نوشته‌ها

توسعه دانشگاه کارآفرین

 توسعه یک دانشگاه کارآفرین

جامعه کارآفرین به مکان هایی اطلاق می شود که کارآفرینی مبتنی بر دانش به عنوان نیروی محرکه ای برای رشد اقتصادی، ایجاد اشتغال و رقابت در بازارهای جهانی ظهور کرده است. در این زمینه، دانشگاه کارآفرین نقش مهمی را هم به‌عنوان تولیدکننده دانش و هم به‌عنوان نهادی منتشر می‌کند. از این نظر، دانشگاه کارآفرین را می‌توان به عنوان بازمانده از محیط‌های رقابتی با استراتژی مشترکی که جهت‌گیری آن بر بهترین بودن در تمامی فعالیت‌های خود (مانند داشتن وضعیت مالی خوب، انتخاب دانشجویان و معلمان خوب، تولید تحقیقات با کیفیت) است، تعریف کرد و تلاش می‌کند تا بهترین باشد. سازنده تر و خلاقانه تر در ایجاد پیوند بین آموزش و پژوهش. در نتیجه، یک دانشگاه کارآفرین نه تنها مروج اقدامات حمایتی چندگانه برای کارآفرینی است، بلکه توسعه‌دهنده تکنیک‌های اداری، استراتژی‌ها یا موقعیت‌های رقابتی است. بر این اساس، دانشگاه‌های کارآفرین در مشارکت، شبکه‌ها و سایر روابط با سازمان‌های دولتی و خصوصی که چتری برای تعامل، همکاری، در میان عناصر اصلی یک سیستم ملی نوآوری هستند و تعاملات مختلفی دارند، درگیر هستند. این بدان معناست که دانشگاه کارآفرین چندین استراتژی و پیکربندی نهادی جدید را برای همکاری با دولت و صنایع برای تسهیل تولید و بهره‌برداری از دانش و فناوری اجرا می‌کند.

چرا دانشگاه کارآفرین مهم است؟

در ادبیات، مدل‌های نظری تلاش کرده‌اند پدیده دانشگاه‌های کارآفرین را تبیین کنند. در همان زمان، در دوره 1995-2008 برخی از مطالعات تجربی این پدیده را در دانشگاه هایی از استرالیا، کانادا، چین، آلمان، ایتالیا، هلند، سنگاپور، سوئد، تایلند، ایالات متحده و غیره مورد تجزیه و تحلیل قرار داده اند. در نگاه اول، این مطالعات قبلی یافته‌های مرتبط با شناسایی برخی از دانشگاه‌هایی را که به عنوان نمونه‌هایی از دانشگاه‌های کارآفرین در نظر گرفته می‌شوند، عوامل اصلی را، فرآیندهای سازگاری و تغییرات سازمانی، استراتژی‌های داخلی و خارجی، انواع مختلف فعالیت‌های کارآفرینانه و دانشگاهی ، ویژگی ها، فشارهای محیطی، توصیه های عملی، مفاهیم آکادمیک و موارد دیگر تشخیص داده‌اند.

 اتحادیه اروپا شروع به توسعه راهبردهای متعددی مانند بیانیه های بولونیا و لیسبون کرده است که به سمت تقویت نوآوری کارآفرینی در سطوح تحصیلات عالی است. قبل از این هنجار، دانشگاه های اسپانیا در اجرای چندین استراتژی با این هدف (UPC، UPV، UAB، UAM، USC و UMH) پیشگام بودند. این اقدامات اساس مزیت رقابتی پایدار آنها را نشان می دهد.

