نوشته‌ها

دانستنی‌های چاپ کتاب ترجمه

دانستنی‌های چاپ کتاب ترجمه

  • برای ترجمه کتاب از کجا شروع کنیم؟

دلایل متفاوت و اهداف گوناگونی وجود دارد که یک شخص به سراغ ترجمه کتاب می‌رود. شاید دوست داشته باشید که صرفاً با ترجمه از دانش زبان خارجی‌تان بهره ببرید، شاید در یک زمینه علمی متخصص هستید و به زبانی خارجی هم تسلط دارید و به همین خاطر است که دوست داشته باشید در زمینه حرفه و تخصص علمی‌تان، آستین‌ها را بالا بزنید و یک کتاب خوب خارجی را به زبان فارسی ترجمه کنید. درهرحال، یکی از اصلی‌ترین گام‌هایی که باید در زمینه شروع ورود به دنیای مترجمان بردارید، انتخاب هدف و موقعیتتان است. یعنی باید بدانید که دقیقاً به چه علت به دنبال ترجمه یک اثر هستید. اصلاً دوست دارید که در چه زمینه‌ای شروع به فعالیت کنید و چشم‌انداز پیش روی‌تان از این کار چیست.

  • چه کتابی می‌توانیم ترجمه کنیم؟

برای اینکه بدانید چه کتابی را ترجمه کنید و به‌عبارت‌دیگر به یک گزینه مطلوب و موردعلاقه خود برسید باید شروع به گشتن در وب‌سایت‌های اینترنتی کنید. این روزها که اینترنت در اختیارتان است، یافتن جدیدترین گزینه‌های موجود در بازار بسیار ساده‌تر از گذشته شده است. کافی است که موضوع موردنظرتان را در گوگل جستجو کنید و با انتخاب عبارات هدفمندانه مانند «جدیدترین کتاب‌ها درباره…»، «آخرین کتاب‌ها در زمینه…» و…، مشغول به جستجو در بازار تازه‌های نشر در هر موضوع شوید.

وب‌سایت‌هایی مانند آمازون هم می‌توانند در این زمینه به شما کمک شایانی کنند. احتمالاً در همان جستجوی کلی که برای یافتن کتاب‌های تازه در حوزه یک موضوع خاص به خرج می‌دهید با یکی از صفحات فروش کتاب آمازون روبه‌رو خواهید شد.

به وب‌سایت‌هایی که کتاب‌های تازه را معرفی می‌کنند، سر بزنید و با خواندن و مرور خلاصه آن‌ها، نظرات کاربران دیگر درباره کتاب و ستاره‌ها و امتیازاتی که هر کتاب کسب کرده است به گزینه مطلوبتان دست پیدا کنید. شما به زبان انگلیسی یا زبان خارجی دیگر مجهز هستید و به همین خاطر لازم نیست که نگران این باشید که در وب‌سایت‌های مختلف خارجی، نتوانید کتاب دلخواهتان را پیدا کنید. اگر نتیجه‌ای در جستجوهای نخستتان حاصل نشد و به گزینه‌ای دلخواه دست پیدا نکردید، اصلاً و ابداً نگران نباشید. جا نزنید و خستگی را از خود دورنگه دارید. عبارت اولیه‌ای را که با آن شروع به جستجو کرده بودید، اصلاح کنید و سعی داشته باشید که جستجوی خود را محدودتر کنید. یعنی از واژگان و عبارت‌هایی استفاده نمایید که نتایج مشخص‌تر و هدفمندتری به شما می‌دهد.

  • چگونه کتاب برای ترجمه پیدا کنیم؟

کتاب‌هایی که پیدا می‌کنید به شکل‌های گوناگون در دسترس قرار می‌گیرند. مثلاً برخی از کتاب‌ها به‌صورت رایگان و در قالب فایل‌های قابل دانلود(به شکل پی‌دی‌اف) در دسترستان هستند. اگر کتاب خاصی موردنظرتان نیست و دوست هم ندارید که بابت دسترسی به یک کتاب خارجی، هزینه‌ای پرداخت کنید باید در عبارت مورد جستجوی خود برای یافتن کتاب در کنار موضوع، واژه رایگان(free) را هم بنویسید و اگر دوست دارید که در قالب پی‌دی‌اف به شما نتایجی ارائه شود هم باید این عبارت یعنی (pdf) را هم در عبارت جستجو بنویسید.

قرارداد جذب کتاب

دست‌یابی به کتاب‌های ارزشمندی که در این قالب ارائه می‌شوند و ضمناً رایگان هستند هم یکی از گزینه‌های مطلوب در دسترس برای ترجمه کتاب است. اما همه کتاب‌های جدید و معروف از این طریق قابلیت دسترسی ندارند. در این موقع است که باید به دنبال راهی برای خرید کتاب‌های خارجی باشید. اگر یکی از دوستان و آشنایانتان در خارج از کشور به سر می‌برد، از او بخواهید که کتابی را که پیداکرده‌اید اما از طریق اینترنت و به‌صورت رایگان قابل‌دسترسی نیست از یک فروشگاه برایتان بخرد و آن را با پُست برای شما ارسال کند. اگر هم‌چنین امکانی ندارید و با هیچ‌کس که بتواند چنین کاری را برایتان انجام بدهد، آشنایی ندارید باید به سراغ گزینه دیگری بروید و آن خرید کالاهای خارجی از وب‌سایت‌های واسطه فروش ایرانی است. برخی از فروشگاه‌های آنلاین ایرانی، امکان انتخاب و خرید محصولات از وب‌سایت‌ها و فروشگاه‌های آنلاین خارجی را فراهم کرده‌اند. برای مثال می‌توانید به این وب‌سایت‌ها که با جستجویی ساده در اینترنت پیدا می‌شوند به‌راحتی مراجعه کنید و سفارش خرید خود از آمازون یا وب‌سایت‌های مشابه را به آن‌ها بدهید.

دانستنی‌های چاپ کتاب

در آخر می‌توان گفت: دنیای کتاب‌ها، دنیای اسرارآمیزی است. دنیایی پر از تخیلات، تصورات، واقعیت‌ها و دانش که می‌تواند روی طرز فکر و شیوه زیستن انسان‌ها، اثرات شگفت‌انگیزی بگذارد.

دنیای نشر، نگارش و ترجمه هم می‌تواند یک حرفه یا کار جانبی جذاب و جالب برای طرفداران آن باشد. اگر در این زمینه، دستی بر آتش دارید حتماً حضور در آن را تجربه کنید. مترجمان خوب، پل‌های ارتباطی مستحکمی میان فرهنگ‌ها و کشورهای مختلف هستند که به‌عنوان یک سفیر صادق، دانش، تجربه و اطلاعات را از جایی به‌جای دیگر منتقل می‌کنند.

 

 

 

 

رویدادهای روزمره آموزنده

رویدادهای روزمره آموزنده

درس آموخته کارآفرینی از یک پسر تحویل‌دهنده روزنامه

هیئت تحریریه نشریه دانشگاه کارآفرین

 

توانایی استقامت در برابر مشکلات همان چیزی است که یک انسان معمولی را از یک انسان توانمند متمایز می‌کند. سفر به سمت کارآفرینی مملو از مشکلات سنگین و آینده‌های نامشخص است. کارآفرینی به‌سختی کار، وقت و ریسک زیادی نیاز دارد؛ اما کارآفرینان می‌توانند چیزهای زیادی را از منابع غیرمنتظره یاد بگیرند – حتی از بچه‌ای که مقاله صبح را تحویل می‌دهد.

  • هرگز از موانع نهراسید

یک پسر روزنامه‌چی با موانع مختلفی روبرو می‌شود: آب‌وهوای نامناسب یا حتی فقط خستگی. بااین‌حال، این پسر روزنامه‌نگار را از برخاستن و غلبه بر آن چالش‌ها منصرف نمی‌کند. به‌عنوان یک کارآفرین، باید آن‌قدر شجاع باشید که قدم اول را بردارید. اگر شجاعت و تلاش را به دست نیاورید، هرگز به هدف مقابل نخواهید رسید. کارآفرینان باید شکایت از موانع پیش روی خود را متوقف کنند. مثل آن پسر روزنامه‌چی، بیدار شو، بیرون برو و خودت را نشان بده!

  • همیشه به‌موقع حاضر شوید

مسئولیت اصلی یک پسر روزنامه‌چی تحویل به‌موقع است. روزنامه به‌طور مداوم و در شرایط خوب تحویل داده می‌شود. عدم حضور به‌موقع منجر به عدم اعتماد مشتری می‌شود که به‌طور بالقوه منجر به از دست دادن درآمد می‌شود. زمان، پول، یک منبع ارزشمند است و هر کارآفرینی برای موفقیت باید این را تشخیص دهد. کارآفرینان هرگز نباید در جلسات خود تأخیر کنند، زیرا این امر می‌تواند به تجارت آسیب برساند. در هر زمان، تمرکز باید روی رشد و موفقیت باشد. برای دستیابی به آن، کارآفرینان باید عادت منظم و وقت‌شناس بودن را پیدا کنند. مدیریت زمان برای موفقیت شما به‌عنوان یک کارآفرین ضروری است، زیرا به مشتری و سایر کارآفرینان شما نشان می‌دهد که شما پاسخگو و قابل‌اعتماد هستید.

  • حاضر باشید لذت‌های کوچک را فدا کنید

گاهی اوقات، ممکن است یک پسر روزنامه دار به دلایلی از لذت معاشرت با دوستانش محروم شود و یا یک گردهمایی صبحگاهی را از دست بدهد، بنابراین مهم است که بدانید ممکن است قادر به انجام همه کارهایی که دوست دارید انجام دهید نباشد. کارآفرینان باید اهمیت فدای لذت‌های کوتاه‌مدت را برای منافع بیشتر بیاموزند. تجارت فرآیند دادن و گرفتن است و کارآفرینان باید این را تشخیص دهند. هرچه یک کارآفرین بیشتر در یک تجارت سرمایه‌گذاری کند و مایل باشد از لذت‌های کوتاه‌مدت جدا شود، پاداش آن نیز بالاتر خواهد بود. برای رسیدن به موفقیت، باید فداکاری شود و شادی‌های کوچک پیداشده در لحظه باید رها شود.

