بازاریابی کارآفرینانه با رویکرد فقرزدایی ارائه مدلهای نوین کسبوکار در حوزه انرژی
بازاریابی کارآفرینانه با رویکرد فقرزدایی
ارائه مدلهای نوین کسبوکار در حوزه انرژی
در میان گونههای مختلف اجتماعی و اقتصادی فقر بشری، محرومیت از دسترسی به انرژی پاک و ایمن، یکی ازجمله نمودهای امروزی فقر است که بهرغم رشد و توسعه فناوریها و دستیابی انسان به کرانههای دانش و نوآوریها، نزدیک به نیمی از حیات بشری کره زمین با آن دستبهگریبان است. در این راستا و با رویکرد افزایش دسترسی جمعیت محروم از انرژی با منابع پاک و مقرونبهصرفه، بدون تردید کشورهای مستغنی از منابع طبیعی چون نفت و گاز، نقشی حیاتی و غیرقابلانکار ایفا مینمایند.
سرزمین ما نیز که در جایگاه دومین کشور متنعم از منابع گازی دنیا قرار دارد؛ با توجه به موقعیت استراتژیک و جغرافیایی منحصربهفرد بایستی در تعاملات بینالمللی انرژی نقش پررنگتری ایفا کند. این نوشتار گذر و نگری است تا اهمیت موضوع یادشده را از جهاتی چند در معرض کنکاش و باز توجه ناظران صاحبنظر قرار دهد.
درحالیکه روند تولید جهانی گاز مایع بهعنوان یکی از پاکترین، ایمنترین و درعینحال ارزانترین منابع انرژی با استحصال از منابع طبیعی و یا فناوریهای نوین بهطور قابلملاحظهای (حدود 30 میلیون تن سالانه) در حال افزایش است؛ انبوه چشمگیری از جمعیت کره زمین (حدود 3 میلیارد نفر!) یعنی نزدیک به نیمی از ساکنان این سیاره خاکی از دسترسی به انرژی و سوخت برای نیازهای اولیه زندگی خویش محروم میباشند؟! مقوله و مسئلهای که بهواقع سهل و ممتنع مینماید. جالبتر آنکه در چند سال اخیر (بهویژه از 2012 به بعد) بشدت شاهد کاهش قیمتهای این منبع در بازارهای جهانی حتی به شاخص یکچهارم قیمتهای معاملاتی پیشین بودهایم که همین امر موجب نگرانی و التهابات جدی در بین کشورهای تولیدکننده و صادرکننده گاز گردیده است؛ شاید در نگاه اول از منظر آموزهها و معادلات اقتصادی چنین وضعیتی به دلیل افزایش تولید (مازاد عرضه) طبیعی مینماید که با فرض تائید چنین رویکردی، با طرح این پرسش اساسی مواجه خواهیم شد که چرا بهرغم وجود تقاضای (پنهان) چندین برابری در سوی دیگر این معادله اقتصادی، اقدام یا استراتژی مؤثری از طرف کشورهای صادرکننده بهمنظور ایجاد تعادل (که فقط یکی از دستاوردهای مهم آن است) در بازار صورت نمیپذیرد؟! پرسشی که هم با رویکرد اقتصادی-کارآفرینی، هم با رویکرد اجتماعی ناظر به فقرزدایی وهم با رویکرد زیستمحیطی شایسته واکاوی علمی و عملی است.
نابسامانی در عرضه و تقاضای گاز مایع، آلودگی زیستگاههای بشری و حیوانی به دلیل استفاده از سایر منابع نامناسب، بهکارگیری انرژیهای ناپاک و غیر ایمن، رشد شتابان شهرنشینی، جنگلزدایی و … موجب شده تا آمار مرگومیر انسانی سالانه ناشی از بهکارگیری سوختهای غیراستاندارد و غیر ایمن حتی بیش از مالاریا، سل و HIV باشد. از طرفی مطالعات نشان میدهد که جهان شاهد رشد اقتصادی (GDP)، بهویژه رشد درآمد شخصی و همچنین رشد جمعیت حداقل در چشمانداز سه دهه آینده بهویژه در افریقا و آسیا خواهد بود.
لذا با توجه به مسائل اجتماعی، اقتصادی و زیستمحیطی ناشی از موضوع یادشده بهعنوان بخشی از این جورچین جهانی یکی از راهکارها و ابزار حل مسئله، ایجاد و ارائه مدلهای نوین توسعه کسبوکار در این حوزه است که بایستی موردتوجه کشورهای صادرکننده گاز قرار گیرد. مدلهای کسبوکار مبتنی بر «بازاریابی کارآفرینانه» با تأکید بر دو مؤلفهی اصلی نوآوری و ریسکپذیری یکی از مهمترین ابزارهای ایجاد و توسعه کسبوکارهاست که میتواند در راستای نیل به استراتژیهای سازمانی مورداستفاده قرار گیرد. کاربست یک مدل کسبوکار با تعریف فرضیه ارزش متناسب با شرایط یادشده میتواند سبب شود صاحبان انرژی در نفوذ به بازارهای جدید برای افزایش سهم بازار و توسعه بازار به یک کسبوکار برد-برد نائل آیند. مدل کسبوکار مبتنی بر رویکرد یادشده میتواند بهعنوان یک الگوی مهم با ویژگیهایی چون نوآوری، ریسکپذیری، بازتعریف اهداف اجتماعی کسبوکار، ایجاد، ارائه و کسب ارزش در این عرصه با بازار سازی، خدمات شایسته و حیاتی به عرضهکنندگان و بهویژه متقاضیان نادیدهی بازار ارائه نماید. نویسنده بر این باور است که میتوان با عبور از نگاه محدودیت منابع، محدودیت تواناییها و نگرانی از عدم سودآوری کسبوکارها، بهعنوان یکی از ابزارهای کسبوکار استراتژیک، الگوها و مدلهای نوینی را برای خلق و ارائه ارزش به دیگران بهویژه جوامع محروم از طرفی و دستیابی به ارزشهای پایدار و باثبات برای صادرکنندگان گاز مایع از طرف دیگر، به ارمغان آورد.