نوشته‌ها

استارتاپ و اهداف آن

استارتاپ و اهداف آن

استارتاپ و اهداف آن: بحث‌های زیادی درباره راه‌اندازی کسب‌وکار، کارآفرینی و استارت آپ ‌ها در حال جریان است. به این دلیل که موضوع استارتاپ‌ها، مفهوم جدیدی است و ممکن است بسیاری با معنای درست آن آشنایی نداشته باشند.

برای اینکه بفهمیم استارتاپ چیست، بهتر است ابتدا بفهمیم استارتاپ چه چیزهایی نیست:

استارتاپ ،یک رویداد و همایش کارآفرینی نیست.

یک وب‌سایت یا یک اپ موبایل ، لزوما یک استارتاپ نیست.

استارتاپ ،یک شرکت کوچک که در حال درامدزایی و رشد است، نیست.

به طور قطع، منشا این واژه در سن فرانسیسکو و دره‌ی سیلیکون نهفته است. اما استارت آپ چیست و به چه کمپانی‌هایی استارتاپ اطلاق می‌شود؟

نیل بلومنتال، موسس و مدیرعامل کمپانی واربی پارکر (Warby Parker) استارت آپ را این چنین تعریف می‌کند:

” استارت آپ یک کمپانی نوپا است که که راه‌حلی نوین را برای یک مساله ارائه می‌کند؛ در حالی که تضمینی برای موفقیت کمپانی از طریق راه حل ارائه شده وجود ندارد. “

آدورا چئونگ، موسس و مدیرعامل کمپانی هوم‌جوی (Homejoy) که یکی از استارتاپ‌های مطرح ایالات متحده در سال ۲۰۱۳ بوده، در تعریف استارت آپ این مفهوم را با عنوان پنجره ی ذهن رو به آینده خوانده است. وی در این خصوص چنین اظهار نظر کرده است:

” تاسیس یا پیوستن به یک استارتاپ به معنای یک تصمیم جدی برای جدا شدن از شرایط ایده‌آل و پایدار به منظور دستیابی به رشد برق‌آسا و تلاش برای ایجاد موجی از تغییرات در مدت زمان کوتاه است.

براساس تعریف Merriam-Webster استارتاپ به این معنی است:

” عمل یا مجموعه‌ای از کارها به منظور یک حرکت جدید و یک شرکت یا کسب و کار نوپا “

براساس تعاریف مختلف از نویسندگان و محققان این حوزه،مانند آقای استیو بلنک و اریک ریس بهترین و جامعترین تعریفی که برای یک استارتاپ میتوان ارائه کرد، این است:

استارتاپ یک سازمان موقت است که با هدف یافتن یک مدل کسب وکار تکرارپذیر و مقیاس پذیر بوجود آمده است.

هدف از استارتاپ چیست؟

اگر این تعریف استارتاپ را پایه قرار دهیم، هدف استارتاپ تولید پول نخواهد بود،هدفش کسب رضایت مشتری نخواهد بود،هدفش تولید محصول هم نخواهد بود. استارتاپ هدفش یادگیری است و تمام کارهایی که انجام می‌دهد باید یادگیری باشد. یک استارتاپ باید متوجه شود مشتریانش دقیقا چه می‌خواهند. واقعیت این است آنچه مشتریان به عنوان خواسته بیان می‌کنند و یا آنچه ما فکر میکنیم آنها احتمالا بخواهند،همیشه خواسته واقعی آنها نیست.

برای اینکه این موضوع را درک کنید اجازه دهید مثالی از هنری فورد (پایه گذار شرکت فورد) مرد بزرگ صنعت خودروسازی امریکا و جهان برایتان ارائه کنم.در آن زمان که هنری فورد در نظر داشت وسیله‌ای برای حمل ونقل مردم وارد بازار کند، افراد از کالسکه و دوچرخه برای حمل ونقل استفاده میکردند. هنری فورد میگوید: “اگر من از مردم میپرسیدم که چه میخواهند ، آنها جواب می‌دادند یک اسب سریعتر” .  مشتریان دقیقا نمی‌دانند که چه می‌خواهند، یادگیری از مشتریان فراتر از گوش کردن به صحبتهای آنهاست. به قول استیو جابز ” این وظیفه مشتریان شما نیست که بفهمند چه می‌خواهند.”  بلکه این وظیفه استارتاپ است که دقیقا خواسته مشتریانش را بفهمد.

حال که اصلی‌ترین وظیفه استارتاپ را متوجه شدیم این سوال را باید پاسخ دهیم که استارتاپ در نهایت با این یادگیری می‌خواهد به چه برسد؟ جواب این سوال در مفهوم “تناسب محصول وبازار” نهفته است که اولین بار توسط  مارک اندرسون  مطرح شد. منظور از تناسب محصول وبازار این است : قرار گرفتن در یک بازار خوب با محصولی که نیاز آن بازار را برآورده می‌کند.  بازار جذاب و خوب، پتانسیل بالایی دارد و تضمین میکند که استارتاپ می‌تواند تولید و فروشش را در این بازار بالا ببرد، از طرف دیگر از طرف دیگر استارتاپ باید به محصولی دست یابد که نیاز بازار هدفش را براورده کند.

مارک اندرسون زندگی یک استارتاپ را به دو قسمت تقسیم می‌کند:

قبل از دستیابی به تناسب محصول و بازار

بعد از دستیابی به آن

این دو بخش کاملا با هم متفاوت هستند. در بخش اول که طبق تعریف استیو بلنک کسب وکار در حالت استارتاپ قرار دارد تمرکز باید بر روی یادگیری باشد و اما در بخش دوم تمرکز بایستی بر روی اجرا باشد. در بخش دوم ، مشتری، ارزش قابل ارائه، کانال توزیع و به طور خلاصه مدل کسب وکار مشخص است و صرفا تمرکز باید بر اجرا باشد و یک اجرای خوب موفقیت را تضمین می‌کند ولی در بخش اول که همان استارتاپ است باید تمرکز بر روی یادگیری و رسیدن به تناسب محصول وبازار باشد.

استارتاپ خودران Aurora استراتژی تجاری را ترسیم می‌کند

استارتاپ خودران Aurora استراتژی تجاری را ترسیم می‌کند

استارتاپ خودران Aurora می‌گوید راهی برای تبدیل وسایل نقلیه خودران پرهزینه به یک کسب‌وکار سودآور پیدا کرده است و این هفته فناوری خود را پیش از فهرست عمومی که امیدوار است برخی از آن‌ها برای سرمایه‌گذاران ارائه شود، به سرمایه‌گذاران نشان دهد. 2 میلیارد دلار بودجه اضافی.

