بازاریابی پارتیزانی، جنگ برای تصرف ذهن مشتری
بازاریابی پارتیزانی، جنگ برای تصرف ذهن مشتری
بازاریابی پارتیزانی شکل دیگری از بازاریابی است که اهمیت زیادی در عرصه تبلیغات یافته است بهویژه از زمانی که مشتریان با روش های بازاریابی کلاسیک از طریق کانالهای تلویزیونی، مجلات، رادیو و … احاطه شده اند.
بازاریابی پارتیزانی، ایده درخشانی است که در آن مشتری درگیر فعالیت بازاریابی تعجب آور و غیرقراردادی میشود.
بازاریابی پارتیزانی (چریکی) اصطلاحی است که اولین بار توسط جی کنراد لوینسون(Jay Canrad Levinson) در کتابی با عنوان بازاریابی چریکی (Guerrilla Marketing) مطرح و تشریح گردید.
او اصطلاح بازاریابی پارتیزانی را بهعنوان فلسفه ای برای شرکتهای کوچک و تازه تأسیس برای بازاریابی کسب وکارشان با صرف هزینه کم، معرفی نمود.
وی موفقیت راهبردی بازاریابی را در استفاده از کانال های بازاریابی غیرمرسوم و نزدیک شدن به مشتری، پافشاری، پشتکار عمل و صبر میدانست.
پارتیزانی به معنی استراتژی حمله باهدف غافلگیر کردن دشمن و یا عمل خراب کارانه است که گروه های نظامی کوچکتر در مقابل نیروی عظیم از آن استفاده میکنند.
این نوع بازاریابی روشی نامنظم و غیرمعمول در انجام فعالیت های ترفیعی برمبنای یک بودجه کم در سازمان ها صورت می پذیرد.
درواقع بازاریابی چریکی نوعی روش بازاریابی نامنظم جهت کسب حداکثر نتایج با بهکارگیری حداقل منابع است و درگیر ابتکارت و نوآوری در شکستن قوانین و جستوجوی راهکارهای بدیل برای روشهای بازاریابی سنتی است.
بهطورکلی اصطلاح بازاریابی چریکی نوعی انتقال واژه فنی مربوط به ارتش و جنگ به حوزه بازاریابی نوین است و صاحبنظران بازاریابی این روش بازاریابی را جنگی برای تصرف ذهن مشتری میدانند.
این نوع بازاریابی تاکتیک های جنگی «جنگی و گریز» را سرلوحه قرار داده که اولین بار توسط ماوو تسی تونگ در جنگ ابداع گردید. منطق بازاریابی چریکی «بجنگ و ضربه بزن اگر میتوانی، اما بگریز اگر نمیتوانی» است.
لوینسون اصول زیر را بهعنوان زیربنای بازاریابی پارتیزانی شناسایی نموده است:
- بازاریابی پارتیزانی بهطور ویژه در کسبوکارهای کوچک کاربرد دارد.
- بازاریابی پارتیزانی باید بر مبنای روانشناسی انسانی باشد تا براساس تجربه، قضاوت و حدس یا گمان
- سرمایهگذاری های اولیه در بازاریابی بهجای پول باید زمان، انرژی و قوه تخیل یا تصویرسازی ذهنی باشد.
- آمار و ارقام اولیه برای اندازهگیری کسبوکار، میزان سود است نه فروش.
- بازاریاب نیز باید بر تعداد روابط جدید ایجادشده در هرماه تمرکز کند.
- بهجای سعی در راستای تنوعبخشی از طریق ارائه محصولات و خدمات مربوط، استانداردی را برای تعالی با تمرکزی دقیق ایجاد کند.
- بهجای تمرکز بر کسب مشتریان جدید، مشتریان فعلی و داشتن معاملات بیشتر و بزرگتر با آنها را هدف قرار میدهد.
- فراموش کردن رقابت و تمرکز بیشتر بر همکاری با کسبوکارهای دیگر.
- بازاریابان پارتیزانی باید همواره ترکیبی از متدها و روشهای بازاریابی را در یکرشته اقدامات و عملیات بهکارگیرند.
- بهکارگیری تکنولوژی روز بهعنوان ابزاری برای توانمندسازی بازاریابی
ابزارهای بازاریابی پارتیزانی
بازاریابی پارتیزانی زمانی اثربخش خواهد بود که سه عنصر اساسی زیر را در طراحی استراتژیها و ابزارهای اجرایی خود بکارگیرد.
شگفت انگیز بودن، انتشار پیام اثرگذار و حداقل هزینه سه رکن اساسی بازاریابی پارتیزانی میباشد.
بازاریابی پارتیزانی بهقدری جذاب و انعطاف پذیر است که براساس روانشناسی مشتریان و تجزیهوتحلیل انتظارات و ادراک آنها از فعالیتهای بازاریابی برنامه ریزی میشود.
شگفت انگیز بودن یک پیام یا فعالیت زمانی ایجاد میشود که بین انتظارات و ادراکات، واگرایی وجود داشته باشد؛
یعنی نام تجاری و محصول شما جایی باشد که مشتری انتظار آن را نداشته باشد و از حضور شما در آنجا شگفت زده و خشنود شود.
انتشار اثر یک پیام، اشاره به گسترش پیام دارد و این امر میتواند از طریق دریافت کننده انجام پذیرد و این انتشار پیام یک رویداد نیست بلکه در یک دوره زمانی و طی فرآیندی مشخص انجام میپذیرد.
رساندن پیام به دو صورت مستقیم و غیرمستقیم از طریق شرکت و مخاطبین پیام انجام میپذیرد.
