نوشته‌ها

جهانی شدن

جهانی‌شدن:آيا واقعاً دنيا هموار و مسطح شده است؟(بخش اول)

همواره از مشكلات اساسي براي جهانی‌شدن هزينه و موانع و فراز و نشیب‌های آن بوده است اما با بررسي سير تحولات جهان كه هزينه و موانع جهانی‌شدن باوجود تسهیل‌کنندگان و خرد شدن سطح رقابت‌ها کاهش‌یافته و شاهد آن هستيم كه حتي در سطح فردي نيز می‌توان جهاني شد و در اين راستا بسياري از موانع از سر راه برداشته‌شده است؛ به‌طوری‌که دنيا از حالت كروي به دنيايي صاف تغيير شكل داده است. براي درك مناسب‌تر اين منظور و با الهام گرفتن از تجربيات فريدمن در اين نوشتار تلاش شده است ابعاد هموار شدن جهان و جهانی‌شدن در سطح فردي موردبررسی اجمالي قرار گيرد.

در دنيايي كه هر چيزي كه قابل انجام باشد، انجام می‌شود و سریع‌تر ازآنچه قابل‌تصور است يا بايد نوآوري (يعني بالاتر از نياز مشتري فكر و عمل كردن) به‌وسیله افراد به جلو رانده شود و بر اساس آن نيازهاي جديد براي جهان خلق گردد و يا بايد منتظر رقبايي سرسخت بود تا آن‌ها ما را از گردونه اين رقابت به زير كشند. در دنياي كنوني رقابت فقط با افرادي نيست كه هميشه رقيب ما بوده‌اند، بلكه رقابت با افراد گوناگوني است كه توانايي انجام كارهاي كوچك، متوسط و بزرگ را حتي از طريق مكاني در منزل خوددارند و می‌توانند برايمان رقيبي سرسخت باشند.

دنياي امروزي، دنياي شكار فرصت‌هاست. براي اينكه فرصت شناس و فرصت بين باشيم بايد پيوسته در جستجو و جمع‌آوری اطلاعات باشيم تا هوشيارتر شويم. براي به دست آوردن اطلاعات ديگر مرزها فروریخته‌اند، ديگر نياز نيست كيلومترها طي شود و زمان فراوان هدر رود بلكه جهان به سطحي از همكاري رسيده است كه از طريق تسهیل‌کنندگانی می‌توان بدون توجه به رنگ، مليت، مسافت و …. با يكديگر تبادل و تعامل داشت و جهاني شد؛ اما يكي از لازمه‌های اين دنياي بدون مرز و هموار، تغيير است. افراد كارآفرين و نوآفرين به‌عنوان پيشگامان پذيرش اين تغييرات كه از اصول آن تازگي و نوانديشي است، با فرصت شناسي و بهره‌برداری از آن، آمادگي مواجهه با تغييرات سريع را كه از الزامات ورود به سطح جديد رقابت‌ها می‌باشد، دارند. درنتیجه لازمه همراه شدن با دنيايي هموار، پذيرش تغيير و داشتن راهبردي براي همراه شدن با آن است. ازاین‌رو، در این نوشتار تلاش شده است تا به اين پرسش پاسخ داده شود كه آيا واقعاً دنيا در حال هموار شدن است؟ و ابزار همراهي با آن چيست؟ در اين راستا جهت پاسخگويي به پرسش‌های مطروح از طريق بررسي سير تحولات جهان مطالبي ارائه گرديده تا براي دقايقي ذهن خواننده را نسبت به تحولات شگرف جهان امروز به چالش بكشاند.

دوره­ اول جهانی‌شدن

فريدمن (2006) معتقد است: امروزه مفهوم جهانی‌شدن به سطح كاملاً جديدي رسيده است. از منظر تاريخي شايد بتوان سه دوره بزرگ براي جهانی‌شدن تصوير نمود. دوران اول، از 1492 ميلادي، كه كريستف كلمب سفر اكتشافي دريايي خود را آغاز كرد و دنياي قديم و جديد را رودرروی هم قرارداد و تا 1800 ميلادي طول كشيد. می‌توان اين دوران را جهانی‌شدن نوع اول ناميد؛ دوراني كه دنيا را از مقياس بزرگ به مقياس متوسط رساند. موضوع جهانی‌شدن نوع اول، كشورها و نيروهاي جسماني آن‌ها بود؛ به اين معنا كه عامل كليدي تغيير نيروي محركه فرايند يكپارچگي جهاني، زور بازو و نيروي عضلات، قدرت اسب، قدرت باد و در اواخر دوره، قدرت بخار در يك كشور بود و این‌که چقدر خلاقانه می‌توانست آن‌ها را بكار گيرد. در اين دوران كشورها و دولت‌ها در انهدام ديوارها و جوش دادن دنيا به هم پيشرو بودند و يكپارچگي جهاني را پيش بردند. در جهانی‌شدن نوع اول، پرسش اصلي اين بود: جايگاه كشور من در رقابت و فرصت‌های جهاني كجاست؟ چگونه می‌توانم جهاني شوم و از طريق كشورم با جهان همكاري كنم؟

دوره­ دوم جهانی‌شدن

دوران دوم، تقريباً از 1800 ميلادي تا 2000 ميلادي طول كشيد و با ركود بزرگ در اقتصاد آمريكا و سپس اروپا و جنگ جهاني اول و دوم دچار وقفه‌هایی شد. می‌توان اين دوران را جهانی‌شدن نوع دوم ناميد. اين دوران دنيا را از مقياس متوسط به مقياس كوچك رساند. در جهانی‌شدن نوع دوم، عامل اصلي تغيير و نيروي محرکه‌ يكپارچگي جهاني از كاهش هزینه‌ حمل‌ونقل در اثر كاربرد موتور بخار و راه‌آهن و در نیمه‌ی دوم اين دوران از كاهش هزینه‌ی ارتباطات راه دور، در اثر گسترش تلگراف، تلفن، كامپيوتر شخصي، ماهواره، کابل‌های فيبر نوري و  نگارش اولیه‌ی وب جهاني، نيرو می‌گرفت. در اين دوران، تولد و بلوغ اقتصاد جهاني، به اين معنا كه حركت كالا و اطلاعات از قاره‌ای به قاره ديگر به حدي برسد كه بازاري جهاني، با خریدوفروش جهاني كالا و نيروي كار شكل بگيرد، تحقق يافت. نيروي محرکه‌ی اين دوران، اختراعات جديدي همانند سخت‌افزاری، موتور بخار و راه‌آهن در ابتداي دوره و تلفن و كامپيوترهاي بزرگ در پايان دوره بوده است. پرسش اساسي اين دوران آن بود كه؛ جايگاه مناسب شركت من در اقتصاد جهاني كجاست و چگونه از فرصت‌ها استفاده می‌کنم؟ چگونه می‌توانم از طريق شركت خودم با ديگران همكاري كنم؟ اين دوران دقيقاً پس از فروریختن ديوارها (مانند ديوار برلين) و ايجاد يكپارچگي بيشتر جهاني آغاز گرديد.

دوره­ سوم جهانی‌شدن و فرصت­های کارآفرینانه

در حدود سال 2000 ميلادي دوران كاملاً جديدي شكل گرفت به نام جهانی‌شدن نوع سوم. اين نوع جهانی‌شدن، جهان را از مقياس كوچك به ريز تقليل داده و هم‌زمان زمین‌بازی را هموارتر كرده است. نيروي محركه جهانی‌شدن نوع اول، كشورها بودند و نيروي محرکه‌ی جهانی‌شدن نوع دوم شرکت‌ها و نيروي محرکه‌ی جهانی‌شدن نوع سوم، نيرويي كه آن را منحصربه‌فرد می‌کند، قدرتي است كه افراد براي همكاري و رقابت جهاني به دست آورده‌اند؛ اما جهانی‌شدن نوع سوم فقط به سبب كوچك كردن و مسطح كردن دنيا و توانمند ساختن فرد با دوران قبل تفاوت ندارد. در دوران جهانی‌شدن نوع اول و دوم اساساً افراد و مؤسسات آمریکایی و اروپايي فرايند جهانی‌شدن را به‌پیش می‌راندند؛ اما در جهانی‌شدن نوع سوم اين مسئله ديگر بی‌معناست و ساير كشورها هم به اين فرايند پيوسته و سطح وسیع‌تری از دنيا را پوشش داده‌اند و بيشترين کارایی‌ها را از طريق برون‌سپاری به انجام می‌رسانند و ديگر مرزها بی‌معنا گشته است. جهانی‌شدن نوع سوم اين امكان را براي انسان‌های بيشتري فراهم كرده كه به‌راحتی وارد بازي شوند و خواهيم ديد كه در اين فرايند هر رنگي از رنگین‌کمان بشري نقشي خواهد داشت.

بر اين اساس ديگر براي رقابت كردن در بازارها لزوماً نه در سطح يك كشور و نه در سطح يك سازمان، بلكه بايد در سطح فردي تلاش نمود. اين امر باعث می‌شود كه مرزها درنورديده شده، رنگ‌ها اهميت و برتري خود را ازدست‌داده و تنها و تنها یک‌چیز مهم گردد: «شايستگي ديدن فرصت‌ها». وقتي رقابت به اين ميزان جزء شده است، پس قطعاً سرعت در آن نيز فزوني می‌یابد و اين، يعني بايد براي رقابت‌ها خود را مجهز نمود، اما به چه چيزي؟ به مزیت‌هایی نسبت به ديگران؛ اما اين مزیت‌ها را چگونه می‌توان ايجاد نمود؟ با استفاده از تسهیل‌کننده‌ها براي ديدن بهتر و متفاوت‌تر مسائل. يعني وقتي براي جهانی‌شدن می‌توان به‌صورت فردي عمل كرد، پس بايد به آن سطح از توانايي دست‌یافت تا مسائل و نيازهاي موجود را بهتر ديد و براي رفع آن نيز بهترين راه‌حل‌ها را ارائه نمود. اين موقعيت براي برآورده كردن نيازها و حل مسائل، همان فرصت‌هایی هستند كه بايد براي شناسايي آن‌ها در سطح جهاني، شایستگی‌هایش را به دست آورد.

به عنوان یک کارآفرین از زندگی چه انتظاری دارید؟

به عنوان یک کارآفرین از زندگی چه انتظاری دارید؟

صحبت هایی در مورد یکی از مشهورترین مخترعان دنیای مدرن، توماس ادیسون وجود دارد. زمانی که از او پرسیدن: «آیا از به نتیجه نرسیدن راه های بیشماری که امتحان کرده است، شرمنده است؟»، او پاسخ داد: «من تجربه های زیادی کسب کردم، اکنون راه های زیادی را می‌شناسم که به شکست منتهی می شوند!». اگر یک نقل قول برای خلاصه کردن تمام تجربیات کارآفرینان وجود داشته باشد، قطعا همین نقل قول است!

