نوشته‌ها

نوآوری و فناوری تنها گزینه برای ایران آینده

نوآوری و فناوری تنها گزینه برای ایران آینده

 

امیر ناظمی در پی کاهش شدید قیمت نفت جهانی در توئیتر نوشت: دوران پارینه‌سنگی با اتمام سنگ پایان نیافت، همان‌طور که دوران نفت نیز با اتمام نفت پایان نخواهد یافت.
وی با تاکید بر اینکه آینده ایران آغاز شد، گفت: قیمت نفت ارزان نیست، منفی است و این نخستین هشدار به ما است.
ناظمی افزود: ایران آینده، گزینه ای جز نوآوری و فناوری نخواهد داشت.
رئیس سازمان فناوری اطلاعات همچنین نوآوری‌های قلابی و شبه‌علم را بزرگترین دشمن نوآوری در هر جامعه‌ای دانست چرا که هم اعتماد عمومی به نوآوری و فناوری را از بین می‌برد، هم پشتیبانی‌ها از نوآوری‌های واقعی را در بلندمدت.
به گفته معاون وزیر ارتباطات، چالش‌های بزرگ محک خوبی برای بازشناسی توهم‌انگاری از نوآوری است.

 مدل‌های فرآیند توسعه محصول جدید: (مدل معروف: STAGE-GATE)

مدل‌های فرآیند توسعه محصول جدید: (مدل معروف: STAGE-GATE)

نویسنده : عارفه داودی / پژوهشگر حوزه مدیریت

 

در ادامه بحث NPDدر شماره‌ی قبلی در مورد موفقیت و شکست NPD صحبت شد در این شماره سعی شده تا نمونه‌هایی‌ از مدل‌های توسعه محصول جدید معرفی شوند؛ زیرا علاوه بر تعداد بسیار زیاد آن‌ها شباهت‌هایی نیز بین آن‌ها وجود دارد.

برای مدیریت فرآیند توسعه محصولات جدید مدل‌های زیادی از سوی افراد دانشگاهی و یا کارشناسان شرکت‌ها ارائه شده است. تمامی این مدل‌ها سعی دارند چارچوبی برای کمک به درک فرآیند توسعه محصول جدید به دست آورند. یافته‌های محققین این رشته در طول بیش از چهار دهه نشان می‌دهد که یک مدل جامع برای همه فرآیندهای توسعه محصول که مناسب همه شرکت‌ها و مدیران مسئول آن‌ها باشد و یا از انعطاف و انطباق کامل با شرایط سازمان‌ها برخوردار می‌باشد، وجود ندارد.

  • فرایند توسعه محصول جدید از دیدگاه ناسا:
  • آنالیز اولیه (فاز اول)
  • تعریف (فاز دوم)
  • طراحی (فاز سوم)
  • عملیات (فاز چهارم)
  • فرآیند توسعه محصول جدید از دیدگاه بوزآلن و همیلتون:
  • توسعه استراتژی
  • توسعه محصول جدید
  • تولید ایده
  • بازنگری و ارزیابی
  • آنالیز کسب‌وکار
  • آزمایش
  • تجاری‌سازی
  • مدل توسعه محصول مرحله- دروازه کوپر (مدل STAGE-GATE):

مدل کوپر یکی از مشهورترین مدل‌های تجاری‌سازی است و به مدل فرآیندی مرحله-دروازه معروف است. دلیل نام‌گذاری این مدل (مرحله-دروازه) این است که در هر یک از فرآیندهای مدل، حتی دقیق‌ترین جزییات نیز تنظیم می‌شوند و درمجموع دارای یک خصوصیت ارگانیک و پویاست. به‌عبارتی‌دیگر فرآیند مرحله-دروازه یک نقشه راه عملیاتی شده برای هدایت پروژه‌های محصولات جدید از مرحله ایده تا مرحله تحویل آن به بازار است. استفاده از این مدل باعث افزایش کارایی و تسریع عملکرد پروژه می‌شود، به‌طوری‌که از پیش، وظایف اصلی هر مرحله را تعیین و به بررسی نتایج پیشرفت می‌پردازد. مشخصه اصلی این مدل تخصیص حمایت‌های توسعه‌ای به‌صورت کارا است، زیرا هر فرآیند شامل مراحل و ورودی‌هایی می‌شود که پیشرفت پروژه را مشخص می‌سازد. کوپر ارائه‌کننده 13 مرحله در یک مدل می‌باشد که درنتیجه جداسازی فعالیت‌هایی نظیر تحقیقات بازار و آنالیز کسب‌وکار می‌باشد.

در این مدل مرحله جایی است که در آن اقدام به وقوع می‌پیوندد و دروازه نیز جایی است که در آن اتخاذ تصمیم در خصوص ادامه با عدم ادامه مسیر توسعه صورت می‌گیرد. مرحله اصلی و نقاط تصمیم‌گیری در مدل مرحله-دروازه عبارت‌اند از:

 

مرحله صفر: ایده‌پردازی تصمیم اول: غربال ایده
مرحله یک: بررسی اولیه تصمیم دوم: غربال ثانویه
مرحله دوم: بررسی تفصیلی تصمیم سوم: اقدام برای توسعه
مرحله سوم: توسعه تصمیم چهارم: اقدام برای تست
مرحله چهارم: انجام تست و معتبرسازی تصمیم پنجم: اقدام برای تجاری‌سازی
مرحله پنجم: تولید صنعتی و ورود به بازار

 

شش مرحله مدل کوپر:

  1. جمع‌بندی ایده‌ها: جمع‌آوری و ذخیره‌سازی ایده‌ها
  2. مفهوم دهی به ایده‌ها: ارزیابی و تجزیه‌وتحلیل فنی، مالی و ارزیابی مقدماتی ایده در بازار
  3. انتخاب بهترین ایده: ارائه برنامه مناسب، آزمون برنامه، ارائه برنامه مدیریتی، مالی، برنامه تولید و جلسات منظم بررسی و گزارش‌دهی تیم توسعه محصول
  4. توسعه ایده: تنظیم جزئیات برنامه‌ها شامل برنامه بازاریابی، جزئیات برنامه تولید، مالی و آمادگی برای تولید
  5. آزمون بازار: برنامه دقیق بازاریابی با آمیخته‌های مناسب، جمع‌بندی تجزیه‌وتحلیل مالی؛ و پیش‌بینی‌های آتی برای محصول در بازار
  6. تجارتی کردن: اجرای برنامه بازاریابی منظم برای تولید در بازارهای هدف و تعدیل برنامه‌های قبلی و اجرای برنامه‌های اقتضایی مناسب در طول دوره عمر محصول توسط تیم توسعه

 

 

 

دیگر مدل‌های اجرایی در فرآیند توسعه محصول جدید:

۱-مدل پورتر:

استراتژی رقابتی: شامل اقداماتی برای جذب مشتری، مقاومت در برابر فشارهای رقابتی، تقویت و استحکام موقعیت بازار شرکت، می‌باشد. تعاریف زیادی از استراتژی رقابتی وجود دارد که پورتر در سال 1990 این استراتژی‌ها را در قالب سه استراتژی تمایز، تمرکز و رهبری مطرح کرده است:

۱-۱ استراتژی رهبری هزینه: برتری رقابتی مستمر و پایدار نسبت به رقبا با استفاده از اهرم کاهش هزینه‌ها به‌عنوان مبنایی برای کاهش هزینه‌ها نسبت به رقبا و به دست آوردن سود یا به دست آوردن تفاوت سود بیشتر با توجه به بهای موجود استفاده می‌شود. هدف از این استراتژی کسب برتری در رقابت از طریق تولید محصول با کمترین هزینه ممکن نسبت به رقبا است.

۲-۱ استراتژی‌های تمایز: دومین استراتژی پیشنهادی پورتر ارائه محصولی ویژه است؛ یعنی کسب مزیت رقابتی از طریق تولید محصولی که از دیدگاه مشتریان، در مقایسه با محصولات مشابه دیگر، منحصربه‌فرد باشد.

۳-۱ استراتژی‌های تمرکز: آخرین استراتژی پیشنهادی پورتر تمرکز در بخش معینی از بازار برای محدود کردن دامنه رقابت است. با محدود شدن دامنه فعالیت، امکان متمرکز کردن منابع میسر و یک برتری رقابتی نسبت به رقبا ایجاد می‌شود.

