نوشته‌ها

چند اشتباه رایج کارآفرینان که در مذاکرات انجام می دهند

چند اشتباه رایج کارآفرینان که در مذاکرات انجام می دهند

اشتباهات متداول کارآفرینان در مذاکره

همه ما از آمارهای وحشتناک کسب‌وکارها خبر داریم. بیشتر کسب‌وکارهای نوپا شکست می‌خورند (حدود ۸۰ درصد از آنها). بسیاری از کارشناسان، دلیل این شکست‌ها را ریسک‌های نوآوری می‌دانند. با این حال، ما پی برده‌ایم که مساله دیگری وجود دارد که به همان اندازه در شکست کسب‌وکارها اثر دارد.

این عامل، مدیریت نادرست روابط کلیدی و به ویژه شکست در مذاکرات بنیان‌گذاران و کارآفرینان است. اداره یک کسب‌وکار نیاز به مذاکرات بسیاری دارد که با شرکا، شرکای بالقوه، سرمایه‌گذاران و گروه‌های ذی‌نفع دیگر انجام شود. چنین مذاکراتی در تمام مراحل رشد کسب‌وکار ادامه خواهند یافت؛ از زمان ایده‌پردازی و شکل‌گیری کسب‌وکار تا مراحل بالاتری که شرکت بالغ می‌شود و افزایش درآمد و چالش‌های رشد را تجربه می‌کند. در پژوهش‌ها و مصاحبه‌ها برای نگارش کتاب «مذاکرات کارآفرینان: درک و مدیریت روابط تعیین‌کننده موفقیت» داشتیم، پی‌بردیم که وجه تمایز کارآفرینان موفق از سایرین، الزاما توانایی بالاتر آنها در مذاکره نیست. آنچه آنها را متمایز می‌کند، توانایی جبران پس از شکست در مذاکرات و یادگیری از این شکست‌ها است.

پژوهش ما همچنین نشان دادند که ۴ عامل اصلی باعث می‌شود که مذاکرات کارآفرینان با احتمال شکست مواجه شوند. این عوامل عبارتند از: احساسات، روابط، ابهام و پیچیدگی.

احساسات: کارآفرینان باید بتوانند زمانی که غرور یا اختراعاتشان به خطر می‌افتد، واکنش‌های احساسی شدیدشان را کنترل کنند. این اتفاق زمانی می‌افتد که یک نفر پیشنهاد می‌کند که کارآفرین در ازای پول یا حمایت، کنترل بخشی از دستاوردها و دارایی‌های شرکت را واگذار کند.

روابط: روابط مولفه‌ای کلیدی در توافق‌های کارآفرینان است و به رغم اصرار بر توافق‌های سریع، بسیاری از آنها بلندمدت هستند.

ابهام: نوآوری در فناوری‌ها یا مدل‌های تحول‌آفرین کسب‌وکار را به سادگی نمی‌توان درک یا پیش‌بینی کرد. این مساله در برخی از صنایع مانند الکترونیک بیشتر دیده می‌شود و به بازارهایی متلاطم و پر از تغییر منجر می‌شوند که با ابهام فراوان از آینده رو به رو هستند.

پیچیدگی: این مساله، موانع برجسته‌ای در ارتباطات بین گروه‌های مختلف کسب‌وکار ایجاد می‌کند و رسیدن به یک توافق را دشوار می‌سازد.

زمانی که کارآفرینان تلاش می‌کنند تا کنترل احساسات، روابط، ابهام و پیچیدگی را به دست بگیرند و نتایج را کنترل کنند، در خطر ارتکاب به ۸ اشتباه رایج قرار می‌گیرند که عبارتند از:

۱- انکار احساسات

کارآفرینان هم مانند هر انسان دیگری، احساسات قدرتمندی در مورد اینکه چه چیزی منصفانه است و چه چیزی نیست، دارند. آنها ممکن است در زمان خوب بودن اوضاع، بیش از حد هیجانی شوند یا زمانی که احساس کنند رفتار منصفانه‌ای با آنها صورت نمی‌گیرد، دچار اضطراب شوند. در هر صورت، این احساسات قدرتمند مثبت و منفی باعث می‌شود تا نگرش بی‌طرفانه خود را از دست بدهند و به دامی بیفتند که روانشناسان سوگیری شناختی (cognitive biases) می‌نامند؛ سوگیری‌ها و جهت‌گیری‌هایی غیرعقلانی که بر منطق غلبه می‌کنند. اغلب یک غلیان احساسی را که ناشی از یک یا دو محرک است، می‌توان در بیشتر اشتباهات مذاکره مشاهده کرد. برخی از کارآفرینان خود را به اندازه دانشمندان، مهندسان، وکلا یا مدیرانی که متمرکز بر منطق و شواهد هستند، توانمند می‌بینند. زمانی که آنها در این مسیر زیاده‌روی می‌کنند و بیش از حد بر منطق و انکار اهمیت احساسات (و حتی غرور) پافشاری می‌کنند، به مشکل می‌خورند. در نظر نگرفتن عوامل احساسی و رابطه‌ای باعث می‌شوند که آنها نتوانند رفتارها و تفکرات طرف مقابل خود را درک کنند. اگر آنها اثرات قدرتمند احساسات را به رسمیت نشناسند، آمادگی مناسبی برای مذاکرات مهم نخواهند داشت و قربانی پیش‌داوری‌های ناشی از سوگیری شناختی می‌شوند (به عنوان مثال همان چیزی را می‌بینند که می‌خواهند ببینند و همان چیزی را می‌شنوند که انتظار دارند بشنوند).

