نوشته‌ها

کارآفرینی

کارآفرینی و اقتصاد پایدار

تقویت جو عمومی کارآفرینانه جهت توسعه یک محیط نوآورانه و اقتصادی پایدار

عصر حاضر، عصر تغییر و تحول سریع دانش است و سازمانها برای بقا، باید به‌طور پیوسته برای جمع آوری داده های مناسب از محیط خارجی و تبدیل آن به دانش اقدام نمایند. در چنین شرایطی، «دانش» که دارایی و منبع ارزشمند استراتژیکی بشمار می آید، جایگزین سرمایه و انرژی و نیز موقعیتی استوار برای ادامه حیات در سازمان های پویا و نوآور تبدیل‌شده است و رمز موفقیت سازمان ها در عرصه رقابت جهانی بشمار می آید. اینجاست که اهمیت نوآوری بیش‌ازپیش موردتوجه قرا میگیرد. نوآوری برای پاسخ به تغییراتی که پیوسته محیط سازمانها و به‌ویژه محیط پیرامون موسسه های دانش‌بنیان را دگرگون میکند، ضروری است.
«نوآوری» را فرآیند به کار بردن یک ایده خلاق و تبدیل به یک محصول، خدمت یا شیوه مفید تعریف کرده اند. از طرفی، «خلاقیت» اشاره به «ارائه چیزی نو» دارد، درحالی‌که نوآوری اشاره به «کاربرد چیزی نو» میکند و «کارآفرین»، نیز فردی است که با یک محصول یا خدمت جدید در بازار خلق ارزش می نماید.
مطالعات نشان داده است که نوآوری جوهر بقای شرکت است و تنها شرکت هایی که با موفقیت از نوآوری استفاده می‌نمایند، میتوانند مزیت رقابتی در بازار ایجاد نمایند. از سویی دیگر کارآفرینی سازمانی موجب رشد و بقای یک شرکت میشود و با توجه به پیچیده شدن سازمان ها، رشد فناوری، نو و بدیع بودن علم سازمان ها، آن‌ها تلاش می کنند تا محیط درونی خود را کارآفرین و خلاق سازند.
از سوی دیگر، در بعد ملی، هدف مشترک همه کشورها توسعه یک محیط نوآورانه است که از طریق تقویت و ایجاد جو عمومی کارآفرینانه میتوان به آن دست‌یافت. بدین منظور میتوان از طرق زیر اقدام کرد:
1) تأسیس شرکت های منشعب از دانشگاه ها
2) تقبل ابتکارات سه‌جانبه برای توسعه اقتصادی دانش محور مثل پارک های علمی و فناوری و مراکز رشد کسب‌وکار
3) ایجاد یکپارچگی استراتژیک بین شرکت ها
4) ایجاد نهادهای ترکیبی که به‌عنوان واسط و به‌صورت غیرانتفاعی فعالیت میکنند.
5) انعقاد قراردادهایی با آزمایشگاه های دولتی و گروه های پژوهشی دانشگاهی
لذا با ذکر دلایل ذیل، کارآفرینی را میتوان به‌عنوان يكي از مهم ترين محورهای اصلی رشد و توسعه اقتصادی بشمار آورد:
1- کارآفرینی عامل افزایش سرمايه گذاري و به‌تبع آن افزايش سود و سرمایه سرمایه‌گذاران است.
2- کارآفرینی میتواند سبب ايجاد فرصت های تازه در بازار کار و راهکار مؤثری در ایجاد اشتغال مولد و پايدار در كشور باشد.
3- موجب دگرگونی ارزش ها و تحول ماهیت آن‌ها می‌شود و ارزش های تازه‌ای به وجود می‌آورد.
4- موجب آسان شدن روند رشد و توسعه کشور می‌شود
5- محیط و شرایط لازم را برای تولید کالاها، محصولات و بازاریابی آن‌ها فراهم می‌سازد.
6- کارآفرینی سبب پيدايش محصولات، خدمات، روش ها، سیاست ها، افکار و راهکارهای نو برای حل مشکلات جامعه می‌شود.
7- عامل تقویت و تکامل صنایع داخلی است و زمینه رقابت صنایع داخلي با صنايع خارجی را فراهم می‌آورد و منجر به افزایش صادرات و دریافت ارز برای کشور میشود.
8- باعث رقابت، تقویت و تکامل صنایع مشابه داخلی با یکدیگر و سرانجام موجب بهبود و افزايش سطح کیفیت کالاها می‌شود.
9- عامل توسعه اقتصادي، رفاه و تأمین اجتماعي جامعه است.

عرفان حاجی آخوندی – پژوهشگر و مدرس دانشگاه

برای مطالعه مطالب بیشتر به تب ماهنامه نشریه دانشگاه کارآفرین مراجعه فرمایید

کارآفرینان جوان

اقتصاد دانش‌بنیان و کارآفرینان جوان

اقتصاد دانش‌بنیان و کارآفرینان جوان آینده اقتصاد کشور میدان هنرنمایی جوانان دانش‌بنیان و استارتاپی است

ایده‌های نوآورانه همیشه نیاز به تنظیم دقیق و ترکیب با دیدگاه‌های دانشگاهی و عملی برای دستیابی به نتیجه مطلوب دارند. در طول این فرآیند، دسترسی به رهبران دانش نقشی اساسی ایفا می‌کند. برای هر کسب‌وکاری، شرایط اقتصادی مستقیماً بر رشد شرکت تأثیر می‌گذارد. هر صنعتی درست مانند اتمی است که مجاورت آن با ذرات دیگر وضعیت ماده را تعیین می‌کند.

از سوی دیگر، شکوفایی و رشد اقتصاد بسیار وابسته به دوراندیشی رهبران دانش در آن اقتصاد است. افرادی که نه تنها فرصت‌های موجود را در نظر می‌گیرند، بلکه روندهای نوظهور را نیز زیر نظر دارند. علاوه بر این، این رهبران دانش می‌توانند سرمایه‌گذاران را با نوع مناسبی از منابع دانش تجهیز کنند که گاه ارزشمند است.

با وجود افزایش تورم و عقب‌نشینی‌های ناشی از کووید و سایر عوامل، پاکستان افزایش قابل‌توجهی را در تعداد استارت‌آپ‌ها تجربه کرده است. طبق یک نظرسنجی، کمیسیون بورس و اوراق بهادار پاکستان (SECP) 1949 شرکت جدید را در سال مالی 2021 ثبت کرد. همچنین، بر اساس وب‌سایت 83، استارتاپ invest2innovate حدود 350 میلیون دلار جذب کردند. با این حال، در نظر گرفتن شکاف بین شرکت‌ها و داستان‌های موفقیت، یک نشانگر کاملاً متفاوت است و یک علامت سؤال بزرگ در مورد فرصت‌های موجود در بازار قرار می‌دهد.