شرکت باید تولید و انتشار اثر یک پیام را با روش های خلاق و غیر متعارف با حداقل هزینه انجام دهد تا بتواند معنای واقعی بازاریابی چریکی را به نمایش گذارد.
در ادامه میخواهیم بگوییم که با توجه به سه عنصر اساسی بازاریابی پارتیزانی میتوانیم ابزارهای مختلفی را برای طراحی یک بازاریابی پارتیزانی مدنظر داشته باشیم.
بازاریابی غافلگیرکننده
بازاریابی غافلگیرکننده که از عنصر شگفتی و غافلگیری برای جلبتوجه مشتریان استفاده میکند، به دو صورت بازاریابی احاطهشده و احساسی میباشد.
بازاریابی احاطهشده قرار گرفتن تبلیغات در محل های غیرمعمول و غیرقابلانتظار اغلب با روشهای غیررسمی در اجرا و به شکل موقتی میباشد که میتوان به تبلیغات محیطی در سطح شهر اشاره نمود ولی با خلاقیت و نوآوری در محل تبلیغ همراه است.
بازاریابی احساسی در مورد چگونگی برانگیختن احساسات مخاطبان برای وادار کردن آنها به خرید یک سرویس یا محصول، مطالعه و بحث میکند.
درواقع با پذیرفتن این واقعیت که یک خرید تنها برخواسته از منطق مصرف کننده نیست و احساسات در فرآیند تصمیم گیری مشتری مؤثر است، باید به نقش بازاریابی احساسی در موفقیت کسب وکار خود پی ببریم.
در بازارهای اشباعشده، امیال مشتریان بسیار مهمتر از نیازهای آنها است در چنین بازارهایی شرایط ذهنی و احساسات افراد و حس همدلی آنها میتواند نقش مهمی را بازی کند.
در اینجا مشتریان فراتر از قیمت و کیفیت و آنچه در آمیخته بازاریابی به آن می پردازیم به اعتماد، علاقه، تصویر مثبت و اصولاً عوامل غیرملموس نیاز دارند.
به بیانی دیگر مشتری تنها به دنبال محصولی برای برآورده کردن نیازهایش نیست، بلکه به دنبال یک ارتباط خوب، احساس مثبت، احساس تعلق و نمادی مثبت میگردد.
بهره گیری از بازاریابی حسی بهعنوان یکی از زیربخش های تقریباً جدید استراتژیهای بازاریابی ارتباطی، این اطمینان را به صاحب کسبوکار درزمینه حفظ مشتریان فعلیاش به دلیل ارتباط عمیق عاطفی برقرارشده، میبخشد که میتواند منجر به کاهش بسیاری از هزینه های بازاریابی گردد.
بازاریابی سرایتی
بازاریابی سرایتی نیز از عنصر انتشار برای بازاریابی پارتیزانی استفاده مینماید که در قالب بازاریابی دهانبهدهان، بازاریابی ویروسی، بازاریابی هم همه ای از آن استفاده مینماید.
در این نوع بازاریابی مصرف کنندگان خودشان بهواسطه جذابیت، ساده بودن و غافلگیرکنندگی پیام منتشرشده، آن را با 5 الی 10 نفر از افراد اطراف خود به اشتراک میگذارند.
برای ایجاد یک بازاریابی سرایتی جذاب باید به موارد زیر دقت نمایید.
جذابيت داشته باشيد.
ساده سازي کنید.
مردم را شاد كنيد.
اعتماد و احترام مشتریان را كسب نمایيد.
بازاریابی کمینی
بازاریابی کمینی شکل دیگری از بازاریابی پارتیزانی است که بر کمهزینه بودن اقدام پارتیزانی تمرکز دارد. در این بازاریابی حمایت تجاری بسیار مبحث مهمی است.
این نوع بازاریابی حمایت و ضمانت از طریق سرمایهگذاری نقدی یا غیر نقدی از یک رویداد، شخص و یا یک ایده میباشد.
تعریف بازاریابی کمینی این است که یک کمپانی یا شرکت به گونه ای رفتار میکند که حمایتگر یا Sponsor یک رویداد است درحالیکه اینطور نیست.
بهعبارتدیگر در کمین نشستهها از پرداخت هزینه اسپانسری اجتناب میکنند، درحالیکه آنها میخواهند در یک رویداد از طریق باور اینکه آنها اسپانسر هستند مشتریان و مردم را گمراه کنند.
در سال 1996 نوشیدنیهای بدون الکل کوک، بهعنوان حمایتکننده رسمی بازیهای cup Word سرمایه گذاری نمود.
در همان زمان پپسی بهعنوان رقیب به بازاریابی کمینی پرداخت و حملات رعدآسای خود را با شعارهای تبلیغاتی در محل های عمومی و ورزشگاه ها بهعنوان اسپانسر، بدون هیچ سرمایه گذاری و اقدام قانونی معرفی کرد.
پپسی موفق شد ذهنیت اکثر مخاطبین را تسخیر کند درحالیکه کوک کمرنگ شد.
از این رو از بازاریابی کمینی در اکثر موارد بهعنوان بازاریابی انگلی یا پارازیتی نامبرده میشود.
بازاریابی پارتیزانی یک مفهوم پویاست که در عصر جدید بازاریابی در حال پوست اندازی است و روش های سنتی معمول بازاریابی و کاربردهای آنها را درگیر خود ساخته است.

علیرضا سرحدی / کارشناس ارشد مدیریت کسبوکار