نوشته‌ها

شبه مدرس کارآفرینی

شبه مدرس کارآفرینی(قسمت اول)

کارآفرینی، علم یا تجربه

شبه مدرس کارآفرینی: در این روزها مسئله‌ی «کارآفرین شدن» بسیار فراگیر شده و در این تب‌وتاب کارآفرینی، بسیاری از افراد می‌خواهند هرچه زودتر مسیر کارآفرینی را طی کرده و بر جای الگوهای بزرگ جهانی در این حوزه تکیه بزنند.

پیش‌تر در تعریف کارآفرینی (Entrepreneurship) گفتیم که کارآفرینی، نوعی تولید ارزش هست. طوری که به آن «ارزش‌آفرینی» هم می‌گویند و این تولید ارزش، یک‌شبه رخ نمی‌دهد. بلکه فرآیندی زمان‌بر و مملو از چالش‌ها و شکست‌ها و همچنین تلاش‌ها برای دوباره برخاستن می‌باشد.

در این مسیر، نقش آموزش و کسب مهارت بیش از گذشته اهمیت پیدا می‌کند. کسب اطلاع و آگاهی از جهان پیرامون کسب‌وکار و همچنین تمرینات مهارتی که بایستی مستمر انجام شود تا یک کارآفرین حرفه‌ای ساخته شود، اما مسیر آموزش کارآفرینی هم به‌مانند خود کارآفرینی، دارای چالش و حساسیت‌های منحصربه‌فردی است که علاقه‌مندان به این حرفه، باید به آن توجه ویژه داشته باشند.

کارآفرین می‌تواند در این مسیر از کمک افراد زیادی بهره ببرد. مدرس، منتور، کوچ، تحلیلگر کسب‌وکار و مشاغل مرتبط دیگر این حوزه، به‌نوبه خود برای پیشرفت کارآفرینان، به ایفای نقش می‌پردازند. هرکدام از این افراد، باید نقش خود را بداند و بشناسد و با توجه به تخصص و تجربه‌ای که دارند، به جامعه کارآفرینی کشور خدمت کنند.

تحصیلات یا تجربه؟!

یک مدرس کارآفرینی، چه ویژگی‌ها و مشخصاتی باید داشته باشد؟ تحصیلات دانشگاهی و آکادمی؟ یا تجربه کار؟ و یا تلفیقی از این دو؟

جواب مطلقی برای این سؤالات وجود ندارد. اگر به دنبال پاسخ نسبی هستید، بهتر است چند قدم جلوتر برویم و وضعیت آموزش کارآفرینی و تأثیر آن در پیشرفت صنعت آموزش کسب‌وکار بررسی کنیم. آیا این تأثیر به‌طورکلی و از همه جوانب باعث شده جایگاه کارآفرینی و کسب‌وکار بهتر از دهه‌ی گذشته باشد یا خیر؟

به نظر می‌آید در بخش‌هایی مثل بازاریابی و فناوری، پیشرفت‌های خوبی حاصل‌شده باشد؛ اما این تمام ماجرا نیست. بلکه حوزه‌های مهمی مثل استراتژیک، منابع انسانی، روابط عمومی و … هنوز شرایط خوبی ندارند و این همان پاشنه‌ی آشیلی است که کسب‌وکار در ایران از آن آسیب می‌بیند. همان حوزه‌هایی که مستقیم از بطن دانشگاه و پژوهش‌ها بیرون می‌آید و نقش‌آفرینی می‌کند. چون‌که مسیر را خوب می‌شناسد و نقشه راه را با تمام جزئیات و موانع و میانبرهای آن به شما نشان خواهد داد و کمک می‌کند تا کارآفرین با دقت و ارزیابی بهتری تصمیم‌گیری کند.

دیدگاه سنتی کسب‌وکار بر این عقیده است که یک فرد ابتدا در کنار یک استاد، به کسب تجربه پرداخته و در ادامه مسیر پیشرفت را تا تبدیل‌شدن به استادکار، طی می‌کند. این دیدگاه، برای آموزش نقش مجزا و مؤثری تعریف نمی‌کند. معتقد است که «کار» خود به‌نوعی آموزش را هم دربرمی گیرد.

ابزار تجربه، در تعیین و تدوین اهداف و استراتژی‌های کسب‌وکار که به‌واقع شالوده کارآفرینی هستند، عاجز است و در سوی دیگر نمی‌تواند کسب‌وکار را به‌درستی تجزیه‌وتحلیل کند. همچنین در بخش روابط عمومی و منابع انسانی، اگرچه نگرش درست و مثبتی دارد که این بسیار ارزشمند است، اما تکنیک‌های کاربردی این حوزه را در اختیار ندارد. هرچند که این نگرش مثبت، امروزه به‌مرور کمرنگ‌تر شده است.

در اینجا درمی‌یابیم که تجربه‌ای که البته می‌تواند ابزار مناسبی برای حوزه‌هایی مثل فروش و بازاریابی باشد، نیازمند ابزار علم و پژوهش، برای اصلاح کاستی‌های دیگر است. این‌ها در کنار هم مانند دو بال، می‌تواند کارآفرین را به اوج ببرد، اما قطع ارتباط علم باتجربه، باعث سقوط کسب‌وکار خواهد شد. مقوله مهمی که سال‌هاست با مضمون «ارتباط صنعت و دانشگاه» از آن یاد می‌شود اما هنوز این تعامل به‌صورت عمیق و قدرتمند برقرار نشده است.

دکتر مهدی رحیمی/ مدرس دانشگاه و مشاور کسب وکار

جهت مطالعه قسمت دوم شبه مدرس کارآفرینی به شماره 33 نشریه دانشگاه کارآفرین مراجعه بفرمایید

برند شخصی

لزوم پرسنال برندینگ برای صاحبان کسب‌وکار

پرسنال برندینگ موفقیت‌آمیز

امروزه ساختن یک برند شخصی (پرسنال برندینگ) برای کارآفرینان و مدیران عامل کسب‌وکار مهم نبوده است؛ ولی هنگامی‌که کسب‌وکار خود را در حوزه تخصصی خود راه‌اندازی می‌کنید، ضرورت ایجاد یک برند شخصی یا پرسنال برند را احساس می‌کنید.

برند شما همان چیزی است که شمارا از رقبایتان متمایز می‌کند و به شکل‌گیری یک اثر ماندگار در ذهن مخاطبان و مشتریان شما کمک می‌کند. بدون داشتن یک برند شخصی که مخاطب هدف شمارا جذب کند، ساختن یک تجارت سودآور و پایدار سخت و جان‌فرسا است. حتی اگر برای کسب‌وکارتان هم برنامه برندینگ دارید و آن را پیش می‌برید، داشتن استراتژی برندینگ شخصی می‌تواند دوچندان به شهرت و موفقیت شرکت شما کمک کند.

پرسنال برندینگ برای کسب‌وکارهای کوچک به‌مراتب آسان‌تر است اما در کسب‌وکارهای بزرگ‌تر، تبیین استراتژی‌های آن به‌مراتب دشوارتر می‌شود.

برندی که شما نامیده میشوید؟برند شخصی(قسمت اول تا چهارم)

داشتن پرسنال برندینگ به ۳ روش می‌تواند باعث شناخته شدن تخصص شما شود:

  1. دسترسی به شبکه‌ متنوعی از افراد باعث به دست آوردن دیدگاه‌های مختلفی می‌شود که به ظهور ایده‌های جدید منجر شده و با گرفتن بازخورد مؤثر و مرتبط باعث می‌شوند که ایده‌هایتان را پالایش کنید.
  2. شبکه‌ گسترده امکان تکثیر سریع ایده‌هایتان را فراهم می‌کند، زیرا با پایگاه بزرگی از افراد شروع کرده‌اید که شمارا به صحبت، نوشتن بلاگ یا نشر ایده‌هایتان برای مخاطب تشویق می‌کنند.
  3. شبکه‌ شما به‌تنهایی می‌تواند شکلی از تأیید اجتماعی‌تان باشد، زیرا شرکتی که در آن کار می‌کنید شمارا قضاوت می‌کند.

امروزه با توسعه اینترنت و همه‌گیر شدن شبکه‌های اجتماعی جذب مخاطب کاری پیچیده و دست‌نیافتنی نیست. هرکسی با دسترسی آسان به اینترنت و رسانه‌های اجتماعی می‌تواند برای خود مخاطبی بسازد، خود را به‌عنوان یک متخصص معرفی کند و شروع به جذب مشتری برای کسب‌وکار خود کند. این دقیقاً همان کاری است که بسیاری از افراد جامعه ایران برای کسب درآمد انجام می‌دهند. خودتان دیده‌اید افرادی را که امروز به اینفلوئنسر شبکه‌های اجتماعی شهرت دارند. درآمد آن‌ها از تبلیغات چند برابر درآمد یک کارمند است. آن‌ها دقیقاً همین کار را کرده‌اند؛ برای خود مخاطب ساخته‌اند، برای آن‌ها تولید محتوا می‌کنند و با آن‌ها ارتباط مداوم دارند.

حضور در رسانه‌ها:داشتن یک برند شخصی قوی، زمینه‌های بازی جدیدی برای شما ایجاد می‌کند. رسانه‌های آنلاین مثل وبلاگ‌ها، سایت‌ها، خبرگزاری‌ها، پادکست‌ها و رسانه‌های سنتی مانند مجلات، تلویزیون، رادیو و… همواره به دنبال متخصص‌هایی هستند که با آن‌ها گفت‌وگو کنند. این رسانه‌ها دائماً در جستجوی کارشناسانی هستند که بتوانند نظرات آن‌ها را با مخاطبان خود به اشتراک بگذارند.

شبکه‌سازی:یکی دیگر از مزایای پرسنال برندینگ شبکه‌سازی است. هنگامی‌که برند باشید و برند شما به‌طور واضح بیان کند که چه کسی هستید، چه‌کاری انجام می‌دهید و چگونه به دیگران کمک می‌کنید، سایر افراد و کارآفرینان دیگر آسان‌تر ارزش ارتباط داشتن با شمارا درک می‌کنند. شما می‌توانید با پرسنال برندینگ، شبکه رفقا و همکاران خود را، چه به‌صورت آنلاین و چه آفلاین، سریع و مؤثر گسترش دهید.

جذب مشتری بیشتر: پرسنال برندینگ باعث می‌شود که شما به‌عنوان یک کارشناس در صنعت یا حوزه شغلی خود مطرح شوید. این موقعیت به شما کمک می‌کند تا مشتری‌های ایده‌آل خود را جذب کنید. هنگامی‌که شما به‌عنوان یک متخصص شناخته شدید، مشتری‌های فعلی‌تان، شمارا به دیگران هم معرفی می‌کنند.

موفقیت پایدار: یکی از مهم‌ترین مزایای پرسنال برندینگ حفظ موفقیت است. باگذشت زمان، شغل شما گسترش پیدا می‌کند. حتی ممکن است پس از یک دوره شغلی، کسب‌وکار دیگری را در حوزه‌ای دیگر شروع کنید. برند شخصی شما وقتی از یک کسب‌وکار به کسب‌وکار دیگر کوچ می‌کنید با شما می‌ماند و موفقیت کسب‌وکار جدید شمارا تضمین می‌کند.

نکاتی برای پرسنال برندینگ موفقیت‌آمیز

1. برند خود را تعریف کنید:پیش از شروع مراحل پرسنال برندینگ و البته هر کاری، باید به این سؤال پاسخ دهید که «چه کسی هستید؟». بهترین راه برای یافتن پاسخ، نوشتن کلمات و ارزش‌هایی است که دوستان، خانواده و همکاران برای توصیف شما و کارتان به کار می‌برند. در برندینگ شخصی صداقت بسیار مهم است.