موفقیت این سرمایه‌گذاری‌ها به‌طور قابل‌توجهی به دسترسی به منابعی بستگی دارد که محدود به امور مالی نیست. آن‌ها همچنین شامل اطلاعاتی هستند که به‌طور قابل‌توجهی بر هزینه سرمایه‌گذاری تأثیر می‌گذارد و کارآفرینان جدید را قادر می‌سازد تا طرح‌های تجاری مربوطه خود را در مرحله اولیه بازبینی کنند.

وقتی نوبت به ایده یا فرصت مناسب می‌رسد، باید سه نگرانی کلیدی در نظر گرفته شود. اول، بازار کسب‌وکار استفاده نشده دارای پتانسیل رشد است، اما به درستی توسط سرمایه‌گذاران استفاده نمی‌شود. دوم، مشوق‌هایی که توسط دولت به کارآفرینان جوان در بخش‌های مختلف برای تشویق سرمایه‌گذاری ارائه می‌شود؛ و سوم، دسترسی به منابع مالی با شرایط مناسب برای سرمایه‌گذاران که در برخی مواقع یا در دسترس نیست، یا در صورت وجود، چندین عنصر منفی به آن متصل است که برای تجارت مناسب نیستند.

متأسفانه کارآفرینان جوان با فرصت‌های موجود آشنا نیستند، زیرا نه دولت و نه هیچ نهاد دانشگاهی حوزه‌هایی را به بازار عرضه نکرده‌اند که سرمایه‌گذاران بتوانند سرنوشت خود را آزمایش کنند.

این امکانات اغلب به افراد تجاری مستقر فروخته می‌شود. با این حال، وقتی نوبت به تازه‌واردان می‌رسد، معمولاً با گذاشتن بار برآورده کردن الزامات قانونی که برای مغزهای جوان نوآور زمان‌بر و معکوس هستند، برای سرنوشت خود مبارزه می‌کنند.

این مسائل را می‌توان با پر کردن شکاف دانش در سطح دانشگاه بین متخصصان حرفه‌ای به‌عنوان متخصصان کسب‌وکار و مشاوران با تجربه عملی که با متخصصان آموزشی مرتبط نیستند حل کرد. بخش آموزش درک نظری از موضوع دارد، اما کاربرد عملی در پایان آن‌ها وجود ندارد؛ بنابراین، دولت، دانشگاه‌ها و کسب‌وکارها باید راه‌هایی را برای ارتباط دانش و رهبران با تجربه با کارآفرینان جوان تدوین کنند.

به این ترتیب اقتصاد نمی‌تواند از پدیده فرار مغزها جلوگیری کند و ممکن است با تغذیه کارآفرینان جدید با ابزارهای مناسب برای ساختن خود و کشور شکوفا شود. فیلسوف یونانی کاملاً درست می‌گفت: بنیاد هر دولتی تربیت جوانان آن است.