۲-مدل رقابتی آنسف:

این مدل برای استراتژی جانشینی محصول با توجه به مأموریت شرکت در محیط رقابتی پیشنهاد شده است. این استراتژی‌ها به ترتیب عبارت‌اند از:

۱-۲ نفوذ در بازار: این نوع استراتژی برای نفوذ در لایه‌های نفوذ نیافته بازار یا افزایش سهم بازار موجود صورت می‌گیرد.

۲-۲ توسعه بازار: زمانی به کار گرفته می‌شود که مدیران به فکر بازارهای جدید باشند که با تکیه‌بر تحقیقات بازاریابی در مکان‌های دیگر توان عرضه کالا را می‌سنجند.

۳-۲ توسعه محصول: مدیران در شرکت‌ها، با همکاری گروه‌ها و تیم‌های متخصص، برای تغییر در محصول، ایده‌های نو را در توسعه محصولات اعمال می‌کنند که نهایتاً در بسته‌بندی، رنگ و شکل، تغییراتی داده می‌شود یا باعث تغییرات کلی در محصول می‌شود که اغلب این محصولات به بازار فعلی عرضه می‌شوند. این استراتژی توسعه محصول نامیده می‌شود.

۴-۲ متنوع‌سازی: این نوع استراتژی آخرین و ریسک‌پذیرترین استراتژی آنسف است که با توجه به‌شدت رقابت در محصولات مشابه دیگر، توسعه در محصول، مزیت ویژه‌ای برای شرکت‌ها ایجاد نمی‌کند. ازاین‌رو، مدیران تصمیم به تولید محصولات جدید برای بازارهای جدید با توجه به استراتژی‌های ادغام افقی، عمودی، کاهش، ثبات یا سیاست متنوع‌سازی محصول، می‌گیرند.

۳-مدل نقشه راه محصول:

یکی از ابزارهای قدرتمند توسعه محصول است. مدیران هوشمند از این فرایند استفاده می‌کنند تا میان کارها هماهنگی ایجاد کنند و دیدی انتقادی به خط تولید پیدا کنند.

۴-مدل گسترش کارکرد کیفیت:

در فرایند گسترش کارکرد کیفیت در فرایند طراحی محصول با استفاده از تکنیک گسترش کارکرد کیفیت به‌محض شناسایی و تعیین نیازمندی‌های مشتریان نسبت به لحاظ کردن خواسته‌های آن‌ها در طراحی محصول اقدام می‌شود. در فرآیند، خواسته‌های ذهنی مشتریان به زبان فنی- مهندسی در سازمان تبدیل می‌شود.

۵-مدل استراتژی سازگاری محصول جدید با مهارت‌های تحقیق و توسعه‌ای:

یکی از راه‌های ایجاد محصول جدید در شرکت‌ها بهره‌گیری از واحد تحقیق و توسعه است. با توجه به افزایش هزینه‌های مربوط به ایجاد کالاهای جدید، شرکت‌ها ترجیح داده‌اند به‌جای تولید کالاهای جدید، از انواع برندهای موجود تقلید کنند. چنانچه فعالیت‌های تحقیق و توسعه شرکت، چنان قوی باشند که بتواند ایده‌ها و طرح‌های جدیدی ارائه کند به‌احتمال قوی شرکت در مسیر تولید کالاهای جدید موفق خواهد بود. شرکتی که چند طرح تولید محصول جدید را در اختیار داشته باشد، طرحی را با موفقیت به مرحله تولید می‌رساند که متناسب با فعالیت‌ها و توانایی‌های تحقیق و توسعه‌ آن شرکت باشد. شرکتی که فعالیت‌های تحقیق و توسعه خود را فقط در حد بهبود محصول متمرکز کرده باشد، شاید اقدام به طراحی محصولی کاملاً جدید را محال بداند.

در پایان براساس مطالعه­ای که به‌تازگی روی فرایند توسعه­ی محصولات جدید در منابع مختلف صورت گرفت، نزدیک به 60% از شرکت­ها از فرایند مرحله – دروازه کوپر برای هدایت فعالیت­های توسعه­ای خود درزمینه‌ی محصولات جدید بهره می­برند.

 

 

افتتاح هاب «تفکر طراحی» در اصفهان

افتتاح هاب «تفکر طراحی» در اصفهان

 

سورنا ستاری معاون علمی و فناوری رییس جمهوری «هاب طراحی» را در دانشگاه علوم پزشکی اصفهان افتتاح کرد. توسعه کسب‌و‌کارهای حوزه پزشکی و رفع مشکلات بیماران با کمک طراحی، ساخت و تجاری‌سازی ایده‌ها و ابزارهای نوآورانه و فناورانه به ویژه در حوزه پزشکی و سلامت اهداف راه اندازی این مجموعه است.
تمامی بخش‌های اساسی و مهم کسب و کارهای نوآورانه مبتنی بر تفکر طراحی در این مجموعه وجود دارد. به همین دلیل هاب طراحی نام گرفته است.
تفکر طراحی (Design Thinking) که کاربردهای فراوان خود را در توسعه ایده‌ها و طرح‌های فناورانه نمایان کرده، کار خود را نخست با درک مسأله آغاز می‌کند. پس از این مرحله نوبت به بیان مشکل و مسأله بیمار می‌رسد. مرحله بعد، درک و شناخت از مسأله، ایده پردازی است و در نهایت نیز، به طراحی و ساخت مدل مفهومی منجر می‌شود.
گفتنی است؛ هاب «تفکر طراحی»، مجموعه‌ای است که تمامی مراحل تفکر طراحی را در بر می‌گیرد.مرحله ایده پردازی آن در باشگاه پژوهشگران و مرحله طراحی مدل مفهومی در مرکز نوآوری صورت می‌گیرد.
«ریبوزوم»، آزمایشگاه ساخت طرح‌های مفهومی بخشی بود که توسط معاون علمی و فناوری رییس جمهوری بازدید شد و شامل زیرساخت‌‌های مختلف برای طراحی مدل مفهومی است.
هاب طراحی دانشگاه اصفهان از ظرفیت پذیرش روزانه 200 نفر برخوردار است و می‌تواند طرح‌های نوآورانه را از مرحله مساله تا تجاری‌سازی پشتیبانی کند

کوچکترین خودروی پرنده جهان،محصول یک استارتاپ ژاپنی

کوچکترین خودروی پرنده جهان،محصول یک استارتاپ ژاپنی

 

یک استارت آپ ژاپنی مشغول آزمایش یک خودروی پرنده همراه اپراتور انسانی است. استارت اپ تصمیم دارد کوچکترین خودروی پرنده جهان را به بازار عرضه کند.
استارت آپی ژاپنی به نام SkyDrive آزمایش نمونه اولیه یک خودروی پرنده با اپراتور انسانی را آغاز کرده است. این شرکت امیدوار است در تابستان سال جاری این خودرو را برای عموم نمایش دهد. پروازهای آزمایشی در یک واحد سرپوشیده درمرکز تحقیقات پرواز این شرکت در خارج شهر ناگویا انجام می شوند.
البته قبلا چند پرواز آزمایشی انجام شده بود اما تمام آنها به وسیله کنترل از راه دور تکمیل شده بودند.
اسکای درایو اعلام کرده خودروی پرنده مذکور در اوایل ۲۰۲۳ میلادی برای فروش محدود و در ۲۰۲۶ میلادی برای تولید انبوه عرضه می شود.
مهندسان سابق تویوتا این استارت آپ را تاسیس کرده اند و تصمیم دارند کوچکترین خودروی پرنده دنیا را به بازار عرضه کنند.

چگونه زبان بدن به درک هوش هیجانی افراد کمک می‌کند؟

چگونه زبان بدن به درک هوش هیجانی افراد کمک می‌کند؟

هوش هیجانی شامل خودآگاهی احساسی، مدیریت عواطف و توانایی خواندن و مدیریت احساسات دیگران است. بیش از نیمی از ارتباطات ما غیرکلامی و به صورت زبان بدن است. اولین تحقیقات در مورد بیان احساسات انسانی توسط «چارلز داروین» انجام شد. این تحقیقات نشان داد که در جهان، عواطف بشری به صورت مشابه ابراز می‌شوند و احتمالا خواندن این احساسات و عواطف ابراز شده از چهره افراد شروع می‌شود.