این حرکت در حالی صورت می‌گیرد که چندین شرکت حمل‌ونقل خودکار آماده راه‌اندازی مسیرهای بدون راننده در سال‌های آینده و شروع به ثبت‌نام در شرکای صنعتی و مشتریان در تلاش برای تبدیل رانندگی خودکار طولانی‌مدت به یک واقعیت سودآور هستند.

برخلاف برخی از رقبای خود، Aurora می‌خواهد هم خدمات حمل‌ونقل خودکار و هم خدمات robotaxi را ارائه دهد و می‌گوید این ترکیب هزینه‌ها را کاهش می‌دهد، جریان درآمد بیشتری را فراهم می‌کند و امکان انتقال فناوری را فراهم می‌کند.

استرلینگ اندرسون، بنیان‌گذار و مدیر ارشد محصولات Aurora، در مصاحبه‌ای گفت: “حمل‌ونقل کامیون به ما امکان می‌دهد تا یک تجارت سودآور و مقیاس‌پذیر ایجاد کنیم که هزینه توسعه بیشتر مسافران را تأمین کند و هزینه سخت‌افزار را کاهش دهد.” او در ترمینال کامیون‌های شرکت دالاس جنوبی شرکت کرد، جایی که سرمایه‌گذاران، تحلیلگران و روزنامه‌نگاران با دو راننده ایمنی در یکی از کامیون‌های خودران بزرگراه سوار شدند.

اگرچه سرمایه‌گذاران میلیاردها دلار در توسعه آن‌ها سرمایه‌گذاری کرده‌اند، شرکت‌های خودروهای خودران (AV) هنوز درآمد قابل‌توجهی به دست نیاورده‌اند. کامیونداری به‌عنوان فوری‌ترین فرصت برای تجاری‌سازی AV ها ظاهر شده است که از رشد تجارت الکترونیکی و کمبود رانندگان ناشی می‌شود. رانندگان در حال حاضر بیش از 40 درصد هزینه‌های هر مایل را به خود اختصاص می‌دهند و نمی‌توانند بیش از 11 ساعت در روز رانندگی کنند – محدودیت‌هایی که برای کامیون‌های اتوماتیک اعمال نمی‌شود.

Aurora که قصد دارد امسال از طریق ادغام با شرکت بازرسی Reinvent Technology Partners Y (RTPY.O) با سرمایه اولیه 13 میلیارد دلار به بازار عمومی برسد، حتی در سال 2027 شکست خورده است، اما اندرسون از بیان چگونگی آن خودداری کرد. به زودی این شرکت انتظار دارد که سود خالص به دست آورد. این شرکت قصد دارد کامیون‌های کاملاً بدون راننده را در پایان سال 2023 راه‌اندازی کند و روباتیکس نیز یک سال بعد انجام می‌شود.

اندرسون گفت که تجارت با تگرگ در ابتدا بر فرودگاه‌های با حاشیه زیاد و سفرهای تجاری که در آن نیازی به robotaxis برای پیمایش در محیط‌های پیچیده شهری نیست متمرکز می‌شود.

اما این شرکت چهارساله در منطقه Bay با رقابت شدید از سوی استارتاپ های با بودجه خوب ازجمله Alphabet Inc (GOOGL.O) Waymo، Argo که توسط Ford Motor Co (FN) و Volkswagen AG (VOWG_p.DE) و Cruise حمایت می‌شوند، روبروست که متعلق به اکثریت شرکت جنرال موتورز (GM.N) است. همچنین با رقابت استارتاپ چینی TuSimple (TSP.O) روبرو است که در آوریل به‌صورت عمومی منتشر شد.

 

 

 

کارگو بایک – کسب‌وکار مبتنی بر دوچرخه

کارگو بایک

کسب‌وکار مبتنی بر دوچرخه

از زبان حامد مهر افروز معلم کارآفرینی و مؤسس برکه

 

داستان راه‌های رفته‌ی قبل از برکه

داستان از اونجایی شروع میشه که تقریباً سال 94 بود که تصمیم گرفتم سبک زیستنم رو عوض کنم. اولش با دوچرخه شروع کردم به طی طریق و یادگرفتن اصول و آدابش.

از 18 سالگی که طلب کرده بودم مستقل بشم رفته‌رفته هم‌زمان بعد دو سال وارد دانشگاه شدم و از دوران دانشجویی چون رشتم مهندسی مکانیک بود، علاقه‌مند شده بودم به انرژی‌های نو که استادم گفت اینجا کسی بودجه تحقیقات نمی‌ده بهت برو و زندگی تو بساز، راهی شدم برای یافتن دنیاهای دیگه، از کار در رستوران در تهران گرفته تا نگهداری از سالمندان و تراکت پخش‌کنی و رفته‌رفته سوق پیدا کردم به دست‌فروشی لباس‌زیر و نیاز به پول داشتم برای یادگیری علوم انسانی. از در علم الابدان طب قدیم ایران واردشده بودم و در جستجوی دیگر مکاتب و دیدشون نسبت به انسان، از عرفان اسلامی گرفته تا عرفان غربی و علوم قدیم و هم‌زمان در هر هفته هم خوی بودم که کلاس‌های دانشگاه برم هم مرند دیدار خانواده، هم تهران برای فروش و شرکت در کلاس‌های عرفان و سنگ درمانی و شاگردی پیش استاد خیراندیش و دیدار دراویش در کرمانشاه و چند سالی اوضاع بدین منوال می‌گذشت و با اتوبوس‌های بنز قدیمی هم‌فاز شده بودم و با چراغ پیشانی کتاب قرابادین کبیر عقیلی خراسانی رو بازنویسی کردم به زبان روز و با علم ترکیب گیاهان آشنا شدم و مقالات شمس و منطق‌الطیر هم در همون اتوبوس‌ها می‌جوندم و درراه .

