مدیریت

مدیریت فرایند به کارگیری مؤثر و کارآمد منابع مادی و انسانی در برنامه‌ریزی، سازماندهی، بسیج منابع و امکانات، هدایت و کنترل است که برای دستیابی به اهداف سازمانی و بر اساس نظام ارزشی مورد قبول صورت می‌گیرد

کارآفرینی از جنس زنان

کارآفرینی از جنس زنان

برخلاف گذشته که دارایی‌ها و اموال نقش تعیین‌کننده‌ای در جایگاه اقتصادی یک سازمان داشت، امروزه نوآوری و خلاقیت، توسعه محصولات جدید و پیشرفت‌های تکنولوژیکی است که جایگاه اقتصادی یک بنگاه را در بازار مشخص می‌کند. بسیاری از کارشناسان اقتصادی، کارآفرینی را عامل اصلی ایجاد ثروت و یک ارزش اقتصادی می‌دانند. جدیدترین نظریات توسعه اقتصادی نشان می‌دهد که کارآفرینی با توسعه اقتصادی و اجتماعی کشورها رابطه تنگاتنگی دارد. تقریباً 6 قرن پیش، واژه کارآفرینی به مکاتب اقتصادی راه یافت. این واژه درگذر زمان با تحولات رخ‌داده در حوزه اقتصاد، تغییرات مفهومی یافت و روزبه‌روز به اهمیت آن افزوده شد. شاخص‌ها و تعاریف زیادی در معرفی کارآفرینی بیان‌شده است، اما همگی بر نوآوری، تعهد و ریسک‌پذیری اتفاق‌نظر دارند. امروزه کارآفرینی نه یک حوزه علمی نوین بلکه یک نوع راه و رسم زندگی است. بر اساس آمار مرکز جهانی کارآفرینی[1] از میان دو میلیارد و چهارصد میلیون نفر نیروی کار در جهان، مردان 50 درصد بیشتر از زنان در زمینه کارآفرینی مشغول هستند. البته این درصد در کشورهای مختلف، متفاوت است. هرچند کارآفرینان در اکثر کشورها مرد هستند، لیکن روند رو به رشد زنان کارآفرین نیز  قابل‌توجه است. در این مطلب قصد داریم به فعالیت‌های کارآفرینی زنان در جوامع مختلف بپردازیم.

ویژگی‌های زنان کارآفرین

زنان کارآفرین چه کسانی هستند؟ آیا زنان کارآفرین با مردان کارآفرین ویژگی‌های متفاوت دارند؟ بر طبق تحقیقاتی که دانشمندان علوم اجتماعی در سال ۱۹۸۴، بر روی ۴۶۳ زن انجام دادند، نتیجه گرفتند که تقریباً نیمی از زنان کارآفرین فرزند اول خانواده با طبقه متوسط اجتماعی و دارای تحصیلات دانشگاهی در علوم انسانی، متأهل و دارای فرزند بوده‌اند و همسرانشان حامی و خود نیز در زمینه‌های فنی و حرفه‌ای مشغول به کار بوده‌اند. این زنان، بیشتر خرده‌فروشی یا خدمات را به‌عنوان کسب‌وکار خود انتخاب کردند. در ۱۹۸۶ یک مطالعه مشابه زنان کارآفرین را با کارآفرینان اقلیت مقایسه کرد، در این تحقیق به این نتیجه رسیدند که زنان کارآفرین خانواده‌های سطح متوسط تا بالایی داشتند درحالی‌که کارآفرینان اقلیت از خانواده‌های سطح پایین تا متوسط بودند. مطالعات همچنین سطح تحصیلات زنان کارآفرین را بررسی کردند. آن‌ها گزارش دادند که تحصیلات کارآفرینان زن کمی کمتر از مدیران زن شاغل در سازمان‌هاست و همچنین تحقیقات نشان می‌دهد که کارآفرینان زن کمتر از کارآفرینان مرد تمایل داشتند که در رشته‌هایی مانند مهندسی درس بخوانند.

روانشناسان و جامعه شناسان متعددی سعی کرده‌اند که انواع افرادی را که به سمت مالکیت یک کسب‌وکار جذب‌شده‌اند و در آن موفق هستند، طبقه‌بندی کنند. در سال ۱۹۹۵ یک‌گونه شناسی توسط لونگ فوکس و روت برای شناسایی زنان کارآفرین انجام شد و سه نوع از آنان مورد شناسایی قرار گرفتند. نخست، کارآفرین مدیریتی، توانایی بالایی در تأثیر بر افراد و اعمال قدرت بر آن‌ها دارد و در مقابل طبیعت دیگران مخالفت می‌کند و می‌خواهد تقدیر خودش را کنترل کند. دومین نوع، کارآفرین عمل‌گرا، نیاز دارد که درآمد کسب کند و کسب‌وکار خود را به فرزندانش انتقال دهد. سومین نوع، کارآفرین موفقیت طلب، نیاز بالایی به موفقیت‌های شخصی دارد و به مدیریت و اداره افراد توجه چندانی نمی‌کند. جئوفی[2] و اسکیس[3] در 1985 چهار نوع از کارآفرینان زن را شناسایی کردند؛ کارآفرینان رسمی که سعی دارند بین مسئولیت‌های خانه و شغل خود تعادل ایجاد کنند، کارآفرینان نوآور به نوآوری و کارآفرینی متعهد بوده و زیر بار نقش‌های سنتی و جنسیتی نمی‌روند، نوع خانگی کارآفرینان بیشتر از آرمان‌های کارآفرینی به نقش‌های جنسیتی سنتی پایبند هستند و نوع رادیکالی به هیچ‌یک از نقش‌های کارآفرینی و سنتی جنسیتی خود تعهد چندانی ندارند. سنگس در سال 2007 صد کارآفرین را که در زمینه اینترنت شروع به فعالیت کرده بودند، موردبررسی قرار داد. او چهار ویژگی یک کارآفرین را برشمرد؛ اول اینکه یک کارآفرین به انتخاب و اختیار خود معتقد است و حیطه کنترل او درونی است. آن‌ها به این معتقد هستند که خودشان رفتارهایشان را کنترل می‌کنند و محیط اطراف خود را شکل می‌دهند. دوم، کارآفرینان بر ارزش‌های خود تمرکز می‌کنند و همین ارزش‌ها انگیزه‌بخش آن‌ها می‌شود. آن‌ها تحت تأثیر ارزش‌های دیگران قرار نمی‌گیرند. سوم، آن‌ها عمل‌گرا بوده و عقاید خود را با آزمون‌وخطا بهبود می‌بخشند. چهارم، آن‌ها تلاش می‌کنند تا نظر و کارهای خود را با سایرین به اشتراک بگذارند. اگرچه سنگس، مشخصاً تفاوت‌های جنسیتی را بررسی نکرد، اما نتایج او با ویژگی‌های زنان کارآفرین در سایر مطالعات همخوانی دارد.