به عنوان صاحب یک کسب و کار، ممکن است در مورد این موضوع فکر کنید که آیا تجربیات شما در چشم انداز کسب وکار، عادی است یا خیر؟ مثلا ممکن است بارها از خودتان بپرسید: «آیا کارآفرینان دیگر نیز مانند من، فراز و نشیب هایی را تجربه می کنند؟» ، در یک روی سکه، کارآفرین بودن به شما این قدرت را می دهد که سرنوشت خود را بسازید. از سوی دیگر این امر نیز غیر قابل انکار است که مردم عادی، فراز و نشیب هایی را که یک کارآفرین تجربه می کنند، کمتر درک و تجربه می کنند.

زندگی یک کارآفرین همانند به یک ترن هوایی است!

برای برخی از افراد، بیان این احتمال که صدها یا هزاران بار تلاش کردن برای چیزی ممکن است به شکست بیانجامد یکامر بسیار دلسرد کننده به نظر برسد. اما به عنوان کارآفرین، حقیقت این است که زندگی شما، احتمالا هر روز به این صورت خواهد بود! و البته حتی اگر حداقل برای چند ساعت در روز این احساس را نداشته باشید، مطمئنا باز هم مواقعی پیش خواهد آمد که دچار این احساس شوید.

یک لحظه ممکن است سوار بر موج یک محصول جدید و موفق باشید، یک دقیقه بعد پنج چالش آتشین، همزمان ظاهر می شود و شما را مجبور می کند که مسئولیت خاموش کردن همه آن ها را قبل از اینکه تمام کسب و کارتان را نابود کند، به عهده بگیرید! اگر فراز و نشیب های این ترن هوایی وحشی و رام نشدنی نباشد، زندگی یک کارآفرین بی معنی خواهد بود. پس این افت و خیزها امری طبیعی است. تصور شرایطی متفاوت از این، کاملا غیر واقعی است، به خصوص در چند سال اول شکل گیری کسب و کار.

منبع :  سایت www.forbes.com

دانشگاه تیلبورگ و ایستگاه 88 در حال همکاری هستند

دانشگاه تیلبورگ و ایستگاه 88 در حال همکاری هستند

دانشگاه تیلبورگ و ایستگاه 88 با یکدیگر همکاری می‌کنند و توافقنامه همکاری را امضا کرده‌اند. کارآفرینی موفق چیزی نیست که بتوانید به‌تنهایی انجام دهید.

دانشگاه تیلبورگ علاوه بر تحقیق و آموزش ، انتقال دانش را به‌عنوان سومین وظیفه اصلی خود دارد. به همین دلیل است که ما کارآفرینی را از اهمیت بالایی برخورداریم. IQONIC نماینده و پشتیبانی‌کننده همه جنبه‌های کارآفرینی در دانشگاه تیلبورگ است. ما کارآفرینی را تحریک می‌کنیم ، تأثیر می‌گذاریم و برای دانشجویان و محققان خود تلاش می‌کنیم تا روحیه کارآفرینی را با دیدگاه انتقادی به جامعه ترکیب کنند. یک شبکه گسترده (منطقه‌ای) برای این امر ضروری است. ما به دانش‌آموزان ، محققان ، کارکنان و فارغ‌التحصیلان خود کمک می‌کنیم تا ذهنیت کارآفرینی خود را بیشتر توسعه دهند تا بتوانند تغییری ایجاد کنند. ما این کار را با تحریک و حمایت از خلاقیت و نوآوری انجام می‌دهیم.

دانشگاه تیلبورگ همچنین یک برنامه آموزش کارآفرینی کامل ، شامل یک دوره کامل کارشناسی و کارشناسی ارشد ، دوره‌های جزئی و جداگانه در طول دوره کارشناسی و کارشناسی ارشد را ارائه می‌دهد.

همکاری با ایستگاه 88 و شبکه همکار برای دانشگاه تیلبورگ و دانشجویان آن بسیار ارزشمند است.

برای تولید و به اشتراک‌گذاری دانش در مورد کارآفرینی ، ما با انواع سازمان‌های درگیر در کارآفرینی همکاری می‌کنیم. ایستگاه 88 یکی از این شرکا است و به ما در ایجاد یک شبکه رو به رشد کمک می‌کند. ما به مشارکت‌های طولانی‌مدت ، چه در داخل دانشگاه و چه خارج از دانشگاه اعتقاد داریم.

IQONIC طیف گسترده‌ای از رویدادها را درزمینه کارآفرینی سازمان‌دهی می‌کند و همکاری خود را با ایستگاه 88 گسترش می‌دهد. باهم می‌توانیم به استارتاپ‌ها اجازه دهیم سرعت بیشتری بگیرند!

ایستگاه 88، خانه کارآفرینی و نوآوری ، بستری برای کارآفرینان از مرکز برابانت. ایستگاه 88 پیوند بین احزاب بازار و مؤسسات دانش متشکل از احزاب دولتی و خصوصی است. این پیوند دسترسی به دانش ، مهارت‌ها و شبکه‌ها را برای کارآفرینان منطقه که مایل به توسعه هستند فراهم می‌کند.

ایستگاه 88 یک برنامه آنلاین و آفلاین شامل جلسات الهام‌بخش ، سمینارها ، کارگاه‌ها و وبینارها می‌باشد که به کارآفرینان کمک می‌کند تا رشد و سرعت بخشند. ایستگاه 88 همچنین پشتیبانی آنلاین از کمک‌های اولیه برای کارآفرینی را ارائه می‌دهد ، پرسش و پاسخ با سؤالات متداول ، اینفوگرافیک ایستگاه 88 که کارآفرین (SME) را از طریق پیوندهای مستقیم به اطلاعات مناسب و مربی دیجیتال ، یک ابزار مربیگری آنلاین منحصربه‌فرد برای کارآفرینان ، هدایت می‌کند. ایستگاه 88 همراه با جامعه شرکای خود ، مید-برابانت را کارآفرین‌تر می‌کند و کارآفرینان (دیگر) را ترغیب به توسعه مشاغل خود می‌کند.

 

نویسنده : هیئت تحریریه نشریه دانشگاه کارآفرین

برای تجسم مجدد تجربه دانشجویی آنلاین، مانند یک شرکت فناوری فکر کنید

برای تجسم مجدد تجربه دانشجویی آنلاین، مانند یک شرکت فناوری فکر کنید

 

 تیج نرورکار ، مدیر کسب‌وکار برای آموزش‌وپرورش Cognizant ، می‌گوید که با این پنج تغییر ذهنیت ، مؤسسات عالی می‌توانند یادگیری دیجیتالی را در استراتژی‌ها و عملیات خود غوطه‌ور کنند.

این خبر که پلتفرم آموزش آنلاین 2U در حال دستیابی به edX است ، یک پلت فرم غیرانتفاعی که توسط هاروارد و MIT اداره می‌شود  و یکی دیگر از نشانه‌های شتاب یادگیری دیجیتالی است.

ازجمله هم‌افزایی‌های این قرارداد ، دسترسی 2U به پایگاه یادگیری جهانی edX از 39 میلیون کاربر ثبت شده و 120 میلیون بازدیدکننده سالانه وب‌سایت است. این امر دسترسی 2U را افزایش می‌دهد و هزینه‌های تحصیل دانش آموزان را کاهش می‌دهد ، که معمولاً 20 درصد از درآمد مدیران برنامه‌های آنلاین را تشکیل می‌دهد.

بااین‌حال ، اغلب در میان عناوین خبری نادیده گرفته می‌شود ، این واقعیت است که فناوری تنها بخشی از تغییری است که یادگیری دیجیتالی در آموزش عالی ایجاد می‌کند. تغییر طرز فکر در بین کالج‌ها و دانشگاه‌ها نیز به همان اندازه مهم است زیرا آن‌ها تجربیات یادگیری مستقیم به مصرف‌کننده (DTC) را که دانش آموزان امروزی را درگیر خود می‌کند ، شکل می‌دهند.

چگونه می‌توان تغییر درجه بالا را انجام داد

برای تصور مجدد تجربه کالج و گذار به یادگیری دیجیتالی ، رهبران آموزش عالی باید مانند یک شرکت فناوری فکر کنند. تغییرات ذهنی زیر آن‌ها را به سمت یادگیری دیجیتال در استراتژی‌ها و عملکردهای خود سوق می‌دهد:

با فرهنگ قدیمی ، در کنار فرهنگ جدید.

این تغییر یکی از سخت‌ترین اعمال برای کالج‌ها و دانشگاه‌ها است. بسیاری از رهبران دانشگاهی که ما با آن‌ها صحبت می‌کنیم منحصراً بر فناوری موردنیاز مدل DTC تمرکز می‌کنند. اما واقعیت این است که DTC یک رویکرد خارج از کشور است که تجربه دانشجو را در اولویت قرار می‌دهد و اولویت‌های اداری و گروهی را مقدم می‌دارد. و تغییراتی را ایجاد می‌کند که در دانشگاه‌ها ، به‌ویژه طرز فکر نهادی ، موج می‌زند.

پیشرفت در محیط آموزش عالی امروز مستلزم آن است که همه وظایف محوطه دانشگاه-از استخدام و پذیرش گرفته تا کمک‌های مالی و دانشگاهیان-به سرعت و به شیوه‌های یکپارچه و متصل به یکدیگر حرکت کنند. تصور مجدد تجربه دانش آموزان مستلزم تغییرات سازمانی است که سیلوها را شکسته و بر همکاری تأکید می‌کند.

حاضر باشید ریسک کنید.

درحالی‌که حرکات جسورانه به‌طور طبیعی به مؤسسات درجه‌یک وارد نمی‌شود ، اما می‌تواند متمایزکننده مهمی باشد. به‌عنوان‌مثال ، هنگامی‌که همه‌گیری بیماری امتحانات ورودی کالج را متوقف کرد ، یک سازمان آزمون غیرانتفاعی از وقفه برای بازنگری در آزمون‌های کاغذی استفاده کرد که سالانه میلیون‌ها دانش‌آموز در 7000 مرکز آن شرکت می‌کردند. تیم ما یک پلت فرم نسل جدید ایجاد کرد که کل روند کار را دیجیتالی کرد ، ازجمله برنامه‌های آنلاین و تلفن همراه که برای جذب دانش آموزان Gen Z که به چندوظیفه عادت دارند و عملاً با همسالان خود تعامل دارند طراحی شده است. با ظهور بیماری‌های همه‌گیر ، این شرکت با یک مدل تجاری مناسب برای دانشجویان، امروز آماده خدمت‌رسانی است.

نقش CIO را استراتژیک ببینید.

ما تعداد زیادی از مؤسسات عالی را می‌بینیم که هنوز CIO خود را به نظارت بر عملیات پشت دفتر محدود می‌کنند. یک CIO بااستعداد می‌تواند با مشاهده مدل‌های تجاری جدید و فرصت‌های سرمایه‌گذاری برای افزایش ثبت‌نام و درآمد ، به مؤسسات کمک کند.

