رخداد «دوشنبه‌های استارت‌آپی» حوزه خودرو برگزار می شود

رخداد «دوشنبه‌های استارت‌آپی» حوزه خودرو برگزار می شود

بر این اساس استارت‌آپ‌ها و شرکت‌های دانش بنیان این حوزه که علاقمند به جذب سرمایه‌گذار هستند می‌توانند تا شنبه سوم آبان ماه تقاضای خود را از طریق صندوق نوآوری و شکوفایی اقدام کنند.
جذب استارت‌آپ یا طرح سرمایه‌پذیر حوزه خودرو از طریق این فراخوان امکانپذیر است و با توجه به ظرفیت محدود برای حضور، اولویت با کسانی است که زودتر اقدام کنند.

هوشمندسازي کسب‌وکار

هوشمندسازي کسب‌وکار

 

امروزه سازمان‌ها و کسب‌وکارهای مختلف با تغييراتي اساسي روبه‌رو هستند. رشد جهانی‌شدن، توسعه و پيشرفت فناوري، نفوذ رو به رشد فناوري در بخش‌های مختلف توليد و خدمات و نيز توليد حجم انبوه داده‌ها در فضاي کسب‌وکار و انقلاب دانشي را می‌توان ازجمله مهم‌ترین تحولات در فضاي کسب‌وکار، علم و فناوري برشمرد.

با همه اين مسائل و چالش‌ها و تحولات علمي و فناورانه، تصمیم‌گیری‌های به‌جا، به‌موقع و صحيح (بهنگام) نيازمند اطلاعات دقيق و بهنگام می‌باشد كه با حجم انبوه داده‌های توليدي در صنعت و فضاي کسب‌وکار اين مورد عملاً به‌صورت دستي و با روش‌های سنتي قابل‌اجرا نخواهد بود. بنابراين نياز است فعاليتي نظام‌مند و يكپارچه در جهت جمع‌آوری، تحليل، ارزيابي و تبادل اين اطلاعات صورت گيرد. مجموعه اين اقدامات در ادبيات مديريت کسب‌وکار، هوشمندي کسب‌وکار ناميده می‌شود.

هوشمندی کسب‌وکار يک چارچوب کاري شامل فرايندها، ابزار و فناوری‌های مختلف است که براي حرکت از داده به اطلاعات و از اطلاعات به دانش طراحی‌شده و موجب ايجاد ارزش‌افزوده براي سازمان می‌شود.

هوشمندی کسب‌وکار عبارت است از فعالیت‌های جمع‌آوری، تجزیه‌وتحلیل و به‌کارگیری اطلاعات مرتبط با کسب‌وکار سازمان به‌منظور پشتیبانی از فرایندهای تصمیم‌گیری و برنامه‌ریزی سازمانی كه منجر به ايجاد مزيت رقابتي براي سازمان شده و در عصر حاضر، بقاي سازمان‌ها درگرو اين مهم خواهد بود. چراکه شناسايي و تحليل فرصت‌ها و تهديدهاي کسب‌وکار و توجه به مسائل درون سازمان در فرايند تصمیم‌گیری به‌عنوان عاملي در جهت پشتيباني از تصميمات کسب‌وکار حائز اهميت می‌باشد. توجه به اين نكته كه هوشمندي فرايندي است مستمر و دائمي كه بايستي در جهت بهبود مستمر فعالیت‌های سازمان و دستيابي به اهداف استراتژيك سازمان، ايفاي نقش نمايد، مقوله‌ای است اساسي و كليدي كه بايد در شریان‌های اصلي يك کسب‌وکار و سازمان به‌عنوان تفكر غالب جريان داشته و تبديل به رويكرد و نگرش اجزاي سازمان شود تا منجر به ايجاد ارزش‌افزوده در فرايندهاي اصلي کسب‌وکار گردد. درواقع اين امر بايستي به‌عنوان هدف اصلي فرايند هوشمند سازي کسب‌وکار موردتوجه قرار گيرد.

اهميت هوشمند سازي کسب‌وکار در بهبود فرايندهاي تصمیم‌گیری و برنامه‌ریزی راهبردي در کسب‌وکار به شكلي است كه شرکت‌ها و سازمان‌های بزرگ كه با حجم انبوهی از داده‌ها سروکار دارند در پایگاه‌های داده، سیستم‌های توزیع‌شده و مکانه‌ای دیگر داده‌های خود را انبار می‌نمایند و این پایگاه‌های داده معمولاً با تراکنش‌های مختلفی درهم‌تنیده هستند، پایگاه‌های داده هراندازه هم که مفید و ضروری باشند، قادر به برقراري ارتباط و تحليل داده‌ها نيستند.

به‌وسیله هوشمندي کسب‌وکار، بخش عمده‌اي از اطلاعات مستقيماً و بدون دخالت انسان از سيستم‌هاي اطلاعاتي موجود دريافت خواهد شد و لذا دقت اطلاعات ارائه‌شده بسيار بالاتر از قبل خواهد بود (حذف عامل انساني). همچنين در مورد اطلاعات چند منبعي (اطلاعاتي كه داراي بيش از یک منبع است) مي‌توان مكانيزم‌هاي كشف مغايرت در سيستم، طراحي كرد تا با كشف علل مغايرت‌، صحت اطلاعات دريافتي بالاتر رود.

همچنين با پیاده‌سازی سیستم‌های نرم‌افزاری و فرايندها و ساختارهاي هوشمند سازي کسب‌وکار در سازمان‌ها انتقال، دريافت و سرعت دريافت گزارش‌ها و اطلاعات بسيار بالاتر خواهد رفت. اطلاعات مختلف با ابعاد مختلف از تمام بخش‌های مختلف سازمان به‌صورت جامع و يكپارچه در كنار هم قابل ضمن ارتقاي امنيت داده‌ها در دسترس قرار خواهد گرفت.

سازمان‌ها بايد بپذيرند كه داشتن اطلاعات بسیار زیاد معادل نداشتن اطلاعات است، زيرا افراد و سازمان‌ها را در انبوهي از اطلاعات غرق مي‌نمايد. هوشمندي در مديريت و كنترل داده‌ها يعني اينكه سیستم‌های اطلاعاتي سازمان به بررسي اطلاعات موجود و اطلاعات موردنیاز پرداخته و متناسب با شاخص‌هاي كليدي عملكرد سازمان از بين انبوه اطلاعات‌، مفيدترين اطلاعات براي تصميم‌گيري را در اختيار مديران سازمان قرار دهد.

هوشمند سازي کسب‌وکار امروزه می‌تواند از طريق حذف عوامل انساني در توليد اطلاعات در سازمان، هزينه‌هاي بسياري را صرفه‌جويي نمود و با به دست آوردن اطلاعات به‌موقع و مناسب، دقت و صحت تصميم‌گيري‌ها را افزايش داده و در سازمان ايجاد ارزش نمود.

سازمان‌های ايراني در شرايط كنوني با توجه به اختلاف هزینه‌ها و درآمدها بایستی به‌منظور کسب موفقيت در اجرای پروژه‌های هوشمندسازي کسب‌وکار خود ابتدا چالش‌هاي پيش‌رو جهت يکپارچه‌سازي اطلاعات را تقسیم‌بندی نموده و سپس معماري سازماني خود را به‌گونه‌ای طراحي نمايند تا با استفاده از دانش به‌دست‌آمده، مديران سازمان بتوانند تصميمات بهتری اتخاذ نمایند و با طرح برنامه‌های عملي براي سازمان، فعالیت‌های تجاري را به‌صورت مؤثرتري انجام دهند. چراکه هوشمندی کسب‌وکار تنها یک ابزار نیست بلکه معماری است در راستاي شناسايي، جمع‌آوری، پردازش و نتیجه‌گیری از داده‌ها به‌منظور كسب ارزش‌افزوده.

