کارآفرینی در بستر فناوری

نوآوری یک نظام و سیستم مدیریتی است که بر رسالت بنگاه تأکید دارد و به دنبال فرصت های استثنایی و جدید است. پتر دراکر بر این باور است که: نوآوری موفق مستلزم کار سخت، متمرکز و هدفمند است. نوآوری یک عامل اساسی در ایجاد رقابت در سطح جهانی است که منجر به رشد سازمانی می شود، موفقیت آینده را در بر دارد و همانند موتوری است که به بنگاه ها اجازه می دهد در اقتصاد جهانی از کارآیی مستمری برخوردار شوند. بسیاری از برندهای جهانی که سرآمد شده اند این سرآمدی را مدیون نوآوری ها در بنگاه ها هستند. نوآوری دیگر یک تصادف و اتفاق ناگهانی نیست بلکه یک نظام و سیستم مستمر حاکم در بنگاه هاست که در ابعاد مختلف بنگاه عمل می کند و در بهبودی و بهروزی بنگاه بسیار تأثیرگذار است. دراکر با تأکید فراوان می گوید : هر سازمانی نیاز به یک توانایی و مهارت اساسی دارد و آن نوآوری است. نوآوری یک ماجرای چند وجهی است. تعدادی از دانشمندان نوآوری های سازمانی را براساس محصول، فرآیند و نوآوری های اجرایی تقسیم و بررسی کرده¬اند. پژوهشگران دریافتند که اکثر تحقیقات در زمینه نوآوری، بر نوآوری محصول در بنگاه های تولیدی تأکید دارند. از دیدگاه سازمانی، موفقیت واقعی نوآوری در بازار اتفاق می افتد.
عده ای از دانشمندان و پژوهشگران بر این باورند که هر اندازه یک بنگاه (سازمان) بزرگتر باشد، کارآیی و اثربخشی آن هم بیشتر است ولی با توجه به سن بنگاه (سازمان)، بنگاه های جوانتر نوآورتر هستند.
رقابت در محیط های بین المللی باعث می شود که بنگاه برای داشتن خلاقیت و نوآوری بیشتری به چالش بیافتد، زیرا امروزه نوآوری کلید اصلی برای ماندن در صحنه رقابت است. بنابراین نقش نیروهای خلاق و نوآور در سازمان ها و بنگاه ها اهمیت ویژه ای پیدا کرده است به طوری که توفیق بنگاه ها مرهون نوآوری های آنان است.
افرادی که بتوانند با خلاقیت با مسائل و موضوعات روبرو شوند و در صدد حل آنها برآیند و زمینه توسعه و رشد نوآوری را ایجاد نمایند به رشد و توسعه بنگاه کمک خواهند کرد.

رسانه اجتماعی

کارآفرینی نوین با چاشنی مدرن یا کلاسیک (رسانه اجتماعی)

با ورود به عصر اطلاعات و جامعه شبکه‌ای، ما دربیشتر حوزه‌ها شاهد تحولات تکنولوژیکی گوناگون هستیم. اینترنت به مثابه «رسانه جدید» و یکی از مهم‌ترین دستاورد‌های انقلاب ارتباطات، از محدودیت الگو‌های چاپ و پخش در ارتباطات فراتر رفته است.‌رسانه‌های اجتماعی، از جمله پدیده‌های جدید ناشی از ادغام فناوری‌های مختلف ارتباطی در سال‌های اخیر می‌باشند. این شبکه‌ها و رسانه‌های مجازی، با عضو‌گیری‌های رایگان کاربران، توانسته‌اند درجریان‌سازی‌های مختلف نقشی اساسی برعهده داشته‌باشند.

مفهوم شبکه‌های اجتماعی موضوع جدیدی نیست. در هر زمان و دوره‌ای در بین انسان‌ها وجود داشته است. همه‌ی انسان‌ها بدنبال راهی برای ارتباط با یکدیگر و تقویت ارتباطات بوده‌اند. ویژگی متمایز این مفهوم بدلیل ورود این ارتباطات، در عصر و دنیای دیجیتال می‌باشد. ارتباطات در گذشته با تکان دادن دست، زبان بدن، حرف زدن و نامه‌زدن و… صورت می‌گرفته و امروزه شروع ارتباطات و توسعه آن در لینکدین، اینستاگرام، فیس بوک، توئیتر و … رخ می‌دهد. امروزه صاحبان هوشمند کسب و کارها می‌دانند که برای در صحنه ماندن، می‌بایست به استفاده از انواع مختلف رسانه‌های اجتماعی روی بیاورند. در ادامه می خواهیم برای شما محبوب‌ترین و معروف‌ترین رسانه‌های اجتماعی را معرفی نماییم و پس از آشنایی با هریک، بتوانید انتخاب کنید که کدام‌یک از آن‌ها برای کسب و کار شما مفید هستند.

رسانه اجتماعی یا شبکه اجتماعی؟

اکثر مردم تصور می‌کنند، رسانه اجتماعی و شبکه اجتماعی هر دو یکسان هستند. بنابراین خیلی از مواقع این دو مفهوم را اشتباهاً به جای یکدیگر بکار می‌برند. ایده خوبی است که ابتدا تفاوت این دو مفهوم را مشخص نمایید و ادامه مطالب را با ادبیاتی یکسان پیش ببریم. زمانی‌که شما سعی می‌کنید تفاوت بین شبکه اجتماعی و رسانه اجتماعی را کشف کنید، مانند این است که بخواهید تشخیص دهید گوگل با چه روشی به بهینه‌سازی موتورهای جست‌و‌جو(SEO)  اقدام می‌نماید. در نتیجه تشخیص این دو از یکدیگر کار آسانی نمی‌باشد.

رسانه اجتماعی، رسانه‌ای است که شما بواسطه‌ی آن محتوایی را تولید و منتشر می‌نمایید که این محتواها می‌توانند در قالب بلاگ، فیلم، عکس، پادکست و کتاب‌های الکترونیک و … منتشر شوند. رسانه‌های اجتماعی در بستر سایت‌ها و نرم‌افزارها نمود می‌یابند. بطور کلی رسانه‌های اجتماعی به 6 دسته تقسیم می‌شوند که یکی از انواع آن شبکه‌های اجتماعی می‌باشد.  رسانه اجتماعی شکلی از ارتباطات برپایه اینترنت می‌باشد. ساختار رسانه‌ اجتماعی به کابران اجازه گفت‌و‌گو، اشتراک‌ گذاری اطلاعات و ایجاد محتوا را می‌دهد.

رسانه اجتماعی چه ضرورتی دارد؟

میلیون‌ها انسان در سراسر جهان، با استفاده از رسانه‌های اجتماعی اطلاعات خود را با یکدیگر به اشتراک می‌گذارند و ارتباطات خود را در سطح فردی و سازمانی شکل می‌دهند. در سطح حرفه‌ای شما می‌توانید با ارتباط با دیگر افراد حرفه‌ای در یک زمینه خاص، مطالب تخصصی را بیاموزید و حلقه‌های ارتباطی حرفه‌ای خود را تقویت نمایید. در سطح سازمانی، رسانه اجتماعی این امکان را بوجود می‌آورد که با مخاطبین خودتان در ارتباط باشید و نیازها و انتظارات آن‌ها را کشف کنید و بازخورد‌های مؤثری را از مشتریان دریافت کنید، همچنین می‌توانید نام تجاری خود را در ذهن افراد ایجاد نمایید. هرساله رسانه‌‌ های اجتماعی جدیدی با نوآوری های بیشتر روانه بازار می‌ شوند. اما تصمیم‌ گیری در این خصوص که کدام یک از این رسانه های اجتماعی را می بایست انتخاب نمود بسیار حائز اهمیت می باشد. تصمیم گیری صحیح در این خصوص با آگاهی از رسانه اجتماعی نوظهور، چگونگی کارکرد این رسانه جدید در رابطه با استراتژی ارتباطات شما صورت می‌ پذیرد. . رسانه‌های اجتماعی از سال 2000 میلادی به طور گسترده‌ای در سطح جهان گسترش یافتند و با اقبال عمومی گسترده‌ای درعضوگیری روبرو شدند. در سال 2012 میلادی فیس‌بوک در حدود یک میلیارد کاربر جذب نمود. توئیتر در همان سال 517 میلیون کاربر را به خود اختصاص داد.

یکی از ویژگی‌های مهم و اثرگذار در علاقمندی مردم به رسانه‌های اجتماعی ایجاد بستری جدید برای همکاری و گفت‌و‌گو یبن افراد می‌باشد، و دیگری ماندگاری بلند مدت محتواهایی می‌باشد که توسط افراد در رسانه‌های اجتماعی تولید و منتشر می‌گردد. و همچنین این محتواها می توانند توسط افراد مختلف به اشتراک گذاشته شوند. و این محتواها براحتی می‌توانند جست‌‌و‌جو شوند و برای اهداف مختلف استفاده شوند. قابلیت دسترسی به رسانه‌های اجتماعی دیگر ویژگی برتر این ابزار در جذب افراد می‌باشد. شما در هر مکانی و هر زمانی در صورتی که ایترنت در دسترس باشد می‌توانید از آن استفاده نمایید. این ویژگی‌ها سبب شکل‌گیری تعاملات پویای برخط جامعه می‌شوند. رسانه‌های اجتماعی راهی را برای حفظ ارتباطات با دوستان، خویشاوندان و گروه‌های اجتماعی ایجاد می‌نماید. رسانه‌های اجتماعی به شرکت‌ها، سازمان‌ها و دولت‌ها امکان دسترسی به تداد زیادی از افراد را دریک زمان مشابه می‌دهد. تعامل افراد بواسطه‌ی رسانه‌های اجتماعی بسیار متحول شده‌است. رسانه‌های اجتماعی دنیای هیجان‌انگیز و شگفت‌انگیزی هستند و شناخت هر یک از ابزارهای در دسترس به شما این اعتماد را خواهد داد که بتوانید مخاطبین خود را پیدا کنید و بواسطه‌ی آن بتوانید سطح فروش، میزانی آگاهی از نام تجاری و ایجاد ارتباط مستمر با مشتریان را ایجاد نمایید. در این مقاله انواع رسانه‌های اجتماعی را معرفی خواهیم نمود و شما با شناخت عملکردهای هر یک می‌توانید از آن‌ها برای اهداف شخصی و کاری خودتان بصورت بهینه و اثربخش استفاده نمایید.