به‌عنوان‌مثال ، CIO مورد تحسین دانشگاه ایالتی آریزونا به ASU کمک کرد تا با برنامه‌های ابتکاری مانند آکادمی جهانی تازه‌کار خود ، در اوایل یادگیری آنلاین پیشرفت کند. با ارائه صندلی روی میز ، مؤسسات عالی‌رتبه و هیئت‌مدیره آن‌ها خود را برای ایده‌های نوظهور مانند اتخاذ بلاک چین برای اعتبارنامه‌های دیجیتال یا استفاده از شبیه‌سازی‌های واقعیت ترکیبی در یادگیری باز می‌کنند.

استراتژی‌های بازاریابی خود را مجدداً ارزیابی کنید.

بروشورهای مستقیم براق یک آیین رایج و پرهزینه هستند. دانشگاه دولتی متوسط ​​14 درصد از بودجه بازاریابی و استخدام خود را صرف لیست دانشجویان خریداری‌شده برای شناسایی چشم‌اندازها می‌کند ، با هزینه داده‌های دانشجویی یک دانشگاه دولتی از 2 میلیون دلار از سال 2010 تا 2018. ایجاد قابلیت‌های تجزیه‌وتحلیل پیش‌بینی می‌تواند به سازمان‌ها در دستیابی هوشمندانه و جمعیت دانشجویی کمک کند.

به‌عنوان‌مثال ، کالج سنت ماری به تجزیه‌وتحلیل پیش‌بینی با افزایش تعداد متقاضیان خود اعتبار می‌دهد. وقتی داده‌ها نشان داد که دانشجویانی که از پردیس مریلند دیدن کرده‌اند بیشتر احتمال دارد که ثبت‌نام کنند ، سنت ماری در تورهای شخصی پردیس که تجربه بیشتری از نام تجاری را ارائه می‌دهد ، دو برابر کرد. سرمایه‌گذاری در نوسازی داده‌ها ، اتوماسیون و سیستم عامل‌های قوی مستلزم سرمایه‌گذاری بیشتر از قبل است ، اما درعین‌حال که دانشگاه‌ها به دنبال جذب دانش آموزان مادام‌العمر هستند ، کشش بهتر و طولانی‌تری را ایجاد می‌کند.

داشتن بستر مناسب

بزرگ‌ترین درسی که می‌توان از بازیگران فناوری آموزشی آموخت ، توانایی پاسخگویی به شرایط بازار با چابکی است و سیستم‌عامل‌ها در قلب این انعطاف‌پذیری قرار دارند. شرکت‌های فناوری پیشرفته قادرند سریع حرکت کرده و مدل‌های تجاری خود را در جهت‌های جدید مقیاس بندی کنند.

اکنون کالج‌ها و دانشگاه‌ها در حال حرکت در همین راستا هستند: پاییز گذشته ، ASU موسسه طراحی دانشگاه را راه‌اندازی کرد ، که از طریق آن روش‌ها و راه‌حل‌های خلاقانه‌ای را که برای محوطه خود ایجاد کرده است برای کمک به سایر دانشگاه‌ها در ایجاد پیشنهادات آنلاین و حتی مشارکت در پروژه‌های مبتنی بر جامعه مانند بهبود زنجیره تأمین در غنا و سراسر آفریقا. فکر کردن مانند یک شرکت فناوری به معنای سرمایه‌گذاری در بسترهای مناسب و ایجاد توانایی مقیاس‌گذاری است.

از نقاط قوت بالاتر استفاده کنید

موفق‌ترین شرکت‌های فناوری نیز می‌دانند و بی‌وقفه نقاط قوت خود را توسعه می‌دهند ، به همین دلیل شما نمی‌بینید که اپل در حال راه‌اندازی یک شبکه اجتماعی یا طراحی تلفن‌های هوشمند Netflix باشد. بر هیچ‌کس پوشیده نیست که اخلال گران در آموزش‌وپرورش گزینه‌های برنامه درسی را سریع ، ارزان و آماده کار ارائه می‌دهند Coursera تخمین می‌زند که دانشجویان می‌توانند بامطالعه پنج تا 10 ساعت در هفته به مدت هشت ماه یا کمتر ، برنامه گواهینامه‌های حرفه‌ای Google را تکمیل کنند.

Ed-tech به‌وضوح نقاط قوت بازار خود را می‌داند. درعین‌حال ، دوسوم دانش آموزان بین 19 تا 30 سال هنوز فکر می‌کنند مدرک دانشگاهی سرمایه‌گذاری خوبی است ، چه به‌صورت حضوری و چه به‌صورت مجازی. ارزش برند Higher ed در پی COVID-19 همچنان قوی است: در یک نظرسنجی دیگر ، 93 students از دانش آموزان شرکت‌کننده در نظرسنجی-که هم در برنامه‌های کاملاً آنلاین ثبت‌نام کرده بودند و هم به دلیل COVID-19 از راه دور تحصیل می‌کردند انتظار بازگشت سرمایه مثبت در سرمایه‌گذاری آموزش آنلاین خود را دارند.

مقیاس‌پذیری فعال‌شده از طریق دیجیتال می‌تواند به کالج‌ها و دانشگاه‌ها کمک کند تا از مزایای آموزشی خود استفاده کرده و با عملکرد ناب رقبای آنلاین رقابت کنند. به‌عنوان‌مثال ، درزمانی که برنامه‌های کاربردی برای برنامه‌های MBA تمام‌وقت کاهش یافته است ، ثبت‌نام در برنامه آنلاین MBA دانشگاه ایلینوی به 4000 نفر رسیده است.

نکته کلیدی برای استفاده از شتاب یادگیری دیجیتالی ، تجسم مجدد یک تجربه دانشجویی است که با تغییر شکل دادن به ذهنیت و رویکرد موسسه شما نسبت به آموزش‌وپرورش ، در جوانان امروز تأثیر می‌گذارد.

ضرورت بررسی مدل‌های دانشگاه کارآفرین

ضرورت بررسی مدل‌های دانشگاه کارآفرین

 

همان‌طور که مشاهده می‌شود ادبیات کارآفرینی دانشگاهی و دانشگاه کارآفرین به‌سرعت در حال ‌توسعه است. در کشورهای پیشرفته، دانشگاه‌ها به‌طور فزاینده‌ای کارآفرین شده‌اند. جهانی‌سازی، بیش از هر زمان دیگر فشارهای زیادی را به کشورهای در حال ‌توسعه وارد می‌کند و آن‌ها را وادار می‌کند تا محصولات و خدماتی با قابلیت رقابت تولید کنند تا با مشابه آن‌ها که در کشورهای پیشرفته تولید می‌شود، برابری نماید. در نتیجه کشورهای در حال ‌توسعه با چالش بزرگ‌تری در مقایسه با کشورهای پیشرفته روبرو هستند. بنابراین این‌گونه کشورها باید بر اهدافی متمرکز شوند که به کسب مزیت­رقابتی پایدار در حوزه‌های مختلفی منجر شود که اثرات مثبت و مفیدی را به همراه داشته باشد. رقابت‌پذیری در اقتصاد جهانی امروز به توانمندی‌های فناورانه و نوآورانه وابسته است. این امر شامل توانایی توسعه محصولات و خدمات جدید و دسترسی به بازارهای بدیع، استفاده از فناوری‌های نوین، به‌کارگیری ناب‌ترین الگوهای مدیریتی و توسعه سطوح دانشی، نگرشی و مهارتی در طیف وسیعی از نیروی کار است. دانشگاه‌ها قادرند در تمام این موارد ایفای نقش ‌نمایند.

در سناریوی جدید دانشگاه‌ها به‌عنوان بازیگر نقش اول در اقتصاد، جزایر مستقل دانش تلقی نمی‌شوند بلکه به‌عنوان منبع درآمد، کارآفرین و رشد هستند که پشتیبانی از توسعه اقتصادی محلی و منطقه‌ای و حتی سطوح بالاتر را به عهده ‌دارند. در نتیجه افزایش ظرفیت تحقیقات و تکنولوژی کشور برای تبدیل دستاوردهای علمی و یافته‌های فناورانه به موفقیت‌های صنعت، کسب‌وکار و به نقش کارآفرینی دانشگاه وابسته است. در این مسیر رویکرد حاکم بر فعالیت‌های آموزشی، پژوهشی و مشاوره‌ای، رویکردی نیازگرا در تعامل با سازمان‌های بیرونی دانشگاه است. در واقع فرآیند کارآفرینی دانشگاهی نه‌تنها تأثیرپذیر از عوامل داخلی است بلکه از عوامل خارجی نیز تأثیر می‌پذیرد. جریان تحقیقات و مطالعات انجام‌شده در پارادایم دانشگاه کارآفرین، به فعالیت‌های کارآفرینی به‌عنوان گامی مهم در تکامل طبیعی سیستم‌های دانشگاهی می‌نگرد و در مأموریت خود، علاوه بر آموزش و پژوهش، بر رشد و توسعه اقتصادی تأکید می‌نماید. پس دانشگاه‌ها بر کارآفرینی متمرکز شده و در حال تبدیل‌شدن به دانشگاه‌های کارآفرین هستند. بنابراین ضروری است مدل‌های کارآفرینی دانشگاهی مطالعه و بررسی‌شده و تمام جوانب آن‌ها مورد تحلیل قرار گیرد. مدل دانشگاه کارآفرین برای اولین بار در موسسه تکنولوژی ماساچوست ظهور یافت و پس از مدتی به دانشگاه استنفورد نیز راه یافت و امروزه اغلب دانشگاه‌های بزرگ و معروف جهان در حال حرکت به این سمت هستند. در میان کشورهای آسیایی در ژاپن و تایوان، بخش دانشگاهی، مشارکتی مؤثر اما آرام در رشد و تجاری‌سازی فناوری از طریق مکانیسم‌های رسمی و غیررسمی دارند. در سنگاپور و کره، دانشگاه‌ها، بیشتر گرایش به آموزش دارند و در سال‌های اخیر، به پژوهش و تجاری‌سازی آن توجه نشان داده‌اند. در چین نیز وضعیت به همین شکل است. در سایر کشورها، دانشگاه‌ها در تلاش برای ارائه آموزش مناسب هستند. روابط موجود بین صنعت و دانشگاه در آن‌ها، محدود به مشاوره و قراردادهای پژوهشی کوچک می‌شود. از یک دیدگاه، مدل‌ها، چارچوب‌ها و مفهوم‌سازی‌های دانشگاه کارآفرین را می‌توان در دو گروه طبقه‌بندی نمود: گروهی که بر جنبه‌های کارآفرینانه دانشگاه‌های کارآفرین تمرکز دارند اما گروهی دیگر که با عوامل مؤثر بر شکل‌گیری و گذار دانشگاه‌های کارآفرین سروکار دارند.

باید این‌گونه بیان نمود که: طلوع مدل‌های دانشگاه کارآفرین در حال وقوع است.