  • همیشه صادق باش

صداقت بهترین سیاست است. این یکپارچگی و ارزش شما را مشخص می‌کند؛ مانند یك پسر روزنامه‌ دار، یك كارآفرین باید به خاطر داشته باشد كه درزمینهٔ راه‌اندازی مشاغل، میزان ناكامی و ناامیدی زیادی وجود دارد و گاهی اوقات، امور طبق برنامه و پیش‌بینی پیش نمی‌روند؛ بنابراین، کارآفرینان باید صادقانه رفتار کنند با مشتری خود، زیرا همه‌چیز در کنترل آن‌ها نیست و یک رابطه واقعی می‌تواند کمک زیادی کند. کارآفرینان باید در مورد هر آنچه در شرکت‌هایشان اتفاق می‌افتد با خود صادق باشند. قضاوت در مورد هر جنبه از تجارت بسیار ضروری است – از امور مالی گرفته تا توسعه محصول تا روابط با مشتری. گاهی اوقات، همه‌چیز از کنترل خارج می‌شود، اما بررسی صادقانه شرایط می‌تواند به شما کمک کند تا به مسیر درست برگردید.

  • اولویت‌های خود را بدانید

وظیفه اصلی یک پسر روزنامه‌چی تحویل روزانه روزنامه به مشتریان است. اولویت‌های اصلی یک پسر روزنامه می‌تواند از اطمینان از تجارب مثبت مشتری تا داشتن محصولی که مشتری می‌خواهد باشد. به‌عنوان یک کارآفرین، یکی از اولویت‌های مهم شما باید یافتن مشتریانی بالقوه باشد که فراتر از محصول به شما بازخورد مهمی بدهند، زیرا شما باید اکوسیستم فروخته‌شده خود را درک کنید. کارآفرینان باید فوق‌العاده متمرکز بمانند و به اولویت‌های اصلی خود پایبند بمانند که به‌نوبه خود آن‌ها را برای موفقیت آماده می‌کند.

  • با همه کارآفرینان ارتباط برقرار کرده و رابطه خوبی برقرار کنید

دوست شوید نه دشمن. در بعضی مواقع، حتی می‌تواند به‌عنوان پشتیبان عمل کند. گاهی اوقات، ممکن است یک پسر روزنامه‌چی به‌موقع نتواند این کار را انجام دهد و روابط خوب با دیگر پسران در چنین شرایطی کمک می‌کند. به‌عنوان‌مثال، ممکن است یک پسر تحویل روزنامه بیش‌ازحد سفارش‌ها تحویل گرفته باشد و تصمیم بگیرد مسیر خود را به شخص دیگری تحویل دهد تا از ناامید کردن مشتریان خود جلوگیری کند. این تنها در صورتی امکان‌پذیر است که رابطه خوبی برقرار باشد. همچنین شبکه برای زنده ماندن شما به‌عنوان یک کارآفرین ضروری است، زیرا در فرصت‌ها را باز می‌کند.

  • روابط مشتری مهم است

یک پسر روزنامه‌چی رابطه خوبی با مشتری برای نگهداری آن‌ها و همچنین برای ارجاع برقرار می‌کند. مشتریان هزینه تحویل روزنامه را در هر مکان و زمانی که می‌خواهند تحویل شود پرداخت می‌کنند. هرگز ارزش و دسترسی یک مشتری وفادار را دست‌کم نگیرید. اطلاعات بیشتر مشتریان خود را حفظ کنید. چندین مشتری جدید می‌توانند از یک مشتری خوشحال و راضی حاصل شوند. کارآفرینان باید مدیریت ارتباط با مشتری را در اولویت کاری خود قرار دهند، زیرا این امر برای پابرجا ماندن در یک بازار رقابتی مهم است. بازخورد مشتری را نادیده نگیرید. تقاضای مشتری را کم نکنید، زیرا این‌ها دقیقاً مناطقی هستند که می‌توانید برای اصلاح خدمات خود از آن‌ها بیاموزید. به‌عنوان یک کارآفرین، همیشه سعی کنید مشتریان خود را برای ایجاد یک رابطه طولانی‌مدت خوشحال کنید. به‌قول‌معروف مشتری خوشحال مشتری وفادار است.

  • همیشه مراقب مشتریان جدید باشید

یک پسر روزنامه دار در هوشیاری خود بی‌امان است و با اشتیاق مراقب است تا ببیند روزنامه‌خوان احتمالی در آنجا وجود دارد یا خیر. یک کارآفرین باید همیشه مراقب مشتری‌ها و ایده‌های جدید باشد. آن‌ها باید دائماً خود را از نو اختراع كنند، به راه‌های بهتری برای اداره‌ی تجارت بیندیشند و روش‌هایی را كه می‌توان برای جلب مشتری بیشتر استفاده كرد، پیدا کنند.

  • در کشف فرصت‌های جدید دریغ نکنید

شاید دیده باشید که یک روزنامه دار روزنامه دار می‌ماند. نگفتن این چیز بدی است، اما لزوماً نباید تمام زندگی خود را همان کار را انجام دهید، مگر اینکه آن را دوست داشته باشید و از کاری که انجام می‌دهید راحت باشید. شما همیشه می‌توانید کاوش کنید، یاد بگیرید و بهتر شوید، درست مثل‌اینکه یک پسر تحویل روزنامه می‌تواند نماینده روزنامه شود، پسران بیشتری اضافه کند و لیست ادامه یابد. همیشه در یادگیری باز باشید. زندگی پر از غافلگیری و پایان غیرمنتظره است. از جایی که شروع می‌کنید نترسید. شما می‌توانید از همه قوانین سرپیچی کنید.

نخبه پروری در سازمان

نخبه پروری در سازمان

پیشرفت سازمان با استفاده از خرد جمعی

 

چندی قبل جلسه‌ای با مدیر یکی از سازمان‌های خصوصی داشتم که در خصوص افزایش شاخص‌های بهره‌وری بود و آن شخص قصد داشت تا کارایی و بهره‌وری مجموعه خود را افزایش دهد که در حین این جلسه و گفتگو حرف‌هایی از جانب او شنیدم که مرا به‌شدت به فکر فروبرد و همین عاملی شد که در ارتباط با این موضوع چندخطی را با شما عزیزان سخن بگویم.

ابتدا می‌پردازیم به نوع تفکر آن مدیر جوان که البته با کمی سانسور و اصلاح الفاظ همراه است.

هنگامی‌که بنده مشغول بررسی سوابق و رزومه کارکنان بودم، در خصوص کم‌وکاستی‌های آموزشی و کاری کارکنان از ایشان سؤالاتی پرسیدم و انتظار داشتم که همکاری کند ولی در کمال ناباوری فرمودند که ” من به‌عنوان چوپان وظیفه هدایت گله‌ای را بر عهده‌دارم و آن‌ها موظف‌اند هر کاری که من می‌گویم انجام دهند و اگر غیرازاین باشد با برخورد شدید مواجه خواهند شد، پس ‌نیازی به هیچ آموزشی ندارند، یا کاری که می‌گویم را انجام می‌دهند یا … “

این جملات باعث شد تا جلسه ما بی‌هیچ نتیجه‌ای به پایان برسد علی‌رغم اینکه بنده تلاش کردم تا با توضیحات مختلف او را متوجه کنم که نیروی کار خبره می‌تواند باعث رشد و تعالی سازمان شما گردد.

هنگامی‌که یک مجموعه خصوصی و یا دولتی تصمیم می‌گیرد که بهره‌وری و کارایی خود را افزایش دهد نیاز به رعایت چند عامل دارد که یکی از آن‌ها استفاده از خرد جمعی کارکنان است. یک مدیر اگر بتواند از نقطه نظرات کارکنان خود به خوبی استفاده کند یقیناً بدون آنکه نیاز به تلاش زیادی برای درک مشکلات آن‌ها داشته باشد، می‌تواند سریعاً نسبت به رفع آن برنامه‌ریزی کرده و موجب تشکیل یک رضایت گروهی گردد که همین امر باعث می‌شود کارکنان باعلاقه بیشتری کار کنند و یک احساس مسئولیت قوی در نحوه کارکرد آن‌ها ایجاد شود که در نهایت می‌تواند باعث افزایش بهره‌وری و کارایی سازمان گردد.

معمولاً مدیران سنتی علاقه‌ای به شنیدن نظرات کارکنان برای حل مشکلات ندارند و سعی می‌کنند طبق تفکرات خودشان تصمیم گرفته و از بحران عبور کنند اما مدیران حرفه‌ای از روش نوین مدیریتی برای عبور از بحران استفاده کرده که یکی از این روش‌ها، برگزاری جلسات دوره‌ای با کارکنان، حتی کارکنان رده پایین سازمان است که در آن جلسات، مدیر از نظرات، انتقادات و پیشنهاد‌های کارمندان و کارگران مطلع شده و آن‌ها را در سوابق عارضه‌یابی ثبت می‌کند و هنگام جمع‌بندی نهایی اگر در سازمان خود، کمبودی را احساس کند در نظرات کارکنان خود، به دنبال دلایل آن کمبودها جستجو می‌کند.

اگر استفاده از نظرات کارکنان در دستور کار مدیران قرار گیرد، آن‌ها خود را در رشد و پیشرفت سازمان دخیل دانسته و اگر کم و کاستی در سازمان ببینند خود را مسئول می‌دانند و رفع آن‌ها را برای خود یک دستاورد و افتخار می‌پندارند. اگر این‌چنین حسی در هر طبقه از سازمانی نهادینه شود سرعت رشد و ارتقای سازمان به‌شدت افزایش پیداکرده و نکته‌ای که بسیار حائز اهمیت می‌باشد این است که تمامی این پیشرفت‌ها به نام مدیر آن مجموعه نوشته خواهد شد.

برای شروع می‌توان در خصوص مسائل کوچک و پیش‌پاافتاده نظرسنجی کرد، به‌عنوان‌مثال: چگونه می‌توانیم هزینه‌های برق را کاهش دهیم؟ از کلیه کارکنان بخواهیم که نظر و راهکار خود را بیان کنند، در آخر درخواست کنیم که هر یک با توجه به راهکاری که ارائه دادند عمل کنند. پس از چندی می‌بینیم که دقیقاً طبق راهکار خودشان بدون هیچ مقاومتی هزینه‌های برق را کاهش دادند و ما برای نشان دادن حسن نیت خود، مبلغی را به‌عنوان پاداش این همکاری به آن‌ها پرداخت کرده و اعلام می‌کنیم که با افتخار، با همکاری شما عزیزان توانستیم هزینه‌های سازمان را در این بخش کاهش دهیم. آن زمان است که اشتیاق و شور و هیجان را در لحظه‌به‌لحظه عملکرد آن‌ها می‌بینیم و یقیناً لبخند رضایت قلبی نیز بر روی صورت خودمان نقش می‌بندد.

حال تصور کنید یک مدیر سنتی تصمیم می‌گرفت که هزینه‌های برق را کاهش دهد، دستوری را به کارکنان ابلاغ می‌کرد که همگی می‌بایست آن را انجام دهند و اگر خلاف آن عمل کنند جریمه سنگینی در انتظارشان می‌باشد. در این روش، علاوه بر عدم همکاری کامل، نارضایتی شدیدی در بین کارکنان ایجاد می‌شود و حتی اعلام می‌کنند که سازمان با این مقدار درآمد، کمی هم پول برق بدهد!