رسانه‌های اجتماعی می‌توانند در قالب شبکه اجتماعی(Social Network) ، میکروبلاگ(Microblogging) سایت‌های نشانه‌گذاری(Bookmarking Site)، خبرهای اجتماعی(Social News)، رسانه اشتراک‌گذاری(Media Sharing)، ، وبلاگ انجمن‌های تخصصی(Blog Forums)، دسته بندی می‌شوند.

شبکه اجتماعی(Social Network): این نوع شبکه‌ها بصورت خدماتی هستند که افراد می‌توانند براساس علاقمندی‌هایشان و تخصص‌هایشان با دیگر افراد ارتباط و تعامل برقرار نمایند. معمولاً این شبکه‌ها دارای پروفایلی جهت معرفی افراد و تخصص‌ها هستند و امکان ایجاد گروه‌های تخصصی را به افراد می‌دهد. از مشهورترین شبکه‌های اجتماعی می‌توان فیس‌بوک و لینکدین را نام برد.

سایت‌های نشانه‌گذاری(Bookmarking Site) : خدماتی هستند که به شما این امکان را می‌دهند تا بتوانید سایت‌ها و منابع اینترنتی مورد نظرتان را ذخیره، سازماندهی و مدیریت نمایید. بیشترین امکان را ایجاد می‌نمایند تا شما بتوانید پیوندها(Links) موردنظرتان را براحتی جست‌و‌جو نمایید و به اشتراک بگذارید. از مشهورترین آن‌ها می‌توان Delicious و StumbleUpon را نام برد.

خبرهای اجتماعی(Social News): خدماتی هستند که به افراد اجازه می‌دهد تا اخبار و مطالب مورد نظرشان را به اشتراک گذارند و دیگر افراد بتوانند به این مطالب رأی دهند. رأی‌گیری مهم‌ترین جنبه این رسانه اجتماعی می‌باشد،چراکه مطالب با رأی بیشتر، برجسته‌تر نمایش داده ‌می‌شوند. در این رسانه مردم تصمیم می‌گیرند که کدام اخبار و مطالب برجسته‌تر شوند. از مشهورترین آن‌ها می‌توان به Reddit و Digg اشاره نمود.

رسانه اشتراک‌گذاری(Media Sharing): خدماتی هستند که به شما این اجازه را می‌دهند تا بتوانید رسانه‌هایی مانند عکس و فیلم و … را به اشتراک بگذارید. همچنین ویژگی‌های دیگری مانند ایجاد پروفایل شخصی و قسمت نظردهی و … را دار می‌باشند. از مشهورترین آن‌ها می‌توان YouTube, Instagram, Flicker را نام برد.

میکروبلاگ(Microblogging): خدماتی هستند تمرکز اصلی آن‌ها در بروز‌رسانی مطالب و ارسال آن‌ها برای مشترکین می‌باشد. از مشهورترین آن‌ها می توان به Twitter اشاره نمود.

وبلاگ انجمن‌های تخصصی(Blog Forums): در انجمن‌های برخط این امکان به اعضا داده می‌شود تا بتوانند براساس یک موضوع مشخص با ارسال پیام نظرات خود را بیان نمایند و به بحث و گفت‌و‌گو بپردازند. در این محل‌ها معمولاً با طرح یک موضوع به صورت پرسش، گفت‌و‌گوها شکل می‌گیرند. این موضوع را می بایست در نظر داشت که این دسته‌بندی، در خصوص رسانه‌های اجتماعی وجود دارد و حتی می‌توان از این دسته‌بندی‌ها با عنوان ویژگی‌های رسانه‌ها نام برد. این امکان وجود دارد که در یک رسانه اجتماعی مجموعه‌ای از این ویژگی‌ها بکار گرفته شده باشد. فیس بوک یک شبکه اجتماعی با ویژگی‌های یک میکروبلاگ در قسمت بروزرسانی وضعیت مطالب(Update Status) می باشد

ادامه دارد…

برای تجسم مجدد تجربه دانشجویی آنلاین، مانند یک شرکت فناوری فکر کنید

برای تجسم مجدد تجربه دانشجویی آنلاین، مانند یک شرکت فناوری فکر کنید

 

 تیج نرورکار ، مدیر کسب‌وکار برای آموزش‌وپرورش Cognizant ، می‌گوید که با این پنج تغییر ذهنیت ، مؤسسات عالی می‌توانند یادگیری دیجیتالی را در استراتژی‌ها و عملیات خود غوطه‌ور کنند.

این خبر که پلتفرم آموزش آنلاین 2U در حال دستیابی به edX است ، یک پلت فرم غیرانتفاعی که توسط هاروارد و MIT اداره می‌شود  و یکی دیگر از نشانه‌های شتاب یادگیری دیجیتالی است.

ازجمله هم‌افزایی‌های این قرارداد ، دسترسی 2U به پایگاه یادگیری جهانی edX از 39 میلیون کاربر ثبت شده و 120 میلیون بازدیدکننده سالانه وب‌سایت است. این امر دسترسی 2U را افزایش می‌دهد و هزینه‌های تحصیل دانش آموزان را کاهش می‌دهد ، که معمولاً 20 درصد از درآمد مدیران برنامه‌های آنلاین را تشکیل می‌دهد.

بااین‌حال ، اغلب در میان عناوین خبری نادیده گرفته می‌شود ، این واقعیت است که فناوری تنها بخشی از تغییری است که یادگیری دیجیتالی در آموزش عالی ایجاد می‌کند. تغییر طرز فکر در بین کالج‌ها و دانشگاه‌ها نیز به همان اندازه مهم است زیرا آن‌ها تجربیات یادگیری مستقیم به مصرف‌کننده (DTC) را که دانش آموزان امروزی را درگیر خود می‌کند ، شکل می‌دهند.

چگونه می‌توان تغییر درجه بالا را انجام داد

برای تصور مجدد تجربه کالج و گذار به یادگیری دیجیتالی ، رهبران آموزش عالی باید مانند یک شرکت فناوری فکر کنند. تغییرات ذهنی زیر آن‌ها را به سمت یادگیری دیجیتال در استراتژی‌ها و عملکردهای خود سوق می‌دهد:

با فرهنگ قدیمی ، در کنار فرهنگ جدید.

این تغییر یکی از سخت‌ترین اعمال برای کالج‌ها و دانشگاه‌ها است. بسیاری از رهبران دانشگاهی که ما با آن‌ها صحبت می‌کنیم منحصراً بر فناوری موردنیاز مدل DTC تمرکز می‌کنند. اما واقعیت این است که DTC یک رویکرد خارج از کشور است که تجربه دانشجو را در اولویت قرار می‌دهد و اولویت‌های اداری و گروهی را مقدم می‌دارد. و تغییراتی را ایجاد می‌کند که در دانشگاه‌ها ، به‌ویژه طرز فکر نهادی ، موج می‌زند.

پیشرفت در محیط آموزش عالی امروز مستلزم آن است که همه وظایف محوطه دانشگاه-از استخدام و پذیرش گرفته تا کمک‌های مالی و دانشگاهیان-به سرعت و به شیوه‌های یکپارچه و متصل به یکدیگر حرکت کنند. تصور مجدد تجربه دانش آموزان مستلزم تغییرات سازمانی است که سیلوها را شکسته و بر همکاری تأکید می‌کند.

حاضر باشید ریسک کنید.

درحالی‌که حرکات جسورانه به‌طور طبیعی به مؤسسات درجه‌یک وارد نمی‌شود ، اما می‌تواند متمایزکننده مهمی باشد. به‌عنوان‌مثال ، هنگامی‌که همه‌گیری بیماری امتحانات ورودی کالج را متوقف کرد ، یک سازمان آزمون غیرانتفاعی از وقفه برای بازنگری در آزمون‌های کاغذی استفاده کرد که سالانه میلیون‌ها دانش‌آموز در 7000 مرکز آن شرکت می‌کردند. تیم ما یک پلت فرم نسل جدید ایجاد کرد که کل روند کار را دیجیتالی کرد ، ازجمله برنامه‌های آنلاین و تلفن همراه که برای جذب دانش آموزان Gen Z که به چندوظیفه عادت دارند و عملاً با همسالان خود تعامل دارند طراحی شده است. با ظهور بیماری‌های همه‌گیر ، این شرکت با یک مدل تجاری مناسب برای دانشجویان، امروز آماده خدمت‌رسانی است.

نقش CIO را استراتژیک ببینید.

ما تعداد زیادی از مؤسسات عالی را می‌بینیم که هنوز CIO خود را به نظارت بر عملیات پشت دفتر محدود می‌کنند. یک CIO بااستعداد می‌تواند با مشاهده مدل‌های تجاری جدید و فرصت‌های سرمایه‌گذاری برای افزایش ثبت‌نام و درآمد ، به مؤسسات کمک کند.

به‌عنوان‌مثال ، CIO مورد تحسین دانشگاه ایالتی آریزونا به ASU کمک کرد تا با برنامه‌های ابتکاری مانند آکادمی جهانی تازه‌کار خود ، در اوایل یادگیری آنلاین پیشرفت کند. با ارائه صندلی روی میز ، مؤسسات عالی‌رتبه و هیئت‌مدیره آن‌ها خود را برای ایده‌های نوظهور مانند اتخاذ بلاک چین برای اعتبارنامه‌های دیجیتال یا استفاده از شبیه‌سازی‌های واقعیت ترکیبی در یادگیری باز می‌کنند.

استراتژی‌های بازاریابی خود را مجدداً ارزیابی کنید.

بروشورهای مستقیم براق یک آیین رایج و پرهزینه هستند. دانشگاه دولتی متوسط ​​14 درصد از بودجه بازاریابی و استخدام خود را صرف لیست دانشجویان خریداری‌شده برای شناسایی چشم‌اندازها می‌کند ، با هزینه داده‌های دانشجویی یک دانشگاه دولتی از 2 میلیون دلار از سال 2010 تا 2018. ایجاد قابلیت‌های تجزیه‌وتحلیل پیش‌بینی می‌تواند به سازمان‌ها در دستیابی هوشمندانه و جمعیت دانشجویی کمک کند.