تا اینکه روزی ترمزدستی کشیدم بر هرچه بود و ازدواج و تلاش برای تولید توسط مراکز تحقیقات داروسازی دانشگاه تبریز و چون نشد تولید سرکه و تولیدی کیف چرمی و غیره و باز در سال 94 ترمزدستی کشیدم تا مسیر سفر زندگی‌ام رو بررسی کنم و شروع کردم به سفر با موتور و دوچرخه و کوله‌پشتی و بررسی کسب‌وکارهای کوچک و می‌گشتم و نگاه می‌کردم و می‌پرسیدم و یاد می‌گرفتم و از وقتی فهمیدم دارم پدر میشم، وارد وادی یادگیری درباره فرزند و استعدادهاش و متدهای مختلف یادگیری شدم و با نظام‌های تعلیم و تربیت و معایب و مزایاش آشنا شدم تا اینکه دخترم سال 95 به دنیا اومد، و ازاین‌پس اسم مسیرهایی که قرار بود برم رو گذاشتم سفرهای پدر، برای همین بچه‌هایی که بعدازاین باهاشون آشنا شدم بهم میگن ددی و الان در پیج خودم به نشونیه (https://berkehmehrafrouz.ir/ ) داستان‌های خروجی هام با اسم مستعار ددی هست.

 

بعد سارا سفرهام باز ادامه داشت و داره، از کشورهای اطراف گرفته تا شهرهای ایران و هر سفری با موضوع خاص خودش گاهی مسیر تأثیر محیط بر کسب‌وکار رو جستجو کردم و تأثیرات اجتماعی فرهنگی بر کسب‌وکار رو یاد می‌گرفتم و گاهی برای یافتن پتانسیل‌های گردشگری روستاها از منظر فرهنگی و غیره ، گاهی برای یافتن و پیدا کردن بسته‌بندی‌های دوست دار محیط‌زیست راهی روستاهای شمال می‌شدم تا فراروی بامبو رو ببینم و استفاده انسان‌های اون منطقه از علف‌ها ، سال 96 بود که خواستم بر این آموخته هام جنبه علمی ببخشم و بیشتر بیاموزم و از طرفی در قیدوبند کلاس‌ها و دانشگاه نمی‌خواستم باشم ، پس هدفم دانشگاه‌های الکترونیکی بود و رشته کارآفرینی که بخشی از جهان زیستم باهاش پیوند داشت.

از بین چهار دانشگاه الکترونیکی که این رشته رو برای مقطع ارشد داشتن، دانشگاه آزاد واحد الکترونیکی قبول شدم و جمع‌بندی جهان زیسته‌ام از منظر علم کارآفرینی که تخصصی میان‌رشته‌ای بود .

باورم این بود و هست که همچون علوم قدیم بعد از بازه‌ای تخصص گرایی کم‌کم دنیا نیاز داره به تخصص‌های میان‌رشته‌ای همچون کارآفرینی  که ترکیبی است از چند رشته و زاویه دید.

رفته‌رفته در کشورهای اطراف که با موتور سفر می‌کردم و با توریست‌های خارجی رفاقت می‌کردم با موضوعاتی همچون کارآفرینی اجتماعی به معنی پروسه خلق ارزش اجتماعی و کارآفرینی پایدار به معنی خلق ارزشی جدید مسئولانه آشنا شدم.

به زبان ساده بگم، در طب قدیم وقتی بیماری عارض می‌شد بر تن ، حکیم و طبیب اون رو خروج بخشی از بدن از اعتدال تعریف می‌کرد و دارویی می‌داد برای رساندن آن بخش به‌اعتدال ماهیت اصلی  همون بخش، تا حدودی می‌شد خلق ارزش جدید در کارآفرینی پایدار رو چنین معنی کرد.

همچون دارویی برای رساندن محیط به‌اعتدال. و چون کثرت نظر زیادی در این بخش بود و هر کس و اندیشمندی با دیدی به موضوع نگاه می‌کرد و دراین‌بین کسب‌وکارهایی از این نام سوءاستفاده می‌کردن تا بازار جدیدی تعریف کنن، پس با مشاوره از دوستم که پژوهشگر فلسفه علم بود، شروع کردم و راهی شدم به ریشه علم تا ببینم سرچشمه این نظریاتی که میگن کجاست، سپس نیاز پیدا کردم تا بیشتر درباره جوامع و دیدگاه انسان شناسان رو مطالعه کنم، چون درمان بدون شناخت علم درمان و موردی بنام بدن در طب قدیم معنی نداره، پس در این حوزه هم باید علاوه بر روش‌های درمان، جوامع انسانی رو بیشتر می‌شناختم، بعد از دیدن زوایای مختلف رسیدم به جوامع شکارچی گردآورنده که الیزابت مارشال توماس انسان‌شناس و اولین مشاهده‌گر این جوامع بود، پس دیدگاه‌های اون رو بررسی کردم و با پژوهشگرانی همچون پیتر گری آشنا شدم که در حوزه روانشناسی به دلیل پسرش وارد یادگیری انسان شده بود و درباره نظریات تعلیم و تربیت و تفاوتش با یادگیری دیدگاه‌هایی داشت، حس همزادپنداری داشتم باهاش و منم به خاطر دخترم وارد وادی روش‌هایی یادگیری شده بودم.

همین‌طوری راه می‌رفتم و در جاده‌ها و مسیرها آنچه یاد می‌گرفتم با این جهان زیسته ترکیب می‌کردم و می‌نوشتم و مسائل رو با این دید بررسی می‌کردم و تصمیم گرفتم بیشتر داخل در حوزه کارآفرین پایدار بشم و این مسیر رو انتخاب کنم برای ادامه

 

داستان پیدایش فلسفه برکه

همینطور که پیش میرفتم و در سایش با محیط و دانشگاه و سارا و جهان زیسته ام یکسری بازیهایی که بر حسب دغدغه ای ایجاد شده بودن کم کم وقتش رسیده بود که عملی کنم و اینبار در عمل بسنجم و مسیرم رو تکامل بدم و این خروجی هایی که در بخش پروژه ها میبینید همانهاست، که مسلما طی زمان تغییر و تکامل پیدا خواهند کرد.

چون همچون رودی جاری بودم و از هر مسیری چیزی با خود جمع کرده بودم تصمیم گرفتم مهاجرت معکوس کنم به یک روستا و محل کار و زندگیم اونجا باشه و اسمشو گذاشتم برکه و این وبسایت قصه برکه رو روایت خواهد کرد.

برکه برای اینکه همچون نامش غنی بشه و ماهیتی داشته باشه، همان بازی مموری وال که روی سومین موتور سفرم اوزگور اعمال کردم و هر کسی که دوست داشت در مسیر میتونست یادگاری روش بنویسه، برکه هم دیوارهاش توسط هر کسی که مهمونمون میشد چیزی بر تنش رسم میشد و میشه، مثل ما آدمها که به مرور در سایش با محیط و انسانها چیزی بر تن و دل و افکارمون نقش میبنده و تغییری در ماهیت ما ایجاد میکنه. تغییری در معنی ما. فلانی کیست؟ فلان جا کجاست؟ هر چیزی و هر کسی تعریفی میکنیم در قبال این سوالات نسبت به شناختمون و ماهیتش.