امروزه به‌کارگیری مفاهیمی چون هوشمندی کسب‌وکار به دلیل ایفای نقش در تصمیم‌گیری سازمانی و ارتقای بهره‌وری در صنایع مختلف بسیار موردتوجه است. سیستم هوشمندی کسب‌وکار موجب ارتقاء ارزشی اطلاعات در آغاز یک زنجیره اطلاعاتی می‌شود و با استفاده از فناوری‌های مختلف موجب جمع‌آوری و ساختارمند کردن داده‌ها و تبدیل آن‌ها به اطلاعات می‌شود.

بنگاه‌ها و کسب‌وکارهای ايراني با توجه به شرايط فعلي اقتصاد و کسب‌وکار و الزام در چابكي ارائه خدمات و همچنين محيط به‌شدت رقابتي براي بقا، چاره‌ای جز استفاده از داده‌ها و تبديل آن‌ها به خرد و دانش در هرم مديريت دانش ندارند.

نویسنده: سعید حاجی زاده / پژوهشگر و مدرس حوزه مدیریت

عوامل طبیعی یا غیر طبیعی: علم برنامه ریزی برای هر اختلال

عوامل طبیعی یا غیر طبیعی: علم برنامه ریزی برای هر اختلال

از طوفان‌ها و سیل‌ها تا زلزله و سونامی، جهان در حال افزایش شمار فزاینده‌ای از وقایع ناگوار آب و هوایی است. زلزله توحاکی، سونامی و سیل تایلند در سال 2011، نمونه‌ای از این است که یک رویداد ظاهراً محلی می‌تواند زنجیره‌های تأمین جهانی و درنهایت کل سازمان را به‌زانو درآورد.

اما فقط بلایای طبیعی نیست که زنجیره‌های تأمین باید با آن مبارزه کنند – کسب‌وکار نیز با تعداد زیادی از نیروهای متضاد غیرطبیعی، از عدم اطمینان سیاسی و مقررات جدید تا فن‌آوری‌های در حال رشد و چشم‌انداز فزاینده تهدیدهای سایبری روبرو است.

برنامه‌ریزی می‌تواند یک گلوله نقره‌ای در پاسخ به تهدیدات طبیعی و غیرطبیعی باشد. به نظر ساده می‌آید، همه ما آن را انجام می‌دهیم، گاهی حتی بدون فکر کردن در مورد آن؛ اما بخش‌هایی وجود دارد که بسیاری از شرکت‌ها اغلب آن را فراموش می‌کنند: تکنولوژی یکپارچه، داده‌های رایج، پروسه‌های مشترک و همکاری متقابل. این‌ها از پایه‌های یک استراتژی برنامه‌ریزی موفق می‌باشد.

هنگامی‌که سازمان‌ها این واقعیت را درمیابند و ارتباطات واقعی را در سراسر کسب‌وکار به دست می‌آورند، مزایای بالقوه آن بی‌پایان است؛ اما ما باید از رویکردهای سنتی فراتر برویم تا بتوانیم به‌طور مؤثر برای چالش‌های امروز برنامه‌ریزی کنیم.

 

کار براساس توافقات و اجماع نظر

شایع‌ترین فرایند برنامه‌ریزی در صنعت امروز و یکی از توصیه‌های بسیاری از متخصصان برجسته، فرایند اجماع است. گروه‌هایی مانند برنامه‌ریزی تقاضا، تیم‌های بازاریابی و فروش به‌صورت جزیره‌ای باقی می‌مانند و برنامه‌های خود را پیش از ایجاد یکپارچگی برای ایجاد یک طرح نهایی یا اجماع، ایجاد می‌کنند.

مشکل این رویکرد این است که اغلب منجر به پاسخگویی بی‌پشتوانه و بی‌منطق به نتایج نهایی می‌شود، زیرا بر اساس تعریف، هیچ نقش، دپارتمان یا واحد تجاری نمی‌تواند برای طرح نهایی 100٪ پاسخگو باشد. این فرآیند نیز ناکارآمد است: با ایجاد سه طرح که درنهایت تنها یک مورد به‌عنوان ورودی انتخاب می‌گردد، کسب‌وکار 75 درصد از نتیجه خروجی پیشنهادهای اولی واحدهای کسب‌وکار را نادیده می‌گیرد. علاوه بر این، پاسخگویی پروسه نیز آهسته صورت می‌گیرد، زیرا به‌منظور مدل‌سازی دقیق تأثیر رویدادهای غیرمنتظره، شما باید آن را از ابتدا تا انتها بازبینی کنید.

 

 

همکاری در برنامه‌ریزی

کسب‌وکارها شروع به درک این موضوع کرده‌اند که حفظ سازمان و زنجیره تأمین کار آسانی نیست. شرکت‌ها نیاز به همکاری در تیم‌ها و ارتباط تمامی قسمت‌های کسب‌وکار، از مالی و فروش تا بازاریابی و زنجیره تأمین را باهم دارند؛ زیرا زمانی که چیزی در یک قسمت تغییر می‌کند، در سراسر کسب‌وکار نوسان ایجاد می‌کند و شما باید بتوانید سریعاً به این تغییر پاسخ دهید.

برنامه‌ریزی مشترک به حل مشکلات به وجود آمده در یک استراتژی جامع از طریق ورودی‌های مختلف هر واحد برای داشتن یک برنامه واحد کمک می‌کند؛ یک رویکرد واقعاً پیوسته.

به‌عنوان‌مثال، با یک استراتژی مشترک، یک تیم ممکن است پیش‌بینی‌های اولیه را وارد کند، به دنبال آن یک تیم به افزایش رشد سازمانی کمک می‌کند و درنهایت یک تیم دیگر که برای ارتقاء ورودی ایجاد می‌کنند. این بدان معنی است که تنها یک طرح وجود دارد، اما سه تیم برای دستیابی به آن همکاری کرده‌اند. درنتیجه، تمام سه تیم می‌توانند به‌طور کامل برای صحت ورودی‌ها و مفروضات خود پاسخگو باشند، زیرا می‌توانیم سهم هر تیم در طرح را به‌طور جداگانه اندازه‌گیری کنیم.

علاوه بر کاهش 75 درصدی حجم کاری و افزایش زمان پاسخگویی، یک مزیت پنهان از برنامه‌ریزی مشارکتی این است که این فرآیند به‌ویژه برای ورودی‌های مبتنی بر رویداد که واقعاً اکسیر برنامه‌ریزی است، بسیار مناسب است.

 

حرکت فراتر از بودجه‌های سنتی: اجازه دادن به حوادث در پیشبرد پروسه

به‌طور سنتی، زمانی که سازمان‌ها برنامه‌های چندگانه را به‌عنوان بخشی از پروسه جامع ایجاد می‌کنند، این کار را در فرمت بودجه نیز انجام می‌دهند – چیزی شبیه به بودجه خانوار؛ اما با ورود پیش‌بینی‌ها (و بودجه‌ها) در این فرمت، شکایات مشترک زیادی وجود دارد. برای مثال: سلول‌های ورودی زیادی برای بررسی وجود دارد، در برنامه ریزش وجود دارد، جزئیات نادیده گرفته می‌شود، ایجاد تغییرات یا حرکت رویدادها آسان نیست و بسیاری از زمینه ها وجود ندارد.

اما اگر ما برنامه را به اجزا و رویدادهایی که برنامه براساس آن‌ها ساخته شده است بشکنیم، به‌جای وارد شدن و تجزیه‌وتحلیل صدها و هزاران  اطلاعات، سازمان‌ها می‌توانند رویدادهای کلیدی را که خروجی تولید می‌کنند ضبط کنند.