به‌عنوان‌مثال ، کالج سنت ماری به تجزیه‌وتحلیل پیش‌بینی با افزایش تعداد متقاضیان خود اعتبار می‌دهد. وقتی داده‌ها نشان داد که دانشجویانی که از پردیس مریلند دیدن کرده‌اند بیشتر احتمال دارد که ثبت‌نام کنند ، سنت ماری در تورهای شخصی پردیس که تجربه بیشتری از نام تجاری را ارائه می‌دهد ، دو برابر کرد. سرمایه‌گذاری در نوسازی داده‌ها ، اتوماسیون و سیستم عامل‌های قوی مستلزم سرمایه‌گذاری بیشتر از قبل است ، اما درعین‌حال که دانشگاه‌ها به دنبال جذب دانش آموزان مادام‌العمر هستند ، کشش بهتر و طولانی‌تری را ایجاد می‌کند.

داشتن بستر مناسب

بزرگ‌ترین درسی که می‌توان از بازیگران فناوری آموزشی آموخت ، توانایی پاسخگویی به شرایط بازار با چابکی است و سیستم‌عامل‌ها در قلب این انعطاف‌پذیری قرار دارند. شرکت‌های فناوری پیشرفته قادرند سریع حرکت کرده و مدل‌های تجاری خود را در جهت‌های جدید مقیاس بندی کنند.

اکنون کالج‌ها و دانشگاه‌ها در حال حرکت در همین راستا هستند: پاییز گذشته ، ASU موسسه طراحی دانشگاه را راه‌اندازی کرد ، که از طریق آن روش‌ها و راه‌حل‌های خلاقانه‌ای را که برای محوطه خود ایجاد کرده است برای کمک به سایر دانشگاه‌ها در ایجاد پیشنهادات آنلاین و حتی مشارکت در پروژه‌های مبتنی بر جامعه مانند بهبود زنجیره تأمین در غنا و سراسر آفریقا. فکر کردن مانند یک شرکت فناوری به معنای سرمایه‌گذاری در بسترهای مناسب و ایجاد توانایی مقیاس‌گذاری است.

از نقاط قوت بالاتر استفاده کنید

موفق‌ترین شرکت‌های فناوری نیز می‌دانند و بی‌وقفه نقاط قوت خود را توسعه می‌دهند ، به همین دلیل شما نمی‌بینید که اپل در حال راه‌اندازی یک شبکه اجتماعی یا طراحی تلفن‌های هوشمند Netflix باشد. بر هیچ‌کس پوشیده نیست که اخلال گران در آموزش‌وپرورش گزینه‌های برنامه درسی را سریع ، ارزان و آماده کار ارائه می‌دهند Coursera تخمین می‌زند که دانشجویان می‌توانند بامطالعه پنج تا 10 ساعت در هفته به مدت هشت ماه یا کمتر ، برنامه گواهینامه‌های حرفه‌ای Google را تکمیل کنند.

Ed-tech به‌وضوح نقاط قوت بازار خود را می‌داند. درعین‌حال ، دوسوم دانش آموزان بین 19 تا 30 سال هنوز فکر می‌کنند مدرک دانشگاهی سرمایه‌گذاری خوبی است ، چه به‌صورت حضوری و چه به‌صورت مجازی. ارزش برند Higher ed در پی COVID-19 همچنان قوی است: در یک نظرسنجی دیگر ، 93 students از دانش آموزان شرکت‌کننده در نظرسنجی-که هم در برنامه‌های کاملاً آنلاین ثبت‌نام کرده بودند و هم به دلیل COVID-19 از راه دور تحصیل می‌کردند انتظار بازگشت سرمایه مثبت در سرمایه‌گذاری آموزش آنلاین خود را دارند.

مقیاس‌پذیری فعال‌شده از طریق دیجیتال می‌تواند به کالج‌ها و دانشگاه‌ها کمک کند تا از مزایای آموزشی خود استفاده کرده و با عملکرد ناب رقبای آنلاین رقابت کنند. به‌عنوان‌مثال ، درزمانی که برنامه‌های کاربردی برای برنامه‌های MBA تمام‌وقت کاهش یافته است ، ثبت‌نام در برنامه آنلاین MBA دانشگاه ایلینوی به 4000 نفر رسیده است.

نکته کلیدی برای استفاده از شتاب یادگیری دیجیتالی ، تجسم مجدد یک تجربه دانشجویی است که با تغییر شکل دادن به ذهنیت و رویکرد موسسه شما نسبت به آموزش‌وپرورش ، در جوانان امروز تأثیر می‌گذارد.

ضرورت علم و فناوری انگلستان

ضرورت علم و فناوری انگلستان

دوره‌ای از افول نسبی بریتانیا و عصر طلایی رشد آمریکا

 

آمریکا در اجتناب از آینده‌ای که در آن غرب باید به رژیم‌های اقتدارگر برای فناوری تکیه کند، جدی است. سیاست‌گذاران انگلستان همچنین باید تشخیص دهند که علم و نوآوری نه‌تنها بسترهای رونق آینده غرب است، بلکه برای جایگاه جهانی آن نیز حیاتی است.

چالشی که ظهور چین برای دموکراسی‌های لیبرال ایجاد می‌کند، باعث می‌شود مرزهای علم و فناوری افزایش یابد. همان‌طور که توسعه سریع واکسن‌های ایمن و مؤثر COVID-19 نشان داده است، اقتصادهای غربی از توانایی عمیقی برای نوآوری برخوردارند؛ اما چگونه می‌توان این حرکت را در طیف وسیعی از مناطق حفظ کرد؟

از بسیاری جهات، ایالات‌متحده پیشرو است. بلافاصله پس از روی کارآمدن رئیس‌جمهور جو بایدن، مدیر دفتر سیاست و علم فناوری کاخ سفید را به مقام کابینه رساند و ژنتیک‌شناس، زیست‌شناس مولکولی و ریاضیدان اریک لندر را به این سمت منصوب کرد؛ و قانون نوآوری و رقابت ایالات‌متحده در ماه ژوئن به تصویب مجلس سنا رسید، این سیگنال قصد را با عمل تطبیق می‌دهد و قول می‌دهد 250 میلیارد دلار برای ترویج فناوری‌های نوظهور مانند هوش مصنوعی، روباتیک و محاسبات کوانتومی اختصاص دهد.

برنامه دولت انگلستان برای حمایت از تحقیقات علمی پرخطر و با پاداش بالا با ایجاد یک آژانس تحقیقاتی و اختراعات پیشرفته که از آژانس پروژه‌های تحقیقاتی پیشرفته دفاعی ایالات‌متحده (DARPA) الگوبرداری شده است، استفاده می‌کند؛ اما انگلیس نمی‌تواند ازنظر اقتصادی و جمعیتی با ایالات‌متحده و چین مطابقت داشته باشد. همچنین سیاست‌گذاران نباید تصور کنند که قدرت‌های دیگر در حال ایستادن هستند. بازار فناوری هند به‌سرعت درحال‌توسعه است، اتحادیه اروپا سرمایه‌گذاری درزمینه فناوری را افزایش می‌دهد و رفتار مالیاتی منسوخ‌شده خود را در مورد گزینه‌های سهام اصلاح می‌کند، درنتیجه مانعی را که مدت‌هاست کارآفرینان فناوری خود را عقب نگه داشته است، برطرف می‌کند.

ریشی ساناک، وزیر دارایی بریتانیا متعهد شده است هزینه‌های تحقیق و توسعه دولت را تا سال 2025 به 22 میلیارد پوند (31 میلیارد دلار) برساند که نشان می‌دهد آنچه برای انگلستان بزرگ است در مقایسه با ایالات‌متحده و چین همیشه معتدل خواهد بود؛ بنابراین بریتانیا باید این پول را بسیار بیشتر کند. این سازمان باید از سیاست‌ها و مؤسسات به‌عنوان ضرب کننده استفاده کند که در عمل به معنای ایجاد اشتیاق بیشتر برای ریسک‌پذیری است و مکانیسم‌های جدیدی را برای تخصیص بودجه تحقیق مورد آزمایش قرار دهد.

این کشور در حال حاضر دارای زیرساخت‌های تحقیقاتی در سطح جهانی است، اما بودجه و زمان محققان اغلب به کارهای بوروکراتیک اختصاص داده می‌شود. یک جایگزین امیدوارکننده ممکن است Fast Grants باشد که در آوریل 2020 در ایالات‌متحده توسط Patrick Collison، بنیان‌گذار شرکت پرداخت‌های دیجیتال، Stripe و Tyler Cowen اقتصاددان دانشگاه George Mason برای تأمین بودجه اضطراری علوم در طول همه‌گیری COVID-19 راه‌اندازی شد. این طرح سال گذشته با توسعه یک فرم درخواست که تکمیل آن کمتر از 30 دقیقه به طول انجامید و تصمیمات مربوط به بودجه در 48 ساعت، 50 میلیون دلار به 260 پروژه ارائه کرد. ایده دیگری که می‌تواند ایده‌ها و دانش جدیدی را به همراه داشته باشد، یک فلوشیپ تحقیقاتی است که هرساله به تعداد کمی از محققان کمک‌های بلندمدت اعطا می‌کند.

انگلستان همچنین باید با فناوری‌های مرزی که جامعه را در سال‌های آینده تغییر شکل می‌دهد، درگیر شود. به‌ویژه، تخصص این کشور در علوم زیستی و فناوری آب‌وهوا باید مخزنی غنی از تحقیقات اساسی در مورد آینده غذا و بیوتکنولوژی را ایجاد کند و نوآوری‌هایی را به دنبال داشته باشد که سلامت انسان و سیاره را بهبود بخشد؛ اما همچنان که بریتانیا مزیت نسبی خود را در این زمینه توسعه می‌دهد، باید از توانایی جدید خود برای دور شدن از اتحادیه اروپا با تبدیل شدن به کشوری از پذیرندگان اولیه که به‌طور مؤثر فناوری‌های جدید را به کار گرفته و منتشر می‌کنند، استفاده کند. حذف موانعی که بازارها را درزمینه های مختلف ازجمله تحویل هواپیماهای بدون سرنشین و گوشت تولیدشده در آزمایشگاه گرفته تا وسایل نقلیه خودران مختل می‌کند، نوآوران را از سراسر جهان جذب خواهد کرد.