تست هوش هیجانی «MSCEIT» با خواندن چهره‌هایی که عواطف مختلف را نشان می‌دهند، احساسات را شناسایی می‌کند. بعد از آن درباره توانایی در شناسایی احساسات، درک علل و نحوه استفاده از آن  همچنین حل مسئله به کمک احساسات و … گزارش می‌دهد و «احساسات» را با فرایند «تفکر» می‌آمیزد.

اما چرا فردی که می‌تواند احساسات خود را از طریق زبان بدن ابراز کند و احساسات دیگران را از طریق زبان بدن‌شان بخواند، دارای ویژگی‌های مهم موفقیت در زندگی شخصی و حرفه‌ای است؟ به این دلیل است که هوش هیجانی پیش‌بینی کننده موفقیت در زندگی و حرفه است.

در ادامه به بعضی از کاربردهای خواندن زبان بدن در درک هوش هیجانی اشاره می‌شود:

۱. برقراری ارتباط با دیگران:

تحقیقات نشان می‌دهند که ارتباطات غیرکلامی بیش از 50 درصد کل ارتباطات روزمره را شامل می‌شود. ممکن است فرد در خواندن ارتباطاتِ فراتر از کلام در مخاطب و همچنین برقراری ارتباط به کمک زبان بدن ناتوان باشد. بنابراین نیمی از ارتباط از یک سو و نیم دیگر آن در بخش دیگر دچار آسیب شده و در این صورت در انتقال پیام اختلال جدی وارد می‌شود.

۲. ایجاد زمینه‌ای برای درک کلام:

زبان بدن پیش زمینه‌ای برای درک کلمات استفاده شده فراهم می‌کند. وقتی کلمات به کار رفته با زبان بدن شخص مغایرت داشته باشند، ‌نشان از یک نکته قابل تامل دارد. یک روانشناس، مربی و مشاور سازمانی در این باره می‌گوید: «در اغلب فرآیندهای درمانی با این مورد مواجه می‌شوم. ممکن است از مراجعم درباره احساسش بپرسم. مثلا از او بپرسم امروز حالت چطور است؟ و او پاسخ می‌دهد «خوب»، اما سرش را به گونه‌ای تکان می‌دهد که کلامش را نقض می‌کند. در چنین شرایطی این من هستم که باید تناقض موجود را بیشتر بررسی کنم.

«هوش هیجانی پاسخی احساسی است که هرکس، در هر سنی می‌تواند آن را بیاموزد.»

۳. ایجاد همدلی:

زبان بدن به ارتباط گرفتن با افراد و نیازهای آن‌ها کمک می‌کند. این افراد می‌توانند یکی از اعضای خانواده‌، دوستان‌، همکاران یا مشتریان شما باشند. در کسب‌و‌کارهای مختلف کسی که به‌شکل منحصر به فرد نیازهای مشتری را می‌خواند، درک می‌کند و سپس به آن‌ها می‌پردازد، موفق‌ترین فرد در آن کسب‌و‌کار خواهد بود.

۴. مراقبت مناسب:

بعضی اوقات افراد قادر به بیان احساسات خود به وسیله کلمات نیستند. شاید این افراد EQ پایینی داشته باشند. شرایط پزشکی و روانی در بعضی بیماری‌های خاص مانند بیماری آلزایمر، زوال عقل و افسردگی باعث می‌شود افراد نتوانند و یا نخواهند با استفاده از کلمات ارتباط برقرار کنند. مراقبت مناسب از چنین افرادی نیازمند خواندن مناسب زبان بدن‌شان است.

۵. موفقیت شغلی:

موفقیت صاحبان مشاغلی مانند بازپرسان، کارآگاهان ویژه، مصاحبه‌کنندگان شغلی، مصاحبه‌کنندگان اداره مهاجرت و امنیت فرودگاه مستلزم مهارت بالایی در خواندن زبان بدن است. صاحبان این مشاغل فرصت کوتاهی برای مشاهده یا تعامل با شخص در اختیار دارند. آن‌ها درطی این لحظات باید عواطفی مانند ترس، اضطراب یا فریب را تشخیص دهند که ممکن است منجر به سوالات بعدی شود.

سال ۲۰۲۰ و وضعیت اینترنت اشیا در کشور

سال ۲۰۲۰ و وضعیت اینترنت اشیا در کشور

از سال 2014 که مفهوم «اینترنت اشیا» در دنیا فراگیر شده، مؤسسات مطرح دنیا نظیر گارتنر، دیلویت، فراست، IDC و… آمارهای مختلفی برای تعداد اشیای متصل به اینترنت، پیش‌بینی بازار این فناوری و روند توسعه آن در دنیا ارائه کرده‌اند که اکثر آنها به وضعیت اینترنت اشیا در سال 2020 برمی‌گردد. اکنون که وارد سال 2020 میلادی شده‌ایم به سراغ کارشناسان حوزه اینترنت اشیا رفتیم و از آنها خواستیم درباره آمارهای تعداد اتصال اشیا به اینترنت، بازار آن و وضعیت اینترنت اشیا در کشورمان بگویند.

30 میلیون شیء متصل به اینترنت

«بیشتر آمارها حاکی از آن است که در سال 2020 تعداد 30 میلیون شیء به اینترنت متصل خواهد شد.

بیش از 800 میلیون ابزار پوشیدنی از سوی مردم دنیا استفاده می‌شود که پیش‌بینی می‌شود نرخ استفاده از ابزارهای پوشیدنی تا سال 2022 به بیش از 1100 میلیون ابزار پوشیدنی برسد.»فرزاد ابراهیمی رئیس مرکز تعالی اینترنت اشیا آسیا و اقیانوسیه (ITU) با بیان مطلب فوق گفت: سایز جهانی بازار اینترنت اشیا در سال 2020 در مراجع مختلف بین 250 تا 470 میلیارد دلار تخمین زده شده که بازار به تفکیک بخش‌بندی شامل یکپارچه‌سازی سیستم‌ها 105 میلیارد دلار، دیتاسنتر و تحلیل داده 110 میلیارد دلار، شبکه 68 میلیارد دلار، دستگاه‌های مصرف‌کننده 41 میلیارد دلار، اشیا 76 میلیارد دلار و بخش سیستم نهفته 69 میلیارد دلار است.

البته انتظار می‌رود سایز بازار در سال 2025 به بیش از 1600 میلیارد دلار برسد. ابراهیمی به سایز بازار جهانی سیستم‌های هوشمند، سرویس‌ها و پلتفرم اینترنت اشیا در سال 2020 به تفکیک قاره‌ها نیز اشاره کرد و افزود: میزان این بازار در امریکای شمالی 42 میلیارد دلار، اروپا 49 میلیارد دلار، آسیا و اقیانوسیه 51 میلیارد دلار و امریکای جنوبی و آفریقا 20 میلیارد دلار است.

فرزاد ابراهیمی در ادامه سایز بازار جهانی در حوزه امنیت اینترنت اشیا، در سال 2020 را حدود 14 میلیارد دلار عنوان کرد و گفت: انتظار می‌رود تا سال 2025 سایز بازار به بیش از 30 میلیارد دلار برسد.

هزینه صرف شده جهانی در حوزه امنیت اینترنت اشیا در سال 2020 به تفکیک امنیت اندپوینت (نقطه پایانی)، گیت وی و سرویس‌های حرفه‌ای به ترتیب حدود 540، 330 و 1600 میلیون دلار است.

مهدی روحانی‌نژاد مدیر فروم اینترنت اشیای ایران نیز گفت: از آنجایی که تعریف اینترنت اشیا در جهان متفاوت است از این‌رو آمارهای متفاوتی از میزان اتصال اشیا به اینترنت در جهان مشاهده می‌کنیم.

در یک تعریف، تلفن همراه را جزو آمار اتصال اشیا به اینترنت محاسبه می‌کنند، از این‌رو گفته می‌شود در سال 2025، 70 میلیارد اشیا به اینترنت متصل خواهند بود و در سال جدید میلادی 2020، 30 میلیارد شیء به اینترنت متصل می‌شود.

وی افزود: در تعریف دیگر ابزارهای ‌ارتباطی یعنی اشیایی مانند تلفن همراه، کامپیوتر، لپ تاپ که به اینترنت متصل است، جدا می‌شود و تنها اشیای مورد استفاده در حوزه کشاورزی، سلامت، انرژی، خانه هوشمند و… را جزو اینترنت اشیا محاسبه می‌کنند که بر طبق این تعریف 8 میلیارد شیء به اینترنت متصل شده است.