علاوه بر ایجاد یک پیشینه از سرفصل‌های برنامه کلی، برنامه‌ریزی رویدادها دارای مزایای دیگر ازجمله کاهش حجم کار، سرعت در اجرای مجدد برنامه با تغییر هریک از مفروضات، افزایش پاسخگویی و توانایی برای ارزیابی سناریوها و گزینه‌های مختلف در زمان واقعی می‌باشد. به‌این‌ترتیب، می‌توانید یک طرح زنده و پویا ایجاد کنید.

 

درنهایت، سازمان‌ها و زنجیره‌های تأمین که رویکرد مشارکتی و برنامه‌ریزی مبتنی بر رویداد را اتخاذ کرده‌اند نه‌تنها می‌توانند حجم کار تیم خود را کاهش دهند، بلکه تأثیر کار انجام‌شده و کارایی که می‌تواند انجام شود را افزایش دهد؛ و این نوع برنامه‌ریزی هیچ‌گاه به این اندازه برای توسعه کسب‌وکار حیاتی نبوده است چراکه اتفاقات طبیعی و غیرطبیعی غیرمنتظره ازهرجهت برای شرکت‌ها رخ می‌دهد. برنامه‌ریزی برای سخت کردن امور نیست بلکه در مورد کار کردن با یکدیگر و تسهیل کردن کارهاست. خواه شرکت‌ها تصمیم به استفاده از تغییر بگیرند و خواه از آن اجتناب کنند، مسئله اصلی این است که خودشان را برای هر چیزی که بر سر راهشان اتفاق میفتد، آماده کنند.

نویسنده: بهادر پارسیا / پژوهشگر حوزه مدیریت بازرگانی

نفوذ بلاک‌چین تا صنعت بازی‌های رایانه‌ای

نفوذ بلاک‌چین تا صنعت بازی‌های رایانه‌ای

اقتصاد دیجیتال در سال‌های اخیر و با تکیه بر راهکارهای فناوری نوین رو به توسعه است. در این میان بلاک‌چین‌ها محبوبیت زیادی پیدا کرده‌اند و به همین دلیل در بخش‌های مختلفی به‌کار گرفته می‌شوند. توسعه و طراحی بازی‌های ویدئویی حالا عرصه جدیدی است که قرار است بلاک‌چین‌ها آن را فتح کنند.
درحالی‌که رمزارزها یا ارزهای رمزنگاری‌شده همچنان درحال رقابت برای باز کردن جایی در دنیای ارزهای واقعی هستند، فناوری پشتیبان آن یعنی بلاک‌چین گام‌های گسترده‌ای در مسیر پذیرش جهانی برداشته است. این فناوری می‌تواند امکان انتقال مطمئن و معتبر داده‌ها و همچنین یک شبکه قابل ردیابی ناگسستنی را فراهم کند که این ویژگی‌ها تنها برای امور بانکی نیست. شرکت «KPMG»، غول خدمات مدیریتی، اعلام کرد که محبوبیت بلاک‌چین در طول سال گذشته، فراتر حد انتظار بوده و همین امر، فناوری یاد شده را به ابزاری واقعی و کارآمد در دنیای تجارت تبدیل کرده است. پژوهشگاه فضای مجازی اعلام کرد که هوآوی طی تحقیقی با همکاری پژوهشگاه اقتصادی آکسفورد، پیش‌بینی کرده است که اقتصاد دیجیتال، تا سال ۲۰۲۵، حدود ۳/ ۲۴ درصد از تولید ناخالص جهانی را تشکیل خواهد داد که در مجموع رقمی حدود ۲۳ تریلیون دلار محسوب می‌شود. بلاک‌چین در میان فناوری‌های نوظهور که منجر به این رشد می‌شوند، مهم‌ترین تاثیر را خواهد داشت.
درحالی‌که کاربرد برخی برنامه‌های بلاک‌چین، مانند اتصال اخیر شرکت‌های آی‌بی‌ام و ای‌تی‌آی‌ای در نروژ به این فناوری در راستای اطمینان از کیفیت غذاهای دریایی بهتر و ایمن‌تر و موفقیت پلت‌فرم حمل‌ونقل تریدلنسدر بندر اسپانیا که از این فناوری برای تسهیل عملیات حمل‌ونقل استفاده می‌کند، استفاده از آن در امور مالی، ردیابی و کنترل زنجیره تامین را شامل می‌شود، برنامه‌های دیگری نیز وجود دارند که با وجود اجرایی شدن از سوی بلاک‌چین کمتر مورد توجه قرار گرفته‌اند.

بلاک‌چین در صنعت بازی‌سازی

نفوذ بلاک‌چین، همزمان با آغاز روند توسعه اقتصاد دیجیتال، در حوزه صنعت بازی‌سازی رشد فزاینده‎ای یافته است. محبوبیت بازی‌های آنلاین چند نفره در ماه‌های اخیر به شدت افزایش یافته است، از سوی دیگر شیوع کرونا و تشدید محدودیت‌های رفت‌‌وآمد و در نتیجه، قرنطینه خانگی میلیون‌ها نفر نیز، بر سرعت رشد این نوع جدید از سرگرمی افزوده است. بازی‌های آنلاین مشهوری چون ورلد آف وارکرفت، فاینال فنتسی و الدر اسکرول آنلاین، زمینه به هم پیوستن جوامع گوناگون، ایجاد تیم‌ و کسب درآمدهای ارزی را برای بازیکنان در یک اکوسیستم مشترک فراهم می‌آورند. فناوری بلاک‌چین می‌تواند با هدف شبیه‌سازی خدمات مالی دنیای واقعی، در توسعه این سیستم‌های توکن‌محور نقش موثری داشته باشد.
شرکت بازی‌های ویدئویی بلاک‌چین هورایزن طی پروژه‌ای جدید به بازتعریف ایده مالکیت در دنیای نوظهور دفتر کل توزیع‌شده پرداخته است. شرکت یادشده در حال برنامه‌ریزی برای ایجاد تغییرات اساسی در بخش اقلام قابل معامله در بازی با استفاده از یک سیستم عامل اتریوم به نام آرکادیوم است. این پلت‌فرم بلاک‌چین‌محور، امکان مالکیت یک آیتم خاص را برای بازیکن تامین می‌کند و هنگام انجام معاملات بین بازیکنان، خرید و فروش اجناس را تسهیل می‌بخشد. این شرکت قصد دارد با ثبت نام بازیکنان در دفتر کل توزیع شده مرتبط با رمزارزها، ویژگی‌های ابتکاری و به دنبال آن تجربی بازی را ارتقا دهد.

بلاک‌چین در املاک و مستغلات

در سال ۱۸۶۲ دولت انگلستان برای پشتیبانی و محافظت از حقوق مالکیت، در سراسر انگلیس و ولز، اداره ثبت اچ‌ام‌لند را تاسیس کرد. این اداره تا امروز حدود ۲۵ میلیون پلاک ملکی را به ثبت رسانده است. اما درحال‌حاضر با روی کار آمدن و امکان بهره‌گیری از فناوری بلاک‌چین رویای فرآیندهای بدون کاغذبازی محقق شده است. به عقیده بسیاری از کارشناسان، ماموریت این اداره ثبت به پایان رسیده است. رقابت برای تبدیل شدن به سرآمدترین پلت‌فرم ثبت جهانی زمین بر اساس معیارهای سرعت، سادگی و رویکرد باز نسبت به داده‌ها، رسما آغاز شده است. امروزه دولت‌های بیشتری در حال اقدام برای استفاده از فناوری بلاک‌چین برای امور مربوط به ثبت و تامین سوابق هستند. اوکراین، گرجستان و سوئد از جمله کشورهایی هستند که همگی معاملات مستغلات، ثبت زمین و املاک را با استفاده از بلاک‌چین انجام می‌دهند. نشانه‌گذاری املاک و مستغلات تجاری موضوعی است که در زمان حاضر بسیار جدی‌تر از گذشته مورد بررسی قرار می‌گیرد. در این میان، معاملات مبتنی بر بلاک‌چین نیاز به‌واسطه‌ها را کاملا برطرف می‌کند. این ویژگی نشان می‌دهد که فناوری بلاک‌چین مناسب استفاده در بازارهای خصوصی مانند املاک و مستغلات است. زمین و ملک یکی از قدیمی‌ترین انواع سرمایه‌گذاری به شمار می‌رود، اما هزینه بالای ثبت و مشکلات مربوط به نقدینگی از بزرگ‌ترین موانع پیش روی سرمایه‌گذاران این حوزه محسوب می‌شود. بنابراین روش‌های نوین تایید و پرداخت از طریق ارائه مدل‌های جدید، کمک شایان توجهی به خریداران است.
از سوی دیگر، مقرون به صرفه نبودن خرید کل یک ملک نباید مانع ورود افراد به بازار املاک و مستغلات شود. مالکیت گسترده و فروش کسری املاک نیز بازار جهانی جدیدی را به وجود می‌آورد. همین امر، سبب شکل‌گیری موج راه‌اندازی شرکت‌های املاک و مستغلات مبتنی بر بلاک‌چین شده است که تمامی مسائل و چالش‌های پیش‌رو را با راه‌حل‌های نوآورانه حل می‌کنند.