مدل کلارک

ابعاد سازماني يک دانشگاه کارآفرينانه و نوآورانه، بر اساس چارچوب دانشگاه کارآفرينانه کلارک (1998)، به‌دست ‌آمده است. این مدل با انجام یک پژوهش کیفی در ۵ دانشگاه برتر اروپا انجام ‌شده است. از نظر چشم‌انداز و ویژگی‌های سازمانی این ۵ دانشگاه با هم تفاوت دارند اما در بسیاری از ابعاد در ارتباط با رسیدن به اهداف کارآفرینانه و نوآورانه یکسان بوده‌اند. به‌گونه‌ای که در فاصله‌ی ۱۵-۱۰ سال به دانشگاه کارآفرینانه تبدیل ‌شده‌اند. کلارک نشان داد که هر ۵ دانشگاه از ویژگی‌های سازماني 1) کانون هیئت‌علمی برانگيخته[1] ۲) هسته هدايتگر بالنده[2]، ۳) منابع مالي متنوع[3]، ۴) فرهنگ کارآفرينانه[4] ۵) محيط بالنده و توسعه‌یافته[5]؛ تبعیت می‌کنند.

  1. هسته هدايتگر بالنده: اين ويژگي بيانگر هسته برنامه‌ريز و تصمیم‌گیرنده توانمند با مشارکت اعضا هیئت‌علمی ‌توانمند و مديريت کارآفرين دانشگاه بوده و اين امر از طريق شکل‌گيري هسته‌هاي تيمي در فرآيند فعاليت‌هاي پايدار بين گروه‌ها و واحدهاي نظام دانشگاهي امکان‌پذیر است.
  2. محيط بالنده و توسعه‌یافته: جهت برقراری ارتباط با دنیای اطراف دانشگاه مانند صنعت، لازم است فرآیند منسجم برای جمع‌آوری اطلاعات از محیط بیرونی دانشگاه شکل بگیرد. در کنار ساختار سنتی، این واحدهای جانبی که عملکرد آن‌ها بیشتر به‌صورت گروه‌های میان‌رشته‌ای است، در جستجوی ارتقای شایستگی‌های اصلی دانشگاه هستند.

3- منابع مالي متنوع: ایجاد تنوع در منابع مالی و درآمدی از جمله مواردی است که دانشگاه‌های کارآفرین در جستجوی آن هستند. ثبت اختراعات، مشارکت و گسترش عرضه خدمات مشاوره‌اي و اجتماعي، تجاري‌سازي پژوهش‌ها، نوآوری، امتیازات و… ازجمله روش‌هایی هستند که منابع جدید درآمدی از طریق آن‌ها به دست می‌آید.

4- کانون هیئت ‌علمی برانگيخته: یکی از عواملی که سهم بزرگی در تغییر و تحول دانشگاه به سمت کارآفرینی دارد اعضای هیئت‌ علمی توانا و برانگیخته است که با پرورش رفتارهای کارآفرینانه این موضوع را امکان‌پذیر می‌کند.

5- فرهنگ کارآفرينانه: فرهنگي که از نوآوري و اقدامات و رفتارهاي کارآفرينانه استقبال کند. باورها و ارزش‌هاي کارآفرينانه در دانشگاه استقرار می‌یابد و ریسک‌پذیری در فرهنگ کارآفرينانه تشویق می‌شود. (کلارک، 1998)

 

[1].  Stimulated academic heartland

[2].  Strengthened steering core

[3].  Diversified funding base

[4].  Entrepreneurial culture

[5].  Enhanced developmental periphery

 

نویسنده

هیئت تحریریه

آیا کارآفرینان می‌توانند مشکلات اجتماعی و زیست‌محیطی جهان را حل کنند؟

آیا کارآفرینان می‌توانند مشکلات اجتماعی و زیست‌محیطی جهان را حل کنند؟

 

Global Maker Challenge یک پلتفرم نوآوری آنلاین که فرصتی را برای سازندگان و مبتکران فراهم می‌کند تا در هرکجای جهان که هستند، برای حل مشکلات دنیای واقعی که بر زندگی مردم تأثیر می‌گذارد، با یکدیگر ارتباط برقرار کرده و همکاری کنند. این ابتکار برنامه‌ای تحت اجلاس جهانی تولید و صنعتی سازی (GMIS) است.

بدر العلما، رئیس کمیته سازمان‌دهی GMIS و همچنین عضو هیئت‌مدیره آژانس فضایی امارات، گفت که امارات متحده عربی در موقعیتی منحصربه‌فرد برای ایجاد روابط تجاری قرار دارد. وی گفت: این قسمت از جهان در تقاطع شرق و غرب بوده است. آنچه درنهایت اتفاق می‌افتد این است که شما شروع به توسعه خطوط تجاری می‌کنید و هنگامی‌که خطوط تجاری را توسعه می‌دهید یک ذهن تجاری ایجاد می‌کنید. وقتی یک ذهن تجاری ایجاد می‌کنید، ناگهان کارآفرین می‌شوید. وقتی کارآفرین می‌شوید، این روابط را در سراسر جهان توسعه داده‌اید.

 

برنامه جهانی غذا: پایان گرسنگی تا سال 2030

در بحبوحه درگیری‌ها و بلایای طبیعی، برای پایان گرسنگی تا سال 2030 ایده‌های جسورانه‌ای لازم است. برای شناسایی و پرورش ایده‌ها در راه‌حل‌های جهانی، شتاب‌دهنده نوآوری WFP از نوآوری‌های داخلی و استارت آپ های خارجی پشتیبانی می‌کند.

شتاب‌دهنده مستقر در مونیخ، بودجه نوآوری‌ها و استارتاپ ها را تأمین می‌کند. این یک محیط خلاقانه و مشارکتی است که از متخصصان، مشاغل، سازمان‌های غیرانتفاعی، جامعه مدنی و کارکنان برنامه جهانی غذا دعوت می‌کند تا باهم به چالش‌های بشردوستانه و توسعه بپردازند. تاکنون 48 پروژه پشتیبانی شده است. هشت مورد از آن‌ها در سطح جهانی در حال افزایش است و می‌تواند تا پایان سال به بیش از یک‌میلیون نفر از آسیب‌پذیرترین افراد جهان کمک کند.

هنگامی‌که مانوئل خوزه اوسا هورتادو، سرپرست عملیات WFP، در مورد چشم‌انداز این شتاب‌دهنده صحبت کرد. گفت: سناریوی ایدئال ما این است که تا سال 2030 بیکار شویم زیرا دیگر افرادی از گرسنگی و کمبود ریزمغذی‌ها رنج نمی‌برند. ما کاهش تصاعدی ناامنی غذایی و پاسخ بسیار مؤثرتر و کارآمدتر در مواقع اضطراری مانند درگیری‌ها و بلایای طبیعی را که محرک‌های عظیمی از ناامنی غذایی هستند، تصور می‌کنیم. راه‌حل نیاز به رویکرد سیستمی دارد، به همین دلیل است که ما به‌عنوان شتاب‌دهنده نوآوری نه‌تنها بر SDG 2 تمرکز می‌کنیم بلکه سایر سازمان‌های بخش بشردوستانه را قادر می‌سازیم تا از نوآوری، فناوری و طرز فکر کارآفرینانه استفاده کنند تا در کارهایی که انجام می‌دهند مؤثرتر باشند. به این معنا، میراث ما احتمالاً می‌تواند تأثیر زیادی داشته باشد، جایی که ما به‌عنوان شتاب‌دهنده نوآوری قادر خواهیم بود تا سال 2030 به‌طور مستقیم یا غیرمستقیم 100 میلیون نفر را از گرسنگی به‌طور پایدار رها کنیم.

 

پوآ! اینترنت: غنی‌سازی زندگی از طریق اتصال

اتصالات اینترنتی غیرقابل‌اعتماد می‌تواند عواقب پرهزینه‌ای برای مشاغل داشته باشد: هر مقدار خرابی برنامه‌ریزی نشده می‌تواند بهره‌وری و ارتباطات را به‌طور کامل متوقف کند. پوآ! مأموریت آوردن اینترنت تجاری نامحدود برای جوامع تجاری کم‌درآمد است.

Dirk-Jan (DJ) Kueman، مدیر توسعه تجارت در pao! اینترنت، توضیح داد: “ما افراد را به هم متصل می‌کنیم و یک زمینه بازی برابر ایجاد می‌کنیم که در آن جوامع حاشیه‌نشین همان دسترسی دیجیتالی مانند سایر افراد را دارند.”

اندی هالسال، مدیرعامل پوآ! اینترنت، می‌گوید “تمام هدف ما از توسعه خدمات اینترنت فوق‌العاده کم‌هزینه در مناطقی مانند Kibera، Kawangware و Kiambu، تحریک جوامع کم‌درآمد و روستایی کنیا، با دسترسی به پهنای باند به‌راحتی قابل دسترسی بوده است. به‌طور فزاینده‌ای آشکار است که این امر مستلزم آن است که ما به کارآفرینان مشاغل خرد محلی و همچنین مصرف‌کنندگان عادی خدمت کنیم. این مشاغل برای دسترسی نامحدود به اینترنت به کمترین هزینه ممکن احتیاج دارند تا بتوانند فرصت‌هایی را که آنلاین بودن ایجاد می‌کند، واقعاً توسعه دهند.”

وقتی از او در مورد میراث سؤال می‌شود! گفت: “برای دسترسی به آموزش، اطلاعات و سرگرمی افراد، صرف‌نظر از موقعیت یا عمق جیب آن‌ها “.

نویسنده : عارفه داودی / پژوهشگر حوزه مدیریت و کارآفرینی

نخبه پروری در سازمان

نخبه پروری در سازمان

پیشرفت سازمان با استفاده از خرد جمعی

 

چندی قبل جلسه‌ای با مدیر یکی از سازمان‌های خصوصی داشتم که در خصوص افزایش شاخص‌های بهره‌وری بود و آن شخص قصد داشت تا کارایی و بهره‌وری مجموعه خود را افزایش دهد که در حین این جلسه و گفتگو حرف‌هایی از جانب او شنیدم که مرا به‌شدت به فکر فروبرد و همین عاملی شد که در ارتباط با این موضوع چندخطی را با شما عزیزان سخن بگویم.

ابتدا می‌پردازیم به نوع تفکر آن مدیر جوان که البته با کمی سانسور و اصلاح الفاظ همراه است.

هنگامی‌که بنده مشغول بررسی سوابق و رزومه کارکنان بودم، در خصوص کم‌وکاستی‌های آموزشی و کاری کارکنان از ایشان سؤالاتی پرسیدم و انتظار داشتم که همکاری کند ولی در کمال ناباوری فرمودند که ” من به‌عنوان چوپان وظیفه هدایت گله‌ای را بر عهده‌دارم و آن‌ها موظف‌اند هر کاری که من می‌گویم انجام دهند و اگر غیرازاین باشد با برخورد شدید مواجه خواهند شد، پس ‌نیازی به هیچ آموزشی ندارند، یا کاری که می‌گویم را انجام می‌دهند یا … “

این جملات باعث شد تا جلسه ما بی‌هیچ نتیجه‌ای به پایان برسد علی‌رغم اینکه بنده تلاش کردم تا با توضیحات مختلف او را متوجه کنم که نیروی کار خبره می‌تواند باعث رشد و تعالی سازمان شما گردد.