کارآفرینی مفهوم گسترده ای است که در چندین سناریو از جمله پروژه های علمی، شرکت های جدید و همچنین در پیکربندی جوامع مشاهده می شود. به طور خاص، در این سناریوی آخر، ارزش افزوده از طریق فرصت‌های کارآفرینی ایجاد می‌شود که بین اقتصاد دانش سنتی و جدید تفاوت ایجاد می‌کند. علاوه بر این، دانشگاه چندین چالش فرهنگی، آموزشی، نهادی و قانونی را تجربه کرده است تا بتواند در یک محیط رقابتی جهانی بماند. در نتیجه این چالش‌ها، پدیده دانشگاه‌های کارآفرین با یک استراتژی مشترک با تمرکز بر کارآفرینی در تمامی سطوح دانشگاهی پدید آمده است. این تعجب آور نیست زیرا از بدو تأسیس، دانشگاه به عنوان یک نوآوری برای پوشش نیازهای جوامع در نظر گرفته شده است. با این حال، دانشگاه‌ها سازمان‌های پیچیده‌ای هستند که شامل تعدادی از اجتماع‌های تمرینی تودرتو و همپوشانی هستند و منافع اقتصادی دانشگاه‌ها برای منطقه محلی چندان قابل مشاهده نیست. در این رابطه، فلدمن و دسروچرز (2003) دریافتند که ممکن است به فقدان انگیزه و تشویق برای فعالیت تجاری که ممکن است به طور بالقوه به نفع منطقه محلی باشد، نسبت داده شود.

توسعه دانشگاه کارآفرین  در جهت تقویت : (1) روش های بهتر آموزش و با کیفیت بر اساس رشد شخصی که از خلاقیت و تجربه کارآفرینی حمایت می کند. و (2) استراتژی های بهتر برای مشوق ها. همچنین، الزامات صنعت با ضرورت توافقات همکاری قوی بین دانشگاه و صنعت مشهود است. به طور مشخص، بنگاه‌های کوچک و متوسط برای بقا در یک محیط رقابتی به این مکانیسم‌ها نیاز دارند، زیرا در اقتصاد جدید مزیت استراتژیک اصلی شرکت دانش و سرمایه انسانی آن است. دانشگاه ایده ها و منابع انسانی واجد شرایط را تولید می کند در حالی که صنعت نیاز به منابع اقتصادی برای تبدیل ایده ها به محصولات مفید اقتصادی دارد.

برگرفته از مقاله Guerrero&Urbano

جهت مطالعه کامل مقاله کلیک کنید

چارچوب راهنما برای دانشگاه کارآفرین(4 قسمت) را مطالعه فرمایید.

نقش اینستاگرام و شبکه های اجتماعی

نقش اینستاگرام و شبکه های اجتماعی

نقش اینستاگرام و شبکه های اجتماعی در توسعه کسب وکارها  یکی از کم‌هزینه‌ترین و درعین‌حال پرسودترین فعالیت‌ها در بازار کسب‌وکار است. فضایی که در آن مشتریان بیشتری را نسبت به بازار کسب‌وکار ســنتی می‌توان پیدا کرد. همان‌طور که میدانید بازار کسب‌وکار ســنتی خریدوفروش محصول به‌صورت حضوری در آن انجام می‌شود و تعامل مستقیم بین خریدار و فروشنده صورت می‌گیرد؛ اما سال‌هاست که بــا ورود اینترنت به خانه‌ها و خرید به همراه موبایل‌های هوشــمند، بسیاری از کسب‌وکارها، برندهای معتبر خود را وارد فضای مجازی کرده‌اند.

فضایی که چند سالی در اختیار فیس‌بوک بود و حالا اینستاگرام توانسته پیشرفتی بسیار شگرف را داشــته باشد. می‌توان اینســتاگرام را به‌عنوان پرچم‌دار شبکه‌های اجتماعی در بسیار از موارد ازجمله، ارتباطــات، معرفی خدمات، معرفی کالا، اخبار و… در توسعه کسب وکارها عنوان کرد.

در بســیاری از کشــورها قابلیت‌هایی برای اینســتاگرام درنظرگرفته شــده اســت که شما می‌توانید به‌راحتی حتی از لایو گذاشتن هم‌ کسب درآمد کنیــد. خریدوفروش اینترنتی محصولات، یکی از پرکاربردترین خدماتی اســت که کاربران اینستاگرام می‌توانند از آن بهره‌مند شوند. ایــن موضــوع به‌خودی‌خود باعث شــده تا کسب‌وکارهای جدید و نوپایی راه‌اندازی شوند.

