نوشته‌ها

لطفا کارآفرین نشو !!!

لطفا کارآفرین نشو !!!

کارآفرین نشو چون فیلیپ نایت، بنیانگذار نایکی، بعد از شروع کار سخت و هر روزه در نهایت در پایان سال دهم تازه مشکل مالی در زندگی شخصی نداشت. نه اینکه پولدار شده بود، فقط فقیر نبود! و هفتده سال بعد از شروع پولدار شد.
این تب کارآفرینی در ایران بخاطر چه چیزهایی به راه افتاده است؟ بخاطر دیدن وضعیت خوب تعدادی از کارآفرین در پلتفرم‌های اجتماعی؟ آیا کسی چند ده سال درد کشیدن آن‌ها را دیده است؟ آیا می‌دانید که از هر ده کسب و کار تازه تاسیس، حداقل نه کسب و کار شکست می‌خورد؟ با این حساب بنظر می‌رسد کارآفرین شدن یعنی سال‌ها درد کشیدن برای پیروزی با احتمال کمتر از ده درصد. آیا می‌دانید که بعد از رسیدن به همان جایی که الآن از کارآفرین‌های خوشحال نشان می‌دهند قرار نیست دردها تمام بشوند، بلکه بیشتر هم خواهند شد؟ حرف‌های آن‌ها را بعد پولدار شدن را شنیده‌اید؟ هیچ کدام حس آرامش و آسودگی نداشته‌اند. اگر می‌خواهید پول در بیاورید راه‌های ساده و ارزان تری وجود دارند.

ادامه

من دوستان سرسخت و پرتلاش زیادی دارم که رؤیای کارآفرینی داشتند ولی بعد از چندبار زمین خوردن سراغ کار دیگری غیر از کارآفرینی رفتند تا زندگی خود را قبل از آنکه دیر بشود خراب‌تر نکنند. من داستان‌های زیادی شنیدم از کارآفرین‌هایی که آنقدر در این کار ماندند تا که دیر شد و امروز زیر دست کارگرانشان کار می‌کنند.
اگر می‌خواهید کارآفرین شوید از کدام دسته خواهید بود؟ آن دسته که تا به آخر پای خواسته خود می‌ماند و هزینه‌ از دست دادن زندگی را پرداخت می‌کند یا مثل خرید بلیط بخت آزمایی می‌خواهید سرکی بکشید، شانس‌تان را در کارآفرینی امتحان کنید و بعد بروید؟ اگر می‌خواهید شانستان را امتحان کنید یک پیشنهاد دارم، زود شکست بخورید و بروید!

آیا حاضر هستید برای ده‌ها سال با قناعت زندگی کنید تا شاید، فقط شاید روزی کمی رنگ به زندگیتان بیاید؟ یا نه زندگی پر زرق و برق را همیشه ترجیح داده‌اید؟ اگر انتخابتان گزینه دوم است اصلا سرزنشتان نمی‌کنم، چون انتخاب انسان همیشه همین بوده است، البته بغیر از کارآفرینان.

کارآفرینی یک سبک زندگی پُرخطر، پُر زحمت تا آستانه ویرانی انسان و با قناعت است. وقتی به این کلمات نگاه می‌کنم بنظرم یکی از آن‌ها کافیست تا زندگی یک انسان به جهنم تبدیل بشود. ترکیب این سه وحشتناک و غیرقابل تصور است، یک چیزی شبیه زندگی کردن در شهر چرنوبیل وقتی که این توانایی را داری که در آنجا زندگی نکنی.

ایلان ماسک توصیه می‌کند که:

به نظر من راه اندازی یک استارت آپ بسیار مشکل است. این کار کاملا زجرآور است. یکی از دوستانم اصطلاح خوبی برای استارت آپ دارد؛ راه اندازی استارت آپ مانند خوردن شیشه و ایستادن لبه پرتگاه است. فقط در صورتی به دنبال آن بروید که مجبور باشید، در غیر این صورت اگر نصیحت من را بخواهید، بهتر است فراموشش کنید.

 

فرهاد جهانبخش

 

مرکز کارآفرین شو: مرکز مشاوره کارآفرینی و توسعه کسب و کارهای بین المللی در مشهد، ایران

مرکز کارآفرین شو: مرکز مشاوره کارآفرینی و توسعه کسب و کارهای بین المللی در مشهد، ایران

 

مرکز بین المللی کارآفرینی کد-کارآفرین شو تنها مرکز کارآفرینی و استارت اپی ایران می باشد که در کشور های همسایه (پاکستان-ترکیه-آذربایجان) فعالیت می نماید و افتخار برگزاری رویداد های کارآفرین شو در ایران، پاکستان و ترکیه با همکاری دانشگاه فردوسی مشهد، دانشگاه کامست اسلام آباد و دانشگاه سلجوق قونیه را دارد.

 

کارآفرین شو یک برنامه شبکه سازی پیشرو در کشورهای اکو و چین توسط مجموعه شرکت های خصوصی در پاکستان، ایران، ترکیه و گرجستان با هدف احیای راه ابریشم می باشد که در آن کارآفرینان جوان در حال توسعه، بنیان گذاران استارتاپ ها، سرمایه گذاران و فعالان علمی-اقتصادی-سیاسی به تعامل می پردازند.

مرکز بین المللی کارآفرینی کد-کارآفرین شو تنها مرکز کارآفرینی و استارت اپی ایران می باشد که در کشور های همسایه (پاکستان-ترکیه) فعالیت می نماید و افتخار برگزاری رویداد های کارآفرین شو در ایران و دوره های توانمند سازی کارآفرینی با عنوان استارت اپ بیلدینگ را با همکاری با دانشگاه فردوسی مشهد، پارک علم و فناوری خراسان، بنیاد ملی نخبگان شرق کشور، دانشگاه صنعتی سجاد، کانون کارآفرینان خراسان، شهرداری مشهد، جهاد دانشگاهی خراسان رضوی و شمالی را داشته است.

در روزمه این مرکز در بخش پاکستان، برگزاری جشنواره بین المللی استارت اپی کارآفرین شو و دوره های استارت اپ بیلدینگ با همکاری بنیاد علمی اکو، دانشگاه کامست اسلام آباد، دانشگاه قائد اعظم اسلام آباد، دانشگاه بنیاد اسلام آباد، دانشگاه مدیریت و مهندسی لاهور، دانشگاه علوم و فناوری ملی پاکستان و مراکز شتاب دهی PlanX، JumpStartup، نمایندگی MIT Entrprise Forum  وجود دارد. همچنین این مرکز در ترکیه با دانشگاه سلجوق قونیه، پارک علم و فناوری قونیه، پارک علم و فناوری بیلکینت و گروه استارت اپ انکارا و استانبول برای برگزاری دوره های کارآفرینی و استارت اپ همکار بوده است.

معرفی:

قرن ها پیش راه ابریشم به عنوان مهم ترین مسیر بازرگانی، با عبور از کشورهای چین، ایران، پاکستان و ترکیه، مانند پلی شرق و غرب دنیا را به یکدیگر پیوند می داد چراکه هیچ مسیری از اروپا به آسیا برای تجارت با صرفه تر و کوتاه تر از منطقه اکو شناخته نمی شود. از این رو، احیای این مسیر از اهمیت ویژه ای برخوردار است.

یکی از راه کارهای کاربردی در احیا راه ابریشم، حرکت از اقتصاد سنتی مبتنی بر تجارت کالا به کالا به سمت اقتصاد مدرن مبتنی بر کارآفرینی می باشد.

چراکه کشورهای واقع در مسیر راه ابریشم هر یک دارای مزایای خاص در حوزه های مختلف هستند و اقتصاد آنها مکمل یکدیگر است. بنابراین ظرفیت بالقوه و فضای گسترده‌ای جهت همکاری وجود دارد.

اما متاسفانه اقدامات عملیاتی جهت ارتباط تجاری موثر میان این کشورها بسیار کمرنگ بوده است.

مرکز بین­ المللی کارآفرینی کد – کارآفرین شو  از سال شروع فعالیت خود در سال 96، تنها مرکز در ایران با تجربه برگزاری رویداد های استارت اپی و خدمات کارآفرینی برای تشکیل استارتآپ های جوان، چابک و پرانرژی و چندملیتی در کشور های همسایه (پاکستان-ترکیه) می باشد. این مرکز، آموزش ها و امکانات لازم را به منظور تشویق دانشجویان و فارغ التحصیلان ایرانی-پاکستانی-ترکیه و کشورهای اکو برای فعالیت با یکدیگر، ایجاد استارتاپ­های چندملیتی در داخل و خارج کشور و تجاری­سازی دانش بومی دانشگاه های کشورهای منطقه و در نهایت توسعه پایدار علمی و اقتصادی منطقه فراهم می سازد و مشاوره های ضروری را به منظور رفع نیاز های اولیه در جهت تاسیس استارت اپ های فرامرزی ارائه می دهد.

فعالیت مرکز بین­المللی کارآفرینی کد-کارآفرین شو با هدف پاسخ گویی به چندین سوال اساسی آغاز گردید.

به عنوان مثال چند نفر از دانشجویان ما حتی در مقطع دکترای تخصصی قادر به نوشتن و ارائه یک طرح کسب و کار می­باشند؟! چند نفر دارای سواد مالی لازم جهت شروع یک شرکت هستند؟! چند نفر توان تیم‌سازی، مدیریت و رهبری را دارند؟ آیا اکنون زمان آن نشده است که یک مرکز کارآفرینی با رسالت متفاوت و با هدف مشوق دانشجویان و ایده­های خام دانشجویی به سوی کارآفرینی حرفه­ای تشکیل شود؟! مرکز بین­المللی کارآفرینی کد – کارآفرین شو با این هدف و به منظور ایجاد تفکر کارآفرینی در میان دانشجویان ایرانی و سایر کشورهای اکو و ورود آن­ها به شبکه­ کارآفرینان بین­ المللی تشکیل گردید.

تا اکنون این حرکت متفاوت و بزرگ شبکه­سازی ایده­های کارآفرینی در سه دانشگاه اصلی فردوسی مشهد ایران، دانشگاه کامست پاکستان و دانشگاه سلجوق قونیه ترکیه انجام شد و مورد تشویق و استقبال بنیاد علمی اکو قرار گرفت .

خلاصه از خدمات و فعالیت های مرکز بین­المللی کارآفرینی کد-کارآفرین شو مشهد:

الف) راه ­اندازی کسب و کار­های نوپا در حوزه فناوری اطلاعات و ارتباطات:

مرکز بین­ المللی کارآفرینی کد، تا کنون موفق به تامین دانش و تیم سازی 12 استارتاپ بین رشته­ای در حوزه ICT شده است: 3 استارت اپ در سال 2016، 5 استارتاپ در سال 2017 و 4 استارتاپ در سال 2018. این استارتاپ­ ها با موفقیت دوره تیم­ سازی و تهیه نمونه اولیه را در طول دوره آموزشی خود گذارنده­اند و نامه تایید را از اداره ارتباط با صنعت دانشگاه فردوسی مشهد (ایران) کسب کرده­اند.