یک شروع خوب

اما در ایران چه میزان اشیا به اینترنت متصل شده‌اند؟ مهدی روحانی‌نژاد مدیر فروم اینترنت اشیای ایران در این باره، گفت: در کشور آماری از میزان اشیایی که به اینترنت متصل شده‌اند، در دسترس نیست؛ ولی فاصله زیادی با دنیا داریم.

چون وقتی می‌گوییم ما یک درصد جمعیت دنیا را داریم بنابراین یک درصد اتصال اشیا به اینترنت باید 70 میلیون شیء شود ولی به نظر می‌رسد تعداد اشیا متصل به اینترنت به عدد 7 میلیون برسد.

مدیر فروم اینترنت اشیا افزود: با رصدی که انجام شده به نظر می‌رسد فعالیت در این حوزه سرعت گرفته، اما چون عقب ماندگی‌ها از قبل وجود دارد با وجود سرعت گرفتن اقدام‌های انجام شده، زیاد به چشم نمی‌آید.

وی در پاسخ به این سؤال که برای جبران عقب ماندگی‌ها و سرعت بیشتر چه باید کرد، گفت: باید بازار و تقاضا تحریک شود؛ تقاضایی که برای اینترنت اشیا در دیگر کشورها وجود دارد در کشور ما وجود ندارد.

مردم و سازمان‌ها با این تکنولوژی جدید آگاه نیستند از این‌رو به‌دنبال آن نمی‌روند به تبع آن بخش خصوصی هم برای این بخش سرمایه‌گذاری نمی‌کند.

باید ابتدا مردم را از فواید اینترنت اشیا آگاه می‌کردیم چون به محض اینکه آگاهی به وجود می‌آید مردم به استفاده از این تکنولوژی رغبت زیادی نشان می‌دهند.

اگر می‌خواهید خلاق‌ و نوآور باشید، نگاه‌تان را تغییر دهید
رئیس آکادمی بین ­المللی اینترنت اشیا نیز با اشاره به اینکه نقطه شروع خیلی خوب بود، افزود: همگام با فراگیر شدن این مفهوم از سال 2014 برای شروع فعالیت در این حوزه در وزارت ارتباطات و بخش خصوصی برنامه‌ریزی خوبی شده اما با پایش نمایشگاه‌های مختلف مرتبط با این حوزه در کشور در سال گذشته و سال‌جاری به نظر می‌رسد که رشد آن کندتر از قبل شده و توسعه کمتر از حد انتظار بوده است.

ابراهیمی علت رشد کند توسعه اینترنت اشیا در کشور را مالی عنوان کرد و افزود: یکی از دلایل این موضوع شرایط اقتصادی کشور است که تزریق مالی مناسب برای تحریک بازار از سمت دولت و دیگر نهادهای متولی این حوزه نظیر شهرداری‌ها و… به میزان مورد انتظار و لازم صورت نپذیرفته است.

رئیس آکادمی بین‌المللی اینترنت اشیا در پاسخ به این سؤال که برای اینکه بتوانیم سهم جهانی خود در حوزه اینترنت اشیا را به‌دست آوریم باید چه اقدام‌های مؤثری انجام دهیم، گفت: استفاده از تجربیات کشورهای پیشرو در حوزه اینترنت اشیا نظیر آلمان و اسپانیا از طریق تعامل بین‌المللی مؤثر و حضور در نمایشگاه‌ها و رویدادهای مربوط در دنیا می‌تواند مؤثر واقع شود.

از سوی دیگر باید برای تحریک بازار از طرف دولت و با همکاری بخش خصوصی سیاستگذاری مناسبی صورت پذیرد.

 

تفکر خلاق چیست؟

تفکر خلاق چیست؟

 

مهارت تفکر خلاق (Creative Thinking) مهارتی است که شخص با کمک حل مسئله و تصمیم گیری از افکار یا روابط نو برخوردار شده و قدرت کشف و انتخاب راه حل‌های جدید را پیدا می‌کند. خلاقیت می‌تواند در اشکال زیر خود را نشان دهد:

  • خلاقیت به عنوان یک تولید: اختراعات، پیشرفت‌های پزشکی، کارهای هنری، اصول و قوانین علمی از جمله تولیدات خلاق محسوب می‌شوند.
  • خلاقیت به عنوان یک فرایند: طبق این توصیف، خلاقیت فرایندی است که فرد با آن درگیر می‌شود حتی اگر به تولید چیز خاصی منجر نگردد. همه افراد می‌توانند عملکرد خلاقی داشته باشند. عملکرد خلاق شامل فکر کردن، صحبت کردن، بازی، نوشتن، رقصیدن، آواز خواندن، نواختن موسیقی، آزمایش و دستکاری کردن ایده‌ها و اشیا باشد. خلاقیت در کودکان در سال‌های اولیه زندگی بیشتر مبتنی بر فرایند است. یعنی کودک، یک نقاشی را شروع می‌کند اما آن را کامل نکرده و رها می‌کند.
  • خلاقیت بعنوان یک مهارت: خلاقیت برای شکوفایی نیاز به تمرین دارد. به عنوان مثال مهارت در بازی تنیس بدون تمرین به سرعت از بین می‌رود. بدون تمرین توانایی نوشتن، موسیقی، آواز، رقص، نقاشی و بسیاری دیگر … ممکن است متوقف شود.
  • خلاقیت به عنوان ویژگی‌های شخصیتی: برخی از محققان ویژگی‌هایی را برای افراد خلاق مطرح می‌کنند. این ویژگی‌ها عبارتند از: جسارت، کنجکاوی، انعطاف‌پذیری، استقلال، درونگرایی، ناهمنوایی، شوخ طبعی، گرایش به تجربه کردن و…. .

ویژگیهای افراد دارای تفکر خلاق

  • علاقمند به نوآوری، پیچیدگی و اتخاذ تصمیم مستقل هستند.
  • پدیدهها و اشیا پیچیده را به پدیدههای ساده ترجیح می‌دهند.
  • مایلاند خود تصمیمی مستقل اتخاذ کرده از پیروی و اطاعت از دیگران تا حدی دوری میکنند.
  • میتوانند میان جنبههای مختلف پدیدهها وحدت ایجاد کنند.
  • میتوانند میان تفکر منطقی و تفکر غیرمنطقی یا پدیدههای خیالی و پدیدههای عینی نیز هماهنگی ایجاد کنند.
  • افراد خلاق با انگیزههای درونی بیشتر سروکاردارند تا با محرک‌های بیرونی مثل شهرت، پول و مقام
  • افراد خلاق، راه‌هایی را جست و جو می‌کنند که از طریق آن بتوانند فکر خود را به سوی ایده‌های نو و تازه هدایت کنند.
  • برای تجربه جایگاه ویژه‌ای قایل است و به علت موفقیت‌ها و شکست‌ها می‌اندیشد نه به اثر آنها
  • فکر کردن در آرامش را برای خود استراحت تلقی می‌کنند.
  • فرد خلاق کنجکاو و پرسشگر است، پیرامون یک موضوع یا پدیده سوال‌های متعددی را خلق می‌کند و از افراد آگاه ومتخصص می‌پرسد.
  • درصدد بهترین راه حل ها یا کمترین هزینه فکری، زمانی و مالی است.
  • به مسایل، موقعیت، اشیا و چیزهایی دقت می‌کند که از دید دیگران مورد غفلت قرار گرفته‌اند.
  • تمایل دارند نزد دیگران به داشتن نظرات تند و احمقانه شهرت داشته باشند.
  • کارهای آنها با اظهار نظر اینکه از موضوع پرت هستند مشخص می‌شود.
  • شوخ‌ طبعی و بذله‌گویی از صفات بارز این افراد است.
  • به راه حل هایی می اندیشند که ممکن است از دید دیگران اهمیت چندانی نداشته باشد.
  • از ربط ایده‌ها و تجربیات مختلف، نتایج جدیدی را می‌گیرند.
  • افکار و عقاید خود را به راحتی مطرح می‌کنند و از مواجه با عقاید مختلف استقبال می‌کنند.
  • برای حل مسایل و مشکلات راه‌های مختلف را بررسی و تا رسیدن به نتیجه دلخواه تلاش می‌کنند.
  • خود را محدود به نظرات دیگران نمی‌نمایند، حصار هر آن چه بود و هست را می‌شکنند.
  • از قدرت تصویر سازی ذهنی بالایی برخودارند.
  • مثبت نگر و پرانرژی هستند.
  • سوال وجواب‌های غیر عادی و عجیب و غریب در آنها بیشتر دیده می‌شود.