این کار یک بازی کاملتری هم به مهمانها و دخترم سارا ارائه میداد و همزمان در عین تفریح ابعاد وجودی بیشتری ازشون رو درگیر میکرد و تاثیرات خودش رو میذاشت و ریشه در فلسفه افزایش خلاقیت با بازی و تکامل روانی انسان در هنر درمانی داشت.

یعنی یک بازی بود که بعنوان یک راهکار میتونست کسی که باهاش درگیر میشه رو بسمت اعتدال ببره، پس شعبه ای بود بر کارافرینی پایدار.

رفته رفته تصمیم بر این شد تا دکوراسیون داخلی پایدار رو هم اجراییش کنیم پس میز و اثاث شرکت تولیدی بازرگانی قبلیمو فروختم و اثاث دست دوم جمع آوری کردم از خانه پدری تا سمساری ها و به شکل بازی دخترم و هرکسی که میومد میتونست اونها رو نقاشی و باز آفرینی کنه که عکسهاشو در گالری زیر میتونید ببینید، داستان درازه و چون پویاست، برای همین رفته رفته در وبلاگ خواهم نوشت تا زمانی که پیش میرویم و هنوز به سکون مطلق نرسیدم.

هستم اگر میروم ، گر نروم نیستم (اقبال لاهوری)

حال قصه مسیرهای رفته  رو در این وبسایت منتشر میکنم و همونو به اهلش یاد میدم و به این حرکت در آموزش و توسعه کارآفرینی، تسهیلگری گفته میشه با متدهای یادگیری که در هر دوره و کلاس خواهم گفت. برای دیدن این پروژه های جذاب و دوستداشتنی می تونید از سایتمون دیدن کنید.

حمایت از مشاغل خانگی با اجرای رشته های جدید

حمایت از مشاغل خانگی با اجرای رشته های جدید

 

دبیر ستاد ساماندهی و حمایت از مشاغل خانگی کشور بر اجرای رشته‌های جدید در طرح مشاغل خانگی تاکید کرد.

به گزارش خبرنگار اقتصادی شیوع بیماری کرونا و الزام به تعطیلی کسب و کارها موجب شد تا در بحث ایجاد اشتغال، مشاغل خانگی مورد توجه قرار گیرد.  پیش از این، طرح ملی توسعه مشاغل خانگی در دبیرخانه توسعه و حمایت از مشاغل خانگی معاونت توسعه کارآفرینی و اشتغال وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی پس از آسیب‌شناسی طرح‌های قبلی و انجام مطالعات داخلی و خارجی در سال 96 طرح تصویب شد.

قرار است جهاد دانشگاهی مسئولیت پیاده‌سازی و اجرای طرح ملی توسعه مشاغل خانگی را با کارفرمایی وزارت تعاون، ‌کار و رفاه اجتماعی اجرا کند.
این طرح طی سال‌های 96 تا 98 به صورت آزمایشی در 9 استان با ظرفیت 20 هزار نفر اجرا شد و با توجه به نتایج قابل قبول این طرح و ضرورت توجه بیش از پیش مشاغل خانگی در دوران کرونا بنا به گفته معاون توسعه اشتغال و کارآفرینی وزارت تعاون مقرر شد برای رونق اقتصاد خانوار، تحقق شعار سال و توسعه جایگاه مشاغل خانگی در اقتصاد کشور در 31 استان اجرا شود.