ب) خدمات مشاوره‌ای متخصصان و برنامه‌های منتورشیپ به منظور شناخت بازار و تحقیق بازار، ارائه برنامه‌های مالی و فرصت‌های جذب سرمایه‌های در دسترس و نوشتن طرح کسب و کار:

در این بخش خدمات مرکز شامل نگارش و ویرایش طرح کسب و کار (BP) و مدل کسب و کار (BM)، طراحی برنامه استراتژیک، مشاوره های مالی و تهیه اظهار نامه های مالیاتی و نحوه ارایه ایده برای جذب سرمایه گذار می باشد. تا کنون 5 طرح کسب و کار (BP) دانشجویی در حوزه مدیریت محتوا و 4 طرح توجیهی اولیه در حوزه ارائه ایده­های نوآورانه در بخش گردشگری، تدوین شده است و  3 تا طرح موفق به جذب سرمایه گذار شده اند و امروز در مراحل پسا رشد فعالیت می باشند.

ج) برگزاری رویداد های استارت اپی و کارآفرینی با عنوان کارآفرین شو در شهر های کلان کشور های اکو (با تمرکز ویژه بر سه کشور پاکستان=ایران-ترکیه)                                                                                                                                                   

کارآفرین شو نام سری رویدادهای کارآفرینی و فن آفرینی شبکه سازی در پاکستان-ایران-ترکیه است که توسط موسسه کارآفرینی کد، شرکت دانش بنیان ایده پروران مشرق غزال، ایران، شرکت مشاورین کد در پاکستان و شرکت کد در گرجستان) در این سه کشور برگزار شده است. هدف رویدادهای کارآفرین شو، ترغیب تشکیل استارتآپ های چند ملیتی و افزایش ارتباطات علمی- تجاری ایران و کشورهای اسلامی همسایه می باشد.

اولین کارآفرین شو 2017، با همکاری دانشگاه فردوسی مشهد، پارک علم و فناوری خراسان و بنیاد ملی نخبگان استان در تاریخ 16 تا 17 آذرماه 1396 و در ادامه دومین کارآفرین شو 2018 با همکاری دانشگاه صنعتی سجاد، کانون کارآفرینان استان و اداره تعاون و رفاه و کار در روز 3 اردیبهشت ماه  1397در مشهد مقدس برگزار شد. در طول دو رویداد کارآفرین شو در شهر مشهد مقدس حدود 3 هزار شرکت کنندگان به عنوان صاحبان ایده، کارآفرینان ملی و بین المللی، شرکت های نوپا، سرمایه گذاران و دیپلمات ها از کشورهای ایران، پاکستان، امارت متحده عربی، افغانستان، عراق، سوریه، چین و استرالیا گرد هم آمدند و به تبادل و تعامل پرداختد. سومین کارآفرین شو 2018 در اسلام آباد، پایتخت زیبای کشور پاکستان و با همکاری بنیاد علمی اکو، سفارت جمهوری اسلامی ایران در دانشگاه کامست اسلام آباد در تاریخ 10 اکتبر 2018، با حضور بیش از  500 نفر شرکت کننده برگزار شد. دانشگاه قائداعظم و دانشگاه  NUSTاسلام آباد نیز از حامیان علمی این رویداد بودند.

چهارمین کارآفرین شو 2019 روز  4 اردیبهشت  1398در شهر زیبای مولانا، شهر قونیه ترکیه با همکاری دانشگاه سلجوق، پارک علم و فناوری قونیه، شهرداری قونیه و دفتر انتقال تکنولوژی قونیه با حضور کارآفرینان و دانشگاهیان از پاکستان-ایران-ترکیه  برگزار شده است. بنیاد علمی کشور های اکو و اتاق بازرگانی قونیه نیز از حامیان معنوی این رویداد بوده اند.

بدین ترتیب در چهار دوره کارآفرین شو تا اکنون بیش از  700 ایده کارآفرینی دریافت گردیده که از آنها حدود 600 ایده در سامانه ثبت ایده آنلاین شده و حدود  100 ایده به صورت حضوری ارائه و  4 ایده/استارت اپ برتر انتخاب و وارد مسیر شبکه سازی و سرمایه گذاری شده اند.

۵ رکن اصلی در توسعه کار‌آفرینی دیجیتال / بررسی تجارب اتحادیه اروپا

۵ رکن اصلی در توسعه کار‌آفرینی دیجیتال / بررسی تجارب اتحادیه اروپا

 

کارآفرینی دیجیتال عبارت از به‌کارگیری فناوریهای دیجیتال در قلب کسب‌و‌کار و استفاده از ویژگیهای این فناوری برای ایجاد ارزش، رشد، نوآوری و خلق شغل است که برای غلبه بر چالشهایش، اتحادیه اروپا پنج رکن اصلی را در نظر گرفته است.

به گزارش خبرنگار علمی باشگاه خبرنگاران پویا؛ اقتصاد دیجیتالی به‌عنوان عامل مهم نوآوری، رقابت و رشد، پتانسیل زیادی برای کارآفرینان اروپایی و کسب‌وکارهای نوپا دارد.

با توجه به اهمیت کسب‌وکارهای نوپا و نقش فناوری‌اطلاعات در بهره‌وری اقتصادی، اتحادیه اروپا به‌منظور جلوگیری از تکرار تجربیات و اتلاف منابع، تلاش نظام‌مندی را در راستای اشتراک تجربیات کشورهای عضو در این رابطه از مدتها قبل شروع کرده است.

هدف اصلی اتحادیه اروپا از تشکیل این شبکه، ارتقای کیفیت سیاستهایی است که به‌منظور توسعه کاربری فناوری‌اطلاعات در کشورهای عضو صورت می‌گیرد.

کارآفرینی دیجیتال عبارت از به‌کارگیری فناوریهای دیجیتال در قلب کسب‌و‌کار و استفاده از ویژگیهای این فناوری برای ایجاد ارزش، رشد، نوآوری و خلق شغل است.

این شکل کارآفرینی اگر چه در ظاهر مطلوب و مورد قبول همگان است اما برای پشتیبانی سیاستگذاران از طرح توسعه کارآفرینی دیجیتالی، موانع و چالشهایی از جمله موارد زیر وجود دارد:

– فقدان دانش دیجیتالی برای تغییر کسب‌وکار
– نبود فرهنگ کارآفرینی دیجیتال
– پایین‌بودن سطح مهارتهای کارآفرینی دیجیتال
– دشواری در دسترسی به منابع مالی و سرمایه‌گذاری
– بازارهای دیجیتالی مجزا و جزیره‌ای

برای غلبه بر این موانع و چالشها و تحقق اهداف، اتحادیه اروپا پنج رکن اصلی را در نظر گرفته است.

 

رکن اول: پایگاه دانش دیجیتال و بازار ICT

هدف اصلی این رکن کمک به کسب‌وکارها برای حرکت به سمت دیجیتالی شدن، است که نتیجه آن بهبود بهره‌وری و رقابت‌پذیری خواهد بود.

کسب‌وکارها ناچار هستند به سمت دیجیتالی شدن حرکت کنند اما تأثیر این فرآیند در صنایع و کسب‌وکارهای مختلف، متفاوت است.

در اتحادیه اروپا صنایع مبتنی بر اطلاعات و خدمت محور، سریعتر از سایر صنایع به سمت فناوریهای دیجیتالی حرکت کرده‌اند و لازم است سیاستگذاران به این تفاوت سطح و عملکرد توجه خاصی داشته باشند.

از این رو اتحادیه اروپا برنامه‌ای را به منظور توسعه دانش دیجیتالی در صنایعی که کمتر دیجیتالی شده‌اند و پتانسیل بالای دیجیتالی شدن دارند، در نظر گرفته است.

مهمترین اقدامات صورت گرفته در این رکن عبارتند از:

– کمپینهای نوآوری دیجیتالی: برنامه‌های نوآوری دیجیتالی مختص صنایع کمتر دیجیتالی شده (مانند گردشگری، حمل‌و‌نقل و توزیع) با مشارکت دادن سیاستگذاران، انجمنهای صنعتی، دانشگاه‌ها و شرکای خصوصی.
– تقویت خوشه‌های صنعتی موجود: تسهیل مشارکت و همکاری نزدیک بین صنایع و نوآوران دیجیتالی در داخل مراکز صنعتی، ترویج آگاهی و آموزش در خوشه‌ها و تشویق به همکاری بین خوشه‌ها با نگاهی به ارائه داستانهای موفقیت.
– راه‌حلهای دیجیتالی سیستمهای توزیع‌شده مختص صنعت: پرورش راه‌حلهای مختص صنعت برای افزایش ارتباط کسب‌و‌کارهای کوچکتر با بازار دیجیتال و گسترش اپلیکیشنهای هوشمند و راه‌‌‌‌حلهای دیجیتال برای صنایع خاص.

رکن دوم: ارتقای بازار دیجیتال

هدف اصلی این رکن، ساده‌سازی ورود به بازار و تحریک عرضه و تقاضای فناوریهای دیجیتالی است.

تکه‌تکه شدن فناوریهای دیجیتالی در امتداد صنایع و مرزهای جغرافیایی، یک چالش بسیار مهم برای اتحادیه اروپا در سرعت بخشیدن به این چشم‌انداز است؛ بنابراین لازم است یک چارچوب قانونی مشخص و هماهنگ برای جهت بخشیدن به فعالیتهای کسب‌وکارها در نظر گرفته شود که برنامه «بازار واحد دیجیتالی» در راستای همین رکن توسعه یافته است.

این برنامه شامل حرکت آزاد کالاها، افراد، خدمات و سرمایه با تضمین ایجاد فضای رقابتی منصفانه میان آنها است که رهبریت اروپا در اقتصاد دیجیتال را تضمین می‌کند.

نیاز مبرم جامعه به زنان کارآفرین و کارآفرینی زنان

نیاز مبرم جامعه به زنان کارآفرین و کارآفرینی زنان


نوآوری هیچ خط جنسیتی ندارد، با این حال زنان کارآفرین اغلب مجبور به انجام کارهای سخت تر و دقیق تر در عرصه ای هستند که هنوز عمدتا مردان در آن زمینه فعالیت می‌کنند . زنان همیشه از زمان جاودانگی رانده شده اند. هر دو خوشبخت و مایه تاسف است که مشارکت آنها فقط در حال حاضر شناخته شده است. یک زن قوی می داند که هدیه ای مانند منطق، قاطعیت و قدرت، به همان اندازه به عنوان شهودی و ارتباط عاطفی مهم است.

آموزش زن به معنی آموزش خانواده است. اگر شما با بچه ها در خانه بازی می کنید متوجه می شوید که نقش مادر توسط دخترش به تصویر کشیده شده است و او فقط آشپزی می کند و تمیز می کند. اما اکنون حتی بچه ها متوجه می‌شوند که مادرانشان وظایف گوناگونی دارند. در واقع نیاز به تلاش بی شماری به جهت مدیریت خانه لازم است، اما برای حفظ تعادل خانه و کسب و کار هنر زن است. این راهی است که می‌توانیم به وسیله آن  دانش را به فرزندان خود انتقال دهیم که در نهایت منجر به بهبود نسل آینده خواهد شد.

 

 

تعریف استرس برای زنان کارآفرین این عرصه:

“وضعیت های مختلف ، انواع تنش های مختلف را به وجود می آورند” انواع گوناگونی از استرس وجود دارد که یک زن کارآفرین با آن مواجه است. زنان به طور کلی تنش های مختلفی را نسبت به مردان دارند.