برای اینکه انگلستان واقعاً از منشور آتلانتیک جدید حمایت کند و با ایالات‌متحده برای مقابله با چالش‌های بین‌المللی همکاری کند، این کشور باید به وعده بریتانیا جهانی عمل کند. انگلستان هنوز توانایی رشک‌برانگیزی برای تولید نوآوری‌های درجه‌یک دارد، اما با نگاه به ویژگی انزواطلب قادر نخواهد بود از آن استفاده کند. سیاست‌گذاران باید تمرکز مجدد خود را بر تسریع نوآوری در داخل کشور با تعهد تازه برای ایجاد ائتلاف‌های جهانی که می‌تواند نتایج را مقیاس بندی کند و رشد و رفاه آینده را به همراه داشته باشد، ترکیب کنند.

منشور اصلی آتلانتیک در سال 1941 که در آن وینستون چرچیل، نخست‌وزیر بریتانیا و فرانکلین دی روزولت، رئیس‌جمهور ایالات‌متحده اهداف خود را برای نظم جهانی پس از جنگ تعیین کردند، دوره‌ای از افول نسبی بریتانیا و عصر طلایی رشد آمریکا را پیش‌بینی می‌کرد. امروزه، به‌ویژه انگلستان، باید تشخیص دهد که فناوری و نوآوری نه‌تنها بسترهای رونق آینده غرب است، بلکه برای جایگاه جهانی آن نیز حیاتی است.

 نویسنده : عارفه داودی / پژوهشگر حوزه کارآفرینی

پیش به‌سوی زنجیره تأمین دیجیتال

پیش به‌سوی زنجیره تأمین دیجیتال

الزامات دیجیتالی شدن زنجیره‌های تأمین

 

افزایش نوآوری‌های تکنولوژی باعث ایجاد موج‌های بزرگی در صنایع‌‌ مختلف می‌شود و در این میان لجستیک و زنجیره تأمین قطعاً یکی از بخش‌های تحت تأثیر است. عموماً صنعت لجستیک و زنجیره تأمین به استفاده بسیار زیاد از فرآیندهای دستی و مقادیر زیادی از داده‌های ذخیره‌شده به روش‌های مختلف و در مکان‌های متفاوت، شهرت دارد؛ و درست به همین دلیل است که می‌تواند از اجرای فناوری‌های جدید و پیروی از خلاقانه‌ترین روندهای لجستیک‌‌‌ و زنجیره تأمین، بیشترین سود را داشته باشد.

 

چند نکته که در مورد تبدیل به زنجیره تأمین دیجیتال باید بدانیم:

  1. شرکت‌ها برداشت‌ها و تعاریف مختلفی از «انتقال زنجیره تأمین دیجیتال» دارند. برای برخی از شرکت‌ها به معنای استفاده از روبات‌های متحرک مستقل و دیگر اشکال رباتیک در زنجیره تأمین است. برای برخی، به معنای استفاده از یادگیری ماشینی و هوش مصنوعی برای زنجیره تأمین کلان داده‌ها است؛ و برای برخی، به معنی داشتن داده‌های دیجیتال بهتر برای پشتیبانی از کل زنجیره تأمین شامل تمامی چرخه‌های موجود در شرکت است. درنتیجه ابتدا باید تعریفی از زنجیره تأمین دیجیتال متناسب با رویکرد شرکت ارائه نمود.
  2. اگر یک شرکت روی پروژه‌های دیجیتال که برای جایگزین کردن فرایندهای دستی موجود در چارچوب شرکت طراحی‌شده متمرکز باشد، رویکرد زنجیره تأمین آن‌ها به دیجیتال شدن ناپخته است. به‌عنوان‌مثال، قرار دادن یک سیستم مدیریت انبار برای جایگزینی داده‌های دیجیتال به‌جای استفاده از کاغذ و مداد در انبار، شکل محدودی از دیجیتال‌سازی خواهد بود. این کاری است که شرکت‌ها باید سال‌ها پیش انجام می‌دادند. “​بزرگ فکر کنیم.”
  3. پر کردن سیاهچاله‌های اطلاعاتی که در بیشتر شرکت‌ها در کل زنجیره تأمین وجود دارد می‌تواند یک پروژه تبدیل به دیجیتال باشد که در سطح بلوغ بسیار بالاتری عمل می‌کند که به معنای ارتباط با تأمین‌کنندگان، مشتریان و شرکای کلیدی در رده‌های متعدد زنجیره تأمین توسعه‌یافته یک شرکت است.
  4. خواه یک شرکت با تمرکز بر رباتیک در پی برطرف کردن خلأ اطلاعات در چهارچوب شرکت باشد و خواه گرفتن داده‌های دیجیتالی بهتر برای پشتیبانی کل زنجیره تأمین را مدنظر داشته باشد، هوش مصنوعی و یادگیری ماشین نقش اصلی را خواهند داشت. ​
  5. برای یک زنجیره تأمین توسعه‌یافته، اتصال دیجیتالی به شرکای تجاری حائز اهمیت است. بازار جدیدی به نام شبکه‌های همکاری زنجیره تأمین (SCCN)‏برای تسهیل این امر پدید آمده است. طبق تحقیقات بازار، این بازار بیش از ۳ میلیارد دلار درآمد سالانه دارد و با نرخ دورقمی رشد می‌کند.​
  6. شبکه همکاری زنجیره تأمین یک راه‌حل مشترک برای فرایندهای زنجیره تأمین است که بر روی یک ابر عمومی ساخته‌شده است؛ یک معماری منحصربه‌فرد «بسیار به بسیار» که تمامی شرکای تجاری را پشتیبانی می‌کند. “بسیار به بسیار ” اشاره دارد به بسیاری از شرکت‌کنندگان در یک شبکه که قادر به همکاری با بسیاری از شرکای دیگر هستند و بسیاری از شرکت‌کنندگان که قادر به دسترسی به بسیاری از منابع داده‌های رویدادی نرمال شده حیاتی برای عملیات زنجیره تأمین هستند.​
  7. یک برند در بازار جدید چطور می‌تواند بیش از ۳ میلیارد دلار درآمد داشته باشد؟

پاسخ بسیار ساده است؛ زیرا اصلاً جدید نیست! بلکه، نشان‌دهنده اهمیت روزافزون شرکت‌های تحلیلگر صنعت پیشرو است که به دلیل افزایش تمرکز بسیاری از شرکت‌ها بر دیجیتالی شدن، به این مجموعه راه‌حل پیوستند. Gartner نام این بازار را «شبکه‌های تجاری زنجیره تأمین چند سازمانی» می‌گذارد، IDC آن را «شبکه‌های بازرگانی زنجیره تأمین چند سازمانی» و ARC از اصطلاح دقیق‌تر «شبکه‌های همکاری زنجیره تأمین» استفاده می‌کند. در کل، منصفانه‌تر است که بگوییم این بازار به‌تازگی نام‌گذاری شده است نه اینکه بازار کاملاً جدید باشد.