بیت کوین و بلاک چین عواملی تأثیرگذار در مسیر آتی کارآفرینی
بلاک‌چین در صنعت خودرو

صنعت خودرو نیز می‌تواند از طریق این دفاتر دیجیتالی و فناوری مبتنی بر بلاک‌چین، سود و ارزش زیادی ایجاد کند. بر اساس گزارش آی‌بی‌ام، ۶۲ درصد از مدیران شرکت‌های بزرگ خودروسازی معتقدند که بلاک‌چین تا سال ۲۰۲۱ به نیرویی تاثیرگذار در بخش خودرو بدل خواهد شد. از سوی دیگر خودروسازان پیشرو درحال برنامه‌ریزی برای اجرای پروژه‌های مبتنی بر بلاک‌چین هستند. شرکت بی‌ام‌دبلیو قصد دارد از دفاتر کل توزیع شده، برای کمک به ردیابی مسیر تولید مواد اولیه و قطعات یدکی در سطح جهانی استفاده کند. این فناوری در حال ظهور، افق وسیع‌تری را در زنجیره‌های تامین بین‌المللی ایجاد و ردیابی و نظارت را به شکل محسوسی تسهیل می‌کند.
پیش از این عنوان شده بود که بلاک‌چین نقش بسیار مهمی را در آینده زنجیره تامین مواد غذایی ایفا خواهد کرد. پیش‌بینی‌ها حاکی از آن است که این فناوری تا سال ۲۰۲۳، قابلیت ردیابی حداقل ۱۰ درصد از محصولات تولیدی صنایع غذایی جهان را خواهد یافت.

مديريت دانش و تجربيات، راهکار مقابله با كرونا

مديريت دانش و تجربيات، راهکار مقابله با كرونا

مدیریت دانش، تکرار تجربه‌های موفق

 

حاضریم تجربیات خود را در مقابله با کرونا در اختیار دیگران بگذاریم

اين جمله‌ای بود كه در رسانه‌ها به نقل از سخنگوی وزارت خارجه چین و آمادگي ايشان برای به اشتراک گذاشتن تجربیات این کشور در مقابله با کرونا شنيدم.

از روزهای آغازین شیوع کرونا ویروس جدید و موفقیت‌های كادر پزشكي در سرتاسر دنيا درروند درمان بيماران و نياز به بهره‌گیری از تجربه‌های موفق موجود در کنترل اين بیماری‌ همه‌گیر اشتراک‌گذاری به هنگام درس‌آموخته‌‌ها، یافته‌ها و تجربه‌های مدیریتی و تخصصی کادر بهداشت و درمان به‌منظور تکرار تجربه‌های موفق در سایر نقاط جهان چه حوزه درمان و چه در حوزه‌های مديريت بحران و مقابله با آن به‌منظور پیش‌گیری از تکرار خطاهای احتمالی در حین دوره بحران COVID-19 را شاهد بوديم و چه خوب كه بازهم دليلي بر دلیل‌های قبلي اساتيد و صاحبان سخن در عرصه مديريت دانش به جهانيان و مهم‌تر از آن براي مديران ايراني روشن شد.

 

  • مدیریت دانش، تکرار تجربه‌های موفق

امروزه با گسترش بحران كرونا نقش و كاركرد مديريت دانش به‌عنوان يك راهبرد ضروري و آینده‌نگر در جهت مديريت و كنترل بحران كرونا و حفظ بقا بشر و همچنين بهبود عملكرد فردي افراد و نيز سیاست‌گذاران و مديران اين بحران در مقياس سازماني بیش‌ازپیش ضروري به نظر می‌رسد.

ضرورت و اهميت كاربرد مديريت دانش در مديريت اين بحران در حوزه‌های بهداشت و درمان و مديريت بحران و همچنين نقش آن در انتقال تجربيات درمان بسيار حياتي می‌باشد. مديريت دانش به‌عنوان يكي از ابزارهاي جالب و مهم در اين شرايط مطرح‌شده، به‌طوری‌که در ابتداي اين مقاله به نقل از يك سياستمدار چيني (كه شايد تعريف دقيق و علمي از مديريت دانش نداشته است) مطرح‌شده كه حاضر است دانش و تجربيات كشورش را در مديريت بحران كرونا در اختيار ساير كشورها قرار دهد. اين نشان از دامنه و كاربرد گسترده مديريت دانش به‌عنوان حوزه‌ای میان‌رشته‌ای جاي در همه حوزه‌های مديريتي است.

مديريت دانش مفهوم جديدي نيست شايد بسياري از ما دانش را مديريت كرده باشیم بدون اينكه کوچک‌ترین دركي نسبت به آن داشته باشيم؛ اما انتظام بخشی به اين فعالیت‌ها و داشتن طرح و برنامه براي اجراي آن موضوع جديدي است كه در اواخر قرن بيستم موردتوجه قرار گرفت.

مديريت دانش به‌عنوان رهيافتي جديد و باارزش در كنار ساير راهبردهاي تجاري و رقابتي است، بدين منظور سازمان‌ها به فكر پیاده‌سازی برنامه‌هاي مديريت دانش شدند تا از مزاياي بالقوه آن بهره ببرند. آن‌ها ابتدا داده‌هاي خام را تجزیه‌وتحلیل می‌نمایند سپس آن‌ها را به اطلاعات معنادار سازماني تبديل و سپس اين اطلاعات معنادار سازماني را به دانش مفيد مبدل مي‌سازند. سرانجام دانش سازماني را به موفقيت‌هاي کسب‌وکار تبديل مي‌كنند و با به‌كارگيري آن‌ها مزيت رقابتي، رشد پايدار و افزايش منابع را ايجاد می‌كنند. در راستاي رسيدن به مزيت رقابتي پايدار توجه به دانش موجود، چگونگي استفاده مؤثر از آن و ايجاد ساختاري براي استفاده از مطالعات و دانش جديد امري مهم و حياتي شمرده مي‌شود كه سازمان‌ها بايد توجه ویژه‌ای به آن داشته باشند.

مديريت دانش در اين شرايط با فراهم‌سازی بسترهاي ساده براي متخصصان و مدیران فعال در حوزه مهار کرونا ویروس،‌ می‌تواند یافته‌ها و تجربيات دانشمندان، مديران و كادر بهداشت و درمان را در چارچوب‌های ساده‌ و كاربردي به اشتراک گذاشته و هزینه‌های اين بحران را براي دنيا بيش از سنگین‌تر نكند.

در حوزه ارزيابي و تائید دانش حاصله از انباشت تجربيات می‌توان یافته‌های تجربي و دانشي را براي تائید نهايي توسط خبرگان اين حوزه مورد آزمون قرار داده و پس از بررسی و بازبینی اساتید صاحب‌تجربه در صورت تأیید در اختیار متخصصان و كادر درماني و اجرايي در سراسر جهان قرارداد.