 

و اما سؤال دوم اینکه آیا زنان کارآفرین با مردان کارآفرین متفاوت هستند یا خیر، مانند اینکه آیا مدیران زن و مرد متفاوت‌اند یا نه که یک موضوع بحث‌برانگیز است. برخی محققان به سیستم‌های ارزشی مردان و زنان کارآفرین، اینکه مردان و زنان چگونه موفقیت را تعریف می‌کنند و چگونه مدیریت خود را اجرا می‌کنند، نگریسته‌اند. زنان برای مساوات ارزش بیشتری نسبت به مردان قائل هستند و مردان نیز نسبت به زنان برای امنیت خانواده ارزش بیشتری قائل هستند. خودکامیابی و دستیابی به اهداف برای زنان کارآفرین مهم بود. زنان موفقیت را به سه شیوه تعریف می‌کنند؛ کنترل روی سرنوشت خود، کار رضایت‌بخش و روابط مستمر و رضایت‌بخش با مشتریان. درحالی‌که مردان دستیابی به اهداف را به‌عنوان مهم‌ترین عامل ذکر کردند. زنان برحسب سبک مدیریتی و نوع کسب‌وکارشان، بیشتر بر کیفیت تأکید می‌کنند تا هزینه یا سفارشی کردن محصولات و همچنین از سبک‌های ارتباطی استفاده می‌کنند. زنان در کار با کارکنانش بر قدرت بخشی دوجانبه و کار تیمی تأکید بیشتری دارند. در چند پژوهش که سبک‌های رهبری مردان و زنان مدیر را مقایسه کرده است، به نظر می‌رسد که مردان بیشتر تمایل دارند در انجام کارها به سلسله‌مراتب توجه کنند تا سبک تعاملی و ارتباطی که بیشتر در مدیران زن دیده می‌شود و همچنین زنان کارآفرین توانایی کمتری برای تولید نظرات نوآورانه دارند- با دنبال کردن محصولات یا فرآیندهای جدید و یا حفره‌های بازار. ازآنجایی‌که مردان کارآفرین بیشتر از زنان در زمینه‌های تولید و تکنولوژی بالا فعالیت دارند و زنان اغلب در بخش خدمات و صنایع خرد مشغول هستند، این یافته‌ها دور از انتظار نیست – چراکه مردان فرصت بیشتری برای به‌کارگیری مفاهیم نوآوری داشته‌اند.

علی‌رغم اینکه نشریات معروف و برخی مؤسسات بر تفاوت‌های مردان و زنان کارآفرین تمرکز کرده‌اند، شواهد زیادی وجود دارد مبنی بر آنکه شخصیت و سرشت آن‌ها بیش از آنکه متفاوت باشند، شبیه یکدیگرند. مسترز[4] و میر[5]، تفاوتی در گرایش زنان و مردان کارآفرین به ریسک‌پذیری مشاهده نکردند. همچنین سنفیلد[6]، لوسیر[7]، کورمن[8] و مک کینی[9] در خصوص انگیزه پیشرفت و جسارت نوآوری و ریسک‌پذیری تفاوت محسوسی بین زنان و مردان کارآفرین مشاهده نکردند. چندین مطالعه دریافته‌اند که تفاوت‌های این مردان و زنان در چیست؟ در حقیقت اختلاف‌ اغلب آن‌ها در مفاهیم اجتماعی و صنعت آن‌هاست و نه در خصایص جنسیتی. آنا[10]، جانسن[11] و مرو[12] معتقدند که تفاوت در کارآفرینان احتمالاً بیشتر مربوط به صنعتی است که در آن فعالیت می‌کنند، مثلاً در مطالعه زنان کارآفرین، از زنان شاغل در صنایع مردانه مانند ساخت‌وساز، تولید و تکنولوژی بالا، انتظار درآمد بیشتری می‌رود و این‌ها با برنامه‌ریزی بیشتری از زنان شاغل در بخش زنانه مانند خدمات و خرده‌فروشی کار می‌کنند. در صنایع زنانه، انتظار بیشتری برای برقراری تعادل میان کار و زندگی وجود دارد.

 

کارآفرینی زنان در جهان

کسب‌وکارهای متعلق به زنان در سراسر دنیا از اوایل دهه ۱۹۹۰ با سرعت زیادی رشد کرده است. طبق داده‌های بانک جهانی، یک‌چهارم تا یک‌سوم کسب‌وکارهای ثبت‌شده در بیشتر کشورهای جهان متعلق به زنان است و نرخ شروع کسب‌وکارها توسط زنان در حال پیشی گرفتن این نرخ از مردان است. بیشتر این کسب‌وکارهای کوچک بوده و در بخش‌های غیررسمی اقتصاد هستند، اما برخی هم با چندین میلیون دلار درآمد، هزاران نفر را به استخدام خود درآورده‌اند.