از کلمات مثبت استفاده کنید تا شمارا به آنچه می‌خواهید، برسانند. تعاریف کلماتی مانند معتمد، دلسوز، یاری‌دهنده، عناصری هستند که باید در تعریف شما به تصویر بکشید.

2. مهارت و تخصص داشته باشید:شما باید برای پرسنال برندینگ جایگاهتان را مشخص کنید و پاسخ این سؤال را که «چرا مردم از بین تمام افراد، شمارا برای دنبال‌ کردن انتخاب می‌‎کنند؟» بیابید. به چیزی بیندیشید که می‌توانید آن را پیشنهاد و ارائه کنید.

3. یاد بگیرید که چگونه با دیگران ارتباط برقرار کنید:ارتباط مؤثر ‌برقرار کردن با دیگران یکی از سخت‌‎ترین مهارت‎‌هاست که تأثیر بسیار زیادی بر پرسنال برندینگ شما دارد. حتی زیرک‌‎ترین افراد نیز هنگامی‌که قرار است در جمعی صحبت کند و خود را در مقابل هزاران نفر قرار دهند، مضطرب می‌شوند. با توجه به انسان ‌بودن، مغز ما به‌سرعت این حالت را به‌عنوان حمله استنباط می‌کند و ما را به وحشت می‌اندازد که در این حالت نمی‌توانیم به‌طور مستقیم و درست فکر کنیم و این باعث می‎‌شود که در صحبت ‌کردن تپق بزنیم.

شرکت در یک دوره‌ی سخنرانی عمومی یا صرفاً تمرین در شرایط روزمره می‌تواند به شما کمک کند تا اعتمادبه‌نفس بیش‌تری پیدا کنید و هم‌چنین هنگام رویارویی با ترس از صحبت ‌کردن در مقابل جمعیت، آمادگی بیش‌تری داشته باشید.

4. خودتان باشید:این چیزی است که باید بنویسید و به آن توجه کنید. اغلب تأثیرگذاران رسانه‌ای تمایل دارند که راهشان را تغییر دهند و به شخص دیگری تبدیل شوند، یعنی به شخصی که فکر می‌کنند مردم می‌خواهند او را ببینند؛ این می‌تواند خسته‌کننده باشد و به‌آرامی شخصیت و ارزش‌هایی را که داشتید، از بین ببرد. یک لغزش کوچک سبب می‎‌شود که مخاطبانتان فرد پنهان‌شده در پشت این ماسک را ببینند.

برای پرسنال برندینگ مؤثر و هم‌چنین زندگی کاری بهتر، نقاط قوت خود را در آغوش بگیرید و از نشان‌ دادن نقاط ضعفتان نترسید، زیرا همه‌ ما انسان هستیم. با پذیرش نقاط ضعفتان مخاطب بیش‌تر می‌تواند با شما ارتباط برقرار کند، زیرا این امر نشان می‌‎دهد که فرد متواضعی هستید و قابلیت سازگاری بیش‌تری دارید.

5. هرگز پیشرفت خود را متوقف نکنید:توسعه‌ فردی چالشی همیشگی است؛ چه بدانید و چه ندانید، هرروز مطالب جدیدی را می‌آموزید. برای پرسنال برندینگ بهتر باید بدانید که برندی که رشد نمی‌کند، راکد است و به‌راحتی نابود می‌شود، زیرا همه‌چیز تغییر می‌کند و مشاغل جدیدی ظاهر می‌شوند. باید مطمئن شوید که شما نیز در حال پیشرفت هستید. اگر مهندس کامپیوتر هستید، باید بدانید که چگونه نرم‌افزار‌های روز دنیا را بسازید؛ در غیر این صورت، شخص دیگری جای شمارا خواهد گرفت؛ بنابراین، به یادگیری ادامه دهید، خودتان باشید، اعتمادبه‌نفس داشته باشید و اصالت خود را حفظ کنید.

برندسازی شخصی شمارا در اذهان حوزه کسب‌وکارتان ماندگار می‌کند. اعتبار، موضوع بسیار مهمی برای کسب‌وکارها بالأخص کارآفرینان است. هرچه اعتبار بیشتری داشته باشید، احتمال سرمایه‌گذاری افراد در محصولات شما بیشتر خواهد شد و این مهم بدون پرسونال برندینگ تحقق نخواهد یافت.

با پرسنال برندینگ همیشه روبه‌پیشرفت باشید و از فرصت‌هایی که پیش روی شما قرار می‌گیرد، حداکثر بهره را ببرید. در دنیای مدرن نمی‌توانید هیچ بهانه‌ای برای نادیده گرفتن برندسازی شخصی بیاورید. توجه خاص شما به‌عنوان یک کارآفرین به این حوزه می‌تواند، درها را به روی فرصت‌های جدید تجاری، اجتماعی و شخصی کسب‌وکارتان باز کند. فقط همواره به یاد داشته باشید که برندسازی شخصی چیزی نیست که یک‌شبه اتفاق بیفتد. باید به‌طورجدی پیگیر باشید و دقیقاً بدانید که به دنبال چه چیزی هستید. در این صورت با بهره‌برداری از فرصت‌های پرسنال برندینگ قطعاً موفق خواهید شد.

دکتر ساراناز مقیمی/ پژوهشگر حوزه روانشناسی کسب وکار

جهت مطالعه مطالب به نشریه شماره 38 دانشگاه کارآفرین مراجعه بفرمایید.

 ایلان ماسک می‌گوید ما به درآمد پایه جهانی نیاز داریم زیرا “در آینده، کار بدنی یک انتخاب است”

 ایلان ماسک می‌گوید ما به درآمد پایه جهانی نیاز داریم زیرا “در آینده، کار بدنی یک انتخاب است”

 

ایلان ماسک، مدیرعامل تسلا، به دلیل افزایش بالقوه روبات‌ها، از جنبش درآمد عمومی عقب می‌افتد – درواقع، او خودش روی یکی از آن‌ها کار می‌کند.

ماسک در سخنرانی روز پنجشنبه خود درزمینه هوش مصنوعی (AI) که توسط تسلا برگزار شد، گفت که در حال کار بر روی ایجاد “Tesla Bot” یا رباتی است که “کارهای خطرناک، تکراری و خسته‌کننده” را انجام می‌دهد تا انسان مجبور نباشد؛ اما ماسک تشخیص داد که ایجاد این ربات ممکن است جای مشاغلی را بگیرد که مردم در حال حاضر برای آن‌ها دستمزد دریافت می‌کنند، به همین دلیل است که او گفت درآمد تضمینی احتمالاً در آینده ضروری خواهد بود.

ماسک در طول ارائه گفت: “اساساً، در آینده، کار فیزیکی یک انتخاب خواهد بود.” وی افزود: “به همین دلیل است که من فکر می‌کنم در درازمدت نیاز به یک درآمد پایه جهانی است.” ماسک گفت که این ربات “دوستانه” خواهد بود و در ارتفاع 5’8 و به‌سرعت 5 مایل در ساعت می‌رسد؛ اما اگر ایجاد آن طبق برنامه پیش برود، مشاغل بسیاری از افراد را می‌گیرد.

درحالی‌که ربات ماسک هنوز کنترل خود را به دست نیاورده است، اما مشاغل سراسر کشور به‌جای پرداخت دستمزد به مردم، به اتوماسیون روی آورده‌اند. به‌عنوان‌مثال، اینسایدر قبلاً گزارش داده بود که رستوران‌هایی که ماه‌ها برای استخدام کارگران تلاش می‌کردند، به‌جای اینکه از یک پیشخدمت برای تهیه یک منو استفادع کنند، به کد QR مراجعه کرده‌اند.

علاوه بر این، Cracker Barrel یک برنامه تلفن همراه راه‌اندازی کرد که به مشتریان اجازه می‌دهد هزینه غذا را پرداخت کنند. مک‌دونالد آزمایش اتوماتیک درایو را از طریق سفارش در 10 مکان شیکاگو آغاز کرد؛ و برنامه‌های دیو و باستر برای گسترش سفارشات بدون تماس خود، به‌طور مؤثر از شر بسیاری از کارهای رستورانی که قبلاً انسان‌ها انجام می‌دادند خلاص می‌شود.

در صورت تداوم این روند، به‌احتمال‌زیاد درآمد پایه جهانی بخش مهمی از گفتگو خواهد شد. برخی از شهرها در حال حاضر برنامه‌های آزمایشی اولیه درآمد عمومی را برای گروه‌های هدف ساکنین آغاز کرده‌اند و کالیفرنیا اخیراً بزرگ‌ترین برنامه درآمد عمومی در سطح کشور برای قشر خاص اولویت‌بندی کرده است.

حتی باوجود این نگرانی که افزایش خودکارسازی مشاغل افراد را تحت تأثیر قرار می‌دهد، نوآ اسمیت، نویسنده علوم اقتصادی، در پست وبلاگ خود در 13 ژوئن نوشت که با توجه به اینکه افرادی که سفارش می‌گیرند و  مسافر می‌گیرند می‌توانند مهارت‌های ارزشمندی را توسعه دهند، اما می‌تواند رشد شغلی را بهینه کند.

دانستنی‌های چاپ کتاب ترجمه

دانستنی‌های چاپ کتاب ترجمه

  • برای ترجمه کتاب از کجا شروع کنیم؟

دلایل متفاوت و اهداف گوناگونی وجود دارد که یک شخص به سراغ ترجمه کتاب می‌رود. شاید دوست داشته باشید که صرفاً با ترجمه از دانش زبان خارجی‌تان بهره ببرید، شاید در یک زمینه علمی متخصص هستید و به زبانی خارجی هم تسلط دارید و به همین خاطر است که دوست داشته باشید در زمینه حرفه و تخصص علمی‌تان، آستین‌ها را بالا بزنید و یک کتاب خوب خارجی را به زبان فارسی ترجمه کنید. درهرحال، یکی از اصلی‌ترین گام‌هایی که باید در زمینه شروع ورود به دنیای مترجمان بردارید، انتخاب هدف و موقعیتتان است. یعنی باید بدانید که دقیقاً به چه علت به دنبال ترجمه یک اثر هستید. اصلاً دوست دارید که در چه زمینه‌ای شروع به فعالیت کنید و چشم‌انداز پیش روی‌تان از این کار چیست.

  • چه کتابی می‌توانیم ترجمه کنیم؟

برای اینکه بدانید چه کتابی را ترجمه کنید و به‌عبارت‌دیگر به یک گزینه مطلوب و موردعلاقه خود برسید باید شروع به گشتن در وب‌سایت‌های اینترنتی کنید. این روزها که اینترنت در اختیارتان است، یافتن جدیدترین گزینه‌های موجود در بازار بسیار ساده‌تر از گذشته شده است. کافی است که موضوع موردنظرتان را در گوگل جستجو کنید و با انتخاب عبارات هدفمندانه مانند «جدیدترین کتاب‌ها درباره…»، «آخرین کتاب‌ها در زمینه…» و…، مشغول به جستجو در بازار تازه‌های نشر در هر موضوع شوید.

وب‌سایت‌هایی مانند آمازون هم می‌توانند در این زمینه به شما کمک شایانی کنند. احتمالاً در همان جستجوی کلی که برای یافتن کتاب‌های تازه در حوزه یک موضوع خاص به خرج می‌دهید با یکی از صفحات فروش کتاب آمازون روبه‌رو خواهید شد.