 

  • شبکه‌های اجتماعی ابزار مدیریت دانش

 

به‌طوری‌که امروز پيامي از سامانه تلگرام برايم ارسال‌شده با اين عنوان كه “به مؤسسات بهداشتي كمك می‌کنیم تا با کانال‌های تائید شده، اطلاعات و اخبار دقيق در مورد شيوع ويروس كرونا را در اختيار كاربران قرار دهند.”

درواقع در اين پيام گفته‌شده بود كه کانال‌های تلگرام ابزاری قدرتمند برای پخش پیام‌های شما برای مخاطبان نامحدود است كه از سال 2015 مورداستفاده سازمان‌ها و مؤسسات قرارگرفته است و اخيراً به جهت محبوبيت اين سيستم اطلاع‌رسانی كشورهايي همچون هند، مالزي و بسياري كشورهاي ديگر در مواجهه با ويروس كرونا و نشر اطلاعات و یافته‌ها و تجربيات كادر بهداشت و درمان خود از اين سيستم به‌عنوان يك بستر اشتراک‌گذاری تجربيات و دانش استفاده می‌کنند و حتي هر سازمان و كشوري می‌تواند با تماس با اين سيستم يك نشان تائید براي کانال‌های ارتباطي خود از طريق ربات‌های تلگرام دريافت كند.

جالب‌تر از همه اينكه تلگرام هم به تمجيد از مديريت دانش و تجربيات مورد تائید پرداخته و اطلاعات را قدرتمندترین سلاح در مبارزه با سلامتی جهانی تا دستیابی به واکسن كرونا معرفي كرده است؛ و اين مهم را با راه‌اندازی کانال‌های رسمي براي انجام‌وظیفه و مسئوليت اجتماعي خود دانسته و با به‌روزرسانی اين کانال‌ها سعي در انتشار دانش و اطلاعات مورد تائید در مورد ویروس می‌باشد.

و در راستاي نشر اخبار رسمی در مورد Novel Corona virus چند نمونه از کانال‌های تلگرام تأییدشده از وزارتخانه‌های بهداشت و درمان در سراسر جهان همچون هند، قزاقستان، مالزي، عربستان سعودي، سنگاپور، اسپانيا، اكراين، ازبكستان و ساير كشورها را كه با اين سيستم ارتباط پیداکرده‌اند را نيز معرفي كرده است.

و این‌ها همگي يكي از كاركردهاي مديريت دانش در شرايط بحران براي نجات بشر می‌باشد.

 

نویسنده: سعيد حاجی‌زاده دكتري مديريت فنّاوری (سیاست‌های تحقيق و توسعه)

مدرس دانشگاه و مشاور حوزه مديريت و فناوري

تنوع سبد استارتاپ‌های فعال حوزه اقتصاد دیجیتال

تنوع سبد استارتاپ‌های فعال حوزه اقتصاد دیجیتال

تنوع سبد استارتاپ‌های فعال حوزه اقتصاد دیجتیال، هم پای فعالان فناور را به این عرصه باز می‌کند و هم مسیر توسعه این اقتصاد را تسهیل. این هدف مهم هم با در نظر گرفتن رویکردهای نیازمحور و مساله محور ستاد توسعه فناوری‌های اقتصاد دیجیتال و هوشمندسازی معاونت علمی و فناوری ریاست جمهوری محقق می‌شود.
قتصاد دیجیتال در کشور هنوز سهم خود را از سبد اقتصادی به خوبی برنداشته است. به گفته آمارها مجموع اندازه اقتصاد دیجیتال کشور در حال حاضر ۶.۵ درصد است. این در حالی است که ایران با داشتن جمعیتی بیش از 80 میلیون نفر و متخصصان و سرآمدان علمی خوب، مستعد یک جهش بزرگ در حوزه اقتصاد دیجیتال است.
اما این کار تنها از یک گذرگاه شناخته شده می‌گذرد. مسیری که توسط جوانان و متخصصان کشور هموار شده است. زیست بوم فناوری و نوآوری که قرار است ظرفیت‌های ناشناخته علمی کشور را به صنایع معرفی کند. کاری که دیر شروع شد اما روند خوبی دارد.
رسیدن به هدف توسعه اقتصاد دیجیتال به زیرساخت‌های نیاز دارد. از جمله آن می‌توان به افزایش دسترسی مردم به اینترنت اشاره کرد. اتفاقی که در دولت دوازدهم محقق شد و امروز ۷۰ میلیون ایرانی به این ابزار توسعه‌ دسترسی دارند.
همه هستند
ستاد توسعه اقتصاد دیجیتال و هوشمندسازی معاونت علمی و فناوری ریاست جمهوری هم با تکیه بر همین زیرساخت‌ها و با همکاری متخصصان و سرآمدان علمی و نهادهای مرتبط در تلاش است تا با متنوع کردن بازیگران و استارتاپ‌های موثر در حوزه اقتصاد دیجیتال این عرصه فناورانه را گسترده‌تر کند. اتفاقی که ارزش افزوده بالایی برای کشور دارد.
بالا بردن تعداد شتاب‌دهنده‌ها، استارتاپ‌ها، شرکت‌های دانش‌بنیان، آزمایشگاه‌های زنده و کمک گرفتن از ظرفیت‌های دولتی از جمله مواردی است که در این طرح مدنظر است. قرار است همه این بازیگران در کنار هم و با هم‌افزایی توانمندی‌های خود به حرکت این حوزه فناورانه در کشور شتاب دهند.

حباب بورس بترکد خطرناک است!

حباب بورس بترکد خطرناک است!

 

یحیی آل اسحاق وزیر اسبق بازرگانی با موضوع «افزایش نرخ سود سپرده برای کنترل تورم» با بیان اینکه بین حجم نقدینگی و تورم رابطه مستقیم است مشروط به اینکه مقدار تولید ناخالص داخلی همراه با نقدینگی رشد نکند، به طرح این موضوع پرداخت که برای کنترل تورم یک راه حل این است که از دسترس عمومی خارج شود و به جای فریز شدن به سمت تولید هدایت شود.
وی افزود: یکی از راهکارها برای نقدینگی این است که سود سپرده را بالا ببریم تا در نظام بانکی پول‌ها گذاشته شود. اما جای سوال است که آیا درصدهایی که برای افزایش سود سپرده بانکی مطرح می‌شود می‌تواند معضلات را حل کند.

*نقض غرضی در بانک‌ها

آل اسحاق با گلایه‌ای از بانک‌ها گفت: بانک‌ها سپرده‌ها را جذب می‌کنند در مقابل تسهیلاتی که می‌دهند هزینه‌های خودشان را به روی آن می‌کشند. اگر سپرده زیاد شود و نرخ تسهیلات بالا برود یک نقض غرض است مگر اینکه بین این‌ها یک تعادل ایجاد شود.
وی سپس با اشاره به اینکه حجم نقدینگی کشور با این روند به سه هزار میلیارد تومان می‌رسد گفت: تورم هم داریم، بانک مرکزی هم گرفتاری‌هایی دارد. این نقدینگی به سمت ارز، مسکن و… می‌رود بانک مرکزی می‌خواهد سیاستگذاری کند این تغییر نرخ سود سپرده ممکن است یک قرص مسکن کوچک باشد.