دکتر امیر آزادارمکی/ پژوهشگر حوزه کسب‌وکار

برای مطالعه بیشتر به ماهنامه شماره 37 دانشگاه کارآفرین مراجعه فرمایید

الگوی جهانی دوئل اقتصاددانان

الگوی جهانی دوئل اقتصاددانان

تاریخ اقتصاد پر از گفت‌و‌گوهایی است که بین اقتصاددانان در راستای موضوعات و دغدغه‌های علم اقتصاد شکل گرفته. گاهی این دیالوگ‌ها به نرمی و آرامی بوده و گاه بحث‌های مورد مناقشه دو طرف آتشین می‌شود. در این گفت‌و‌گوها، اقتصاددانان دیدگاه‌های خود را فدای مصلحت‌ها نمی‌کنند و اعتقادات خود را بدون لکنت بیان می‌کنند. اتفاقا از پس این دوئل‌های بزرگ است که مسیر پیشرفت علم اقتصاد ریل‌گذاری می‌شود. .
فردریش نیچه، فیلسوف برجسته آلمانی می‌گوید: «آنچه حقیقت به آن نیاز دارد نقد است، نه ستایش.» در روزهای اخیر گفت‌وگوهایی بین کارشناسان در مورد وضعیت اقتصادی کشور و حول محور نقدینگی و تورم درگرفته است. این گفت‌وگوها شاید در ذهن برخی، نشان از اختلافات شخصی یا فراعلمی بود. حال آنکه کارشناسان مختلف براساس اندیشه‌های خود و دریافتی که از اصول علم اقتصاد دارند به بحث و تبادل‌نظر پرداختند. بحث نظری، جزو پدیده‌هایی است که از دیرباز بین کارشناسان و محققان در زمینه‌های مختلف علمی و فلسفی وجود داشته است. اقتصاد نیز از جمله رشته‌هایی است که به‌واسطه گستردگی دیدگاه‌ها و آزمون‌ناپذیری در محیط آزمایشگاهی مباحثات نظری بسیاری را شاهد بوده است. گاهی نیز این مباحثات بسیار تند و تیز بوده و به مثابه جنگ تلقی شده است. اما حقیقت آن است که این‌گونه گفت‌وگوهای نظری برای اثبات برتری و استیلای یک رویکرد خاص یا شخص معینی انجام نمی‌شود. بلکه آنچه مباحثه و حتی مجادله در حوزه فکری پی می‌گیرد ایجاد تحول و تطور در اندیشه جمعی است. از دل همین گفت‌وگو و استدلال‌هاست که پایه‌های نظریات بعدی شکل می‌گیرد و تئوری‌ها و ساختارهای کنونی پیشرفت کرده و سر و شکل می‌گیرند. علم و دانش در تمام طول تاریخ از همین رهگذر به پیشرفت و شکوفایی دست یافته‌ است.
دیالکتیک؛ ضرورت خرد
گفت‌وگو پدیده‌ای است که از ابتدای تاریخ اندیشه بشری موردتوجه بوده است. دیالکتیک در زبان یونانی به معنای مباحثه و مناظره است. به بیان ساده هرگاه دو دیدگاه فلسفی در تضاد با یکدیگر باشند، خرد انسانی آن را در یک نظریه جدید جمع‌ می‌کند و این همان دیالکتیک است. از نظر بسیاری از اندیشمندان بزرگ تاریخ از جمله هگل این امر برای خرد جمعی بشر، اجباری و ذاتی است.
جهان همواره درحال تغییر و حرکت است و هیچ چیز پا برجا نیست. اندیشه و تفکر انسانی نیز از این قاعده مستثنا نیست. در طول تاریخ دانش نیز همواره و در هر موضوعی نظرات و دیدگاهای مختلف و بسیار متفاوتی وجود داشته است. از همان آکادمی‌های یونان تا همین امروز بارها و بارها در سطوح بالای اندیشه و فکر نظرات مختلف رو در روی یکدیگر قرار گرفته‌اند و در چارچوب عقلانی، گفت‌وگویی میان افرادی با نگاه‌های کاملا متضاد رخ داده است. هرجا بحث و چالش بین نظرات مختلف در جریان بوده، انگیزه‌ای برای بازاندیشی در تفکرات پیشین بوده است. بازاندیشی و بازنگری‌ها نیز اگر بر طبق اصول و منطق شکل گرفته باشد منجر به اصلاح و پیشرفت این اندیشه‌ها شده است. برعکس، هرجا نظرات یکسویه و یک‌جانبه گفته شده و هیچ گوشی برای صداهای دیگر وجود نداشته، نتیجه جمود فکری و حتی واپس‌گرایی در نظام‌های فکری موجود بوده است.
جنگ کینز و ‌هایک
جان مینیارد کینز و فردریش آگوست‌هایک دو تن از بزرگ‌ترین و تعیین‌کننده‌ترین اقتصاددانان عصر رکود بزرگ در دهه ۳۰ میلادی بودند. نظرات کینز و‌ هایک درباره وضعیت اقتصادی به طرز شدیدی با یکدیگر متضاد بودند. در واقع این تضاد و جدال بین این دو اقتصاددان منبعث از تئوری‌هایی است که درباره عملکرد چرخه‌های تجاری در دو طرف مجادله وجود دارد. اصلی‌ترین نقطه اختلاف بین کینز و‌هایک بر سر حدود دخالت دولت در دوران رکود اقتصادی بود. به‌طور ساده می‌توان گفت کینز معتقد به لزوم دخالت دولت برای خروج اقتصاد از بحران بود درحالی‌که ‌هایک باور داشت دخالت دولت در اقتصاد نباید با بازار در تضاد باشد.‌ هایک اعتقاد داشت دخالت دولت باید به شیوه‌هایی صورت پذیرد که نظم اجتماعی بازار‌محوری که هم برای پاسداشت آزادی شهروندان و هم برای تامین رفاه آنان بسیار اهمیت دارد به خطر نیفتد.
هایک نظریه‌پرداز اصلی مکتب اتریش و کینز نیز کسی بود که یک مکتب اقتصادی به افتخار تفکرات و اندیشه‌های او به نام کینزین‌ها ایجاد شد. این دو تن در طول حیات خود چند بار پیرامون موضوعات اقتصاد کلان به نامه‌نگاری و حتی مناظره رودررو پرداختند. با وجود اختلاف‌نظر شدیدی که در مسائل اقتصادی میان کینز و ‌هایک وجود داشت، این دو به‌ویژه در کمبریج باهم ارتباط داشتند و شخصا یکدیگر را می‌شناختند. به همین رو به نظر می‌آید که ارتباط شخصی و حرفه‌ای خوبی با یکدیگر داشته‌اند.
مجادله توفانی
جان مینیارد کینز در قسمتی از پاسخ خود به کتاب ‌هایک یعنی راه بردگی می‌نویسند: «به محض اینکه تو [هایک] می‌پذیری که لسه‌فر(بازار در آزادترین شکل خود) ممکن نیست و باید فعالیت‌ها را به سمتی خاص هدایت کرد، براساس استدلالی که خود تو ارائه کرده‌ای، کارت ساخته است.» اینها انتقادات نسبتا تندی است که کینز مشخصا خطاب به خود‌هایک انجام می‌دهد. کینز در سخنانی دیگر راجع به کتاب معروف‌هایک اظهار می‌کند: «این کتاب برای من یکی از وحشتناک‌ترین درهم و برهم‌گویی‌هایی است که تاکنون خوانده‌ام. این کتاب به ندرت نظرات صحیحی ارائه می‌کند و نمونه کاملی از این موضوع است که چگونه شروع موضوعی با یک اشتباه، یک انسان منطقی اما لجوج را به تیمارستان می‌کشاند.»
از طرف دیگر‌هایک در سال ۱۹۳۹ در خلال اظهارنظری راجع به گسترش نظریات کینز می‌نویسد: «جای تعجب نیست که آقای کینز دیدگاه خود را جلوتر از مرکانتیلیست‌ها و آماتورها می‌بیند. زیرا در موضوعات ما [اقتصاد] همیشه آثار و نظرات سطحی آغازگر رویکردهای علمی هستند. اما این هشدارآمیز است که بعد از یک بار طی کردن مسیر توسعه سیستم محاسبه برهم‌کنش نیروهای اقتصاد در چارچوب تعیین قیمت و تولید، حالا باید به عقب برگردیم تا آن را با یک کوته‌بینی فلسفی که از طرف یک تاجر(کینز) ظهور کرده، جایگزین کنیم.»‌ هایک کاملا کینز را می‌کوبد. فردریش‌هایک در صحبت‌های دیگری در مورد جایگاه کینز در اقتصاد می‌گوید: «ایده‌های او [کینز] کاملا منشعب از اقتصاد مارشالی است، در واقع به این دلیل که اقتصاد مارشالی تنها بخشی از اقتصاد است که کینز از آن سر درمی‌آورد.»
اما همگان می‌دانند که بحث و جدل حتی به این شکل سخت و شدید در بستر گفت‌وگوهای کارشناسی و بر پایه استدلال در راستای پیشرفت و ارتقای نظریات اقتصادی و تئوری‌های موجود بوده است. هردوی این اقتصاددانان به‌دنبال کشف قواعدی بوده‌اند که براساس آنها به مدل‌های کارآیی برای عملکرد دولت دست پیدا کنند که به رفاه بیشتر مردم و توسعه اقتصادی ختم شود.
در سمت دیگر ماجرا با این همه اختلاف،‌ هایک به علت ارتباط نزدیک با کینز پس از نوشتن کتاب راه بردگی، خود نسخه‌ای از آن را برای او می‌فرستد تا از کینز درباره آن نظرخواهی کند. کینز پیش از اتمام خوانش کتاب ‌هایک برای او می‌نویسد: «با این همه باید به‌خاطر ارسال کتاب راه بردگی از تو تشکر کنم. من فعلا تنها نگاهی به آن انداخته‌ام، اما دارم آن را برای مطالعه به ایستر می‌برم. کتاب جذابی به‌نظر می‌رسد. از دید من چیزی شبیه به دارویی است که باید با آن مخالفت کنم، اما از این لحاظ که برای من مفید است، با آن موافقم.»
کینز و ‌هایک با تمام بزرگی و جایگاه بالای خود در علم اقتصاد نشان می‌دهند مشتاق خواندن و شنیدن نظرات مخالف هستند زیرا معتقدند این کار برای مسیر فکری و اندیشه‌ آنها مفید و سودمند است.