 

عمدتا 4 نوع استرس درنقش کارآفرینی وجود دارد:

استرس مالی، استرس تعادل نقش، استرس اضافه کار و استرس ناکافی منابع. بسیاری از مطالعات ثابت کرده اند که کارآفرینان زن با مشکلات روحی روبرو هستند که از سوی همسر و قانون به ان دچار شده اند.

امور مالی به عنوان “خون زندگی” برای هر سازمانی مورد نیاز است. سازمان بزرگ باشد یا کوچک . با این حال، زنان کارآفرین از کمبود مالی رنج می برند در این زمینه وابستگی زن به دیگران افزایش می یابد زیرا آنها هیچ دارایی ای ندارند. این نتیجه وابستگی بودجه از منابع خارجی است.

در مرحله دوم زنان با اعتبار کمتر مورد توجه قرار می گیرند و از سوی بانک ها برای وام های تجاری جایگاهی ندارند. از این رو آنها صرفه جویی بیشتری را انجام می دهند.

هنگامی که من در حال رشد بودم، می خواستم همیشه به سمت ایجاد تفاوت در زندگی مردم تلاش کنم. من در 14 سالگی کار خود را آغاز کردم زمانی که فرصتی برای تبدیل شدن به یک عضو جدید MLM در بازارهایی مانند Amway و Oriflame وجود داشت. سپس من از عمده فروشان خریدم و آنها را در نمایشگاه هایی که سودآوری برای من داشتند، فروختم. تمایل به شروع کسب و پرداخت مطالعات خودم به من کمک کرد تا یک کارآفرین باشم.

پدربزرگ من، آقای مکانیلا دمیانی، من را به این زندگی آشنا کرد . من 14 سال را در بازار سهام گذراندم که یاد گرفتم چگونه آن را توسعه دهم. من افتخار می کنم که می گویم از طریق سرمایه گذاری من در زمینه کارآفرینی زنان، دلیلی به وجود آمد، برای تغییر در زندگی بسیاری از مردم.

طرح های دولت:

امروزه حتی دولتها طرح های متعددی را پیشنهاد کرده اند که به کارگران زن،کارآفرینان زن، شروع کار و غیره کمک خواهد کرد تا کسب و کار خود را با هم هماهنگ کنند. به عنوان یک مادر، خواهر، دختر و غیره، زنان کارآفرین ، جهان را از طریق یک لنز متفاوت مشاهده می کنند و به نوبه خود کارهای مختلفی را انجام می دهند. چندین بار در سالیان گذشته به خون آنها داده شده است. شرکت های تجاری کسب و کار با وجود زنان نقش فعال تری در جامعه ایفا می کنند. هند دارای نمونه های زیادی از زنان الهام بخش و قابل توجه در زمینه های مختلف در زمینه های مختلف آموزشی، فناوری اطلاعات، مسافرت، غذا، زیبایی، رسانه های جمعی، مراقبت های بهداشتی، مخابرات، اموال و غیره است. اگر یک زن دارای شخصیت، رانندگی و خیار است، او می تواند به عنوان همتایان مرد خود موفق باشد.

 

برگرفته از سایت کاررwww.enterprenur.com

باید رویکرد کشور از حوزه نفتی به سمت دانش بنیان تغییر پیدا کند

باید رویکرد کشور از حوزه نفتی به سمت دانش بنیان تغییر پیدا کند

معاون علمی و فناوری رییس جمهور عنوان کرد: معمولاً در اقتصاد نفتی هیچ احترامی برای کار آفرین قائل نیستند و باید رویکرد کشور از حوزه نفتی به سمت کارآفرینی و دانش بنیانی تغییر پیدا کند.
دکتر سورنا ستاری در حاشیه سفر به استان کرمان و در دیدار با نماینده ولی فقیه در استان و امام جمعه شهر کرمان از اهمیت اقتصاد دانش بنیان سخن به میان آورد و گفت: به دنبال تغییر پارادایم اقتصادی از منابع زیرزمینی به سمت نیروی انسانی هستیم.
وی با اشاره به نیروی انسانی خوب و فنی موجود در کشور، با بیان این مطلب که نیروهای جوان می‌توانند محور توسعه کشور باشند، اظهار کرد: همواره در این دولت معتقد بودیم و هستیم که جهت‌گیری دانشگاه‌های کشور باید به سمت خلاقیت و نو آوری سوق پیدا کرده تا بتوانیم با این رویکرد مشکلات مردم و جامعه را حل کنیم.
معاون علمی و فناوری رئیس جمهور عنوان کرد: معتقدیم این نسل جدید از کارآفرینان که وارد بازار کار شده‌اند، می‌توانند با رشدی که دارند به شرکت‌های بزرگ کشور تبدیل شوند و در آینده نزدیک این رشد و بالندگی را مردم کشور به خوبی احساس خواهند کرد.
وی با اشاره به وجود بزرگترین شرکت‌های استارت آپ منطقه در جمهوری اسلامی ایران تصریح کرد: پایه توسعه شرکت‌های استارت آپ افراد خلاق و باپشتکار است که خوشبختانه این تعداد افراد در کشور کم نیستند فقط باید به آنها جهت و سو داده شود.

معاون علمی و فناوری رئیس جمهور بیان کرد:

ستاری عنوان کرد: ۴۲۰۰ شرکت دانش بنیان و ۶۰۰۰ استارت آپ در کشور فعال هستند که فروش ۶۰ هزار میلیارد تومانی در سال ۹۶ و ۸۰ هزار میلیارد تومانی در سال ۹۷ حاصل فعالیت کسب و کارهای استارت آپی این شرکت‌ها بوده است.
وی با بیان این مطلب که نسل کارآفرین ما به مرور در حال بزرگ شدن هستند، اظهار کرد: معتدیم اقتصاد دانش بنیان جهت گیری جدیدی در برابر اقتصاد نفتی را دارد که این اقتصاد دانش بنیان در همه بخش‌ها کشاورزی، صنعت و … می‌تواند تحولات زیادی را در کشور ایجاد کند.
معاون علمی و فناوری رئیس جمهور با بیان این مطلب که می‌توان مشکل اشتغال را با توسعه کارآفرینی برطرف کرد، خاطر نشان کرد: جوانان در یک شرکت دانش بنیان می‌توانند برای چندین نفر اشتغال زایی کنند.
وی بر لزوم ترویج فرهنگ کارآفرینی در جامعه تاکید و عنوان کرد: گزارشات و بازدیدهای امروز از چند شرکت دانش بنیان نشان داد که استان کرمان در ایجاد شرکت‌های دانش بنیان به خوبی گام برداشته و با توجه به اینکه بچه‌های کویر جوانانی سخت کوشی هستند، می‌تواند با رونق این فکر و هوش و سخت کوشی در پارک‌های علم و فناوری و صندوق پژوهش و فناوری، استان کرمان را نقطه مطلوب رساند.
با اقتصاد نفتی و پول، ادای فعالیت‌های اقتصادی مدرن را در می‌آوریم
ستاری همچنین در شورای اقتصاد مقاومتی استان کرمان با محوریت شرکت‌های دانش بنیان گفت: ۶ هزار استارت آپ در کشور داریم که حدود ۸۰ هزار میلیارد تومان درآمد حاصل از آنهاست.

معاون علمی و فناوری رییس جمهور با بیان این مطلب که تحصیلات عالی باید در جهت رونق کارآفرینی و نوآوری باشد در غیر این صورت بی فایده خواهد بود، ادامه داد: کشورهای که منابع زیرزمینی ندارند توسعه یافته‌تر از کشورهایی بوده که دارای منابع زیرزمینی هستند.
وی با تاکید برآنکه آنچه که در اقتصاد دانش بنیان مطرح می‌باشد، ایجاد شرایط اکوسیستمی است، به انتقاد از مدیران استانی در حمایت از شرکت‌های دانش بنیان و کارآفرینان پرداخت و تصریح کرد: شاهدیم یک کارآفرین زمینه اشتغال ۳۰۰ نفر را در استان فراهم کرده و چراغ ۳۰۰ خانه را روشن می‌کند، اما به دلایل مختلف دچار مشکل شده و هیچ حمایتی از سوی استان نشده و همان کارآفرین مجبور به تعدیل نیروهای خود شده و اکنون ۱۰۰ نفر در شرکت او کار می‌کنند. وقتی شما در استان به شرکتی که در کرمان است، رحم نمی‌کنید، انتظار دارید من از تهران به کمک آن‌ها بیایم.
ستاری عنوان کرد: آنچه چیزی که مهم است مفهوم اکوسیستم را بفهمیم. اگر می‌خواهید بچه‌هایتان در استان بمانند و کار کنند باید مورد حمایت قرار گیرند و جوانان استان هستند که باید مشکلات استان را حل کنند.
وی ادامه داد: در دانشگاها بین اساتیدی که مغز دانش و کارآفرینی کار می‌کند با اساتید دیگر فرق باشد، لذا همانطور که می‌بینیم دانشگاه‌های موفق دنیا دانشجوی زیادی ندارند اما از سوی دیگر پایه گذاری خوبی دارند.
معاون علمی و فناوری رییس جمهور با اشاره به اینکه ما در زبان IT رتبه نهم دنیا را داریم اما از لحاظ جمعیت در رتبه شانزدهم جهان قرار داریم، اظهار کرد: شهر هوشمند شهری است که راه تهران را (به فروش زمین روی نیاورده است) نرفته باشد. شهری هوشمندی است که مردم هر روز یک مورد جدید در آن یاد بگیرند. در آینده آموزش تا لحظه مرگ اتفاق می‌افتد و در آینده شهرهایی در دنیا مهم هستند که هوشمند باشند و یک موضوع برای آموزش داشته باشند.

کارآفرینی عامل تحریک و تشویق حس رقابتدانشگاه تگزاس- آمریکا University of Texas

کارآفرینی عامل تحریک و تشویق حس رقابت

دانشگاه تگزاس- آمریکا

University of Texas

 

هرکسی که تابه‌حال از تگزاس دیدن کرده باشد خواهد گفت که این ایالت فقط کابوی مدرن آمریکایی و سوارکاری اسب‌های وحشی در میان کاکتوس‌های سوزنی و بیابان‌های آفتابی (هرچند که بخش بسیار هیجان‌انگیزی از میراث فرهنگی آنجا را تشکیل می‌دهند) را ندارد بلکه جاذبه‌های بیشتری برای ارائه به دانشجویان بین‌المللی دارد. حقیقت این است که کمتر از ۱۰ درصد از تگزاس، زمین بیابانی است و گفته می‌شود که پرجمعیت‌ترین و شلوغ‌ترین  شهرستان‌های عمده تگزاس (شامل هوستون، سن‌آنتونیو، دالاس، فورت‌ورث، هوستون بزرگ، ال‌پاسو و پایتخت این ایالت، آستین می‌باشد) در امتداد مناطق چمن‌زار، مراتع، جنگل‌ها و ساحل قرار دارند.

