نوشته‌ها

زنان سرپرست خانوار چقدر «گیل بانو» را می شناسند؟

زنان سرپرست خانوار چقدر «گیل بانو» را می شناسند؟

 

سایت یونسکو در بولتنی ویژه با عنوان «نواهای شهر» نگاهی به طرح ها و ایده های ابتکاری، جذاب و جالب توجه شبکه شهرهای خلاق افکنده و از پروژه مشارکتی «گیل بانو» که سال گذشته در رشت، شهر خلاق خوراک آغاز به کار کرده، هم در این گزارش نام برده است.

گلناز نظامی، مدیر مرکز گیل بانو (اولین مرکز تولیدات و فروش محصولات بانوان سرپرست خانوار گیلان) در گفت وگو با ایسنا، پروژه مذکور را نتیجه سال ها فعالیت تخصصی یک موسسه خیریه در حوزه اشتغال خانگی تولیدمحور زنان سرپرست خانوار دانست و اظهار کرد: طرح اولیه پروژه گیل بانو از سوی سازمان ساماندهی مشاغل شهری شهرداری رشت پیشنهاد شد.

وی برگزاری جشنواره و فستیوال تولیدات خانگی، دوشنبه بازار با محوریت فروش صنایع دستی و غذاهای محلی بانوان و آموزش و مهارت آموزی زنان سرپرست خانوار را از جمله سوابق موسسه خیریه مذکور دانست و افزود: این پروژه با همکاری اداره کل امور بانوان و خانواده استانداری گیلان از بهمن ماه سال ۹۷ آغاز به کار کرد. البته در وهله نخست قرار بود به عنوان گروه برخوردار از دانش فنی در حوزه اشتغال خانگی و تولیدی زنان این کار را انجام دهیم، اما با توجه به تنگناهای مالی و عدم تخصیص بودجه مناسب جهت تامین فضا و ساختمان از خیرین جهت کمک نیکوکاری به راه اندازی مرکز گیل بانو استفاده کردیم.

مدیر مرکز «گیل بانو»، گفت: ساختار این پروژه مبتنی بر کارآفرینی اجتماعی جهت حفظ کرامت و ایجاد فرصت تجارت عادلانه بوده و در حال حاضر یک سال از حیات آن می گذرد و با قوت توسط خود زنان سرپرست خانوار اداره می شود.

نظامی، پروژه گیل بانو را یک کارآفرینی از جنس هنر دانست و یادآور شد: در این کارآفرینی هیچگونه مبلغی به عنوان کارگزاری و اجاره از تولیدکنندگان سرپرست خانوار دریافت نمی شود.

بانوان همواره نقش مهمی در اقتصاد خانواده دارند

وی با بیان اینکه هم اکنون بیش از ۸۰ تولیدکننده سرپرست خانوار در مجموعه گیل بانو فعال هستند، خاطرنشان کرد: همچنین حدود ۵۰ تولیدکننده در نوبت ورود به مرکز هستند و هیچ محدودیتی برای ورود زنان سرپرست خانوار وجود ندارد.

نظامی ادامه داد: طی فراخوان های عمومی در فضای مجازی و خبرگزاری ها و شبکه های اجتماعی اطلاع رسانی لازم جهت فعالیت در مجموعه گیل بانو صورت گرفته و کلیه زنان سرپرست خانوار می توانند از فرصت گیل بانو برای توانمندسازی خود استفاده کنند.

رشد ۶۰ پله‌ای اقتصاد دانش بنیان طی ۵ سال گذشته

رشد ۶۰ پله‌ای اقتصاد دانش بنیان طی ۵ سال گذشته

سورنا ستاری در نشست مشترک با اعضای اتحادیه‌های کشاورزی و دانش بنیان که با حضور معاون وزیر تعاون و همچنین رئیس اتاق تعاون ایران برگزار شد با اشاره به رشد اقتصاد دانش بنیان در ۵ سال گذشته، اظهار داشت: دیدگاه اقتصاد نفتی باعث می‌شود که گمان کنیم که با اقتصاد وابسته به نفت همه مسائل درست می‌شود در حالی این موضوع باعث از بین رفتن اکوسیستم شده است.
معاون علمی و فناوری ریاست جمهوری ادامه داد: طی ۱۰ سال گذشته با پول نفت، پایه‌های اکوسیستم را از بین برده‌ایم و باید به کمک علم و دانش و روحیه کارآفرینی دوباره این اکوسیستم را فعال کنیم.
ستاری با اشاره به ۴ میلیون دانشجوی در حال تحصیل و ۱۳ میلیون فارغ التحصیل دانشگاهی، خاطرنشان کرد: این آمار نشان می‌دهد که نیروی انسانی لازم برای فعالیت‌های دانش‌بنیان در کشور داریم.
وی با بیان اینکه اقتصاد دانش بنیان در ۵ سال گذشته، ۶۰ پله رشد داشته است و از رتبه ۱۲۰ به ۶۱ رسیده، ادامه داد: از ظرفیت‌های تعاونی‌ها می‌توانیم برای فعالیت‌های دانش بنیان استفاده کنیم. بسیاری از تعاونی‌ها اگر به روش سنتی فعالیت خود را ادامه دهند، در آینده از بین می‌روند. بنابراین برای جلوگیری از این امر باید نگاه استارت آپی داشته باشند.
معاون علمی و فناوری ریاست جمهوری با تأکید بر اینکه استارت‌آپ ها نیاز به وام ندارند، یادآور شد: در بخش استارت‌آپ‌ها سرمایه گذاری خطرپذیر داریم و با توجه به اینکه تعاونی‌ها بازارهای بزرگی در اختیار دارند، باید در مرحله نخست تعاونی‌ها بتوانند بازارهای خود را در اختیار استارت‌آپ‌ها قرار دهند و از نوآوری موجود در فعالیت‌های خود استقبال کنند.
ستاری تأکید کرد: علاوه بر این باید از شرکت‌های موجود نیز حمایت کنیم تا در بازار رقابتی حاضر شوند و فعالیت خود را ادامه دهند.