اقتصاد هوشمند می تواند منجر به تغییر مدل های کسب و کار شود

اقتصاد هوشمند، اقتصادی است مبتنی بر فناوری های نو، و می تواند منجر به تغییرات مدل های کسب و کار در حوزه های مختلف شود و پاسخ دهنده هدف غایی مقاصد اقتصادی باشد که خلق فرصت های جدید، زایش منابع و تخصیصی بهینه منابع است.
علی عبداللهی، رئیس مرکز فناوری اطلاعات و توسعه اقتصاد هوشمند وزارت امور اقتصادی و دارایی، اظهار داشت: امروزه دنیا وارد فضایی شده که فناوری های هوشمند مانند هوش مصنوعی، بلاک چین و اینترنت اشیا نقش بسیار موثری را در کسب و کار و سازمان ها ایفا می کند. با استفاده از این فناوری ها می توان راجع به سیستم ها و سامانه های رفتاری و اجتماعی و پدیده های مدیریتی و کسب و کار هوشمند صحبت کرد.
وی در این خصوص ادامه داد: هوشمندی از سطوح فنی فراتر رفته و می توان در خصوص پدیده های رفتاری و اجتماعی هوشمند نیز صحبت کرد. از همین رو می توان در مورد کسب و کار هوشمند، سازمان های هوشمند، اقتصاد هوشمند و جامعه هوشمند صحبت کنیم. در همین راستا است که ترمینولوژی اقتصاد هوشمند در مجموعه وزارت اقتصاد تعریف شده و به عنوان یکی از محورهای اصلی توسعه در نظر گرفته شده است.
رئیس مرکز فناوری اطلاعات و توسعه اقتصاد وزارت اقتصاد تصریح کرد: این فضایی است که اقتصاد هوشمند می تواند به همراه داشته باشد البته برای شکل گیری اقتصاد هوشمند باید عوامل هوشمند هم شکل بدهیم. این عوامل می تواند بورس هوشمند، مالیات هوشمند، گمرگ هوشمند باشد که در وزارت اقتصاد به دنبال شکل گیری آن هستیم. در این راستا سندی را با عنوان نقشه راه توسعه اقتصاد هوشمند تدوین کردیم که این تعاریف را در آن وارد کرده ایم .

مديريت دانش و تجربيات، راهکار مقابله با كرونا

مديريت دانش و تجربيات، راهکار مقابله با كرونا

مدیریت دانش، تکرار تجربه‌های موفق

 

حاضریم تجربیات خود را در مقابله با کرونا در اختیار دیگران بگذاریم

اين جمله‌ای بود كه در رسانه‌ها به نقل از سخنگوی وزارت خارجه چین و آمادگي ايشان برای به اشتراک گذاشتن تجربیات این کشور در مقابله با کرونا شنيدم.

از روزهای آغازین شیوع کرونا ویروس جدید و موفقیت‌های كادر پزشكي در سرتاسر دنيا درروند درمان بيماران و نياز به بهره‌گیری از تجربه‌های موفق موجود در کنترل اين بیماری‌ همه‌گیر اشتراک‌گذاری به هنگام درس‌آموخته‌‌ها، یافته‌ها و تجربه‌های مدیریتی و تخصصی کادر بهداشت و درمان به‌منظور تکرار تجربه‌های موفق در سایر نقاط جهان چه حوزه درمان و چه در حوزه‌های مديريت بحران و مقابله با آن به‌منظور پیش‌گیری از تکرار خطاهای احتمالی در حین دوره بحران COVID-19 را شاهد بوديم و چه خوب كه بازهم دليلي بر دلیل‌های قبلي اساتيد و صاحبان سخن در عرصه مديريت دانش به جهانيان و مهم‌تر از آن براي مديران ايراني روشن شد.

 

  • مدیریت دانش، تکرار تجربه‌های موفق

امروزه با گسترش بحران كرونا نقش و كاركرد مديريت دانش به‌عنوان يك راهبرد ضروري و آینده‌نگر در جهت مديريت و كنترل بحران كرونا و حفظ بقا بشر و همچنين بهبود عملكرد فردي افراد و نيز سیاست‌گذاران و مديران اين بحران در مقياس سازماني بیش‌ازپیش ضروري به نظر می‌رسد.

ضرورت و اهميت كاربرد مديريت دانش در مديريت اين بحران در حوزه‌های بهداشت و درمان و مديريت بحران و همچنين نقش آن در انتقال تجربيات درمان بسيار حياتي می‌باشد. مديريت دانش به‌عنوان يكي از ابزارهاي جالب و مهم در اين شرايط مطرح‌شده، به‌طوری‌که در ابتداي اين مقاله به نقل از يك سياستمدار چيني (كه شايد تعريف دقيق و علمي از مديريت دانش نداشته است) مطرح‌شده كه حاضر است دانش و تجربيات كشورش را در مديريت بحران كرونا در اختيار ساير كشورها قرار دهد. اين نشان از دامنه و كاربرد گسترده مديريت دانش به‌عنوان حوزه‌ای میان‌رشته‌ای جاي در همه حوزه‌های مديريتي است.

مديريت دانش مفهوم جديدي نيست شايد بسياري از ما دانش را مديريت كرده باشیم بدون اينكه کوچک‌ترین دركي نسبت به آن داشته باشيم؛ اما انتظام بخشی به اين فعالیت‌ها و داشتن طرح و برنامه براي اجراي آن موضوع جديدي است كه در اواخر قرن بيستم موردتوجه قرار گرفت.