به وب‌سایت‌هایی که کتاب‌های تازه را معرفی می‌کنند، سر بزنید و با خواندن و مرور خلاصه آن‌ها، نظرات کاربران دیگر درباره کتاب و ستاره‌ها و امتیازاتی که هر کتاب کسب کرده است به گزینه مطلوبتان دست پیدا کنید. شما به زبان انگلیسی یا زبان خارجی دیگر مجهز هستید و به همین خاطر لازم نیست که نگران این باشید که در وب‌سایت‌های مختلف خارجی، نتوانید کتاب دلخواهتان را پیدا کنید. اگر نتیجه‌ای در جستجوهای نخستتان حاصل نشد و به گزینه‌ای دلخواه دست پیدا نکردید، اصلاً و ابداً نگران نباشید. جا نزنید و خستگی را از خود دورنگه دارید. عبارت اولیه‌ای را که با آن شروع به جستجو کرده بودید، اصلاح کنید و سعی داشته باشید که جستجوی خود را محدودتر کنید. یعنی از واژگان و عبارت‌هایی استفاده نمایید که نتایج مشخص‌تر و هدفمندتری به شما می‌دهد.

  • چگونه کتاب برای ترجمه پیدا کنیم؟

کتاب‌هایی که پیدا می‌کنید به شکل‌های گوناگون در دسترس قرار می‌گیرند. مثلاً برخی از کتاب‌ها به‌صورت رایگان و در قالب فایل‌های قابل دانلود(به شکل پی‌دی‌اف) در دسترستان هستند. اگر کتاب خاصی موردنظرتان نیست و دوست هم ندارید که بابت دسترسی به یک کتاب خارجی، هزینه‌ای پرداخت کنید باید در عبارت مورد جستجوی خود برای یافتن کتاب در کنار موضوع، واژه رایگان(free) را هم بنویسید و اگر دوست دارید که در قالب پی‌دی‌اف به شما نتایجی ارائه شود هم باید این عبارت یعنی (pdf) را هم در عبارت جستجو بنویسید.

قرارداد جذب کتاب

دست‌یابی به کتاب‌های ارزشمندی که در این قالب ارائه می‌شوند و ضمناً رایگان هستند هم یکی از گزینه‌های مطلوب در دسترس برای ترجمه کتاب است. اما همه کتاب‌های جدید و معروف از این طریق قابلیت دسترسی ندارند. در این موقع است که باید به دنبال راهی برای خرید کتاب‌های خارجی باشید. اگر یکی از دوستان و آشنایانتان در خارج از کشور به سر می‌برد، از او بخواهید که کتابی را که پیداکرده‌اید اما از طریق اینترنت و به‌صورت رایگان قابل‌دسترسی نیست از یک فروشگاه برایتان بخرد و آن را با پُست برای شما ارسال کند. اگر هم‌چنین امکانی ندارید و با هیچ‌کس که بتواند چنین کاری را برایتان انجام بدهد، آشنایی ندارید باید به سراغ گزینه دیگری بروید و آن خرید کالاهای خارجی از وب‌سایت‌های واسطه فروش ایرانی است. برخی از فروشگاه‌های آنلاین ایرانی، امکان انتخاب و خرید محصولات از وب‌سایت‌ها و فروشگاه‌های آنلاین خارجی را فراهم کرده‌اند. برای مثال می‌توانید به این وب‌سایت‌ها که با جستجویی ساده در اینترنت پیدا می‌شوند به‌راحتی مراجعه کنید و سفارش خرید خود از آمازون یا وب‌سایت‌های مشابه را به آن‌ها بدهید.

دانستنی‌های چاپ کتاب

در آخر می‌توان گفت: دنیای کتاب‌ها، دنیای اسرارآمیزی است. دنیایی پر از تخیلات، تصورات، واقعیت‌ها و دانش که می‌تواند روی طرز فکر و شیوه زیستن انسان‌ها، اثرات شگفت‌انگیزی بگذارد.

دنیای نشر، نگارش و ترجمه هم می‌تواند یک حرفه یا کار جانبی جذاب و جالب برای طرفداران آن باشد. اگر در این زمینه، دستی بر آتش دارید حتماً حضور در آن را تجربه کنید. مترجمان خوب، پل‌های ارتباطی مستحکمی میان فرهنگ‌ها و کشورهای مختلف هستند که به‌عنوان یک سفیر صادق، دانش، تجربه و اطلاعات را از جایی به‌جای دیگر منتقل می‌کنند.

 

 

 

 

منتورینگ، مهمترین استراتژی حفظ کارکنان نمونه

منتورینگ، مهمترین استراتژی حفظ کارکنان نمونه

 

هر انسانی برای موفقیت نیاز به یک راهنما دارد. این راهنما می‌تواند معلم، والدین، خواهر، برادر، یک قهرمان سیاسی یا شریک تجاری او باشد. به چنین فردی منتور می‌گویند. منتور کسی است که دانش و تجربیات خود را در اختیار فردی کم‌تجربه‌تر می‌گذارد. در طول تاریخ، افراد موفق بی‌شماری را می‌توان یافت که از راهنمایی‌های یک فرد باتجربه بهره برده‌اند.

یکی از بهترین نمونه‌های تاریخی، رابطه سقراط در جایگاه راهنما و افلاطون در جایگاه شاگرد است. در عصر حاضر نیز شاهد نمونه‌های فراوانی بوده‌ایم. ریچارد برانسون بارها تأکید کرده که اگر راهنمایی‌های سر فردی لیکر نبود، او به هیچ موفقیتی دست نمی‌یافت. فرانک سیناترا درس‌های زیادی از بینگ کرازبی یاد گرفته است. چارلز شواب از اندرو کارنگی مشاوره مالی دریافت می‌کرده و رابرت فریدلند، راهنما و مشاور استیو جابز بوده است.

بر اساس گزارش‌ها، ۲۵ درصد کارکنانی که دارای پتانسیل‌ بالایی هستند در کمتر از یک سال تصمیم به استعفا می‌گیرند. به همین علت سازمان‌ها باید به دنبال راه‌هایی جدید برای حفظ کارکنان نمونه باشند.

جوزف کمپبل، پس از انجام مطالعاتی روی داستان‌های اسطوره‌‌ای دریافت که درون‌مایه مشترک بسیاری از این داستان‌ها، وجود یک راهنما بوده است که در تمامی فرهنگ‌ها و مقاطع تاریخی بارها تکرار شده است، مثل یودا در ارباب حلقه‌ها، آقای میاگی در پسرک کاراته‌‌باز و گندالف در هابیت. شاید به همین علت است که سازمان‌ها به‌طور فزاینده‌ای در حال حمایت از برنامه‌های منتورینگ درون‌سازمانی، پلتفرم‌های اجتماعی، تشکیل گروه‌های فردبه‌فرد و دیگر استراتژی‌هایی هستند که بتوانند منتورها و شاگردان را دور هم جمع کنند.

منتور کیست؟

منتورینگ (mentoring) و کوچینگ (coaching) تا حدی شبیه هم هستند. در منتورینگ، تمرکز اصلی روی قابلیت‌ها، پیشرفت شغلی و مهارت‌های رهبری در بلندمدت است، درحالی‌که در کوچینگ، تمرکز بر طیف محدودی از مهارت‌ها برای انجام یک وظیفه مشخص است. در منتورینگ، ارتباط بین طرفین داوطلبانه است، اما در بعضی از سازمان‌ها به‌منظور پرورش استعدادها، شرکت در برنامه‌های منتورینگ اجباری است. برخی از عناصر اولیه منتورینگ عبارت است از: بهبود عملکرد شغلی، مشاوره به کارکنان، تبادل دانش و اطلاعات و تقویت مهارت‌های شغلی.

 

چرا به یک منتور نیاز دارید؟

منتورها می‌توانند دانش و خرد خود را که پس از سال‌ها تجربه به دست آورده‌اند در اختیار شما بگذارند. آن‌ها دارای ارتباطات، رهنمون‌ها و توصیه‌هایی هستند که معمولاً سال‌ها طول می‌کشد تا یک فرد تازه‌کار، چنین قابلیت‌هایی را کسب کند که آن‌هم نیازمند تجربیات و شکست‌های فراوان است. یک منتور می‌تواند از بسیاری از موانع جلوگیری کند، راه‌هایی برای پیشرفت سریع شغلی را به شما ارائه کند و الگوی شما باشد. شما با کمک او می‌توانید به دانش و بینشی فراتر از تجربیات خود دست پیدا کنید. یک مشاور مناسب می‌تواند به منبعی تبدیل شود که در بلندمدت، بارها به او رجوع کنید. منتورها الهام‌بخش هستند، از احتمالات پرده برمی‌دارند و بهترین استراتژی‌ها‌ برای نیل به اهداف را به شما نشان می‌دهند.

روشها و توصیههایی برای یافتن یک منتور

بسیاری از شرکت‌ها برنامه‌های منتورینگ و فروم‌های گفت‌وگوی رسمی را پیشنهاد می‌کنند. این برنامه‌ها مانند پل ارتباطی میان منتورها و شاگردان هستند. این روش‌ها و استراتژی‌ها به شما کمک می‌کنند به یک منتور دسترسی پیدا کنید، اما تنها یافتن یک منتور کافی نیست. حفظ رابطه با منتور نیازمند تلاش است:

۱) کجا دنبال یک گزینه برای منتورینگ بگردیم؟

می‌توانید منتور خود را در محیط‌های رسمی یا غیررسمی جست‌وجو کنید. می‌توانید او را در میان ارتباطات فعلی خود جست‌وجو کنید یا در شبکه‌های اجتماعی، مثل لینکدین، توییتر یا فیس‌بوک به دنبال او بگردید. بسیاری از سازمان‌ها مجری برنامه‌های منتورینگ هستند و این برنامه‌ها را در اختیار بسیاری از صنایع می‌گذارند. برنامه‌هایی هم مختص کارآفرینان وجود دارد. مجله فوربز این چند استراتژی را برای یافتن یک منتور پیشنهاد می‌کند:

  • از محدوده محل کار خود فراتر بروید و دوستان، همسایه‌ها، شرکای تجاری و تمام کسانی را که به‌نوعی با آن‌ها در ارتباط هستید در نظر داشته باشید.
  • به یکی از شبکه‌های اجتماعی بروید و به دنبال کسانی بگردید که همکار، همشهری، هم‌دانشگاهی یا هم‌مدرسه‌ای سابق شما بوده‌اند. ما سایت لینکدین را به شما پیشنهاد می‌کنیم.
  • از کارفرمای خود بپرسید که آیا برنامه منتورینگ یا کوچینگ خاصی را به شما پیشنهاد می‌کند یا خیر.
  • تحقیق کنید که آیا در نزدیکی محل کار یا زندگی شما کلاس‌های منتورینگ برگزار می‌شود یا خیر.
  • به گروه‌های تفکر جمعی بپیوندید. در این گروه‌ها که به جلسات منتورینگ فردبه‌فرد (peer to peer) شباهت زیادی دارند، همه اعضا دارای یک هدف مشترک‌اند و با یکدیگر تبادل افکار می‌کنند. در این گروه‌ها، اعضا موظف‌اند نسبت به عملکرد خود پاسخگو باشند و هریک از آن‌ها از همتای خود کمک و مشاوره دریافت می‌کند.
  • برای دریافت راهنمایی، افرادی را انتخاب کنید که در کار خود پیشرفت کرده‌ و از شما باتجربه‌تر هستند.

۲) به دنبال کسی بگردید که آرزو دارید جای او باشید.