۲- اتکای بیش از حد بر حس ششم

مذاکرات کارآفرینان شامل موضوعات در حال تغییر بسیار و عوامل گوناگونی است که می‌توانند منجر به شگفتی و اتفاقات غیرمنتظره شوند.

زمانی که کارآفرینان مجبور می‌شوند فوری به این اتفاقات و شگفتی‌ها واکنش نشان دهند، بسیاری از آنها به شهود و حس ششم خود اتکا می‌کنند؛ همان شم کارآفرینی و شهودی که در ابتدا باعث موفقیت آنها شده بود. مشکل آنجا است که بیشتر آنها نمی‌دانند شهودشان چرا و چگونه در گذشته موفق بوده است. به این دلیل، عملا تیری در تاریکی شلیک می‌کنند. زمانی که آنها با انواع جدیدی از تعامل‌ها (یا انواع قدیمی از مذاکرات با آدم‌های جدید) مواجه می‌شوند، به شدت مستاصل می‌شوند: چرا اقدامات و روش‌هایی که در گذشته نتیجه‌بخش بود، اکنون به ثمر نمی‌رسند؟ زمانی که مذاکرات طبق انتظار پیش نمی‌روند، کارآفرینانی که بیش از اندازه به شهود خود تکیه کرده (و شواهد و دلایل عقلانی را نادیده می‌گیرند)، به جای سرزنش خود، طرف مقابل را محکوم به سرسختی و سنگ‌اندازی در مسیر مذاکره می‌کنند. با این شرایط، مشکل می‌تواند حادتر شود. چرا که آنها مشکل را از خود نمی‌دانند و از شکست‌هایشان درس نمی‌گیرند و به همین دلیل، شکست‌ها بارها تکرار می‌شوند. راهکار آنها این است که به جای تکیه بیش از اندازه بر شم و شهود خود، زمانی را در خلوت گذرانده و به این فکر کنند که چه راهکارهایی می‌تواند به نتیجه برسد.

تیم‌سازی قوی؛ یک الزام برای دانشگاه کارآفرین

تیم‌سازی قوی؛ یک الزام برای دانشگاه کارآفرین

مسئول ارتباط با صنعت پژوهشکده بوعلی گفت: اگر دانشگاهی می‌خواهد کارآفرین باشد باید اصولی را به کار گیرد تا اساتید در کنار سایر آموزش‌ها به دانشجویان اصل مهم تیم‌سازی را یاد دهند.

خودت باش! تو کارآفرینی و این تنها کاریِ که از دستت برمیاد
مهندس باقری در نشست «شرکت‌های دانش‌بنیان از تولد تا موفقیت» با محوریت کارآفرینی که در دانشکده علوم دانشگاه فردوسی مشهد برگزار شد، اظهار کرد: شاید در سیاست‌گذاران حوزه‌های مختلف، تطبیقی در میان دانش‌آموختگان و فرصت‌های شغلی دیده نشده و بسیاری از افراد بیکار مشاغلی را انتخاب کرده‌اند که غیر مرتبط بوده است. این امر باعث شده تا هزینه‌های زیادی برای کشور گذاشته شود و شاید بعضی از سیاست‌گذاران ما فراموش کرده‌اند که بیشتر به موضوع کارآفرینی اهمیت دهند.
وی افزود: دانشجویان در ترم سوم باید بدانند که به چه حرفه‌ای علاقه دارند و این امر باعث می‌شود که به صورت هدفمند به کلاس بروند و صحبت‌های استاد را درک کنند. دانشجو باید بداند که به حوزه‌های مختلفی مانند پژوهش، خدمات، بازار، تولید، آموزش و … علاقه‌مند است چرا که در ترم آخر تحصیلی خود تازه به این فکر نیفتد که باید چه شغلی را انتخاب کند. اگر دانشجویان به این موضوع مهم توجه کنند قطعاً پیروز و موفق خواهند شد.
مسئول ارتباط با صنعت پژوهشکده بوعلی تصریح کرد: در دانشگاه فردوسی مشهد چهار مرکز رشد وجود دارد و مراکزی هستند که افراد دارای ایده وارد این مجموعه می‌شوند و ایده‌های خود را به یک محصول تبدیل می‌کنند. این امر موضوعی است که در تمام دنیا به عنوان یک قدرت استراتژیک به کار گرفته می‌شود و ما هم باید این حرکت را انجام دهیم چرا که از دیگر کشورها عقب می‌افتیم.

حکایت کارآفرین کهنه کار: از دست‌فروشی تا تولید اولین هلیکوپتر رادیو کنترل ایران
وی بیان کرد: استارتاپ‌ها در واقع ایده‌هایی است که توسط یک تیم با توجه به نیاز جامعه ارائه می‌شود و به یک‌باره رشدهای غول‌آسایی می‌کنند. این موفقیت‌ها تنها با هم‌افزایی و همکاری یک تیم میسر می‌شود و می‌توانیم به نیازهای جامعه، جامه عمل بپوشانیم. کتابی تحت عنوان «17 اصل کار تیمی» وجود دارد که بیان می‌کند در یک کار تیمی باید چه اقداماتی را انجام داد.
باقری خاطرنشان کرد: دانشگاه سه نسل دارد، در نسل اول آموزشی، نسل دوم آموزشی و پژوهشی و دانشگاه‌ها در نسل سوم به سمت کارآفرینی پیش رفته‌اند و اگر دانشگاهی می‌خواهد کارآفرین باشد باید اصولی را به کار گیرد تا اساتید در کنار درس، به دانشجویان آموزش دهند. باید یادآور شد که برای انجام و تحقق این امر مهم، اولین اصل تیم‌سازی قوی است که باید مورد توجه همگان قرار گیرد.