دلایل زنان برای شروع کسب‌وکار در کشورهای مختلف می‌تواند متفاوت باشد. برای مثال در آمریکا و کانادا برای به دست آوردن استقلال بیشتر در زندگی کاری‌ خود هستند، در حقیقت آنان می‌خواهند بین زندگی کاری و زندگی خانوادگی خود تعادل برقرار کنند و خودشان رئیس خودشان باشند. در برخی کشورها تاریخچه سیاستی و سیاسی در ورود زنان به عرصه کارآفرینی نقش ایفا می‌کند، برای مثال در چین زنان قبلاً هم کار می‌کردند و خانم‌های حرفه‌ای به دلیل تعهد کمونیسم به پرداخت برابر، دریافتی برابر با مردان داشتند؛ اما اکنون ۱۷ درصد زنان صاحب کسب‌وکار در چین، بیش از هزار نفر کارمند دارند. تغییر از اقتصاد متمرکز به یک سیستم بازار آزاد در لهستان نیز زمینه را برای زنان کارآفرین مهیا کرده است. زنان کارآفرین در لهستان سطح آموزش بیشتری از مردان کارآفرین دارند. در آفریقای جنوبی به فعالیت کارآفرینی زنان به‌عنوان راهی برای بهبود اقتصاد بیمار نگریسته می‌شد و اثر تبعیض را در عصر پس از جدایی سفیدپوستان و سیاه‌پوستان خنثی می‌کرد، اما می‌توان گفت که هنوز زنان سیاه‌پوست آفریقای جنوبی از کمبود آموزش تجارت و تبعیض جنسیتی رنج می‌برند. در برخی قسمت‌های دنیا، برخلاف کشورهای پیشرفته موانع پیش روی زنان کارآفرین بسیار است، برای ‌مثال زنان در آموزش و تجربه تجاری کمبود دارند، در تأمین مالی با مشکل مواجه هستند، ارتباطات کافی ندارند تا بتوانند با استفاده از آن زمینه رشد شرکت خود را مهیا کنند، در برخی مواقع با خصومت مواجه می‌شوند و در مدیریت مسئولیت‌های شخصی و خانوادگی خود در مقابل مسئولیت‌های کاری با مشکل روبرو می‌شوند. در کشورهای کمتر پیشرفته مانند پاکستان، زیمباوه و نیجریه گروه‌های حمایت زنان و اتاق‌های بازرگانی مانند شبکه‌های غربی در دسترس نیست. درواقع می‌توان گفت یک فرهنگ سنتی مردسالار، موفقیت زنان درصحنه کسب‌وکار را با مشکل مواجه می‌کند، البته این موضوع در حال تغییر است. بسیاری از زنان از روبان قرمز دولت شکایت دارند و همچنین از اینکه خانواده‌هایشان آن‌ها را حمایت نمی‌کنند. وجود چالش‌ها برای زنان کارآفرین در کشورهای درحال‌توسعه با توجه به سطح مشارکت آن‌ها در حال افزایش است. در برخی کشورهای درحال‌توسعه، شرکت‌های تعاونی مزیت‌هایی برای زنان کارآفرین در نظر گرفته‌اند، این شرکت‌های تعاونی با اهداف تجاری مشابه شکل می‌گیرند؛ برای مثال در بنگلادش شرکت‌های تعاونی لبنیات و یک خدمات تلفن بی‌سیم به نام ویلاژ فون وجود دارد که توسط زنان اداره می‌شود، اعضا با مشارکت هم سیاست‌ها را تعیین می‌کنند، با هم تصمیم‌گیری می‌کنند و سرمایه را هم مشترکان تأمین می‌کنند.

 

توصیه به زنان کارآفرین

یکی از اولیه‌ترین نکاتی که زنان کارآفرین باید انجام دهند تا به موفقیت دست یابند، ثبت اقدامات قبلی به‌عنوان یک مدیر یا یک مسئول فنی است. این‌یک کار مهم و حیاتی برای کسب‌وکار است که بانکداران نیز انجام می‌دهند تا ریسک اعتبارات را بسنجند. زنان بایستی شکاف‌های موجود در دانش کسب‌وکار خود را با کسب آموزش بیشتر به‌خصوص در زمینه حسابداری و بازاریابی و یا با استخدام متخصصین جبران کنند. ازآنجاکه زنان مسئولیت‌های خانوادگی زیادی بر دوش دارند، بسیار مهم است که حمایت خانواده، دوستان و سایرین را در کسب‌وکار خود جلب کنند و همچنین خود، اراده و بنیه قوی برای موفقیت داشته باشند.

سلویک[13]، زنان را در مورد 10 اشتباه رایج که معمولاً در آغاز کسب‌وکار مرتکب می‌شوند، هشدار می‌دهد.

1-آن‌ها معمولاً تعهداتی را که در راه‌اندازی یک کسب‌وکار وجود دارد، به‌اشتباه متوجه می‌شوند.

2-آن‌ها دستگاه‌های حمایتی قوی ندارند.

3- آن‌ها در مورد بازاری که می‌خواهند وارد شوند، تحقیق نمی‌کنند.

4-آن‌ها هزینه‌های خود را کمتر از واقع پیش‌بینی می‌کنند.

۵-آن‌ها فروش‌ خود را بیش از واقعیت برآورد می‌کنند.

۶-آن‌ها در تمرکز بر مسائل مالی با شکست مواجه می‌شوند، بخصوص در مورد جریان نقد و هزینه‌هایی که مرتبط با درآمد هستند.

7-آن‌ها افراد درستی را استخدام نمی‌کنند و اغلب از خانواده یا دوستان خود هستند.

8-آن‌ها بیش از آنکه دنبال واقعیت باشند، در جستجوی تائید کارهای خود هستند.

9-آن‌ها شریک‌های تجاری غیرضروری را به کار می‌گیرند.

10-در داشتن یک طرح کسب‌وکار واحد با شکست مواجه می‌شوند.

 

 

با اقتباس از؛ Woman in Business, Martha E. Reeves

 

[1] GEM

[2] Geoffee

[3] Scase

[4] Masters

[5] Meier

[6]Sonfield

[7] Lussier

[8] Cormen

[9] McKinney

[10] Anna

[11] Jansen

[12] Mero

[13] Solovic

نویسنده: شادی لطیفیان/ پژوهشگر حوزه مدیریت

ویروس کرونا به کدامین کسب و کار آسیب زد؟

ویروس کرونا به کدامین کسب و کار آسیب زد؟

سازمان بین‌المللی کار در گزارشی به ارزیابی مقدماتی خود از تاثیر همه‌گیری جهانی کووید-۱۹ بر بخش‌های مختلف اقتصادی و صنایع خاص پرداخته که بیشتر از سایر بخش‌ها در معرض آسیب قرار دارند. بخش‌هایی از این گزارش، تحت عنوان گزارش «کرونا، نیروی کار و حمایت اجتماعی» از سوی وزارت تعاون،کار و رفاه اجتماعی انتشار یافته و عوارض ناشی از کرونا بر صنعت گردشگری، صنعت پوشاک، کشاورزی، خرده فروشی مواد غذایی، خدمات اورژانسی و اضطراری عمومی، آموزش، سلامت و درمان و صنایع خودروسازی مورد بررسی و ارزیابی قرار گرفته است.

افت ۴۵ تا ۷۰ درصدی گردشگری

بر این اساس، در صنعت گردشگری، پیش‌بینی‌ها نشان می‌دهد که این صنعت که ۵/ ۱۰ درصد از تولید ناخالص داخلی جهان را به خود اختصاص می‌دهد، در اثر بحران کرونا با افت ۴۵ تا ۷۰ درصدی روبه‌رو خواهد شد؛ گردشگری یکی از پویاترین و در حال رشدترین بخش‌های اقتصادی در جهان به‌شمار می‌رود و با توجه به اینکه تعداد زیادی از ۳۱۹ میلیون شاغلِ این بخش را زنان و جوانان تشکیل می‌دهند، حمایت از نیروی کار این بخش از اهمیت زیادی برخوردار است.

آسیب‌های بخش کشاورزی

در بخش کشاورزی مانند بخش گردشگری، زنان سهم بزرگی از نیروی کار را به خود اختصاص داده‌اند. تعداد شاغلان این بخش در مجموع به یک میلیارد نفر می‌رسد که بخش عمده‌ای از آنها تحت پوشش تامین اجتماعی نیستند. اقتصاد بخش کشاورزی، به دلیل محدودیت رفت‌و‌آمد کارگران فصلی و اختلال در شبکه توزیع به شدت آسیب دیده است.