منتورها محدود به حوزه کسب‌وکار نیستند. در هر عرصه‌ای از زندگی‌تان که دچار مشکل هستید، می‌توانید از راهنمایی‌های یک منتور بهره‌مند شوید. ممکن است با تقویت مهارت‌های اجتماعی یا توانایی‌های بدنی یا یادگیری مهارت‌هایی مثل آشپزی، خوانندگی یا کاردستی به یک شخصیت تأثیرگذارتر تبدیل شوید. بهترین منتورها کسانی هستند که شما تحسینشان می‌کنید یا از آن‌ها الهام می‌گیرید. آن‌ها بیشترین تأثیر را روی شما خواهند گذاشت، حتی اگر حوزه فعالیتشان ارتباطی به کسب‌وکار شما نداشته باشد؛ اما علایق، اصول و ارزش‌های طرفین باید با یکدیگر متناسب باشد.

3) چگونه منتوری پیدا کنیم که ارزشهایش با ارزشهای ما همسو باشد؟

یافتن منتوری که ارزش‌هایش با قابلیت‌ها و اعتقادات شما همخوانی داشته باشد بسیار مهم است چون اگر ارزش‌هایتان باهم تناسب نداشته باشد، مجبور می‌شوید موضعی اتخاذ کنید که به آن اعتقادی ندارید. بهترین استراتژی برای یافتن یک منتور، جست‌وجوی فردی است که نظام اعتقادی‌اش با شما یکسان باشد. مثلاً اگر شما جزو افرادی هستید که از تعامل رو‌در‌رو با افراد لذت می‌برید، در مشاغلی مثل حسابداری یا فناوری اطلاعات که با مشتریان مستقیماً در تماس نیستند، احساس رضایت نخواهید داشت.

4) از شبکههای اجتماعی برای شناخت افراد استفاده کنید

همیشه می‌توانید از افراد موفق الگوبرداری کنید، اما یک رابطه منتورینگ حقیقی، فراتر از الگوبرداری است. منتورینگ در واقع، یک رابطه دو طرفه و بر پایه «بده بستان» است. به همین علت، پیش از انتخاب منتور باید به یک شناخت کلی از او دست پیدا کنید. می‌توانید از شبکه‌های اجتماعی برای جست‌وجوی کسانی که با شما همفکر هستند، استفاده کنید.

سایت‌هایی وجود دارند که منتورها و شاگردان را گرد هم می‌آورند. شما می‌توانید به‌منظور تحقیق درباره منتورهای احتمالی از شبکه‌های اجتماعی استفاده کنید. به این شبکه‌ها بروید، افراد تأثیرگذار حوزه کاری خود را پیدا کنید،

آن‌ها را فالو کنید و از آن‌ها بخواهید توصیه‌های خود را در اختیار شما بگذارند. از این طریق می‌توانید میزان پذیرش آن‌ها را بسنجید. با آن‌ها چند پیام یا توییت ردوبدل کنید تا رابطه‌ای میان شما شکل بگیرد. هرچه درباره آن‌ها بیشتر بدانید، انتخاب یک منتور مناسب از میان چند گزینه آسان‌تر خواهد بود.

یکی از مؤثرترین روش‌ها استفاده از سایت لینکدین است چون می‌توانید بلافاصله با منتورهای احتمالی خود ارتباط برقرار کنید. اگر گزینه ایده آل خود را پیدا نکردید، می‌توانید از قابلیت ارجاع استفاده کنید و گزینه‌های نامناسب را از فرآیند جست‌وجو حذف کنید. همچنین می‌توانید از نقطه‌های اتصال خود بخواهید شما را به فرد موردنظرتان معرفی کنند. ارجاع و معرفی دو قابلیت مفید لینکدین برای یافتن یک منتور مناسب هستند.

 

5) رویکرد خود را انتخاب کنید

یافتن منتور، پایان ماجرا نیست.  پس از پیدا کردن فرد موردنظر، باید بتوانید با او ارتباط برقرار کرده و این ارتباط را حفظ کنید. این یعنی نباید به‌محض آشنایی از او بخواهید که منتور شما شود. وقتی گزینه احتمالی خود را پیدا کردید، ابتدا درباره‌اش تحقیق کنید، با او رابطه‌ای غیررسمی برقرار کنید و سپس به اصطلاح، مزه دهان او را بچشید و نظر او را درباره منتورینگ کشف کنید. این روش شاید کمی پیش‌پاافتاده به نظر برسد، اما معمولاً وقتی هم‌زمان با تعریف و تمجید از کسی درخواست می‌کنید که منتور شما شود، پاسخ مثبت دریافت می‌کنید. سؤال بپرسید، به توصیه‌هایش دقت کنید و بعضی از آن‌ها را به‌کار بگیرید. سپس برای او توضیح دهید که چگونه توصیه‌هایش برای شما مفید یا مشکل‌آفرین بوده است. استراتژی‌های دیگری که برای یافتن یک منتور توصیه می‌شوند:

  • سعی کنید با او حضوری دیدار کنید، اما اگر ملاقات حضوری ممکن نیست، با او تلفنی تماس بگیرید یا جلسه‌ای را در یکی از شبکه‌های اجتماعی ترتیب دهید.
  • اگر هر یک از روش‌های ذکر شده نتیجه نداد، به او یک ایمیل بفرستید. از او بخواهید در یک جلسه حضوری یا یک کنفرانس ویدئویی شرکت کند.
  • برای او توضیح دهید که دلیل شما برای انتخاب او، دستاوردها، توانمندی‌ها و گرایش‌های او بوده است.
  • او برای برقراری این ارتباط، به انگیزه نیاز دارد. به او بگویید که او نیز از برقراری این رابطه نفع خواهد برد. مثلاً می‌توانید درباره موضوعاتی صحبت کنید که مورد علاقه هر دوی شماست. یا راهی پیدا کنید که شما نیز توصیه‌هایی را در اختیار او بگذارید.
  • برای او توضیح دهید که تنها به دنبال راهنمایی‌های او هستید، نه به دنبال یک معلم خصوصی.
  • اگر او را از طریق سایت‌ها یا برنامه‌های منتورینگ پیداکرده‌اید، باید از سیاست‌ها و راهبردهای برنامه مربوطه پیروی کنید.
  • اجازه دهید که او محدوده‌ها و چارچوب‌های رابطه را تعیین کند.
  • به او بگویید که ترجیح می‌دهید چگونه بازخورد دریافت کنید؛ اما اگر او شما روش دیگری را پیشنهاد کرد، آن را بپذیرید.
  • به او نشان دهید که مشتاقانه منتظر شنیدن و به‌کارگیری توصیه‌های او هستید.
  • هرگز حالت تدافعی به خود نگیرید و بابت راهنمایی‌ها و توصیه‌هایش از او تشکر کنید.

6) زمان منتور ارزشمند است

زمان، منبع ارزشمندی است. منتور شما سخاوتمندانه وقت خود را به شما اختصاص می‌دهد تا به اهداف خود نزدیک شوید. نظرات و صحبت‌های شما باید کوتاه و مختصر باشد. اگر او با شما تماس گرفت یا پیامی فرستاد، بلافاصله پاسخ دهید و اگر قرار ملاقات حضوری (غیرحضوری) گذاشتید، به‌موقع در محل قرار حاضر شوید. اگر توافق کرده‌اید که مدت‌زمان هر جلسه، مثلاً ۱۰ دقیقه باشد، صحبت خود را بیشتر از ۱۰ دقیقه طول ندهید، مگر اینکه او تمایل به ادامه گفت‌وگو داشته باشد. هرگز در مسائل شخصی او دخالت نکنید. فراموش نکنید که او دوست صمیمی شما نیست، مگر اینکه خودش مایل به برقراری چنین رابطه‌ای باشد.

7) در شرایط سخت، میدان را خالی نکنید

هدف اصلی منتورینگ، یافتن راه‌هایی برای مدیریت پروژه‌های سخت و کسب مهارت در دل بحران‌ها است. پس انتظار نداشته باشید که او شرایط را برای شما آسان کند. تنها زمانی می‌توانید مهارت‌های خود را توسعه دهید که خودتان را به چالش بکشید. به همین علت نباید در شرایط سخت میدان را خالی کنید. پروژه‌های سخت را به پایان برسانید. اگر از مشکلات فرار کنید، چیزی یاد نخواهید گرفت.

8) تکالیف خود را انجام دهید

باید تمام وظایفی را که او به شما محول می‌کند تمام و کمال انجام دهید. این تکالیف می‌تواند شامل مطالعات و تحقیقات، دریافت مدارک آموزشی، سخنرانی یا گذراندن دوره‌های آموزشی باشد. حفظ رابطه‌ با منتور حائز اهمیت است. محور این رابطه شما نیستید. انعطاف‌پذیر باشید و زمان خود را با وقت‌های بیکاری او تنظیم کنید. با او بحث نکنید اما اگر نکته‌ای را درک نکردید، سؤال بپرسید. طی جلسات، به گفته‌های او توجه کنید و نسبت به صحبت‌های او اشتیاق نشان دهید. از او بخواهید به شما بازخورد ارائه کند. شنیدن انتقاد، آسان نیست اما برای رشد شما لازم است. از او بخواهید که مکرراً به شما بازخورد دهد و نقاط مثبت و منفی شما را بازگو کند. اگر در محل کارتان جلسه یا سخنرانی مهمی دارید، از او بخواهید در محل کار شما حاضر شود و نحوه عملکردتان را ارزیابی کند. صداقت، شفافیت و احترام، سه عنصر اصلی حفظ ارتباطات هستند. شما در حال ایجاد برقراری یک رابطه بلندمدت هستید پس بد نیست گاهی منتور خود را به ناهار یا قهوه دعوت کنید تا محبت‌های او را جبران کنید. منتورینگ به بخش جدایی‌ناپذیر فرآیند جذب نیرو و استراتژی‌های حفظ کارکنان تبدیل‌شده است. با یافتن یک راهنمای توانمند می‌توانید به زندگی شغلی خود جهت ببخشید و هنگام مواجهه با مشکلات به حضور آن‌ها دلگرم باشید.

 

نویسنده: یاسمن خویی

پژوهشگر حوزه مدیریت

هوش مصنوعي، بداهه‌سرایی و مديريت بحران

هوش مصنوعي، بداهه‌سرایی و مديريت بحران

هميشه همه‌چیز مطابق با برنامه‌ریزی‌های ما پيش نمی‌رود.

 

اساس و رويكرد مديريت بحران اين است كه همیشه نمی‌توان از بروز بلایا و مصائب جلوگیری کرد؛ اما مي‌توان با فراهم آوردن تجهیزات و لوازم موردنیاز قبل از وقوع بحران، وضعیت زندگی خود و شهروندان و به‌طورکلی جامعه را در شرایط اضطراری بهبود بخشید. از شيوع ويروس كرونا در جهان و کشور ما بيش 15 ماه مي‌گذرد و تاکنون پیش‌بینی مشخصی براي اين مهم نشده بود.

با كمي مطالعه و كنكاش در متون و سوابق و فعالیت‌های علمي، پاسخ را در پیاده‌سازی بداهه‌سرایی سازماني می‌یابیم. گر چه نگرش استراتژیک به فرآیندهای سازمان، از ارکان حیاتی برای دوام و بقای سازمان است اما امروزه، تحولات و تغییرات دنیای تجارت نسبت به گذشته صد چندان و عرصه رقابت بسیار گسترده و غیرقابل‌پیش‌بینی شده است به‌طوری‌که گاه شرکت‌های کوچک با نوآوری و ابتکار، اعتبار و پیشگامی شرکت‌های باسابقه را زیر سؤال می‌برند؛ بنابراین داشتن چابکی لازم برای مواجهه با چالش‌ها و تغییرات پیش رو، برای سازمان‌ها ضروری است. در این راستا تمرکز همه‌جانبه بر مدیریت استراتژیک و محصور شدن در چارچوب برنامه‌ریزی‌ها و فرآیندهای بلندمدت آن سبب می‌شود رقبا، گوی سبقت ربوده و با سرعتی باورنکردنی بازار را از آن خود سازند.