  1. ممکن است “تأثیرات شبکه ” در ارتباط با بازار SCCN وجود داشته باشد که سعی دارد تأمین‌کنندگان پیشرو در طول زمان را به‌طور روزافزون بزرگ‌تر و مسلط‌تر نماید. زمانی که شرکت یا طرف تجاری به یک شبکه پیشرو متصل شد، شرکای تجاری می‌توانند اطلاعات زنجیره تأمین الکترونیکی را با یکدیگر تبادل کنند. ارزش شبکه با تعداد شرکای تجاری متصل به آن افزایش می‌یابد. افزودن هر شرکت جدید آن شرکت را قادر می‌سازد تا با مشتریان موجود در شبکه ارتباط برقرار کند. برای شبکه‌های دارای نرم‌افزار تأمین، به کاربران موجود شبکه اجازه می‌دهد تا با مشتری جدید در شبکه، تجارت کنند.​
  2. فرمت‌های مختلف پیام فرآیندهای زنجیره تأمین شامل برنامه، منبع، ساخت، تحویل، برگشتی‌ها، ریسک‌های زنجیره تأمین و تدارکات زنجیره تأمین را پشتیبانی می‌کنند. در برخی موارد، برنامه‌های کاربردی زنجیره تأمین واقعی حتی فراتر از پلتفرمی برای پشتیبانی از برنامه، منبع، ساخت و غیره حرکت می‌کنند. تحقیقات بازار شرکت ARC نشان می‌دهد که مقوله‌های تحویل و منابع عمده‌ترین مقوله‌های پیغام‌رسانی و کاربردی هستند. ​
  3. اتصال همیشه نباید از طریق شبکه باشد. OpenText و IBM توانایی خود را برای اتصال مشتریان به شبکه خود برای تسهیل همکاری زنجیره تأمین نشان می‌دهند؛ اما آن‌ها اشاره می‌کنند که امکان دارد شرکای تجاری‌ای وجود داشته باشند که یک شرکت ممکن است بخواهد مستقیماً به برج کنترل زنجیره تأمین آن‌ها متصل شود، نه از طریق شبکه. هر دو تأمین‌کننده انواع ابزارهای یکپارچه‌سازی را ارائه می‌دهند. به این استراتژی با عنوان یک استراتژی “ترکیبی ” برای همکاری زنجیره تأمین اشاره می‌شود. ​
  4. شرکت‌های تحلیل‌گر صنعتی که راهنمای انتخاب تأمین‌کنندگان را انجام می‌دهند، تمایل به‌قرار دادن تأمین‌کنندگان شبکه همکاری با مجموعه گسترده‌ای از برنامه‌های کاربردی زنجیره تأمین و شبکه‌های بزرگ به‌عنوان رهبران دارند؛ اما ارائه‌دهندگان نرم‌افزارهای کاربردی تحویل کالا و برنامه بر اساس نرخ بازگشت سرمایه فوق‌العاده برای مشتریان می‌توانند با مدیریت حمل‌ونقل و کاربردهای برنامه‌ریزی زنجیره تأمین درآمد خوبی برای آن‌ها داشته باشند.
  5. برج کنترل زنجیره تأمین نیز سطح بالایی از بلوغ دیجیتال را نشان می‌دهد. برج کنترل اصطلاحی است که بر دید زمان واقعی دلالت دارد؛ اما دید چه چیزی؟ حمل‌ونقل؟ فرآیند یکپارچه برنامه‌ریزی کسب‌وکار؟ موجودی محصول تمام‌شده؟ وضعیت کار در کارخانه؟ ریسک‌های زنجیره تأمین؟ باید گفت که در حالت ایده آل همه این‌ها را شامل می‌شود.​
  6. علاوه بر این، از طریق ارتباط با ریسک زمان واقعی و داده‌های مرتبط بازمان مورد انتظار تحویل و توانایی انجام برنامه‌ریزی مستمر برای کاهش اثرات رویدادهای غیرمنتظره، یک پلتفرم شبکه همکاری مفهوم کلی از این‌که یک برج کنترل باید چه باشد را پشتیبانی می‌کند. برنامه‌های ریسک و برنامه‌ریزی زنجیره تأمین مهم‌ترین برنامه‌های SCCN هستند که برج‌های کنترل قوی را احاطه کرده‌اند.
  7. راه‌حل‌های ریسک زنجیره تأمین مبتنی بر یک نقشه نهایی از زنجیره تأمین مشتری، تأمین‌کنندگان آن‌ها (‏حتی تأمین‌کنندگان ردیف دوم یا سوم)‏، چگونگی جریان کالا از کارخانه‌ها و انبارهای خاص، از طریق بندرها خاص و غیره به زنجیره تأمین یک شرکت می‌باشد. این راه‌حل‌ها صدها هزار سایت خبری و اجتماعی را ازنظر شرایطی مانند آتش‌سوزی کارخانه، انفجار بندر و بسیاری از اصطلاحات مرتبط کنترل می‌کنند تا هشدارهای اولیه یک مشکل در زنجیره تأمین گسترده را انجام دهند. داده‌های ریسک زنجیره تأمین نیز می‌تواند بر اساس داده‌های زمان واقعی در مورد زمان مورد انتظار تحویل ازجمله اطلاعات مهم ورودی یا خروجی باشد.
  8. توانایی بهره‌برداری از برنامه‌های زنجیره تأمین نسبت به برج‌های کنترل که تنها از داده‌های اجرایی استفاده می‌کنند، قابلیت پیش‌بینی بسیار بهتری را فراهم می‌کند. برنامه‌ریزی زنجیره تأمین که حول رویدادهای زمان واقعی انجام می‌شود به برنامه‌ریزی پیوسته مشهور است. برنامه‌ریزی پیوسته نیازمند توانمندی خاصی است تا بفهمد کدام نوع از حوادث غیرمنتظره مهم هستند و کدام ها مهم نیستند. انواع جمع‌آوری داده‌ها در برنامه‌ریزی نیازمند استفاده از مفروضات می‌باشد که برنامه را از مسیر بهینه‌سازی دور می‌کند، چراکه ممکن است مفروضات به‌طور کامل در نظر گرفته نشود و برخی از فرضیات نادیده گرفته‌شده یا فراموش شوند. ​

با توجه به ماهیت عمدتاً فیزیکی کسب‌وکارهای حوزه زنجیره تأمین، روند خودکارسازی و بهره‌برداری از فناوری‌های نوین اطلاعاتی و ارتباطی در این صنعت تحولی عظیم را به وجود می‌آورد. تحولی که بر پایه‌ی ذخیره‌سازی زمان و انرژی خواهد بود و دور از انتظار نیست که در آینده‌ای نزدیک تمام مراحل صنعت زنجیره تأمین بدون دخالت فیزیکی انسان صورت بگیرد. سرعت شگفت‌انگیز تجارت الکترونیک در دنیا، نوآوری‌های جدید حاصل‌شده در زیرساخت‌های ارتباطات و فناوری اطلاعات و رویکرد مشتریان به دریافت هر چه بیشتر خدمات با ارزش‌افزوده، ابر شرکت‌های لجستیکی، نظیر DHL و غول‌های فناوری دنیا در عرصه فناوری، نظیر گوگل و حتی فروشگاه‌های اینترنتی بین‌المللی، همانند آمازون که بخش عمده موفقیت خود را مدیون لجستیک هستند را بر آن داشته تا هرچه بیشتر به سمت استفاده از فناوری‌های خودکارسازی،‌ اطلاعاتی و ارتباطی پیش روند.

برگرفته از:

https://www.bizclikmedia.com

https://tinextco.com

 

نویسنده: بهادر پارسیا

پژوهشگر حوزه مدیریت زنجیره تأمین

احیای قصه‌های بومی مناطق

احیای قصه‌های بومی مناطق

از زبان حامد مهر افروز / معلم کارآفرینی و مؤسس برکه

 

داستان از اونجایی شروع میشه که هشتگی درست کردم به نام سنجش پتانسیل مهمان‌پذیری روستاها، هر هفته روزهای جمعه تنهایی یا با جمعی از دوستان می‌رفتیم به روستاهای اطراف شهرستان مرند و قبل حرکت از دوستان درخواست می‌کردم که هیچ وسیله خوراکی بر ندارن، می‌رسیدیم به روستا دنبال قهوه خونه یا مغازه می‌گشتیم و بهشون می‌گفتم ما غذایی برای خوردن می‌خواهیم و جایی برای موندن و بابتش پول پرداخت می‌کنیم ، بجای اون یه شرط داریم و اونم اینه که حتماً وسایل غذا باید محصول خود روستا باشه از نون محلی گرفته تا هرچی که هست.

 

اما چرا این سفرها رو شروع کردم با این موضوع؟

یکی از اعضا یک شرکت گردشگری اسپانیایی مهمونم شد و چون مرند سه‌راهی ورودی به ایران از باکو و ارمنستان و اروپا به‌حساب میاد گردشگران زیادی میومدن و من همیشه به این فکر بودم که ما چه چیز فرهنگی مخصوص منطقه خودمون داریم تا بهشون ارائه بدیم و سبب بشه تا شهر من مقصد گردشگری باشه ، تا اینکه این دوستمون رسید و کلی درباره جاهای دیدنی مرند باهاش صحبت کردم و طی گفتگو مزیت رقابتی منطقه رو در گزینه اکوتوریسم دیدم و بردن تورهای خارجی به روستاهای اطراف ولی یک سری مؤلفه‌ها باید روستا هامون داشته باشن تا برای گردشگر خارجی جذبه‌ای ایجاد کنه یا سبب بشه اتراق کنه در اونجا و یکسری زیرساخت‌ها هم نیاز بود همچون محل اسکان در یه خونه روستایی بافرهنگ بومی و غیره.

برای همین اول باید زیرساخت‌ها رو بررسی می‌کردم که موضوع پتانسیل مهمان‌پذیری روستاها استارت خورد.

طی سفر به مدت چند ماه و به روستاهای اطراف با زیبایی‌ها و نقص‌های زیادی روبرو می‌شدم و یادداشت می‌کردم و به خاطر می‌سپردم تا حین برگشت در فضای کلاه موتورسواری که به نظرم یکی از بهترین اتاق فکراست ، فکر کنم.

اصابت مدرنیته سبب شده بود تا روستاها شبیه هم بشن، خونه‌ها شبیه هم ، خوراک‌ها شبیه هم ، استفاده از غذاهای کنسروی و پوششی عرفی که تقریباً در همه جای ایران میشه دید و فرهنگی که زیاد طالب ورود فردی خارجی به محیط‌زیستش نبود ،

ماه‌ها گذشت و هر چیزی که از سایش در این سفر به دست آورده و طبق معمول توو دفترچم نوشته بودم ، حالا دیگه وقتش بود تا بررسی بیشتری کنم تا ببینم چه ماجرایی هست و چه مزیتی برای نشان دادن می‌تونه داشته باشه. از سمتی در گوشه‌ای از ذهنم جهان، زیسته‌ای بود از روستاهای ترکیه که چقدر روش کارشده بود، از محصولات خاص هر منطقه گرفته تا مؤلفه‌های فرهنگی خاصی که به چشم می‌خورد و از رسانه ملی‌اش مدام پخش می‌شد.

فکرم پرواز می‌کرد تا دوردست‌ها و ایده‌های مختلفی در سرم می‌پیچید به‌عنوان راهکار ولی منابعم محدود بود و هر مسیری نیاز به توانمندی خاصی داشت و منابع خاص خودش، پس تصمیم گرفتم با افسار عقل و با تکیه‌بر منابع و توانمندی‌هایم فیلتری بر کمند بازشده تخیلاتم بذارم تا در دام کمال‌گرایی یا تخیل خالی گیر نکنم.

برای هر مسیر بعد از فیلترینگ، بیزینس مدلی می‌نوشتم و بررسی می‌کردم و راهکارها دونه به دونه در بعد زمان جلو عقب می‌شدن .

از سمت دیگه بااهمیت داستان و قصه‌گویی هم به دلیل تولد سارا دخترم آشنا شده بودم و هرروز قصه‌ای براش می‌گفتم از قصه انگلیسی گرفته تا شرح اتفاقات روزانه شخصی خودم به شکل قصه تا کارهایی که خودش کرده بود.

اصابت قصه‌هایی که مادربزرگم دوران بچگی می‌گفت و داستان‌هایی که برای سارا تعریف می‌کردم و یکی از راهکارهای خارج‌شده از سفرهای در جستجوی پتانسیل گردشگری روستاهای مرند سبب شد تا به این فکر بیافتم که این قصه‌ها رو احیا کنم ، هرچند اندکی هم در طی آن سفرها ضبط‌شده بود ولی نه به این جدیت.