لغو سفارش کارخانه‌های پوشاک

اما در صنعت پوشاک، اشتغال به شدت تحت‌تاثیر تعطیلی کارخانه‌ها و مغازه‌ها قرار دارد. از طرفی افزایش بیکاری و کاهش درآمدها به لغو سفارش‌ها یا تعلیق تولید تا ۸۰ درصد در برخی از کارخانه‌های مطرح پوشاک در سطح بین‌المللی منجر شده است. در حوزه خرده‌فروشی مواد غذایی نیز با اینکه اشتغال افزایش یافته اما نیروی کارِ عمدتا کم ‌مهارت این بخش با دستمزدهای اندک و با فشار ناشی از افزایش ساعات کاری مواجه‌ هستند. شاغلان این بخش، نمی‌توانند بسیاری از توصیه‌های مبنی بر حفظ فاصله‌ اجتماعی را رعایت کنند، بسیاری از آنها به تجهیزات حفاظتی دسترسی ندارند و با احتمال بالای ابتلا به بیماری کووید-۱۹ روبه رو هستند.

فوریت‌های پزشکی در خط مقدم

در بخش خدمات اورژانسی و اضطراری عمومی، نیروی پلیس، آتش نشانی، اورژانس، مرکز فوریت‌های پزشکی، خدمات امداد و نجات و خدمات امنیتی و نظارتی در خط مقدم مبارزه با ویروس کرونا هستند و علاوه بر در خطر بودن سلامت جسمی این افراد، بسیاری از آنها از اختلالات استرسی رنج می‌برند. کارکنان بخش خدمات اضطراری در مقابله با ویروس کرونا نقش بسزا و اثرگذاری دارند و پایبندی آنها به رعایت پروتکل‌های بهداشتی سختگیرانه بیش از پیش ضروری است.

تاثیر کرونا بر معلمان و کادر آموزشی

در بخش آموزش، بیش از ۵/ ۱ میلیارد دانش‌آموز در جهان تحت تاثیر بحران کرونا متوقف شده و نیروی کار این بخش که بیش از سه چهارم آنها را زنان تشکیل می‌دهند، تحت‌تاثیر قرار گرفته است. در بیشتر کشورها اشتغال کادر آموزشی به‌صورت پاره وقت و قراردادی است و با آغاز بحران کرونا بخش اعظمی از آنها از مزایای بیکاری برخوردار نیستند.این بخش، علاوه بر معلمان و مدرسان، شامل کادر اداری و مسوولان نظافت نیز می‌شود. در بخش سلامت و درمان نیز ۱۳۶ میلیون نفر در سال ۲۰۲۰ مشغول به‌کارند که ۷۰ درصد آنها را زنان تشکیل می‌دهند. علاوه بر مشکلات ناشی از افزایش ساعات کار و کمبود نیرو، بسیاری از کارکنان این بخش، حتی در کشورهای توسعه یافته، از تجهیزات حفاظتی برخوردار نیستند و ده‌ها هزار نفر از آنان به بیماری کووید-۱۹ دچار شده‌اند.

ضرر مالی ۷۸ میلیارد دلاری خودروسازان

در صنایع خودروسازی اما پیش‌بینی می‌شود احتمال خروج دو میلیون خودروی مسافری از برنامه تولید کارخانه‌های خودروسازی، این کارخانه‌ها را با ضرر مالی حدود ۷۸ میلیارد دلاری روبه‌‌رو کند. این افت اقتصادی، جدا از کارکنان این کارخانه‌های بزرگ، کارگران و کارفرمایان بنگاه‌های کوچک و متوسطی را هم که محصولاتشان را به این کارخانه‌ها ارائه می‌کنند، به شدت تحت تاثیر قرار داده ‌است.

گسترش فرهنگ کارآفرینی لازمه جهش تولید

گسترش فرهنگ کارآفرینی لازمه جهش تولید

یک کارشناس حوزه کار تحقق شعار امسال را نیازمند همگرایی قوای سه گانه و مشارکت بخش خصوصی در تصمیم‌سازی‌ها دانست و رفع موانع حوزه صادرات، گسترش ارتباطات و تعاملات خارجی، بهبود اخلاق کسب و کار و گسترش فرهنگ کارآفرینی را لازمه رسیدن به جهش اقتصادی عنوان کرد.
علی اکبر لبافی، با اشاره به نامگذاری سال ۹۹ به نام “جهش تولید” اظهار کرد: مقام معظم رهبری چند سالی است که مستمرا مباحث اقتصادی را به عنوان شعار سال مطرح می کنند و خواسته خود از دولت و ملت می‌دانند و بر اجرای عملیاتی آن تاکید همه جانبه دارند تا هم حاکمیت به وظایف خود در این خصوص عمل کند و هم ملت تبعیت کنند.
وی ادامه داد: در خود شعار هم این موضوع نهفته است و لازمه تحقق جهش تولیدی این است که همه ارکان حاکمیت در کنار هم قرار بگیرند؛ چرا که یک دولت یا قوه به تنهایی نمی تواند این شعار را محقق کند و همه آحاد جامعه باید برای تحقق این شعار گام بردارند.
این کارشناس حوزه کار افزود: آنچه نیاز است برای جهش تولید در سال جدید اتفاق بیفتد این است که قوای سه گانه به وظایف خطیر خود در این خصوص عمل کنند.
لبافی اولین اقدام در بحث جهش تولید را رفع موانع تولید دانست و گفت: رفع موانع تولید در حوزه قوه مقننه اتفاق می‌افتد و مجلس باید به آن ورود کند.بسیاری از قوانین ما متعلق به ۵۰ سال قبل است و نمی‌توان با آنها امروز کاری پیش برد لذا در حوزه قوه مقننه باید قوانین و مقررات منطبق با شرایط امروز تغییر یابد و اصلاح شود.
وی خاطرنشان کرد: در حوزه قوه قضاییه خوشبختانه یک عزم جدی را در حمایت از بنگاههای تولیدی شاهد هستیم؛ به نحوی که قوه قضاییه با نگاه کمک به تولید تلاش کرده تا از تعطیلی واحدهای تولیدی جلوگیری و از این طریق به پایداری اشتغال و توسعه کار کمک شود.
لبافی ادامه داد: در حوزه قوه مجریه هم باید یک تیم قوی و فعال با نگرشهای اقتصادی تشکیل شود تا تحقق این شعار را تسریع بخشد.
این کارشناس حوزه کار با تاکید بر مشارکت بخش خصوصی در تصمیم‌گیری‌ها و تصمیم‌سازی‌ها گفت: در راستای جهش تولیدی، امسال نیاز داریم که از نظرات بخش خصوصی بیشتر استفاده کنیم و بخش خصوصی را در تصمیم گیریها و تصمیم سازی ها مشارکت بدهیم؛ در عین حال دولت و حاکمیت هم باید موضوعات سیاسی را مدیریت کند و راهنمای راه باشد.
به گفته وی، رفع موانع در حوزه صادرات، گسترش ارتباطات و تعاملات خارجی، بهبود اخلاق کسب و کار، توسعه فرهنگ کار و کارآفرینی و صداقت در کار از جمله مواردی است که برای رسیدن به جهش تولیدی در سال جدید باید دنبال کنیم.
رهبر معظم انقلاب سال ۱۳۹۹ را به نا سال “جهش تولید” نامگذاری کردند.ایشان با تأکید بر اینکه باید با کار ده برابری، تولید به جایی برسد که در زندگی مردم اثر بگذارد، گفتند که نقش تولید بی‌همتا است و با راه افتادن تولید و استفاده از بازار فروش ۸۰ میلیونی در داخل و ارتباط با فروش و بازارهای خارجی، مشکلات اقتصادی قطعاً پایان می‌یابد و تحریم‌ها به نفع کشور تمام خواهد شد.