دانشجویان بین‌المللی که تحصیل در تگزاس را مدنظر دارند، طیف گسترده‌ای از کالج‌ها، مدارس فنی و دانشگاه‌ها را در این مناطق برای انتخاب، در دسترس دارند. چندین سیستم دانشگاهی برای استقبال از دانشجویان بین‌المللی در تگزاس وجود دارد ازجمله تگزاس A & M، دانشگاه ایالتی تگزاس، تگزاس فن‌آوری، دانشگاه هوستون، دانشگاه شمال تگزاس و دانشگاه سیستم ماهواره‌ای ‌تگزاس. علاوه بر این بیش از ۵۰ دانشگاه دولتی و خصوصی که به‌طور مستقل عمل می‌کنند در این ایالت وجود دارند. دانشگاه تگزاس در کشور قطر نیز یک شعبه فعال دارد.

در شمال تگزاس، می‌توان به  پارک ایالتی دره دایناسور (برای حفظ اثر دایناسورها معروف است)، پناهگاه فسیلی حیات‌وحش، باغ‌وحش دالاس، موزه شواهد پیدایش خلقت، موزه پرواز کاواناو، پارک تفریحی معروف جهانی six flags و نمایشگاه سالانه ایالت تگزاس، اشاره کرد. در هوستون یا شرق تگزاس می‌توان از باغ و طبیعت مرکز هوستون، راه‌آهن ایالت تگزاس (که در آن‌یک قطار بخار قدیمی وجود دارد) و مرکز فضایی جانسون ناسا (که در آن شرایطی برای دیدار برنامه فضایی ایالات‌متحده وجود دارد) دیدن کرد.

دانشگاه تگزاس در آستین (University of Texas at Austin) یا یوتی (UT)، یکی از بزرگ‌ترین و مهم‌ترین مؤسسات در سیستم دانشگاهی آمریکا است که در سال 1883 تأسیس‌شده است. دانشگاه تگزاس در پاییز سال 2010 ازنظر تعداد ثبت‌نام، رتبه پنجم را در کشور به دست آورد و دارای بیشترین پذیرش از سال 1997 تا سال 2003 بود. هم‌اکنون بیش از 49000 نفر دانشجو در این مرکز آموزشی مشغول به تحصیل هستند. از این تعداد دانشجو، طبق بخشنامه‌های ایالتی، 50% بومی ایالت تگزاس٬ 25% آمریکایی‌های غیربومی و 25% باقی را دانشجویان خارجی تشکیل می‌دهند. این دانشگاه یکی از 8 دانشگاهی است که در سال 1929 به انجمن دانشگاه‌های آمریکا پیوسته است.

دانشگاه تگزاس یک دانشگاه ایالتی در تگزاس بوده و پنجمین دانشگاه بزرگ آمریکا است که بیش از ۴۵۰۰۰۰ فارغ‌التحصیل داشته و امروزه دارای بیش از ۹۰۰ انجمن و تشکل دانشجویی است. این دانشگاه در شمال مرکز شهر آستین قرار دارد و تا ساختمان مجلس ایالتی تگزاس چند دقیقه پیاده‌روی بیشتر نیست. دانشگاه تگزاس، ۱۷۰ رشته در مقاطع کارشناسی ارشد و دکترا ارائه می‌دهد. دانشگاه تگزاس در آستین، فاقد رشته‌های علوم پزشکی است اما بااین‌حال همکاری نزدیکی با مرکز علوم درمانی دانشگاه تگزاس در سن آنتونیو و شاخه پزشکی دانشگاه تگزاس، دارد. ازلحاظ سرمایه‌گذاری در تحقیقات علمی و فناوری، سامانه دانشگاه تگزاس با 2.5 میلیارد دلار در کشور ایالات‌متحده آمریکا در رتبه نخست قرار دارد.

از مهم‌ترین رشته‌های ارائه‌شده در دانشگاه تگزاس می‌توان به حسابداری، کشاورزی و منابع طبیعی، علوم کاربردی مهندسی، ریاضیات کاربردی، آمار کاربردی، فیزیک و نجوم، مهندسی شیمی، مهندسی عمران، ارتباطات، مهندسی کامپیوتر، اقتصاد، تکنولوژی آموزشی، مهندسی برق، مهندسی مکانیک، امور مالی، جغرافیا، تاریخ، تجارت، بازاریابی، مهندسی مواد، علوم سیاسی و … اشاره نمود. در دانشگاه تگزاس واحدی تحت عنوان “Robotics” وجود دارد که در حوزه‌های مختلف سیستم‌های رباتیک از قبیل ربات توان‌بخشی، بازوهای رباتیک، ربات چرخ‌دار و … فعالیت و تحقیق می‌نماید.

روزنامه تایمز لندن، دانشگاه تگزاس را در میان دانشگاه‌های دولتی ایالات‌متحده آمریکا در رتبه 15 و به‌طورکلی در رتبه‌بندی دانشگاه‌های برتر جهان در رتبه 200 قرار داده است.

ساختمان مرکزی دانشگاه، یک برج تاریخی شهر آستین در تگزاس است. این برج که ۹۴ متر ارتفاع دارد، در سال ۱۹۳۷ ساخته و توسط (Paul Cret) طراحی گردید. این برج که ۲۷ طبقه دارد در آن زمان به‌عنوان ‌یک کتابخانه مورداستفاده قرار می‌گرفت اما امروزه کتابخانه مرکزی دانشگاه تگزاس در آستین در مکان دیگری است. رنگ اصلی نورپردازی برج دانشگاه تگزاس نارنجی است و در مناسبت‌های گوناگون مانند موفقیت‌های علمی و ورزشی دانشجویان، تغییر می‌کند.

این دانشگاه تاکنون برنده ۹ جایزه نوبل شده است و در رده‌بندی وبومتریک در رده ۱۰ جهانی قرار دارد. برندگان جوایز نوبل یا از اعضاء هیئت‌علمی این دانشگاه بوده‌اند و یا دانش‌آموخته آن‌که عبارت‌اند از: آلوا میردال(دیپلمات زن از کشور سوئد)، جان ماکسول کوئتزه(نویسنده هلندی تبار اهل آفریقای جنوبی)، فین کیدلند (اقتصاددان اهل نروژ)، جرج دیویس اسنل(دانشمند در زمینه ژنتیک و ایمن‌شناسی)، ایلیا پریگوگین (فیزیکدان)، استیون واینبرگ (فیزیکدان آمریکایی) و گونار میردال (اقتصاددان، جامعه‌شناس و سیاستمدار اهل سوئد). وال‌استریت ژورنال بامطالعه آماری بر روی استخدام‌شدگان مؤسسات معتبر آمریکا، نشان داده است که دانشگاه تگزاس ازنظر «احتمال تأمین مشاغل کلیدی برای فارغ‌التحصیلانش» در رتبه دوم در آمریکا قرار دارد.

این دانشگاه مجموعاً ۱۷ کتابخانه دارد که پاسخگوی نیازهای ۱۶ دانشکده در این دانشگاه می‌باشد. کتابخانه پری‌کاستاندا دانشگاه تگزاس در زمره ۱۰ کتابخانه آکادمیک آمریکا بوده و با ۹ میلیون نسخه کتاب در رتبه پنجم قرار دارد.

دکترای زبان و ادبیات زبان فارسی در این دانشگاه ارائه می‌گردد. پروژه تأسیس برنامه‌های فرهنگی و ادبیات زبان فارسی در این دانشگاه در سال ۱۹۶۲ توسط محمدعلی جزایری انجام گرفت که خود از برندگان جایزه فولبرایت (Fulbright scholarship) بود و در سال ۱۹۵۱ از دانشگاه تهران پای به این دانشگاه گذاشت و نخستین ایرانی بود که از این دانشگاه دکترا دریافت کرد. مهرداد یزدانی معمار مشهور ایرانی نیز دانش‌آموخته این دانشگاه بود.

لازم به ذکر است که دانشگاه علم و صنعت ملک عبدالله در کشور عربستان سعودی، در ساخت و الگوبرداری آموزشی خود از کمک‌های دانشگاه تگزاس در آستین استفاده نموده است.

بیش از ۱۵ سناتور در سنای ایالات‌متحده آمریکا، فارغ‌التحصیل این دانشگاه هستند و از دیگر مشاهیر دنیای سیاست می‌توان به ران کرک، جیمز بیکر، کی بیلی هاچیسون و حسن عضدی اشاره نمود که همگی فارغ‌التحصیل این دانشگاه بوده‌اند. از بانوان فارغ‌التحصیل این دانشگاه می‌توان به لیدی برد جانسون (همسر لیندون بینز جانسون، سی و ششمین رئیس‌جمهور ایالات‌متحده آمریکا) و لورا ولش بوش (همسر جرج دابلیو بوش، چهل و سومین رئیس‌جمهور ایالات‌متحده آمریکا) اشاره نمود. در فضای فناوری و دانش به دانش‌آموختگانی مانند دنتون آرتور کولی (جراح برجسته قلب آمریکایی) و مایکل دل (رئیس و بنیان‌گذار شرکت رایانه‌ای دل کامپیوترز) می‌توان اشاره کرد.

با افتتاح پارک علم و فناوری Tamaulipas در دانشگاه تگزاس تلاش‌های استراتژیک و طولانی‌مدت برای به دست آوردن علم و فناوری به‌منظور ارتقاء نوآوری، رشد اقتصادی و رقابت به ثمر رسید. این پارک واحد تحقیق بین‌رشته‌ای در دانشگاه تگزاس است که برای پیشبرد تئوری و عمل و ایجاد ثروت کارآفرینی فعالیت می‌نماید. برنامه مدیریت دانش و فناوری یک برنامه دقیق و چالش‌برانگیز است که به تقاضای بخش صنعت برای فارغ‌التحصیلان کسب‌وکار به وجود آمده است به همین دلیل یک دانشگاه تحقیقاتی در سطح بین‌المللی و نیروی کار با تکنولوژی پیشرفته به تلاش‌های علمی کمک بسیاری می‌نماید.

دانشگاه تگزاس در آستین به‌عنوان‌ یک مؤسسه تحقیقاتی در سطح جهانی به تقویت روحیه کارآفرینی در تمام کالج‌های دانشگاه پرداخته است و به همین دلیل دانشگاه ده‌ها روش را برای آموزش دانشجویان کارآفرین خود پیدا نموده تا بتواند با راه‌اندازی کسب‌وکارهای جدید جامعه محلی را تشویق نماید.

در ادامه

 

از سال 2001 تمایل به ترویج تحقیقات و نوآوری در مرکز کارآفرینی (Herb Kelleher) در دانشگاه تگزاس ایجاد و  با تشویق محققان، توسعه‌دهندگان و سرمایه‌گذاران به همکاری، دانشگاه توانست در حفظ شهرت خود نقش مهمی را ایفا کند و به‌عنوان یکی از جوامع مهم کسب‌وکار در کشور ایالات‌متحده آمریکا شناخته شود.

مرکز کارآفرینی (Herb Kelleher) تلاش می‌نماید ایده‌های بزرگی که ارزش بررسی دارد را یافته و با حمایت صاحبان این ایده‌ها آن‌ها را شکوفا سازد. کنسرسیوم IE تلاش می‌نماید دستاوردهای خود را از طریق جوایز کارآفرینی فکری کوهن گسترش دهد. این جوایز به‌منظور تشویق دانشجویان مقطع کارشناسی به دانشجویان سال اول ازلحاظ اقتصادی کمک می‌‌کند تا بتوانند به دنبال علائق تحصیلی خود رفته و به‌طورجدی در زمینه تحصیلات تکمیلی تلاش نمایند.