هنگامی‌که یک مجموعه خصوصی و یا دولتی تصمیم می‌گیرد که بهره‌وری و کارایی خود را افزایش دهد نیاز به رعایت چند عامل دارد که یکی از آن‌ها استفاده از خرد جمعی کارکنان است. یک مدیر اگر بتواند از نقطه نظرات کارکنان خود به خوبی استفاده کند یقیناً بدون آنکه نیاز به تلاش زیادی برای درک مشکلات آن‌ها داشته باشد، می‌تواند سریعاً نسبت به رفع آن برنامه‌ریزی کرده و موجب تشکیل یک رضایت گروهی گردد که همین امر باعث می‌شود کارکنان باعلاقه بیشتری کار کنند و یک احساس مسئولیت قوی در نحوه کارکرد آن‌ها ایجاد شود که در نهایت می‌تواند باعث افزایش بهره‌وری و کارایی سازمان گردد.

معمولاً مدیران سنتی علاقه‌ای به شنیدن نظرات کارکنان برای حل مشکلات ندارند و سعی می‌کنند طبق تفکرات خودشان تصمیم گرفته و از بحران عبور کنند اما مدیران حرفه‌ای از روش نوین مدیریتی برای عبور از بحران استفاده کرده که یکی از این روش‌ها، برگزاری جلسات دوره‌ای با کارکنان، حتی کارکنان رده پایین سازمان است که در آن جلسات، مدیر از نظرات، انتقادات و پیشنهاد‌های کارمندان و کارگران مطلع شده و آن‌ها را در سوابق عارضه‌یابی ثبت می‌کند و هنگام جمع‌بندی نهایی اگر در سازمان خود، کمبودی را احساس کند در نظرات کارکنان خود، به دنبال دلایل آن کمبودها جستجو می‌کند.

اگر استفاده از نظرات کارکنان در دستور کار مدیران قرار گیرد، آن‌ها خود را در رشد و پیشرفت سازمان دخیل دانسته و اگر کم و کاستی در سازمان ببینند خود را مسئول می‌دانند و رفع آن‌ها را برای خود یک دستاورد و افتخار می‌پندارند. اگر این‌چنین حسی در هر طبقه از سازمانی نهادینه شود سرعت رشد و ارتقای سازمان به‌شدت افزایش پیداکرده و نکته‌ای که بسیار حائز اهمیت می‌باشد این است که تمامی این پیشرفت‌ها به نام مدیر آن مجموعه نوشته خواهد شد.

برای شروع می‌توان در خصوص مسائل کوچک و پیش‌پاافتاده نظرسنجی کرد، به‌عنوان‌مثال: چگونه می‌توانیم هزینه‌های برق را کاهش دهیم؟ از کلیه کارکنان بخواهیم که نظر و راهکار خود را بیان کنند، در آخر درخواست کنیم که هر یک با توجه به راهکاری که ارائه دادند عمل کنند. پس از چندی می‌بینیم که دقیقاً طبق راهکار خودشان بدون هیچ مقاومتی هزینه‌های برق را کاهش دادند و ما برای نشان دادن حسن نیت خود، مبلغی را به‌عنوان پاداش این همکاری به آن‌ها پرداخت کرده و اعلام می‌کنیم که با افتخار، با همکاری شما عزیزان توانستیم هزینه‌های سازمان را در این بخش کاهش دهیم. آن زمان است که اشتیاق و شور و هیجان را در لحظه‌به‌لحظه عملکرد آن‌ها می‌بینیم و یقیناً لبخند رضایت قلبی نیز بر روی صورت خودمان نقش می‌بندد.

حال تصور کنید یک مدیر سنتی تصمیم می‌گرفت که هزینه‌های برق را کاهش دهد، دستوری را به کارکنان ابلاغ می‌کرد که همگی می‌بایست آن را انجام دهند و اگر خلاف آن عمل کنند جریمه سنگینی در انتظارشان می‌باشد. در این روش، علاوه بر عدم همکاری کامل، نارضایتی شدیدی در بین کارکنان ایجاد می‌شود و حتی اعلام می‌کنند که سازمان با این مقدار درآمد، کمی هم پول برق بدهد!

ارزش آفرینی در صنعت خودرو

تفاوت دو سبک مدیریتی با همین مثال‌های ساده قابل‌درک است و تصمیم‌گیری برای انتخاب اینکه کدام سبک بهتر است، کاری است سهل و آسان.

استفاده از خرد جمعی باعث نخبه پروری می‌شود و نخبه پروری در نهایت باعث شکل‌گیری یک سازمان تراز اول شده که همگان برای آموزش‌های مدیریتی، آن سازمان نخبه را مثال می‌زنند. کارکنان سازمان همان‌گونه که می‌توانند هزینه‌های سازمان را افزایش دهند (با عدم همکاری مؤثر) می‌توانند در مقابل، هزینه‌های سازمان را به‌شدت کاهش دهند (با ایجاد حس مسئولیت و مفید بودن در سازمان). پس بیاییم با استفاده از تفکرات مثبت و خرد جمعی، باعث رشد و بالندگی سازمان خود شویم. دانشگاه‌ها وظیفه تربیت و آموزش مدیران حرفه‌ای را بر عهده دارند و از طریق آموزش‌های آکادمیک، این افراد را برای به‌کارگیری در سازمان‌ها پرورش می‌دهند. ارتباط بین صنعت و دانشگاه تحت هیچ شرایطی نباید قطع شود زیرا علم مدیریت نوین دائماً در حال تغییر و به‌روزرسانی است و اگر این ارتباط بنا به هر دلیلی قطع شود، شاهد مدیریت سنتی خواهیم بود که از عواقب آن فرسودگی نیروی کار و عدم پیشرفت سازمان می‌باشد. صنایع و سازمان‌های پویا همواره به دنبال جذب نیروهای تحصیل‌کرده و دانشگاهی می‌باشند و می‌دانند هر زمان، هر سازمانی، از نیروی متخصص دانشگاهی استفاده کند در مدت‌زمان کوتاه به بازده دلخواه دست‌یافته و به‌تبع آن موجب پیشرفت آن می‌گردد. در جوامع پیشرفته، مدت‌هاست که مدیریت سنتی منسوخ‌شده و حتی در بازارهای محلی نیز از روش‌های نوین مدیریتی استفاده می‌شود و کشور ما نیز می‌بایست تغییرات اساسی را در روش‌های مدیریتی با اصل آموزش مناسب، ایجاد کند.

نوآوری در صنعت خودرو: رادار جدید توانایی دیدن موانع پشت پیچ را نیز دارا می باشد

 

نویسنده: مهندس کسری واشقانی فراهانی

پژوهشگر حوزه صنعت

منتورینگ، مهمترین استراتژی حفظ کارکنان نمونه

منتورینگ، مهمترین استراتژی حفظ کارکنان نمونه

 

هر انسانی برای موفقیت نیاز به یک راهنما دارد. این راهنما می‌تواند معلم، والدین، خواهر، برادر، یک قهرمان سیاسی یا شریک تجاری او باشد. به چنین فردی منتور می‌گویند. منتور کسی است که دانش و تجربیات خود را در اختیار فردی کم‌تجربه‌تر می‌گذارد. در طول تاریخ، افراد موفق بی‌شماری را می‌توان یافت که از راهنمایی‌های یک فرد باتجربه بهره برده‌اند.

یکی از بهترین نمونه‌های تاریخی، رابطه سقراط در جایگاه راهنما و افلاطون در جایگاه شاگرد است. در عصر حاضر نیز شاهد نمونه‌های فراوانی بوده‌ایم. ریچارد برانسون بارها تأکید کرده که اگر راهنمایی‌های سر فردی لیکر نبود، او به هیچ موفقیتی دست نمی‌یافت. فرانک سیناترا درس‌های زیادی از بینگ کرازبی یاد گرفته است. چارلز شواب از اندرو کارنگی مشاوره مالی دریافت می‌کرده و رابرت فریدلند، راهنما و مشاور استیو جابز بوده است.

بر اساس گزارش‌ها، ۲۵ درصد کارکنانی که دارای پتانسیل‌ بالایی هستند در کمتر از یک سال تصمیم به استعفا می‌گیرند. به همین علت سازمان‌ها باید به دنبال راه‌هایی جدید برای حفظ کارکنان نمونه باشند.

جوزف کمپبل، پس از انجام مطالعاتی روی داستان‌های اسطوره‌‌ای دریافت که درون‌مایه مشترک بسیاری از این داستان‌ها، وجود یک راهنما بوده است که در تمامی فرهنگ‌ها و مقاطع تاریخی بارها تکرار شده است، مثل یودا در ارباب حلقه‌ها، آقای میاگی در پسرک کاراته‌‌باز و گندالف در هابیت. شاید به همین علت است که سازمان‌ها به‌طور فزاینده‌ای در حال حمایت از برنامه‌های منتورینگ درون‌سازمانی، پلتفرم‌های اجتماعی، تشکیل گروه‌های فردبه‌فرد و دیگر استراتژی‌هایی هستند که بتوانند منتورها و شاگردان را دور هم جمع کنند.

منتور کیست؟

منتورینگ (mentoring) و کوچینگ (coaching) تا حدی شبیه هم هستند. در منتورینگ، تمرکز اصلی روی قابلیت‌ها، پیشرفت شغلی و مهارت‌های رهبری در بلندمدت است، درحالی‌که در کوچینگ، تمرکز بر طیف محدودی از مهارت‌ها برای انجام یک وظیفه مشخص است. در منتورینگ، ارتباط بین طرفین داوطلبانه است، اما در بعضی از سازمان‌ها به‌منظور پرورش استعدادها، شرکت در برنامه‌های منتورینگ اجباری است. برخی از عناصر اولیه منتورینگ عبارت است از: بهبود عملکرد شغلی، مشاوره به کارکنان، تبادل دانش و اطلاعات و تقویت مهارت‌های شغلی.

 

چرا به یک منتور نیاز دارید؟

منتورها می‌توانند دانش و خرد خود را که پس از سال‌ها تجربه به دست آورده‌اند در اختیار شما بگذارند. آن‌ها دارای ارتباطات، رهنمون‌ها و توصیه‌هایی هستند که معمولاً سال‌ها طول می‌کشد تا یک فرد تازه‌کار، چنین قابلیت‌هایی را کسب کند که آن‌هم نیازمند تجربیات و شکست‌های فراوان است. یک منتور می‌تواند از بسیاری از موانع جلوگیری کند، راه‌هایی برای پیشرفت سریع شغلی را به شما ارائه کند و الگوی شما باشد. شما با کمک او می‌توانید به دانش و بینشی فراتر از تجربیات خود دست پیدا کنید. یک مشاور مناسب می‌تواند به منبعی تبدیل شود که در بلندمدت، بارها به او رجوع کنید. منتورها الهام‌بخش هستند، از احتمالات پرده برمی‌دارند و بهترین استراتژی‌ها‌ برای نیل به اهداف را به شما نشان می‌دهند.