صنعت بیمه با ایده‌های خلاق متحول می‌شود

صنعت بیمه با ایده‌های خلاق متحول می‌شود

صنعت بیمه یکی از صنایعی است که در موج تحولات فناورانه با تغییرات زیادی روبرو شده است و دانش‌بنیان‌های نوظهور با رخنه در این صنعت کهن توانسته اند ساختارهایی نو برای آن بنا کنند.
صنعت بیمه در یک دهه گذشته شاهد هجوم بی‌وقفه انواع فناوری‌های روز بوده است، از هوش مصنوعی گرفته تا خودروهای خودران، فناوری‌هایی که هر روز و هر لحظه تمامی ابعاد این صنعت را تحت تأثیر خود قرار داده‌اند و شرکت‌های بیمه را با چالش‌های فراوانی رو به رو ساخته‌اند.

کارخانه نوآوری آزادی،‌ کارخانه استارت‌آپ‌سازی
حالا شرکت‌های بیمه با درک لزوم به‌کارگیری فناوری به دنبال یافتن راه‌کارهایی هستند تا بتوانند در شرایط اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی کنونی از ابزارهای فناوری به بهترین شکل بهره بگیرند.
در این میان مشتریان نیز به سبب گرایش شرکت‌های بیمه به فناوری‌های روز در انتخاب محصول بیمه با گستره متنوعی رو به رو هستند. از آنجا که مشتریان در دنیای امروز همواره به دنبال تجربه‌ای کاملا دیجیتالی، اکوسیستم‌های چندخدمتی و …‌ هستند، شرکت‌های بیمه به صرافت توسعه راه‌کارهایی برای برطرف کردن نیاز و اولویت‌های مشتریان افتاده‌اند.

مرکز نوآوری پلنت

در ایران هم با توجه به وجود مشکلات متعدد در این حوزه، جمعی از جوانان خواهان تحولات بنیادی در عرصه بیمه دست به ابتکاری جالب زدند و با راه‌اندازی یک زیرساخت منعطف و مجهز به دنبال ارائه راه‌کارهای نوآورانه به بازیگران صنعت بیمه برآمدند.
«پلنت» قصد دارد با تقویت زیرساخت‌های صنعت بیمه و کاهش قیمت برای مشتریان، رضایت عمومی از این صنعت را افزایش دهد. با همین هدف، بخشی از سومین سوله کارخانه نوآوری آزادی در اختیار آنها قرار گرفته است تا از این ساختار نوین؛ ندای تغییرات بنیادینی از صنعت بیمه به گوش رسد.

در پلنت برای دور هم جمع‌کردن همه بازیگران کلیدی حوزه بیمه و مالی با دغدغه نوآوری برنامه‌ریزی می‌شود و در این مجموعه باور بر این است که شبکه‌سازی و همکاری گروه‌های فناور و متخصصان منجر به آفرینش ایده‌ها، محصولات و خدماتی می‌شود که آینده صنعت بیمه و مالی ایران را متحول کند.

این مرکز قصد دارد یک مجموعه بزرگ و قوی برای توسعه صنعت بیمه در کشور باشد و از تیم‌های اینشورتک و استارت آپی که در زمینه رشد بیمه حرف‌هایی برای گفتن دارند حمایت‌هایی اعم از سرمایه‌گذاری و منتورینگ داشته باشد.

به گفته مدیران پلنت، ساخت این پلتفرم از بهمن‌ماه سال گذشته آغاز شده است. ایجاد این پلتفرم می‌تواند کمکی به صنعت بیمه باشد تا اقدامات نوآورانه و فناورانه در آن ایجاد شود. پیاده‌سازی ایده‌های خلاقانه جوانان و نقش آنها در رشد اقتصاد دانش‌بنیان با حضور بازیگران اصلی حوزه بیمه کشور از دیگر اهدافی است که پلنت به دنبال آن است.