با استاد میرحسین دلدار بناب دوست بودم ، پژوهشگری ارزشمند در حوزه زبان و ادبیات ترکی که چندین جلد کتاب منتشر کرده بود ، کل داستان رو برایش تعریف کردم و جویا شدم که آیا قبلاً چنین کاری انجام‌گرفته یا نه ، اگر آره کیفیتش در چه حدی بود .

با لبخندی گفت : حامد جان ، من از روز اولی که معلم بودم در روستاهای مختلف بجای انشا از شاگردانم می‌خواستم تا برن و از مادربزرگ و پدربزرگ هاشون قصه‌های قدیمی رو یاد بگیرن ، بنویسن و برام بیارن و کلی از این قصه‌ها جمع کردم که سال‌هاست در زیرزمین خونم داره خاک می‌خوره و اخیراً طی اسباب‌کشی دیدمشون ، منم کلی ذوق‌زده که استاد هر جا هست من کمکت می‌کنم پاشیم بریم بیاریم.

و تازه داستان از اونجا شروع شد و اتفاقات احتمالی که اصلاً فکر شو نمی‌کردم پیش اومد.

و سفر وارد مرحله دومش شد ، یعنی پروسه تبدیل دیتاها به یک محصول ، در مسیر اصطکاک‌های زیادی بود که جزوی از سفره و سؤالات زیادی باید پاسخ داده می‌شد . همچون:

 

هر قصه شفاهی بومی دارای واریانت‌های مختلفه کدومش رو اولویت قرار بدیم؟

تبدیلش کنیم به کتاب فیزیکی ، دیجیتالی یا پادکستش کنیم و مدل کسب سودمون رو فریمیوم انتخاب کنیم؟

تبدیلش کنیم به آلبوم صوتی و به فروش برسونیم؟

صوتی دیجیتال باشه یا فیزیکی ؟ معایب و مزایای هرکدوم چیه؟

تبدیلش کنیم به انیمیشن یا تئاتر عروسکی ؟

و سؤال‌های این‌چنینی و بررسی معایب و مزایای هرکدوم و مهم‌تر از همه سنجش منابعمون .

سنجش اوضاع بازار ایران و شیوع و گسترش کرونا و تغییر نیازهای مخاطبان و نوسانات دلار و غیره و باز نیاز بود تا افسار تخیل رو رها کنیم تا دوردست‌ها بره و کم‌کم با فیلتر عقل و منابعمون جمع کنیم تا به نتیجه‌ای برسیم .

و تصمیم بر این شد که اولین محصولمون به شکل صوتی با یک راوی گفته بشه و ضبط بشه و تبدیل بشه به یک فایل صوتی  و باز مسیری جدید باز شد و سفری جدید با کلی سؤال پیش رو از انتخاب گوینده و نحوه و طریق فیلتر گوینده‌ها و تمرین و یافتن تلفظ صحیح کلمات که هرکدوم اصطکاکی بود و سایشی ولی سبب می‌شد تا صیقلی‌تر و صیقلی‌تر بشیم.

همین‌طور که داشتیم حرکت می‌کردیم به آخرهای سفرمون و شهر هدفمان وارد استودیو که شدیم باز پارامترها و متغیرهای زیادی پیش رومون قرار گرفت و بررسی نحوه‌های مختلف ارائه و خلاصه اولین قسمت بنام داستان تنبل احمد ضبط شد و مابقی قصه‌ها و طریق اخذ مجوزش و نحوه تبدیل‌شدنش به محصولات دیگه هم کم‌کم رقم خورد.

دیگه وقتش بود که مستندهایی که هرازگاهی بعد از دیدار با استاد میرحسین دلدار بناب پژوهشگر و نویسنده فعال در حوزه فرهنگ و ادبیات ترکی ضبط کردم رونمایی کنم تا قصه‌ای باشه از مسیرهای رفته تا اهلش ببینه و بتونه با قدم گذاشتن به این پله بعدازاینکه خوب نگاه کرد و دید جای پای مناسبیه بذاره و بتونه مسیر خودش رو ارتقا بده.

استاد دلدار معلم بود و از جوانی خواسته بود علاوه بر تعلیم و تربیت کودکان و دانش آموزان ، روی خودش و یادگیریش هم کار کنه و چه‌بهتر مسیری برای یادگیری که در اون به شکل عملی وارد کار بشیم ، یک تحقیق میدانی کیفی.

همان‌طور که اول آشنایی با استاد دلدار عزیز گفتم؛ ایشون از دانش آموزاش خواسته بود تا به‌جای انشا ، برن پیش بزرگ‌ترها همچون پدربزرگ ، مادربزرگ یا هرکسی که قصه‌ای بلده و یا لالایی میخونه و یا سر مزار و حین دفن عزیزش با آواز نوحه‌ای سر میده با زبون خودش و نه به شکل عرفی و عمومی که الآن مرسومه ، جمع‌آوری کنن بنویسن و بیارن ، به همین سادگی و به همین زیبایی.

گاهی وقتی چنین قصه‌ها و روایت‌هایی می‌شنوم تنها به یک‌چیز ایمان میارم که فقط انسان‌هایی که دغدغه‌های ارزشمندی دارن میتونن خلق اصیل کنن، و این مطالب موضوعاتی داشت چنین: ( ایش اوخومالاری (آوازی که حین کار میخونن)، قدیم کلمه لر (کلمات قدیمی)، ناغیلار (قصه‌ها)، لالایی، تعبیر خواب (تفسیری از خواب‌دیده شده توسط مردم محلی)، دعالار (دعاها)، قارقیشلار (لعن و نفرین‌ها)، اویون لار (بازی‌های محلی)، عامیانه باورلر (باورهای عامیانه)، طب سنتی (روش‌های طبابت توسط مردم محلی) و …

وقتی دونه دونه پک‌ها رو باز می‌کرد هم خیلی خوشحال می‌شدم که عجب گنجینه‌ای و از سمتی ناراحت می‌شدم که چرا این‌همه سال روشی نبود تا انسان‌هایی با چنین دغدغه‌ای بتونن این پژوهش ارزشمندشون رو ارائه بدن ، درصورتی‌که در کشوری درحال‌توسعه این‌همه فضا هست برای خلق که می‌تونه هم مردم رو توانمند کنه و هم منطقه و هم کشور رو ، همه به دنبال کارهای تکراری هستند و یا گاها آن‌چنان افسرده از نبود کار. چکاری می‌شد کرد تا هم پژوهشگر و هم جوان و نوجوانی که نوری از امید در دلش روشنه به روشی ، باهم تعامل پیدا کنند و چنین آثاری رو تبدیل کنند به محصول. و باز از سمتی خوشحال بودم که این پروژه‌ای که من شروع کردم و پروسه کارآفرینی‌اش رو دارم بررسی می‌کنم و به شکل عملی پیش میرم شاید نتیجه بده و مسیری باز کنه برای اهلش، گاهی با یکسری اساتید و صاحبان مدرک و منصب در حوزه کارآفرینی و امور اقتصادی صحبت می‌کردم و اکثریت می‌گفتن آخه مخاطبی نداره و از سمت دیگه می‌دیدم یوتیوب و ویدیوهایی عقیم که بازدید خیلی بالایی دارند و از محتوی کاملاً عقیم‌اند و به دلیل مدل کسب‌وکار فریمیومی که دارند و درآمدشان از تبلیغاته ، داستان هر ویدیو باید منجر به تبلیغ محصولی باشه با مشتریان هدف کودک. پس مخاطبی بود شاید ما روش ارائه را خوب بلد نیستیم و شاید غرق در چیزی شدیم و نمی‌دونیم که با داشتن چنین گنجینه‌هایی هم خوراک فکری کودکانمون عقیمه و هم از سمت دیگه در طولانی‌مدت آسیب شدیدی می‌تونه به کسب‌وکارهای کوچک ما در این زمینه وارد کنه چون ، شرکت‌هایی خارجی با سرمایه‌گذاری هنگفت برای ساختن محصولی که شاید تکنولوژی‌اش در ایران نیست و اگر هم هست سرعت تغییر کمتری داره و از سمتی نمی‌تونه تبلیغاتی بدین وسعت داشته باشه ، این‌ها مثل فیلم مخصوصاً در اتاق فکر کلاه موتورسواری حین سفر می‌چرخید و می‌چرخید همچون خیالاتی.

داشتم فکر می‌کردم درباره لالایی‌ها و لالایی که من برای دخترم همیشه می‌خونم و در ویدیو بخشیش هست، از سمت دیگه حوزه یادگیری در کودکان و استعدادیابی کودکان و روش‌های شکوفاسازی استعدادهای کودکان و کتاب‌هایی که خونده بودم در این باب و توسط انسان‌های عمل‌گرایی نوشته‌شده بود و داشتم ترکیب می‌کردم با آنچه از گذشته داریم.

بازی‌های عقیم و تفاوتش با بازی‌های کامل ، بازی عقیم بازیِ که زود برای بچه تموم میشه ، مثلاً گرون‌ترین پک لایف‌استایل باربی رو می‌خریم و بعد از شاید چند روز اول جذبه‌ای که خرید جدید ایجاد می‌کنه ، زودی عطش و انگیزش برای کودک می‌خوابه و تنها چیزی که از این بازی میمونه مخصوصاً اگرم معروف باشه در شبکه‌های اجتماعی و رسانه‌ها ، کلاسیه که خانواده یا کودک برای دوستاشون میذارن و خبری از خود بازی نیست ، در مقایسه با بازی کاملی همچون آشپزی واقعی برای کودک که هیچ‌وقت براش تموم نمیشه ، مثل خاک‌بازی که در شهرستان وقتی بچه بودیم به‌زور، اون هم شب می‌تونستن مارو بکشن خونه و هرروز و هرروز و این بازی برای ما تموم نمی‌شد ، آن‌قدر متغیر ساده و کامل بود که از ترکیبش پایانی نبود.

تفاوت لالایی کامل با آهنگ‌های تبلیغاتی که صبح تا شب به گوش بچه میرسه و یا صدای مدام روشن رادیو، اخبار و غیره با لالایی که مادر یا پدر با تمام وجود یا خلق می‌کرد یا حفظ می‌کرد و در اون لحظه با آورده‌هایی که از محیط بهش اصابت کرده بود و انرژی جهان زیسته‌اش پشت اون لالایی خوابیده بود به بچه اصابت می‌کرد و باز تفاوتش با صدای تلویزیونی که روشنه و کودک در اتاقش با اون صدا بخواب می‌ره.