ارزش آفرینی در صنعت خودرو

تفاوت دو سبک مدیریتی با همین مثال‌های ساده قابل‌درک است و تصمیم‌گیری برای انتخاب اینکه کدام سبک بهتر است، کاری است سهل و آسان.

استفاده از خرد جمعی باعث نخبه پروری می‌شود و نخبه پروری در نهایت باعث شکل‌گیری یک سازمان تراز اول شده که همگان برای آموزش‌های مدیریتی، آن سازمان نخبه را مثال می‌زنند. کارکنان سازمان همان‌گونه که می‌توانند هزینه‌های سازمان را افزایش دهند (با عدم همکاری مؤثر) می‌توانند در مقابل، هزینه‌های سازمان را به‌شدت کاهش دهند (با ایجاد حس مسئولیت و مفید بودن در سازمان). پس بیاییم با استفاده از تفکرات مثبت و خرد جمعی، باعث رشد و بالندگی سازمان خود شویم. دانشگاه‌ها وظیفه تربیت و آموزش مدیران حرفه‌ای را بر عهده دارند و از طریق آموزش‌های آکادمیک، این افراد را برای به‌کارگیری در سازمان‌ها پرورش می‌دهند. ارتباط بین صنعت و دانشگاه تحت هیچ شرایطی نباید قطع شود زیرا علم مدیریت نوین دائماً در حال تغییر و به‌روزرسانی است و اگر این ارتباط بنا به هر دلیلی قطع شود، شاهد مدیریت سنتی خواهیم بود که از عواقب آن فرسودگی نیروی کار و عدم پیشرفت سازمان می‌باشد. صنایع و سازمان‌های پویا همواره به دنبال جذب نیروهای تحصیل‌کرده و دانشگاهی می‌باشند و می‌دانند هر زمان، هر سازمانی، از نیروی متخصص دانشگاهی استفاده کند در مدت‌زمان کوتاه به بازده دلخواه دست‌یافته و به‌تبع آن موجب پیشرفت آن می‌گردد. در جوامع پیشرفته، مدت‌هاست که مدیریت سنتی منسوخ‌شده و حتی در بازارهای محلی نیز از روش‌های نوین مدیریتی استفاده می‌شود و کشور ما نیز می‌بایست تغییرات اساسی را در روش‌های مدیریتی با اصل آموزش مناسب، ایجاد کند.

نوآوری در صنعت خودرو: رادار جدید توانایی دیدن موانع پشت پیچ را نیز دارا می باشد

 

نویسنده: مهندس کسری واشقانی فراهانی

پژوهشگر حوزه صنعت

منتورینگ، مهمترین استراتژی حفظ کارکنان نمونه

منتورینگ، مهمترین استراتژی حفظ کارکنان نمونه

 

هر انسانی برای موفقیت نیاز به یک راهنما دارد. این راهنما می‌تواند معلم، والدین، خواهر، برادر، یک قهرمان سیاسی یا شریک تجاری او باشد. به چنین فردی منتور می‌گویند. منتور کسی است که دانش و تجربیات خود را در اختیار فردی کم‌تجربه‌تر می‌گذارد. در طول تاریخ، افراد موفق بی‌شماری را می‌توان یافت که از راهنمایی‌های یک فرد باتجربه بهره برده‌اند.

یکی از بهترین نمونه‌های تاریخی، رابطه سقراط در جایگاه راهنما و افلاطون در جایگاه شاگرد است. در عصر حاضر نیز شاهد نمونه‌های فراوانی بوده‌ایم. ریچارد برانسون بارها تأکید کرده که اگر راهنمایی‌های سر فردی لیکر نبود، او به هیچ موفقیتی دست نمی‌یافت. فرانک سیناترا درس‌های زیادی از بینگ کرازبی یاد گرفته است. چارلز شواب از اندرو کارنگی مشاوره مالی دریافت می‌کرده و رابرت فریدلند، راهنما و مشاور استیو جابز بوده است.

بر اساس گزارش‌ها، ۲۵ درصد کارکنانی که دارای پتانسیل‌ بالایی هستند در کمتر از یک سال تصمیم به استعفا می‌گیرند. به همین علت سازمان‌ها باید به دنبال راه‌هایی جدید برای حفظ کارکنان نمونه باشند.

جوزف کمپبل، پس از انجام مطالعاتی روی داستان‌های اسطوره‌‌ای دریافت که درون‌مایه مشترک بسیاری از این داستان‌ها، وجود یک راهنما بوده است که در تمامی فرهنگ‌ها و مقاطع تاریخی بارها تکرار شده است، مثل یودا در ارباب حلقه‌ها، آقای میاگی در پسرک کاراته‌‌باز و گندالف در هابیت. شاید به همین علت است که سازمان‌ها به‌طور فزاینده‌ای در حال حمایت از برنامه‌های منتورینگ درون‌سازمانی، پلتفرم‌های اجتماعی، تشکیل گروه‌های فردبه‌فرد و دیگر استراتژی‌هایی هستند که بتوانند منتورها و شاگردان را دور هم جمع کنند.

منتور کیست؟

منتورینگ (mentoring) و کوچینگ (coaching) تا حدی شبیه هم هستند. در منتورینگ، تمرکز اصلی روی قابلیت‌ها، پیشرفت شغلی و مهارت‌های رهبری در بلندمدت است، درحالی‌که در کوچینگ، تمرکز بر طیف محدودی از مهارت‌ها برای انجام یک وظیفه مشخص است. در منتورینگ، ارتباط بین طرفین داوطلبانه است، اما در بعضی از سازمان‌ها به‌منظور پرورش استعدادها، شرکت در برنامه‌های منتورینگ اجباری است. برخی از عناصر اولیه منتورینگ عبارت است از: بهبود عملکرد شغلی، مشاوره به کارکنان، تبادل دانش و اطلاعات و تقویت مهارت‌های شغلی.

 

چرا به یک منتور نیاز دارید؟

منتورها می‌توانند دانش و خرد خود را که پس از سال‌ها تجربه به دست آورده‌اند در اختیار شما بگذارند. آن‌ها دارای ارتباطات، رهنمون‌ها و توصیه‌هایی هستند که معمولاً سال‌ها طول می‌کشد تا یک فرد تازه‌کار، چنین قابلیت‌هایی را کسب کند که آن‌هم نیازمند تجربیات و شکست‌های فراوان است. یک منتور می‌تواند از بسیاری از موانع جلوگیری کند، راه‌هایی برای پیشرفت سریع شغلی را به شما ارائه کند و الگوی شما باشد. شما با کمک او می‌توانید به دانش و بینشی فراتر از تجربیات خود دست پیدا کنید. یک مشاور مناسب می‌تواند به منبعی تبدیل شود که در بلندمدت، بارها به او رجوع کنید. منتورها الهام‌بخش هستند، از احتمالات پرده برمی‌دارند و بهترین استراتژی‌ها‌ برای نیل به اهداف را به شما نشان می‌دهند.

روشها و توصیههایی برای یافتن یک منتور

بسیاری از شرکت‌ها برنامه‌های منتورینگ و فروم‌های گفت‌وگوی رسمی را پیشنهاد می‌کنند. این برنامه‌ها مانند پل ارتباطی میان منتورها و شاگردان هستند. این روش‌ها و استراتژی‌ها به شما کمک می‌کنند به یک منتور دسترسی پیدا کنید، اما تنها یافتن یک منتور کافی نیست. حفظ رابطه با منتور نیازمند تلاش است:

۱) کجا دنبال یک گزینه برای منتورینگ بگردیم؟

می‌توانید منتور خود را در محیط‌های رسمی یا غیررسمی جست‌وجو کنید. می‌توانید او را در میان ارتباطات فعلی خود جست‌وجو کنید یا در شبکه‌های اجتماعی، مثل لینکدین، توییتر یا فیس‌بوک به دنبال او بگردید. بسیاری از سازمان‌ها مجری برنامه‌های منتورینگ هستند و این برنامه‌ها را در اختیار بسیاری از صنایع می‌گذارند. برنامه‌هایی هم مختص کارآفرینان وجود دارد. مجله فوربز این چند استراتژی را برای یافتن یک منتور پیشنهاد می‌کند:

  • از محدوده محل کار خود فراتر بروید و دوستان، همسایه‌ها، شرکای تجاری و تمام کسانی را که به‌نوعی با آن‌ها در ارتباط هستید در نظر داشته باشید.
  • به یکی از شبکه‌های اجتماعی بروید و به دنبال کسانی بگردید که همکار، همشهری، هم‌دانشگاهی یا هم‌مدرسه‌ای سابق شما بوده‌اند. ما سایت لینکدین را به شما پیشنهاد می‌کنیم.
  • از کارفرمای خود بپرسید که آیا برنامه منتورینگ یا کوچینگ خاصی را به شما پیشنهاد می‌کند یا خیر.
  • تحقیق کنید که آیا در نزدیکی محل کار یا زندگی شما کلاس‌های منتورینگ برگزار می‌شود یا خیر.
  • به گروه‌های تفکر جمعی بپیوندید. در این گروه‌ها که به جلسات منتورینگ فردبه‌فرد (peer to peer) شباهت زیادی دارند، همه اعضا دارای یک هدف مشترک‌اند و با یکدیگر تبادل افکار می‌کنند. در این گروه‌ها، اعضا موظف‌اند نسبت به عملکرد خود پاسخگو باشند و هریک از آن‌ها از همتای خود کمک و مشاوره دریافت می‌کند.
  • برای دریافت راهنمایی، افرادی را انتخاب کنید که در کار خود پیشرفت کرده‌ و از شما باتجربه‌تر هستند.

۲) به دنبال کسی بگردید که آرزو دارید جای او باشید.

منتورها محدود به حوزه کسب‌وکار نیستند. در هر عرصه‌ای از زندگی‌تان که دچار مشکل هستید، می‌توانید از راهنمایی‌های یک منتور بهره‌مند شوید. ممکن است با تقویت مهارت‌های اجتماعی یا توانایی‌های بدنی یا یادگیری مهارت‌هایی مثل آشپزی، خوانندگی یا کاردستی به یک شخصیت تأثیرگذارتر تبدیل شوید. بهترین منتورها کسانی هستند که شما تحسینشان می‌کنید یا از آن‌ها الهام می‌گیرید. آن‌ها بیشترین تأثیر را روی شما خواهند گذاشت، حتی اگر حوزه فعالیتشان ارتباطی به کسب‌وکار شما نداشته باشد؛ اما علایق، اصول و ارزش‌های طرفین باید با یکدیگر متناسب باشد.