اهمیت جذب کارآفرینان غیر مقیم به‌منظور توسعه کسب‌وکارهای دانش‌بنیان چالش مدیریت کلان منابع مالی

اهمیت جذب کارآفرینان غیر مقیم به‌منظور توسعه کسب‌وکارهای دانش‌بنیان

چالش مدیریت کلان منابع مالی

 

طبق آمار ارائه‌شده از سوی معاون اجرایی رئیس‌جمهور، 6 میلیون ایرانی نخبه در آن‌سوی مرزها وجود دارند که تعداد زیادی از آنان می‌توانند در نقش کارآفرین به توسعه اقتصادی کشور کمک شایانی دهند. از این‌سو، دولت با درک این نکته کلیدی در دوران پسا برجام به‌منظور جبران عقب‌ماندگی‌های گذشته، مقوله حضور آنان در کشور را از موضوعات کلی خارج کرده و نقش کارآفرینان غیر مقیم را به‌منظور شناسایی ظرفیت‌ها، موشکافانه موردبررسی قرار می‌دهد. از سوی دیگر، همچنین معاونت علمی و فناوری ریاست جمهوری در بهار ۱۳۹۶ طرح “۱۱۰ برنامه حمایتی از شرکت‌های دانش‌بنیان” را برای تأمین قانون حمایت از شرکت‌ها و مؤسسات دانش‌بنیان و تجاری‌سازی نوآوری‌ها و اختراعات که به تصویب مجلس شورای اسلامی نیز رسیده است، اجرایی کرده است. حال سؤال آن است که باوجود ایجاد چنین بستر منحصربه‌فرد، چه چالش‌های اساسی سبب عدم همکاری بسیاری از کارآفرینان غیر مقیم در توسعه کسب‌وکارهای دانش‌بنیان شده است؟

بسیاری از اقتصاددانان نامی جهان مانند استیگلیتز بر ایـن باورنـد کـه امـروزه دیگـر حجـم سرمایه و اندازه بازار، در توسعه اقتصادی ملل نقش اساسـی را نداشـته، بلکـه ایـن نقـش را دانـش و فناوری ایفا می‌کند؛ بنابراین عوامل متخصص انسانی به‌عنوان نیروی اصلی تحول اقتصـادی موردتوجه بوده و برنامه‌های توسعه اقتصادی با توجه به نقش این عامل مهم تـدوین و بـه اجـرا درمی‌آیند. ازلحاظ کاربردی، برای دستیابی به اقتصاد دانش‌بنیان، فقط تولید و توزيع اطلاعات و پرداختن به آموزش و پژوهش كافي نیست، بلکه نکته مهم، به‌کارگیری آن‌ها در استفاده از منابع اقتصـادی به‌صورت مستمر و پايدار است. به‌عبارت‌دیگر، کاربردی کردن دانش و استفاده مؤثرتر از آن در گسترش ظرفیت‌ها و ارتقاء درجه بهره‌برداری از منابع است که تحقق یک اقتصـاد دانش‌بنیان را مقدور می‌سازد.

 

نمونه‌ای از نقش کلیدی سرمایه انسانی در رشد و اعتلای یک کشور، هندیان مهاجر در انگلستان هستند. کشور هندوستان نیز در بخش فناوری اطلاعات یکی از کشورهای پیشرو در دنیا است که این امر را مدیون همین مهاجرانی است که در انگلستان زندگی می‌کنند. واقعیت این است که انگلیسیان هندی تبار که در صنعت فن‌آوری اطلاعات از بهترین‌ها به شمار می‌آیند، با تبادل دانش و انتقال سرمایه، هند را به سرزمینی کارآفرینی تبدیل کرده‌اند. با تسهیل زمینه‌های علمی و همچنین جذب سرمایه، هند موفق شد از ظرفیت‌های مهاجرانی که برای تحصیل و کار به انگلستان رفته بودند، بهره‌برداری کند و در یک بازه زمانی ۱۰ ساله بسیاری از آنان را به سرمایه‌گذاری و حضور مجدد در فضای اقتصادی ترغیب کند. چنین ارتباط و پیوندی سبب شد که سهم تولید ناخالص هند در فناوری‌های پیشرفته از ۲ درصد در سال‌های پایانی قرن ۲۰ ام به نزدیک ۶ درصد در سال‌های اخیر برسد. با درک این نمونه چگونه است که کشور ما در امر برقراری چنین ارتباطی با کارآفرینان غیرمقیم به بهترین نتایج ممکن نمی‌رسد؟

پاسخ اما در بیانات مقام معظم رهبری مدظله‌العالی دریکی از دیدارهای اخیر ایشان با فعالان تولید دانش‌بنیان مبنی بر عدم استفاده صحیح از منابع مالی و علل آن به‌وضوح مشاهده می‌شود. ایشان فرمودند شایسته است این مانع که به‌عنوان محدودیتی بزرگ در رشد اقتصادی و حصول اقتصاد پایدار محسوب می‌شود، به‌دقت مورد ارزیابی قرار گیرد. تحصیل ثروت از راه خام فروشی یکی از موارد مهم و مؤثر در عدم توسعه اقتصادی و پیشرفت کارآفرینی در ایران است. اقبال به دستیابی اقتصاد دانش‌بنیان به‌عنوان یکی از مهم‌ترین راهکارهای استفاده صحیح از منابع مالی در جایگاه درست و به‌اندازه مطرح است. از سویی دیگر لزوم ارتقای مدیریت منابع مالی نیز به‌عنوان راهکاری دیگر از سوی ایشان پیشنهادشده است. بدین منظور تأمین حداقل ۲۰ درصد از درآمد مالي كشور از راه صنايع دانش‌بنیان تا افق ۱۴۰۴ در بیانات ايشان راهکار دیگری برای کاهش وابستگی به خام فروشی نفت بوده است.