*افزایش نرخ سود بانکی فایده‌ای ندارد

این فعال اقتصادی گفت: بخش تولید و تعادل اقتصادی که مسائل متعددی دارد باید مسائلش حل شود. این افزایش نرخ سود سپرده نقش جدی ندارد، چون بازارهای دیگر خیلی جذاب هستند البته آن‌ها هم خطرناکند، اگر حباب بازار بترکد خطرناک می‌شود.
وی در بخش دیگری تنها خطر افزایش نرخ سود سپرده‌های بانکی را افزایش نرخ تسهیلات عنوان کرد.
وزیر اسبق بازرگانی همچنین با بیان اینکه در نگاه اولیه بورس خیلی خوب است عنوان کرد: نقدینگی به بورس برود و در بخش تولید هزینه شود. [اشاره به اینکه زمانی هدایت نقدینگی به بورس خوب است که پول‌ها در بخش تولید هزینه شود. ]

*بورس ابزاری برای خلق پول

در بخش دیگری آل اسحاق تأکید کرد: پول‌هایی که در بورس حاصل می‌شود به ابزاری برای خلق پول جدید مبدل شده است. در اینجا یک حجم نقدینگی در بورس سامان پیدا می‌کند و این یک خطر است.
آل اسحاق این شیوه از خلق پول در بورس را به مشکلاتی که در نظام بانکی و موسسات پولی و اعتباری ایجاد شد، تشبیه کرد. [اشاره به موسسات مالی و اعتباری که خلق پول کردند و مطالبات طلبکاران را پرداخت نکردند و خسارت آن بر کشور تحمیل شد]

*حباب بورس و خطرات ناشی از آن

در بخش دیگری آل اسحاق گفت: اگر دولت سهام شرکت‌ها را عرضه نکند و بورس هم نقدینگی را به سمت تولید نفرستد، یک حجم از نقدینگی در بورس خواهد چرخید. این حباب بورس اگر بترکد با جمعیت میلیونی سهامداران که به بورس آمده‌اند خطرناک است.
وزیر اسبق بازرگانی در پایان گفت: نمی‌تواند اقتصاد را با دیدگاه انتزاعی دید، نمی‌شود اقتصاد را از یک زاویه دید!

عوامل طبیعی یا غیر طبیعی: علم برنامه ریزی برای هر اختلال

عوامل طبیعی یا غیر طبیعی: علم برنامه ریزی برای هر اختلال

از طوفان‌ها و سیل‌ها تا زلزله و سونامی، جهان در حال افزایش شمار فزاینده‌ای از وقایع ناگوار آب و هوایی است. زلزله توحاکی، سونامی و سیل تایلند در سال 2011، نمونه‌ای از این است که یک رویداد ظاهراً محلی می‌تواند زنجیره‌های تأمین جهانی و درنهایت کل سازمان را به‌زانو درآورد.

اما فقط بلایای طبیعی نیست که زنجیره‌های تأمین باید با آن مبارزه کنند – کسب‌وکار نیز با تعداد زیادی از نیروهای متضاد غیرطبیعی، از عدم اطمینان سیاسی و مقررات جدید تا فن‌آوری‌های در حال رشد و چشم‌انداز فزاینده تهدیدهای سایبری روبرو است.

برنامه‌ریزی می‌تواند یک گلوله نقره‌ای در پاسخ به تهدیدات طبیعی و غیرطبیعی باشد. به نظر ساده می‌آید، همه ما آن را انجام می‌دهیم، گاهی حتی بدون فکر کردن در مورد آن؛ اما بخش‌هایی وجود دارد که بسیاری از شرکت‌ها اغلب آن را فراموش می‌کنند: تکنولوژی یکپارچه، داده‌های رایج، پروسه‌های مشترک و همکاری متقابل. این‌ها از پایه‌های یک استراتژی برنامه‌ریزی موفق می‌باشد.

هنگامی‌که سازمان‌ها این واقعیت را درمیابند و ارتباطات واقعی را در سراسر کسب‌وکار به دست می‌آورند، مزایای بالقوه آن بی‌پایان است؛ اما ما باید از رویکردهای سنتی فراتر برویم تا بتوانیم به‌طور مؤثر برای چالش‌های امروز برنامه‌ریزی کنیم.

خط‌مشی دولت در قبال بنگاه‌های صنعتی کوچک و بزرگ

کار براساس توافقات و اجماع نظر

شایع‌ترین فرایند برنامه‌ریزی در صنعت امروز و یکی از توصیه‌های بسیاری از متخصصان برجسته، فرایند اجماع است. گروه‌هایی مانند برنامه‌ریزی تقاضا، تیم‌های بازاریابی و فروش به‌صورت جزیره‌ای باقی می‌مانند و برنامه‌های خود را پیش از ایجاد یکپارچگی برای ایجاد یک طرح نهایی یا اجماع، ایجاد می‌کنند.

مشکل این رویکرد این است که اغلب منجر به پاسخگویی بی‌پشتوانه و بی‌منطق به نتایج نهایی می‌شود، زیرا بر اساس تعریف، هیچ نقش، دپارتمان یا واحد تجاری نمی‌تواند برای طرح نهایی 100٪ پاسخگو باشد. این فرآیند نیز ناکارآمد است: با ایجاد سه طرح که درنهایت تنها یک مورد به‌عنوان ورودی انتخاب می‌گردد، کسب‌وکار 75 درصد از نتیجه خروجی پیشنهادهای اولی واحدهای کسب‌وکار را نادیده می‌گیرد. علاوه بر این، پاسخگویی پروسه نیز آهسته صورت می‌گیرد، زیرا به‌منظور مدل‌سازی دقیق تأثیر رویدادهای غیرمنتظره، شما باید آن را از ابتدا تا انتها بازبینی کنید.

 

 

همکاری در برنامه‌ریزی

کسب‌وکارها شروع به درک این موضوع کرده‌اند که حفظ سازمان و زنجیره تأمین کار آسانی نیست. شرکت‌ها نیاز به همکاری در تیم‌ها و ارتباط تمامی قسمت‌های کسب‌وکار، از مالی و فروش تا بازاریابی و زنجیره تأمین را باهم دارند؛ زیرا زمانی که چیزی در یک قسمت تغییر می‌کند، در سراسر کسب‌وکار نوسان ایجاد می‌کند و شما باید بتوانید سریعاً به این تغییر پاسخ دهید.

برنامه‌ریزی مشترک به حل مشکلات به وجود آمده در یک استراتژی جامع از طریق ورودی‌های مختلف هر واحد برای داشتن یک برنامه واحد کمک می‌کند؛ یک رویکرد واقعاً پیوسته.

به‌عنوان‌مثال، با یک استراتژی مشترک، یک تیم ممکن است پیش‌بینی‌های اولیه را وارد کند، به دنبال آن یک تیم به افزایش رشد سازمانی کمک می‌کند و درنهایت یک تیم دیگر که برای ارتقاء ورودی ایجاد می‌کنند. این بدان معنی است که تنها یک طرح وجود دارد، اما سه تیم برای دستیابی به آن همکاری کرده‌اند. درنتیجه، تمام سه تیم می‌توانند به‌طور کامل برای صحت ورودی‌ها و مفروضات خود پاسخگو باشند، زیرا می‌توانیم سهم هر تیم در طرح را به‌طور جداگانه اندازه‌گیری کنیم.

علاوه بر کاهش 75 درصدی حجم کاری و افزایش زمان پاسخگویی، یک مزیت پنهان از برنامه‌ریزی مشارکتی این است که این فرآیند به‌ویژه برای ورودی‌های مبتنی بر رویداد که واقعاً اکسیر برنامه‌ریزی است، بسیار مناسب است.

 

حرکت فراتر از بودجه‌های سنتی: اجازه دادن به حوادث در پیشبرد پروسه

به‌طور سنتی، زمانی که سازمان‌ها برنامه‌های چندگانه را به‌عنوان بخشی از پروسه جامع ایجاد می‌کنند، این کار را در فرمت بودجه نیز انجام می‌دهند – چیزی شبیه به بودجه خانوار؛ اما با ورود پیش‌بینی‌ها (و بودجه‌ها) در این فرمت، شکایات مشترک زیادی وجود دارد. برای مثال: سلول‌های ورودی زیادی برای بررسی وجود دارد، در برنامه ریزش وجود دارد، جزئیات نادیده گرفته می‌شود، ایجاد تغییرات یا حرکت رویدادها آسان نیست و بسیاری از زمینه ها وجود ندارد.

