به عنوان یک کارآفرین از زندگی چه انتظاری دارید؟

به عنوان یک کارآفرین از زندگی چه انتظاری دارید؟

صحبت هایی در مورد یکی از مشهورترین مخترعان دنیای مدرن، توماس ادیسون وجود دارد. زمانی که از او پرسیدن: «آیا از به نتیجه نرسیدن راه های بیشماری که امتحان کرده است، شرمنده است؟»، او پاسخ داد: «من تجربه های زیادی کسب کردم، اکنون راه های زیادی را می‌شناسم که به شکست منتهی می شوند!». اگر یک نقل قول برای خلاصه کردن تمام تجربیات کارآفرینان وجود داشته باشد، قطعا همین نقل قول است!

به عنوان صاحب یک کسب و کار، ممکن است در مورد این موضوع فکر کنید که آیا تجربیات شما در چشم انداز کسب وکار، عادی است یا خیر؟ مثلا ممکن است بارها از خودتان بپرسید: «آیا کارآفرینان دیگر نیز مانند من، فراز و نشیب هایی را تجربه می کنند؟» ، در یک روی سکه، کارآفرین بودن به شما این قدرت را می دهد که سرنوشت خود را بسازید. از سوی دیگر این امر نیز غیر قابل انکار است که مردم عادی، فراز و نشیب هایی را که یک کارآفرین تجربه می کنند، کمتر درک و تجربه می کنند.

زندگی یک کارآفرین همانند به یک ترن هوایی است!

برای برخی از افراد، بیان این احتمال که صدها یا هزاران بار تلاش کردن برای چیزی ممکن است به شکست بیانجامد یکامر بسیار دلسرد کننده به نظر برسد. اما به عنوان کارآفرین، حقیقت این است که زندگی شما، احتمالا هر روز به این صورت خواهد بود! و البته حتی اگر حداقل برای چند ساعت در روز این احساس را نداشته باشید، مطمئنا باز هم مواقعی پیش خواهد آمد که دچار این احساس شوید.

یک لحظه ممکن است سوار بر موج یک محصول جدید و موفق باشید، یک دقیقه بعد پنج چالش آتشین، همزمان ظاهر می شود و شما را مجبور می کند که مسئولیت خاموش کردن همه آن ها را قبل از اینکه تمام کسب و کارتان را نابود کند، به عهده بگیرید! اگر فراز و نشیب های این ترن هوایی وحشی و رام نشدنی نباشد، زندگی یک کارآفرین بی معنی خواهد بود. پس این افت و خیزها امری طبیعی است. تصور شرایطی متفاوت از این، کاملا غیر واقعی است، به خصوص در چند سال اول شکل گیری کسب و کار.

منبع :  سایت www.forbes.com

زندگی نامه افراد موفق: «جیمز سینه گال» بازرگان‌ میلیاردر

زندگی نامه افراد موفق: «جیمز سینه گال» بازرگان‌ میلیاردر

جیمز سینه گال، بازرگان ‌میلیاردر و بازنشسته آمریکایی و از بنیان‌گذاران و مدیرعامل سابق شرکت کاستکو، یک فروشگاه زنجیره‌ای خرده‌فروشی بین‌المللی است. وی در اول ژانویه ۱۹۳۶ در یک خانواده کارگر کاتولیک در پیتسبورگ پنسیلوانیا به دنیا آمد و در ۱۹۵۹ از دانشگاه ایالتی سن دیگو فارغ‌التحصیل شد. سینه گال پس از آنکه در فدمارت از ۱۹۵۵ مشغول به کار شد، به علاقه خود به خرده‌فروشی پی برد و فرصت‌های برآمده از رشد سریع این خرده‌فروشی وی را به هیجان آورد. وی در آنجا تا سطوح عالی مدیریتی پیشرفت کرد و از ۱۹۷۷ تا ۱۹۷۹ در شرکت‌های Builders Emporium و پرایس پست‌های ارشد مدیریتی را بر عهده گرفت.

از ۱۹۷۹ تا ۱۹۸۳ وی با Sinegal/ Chamberlin and Associates همکاری داشت؛ یک کمپانی که در زمینه دلالی و نمایندگی فروش کالاهای غذایی و غیرغذایی فعالیت داشت و در نهایت همراه با خرده‌فروش سیاتلی جف براتمن کاستکو را بنیان نهاد. وی از ۱۹۸۳ تا زمان بازنشستگی در دسامبر ۲۰۱۱، به عنوان رئیس و مدیرعامل کاستکو فعالیت داشت. مشهور بود که وی هر سال به محلی سفر می‌کرد تا شخصا امر بازرسی را بر عهده داشته باشد. نوآوری‌های سینه گال، کاستکو را بدل به نخستین warehouse club: (فروشگاهى‌‌‌که‌‌‌ به ‌‌‌مشتریانى‌‌‌که‌‌‌ حق ‌‌‌اشتراک ‌‌‌سالیانه‌‌‌ خود را پرداخت ‌‌‌می‌‌‌کنند تخفیف ‌‌‌می‌‌‌دهد) کرد که شامل مواد غذایی تازه، کلینیک‌های مراقبت از چشم، داروخانه و پمپ بنزین می‌شد. سینه‌گال به دلیل سبک مدیریت خیرخواهانه خود شهرت داشت؛ بر این اساس او باور داشت هرگاه مدیریت با کارکنان رفتار خوب داشته باشد، آنان نیز با مشتریان رفتار خوب خواهند داشت.او در کاستکو کارکنان خود را در هر سطحی که کار می‌کردند، تحت حمایت‌های بیمه و مزایای عالی قرار می‌داد.  در ۱۹۹۳ که رقابت‌های فزاینده هم پرایس کلاب و هم کاستکو را تهدید می‌کرد، از سینه گال خواسته شد تا به یک ادغام جزئی تن در دهد. پس از آنکه درآمد پرایس به ۴۰‌درصد کاهش یافت، دو شرکت یاد شده وارد یک ادغام جزئی شدند. شرکت جدید با نام پرایس کاستکو سخت بر توسعه بین‌المللی متمرکز شد و شعباتی در مکزیکو، کره‌جنوبی و انگلستان دایر کرد. با این همه فروش همچنان پایین بود. رابرت پرایس و جیمز سینه گال در خصوص جهت‌گیری‌های شرکت و سیاست‌های بازیابی نظرات مختلفی داشتند تا اینکه در ۱۹۹۴ دو شرکت دوباره از هم جدا شدند. سینه گال در ۲۰۱۲ از مدیرعاملی کاستکو کناره‌گیری کرد.