 اثر کارآفرینی بر رشد اقتصادی

 اثر کارآفرینی بر رشد اقتصادی

 

رشد و توسعه اقتصادی به‌عنوان یکی از مهم‌ترین اهداف سیاست‌گذاران در تمام جوامع محسوب شده و پیوسته تلاش می‌شود تا عوامل مؤثر بر رشد و توسعه و راه‌های رفع موانع آن‌ها شناسایی شود؛ اما در دوران معاصر، رشد اقتصادی نه در برخورداری از منابع مالی فراوان یا منابع طبیعی خدادادی، بلکه درگرو داشتن افکاری پویا است. اقتصاد عصر حاضر هرچند از بازوی نیروی کار و سرمایه‌های مالی استفاده می‌برد، اما قدرت خود را از تفکر اشخاصی می‌گیرد که دست به آفرینش زده و سعی در دگرگونی شرایط دارند. منابع فیزیکی و دارایی‌های مشهود که در جایگاه دیروز یک بنگاه نقش اساسی داشتند، جای خود را به نوآوری، ابداع و خلق محصولات جدید داده‌اند. بزرگ‌ترین سرمایه‌های یک بنگاه اقتصادی، منابع انسانی یا نیروهای اهل فکر، یادگیرنده و خلاق هستند و این نیروها کسانی جز کارآفرینان نیستند. کارآفرینی و همچنین نوآوری منتج از خلاقیت به‌عنوان پیش‌فرض‌های رشد اقتصادی، نتایج مطلوب یک اقتصاد پویا را رقم می‌زنند. ویژگی بارز اقتصاد امروز تغییرات سریع است و کشورهایی می‌توانند در چنین اقتصادی موفق باشند که قابلیت تطبیق با این تغییرات را داشته باشند.

در ادبيات اقتصادى، دیدگاه‌های متفاوتى درباره كارآفرينى بيان شده است كه از سه مكتب فكرى اصلى نشأت می‌گیرد. مكتب اول، مكتب سنتى اتريش-آلمان است. در اين مكتب، مشاركت دو اقتصاددان با نام‌های تانن و شومپيتر بيش از همه مشاهده می‌شود. تانن در محاسبه سود حاصل از كارآفرينى در مدل نظرى خود، عوامل مخاطره و عدم اطمينان را وارد كرد. وى بازرگان را به‌عنوان فردى كه عايدى ثابتى دارد، در نظر نمی‌گرفت، بلكه به‌عنوان فردى می‌پنداشت كه به توانايى ابداعى خود اتكاء دارد. اين عامل بعدها به‌عنوان توانايى نوآورى در هسته نظريه شومپيتر قرار گرفت. شومپيتر نيز نظریه‌های بوهن- بائرك را با نظریه‌های منگر و وايزر كه هر دو عضو مكتب اتريشى بودند و نيز با نظریه‌های ماركس، وبر و والراس در هم آميخت و مفاهيم و برداشت‌های انديشمندان مذکور را در برداشت‌ها و قالب تفکر خود ادغام کرد.

مكتب دوم، مكتب اتريشى جديد است. كيرزنر و ميزس دو تن از اقتصاددانان اين مكتب هستند. به اعتقاد كيرزنر، كارآفرينى به معنى ايجاد هماهنگى و سازگارى متقابل بيشتر در عمليات بازار است. ميزس نيز كه بر اهميت كارآفرينى در اقتصاد بازار تأكيد داشت، معتقد بود كه كارآفرين به تغييرات در اطلاعات بازار، حساس است. در اين مكتب بر توانایی‌های كارآفرين در درك فرصت‌های سودآور تمركز می‌شود. فرصت‌های سودآور نيز در صورتى پيش می‌آید كه تناسبى بين قيمت محصول در بازار كالا و قيمت عوامل توليدكننده اين كالا در بازار عوامل توليد وجود نداشته باشد. كارآفرين قبل از ديگران متوجه اين عدم تناسب می‌شود و عاملى كه كارآفرين را از فرد واسطه‌گر متمايز می‌کند، اين است كه خريد نهاده، مقدم بر فروش محصول است. در زمان تصمیم‌گیری براى توليد محصول، قيمت محصول هنوز تعيين نشده است و كارآفرين حدس می‌زند كه قيمت محصولات در آينده باقیمت فعلى عوامل توليد مطابقت ندارد.

مكتب سوم، مكتب نئوكلاسيك است. نظريه نئوكلاسيك بيشتر بر مبناى اندیشه‌های مارشال شكل گرفته است. مارشال تفاوتى بين كارآفرينى و ساير کسب‌وکارها قائل نمی‌شود. در الگوى نئوكلاسيك، كارآفرينان نيز همانند ساير کسب‌وکارها در چارچوب الگوى رقابت كامل و تحت فروض آن فعاليت می‌کنند.

 

کارآفرینی به‌عنوان فرآیند شناسایی، ارزیابی و بهره‌برداری از فرصت‌ها در قالب راه‌اندازی و مدیریت کسب‌وکارهای جدید با هدف ارائه کالا یا خدمت جدید، نقش بسزایی در رشد اقتصادی ایفا می‌کند. به‌طوری‌که در بسیاری از کشورها بیش از نیمی از تولید ناخالص داخلی، اشتغال‌زایی، مشاغل جدید و نوآوری‌ها، دستاورد کارآفرینی و شرکت‌های کوچک و متوسط است. به عقیده بورنت، به‌منظور دستیابی به توسعه اقتصادی، یک کشور باید هم رشد اقتصادی و هم تغییرات بنیادی در ساختار اقتصاد را تجربه کند، در این راستا، کارآفرینان این دگرگونی‌ها را هماهنگ کرده و مجاری جدیدی برای فعالیت اقتصادی و اشتغال ایجاد می‌کنند. لذا امروزه توسعه کارآفرینی به یکی از اهداف اساسی تبدیل‌شده و به‌عنوان یکی کاربردی‌ترین و عملی‌ترین استراتژی‌ها برای مبارزه با بسیاری از مشکلات و مسائل جامعه مانند رکود، تورم، بیکاری، فقر و توسعه عدالت اجتماعی مطرح شده است.