جوایز کارآفرینی فکری «کوهن» در قالب 1000 دلار کمک‌هزینه تحصیلی به تعداد معدودی از کارآموزان دوره کارشناسی که واجد شرایط‌اند، تعلق می‌گیرد. این جایزه به‌منظور پشتیبانی و تشویق دانشجویانی است که به دنبال فرصت‌ها و تجربه‌های کارآموزی هستند. دانشگاه تگزاس رتبه چهارم کارآفرینی را در اختیار دارد که تاکنون 941 برنامه کارآفرینی را به اجرا درآورده است و از فارغ‌التحصیلان کارآفرین آن می‌توان به مایکل دل بنیان‌گذار شرکت Dell اشاره کرد.

 

 

نویسنده : آزیتا جهانبخش / پژوهشگر حوزه مدیریت تکنولوژی

کارآفرینی سازمانی

کارآفرینی سازمانی

 

 

كارآفريني به‌عنوان پدیده‌ای نوين در اقتصاد، نقش مؤثری را در توسعه و پيشرفت اقتصادي كشورها ايفا می‌کند. امروزه كارآفريني در اقتصاد رقابتي و مبتني بر بازار، داراي نقش كليدي است. به‌عبارت‌دیگر در يك اقتصاد پويا، ایده‌ها، محصولات و خدمات همواره در حال تغيير می‌باشند و در اين ميان كارآفرين است كه الگويي براي مقابله و سازگاري با شرايط جديد را به ارمغان می‌آورد. پيتر دراكر[1] از ديگر نظریه‌پردازان علم مديريت ، در مورد شخص كارآفرين معتقد بود که كارآفرين فردي است كه هميشه در جستجوی تغيير است، در برابر آن از خود واكنش نشان می‌دهد و آن را يك فرصت و شانس می‌داند. البته كارآفريني تنها فردي نيست؛ بلكه سازماني نيز می‌تواند باشد كه اين نوشتار قصد دارد به مشخص كردن مفاهيم و تعاريف نسبتاً مختصر كارآفريني سازماني بپردازد و دقايقي مخاطب را به تأمل و واكاوي جدي در اين حوزه مهم از كارآفريني ترغيب كند؛ زيرا در عصر حاضر كه محل تقابل سازمان‌های دانش‌بنیان است، تأمل در چرايي و نحوه عمل اين سازمان‌ها بسيار حائز اهميت است.

سازمان‌ها با بهره‌گیری از اين نعمت خدادادي  و از راه تشويق كاركنان و ترغيب آن‌ها، به رفتاري بـه نـام كـارآفريني سازماني دست می‌یابند تا سبب شوند كه آن‌ها در جهت افزايش بهره‌وری سازمان و فارغ از قوانين خشك و دست و پاگير، طرح‌های خود را به اجـرا درآورنـد. بـا فراگيـر شـدن فراينـدهاي اداري در بيـشتر سازمان‌ها و شرکت‌ها در نيمه دهـه ۷۰ مـيلادي، كـارآفريني در سازمان‌ها موردتوجه بـسيار فزاينـده مـديران و تـصميم گيـران آن‌ها قـــرار گرفـــت؛ البتـــه واژه كارآفرينی سازماني[2] را نخستين بار پينكات[3] (1978 مـيلادي) به کار بـرد و در آن زمـان بـه كارآفرينان سازمان‌های بزرگ، كارآفريني سازماني اطلاق می‌شده است؛ اما با گسترش روزافـزون كارآفريني در سازمان و پیشرفت‌های شگرف سازمان‌ها به دليل اجرايي كردن كارآفريني، مفاهيم و تعاريف آن نيز دستخوش تغييرات شده و به مرحله‌ای از بلوغ و تكامل دست‌یافت؛ تـا جـايي كـه زاهـرا[4] كـارآفريني سازماني را فرايند ايجـاد تجـارب جديـد می‌داند كه از سـوي سازمان‌هایی كه سود، وضعيت رقابتي و راهبرد تجـارب فعلـي را بهبود می‌بخشند، توليد می‌شود. همچنین می‌توان گفت كارآفريني سازماني فرايندي است كه از راه القاي فرهنگ كارآفرينانه در يك سازمان به ارائه نوآوري در محصول و فرايندها می‌انجامد. درواقع كارآفريني سازماني فرايندي است كه فعالیت‌های سازماني را به سمت خلاقيت، نوآوری، مخاطره پذيري و پيشتازي سوق می‌دهد.

حال یک سازمان کارآفرین باید دارای چه ویژگی‌هایی باشد؟ به لحاظ ساختاری، در این سازمان تعداد لايه‌های سازمانی محدود و نسبتاً کم می‌باشد که منجر به حيطه گسترده‌تر کنترل و شفافیت می‌شود و در عوض فرصت‌هايي براي ‏کارکنان و متخصصان ايجاد مي‌کند تا به‌صورت کارآفرينانه اقدام کنند و عدم تمرکز، اختيار و مسئوليت، احتمال برقراري ارتباط و تعاملات افقی بين کارکنان را افزایش داده تا آمادگي ‏سازمان براي نوآوري، خلاقیت و کارآفرینی سازمانی افزايش ‌یابد.

از جنبه کنترل و نظارت، سازمان کارآفرین بستر رقابتي ‏ و انعطاف‌های لازم براي کارکنان را تأمین می‌نماید تا آنان به‌طور کارآفرينانه رفتار کنند. کنترل‌هاي شديد يا بازدارنده بر تلاش‌هاي کارآفرينانه کارکنان تأثیر ‏منفي مي‌گذارند؛ بنابراین در این سازمان کنترل با اهداف برقراری توازن بين تشويق عملکرد فردي از طريق کنترل باز ‏ و اطمينان حاصل کردن از هماهنگي، ثبات و پاسخگويي از طريق کنترل بسته صورت می‌گیرد.

نهایتاً، مهم‌ترین سرمایه و عامل موفقیت سازمان کارآفرین، متخصصان و کارکنان آن می‌باشد؛ بنابراین انتخاب، گزینش، به‌کارگیری، نگهداشت و ارتقا منابع انسانی به‌طور شایسته مهم‌ترین اولویت سازمان خواهد بود. حال نیروی انسانی که در این سازمان جذب می‌شوند علاوه بر تخصص و شایستگی حرفه‌ای بایستی دارای ویژگی‌های کارآفرینانه نیز باشند. همانند:

تمرکز بر نتایج و اثربخشی و نه فعالیت

تمایل به تغییر موارد در زمانی که نیاز واضح و روشن است.

‏‎ ‎زير سؤال بردن موقعيت موجود

‎درك كاركنان به‌عنوان افرادي پاسخگو و مسئول كه به دنبال تحقق نتايج هستند.

‏‎ ‎بلندهمت و رقابتي

‏‎ ‎باور به وجود پاداش در ماهيت كار

‎ ‎ناكامي در مواجهه با سیستم‌های دست و پاگير بوروكراتيك و ايجاد مهارت‌های عملي براي چيره شدن بر اين موانع

‎ ‎توانايي براي حل تضاد و اصطكاك

‎ ‎درك اينكه سازمان، سيستمي مركب از اجزاء مرتبط باهم بوده كه شامل سیستم‌های فرعي فني است و موقعيت مدير ‏جزئي از كل است.

‎ ‎برانگيخته شدن با تأثيرگذاري بر تغيير و نوآوري

‎ ‎خواستن براي خود و ديگران (كاركنان)‏.

سازمان‌هایی که همواره با جدیت کارآفرینی را دنبال می‌کنند و برای سرمایه‌گذاری بر روی ایده‌های افراد، امکانات و منابع اختصاص می‌دهند، به سازمان‌های کارآفرین تبدیل می‌شوند و ویژگی‌های ممتازی نسبت به سازمان‌های سنتی پیدا می‌کنند.

سازمان‌های کارآفرین به بهانه تمرکز بر فرایندهای اصلی خود، استعدادهای افراد را سرکوب نمی‌کنند و به ایده‌های نو، فرصت آزمون می‌دهند.

وجه تمایز سازمان‌های کارآفرین با سازمان‌های سنتی:

 

 

 

انواع کارآفرینی سازمانی:

پنج شیوه عمده کارآفرینی سازمانی وجود دارد که هرکدام دارای استراتژی کارآفرینی خاص خود است. این شیوه‌ها عبارت‌اند از:

۱کارآفرینی اداری:

این شیوه تقریباً مشابه تحقیق و توسعه سنتی است که در آن، شرکت برای تشویق نوآوری و توسعه ابداعات، اقدام به تعریف پروژه‌های تحقیق و توسعه و هدایت آن‌ها می‌کند. در این رویکرد، افراد واحد تحقیق و توسعه قسمتی از فرایند نوآوری را اجرا کرده، بقیه فرایند توسط سایر واحد‌های سازمان‌ (بازاریابی، تولید و مالی) انجام می‌شود.

۲کارآفرینی اکتسابی:

در این شیوه، مدیران شرکت به دنبال فرصت‌های کارآفرینی برون‌سازمانی هستند و برای دستیابی به کارآفرینی به‌جای توسعه ایده‌ها در درون سازمان، اقدام به خرید شرکت‌هایی می‌کنند که دارای دانش اختصاصی یا محصولات مطلوب هستند. علاوه بر خرید این‌گونه شرکت‌ها، ادغام، سرمایه‌گذاری مشترک و دریافت لیسانس از دیگر راه‌های استفاده از منبع نوآوری این شرکت‌ها است.

 

۳کارآفرینی تقلیدی:

کارآفرینی تقلیدی به معنای گرفتن ایده از مبدأ آن و تبدیل ایده به محصول یا خدمت باارزشی برای مشتری است، بدین‌وسیله ایده‌های خلاق دیگران ربوده می‌شود و توسعه و تجاری‌سازی آن‌ها توسط سازمان صورت می‌پذیرد. بدیهی است ایده، دارای ارزش پولی است، لیکن برخی شرکت‌ها برای دستیابی به آن به جاسوسی صنعتی متوسل می‌شوند و موازین اخلاقی در کسب‌وکار را رعایت نمی‌کنند.

۴کارآفرینی انکوباتیو:

دستیابی به ایده از هر منبعی که باشد، چه درون‌سازمانی، چه از راه خرید و یا تقلید ایده، در مرحله بعد می‌بایست ایده را توسعه داد و برای تجاری‌سازی آن اقدام کرد که در این مرحله معمولاً سرمایه، سازمان و گروه خاص، موردنیاز است تا نمونه‌های اولیه را ساخته و آزمایش کنند‌. برای این کار، گروه‌های پروژه با برنامه‌های اجرایی قوی تجهیز می‌شوند و از آن‌ها انتظار می‌رود تا یک ایده را پرورش داده و یک محصول تجاری بسازند. در این شیوه معمولاً پروژه‌های محدودی موفق هستند و گروه‌های پروژه به‌ندرت مسئول شکست هستند و معمولاً برای موفقیت نیز پاداشی نمی‌گیرند.