مديريت دانش به‌عنوان رهيافتي جديد و باارزش در كنار ساير راهبردهاي تجاري و رقابتي است، بدين منظور سازمان‌ها به فكر پیاده‌سازی برنامه‌هاي مديريت دانش شدند تا از مزاياي بالقوه آن بهره ببرند. آن‌ها ابتدا داده‌هاي خام را تجزیه‌وتحلیل می‌نمایند سپس آن‌ها را به اطلاعات معنادار سازماني تبديل و سپس اين اطلاعات معنادار سازماني را به دانش مفيد مبدل مي‌سازند. سرانجام دانش سازماني را به موفقيت‌هاي کسب‌وکار تبديل مي‌كنند و با به‌كارگيري آن‌ها مزيت رقابتي، رشد پايدار و افزايش منابع را ايجاد می‌كنند. در راستاي رسيدن به مزيت رقابتي پايدار توجه به دانش موجود، چگونگي استفاده مؤثر از آن و ايجاد ساختاري براي استفاده از مطالعات و دانش جديد امري مهم و حياتي شمرده مي‌شود كه سازمان‌ها بايد توجه ویژه‌ای به آن داشته باشند.

مديريت دانش در اين شرايط با فراهم‌سازی بسترهاي ساده براي متخصصان و مدیران فعال در حوزه مهار کرونا ویروس،‌ می‌تواند یافته‌ها و تجربيات دانشمندان، مديران و كادر بهداشت و درمان را در چارچوب‌های ساده‌ و كاربردي به اشتراک گذاشته و هزینه‌های اين بحران را براي دنيا بيش از سنگین‌تر نكند.

در حوزه ارزيابي و تائید دانش حاصله از انباشت تجربيات می‌توان یافته‌های تجربي و دانشي را براي تائید نهايي توسط خبرگان اين حوزه مورد آزمون قرار داده و پس از بررسی و بازبینی اساتید صاحب‌تجربه در صورت تأیید در اختیار متخصصان و كادر درماني و اجرايي در سراسر جهان قرارداد.

 

  • شبکه‌های اجتماعی ابزار مدیریت دانش

 

به‌طوری‌که امروز پيامي از سامانه تلگرام برايم ارسال‌شده با اين عنوان كه “به مؤسسات بهداشتي كمك می‌کنیم تا با کانال‌های تائید شده، اطلاعات و اخبار دقيق در مورد شيوع ويروس كرونا را در اختيار كاربران قرار دهند.”

درواقع در اين پيام گفته‌شده بود كه کانال‌های تلگرام ابزاری قدرتمند برای پخش پیام‌های شما برای مخاطبان نامحدود است كه از سال 2015 مورداستفاده سازمان‌ها و مؤسسات قرارگرفته است و اخيراً به جهت محبوبيت اين سيستم اطلاع‌رسانی كشورهايي همچون هند، مالزي و بسياري كشورهاي ديگر در مواجهه با ويروس كرونا و نشر اطلاعات و یافته‌ها و تجربيات كادر بهداشت و درمان خود از اين سيستم به‌عنوان يك بستر اشتراک‌گذاری تجربيات و دانش استفاده می‌کنند و حتي هر سازمان و كشوري می‌تواند با تماس با اين سيستم يك نشان تائید براي کانال‌های ارتباطي خود از طريق ربات‌های تلگرام دريافت كند.

جالب‌تر از همه اينكه تلگرام هم به تمجيد از مديريت دانش و تجربيات مورد تائید پرداخته و اطلاعات را قدرتمندترین سلاح در مبارزه با سلامتی جهانی تا دستیابی به واکسن كرونا معرفي كرده است؛ و اين مهم را با راه‌اندازی کانال‌های رسمي براي انجام‌وظیفه و مسئوليت اجتماعي خود دانسته و با به‌روزرسانی اين کانال‌ها سعي در انتشار دانش و اطلاعات مورد تائید در مورد ویروس می‌باشد.

و در راستاي نشر اخبار رسمی در مورد Novel Corona virus چند نمونه از کانال‌های تلگرام تأییدشده از وزارتخانه‌های بهداشت و درمان در سراسر جهان همچون هند، قزاقستان، مالزي، عربستان سعودي، سنگاپور، اسپانيا، اكراين، ازبكستان و ساير كشورها را كه با اين سيستم ارتباط پیداکرده‌اند را نيز معرفي كرده است.

و این‌ها همگي يكي از كاركردهاي مديريت دانش در شرايط بحران براي نجات بشر می‌باشد.

 

نویسنده: سعيد حاجی‌زاده دكتري مديريت فنّاوری (سیاست‌های تحقيق و توسعه)

مدرس دانشگاه و مشاور حوزه مديريت و فناوري

توکیو تمام محدودیت های کرونا در زمینه کسب و کار لغو کرد

توکیو تمام محدودیت های کرونا در زمینه کسب و کار لغو کرد

 

شیوع ویروس کرونا در توکیو از اواخر ماه مارس شدت گرفت و یک ماه پس از آن شمار روزانه مبتلایان تا ۲۰۰ نفر افزایش یافت.
اگرچه هنوز نگرانی هایی از شیوع گسترده ویروس در شهرهای مختلف از جمله توکیو وجود دارد، اما به دلیل کاهش شمار مبتلایان و بهبودی نسبی شرایط همه محدودیت های کسب و کار و تجارت از امروز جمعه در توکیو لغو شد.
با این حساب در ژاپن مردم آزادی بیشتری برای تردد خواهند داشت و در محدوده های مرزی استان ها نیز برای عبور مشکلی وجود ندارد دولت آبه شینزو نخست وزیر ابراز امیدواری کرده است که اقتصاد بار دیگر جان بگیرد.
بسیاری از مکان های تفریحی و باشگاه های شبانه و برنامه های دورهمی که در روزهای گذشته در پایتخت ممنوع شده بود ، باز و فعالیت های آنها از سرگرفته شده است و کسب و کار و تجارت درحال رونق گرفتن است.
با وجود این، امار وزارت بهداشت ژاپن نشان می دهد که در شهر توکیو بین روزهای دوشنبه تا چهارشنبه این هفته ۹۰ نفر دیگر به کرونا مبتلا شده اند و برای همین در برخی مکان ها ساعات فعالیت های تجاری و کسب و کار کوتاهتر شده است.
شهر توکیو که ۱۴ میلیون نفر جمعیت دارد یک برنامه چند مرحله ای بازگشایی در نظر گرفته است.
در اواخر ماه گذشته میلادی در نخستین مرحله وضعیت فوق العاده لغو و در مرحله بعد موزه ها و مدارس درها را به روی دانش آموزان باز کردند.
از ابتدای ماه جاری میلادی به این طرف نیز بسیاری از مکان های تفریحی و عمومی و تجاری بتدریج فعالیتشان را از سر گرفته اند.