بررسی‌ها حاکی از آن است که حدود ۵۰ درصد از تولیدات صنعتی ایران را محصولات منبع گرا تشکیل می‌دهند. حدود ۲۰ درصد از محصولات صنعتی نیز اختصاص به صنایع با فناوری ساده دارد؛ بنابراین مجموع صنایع منبع گرا و ساده حدود ۷۰ درصد تولیدات صنعتی ایران را تشکیل داده که بیانگر سطح پایین فناوری صنعتی ایران است. محصولات با فناوری متوسط نیز اندکی کمتر از ۳۰ درصد از تولیدات صنعتی ایران را شامل می‌شود که بیشتر شامل صنایع پتروشیمی و شیمیایی است. بخش صنایع با فناوری بالا نیز سهم بسیار ناچیزی بین ۱.۹ تا ۲.۵ درصد از محصولات صنعتی ایران را شامل می‌شود که بخش عمده آن محصولات الکترونیکی است؛ بنابراین ساختار اقتصاد ایران از منظر سطح فناوری به‌کاربرده شده در تولید، بیشتر (بیش از ۷۰ درصد) مبتنی بر تولید کالاهای منبع گرا و دارای تکنولوژی سطح پایین است و سهم تولید کالاهای با تکنولوژی سطح بالا بسیار ناچیز است.

همچنین بررسی سبد صادراتی ایران به کشورهای اروپایی نیز حاکی از آن است که بیش از ۹۰ درصد از صادرات ایران به اروپا، مواد اولیه بوده و تنها ۷ درصد از صادرات شامل کالاهای تولیدشده است که در فرایند تولید آن‌ها از تکنولوژی متوسط استفاده می‌شود و سهم تجهیزات مخابراتی که تولید آن‌ها مبتنی بر استفاده از تکنولوژی پیشرفته است، شوربختانه کمی بیش از صفر است. با توجه به مقایسه سبد صادراتی ایران به کشورهای عضو اتحادیه اروپا الزام به کاهش میزان خام فروشی و سوق به‌سوی اقتصاد مبتنی بر دانش درک می‌گردد. نتایج عملکرد کشورهای توسعه‌یافته نشان داده است که این مهم با ارائه تسهیلات لازم برای کارآفرینان از طریق مدیریت صحیح منابع مالی محتمل‌تر خواهد شد.

بدین ترتیب توسعه کارآفرینی در جوامع نیازمند آمادگی زمینه‌های فرهنگی و اجتماعی، همکاری نظام‌های آموزشی، ساختارهای اداری و مالی و سایر مکانیسم‌های حمایتی است. بر این اساس توسعه کارآفرینی در بخش‌های مختلف اقتصادی با توجه به ویژگی‌ها و شرایط این بخش‌ها، مقوله‌ای چندبعدی بوده و نیازمند توجه همه‌جانبه دولت و مجلس در تدوین سیاست‌ها و برنامه‌های کلان، تأمین زیرساخت‌های لازم و اجرای برنامه‌هایی هدفمند برای ترویج کارآفرینی به‌منظور رواج اندیشه‌های کارآفرینانه، ارتقاء دانش و توانمندی‌های افراد برای استفاده صحیح از پتانسیل‌ها ازجمله جذب کارآفرینان تحصیل‌کرده غیر مقیم برای مدیریت چالش‌های اقتصادی پیش روست.

نویسنده: دکتر فرهاد حسنی مهربان / مدرس و پژوهشگر

 

نقش دیپلماسی علم و فناوری در حل برخی از چالش‌های شرکت‌های دانش‌بنیان (بخش اول)

نقش دیپلماسی علم و فناوری در حل برخی از چالش‌های شرکت‌های دانش‌بنیان (بخش اول)

 

 

نیاز به دیپلماسی به‌عنوان «نظامی اطلاعاتی» امری اجتناب‌ناپذیر است که به‌صورت تخصصی در حل چالش‌های شرکت‌های دانش‌بنیان و حرکت کشور به سمت اقتصاد مقاومتی، به دیپلماسی علم و فناوری تغییر مفهوم می‌دهد.

 

مقدمه

با گسترش پدیده جهانی‌شدن و روشن شدن تدریجی سهم دوجانبه علم و فناوری و سیاست خارجی در ارتقاء و توسعه یکدیگر، گرایش فزاینده‌ای برای همگرایی فضای علم و فناوری باسیاست خارجه به وجود آمد.