گنج نوآوری در سوله متروکه

گنج نوآوری در سوله متروکه

سال پیش اکبر علیزاده فکر می‌کرد که روزی دستاوردش به کارخانه‌ای تبدیل شود که دیگر به کوره، ماشین‌آلات و دستگاه نیاز نداشته باشد؟ روزی فکر می‌کرد که تمام تجهیزاتی که خریداری می‌کند دکور شود؟ روزی فکر می‌کرد که هر هفته و هر ماه صدها نفر از او یاد کنند؟
اکبر علیزاده در سن 93 سالگی برگه‌ای را امضا کرد که طی آن خاطراتش را در جاده مخصوص جای گذاشت. او اجازه داد، بیش از 1000 نفر در جاده مخصوص شاغل شوند و البته هر روز و هر ماه بر تعداد آنها اضافه شود.
او که 95 سال دارد در تمام مصاحبه‌هایش گفته است: «در ایران اگر کسی می‌خواهد وارد صنعت شود، می‌بایست عاشق باشد. اگر هدف پولدار شدن است، شاید واسطه گری کار مناسب‌تری باشد زیرا مشکلات عرصه تولید آن چنان زیاد است که پس از مدتی شخص را منصرف خواهد کرد، اما کسی که عاشق است می‌ماند و با کمک خلاقیت و نوآوری برای بقا مبارزه می‌کند.»
او با همین باور ذهنی، کارخانه متروکه خود را به جوانان خلاق و نوآور امروز سپرد تا آنها در این کارخانه ساکن شوند و به تولیدی بپردازند که کشور به آن نیاز دارد. در این کارخانه فکر و ایده تولید می‌شود. البته اکبرعلیزاده هم کار و صنعت خود را رها نکرده بلکه در 17 کیلومتری جاده مخصوص مستقر شده و همچون گذشته به تولید الکترود جوشکاری مشغول است.
می‌خواهم از کارخانه‌ای برای شما بگویم که رنگ و رویش تغییر کرده و دیگر هیچ آلایندگی ندارد. کارخانه‌ای که خیلی از صاحبان ایده، برای رفتن به آن از یکدیگر پیشی می‌گیرند.

حوالی آزادی جنب ایستگاه بیمه

وقتی می‌گویم کارخانه؛ همه تصور می‌کنند که ما از مسافت دور صحبت می‌کنیم و فکر می‌کنند تمام کارخانه‌ها در حاشیه شهر هستند. اما برای رسیدن به این کارخانه فقط 7 دقیقه با میدان آزادی فاصله دارید، اگر با مترو هم بخواهید بروید که ایستگاه بیمه تقریباً دیوار به دیوار کارخانه نوآوری است، همان کارخانه‌ای که سال‌ها الکترود جوشکاری تولید می‌کرد.
اگر چند دقیقه روبه‌روی در ورودی، کارخانه بایستید جمعیت زیادی از زنان و مردان جوانی را می‌بینید که با انگیزه وارد این کارخانه چند هزار متری می‌شوند و می‌خواهند آینده خود را بسازند.
چین و چروک صورتش از او یک مرد 32 ساله ساخته بود. می‌خواست وارد کارخانه نوآوری شود که از او پرسیدم، شما اینجا مستقر هستید؟ گفت: دو ماهی است که به اینجا آمده‌ام و می‌خواهم برای کشورم مفید باشم، کلی ایده دارم که یک ایده آن پذیرفته شده است. با سرعت وارد کارخانه شد و به سمت یکی از سوله‌ها رفت.
پشت سر او وارد کارخانه شدیم، روبه‌روی ما و در یک ردیف تا جایی که چشم کار می‌کرد سوله (فضاهای بزرگ سرپوشیده که در گذشته خطوط تولید الکترود در آن مستقر بوده است) بود. سوله اول مربوط به کارهای اداری و به قول معروف بروکراسی بازی بود.

جریان این 8 کانتینر چیست؟

ما وارد سوله دوم شدیم. سوله‌ای که 1000 متر بود. برعکس تمام کارخانه‌ها و اداره‌ها همه لبخند بر لب داشتند و با روی گشاده با ما گپ زدند. چند دقیقه از ورودمان به سوله نگذشته بود که کانتینرهای خاکستری نظرمان را جلب کرد. در این کانتینرها افراد حسابی مشغول صحبت کردن بودند. از یکی از کسانیکه داشت از راهرو عبور می‌کرد، پرسیدیم که جریان این 8 کانتینر چیست؟ گفت: این کانتینرها برای ما حکم آینده را دارد. در این کانتینرها مذاکره می‌کنیم، قرارداد می‌بندیم و با همکارانمان جلسات تخصصی می‌گذاریم.

وقتی از آن راهرو عبور کردیم، به سالن بزرگی رسیدیم که ناخودآگاه من را یاد سالن والیبال آزادی انداخت. سالنی پر از صندلی و میزهای بزرگ که تعداد زیادی جوان دور آن نشسته و با کامپیوتر مشغول کار کردن، بودند.