وجود محدودیت‌های مذکور، افزایش رقبا، روند سریع تحولات و لزوم رویارویی با ناشناخته‌ها سبب گردید مفهومی جدید با عنوان ((بداهه‌سرایی)) برای تعدیل مدیریت استراتژیک مطرح شود به این امید که تلفیق این دو، راه را برای توسعه سازمان‌ها هموارتر سازد.

بداهه‌سرایی به قدرت عکس‌العمل فوری و تصمیم‌گیری درست در شرایط پیش‌بینی‌نشده اطلاق می‌شود و منظور از بدیهه‌سرایی در مدیریت، این است که سازمان بتواند در شرایط بحرانی، منابع و مخازنی را که در دسترس دارد به بهترین شکل ممکن برای انجام بهینه امور بکار گیرد.

در هر شرکت و صنعتي که تغيير براي چالش استراتژيک در آن‌ها حياتي است، بداهه سازي چيزي است که مديران را قادر به تعديل تغييرات به‌صورت مستمر و خالق می‌سازد. بداهه سازي يعني ايجاد و خلق پاسخ‌های جديد بدون برنامه‌ریزی قبلي و بدون اطمينان از پيامدهاي آن و کشف آینده‌ای که عمل ما آن را خلق مي‌کند.

از آنجایی که بحران را يك وضعيت اضطراري و آني، با زمان وقوع نامشخص دانسته‌اند نیاز است که شرایط به شکل ویژه‌ای و به‌صورت آینده نگارانِ از قبل آماده شود و یا با دانشی که نسبت به محیط وجود دارد، خلاقیت به خرج داده و شرایط پیش‌آمده را مدیریت نمود؛ زیرا در موقعیت بحران افراد، گروه‌ها و سازمان و به‌طورکلی جوامع از رويه معمول خارج‌شده و در شرایطی قرار می‌گیرند که شاید تا قبل از آن وجود نداشته‌اند. مدیریت بحران مجموعه‌ای از چاره‌جویی‌ها و تصمیماتی است که در مقابله با بحران انجام می‌گیرد و هدف آن کاهش روند بحران، کنترل بحران و رفع بحران است.

امروزه با گسترش بحران كرونا نقش و كاركرد مديريت دانش به‌عنوان يك راهبرد ضروري و آینده‌نگر در جهت مديريت و كنترل بحران كرونا و حفظ بقا بشر و همچنين بهبود عملكرد فردي افراد و نيز سیاست‌گذاران و مديران اين بحران در مقياس سازماني بیش‌ازپیش ضروري به نظر مي‌رسد.

مديريت دانش در اين شرايط با فراهم‌سازی بسترهاي ساده براي متخصصان و مدیران فعال در حوزه مهار کرونا ویروس،‌ می‌تواند یافته‌ها و تجربيات دانشمندان، مديران و كادر بهداشت و درمان را در چارچوب‌های ساده‌ و كاربردي به اشتراک گذاشته و هزینه‌های اين بحران را براي دنيا بيش از اين سنگین‌تر نكند.

هیچ سازمان و کسب‌وکاری در دنيا در برابر بحران‌ها در امان نبوده و مديران سازمان‌ها و کسب‌وکارها همواره از طريق بحران‌های مختلف به چالش كشيده شده‌اند. مديراني در اين چالش موفق بوده‌اند كه به‌صورت خلاق و نوآور با بحران‌ها مواجه شده‌اند. ذات بحران‌های پیش‌آمده اساساً همراه با سردرگمي و پيچيدگي و آشفتگي است و اينجاست كه تفکر و خلاقيت توانسته بیشترین تأثیر را داشته باشد.

بحران چالش‌های غیرمنتظره و پیش‌بینی‌نشده‌ای را ايجاد می‌کند چراکه اگر غیرازاین بود صد درصد برنامه‌ریزی‌های مدون و نگاشته شده به حقيقت می‌پیوست؛ و نيازي به واکنش‌های نوآورانه جهت رويارويي با بحران نياز نبود و روش‌های سنتي و آزمون شده و مطمئن هیچ‌گاه در شرايط زمانی که بحران كاركرد خود را از دست نمي‌دادند و این‌گونه است كه وقتي سازمان‌ها در اين موقعیت‌ها، قرار مي‌گيرند به اهداف خود نمی‌رسند. بحران‌ها همیشه بخشی از کسب‌وکارها بوده‌اند و با ايجاد تغییرات ناگهاني در مسير سازمان‌ها مانع از دستيابي به اهداف شده و محيط كاري پرتلاطم را با ايجاد محدودیت‌ها و موانع فراوان دستخوش تغييرات منفي می‌کنند.

امروزه بیش از هر زمان دیگری نیاز به ایجاد خلاقیت در مدیریت بحران‌سازمانی ضروری به نظر مي‌رسد. چراكه كه فشار زمان در تصمیم‌گیری در شرايط بحراني نوآوری را خنثی می‌کند لذا نياز است مديران چگونگی تقویت خلاقیت در زمان بررسی کرده و با توجه به عدم اطمینان و عدم قطعیت‌های فراوان موجود، فشارهاي تصمیم‌گیری را تعديل كرده و در هنگام بحران از داده‌های کیفی و کمی و درس آموخته‌های عملی قبلي براي کمک به پیشرفت سازمان‌ها استفاده نمايند تا به چالش‌های محیط کسب‌وکار خويش را تبديل به فرصت‌هایی براي بهبود نمايند.

همه می‌دانیم که نخبه‌ترين، باسوادترين و با‌تجربه‌ترين افراد هم به تنهائي قادر به توليد يا کسب دانش موردنیاز خود با سرعت و شرايط مطلوب جهت تطبيق دادن خود با شرايط کنوني عصر دانش‌محور امروز نيستند و تنها چاره کار براي به‌روز ماندن افراد، تیم‌ها و سازمان‌ها و بقاي ايشان تلاش براي يادگيري تيمي و سازماني و بهره‌مندی از سامانه‌های مديريت  دانش، پيوستن به اين سامانه‌ها و توليد و انتشار دانش و استفاده از دانش و تجربيات ديگران است.

 

مهندس حسين امیر احمدی

دانش‌آموخته كارشناسي ارشد مهندسي راه‌آهن گرايش ماشین‌های ريلي از دانشگاه علم و صنعت ايران

 

پیش به‌سوی زنجیره تأمین دیجیتال

پیش به‌سوی زنجیره تأمین دیجیتال

الزامات دیجیتالی شدن زنجیره‌های تأمین

 

افزایش نوآوری‌های تکنولوژی باعث ایجاد موج‌های بزرگی در صنایع‌‌ مختلف می‌شود و در این میان لجستیک و زنجیره تأمین قطعاً یکی از بخش‌های تحت تأثیر است. عموماً صنعت لجستیک و زنجیره تأمین به استفاده بسیار زیاد از فرآیندهای دستی و مقادیر زیادی از داده‌های ذخیره‌شده به روش‌های مختلف و در مکان‌های متفاوت، شهرت دارد؛ و درست به همین دلیل است که می‌تواند از اجرای فناوری‌های جدید و پیروی از خلاقانه‌ترین روندهای لجستیک‌‌‌ و زنجیره تأمین، بیشترین سود را داشته باشد.

 

چند نکته که در مورد تبدیل به زنجیره تأمین دیجیتال باید بدانیم:

  1. شرکت‌ها برداشت‌ها و تعاریف مختلفی از «انتقال زنجیره تأمین دیجیتال» دارند. برای برخی از شرکت‌ها به معنای استفاده از روبات‌های متحرک مستقل و دیگر اشکال رباتیک در زنجیره تأمین است. برای برخی، به معنای استفاده از یادگیری ماشینی و هوش مصنوعی برای زنجیره تأمین کلان داده‌ها است؛ و برای برخی، به معنی داشتن داده‌های دیجیتال بهتر برای پشتیبانی از کل زنجیره تأمین شامل تمامی چرخه‌های موجود در شرکت است. درنتیجه ابتدا باید تعریفی از زنجیره تأمین دیجیتال متناسب با رویکرد شرکت ارائه نمود.
  2. اگر یک شرکت روی پروژه‌های دیجیتال که برای جایگزین کردن فرایندهای دستی موجود در چارچوب شرکت طراحی‌شده متمرکز باشد، رویکرد زنجیره تأمین آن‌ها به دیجیتال شدن ناپخته است. به‌عنوان‌مثال، قرار دادن یک سیستم مدیریت انبار برای جایگزینی داده‌های دیجیتال به‌جای استفاده از کاغذ و مداد در انبار، شکل محدودی از دیجیتال‌سازی خواهد بود. این کاری است که شرکت‌ها باید سال‌ها پیش انجام می‌دادند. “​بزرگ فکر کنیم.”
  3. پر کردن سیاهچاله‌های اطلاعاتی که در بیشتر شرکت‌ها در کل زنجیره تأمین وجود دارد می‌تواند یک پروژه تبدیل به دیجیتال باشد که در سطح بلوغ بسیار بالاتری عمل می‌کند که به معنای ارتباط با تأمین‌کنندگان، مشتریان و شرکای کلیدی در رده‌های متعدد زنجیره تأمین توسعه‌یافته یک شرکت است.
  4. خواه یک شرکت با تمرکز بر رباتیک در پی برطرف کردن خلأ اطلاعات در چهارچوب شرکت باشد و خواه گرفتن داده‌های دیجیتالی بهتر برای پشتیبانی کل زنجیره تأمین را مدنظر داشته باشد، هوش مصنوعی و یادگیری ماشین نقش اصلی را خواهند داشت. ​
  5. برای یک زنجیره تأمین توسعه‌یافته، اتصال دیجیتالی به شرکای تجاری حائز اهمیت است. بازار جدیدی به نام شبکه‌های همکاری زنجیره تأمین (SCCN)‏برای تسهیل این امر پدید آمده است. طبق تحقیقات بازار، این بازار بیش از ۳ میلیارد دلار درآمد سالانه دارد و با نرخ دورقمی رشد می‌کند.​
  6. شبکه همکاری زنجیره تأمین یک راه‌حل مشترک برای فرایندهای زنجیره تأمین است که بر روی یک ابر عمومی ساخته‌شده است؛ یک معماری منحصربه‌فرد «بسیار به بسیار» که تمامی شرکای تجاری را پشتیبانی می‌کند. “بسیار به بسیار ” اشاره دارد به بسیاری از شرکت‌کنندگان در یک شبکه که قادر به همکاری با بسیاری از شرکای دیگر هستند و بسیاری از شرکت‌کنندگان که قادر به دسترسی به بسیاری از منابع داده‌های رویدادی نرمال شده حیاتی برای عملیات زنجیره تأمین هستند.​
  7. یک برند در بازار جدید چطور می‌تواند بیش از ۳ میلیارد دلار درآمد داشته باشد؟

پاسخ بسیار ساده است؛ زیرا اصلاً جدید نیست! بلکه، نشان‌دهنده اهمیت روزافزون شرکت‌های تحلیلگر صنعت پیشرو است که به دلیل افزایش تمرکز بسیاری از شرکت‌ها بر دیجیتالی شدن، به این مجموعه راه‌حل پیوستند. Gartner نام این بازار را «شبکه‌های تجاری زنجیره تأمین چند سازمانی» می‌گذارد، IDC آن را «شبکه‌های بازرگانی زنجیره تأمین چند سازمانی» و ARC از اصطلاح دقیق‌تر «شبکه‌های همکاری زنجیره تأمین» استفاده می‌کند. در کل، منصفانه‌تر است که بگوییم این بازار به‌تازگی نام‌گذاری شده است نه اینکه بازار کاملاً جدید باشد.