3) چگونه منتوری پیدا کنیم که ارزشهایش با ارزشهای ما همسو باشد؟

یافتن منتوری که ارزش‌هایش با قابلیت‌ها و اعتقادات شما همخوانی داشته باشد بسیار مهم است چون اگر ارزش‌هایتان باهم تناسب نداشته باشد، مجبور می‌شوید موضعی اتخاذ کنید که به آن اعتقادی ندارید. بهترین استراتژی برای یافتن یک منتور، جست‌وجوی فردی است که نظام اعتقادی‌اش با شما یکسان باشد. مثلاً اگر شما جزو افرادی هستید که از تعامل رو‌در‌رو با افراد لذت می‌برید، در مشاغلی مثل حسابداری یا فناوری اطلاعات که با مشتریان مستقیماً در تماس نیستند، احساس رضایت نخواهید داشت.

4) از شبکههای اجتماعی برای شناخت افراد استفاده کنید

همیشه می‌توانید از افراد موفق الگوبرداری کنید، اما یک رابطه منتورینگ حقیقی، فراتر از الگوبرداری است. منتورینگ در واقع، یک رابطه دو طرفه و بر پایه «بده بستان» است. به همین علت، پیش از انتخاب منتور باید به یک شناخت کلی از او دست پیدا کنید. می‌توانید از شبکه‌های اجتماعی برای جست‌وجوی کسانی که با شما همفکر هستند، استفاده کنید.

سایت‌هایی وجود دارند که منتورها و شاگردان را گرد هم می‌آورند. شما می‌توانید به‌منظور تحقیق درباره منتورهای احتمالی از شبکه‌های اجتماعی استفاده کنید. به این شبکه‌ها بروید، افراد تأثیرگذار حوزه کاری خود را پیدا کنید،

آن‌ها را فالو کنید و از آن‌ها بخواهید توصیه‌های خود را در اختیار شما بگذارند. از این طریق می‌توانید میزان پذیرش آن‌ها را بسنجید. با آن‌ها چند پیام یا توییت ردوبدل کنید تا رابطه‌ای میان شما شکل بگیرد. هرچه درباره آن‌ها بیشتر بدانید، انتخاب یک منتور مناسب از میان چند گزینه آسان‌تر خواهد بود.

یکی از مؤثرترین روش‌ها استفاده از سایت لینکدین است چون می‌توانید بلافاصله با منتورهای احتمالی خود ارتباط برقرار کنید. اگر گزینه ایده آل خود را پیدا نکردید، می‌توانید از قابلیت ارجاع استفاده کنید و گزینه‌های نامناسب را از فرآیند جست‌وجو حذف کنید. همچنین می‌توانید از نقطه‌های اتصال خود بخواهید شما را به فرد موردنظرتان معرفی کنند. ارجاع و معرفی دو قابلیت مفید لینکدین برای یافتن یک منتور مناسب هستند.

 

5) رویکرد خود را انتخاب کنید

یافتن منتور، پایان ماجرا نیست.  پس از پیدا کردن فرد موردنظر، باید بتوانید با او ارتباط برقرار کرده و این ارتباط را حفظ کنید. این یعنی نباید به‌محض آشنایی از او بخواهید که منتور شما شود. وقتی گزینه احتمالی خود را پیدا کردید، ابتدا درباره‌اش تحقیق کنید، با او رابطه‌ای غیررسمی برقرار کنید و سپس به اصطلاح، مزه دهان او را بچشید و نظر او را درباره منتورینگ کشف کنید. این روش شاید کمی پیش‌پاافتاده به نظر برسد، اما معمولاً وقتی هم‌زمان با تعریف و تمجید از کسی درخواست می‌کنید که منتور شما شود، پاسخ مثبت دریافت می‌کنید. سؤال بپرسید، به توصیه‌هایش دقت کنید و بعضی از آن‌ها را به‌کار بگیرید. سپس برای او توضیح دهید که چگونه توصیه‌هایش برای شما مفید یا مشکل‌آفرین بوده است. استراتژی‌های دیگری که برای یافتن یک منتور توصیه می‌شوند:

  • سعی کنید با او حضوری دیدار کنید، اما اگر ملاقات حضوری ممکن نیست، با او تلفنی تماس بگیرید یا جلسه‌ای را در یکی از شبکه‌های اجتماعی ترتیب دهید.
  • اگر هر یک از روش‌های ذکر شده نتیجه نداد، به او یک ایمیل بفرستید. از او بخواهید در یک جلسه حضوری یا یک کنفرانس ویدئویی شرکت کند.
  • برای او توضیح دهید که دلیل شما برای انتخاب او، دستاوردها، توانمندی‌ها و گرایش‌های او بوده است.
  • او برای برقراری این ارتباط، به انگیزه نیاز دارد. به او بگویید که او نیز از برقراری این رابطه نفع خواهد برد. مثلاً می‌توانید درباره موضوعاتی صحبت کنید که مورد علاقه هر دوی شماست. یا راهی پیدا کنید که شما نیز توصیه‌هایی را در اختیار او بگذارید.
  • برای او توضیح دهید که تنها به دنبال راهنمایی‌های او هستید، نه به دنبال یک معلم خصوصی.
  • اگر او را از طریق سایت‌ها یا برنامه‌های منتورینگ پیداکرده‌اید، باید از سیاست‌ها و راهبردهای برنامه مربوطه پیروی کنید.
  • اجازه دهید که او محدوده‌ها و چارچوب‌های رابطه را تعیین کند.
  • به او بگویید که ترجیح می‌دهید چگونه بازخورد دریافت کنید؛ اما اگر او شما روش دیگری را پیشنهاد کرد، آن را بپذیرید.
  • به او نشان دهید که مشتاقانه منتظر شنیدن و به‌کارگیری توصیه‌های او هستید.
  • هرگز حالت تدافعی به خود نگیرید و بابت راهنمایی‌ها و توصیه‌هایش از او تشکر کنید.

6) زمان منتور ارزشمند است

زمان، منبع ارزشمندی است. منتور شما سخاوتمندانه وقت خود را به شما اختصاص می‌دهد تا به اهداف خود نزدیک شوید. نظرات و صحبت‌های شما باید کوتاه و مختصر باشد. اگر او با شما تماس گرفت یا پیامی فرستاد، بلافاصله پاسخ دهید و اگر قرار ملاقات حضوری (غیرحضوری) گذاشتید، به‌موقع در محل قرار حاضر شوید. اگر توافق کرده‌اید که مدت‌زمان هر جلسه، مثلاً ۱۰ دقیقه باشد، صحبت خود را بیشتر از ۱۰ دقیقه طول ندهید، مگر اینکه او تمایل به ادامه گفت‌وگو داشته باشد. هرگز در مسائل شخصی او دخالت نکنید. فراموش نکنید که او دوست صمیمی شما نیست، مگر اینکه خودش مایل به برقراری چنین رابطه‌ای باشد.

7) در شرایط سخت، میدان را خالی نکنید

هدف اصلی منتورینگ، یافتن راه‌هایی برای مدیریت پروژه‌های سخت و کسب مهارت در دل بحران‌ها است. پس انتظار نداشته باشید که او شرایط را برای شما آسان کند. تنها زمانی می‌توانید مهارت‌های خود را توسعه دهید که خودتان را به چالش بکشید. به همین علت نباید در شرایط سخت میدان را خالی کنید. پروژه‌های سخت را به پایان برسانید. اگر از مشکلات فرار کنید، چیزی یاد نخواهید گرفت.

8) تکالیف خود را انجام دهید

باید تمام وظایفی را که او به شما محول می‌کند تمام و کمال انجام دهید. این تکالیف می‌تواند شامل مطالعات و تحقیقات، دریافت مدارک آموزشی، سخنرانی یا گذراندن دوره‌های آموزشی باشد. حفظ رابطه‌ با منتور حائز اهمیت است. محور این رابطه شما نیستید. انعطاف‌پذیر باشید و زمان خود را با وقت‌های بیکاری او تنظیم کنید. با او بحث نکنید اما اگر نکته‌ای را درک نکردید، سؤال بپرسید. طی جلسات، به گفته‌های او توجه کنید و نسبت به صحبت‌های او اشتیاق نشان دهید. از او بخواهید به شما بازخورد ارائه کند. شنیدن انتقاد، آسان نیست اما برای رشد شما لازم است. از او بخواهید که مکرراً به شما بازخورد دهد و نقاط مثبت و منفی شما را بازگو کند. اگر در محل کارتان جلسه یا سخنرانی مهمی دارید، از او بخواهید در محل کار شما حاضر شود و نحوه عملکردتان را ارزیابی کند. صداقت، شفافیت و احترام، سه عنصر اصلی حفظ ارتباطات هستند. شما در حال ایجاد برقراری یک رابطه بلندمدت هستید پس بد نیست گاهی منتور خود را به ناهار یا قهوه دعوت کنید تا محبت‌های او را جبران کنید. منتورینگ به بخش جدایی‌ناپذیر فرآیند جذب نیرو و استراتژی‌های حفظ کارکنان تبدیل‌شده است. با یافتن یک راهنمای توانمند می‌توانید به زندگی شغلی خود جهت ببخشید و هنگام مواجهه با مشکلات به حضور آن‌ها دلگرم باشید.

 

نویسنده: یاسمن خویی

پژوهشگر حوزه مدیریت

عوامل طبیعی یا غیر طبیعی: علم برنامه ریزی برای هر اختلال

عوامل طبیعی یا غیر طبیعی: علم برنامه ریزی برای هر اختلال

از طوفان‌ها و سیل‌ها تا زلزله و سونامی، جهان در حال افزایش شمار فزاینده‌ای از وقایع ناگوار آب و هوایی است. زلزله توحاکی، سونامی و سیل تایلند در سال 2011، نمونه‌ای از این است که یک رویداد ظاهراً محلی می‌تواند زنجیره‌های تأمین جهانی و درنهایت کل سازمان را به‌زانو درآورد.

اما فقط بلایای طبیعی نیست که زنجیره‌های تأمین باید با آن مبارزه کنند – کسب‌وکار نیز با تعداد زیادی از نیروهای متضاد غیرطبیعی، از عدم اطمینان سیاسی و مقررات جدید تا فن‌آوری‌های در حال رشد و چشم‌انداز فزاینده تهدیدهای سایبری روبرو است.