روشها و توصیههایی برای یافتن یک منتور

بسیاری از شرکت‌ها برنامه‌های منتورینگ و فروم‌های گفت‌وگوی رسمی را پیشنهاد می‌کنند. این برنامه‌ها مانند پل ارتباطی میان منتورها و شاگردان هستند. این روش‌ها و استراتژی‌ها به شما کمک می‌کنند به یک منتور دسترسی پیدا کنید، اما تنها یافتن یک منتور کافی نیست. حفظ رابطه با منتور نیازمند تلاش است:

۱) کجا دنبال یک گزینه برای منتورینگ بگردیم؟

می‌توانید منتور خود را در محیط‌های رسمی یا غیررسمی جست‌وجو کنید. می‌توانید او را در میان ارتباطات فعلی خود جست‌وجو کنید یا در شبکه‌های اجتماعی، مثل لینکدین، توییتر یا فیس‌بوک به دنبال او بگردید. بسیاری از سازمان‌ها مجری برنامه‌های منتورینگ هستند و این برنامه‌ها را در اختیار بسیاری از صنایع می‌گذارند. برنامه‌هایی هم مختص کارآفرینان وجود دارد. مجله فوربز این چند استراتژی را برای یافتن یک منتور پیشنهاد می‌کند:

  • از محدوده محل کار خود فراتر بروید و دوستان، همسایه‌ها، شرکای تجاری و تمام کسانی را که به‌نوعی با آن‌ها در ارتباط هستید در نظر داشته باشید.
  • به یکی از شبکه‌های اجتماعی بروید و به دنبال کسانی بگردید که همکار، همشهری، هم‌دانشگاهی یا هم‌مدرسه‌ای سابق شما بوده‌اند. ما سایت لینکدین را به شما پیشنهاد می‌کنیم.
  • از کارفرمای خود بپرسید که آیا برنامه منتورینگ یا کوچینگ خاصی را به شما پیشنهاد می‌کند یا خیر.
  • تحقیق کنید که آیا در نزدیکی محل کار یا زندگی شما کلاس‌های منتورینگ برگزار می‌شود یا خیر.
  • به گروه‌های تفکر جمعی بپیوندید. در این گروه‌ها که به جلسات منتورینگ فردبه‌فرد (peer to peer) شباهت زیادی دارند، همه اعضا دارای یک هدف مشترک‌اند و با یکدیگر تبادل افکار می‌کنند. در این گروه‌ها، اعضا موظف‌اند نسبت به عملکرد خود پاسخگو باشند و هریک از آن‌ها از همتای خود کمک و مشاوره دریافت می‌کند.
  • برای دریافت راهنمایی، افرادی را انتخاب کنید که در کار خود پیشرفت کرده‌ و از شما باتجربه‌تر هستند.

۲) به دنبال کسی بگردید که آرزو دارید جای او باشید.

منتورها محدود به حوزه کسب‌وکار نیستند. در هر عرصه‌ای از زندگی‌تان که دچار مشکل هستید، می‌توانید از راهنمایی‌های یک منتور بهره‌مند شوید. ممکن است با تقویت مهارت‌های اجتماعی یا توانایی‌های بدنی یا یادگیری مهارت‌هایی مثل آشپزی، خوانندگی یا کاردستی به یک شخصیت تأثیرگذارتر تبدیل شوید. بهترین منتورها کسانی هستند که شما تحسینشان می‌کنید یا از آن‌ها الهام می‌گیرید. آن‌ها بیشترین تأثیر را روی شما خواهند گذاشت، حتی اگر حوزه فعالیتشان ارتباطی به کسب‌وکار شما نداشته باشد؛ اما علایق، اصول و ارزش‌های طرفین باید با یکدیگر متناسب باشد.

3) چگونه منتوری پیدا کنیم که ارزشهایش با ارزشهای ما همسو باشد؟

یافتن منتوری که ارزش‌هایش با قابلیت‌ها و اعتقادات شما همخوانی داشته باشد بسیار مهم است چون اگر ارزش‌هایتان باهم تناسب نداشته باشد، مجبور می‌شوید موضعی اتخاذ کنید که به آن اعتقادی ندارید. بهترین استراتژی برای یافتن یک منتور، جست‌وجوی فردی است که نظام اعتقادی‌اش با شما یکسان باشد. مثلاً اگر شما جزو افرادی هستید که از تعامل رو‌در‌رو با افراد لذت می‌برید، در مشاغلی مثل حسابداری یا فناوری اطلاعات که با مشتریان مستقیماً در تماس نیستند، احساس رضایت نخواهید داشت.

4) از شبکههای اجتماعی برای شناخت افراد استفاده کنید

همیشه می‌توانید از افراد موفق الگوبرداری کنید، اما یک رابطه منتورینگ حقیقی، فراتر از الگوبرداری است. منتورینگ در واقع، یک رابطه دو طرفه و بر پایه «بده بستان» است. به همین علت، پیش از انتخاب منتور باید به یک شناخت کلی از او دست پیدا کنید. می‌توانید از شبکه‌های اجتماعی برای جست‌وجوی کسانی که با شما همفکر هستند، استفاده کنید.

سایت‌هایی وجود دارند که منتورها و شاگردان را گرد هم می‌آورند. شما می‌توانید به‌منظور تحقیق درباره منتورهای احتمالی از شبکه‌های اجتماعی استفاده کنید. به این شبکه‌ها بروید، افراد تأثیرگذار حوزه کاری خود را پیدا کنید،

آن‌ها را فالو کنید و از آن‌ها بخواهید توصیه‌های خود را در اختیار شما بگذارند. از این طریق می‌توانید میزان پذیرش آن‌ها را بسنجید. با آن‌ها چند پیام یا توییت ردوبدل کنید تا رابطه‌ای میان شما شکل بگیرد. هرچه درباره آن‌ها بیشتر بدانید، انتخاب یک منتور مناسب از میان چند گزینه آسان‌تر خواهد بود.

یکی از مؤثرترین روش‌ها استفاده از سایت لینکدین است چون می‌توانید بلافاصله با منتورهای احتمالی خود ارتباط برقرار کنید. اگر گزینه ایده آل خود را پیدا نکردید، می‌توانید از قابلیت ارجاع استفاده کنید و گزینه‌های نامناسب را از فرآیند جست‌وجو حذف کنید. همچنین می‌توانید از نقطه‌های اتصال خود بخواهید شما را به فرد موردنظرتان معرفی کنند. ارجاع و معرفی دو قابلیت مفید لینکدین برای یافتن یک منتور مناسب هستند.

 

5) رویکرد خود را انتخاب کنید

یافتن منتور، پایان ماجرا نیست.  پس از پیدا کردن فرد موردنظر، باید بتوانید با او ارتباط برقرار کرده و این ارتباط را حفظ کنید. این یعنی نباید به‌محض آشنایی از او بخواهید که منتور شما شود. وقتی گزینه احتمالی خود را پیدا کردید، ابتدا درباره‌اش تحقیق کنید، با او رابطه‌ای غیررسمی برقرار کنید و سپس به اصطلاح، مزه دهان او را بچشید و نظر او را درباره منتورینگ کشف کنید. این روش شاید کمی پیش‌پاافتاده به نظر برسد، اما معمولاً وقتی هم‌زمان با تعریف و تمجید از کسی درخواست می‌کنید که منتور شما شود، پاسخ مثبت دریافت می‌کنید. سؤال بپرسید، به توصیه‌هایش دقت کنید و بعضی از آن‌ها را به‌کار بگیرید. سپس برای او توضیح دهید که چگونه توصیه‌هایش برای شما مفید یا مشکل‌آفرین بوده است. استراتژی‌های دیگری که برای یافتن یک منتور توصیه می‌شوند:

  • سعی کنید با او حضوری دیدار کنید، اما اگر ملاقات حضوری ممکن نیست، با او تلفنی تماس بگیرید یا جلسه‌ای را در یکی از شبکه‌های اجتماعی ترتیب دهید.
  • اگر هر یک از روش‌های ذکر شده نتیجه نداد، به او یک ایمیل بفرستید. از او بخواهید در یک جلسه حضوری یا یک کنفرانس ویدئویی شرکت کند.
  • برای او توضیح دهید که دلیل شما برای انتخاب او، دستاوردها، توانمندی‌ها و گرایش‌های او بوده است.
  • او برای برقراری این ارتباط، به انگیزه نیاز دارد. به او بگویید که او نیز از برقراری این رابطه نفع خواهد برد. مثلاً می‌توانید درباره موضوعاتی صحبت کنید که مورد علاقه هر دوی شماست. یا راهی پیدا کنید که شما نیز توصیه‌هایی را در اختیار او بگذارید.
  • برای او توضیح دهید که تنها به دنبال راهنمایی‌های او هستید، نه به دنبال یک معلم خصوصی.
  • اگر او را از طریق سایت‌ها یا برنامه‌های منتورینگ پیداکرده‌اید، باید از سیاست‌ها و راهبردهای برنامه مربوطه پیروی کنید.
  • اجازه دهید که او محدوده‌ها و چارچوب‌های رابطه را تعیین کند.
  • به او بگویید که ترجیح می‌دهید چگونه بازخورد دریافت کنید؛ اما اگر او شما روش دیگری را پیشنهاد کرد، آن را بپذیرید.
  • به او نشان دهید که مشتاقانه منتظر شنیدن و به‌کارگیری توصیه‌های او هستید.
  • هرگز حالت تدافعی به خود نگیرید و بابت راهنمایی‌ها و توصیه‌هایش از او تشکر کنید.

6) زمان منتور ارزشمند است

زمان، منبع ارزشمندی است. منتور شما سخاوتمندانه وقت خود را به شما اختصاص می‌دهد تا به اهداف خود نزدیک شوید. نظرات و صحبت‌های شما باید کوتاه و مختصر باشد. اگر او با شما تماس گرفت یا پیامی فرستاد، بلافاصله پاسخ دهید و اگر قرار ملاقات حضوری (غیرحضوری) گذاشتید، به‌موقع در محل قرار حاضر شوید. اگر توافق کرده‌اید که مدت‌زمان هر جلسه، مثلاً ۱۰ دقیقه باشد، صحبت خود را بیشتر از ۱۰ دقیقه طول ندهید، مگر اینکه او تمایل به ادامه گفت‌وگو داشته باشد. هرگز در مسائل شخصی او دخالت نکنید. فراموش نکنید که او دوست صمیمی شما نیست، مگر اینکه خودش مایل به برقراری چنین رابطه‌ای باشد.

7) در شرایط سخت، میدان را خالی نکنید

هدف اصلی منتورینگ، یافتن راه‌هایی برای مدیریت پروژه‌های سخت و کسب مهارت در دل بحران‌ها است. پس انتظار نداشته باشید که او شرایط را برای شما آسان کند. تنها زمانی می‌توانید مهارت‌های خود را توسعه دهید که خودتان را به چالش بکشید. به همین علت نباید در شرایط سخت میدان را خالی کنید. پروژه‌های سخت را به پایان برسانید. اگر از مشکلات فرار کنید، چیزی یاد نخواهید گرفت.