کشورهای فقیرتر برای رشد اقتصادشان، از فعالیت کارآفرینی بی‌بهره بوده‌اند. چه‌بسا دلیل این امر، عدم حضور شرکت‌های در حد کفایت بزرگ در این کشورها باشد. چراکه بنگاه‌های بزرگ، در فرآیند حرکت از اقتصاد درحال‌توسعه به اقتصاد توسعه‌یافته، نقش مهمی را ایفا می‌کنند. آن‌ها از طریق گسترش صرفه‌های ناشی از مقیاس قادرند، کالاهایی با تکنولوژی متوسط تولید کنند. بسیاری از کارگران این قابلیت را دارند که با فعالیت در بنگاه‌های بزرگ، به‌وسیله آموزش حین کار، بهره‌وری بیشتری داشته باشند و از شرکت‌های بزرگ نیز بیاموزند. همچنین این امکان فراهم می‌شود تا در مجاورت بنگاه‌های بزرگ، بنگاه‌های کوچک‌تر رشد کنند.

در پایان باید گفت که ویژگی بارز اقتصاد امروز تغییرات سریع است، در چنین اقتصادی کشورهایی می‌توانند موفق باشند که قابلیت تطبیق با این تغییرات را داشته باشند. کشورهایی که در آن‌ها میزان فعالیت‌های کارآفرینانه بالاتر است به‌واسطه طبیعت کارآفرینی در تطبیق با تغییرات، قادرند تا در اقتصاد جهان موقعیت بهتری کسب کنند.

نویسنده: امیرآزادارمکی

پژوهشگر حوزه اقتصاد و کارآفرینی

موفقیت در سازمان‌های امروزی: توجه به تفاوت سبک‌های رهبری مدیران زن و مرد

موفقیت در سازمان‌های امروزی

توجه به تفاوت سبک‌های رهبری مدیران زن و مرد

 

مریم ادیب زاده

پژوهشگر و مدرس دانشگاه

 

ازآنجایی‌که انسان‌ها با یکدیگر متفاوت‌اند، دارای اندیشه‌های مختلفی می‌باشند. این تفاوت زمانی اهمیت پیدا می‌کند که در اداره سازمان‌ها بتوان از آن کمک گرفت. نیاز سازمان‌های امروزی تنها با مدیریت کردن برطرف نمی‌شود بلکه برای اداره بهتر نیاز به رهبری سازمانی داریم. رهبری سازمانی فرآیند تأثیرگذاری بر پیروان است که بتوان به‌صورت مؤثر افراد را به کارهای مختلف واداشت. در این میان مدیرانی که بتوانند این تأثیرگذاری را در سازمان داشته باشند، رهبر سازمانی محسوب می‌شوند و برای آن سازمان حائز اهمیت می‌شوند.

اما با توجه به تفاوت‌های میان مردان و زنان، الگوهای فکری رهبران و به‌تبع آن سبک‌های رهبری آن‌ها نیز متفاوت خواهد بود. قبل از ورود به بحث سبک‌های رهبری باید دانست زنان و مردان متفاوت فکر می‌کنند، متفاوت نگاه می‌کنند و سرانجام متفاوت رفتار می‌کنند. دلیل این تفاوت را می‌توان در عملکرد نیمکره‌های مغز جستجو کرد. مغز انسان از دو نیمکره چپ و راست تشکیل‌شده است. مواردی مانند خلاقیت، تجسم، افکار، قدرت تخیل و حافظه بلندمدت در نیمکره راست مغز اتفاق می‌افتد درحالی‌که جزئیات، تجزیه‌وتحلیل، منطق، حقایق در نیمکره چپ مغز انجام می‌شود؛ اما آنچه مهم است این است که به دلیل همین تفاوت، عملکرد مردان و زنان نیز متفاوت خواهد بود و این موردی است که برایان راسول و لیزکوک در کتاب سبک‌های رهبری مدیران زن و مرد خود به آن اشاره نموده‌اند. باز بودن دو طرف مغز هنگام تمرکز در زنان و بسته بودن یک‌طرف مغز هنگام تمرکز در مردان عامل تفاوت در عملکرد آن‌هاست. اکنون به تفاوت‌های دیگری نیز اشاره می‌گردد: مغز یک مرد برای انجام دادن امور سازمان‌دهی می‌شود. در موقعیت‌های سخت و تحت‌فشار یا اضطراب، مغز وی تمایل به انجام کارهایی دارد که هیجان وی را فرونشاند. مغز جنس مذکر برای کار و فعالیت و مغز جنس مؤنث برای ایجاد ارتباط و مناسبات از طریق شنیدن و صحبت کردن ایجادشده است.

مردان تمایل به گفتگوهای خبری راجع به آنچه انجام داده یا کسب کرده‌اند دارند درحالی‌که این امر در مورد زنان به‌صورت خودستایی و مباهات به نظر می‌آید. زنان در گفتگو و همدلی انعطاف بیشتری نسبت به مردان دارند. زنان دوست دارند صحبت کنند و بشنوند و دیگران را در این حس شریک کنند؛ بنابراین درصد صحبت با تلفن در زنان بیشتر است. به‌صورت کلی مردان رقابت را دوست دارند حتی در شغل باغبانی برای پرورش بزرگ‌ترین محصول وارد رقابت می‌شوند. همچنین بیشتر مردان رقابت را در عرصه‌های سیاسی می‌پسندند.

 

بر اساس برخی تحقیقات؛ درزمینهٔ ایجاد ابتکار به علت عملکرد متوالی نیمکره‌ها مردان موفق‌تر عمل می‌کنند. زنان در درک تفاوت بین آنچه مردم می‌گویند و آنچه موردنظرشان است بهترند. هم‌چنین، ازنظر یادگیری و درک زبان بدن، زنان موفق‌ترند. زنان کمتر مانع سایرین می‌شوند حتی بیشتر به لطیفه‌های افراد می‌خندند. یا مهارت‌های دیداری جنس مؤنث بسیار گسترده است.

