نقش دیپلماسی علم و فناوری در حل برخی از چالشهای شرکتهای دانشبنیان (بخش دوم)
نقش دیپلماسی علم و فناوری در حل برخی از چالشهای شرکتهای دانشبنیان (بخش دوم)
دیپلماسی بینالمللی امروزه نیازمند مذاکرهکنندگانی است که بتوانند هم با تخصصی شدن و هم یکپارچهسازی دانش کنار آیند؛ بنابراین دیپلماسی علم و فناوری در خدمت دستگاه سیاست خارجی یک کشور قرار میگیرد تا باعث شود زمینههای توسعه و پیشرفت علم و فناوری در آن کشور و خلق ثروت و توسعه، پدیدار شود.
مقدمه
علم، زبانی بینالمللی محسوب میشود که از هرگونه تعصبات به دور است. با توجه به مسئله خدمات متقابل شرکتهای دانشبنیان و دیپلماسی علم و فناوری، اینطور برداشت میشود که شرکتهای دانشبنیان نیز بازیگر بیرونی در دیپلماسی علم و فناوری نیستند بلکه بازیگر داخلی بوده و باید نقش آنها تبیین شود.
بنابراین در تبیین این نقش باید به ظرفیتها و نیازهای شرکتهای دانشبنیان توجه کرد. چراکه این شرکتها همانند هر بنگاه اقتصادی دیگری به دنبال حداکثر نمودن منافع خود بوده، درعینحال که توانایی پذیرش فناوری را نیز دارند.
در این راستا دیپلماسی علم و فناوری که یک موضوع بینرشتهای است، جایگاهش درواقع هم میتواند در مراکزی مطرح شود که در توسعه علم و فناوری و تکمیل چرخه علم و فناوری کار میکنند و هم در مراکزی که در حوزه دیپلماسی فعالیت مینمایند.
بدینصورت دیپلماسی علم و فناوری نیز بهعنوان ابزاری است که میتواند به بهبود وضعیت شرکتهای دانشبنیان کمک کند و حرکت کشور به سمت اقتصاد مقاومتی و دانشبنیان را هم تسهیل نماید.
خلاصه آنچه در مقاله قبل خواندهایم: (بخش اول)
چنانچه در مقاله پیش عنوان کردیم، سیاست خارجی به معنی دنبال کردن هدفهای کشور در محیط بینالمللی و در رابطه با جامعهها، دولتها و کشورهای دیگر است. ازاینرو درحالیکه سیاست خارجی دربرگیرنده اهداف است، دیپلماسی نیز ابزار و سازوکاری برای دستیابی به آن اهداف محسوب میشود. بدین ترتیب اقتصاد، تبلیغات، نیروی نظامی، فرهنگ و ایدئولوژی نیز از دیگر ابزارهای سیاست خارجی به شمار میآیند.
دیپلماسی از مفاهیمی است که تعاریف متعددی برای آن ارائهشده است، اما عمدتاً به هدایت روابط بینالمللی، از طریق دیدار و گفتوگوهای دیپلماتهای رسمی اشاره دارد. هانس جی. مورگنتا دیپلماسی را “هنر مرتبط ساختن عناصر قدرت ملی به مؤثرترین شکل با آن گروه از ویژگیهای شرایط بینالمللی میداند که مستقیماً به منافع ملی مربوط میشوند.” از دیدگاه وی دیپلماسی مغز متفکر قدرت ملی است.
دیپلماسی در معنای سنتی آن اساساً شامل تعاملاتی است که بین حکومتها و دولتها جریان مییابد، درحالیکه دیپلماسی عمومی فراتر از دیپلماسی سنتی و رسمی عمل میکند و درصدد ساخت یک تصویر مثبت از یک کشور، نزد افکار عمومی خارجی است.
بنا به تعاریف یادشده میتوان منبع اساسی و مبنای دیپلماسی عمومی را آن چیزی دانست که جوزف نای با “مفهوم قدرت نرم” یا “قدرت متقاعدکننده” تعریف میکند.
همچنین دیپلماسی علمی مفهومی است که از بعد از جنگ جهانی دوم بهطورجدی موردتوجه و استفاده قرار گرفت. در حقیقت اگر بخواهیم یک تعریف عملیاتی از دیپلماسی علمی ارائه دهیم، این میشود که شما از ابزار علم و فناوری برای پیشبرد سیاست خارجی استفاده کنید و از ظرفیتهای دیپلماتیک برای نیازها و اهداف حوزه علم و فناوری بهره بگیرید. ارتباط بین علم و فناوری با سیاست خارجی، ارتباطی دوطرفه است که ازیکطرف علم و فناوری به دیپلماسی خدمت میکند و از طرفی دیگر دیپلماسی به علم و فناوری خدمت میکند. درواقع هرقدر که به سمت جلو گام برمیداریم، میبینیم علم و فناوری در عرصه تحولات بینالملل نقش جدیتری پیدا میکند.
در این راستا نینا فدوروف، دیپلماسی علم را استفاده از همکاریهای علمی میان کشورها میداند، برای مواجهه با مشکلات مشترکی که بشریت در قرن 21 با آن مواجه بوده است.
عکس شماره2
تعریف دیپلماسی علم و فناوری: (بخش دوم)
دیپلماسی علم و فناوری را میتوان استفاده از ظرفیتهای علم و فناوری برای تحقق اهداف سیاست خارجی و همینطور استفاده از ظرفیتهای دیپلماسی برای پیشبرد علم و فناوری تعریف کرد.
