آموزش کارآفرینی و ویژگیهای کارآفرینانه
آموزش کارآفرینی و ویژگیهای کارآفرینانه
در حال حاضر سیر تحولات جهانی، کارآفرینان را در خط مقدم توسعه فناوری و توسعه اقتصادی قرار داده است. تجربه موفقیتآمیز اغلب کشورهای پیشرفته و نیز برخی از کشورهای درحالتوسعه در عبور از بحرانهای اقتصادی بهواسطه توسعه کارآفرینی در آن کشورها، موجب گردیده تا سایر کشورها نیز برای کارآفرینی، کارآفرینان و شکلگیری کسبوکارهای نوآورانه اهمیت خاصی قائل گردند. بر همین اساس، توسعه کارآفرینی از جنبههای گوناگون مدنظر قرارگرفته است.
آموزش، یکی از جنبههای مهم در گسترش کارآفرینی است که موردتوجه ویژهای واقعشده است. درواقع، همراه با آشکار شدن نقش و تأثیر کارآفرینی بر روند اشتغالزایی و رشد اقتصادی کشورها، تلاش در جهت آموزش و تعمیم دانش و روحیه کارآفرینی در بین مدیران، تجار، دانشجویان، (که جملگی کارآفرینان بالقوه محسوب میشوند) و کارآفرینان بالفعل شدت گرفت.
هدف از آموزش کارآفرینی تربیت افرادی است که بتوانند خود افرادی مؤسس باشند و کسبوکاری را ایجاد نمایند.
تحقیقات نشان میدهد که کارآفرینی امری آموزش پذیر، تقویت پذیر و پرورش پذیر است. اولین کشورهایی که در زمینه آموزش کارآفرینی فعالیتهایی را انجام دادند، کشورهای آلمان، انگلیس، امریکا و ژاپن بودند.
امروزه آموزش کارآفرینی به یکی از مهمترین و گستردهترین فعالیتهای دانشگاهی تبدیلشده است. طی دهه 1980، دانشگاهها برحسب ویژگی گروههای تحت آموزش و نیازهای محلی، منطقهای و ملی، برنامههای آموزشی متعددی را برای سازمانهای خصوصی و عمومی طراحی نمودهاند. تا اوایل دهه 1980 تنها 130 دانشکده به طراحی دورههای محدودی در خصوص کارآفرینی پرداخته بودند و آنها را در رشتههای بازرگانی و مهندسی تدریس مینمودند، درحالیکه در اوایل دهه 1990 تعداد دانشکدهها به بیش از 500 دانشکده رسید و اکنون بیش از 2000 دانشگاه، کارآفرینی را بهعنوان رشته و گرایشی مستقل تدریس مینمایند.
اين قبيل از دورهها به دنبال بهبود و انگيزش گرايشهاي افراد همچون استقلالطلبی، فرصتجويي، ابتكار، ریسکپذيري، تعهد به كار، تمايل به حل مشكلات و لذت بردن از عدم قطعيت و ابهام ميباشد. دورههای آموزش کارآفرینی نهتنها جای خود را در بستر دروس دانشگاهی و در رشتههای مختلف بازنموده، بلکه در دورههای مختلف تحصیلی از ابتدایی تا دبیرستان نیز موردتوجه قرارگرفته است. گرچه امروزه تنوع این دورهها، شرکتهای موجود را نیز تحت پوشش قرار میدهد و دورههای متعددی جهت رشد، بقا و کارآفرین نمودن سازمانهای بزرگ طراحیشده، اما هدف اولیه از توسعه آموزش کارآفرینی همانا تربیت نمودن افراد متکی به نفس و آگاه به فرصتها و بهطورکلی افرادی است که تمایل بیشتری به راهاندازی کسبوکارهای مستقل دارند. درواقع هدف این است تا افرادی مؤسس و اقدام کننده تربیت شوند.
آنچه در تدریس دورههای کارآفرینی بیشازپیش موردتوجه قرارگرفته است، کارآفرینانه بودن شیوههای تدریس، ترکیب افراد و اهداف آموزشی و تطبیق و همسویی این موارد با یکدیگر میباشد. آموزش کارآفرینی فرآیندی نظاممند، آگاهانه و هدفگرا میباشد که طی آن افراد غیر کارآفرین ولی دارای توان بالقوه بهصورت خلاق تربیت میگردند. درواقع، آموزش کارآفرینی فعالیتی است که از آن برای انتقال دانش و اطلاعات موردنیاز جهت کارآفرینی استفاده میشود که افزایش، بهبود و توسعه نگرشها، مهارتها و تواناییهای افراد غیر کارآفرین را در پی خواهد داشت.
آموزش کارآفرینی تأکید بر ویژگیها، توانمندیها و مهارتهایی دارد که افراد برای راهاندازی، رشد و مدیریت کسبوکار بایستی به آنها مجهز شوند. گیب (2002) بیان میکند که آموزش ویژگیهای کارآفرینانه در معنای وسیع بر مهارتها و توانمندیهایی تأکید دارد که در هر شرایط و محیطی کاربرد دارد، اما آموزش کارآفرینی عمدتاً بر مهارتهای لازم جهت راهاندازی و مدیریت کسبوکار تأکید دارد؛ بنابراین، میتوان نتیجه گرفت که در آموزش ویژگیهای کارآفرینانه بر روی ابعاد کسبوکار تمرکز نمیشود و مهارتهایی نظیر راهاندازی یک کسبوکار و مدیریت آن موردتوجه قرار نمیگیرد؛ درحالیکه در آموزش کارآفرینی، بخش عمده تأکید آموزش بر روی این است که چگونه میتوان یک کسبوکار مستقل را بهصورت انفرادی و یا گروهی راهاندازی و مدیریت کرد.