همان‌طور که می‌دانیم سیاست خارجی، خود به‌طور فزاینده‌ای با چالش‌هایی با مؤلفه‌های علمی مواجه است. به‌عنوان نمونه می‌توان معاهدات کاهش تغییرات آب و هوایی و مبارزه با بیماری‌های عفونی که نیاز به همکاری بین جوامع علمی و سیاست خارجی را دارد نام برد. در این زمینه نیز جوامع علمی به‌صورت رو به رشدی در علایق و شیوه‌های پژوهشی خود، بین‌المللی شده و به ماهیت جهانی تولید علم و اهمیت تبادل با خبرگان سایر کشورها واقف گشته‌اند.

با مقدمه‌ای که بیان شد نیاز به دیپلماسی به‌عنوان «نظامی اطلاعاتی» امری اجتناب‌ناپذیر است که به‌صورت تخصصی در حل چالش‌های شرکت‌های دانش‌بنیان و حرکت کشور به سمت اقتصاد مقاومتی، به دیپلماسی علم و فناوری تغییر مفهوم می‌دهد.

 

منظور از دیپلماسی چیست؟

همان‌طور که از مطالعات بین‌المللی برمی‌آید، تحلیل اقدامات یک دولت در قبال محیط خارجی و شرایط داخلی مؤثر در تعیین اقدامات مزبور را سیاست خارجی می‌نامند. سیاست خارجی به معنی دنبال کردن هدف‌های کشور در محیط بین‌المللی و در رابطه با جامعه‌ها، دولت‌ها و کشورهای دیگر است. سیاست خارجی، راهنمای موضع‌گیری در جهان است و مجموعه‌ای از اهداف بین‌المللی و راه‌های رسیدن به آن‌ها را شامل می‌شود. سیاست‌های خارجی کشورهای مختلف، باهم متفاوت بوده و سیاست خارجی یک کشور نیز در طی زمان، تغییر می‌کند.

ازاین‌رو درحالی‌که سیاست خارجی دربرگیرنده اهداف است، دیپلماسی نیز ابزار و سازوکاری برای دستیابی به آن اهداف محسوب می‌شود. بدین ترتیب اقتصاد، تبلیغات، نیروی نظامی، فرهنگ و ایدئولوژی نیز از دیگر ابزارهای سیاست خارجی به شمار می‌آیند. به‌بیان‌دیگر دیپلماسی ازجمله ابزارهای اجرای سیاست خارجی به‌حساب می‌آید.

دیپلماسی از مفاهیمی است که تعاریف متعددی برای آن ارائه‌شده است اما عمدتاً به هدایت روابط بین‌المللی، از طریق دیدار و گفت‌وگوهای دیپلمات‌های رسمی اشاره دارد.

دیپلماسی در معنای سنتی آن اساساً شامل تعاملاتی است که بین حکومت‌ها و دولت‌ها جریان می‌یابد. مجریان دیپلماسی سنتی از طریق رابطه با نمایندگان رسمی دولت‌های خارجی می‌کوشند تا منافع ملی کشور خود را که در چارچوب اهداف راهبردی دولت متبوعشان که در امور بین‌المللی صورت‌بندی شده است، تأمین نمایند.

هانس جی. مورگنتا نظریه‌پرداز آمریکایی آلمانی‌تبار و استاد روابط بین‌الملل و علوم سیاسی که وی را پدر علم سیاست خارجی در نیمه دوم قرن بیستم خوانده‌اند، دیپلماسی را «هنر مرتبط ساختن عناصر قدرت ملی به مؤثرترین شکل با آن گروه از ویژگی‌های شرایط بین‌المللی می‌داند که مستقیماً به منافع ملی مربوط می‌شوند.» از دیدگاه وی دیپلماسی که تدوین و اجرای سیاست خارجی کشور را در همه سطوح بر عهده دارد، مغز متفکر قدرت ملی است. وی حتی کیفیت دیپلماسی را مهم‌ترین عامل قدرت ملی می‌داند که همه عوامل تعیین‌کننده قدرت ملی نظیر موقعیت جغرافیایی، خودکفایی در منابع و مواد خام، تولید صنعتی، آمادگی نظامی و جمعیت را به‌صورت مجموعه‌ای منسجم ترکیب می‌کند و به آن جهت و وزن می‌دهد. مورگنتا معتقد است که دیپلماسی چهار وظیفه اصلی را بر عهده دارد:

  1. تعیین اهداف یک کشور با توجه به قدرتی که به‌طور بالفعل و بالقوه در اختیار دارد.
  2. برآورده نمودن اهداف سایر دولت‌ها و قدرت بالفعل و بالقوه آن‌ها.
  3. تعیین میزان سازگاری این اهداف مختلف.
  4. به‌کارگیری ابزار مناسب برای دستیابی به اهداف خود.

با در نظر گرفتن رویکردی از منظر ارتباطات بین‌الملل نیز، می‌توان گفت که دیپلماسی عبارت است از «فن مدیریت تعامل با جهان خارج توسط دولت‌ها».

با توجه به تعاریف دیپلماسی، سه نکته دیگری نیز در این حوزه قابل‌توجه‌اند که عبارت‌اند از:

  1. دیپلماسی در امور مربوط به سیاست خارجی دولت است نه امور داخلی آن.
  2. دیپلماسی از طریق گفتگو و مذاکره یعنی از طریق مسالمت‌آمیز چهره می‌نماید و زور در آنجایی ندارد.
  3. دیپلماسی روشی است برای حصول نتیجه و هدف موردنظر.