8) تکالیف خود را انجام دهید

باید تمام وظایفی را که او به شما محول می‌کند تمام و کمال انجام دهید. این تکالیف می‌تواند شامل مطالعات و تحقیقات، دریافت مدارک آموزشی، سخنرانی یا گذراندن دوره‌های آموزشی باشد. حفظ رابطه‌ با منتور حائز اهمیت است. محور این رابطه شما نیستید. انعطاف‌پذیر باشید و زمان خود را با وقت‌های بیکاری او تنظیم کنید. با او بحث نکنید اما اگر نکته‌ای را درک نکردید، سؤال بپرسید. طی جلسات، به گفته‌های او توجه کنید و نسبت به صحبت‌های او اشتیاق نشان دهید. از او بخواهید به شما بازخورد ارائه کند. شنیدن انتقاد، آسان نیست اما برای رشد شما لازم است. از او بخواهید که مکرراً به شما بازخورد دهد و نقاط مثبت و منفی شما را بازگو کند. اگر در محل کارتان جلسه یا سخنرانی مهمی دارید، از او بخواهید در محل کار شما حاضر شود و نحوه عملکردتان را ارزیابی کند. صداقت، شفافیت و احترام، سه عنصر اصلی حفظ ارتباطات هستند. شما در حال ایجاد برقراری یک رابطه بلندمدت هستید پس بد نیست گاهی منتور خود را به ناهار یا قهوه دعوت کنید تا محبت‌های او را جبران کنید. منتورینگ به بخش جدایی‌ناپذیر فرآیند جذب نیرو و استراتژی‌های حفظ کارکنان تبدیل‌شده است. با یافتن یک راهنمای توانمند می‌توانید به زندگی شغلی خود جهت ببخشید و هنگام مواجهه با مشکلات به حضور آن‌ها دلگرم باشید.

 

نویسنده: یاسمن خویی

پژوهشگر حوزه مدیریت

ثروت آفرینی سازمانی در بستر تکنولوژی

ثروت آفرینی سازمانی در بستر تکنولوژی

استفاده از ابزارهاي فناوري اطلاعات (BPMs) راه‌حلی براي دستيابي به ثروت سازمان‌ها

قابلیت‌های فناوری اطلاعات و ارتباطات می‌تواند مسیر دستیابی به چابکی را در سازمان‌ها تسهیل نماید. امروزه نقش چابکی سازمانی و تأثیر آن در تمامی زمینه‌ها مشخص بوده و دستیابی به چابکی می‌تواند به ارتقای کیفیت خدمات، کاهش هزینه‌های ناشی از عکس‌العمل نامطلوب به تغییرات، افزایش توان رقابت و افزایش کارایی و بهره‌وری سازمان‌ها و بنگاه‌های كشور منجر گردد. در این راستا فناوری اطلاعات و ارتباطات یکی از مهم‌ترین منابع در جهت تحقق چابکی محسوب مي‌شود، چراکه فناوری اطلاعات و ارتباطات ابزاري برای دریافت و پیمایش به هنگام اطلاعات و درنتیجه توسعه دانش افراد در جهت تحقق چابکی سازمان است. از طرف دیگر، امروزه نگرش به فناوری اطلاعات و ارتباطات به‌عنوان ابزار رشد و توسعه کشورها، جای خود را به فناوری اطلاعات به‌عنوان محور توسعه داده است، درواقع تصور حیات یک کشور به‌عنوان عضو فعال جامعه جهانی بدون توجه به موضوع فناوری اطلاعات و ارتباطات به‌عنوان بستر و محور اصلی توسعه، غیرممکن است. شركت و سازمان‌ها و به‌طورکلی بنگاه‌های اقتصادي در کسب‌وکار به‌عنوان مهم‌ترین رکن اقتصاد جوامع که وظیفه تأمین و خلق ثروت در جهت توسعه جوامع را دارند از این قاعده مستثنا نیستند. در فرآیند اقتصادي کسب‌وکارها، فرايندهاي سازماني و اطلاعات می‌تواند نقش اساسی داشته باشند؛ بنابراین بهره‌گیری از قابلیت‌های فناوری اطلاعات و ارتباطات می‌توانند روند تولید ثروت، دانش و دستيابي به اهداف استراتژيك سازمان‌ها را شدت بخشيد و به‌این‌ترتیب بستری را برای هوشمند سازي كسب‌و‌کار‌ از طريق مهم‌ترین دارایی‌های سازمان (فرايندهاي سازماني) فراهم نماید. موضوع هوشمند سازي و پويايي فرایندهای سازماني در يك کسب‌وکار با استفاده از فناوری اطلاعات و ارتباطات و حرکت سازمان‌ها به سمت هوشمند سازی و چابکی، ضرورتی اجتناب‌ناپذیر است؛ بنابراین و با توجه به نتایج حاصل از هوشمند سازي و پويايي فرايندهاي سازماني در جهت افزایش میزان چابکی، برنامه‌ریزی جهت هوشمند سازی كليه فرايندهاي کسب‌وکار و سازمان و مجهز کردن آن‌ها به ابزارهای فناوری اطلاعات و ارتباطات به‌منظور اثربخشی بیشتر فعالیت‌های سازمان‌ها و دستيابي به اهداف و حركت در جهت رسالت سازمان‌ها امري است ممدوح و قابل‌ستایش كه پويايي کسب‌وکار و شفافيت امور را به ارمغان خواهد آورد.

تصمیم‌گیری در شرایط متغیر محیطی و حل مسائل کسب‌وکار، نیازمند دانش متنوع است که تعامل و همکاری بین اجزاي سازمان که دانش‌های مختلفی را در اختیار دارند، در يك تعامل سيستماتيك و پويا می‌کوشند تا تصمیم‌گیری درست‌تری داشته باشند. همچنین مسئله شناسایی و تشخیص تغییرات محیطی و تغییرات موجود در نیازها و خواسته‌های مشتريان و همچنین پاسخگویی سریع به نیازهای جدید آنان با استفاده از فرايندهاي دروني سازمان نيازمندي چابكي در اعمال تغييرات درون سازمان و هم‌راستایی آن‌ها با اهداف استراتژيك کسب‌وکار می‌باشد كه با توجه به رابطه بین هوشمند سازی و ابعاد چابکی (سرعت، پاسخگویی، شایستگی و انعطاف‌پذیری) حاصل می‌شود و با عنایت به اهمیت و ضرورت افزایش میزان سرعت، شایستگی، پاسخگویی و انعطافپذیری در کسب‌وکار، بهره‌گیری از ظرفیت‌های فناوری اطلاعات و ارتباطات جهت افزایش میزان این ابعاد در کسب‌وکار از ضروریات لاينفك محسوب می‌شود.

مدیریت فرایندهای کسب‌وکار یا همانBPM، شامل روش‌ها، تکنیک‌ها و ابزارهایی جهت پشتیبانی از طراحی، مدیریت و تحلیل فرایندهای کسب و کار است؛ به‌عبارت‌دیگر، BPM یک رویکرد ساختاریافته با هدف بهبود کیفیت محصول و خدمات است و تلاش دارد تا فرایندهای سازمان را با استراتژی سازمان همسو نماید و به موازات آن رضایت مشتری را با افزایش کیفیت، بهبود دهد.

مدیریت فرایندهای کسب‌وکار یا BPM، ریشه در دو علم مدیریت و فناوری اطلاعات دارد. همین موضوع یکی از عوامل مهم محبوبیت و کارآمدی این رویکرد است. با رشد و ترکیب این دو علم، مفهوم مدیریت فرایندهای کسب‌وکار ایجاد گردیده است. در واقع BPM پس از رویکردهای TQM و BPR در مدیریت و به موازات آن پس از ظهور سیستم‌های مدیریت پایگاه داده، سیستم‌های مدیریت منابع سازمانی و سیستم‌های مدیریت گردش کار در فناوری اطلاعات، به‌منظور بهبود خدمات و محصولات معرفی گردید. منظور از بهبود، عبارت است از کلیه عملیات و تغییراتی که در فرایندها ایجاد می‌گردد تا هزینه و سرعت انجام را کاهش و کیفیت خروجی فرایند را افزایش دهد.

به‌منظور پشتیبانی از اجرای BPM در سازمان‌ها‌ BPMS یا سیستم‌های مدیریت فرایندهای کسب‌وکار که حاصل فناوری اطلاعات هستند، تولیدشده‌اند. سیستم های مدیریت فرایندهای کسب‌وکار با مجموعه ابزارهای خود، کلیه مراحل چرخه فرایند از طراحی و مدل‌سازی تا اجرا، پایش و بهبود را پشتیبانی می‌نمایند.

ازاین‌رو توجه به مديريت فرايندهاي کسب‌وکار در سازمان‌ها به جهت اينكه می‌تواند منجر به افزایش سرعت کسب‌وکار، بهبود تصمیم‌گیری مدیران، چابکی در کسب‌وکار، بهینه‌سازی و حذف فعالیت‌های غیرضروری و اجرای خودکار فرآیندها و نيز تخصیص فعالیت‌ها بر اساس حجم کار، تسهیل نظارت، اندازه‌گیری و پایش فعالیت‌ها شود بسيار حائز اهميت مي‌باشد و استقرار BPMS در سازمان‌ها این امکان را به وجود مي‌آورد که در هنگام تعیین کاربران یا مجریان هر فعالیت، گزینه تخصیص کار متناسب با حجم کاری انتخاب شود، به‌طوری‌که فعالیت‌ها بر اساس حجم کاری موجود در کارتابل هر یکی از کارشناسان به آن‌ها اختصاص خواهد یافت؛ یعنی سیستم به‌صورت هوشمند، کار را به کارتابل کارشناسی خواهد فرستاد که حجم کار داخل کارتابلش از بقیه کمتر است. از اين طريق همه فرآیندها در انتها برای مقایسه قادر به اندازه‌گیری می‌باشند. این کار باعث مدیریت بهتر فرآیندها و افراد می‌شود. زمانی که فرایندها از تکنولوژی و بر بستر فناوری اطلاعات اجرا می‌شوند، شرایط گزارش و ابزارهای آنالیزی را برای تصمیم‌گیری‌های اجرایی از طریق داشبوردهای مدیریتی  فراهم می‌کند.

با توجه به اينكه در فضاي رقابتی امروز سازمان‌ها دائم تحت‌فشارند تا راه‌حل‌های جديدي براي مسائل و مشکلات پيش رو پيدا كنند و هميشه به دنبال ارائه خدمات بهتر و چابك به مشتريان خود می‌باشد تا استانداردهاي بالايي در كسب مزيت رقابتي داشته باشند. لذا در اين راستا سيستم مديريت فرآيندهاي کسب‌وکار از بروزترين راهکارها به‌منظور پاسخ به نيازهاي جديد و متغير سازمان‌ها است.

سعيد حاجی‌زاده دكتري مديريت فنّاوری (سیاست‌های تحقيق و توسعه)

مدرس دانشگاه و مشاور حوزه مديريت و فناوري

دانشگاه شیکاگو- دانشکده بوث   Chicago University

دانشگاه شیکاگو- دانشکده بوث   Chicago University

تفاوت یک رهبر و یک دنباله‌رو، در نوآوری است.