۵کارآفرینی فرصت گرا:

در این شیوه به گروه پروژه، آزادی عمل بیشتری داده می‌شود تا بتوانند فرصت‌های درون‌سازمانی و برون‌سازمانی را راحت‌تر پیگیری کنند. کنترل‌های رسمی سلسله مراتبی از گروه پروژه برداشته‌شده و محیط کاری آن‌ها به‌صورت نیمه‌مستقل اداره می‌شود. آنان خودشان اقدامات، تصمیمات و بودجه خود را مدیریت می‌کنند و سعی در به نتیجه رساندن پروژه‌هایشان می‌کنند.

درنهایت، هدف اصلي كارآفريني، دگرانديشي و نوانديشي است و براي جامعه متعالي نيز نهادينه شدن اين باورها در فرهنگ آن بايد به يك اصل بنيادين تبديل شود تا تعهد مردم آن جامعه به اين اصل يا اصول را در پی‌آورد. در حال حاضر کارآفرینی سازمانی می‌تواند کلید راهگشای شرکت‌ها و سازمان‌های ما در شرایط تحریم و نیز مواجهه با محیط‌های پیچیده رقابتی باشد، چرا که سازمان باید آن‌قدر پویا، چابک و خلاق باشد که بتواند در برابر تهدیدها در کمترین زمان و با بهترین راهکار، واکنش نشان دهد که حتی از تهدیدها به‌عنوان فرصت استفاده نموده و همچنین فرصت‌های ایجادشده را بتواند به‌موقع تشخیص و استفاده کند.

 

برگرفته از؛

کتاب روش‌های تولید و عملیات در کلاس جهانی، انتشارات سمت

مجتبی ناهید، چيستي و چرايي كارآفريني سازمانی

 

[1] Drucker

[2] Entrepreneurship Corporate

[3] Pinchot.

[4] Zahra.

نویسنده : شادی لطیفیان / پژوهشگر حوزه مدیریت

سیستم تولید تویوتا آغاز کار بر اساس نیازها تأثیر بحران نفت بر ما

سیستم تولید تویوتا

آغاز کار بر اساس نیازها

تأثیر بحران نفت بر ما

 

بحران نفتی 1973 و رکورد ناشی از آن سرتاسر جهان، دولت‌ها، شرکت‌ها و جوامع را تحت تأثیر قرار داد. در اوایل سال 1974، اقتصاد ژاپن در ورطه رشد اقتصادی صفر سقوط کرد و بسیاری از شرکت‌ها از این اتفاق آسیب دیدند.

هرچند در این دوره، سود تویوتا تا حدودی کاهش یافت، اما در سال‌های 1975 تا 1977 این شرکت در مقایسه با دیگران، درآمد بیش‌تری کسب کرد. در این زمان، فاصله زیاد تویوتا با دیگر شرکت‌ها مردم را علاقه‌مند کرد بدانند واقعاً چه اتفاقی افتاده است؟

پیش‌ازاین بحران، وقتی با مردم درباره تکنولوژی ساخت تویوتا و سیستم تولید آن صحبت شد، آن‌ها از خود علاقه اندکی نشان می‌دادند؛ اما وقتی رشد اقتصادی متوقف شد، همه فهمیدند که دیگر، شرکت‌ها نمی‌توانند با استفاده از سیستم مرسوم تولید انبوه آمریکایی، همچنان سودآور باشند. البته نباید از یاد برد که این سیستم به مدت طولانی بسیار خوب کار کرده بود.

اما زمانه تغییر یافته بود. پس از جنگ جهانی دوم، هیچ‌کس تصور نمی‌کرد تولید خودرو تا بدین حد افزایش یابد. برای دهه‌های متمادی، آمریکایی‌ها توانسته بودند با تولید انبوه فقط چند مدل محدود، هزینه‌ها را کاهش دهند. این شیوه کار، برای آمریکایی‌ها مناسب بود، اما برای ژاپنی‌ها مناسب نبود. مسئله این بود که چگونه می‌توانیم هزینه‌های خود را کاهش دهیم، وقتی تعداد کمی از انواع بسیار زیادی خودرو تولید می‌کنیم.

طی یک دوره 15 ساله که از سال 1960 شروع شد، ژاپن یک رشد سریع و نامعمول اقتصادی را تجربه کرد. طی این دوره، تولید انبوه آمریکایی، همچنان به‌طور مؤثری در همه‌جا قابل‌استفاده بود؛ اما در همان دوره در تویوتا ما به‌طور دائم به خود یادآوری می‌کردیم که درهرحال تقلید کورکورانه از سیستم آمریکایی می‌تواند بسیار خطرناک باشد. به همین دلیل با خود چنین اندیشیدند: آیا تولید تعداد بسیار کمی خودرو از مدل‌هایی بسیار متنوع، چیزی نیست که واقعاً باید به دنبال آن باشیم؟ و از این نتیجه گرفتند که یک سیستم تولید ژاپنی باید بتواند از سیستم مرسوم تولید انبوه آمریکایی بسیار فراتر رود؛ و بدین‌سان تولید خودرو در مدل‌هایی بسیار متنوع و در حجم پایین به هدف اصلی سیستم تولید تویوتا مبدل شد.

 

رسیدن به آمریکا از طریق حذف کامل اتلاف

پیروی از آمریکایی‌ها همیشه هم بد نیست. ژاپنی‌ها از امپراتوری خودروسازی آمریکا چیزهای بسیاری آموخته‌اند. آمریکایی‌ها در مدیریت تولید، مدیریت کسب‌وکار و مهندسی صنایع، مبدع تکنیک‌های فوق‌العاده‌ای بوده‌اند، تکنیک‌هایی چون کنترل کیفیت (QC) و کنترل کیفیت جامع (TQC) از این جمله‌اند. ژاپنی‌ها این ایده‌ها را وارد کرده و به کار بسته‌اند و نباید از یاد ببرند که آمریکا زادگاه این تکنیک‌ها بوده و آن‌ها محصول تلاش آمریکایی‌ها هستند.

15 آگوست سال 1945، یعنی وقتی‌که ژاپنی‌ها در جنگ شکست خوردند، همان روزی بود که تویوتا آغازی دوباره را تجربه کرد. در این روز، تویودا‌ کی‌ئی‌چی‌رو، رئیس شرکت تویوتا موتور گفت: «باید تا سه سال دیگر به آمریکایی‌ها برسیم وگرنه صنعت خودروسازی ژاپن نابود خواهد شد». برای تحقق این هدف ما باید آمریکایی‌ها و شیوه‌های آن‌ها را می‌شناختیم.

در سال 1937، من (تائی‌چی اوهنو) در کارخانه نساجی شرکت تویودا کار می‌کردم. یک روز در آنجا کسی به من گفت که یک کارگر آلمانی می‌تواند سه برابر یک کارگر ژاپنی تولید کند. در همان زمان نسبت بهره‌وری یک کارگر آلمانی به یک کارگر آمریکایی 1 به 3 بود و این بدان معنا بود که بهره‌وری نیروی کار آمریکایی 9 برابر نیروی کار ژاپنی است. من هنوز شگفتی خود را به یاد می‌آورم، وقتی فهمیدم 9 کارگر ژاپنی لازم است تا بتوان کاری را انجام داد که یک کارگر آمریکایی انجام می‌دهد.

اما آیا می‌شود میزان بهره‌وری ژاپنی‌ها را تا این حد افزایش داد؟ هرچند رئیس تویودا گفته بود باید طی سه سال به آمریکا برسیم، ولی طی این مدت، یک افزایش 9 برابری در بهره‌وری، کار بسیار سختی به نظر می‌رسید. چنین هدفی بدان معنا بود که در آینده باید 10 نفر، کار 100 نفر را انجام دهند!

از این مهم‌تر اینکه نسبت 1 به 9 یا 1 به 10، مربوط به میانگین بهره‌وری‌ها بود و اگر می‌خواستیم نسبت بهره‌وری را با صنعت خودروی آمریکا، به‌عنوان یكی از پیشرفته‌ترین صنایع این کشور مقایسه کنیم، حتماً تفاوت بهره‌وری، بسیار بیش‌تر می‌شد؛ اما واقعاً تلاش فیزیکی یک کارگر آمریکایی، 10 برابر یک کارگر ژاپنی بود؟ ما می‌دانستیم که چنین نیست و به همین دلیل با خود گفتیم اگر چنین نیست، پس می‌توان نتیجه گرفت که قطعاً ژاپنی‌ها دارند چیزهایی را تلف می‌کنند، سپس نتیجه گرفتیم اگر بتوان جلوی این اتلاف‌ها را بگیریم، می‌توانیم بهره‌وری خود را تا 10 برابر افزایش دهیم. بر اساس این ایده بود که سیستم تولید تویوتا شکل گرفت.

 

 

تولید بهنگام

اساس و زیرساخت سیستم تولید تویوتا، حذف مطلق اتلاف است. دو ستونی که این سیستم بر آن استوار است، عبارت‌اند از:

تولید بهنگام

خودگردان سازی (automation) یا خودکار سازی هوشمند.

تولید بهنگام یعنی در یک فرایند دارای حرکت  (flow)، قطعات موردنیاز باید درست زمانی و درست به میزانی به خط برسند که بدان‌ها نیاز وجود دارد. شرکتی که بتواند چنین حرکتی را محقق سازد، می‌تواند به هدف موجودی صفر دست یابد.

از منظر مدیریت تولید، چنین هدفی، بسیار آرمان‌گرایانه است. به‌خصوص وقتی محصولی از هزاران قطعه ساخته می‌شود و فرایندهای دخیل در تولید آن بسیار زیاد هستند، پیاده کردن کامل و منظم تولید بهنگام در برنامه تولید تمام این فرایندها بسیار سخت خواهد بود.

مشکلاتی که در راه تحقق سیستم تولید بهنگام وجود دارند، به‌راستی غیرقابل‌شمارش‌اند، مشکلاتی چون بروز اشتباه در پیش‌بینی‌ها، بروز اشتباه در عملیات دفتری و اداری، تولید قطعات معیوب و نیاز به دوباره‌کاری، بروز مشکل در تجهیزات تولیدی، غیبت نیروی کار و بسیاری مشکلات دیگر. در سیستم تولید بهنگام، هرگاه دریک فرایند مشکلی پیش آید و یا به هر دلیلی قطعه معیوبی تولید شود، کل خط تولید متوقف خواهد گشت و لاجرم تمام برنامه‌ها دچار اخلال خواهد شد.

خودگردان سازی یا جی دوکا

دومین ستون تولید تویوتا، خودگردان‌سازی یا به ژاپنی جی‌دو‌کا است که نباید آن را با خودکارسازی ساده و مرسوم اشتباه گرفت. این شیوه غالباً با عنوان خودکارسازی هوشمند شناخته می‌شود.

وقتی شما سوئیچ بسیاری از ماشین‌آلات تولیدی را روشن می‌کنید، آن‌ها به‌طور خودکار، پردازش‌های لازم را بر روی قطعات انجام می‌دهند. هرچند ماشین‌های امروزی غالباً دارای توانایی‌های بالای عملیاتی هستند، اما یک مشکل ساده، مثلاً ورود یک قطعه خیلی کوچک، می‌تواند خسارات بسیار زیادی را به آن‌ها وارد سازد. در چنین مواقعی، خیلی سریع، قالب‌ها و قلاویزها می‌شکنند و …  اگر چنین حوادثی اتفاق افتد، بلافاصله‌ ده‌ها یا حتی صدها قطعه معیوب، روی‌هم تلنبار می‌شوند. با چنین ماشین‌های خودکاری، به‌هیچ‌وجه نمی‌توان جلوی تولید قطعات معیوب را گرفت، زیرا در این ماشین‌ها سیستمی برای شناسایی و مقابله خودکار با مشکلات وجود ندارد.