 

منبع : مدیر اینفو

نقش صادرات به کشورهای هم‌جوار در خروج از بحران اقتصادی

نقش صادرات به کشورهای هم‌جوار در خروج از بحران اقتصادی

 

در دوران حاضر بخش تولید و تجارت کشور در تنگناهای ناشی از تحریم‌های اقتصادی و بانکی است. آن‌چنان‌که آدام اسمیت در تئوری تقسیم‌کار می‌گوید: تجارت منشأ ایجاد رشد و افزایش تولید و درآمد ملی است. حال این مسیر روشن به‌سوی رشد و توسعه اقتصادی با تحریم‌های متعددی، مسدود و درنتیجه تهدید جدی فرا روی بخش تولیدی کشور قرار گرفته است.

از میان کشورهایی که شریک تجاری ایران بوده‌اند، اتحادیه اروپا همیشه سهم بالایی در مبادلات کالا و خدمات با ایران داشته است؛ اما در شرایط موجود این سهم کاهش‌یافته و تولیدکنندگان باید به کشورهایی روی آورند که مزیت بیشتری در تجارت با آن‌ها وجود دارد.

منطقه‌ای که همچنان می‌توان در تجارت به آن امید داشت، همسایه‌های شرق کشور هستند.

مبادله با همسایگان مزایای فراوانی دارد. به دلیل هم‌جواری و کاهش مسافت، هزینه‌های حمل‌ونقل کاهش می‌یابد و درنتیجه سرعت ارسال محصولات بخصوص کالاهای خوراکی و فسادپذیر افزایش می‌یابد. این مزیت می‌تواند سهم بیشتری برای صادرات محصولات کشاورزی به کشورهای همسایه به وجود آورد.

مزیت دیگر این بازارهای هم‌جوار، نزدیکی و قرابت فرهنگی و اجتماعی این کشورها با ایران است. به‌عبارت‌دیگر بخشی از فرآیند بازاریابی به این وسیله طی شده و می‌توان اطمینان داشت که کالاهای صادرشده در بازارهای هدف شناخته‌شده و قابل‌مصرف هستند.

به‌عبارت‌دیگر بخشی از فرآیند بازاریابی به این وسیله طی شده و می‌توان اطمینان داشت که کالاهای صادرشده در بازارهای هدف شناخته‌شده و قابل‌مصرف هستند. علاوه براین مزیت‌های اجتماعی و اقتصادی فراوان در تجارت با کشورهای همسایه، عامل و انگیزه بسیار مهمی برای توجه ویژه به این بازارهاست.

15 کشور در اطراف ایران باوجود مرزهای آبی و زمینی وجود دارد که ارزش تجارت بین این کشورها ظرفیتی بیش از هزار میلیارد دلار دارد. سهم ایران از این عدد تنها حدود دو درصد است.

بین این کشورهای هم‌جوار نقش پاکستان و افغانستان بسیار حائز اهمیت است؛ زیرا مسائلی از بعد امنیتی بین این سه کشور وجود دارد که تنها با تعاملات خوب اقتصادی و سیاسی قابل مدیریت می‌باشد. البته تبادل کالا و خدمات و همچنین نیروی کار بین این سه کشور می‌تواند به گسترش روابط اقتصادی و سیاسی در سطوح بالاتر کمک شایانی کند.

در نیمه اول سال جاری (1397) صادرات ایران به دو کشور افغانستان و پاکستان حدود 3.5 برابر ارزش صادرات ایران به 27 کشور اتحادیه اروپا بوده است.

همچنین بررسی‌ها نشان می‌دهد افغانستان 39 درصد از کالاهای مصرفی خود را از ایران وارد می‌کند.

هرچند میزان مبادلات ایران و پاکستان در سال‌های اخیر حدود 1.3 میلیارد دلار بوده ولی توافقاتی بین دو کشور جهت افزایش حجم و ارزش مبادلات صورت گرفته است که می‌تواند به گسترش روابط تجاری دو کشور کمک کند.

یکی از چالش‌های فراروی مبادلات تجاری بین ایران و همسایه‌های شرقی خود، موانع نقل‌وانتقال ارز می‌باشد. محدودیت‌های بانکی و عدم اتصال ال سی از طریق بانک‌ها، تجارت بین ایران و این دو کشور را دچار چالش کرده است.

مشکل دیگر، ناامنی و آسیب‌های ناشی از تروریسم بخشی از مرزهای شرقی کشور است؛ که امید می‌رود با توافقات سه‌جانبه بین ما و این کشورها امنیت بیشتر برقرار و امکان حمل‌ونقل زمینی کالاها بیشتر فراهم گردد.

مانع دیگر، قوانین دست و پاگیر گمرکی و موانع حاصل از عدم شفافیت برخی از قوانین تجاری در کشور است.

درهرصورت، افغانستان و پاکستان هر دو، کشورهایی با جمعیت قابل‌توجه و تشابهات فرهنگی و اجتماعی فراوان با ایران هستند. این دو کشور به دلایل متعددی ازجمله جنگ‌های داخلی و خارجی در طی سالیان نیاز فراوانی به سرمایه‌گذاری بیشتر و واردات ماشین‌آلات و تکنولوژی و همچنین سوخت (نفت و گاز و برق) داشته و درنتیجه فرصت و بازار خوبی برای گسترش مبادلات تجاری با ایران هستند. رفع موانع و مشکلات تجارت با این دو کشور زمینه‌ساز افزایش تولید و درآمد و همچنین بالا بردن ظرفیت‌های سرمایه‌گذاری مولد و کاهش نرخ بیکاری و مهار فقر و محرومیت در استان‌های هم‌جوار با این کشورها می‌باشد.

نویسنده: دکتر معصومه شجاعی / عضو هیئت‌علمی دانشگاه آزاد اسلامی واحد پرند

نگاهی بر تأثیرات تکنولوژی‌هایی همچون IoT و AI بر آینده ورزش فوتبال

نگاهی بر تأثیرات تکنولوژی‌هایی همچون IoT و AI بر آینده ورزش فوتبال

 

یکی از بحث‌های داغ کنونی، استفاده از فناوری در فوتبال است. به‌طوری‌که برخی کارشناسان با حضور تکنولوژی در فوتبال موافق‌اند و بر این باورند که تکنولوژی، خطاهای داوری را به حداقل می‌رساند و باعث برقراری عدالت در زمین فوتبال می‌شود اما درعین‌حال عدۀ دیگر بر این باورند که با کم‌تر شدن اشتباهات داوری و رُباتی شدن داوریِ فوتبال، لذت فوتبال از بین می‌رود!