مدل‌های فرآیند توسعه محصول جدید: (مدل معروف: STAGE-GATE)

 مدل‌های فرآیند NPD: (مدل معروف: STAGE-GATE)

 

 در ادامه بحث NPDدر شماره‌ی قبلی در مورد موفقیت و شکست NPD صحبت شد در این شماره سعی شده تا نمونه‌هایی‌ از مدل‌های توسعه محصول جدید معرفی شوند؛ زیرا علاوه بر تعداد بسیار زیاد آن‌ها شباهت‌هایی نیز بین آن‌ها وجود دارد.

برای مدیریت فرآیند توسعه محصولات جدید مدل‌های زیادی از سوی افراد دانشگاهی و یا کارشناسان شرکت‌ها ارائه شده است. تمامی این مدل‌ها سعی دارند چارچوبی برای کمک به درک فرآیند توسعه محصول جدید به دست آورند. یافته‌های محققین این رشته در طول بیش از چهار دهه نشان می‌دهد که یک مدل جامع برای همه فرآیندهای توسعه محصول که مناسب همه شرکت‌ها و مدیران مسئول آن‌ها باشد و یا از انعطاف و انطباق کامل با شرایط سازمان‌ها برخوردار می‌باشد، وجود ندارد.

  • فرایند توسعه محصول جدید از دیدگاه ناسا:
  • آنالیز اولیه (فاز اول)
  • تعریف (فاز دوم)
  • طراحی (فاز سوم)
  • عملیات (فاز چهارم)
  • فرآیند توسعه محصول جدید از دیدگاه بوزآلن و همیلتون:
  • توسعه استراتژی
  • توسعه محصول جدید
  • تولید ایده
  • بازنگری و ارزیابی
  • آنالیز کسب‌وکار
  • آزمایش
  • تجاری‌سازی
  • مدل توسعه محصول مرحله- دروازه کوپر (مدل STAGE-GATE):

مدل کوپر یکی از مشهورترین مدل‌های تجاری‌سازی است و به مدل فرآیندی مرحله-دروازه معروف است. دلیل نام‌گذاری این مدل (مرحله-دروازه) این است که در هر یک از فرآیندهای مدل، حتی دقیق‌ترین جزییات نیز تنظیم می‌شوند و درمجموع دارای یک خصوصیت ارگانیک و پویاست. به‌عبارتی‌دیگر فرآیند مرحله-دروازه یک نقشه راه عملیاتی شده برای هدایت پروژه‌های محصولات جدید از مرحله ایده تا مرحله تحویل آن به بازار است. استفاده از این مدل باعث افزایش کارایی و تسریع عملکرد پروژه می‌شود، به‌طوری‌که از پیش، وظایف اصلی هر مرحله را تعیین و به بررسی نتایج پیشرفت می‌پردازد. مشخصه اصلی این مدل تخصیص حمایت‌های توسعه‌ای به‌صورت کارا است، زیرا هر فرآیند شامل مراحل و ورودی‌هایی می‌شود که پیشرفت پروژه را مشخص می‌سازد. کوپر ارائه‌کننده 13 مرحله در یک مدل می‌باشد که درنتیجه جداسازی فعالیت‌هایی نظیر تحقیقات بازار و آنالیز کسب‌وکار می‌باشد.

در این مدل مرحله جایی است که در آن اقدام به وقوع می‌پیوندد و دروازه نیز جایی است که در آن اتخاذ تصمیم در خصوص ادامه با عدم ادامه مسیر توسعه صورت می‌گیرد. مرحله اصلی و نقاط تصمیم‌گیری در مدل مرحله-دروازه عبارت‌اند از:

 

مرحله صفر: ایده‌پردازی تصمیم اول: غربال ایده
مرحله یک: بررسی اولیه تصمیم دوم: غربال ثانویه
مرحله دوم: بررسی تفصیلی تصمیم سوم: اقدام برای توسعه
مرحله سوم: توسعه تصمیم چهارم: اقدام برای تست
مرحله چهارم: انجام تست و معتبرسازی تصمیم پنجم: اقدام برای تجاری‌سازی
مرحله پنجم: تولید صنعتی و ورود به بازار

 

شش مرحله مدل کوپر:

  1. جمع‌بندی ایده‌ها: جمع‌آوری و ذخیره‌سازی ایده‌ها
  2. مفهوم دهی به ایده‌ها: ارزیابی و تجزیه‌وتحلیل فنی، مالی و ارزیابی مقدماتی ایده در بازار
  3. انتخاب بهترین ایده: ارائه برنامه مناسب، آزمون برنامه، ارائه برنامه مدیریتی، مالی، برنامه تولید و جلسات منظم بررسی و گزارش‌دهی تیم توسعه محصول
  4. توسعه ایده: تنظیم جزئیات برنامه‌ها شامل برنامه بازاریابی، جزئیات برنامه تولید، مالی و آمادگی برای تولید
  5. آزمون بازار: برنامه دقیق بازاریابی با آمیخته‌های مناسب، جمع‌بندی تجزیه‌وتحلیل مالی؛ و پیش‌بینی‌های آتی برای محصول در بازار
  6. تجارتی کردن: اجرای برنامه بازاریابی منظم برای تولید در بازارهای هدف و تعدیل برنامه‌های قبلی و اجرای برنامه‌های اقتضایی مناسب در طول دوره عمر محصول توسط تیم توسعه

 

 

 

دیگر مدل‌های اجرایی در فرآیند توسعه محصول جدید:

۱-مدل پورتر:

استراتژی رقابتی: شامل اقداماتی برای جذب مشتری، مقاومت در برابر فشارهای رقابتی، تقویت و استحکام موقعیت بازار شرکت، می‌باشد. تعاریف زیادی از استراتژی رقابتی وجود دارد که پورتر در سال 1990 این استراتژی‌ها را در قالب سه استراتژی تمایز، تمرکز و رهبری مطرح کرده است:

۱-۱ استراتژی رهبری هزینه: برتری رقابتی مستمر و پایدار نسبت به رقبا با استفاده از اهرم کاهش هزینه‌ها به‌عنوان مبنایی برای کاهش هزینه‌ها نسبت به رقبا و به دست آوردن سود یا به دست آوردن تفاوت سود بیشتر با توجه به بهای موجود استفاده می‌شود. هدف از این استراتژی کسب برتری در رقابت از طریق تولید محصول با کمترین هزینه ممکن نسبت به رقبا است.

۲-۱ استراتژی‌های تمایز: دومین استراتژی پیشنهادی پورتر ارائه محصولی ویژه است؛ یعنی کسب مزیت رقابتی از طریق تولید محصولی که از دیدگاه مشتریان، در مقایسه با محصولات مشابه دیگر، منحصربه‌فرد باشد.

۳-۱ استراتژی‌های تمرکز: آخرین استراتژی پیشنهادی پورتر تمرکز در بخش معینی از بازار برای محدود کردن دامنه رقابت است. با محدود شدن دامنه فعالیت، امکان متمرکز کردن منابع میسر و یک برتری رقابتی نسبت به رقبا ایجاد می‌شود.

۲-مدل رقابتی آنسف:

این مدل برای استراتژی جانشینی محصول با توجه به مأموریت شرکت در محیط رقابتی پیشنهاد شده است. این استراتژی‌ها به ترتیب عبارت‌اند از:

۱-۲ نفوذ در بازار: این نوع استراتژی برای نفوذ در لایه‌های نفوذ نیافته بازار یا افزایش سهم بازار موجود صورت می‌گیرد.

۲-۲ توسعه بازار: زمانی به کار گرفته می‌شود که مدیران به فکر بازارهای جدید باشند که با تکیه‌بر تحقیقات بازاریابی در مکان‌های دیگر توان عرضه کالا را می‌سنجند.

۳-۲ توسعه محصول: مدیران در شرکت‌ها، با همکاری گروه‌ها و تیم‌های متخصص، برای تغییر در محصول، ایده‌های نو را در توسعه محصولات اعمال می‌کنند که نهایتاً در بسته‌بندی، رنگ و شکل، تغییراتی داده می‌شود یا باعث تغییرات کلی در محصول می‌شود که اغلب این محصولات به بازار فعلی عرضه می‌شوند. این استراتژی توسعه محصول نامیده می‌شود.