اینجا زمان تعریف دیگری دارد

برای آنها زمان تعریف ویژه‌ای دارد، چرا که می‌دانند روی صندلی‌هایی که نشستند زمان زود می‌گذرد و باید جای خود را به دیگران بدهند. البته در این سالن، روز شمار و ماه شمار برای ماندن وجود ندارد، اما کسانیکه آنجا هستند، به خاطر استقلال در فعالیت، ترجیح می‌دهند بروند و برای خود دفتر و دستکی راه بیندازند.
در اینجا با اولین فردی که آشنا شدیم، در حوزه شتابنده‌ها فعال بود. شتاب دهنده‌ها مجموعه‌هایی هستند که برای ایده‌های نو و استارتاپ‌هایی که فعالیت آنها امکان تجاری‌سازی دارند، سرمایه‌گذاری می‌کنند. شتاب دهنده‌ها درصدی از سهم استارتاپ‌ها را می‌گیرند و استارتاپ‌ها با حمایت مالی که از سوی شتابنده‌ها می‌شوند، بنیه مالی برای انجام فعالیت پیدا می‌کنند و می‌توانند ایده‌های خود را عملیاتی کنند.
شتاب دهنده‌ای که با ما صحبت می‌کرد، گفت: ما به غیر از هزینه‌های مالی، زیرساخت و فضای اشتراکی هم در اختیار استارتاپ‌ها قرار می‌دهیم.

با سیلیکون ولی غذا آشنا شوید

Wageningen یک شهر تاریخی در مرکز هلند و در استان گلدرلند است. شهرت این شهر 38 هزار نفری به خاطر دانشگاه Wageningen است که دانشگاهی معتبر در زمینه علوم زیستی محسوب می شود. اما این سالها دلیل دیگری هم برای شهرت این شهر بوجود آمده است. این شهر، قلب یک انقلاب جدید با هدف آغاز تاثیرگذاری در صنایع غذایی و تولید محصولات کشاورزی است. اگرچه این منطقه با دشت های مسطح احاطه شده است اما از اعتبار “سیلیکون ولی” استفاده کرده و نام خود را “فودولی” قرار داده است تا اشاره ای داشته باشد بر نوآوری و شور و شوق فراوان استارت آپ های این منطقه.

Wageningen به عنوان یکی از قطب‌های اصلی تحقیقات کشاورزی، در تلاش است تا خود را با دنیایی وفق دهد که در آن استارت آپ ها و سرمایه گذاران خطر پذیر برای موفقیت و کسب اعتبار اشتیاق فراوانی دارند. شرکت‌های کوچک و متوسط، موسسات دانشگاهی و پژوهشی و آژانس‌های دولتی در هلند گرد هم آمده اند تا حول دانشگاه Wageningen اکوسیستم چند سازمانی Foodvalley را پدید آورند و راه‌حل‌های نوآورانه در شیوه‌های کشاورزی و تولید مواد غذایی سالم را توسعه دهند.

طبق گزارشات AgFunder از 2012 تا 2017 سرمایه گذاری در بخش فناوری‌های غذایی مانند سیستم‌های مدیریت مزرعه و روباتیک و مکانیزاسیون سه برابر شده و به سالانه 10 میلیارد دلار رسیده است. علاقه شدید به سرمایه گذاری در بخش فناوری‌های کشاورزی و متعاقباً افزایش تولید مواد غذایی، نتیجه افزایش تقاضا برای محصولات پروتئینی به ویژه گوشت از جانب کشورهای در حال توسعه است زیرا افزایش بی رویه این تقاضا عرضه مواد غذایی پروتئینی را با مشکل دچار کرده است. این افزایش تقاضا به حدی است که بر اساس بررسی سازمان غذا و کشاورزی سازمان ملل انتظار می‌رود میزان گوشت مصرفی در سطح جهان تا سال 2050، 76 درصد افزایش یابد. در کنار این مورد، باید به تغییر سلیقه مصرف کننده غربی نیز اشاره کرد. خواست مردم کشورهای توسعه یافته عمدتاً از برندهای تولید انبوه به سمت محصولات ارگانیک و سالم تغییر کرده است.

هلند، مهد کشاورزی

کشور هلند تنها 17 میلیون جمعیت دارد اما به لحاظ مساحت کم آن (41 هزار کیلومتر مربع)، متراکم ترین کشور اروپا بر حسب تعداد افراد در هر متر مربع محسوب می‌شود. با توجه به این که مردم این کشور به زمین و آب دسترسی محدودی دارند، در گذشته آن ها به طور سنتی به تکنیک‌های کشاورزی متمرکز تکیه کرده بودند. اما با گذشت زمان این تکنیک‌ها فشار زیادی به محیط و شرایط زندگی موجودات وارد کرده است. لذا روش‌های جدیدی نیاز بود که علاوه بر سازگاری با محیط زیست، بهره وری را نیز افزایش دهد. آن‌ها علم مواد غذایی را به عنوان یکی از اولویت‌های خود قرار داده و یکی از کارآمد‌ترین اکوسیستم های کشاورزی جهان را توسعه دادند.

مسئله چیست؟

در حالی که موسسات تحقیقاتی مانند دانشگاه Wageningen در بخش کشاورزی و مواد غذایی دانش زیادی را تولید کردند و عاملی برای پیشرفت‌های تکنولوژیکی بوده اند اما این مراکز توسط شرکت‌های کوچک و متوسطی که صنعت کشاورزی هلند به آن ها متکی است، قابل دسترسی نبودند. در عین حال شرکت‌های کوچک و متوسط فاقد منابع لازم برای انجام تحقیق و توسعه خود بودند. در بخش کشاورزی هلند نیاز به ایجاد روابط بین ذینفعان مختلف وجود داشت تا آنها بتوانند دانش مربوطه را به اشتراک بگذارند و برای بهبود صنعت کشاوزی همکاری کنند.

پاسخ به چالش موجود چه بود؟

تلاش‌ها برای اتصال مراکز دانش به کمپانی‌ها در اوایل دهه 1990 آغاز شد تا این که در سال 2004، فودولی در بخش مواد غذایی Wageningen راه اندازی شد. فودولی با هدف تولید غذاهای سالم‌تر و خوش‌مزه‌تر، توسعه روش‌های تولید پایدار را در دستور کار خود قرار داد. فودولی به عنوان یک سازمان غیرانتفاعی، از دریافت حق عضویت از شرکت‌ها و کمک‌های مالی دولت هلند و اتحادیه اروپا هزینه‌های خود را پوشش می‌دهد. اگرچه در این منطقه شرکت‌های بزرگ نیز وجود دارند اما تعداد شرکت‌های کوچک و متوسط به مراتب بیشتر است.