الگوی جهانی دوئل اقتصاددانان

الگوی جهانی دوئل اقتصاددانان

تاریخ اقتصاد پر از گفت‌و‌گوهایی است که بین اقتصاددانان در راستای موضوعات و دغدغه‌های علم اقتصاد شکل گرفته. گاهی این دیالوگ‌ها به نرمی و آرامی بوده و گاه بحث‌های مورد مناقشه دو طرف آتشین می‌شود. در این گفت‌و‌گوها، اقتصاددانان دیدگاه‌های خود را فدای مصلحت‌ها نمی‌کنند و اعتقادات خود را بدون لکنت بیان می‌کنند. اتفاقا از پس این دوئل‌های بزرگ است که مسیر پیشرفت علم اقتصاد ریل‌گذاری می‌شود. .
فردریش نیچه، فیلسوف برجسته آلمانی می‌گوید: «آنچه حقیقت به آن نیاز دارد نقد است، نه ستایش.» در روزهای اخیر گفت‌وگوهایی بین کارشناسان در مورد وضعیت اقتصادی کشور و حول محور نقدینگی و تورم درگرفته است. این گفت‌وگوها شاید در ذهن برخی، نشان از اختلافات شخصی یا فراعلمی بود. حال آنکه کارشناسان مختلف براساس اندیشه‌های خود و دریافتی که از اصول علم اقتصاد دارند به بحث و تبادل‌نظر پرداختند. بحث نظری، جزو پدیده‌هایی است که از دیرباز بین کارشناسان و محققان در زمینه‌های مختلف علمی و فلسفی وجود داشته است. اقتصاد نیز از جمله رشته‌هایی است که به‌واسطه گستردگی دیدگاه‌ها و آزمون‌ناپذیری در محیط آزمایشگاهی مباحثات نظری بسیاری را شاهد بوده است. گاهی نیز این مباحثات بسیار تند و تیز بوده و به مثابه جنگ تلقی شده است. اما حقیقت آن است که این‌گونه گفت‌وگوهای نظری برای اثبات برتری و استیلای یک رویکرد خاص یا شخص معینی انجام نمی‌شود. بلکه آنچه مباحثه و حتی مجادله در حوزه فکری پی می‌گیرد ایجاد تحول و تطور در اندیشه جمعی است. از دل همین گفت‌وگو و استدلال‌هاست که پایه‌های نظریات بعدی شکل می‌گیرد و تئوری‌ها و ساختارهای کنونی پیشرفت کرده و سر و شکل می‌گیرند. علم و دانش در تمام طول تاریخ از همین رهگذر به پیشرفت و شکوفایی دست یافته‌ است.
دیالکتیک؛ ضرورت خرد
گفت‌وگو پدیده‌ای است که از ابتدای تاریخ اندیشه بشری موردتوجه بوده است. دیالکتیک در زبان یونانی به معنای مباحثه و مناظره است. به بیان ساده هرگاه دو دیدگاه فلسفی در تضاد با یکدیگر باشند، خرد انسانی آن را در یک نظریه جدید جمع‌ می‌کند و این همان دیالکتیک است. از نظر بسیاری از اندیشمندان بزرگ تاریخ از جمله هگل این امر برای خرد جمعی بشر، اجباری و ذاتی است.
جهان همواره درحال تغییر و حرکت است و هیچ چیز پا برجا نیست. اندیشه و تفکر انسانی نیز از این قاعده مستثنا نیست. در طول تاریخ دانش نیز همواره و در هر موضوعی نظرات و دیدگاهای مختلف و بسیار متفاوتی وجود داشته است. از همان آکادمی‌های یونان تا همین امروز بارها و بارها در سطوح بالای اندیشه و فکر نظرات مختلف رو در روی یکدیگر قرار گرفته‌اند و در چارچوب عقلانی، گفت‌وگویی میان افرادی با نگاه‌های کاملا متضاد رخ داده است. هرجا بحث و چالش بین نظرات مختلف در جریان بوده، انگیزه‌ای برای بازاندیشی در تفکرات پیشین بوده است. بازاندیشی و بازنگری‌ها نیز اگر بر طبق اصول و منطق شکل گرفته باشد منجر به اصلاح و پیشرفت این اندیشه‌ها شده است. برعکس، هرجا نظرات یکسویه و یک‌جانبه گفته شده و هیچ گوشی برای صداهای دیگر وجود نداشته، نتیجه جمود فکری و حتی واپس‌گرایی در نظام‌های فکری موجود بوده است.
جنگ کینز و ‌هایک
جان مینیارد کینز و فردریش آگوست‌هایک دو تن از بزرگ‌ترین و تعیین‌کننده‌ترین اقتصاددانان عصر رکود بزرگ در دهه ۳۰ میلادی بودند. نظرات کینز و‌ هایک درباره وضعیت اقتصادی به طرز شدیدی با یکدیگر متضاد بودند. در واقع این تضاد و جدال بین این دو اقتصاددان منبعث از تئوری‌هایی است که درباره عملکرد چرخه‌های تجاری در دو طرف مجادله وجود دارد. اصلی‌ترین نقطه اختلاف بین کینز و‌هایک بر سر حدود دخالت دولت در دوران رکود اقتصادی بود. به‌طور ساده می‌توان گفت کینز معتقد به لزوم دخالت دولت برای خروج اقتصاد از بحران بود درحالی‌که ‌هایک باور داشت دخالت دولت در اقتصاد نباید با بازار در تضاد باشد.‌ هایک اعتقاد داشت دخالت دولت باید به شیوه‌هایی صورت پذیرد که نظم اجتماعی بازار‌محوری که هم برای پاسداشت آزادی شهروندان و هم برای تامین رفاه آنان بسیار اهمیت دارد به خطر نیفتد.
هایک نظریه‌پرداز اصلی مکتب اتریش و کینز نیز کسی بود که یک مکتب اقتصادی به افتخار تفکرات و اندیشه‌های او به نام کینزین‌ها ایجاد شد. این دو تن در طول حیات خود چند بار پیرامون موضوعات اقتصاد کلان به نامه‌نگاری و حتی مناظره رودررو پرداختند. با وجود اختلاف‌نظر شدیدی که در مسائل اقتصادی میان کینز و ‌هایک وجود داشت، این دو به‌ویژه در کمبریج باهم ارتباط داشتند و شخصا یکدیگر را می‌شناختند. به همین رو به نظر می‌آید که ارتباط شخصی و حرفه‌ای خوبی با یکدیگر داشته‌اند.
مجادله توفانی
جان مینیارد کینز در قسمتی از پاسخ خود به کتاب ‌هایک یعنی راه بردگی می‌نویسند: «به محض اینکه تو [هایک] می‌پذیری که لسه‌فر(بازار در آزادترین شکل خود) ممکن نیست و باید فعالیت‌ها را به سمتی خاص هدایت کرد، براساس استدلالی که خود تو ارائه کرده‌ای، کارت ساخته است.» اینها انتقادات نسبتا تندی است که کینز مشخصا خطاب به خود‌هایک انجام می‌دهد. کینز در سخنانی دیگر راجع به کتاب معروف‌هایک اظهار می‌کند: «این کتاب برای من یکی از وحشتناک‌ترین درهم و برهم‌گویی‌هایی است که تاکنون خوانده‌ام. این کتاب به ندرت نظرات صحیحی ارائه می‌کند و نمونه کاملی از این موضوع است که چگونه شروع موضوعی با یک اشتباه، یک انسان منطقی اما لجوج را به تیمارستان می‌کشاند.»
از طرف دیگر‌هایک در سال ۱۹۳۹ در خلال اظهارنظری راجع به گسترش نظریات کینز می‌نویسد: «جای تعجب نیست که آقای کینز دیدگاه خود را جلوتر از مرکانتیلیست‌ها و آماتورها می‌بیند. زیرا در موضوعات ما [اقتصاد] همیشه آثار و نظرات سطحی آغازگر رویکردهای علمی هستند. اما این هشدارآمیز است که بعد از یک بار طی کردن مسیر توسعه سیستم محاسبه برهم‌کنش نیروهای اقتصاد در چارچوب تعیین قیمت و تولید، حالا باید به عقب برگردیم تا آن را با یک کوته‌بینی فلسفی که از طرف یک تاجر(کینز) ظهور کرده، جایگزین کنیم.»‌ هایک کاملا کینز را می‌کوبد. فردریش‌هایک در صحبت‌های دیگری در مورد جایگاه کینز در اقتصاد می‌گوید: «ایده‌های او [کینز] کاملا منشعب از اقتصاد مارشالی است، در واقع به این دلیل که اقتصاد مارشالی تنها بخشی از اقتصاد است که کینز از آن سر درمی‌آورد.»
اما همگان می‌دانند که بحث و جدل حتی به این شکل سخت و شدید در بستر گفت‌وگوهای کارشناسی و بر پایه استدلال در راستای پیشرفت و ارتقای نظریات اقتصادی و تئوری‌های موجود بوده است. هردوی این اقتصاددانان به‌دنبال کشف قواعدی بوده‌اند که براساس آنها به مدل‌های کارآیی برای عملکرد دولت دست پیدا کنند که به رفاه بیشتر مردم و توسعه اقتصادی ختم شود.
در سمت دیگر ماجرا با این همه اختلاف،‌ هایک به علت ارتباط نزدیک با کینز پس از نوشتن کتاب راه بردگی، خود نسخه‌ای از آن را برای او می‌فرستد تا از کینز درباره آن نظرخواهی کند. کینز پیش از اتمام خوانش کتاب ‌هایک برای او می‌نویسد: «با این همه باید به‌خاطر ارسال کتاب راه بردگی از تو تشکر کنم. من فعلا تنها نگاهی به آن انداخته‌ام، اما دارم آن را برای مطالعه به ایستر می‌برم. کتاب جذابی به‌نظر می‌رسد. از دید من چیزی شبیه به دارویی است که باید با آن مخالفت کنم، اما از این لحاظ که برای من مفید است، با آن موافقم.»
کینز و ‌هایک با تمام بزرگی و جایگاه بالای خود در علم اقتصاد نشان می‌دهند مشتاق خواندن و شنیدن نظرات مخالف هستند زیرا معتقدند این کار برای مسیر فکری و اندیشه‌ آنها مفید و سودمند است.

