مقدمهای بر حوزه پژوهشی کارآفرینی بین المللی
کارآفرینی بین المللی: اصولاً تحقیقاتی که درزمینه کارآفرینی بین المللی صورت گرفته است بر دو جنبه متمرکز هستند؛ بخشی از این تحقیقات تنها به بررسی کارآفرینی در کشورهای مختلف میپردازند و رفتارهای کارآفرینانه و نوآورانه را در کشورها و فرهنگهای مختلف مقایسه میکنند؛ اما بخش دیگری از این تحقیقات متمرکز بر افرادی هستند که به فراتر از مرزهای خود میروند و به فعالیتهای خلاقانه و کارآفرینانه میپردازند تا بتوانند به خلق و ایجاد محصولات جدید و نوآورانه بپردازند و از فرصتهای موجود در آنسوی مرزهای خود استفاده کنند.
درواقع، ازآنجاکه بسیاری از سازمان و شرکتها از آغاز تأسیس و شروع به کار خود به دنبال کسب مزیت رقابتی حاصل از فروش در فراتر از مرزهای خود هستند بنابراین تفکر کارآفرینی بین المللی در ابتدای کار خود مورد استقبال زیادی از سوی شرکتهای مختلف و محققان و پژوهشگران قرار گرفت.
با مرور مقالات مختلف میتوان بیان کرد که کارآفرینی بین المللی فرایند تشخیص، اتخاذ، ارزشگذاری و بهرهبرداری و استفاده از فرصتها و مزیتهای حوزه بین الملل و با عبور از مرزها بهمنظور ایجاد کالاها و خدمات جدید است. در این تعریف عبارت عبور یا گذشتن از مرزها مهم است. ویژگی و مشخصه مهم کارآفرینی بینالمللی همین عبارت است یعنی کارآفرینان بین المللی به دنبال کسب فرصتهای جدید به فراتر از مرزهای خود قدم میگذارند و بدین واسطه به سود و مزایا و همچنین مزیتهای رقابتی نسبت به رقبای خود در داخل و خارج دست پیدا میکنند. خیلی از شرکتها و سازمانها که در داخل کشور خود دچار زیان شده و یا هزینههای تولید آنها بالا است میتوانند بهواسطه کارآفرینی بین المللی سود خوبی به دست آورند و با ایجاد استارتآپهای جدید در فراتر از مرزهای خود با هزینه پایینتر به سودهای هنگفت برسند. درواقع، گاه ممکن است، شرکتها پس از مدتی و به دلیل کاهش فروش و یا از رده خارج شدن و منسوخ شدن محصولات خود در بازارهای داخلی به سمت بین المللی شدن و بازارهای خارجی بروند. اما ورود به عرصه کارآفرینی بین المللی باعث میشود تا شرکتها مهارتها و تواناییهای خود را افزایش داده و بتوانند به مزیت رقابتی زیاد و سودآوری و فروش بیشتر دست یابند. آنها در این عرصه و گستره بزرگ جهانی ناگزیر به خلاقیت، نوآوری، بهبود مهارتها و تواناییهای خود بهخصوص در برخورد با مشتری و تشخیص نیازهای مشتریان خود دارند و این امر خود زمینهساز توانمند شدن، بهبود و توسعه شرکتها را فراهم میکند.
از مزیتهای کارآفرینی بین المللی این است که میتوان به انتخاب مناطق و کشورهایی پرداخت که هزینههای تولید و هزینههای نهایی محصولات و غیره در آنها پایینتر است یا مزیتهای خاصی دارند که در درون مرزها این مزیت وجود ندارد یا اندک است. در این راستا و برای شناسایی و کشف فرصتهای جدید فراتر از مرزهای خود، شرکتها باید به تجربیات گذشته و به بافت و حوادث و رویدادهای خارجی توجه کنند. آنها بایستی به دنبال روزنهها و تقاضاهای پنهان در بافت بینالمللی و خارجی بپردازند و پس از ارزشگذاری بر این فرصتها اقدام به ایجاد استارتآپها نمایند.
اما این فرایند ساده نیست و صرف پیدا کردن روزنهها و زمینههای مناسب برای کارآفرینی و ایجاد استارتآپهای فراملی کافی نیست، شرکتها قرار است وارد کشوری جدید با بافتی جدید شوند که این خود زمینهساز مسائل و مشکلات زیادی ازجمله ازلحاظ فرهنگی، اجتماعی، حقوقی و غیره میشود؛ بنابراین شرکتهایی که قصد کارآفرینی بین الملل را در فراتر از مرزهای خوددارند باید بافت کشور موردنظر را بهدقت بررسی کنند. درواقع برای بقا و به دست آوردن سود در بازارهای دارای مزایای فراوان، فراتر از مرزهای ملی بایستی خود را با این بافتها تطبیق دهند.
شرکتهای کارآفرین بین المللی به دلیل ورود به بازار پرتلاطم جهانی که بهطور مداوم در حال تغییر و پیشرفت است کسبوکارهای خلاقانهتر، نوآورتر و ریسکپذیرتری را شکل میدهند و راهی جز انعطافپذیری و همکاری گروهی و جمعی برای وفق دادن خود با محیطهای متفاوت با کشور خود ندارند و همه اینها زمینهساز برتری و موفقیت بیشتر این شرکتها خواهد شد. آنها یاد میگیرند چگونه روابط با مشتری را بهخوبی مدیریت کنند و همچنین اعتبار و شهرت فراوانی را در این نوع کارآفرینی به دست میآورند که حتی میتواند زمینهساز گسترش فروش آنها در داخل کشور خود شود.
درنهایت، نمونهای از کارآفرینی بین المللی را میتوان ذکر کرد که Khanna, Palepu, and Sinha در سال 2013 در مقاله خود به آن اشارهکردهاند، آنها در مقاله خود به کارآفرینی شرکت سوزوکی ژاپن بهصورت زیر اشارهکردهاند:
“سوزوکی ژاپن، یک تحول کیفیت را با ورود به هند در سال 1981 ایجاد کرد. نیاز خودروسازان برای حجم زیادی از قطعات باکیفیت بالا، تأمینکنندگان محلی را به حرکت درآورد. آنها با فروشندگان سوزوکی در ژاپن تیم تشکیل دادند، گروههای کیفیت تشکیل دادند و با متخصصان ژاپنی برای تولید محصولات بهتر کارکردند. در طول دو دهه آینده، جنبش مدیریت کیفیت جامع به دیگر صنایع در هند گسترش پیدا کرد. در سال 2004، شرکتهای هندی جوایز دمینگ را بیش از هر کشور دیگری در ژاپن دریافت کردند. مهمتر از آن، تأمینکنندگان خودروی هندی در نفوذ در بازارهای جهانی موفق بودند مانندSundram Fasteners که به تأمینکنندگان خودروساز بین المللی مانند GM ترجیح داده شد”.
در مثال بالا از شرکت سوزوکی نمونهای از کارآفرینی بین المللی آورده شد اما نکته جالب مثال بالا این بود که شرکتهای هندی مانند ساندرام فاستنرز پس از به دست آوردن بازار مربوطه نیز دست به کارآفرینی بین المللی زدند. درواقع آنها به سودآوری و مزایای فراوان این صحنه پی بردند. آنها حتی توانستند درصحنه رقابت بین الملل تا جایی پیش بروند که دیگر شرکتهای کارآفرین بین الملل را عقب برانند و شکست بدهند.