جنس مؤنث می‌تواند اقلام یک اتاق را بهتر از جنس مذکر مجسم کند. او کاملاً به خاطر می‌آورد که در چه روزی مردم چه لباسی به تن داشته‌اند. زنان سخن گفتن را دوست دارند چون احساس خود را به این وسیله منتقل می‌کنند همچنین شنوندگان بهتری هم هستند. به دلیل اینکه مردان فقط از نیمی از مغزشان استفاده می‌کنند مغز آنان در هنگام بمباران جزئیات و احساسات به‌آسانی طغیان می‌کند. او بیشتر به‌تنهایی نیاز دارد تا به مسائل بیندیشد. زنان برعکس دوست دارند در گروه بوده و در مورد مسائل بیشتر مشورت کنند.

مواردی که اشاره شد تنها بخشی از تفاوت‌های میان زنان و مردان است چیزی که مهم است نوع نگاه به اداره سازمان است. الگوهای فکری رهبر که سازنده سبک‌های رهبری می‌باشند، عبارت‌اند از: رابطه مداری- وظیفه مداری، جزءنگرانه-کل‌نگرانه، مربی‌گری، مشارکتی، رقابتی، عمل‌گرایی، فرماندهی و مخاطره پذیری. الگوی فکری رهبری در مردان بیشتر شامل وظیفه مداری، کل‌نگرانه، عمل‌گرایی، رقابتی، مخاطره پذیری و فرماندهی است. درحالی‌که الگوی فکری رهبری در زنان شامل رابطه مداری، جزء نگرانه، مشارکتی و مربی‌گری است.

نتیجه آنکه الگوی کامل رهبری، تفکر زنان و مردان را توأمان داراست و نیاز سازمان‌های امروزی استفاده از مدیران تأثیرگذاری است که نقش رهبری سازمان را ایفا می‌کنند.

 

هیچ کوته بینی و مانعی جلوی راه کارآفرینی وجود ندارد

هیچ کوته بینی و مانعی جلوی راه کارآفرینی وجود ندارد

یک مدرس کارآفرینی گفت:‌ مانعی جز نگرش منفی و کوته بینی ‌بر سر راه کارآفرینی وجود ندارد.

روح الله خسروی در گفت‌وگو با ایسنا اظهار کرد: آموزش کارآفرینی نمی‌تواند به صورت یک تغییر آنی باشد و تغییر نگرش و فرهنگ زحمت داشته و البته زمان می‌برد.

وی اظهار کرد: شاید از بین هزاران نفر آموزش دیده کارآفرینی تنها یک نفر به نتیجه برسد و کارآفرینی موفق شود و این موضوع نشان می‌دهد که کارآفرینی را باید درک و لمس کرد.

خسروی با اشاره به اینکه برگزاری برنامه‌هایی چون کمپ‌های کارآفرینی و اردوهایی از این دست، قدمی کوچک اما بسیار مفید است، اضافه کرد: این چنین برنامه‌ها، زمینه‌ساز تغییر نگرش است.

این کارآفرین لرستانی افزود: جوانان ما باید به فکر استخدام دولتی و کارمند دیگران شدن نباشند بلکه باید خودشان کار راه بیاندازند و اشتغال ایجاد کنند.

این مدرس کارآفرینی یادآور شد: بزرگترین مانع کارآفرینی، خود فرد است و مانعی دیگری جز نگرش و کوته بینی شخص وجود ندارد.

وی افزود: آنقدر سرمایه در کشور ما زیاد است که جوانان می‌توانند با یک ایده ناب سرمایه‌ها را جذب و از آنها ثروت و اشتغال ایجاد کنند.

خسروی تصریح کرد: کارآفرینی در حد حرف بسیار کاری راحت است، اما وقتی به عمل برسد، ریسک دارد و حتی ممکن است خطرناک باشد چون با سرمایه و حتی آبروی شخص مرتبط است.

منبع خبر : ایسنا

طرح فروش کتاب جهت تهیه تلفن هوشمند

طرح فروش کتاب جهت تهیه تلفن هوشمند

 

 

با توجه به شیوع ویروس کرونا و برگزاری آموزش های دانشگاهی کشور به صورت مجازی، متاسفانه مطلع شدیم که تعدادی از دانشجویان عزیز ساکن استان تهران، به علت مشکلات اقتصادی، امکانات لازم جهت اتصال به کلاس های مجازی را ندارند، لذا بر آن شدیم تا با فروش اینترنتی حدود 700 نسخه از پرفروش ترین کتاب مشترک این دو انتشارات، زمینه تهیه حدود 30 دستگاه تلفن همراه هوشمند برای دانشجویان نیازمند را فراهم سازیم. ضمنا کتب فروش رفته پس از اتمام طرح فاصله گذاری اجتماعی، برای کتابخانه های مناطق محروم کشور ارسال خواهد شد.

فایل الکترونیکی کتاب برای مشارکت کنندگان در طرح ایمیل خواهد شد .

 

اخبار مربوط به توزیع گوشی های هوشمند و همچنین توزیع کتب در مناطق محروم از طریق نشریه دانشگاه کارآفرین اعلام خواهد شد.

 

 

الوپارک: اپلیکیشن انلاین رزور جای پارک

الوپارک: اپلیکیشن انلاین رزور جای پارک

 

الوپارک، سامانه آنلاین جستجو و رزرو جای پارک و پارکینگ می‌باشد که از اسفند سال 96 فعالیت خویش را آغاز کرد. با الوپارک می‌توانید در هر کجای شهر، تنها با چند کلیک ساده، جای پارک مناسب خود را پیدا کرده، آن را رزرو و در زمان مقرر در آن‌جا پارک کنید.
از مهرماه سال 97، الوپارک به‌عنوان پلتفرم اشتراک فضای پارک خصوصی نیز فعالیت می‌کند؛ به این صورت که در مناطقی که پارکینگ عمومی موجود نیست و یا فضای پارکینگ‌های عمومی، برای حجم خودروهای آن منطقه کافی نمی‌باشد و نیاز به جای پارک بیشتری وجود دارد، از ظرفیت پارکینگ‌های خصوصی استفاده می‌گردد.
پارکینگ‌های خصوصی شامل پارکینگ‌های شرکت‌ها، سازمان‌ها، مجتمع‌های مسکونی، منازل و غیره می‌باشد.