هر چه بیشتر مصمم می‌شدیم تا راهکاری پیدا کنیم ، هرکسی که طلب کنه می‌تونه این جمع‌آوری رو انجام بده و باید تبدیل بشه به محصول ، اما به چه شکل ، چطور؟ چقدر منابع می‌طلبه ؟ باید چه روشی اتخاذ کرد تا این روند به شکل پایدار و پویا ادامه پیدا کنه .

 

و درنهایت این‌طور میشه گفت: «بهترین یاد دهنده، بهترین یادگیرندست»

 

 

رشد چشمگیر پلتفرم های دیجیتال در روزهای کرونایی

رشد چشمگیر پلتفرم های دیجیتال در روزهای کرونایی

نشست بررسی پیش‌نویس «سیاست‌ها و برنامه‌های اقدام شبکه ملی آموزشی، پژوهشی و تربیتی» به ریاست دکتر سعید رضا عاملی دبیر شورای عالی انقلاب فرهنگی در محل دبیرخانه شورای عالی انقلاب فرهنگی برگزار شد.
مهدی محمدی دبیر ستاد توسعه اقتصاد دیجیتال معاونت علمی و فناوری رئیس‌جمهور نیز با بیان اینکه در یکپارچگی باید عناصر یکپارچگی در پلتفرم‌ها را نیز ببینیم گفت: راه‌اندازی این شبکه می‌تواند مشکل بخش خصوصی و عناصر فعال آموزش مجازی را حل کند.
وی افزود: پلتفرم‌های کشور در ایام کرونا رشد و ارزش‌افزوده چشمگیری داشتند و به سوددهی و رشد خوب رسیدند اگر بتوانیم به این‌ها کمک کنیم خیلی خوب است.
محمدی با اشاره به تحلیل محتوای صورت گرفته در تجارب کرونا در کشورها که یونسکو آن را ارائه کرده است، گفت: این موضوع دو عنصر کلیدی داشتند و آن اینکه آموزش‌ و پرورش مهم‌تر بوده است و در آموزش عالی بیشتر موضوع به دانشگاه‌ها واگذار شده است.
وی افزود: نکته دیگر اینکه عمدتاً سامانه‌هایی در این شرایط بالا آمده‌اند که کار آنها اشتراک‌گذاری محتواست و عدالت آموزشی را توسعه داده است.
دبیر ستاد توسعه اقتصاد دیجیتال معاونت علمی و فناوری رئیس‌جمهور در ادامه به ارائه پیشنهاد در سه لایه سیاست و برنامه پرداخت و اظهار داشت: اولین لایه کاربرد است یعنی ما می‌خواهیم این ساماندهی را انجام دهیم تا اطلاعات را اشتراک‌گذاری عادلانه و گسترده در کشور کنیم که در این لایه ظرفیت‌های خوبی در بخش خصوصی داریم.
وی افزود: بخش دوم تعامل برخط بین آموزش‌دهنده و آموزش‌گیرنده که خیلی از معلم‌ها و اساتید هم نمی‌توانند در این فضا فعالیت کنند و آموزش‌های اولیه برای بهره‌برداری سامانه‌ها این کار می‌تواند مفید باشد. لایه سوم زیرساخت است که وزارت ارتباطات باید این کار را انجام دهد.
محمدی موضوع تحلیل داده را بسیار حائز اهمیت دانست و گفت: اگر متولی این کار جایی مانند شورای عالی انقلاب فرهنگی یا شورای عالی فضای مجازی باشد قطعاً در اجرا موفق‌تر خواهیم بود چرا که ظرفیت‌های هماهنگی بالاتری دارند و معاونت علمی نیز ظرفیت دانش‌بنیان‌ها را می‌تواند پای‌کار بیاورد.

تأثیر بازی رهبران کسب‌وکار بر کل اکوسیستم

تأثیر بازی رهبران کسب‌وکار بر کل اکوسیستم

 

 

اکوسیستم زیستی شامل تمام ارگانیسم‌هایی می‌شود که در تعامل و تعادل با یکدیگر و فضای محیطی عمل می‌کنند. اکوسیستم کسب‌وکار نیز شامل  افراد، بنگاه‌های اقتصادی از صنایع مختلف، سازمان‌های دولتی، قانون‌گذاران و تمامی عواملی است که با آن کسب‌وکار سروکار دارند. گروه‌هایی مانند مشتریان، تأمین‌کنندگان، کانال‌های توزیع، قانون‌گذاران، بازار نیروی کاری و رسانه‌ها اجزای اصلی اکوسیستم یک  کسب‌وکارند.

اکوسیستم کسب‌وکار را می‌توان به محیط بازی تشبیه کرد و ارگانسیم های آن را به بازیگران بازی. در این اکوسیستم بازیگران دوبه‌دو باهم در تعامل هستند و در هر بازی می‌توانند از دو تا N استراتژی انتخاب کنند. در این مقاله قصد داریم تأثیر تعاملات رهبران کسب‌وکار در رشد یا زوال اکوسیستم را بررسی کنیم.

یک اکوسیستم در طول حیات خود شاهد تکرار تعاملات (بازی‌ها) بازیگران خود است و این تکرار بازی‌هاست که باعث رشد و تکامل یا نابودی و زوال اکوسیستم می‌شود؛ بنابراین بازی‌ها در محیط کسب کار از دسته بازی‌های تکراری (با تکرار محدود _ نامحدود) یا گاهی تکاملی دسته‌بندی می‌شوند.

بر اساس مدل تحلیل اکوسیستم، رهبران کسب‌وکار فارغ از سازمان مربوطه، به‌عنوان اجزایی از اکوسیستم محسوب می‌شوند و روابط و تعاملات آن‌ها با یکدیگر نیز مؤلفه‌هایی از ارتباطات تعادل ساز در کل اکوسیستم است. این الگوی جدید تصریح می‌کند که رهبران کسب‌وکار در هنگام سیاست­گذاری باید ایجاد ارزش برای تمامی اعضای مجموعه– و نه‌فقط مشتریان خود– را مدنظر قرار دهند.

تحلیل‌های قدیم مدیریت استراتژیک، سازمان را به‌مثابه موجودیتی متمایز از محیط کسب‌وکار فرض می‌کردند که تنها متأثر از آن است و از قابلیت هیچ‌گونه تأثیرگذاری بر آن برخوردار نیست. طبیعی است که با این پیش‌فرض، شرکت‌ها در هنگام تحلیل استراتژیک و فرایند تدوین راهبرد تنها به بیشینه‌سازی منفعت خود مخصوصاً در حوزه رقابت و باهدف افزایش رشد و سودآوری متمرکز می‌شوند، این رویکرد تا آنجا می‌تواند مقرون به‌فایده باشد که این راهبردها موجب بروز نارسایی در کل اکوسیستم نشود در غیر این صورت با برهم خوردن تعادل بهینه اکوسیستم، گردونه کاهش بازدهی و اثربخشی پس از متأثر کردن کل فضای اکوسیستم، تأثیر خود را بر همان ارگانیسم (شرکت) با استراتژی معیوب خواهد گذاشت.

در این صورت رهبران را بازیگران محیط بازی در نظر می‌گیریم و با توجه به ترجیحاتشان اجازه انتخاب هر استراتژی و بازی را در تعاملات خود با یکدیگر خواهند داشت. خروجی بازی‌ها نه‌تنها بر روی کسب‌وکار خود بازیگران بلکه درمجموع بر کل محیط بازی تأثیرگذار است. آن‌ها مجاز هستند در هر بازی 2 تا N استراتژی را اتخاذ کنند. انتخاب بازی‌های پایه برای بازیکنان بر اساس سلیقه نخواهد بود بلکه با توجه به ترجیحات خود و بازیکن حریف و همچنین شرایط محیطی حق انتخاب بازی رادارند. صرف‌نظر از نوع بازی و انتخاب استراتژی‌های بازیکنان می‌توانیم با بررسی تمام بازی‌های انجام‌شده در اکوسیستم کسب‌وکار بیان کنیم که اگر بازیگران فقط به سود و منفعت شخصی خود فکر نکنند و کل اکوسیستم را در نظر بگیرند با انتخاب درست و رسیدن به تعادل در هر بازی (حتی اگر بدترین نوع بازی را هم انتخاب کرده باشند) و حفظ تعادل، در تکرارهای بعدی به سمتی پیش خواهند رفت که باعث رشد و تکامل همکاری در تعاملات خودشان و درنهایت رشد و هم‌افزایی اکوسیستم شوند؛ اما اگر بر اساس خودخواهی و مدنظر قرار دادن سود و منفعت شخصی و برای از میدان به درکردن رقیب خود به سمت انتخاب استراتژی‌هایی پیش روند که منجر به انتخاب نقطه بحران بازی شود، در تکرار بازی به سمت زوال و نابودی خود و کل اکوسیستم پیش خواهند رفت. به‌بیان‌دیگر می‌توان گفت اجزای یک اکوسیستم سالم ویژگی‌ها و جنس متفاوت دارند اما تعاملاتی را با یکدیگر ایجاد می‌کنند که بر اساس آن‌ها تعادل اکوسیستم حفظ می‌شود. درباره  کسب‌وکار نیز همین‌گونه است در فضای کسب‌وکار سالم تمامی تعاملات حتی رقابت‌ها، موجب افزایش بازدهی کل صنعت می‌گردد که درنهایت منجر به بازدهی ملی می‌شود؛ اما اگر ارگانیسمی از یک اکوسیستم، معیوب عمل کند، نارسائی آن به سایر بخش‌ها نیز سرایت می‌کند و این چرخه معیوب ممکن است تا تخریب کل اکوسیستم پیش رود.