 

دانشگاه شیکاگو در آمریکا (University of Chicago) واقع گردیده و شمار زیادی از دانشجویان، به ویژه دانشجویان ایرانی تقاضای پذیرش تحصیلی در این دانشگاه را دارند. دولت آمریکا همواره در تلاش است تا دانشجویان ممتاز و عالی‌رتبه در نقاط مختلف جهان را به سوی این دانشگاه جذب نماید، ازاین‌رو بورسیه‌ها، کمک‌هزینه‌ها و وام‌های دانشجویی بسیار خوبی را به دانشجویان بین‌المللی اعطا می‌نماید. دانشگاه شیکاگو (Chicago University) از معتبرترین دانشگاه‌های جهان است و در ایالت ایلینوی در آمریکا واقع‌شده است. این دانشگاه به‌تنهایی با ۸۲ برنده جایزه نوبل در تاریخ عجین بوده و مشاهیر متعددی را در خود جای‌داده ‌است.

در سال ۲۰۰۸، یک دانش‌آموخته دانشگاه شیکاگو، در یک بخشش بدون سابقه، مبلغ ۳۰۰ میلیون دلار به دانشگاه سابق خود بابت قدردانی اهدا نمود که جان راکفلر سرمایه‌گذار نامی آمریکایی بود و از این دانشگاه به‌عنوان بهترین دانشگاه در عمر خویش نام‌برده ‌است. باراک اوباما، رئیس‌جمهور سابق ایالات متحده آمریکا از سال ۱۹۹۲ تا ۲۰۰۴ به تدریس دروس حقوق اساسی در دانشکده حقوق این دانشگاه، اشتغال داشته ‌است.

پردیس اصلی دانشگاه شیکاگو شامل ۸۷٫۸ هکتار در محله هاید پارک و وودلان شیکاگو، در جنوب مرکز شهر شیکاگو قرار دارد. اولین ساختمان پردیس دانشگاه شیکاگو آنچه اکنون به‌عنوان صحن اصلی دانشگاه شناخته می‌شود توسط هنری آیوس‌کوب معمار اهل شیکاگو طراحی‌شده‌ است.

در رتبه‌بندی QS دانشگاه‌های جهان در سال ۲۰۲۰ دانشگاه شیکاگو در رده ۱۰ برترین دانشگاه‌های جهان و پنجم آمریکا قرارگرفته‌ است. در رتبه‌بندی برترین دانشگاه‌های جهان در سال ۲۰۲۰ که مؤسسه تایمز آن را ارائه داده‌ است این دانشگاه در رتبه نهم دانشگاه‌های دنیا قرار گرفت. لازم به ذکر است که این دانشگاه با شعار «بگذار تا دانش بیشتر و بیشتر رشد کند تا زندگی بشر غنی شود» بنانهاده شده است.

در نیمه‌ دوم قرن بیستم، دانشکده کسب‌وکار شیکاگو به‌عنوان یکی از برترین مراکز آموزش عالی علوم اقتصادی در بازار آزاد و لزوم عدم دخالت دولت در اقتصاد، به دنیا معرفی گردید.

دانشکده‌ کسب‌وکار بوث (Booth School of Business)، دومین دانشکده کسب‌وکار ایالت متحده آمریکا به لحاظ قدمت و اولین مرکز آموزش عالی آمریکا است که برنامه‌های آموزشی MBA را برگزار می‌نماید. این دانشکده در سال ۲۰۰۸، پس‌ازاینکه دیوید بوث، دانش‌آموخته پیشین این دانشگاه و برنده‌ جایزه‌ نوبل اقتصاد، مبلغ ۳۰۰ میلیون دلار به این دانشکده اهدا کرد، نام خود را از دانشکده کسب‌وکار شیکاگو به دانشکده‌ بوث شیکاگو تغییر داد.

دانشکده‌ بوث در اروپا (لندن) و آسیا (سنگاپور و هنگ‌کنگ) نیز شعبه‌های مستقیمی دارد. این دانشکده علاوه بر آموزش‌های عالی دانشگاهی، به داشتن مراکز تحقیقاتی در حوزه‌های مالی بین‌الملل، اقتصاد، تحقیقات کمی، بازاریابی و حسابداری نیز شهرت دارد. در سال ۲۰۱۷، مجله‌ اکونومیست دانشکده بوث شیکاگو را به‌عنوان بهترین مرکز آموزشی MBA معرفی نمود.

دانشکده‌ بوث برنامه‌های تحصیلی MBA تمام‌وقت و پاره‌وقت را برگزار می‌کند و یکی از معتبرترین آکادمی‌های جهان برای ادامه‌ تحصیل در مقاطع کارشناسی ارشد و دکترا به شمار می‌رود.

برخلاف بسیاری از دانشگاه‌های ممتاز که در سیستم‌های آموزشی خود دوره‌ها و واحدهای اجباری و معینی ارائه می‌کنند، برنامه‌های آموزشی دانشکده‌ بوث به دانشجویان این امکان را می‌دهد که خودشان موضوعات مطالعاتی را مطابق با نیازهای شغلی و علایق فردی، با عمق و گستره‌ای که ترجیح می‌دهند، انتخاب نمایند. به‌این‌ترتیب دانشکده‌ بوث خود را به‌عنوان با یکی از منعطف‌ترین و مبتکرترین سیستم‌های آموزشی مدیریت جهان، مطرح کرده است. تنها دوره‌ اجباری دانشجویان تمام‌وقت و نیمه‌وقت، دوره‌ توسعه و اثربخشی رهبر (LEAD) است که دانشجویان تمام‌وقت آن را در یک ‌چهارم اول دوره تحصیلی و دانشجویان پاره‌وقت در اولین سال تحصیلی خود می‌گذرانند. این دوره بر مهارت‌های زیربنایی و اولیه رهبری مثل انگیزه‌بخشی به افراد، ساخت ارتباطات و خروجی‌های تأثیرگذار تمرکز دارد.

یکی از ویژگی‌های منحصربه‌فرد برنامه مدیریت اجرایی دانشکده‌ بوث این است که دانشجویان می‌توانند دوره‌ تحصیلی خود را در هر یک از چهار کمپ جهانی این دانشگاه بگذرانند؛ درحالی‌که مشمول سیستم‌های گروهی دانشگاه نیز می‌شوند. دانشجویان تمام‌وقت و پاره‌وقت MBA می‌توانند برنامه‌ تحصیلی خود را در یک یا چند زمینه که شامل حسابداری، مدیریت تحلیلی، مدیریت مالی تحلیلی، شاخص‌های اقتصادی و آماری، علوم اقتصادی، کارآفرینی، مدیریت عمومی، مدیریت منابع انسانی، تجارت بین‌الملل، مدیریت رفتار سازمانی، مدیریت عملکرد و مدیریت استراتژیک متمرکز کنند.

دانشکده‌ بوث شیکاگو، نخستین دانشکده‌ای است که برنامه‌ دکترای مدیریت را ارائه کرده است و باسابقه‌ترین آکادمی آموزش عالی در این مقطع به شمار می‌رود. هدف از برگزاری دوره‌های دکترا، پرورش محققانی بسیار ماهر و نوآور است و امروزه اغلب فارغ‌التحصیلان این دانشکده را به‌عنوان اعضای هیئت‌علمی در دانشکده‌های مدیریتی سراسر جهان می‌بینیم. طول دوره‌ دکترای مدیریت در این دانشکده معمولاً ۵ سال است که مرحله دفاع از پایان‌نامه دانشجویان را هم شامل می‌شود. همانند سایر برنامه‌های دانشکده‌ بوث، برنامه درسی دکترا نیز بسیار انعطاف‌پذیر است و دانشجویان می‌توانند برنامه‌های خود را با توجه به علایق تحقیقاتی فردی و زمینه‌های آموزشی، طراحی کنند.

دانشکده‌ بوث بیشترین و متنوع‌ترین مراکز تحقیقاتی و پژوهشی را بین دانشگاه‌های کسب‌وکار جهان دارا است که مهم‌ترین آن‌ها عبارت‌اند از: مرکز تحقیقات حسابداری (ARC)، مرکز خلق تئوری‌های کاربردی (ATI)، مرکز تحقیقات تصمیم‌گیری (CDR)، مرکز علوم اقتصادی جمعیت (CPE)، مرکز ابتکارات انرژی شیکاگو، مرکز مطالعات اقتصادی و ایالتی جورج جی استیگلر (George J. Stigler)، مرکز ابتکارات در بازار جهانی (IGM)، مرکز کارآفرینی و نوآوری مایکل پی. پولسکی (Michael P. Polsky)، مؤسسه تحقیقات علوم اقتصادی بکر فریدمن (Becker Friedman) و مرکز تحقیقات بازاریابی جیمز ام. کیلتز (James M. Kilts).

مرکز تحقیقات تصمیم‌گیری دانشکده‌ کسب‌وکار بوث، مرکزی چند رشته‌ای است که به تحقیق و آموزش در مورد اینکه مردم چگونه تصمیم‌گیری و قضاوت می‌کنند، می‌پردازد. این مرکز مطالعاتی را در رشته‌های ادراکی، روانشناسی اجتماعی، اقتصاد، جامعه‌شناسی، آمار و … پوشش و چگونگی تصمیم‌گیری فردی و گروهی را مورد بررسی قرار می‌دهد.

مرکز کارآفرینی و نوآوری مایکل پولسکی با هدف رشد تولید و سرمایه‌گذاری در حوزه‌ تکنولوژی در شهر شیکاگو و جوامع اطراف آن تأسیس‌شده است و می‌کوشد از طریق آموزش، مشارکت و پشتیبانی از سرمایه‌گذاری‌های جدید، دانش کارآفرینی را ارتقاء دهد و تجاری‌سازی تحقیقات را تسریع کند.

مرکز کارآفرینی و نوآوری پولسکی همراه با سه شرکت Argonne ،Fermilab و Marine Biological و همچنین با استفاده از دانش اساتید دانشگاه شیکاگو، تلاش می‌کند مسیر ایده‌های جدید کسب‌وکار را برای رسیدن به مرحله‌ عمل هموار کند و تأثیری معنی‌دار در جامعه‌ مدیریت و بازرگانی جهان داشته باشد.

دوره‌های آموزش کارآفرینی دانشکده بوث با هدف آموزش و رشد مهارت‌های کارآفرینی ازجمله شناسایی و ارزیابی فاکتورهای کسب‌وکار، تخصیص بهینه منابع محدود به نیازهای تولیدی، انعطاف‌پذیری و سرعت انطباق با تغییرات در همه بخش‌های کسب‌وکار، شناخت فرصت‌های سرمایه‌گذاری و تأسیس و رشد موفق استارتاپ‌ها برگزار می‌شوند.

اقتصاد دانش بنیان با رویکرد دانشگاه کارآفرین

نویسنده: آزیتا جهانبخش

پژوهشگر حوزه مدیریت تکنولوژی و کارآفرینی