درواقع، منتقدین استفاده از تکنولوژی در فوتبال می‌گویند که چنین کاری روح و جان فوتبال را از بین می‌برد؛ اما در نظر داشته باشیم که اشتباهات داوری هیچ‌گاه شیرین نبوده‌اند. برای مثال، گل Frank Lampard در مقابل آلمان در جام‌جهانی 2010 به‌اشتباه قبول واقع نشد و هواداران انگلیسی هنوز هم از این بابت ناراحت‌اند!

این اختلافات هرچه که باشند، نیاز به توضیح نیست که اشتباهاتِ بزرگی مانند قبول نشدن گل دربازی‌های بزرگی مانند جام‌جهانی چندان خوشایند نیست. در همین راستا، برخی بر این باورند که با حضور داوران حرفه‌ای‌تر مشکلات حل می‌شوند؛ ولی به نظر می‌رسد که چنین دیدگاهی تنها مانع ورود نوآوری به فوتبال می‌گردد و اگر بخواهیم عادلانه به قضیه نگاه کنیم، تاکنون به‌قدری اشتباهات داوری دیده‌ایم که می‌دانیم حداقل برای مدتی به نوآوری‌های جدید هم نباید اطمینان کورکورانه داشته باشیم!

 

تاریخ‌ساز شدن جام‌جهانی 2018

    بی‌عدالتی در داوری مهم‌ترین دلیلی است که باید شاهد استفاده بیش‌تر از تکنولوژی در فوتبال باشیم. به‌طوری‌که در جام‌جهانی 2018 روسیه دیدیم که استفاده وسیع از تکنولوژی‌های مختلف، چگونه به کمک‌داوران آمد. درواقع، برای اولین بار در تاریخِ جام‌جهانی شاهد حضور Video Assistant Referee یا به‌اختصار VAR (کمک‌داور ویدئویی) بودیم که به داوران در تصمیم‌گیری‌هایی مانند قبول کردن گل، دادن کارت قرمز، پنالتی و تشخیص اشتباهاتشان کمک کرد.

اساساً بررسی این تصمیم‌های چند میلیون دلاری تا پیش از جام‌جهانی روسیه کارِ کارشناسان و مفسران فوتبال بوده که اساساً تأثیری هم درنتیجه بازی نداشته‌اند اما با استفاده از تکنولوژی‌هایی مانند Hawk-Eye و Goal Ref برای دومین بار در تاریخ جام‌جهانی، مبرهن است که اکنون ‌در تاریخِ فوتبال بیش از هر زمان دیگری در حال استفاده از فناوری‌های نوین هستیم.

VAR چگونه کار می‌کند؟

VAR به‌طورکلی به داور پیشنهاد می‌کند که آیا اتفاقی رخ‌داده است که از چشم داور پنهان مانده باشد! این تکنولوژی، ویدیوهای حوادث مختلفِ بازی را بررسی می‌کند و به داوران توصیه‌ها و پیشنهاد‌هایش را اعلام می‌کند. همچنین داور می‌تواند تصمیم بگیرد که به VAR اعتماد کند و تصمیم آن را بپذیرد یا می‌تواند ویدئو حادثه را از کنار زمین بار دیگر بررسی کند.

طبق گفته‌های  FIFA، در موقعیت‌های حساس و مهم، VAR ابزاری خواهد بود برای تصحیحِ اشتباهاتِ واضح و حوادثی که توسط داوران نادیده گرفته‌شده‌اند. با احتمالات بی‌شماری که پیش رو است، با موفق بودن VAR شاهد یک دوره جدید در فوتبال خواهیم بود که توسط تکنولوژی رقم می‌خورد.

 

 

چه ارتباطی مابین AI،IoT و فوتبال می‌تواند وجود داشته باشد؟

فناوری اینترنت اشیاء (IoT) یک عنصر حیاتی برای ایجاد تجربیات نوظهور و پیشرفت در دنیای مدرن است. بر این اساس، اینترنت اشیاء در سال‌های پیشرو قرار است تغییرات انقلابی زیادی را در هر ورزشی، نحوه مربی‌گری، برگزارکنندگانِ رویدادهای ورزشی و حامیان ایجاد کند. با کمک هوش‌ مصنوعی و یادگیری ماشینی نیز می‌توان اشتباهات داوری را به صفر رساند؛ بنابراین دیگر هیچ اشتباه مرتبط با داوری از قبیل برخورد توپ با دست بازیکن دور از چشمان داور نخواهیم داشت.

در پاسخ به این سؤال که ” این تکنولوژی‌ها چگونه کار می‌کنند؟ ” باید گفت که سنسورهای متصل به پلتفورم‌های مجهز به IoT درصحنه‌های مشکوک و حساس اطلاعات را جمع‌آوری کرده و در همان لحظه اطلاعات را مورد پردازش قرار می‌دهند و بدون برهم زدن و قطع کردن بازی، داور را از نتیجه پردازش داده‌ها مطلع می‌کنند. همچنین این سیستم‌ها با پردازش اطلاعاتِ به‌دست‌آمده، پس از بازی آمار و ارقام بی‌نقصی ازجمله عملکرد بازیکنان در اختیار کارشناسان قرار می‌دهند. به‌طورکلی، حوزه‌هایی که در آن‌ها  IoT و AI به کمک ورزش فوتبال می‌آید عبارت‌اند از:

 اوت و گل:  سنسورهای کار گذاشته در توپ می‌توانند تشخیص بدهند که آیا توپ از خطِ اطرافِ زمین یا خط دروازه رد شده است یا خیر.

آفساید: سنسورهای موجود در کفش بازیکن و توپ می‌توانند آفساید را تشخیص بدهند. هوش‌ مصنوعی با بررسی موقعیت توپ و کفش‌های بازیکنان حمله و دفاع تیم‌های مقابل، درستیِ آفساید را تشخیص می‌دهد.

خطا: هوش‌ مصنوعی با بررسی موقعیت پاهایِ دو بازیکن و نحوه برخورد بازیکنان، می‌تواند تشخیص بدهد که آیا خطایی رخ‌داده‌ است یا خیر.

موقعیت خطا: از همین تکنولوژی‌ها برای بررسی موقعیت خطا نیز استفاده می‌شود. در این صورت می‌توان به‌راحتی فهمید که برای مثال، خطا در محوطه جریمه رخ‌داده و پنالتی شده است یا خیر.

به‌غیراز این‌ها، سنسورهای به‌کاررفته می‌توانند باعث کمتر شدن تلفات فوتبال میان بازیکنان و تماشاگران نیز شوند. سنسور‌های پوشیدنی‌ بر پایه اینترنت اشیاء، می‌توانند قبل از وقوع هر نوع حادثه‌ای (مانند تجمعات گروهیِ تخریب آمیز تماشاگران) پلیس‌های امنیتی را مطلع نمایند.