تنوع سبد استارتاپ‌های فعال حوزه اقتصاد دیجیتال

تنوع سبد استارتاپ‌های فعال حوزه اقتصاد دیجیتال

تنوع سبد استارتاپ‌های فعال حوزه اقتصاد دیجتیال، هم پای فعالان فناور را به این عرصه باز می‌کند و هم مسیر توسعه این اقتصاد را تسهیل. این هدف مهم هم با در نظر گرفتن رویکردهای نیازمحور و مساله محور ستاد توسعه فناوری‌های اقتصاد دیجیتال و هوشمندسازی معاونت علمی و فناوری ریاست جمهوری محقق می‌شود.
قتصاد دیجیتال در کشور هنوز سهم خود را از سبد اقتصادی به خوبی برنداشته است. به گفته آمارها مجموع اندازه اقتصاد دیجیتال کشور در حال حاضر ۶.۵ درصد است. این در حالی است که ایران با داشتن جمعیتی بیش از 80 میلیون نفر و متخصصان و سرآمدان علمی خوب، مستعد یک جهش بزرگ در حوزه اقتصاد دیجیتال است.
اما این کار تنها از یک گذرگاه شناخته شده می‌گذرد. مسیری که توسط جوانان و متخصصان کشور هموار شده است. زیست بوم فناوری و نوآوری که قرار است ظرفیت‌های ناشناخته علمی کشور را به صنایع معرفی کند. کاری که دیر شروع شد اما روند خوبی دارد.
رسیدن به هدف توسعه اقتصاد دیجیتال به زیرساخت‌های نیاز دارد. از جمله آن می‌توان به افزایش دسترسی مردم به اینترنت اشاره کرد. اتفاقی که در دولت دوازدهم محقق شد و امروز ۷۰ میلیون ایرانی به این ابزار توسعه‌ دسترسی دارند.
همه هستند
ستاد توسعه اقتصاد دیجیتال و هوشمندسازی معاونت علمی و فناوری ریاست جمهوری هم با تکیه بر همین زیرساخت‌ها و با همکاری متخصصان و سرآمدان علمی و نهادهای مرتبط در تلاش است تا با متنوع کردن بازیگران و استارتاپ‌های موثر در حوزه اقتصاد دیجیتال این عرصه فناورانه را گسترده‌تر کند. اتفاقی که ارزش افزوده بالایی برای کشور دارد.
بالا بردن تعداد شتاب‌دهنده‌ها، استارتاپ‌ها، شرکت‌های دانش‌بنیان، آزمایشگاه‌های زنده و کمک گرفتن از ظرفیت‌های دولتی از جمله مواردی است که در این طرح مدنظر است. قرار است همه این بازیگران در کنار هم و با هم‌افزایی توانمندی‌های خود به حرکت این حوزه فناورانه در کشور شتاب دهند.

استقرار 200 شرکت‌ دانش‌بنیان در مناطق مسکونی تهران

استقرار 200 شرکت‌ دانش‌بنیان در مناطق مسکونی تهران

 

با افزایش جمعیت و گسترش روز افزون شهر تهران، مقررات سختگیرانه‌ای برای استقرار شرکت‌ها و واحدهای صنعتی، تولیدی، تجاری و اداری در مناطق مسکونی وضع شده است.
بنگاه‌های تجاری موظف شدند تا دفاتر اداری خود را در ساختمان‌ها و مناطق دارای کاربری غیرمسکونی مستقر کنند. همچمنین برای استقرار کارخانجات صنعتی در اطراف تهران نیز محدودیت‌های وضع شد.
اما معاونت علمی و فناوری ریاست جمهوری در این زمینه تفاهم‌نامه‌ای با مجموعه شهرداری تهران منعقد کرد تا تسهیلاتی برای شرکت‌های دانش بنیان در نظر گرفته شود.
تاکنون بیش از 200 شرکت دانش‎بنیان توانسته‌اند با استفاده از این خدمت، در 4هزار متر کاربری مسکونی شهر تهران مسقر شوند.
براساس تفاهم‌نامه همکاری بین شهرداری تهران و معاونت علمی و فناوری ریاست‌جمهوری، شرکت­‌های دانش‌بنیان فعال در تهران، می‌توانند در صورت کسب شرایط لازم، دفاتر خود را در اماکن مسکونی مجاز در سطح شهر تهران مستقر کنند. از ابتدای تصویب این تفاهم‌نامه تاکنون بیش از 200 شرکت توانسته‌اند از این تسهیلات، بهره‌مند شوند و در 4 هزار مترمربع کاربری مسکونی شهر تهران مستقر شوند.
بسته خدمتی، استقرار شرکت‌های دانش‌بنیان در مناطق مسکونی، بر اساس راهبردهای اقتصاد مقاومتی تصویب شده است. شرکت‌های دانش بنیانی که از شرایط لازم برای بهره‌مندی از این بسته خدمتی برخوردار هستند از سوی معاونت علمی و فناوری ریاست جمهوری معرفی می‌شوند تا در پهنه‌های مختلف شهری تعیین شده مستقر شوند.
نداشتن شاکی خصوصی و یا آراء کمیسیون‌‌های ماده صد از جمله شرایطی است که در مسئله صدور مجوز استقرار در مناطق مسکونی موثر است.
شرکت‌های متقاضی باید توجه داشته باشند که بر اساس این تفاهم‌نامه، کاربری ساختمان تغییر نخواهد کرد و صرفاً به شرکت اجازه ادامه فعالیت در اماکن مسکونی داده خواهد شد.