اما اگر ما برنامه را به اجزا و رویدادهایی که برنامه براساس آن‌ها ساخته شده است بشکنیم، به‌جای وارد شدن و تجزیه‌وتحلیل صدها و هزاران  اطلاعات، سازمان‌ها می‌توانند رویدادهای کلیدی را که خروجی تولید می‌کنند ضبط کنند.

علاوه بر ایجاد یک پیشینه از سرفصل‌های برنامه کلی، برنامه‌ریزی رویدادها دارای مزایای دیگر ازجمله کاهش حجم کار، سرعت در اجرای مجدد برنامه با تغییر هریک از مفروضات، افزایش پاسخگویی و توانایی برای ارزیابی سناریوها و گزینه‌های مختلف در زمان واقعی می‌باشد. به‌این‌ترتیب، می‌توانید یک طرح زنده و پویا ایجاد کنید.

 

درنهایت، سازمان‌ها و زنجیره‌های تأمین که رویکرد مشارکتی و برنامه‌ریزی مبتنی بر رویداد را اتخاذ کرده‌اند نه‌تنها می‌توانند حجم کار تیم خود را کاهش دهند، بلکه تأثیر کار انجام‌شده و کارایی که می‌تواند انجام شود را افزایش دهد؛ و این نوع برنامه‌ریزی هیچ‌گاه به این اندازه برای توسعه کسب‌وکار حیاتی نبوده است چراکه اتفاقات طبیعی و غیرطبیعی غیرمنتظره ازهرجهت برای شرکت‌ها رخ می‌دهد. برنامه‌ریزی برای سخت کردن امور نیست بلکه در مورد کار کردن با یکدیگر و تسهیل کردن کارهاست. خواه شرکت‌ها تصمیم به استفاده از تغییر بگیرند و خواه از آن اجتناب کنند، مسئله اصلی این است که خودشان را برای هر چیزی که بر سر راهشان اتفاق میفتد، آماده کنند.

 

نویسنده: بهادر پارسیا / پژوهشگر حوزه مدیریت بازرگانی

کرونا ترمز ساخت شهرهای هوشمند را کشید

کرونا» ترمز ساخت شهرهای هوشمند را کشید

 

با رشد جمعیت جهان هر روز بر مشکلات شهرنشینی، محیط زیست و آلودگی هوا و… افزوده می‌شود و فعالان عرصه فناوری تنها راهکار حل این مشکلات را ایجاد شهرهای هوشمند در گوشه و کنار جهان می‌دانند. به همین دلیل هم بزرگان فناوری «سیلیکون ولی»در امریکا و همچنین کشورهای دیگر ازجمله چین در این مسیر گام گذاشتند تا عصری جدید را رقم بزنند اما شیوع کرونا عملاً ترمز این پیشرفت را کشید.

توقف شهر هوشمند در تورنتو

یکی از غول‌های فناوری فعال در زمینه ایجاد شهرهای هوشمند، گوگل است که تاکنون در پروژه‌های مختلفی سرمایه‌گذاری کرده اما آخرین سرمایه‌گذاری این کمپانی با سدی به‌نام کرونا مواجه شد. این بار کمپانی مادر گوگل(آلفابت) راهی را که از سال 2017 آغاز کرده و قرار بود با همکاری سازمان نوآوری شهری این کمپانی(Sidewalk Labs)، شهری هوشمند در تورنتو ایجاد کند نیمه کاره رها کرد. هرچند در دو سال و نیم گذشته عزم جدی برای ایجاد این شهر هوشمند «های تک» وجود داشت ولی حالا به نظر می‌رسد به‌دلیل شرایط اقتصادی متأثر از پاندمی کرونا ، ادامه پروژه در بن‌بست قرار گرفته و خبرها نیز حاکی از توقف این پروژه است که در فاز نخست سرمایه‌گذاری ۹۰۰میلیون دلاری انجام داده بود. همچنین نیمی از کارکنان حاضر در این پروژه بزرگ نیز اخراج شده‌اند.

این پروژه که Quayside نام دارد درواقع شهری متصل به اینترنت است که تنها خودروهای خودران، آن هم در تعدادی اندک در آن تردد می‌کنند و دیگر خبری از خودروهای آلوده‌کننده معمولی در خیابان های آن نیست. این شهر همچنین مجهز به سیستم‌های ریلی پیشرفته است تا ساکنان آن در کمترین زمان ممکن و بدون ترافیک به مقصد خود برسند، در این طرح ساختمان‌ها پایدارتر از نمونه‌های فعلی هستند و با مواد دوستدار محیط زیست ساخته می‌شوند تا میزان گازهای گلخانه‌ای در این شهر تا 98 درصد کاهش یابد.
محققان اعتقاد دارند در صورت تحقق این شهر هوشمند، می‌توان ساختمان‌هایی ارزان تر، محکم‌تر و دوستدار محیط زیست با کمترین میزان تولید گاز گلخانه‌ای ایجاد کرد تا زمینه ساز یک تحول بزرگ در صنعت ساخت و ساز جهان شود. از دیگر قابلیت‌های این آرمانشهر می‌توان به پیاده روهای هوشمند اشاره کرد که روشنایی آن تنها با گرمای بدن افراد پیاده تأمین می‌شود. کاهش استفاده از سوخت‌های فسیلی، طراحی ابزارهایی متناسب با ماشین یادگیری و هوش مصنوعی، سیستم خاص جمع‌آوری زباله و همچنین بزرگراه‌های هوشمند که عرض آنها با توجه به ترافیک لحظه‌ای تغییر می‌کند بخشی دیگر از توانمندی‌های این آرمانشهر هستند.

حریم خصوصی در شهر هوشمند

همه نقاط شهر هوشمند Quayside به سنسورهایی ویژه مجهز هستند که البته بسیاری، نسبت به وجود این تعداد سنسور در این شهر معترض بودند و آن را نشانه نقض حریم خصوصی در نتیجه جمع‌آوری اطلاعات شهروندان می‌دانستند. به‌عنوان مثال یکی از روزنامه‌های کانادا در انتقاد از این طرح نوشته بود: «این شهر تنها به منظور جمع‌آوری اطلاعات و داده‌های ساکنان و بازدیدکننده‌ها ساخته می‌شود و گواه آن نیز سنسورهای متعددی است که قرار است Sidewalk Labs در هر ساختمان قرار دهد تا میزان دمای خانه‌ها متناسب باشد و کاهش هدررفت انرژی و میزان تولید گاز گلخانه‌ای هم کمتر شود.همچنین تعداد زیادی دوربین مجهز به هوش مصنوعی تعبیه شده است که گفته می‌شود برای آنالیز وضعیت و سرعت ترافیک در این شهر هوشمند نصب شده اما به اعتقاد ما این تنها ظاهر ماجراست و درواقع قصد آنها جاسوسی از مردم است.»
البته برخی نیز در مقابل، نظراتی متفاوت دارند به‌عنوان مثال « سارا موتزر» یکی از استادان دانشگاه مک گیل با دفاع تمام قد از این پروژه و طرح‌های مشابه، می‌گوید : «باوجود پاندمی کرونا و تبعات اقتصادی آن، نباید پروژه‌های شهرهای هوشمند را تعطیل کرد چراکه با کمک صرفه جویی‌هایی که در همین شهرها می‌شود می‌توان اقتصاد را دوباره احیا کرد.» وی همچنین معتقد است کرونا آخرین پاندمی برای بشر نخواهد بود و همین شهرهای هوشمند هستند که در پاندمی‌های بعدی می‌توانند بخوبی از انسان‌ها محافظت کنند پس نباید آنها را در چنین شرایطی قربانی کرد.
انتظار می‌رفت با به ثمر نشستن این پروژه، بیش از 44هزار شغل جدید در این منطقه ایجاد شده و سالانه تا4.3میلیارد دلار درآمدزایی از محل مالیات ایجاد شود. همچنین قرار بود Sidewalk Labs در طول 2 دهه بیش از 1.3میلیارد دلار در این پروژه سرمایه‌گذاری کند که البته انتظار سرمایه‌گذاری 38میلیارد دلاری بخش خصوصی نیز تا سال 2040 وجود داشت اما حالا باید منتظر ماند و دید سایه کرونا چه زمانی از سر اقتصاد جهان کم می‌شود و اولویت‌های گوگل در آن زمان چه خواهد بود.