در زمین هم سنسور‌های کار گذاشته‌شده در لباس‌ بازیکنان، سلامتی و الگوی ضربان قلب ایشان را زیر نظر می‌گیرند و در صورت بروز هرگونه مشکلی، سریعاً پزشکان حاضر در استادیوم را مطلع می‌سازند. چنین قابلیتی می‌تواند در صورت بروز مشکلاتی مانند حمله قلبی، با به‌موقع خبر دادن به پزشکان، از بروز مشکلات جدی جلوگیری کند. در سال 2012 چنین مشکلی برای  Fabrice Muamba، هافبک تیمِ  Bolton Wanderers، رخ داد به‌طوری‌که وی پس از بهبودی کامل نیز قادر به بازی نبود و مجبور شد از دنیای فوتبال خداحافظی کند.

نیاز به توضیح نیست که با استفاده از چنین تکنولوژی‌هایی، فوتبال به‌قدری رباتی می‌شود. ولی نیمه‌پر لیوان این است که خطاهای داوری به حداقل می‌رسند، سلامتی بازیکنان موردتوجه بیشتری قرار می‌گیرد، نظارت بر تماشاچیان بی‌اخلاق بیشتر می‌شود و در کل شاهدِ فوتبال سالم‌تری خواهیم بود.

نویسنده: دکتر عرفان حاجی آخوندی

مدرس و پژوهشگر حوزه مدیریت

راه ورود شرکت های دانش بنیان به بازار اوراسیا بررسی می شود

راه ورود شرکت های دانش بنیان به بازار اوراسیا بررسی می شود

اوراسیا یکی از مهم‌ترین بازارهای هدف برای محصولات و خدمات دانش‌بنیان است. بازاری بزرگ و سود ده که می تواند مزایای اقتصادی بلندمدتی برای سرمایه‌گذاری‌های دانش‌بنیانی داشته باشد. در واقع منطقه اوراسیا نام قاره وسیعی است که از ترکیب دو قاره اروپا و آسیا ایجاد شده و کشورهای زیادی را در دل خود جای داده است.
در ۹ ماه منتهی به آذر سال گذشته بیشترین رشد صادرات به مجمع اقتصادی اوراسیا (روسیه، بلاروس، قزاقستان، قرقیزستان و ارمنستان) صورت گرفته است. رشد ارزشی ۷۵ درصدی و رشد وزنی ۱۱۷ درصدی صدور کالا به این کشورها حاصل عملکرد ۹ ماهه اول سال گذشته صادرکنندگان است
طبق برآوردها، بازار حدود ۱۹۰ میلیون نفری اتحادیه اوراسیا با حدود ۷۵۳ میلیارد دلار ارزش صادرات و واردات، آماده پذیرش کالاهای ایرانی است و با موافقتنامه ایران با این اتحادیه، بیش از ۸۰۰ قلم کالا مشمول کاهش تعرفه می‌شوند.
سه سال عضویت موقت مشروط در قالب موافقت‌نامه تجاری با اتحادیه اوراسیا، فرصتی است که می‌تواند زمینه لازم برای عضویت ایران در این اتحادیه را فراهم کند.
این منطقه بزرگ که اقیانوس آرام در شرق، اقیانوس اطلس در غرب، اقیانوس منجمد شمالی در شمال و آفریقا، مدیترانه و اقیانوس هند در جنوب را به هم وصل می‌کند قرار است بازار هدف شرکت‌های دانش‌بنیان باشد.
نحوه ورود به بازار این منطقه وسیع در یک وبینار تخصصی به دانش‌بنیان‌ها معرفی می‌شود.

حمایت از ایده‌های خلاقانه اقتصاد دیجیتال به کمک سامانه های نوآوری

حمایت از ایده‌های خلاقانه اقتصاد دیجیتال به کمک سامانه های نوآوری

برای رسیدن به اقتصادی دیجیتال در کشور باید به استفاده از ایده‌های نوآورانه متوسل شویم. تنها راه قطعی که ایران را در مسیر درست اقتصاد دیجیتال قرار می دهد و به منزل مقصود می‌رساند ایده‌هایی است که در دل زیست‌بوم فناوری و نوآوری نهفته و به دنبال مجالی برای شکوفایی است.
شاید یکی از حوزه‌های اقتصادی در کشور که نیاز مبرمی به استفاده از ایده‌های نوآورانه و خلاق برای توسعه دارد، اقتصاد دیجیتال در کشور باشد. نهالی که برای تنومند شدن و خوداتکایی در شرایط تحریم‌ها تنها قدم گذاشتن در مسیر خلاقیت‌های دانش‌بنیانی را راه چاره خود می‌داند. از این رو ستاد توسعه فناوری‌های اقتصاد دیجیتال و هوشمندسازی معاونت علمی و فناوری ریاست جمهوری با طراحی سلسله سامانه‌های نوآوری تلاش کرده است به این هدف برسد.
سامانه‌هایی که با هدف خلق ایده، تبدیل ایده به محصول و در نهایت عرضه آن به بازار مخاطبان حوزه اقتصاد دیجیتال ایجاد شده است.
ایجاد این سامانه‌ها در سالی که گذشت اتفاقات خوبی در حوزه اقتصاد دیجیتال کشور رقم زد. همین موضوع هم ستاد توسعه فناوری‌های اقتصاد دیجیتال و هوشمندسازی معاونت علمی و فناوری ریاست جمهوری را بر آن داشت تا در سال جاری ایجاد این سامانه‌ها را در اولویت کاری خود قرار دهد و با کمک بازیگران زیست‌بوم فناوری و نوآوری آن را توسعه دهد.
با توجه به ساختارهای سنتی حاکم بر تولید و تجارت کشور و پایین بودن توان رقابتی اقتصاد که با پایین بودن نرخ رشد بهره‌وری، رشد اقتصادی نازل و نرخ بیکاری بالا به‌ویژه نرخ بیکاری دانش‌آموختگان همراه است؛ توسعه اقتصاد دیجیتالی برای حل بخشی از مشکلات کشور در ایران یک الزام و نه یک انتخاب به شمار می رود.
به همین دلیل باید زیرساخت‌های توسعه این نوع از اقتصاد در کشور ایجاد شود. چنین کاری هم تنها با کمک زیست‌بوم فناوری و نوآوری در کشور میسر است. بازیگرانی که می‌توانند این مهم را محقق کرده و جامعه را از عواید آن بهره‌مند کنند.