۴-۲ متنوع‌سازی: این نوع استراتژی آخرین و ریسک‌پذیرترین استراتژی آنسف است که با توجه به‌شدت رقابت در محصولات مشابه دیگر، توسعه در محصول، مزیت ویژه‌ای برای شرکت‌ها ایجاد نمی‌کند. ازاین‌رو، مدیران تصمیم به تولید محصولات جدید برای بازارهای جدید با توجه به استراتژی‌های ادغام افقی، عمودی، کاهش، ثبات یا سیاست متنوع‌سازی محصول، می‌گیرند.

۳-مدل نقشه راه محصول:

یکی از ابزارهای قدرتمند توسعه محصول است. مدیران هوشمند از این فرایند استفاده می‌کنند تا میان کارها هماهنگی ایجاد کنند و دیدی انتقادی به خط تولید پیدا کنند.

۴-مدل گسترش کارکرد کیفیت:

در فرایند گسترش کارکرد کیفیت در فرایند طراحی محصول با استفاده از تکنیک گسترش کارکرد کیفیت به‌محض شناسایی و تعیین نیازمندی‌های مشتریان نسبت به لحاظ کردن خواسته‌های آن‌ها در طراحی محصول اقدام می‌شود. در فرآیند، خواسته‌های ذهنی مشتریان به زبان فنی- مهندسی در سازمان تبدیل می‌شود.

۵-مدل استراتژی سازگاری محصول جدید با مهارت‌های تحقیق و توسعه‌ای:

یکی از راه‌های ایجاد محصول جدید در شرکت‌ها بهره‌گیری از واحد تحقیق و توسعه است. با توجه به افزایش هزینه‌های مربوط به ایجاد کالاهای جدید، شرکت‌ها ترجیح داده‌اند به‌جای تولید کالاهای جدید، از انواع برندهای موجود تقلید کنند. چنانچه فعالیت‌های تحقیق و توسعه شرکت، چنان قوی باشند که بتواند ایده‌ها و طرح‌های جدیدی ارائه کند به‌احتمال قوی شرکت در مسیر تولید کالاهای جدید موفق خواهد بود. شرکتی که چند طرح تولید محصول جدید را در اختیار داشته باشد، طرحی را با موفقیت به مرحله تولید می‌رساند که متناسب با فعالیت‌ها و توانایی‌های تحقیق و توسعه‌ آن شرکت باشد. شرکتی که فعالیت‌های تحقیق و توسعه خود را فقط در حد بهبود محصول متمرکز کرده باشد، شاید اقدام به طراحی محصولی کاملاً جدید را محال بداند.

در پایان براساس مطالعه­ای که به‌تازگی روی فرایند توسعه­ی محصولات جدید در منابع مختلف صورت گرفت، نزدیک به 60% از شرکت­ها از فرایند مرحله – دروازه کوپر برای هدایت فعالیت­های توسعه­ای خود درزمینه‌ی محصولات جدید بهره می­برند.

*** عکس شماره 1***

لطفا عکس در این محل الصاق شود

توسعه

نویسنده : عارفه داودی / پژوهشگر حوزه مدیریت

مدل‌های فرآیند توسعه محصول جدید: (مدل معروف: STAGE-GATE)

 مدل‌های فرآیند توسعه محصول جدید: (مدل معروف: STAGE-GATE)

 

 

در ادامه بحث NPDدر شماره‌ی قبلی در مورد موفقیت و شکست NPD صحبت شد در این شماره سعی شده تا نمونه‌هایی‌ از مدل‌های توسعه محصول جدید معرفی شوند؛ زیرا علاوه بر تعداد بسیار زیاد آن‌ها شباهت‌هایی نیز بین آن‌ها وجود دارد.

برای مدیریت فرآیند توسعه محصولات جدید مدل‌های زیادی از سوی افراد دانشگاهی و یا کارشناسان شرکت‌ها ارائه شده است. تمامی این مدل‌ها سعی دارند چارچوبی برای کمک به درک فرآیند توسعه محصول جدید به دست آورند. یافته‌های محققین این رشته در طول بیش از چهار دهه نشان می‌دهد که یک مدل جامع برای همه فرآیندهای توسعه محصول که مناسب همه شرکت‌ها و مدیران مسئول آن‌ها باشد و یا از انعطاف و انطباق کامل با شرایط سازمان‌ها برخوردار می‌باشد، وجود ندارد.

  • فرایند توسعه محصول جدید از دیدگاه ناسا:
  • آنالیز اولیه (فاز اول)
  • تعریف (فاز دوم)
  • طراحی (فاز سوم)
  • عملیات (فاز چهارم)
  • فرآیند توسعه محصول جدید از دیدگاه بوزآلن و همیلتون:
  • توسعه استراتژی
  • توسعه محصول جدید
  • تولید ایده
  • بازنگری و ارزیابی
  • آنالیز کسب‌وکار
  • آزمایش
  • تجاری‌سازی
  • مدل توسعه محصول مرحله- دروازه کوپر (مدل STAGE-GATE):

مدل کوپر یکی از مشهورترین مدل‌های تجاری‌سازی است و به مدل فرآیندی مرحله-دروازه معروف است. دلیل نام‌گذاری این مدل (مرحله-دروازه) این است که در هر یک از فرآیندهای مدل، حتی دقیق‌ترین جزییات نیز تنظیم می‌شوند و درمجموع دارای یک خصوصیت ارگانیک و پویاست. به‌عبارتی‌دیگر فرآیند مرحله-دروازه یک نقشه راه عملیاتی شده برای هدایت پروژه‌های محصولات جدید از مرحله ایده تا مرحله تحویل آن به بازار است. استفاده از این مدل باعث افزایش کارایی و تسریع عملکرد پروژه می‌شود، به‌طوری‌که از پیش، وظایف اصلی هر مرحله را تعیین و به بررسی نتایج پیشرفت می‌پردازد. مشخصه اصلی این مدل تخصیص حمایت‌های توسعه‌ای به‌صورت کارا است، زیرا هر فرآیند شامل مراحل و ورودی‌هایی می‌شود که پیشرفت پروژه را مشخص می‌سازد. کوپر ارائه‌کننده 13 مرحله در یک مدل می‌باشد که درنتیجه جداسازی فعالیت‌هایی نظیر تحقیقات بازار و آنالیز کسب‌وکار می‌باشد.

در این مدل مرحله جایی است که در آن اقدام به وقوع می‌پیوندد و دروازه نیز جایی است که در آن اتخاذ تصمیم در خصوص ادامه با عدم ادامه مسیر توسعه صورت می‌گیرد. مرحله اصلی و نقاط تصمیم‌گیری در مدل مرحله-دروازه عبارت‌اند از:

 

مرحله صفر: ایده‌پردازی تصمیم اول: غربال ایده
مرحله یک: بررسی اولیه تصمیم دوم: غربال ثانویه
مرحله دوم: بررسی تفصیلی تصمیم سوم: اقدام برای توسعه
مرحله سوم: توسعه تصمیم چهارم: اقدام برای تست
مرحله چهارم: انجام تست و معتبرسازی تصمیم پنجم: اقدام برای تجاری‌سازی
مرحله پنجم: تولید صنعتی و ورود به بازار

 

شش مرحله مدل کوپر:

  1. جمع‌بندی ایده‌ها: جمع‌آوری و ذخیره‌سازی ایده‌ها
  2. مفهوم دهی به ایده‌ها: ارزیابی و تجزیه‌وتحلیل فنی، مالی و ارزیابی مقدماتی ایده در بازار
  3. انتخاب بهترین ایده: ارائه برنامه مناسب، آزمون برنامه، ارائه برنامه مدیریتی، مالی، برنامه تولید و جلسات منظم بررسی و گزارش‌دهی تیم توسعه محصول
  4. توسعه ایده: تنظیم جزئیات برنامه‌ها شامل برنامه بازاریابی، جزئیات برنامه تولید، مالی و آمادگی برای تولید
  5. آزمون بازار: برنامه دقیق بازاریابی با آمیخته‌های مناسب، جمع‌بندی تجزیه‌وتحلیل مالی؛ و پیش‌بینی‌های آتی برای محصول در بازار
  6. تجارتی کردن: اجرای برنامه بازاریابی منظم برای تولید در بازارهای هدف و تعدیل برنامه‌های قبلی و اجرای برنامه‌های اقتضایی مناسب در طول دوره عمر محصول توسط تیم توسعه