برنامه‌ریزی می‌تواند یک گلوله نقره‌ای در پاسخ به تهدیدات طبیعی و غیرطبیعی باشد. به نظر ساده می‌آید، همه ما آن را انجام می‌دهیم، گاهی حتی بدون فکر کردن در مورد آن؛ اما بخش‌هایی وجود دارد که بسیاری از شرکت‌ها اغلب آن را فراموش می‌کنند: تکنولوژی یکپارچه، داده‌های رایج، پروسه‌های مشترک و همکاری متقابل. این‌ها از پایه‌های یک استراتژی برنامه‌ریزی موفق می‌باشد.

هنگامی‌که سازمان‌ها این واقعیت را درمیابند و ارتباطات واقعی را در سراسر کسب‌وکار به دست می‌آورند، مزایای بالقوه آن بی‌پایان است؛ اما ما باید از رویکردهای سنتی فراتر برویم تا بتوانیم به‌طور مؤثر برای چالش‌های امروز برنامه‌ریزی کنیم.

خط‌مشی دولت در قبال بنگاه‌های صنعتی کوچک و بزرگ

کار براساس توافقات و اجماع نظر

شایع‌ترین فرایند برنامه‌ریزی در صنعت امروز و یکی از توصیه‌های بسیاری از متخصصان برجسته، فرایند اجماع است. گروه‌هایی مانند برنامه‌ریزی تقاضا، تیم‌های بازاریابی و فروش به‌صورت جزیره‌ای باقی می‌مانند و برنامه‌های خود را پیش از ایجاد یکپارچگی برای ایجاد یک طرح نهایی یا اجماع، ایجاد می‌کنند.

مشکل این رویکرد این است که اغلب منجر به پاسخگویی بی‌پشتوانه و بی‌منطق به نتایج نهایی می‌شود، زیرا بر اساس تعریف، هیچ نقش، دپارتمان یا واحد تجاری نمی‌تواند برای طرح نهایی 100٪ پاسخگو باشد. این فرآیند نیز ناکارآمد است: با ایجاد سه طرح که درنهایت تنها یک مورد به‌عنوان ورودی انتخاب می‌گردد، کسب‌وکار 75 درصد از نتیجه خروجی پیشنهادهای اولی واحدهای کسب‌وکار را نادیده می‌گیرد. علاوه بر این، پاسخگویی پروسه نیز آهسته صورت می‌گیرد، زیرا به‌منظور مدل‌سازی دقیق تأثیر رویدادهای غیرمنتظره، شما باید آن را از ابتدا تا انتها بازبینی کنید.

 

 

همکاری در برنامه‌ریزی

کسب‌وکارها شروع به درک این موضوع کرده‌اند که حفظ سازمان و زنجیره تأمین کار آسانی نیست. شرکت‌ها نیاز به همکاری در تیم‌ها و ارتباط تمامی قسمت‌های کسب‌وکار، از مالی و فروش تا بازاریابی و زنجیره تأمین را باهم دارند؛ زیرا زمانی که چیزی در یک قسمت تغییر می‌کند، در سراسر کسب‌وکار نوسان ایجاد می‌کند و شما باید بتوانید سریعاً به این تغییر پاسخ دهید.

برنامه‌ریزی مشترک به حل مشکلات به وجود آمده در یک استراتژی جامع از طریق ورودی‌های مختلف هر واحد برای داشتن یک برنامه واحد کمک می‌کند؛ یک رویکرد واقعاً پیوسته.

به‌عنوان‌مثال، با یک استراتژی مشترک، یک تیم ممکن است پیش‌بینی‌های اولیه را وارد کند، به دنبال آن یک تیم به افزایش رشد سازمانی کمک می‌کند و درنهایت یک تیم دیگر که برای ارتقاء ورودی ایجاد می‌کنند. این بدان معنی است که تنها یک طرح وجود دارد، اما سه تیم برای دستیابی به آن همکاری کرده‌اند. درنتیجه، تمام سه تیم می‌توانند به‌طور کامل برای صحت ورودی‌ها و مفروضات خود پاسخگو باشند، زیرا می‌توانیم سهم هر تیم در طرح را به‌طور جداگانه اندازه‌گیری کنیم.

علاوه بر کاهش 75 درصدی حجم کاری و افزایش زمان پاسخگویی، یک مزیت پنهان از برنامه‌ریزی مشارکتی این است که این فرآیند به‌ویژه برای ورودی‌های مبتنی بر رویداد که واقعاً اکسیر برنامه‌ریزی است، بسیار مناسب است.

 

حرکت فراتر از بودجه‌های سنتی: اجازه دادن به حوادث در پیشبرد پروسه

به‌طور سنتی، زمانی که سازمان‌ها برنامه‌های چندگانه را به‌عنوان بخشی از پروسه جامع ایجاد می‌کنند، این کار را در فرمت بودجه نیز انجام می‌دهند – چیزی شبیه به بودجه خانوار؛ اما با ورود پیش‌بینی‌ها (و بودجه‌ها) در این فرمت، شکایات مشترک زیادی وجود دارد. برای مثال: سلول‌های ورودی زیادی برای بررسی وجود دارد، در برنامه ریزش وجود دارد، جزئیات نادیده گرفته می‌شود، ایجاد تغییرات یا حرکت رویدادها آسان نیست و بسیاری از زمینه ها وجود ندارد.

اما اگر ما برنامه را به اجزا و رویدادهایی که برنامه براساس آن‌ها ساخته شده است بشکنیم، به‌جای وارد شدن و تجزیه‌وتحلیل صدها و هزاران  اطلاعات، سازمان‌ها می‌توانند رویدادهای کلیدی را که خروجی تولید می‌کنند ضبط کنند.

علاوه بر ایجاد یک پیشینه از سرفصل‌های برنامه کلی، برنامه‌ریزی رویدادها دارای مزایای دیگر ازجمله کاهش حجم کار، سرعت در اجرای مجدد برنامه با تغییر هریک از مفروضات، افزایش پاسخگویی و توانایی برای ارزیابی سناریوها و گزینه‌های مختلف در زمان واقعی می‌باشد. به‌این‌ترتیب، می‌توانید یک طرح زنده و پویا ایجاد کنید.

 

درنهایت، سازمان‌ها و زنجیره‌های تأمین که رویکرد مشارکتی و برنامه‌ریزی مبتنی بر رویداد را اتخاذ کرده‌اند نه‌تنها می‌توانند حجم کار تیم خود را کاهش دهند، بلکه تأثیر کار انجام‌شده و کارایی که می‌تواند انجام شود را افزایش دهد؛ و این نوع برنامه‌ریزی هیچ‌گاه به این اندازه برای توسعه کسب‌وکار حیاتی نبوده است چراکه اتفاقات طبیعی و غیرطبیعی غیرمنتظره ازهرجهت برای شرکت‌ها رخ می‌دهد. برنامه‌ریزی برای سخت کردن امور نیست بلکه در مورد کار کردن با یکدیگر و تسهیل کردن کارهاست. خواه شرکت‌ها تصمیم به استفاده از تغییر بگیرند و خواه از آن اجتناب کنند، مسئله اصلی این است که خودشان را برای هر چیزی که بر سر راهشان اتفاق میفتد، آماده کنند.

 

نویسنده: بهادر پارسیا / پژوهشگر حوزه مدیریت بازرگانی

اشتغال‌زایی به کمک اقتصاد خلاق

اشتغال‌زایی به کمک اقتصاد خلاق

مدیر رسته فناوری اطلاعات طرح ملی توسعه کسب و کار با اشاره به اینکه صنایع خلاق می تواند تا ۸۵ درصد فرصت‌های جدید شغلی به کمک هوش مصنوعی ایجاد کند گفت:اقتصاد خلاق می‌تواند تولید درآمد و ایجاد شغل کند و درآمدهای ارزی کشور را افزایش دهد.
محمد عبده ابطحی،مدیر رسته فناوری اطلاعات طرح ملی توسعه کسب و کار، از تاسیس بنیاد فناوری های نوین در حوزه کسب و کارهای فرهنگی، گردشگری و هنری در آینده نزدیک خبرداد.

نقش زیبای خلاقیت در ایجاد کارآفرینی
وی با بیان اینکه دنیا از صنایع فرهنگی به سمت اقتصاد خلاق عبور کرده است گفت:اقتصاد خلاق می‌تواند تولید درآمد و ایجاد شغل کند و درآمدهای ارزی کشور (حاصل از صادرات) را افزایش دهد، در حالی که به تنوع فرهنگی و توسعه انسانی نیز کمک می‌کند و جنبه‌های اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی را در تعامل با فناوری، مالکیت معنوی و اهداف گردشگری دربرمی‌گیرد.
ابطحی با تأکید بر اینکه رشد اقتصادی بخش‌های فرهنگی و خلاق بسیار بالا است گفت: بر اساس طبقه‌‌بندی و آمارهای یونسکو در سال 2013، نزدیک 30 میلیون اشتغال در حوزه صنایع خلاق و فرهنگی وجود داشته و حدود 2250 میلیارد دلار نیز گردش مالی در این صنایع ایجاد شده است.
وی گفت: در سال 2015 میزان صادرات محصولات و خدمات خلاق و فرهنگی بیش از 509 میلیارد دلار بوده که سهم کشورهای در حال توسعه در این حوزه بیش از کشورهای توسعه یافته و معادل 265 میلیارد دلار بوده است. در سال 1397، صادرات صنایع فرهنگی کشور ایران حدود 500 میلیون دلار بوده که سهم عمده آن صنایع دستی و به‌ویژه فرش دستباف بوده است. این نشان می‌دهد که این حوزه بسیار جای کار دارد و در این حوزه فرصت‌های شغلی و خلق ثروت بسیار می‌توان انجام داد.