مشکلات اصلی استارت‌آپ ها در ایران

مشکلات اصلی استارت‌آپ ها در ایران

سید محمدحسین سجادی نیری دبیر ستاد توسعه فناوری‌های نرم و هویت‌ساز معاونت علمی و فناوری ریاست جمهوری در چهل و پنجمین جلسه از سلسله نشست‌های نقد و اندیشه با موضوع «تأثیر کرونا بر کسب‌وکارهای نوپا»، با بیان اینکه در شرایط فعلی باید نگاه نوآورانه‌ای را حتی در کسب‌وکارهای نوآور داشته باشیم، گفت: تا پیش‌از این تلاش داشتیم کسب و کارهای سنتی را متوجه کنیم که نوآوری، فضای مجازی و تحولات جدید باعث تهدید آن‌ها می‌شود و باید خود را با فضای جدید وفق دهند و بسیاری از کسب‌وکارهای کلاسیک در این رقابت از گردونه بیرون می‌افتند؛ اما حالا بحث این است که کسب‌وکارهای نوآور در این فضا باید نوآوری روزانه داشته باشند.

وی با اشاره به شکست استارت‌آپ‌های بزرگ و موفقی مانند «اوبر» در دوران کرونا و تعدیل نیروی آن‌ها گفت: این شکست برای آن‌ها به ناچار از فضایی بوده که به وجود آمده، همان‌طور که کسب‌وکارهای سنتی به ناچار از کسب‌وکارهای جدید جامانده‌اند. این کسب‌وکارهای نوآور در این زمان تلنگری خوردند تا متوجه شوند که نوآوری باید یک فرآیند روزمره برای آن‌ها باشد تا بتوانند خود را با فضا تطبیق دهند.

فرصت کسب و کار برای سربازان پس از خدمت سربازی
دبیر ستاد توسعه فناوری‌های نرم و هویت‌ساز معاونت علمی و فناوری ریاست جمهوری با اشاره به اینکه کرونا یک شیوع جهان شمول بود و ما هم از اتفاقات جهانی جدا نبوده‌ایم، گفت: به دلایل فرهنگی و برآمده از محدودیت‌هایی که از قبل به ما تحمیل‌شده بود، ما فرصت‌هایی داشتیم که بسیاری از کشورهای اروپایی و آمریکایی شمالی در این عرصه‌ها عقب‌مانده‌اند و کسب‌وکارهای ما موفق‌تر عمل کرده‌اند.
وی افزود: به‌هرحال کسب‌وکارهای نو پا و سنتی به دو گروه کلی تقسیم شده‌اند، یک گروه دچار آسیب شده‌اند و گروه دیگر کسب‌وکارهایی بودند که کرونا برای آن‌ها یک موقعیت استثنایی شد. آن کسب‌وکارهایی که آمادگی جهش را داشتند از این فرصت استفاده کردند ولی کسب‌وکارهایی که آمادگی لازم را نداشتند، عقب ماندند.
سجادی نیری با تأکید بر اینکه بحران کرونا نشان داد که بحث آمادگی یک کسب‌وکار بسیار جدی است و بزرگ شدن استارت‌آپ بر اساس برنامه‌ریزی مؤسسین آن نیست، تصریح کرد: ممکن است شرایطی به وجود بیاید که در برنامه مالی استارت‌آپ نبوده، قبلاً برای آن منابع جذب نشده و برای آن در وجه زیرساخت‌های فناورانه فکر نشده و اتفاقاً این‌یک فرصت است که باید به آن توجه شود. کرونا باعث شد تا به بخش اتفاقات پیش‌بینی‌نشده کسب‌وکارها توجه بیشتری داشته باشیم و بدانیم که شرایط پیش‌بینی‌نشده تهدید نیست بلکه گاهی برای کسب‌وکارها فرصت است.

مدیریت بحران یا بحران مدیریت؟
دبیر ستاد توسعه فناوری‌های نرم و هویت‌ساز معاونت علمی و فناوری ریاست جمهوری با اشاره به اینکه هنوز هم کسب‌وکارهای نوپا در ایران با پنج مشکل اصلی سروکار دارند که من آن را «بمب من» می‌نامم گفت: یکی از دغدغه‌ها قوانین مرتبط با بیمه و تأمین اجتماعی است (ب اول کلمه بمب). مشکل دوم، بحث مالیات و نگاه سنتی سازمان امور مالیاتی به استارت‌آپ‌ها است (م کلمه بمب) و مشکل سوم تأمین مالی این بنگاه‌ها است (ب آخر کلمه بمب).
وی افزود: دغدغه جدی دیگر دریافت مجوزها برای کسب‌وکارها است. دولت در کشور ما اصرار دارد قیم مابانه با کسب‌وکارها برخورد کند، اگر دولت با آن‌ها کاری نداشته باشد راه خود را پیدا می‌کنند. مشکل آخر این کسب‌وکارها کیفیت پایین نیروی انسانی است که مجموع این‌ها واژه «بمب من» را به وجود می‌آورد.
سجادی نیری با اشاره به اینکه برای نیروی کیفی دارای مهارت همیشه بازار کار وجود دارد، ادامه داد: ما در حوزه نیروی انسانی کیفی فقیر هستیم و احتیاج داریم تا در عرصه‌های آموزش و فرهنگ خانواده‌ها به مدرک‌گرایی به بازنگری کنیم.
وی افزود: کرونا نشان داد که دولت و دولتمردان می‌توانند برای مجوز دادن سبک‌تر برخورد کنند به صورتی که به برخی از کسب‌وکارهای حوزه بهداشتی در عرض یک هفته مجوز دادند ولی همچنان این مشکلات پایدار است و باید برای آن‌ها راه‌حل جدی پیدا کرد.

بحران های روحی پیش روی کارآفرینان چیست و چگونه باید با آنها مواجه شد؟
دبیر ستاد توسعه فناوری‌های نرم و هویت‌ساز معاونت علمی و فناوری ریاست جمهوری با بیان اینکه در شرایطی هستیم که باید با فرایند پیشرفت، توسعه و تحول در کشور همراه باشیم و این فرایند را تقویت کنیم و این فرایند نیاز به زمان، مجاهدت و فداکاری دارد، ادامه داد: البته تعداد کسانی که آماده این فداکاری و مجاهدت برای بقای نسل بعد هستند زیاد نیست که بخشی از آن مربوط به فرهنگ کشور است که باید در کوتاه‌مدت به نتیجه برسیم و یک‌شبه ره صدساله را طی کنیم.
به گفته وی، حوزه‌های استارت‌آپی مصداقی برای صبوری برای تحقق یک فرآیند موفقیت است. داستان تمام استارت‌آپ‌های داخلی و خارجی صبر ۱۰ تا ۲۰ ساله برای به دست آوردن نتیجه است.