گولیون دیپلماسی عمومی را علت و معلول نگاه‌ها و دیدگاه‌های عمومی که طراحی و اجرای سیاست خارجی را تحت‌الشعاع قرار می‌دهند معرفی می‌کند. ازاین‌رو همان‌طور که از مطالعات به دست می‌آید دیپلماسی عمومی فراتر از دیپلماسی سنتی و رسمی عمل می‌کند و مقایسه مؤلفه‌های اساسی این دو دیپلماسی بیانگر سه محور اساسی زیر است:

  1. دیپلماسی عمومی آشکار و علنی است درحالی‌که دیپلماسی رسمی و سنتی، پنهان و غیرعلنی است.
  2. مخاطبان دیپلماسی عمومی گروه‌های هدف خاص و یا عموم مردم جامعه در دل یک ملت دیگرند، در حل که دیپلماسی سنتی با رفتار و سیاست‌های دولت‌ها سروکار دارد.
  3. موضوعات دیپلماسی عمومی به رفتار و تمایلات عموم مردم در دیگر کشورها مربوط می‌شود، درحالی‌که دیپلماسی سنتی با رفتار و سیاست‌های دولت‌ها سروکار دارد.

بنابراین می‌توان گفت که دیپلماسی عمومی یک راهبرد ارتباطی ویژه و هدفمند است که روی نتایج کوتاه‌مدت و بلندمدت متمرکز است و درصدد ساخت یک تصویر مثبت از یک کشور نزد افکار عمومی خارجی است.

بنا به تعریف یادشده می‌توان منبع اساسی و مبنای دیپلماسی عمومی را آن چیزی دانست که جوزف نای با «مفهوم قدرت نرم»(soft power) ارائه می‌دهد. قدرت نرم ازنظر نای «شیوه‌ای جدید از اعمال قدرت در مقایسه با شیوه‌های سنتی است که موجب می‌شود یک کشور کاری کند تا کشورهای دیگر، همان چیزی را بخواهند که او می‌خواهد». وی این شیوه را «قدرت متقاعدکننده» نیز می‌خواند. با مطالعات انجام‌گرفته مشاهده می‌شود که همپوشانی منابع قدرت نرم و منابع دیپلماسی عمومی تا آنجاست که دیپلماسی عمومی درواقع برنامه‌ریزی راهبردی برای کاربرد قدرت نرم در راستای تأمین اهداف سیاست خارجی است. البته کوهن و نای در تعریف جایگاه این قدرت اساساً منابع قدرت را محدود به «دانش» می‌دانند.

تعریف دیپلماسی علم و فناوری:

دیپلماسی علمی مفهومی است که از بعد از جنگ جهانی دوم به‌طورجدی موردتوجه و استفاده قرار گرفت. در این دوره، دیپلماسی علمی بیشتر ناظر به همکاری‌های علمی بین آمریکا و شوروی سابق بود که در حوزه‌های مختلف بهداشت، هسته‌ای، هوا و فضا و خلاصه زمینه‌های علمی-فناوری انجام می‌گرفت. در شرایطی که تعاملات سیاسی بین کشورهای مختلف به بن‌بست رسیده بود، تعاملات و همکاری‌های حوزه‌های علم و فناوری می‌توانست یک ارتباط حداقلی بین این کشور‌ها برقرار کند. درواقع تحلیلگر‌ها به این نقطه رسیده بودند که علم و فناوری این ظرفیت و پتانسیل را دارد که بین بازیگران مختلف عرصه بین‌الملل، تعاملاتی پایدار برقرار کند.

در حقیقت اگر بخواهیم یک تعریف عملیاتی از دیپلماسی علمی ارائه دهیم، این می‌شود که شما از ابزار علم و فناوری برای پیشبرد سیاست خارجی استفاده کنید و از ظرفیت‌های دیپلماتیک برای نیاز‌ها و اهداف حوزه علم و فناوری بهره بگیرید. ارتباط بین علم و فناوری باسیاست خارجی، ارتباطی دوطرفه است که ازیک‌طرف علم و فناوری به دیپلماسی خدمت می‌کند و از طرفی دیگر دیپلماسی به علم و فناوری. هرقدر به جلو می‌رویم، می‌بینیم علم و فناوری در عرصه تحولات بین‌الملل دارد نقش جدی‌تری پیدا می‌کند. برای مثال از زمان جنگ جهانی دوم که بحث نظامی و اتمی مطرح شد و این مباحث اغلب دارای فناوری‌های پیچیده‌ای در حوزه‌های هوایی، هوافضا و… بودند و اندکی که به جلو‌تر می‌آییم، بیوتکنولوژی و ازاین‌دست مسائل مطرح شدند. در سال‌های اخیر نیز بحث فضای سایبر و مجازی مطرح و باعث بروز بسیاری از مسائل و دغدغه‌ها شده است. در حوزه اقتصاد نیز شاهد تأثیرگذاری فزاینده علم و فناوری هستیم. مطرح‌شدن مسئله اقتصاد دانش‌بنیان شاهدی است بر اثبات این ادعا. مجموعه این‌ها بازیگران عرصه بین‌الملل که‌‌ همان دولت‌ها باشند را دارد به سمت اینکه به علم و فناوری توجه بیشتر داشته باشند، سوق می‌دهد.