ضمن آنکه بســیاری از برندها و کسب‌وکارهای فعال در بازار سنتی با مشاهده چنین بازار بسیار کم‌هزینه و پررونقی، وارد شبکه‌های اجتماعی بخصوص اینستاگرام شده‌اند. شــاید تا چند ســال پیش برای خرید یک خودرو باید به بازار می‌رفتیم و بعد از ساعت‌ها جست‌وجو، دست‌خالی به منزل برمی‌گشتیم؛ اما در حال حاضر فضای بســیار خوبی که برای مشتریان و فروشندگان در اینستاگرام مهیا شده باعث شــده تا شــما از محل کار یا منزل خود، خــودروی موردنظر را در پیچ‌های خریدوفروش خودرو اینستاگرامی پیدا کنید.

این نشــان می‌دهد که حضور در شبکه‌های اجتماعی پرمخاطب، همانند اینستاگرام به‌خوبی می‌تواند باعث گسترش و توسعه کسب‌وکار شما و درآمد هرچه بیشتر شــود. البته این موضوع هم بســیار مهم اســت که ما چگونه کسب‌وکار و خدمات خود را به مشــتریان معرفی کنیم و بتوانیم مشتریان موردنظر خود را پیدا کنیم. در بــازاری با تنوع و مخاطبانی بســیار زیاد که دارای ســلیقه، فرهنگ، درآمد و… مختلفی هســتند چگونه می‌توان مشتریان هدف خود را شناسی کرد؟ یکــی از فرصت‌هایی که در اینســتاگرام به صاحبان کسب‌وکار داده‌شده، این است که می‌توانند با هزینه‌های بســیار کمتر نســبت به دیگــر رسانه‌های مکتوب و یــا تلویزیون، محصولات خــود را در صفحه‌هایی پرمخاطب و نزدیک به کسب‌وکار خــود تبلیغ کنند. این موضوع یکی از ویژگی‌های حضور در شبکه‌های اجتماعی بخصوص اینستاگرام است. به نظــر باید تمام صاحبان کسب‌وکارهای بــزرگ و کوچک، قدیمی و نوپــا از این فرصت اســتفاده کنند و وارد اینستاگرام شوند. فضایی که تهدیدهای آن کمتر از فرصت‌های پیش رو و ایجادشده اســت. تنها باید وجه تمایزی بین رقبای خود در این شــبکه ایجاد کنیم و تنوع و خلاقیت را در دستور کار قرار دهیم.

ماهنامه شماره 35 دانشگاه کارآفرین – محمدحسن رزاقی (پژوهشگر حوزه کسب وکار)

فرآیند توسعه از جنس آکادمیک

فرآیند توسعه از جنس آکادمیک

نقش دانشگاه کارآفرین در تجاری‌سازی پژوهش‌های دانشگاهي

 