در مسیر ایده تا اجرا، چالش را تبدیل به لیموناد کنید

در مسیر ایده تا اجرا، چالش را تبدیل به لیموناد کنید

احتمالاً عبارت ” زندگی عادلانه نیست ” را بارها شنیده‌اید. غیرعادلانه یا غیرمنصفانه، موانع بالاخره خودشان را نشان می‌دهند، بعضی چالش‌برانگیزتر و بعضی دردناک‌تر. هرچند که اغلب نمی‌توانیم مهره‌های خود را انتخاب کنیم، ولی می‌توانیم روش استفاده بهتر از آن‌ها را در بازی انتخاب کنیم.

هنگامی‌که زندگی در حال پرتاب کردن لیمو به سمت شماست، این تصمیم بر عهده‌ی خودتان است که در انبوه مشکلات غرق شوید یا از لیموها، لیموناد بسازید.

با این مقدمه قصد داریم راهنمای چهار مرحله‌ای غلبه بر موانع را باهدف پیروز شدن در چالش‌ها و حرکت روبه‌جلو ارائه دهیم. این چهار مرحله به‌خصوص می‌تواند برای کارآفرینان نوپایی که ممکن است در مراحل اولیه‌ی ایده تا اجرا باشند، ولی کارها برخلاف میل یا برنامه‌ریزی‌هایشان پیش می‌رود، مفید باشد:

 

  1. واقعیت خودتان را بپذیرید

اولین قدم به‌منظور حرکت روبه‌جلو از میان موانع، پذیرش کامل واقعیت خودتان است. توجه داشته باشید که این به معنی تسلیم شدن و جا زدن نیست، بلکه همین آگاهی از حقیقت‌ها به شما توانایی حرکت روبه‌جلو، در مسیر جدیدی را می‌دهد.

حسرت رسیدن به آرزوها، فقط درد و رنجتان را افزایش و زمان و انرژی گران‌بهایتان را هدر می‌دهند. زمان و انرژی‌ای که می‌توانند به سمت راه‌حل‌های جدید هدایت شوند.

 

هر چیزی را می‌توان از انسان گرفت به‌جز استقلالش، نگرشی که در شرایط خاص انتخاب می‌کند و راهی که خودش برمی‌گزیند.

 

  1. داستان خودتان را بسازید

ویکتور فرانکل می‌گوید: ” بین محرک‌ها و واکنش‌ها، فضایی وجود دارد. این قدرت ماست که پاسخ و واکنش خودمان را در این فضا انتخاب کنیم. رشد و استقلال ما در واکنش‌‌های ماست “. درحالی‌که بسیاری از اتفاقات زندگی، خارج از کنترل ما است، این توانایی را داریم که شرایط خود را تحت تأثیر قرار دهیم و در مورد واکنش خود تصمیم بگیریم.

داستانی را نقل کنید که مبارزه‌ی شما را به‌عنوان فرصتی برای یادگیری مهارتی جدید، ملاقات با افراد جدید، دیدن جهان را از دریچه‌ای متفاوت نشان دهد و درد و اندوهتان را به چیزی مثبت و الهام‌بخش تبدیل کند.

  1. حتی خیلی کوچک ولی روبه‌جلو حرکت کنید

پیشرفت است که پیشرفت می‌سازد. کوچک‌ترین و قابل‌کنترل‌ترین اقدام را شناسایی کنید. چیزی بزرگ‌تر از خودتان ترسیم کنید که ارائه‌دهنده‌ی مسیر باشد. سپس به‌آرامی روبه‌جلو حرکت کنید و قدم کوچک ولی افزایشی و تکاملی بردارید.

  1. از حمایت دیگران بهره‌مند شوید:

وقتی افرادی را برای پشتیبانی و تشویق در کنار خود داشته باشید، غلبه بر موانع بسیار ساده‌تر و حتی لذت‌بخش‌تر خواهد بود، زیرا احتمالاً آن‌ها دیدگاه‌های تازه‌تری به مسائل داشته و گزینه‌های جدیدی پیشنهاد می‌کنند که ممکن است شما هرگز آن‌ها را موردتوجه قرار نمی‌دادید.

این فرآیند مستلزم تلاش آگاهانه است، اما به خودتان ایمان داشته باشید و اطمینان داشته باشید که قادر خواهید بود همه‌چیز را در مسیرتان، کنترل کنید. از برنامه‌ریزی لذت ببرید!

 

نویسنده: نرگس سقازاده/ پژوهشگر حوزه مدیریت

نخستین استارت آپ مجازی کشور برگزار شد

نخستین استارت آپ مجازی کشور برگزار شد

اولین استارتاپ مجازی کشور، در حوزه فرآورده‌های لبنی با مشارکت دانشگاه جامع علمی کاربردی واحد استانی سمنان و مرکز آموزش غرب استیل برگزار شد.
محمدحسین امید رئیس دانشگاه جامع علمی کاربردی که در این رویداد به صورت ویدئو کنفرانس حضور داشت، گفت: برگزاری استارتاپ مجازی، نقطه عطفی است که نوید بخش عدم توقف فعالیت‌ها در هر شرایطی است.
او با اشاره رسالت این دانشگاه در بهبود فرآیند‌ها و ارتقای ارزش افزوده و اهمیت رویداد‌های شتاب در تحقق این امر با اشاره به تحریم‌های ظالمانه افزود: کمترین آسیب پذیری کشور از تحریم ها، در بخش کشاورزی و دام بوده و ما توانسته‌ایم در تولید گندم، بخش دام، طیور و صنایع وابسته شاهد کمترین آسیب باشیم و هیچ کمبودی در زمینه تامین مواد غذایی مورد نیاز کشور احساس نکنیم.
رئیس دانشگاه جامع علمی کاربردی توجه به بخش کشاورزی و دام را اتفاق خوبی دانست و افزود: با وجود اشتغال زایی، نیاز به سرمایه گذاری سنگین هم نیست؛ این در حالی است که طبق برآوردها، برای تولید یک شغل، به حداقل ۵۰۰ میلیون تومان سرمایه نیاز است.
امید تاکید کرد: نتیجه توجه به سرمایه گذاری و ارزش افزوده در این بخش، علاوه بر کمک به سلامت خانواده و اقتصاد کشور، ارزآوری و سودآوری قابل توجه نیز هست.
گفتنی است در این رویداد شتاب، ۷۰ طرح شرکت داشت که از میان آن‌ها ۱۰ طرح ارائه شد و مورد قضاوت داوران قرار گرفت.