 

 

 

دیگر مدل‌های اجرایی در فرآیند توسعه محصول جدید:

۱-مدل پورتر:

استراتژی رقابتی: شامل اقداماتی برای جذب مشتری، مقاومت در برابر فشارهای رقابتی، تقویت و استحکام موقعیت بازار شرکت، می‌باشد. تعاریف زیادی از استراتژی رقابتی وجود دارد که پورتر در سال 1990 این استراتژی‌ها را در قالب سه استراتژی تمایز، تمرکز و رهبری مطرح کرده است:

۱-۱ استراتژی رهبری هزینه: برتری رقابتی مستمر و پایدار نسبت به رقبا با استفاده از اهرم کاهش هزینه‌ها به‌عنوان مبنایی برای کاهش هزینه‌ها نسبت به رقبا و به دست آوردن سود یا به دست آوردن تفاوت سود بیشتر با توجه به بهای موجود استفاده می‌شود. هدف از این استراتژی کسب برتری در رقابت از طریق تولید محصول با کمترین هزینه ممکن نسبت به رقبا است.

۲-۱ استراتژی‌های تمایز: دومین استراتژی پیشنهادی پورتر ارائه محصولی ویژه است؛ یعنی کسب مزیت رقابتی از طریق تولید محصولی که از دیدگاه مشتریان، در مقایسه با محصولات مشابه دیگر، منحصربه‌فرد باشد.

۳-۱ استراتژی‌های تمرکز: آخرین استراتژی پیشنهادی پورتر تمرکز در بخش معینی از بازار برای محدود کردن دامنه رقابت است. با محدود شدن دامنه فعالیت، امکان متمرکز کردن منابع میسر و یک برتری رقابتی نسبت به رقبا ایجاد می‌شود.

۲-مدل رقابتی آنسف:

این مدل برای استراتژی جانشینی محصول با توجه به مأموریت شرکت در محیط رقابتی پیشنهاد شده است. این استراتژی‌ها به ترتیب عبارت‌اند از:

۱-۲ نفوذ در بازار: این نوع استراتژی برای نفوذ در لایه‌های نفوذ نیافته بازار یا افزایش سهم بازار موجود صورت می‌گیرد.

۲-۲ توسعه بازار: زمانی به کار گرفته می‌شود که مدیران به فکر بازارهای جدید باشند که با تکیه‌بر تحقیقات بازاریابی در مکان‌های دیگر توان عرضه کالا را می‌سنجند.

۳-۲ توسعه محصول: مدیران در شرکت‌ها، با همکاری گروه‌ها و تیم‌های متخصص، برای تغییر در محصول، ایده‌های نو را در توسعه محصولات اعمال می‌کنند که نهایتاً در بسته‌بندی، رنگ و شکل، تغییراتی داده می‌شود یا باعث تغییرات کلی در محصول می‌شود که اغلب این محصولات به بازار فعلی عرضه می‌شوند. این استراتژی توسعه محصول نامیده می‌شود.

۴-۲ متنوع‌سازی: این نوع استراتژی آخرین و ریسک‌پذیرترین استراتژی آنسف است که با توجه به‌شدت رقابت در محصولات مشابه دیگر، توسعه در محصول، مزیت ویژه‌ای برای شرکت‌ها ایجاد نمی‌کند. ازاین‌رو، مدیران تصمیم به تولید محصولات جدید برای بازارهای جدید با توجه به استراتژی‌های ادغام افقی، عمودی، کاهش، ثبات یا سیاست متنوع‌سازی محصول، می‌گیرند.

۳-مدل نقشه راه محصول:

یکی از ابزارهای قدرتمند توسعه محصول است. مدیران هوشمند از این فرایند استفاده می‌کنند تا میان کارها هماهنگی ایجاد کنند و دیدی انتقادی به خط تولید پیدا کنند.

۴-مدل گسترش کارکرد کیفیت:

در فرایند گسترش کارکرد کیفیت در فرایند طراحی محصول با استفاده از تکنیک گسترش کارکرد کیفیت به‌محض شناسایی و تعیین نیازمندی‌های مشتریان نسبت به لحاظ کردن خواسته‌های آن‌ها در طراحی محصول اقدام می‌شود. در فرآیند، خواسته‌های ذهنی مشتریان به زبان فنی- مهندسی در سازمان تبدیل می‌شود.

۵-مدل استراتژی سازگاری محصول جدید با مهارت‌های تحقیق و توسعه‌ای:

یکی از راه‌های ایجاد محصول جدید در شرکت‌ها بهره‌گیری از واحد تحقیق و توسعه است. با توجه به افزایش هزینه‌های مربوط به ایجاد کالاهای جدید، شرکت‌ها ترجیح داده‌اند به‌جای تولید کالاهای جدید، از انواع برندهای موجود تقلید کنند. چنانچه فعالیت‌های تحقیق و توسعه شرکت، چنان قوی باشند که بتواند ایده‌ها و طرح‌های جدیدی ارائه کند به‌احتمال قوی شرکت در مسیر تولید کالاهای جدید موفق خواهد بود. شرکتی که چند طرح تولید محصول جدید را در اختیار داشته باشد، طرحی را با موفقیت به مرحله تولید می‌رساند که متناسب با فعالیت‌ها و توانایی‌های تحقیق و توسعه‌ آن شرکت باشد. شرکتی که فعالیت‌های تحقیق و توسعه خود را فقط در حد بهبود محصول متمرکز کرده باشد، شاید اقدام به طراحی محصولی کاملاً جدید را محال بداند.

در پایان براساس مطالعه­ای که به‌تازگی روی فرایند توسعه­ی محصولات جدید در منابع مختلف صورت گرفت، نزدیک به 60% از شرکت­ها از فرایند مرحله – دروازه کوپر برای هدایت فعالیت­های توسعه­ای خود درزمینه‌ی محصولات جدید بهره می­برند.

 

توسعه محصول

 

نویسنده : عارفه داودی / پژوهشگر حوزه مدیریت

عوامل شکست و موفقیت در توسعه محصول NPD

عوامل شکست و موفقیت در  توسعه محصول NPD

 

 

محصولات جدید در ادامه بحث NPD  توسعه محصول نوبت به بخش بسیار مهم می‌باشد، بسیاری از شرکت‌ها به‌منظور موفقیت NPD رویکردی سیستماتیک را جهت ارزیابی فرآیند توسعه محصولات از ابتدای شروع برنامه‌ی توسعه تا پس از مرحله‌ی عرضه به بازار به‌طور منظم و دقیق به کار می‌گیرند.

مسئله‌ی اصلی این است که چه چیزی را باید اندازه‌گیری و ارزیابی کرد تا بتوان نتایج معناداری از آن‌ها استخراج نمود که در فرآیند بهبود توسعه‌ی محصولات قابل‌استفاده باشد.

شناسایی موفقیت و شکست محصولات، کار آسانی نیست؛

زیرا یک محصول ممکن است در یک بخش موفق و درعین‌حال در بخش دیگر ناموفق باشد.

مطالعه‌های گوناگونی درزمینه توسعه محصول جدید انجام‌گرفته است که عوامل اصلی موفقیت پروژه را تعریف کرده‌اند.

ازجمله مواردی که می‌توان به آن اشاره کرد شامل:

توجه به جزییات در فرآیندهای NPD، حمایت و پشتیبانی مدیریت ارشد، تفکر استراتژیک بلندمدت، تمرکز بر نیازهای واقعی مشتریان، وجود مهارت‌های موردنیاز در بخش‌های درگیر با NPD،

تعهد پرسنل شرکت به مقوله NPD، استفاده از فناوری اطلاعات،

تعریف سریع و به‌موقع پروژه توسعه محصول، روانه‌سازی به‌موقع محصول در بازار، جهت‌گیری مناسب به بازار، وجود جو خلاق و کارآفرین در شرکت، به‌کارگیری تجربیات به‌دست‌آمده از پروژه‌های پیشین توسعه محصول،

یکپارچگی فعالیت‌های بخش‌های بازاریابی و R&D، پذیرش ریسک از سوی مدیریت سازمان،

انعطاف‌پذیری سازمان در جهت پاسخگویی به تغییرات، تعریف دقیق استانداردهای عملکردی مورد انتظار، داشتن بینشی واضح و شفاف از پروژه NPD، وجود ارتباطات داخلی گسترده در سازمان.