تفکر خلاق چیست؟
مدیر رسته فناوری اطلاعات طرح ملی توسعه کسب و کار گفت: صنایع خلاق و فرهنگی، به‌عنوان نقطه تقاطع هنر، کسب و کار و فناوری، سرریز به سایر صنایع را تسهیل می‌کند.
وی بیان کرد: فناوری‌های تحول آفرین نظیر بلاکچین، واقعیت افزوده، واقعیت مجازی، پرینت سه بعدی، تحلیل ابر داده‌ها، اینترنت اشیا، هوش مصنوعی و سایر موارد، روش‌های خلاقانه‌‏ای برای تولید، توزیع و مصرف کالاها به وجود آورده است که به‌عنوان پیشران‌‏های مهم اقتصاد خلاق به شمار می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌آیند و بدون استفاده مؤثر از آنها توسعه صنایع خلاق با چالش‌های زیادی روبه‌رو می‌باشد.استفاده از این فناوری‌ها در تمامی مراحل بازارسازی، بازاریابی، طراحی، تولید، کنترل کیفیت، فروش، ارزشیابی، آموزش و پژوهش زمینه ساز رشد روزافزون و صنایع فرهنگی و خلاق شده است .
ابطحی افزود:گزارشات جهانی بیانگر این است که هوش مصنوعی و اتوماسیون در همه حوزه‌ها به حذف شغل منجر خواهد شد اما در حوزه صنایع خلاق تا 85 درصد فرصت‌های جدید شغلی به کمک هوش مصنوعی ایجاد خواهد شد.رشد سریع فناوری‌های تحول آفرین در جهان و عقب ماندن کشور از این فناوری زمینه ساز از دست دادن بازارهای جهانی شده است و در این میان صنایع فرهنگی شاید بیشترین آسیب را متحمل شده اند. تبلیغات در جهان امروزی دگرگون شده است. صنایع دستی و گردشگری متحول شده اند. صنعت سینما و موسیقی با سرعت رشد کرده اند و انیمیشن و بازی های دیجیتال میلیاردها دلار در عرصه جهانی ارزش آفرینی می کنند. ما هنوز نتوانسته ایم از این ظرفیت ارزشمند در حوزه صنایع خلاق بهره برداری کنیم.
وی بیان کرد: موسیقی آنلاین، گالری آنلاین، تلویزیون های اینترنتی، پرینترهای سه بعدی، شبیه سازها و سیمولاتورها، واقعیت مجازی، واقعیت افزوده و تحول اساسی در آموزش از زمینه هایی است که به سرعت جای پای خود را در عرصه صنعت امروز باز کرده است. واقعیت مجازی، شکل جدیدی از گردشگری را پایه نهاده است و موزه های آنلاین و مبتنی بر هوش مصنوعی گامی ارزشمند در دسترسی دایم تاریخ و فرهنگ ایجاد کرده است. ورود صنعت نانو در حوزه های سفال، رنگ، فرش و……، ورود اینترنت اشیا در صنعت پوشاک، مبل، صنایع دشتی و گردشگری، ورودن صنعت بایو و نورو به عرصه تبلیغات، دگرگون شدن تبلیغات در بستر تبلیغات دیجیتال و دگرگون شدن شیوه های فروش و ارزیابی در جهان مبتنی بر فناوری اطلاعات زنگ خطری جدی برای توسعه فناوری در صنایع فرهنگی است.

کسب و کار با یک آمپول به افراد تزریق نمی‌شود!

کسب و کار با یک آمپول به افراد تزریق نمی‌شود!

عضو هیئت علمی دانشگاه امیرکبیر با بیان اینکه جوانان امروز تصور می کنند کسب و کار با یک آمپول به افراد تزریق می شود، افزود: کارآفرین از مشق و درس متولد نمی شود.
داوود فدایی با بیان اینکه بخش اعظم افراد جامعه دنباله رو دیگران هستند و بخش اندکی ایده های کارآفرینی دارند، گفت: «12درصد افراد ریسک پذیر نبوده و ایده ای ندارند ولی دارای مهارت می باشند.»
وی تصریح کرد: «یک درصد افراد جامعه ریسک پذیر بوده و مهارت و توان نوآوری را دارا می باشند.»
فدایی ادامه داد: «در گذشته با آموزش افراد را به کارآفرین تبدیل می کردند. این افراد فاقد توان نوآوری بودند. لذا امروز کسب و کارهایی می بینیم که اگر فاقد نوآوری باشند، تنها سه ماه عمر می کنند.»
وی با بیان اینکه از درس و کتاب کارآفرین استخراج نمی شود، گفت: «یک مدرسه کارآفرینی اگر از درس و کتاب سودی می برد که اقدام به درس دادن نمی کرد.»
فدایی افزود: «در خارج کشور ابتدا تست های روانشناسی از کارآفرین می گیرند تا مشخص شود آیا جز یک درصد جامعه که دارای مهارت و ایده هستند، قرار دارد یا خیر!»
وی با بیان اینکه جوانان امروز تصور می کنند کسب و کار با یک آمپول به افراد تزریق می شود، افزود: «کسب و کار دقیقا مانند کاشت، داشت و برداشت است.»
فدایی با علام اینکه 90درصد آموزه های دانشگاهی برای بیزینس متناسب نیست، افزود: «این آموزش متناسب با بازار کار نیست. از طرفی نوآوری نیازمند خلاقیت است.»
سیدحسین حسینی، مدرس دانشگاه و پژوهشگر مطالعات سیستمی مراکز رشد و نوآوری در کنار پارک های علم و فناوری را منجر به تبدیل ایده به کسب و کار دانست و افزود: «اگر دانشگاه ها خدمات یکپارچه ارائه دهند، به توسعه کسب و کار بسیار کمک می کند.»
وی نخ تسبیح کارآفرینی را ناظر بر هسته هدایت گری در دانشگاه دانست و افزود: «دانشگاه باید شرکت های بزرگ را وارد اکوسیستم خود کرده و کارآفرینی را هدایت و راهبری نماید.»
حسینی ادامه داد: «اگر هر جز بدرستی کار نکند، دانشگاه تنها به محل نمایشی برای مرکز رشد تبدیل می شود.»
وی ادامه داد: «اساتید دانشگاه و تیم آموزشی باید مقالات موضوعی را طی چندین سال بررسی کرده تا شکافی تحقیقاتی بیابند و بعد اقدام به کاری پژوهشی کرده و مقاله ای چاپ کنند. حال این استاد دانشگاه چه زمانی می تواند سراغ صنعت برود؟»
همچنین فرشید عبدی، عضو هیئت علمی دانشکده مهندس صنایع و سیستم های دانشگاه آزاد اسلامی تجاری سازی علم را از اقدامات مهم دانشگاه ها برشمرد و گفت: «بیماری مقاله نویسی را نمی توان کنار گذاشت اما باید بدانیم هیچ رویه ای در حوزه علم بهتر و کاربردی تر از یک تئوری خوب نیست!»
وی با بیان اینکه حتی اگر وارد صنعت می شویم، بدون داشتن تئوری و دانش وافی موفق نخواهیم شد، افزود: «دهه 60 بدلیل رشد جمعیت دانشگاه ها پر شد از کلاس و به مدارس بزرگی تبدیل شد و نتیجه منفی این روند را در نرخ های اقتصادی دیدم.»
عبدی با بیان اینکه برای تولید علم، صنعت و دانشگاه باید بهبود پیدا کرده باشد، گفت: «آنقدر که مقاله نوشته ایم، حوزه صنعت دچار بهبودی نشده است.»
در ادامه جعفر کرمی، مدیرعامل صندوق حمایت از توسعه کشاورزی با بیان اینکه دانشگاه های نسل سه هنوز در کشور بخوبی پیاده سازی نشده، گفت: «طرح کاراد موضوع کارآفرینی را از منظر رفع معضل بیکاری نگریسته است.»
وی ادامه داد: «امروزه شرایط اشتغال برای فارغ التحصیلان فراهم نیست؛ لذا طرح کاراد در نظر گرفته شده است تا بحث بیکاری فارغ التحصیلان مرتفع شود.»
کرمی با اعلام اینکه کارآفرینی در کشورمان باید همچون ژاپن به فرهنگ تبدیل شود، افزود: «در یک سیر منطقی اگر حتی یک کودک احساس کرد کارآفرین موفقی خواهد شد، نباید اجباری برای ورود به دانشگاه داشته باشد.»
وی افزود: «امروز کارآفرینی به فرهنگ تبدل نشده و قبل از هر اقدامی این روند باید در جامعه پیاده ساز شود.»

صنعت بیمه با ایده‌های خلاق متحول می‌شود

صنعت بیمه با ایده‌های خلاق متحول می‌شود

صنعت بیمه یکی از صنایعی است که در موج تحولات فناورانه با تغییرات زیادی روبرو شده است و دانش‌بنیان‌های نوظهور با رخنه در این صنعت کهن توانسته اند ساختارهایی نو برای آن بنا کنند.
صنعت بیمه در یک دهه گذشته شاهد هجوم بی‌وقفه انواع فناوری‌های روز بوده است، از هوش مصنوعی گرفته تا خودروهای خودران، فناوری‌هایی که هر روز و هر لحظه تمامی ابعاد این صنعت را تحت تأثیر خود قرار داده‌اند و شرکت‌های بیمه را با چالش‌های فراوانی رو به رو ساخته‌اند.

کارخانه نوآوری آزادی،‌ کارخانه استارت‌آپ‌سازی
حالا شرکت‌های بیمه با درک لزوم به‌کارگیری فناوری به دنبال یافتن راه‌کارهایی هستند تا بتوانند در شرایط اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی کنونی از ابزارهای فناوری به بهترین شکل بهره بگیرند.
در این میان مشتریان نیز به سبب گرایش شرکت‌های بیمه به فناوری‌های روز در انتخاب محصول بیمه با گستره متنوعی رو به رو هستند. از آنجا که مشتریان در دنیای امروز همواره به دنبال تجربه‌ای کاملا دیجیتالی، اکوسیستم‌های چندخدمتی و …‌ هستند، شرکت‌های بیمه به صرافت توسعه راه‌کارهایی برای برطرف کردن نیاز و اولویت‌های مشتریان افتاده‌اند.

مرکز نوآوری پلنت

در ایران هم با توجه به وجود مشکلات متعدد در این حوزه، جمعی از جوانان خواهان تحولات بنیادی در عرصه بیمه دست به ابتکاری جالب زدند و با راه‌اندازی یک زیرساخت منعطف و مجهز به دنبال ارائه راه‌کارهای نوآورانه به بازیگران صنعت بیمه برآمدند.
«پلنت» قصد دارد با تقویت زیرساخت‌های صنعت بیمه و کاهش قیمت برای مشتریان، رضایت عمومی از این صنعت را افزایش دهد. با همین هدف، بخشی از سومین سوله کارخانه نوآوری آزادی در اختیار آنها قرار گرفته است تا از این ساختار نوین؛ ندای تغییرات بنیادینی از صنعت بیمه به گوش رسد.

در پلنت برای دور هم جمع‌کردن همه بازیگران کلیدی حوزه بیمه و مالی با دغدغه نوآوری برنامه‌ریزی می‌شود و در این مجموعه باور بر این است که شبکه‌سازی و همکاری گروه‌های فناور و متخصصان منجر به آفرینش ایده‌ها، محصولات و خدماتی می‌شود که آینده صنعت بیمه و مالی ایران را متحول کند.

این مرکز قصد دارد یک مجموعه بزرگ و قوی برای توسعه صنعت بیمه در کشور باشد و از تیم‌های اینشورتک و استارت آپی که در زمینه رشد بیمه حرف‌هایی برای گفتن دارند حمایت‌هایی اعم از سرمایه‌گذاری و منتورینگ داشته باشد.