شرکت‌های تحقیقاتی زیادی در این منطقه به کسب و کارها خدمات می‌دهند مانند NIZO که بینش‌های تحقیقاتی را به یک فناوری تجاری مناسب تبدیل می‌کند تا کسب و کارهای کوچک و متوسط بتوانند از آن استفاده کنند. همچنین بنگاه‌های دیگر مانند HAN BioCenter آزمایشگاه و امکانات تحقیقاتی مقرون به صرفه‌ای را برای این شرکت‌ها فراهم می‌کند.

همچنین سازمان‌ها برای حمایت از شرکت‌هایی که ذیل آن کار می‌کنند برنامه‌های متنوعی را برای شتابدهی و بازاریابی به آن‌ها ارائه می‌کنند. به عنوان مثال پورتال worldfoodinnovations.com نوآوری‌های زراعی در هلند را به جهان معرفی می‌کند. چنین طرح‌هایی از جنبه‌های گوناگون می‌تواند مفید باشد. شرکت‌های کوچکتر از دسترسی به نتایج آخرین تحقیقات، بازارهای خارجی، سرمایه و شریک بهره مند می‌شوند و بنگاه‌های بزرگ‌تر استارتاپ های آینده دار را شناسایی و با مراکز تحقیقاتی دانشگاه بیشتر از گذشته تعامل می‌کنند.

شهرت و اعتبار دانشگاه باعث شده تا منطقه ای با شعاع 10 کیلومتر، شامل 200 شرکت حول آن شکل بگیرد. برای کمک به ایجاد پیوندها با بخش خصوصی، دانشگاه در سال 2004 گروهی با نام Food Valley NL و با هدف شبکه سازی ایجاد کرد که به افراد تازه کار و شرکت‌های کوچک کمک می‌کرد تا با شرکت‌های بزرگ و شرکای تجاری جدید مرتبط شوند. همچنین ارائه مشاوره‌های حقوقی و تجاری نیز از وظایف این گروه بود.

با حقایقی جالب از زندگی بیل گیتس آشنا شوید

با حقایقی جالب از زندگی بیل گیتس آشنا شوید

 

بیل گیتس اخیرا موفق شده است جای جف بزوس را به عنوان ثروتمندترین فرد جهان بگیرد.

به گزارش پایگاه خبری اقتصادی معاصر، بیل گیتس ۶۴ ساله با ۱۱۰ میلیارد دلار ثروت در حال حاضر ثروتمندترین فرد واشنگتن، آمریکا و جهان است. بنیان‌گذار و مدیرعامل مایکروسافت با وجود بخشیدن بخشی زیادی از ثروت خود در راستای امور خیریه کماکان فرد بسیار ثروتمندی باقی مانده است. در ادامه با حقایقی جالب از زندگی وی آشنا می‌شوید.

 

میزان افزایش ثروت

به لطف عملکرد موفق مایکروسافت در ماه های اخیر به ویژه پس از امضای یک قرارداد بزرگ با وزارت دفاع آمریکا، ثروت گیتس با سرعت بسیار زیادی افزایش یافته به گونه‌ای که او اکنون ۱۰.۵ میلیارد دلار بیشتر از سال قبل و ۲۵ میلیارد دلار بیش‌تر از پنج سال پیش ثروت در اختیار دارد.

 

دارایی‌های گیتس

اگر بیل گیتس روزی یک میلیون دلار پول خرج کند، ۲۴۵ سال طول خواهد کشید تا ثروت وی به پایان برسد! گیتس دارایی‌های متنوع و لوکس زیادی دارد که از جمله آن ها می توان به یک جت شخصی ۴۰ میلیون دلاری بمباردیه و یک قایق تفریحی بسیار لوکس پنج میلیون دلاری اشاره کرد. او هم چنین املاک زیادی را در نقاط مختلف خریداری کرده به گونه ای که فقط ۱۵۵ میلیون دلار ملک در واشنگتن دارد.

سرمایه‌گذاری‌های گیتس

بیل گیتس علاوه بر فعالیت اصلی خود در مایکروسافت، سرمایه گذاری های زیاد دیگری نیز در حوزه های مختلف انجام داده است. صندوق سرمایه گذاری ” برک ترو” که وی با سرمایه اولیه یک میلیارد دلار تاسیس کرد از جمله این اقدامات بوده است.

 

فعالیت‌های خیریه

گیتس و همسرش یک بنیاد خیریه تاسیس کرده اند که بیشتر روی فقرزدایی متمرکز است. آن ها در یک مورد تنها دو میلیارد دلار از ثروت خود را برای اجرای پروژه‌های مقابله با مالاریا اهدا کردند. آن ها همچنین ۲.۵ میلیارد دلار از ثروت خود را وقف هزینه‌های لازم تولید و تزریق واکسن به کودکان ساکن در کشورهای کمتر توسعه یافته کرده اند.

 

توصیه بانک جهانی برای کسب‌وکار

توصیه بانک جهانی برای کسب‌وکار

آخرین گزارش «سهولت انجام کسب‌وکار» که بانک جهانی منتشر می‌کند، حکایت از آن دارد که برای سال ۲۰۲۰ رتبه ایران از ۱۲۸ در سال گذشته میلادی به ۱۲۷ بهبود یافته است.