دیپلماسی علم فرآیندی است که در آن کشورها پیشرفت‌ها و علایقشان را که در زمینه‌های علمی بین‌المللی با استفاده از روش‌های علمی کسب کرده‌اند، نشان می‌دهند.

نینا فدوروف نیز دیپلماسی علم را این‌گونه تعریف می‌کند: دیپلماسی علم استفاده از همکاری‌های علمی میان کشورها برای مواجهه با مشکلات مشترکی است که بشریت در قرن 21 با آن مواجه بوده و ایجاد همکاری‌های سازنده بین‌المللی می‌باشد. (ادامه دارد…)

تصویر شماره1

 

نویسنده : بنفشه دین‌محمدی پژوهشگر حوزه مدیریت تکنولوژی

 

چالش‌ها و موانع پیش روی شرکت‌های دانش‌بنیان

چالش‌ها و موانع پیش روی شرکت‌های دانش‌بنیان

اگر به‌عنوان یک شرکت دانش‌بنیان به عرصه کسب‌وکار وارد می‌شویم، چالش‌های فراروی خود را بشناسیم.

 

مقدمه

مسلماً تولد هر پدیده‌ای دارای پیامدهای مثبت و منفی اجتناب‌ناپذیر است. اطلاع از پیامدهای منفی می‌تواند به برنامه‌ریزی برای مقابله یا کاهش صدمات ناشی از آن کمک نماید. شرکت‌های دانش‌بنیان به دلیل ماهیت دانش‌محور بودن و پویایی‌های رقابتی بازار و تغییر در نیازها و خواسته‌های مشتریان، نیازمند شناخت چالش‌های موجود در مسیر توسعه خود هستند؛ بنابراین برای گذار به اقتصاد دانش‌بنیان باید چالش‌ها و موانع پیش روی شرکت‌های دانش‌بنیان به‌خوبی شناسایی گردند. ازاین‌رو در این مجال به ارائه نظراتی قابل‌تأمل از اساتید و پژوهشگران حوزه مذکور خواهیم پرداخت.

 

چالش‌های اقتصاد دانش‌بنیان

 

باآنکه شرکت‌های دانش‌بنیان عامل ایجاد اقتصاددانشی پایدار و توسعه دانش بومی، در بسیاری از کشورها می‌باشند، اما این موسسه‌ها در ایران مطابق با چشم‌انداز 20 ساله کشور، ازلحاظ کمی و کیفی در وضعیت مطلوبی قرار نداشته و در مسیر توسعه خود دچار چالش‌هایی هستند.

معمار نژاد به انجام تحقیقات تطبیقی در مورد پیش‌نیازهای اقتصاد دانش‌بنیان پرداخته و به بررسی و مقایسه وضعیت آن‌ها در ایران و تعدادی از کشورهای درحال‌توسعه اهتمام ورزیده است. این نما گرها عبارت از نظام نوآوری، محیط کسب‌وکار، فناوری اطلاعات و ارتباطات و توسعه منابع انسانی می‌باشند. در این راستا با توجه به شکاف فاصله‌ای مشاهده‌شده ایران با سایر کشورهای درحال‌توسعه، وی بیان داشته است چنانچه به این نما گرها توجه نشود، به‌عنوان چالش‌های اقتصاد دانش‌بنیان ادامه حیات می‌دهند.

 

چالش‌های شرکت‌های دانش‌بنیان

امانی تهران و احمد امینی شرکت‌های دانش‌بنیان دانشگاهی را موردبررسی قراردادند و چالش‌ها و تهدیدهایی را متصور شدند که عبارت‌اند از: “عدم وجود مدیریت مرکزی قوی برای برآورد توانایی طرح‌ها و محاسبات اقتصادی هر ایده، در بدو ورود و چرخه حیات می‌تواند منجر به افزایش غیرقابل‌تحمل درجه خطرپذیری گردد “، “ایجاد اختلال در فعالیت اساتید در دو عرصه هم‌زمان علمی-آموزشی و تجاری و همچنین امکان بروز تبعیض و نظام طبقاتی در اساتید “، “عدم وجود یک مجموعه مرکزی برای کنترل بودجه هزینه‌ها و نحوه تجمیع حساب‌ها منجر به عدم پاسخگویی شرکت‌ها به لحاظ بازده مالی می‌گردد “، “مشخص نبودن میزان سهم دانشگاه در تحقیقات، پژوهش‌ها و قراردادهای صنعتی و نیز عدم وجود سازوکار مناسب برای ارزش‌گذاری سرمایه‌های معنوی علمی، می‌تواند به بروز مناقشات میان محققین و دانشگاه بیانجامد ” و “توجه بیش‌ازحد به مقوله تولید دانش فنی موجب بروز اختلال در امر آموزش و انجام تحقیقات بنیادی در دانشگاه‌ها می‌گردد “.

