نوشته‌ها

سلسله گفتارهاي مديريت دانش و تجاری‌سازی بخش سوم: صنعت يا دانشگاه؟

سلسله گفتارهاي مديريت دانش و تجاری‌سازی

بخش سوم: صنعت يا دانشگاه؟ مسئله اين است! تجاری‌سازی دانش…

 

دانشگاه‌ كانون اصلی تغييرات تكنولوژيك و خاستگاه بنیان‌های نظري در حوزه‌های مختلف اجتماعي و علمي در هر سرزميني است.

حداقل انتظاري كه از دانشگاه‌ها از گذشته تاکنون بوده ، ارائه راهكارهايي براي برون‌رفت از مسائل و مشكلات اجتماعي و اقتصادي است در ادوار مختلف است و این اصلی‌ترین و عام‌ترین مأموریت دانشگاه می‌باشد.

اما امروزه با توجه به پويايي و پیچیدگی‌های اقتصادي، اجتماعي، شناسایی اين مسائل به‌تنهایی کافی نیست، بلكه پرورش سرمایه‌های انسانی و نيز استفاده بهینه از آن‌ها و اثرگذاري مثبت در توليد ناخالص داخلي كشورهاست، وظیفه‌ای ذاتي و پارادايمي جديد كه در برنامه‌ریزی‌های كلان و سیاست‌گذاری نظام آموزش عالي، در جهان به‌عنوان يك اصل استراتژيك پذيرفته شده است.

دانشگاه ديگر به‌مانند قبل صرفاً محل توليد اطلاعات و دانش آكادميك نيست، امروزه داﻧﺶ توليدي ﻫﻨﮕﺎﻣﯽ داراي ارزش خواهد بود كه منجر به ايجاد ارزش اﻗﺘﺼﺎدي گردد و در بهبود ﻋﺮﺿﻪ ﺗﻮﻟﯿﺪات نقش ايفا كند. ﺑﻪ ﻫﻤﯿﻦ دﻟﯿﻞ ﻣﺴﯿﺮي ﮐﻪ دانش ﭘﺲ از اﯾﺠﺎد ﺷﺪن ﺟﻬﺖ ﮐﺎرﺑﺮدي ﺷﺪن ﻃﯽ می‌کند، اﻫﻤﯿﺘﯽ ﻣﻌﺎدل ﺧﻮد اﯾﺠﺎد داﻧﺶ دارد. ازاین‌رو اﯾﺠﺎد و ذخیره‌سازی داﻧﺶ در داﻧﺸﮕﺎه و اﻃﻤﯿﻨﺎن از ﮐﺎرﺑﺮد آن به‌گونه‌ای ﮐﻪ ﺟﺎﻣﻌﻪ ﺑﺘﻮاﻧﺪ از ﻣﻨﺎﻓﻊ سرمایه‌گذاری در ﺗﺤﻘﯿﻘﺎت بهره‌برداری ﻧﻤﺎﯾﺪ، ﯾﮑﯽ از اﻫﺪاف اﺻﻠﯽ ﺗﺤﻘﯿﻘﺎت دانشگاه‌ها است، ﺑﻪ ﻫﻤﯿﻦ خاطر دانشگاه‌ها به‌طور روزاﻓﺰوﻧﯽ ﺑﺎ اﻓﺰاﯾﺶ تجاری‌سازی ﺗﺤﻘﯿﻘﺎت علاوه بر فعالیت‌هایی ﻧﻈﯿﺮ ﺗﺪرﯾﺲ و ﺗﺤﻘﯿﻘﺎت پایه‌ای ﻣﻮاﺟﻪ شده‌اند؛ پذيرش تجاری‌سازی به‌عنوان ﯾﮏ ﻓﻌﺎﻟﯿﺖ اﺻﻠﯽ داﻧﺸﮕﺎﻫﯽ، اﻧﻘﻼﺑﯽ داﻧﺸﮕﺎﻫﯽ را در دنيا ﺷﮑﻞ داده اﺳﺖ و ما نيز بايست بپذيريم كه دانشگاه ديگر فقط محل توليد دانش نيست، دانشگاه بايد در فضاي کسب‌وکار و ثروت‌اندوزی علاوه بر فعالیت‌های ذاتي خود نيز نقش ايفا كند، درواقع علمي بهتر است كه توليد ثروت كند همان‌طور كه سعدي شیرین‌سخن نيز فرموده‌اند: دانش بی‌عمل به‌مانند زنبور بي عسل ماند.

داﻧﺸﮕﺎه بايد ﺑﺎ ﭘﺎﺳﺨﮕﻮﯾﯽ ﺑﻪ ﻧﯿﺎزﻫﺎي اﺟﺘﻤﺎﻋﯽ و ارتقا ﺗﻮﺳﻌﻪ اﻗﺘﺼﺎدي، از ﻃﺮﯾﻖ ﺗﻌﺎﻣﻞ سازنده ﺑﺎ ﺻﻨﻌﺖ و تجاری‌سازی داﻧﺶ، ﺗﺼﻮﯾﺮ ﻋﻤﻮﻣﯽ ﺧﻮد را ﺑﻬﺒﻮد بخشد و اين مستلزم تغيير اساسي در فلسفه و رسالت دانشگاه‌ها و ﻧﻘﺶ آن‌ها است، رسالتي كه بايستي با ﺗﺤﻮﻻت و دگرگونی‌های ﺟﻬﺎﻧﯽ، همراه شده و ﺑﺎ ﺗﻐﯿﯿﺮ ﺷﺮاﯾﻂ ﺣﺎﮐﻢ ﺑﺮ فضاي کسب‌وکار و نظام آموزش عالي، نگرش‌ها را ﻧﺴﺒﺖ ﺑﻪ خود ﻧﯿﺰ ﺗﻐﯿﯿﺮ داده و جداي از ﭘﮋوﻫﺶ و آﻣﻮزش، ﺑﻪ اﯾﻔﺎي ﻧﻘﺶ در ﺟﻬﺖ ﻣﺸﺎرﮐﺖ در ﺗﻮﺳﻌﻪ اﻗﺘﺼﺎدي كشور و ارتقا بهره‌وری صنايع كشور بپردازد. به‌طورکلی بايستي گفت كه دانشگاه‌ها بايد كارآفرين باشند.

پژوهش‌های دانشگاهي بايد به سمت تجاری‌سازی داﻧﺶ و ﺑﺎ ﺗﻮﺟﻪ ﺑﻪ ﺷﺮاﯾﻂ و ﻣﻘﺘﻀﯿﺎت كشور و صنايع اﻧﺠﺎم شود به عبارتی تحقيق و توسعه در كشور نيازمند ساماندهي فوري با رويكرد نوآوري و ارتقاي قابلیت‌های تجاری‌سازی، ثروت آفريني و كارآفريني است.

ايجاد شبکه‌های دانشي با حضور شركت‌هاي كوچك و همراهي پررنگ شركت‌هاي بزرگ صنعتي در کنار دانشگاه، حمايت مالي، معنوي و تسهيلگري فرايند تحقيق، توسعه و تجاری‌سازی تا زمانی که موجبات توسعه اقتصادي كشور، اثربخشي اقتصادي و تبلور آن در توليد ناخالص داخلي كشور فراهم شود.

نویسنده : دکتر سعید حاجی زاده / پژوهشگر و مدرس حوزه مدیریت