آغاز به کار مرکز نوآوری و کارآفرینی شهری در بوستان جمشیدیه تهران

آغاز به کار مرکز نوآوری و کارآفرینی شهری در بوستان جمشیدیه تهران

مرکز نوآوری و کارآفرینی شهری، با محوریت گردشگری سلامت، در بوستان جمشیدیه تهران (منطقه یک) کار خود را آغاز کرد.
این مرکز نخستین مرکز استارتاپ فعال در حوزه گردشگری سلامت است.
این مرکز، با بهره گیری از ظرفیت‌های تعدادی از شرکت‌های دانش بنیان راه اندازی شده تا با استفاده از ایده‌های نو نخبگان دانشگاهی به توسعه کارآفرینی در این حوزه اقدام کند.
«سید حمید موسوی»، شهردار منطقه یک درباره این مرکز اظهار داشت: امروز وظیفه داریم از بعد سرمایه گذاری و عدالت اجتماعی به بخش گردشگری توجه کنیم.
وی ادامه داد: با وجود بیمارستان‌ها و اماکن مذهبی و تاریخی این منطقه، توریست سلامت و توریست مذهبی می تواند در این منطقه رشد یابد.
وی با بیان اینکه در راستای توسعه پایدار ناگزیر هستیم که به سمت گردشگری برویم، گفت: در این مرکز نوآوری می توانیم از گروهها دانش بنیان که دارای توانایی مالی نیستند، حمایت کنیم و با حمایت از جوانان و ایده های نو در حوزه گردشگری می توانیم به توسعه پایدار دست یابیم.
موسوی در بخشی از سخنان خود، تاکید کرد: برای توسعه گردشگری نیازمند زیرساخت هستم اما به دلیل بافت منطقه یک، نگاه منطقه یک در گذشته، توجه به توسعه سکونتگاه‌ها بوده است.
شهردار منطقه یک، گفت: ساکنان این منطقه انقلابی و دیندار بوده و غالب آنان با اقتصاد متوسط رو به بالا و بومی های منطقه کمتر دیده می شوند.
وی ادامه داد: سیاست جدید مدیریت شهری تغییر رویکرد سرمایه‌گذاری از بخش ساخت و ساز به گردشگری است.
به گفته وی در سال ۱۳۳۶، منطقه یک حدود ۶ هکتار هکتار باغ داشت و اکنون ۸۰۰ هکتار باغ دارد.
وی درباره ترافیک این منطقه هم گفت که این منطقه روزانه ۱۶ تا ۱۷ ساعت پیک ترافیک دارد و اگر می خواهیم به سمت تقویت گردشگری برویم باید زیرساخت ها را تقویت کنیم.
موسوی با بیان اینکه در صدد این هستیم که مشکلات را حل کنیم، اتصال خط یک به خط سه مترو، راه اندازی مد جدید حمل و نقل در ولنجک و سازمان‌های ترافیک در خیابان ولیعصر و شریعتی را از جمله برنامه های منطقه برای توسعه زیر ساخت گردشگری دانست.
«سید عباس سجادی» معاون امور فرهنگی و اجتماعی شهرداری منطقه یک تهران در این آیین گفت: گردشگری ورزشی، تندرستی و غذا مقدمات رشد و توسعه در عرصه های داخلی و بین‌المللی را فراهم می‌کند.
وی با بیان اینکه خدمات ویژه در این مرکز ارایه می شود، افزود: با حضور موثر تسهیل گران کسب و کار، خدماتی به شهروندان ارایه می کند.
سجادی با بیان اینکه در افق ۲۰ ساله، تهران به عنوان یک مقصد جدی برای گردشگران در نظر گرفته شده است گفت: تهران را ایران کوچک می دانیم و رویکرد مدیریت شهری منطقه یک از ساخت و ساز به گردشگری تغییر کرده است.
«آرمین شهریاری» مدیر اجرایی مرکز کارآفرینی گفت: با توجه به موقعیت جغرافیایی این مرکز، و حضور افراد مختلف در پارک جمشیدیه به ویژه در آخر هفته ها، شهروندان به صورت رایگان می توانند در این مرکز مشاوره کارآفرینی رایگان دریافت کنند.
وی گفت: فرهنگ سازی کارآفرینی و کارآفرینی نوآورانه در این مرکز مورد توجه است.
«سعید هاشم زاده» رییس اداره گردشگری سلامت وزارت بهداشت گفت: با ظهور کرونا یک عصر و روزگار جدید در همه جای دنیا شروع شد.
و به نظر می آید پیام ویروس کرونا در بخش خصوصی حدی تلقی نشد.
وی ادامه داد که با بروز کرونا، سینمای آنلاین و کتابخانه آنلاین راه اندازی شد و بازدید از موزه‌ها و مناطق دیدنی به طور آنلاین در دنیا، رشد کرد.
وی با بیان اینکه با شیوع کرونا، در حوزه گردشگری سلامت، ارتباط بیماران با مراکز درمانی قطع شد، گفت: دوباره باید تلاش کرد و اعتماد سازی برای گردشگری سلامت را انجام داد.
هاشم زاده با بیان اینکه ما فعالیت های خود در دوره کرونا را به خوبی معرفی نکرده ایم، ادامه داد: ترکیه و هند که رقیب ما در گردشگری سلامت هستند، اقدامات خود را بهتر از کشور ما در فضای مجازی و شبکه های اجتماعی و با انتشار مقالات علمی، به دنیا معرفی کرده اند.
«مهدی کریمی» رییس شورای سیاست گذاری مرکز توسعه سلامت کشورهای اسلامی نیز گفت: اتفاقی که در شهرداری منطقه افتاد برای نخستین بار در کشور چشمگیر است.
وی افزود: در تحریم ها توانستیم تهدید ها را به فرصت تبدیل کنیم.
وی گفت: با اقتصاد نفتی همیشه زندگی کردیم، اما چون فروش نفت را از دست می دهیم،
کریمی با بیان اینکه مهمترین عرصه ای که می توانیم با آن اشتغال ایجاد کنیم، حوزه گردشگری است، اظهارداشت: طرح ملی گردشگری ارزان را به دفتر رهبری و به دولت ارایه کرده ایم.
رییس شورای سیاست گذاری مرکز توسعه سلامت کشور های اسلامی افزود: همچنین اولین پکیج حضور گردشگری در بورس را امسال کلید خواهیم زد.
وی از شهردار منطقه یک درخواست کرد که برای حضور در عرصه های بین المللی این مرکز هرچه زودتر تجهیز و تکمیل شود.
وی گفت: اگر در کشور، خود تحریمی نکنیم، در سال جهش تولید می‌توانیم به موفقیت خوبی در حوزه گردشگری دست یابیم.
هاشمی زاده، تاکید کرد که باید از فضایی که کرونا ایجاد کرده بهره گرفت و استارت آپ ها وارد این حوزه شوند.
وی، ایجاد کلینیک مجازی و ارایه خدمات پزشکی با استفاده از فضای مجازی را در حال گسترش دانست و افزود: طی روزهای آینده اخبار خوبی در این حوزه خواهیم داشت.