درواقع میتوان گفت: دیپلماسی علم و فناوری، مجموعهای از استراتژیها و تاکتیکهایی است که در خدمت دستگاه سیاست خارجی یک کشور قرار میگیرد و ضمن بهرهبرداری این دستگاه از دستاوردهای علمی و فناوری برای ارتقاء ظرفیتهای خود، باعث میشود زمینههای توسعه و پیشرفت علم و فناوری در یک کشور و خلق ثروت و توسعه پدیدار شود.
در این راستا مطابق با سند چشمانداز، ایران باید در افق ۱۴۰۴ الهامبخش جهان اسلام باشد و یکی از مهمترین حوزههایی که میتواند در این زمینه الهامبخش باشد، حوزه علم و فناوری است، چون دارای توانمندیهای خوبی است.
در حال حاضر نیز در مورد صادرات کالاهای دانشبنیان، دیپلماسی میتواند در ایجاد بازارهای جدید برای صدور این محصولات، بهویژه درباره به دست گرفتن بازارهای کشورهای همسایه، نقشآفرینی کند. آمریکا و ژاپن ازجمله کشورهایی هستند که در این عرصه بسیار فعال میباشند.
چرا امروزه دیپلماسی علم و فناوری از مفاهیم پراهمیت در دنیا است؟
دیپلماسی علم و فناوری ازجمله مفاهیم نوپایی است که با پیشرفت علم و فناوری در همه حوزهها بهخصوص در حوزههای اثرگذار بر مناسبات سیاسی دولتها و همچنین نقش پررنگ علم و فناوری در حل چالشهای جهانی مرتبط با افزایش جمعیت، محیطزیست، غذا، انرژی، منابع و فقر که با توجه به روند جهانیشدن دیگر مشکل یک کشور بهتنهایی نبوده و نیازمند همکاریهای بینالمللی میباشند، موردتوجه قرارگرفته است.
دیپلماسی علم و فناوری شکل نوظهوری از دیپلماسی بینالمللی، برای مواجهه با چالشهای نوظهوری است که علم و فناوری نقش اساسی در آن ایفا میکنند. دیپلماسی علم و فناوری درواقع استفاده از ظرفیتهای علم و فناوری برای تحقق اهداف سیاست خارجی و همینطور استفاده از ظرفیتهای دیپلماسی برای پیشبرد علم و فناوری است.
دیپلماسی علم و فناوری درصورتیکه از دیپلماسی برای مواجهه با چالشهای جهانی، تقویت همکاریهای بین کشورها و افزایش نفوذ یک کشور بر کشور دیگر استفاده شود، ازآنجهت که میتواند شهرت و تصویر یک کشور را بهبود بخشد، میتواند عامل مهمی برای تقویت قدرت نرم یک کشور باشد.
دیپلماسی بینالمللی امروزه نیازمند مذاکرهکنندگانی است که بتوانند هم با تخصصی شدن و هم یکپارچهسازی دانش کنار آیند. بدین ترتیب شکل نوظهوری از دیپلماسی بینالمللی برای مواجهه با چالشهای نوظهوری که علم و فناوری نقش اساسی در آن ایفا میکنند، درحالتوسعه میباشد که از آن بهعنوان دیپلماسی علم و فناوری یاد میشود.
فرق دیپلماسی علمی و دیپلماسی علمی و فناوری
زمانی که در مورد همکاریها و تجارت بینالمللی علمی و فناورانه بحث میکنیم، باید به این نکته توجه کنیم که تنها آن دسته از همکاریها و تجارتهایی که در راستای اهداف دیپلماتیک کشور باشد، در راستای دیپلماسی علمی و فناوری قرار میگیرند. همچنین همکاریهای علمی بینالمللی و دیپلماسی علمی و فناوری، تلاشهایی میباشند که هرچند در مواردی باهم، همپوشانی دارند اما ازلحاظ تحلیلی متفاوتاند.
همکاریهای علمی بینالمللی بهصورت عمده در جهت تقویت پیشرفتهای علمی میباشند درحالیکه هدف اصلی دیپلماسی علمی و فناوری، استفاده از علم برای پیشبرد اهداف سیاست خارجی یک کشور یا منافع بین چند کشور میباشد. بهعبارتدیگر همکاریهای علمی بینالمللی، توسط افراد و گروههای علمی هدایت میشوند درحالیکه دیپلماسی علمی و فناوری از افراد یا گروههایی شکل میگیرد که شامل افراد دولتی و فعال در سیاست خارجی میباشند و در زمینه همکاریهای علمی تلاش میکنند؛ بنابراین همکاریهای علمی، ممکن است دیپلماسی علمی و فناوری تعریف بشوند یا نشوند.
اهمیت استفاده از ابزار دیپلماسی علم و فناوری در دنیای امروز
شناخت چالشهای شرکتهای دانشبنیان در کشور نشان میدهد که کاربرد مؤثر و تکیهبر پتانسیلها و توانمندیهای علمی و دیپلماتیک کشور برای استفاده بهینه از فرصتهای موجود و یا فرصتسازیهای مناسب در فضای بینالمللی تا حد زیادی میتواند به حل برخی از این مشکلات و چالشها کمک نماید. این مسئله، اهمیت استفاده از ابزار دیپلماسی علم و فناوری در این زمینه را نمایان میسازد.
بنابراین دیپلماسی علم و فناوری ابزاری است که میتواند به بهبود وضعیت شرکتهای دانشبنیان کمک کند و حرکت کشور به سمت اقتصاد مقاومتی و دانشبنیان را تسهیل نماید. ادامه دارد…

نویسنده : بنفشه دینمحمدی آذری پژوهشگر حوزه مدیریت تکنولوژی