به گفته مدیران پلنت، ساخت این پلتفرم از بهمن‌ماه سال گذشته آغاز شده است. ایجاد این پلتفرم می‌تواند کمکی به صنعت بیمه باشد تا اقدامات نوآورانه و فناورانه در آن ایجاد شود. پیاده‌سازی ایده‌های خلاقانه جوانان و نقش آنها در رشد اقتصاد دانش‌بنیان با حضور بازیگران اصلی حوزه بیمه کشور از دیگر اهدافی است که پلنت به دنبال آن است.

افتتاح اولین استودیوی استارتاپی در پارک علم و فناوری قزوین

افتتاح اولین استودیوی استارتاپی در پارک علم و فناوری قزوین

اولین استودیوی استارتاپی قزوین با نام راکت با حضور رئیس، مدیران و جمعی از مدیران عامل واحدهای فناور مستقر در پارک علم و فناوری قزوین افتتاح شد.
این استودیو با هدف تسریع در تبدیل ایده‌های شرکت‌های فناور به کسب و کار و ایجاد پیوندی عمیق بین صنعت و دانشگاه تاسیس شده است.
استودی راکت که در واقع یک شتاب‌دهنده است، فضایی برای ایجاد ایده‌ها و نوآوری‌ها در شرکت های فناور فراهم می‌کند تا آنها را برای محیط کسب و کار آماده کند. این استودیو در دل پارک علم و فناوری قزوین قرار گرفته است.
یکی دیگر از ویژگی‌هایی که این استودیو را از دیگر رقبایش متمایز می‌کند این است که این شتاب‌دهنده، نمونه‌های موفق کسب و کارهای نوپا را در پارک نگه می‌دارد.

راه های یافتن ایده‌ های جذاب استارتاپی
در این استودیوی استارتاپی سعی می‌شود با استفاده از روش‌های خلاقانه و نوآوری، مسیر موفقیت را سریع‌تر طی کرد.
استودیوی استارتاپی راکت به عنوان یک نهاد ارائه دهنده راه‌حل‌های نوآورانه در پارک علم و فناوری قزوین پایه‌گذاری شده تا با شناسایی نیازهای دقیق صنعت و بازار و استفاده از نیروهای متخصص، خلاق و جوان پیوندی میان صنعت و دانشگاه ایجاد کند.
این استودیو علاوه بر ارائه زیرساخت و بازار نیاز، ریسک شکست کسب‌وکارهای نو را نیز کاهش می‌دهد.
استودیوی راکت امکانات زیادی را در اختیار استارتاپ‌ها قرار می‌دهد که از این میان می‌توان به فضای کار اشتراکی، آموزش‌های تخصصی، معرفی به شبکه گسترده‌ای از سرمایه‌گذاران و… اشاره کرد.

چهارمین همایش یلدای کارآفرینان استارتاپی ایران برگزار شد

کارخانه نوآوری آزادی،‌ کارخانه استارت‌آپ‌سازی

کارخانه نوآوری آزادی،‌ کارخانه استارت‌آپ‌سازی

 

همیشه وقتی صحبت از کارخانه می‌شود، وسایل و تجهیزاتی مثل چرخ دنده و ابزار و ماشین آلات سنگین به ذهن می‌آید اما اینجا خبری از این چیزها نیست. اینجا قرار نیست ابزارهای سنگین ببینیم و صدای به هم خوردن قطعات را بشنویم. خط تولید این کارخانه فکر و ایده جوانان است. ذهن انسان‌ها قرار است در بستر این کارخانه شکوفا و منجر به محصول شود.

از درب نگهبانی که رد می‌شویم اولین چیزی که توجه را به خود جلب می‌کند سوله‌های مرتب و مکانیزه هستند. در چند قدمی سوله‌ها نیز سازه جالب ۲۰-۳۰ متری وجود دارد که در بالای آن لوله‌های نامنظم و به هم چسبیده‌ای قرار گرفته‌اند.

از کنار این سوله‌ها و سازه نمادین، جوان‌های کوله به دوش در رفت و آمد هستند یا روی صندلی‌های روبروی سوله‌ها با یکدیگر گفتگو می‌کنند.

وارد سوله اول که می‌شویم فضای بزرگی دیده می‌شود که وسط آن پر از میزهای شش، هشت و ۱۲ نفره است. مبل‌های رنگی رنگی در گوشه و کنار، صندلی‌های استراحت، اتاقک‌های شیشه‌ای به اصطلاح اتاق تلفن و سالن‌های جلسات نه چندان رسمی نظر هر کسی را به خود جلب می‌کند.

دیوارهای شیشه‌ای و غیر شیشه‌ای که میزها را از هم جدا می‌کنند هم، شکل و شمایل جدیدی دارند؛ روی یکی از دیوارها نوشته «گوشه امنی برای تجربه، ساختن و یادگرفتن»…

در سوله دیگری از این کارخانه هر روز جشن می‌گیرند! دلیل این جشن‌ها را که جویا می‌شوم می‌گویند: «هر روز را جشن می‌گیریم انگار روز اول کاری ماست تا با همان انگیزه روز اول کار کنیم». پشت هر اتاق جلسه‌ای تذکرات خودمانی نوشته؛ «من بعد از اتمام کارم درب را می بندم؛ من بعد از استفاده از اتاق، زباله ها را در سطل زباله می‌اندازم؛

من در این اتاق جلسه با صدای بلند صحبت نمی‌کنم و …». در این سوله هر یک از اتاق‌های جلسات با نام‌های یکی از استان‌های کشور نامگذاری شده؛ سالن خلیج فارس؛ سالن دورود؛ سالن آذربایجان؛ سالن سیستان؛ سالن خوزستان؛ انگار علاوه بر آدم‌ها به در و دیوار هم توجه می‌شود و همه اشیا هم شناسنامه دارند.

این دانشجوها طوری اینجا در کنار هم جمع شده‌اند و ایده‌های خود را با انرژی وسط می‌گذارند که انگار در مسیر حرکتشان «نمی شود»، «نمی توانیم» و «نداریم» و … وجود ندارد.

اینجا با ۶ سوله و یک سازه «کارخانه نوآوری» است؛ کارخانه‌ای که قبلاً در آن الکترود می‌ساختند. آن لوله‌های روی سازه که در ابتدا به آن اشاره کردیم الکترودهایی در مقیاس بزرگ هستند؛ اما در اصل این الکترودها سمبلی از محققان کشور هستند که با هم افزایی و در کنار یکدیگر قرار گرفتن، برای رسیدن به یک هدف مشخص تلاش می کنند».

 

کارخانه نوآوری چگونه شکل گرفت

کارخانه الکترودسازی مدت زمان زیادی بلا استفاده مانده بود که بالاخره تغییر کاربری داد و از مرداد ۹۷ به کارخانه نوآوری و شعبه اول پارک فناوری پردیس تبدیل شد.

 

این کارخانه ۶ هزار متری که در اختیار شتابدهنده ها و تیم‌های مختلف قرار گرفته نزدیک میدان آزادی است؛ هر یک از سوله‌های هزار متری متشکل از تیم‌های استارت آپی به فاصله‌های نزدیک در کنار هم قرار گرفته‌اند.

تیم‌ها در حوزه‌های فناوری اطلاعات، الکترونیک سلامت، گیم، تولید محتوا، نوآوری‌های بیمه‌ای و مالی، هوش مصنوعی و اینترنت اشیا، نانوداروها، معماری و زندگی شهری، گردشگری و توریسم فعالیت می‌کنند. این کارخانه ظرفیت ۲۵۰۰ نفر را دارد و می‌تواند ۵۰۰ تیم و شتابدهنده را در دل خود جای دهد؛

اما در حال حاضر که نوپاست هزار نفر در قالب ۱۵۰ تیم استارتاپی در این کارخانه فعالیت می‌کنند.

مهدی عظیمیان زواره، مدیر کارخانه نوآوری آزادی (شعبه اول پارک فناوری پردیس) چگونگی تغییر کاربری را اینگونه توصیف می‌کند: «این کارخانه با همکاری بین پارک فناوری پردیس و یک شتابدهنده (به عنوان شریک پارک فناوری پردیس) به وجود آمده و تغییر کاربری داده است؛

شتابدهنده به دنبال فضایی بود که تیم‌های استارت آپی و تحت مدیریت خود را در مکانی مستقر کند. این موضوع را با پارک پردیس در میان گذاشت تا تحت مدل شعبه‌های بعدی پارک این کار انجام شود.

با توجه به اینکه پیش از اینها آیین نامه‌ای بابت ایجاد شعبه‌های پارک فناوری پردیس وجود داشت و از سوی دیگر لازم بود که فضایی برای فعالیت استارت آپها خارج از پارک به وجود بیاید؛ در همین راستا تصمیم گرفته شد که فضای اختصاصی برای حضور و فعالیت شتابدهنده ها و استارت آپها فراهم شود.

در ارزیابی صورت گرفته از اماکن بلااستفاده در بخش‌های مختلف شهر و بیرون تهران برای استقرار تیم‌های استارت آپی، کارخانه الکترودسازی انتخاب و در ادامه هم با مالک این کارخانه متروکه قراردادی منعقد شد».

این مکان علیرغم اینکه بیش از یک سال از فعالیت آن می‌گذرد، اما به تازگی توسط رئیس جمهور افتتاح رسمی شده دلیل آن را از مدیر کارخانه جویا شدیم.

وی در پاسخ به این پرسش ما گفت: «برای افتتاح رسمی کارخانه لازم بود که تیم‌ها مستقر شوند و سپس افتتاح صورت گیرد از این رو یک سال و اندی گذشت تا به مرحله افتتاح رسمی برسد.»

 

شرق و غرب تهران؛ لوکیشن فعالیت کارآفرینان

وی همچنین درباره انتخاب محل این کارخانه گفت: «به دلیل اینکه پارک فناوری پردیس در شرق تهران است و امکان پوشش این قسمت از شهر برای تیم‌ها وجود دارد؛ غرب گزینه خوبی برای فعالیت استارت آپها بود. با توجه به اینکه، کارخانه دسترسی خوبی به فرودگاه، مترو، میدان آزادی، دانشگاه‌های مطرح کشور دارد باعث شد که جذابیتی برای ادامه کار باشد.

اینکه محققان از هر جای تهران با وسایل حمل و نقل عمومی به این کارخانه دسترسی پیدا می‌کنند، خود یکی از دلایل برای انتخاب این مکان بود.»

مدیر کارخانه نوآوری آزادی می‌گوید: «در پارک فناوری پردیس فرصت کمتری برای صاحبان ایده فراهم شده بود و در ۱۸ سال فعالیت پارک، همواره از شرکت‌هایی حمایت می‌شد که به یک کسب و کار پایداری رسیده باشند؛

به همین دلیل کمتر فضایی برای کسانی که در مرحله ایده هستند وجود داشت و در پارک هم این موضوع از قبل پیش بینی نشده بود؛ لذا با این فلسفه که شعبه بعدی پارک به کسانی که صاحب ایده هستند اختصاص پیدا کند، کارخانه نوآوری به وجود آمد».