به همین دلیل در تویوتا در مقابل خودکارسازی ساده و معمولی، بر خودگردان‌سازی تأکید می‌شود، یعنی خودکارسازی به‌نحوی‌که ماشین‌ها بتوانند بدون نیاز به وجود انسان، مشکلاتی را برطرف کنند که با آن‌ها مواجه می‌شوند. این ایده، ریشه در اختراعی دارد که برای نخستین بار توسط تویودا ساکی‌چی، در یک ماشین پارچه‌بافی خودکار مورداستفاده قرار گرفت: این ماشین در صورت پاره شدن یکی از نخ‌های تار یا پود، بلافاصله و به‌طور خودکار، عملیات را متوقف می‌کرد. درواقع چون این ماشین می‌توانست موارد عادی را از مواد غیرعادی تشخیص دهد، دیگر امکان تولید هیچ محصول معیوبی وجود نداشت.

در هر محصولی همچون خودرو، ایمنی در درجه اول اهمیت قرار دارد. به همین دلیل، در هر ماشین، در هرخط تولید و در هر کارخانه‌ای باید بتوان به‌دقت، عملیات عادی را از عملیات غیرعادی و نادرست، بازشناخت و با بهبود عملیات از بروز مجدد وضعیت‌های غیرعادی و مشکل‌ساز جلوگیری کرد.

امیدوارم اکنون بر خوانندگان معلوم شده باشد که چرا خودگردان‌سازی را یکی از دو ستون اصلی سیستم تولید تویوتا می‌دانند.

ادامه دارد…

نویسنده : یاسمن خویی / پژوهشگر حوزه مدیریت

 

 

نگاهی به رویکردهای بزرگ‌ترین خودروساز کشور در همکاری با دانشگاه

نگاهی به رویکردهای بزرگ‌ترین خودروساز کشور در همکاری با دانشگاه

ایران‌خودرو پیشتاز همکاری صنعت با دانشگاه

امید آذرزمانی / تحلیل گر صنعت خودرو

 

صنعت خودرو جزء صنایع مادر و مولد دسته‌بندی می‌شود که گردش مالی و کارآفرینی بالایی برای هر کشور دارد. ازاین‌رو صنعت خودروی ایران نیز باسابقه‌ی بیش از 60 سال، ازجمله تأثیرگذارترین بنگاه‌های اقتصادی کشور به شمار می‌آید؛ اما نباید فراموش کرد، اداره یک بنگاه صنعتی- اقتصادی در دنیای امروز که هرلحظه با یافته‌ها و علوم جدید در حال تغییر است، کاری سخت و دشوار است. همه کمپانی‌های بزرگ صنعتی در جهان پیوسته در حال تحقیق، توسعه و آزمایش ایده‌ها و دستاوردهایی هستند که به همکاری با مؤسسات بین‌المللی و دانشگاه‌های جهان به چنگ آورده‌اند.

دراین‌بین همکاری با دانشگاه‌ها و نوابغ علمی ازجمله استراتژی‌هایی هستند که در برنامه‌های تحقیق و توسعه کمپانی‌های معروف جهان جایگاه ویژه‌ای دارند. به‌طور مثال کمپانی جنرال موتورز در آمریکا دارای چند مرکز تحقیقات مجهز است که محل اصلی اجرای تفکرات علمی دانشمندان و فارغ‌التحصیلان دانشگاه‌های آمریکا و دیگر نقاط جهان به‌حساب می‌آیند. حتی کمپانی‌هایی مثل نورث روپ گرومن و بوئینگ نیز که در صنایع هوایی فعالیت می‌کنند، سالانه از سراسر جهان اساتید و دانشجویان ممتاز را به همکاری با این خود و اجرای پروژه‌های تحقیقاتی فرامی‌خوانند.

در ایران سابقه همکاری صنعت و دانشگاه بعد از انقلاب اسلامی به دوران جنگ تحمیلی در دهه 60 بازمی‌گردد. این همکاری‌ها بیشتر در راستای تأمین نیازهای علمی ادوات نظامی شکل گرفت و سپس در دهه 70 با روندی نزولی همراه شد. در دهه 80 کلید استارت این همکاری‌ها دوباره فشرده شد و در دهه 90 روندی صعودی را طی کرد؛ اما در سال‌های میانی دهه 90 شمسی همکاری صنعت و دانشگاه رنگ دیگری به خود گرفت. رنگی از خوداتکایی و باور توانمندی‌های داخلی؛ زیرا در دوران تحریم‌های ظالمانه، بسیاری از صنایع به سمت مراکز تولید علم یعنی دانشگاه‌ها روی آوردند تا کمبودهای موجود از طریق ایجاد فرآیندهای نو و تفکرات متکی بر توانمندی‌های داخل کشور جبران شود. در میان خودروسازان کشور ایران‌خودرو جزء پیشتازان این همکاری دسته‌بندی می‌شود؛ زیرا بررسی گزارش‌های این شرکت از همکاری با دانشگاه‌ها و مراکز آموزشی نشان می‌دهد، بعد از حضور هاشم یکه زارع به‌عنوان مدیرعامل در کیلومتر 14 جاده مخصوص این نوع از همکاری‌ها در نمودار سیر صعودی را طی کرده است.

طبق آمارهای موجود، فقط در سال 93 بیش از 20 پروژه تحقیقاتی و عملیاتی در ایران‌خودرو انجام‌شده است که حاصل همکاری این خودروساز با نخبگان دانشگاه‌های کشور است. یکی از این پروژه‌ها در حوزه رنگ و باهدف استانداردسازی تعمیرات و نگهداری از تجهیزات سالن‌های رنگ انجام‌گرفته است. این پروژه در قالب طرحی تحقیقاتی پژوهشی با همکاری تیم دانشگاه آزاد تهران جنوب و متخصصان ایران‌خودرو به انجام رسیده است که نشان از عزم جدی ایران‌خودرو در همکاری با دانشگاه‌های کشور دارد. ازجمله دستاوردهای این نوع از همکاری جلوگیری از خروج ارز از کشور و کارآفرینی است. دو فاکتوری که شاید امروز کشور بیش از هر زمان دیگری به آن نیاز داشته باشد.

حمایت دولت از همکاری صنعت و دانشگاه

آموزش كاربردي در دانشگاه‌هاي صنعتي و تربيت نيروي كارآفرين ازجمله اهداف دولت است كه در سايه ارتباط با صنعت محقق خواهد شد. دولت يازدهم توجه ویژه‌ای به ايجاد و گسترش ارتباط ميان صنعت و دانشگاه داشت. حمايت و پشتيباني دولت از ارتباط نيروي فكري و فيزيكي صنعت و دانشگاه منجر به عقد تفاهم‌نامه ميان خودروسازان و دانشگاهيان در دوره چهارساله دولت يازدهم شده است. امضاي تفاهم‌نامه همكاري براي توليد خودروي هيبريدي و الكتريكي ميان ایران‌خودرو و دانشگاه اميركبير نيز از رويكردهاي اجراشده توسط دولت در راستاي تقويت ارتباط صنعت و دانشگاه است. سیاست‌های حمایتی دولت حسن روحانی در دولت دوازدهم هم ادامه دارد و در حال حاضر نیز بسیاری از پروژه‌های مهم افزایش بهره‌وری در صنعت خودرو با همکاری دانشگاه‌های کشور در حال اجراست.

اما نقطه عطف همکاری صنعت و دانشگاه را باید در قرار داده کنسرسیوم 10 جانبه ایران‌خودرو با شریکان خارجی باهدف طراحی پلتفرم جدید این شرکت پیدا کرد. نقطه‌ای که به‌جرئت می‌توان گفت سوزن پرگار صنعت، دایره‌ای گسترده رسم کرده است تا درون این دایره جایی باشد برای همکاری‌های دانشگاهی. بی‌شک این جدی‌ترین سهم در همکاری‌های بین‌المللی است که بعد از انقلاب اسلامی در یک قرارداد صنعتی به دانشگاه‌های کشور واگذارشده تا در کنار بزرگ‌ترین برندهای طراح و تولیدکننده جهان کسب علم و تجربه کنند. ازاین‌رو در این قرارداد معاونت علمی- پژوهشی ریاست جمهوری به همراه دانشگاه صنعتی شریف و امیرکبیر حضور دارند. با توجه به اهداف تعریف‌شده این قرارداد همکاری دانشگاه صنعتي شريف براي طراحي و توسعه خودروهاي الكتريكي و دانشگاه صنعتي اميركبير براي طراحي و توسعه خودروهاي هيبريدي در اين طرح مشاركت خواهند داشت.

 

پروژه‌هاي اينترنشيپ

ميزباني پروژه‌هاي اينترنشيب بخش ديگري از مقولات مرتبط ایران‌خودرو با دانشگاه‌ها به شمار می‌آید. اين پروژه‌ها، قراردادي با دانشگاه‌ها است كه اجراي چند پروژه در طول سال با بازه زماني سه‌ماهه و هزينه مشخص را شامل می‌شود. پروژه‌هاي پژوهشي طرح اينترنشيپ، برحسب بروز مسائل و مشکلات سازمان و با حضور اساتيد مجرب و مرتبط در حوزه‌های مختلف تعريف و شروع می‌شود. تعاملي پيوسته در طول مدت 3 تا 6 ماه ميان يک تيم دانشگاهي متشکل از سرپرست علمي و چندين دانشجو در مقاطع تحصيلي مختلف و تیم‌های اجرايي در واحدهاي مختلف شرکت علاوه بر يافتن راهکارهاي عملي به‌منظور دستيابي به حل مسئله اولویت‌دار سازماني مطروحه در خلال پروژه، بستري مناسب براي انجام فعالیت‌های پژوهشي و آموزشي را نيز مهيا می‌کند. هدف از حمايت پروژه‌هاي اينترنشيپ استفاده از قابلیت‌ها و توانایی‌های دانشگاه براي پاسخگويي به نيازهاي رو به رشد صنعت خودرو و حل مشكلات واحدهاي شركت با رويکرد توسعه فرهنگ پژوهش و کار تيمي در ایران‌خودرو در راستاي ارتقاي سطح دانش کارکنان و مرتفع كردن خلأهای کوتاه‌مدت نيروي کار با بهره‌مندی از پتانسيل و توانمندی‌های موجود در دانشگاه، از سال 79 در اين شركت آغازشده است.