  1. ممکن است “تأثیرات شبکه ” در ارتباط با بازار SCCN وجود داشته باشد که سعی دارد تأمین‌کنندگان پیشرو در طول زمان را به‌طور روزافزون بزرگ‌تر و مسلط‌تر نماید. زمانی که شرکت یا طرف تجاری به یک شبکه پیشرو متصل شد، شرکای تجاری می‌توانند اطلاعات زنجیره تأمین الکترونیکی را با یکدیگر تبادل کنند. ارزش شبکه با تعداد شرکای تجاری متصل به آن افزایش می‌یابد. افزودن هر شرکت جدید آن شرکت را قادر می‌سازد تا با مشتریان موجود در شبکه ارتباط برقرار کند. برای شبکه‌های دارای نرم‌افزار تأمین، به کاربران موجود شبکه اجازه می‌دهد تا با مشتری جدید در شبکه، تجارت کنند.​
  2. فرمت‌های مختلف پیام فرآیندهای زنجیره تأمین شامل برنامه، منبع، ساخت، تحویل، برگشتی‌ها، ریسک‌های زنجیره تأمین و تدارکات زنجیره تأمین را پشتیبانی می‌کنند. در برخی موارد، برنامه‌های کاربردی زنجیره تأمین واقعی حتی فراتر از پلتفرمی برای پشتیبانی از برنامه، منبع، ساخت و غیره حرکت می‌کنند. تحقیقات بازار شرکت ARC نشان می‌دهد که مقوله‌های تحویل و منابع عمده‌ترین مقوله‌های پیغام‌رسانی و کاربردی هستند. ​
  3. اتصال همیشه نباید از طریق شبکه باشد. OpenText و IBM توانایی خود را برای اتصال مشتریان به شبکه خود برای تسهیل همکاری زنجیره تأمین نشان می‌دهند؛ اما آن‌ها اشاره می‌کنند که امکان دارد شرکای تجاری‌ای وجود داشته باشند که یک شرکت ممکن است بخواهد مستقیماً به برج کنترل زنجیره تأمین آن‌ها متصل شود، نه از طریق شبکه. هر دو تأمین‌کننده انواع ابزارهای یکپارچه‌سازی را ارائه می‌دهند. به این استراتژی با عنوان یک استراتژی “ترکیبی ” برای همکاری زنجیره تأمین اشاره می‌شود. ​
  4. شرکت‌های تحلیل‌گر صنعتی که راهنمای انتخاب تأمین‌کنندگان را انجام می‌دهند، تمایل به‌قرار دادن تأمین‌کنندگان شبکه همکاری با مجموعه گسترده‌ای از برنامه‌های کاربردی زنجیره تأمین و شبکه‌های بزرگ به‌عنوان رهبران دارند؛ اما ارائه‌دهندگان نرم‌افزارهای کاربردی تحویل کالا و برنامه بر اساس نرخ بازگشت سرمایه فوق‌العاده برای مشتریان می‌توانند با مدیریت حمل‌ونقل و کاربردهای برنامه‌ریزی زنجیره تأمین درآمد خوبی برای آن‌ها داشته باشند.
  5. برج کنترل زنجیره تأمین نیز سطح بالایی از بلوغ دیجیتال را نشان می‌دهد. برج کنترل اصطلاحی است که بر دید زمان واقعی دلالت دارد؛ اما دید چه چیزی؟ حمل‌ونقل؟ فرآیند یکپارچه برنامه‌ریزی کسب‌وکار؟ موجودی محصول تمام‌شده؟ وضعیت کار در کارخانه؟ ریسک‌های زنجیره تأمین؟ باید گفت که در حالت ایده آل همه این‌ها را شامل می‌شود.​
  6. علاوه بر این، از طریق ارتباط با ریسک زمان واقعی و داده‌های مرتبط بازمان مورد انتظار تحویل و توانایی انجام برنامه‌ریزی مستمر برای کاهش اثرات رویدادهای غیرمنتظره، یک پلتفرم شبکه همکاری مفهوم کلی از این‌که یک برج کنترل باید چه باشد را پشتیبانی می‌کند. برنامه‌های ریسک و برنامه‌ریزی زنجیره تأمین مهم‌ترین برنامه‌های SCCN هستند که برج‌های کنترل قوی را احاطه کرده‌اند.
  7. راه‌حل‌های ریسک زنجیره تأمین مبتنی بر یک نقشه نهایی از زنجیره تأمین مشتری، تأمین‌کنندگان آن‌ها (‏حتی تأمین‌کنندگان ردیف دوم یا سوم)‏، چگونگی جریان کالا از کارخانه‌ها و انبارهای خاص، از طریق بندرها خاص و غیره به زنجیره تأمین یک شرکت می‌باشد. این راه‌حل‌ها صدها هزار سایت خبری و اجتماعی را ازنظر شرایطی مانند آتش‌سوزی کارخانه، انفجار بندر و بسیاری از اصطلاحات مرتبط کنترل می‌کنند تا هشدارهای اولیه یک مشکل در زنجیره تأمین گسترده را انجام دهند. داده‌های ریسک زنجیره تأمین نیز می‌تواند بر اساس داده‌های زمان واقعی در مورد زمان مورد انتظار تحویل ازجمله اطلاعات مهم ورودی یا خروجی باشد.
  8. توانایی بهره‌برداری از برنامه‌های زنجیره تأمین نسبت به برج‌های کنترل که تنها از داده‌های اجرایی استفاده می‌کنند، قابلیت پیش‌بینی بسیار بهتری را فراهم می‌کند. برنامه‌ریزی زنجیره تأمین که حول رویدادهای زمان واقعی انجام می‌شود به برنامه‌ریزی پیوسته مشهور است. برنامه‌ریزی پیوسته نیازمند توانمندی خاصی است تا بفهمد کدام نوع از حوادث غیرمنتظره مهم هستند و کدام ها مهم نیستند. انواع جمع‌آوری داده‌ها در برنامه‌ریزی نیازمند استفاده از مفروضات می‌باشد که برنامه را از مسیر بهینه‌سازی دور می‌کند، چراکه ممکن است مفروضات به‌طور کامل در نظر گرفته نشود و برخی از فرضیات نادیده گرفته‌شده یا فراموش شوند. ​

با توجه به ماهیت عمدتاً فیزیکی کسب‌وکارهای حوزه زنجیره تأمین، روند خودکارسازی و بهره‌برداری از فناوری‌های نوین اطلاعاتی و ارتباطی در این صنعت تحولی عظیم را به وجود می‌آورد. تحولی که بر پایه‌ی ذخیره‌سازی زمان و انرژی خواهد بود و دور از انتظار نیست که در آینده‌ای نزدیک تمام مراحل صنعت زنجیره تأمین بدون دخالت فیزیکی انسان صورت بگیرد. سرعت شگفت‌انگیز تجارت الکترونیک در دنیا، نوآوری‌های جدید حاصل‌شده در زیرساخت‌های ارتباطات و فناوری اطلاعات و رویکرد مشتریان به دریافت هر چه بیشتر خدمات با ارزش‌افزوده، ابر شرکت‌های لجستیکی، نظیر DHL و غول‌های فناوری دنیا در عرصه فناوری، نظیر گوگل و حتی فروشگاه‌های اینترنتی بین‌المللی، همانند آمازون که بخش عمده موفقیت خود را مدیون لجستیک هستند را بر آن داشته تا هرچه بیشتر به سمت استفاده از فناوری‌های خودکارسازی،‌ اطلاعاتی و ارتباطی پیش روند.

برگرفته از:

https://www.bizclikmedia.com

https://tinextco.com

 

نویسنده: بهادر پارسیا

پژوهشگر حوزه مدیریت زنجیره تأمین

با بداهه‌سرایی «عادت كنيم كه عادت نكنيم»

با بداهه‌سرایی «عادت كنيم كه عادت نكنيم»

پیش از بحران آماده آن باشیم.

 

وقتي در جامعه‌ای، بحراني بروز نموده و رفع می‌شود جمعي از محققان و پژوهشگران نسبت به عملكرد دولت و رفتار مردم از دیدگاه‌های مختلف مشغول به تحقيق می‌شوند كه چرا و چگونه اين بحران بروز نمود، كنترل شد و درنهایت بعد از صرف چه هزینه‌ای به حالت عادي بازگشتيم. حال كه همه‌چیز به روال عادي خود بازگشته است داوری‌ها شروع می‌شود و اما ها و اگر ها يكي پشت ديگري در روزنامه‌ها و سایت‌های مختلف خودنمايي می‌کند. چرا برخي دولت‌ها و ملت‌ها در خصوص برخي بحران‌ها از قبل آماده‌اند. آيا اصلاً می‌شود در مواجه با بحران آماده بود؟ چه بحران‌هایی قابل پیش‌بینی هستند و يا اصلاً بحران قابل پیش‌بینی وجود دارد.

وقتي صحبت از موجودي بنام انسان به ميان می‌آید لازم است به ريشه اين كلمه نیم‌نگاهی داشته باشيم. انسان در فارسی به معنی مفرد یک‌تن از مردمان است که ریشه در زبان اوستایی دارد و از واژه اوستایی انیسان به معنی داستان فراموش‌شده گرفته‌شده است. در عربی برگرفته‌شده از نسیان به معنی کسی که فراموش می‌کند و هم از واژه انس به معنی کسی که انس یافته است، می‌باشد که اصل این واژه در فارسی از زبان اوستایی و در عربی از زبان آشوری می‌باشد.

انسان موجودي است كه فراموش می‌کند. به عبارتی موجوداتي كه در لحظه زندگي می‌کنند و بسيار فراموش‌کارند. ولي چطور می‌شود همين انسان فراموش‌کار در جوامع مختلف در مواجه با بحران‌ها رفتارهای متفاوتي داشته باشد؟ مردم كشوري در زمان بروز زلزله طوري رفتار می‌کنند كه انگار بخشي از زندگي روزه آن‌ها زلزله است.

وقتي رفتار مردم ژاپن را در قبال بروز آنچه ما بحران می‌نامیم مشاهده می‌کنیم شك می‌کنیم كه اگر ما انسان فراموش‌کار هستيم پس آن‌ها كجاي كار قرار دارند؟ اشتباه نكنيد همه انسان‌ها فراموش‌کارند ولي برخي فراموش‌کارترند.

وقتي در كشوری زندگي می‌کنید كه جزیره‌ای است در وسط اقيانوس و هرروز زلزله، سونامي، آتش‌فشان بخشي از عوارض زندگي در چنين مكاني می‌باشد پس حالا كه نمی‌توان تمام رفتارهاي طبيعت را كنترل و پیش‌بینی كرد آيا نمی‌توان در زمان بروز آن رفتار درست را آموزش داد و كنترل كرد؟ نكته در اينجاست كه آن‌ها هم همانند دیگران‌اند با اين تفاوت بزرگ که موقعيت خود را درك کرده‌اند و پذیرفته‌اند كه از اين بحران‌ها ناگزیرند. پس خود و مردم جامعه را در رفتار مناسب با اين بحران‌ها آماده می‌نمایند. درست است كه انسان را توان مقابله به طبيعت نيست ولي آيا انسان توانايي پیش‌بینی و آمادگي محدود را نيز ندارد و يا در زمان بروز، امكان كنترل و بازگشت سريع به حالت عادي را می‌توان تمرين كرد. مردم جامعه نيز با اين سياست هم‌راستا می‌شوند و نتيجه مثبت آن را می‌بینند.

لذا است كه وقتي حادثه تروريستي پخش گاز سارين در مترو توكيو بروز می‌نماید همين كشور پيشرفته و آماده مقابله بحران نيز دچار سردرگمي می‌شود چون آمادگي خود را در برابر چنين حملاتي پیش‌بینی ننموده است و لازم است در روش‌های خود بازنگري و بروز رساني لازم را انجام دهد.