لذا؛ اکوسیستم کسب‌وکار مفهوم جدیدی است که سطح بالائی از همکاری، هم‌افزائی و مشارکت را در فضای اقتصادی و کسب‌وکار مدنظر قرار می‌دهد. در این مفهوم فضای کسب‌وکار مانند یک اکوسیستم در نظر گرفته می‌شود. هر یک از بازیگران، فعالان و حاضران در این اکوسیستم با بیشترین سطح مشارکت به ارائه بالاترین ارزش‌های موجود و قابل‌ارائه می‌پردازند فارغ از اینکه دیگران چه می‌کنند و فارغ از هرگونه رقابت مخرب یا رفتارهای فرسایشی. لازم به ذکر است باید محیطی فراهم شود که بازیگران به سمت بازی‌هایی بر پایه مشارکت، اعتماد و اطمینان پیش روند و تلاش کنند تا در درازمدت به نتیجه‌ای فراتر از نتایج شخصی خود دست یابند تا با داشتن یک اکوسیستم کسب‌وکار موفق به یک اقتصاد ملی پویا و بالنده دست‌یابیم.

 

نویسنده : زهرا فرهاد توسکی

 

جف بزوس بار دیگر ثروتمندترین فرد جهان شد

نشریه فوربس طبق روال گذشته اقدام به معرفی ثروتمندترین افراد جهان کرد که بر این اساس و تا پایان ماه آوریل، جف بزوس موفق شد بار دیگر به عنوان ثروتمندترین فرد جهان معرفی شود.

به گزارش پایگاه خبری اقتصادی معاصر، در حال حاضر ۵۱ فرد با ثروت بالای ۲۰ میلیارد دلار در جهان وجود دارند و برای قرار گرفتن در بین ۱۰۰ فرد ثروتمند جهان باید دست کم ۱۴ میلیارد دلار ثروت داشت.

در ادامه اسامی ثروتمندترین مردان جهان آمده است:

۱-جف بزوس

سمت شغلی: مدیرعامل فروشگاه اینترنتی آمازون

ثروت تا پایان ماه آوریل: ۱۳۸.۲ میلیارد دلار

تابعیت: آمریکایی

۲- بیل گیتس

سمت شغلی: بنیان گذار شرکت مایکروسافت

ثروت تا پایان ماه آوریل: ۱۰۴.۳ میلیارد دلار

تابعیت: آمریکایی

۳- برنارد آرنو

سمت شغلی: مدیرعامل برند لوئی ویتون

ثروت تا پایان ماه آوریل: ۹۳.۹ میلیارد دلار

تابعیت: فرانسوی

۴- مارک زاکربرگ

سمت شغلی: بنیان گذار فیس بوک

ثروت تا پایان ماه آوریل: ۷۴.۷ میلیارد دلار

تابعیت: آمریکایی

۵- وارن بافت

سمت شغلی: مدیرعامل صندوق سرمایه گذاری ” برک شایر”

ثروت تا پایان ماه آوریل: ۷۲ میلیارد دلار

تابعیت: آمریکایی

۶- لری الیسون

سمت شغلی: مدیرعامل شرکت نرم افزاری اوراکل

ثروت تا پایان ماه آوریل: ۶۵.۱ میلیارد دلار

تابعیت: آمریکایی

۷- استیو بالمر

سمت شغلی: از سهامداران مایکروسافت

ثروت تا پایان ماه آوریل: ۶۲.۸ میلیارد دلار

تابعیت: آمریکایی

۸- آمانسیو اورتگا

سمت شغلی: مدیرعامل برند زارا

ثروت تا پایان ماه آوریل: ۶۱.۱ میلیارد دلار

تابعیت: اسپانیایی

۹- لری پیج

سمت شغلی: سهامدار آلفابت

ثروت تا پایان ماه آوریل: ۵۹.۹ میلیارد دلار

تابعیت: آمریکایی

۱۰-فرانسواز بتنکوق

سمت شغلی: مدیرعامل برند اورئال

ثروت تا پایان ماه آوریل: ۵۸ میلیارد دلار

تابعیت: فرانسوی

تکمیل پازل بهبود فضای کسب و کار از طریق بورس

تکمیل پازل بهبود فضای کسب و کار از طریق بورس

یک تحلیلگر بازار سرمایه با اشاره به “جهش تولید” به عنوان شعار سال جاری و با تاکید بر لزوم بهبود فضای کسب و کار، گفت: برای شرکت های بزرگ تعمیق بازار بدهی و تامین سرمایه در گردش طرحهای نیمه کاره و برای شرکت های کوچک و متوسط توسعه ابزارها و روش های جدید به خصوص در فرابورس ایران، می‌تواند به ایفای نقش بازار سرمایه در تحقق شعار سال و همچنین بهبود فضای کسب و کار کمک کند.
علی جبل عاملی، با اشاره به اینکه کشور در شرایط تحریم قرار دارد، اظهار کرد: موضوعی که در شرایط تحریم مطرح است، بحث تامین منابع مالی است. ممکن است به دلیل اینکه ارتباط مالی کشور با دیگر کشورها قطع شده باشد، تامین مالی به آسانی صورت نگیرد. در این شرایط موضوع قابل توجه در بازار سرمایه، تعمیق بازار بدهی است.
وی ادامه داد: احتمالا در شرایط فعلی اولویت شرکت‌ها طرح جدید نباشد و اکثر شرکت‌ها به دنبال تکمیل طرح‌های توسعه‌ای نیمه تمام خود هستند. در این شرایط بازار سرمایه می‌تواند با تعمیق بازار بدهی و گسترش ابزارهای بدهی، هم سرمایه مورد نیاز و هم سرمایه در گردش شرکت‌ها را تامین کند.
این تحلیلگر بازار سرمایه در ادامه با بیان اینکه شرکت‌های کوچک و متوسط نیز بخشی از اشتغال کشور را بر عهده دارند، توضیح داد: هرچند ساختار اقتصادی کشور مبتنی بر هلدینگ‌ها و شرکت‌های بزرگ است، اما شرکت های کوچک و متوسط هم بخشی از اقتصاد و اشتغال کشور را بر عهده دارند. امسال می‌توان ابزارهای بازار سرمایه و روش هایی را برای حمایت از شرکت‌های کوچک و متوسط به کار گرفت. همچنین باید بررسی کرد که در بازار بورس چه بحث‌های حمایتی دیگری در قالب انواع روش‌های تامین مالی، صندوق‌ها یا ابزارهای بدهی مختلف که به تقویت بحث اشتغال و بحث منجر می‌شود وجود دارد؛ زیرا نمی توان کتمان کرد برای واحدهای تولیدی کوچک و متوسط در بازار سرمایه راهکار موثری وجود ندارد.

سهم کارآفرین سرپل‌ذهابی در مقابله با کرونا

سهم کارآفرین سرپل‌ذهابی در مقابله با کرونا

یک کارآفرین سرپل‌ذهابی گفت: سهم من برای مقابله با ویروس کرونا اختصاص خط تولید لباس بیمارستانی کارگاه تولیدی خود به تولید ماسک بهداشتی است.
یوسف ویسی افزود: کارگاه تولید ماسک و لباس های بیمارستانی من از سال ۱۳۹۶ و در بحبوحه زلزله فعالیت خود را با استفاده از تسهیلات اشتغالزایی صندوق کارآفرینی امید آغاز کرد که امروز با توجه به وضعیت شیوع بیماری کرونا در شهرستان نقش مهمی ایفا می کند.
وی اظهار داشت: دراین کارگاه تولیدی ۹ تن به صورت مستقیم مشغول به کار شده و انواع لباس بیمارستانی را تولید می کنند.
این کارآفرین برتر کشوری گفت: با توجه به وضعیت کنونی کشور در رابطه با شیوع ویروس کرونا که بخش های مختلف را درگیر خود کرده، ما خط تولید خود را تغییر داده و به تولید ماسک های بهداشتی اختصاص داده ایم.
ویسی ادامه داد: امروز باتوجه به حساسیت های موجود در خصوص شیوع بیماری کرونا ما چهار تن را به صورت فعال برای تولید ماسک نگهداشته و به بقیه استراحت داده ایم و روزانه بین ۷۰۰ تا هزار عدد ماسک بهداشتی را تولید می کنیم.
او گفت: هم اکنون ۲۰ هزار عدد ماسک تولید شده موجود داریم و ما توانایی تامین ماسک بهداشتی مورد نیاز شهرستان را داریم و در صورت درخواست بیمارستان و داروخانه ها می توانیم تولیدات خودرا به بازار تزریق کنیم که در شهرستان کمبود ماسک احساس نشود.
این کارآفرین سرپل ذهابی ادامه داد: ماهم به نوبه خود گامی در جهت مقابله با شیوع بیماری کرونا برداشته ایم و امید است که با حمایت مسوولان بتوانیم ماسک مورد نیاز شهرستان های مجاور را نیز تامین کنیم.
ویسی اذعان داشت : مواد اولیه تولید ماسک کارگاه را از کارخانجات داخلی تهیه کرده و مشکلی در این خصوص نداریم و ماسک های تولید شده ما نیز از مواد درجه یک و دارای مجوز وزارت بهداشت و به صورت دولایه بوده که قابل شستشو است و قیمت آن نیز مناسب می باشد و به ۲ شکل چهارگوشه و کاسه ای تهیه می شود.
سرپل ذهاب در غرب کرمانشاه با بیش از ۹۰ هزار تن جمعیت در مجموع سه هزار و ۷۰۰ واحد صنفی دارد.
سخنگوی ستاد مدیریت کرونا دانشگاه علوم پزشکی کرمانشاه گفت: از ابتدای شروع اپیدمی تا ساعت ۱۲ سه‌شنبه شب موارد مثبت کووید ۱۹ در این استان ۱۹۲ نفر بوده که چهار نفر در ۲۴ ساعت گذشته اضافه شده است.
دکتر محمدابراهیم شکیبا افزود: از این تعداد ۱۹۲ مورد مبتلای به ویروس کرونا در استان تاکنون ۲۰ نفر فوت کرده اند.
به گفته او، همچنین از ابتدای شروع اپیدمی کرونا در استان تاکنون ۹۷۳ نفر بستری شدند که از این تعداد ۸۵۶ نفر ترخیص و ۹۷ نیز در بیمارستانهای استان بستری هستند.