صعود یک پله‌ای ایران در این گزارش اگرچه چندان چشمگیر نیست ولی مقامات دولتی اعتقاد دارند با توجه به اینکه بعد از ۴ سال تنزل، این رتبه به بهبود رسیده و همچنین با توجه به جنگ اقتصادی که طی یک‌سال گذشته کشور با آن دست به گریبان است ارزیابی بانک جهانی از این میزان رشد امیدوارکننده است.

اما در جدیدترین بررسی گزارش انجام کسب‌وکار، بازوی پژوهشی مجلس وارد گود شده و ضمن توضیح جزئیات رتبه کنونی، به ارائه راهکار برای بهبود رتبه ایران پرداخته است.

براساس گزارشی که از سوی مرکز پژوهش‌های مجلس منتشر شده، تغییرات مثبت در امتیاز و رتبه کشور خارج از محدوده اثرگذاری دولت و مجلس شورای اسلامی بوده و دولت تقریبا هیچ نقشی در بهبود اندک رتبه کشور در سال ۲۰۲۰ نداشته است.

در حقیقت تغییرات روش‌شناسی بانک جهانی و تغییرات به‌دلیل بازنگری در داده‌های اشتباه سال گذشته به‌طور عمده و نیز تغییر وضعیت سایر کشورها مانع از سقوط رتبه کشور در گزارش ۲۰۲۰ بانک جهانی شده‌اند.

کارآفرین ایرانی برنده جایزه ملی آلمان شد

در این گزارش همچنین به منظور بهبود رتبه ایران در انجام کسب‌وکار، پیشنهاد شده استقرار کامل پنجره واحد الکترونیکی در مراحل مختلف کسب‌وکار به‌طور جدی در دستور کار قرار گیرد؛

چراکه بسیاری از کشورها با همین روش توانسته‌اند به رتبه‌های خوبی در گزارش بانک جهانی دست یابند.

در گزارش‌های سالانه «سهولت انجام کسب‌وکار» که از سال ۲۰۰۵ توسط بانک جهانی منتشر می‌شوند،

میزان سهولت حقوقی و اداری کسب‌وکار در طول چرخه عمر بنگاه‌های کوچک و متوسط در قالب ۱۰ نماگر در کشورهای مختلف اندازه‌گیری شده و نتیجه آن هرسال به‌صورت رتبه‌بندی کشورها از نظر سهولت انجام کسب‌وکار اعلام می‌شود.

هریک از نماگرهای ۱۰ گانه این گزارش، ترکیبی از مولفه‌های زمان، هزینه، مرحله و … است.

فین­تک‌ها و ارتباط آن‌ها با صنعت بانکی

داده‌های این گزارش از طریق پرسشنامه و نظرسنجی از نمونه بسیار محدودی از فعالان بخش‌خصوصی در هر کشور گردآوری می‌شوند.

ایران از سال ۲۰۰۶ در رتبه‌بندی گزارش انجام کسب‌وکار قرار گرفته و به دلایل مختلف از جمله علل فنی نظیر دشواری تاسیس و اداره واحد تولیدی در ایران و غیر فنی به‌خصوص ارسال اطلاعات اشتباه از ایران، تاکنون به جایگاه مطلوبی در این گزارش دست نیافته است.

در عین حال، روند نزولی رتبه ایران از ابتدای حضور در این گزارش، در سال ۲۰۱۵ به یکباره شروع به بهبود کرد که بخش عمده این بهبود رتبه به‌دلیل بازنگری بانک جهانی در داده‌های اشتباه سال گذشته بود. اما از سال ۲۰۱۷ مجددا روند نزولی در رتبه کشور آغاز شد.

برندسازی تولیدات بانوان برای عرضه در بازارهای جهانی ضروری است

حال آنکه در آخرین گزارش بانک جهانی برای سال ۲۰۲۰ رتبه ایران یک پله بهبود یافته است.

البته در مقایسه با کشورهای سند چشم‌انداز، ایران با یک رتبه تنزل (به‌دلیل بهبود وضعیت پاکستان) در جایگاه بیستم در میان ۲۵ کشور قرار گرفته است.

 

مدل کسب‌وکار (قسمت اول) دکتر شیوا شعبانی

مدل کسب‌وکار (قسمت اول)

نقطه شروع هر بحث، جلسه یا کارگاه آموزشی خوب و مناسب در زمینه نوآوری در مدل کسب‌وکار باید درکی مشترک از چیستی مدل کسب‌وکار باشد. ما نیاز به مفهومی از مدل کسب‌وکار داریم که هرکسی آن را درک کند و توصیف و بحث را تسهیل نماید. ما باید در مورد نقطه شروع و موضوع بحث به یک توافق دست‌یابیم. این مفهوم باید ساده، مناسب و به‌طور ذاتی قابل‌فهم بوده و درعین‌حال نباید پیچیدگی‌های نحوه عملکرد شرکت‌ها را بیش‌ازحد ساده نماید. این موضوع مهم‌ترین چالشی است که بر سر راه ما قرار دارد. در ادامه بحث مفهومی را پیشنهاد می‌دهیم که شما را قادر می‌سازد تا درباره مدل کسب‌وکار سازمان خود، رقبا، یا هر شرکت دیگری به تفکر پرداخته و ویژگی‌های آن را تشریح نمایید. این مفهوم در سرتاسر جهان بکار رفته و در عمل آزموده شده است و در حال حاضر در سازمان‌هایی از قبیل آی.بی.ام، اریکسون، دیلویت، پروژه‌های بخش عمومی و خدمات دولتی کشور کانادا و بسیاری دیگر، مورداستفاده قرار می‌گیرد. باور ما این است که مدل کسب‌وکار را می‌توان به بهترین شکل ممکن از طریق ۹ جزء سازنده اساسی تشریح نمود. این ۹ جزء منطق چگونگی کسب درآمد یک شرکت را نشان می‌دهند. این اجزاء چهار حیطه اصلی یک کسب‌وکار را پوشش می‌دهند: مشتریان، ارزش پیشنهادی، زیرساخت و پایداری مالی. مدل کسب‌وکار، شبیه به طرحی کلی برای استراتژی عمل می‌کند تا استراتژی از طریق ساختارها، فرآیندها و سیستم‌های سازمانی پیاده‌سازی شود.