نظریه‌های سنتی مديريت نوآوري و تغيير نشان می‌دهد که مدیریت نظام‌مند، فعالیت ذهنی خطی با ساختار محکم است. مدیران احتمالاً تدوین و فرموله كردن اهداف را با دقت و وسواس فراواني انجام می‌دهند و با دقت تحت كنترل دارند.

اما بااین‌حال در دنیای واقعی، ممكن است مدیران هرگز اطلاعات کافی برای تصمیم‌گیری مناسب در لحظه را با توجه به شرايط پیش‌بینی‌نشده را نداشته باشند و همين مسئله آن‌ها را از اهداف از پيش طراحی‌شده خودشان دور نمايد. متغیرهای درگیر با برنامه‌های بلندمدت در این جهان همراه با تغییرات پر هرج‌ومرج، سردرگمی فراواني را براي تصميم گيران ايجاد می‌نماید.

  • کلید پیروزی مدیران و تصمیم گیران

ازاین‌رو لازم است مدیران ترکیبی از برنامه‌ریزی و بداهه را در تصمیم‌گیری‌هایشان داشته باشند. يعني با استفاده از خلاقیت‌ها و نوآوری‌ها در حين اجراي تصمیم‌گیری‌های در راستاي مديريت عدم قطعیت‌های اجتناب‌ناپذیر گام بردارند. هرچند اين رویکرد به مدیریت ممکن است با عنوان‌های خودسرانه و هوس‌باز به نظر آيد. ليكن درواقع، یک استراتژی بداهه نیاز به یک‌پایه محکم از رشته‌های عمومی از برنامه‌ریزی استراتژیک و مدیریت نوآوري موفق را دارد و سازمان بداهه‌نواز نوعي مديريت در تنش سالم بین نظم و انضباط و هنر را حفظ مي‌کند. به‌این‌ترتیب این سازمان می‌تواند با تمرکز بر اهداف بلندمدت با انعطاف‌پذیری كامل برای حل مشکلات خويش، خلاقانه به بهره‌برداری از فرصت‌ها و تبديل تهديدها به نعمت‌های غیرمترقبه اقدام ورزد.

 

مهندس حسين امیر احمدی

مدیر ایمنی و مهندسی عملیات مترو تهران

رؤیای یک کارآفرین (همانندجغد بیدار باشیم؟)

رؤیای یک کارآفرین

(همانندجغد بیدار باشیم؟)

 

اگه تصمیم جدی داشتی که یه کارآفرین بشی ، پس باید یک کفش آهنی پا کنی ، آذوقه‌ی کافی همراهت باشه و  ویتامین فراوون بخوری که مبادا توو این راه پرپیچ‌وخم و پر از اتفاقای قشنگ که قراره ببینیشون کم بیاری .

وقتی تصمیم گرفتی یه کارآفرین باشی، معمولاً یه تصویر قشنگی از نحوه‌ی انجام کارها توو ذهن خودت می‌چینی. ممکنه تصور کنی که پشت میز خودت نشستی ، گه گاهی تصمیم‌هایی می‌گیری و با اطمینان خاطر از اینکه تیم‌تون ثبات کسب‌وکار رو می‌تونه حفظ کنه به تعطیلات میری.

ممکنه هم تصور کنی که به‌سختی در حال کار کردن هستی و تا زمان تکمیل پروژه خودت به‌ندرت می‌تونی وقت استراحت پیدا کنی. که معمولاً این راه درست تره . چون یه کارآفرین معمولاً در شبانه‌روز همیشه زمان کم میاره تا اضافه. هر چیزی رو که میبینه مغزش جرقه میزنه. از هر فرصتی که پیدا می‌کنه نهایت استفاده رو میکنه.

آدمی که دیوانه‌وار کارآفرینی رو دوست داشته باشه، شبا که همه میخوابن ، تازه لپ تابشو بر میداره و میره توو اتاقش تا صبح به کار کردن مشغول میشه. توو محله‌ها، شبا چراغ اتاق‌هایی که داخلشون یه کارآفرین کله‌خر وجود داره تا صبح روشنه.

قانون هافستادر

 

قانون هافستادر میگه: «حتي با در نظر گرفتن قانون هافستادر، كارآفريني هميشه بيشتر از اون چیزی كه انتظارش رو داريد زمان مي‌بره». اين ضرب‌المثل احمقانه به نظر میرسه، اما كمي حقيقت عيني توو اين قانون نهفته هستش.

انسان‌ها (كارآفرينان، ساير افراد حرفه‌اي، يا كارگران) به‌طورکلی در تخمين زمان مهارت ندارن. قانون هافستادر اوایل در رابطه با کامپیوترهایی كه با اونا شطرنج‌بازی مي‌کردن مطرح می‌شد تا اینکه بخواد محاسبه كنه كه براي توسعه‌ي برنامه‌اي كه بشه توو بازي شطرنج قوي‌تر از انسان باشه چقدر زمان نياز داره. ولي زمان‌هايي كه تخمين زده مي‌شد هميشه غلط بود.

 

تعصب در خوش‌بين

تعصب در خوش‌بيني، يک اصل روان‌شناختي و يك تعصب شناختي ذاتي به شمار می‌ره كه تقریباً تا حدودي توو ذات افراد وجود داره و اساساً زماني اتفاق میوفته كه افراد خاصي فكر مي‌كنن نسبت به افراد مشابه در موقعيت‌هاي مشابه، نتايج مثبتي به دست میارن. مثلاً خيلي از آدم‌ها این اعتقاد رو دارن كه خيلي كم احتمال داره دچار سرطان بشن. اين امر مخصوص كارآفرينان نيست، بلكه به اين خاطر اين مثال رو زديم كه دست‌کم گرفتن مقدار زمان موردنياز براي انجام يك كار رو نشون بدیم.

كارآفرينان خاص به‌طور كل این اعتقاد رو دارن كه نسبت به ساير كارآفرينان توو موقعيت‌هاي مشابه، كمتر تحت‌فشار كارها قرار دارن.

«كارآفريني» به‌خودی‌خود يه نقش نيست. اگه از اين برچسب براي خود تون استفاده مي‌كنيد مطمئن باشيد كه نسبت به ديگران مي‌تونيد ايده‌هاي بيشتري خلق كنيد يا تصميمات بيشتري بگيريد، ولي درواقع كارآفريني تركيب نقش‌هاي مختلف زياد توو یه نقش هستش. شما نمي‌تونيد یه باره توو همه‌چیز تخصص داشته باشيد، پس عدم تخصص تون  توو حوزه‌هاي خاص باعث مي‌شه نتونيد زمان موردنیاز تون براي تكميل كار اون حوزه‌ها رو به‌درستی تخمين بزنيد.

شما هرگز خود تون رو معطل تخمين زمان نکنید، چون به‌عنوان يك فرد كارآفرين هرگز شغل تون رو خسته‌كننده، راكد، يا قابل پیش‌بینی نمي‌دونيد و همين‌ها خودش جاي شكر داره. پس به خاطر عدم توانایی خود تون توو تخمين صحيح زمان كار تون، شكرگزار باشيد.

وقتي مي‌خوايد براي جلسات، تعطيلات يا روز خود تون برنامه‌ريزي كنيد، زمان رو بيشتر از اونچه كه فكر مي‌كنيد نيازه در نظر بگيريد. این‌جوری مي‌تونيد از وقت‌هاي اضافه‌ي خود تون براي چك كردن ايميل يا معاشرت با كارآفرينان نمونه استفاده کنید.

 

کلام آخر

درنهایت میتونیم این‌جوری بگیم، که یه کارآفرین اگه بجای 24 ساعت شبانه‌روز 90-100 ساعت هم‌زمان داشته باشه بازم زمان واسه انجام کارهای روزمره رو هم کم میاره .

کارآفرینی حدومرز نداره ، اگه افتادی توو این مسیر پس باید تا انتهاش بری . کارآفرین معمولاً خودش رو فنای باقی هم گروهیاش میکنه ، یه راهی رو که معمولاً کسی جنم انجام دادن اون رو نداره ، اون ریسکشو به تن میخره و باهم گروهیانش مسیر رو ادامه می‌ده. یه مقدار زیادی نباید مثل بقیه‌ی آدم‌ها فکر کنی . یجورایی میشه گفت باید کله‌خر باشی تا موفق بشی. باید بتونی متفاوت عمل کنی ، متفاوت فکری کنی.

درنهایت اگه یه اِپسیلون توو وجودت این ویژگی‌ها رو داری، صبر نکن. سریعاً اقدام کن.  

 

نویسنده: نرگس سقازاده

پژوهشگر حوزه مدیریت کسب‌وکار

 

منتورینگ یا مربیگری؟

منتورینگ یا مربیگری؟

 

منتورینگ یک مفهوم باستانی و قدیمی است که به تاریخ اولیه بشر برمی‌گردد. اصطلاح منتورینگ متعلق به زمان ادیسه هومر  است که در آن سرپرستی فرزند اودیسه، شاهزاده تلماچوس را به منتور که دوست مورد اعتمادش بود، سپرد. همان‌طور که در شعر حماسی هومر آمده است، رابطه منتورینگ که عموماً به‌عنوان منتورشیپ شناخته می‌شود، به فرد باتجربه این امکان را می‌دهد که فرد کم‌تجربه‌تر را از طریق توسعه شایستگی‌های خاصی در او هدایت و حمایت نماید. فرد باتجربه‌تر به‌عنوان منتور شناخته می‌شود درحالی‌که فرد کم‌تجربه‌تر تحت عنوان منتی یا پروتیژی  نامیده می‌شود.

هر آنچه باید در مورد مربیگری و منتورینگ بدانید:

مربی‌گری و منتورینگ هر دو فرآیندهایی هستند که افراد حقیقی و حقوقی را قادر می‌سازند تا از پتانسیل کامل خود بهره گیرند. مربی‌گری و منتورینگ شباهت‌های زیادی دارند؛ بنابراین بهتر است ابتدا وظایف مشترک این دو نقش را بررسی کنیم و سپس به تفاوت‌های آن‌ها بپردازیم.

  • کشف نیازها، انگیزه‌ها، خواسته‌ها، مهارت‌ها و فرآیندهای فکری برای کمک به فرد در جهت ایجاد تغییرات واقعی و پایدار و استفاده از تکنیک سوال پرسیدن جهت شناسایی راه‌حل‌ها به گونه‌ای که خود فرد به جواب برسد، نه اینکه منتور یا مربی پاسخ را به او دیکته کند.
  • پشتیبانی و حمایت از مشتری در تعیین اهداف و پیدا کردن روش‌های مناسب پیشرفت جهت دسترسی به این اهداف از طریق مشاهده، گوش­دادن و سوال کردن برای درک وضعیت فرد است.
  • تعهد به عمل و تشویق به ایجاد رشد و تغییر پایدار و حمایت بی قید و شرط از مشتری، دیدگاه‌ها، سبک زندگی و آرزوهای وی و اطمینان حاصل­کردن از کسب مهارت‌های شخصی توسط مشتری و عدم وابسته شدن او به مربی یا منتور و ارزیابی نتایج فرآیند با استفاده از اقدامات عینی برای اطمینان از موفقیت و دست­یابی فرد به اهداف خود، تشویق­کردن افراد جهت بهتر شدن و جذب متحدان جدید برای دست­یابی به اهداف خود را می‌تواند شامل شود.