حمايت از دانشجويان در پایان‌نامه‌های كارشناسي ارشد و دكتري

طبق گزارش‌هایی که ایران‌خودرو در رسانه‌ها منتشر کرده است، در اين مقوله همكاري با دانشجويان براي تعريف و اجراي پروژه‌هاي كارشناسي ارشد و دكتراي موردنیاز شركت ایران‌خودرو با هزينه مشخص، يكي از رويكردهای مهم این شرکت بوده است. اين موضوعات با توجه به اهداف کسب‌وکار و كليدي سازمان چون ارتقاي كيفيت، رضايت مشتري، توسعه محصولات جديد، فن‌آوری‌های آينده و مديريت هزینه‌ها تعيين و اجرايي می‌شود. هدف از حمايت دانشجويان مرتفع شدن نيازهاي پژوهشي گروه صنعتي ایران‌خودرو از طريق ايجاد فرصت تحقيق و پژوهش در صنعت براي دانشجويان در قالب تعريف پایان‌نامه‌های مقاطع كارشناسي ارشد و بالاتر است که می‌تواند علاوه بر ایجاد فضایی تجربی برای دانش‌آموختگان، با هدفمندسازی پروژه‌ها، کمک‌های شایانی در رفع نیازهای صنعت خودروسازی کشور نیز باشد.

همچنین پذیرش دانشجویان برای دوره کارآموزی نیز ازجمله محورهای این همکاری‌های مشترک با دانشگاه به شمار می‌رود. هدف از آن، انجام رسالت اجتماعي و الزامات قانوني، ايجاد بستر و زمينه مناسب براي توسعه ارتباط صنعت و دانشگاه از طريق حمايت دانشجويان در كارآموزي، استفاده مؤثر از توانمندي دانشگاه در جهت رفع نيازهاي سازمان در قالب كارآموزي، توانمند ساختن دانشجويان از طريق حضور مؤثر در فرآيندها است.

نباید فراموش کرد صنعت خودرو در ایران همانند دیگر نقاط جهان، ازجمله صنایع کارآفرین محسوب می‌شود. صنعتی که می‌تواند کارآفرینی پایدار داشته باشد و این به معنای پاسخ‌گویی به نیاز بزرگ کشور در شرایط فعلی است. هرچند همکاری‌های صنعت خودرو و حتی قطعه‌سازی با دانشگاه‌ها در سال‌های اخیر افزایش‌یافته، اما این عرصه هنوز هم نیاز به گسترش و حمایت دارد. درخت همکاری صنعت و دانشگاه در سال‌های اخیر همواره توانسته به گل بنشیند ولی هنوز هم این درخت نیاز به تنومند شدن دارد. خوشبختانه ایران‌خودرو بعد از حضور هاشم یکه زارع به‌عنوان مدیرعامل این گروه صنعتی توانسته توجه ویژه‌ای به این حوزه داشته باشد و آثار آن را می‌توان در بسیاری از بخش‌های این شرکت مشاهده کرد. صنعت نیازمند علم است و دانشگاه مولد آن. پس پرواضح است که این دو ریسمانی ناگسستنی از هم دارند.

 

برندی که شما نامیده می‌شوید؟ برند شخصی (قسمت سوم)

برندی که شما نامیده می‌شوید؟

برند شخصی(3) (قسمت سوم)

همان‌طور که می‌دانید برند شخصی(3) یعنی هر شخص شامل مجموعه‌ای از مهارت‌ها است. برند شخصی بیانگر یک ایده بزرگ یا یک سیستم اعتقادی- نگرشی است که برای سایر افراد متمایز و جذاب است. در این شماره قصد داریم شما را با معیارهای برندسازی شخصی آشنا نماییم. در این قسمت، هشت معیار که فرد می‌تواند برند شخصی خود را در حین تکامل در مقایسه با آن‌ها بسنجد را مطرح می‌کنیم. درواقع این قوانین استانداردهایی هستند که باید در هنگام ایجاد برند شخصی موردتوجه قرارگرفته و برای بررسی پیشرفت آن در طول زمان مورداستفاده قرار بگیرند. این هشت قانون عبارت‌اند از:

قانون 1. تخصص: اگر فرد بخواهد برای همه افراد تداعی‌کننده همه‌چیز باشد، نتیجه این می‌شود که برای هیچ‌یک از آن‌ها هیچ‌چیز نخواهد بود. تخصص مفهومی بسیار مهم در بازاریابی شخصی می‌باشد که به معنای انتخاب یک بخش محدود از میان همه مخاطبان و سپس رساندن پیامی مشخص به آن‌ها است.

قانون 2. رهبری: برای داشتن یک برند شخصی(3) خوب، فرد به‌عنوان یکی از مطلع‌ترین، برجسته‌ترین یا ماهرترین افراد در زمینه خود در نظر گرفته شود.

قانون 3. ویژگی‌های شخصیتی: برند شخصی باید پیرامون ویژگی‌های شخصیتی فرد در تمامی ابعاد حتی شامل خطاها، ساخته شود.

قانون 4. تمایز: هنگامی‌که فرد برند شخصی خود را ایجاد کرد، باید آن را به شیوه‌ای منحصربه‌فرد بیان کند. برای تأثیرگذاری قدرتمند، فرد باید خود را به شیوه‌ای متفاوت از دیگر افرادی که در همان حوزه هستند، بیان کند. بیان خود به شیوه‌ای متمایز تنها روشی است که توسط آن برند شخصی(3) در ذهن افراد نقش می‌بندد.

قانون 5. مشهود بودن: برند شخصی(3) باید به‌طور سازگار و مکرر دیده شوند تا زمانی که برند شخصی فرد شناخته شود، مشهود بودن مهم‌تر از توانایی‌های او است.

قانون 6. وحدت: رفتار فرد در خفا باید با برند عمومی او تطابق داشته باشد. وحدت درباره هدایت زندگی شخصی، مطابق با شخصیت عمومی او می‌باشد.

قانون 7. پشتکار: هنگامی‌که برند شخصی(3) ایجاد شد، باید به آن زمان داده شود تا رشد کند، باید به آن وفادار ماند و هوس‌های زودگذر را نادیده گرفت. هیچ راه میان بری برای دستیابی به برند شخصی(3) وجود ندارد، آن برندهایی که یک‌شبه به نظر می‌رسند، حاصل سال‌های زیاد پشتکار داشتن است.

قانون 8. حسن نیت: هرچه که فرد بیشتر به‌عنوان فردی خوش‌نیت یا مجسم کننده آرمان‌های ارزشی در نظر گرفته شود، برند او نفوذ بیشتری خواهد داشت. برند شخصی(3) می‌تواند برای دارنده خود، موفقیت به ارمغان آورد اما این امر باید به‌عنوان نتیجه فرعی در نظر گرفته شود.

 

حال زمان ایجاد یک هویت برند معتبر شخصی برای خودتان است، دفتر یادداشتی برداشته و مراحل زیر را به ترتیب انجام دهید:

  1. تعریف و تنظیم بلندپروازی شخصی: این مرحله شامل تعریف و تنظیم بلندپروازی‌های فرد به شیوه‌ای هیجان‌انگیز و متقاعدکننده و مشهود ساختن آن است. بلندپروازی شخصی فرد، روح، نقطه آغاز، هدف اصلی و اصول راهنمای ببرند شخصی(3) فرد است. بلندپروازی‌های شخصی شامل چشم‌انداز شخصی، رسالت و نقش‌های کلیدی فرد است که با چهار زاویه دید شامل درونی، بیرونی، دانش و یادگیری و مالی در ارتباط است. بدین ترتیب در برند فرد و نیز در زندگی او توازن ایجاد می‌شود. این مرحله شامل شناختن خود و پاسخگویی به سؤالات زیر است: رؤیاهای شما چیست؟ شما چگونه انسانی هستید؟ چه چیزهایی برای شما مهم است؟ چه چیز شما را منحصربه‌فرد و خاص می‌سازد؟ چرا شما با دیگران متفاوت هستید؟ ارزش‌های شما چیست؟ و استعدادهای شما کدام است؟
  2. تعریف و تنظیم برند شخصی(3)

    : این مرحله شامل تعریف و تنظیم پیمان برند شخصی معتبر، متمایز، مرتبط، برانگیزاننده، بلندپروازانِ و به‌یادماندنی است. در وهله اول باید یک تحلیل نقاط قوت و ضعف/ فرصت و تهدید[1] شخصی و ارزیابی خود انجام شود. نتیجه این مرحله تعریف سبک زندگی شخصی فرد است که باید با بلندپروازی شخصی و اهداف برند فرد مرتبط باشد. اهداف برند عبارت است از چیزی که فرد می‌خواهد برند شخصی‌اش آن را تحقق بخشد. این مرحله نیز باید با چهار زاویه دید ذکرشده: درونی، بیرونی، دانش و یادگیری و مالی مرتبط باشد. به‌علاوه فرد باید تخصص خود را نیز تعریف کند، یعنی تمرکز بر یک استعداد اصلی. حال در دفتر یادداشت خود به این سؤالات پاسخ دهید: مخاطبان شما چه کسانی هستند و بزرگ‌ترین نیازهای آن‌ها چیست؟ بیانه برند شخصی(3) شما شامل مجموعه بلندپروازی شخصی، اهداف برند، تخصص، صفات غالب می‌باشد.

  3. تنظیم یک چک‌لیست شخصی متعادل: بلندپروازی شخصی و برند شخصی(3) اگر اقدامی در جهت تحققشان صورت نگیرد، هیچ ارزشی ندارند؛ بنابراین در این مرحله تمرکز بر ایجاد یک برنامه عمل منسجم و متوازن بر مبنای بلندپروازی شخصی و برند شخصی(3)، برای دستیابی به اهداف زندگی، برند و حذف عوامل منفی است. این مرحله پیرامون ترجمه بلندپروازی و برند شخصی(3) به یک چک‌لیست شخصی متعادل است. این چک‌لیست شامل عوامل کلیدی موفقیت شخصی است که به بلندپروازی و برند شخصی و مقاصد، معیارهای عملکرد، اهداف و فعالیت‌های بهسازی مرتبط به آن‌ها، در ارتباط است. این مرحله نیز به چهار زاویه دید درونی، بیرونی، دانش و یادگیری و مالی تقسیم‌بندی می‌شود. شما باید این چک‌لیست را به‌طور مستمر بر مبنای بلندپروازی و برند شخصی(3) خودتان بهبود داده و مدیریت کنید.
  4. اجرا و ترویج بلندپروازی، برند و چک‌لیست متعادل شخصی: بلندپروازی، برند شخصی(3)و چک‌لیست متعادل شخصی درصورتی‌که اجرایی نشوند، هیچ ارزشی ندارند؛ بنابراین مرحله بعدی اجرا، نگهداری و ترویج آن‌ها است. فرد در این مرحله می‌تواند به‌عنوان راهنما از چرخه معرفی‌شده یعنی برنامه‌ریزی، به‌کارگیری، اقدام و به چالش کشیدن، استفاده کند که باید به‌طور مستمر پیگیری شود. این چرخه برای رشد تدریجی آگاهی از برند فرد ضروری است. هنگامی‌که برند شخصی ایجاد شد، باید به‌طور مستمر از آن نگهداری شود. شما باید پیمان برند شخصی(3) خود را با توجه به بینش‌ها، چالش‌ها و تجربه‌های جدید، تعدیل کنید. هرچه شما بیشتر برند شخصی(3) خود را تقویت، نگهداری و حفاظت نمایید و آن را ترویج دهید، موفق‌تر خواهید بود.

[SWOT 1d

پژوهشگر و مدرس دانشگاه

دکتر شیوا شعبانی