 

اعتقاد دی بندت

به اعتقاد دی بندت، پرتاپ محصول یک عامل کلیدی برای عملکرد برتر است و معمولاً پرهزینه‌ترین بخش توسعه محصول جدید است.

نتایج کار او نشان می‌دهد که پرتاب‌های موفق بامهارت بیشتر در پژوهش‌های بازاریابی، نیروهای فروش، پخش، تبلیغات، پژوهش و توسعه و مهندسی همراه هستند.

داشتن تیم‌های چندوظیفه‌ای برای تصمیم‌گیری روی بازاریابی و تولید و نیز درگیر کردن گروه پشتیبانی از اول برنامه‌ریزی‌ها، از استراتژی‌های موفق بوده است.

 

تاکتیک های موفقیت آمیز

از تاکتیک‌های موفقیت‌آمیز می‌توان به استفاده از نیروهای فروش باکیفیت، تبلیغات و پشتیبانی از محصولات را نام برد.

به‌علاوه شناسایی زمان مناسب برای پرتاپ و جمع‌آوری اطلاعات بازار نیز از اهمیت بالایی برخوردار است.

به نظر کوپر عوامل موفقیت را می‌توان در دو گروه قرارداد.

اولین گروه عواملی‌اند که باعث انتخاب و انجام پروژه‌های صحیح می‌شوند و دومین گروه عواملی‌اند که باعث انجام صحیح پروژه‌ها می‌شوند. عواملی که در گروه اول قرار می‌گیرند،

عوامل محیطی هستند که خارج از کنترل سازمان قرار می‌گیرند مانند شرایط بازار محصول، ویژگی‌های تکنولوژی و شرایط رقابت،

درحالی‌که گروه دوم عواملی‌اند که در کنترل مدیران NPD سازمان قرار دارند که شامل مواردی نظیر انجام تکالیف اولیه، ساختن براساس نظر مشتری، تلاش برای یافتن محصولی متفاوت و برتر، تعریف سریع ثابت و روشن محصول، طراحی و جمع‌آوری منابع برای پرتاپ سریع محصول، قراردادن نقاط تصمیم‌گیری برای ادامه و یا تعطیلی پروژه توسعه،

وجود تیم‌های چندوظیفه‌ای برای توسعه محصول، رویکرد جهانی در طراحی محصول جدید.

NPD را می‌توان از طریق فاکتور احتمالی ذیل محاسبه کرد:

 

NPD

 

برای مثال، چنانچه احتمال‌های یادشده به ترتیب، از چپ به راست متغیرهای فرمول ۵۰٪، ۶۵٪، ۷۴٪ باشد درصد احتمال موفقیت در NPD این شرکت فرضی ۲۴٪ خواهد بود.

در این راستا، شرکت‌ها با ارزیابی سودآوری نهان طرح‌های توسعه می‌توانند احتمال پایین بودن موفقیت توسعه محصول جدید و عرضه آن به بازار را پیش‌بینی نمایند.

نرخ شکست محصولات تجاری معرفی‌شده به بازار در اقتصاد، واقعاً تکان‌دهنده می‌باشد. مطالعات و تحقیقات به‌عمل‌آمده نشان می‌دهند که:

۳۰ تا 40 درصد محصولات جدید صنعتی شکست می‌خورند.

دسترسی به اهداف معرفی بیش از ۹۰ درصد از محصولات میسر نشده است.

40 تا 70 درصد محصولات مصرفی موفق نمی‌شوند.

 

بررسی هزینه شکست در آمریکا

هزینه شکست در صنعت پوشاک آمریکا به علت توسعه نامناسب محصول جدید تا ۲۰ میلیارد دلار تخمین زده می‌شود و به‌طورکلی شرکت‌ها یک‌سوم پروژه‌های NPD خود را با ضرری ۸۰ میلیارد دلاری متوقف می‌کنند.

فقط 10 درصد از محصولات جدید پس از سه سال هنوز در بازار حضور دارند.

پروژه‌های نوآورانه ۲/۵ درصد شانس موفقیت دارند.

۹۷ درصد ایده‌های جدید به مرحله معرفی به بازار نمی‌رسند و فقط 3 درصد از آن‌ها موفق به ورود به بازار می‌شوند.

یک‌سوم سود شرکت‌ها از محصولات جدید است.

تقریباً ۲۵ درصد از ایده‌های محصولات جدید در فاز غربال اولیه رد می‌شوند و ۶۰ درصد آن در فاز واقعی توسعه محصول زمانی که پول زیادی صرف پروژه شده است، شکست می‌خورد.

از هر 100 پروژه توسعه محصول جدید، تعداد 63 پروژه از بین می‌روند.

از 37 پروژه باقی‌مانده فقط 25 پروژه ازلحاظ بازرگانی موفق می‌شوند و 12 پروژه موفق نمی‌شوند.

از هر 7 ایده جدید تقریباً ۴ ایده وارد مرحله توسعه می‌شود و تنها یک ایده در انتها به شکل محصول روانه بازار می‌شود.

 

ایده پردازی

 

البته ممکن است ارائه محصولی جدید برای بسیاری از شرکت‌های نوپا و کم‌تجربه، ساده به نظر برسد اما مطالعات مختلف نشان داده‌اند که 50 تا 80 درصد محصولات جدید با شکست مواجه می‌شوند.

دلایل متعددی برای این شکست وجود دارد، اما برنامه‌ریزی و مدیریت معیوب در رأس علل اکثر شکست‌ها قرار دارند؛ بنابراین مدیریت صحیح فرآیند توسعه محصول جدید و بهره‌مندی از روشی نظام‌مند برای ساماندهی فرآیند توسعه محصول جدید، می‌تواند به‌عنوان عوامل کلیدی برای موفقیت سازمان در نظر گرفته شود.

 

 

عوامل شکست پروژه های NPD

 

دیدگاه مدیران پروژه و شخص ثالث

 

تجربیات جهانی برای کاهش شکست و افزایش موفقیت محصولات جدید

استفاده از رویکرد کنفرانس‌های «عوارض مرگ‌ومیر»، مایوکلینیک توسط بعضی از شرکت‌ها ازجمله شرکت  3Ms برای کسب اطلاعات جامع از بخش‌های گوناگون جهت عارضه‌یابی و علت‌یابی‌های واقع‌بینانه

استفاده از چک‌لیست «کالبدشکافی و خطایابی» بعد از شکست محصولات جدید

 

تکنیک HANSEL

استفاده از تکنیک «  HANSEI » «بازتاب» در شرکت تویوتا به‌عنوان پیش‌نیاز کایزن یا بهبود مستمر جهت خودآگاهی از اشتباهات و یافتن پاسخ‌های درست در مورد اینکه:

چه چیزهایی به‌خوبی یا درستی انجام می‌شوند؟

چه چیزها و کارهایی نادرست انجام می‌شوند؟

چه راه‌کارهایی برای بهبود، اصلاح، کاهش و حذف نارسائی‌ها و اشتباهات وجود دارند؟

تشکیل جلسات رسمی و غیررسمی روزانه و دوره‌ای بحث و گفتگو، یادگیری و نتیجه‌گیری از موفقیت‌ها و شکست‌های محصولات جدید.

استفاده از تکنیک‌ها و رویکردهای پزشکی آسیب‌شناسی، عارضه‌یابی و تشخیص علائم و عوامل

انتخاب «تیم محصولات جدید» برای الگو شناسی، پایش و سنجش عوامل موفقیت و شکست محصولات جدید خود و دیگران.

با توجه به اینکه میزان شکست در پروژه‌های NPD از موفقیت آن‌ها بیشتر است و این موضوع که چگونه فرآیند آن انجام شود از اهمیت بسیار بالایی برخوردار می‌شود در ادامه تلاش می‌شود تا در ارتباط با انواع فرآیند توسعه محصول جدید و پرکاربردترین مدل برای شرکت‌ها چه خدماتی و تولیدی، مباحثی مطرح شود.

 

 

نویسنده عارفه داودی

نویسنده : عارفه داودی / پژوهشگر حوزه مدیریت