مدل کسب‌وکار، منطق یک شرکت در چگونگی خلق، ارائه و کسب ارزش را توصیف می‌کند. برای طراحی مدل کسب‌وکار باید شش تکنیک زیر را اجرا نمایید.

اجزای مدل کسب‌وکار عبارت‌اند از:

  1. بخش‌های مشتری. جزء سازنده بخش‌های مشتری، گروه‌های مختلفی از افراد یا سازمان‌هایی را تعریف می‌نماید که شرکت قصد دست‌یابی و خدمت به آنان را دارد.
  2. ارزش‌های پیشنهادی. جزء سازنده ارزش‌های پیشنهادی، بسته‌ای از محصولات و خدمات را توصیف می‌کند که برای یک گروه مشتری خاص، ارزش خلق می‌نماید.
  3. کانال‌ها. جزء سازنده کانال‌ها، بیان‌کننده این است که شرکت به‌منظور ارائه ارزش پیشنهادی موردنظر به بخش‌های مشتریان هدف خود، چگونه با آن ارتباط برقرار کرده و به آن‌ها دسترسی دارد. کانال‌های ارتباطی، توزیع و فروش، واسط میان یک شرکت با مشتریان آن می‌باشند. کانال‌ها نقاط تماس با مشتری هستند و نقش مهمی را در تجربه مشتری ایفا می‌کنند.
  4. ارتباط با مشتری. جزء سازنده ارتباط با مشتری، انواع روابطی را توصیف می‌نماید که شرکت با بخش‌های خاصی از مشتریان برقرار می‌کند.
  5. جریان‌های درآمدی. جزء سازنده جریان‌های درآمدی، نشان‌دهنده درآمدی است که شرکت از هر بخش مشتری کسب می‌کند (هزینه‌ها باید از درآمدها کسر شوند تا سود به دست آید).
  6. منابع کلیدی. جزء سازنده منابع کلیدی، مهم‌ترین دارایی‌های موردنیاز برای عملکرد صحیح مدل کسب‌وکار را تشریح می‌کند.
  7. فعالیت‌های کلیدی. جزء سازنده فعالیت‌های کلیدی، مهم‌ترین کارهای موردنیاز برای عملکرد صحیح مدل کسب‌وکار را تشریح می‌کند.
  8. مشارکت‌های کلیدی. جزء سازنده مشارکت‌های کلیدی، شبکه‌ای از تأمین‌کنندگان و شرکا را توصیف می‌کند که باعث عملکرد صحیح مدل کسب‌وکار می‌شوند.
  9. ساختار هزینه. ساختار هزینه، تمام هزینه‌هایی را تشریح می‌کند که اجزای مدل کسب‌وکار با خود به همراه دارد.

حال برای طراحی مدل کسب‌وکارتان کاغذی برداشته و با پاسخگویی به سؤالات مطرح‌شده در هر بخش، خانه‌های جدول زیر را تکمیل نمایید.

کانال‌ها

1. بخش‌های مختلف مشتریان، چه کانال‌هایی را برای دسترسی به ما ترجیح می‌دهند؟

2. هم‌اکنون چگونه به آن‌ها دسترسی داریم؟ کانال‌های ما چگونه یکپارچه‌ شده‌اند؟ ما چگونه آن‌ها را با برنامه روزمره زندگی مشتری هماهنگ می‌سازیم؟

ارزش‌های پیشنهادی

1. چه ارزش‌هایی را به مشتریان ارائه می‌دهیم؟

 2. به حل کدام‌یک از مشکلات مشتریان خود کمک می‌کنیم؟

3. چه نیازهایی از مشتری را برآورده می‌نماییم؟

 4. چه بسته‌ای از محصولات و خدمات را به هر بخش مشتری پیشنهاد می‌دهیم؟

بخش مشتری

1. ما برای چه کسانی ارزش خلق می‌کنیم؟

2. مهم‌ترین مشتریان ما چه کسانی هستند؟

 

منابع کلیدی

1. ارزش‌های پیشنهادی ما به چه منابع کلیدی نیاز دارند؟

 2. کانال‌های توزیع، نیازمند چه منابعی هستند؟

 3. برای ارتباط با مشتری باید چه منابعی را در نظر بگیریم؟

4. ایجاد جریان‌های درآمدی به چه منابعی احتیاج دارد؟

جریان‌های درآمدی

1. مشتریان ما واقعاً برای چه ارزشی تمایل به پرداخت پول‌دارند؟

2. آن‌ها در حال حاضر برای چه چیزی پول می‌پردازند؟ چگونه پول می‌پردازند؟ ترجیح می‌دهند که چگونه بپردازند؟ 3. هر جریان درآمدی چه سهمی از کل درآمدها را به خود اختصاص می‌دهد؟

