پیش روند که منجر به انتخاب نقطه بحران بازی شود، در تکرار بازی به سمت زوال و نابودی خود و کل اکوسیستم پیش خواهند رفت. به‌بیان‌دیگر می‌توان گفت اجزای یک اکوسیستم سالم ویژگی‌ها و جنس متفاوت دارند اما تعاملاتی را با یکدیگر ایجاد می‌کنند که بر اساس آن‌ها تعادل اکوسیستم حفظ می‌شود. درباره  کسب‌وکار نیز همین‌گونه است در فضای کسب‌وکار سالم تمامی تعاملات حتی رقابت‌ها، موجب افزایش بازدهی کل صنعت می‌گردد که درنهایت منجر به بازدهی ملی می‌شود؛ اما اگر ارگانیسمی از یک اکوسیستم، معیوب عمل کند، نارسائی آن به سایر بخش‌ها نیز سرایت می‌کند و این چرخه معیوب ممکن است تا تخریب کل اکوسیستم پیش رود.

لذا؛ اکوسیستم کسب‌وکار مفهوم جدیدی است که سطح بالائی از همکاری، هم‌افزائی و مشارکت را در فضای اقتصادی و کسب‌وکار مدنظر قرار می‌دهد. در این مفهوم فضای کسب‌وکار مانند یک اکوسیستم در نظر گرفته می‌شود. هر یک از بازیگران، فعالان و حاضران در این اکوسیستم با بیشترین سطح مشارکت به ارائه بالاترین ارزش‌های موجود و قابل‌ارائه می‌پردازند فارغ از اینکه دیگران چه می‌کنند و فارغ از هرگونه رقابت مخرب یا رفتارهای فرسایشی. لازم به ذکر است باید محیطی فراهم شود که بازیگران به سمت بازی‌هایی بر پایه مشارکت، اعتماد و اطمینان پیش روند و تلاش کنند تا در درازمدت به نتیجه‌ای فراتر از نتایج شخصی خود دست یابند تا با داشتن یک اکوسیستم کسب‌وکار موفق به یک اقتصاد ملی پویا و بالنده دست‌یابیم.

 

نویسنده : زهرا فرهاد توسکی