 

ویژگی های الوپارک

 

– جستجوی پارکینگ بر اساس نام محله و خیابان

– جستجو بر اساس نام پارکینگ

– رزرو جای پارک

– پرداخت آنلاین هزینه جای پارک

– دریافت اطلاعات وجود جای پارک خالی در پارکینگ

– دریافت اطلاعات محدودیت‌ها و راهنمای دسترسی به پارکینگ

تحول نوآورانه در «نفت» موتور محرکه کشور

تحول نوآورانه در «نفت» موتور محرکه کشور

سورنا ستاری در این رویداد اظهارکرد: رویدادهای مانند این گردهمایی می‌تواند باعث تحول و تغییر نگرش در صنعت نفت گردد. بی‌شک اگر نفت متحول شود، این تحول می‌تواند به موتور محرکه کشور تبدیل شود.
نقش شتاب‌دهنده‌ها
رئیس ستاد فرهنگ‌سازی اقتصاد دانش بنیان با تاکید بر نقش بازیگران نوین صنعت نفت، مانند شتاب‌دهنده ها و شرکت‌های دانش بنیان افزود: حمایت از شرکت‌های دانش بنیان و خلاق می‌تواند به پیروزی نوآوری و خلاقیت بر یک تفکر سنتی صد ساله در صنعت، منتهی شود.
تکرار موفقیت
رئیس بنیاد ملی نخبگان یکی از دلایل موفقیت زیست بوم دارویی کشور را تسهیل در پذیرش محصولات دانش بنیان و فناور این حوزه خواند و افزود: این موفقیت در دیگر حوزه‌ها نیز قابل تکرار است. در صورتی که حل مسائلی مانند استاندارد سازی و تست‌های مربوط به تایید محصولات دانش بنیان و فناور در حوزه نفت تسریع شود، می‌توانیم شاهد یک جهش در این صنعت باشیم.
حضور 2500 شرکت
«گردهمایی شرکت‌های دانش بنیان و استارتاپ‌های صنعت نفت و ارائه نیازهای فناورانه» با بازدید معاون علمی و فناوری رئیس جمهوری از نمایشگاه این رویداد، پس از ۳ روز به کار خود پایان داد.
در این گردهمایی که با حمایت معاونت علمی و فناوری ریاست جمهوری برگزار شد، بیش از ۲۵۰۰ شرکت و استارتاپ فعال در صنعت نفت حضور یافتند.
عقد ده‌ها قرارداد
در این رویداد، بیش از ۲۷۰ قرارداد با هدف پاسخ به نیازهای فناورانه صنعت نفت میان شرکت‌های دانش بنیان و شرکت‌های بزرگ و پیمانکاران صنعت نفت به مرحله امضاء رسید.
همچنین شرکت‌های دانش بنیان و استارتاپ‌های فعال در صنعت نفت، در این رویداد به ارائه آخرین دستاوردهای خود پرداختند.
احصاء نیازهای فناورانه
شرکت‌های بزرگ دولتی و پیمانکاران صنعت نفت نیز با عرضه نیازهای فناورانه خود به شرکت‌های دانش بنیان و فناور، از آنها برای چاره جویی و ارائه پاسخ های مبتنی بر فناوری، درخواست همکاری کردند.
بیش از ۱٠۷٠ ثبت نام کننده در این رویداد حضور یافتند و 891 نیاز فناورانه صنعت نفت که بیش از این احصاء شده بود، به صاحبان دانش و فناوری حاضر در این گردهمایی عرضه شد.
امضاء تفاهم‌نامه
5-12-98 برگزاری ۴ کارگاه آموزشی و ۵ پنل تخصصی، بخش دیگری از رویدادهای جنبی این رویداد را تشکیل می‌داد. امضای تفاهم نامه همکاری بین پژوهشگاه صنعت نفت و شتابدهنده «آی‌تک»، بخش پایانی این همایش بود. این گردهمایی با حمایت معاونت علمی و فناوری ریاست جمهوری در پژوهشگاه صنعت نفت برگزار شد.

زنان سرپرست خانوار چقدر «گیل بانو» را می شناسند؟

زنان سرپرست خانوار چقدر «گیل بانو» را می شناسند؟

 

سایت یونسکو در بولتنی ویژه با عنوان «نواهای شهر» نگاهی به طرح ها و ایده های ابتکاری، جذاب و جالب توجه شبکه شهرهای خلاق افکنده و از پروژه مشارکتی «گیل بانو» که سال گذشته در رشت، شهر خلاق خوراک آغاز به کار کرده، هم در این گزارش نام برده است.

گلناز نظامی، مدیر مرکز گیل بانو (اولین مرکز تولیدات و فروش محصولات بانوان سرپرست خانوار گیلان) در گفت وگو با ایسنا، پروژه مذکور را نتیجه سال ها فعالیت تخصصی یک موسسه خیریه در حوزه اشتغال خانگی تولیدمحور زنان سرپرست خانوار دانست و اظهار کرد: طرح اولیه پروژه گیل بانو از سوی سازمان ساماندهی مشاغل شهری شهرداری رشت پیشنهاد شد.

وی برگزاری جشنواره و فستیوال تولیدات خانگی، دوشنبه بازار با محوریت فروش صنایع دستی و غذاهای محلی بانوان و آموزش و مهارت آموزی زنان سرپرست خانوار را از جمله سوابق موسسه خیریه مذکور دانست و افزود: این پروژه با همکاری اداره کل امور بانوان و خانواده استانداری گیلان از بهمن ماه سال ۹۷ آغاز به کار کرد. البته در وهله نخست قرار بود به عنوان گروه برخوردار از دانش فنی در حوزه اشتغال خانگی و تولیدی زنان این کار را انجام دهیم، اما با توجه به تنگناهای مالی و عدم تخصیص بودجه مناسب جهت تامین فضا و ساختمان از خیرین جهت کمک نیکوکاری به راه اندازی مرکز گیل بانو استفاده کردیم.

مدیر مرکز «گیل بانو»، گفت: ساختار این پروژه مبتنی بر کارآفرینی اجتماعی جهت حفظ کرامت و ایجاد فرصت تجارت عادلانه بوده و در حال حاضر یک سال از حیات آن می گذرد و با قوت توسط خود زنان سرپرست خانوار اداره می شود.

نظامی، پروژه گیل بانو را یک کارآفرینی از جنس هنر دانست و یادآور شد: در این کارآفرینی هیچگونه مبلغی به عنوان کارگزاری و اجاره از تولیدکنندگان سرپرست خانوار دریافت نمی شود.

بانوان همواره نقش مهمی در اقتصاد خانواده دارند

وی با بیان اینکه هم اکنون بیش از ۸۰ تولیدکننده سرپرست خانوار در مجموعه گیل بانو فعال هستند، خاطرنشان کرد: همچنین حدود ۵۰ تولیدکننده در نوبت ورود به مرکز هستند و هیچ محدودیتی برای ورود زنان سرپرست خانوار وجود ندارد.

نظامی ادامه داد: طی فراخوان های عمومی در فضای مجازی و خبرگزاری ها و شبکه های اجتماعی اطلاع رسانی لازم جهت فعالیت در مجموعه گیل بانو صورت گرفته و کلیه زنان سرپرست خانوار می توانند از فرصت گیل بانو برای توانمندسازی خود استفاده کنند.