 

هزینه‌های کارخانه به عهده کیست؟

با وجود اینکه مدیریت این کارخانه بر عهده پارک فناوری پردیس است ولی هزینه هر شتابدهنده به عهده کارخانه نیست؛ هر یک از شتابدهنده ها در حوزه‌های مختلفی کار می‌کنند و به تبع آن نیاز به فضاهایی دارند که خودشان طراحی می‌کنند برخی از مجموعه‌ها نیاز به اتاق تمیز و برخی از آنها نیاز به آزمایشگاه و.. دارند که خودشان این مکان‌ها را برای استارت آپها تعبیه می‌کنند.

در واقع چون هر یک از شتابدهنده های کارخانه که فضایی را برای استقرار تیم‌هایشان در اختیار دارند بر اساس نیازها و سلیقه خود، اقدام به بازسازی می‌کنند هزینه‌ها پای خودشان است.

از صحبت‌های مدیر کارخانه این چنین می‌توان برداشت کرد که بخشی از هزینه‌های کارخانه و درآمد آن از اجاره شتابدهنده ها به کارخانه تامین می‌شود و همچنین این شتابدهنده ها هزینه‌های مشترک و مصارف عمومی از جنس شارژ را خود پرداخت می‌کنند. در واقع بیشتر هزینه‌ها بین شتابدهنده ها توزیع می‌شود.

استارت آپ سازی کارخانه

عظیمیان مدیرکارخانه معتقد است: «برای اینکه کارخانه نوآوری محلی برای ماندن شرکتها نشود، مزایای کمتری به استارت آپها اختصاص می‌دهند؛ شاید بتوان گفت هفتاد درصد از صددرصد حمایت‌های پارک فناوری را تیم‌های مستقر در کارخانه دریافت می‌کنند.
این می‌تواند محرکی باشد که بعد از سه سال، وقتی یک تیم استارت آپی به یک مرحله‌ای از رشد رسید، بتواند در پارک فناوری پردیس مستقر شود و تداوم توسعه خود را آنجا دنبال کند.

پارک فناوری پردیس انگیزه‌ای برای ادامه حیات استارت آپهاست و این کارخانه استارت آپ سازی است؛ افرادی که ایده‌های خوب دارند در قالب یک تیم استارت آپی در کارخانه گرد هم می آیند و در راستای رسیدن به نتیجه مطلوب فعالیت می‌کنند.

در اصل این کارخانه استارت آپ سازی است؛ افرادی که ایده‌های خوب دارند در قالب یک تیم استارت آپی در کارخانه گرد هم می آیند و در راستای رسیدن به نتیجه مطلوب فعالیت می‌کنند در اصل خروجی کارخانه شرکتهای آماده بزرگ شدن هستند که می‌توانند در پارک پردیس به صورت دائمی فعالیت کنند.

این کارخانه نوپاست. همه سوله‌ها به ظرفیت کامل نرسیده‌اند و هنوز کارشان به اوج نرسیده و برخی از شتابدهنده ها در مرحله فراخوان هستند.»

جوانانی که دور یک میز خیره در لپ تاپ، خنده بر لب کار می‌کنند، همه و همه ایده‌هایی در ذهنشان است که در حال پیاده سازی هستند؛ به نظر می‌رسید که رده سنی، زیاد برای حضور در کارخانه لحاظ نشده ولی معمولاً افراد از ۱۸ تا ۳۰ سال فعالیت می‌کنند؛ می‌توان گفت جوانان زیر سی سال در این مجموعه بیشتر فعالیت می‌کنند.

در مورد مدرک تحصیلی هم می‌توان گفت که غالباً افراد دانشجو و فارغ التحصیل کارشناسی و ارشد هستند. در حال حاضر خیلی از افراد تیم‌ها همزمان با تحصیلشان، در کارخانه حضور می‌یابند که این جذاب و ارزشمند است.

 

شرط زنده ماندن طرح‌ها و تیم‌ها

 

تیم‌ها باید قبل از استقرار در هر مکانی که قرار است محلی برای همکاری و تلاش برای رسیدن به یک ایده باشد دارای ویژگی‌هایی باشند؛ هر جایی قانونی دارد و قانون کارخانه هم همین است که تیم‌های مستقر در کارخانه باید یک سری ویژگی‌هایی داشته باشند.

دکتر رضا کلانتری نژاد کسی که شریک پارک فناوری پردیس است و اولین شتابدهنده را در این کارخانه راه اندازی کرده درباره شرایطی که تیم‌ها را به محصول می‌رساند می‌گوید :«۴ سرمایه در اختیار استارت آپها قرار می‌گیرد تا بتوانند ایده خود را به محصول تبدیل کنند و زنده بمانند.

سرمایه مادی، سرمایه نمادین و اعتباری، سرمایه اجتماعی، سرمایه دانشی. عمدتاً تیم‌هایی زنده می‌مانند که به کار خود علاقمند هستند و آرزوی تحقق آن را با تلاش دارند.»

مدیر شتابدهنده و شریک پارک فناوری پردیس در مورد ایده‌های افراد می‌گوید: «طرح هایی که چند وجهی هستند و تمام عوامل کسب و کار را دارند معمولاً زنده می‌مانند؛ باید جهان بینی اولویتشان باشد یعنی اینکه ایده پرداز با تیمش می‌خواهد چه تاثیری در جامعه بگذارد. باید اعضای تیم‌ها همواره فرصت طلب باشند و از فرصت‌هایشان بهره ببرند.

از طرف دیگر باید تیم‌ها خوب باشند و اگر تیم خوب نباشد یک ایده خوب را خراب می کنند».

وی همچنین می‌گوید: «چنین کارخانه‌هایی مکان‌هایی شبیه جنگل‌هایی هستند که گونه‌های نادر در آنها رشد می‌کنند. نمی‌دانیم بعداً به کار می آیند یا خیر. شاید در میان هزاران گونه، لوبیای سحرآمیزی بیرون بیاید. در واقع شتابدهنده ها در کارخانه از گونه‌های نادری که نمی‌دانیم چه هستند مراقبت می‌کنند بلکه بعد از گذشت زمان به نتیجه برسد.»

 

این حرف‌ها نشان می‌دهد که تیم‌ها واقعاً باید روحیه شریک شدن و کار گروهی را داشته باشند؛ ظرفیت رشد داشته باشند و خودمحور نباشند؛ کمک گرفتن و یاد گرفتن از اهدافشان باشد و برایشان ایده مهم‌تر از پول باشد. در فعالیت استارت آپ ها، مهم تیم خوب است؛ تیم‌های خوب ایده‌های نه چندان قوی را هم می‌توانند به سرانجام برسانند اما ممکن است یک ایده عالی توسط یک تیم ضعیف به نتیجه نرسد.

 

شرط زنده ماندن تیم‌های کارخانه‌ای که حول محور استارت آپها فعالیت می‌کنند، داشتن یک ایده جذاب و خوب است که بعداً به زندگی مردم وارد شود و کیفیت آن را تحت تاثیر قرار دهد.

 

نحوه سرمایه‌گذاری روی طرح‌ها

یکی از مدیران مجموعه‌های حاضر در کارخانه نوآوری درباره شرایط همکاری با تیم‌های استارت آپی می‌گوید: «شتابدهنده ها، بعد از یک فراخوان طرح‌های ارائه شده را بررسی می‌کنند و در نهایت طرحی که پیش بینی می‌شود بازار مناسب و امکان اجرا دارد و در آن از نوآوری استفاده شده را انتخاب می‌کنند؛ بعد از پالایش، تیم‌ها وارد فرایند شتابدهی می‌شوند و بر اساس قراردادی، میزان سرمایه گذاری و تعهد تیم‌ها مشخص خواهد شد».

 

یکی از مزیت‌های کارخانه این است که خط و مشی برای سرمایه گذاری وجود ندارد و سرمایه‌گذار بر اساس معیارهایی که دارد از یک طرح حمایت می‌کند.

مدیر کارخانه نوآوری نیز در خصوص سیکل پیش از انتخاب تیم‌ها می‌گوید: «در ابتدا هم ممکن است یک سیکل پیش شتابدهی تعریف شود که معمولاً یک تا دو ماهه است؛ اکثر آموزش‌ها و مهارتهایی که باید تیم‌ها داشته باشند آموزش داده می‌شوند.

ولی تیم‌ها، بعد از این دوره وارد مرحله جدی می‌شوند و رسماً کار خود را بر اساس قراردادی که با شتابدهنده منعقد کرده‌اند آغاز می‌کنند. در این قرارداد پکیج تامین مالی، زمان تحویل محصول، خدمات، مشاوره و … مشخص می‌شود. همچنین مشخص می‌شود که شتابدهنده چند درصد سهام داشته باشد.»

معمولاً تیم‌ها تخمین می‌زنند که طرحشان چه میزان هزینه لازم دارد و شتابدهنده با معیارهایی می‌سنجند که چه میزان از تیم حمایت کند؛ ولی اگر بخواهیم عددی ذکر کنیم حمایت‌های مستقیم مالی حدوداً مبلغ ۳۰ تا ۵۰ میلیون و یا بیشتر خواهد بود. بعد از انعقاد قرارداد، تیم‌ها فعالیت خود را در کارخانه آغاز می‌کنند؛ این تیم‌ها اکنون در حال فعالیت هستند زیرا به تازگی کار خود را شروع کرده‌اند. وقتی محصولی از حالت ایده در بیاید و بخواهد وارد بازار شود و به درآمدزایی برسد باید هزینه بیشتری صرف موضوع شود. این هزینه را برخی مواقع خود شتابدهنده ها تامین می‌کنند و مبلغی را می‌دهند و در قبال آن، سهام را بیشتر می‌کنند.

اما یک زمانی هست که شتابدهنده به دنبال سرمایه گذار می‌گردد و رویدادی را تحت عنوان «دمو دی» برگزار می‌کند تا سرمایه گذاری برای طرح پیدا شود؛ از این طریق شتابدهنده بعد از پیدا کردن یک سرمایه گذار، سهم خود را به آن می‌فروشد. در واقع شتابدهنده متعهد است که طرح را یا خود یا به واسطه سرمایه گذار به نتیجه برساند؛ شتابدهنده هر رویدادی را برای معرفی طرح به بازار و سرمایه گذار برگزار می‌کند تا تیم‌ها بتوانند حاصل فعالیتشان را ببینند.»

منبع خبر : مدیر اینفو