چرا پیادهسازی برنامهریزی استراتژیک در آموزش عالی مهم است؟
چرا پیادهسازی برنامهریزی استراتژیک در آموزش عالی مهم است؟
عینک بدبینی به برنامهریزی استراتژیک را کنار بگذاریم
نویسنده: مهندس بهادر پارسیا
پژوهشگر حوزه معماری سازمان
همانطور که اصول و ارزشها به بنیانگذاران الهام میبخشد تا دانشگاهها را برای مشارکت در جامعه ایجاد کنند، اجرای یک برنامه استراتژیک مناسب نیز در یک موسسه آموزش عالی میبایست مورد اعتقاد و تعهد مطلق هر رئیس، مدیر، استاد، معلم و کارمند سازمان باشد. تنها با فرض این امر است که یک دانشگاه میتواند از طریق برنامهریزی استراتژیک به اهداف بیشتری دست یابد.
این روش مدیریت در حال حاضر یک روش گسترده در میان مؤسسات آموزش عالی خصوصی و دولتی در بسیاری از کشورها است؛ اما با وجود این، هنوز هم در مورد چگونگی پیادهسازی آن و چگونگی هماهنگی هر قسمت و واحد کاری دانشگاه تحت این چتر گسترده بهمنظور دستیابی به نتایج مطلوب، سؤالات و ابهامهای بسیاری وجود دارد.
این ابهامها معمولاً زمانی اتفاق میافتد که یک موسسه تصمیم به اجرای برنامه استراتژیک گرفته است، بدون آگاهی و اطمینان از اینکه چرا این کار را انجام میدهد. در وهله اول، باید در داخل موسسه شفافیت کاملی در مورد اهمیت این موضوع که چرا مدیریت یک دانشگاه باید از طریق سیستمی که در اصل برای شرکتهای سودگرا ایجادشده است، وجود داشته باشد.
هدف اساسی در هر سازمان برای رسیدن به اهداف، بهینهسازی تمام منابع موجود بهمنظور تأمین امنیت موسسه بهعنوان یک پروژه پایدار است. سپس، اعتبارسنجی دانشگاه بهعنوان یک هدف ضروری برای دستیابی به آن توسط هر دانشگاهی به نظر میرسد؛ زیرا یکی از متغیرهای اصلی در انتخاب دانشجویان است که کجا و در کدام دانشگاه تحصیل نمایند، در نظر گرفته میشود. همچنین یک مقیاس برای اندازهگیری کیفیت در مؤسسات آموزش عالی و یک ابزار برای رتبهبندی آنها با پارامترهای کیفیت است. در این زمینه، برنامهریزی استراتژیک یک ابزار ضروری و بسیار مفید است که جمعآوری دادهها، اندازهگیری فرآیند و دیگر جنبههایی که یک فرآیند اعتبارسنجی آموزش عالی نیاز دارد را تسهیل میکند.
هدف بنیادی دیگری که دانشگاهها بهعنوان یک هدف اساسی برای دستیابی به آن در نظر میگیرند چیزی است که فیونا هانتر، مشاور آموزش عالی و رئیس قبلی EAIE[1] (انجمن اروپایی آموزش بینالمللی) به شرح زیر توضیح میدهد: «برنامهریزی استراتژیک اغلب بهعنوان یک ابزار کلیدی برای یک رویکرد منطقیتر و سامانمند برای ایجاد تغییرات لازم برای بینالمللیسازی بیشتر در جهت بنیادی و عملیات روزانه پیشنهاد میشود.»
بااینحال، بسیاری از افراد در دانشگاهها نسبت به ارزش برنامهریزی استراتژیک در آموزش عالی بدبین هستند و اعتقاد دارند که این برنامهریزی با فرهنگها و سنتهای دانشگاهی متناسب نیست. درحالیکه میتوان استدلال کرد که وقتی یک مدل مناسب اتخاذ میشود، نهتنها با نیازها و رفتارهای خاص دانشگاهها همتراز میشود، بلکه این پتانسیل را دارد که چیزی که اغلب بالقوه است را به واقعیت تبدیل کند.
رئیس پیشین EAIE بر این باور است که اگر یک برنامه استراتژیک به دقت طراحی شود، فضایی برای اجرای مشترک اهداف ایجاد میکند و به چسبی تبدیل میشود که فرآیند بینالمللیسازی را در کنار هم نگه میدارد.
بهعبارتدیگر، میتواند برای تقویت فرهنگ و قادر ساختن دانشگاه جهت تبدیلشدن به موسسهای که میخواهد باشد، عمل کند.
همچنین شرکت Rand (یک سازمان تحقیقاتی برای چالشهای سیاست عمومی) تأکید میکند که برنامهریزی استراتژیک در آموزش عالی به حفظ ثبات در یک محیط بیثبات که بهطور مداوم در حال تغییر است با توجه به اینکه دانشگاهها اهداف بلندمدت دارند کمک میکند و بهصورت سازنده به افزایش رقابت یا تهدیدهای خارجی پاسخ میدهند. مجموعه پردیسها و دانشگاههای Rand Corp توضیح میدهد که اهداف متنوع و برجستهای دارند، بهعنوان مثال، آنها به دنبال افزایش اعتبار نهادی خود و یا تعامل کاملتر با جامعه هستند. بااینحال، مؤسسات آموزش عالی اغلب با چالشهای مهمی در دستیابی به این اهداف مواجه هستند. اجماع گستردهای وجود دارد مبنی بر اینکه برنامهریزی استراتژیک، اگر به درستی اجرا شود یک رویکرد نیرومند برای دستیابی به اهدافی مانند مثال ذکرشده به دانشگاهها ارائه میدهد. بهطور خاص، روشهای برنامهریزی استراتژیک میتوانند به هدایت مدیریت ارشد و همچنین توانمندسازی مدیران میانی کمک کنند، درحالیکه فعالیتهای روزمره خود را با اهداف گسترده موسسه همسو میکنند. برنامهریزی استراتژیک همچنین میتواند تصمیمگیری مبتنی بر داده را اجرا و ترویج کند و پایه و اساس اندازهگیری عملکرد را بنا کند که به مدیران اجازه میدهد تا بر روند پیشرفت نظارت و انحرافات از برنامه را شناسایی و آنها را اصلاح کنند و تصمیمات تخصیص منابع را مطابق با اهداف تعریفشده اتخاذ کنند.
با وجود این واقعیت که هر دانشگاهی به خودی خود یک جهان واحد است، برخی شیوههای اساسی وجود دارند که بهخوبی در جایی که اجرا شدهاند، کار کردهاند. با توجه به بررسی که در سال ۲۰۱۵ توسط انجمن برنامهریزی کالج و دانشگاه از مدیران آموزش عالی انجام شد، ایجاد آگاهی، ترکیب بازخورد، شناسایی افراد مناسب و ایجاد طرحی قابلیت اجرا داشته باشد، حوزههایی هستند که در فرآیند برنامهریزی خوب عمل میکنند.
بهعنوان ابزار برنامهریزی یا سیستم استراتژیک، برنامهریزی استراتژیک برای آموزش عالی نیاز به تلاش جمعی عظیمی از کل سازمان دارد تا مؤثر و موفق باشد. نتایج نشان میدهد که هرچند تلاشهای بسیاری در برنامهریزی و اجرای استراتژیک موردنیاز است، اما زمانی که به درستی و بهطور مؤثر اجرا شود، پیامدهای فوقالعادهای دارد که ارزش این تلاشها را داشته است.
[1] European Association of International Education