توجه به مبحث کارآفريني در تمامي سازمان‌ها و شرکت‌ها، چه خصوصي و چه عمومي، چه انتفاعي و چه غیرانتفاعی، ضرورت يافته است. از طرف ديگر با ورود به عصر اطلاعات و تبدیل‌شدن جوامع سنتي و صنعتي به جوامع اطلاعاتي، منبع قدرت از نيروي بازو و ماده و انرژي، به دانش انتقال‌یافته است. درواقع نقش دانشگاه‌ها به‌عنوان يکي از نهادهاي عمده توليد دانش، در حال تغيير و تحول است. دانشگاه‌ها نيز به‌عنوان يک سازمان، و به‌عنوان جزئي اساسي از اجزاي جامعه، می‌بایست توجه و تمرکز ویژه‌ای بر کارآفريني داشته باشند. در اقتصاد دانش‌محور دانشگاه‌ها در کنار توليد، انتقال و ترويج علم، دست به تجاری‌سازی علم نيز می‌زنند. تأسيس مراکز رشد، پارک‌های فن‌آوری، و … ازجمله نمادهاي تجاری‌سازی دانش هستند. تجاری‌سازی را می‌توان به‌عنوان فرايند تبديل دانش تئوريک موجود در نهادهاي دانشگاهي به برخي انواع فعالیت‌های اقتصادي تعريف کرد محققین مدل‌هایی را براي فرايند انتقال تجاري دانش، ارائه کرده‌اند. برخي از پژوهشگران نيز ، چهار مرحله را در رابطه با تبديل نتايج پژوهش‌های دانشگاهي به ارزش اقتصادي، البته از طريق ايجاد شرکت‌های انشعابي، معرفي می‌کنند. عوامل متعددي بر پيشبرد فعالیت‌های تجاری‌سازی دانش تأثیرگذارند که می‌توان آن‌ها را به دودسته عوامل درون‌سازمانی و عوامل برون‌سازمانی تقسيم کرد. انتقال تجاري دانش در دانشگاه‌ها با موانعي روبرو است. درمجموع می‌توان گفت که موانع زيادي بر سر راه اثربخشی انتقال تجاري در دانشگاه کارآفرين جود دارد که شامل: تقابل فرهنگ‌ها، عدم انعطاف بوروکراتیک، سیستم‌های ضعيف پاداش‌ده‌ی و مديريت غير اثربخش دفاتر انتقال تکنولوژي دانشگاه‌ها می‌باشند

 

انتقال تجاري دانش از دانشگاه به صنعت، به معناي عام، يکي از کارکردهای نوين دانشگاه محسوب می‌شود که با توجه به کاهش بودجه‌های عمومي پژوهشي در کشورهاي مختلف جهان و روند رو به افزايش اين پديده، امري ضروري و اجتناب‌ناپذیر است. امروزه بسياري از دانشگاه‌های معتبر و بزرگ جهان سالانه مبالغ بسيار زيادي را از طريق انتقال تجاري نتايج پژوهش‌های خود در قالب، واگذاري حق امتياز، ايجاد شرکت‌هاي انشعابي(اسپین آف‌ها) و … کسب می‌کنند و اين روش يکي از منابع عمده درآمدي آن‌ها محسوب می‌شود. انتقال تجاري دانش در دانشگاه‌ها با موانعي روبرو است که به برخي از عمده‌ترین آن‌ها عبارتند از:

مديريت غير اثربخش مالکيت دارایی‌های فکري دانشگاه

مخالفت برخي دانشگاهيان با تجاری‌سازی دانش

عدم انگيزه پژوهشگران در تجاري سازي يافته‌ها و اختراعات خود

فرهنگ دانشگاه

 

درمجموع می‌توان گفت که موانع زيادي بر سر راه اثربخشی تجاری سازی دانش و فناوری وجود دارد که شامل: تقابل فرهنگ‌ها، عدم انعطاف بوروکراتیک، سیستم‌های ضعيف پاداش‌ده‌ی و مديريت غير اثربخش دفاتر انتقال تکنولوژي دانشگاه‌ها می‌باشند . درنتیجه می‌توان پيشنهاد داد که دانشگاه‌ها براي افزايش مشارکت دانشمندان و محققين خود در فعالیت‌های مربوط به انتقال تجاري دانش، برنامه‌های انگيزشي همچون تعيين سهمي براي مخترعين در حق امتياز يا سهيم کردن آن‌ها را، اجرا کنند و از طرفي با واگذاري امتيازات انحصاري يا غير انحصاري ،سهيم شدن در مخاطرات مبتني بر اين امتيازات، آزادي عمل اساتيد و محققين دانشگاهي در ورود به فعالیت‌های اجرايي و راه‌اندازی کسب‌وکار مبتني بر پژوهش‌های خود، اجازه استفاده از منابع دانشگاهي براي ايجاد مخاطرات جديد مبتني بر دانش و تکنولوژي دانشگاهي، نحوه تقسيم سود حاصل از تجاری‌سازی تکنولوژي ،کمک‌های مالي دانشگاه درراه اندازي شرکت‌هاي جديد ،تجاری‌سازی دانش را تسهيل نمايند.

نویسنده : وحیده نکونام طوسی / مشاوره حوزه کارآفرینی