درواقع؛ درگذشته، افسانهای شایع بود که کارآفرینان دارای ویژگی ذاتی هستند و ویژگیهایی همچون: ابتکار، روحیه تهاجمی، تحرک، تمایل به ریسکپذیری، توان تحلیلی و مهارت در روابط انسانی در افراد از بدو تولد در فرد وجود دارد.
بنابراین، فرض اساسی این بود که کارآفرینان از طریق آموزش، پرورش نمییابند. اما امروزه کارآفرینی بهعنوان یکرشته علمی مورد شناسایی قرارگرفته و متقاضیان مستعد بایستی مانند تمامی رشتههای علمی دیگر دانش مربوط به آن را کسب نمایند.
آموزش ویژگیهای کارآفرینانه به دامنه وسیعی از شایستگیها و توانمندیها جهت یادگیری کارآفرینانه تأکید دارد. در این آموزش، اعتقاد بر این است که با توجه به شرایط متغیر جامعه جهانی و سرعت تغییرات، افراد بایستی یاد بگیرند که چگونه در سرتاسر زندگی بهصورت کارآفرینانه رفتار کنند و لذا دامنه آن بسیار وسیعتر از صرفاً کسبوکار میباشد. با توجه به مطالعات مختلفی که صورت گرفته است ثابتشده که ویژگیهای کارآفرینان در سازمان اغلب اکتسابی است و نه وراثتی و ازاینرو در حال حاضر آموزش ویژگیهای کارآفرینی به یکی از مهمترین و گستردهترین فعالیتهای دانشگاهها تبدیلشده است.
«دیوید مک کله لند» از اولین روانشناسانی بود که با فرض اینکه کارآفرینان نیاز به توفیق بالایی دارند، دورههای آموزشی متعددی را طراحی کرد تا این نیاز را در افراد تقویت کند، درنتیجه او از آموزش این دورهها به بازرگانان هندی نتایج مثبتی دریافت کرد. محققان دیگری همچون جان استوارت میل، بروکهاوس، دیوید پرچ، تیمونز، کالینز، مور، مایر، گلدشتاین و نورد بر اکتسابی بودن اغلب ویژگیهای کارآفرینان تأکید دارد.
«پیتر دراکر» نیز در این خصوص میگوید: «آنچه راجع به کارآفرینی میشنوید اشتباه است، کارآفرینی سحر و جادو نیست، عجیبوغریب نیست، استعداد ژنتیکی نیست، بلکه یکرشته است مانند دیگر رشتههای علمی که قابلآموزش و یادگیری است.» لذا، اولین تلاش آموزشی توسط مک کله لند و باهدف انگیزشی و ارتقای توفیق طلبی در بین بازرگانان هندی صورت گرفته است.
محتوای برنامه آموزش کارآفرینی
كارآفرينان نيازمند مهارتها و توانمندیهای متفاوتي هستند تا بتوانند بر اساس آن در ارتقاي ابتكارات و ايجاد کسبوکار سازماني به موفقيت برسند. آنها بايد آينده سازمان و تغييراتي را كه احتمالاً در تواناييهاي بنگاه براي توجيه و تأييد ايجاد کسبوکار سازماني رخ ميدهند، پيشبيني كنند. اين توانايي نيازمند درك راهبرد، بازارها و ديگر توانمنديهاي سازمان است. كارآفرينان بايد درك كنند كه چگونه ابتكارات مرتبط با کسبوکار ميتوانند بر واحدهاي مختلف سازماني به شكلي كاملاً متفاوت تأثير بگذارند و چگونه حول اين موضوعات كار ميكنند.
اما امروزه مؤسسات مختلفی در خصوص آموزشهای کارآفرینی فعالیت دارند و کارآفرینی را در قالب برنامههای آموزش کوتاهمدت به مخاطبان خود آموزش میدهند، اما همچنان در خصوص محتوا، اقدامات و روشهایی که برای آموزش کارآفرینی به کار گرفته میشود، توافق چندانی وجود ندارد. همچنین دغدغه جدی دیگری که در این حوزه وجود دارد، این موضوع است که آموزش کارآفرینی و محتوای آن برای سن، جنسیت، مشاغل و تحصیلات مختلف؛ یکسان نیست. بااینوجود موارد زير جهت توانمندسازي كارآفريني فراگيران در یک سازمان مناسب ميباشد.
- انجام پروژههاي شغلي مرتبط با رشته تحصیلی در سازمانها
- آشنايي با نحوه تدوين طرح کسبوکار
- آشنايي با مشاغل مربوط به هر رشته تحصيلي در سطح جهانی
- آشنايي با قوانين کسبوکار
- آشنايي با مهارتهاي مالي (تأمين و مديريت منابع مالی)
- آشنايي با مهارتهاي بازاريابي (تحقیقات بازاریابی)
- آشنايي با فرآيند كارآفريني
- آشنايي با مفاهیم کارآفرینی (تعاريف؛ نظريهها، تاريخچه، زمينههاي كارآفريني، ویژگیهای کارآفرینان)