ارتباط با مشتری

1. هر یک از بخش‌های مشتریان ما انتظار برقراری و حفظ چه نوع ارتباطی را دارند؟

 2. کدام‌یک از این روابط را ایجاد نموده‌ایم؟ هزینه برقراری این روابط چقدر است؟

3. این ارتباط‌ها چگونه با سایر اجزای مدل کسب‌وکار ما هماهنگ شده‌اند؟

ساختار هزینه

1. مهم‌ترین هزینه‌های مدل کسب‌وکار ما چیست؟

 2. گران‌ترین منابع کلیدی کدام‌ها هستند؟

 3. گران‌ترین فعالیت‌های کلیدی کدام‌ها هستند؟

مشارکت‌های کلیدی

1. شرکای کلیدی ما چه کسانی هستند؟

 2. تأمین‌کنندگان کلیدی ما چه کسانی هستند؟

 3. کدام‌یک از منابع کلیدی را از طریق شرکا به دست می‌آوریم؟

 4. کدام‌یک از فعالیت‌های کلیدی را شرکای ما انجام می‌دهند؟

فعالیت‌های کلیدی

1. ارزش‌های پیشنهادی ما به چه فعالیت‌های کلیدی‌ نیاز دارند؟

 2. کانال‌های توزیع نیازمند چه فعالیت‌های کلیدی‌ای هستند؟

 3. برای ارتباط با مشتری باید چه فعالیت‌های کلیدی‌ را در نظر بگیریم؟ 4. ایجاد جریان‌های درآمدی به چه فعالیت‌های کلیدی‌ احتیاج دارد؟

پژوهشگر و مدرس دانشگاه

دکتر شیوا شعبانی

خلاقیت از جنس مدل – نوآوری مدل کسب ­وکار

خلاقیت از جنس مدل

نوآوری مدل کسب ­وکار

 

تغییرات شدید در محیط رقابتی اغلب بسیار سریع و پویا هستند؛ بنابراین مدیران تشخیص داده­ اند که برای حل مشکلات کسب­ وکار از مدل­های کسب­ وکاری استفاده نمایند که دائمی نیستند. مدل­ های کسب­ وکار باید به‌اندازه کافی انعطاف داشته باشند که بتوان اجزاء آن‌ها را تغییر داد. حفظ جایگاه رقابتی یا رسیدن به یک مزیت رقابتی کاربرد راه­حل­های نوآورانه در مدل­های کسب‌وکار را تقویت می­نماید.

رویکرد وسیعی در ادبیات مدل­های کسب­ وکار موجود است که پیشنهاد می­دهد که شرکت­ها با محصولات و یا خدمات خود رقابت نکنند بلکه به‌وسیله استفاده از مدل­ های کسب­ وکار ویژه رقابت کنند؛ بنابراین، می­توان استدلال نمود که استفاده از نوآوری در ساختن یا تجدید ساختار مدل­های کسب­ وکار، انعطاف شرکت­ها را در بازارهای رقابتی بهبود می­دهد. باید تأکید کنیم که اساساً راه­ حل­ های نوآورانه و تغییرات به نیازها و موقعیت­های یک سازمان خاص وابسته است.

در ادبیات مدل کسب­ وکار، این سؤال که چگونه به نوآوری در مدل کسب­ وکار دست‌یابیم مورد غفلت واقع‌شده است. درحالی‌که گزارش‌ها حاکی از این است که نوآوری مدل کسب­ وکار یک نرخ رشد حاشیه سود عملیاتی برای شرکت به وجود می‌آورد که نوآوری محصولات، خدمات، بازار و فرآیند چنین نرخ رشد حاشیه سودی ندارد. هم­چنین، تحقیقات نوآوری فقط تئوری­های باارزشی در محصولات رادیکال و نوآوری فرآیند تدریجی به وجود آورده است؛ اما نوآوری مدل کسب­ وکار را بیان نکرده است.

لذا محققان به‌عنوان راهی برای مدیران و کارآفرینان بر نوآوری مدل کسب­وکار به‌منظور خلق و تخصیص ارزش، به‌ویژه در زمان تغییر اقتصادی تأکیددارند و نوآوری مدل کسب­وکار را شامل طراحی یک سیستم فعالیت اصلاح‌شده یا سیستم فعالیت جدید می­دانند که متکی به ترکیب مجدد منابع موجود یک شرکت و شرکا آن است و صرفاً نیاز به سرمایه­گذاری­های عظیمی در بخش تحقیق و توسعه ندارد. برای بیان یک مدل مفهومی ابتدایی نوآوری مدل کسب­وکار برای مدیران و محققان می­توان بر روی اهمیت تفکر سیستمی تأکید داشته و بایستی به جنگل نگاه کرد نه به درختان جنگل؛ یعنی قبل از این‌که جزییات را بهینه‌سازیم یک طرح کلی از سیستم فعالیت­ها باید به دست آورد.

مدیران باید درک نمایند که برای کسب نوآوری در مدل کسب­ وکار به‌منظور به دست آوردن مقدار زیادی ارزش در شرکت نیاز به اتخاذ یک مدل درآمدی مناسب هستند. وابستگی­ های بی‌شماری میان فعالیت­ها در یک مدل کسب­وکار و در میان عناصر طراحی مدل کسب­وکار وجود دارند (شامل: وابستگی محتوا، وابستگی ساختاری و وابستگی نظارتی) و این‌که مدل­های کسب­وکار برای همه فعالان (شرکت، شرکا، تأمین‌کنندگان و مشتریان) ارزش ایجاد می­کنند. سازمان­ها ممکن است یکی یا تعداد بیشتری از فاکتورهایی که بر روی کل مدل کسب­وکار اثر می­گذارد را در نظر بگیرند. باید تأکید نماییم که راه­حل نوآوری در مدل کسب­ وکار در شرکت­ها به بهبود خلق ارزش در آن­ها و موفقیت در رقابت و سودآوری شرکت­ها منجر خواهد شد.

 

نویسنده : حمید نیکبین