تعریف مربیگری و منتورینگ

موضوع مشترکی که میان انواع مربی‌گری و منتورینگ وجود دارد این است که این خدمات مجموعه‌ای از تجزیه و تحلیل، تأمل و اقدامات را ارائه می‌دهند که در نهایت فرد را قادر می‌سازد تا در یک زمینه از زندگی یا کار خود به موفقیت برسد.

در ادامه دو تعریف از مربی‌گری و منتورینگ را آورده‌ایم:

 

مربیگری فرآیندی که امکان یادگیری و توسعه را فراهم می‌کند و بنابراین عملکرد بهبود می‌یابد. برای اینکه یک مربی موفق باشید، نیاز به دانش و درک فرایند و همچنین انواع سبک‌ها، مهارت‌ها و فنون متناسب با زمینه‌ای دارید که در آن فعالیت می‌کنید. (اریک پارسلو)

منتورینگ:کمک یک شخص به شخص دیگر در ایجاد تغییرات قابل توجه در دانش، کار یا تفکر فرد است. (دی.کلاترباک و دی. مگینسون)

تفاوت مربیگری و منتورینگ

همانطور که پیش‌تر خواندید، شباهت‌های زیادی بین مربی‌گری و منتورینگ وجود دارد. منتور، به­ویژه در تعاریف سنتی، فرد را قادر می‌سازد تا راه کسی را دنبال کند که در زمینه‌ای مشابه فعالیت کرده و می‌تواند دانش، تجربه و فرصت‌های جدید را در اختیار وی بگذارد؛ اما مربی‌گری معمولاً بر این اساس انجام نمی‌شود که مربی تجربه شغلی مخاطب خود را داشته باشد، مگر اینکه به­طور خاص و متمرکز بر مهارت صورت گیرد.

با وجود این، افرادی حرفه‌ای خدمات خود را تحت عنوان منتور ارائه می‌دهند که تجربه‌ای از شغل مشتری خود ندارند و برعکس، افرادی هستند که چنین تجربه‌ای دارند و تحت عنوان مربی فعالیت می‌کنند. بنابراین نتیجه می‌گیریم که تعیین نیازهای شما ضروری است و باید اطمینان حاصل کنید که مربی یا منتور می‌تواند نوع و سطح خدمات مورد نیاز شما را تحت هر عنوانی که باشد، تأمین کند.

مربیگری و منتورینگ در کسب ­وکار

توسعه سازمانی، تغییراتی که با ادغام ایجاد می‌شود و همچنین حمایت از کارمندان به دلیل تغییر نقش یا شغل، اغلب دلایلی هستند که شرکت‌ها را به استخدام مربی یا منتور ترغیب می‌کنند.

زمانی مربی‌گری و منتورینگ فقط به مدیران ارشد و مدیران شرکت اختصاص داشت، اما اکنون به­عنوان یک ابزار توسعه شخصی یا حرفه‌ای در دسترس همه قرار دارد. مربی‌گری و منتورینگ همچنین به­منظور کمک به کارکنان جهت پذیرش تغییرات، با برنامه‌های تغییر سازمانی ارتباط نزدیکی دارند.

مربی‌گری و منتورینگ، که هر دو بر روی فرد متمرکز هستند، می‌توانند روحیه، انگیزه و بهره‌وری را افزایش دهند و باعث تغییر کارکنان شوند زیرا افراد احساس با ارزش­بودن می‌کنند و با تغییرات کوچک و بزرگ سازمانی در ارتباط هستند. این نقش ممکن است توسط مربیان داخلی یا منتورها و یا توسط آژانس‌های مربیگری حرفه‌ای ارائه شود.

برنامه های مربی‌گری و منتورینگ به طور کلی در بین کارمندان محبوب هستند زیرا مربیگری بین تحقق اهداف سازمانی و نیازهای فردی کارمندان توازن ایجاد می‌کند. این یک رابطه دو طرفه با سازمان و کارمند است که مزایای قابل توجهی در پی دارد.

به تازگی افراد مسئولیت بیشتری در مورد رشد شخصی و شغلی خود به عهده می‌گیرند و حتی کسانی که در سازمان‌های بزرگ استخدام می‌شوند دیگر به کارفرمایان برای تأمین تمام نیازهای توسعه شغلی خود اعتماد نمی‌کنند؛ در نتیجه تعداد افرادی که به طور خصوصی با مربیان و منتورها قرارداد می‌بندند رو به افزایش است. برخی می‌خواهند شغل خود را تغییر دهند، اما بسیاری نیز به دنبال به حداکثر رساندن توانایی‌های خود در شغل فعلی و یا ایجاد تعادل میان زندگی شغلی و شخصی خود هستند.

 

مربیگری و منتورینگ اجرایی

اشتراکات زیادی بین مربیان و منتورهای اجرایی و کسب­و­کار وجود دارد. بسیاری از افراد هر دوی این خدمات را ارائه می‌دهند، اما تعداد زیادی از متخصصان در انگلیس هستند که خود را مربیان و منتورهای اجرایی می‌نامند و میان خود و دیگر افراد مشغول در این حوزه، تفاوت ایجاد کرده‌اند. تفاوت‌های کلیدی بین مربی‌گری و منتور کسب­و­کار و اجرایی این است که مربیان و منتورهای اجرایی معمولاً:

  • سابقه‌ای در نقش‌های حرفه‌ای و اجرایی داشته‌اند.
  • به­طور خاص با افراد رده بالا یا با کسانی که توانایی رسیدن به چنین رده‌هایی را دارند، همکاری می­کنند.
  • در سطح هیئت مدیره یا مدیرعامل در سازمان‌های رده بالا کار می‌کنند.
  • خدمات خود را به طور محرمانه نیز ارائه می‌دهند.

مربیگری و منتورینگ عملکرد

بسیاری از مشتریان به جای اصلاح یک مسئله، به دنبال مربی‌گری یا منتور برای توسعه عملکرد هستند. هنگامی که سازمانی جهت خدمات توسعه‌دهنده پول پرداخت می‌کند، معمولا به دنبال بهبود عملکرد است. حتی اگر یک مدیر جهت ایجاد تعادل میان زندگی شخصی و کاری خود حمایت منتور یا مربی را دریافت کند، این حمایت با هدف افزایش کارایی و بهره‌وری او در محل کار انجام خواهد شد.

مبانی و مدل‌های نظری مربی‌گری عملکرد، ریشه در روان­شناسی کسب­وکار و همچنین رویکردهای مدیریت عمومی دارد.

مربیگری و منتورینگ مهارتها

مربیان و منتورهای مهارت، یک رویکرد کل‌نگرانه برای رشد فردی را جهت تمرکز و پرورش مهارت‌های اصلی که کارمند باید در نقش خود انجام دهد، در پیش می‌گیرند. مربیان و منتورهای مهارت باید در اجرای مهارت‌هایی که آموزش می‌دهند، خود دارای مهارت و تجربه کافی باشند.

مشاغل با سرعت فزاینده‌ای در حال تغییر هستند. برنامه های آموزشی قدیمی اغلب برای وفق دادن خود با این سرعت روزافزون، به اندازه کافی انعطاف‌پذیر نیستند. در چنین مواردی، مربیگری مهارت‌ها، امکان داشتن رویکردی انعطا­ف­پذیر را برای توسعه مهارت فراهم می‌کند. همچنین می‌توان از مربیگری مهارت در محیط های  “زنده”  استفاده کرد، به جای این­که افراد را از سر کار به کلاس درس منتقل کنیم.

برنامه‌های مربیگری مهارت به طور خاص متناسب با خود فرد، دانش، تجربه، بلوغ و آرزو‌های اوست و به­طورکلی تمرکز بر دست­یابی به اهداف خود فرد و شرکت دارد. این اهداف غالباً شامل این می‌شود که فرد بتواند وظایف مشخصی را انجام دهد درحالی­که نیازهای شخصی و شغلی خود را نیز در نظر می‌گیرد.

یکی از مزیت‌های مربیگری مهارت این است که بر اساس نیاز شغلی فرد توسعه می‌یابد، به روشی دارای چارچوب (اما بسیار انعطاف‌پذیر) ارائه می‌شود و نتایج قابل­توجهی را در پی دارد.

 

مربیگری و منتورینگ شخصی

مربی‌گری زندگی یا مربی‌گری شخصی در دهه گذشته در انگلیس، اروپا و استرالیا رشد چشمگیری داشته است. مربیان شخصی ممکن است رو در رو کار کنند اما از طریق ایمیل و تلفنی نیز ارتباط برقرار می‌کنند. این مربیان در نقش‌های حمایتگر برای کسانی که مایل به ایجاد نوعی تغییر قابل­توجه در زندگی خود هستند، عمل می‌کنند.

مربیان به مشتریان خود محیطی امن و انگیزشی را برای کشف آنچه در زندگی می‌خواهند و چگونگی دست­یابی به آرزوها و برآورده ساختن نیازهایشان ارائه می‌دهند. مربی با کمک به مشتری در تعهد داشتن به هدف خود و با توجه به تجربیات شخصی، فضا و پشتیبانی موردنیاز برای رشد و توسعه را در اختیار او می‌گذارد. نقش اصلی مربی اغلب کمک به مشتری برای حفظ انگیزه و ایجاد تعهد لازم برای دست­یابی به اهدافش است.

فرآیند مربی­گری:

یک نظریه در خصوص جمع­بندی مراحل کارآفرینی به شرح ذیل است:

  • هدف گذاری: ابتدا دو طرف در خصوص اینکه چرا مربی­گری باید صورت بگیرد، دیدگاه­های مشخصی پیدا می کنند، یکی از الزامات این مرحله خودآگاهی فرد در نیاز داشتن به یک مربی است. البته مربی می تواند در شکل­گیری و ایجاد این خودآگاهی هم کمک کند.
  • اعتمادسازی: اقداماتی صورت می­گیرد تا دو طرف به قابلیت­ها، خیرخواهی و سازگاری ارزش­های یکدیگر با هم به دیدگاه های مثبتی پیدا کرده و این تعامل و وابستگی را نتیجه­بخش ارزیابی می­کنند.
  • جمع­آوری داده و تشخیص: با استفاده از داده­های موجود نقاط قوت قابل بهبود را ارزیابی می­کنند.
  • برنامه­ریزی و اجرا: درباره اینکه چه گزینه­ها و اقداماتی می­تواند موجب بهبود عملکرد شود برنامه­ریزی و جهت اجرای آن اقداماتی صورت می­گیرد. همچنین معیارهای تشخیص موفقیت را مشخص می کنند.
  • ارزشیابی: به­طور مستمر مراحل اجرا و کل فرآیند را ارزشیابی و برای اصلاح و بهبود اقدام می­کنند.

 

در نتیجه می­توان گفت که برنامه­های مربیگری اساساً با هدف توسعه مجموعه‌ای از مهارت‌های رفتاری خاص است در­حالی­که منتورینگ گسترده­تر است. منتورینگ ممکن است شامل مربیگری شود، منتورها علاوه بر انتقال دانش، توسعه نگرش­ها و ساختن روابط بر تقویت مهارت­های رفتاری با ارزش نیز کار خواهند کرد. بنابراین می­توان گفت که منتورها، منتی­های خود را مربیگری نیز می­کنند و مربیگری، زیرمجموعه­ای از منتورینگ است. ولی زمانی­که یک رابطه مربیگری پایان یابد، مربی ممکن است نقش یک منتور را بر عهده گیرد و منتی خود را به شیوه منتورینگ هدایت نماید. ولی مربیگری نمی­تواند شامل منتورینگ باشد. مربیگری نیازمند توسعه مجموعه­ای از مهارت­های رفتاری خاص است. مربیان اساساً بر توسعه روابط مربیگری به روابط منتور و منتی متمرکز نیستند.

 

نویسنده: یاسمن خویی

پژوهشگر حوزه مدیریت