قلی پور و همکاران به شناسایی چالش‌های فراروی شرکت‌های دانش‌بنیان موجود در پارک‌های علم و فناوری پرداخته و تعداد 59 چالش را شناسایی نمودند. نتایج به‌دست‌آمده از این تحقیق نشان داد که تعداد 19 چالش از بین این 59 چالش معرفی‌شده، دارای اثر نامطلوب بیشتری بر شرکت‌های موردمطالعه بوده و عبارت‌اند از:

“رکود صنعت و بازارهای داخلی “، “مشکلات اقتصادی کشور “، “سیاست‌های ناموزون حمایتی دولت “، “فرار مغزها و کمبود نیروی خبره و نوآور “، “ناکافی بودن حمایت مالی “، “نبود مرکز خدمات مشاوره‌ای کسب‌وکار در پارک “، “وجود رقابت پیچیده و متلاطم در بازارهای داخلی و خارجی “، “نبود تیم مدیریت حرفه‌ای و ارتباطات ضعیف بازار “، “نبود امنیت سرمایه‌گذاری بر ایده‌های شرکت برای سرمایه‌گذاران “، “تحقیقات بازاریابی ضعیف “، “قیمت‌گذاری نامناسب و غیرواقعی محصول و خدمت در بازار “، “نبود تمهیدات لازم در حوزه نوآوری و پرورش نیروی انسانی در شرکت “، “مسائل فردی و روان‌شناختی کارکنان شرکت‌ها (فرهنگ و مهارت)”، “وجود ریسک‌های فنی و تجاری در ارائه محصولات جدید “، “مشکلات ساختاری و مدیریتی کشور “، “نبود یک مجموعه مرکزی جهت کنترل بودجه‌ها و هزینه‌ها و نحوه تجمیع حساب‌های شرکت‌ها “، “وجود ناکافی تکنولوژی متناسب برای ظهور و توسعه محصول جدید “، قوانین سخت و دست و پاگیر دولتی برای شرکت‌ها در پارک ” و “موفقیت پایین پارک علم و فناوری از مأموریت اصلی خود در قبال شرکت‌ها “.

فخاری و همکاران نیز آثار تحریم‌های اقتصادی غرب را بر عملکرد شرکت‌های کوچک دانش‌بنیان کشور بررسی و با توجه به تحلیل‌هایی که انجام داده‌اند، در این حوزه تعداد 14 شاخص به‌عنوان تأثیرات منفی تحریم بر تداوم و توسعه فعالیت‌های آن‌ها را استخراج نموده‌اند که شامل دودسته‌اند.

دسته اول، شاخص‌هایی هستند که به‌صورت مستقیم عملکرد شرکت‌های دانش‌بنیان را تحت تأثیر قرار می‌دهند و عبارت‌اند از: “محدودیت دسترسی به تجهیزات مرغوب، ابزار خاص پژوهشی و آزمایشگاهی، قطعات و مواد اولیه موردنیاز “، “فلج شدن سیستم بانکی کشور و مشکل شدن مراودات مالی بین‌المللی “، “مشکل صادرات محصولات فناورانه و از دست دادن بازارهای صادراتی برای برخی از این شرکت‌ها “، “افزایش ریسک سرمایه‌گذاران در فناوری‌های بومی‌شده توسط این شرکت‌ها “، “نوسانات نرخ ارز، تورم و بی‌ثباتی‌های اقتصادی، عدم امکان برنامه‌ریزی و غیرقابل‌پیش‌بینی بودن آینده “، “تثبیت مسیرهای غیررسمی ورود کالا نظیر واردات باواسطه، بازار سیاه بین‌المللی و اقتصاد حواله‌ای ” و “محدودیت در فرآیندهای انتقال فناوری، ارتباطات تجاری و همکاری با شرکت‌های بزرگ صاحب فناوری و مراکز علمی در جهان “.

دسته دوم، شاخص‌هایی هستند که به‌صورت غیرمستقیم و یا با تشدید مشکلات ساختاری موجود، عملکرد شرکت‌های دانش‌بنیان را تحت تأثیر قرار می‌دهند و از آن جمله عبارت‌اند از: “کاهش درآمدهای دولت و درنتیجه کاهش بودجه‌های پژوهشی و محدود شدن حمایت‌های دولتی “، “بالا بودن نرخ بهره وام‌های بانکی در کشور به دلیل تشدید تورم در شرایط تحریم “، “ازدیاد متناوب فشارهای ناشی از تحریم و تغییر مکرر سیاست‌های اقتصادی واداری دولتی جهت تقابل با این مشکلات “، “آمار سازی‌ها جهت عاری جلوه دادن شرایط اقتصادی و عدم دسترسی شرکت‌های دانش‌بنیان به اطلاعات صحیح “، “رکود صنعت و کاهش رونق بازار داخل و درنتیجه مشکلات متعدد فروش و بازاریابی و به دنبال آن مشکلات مالی برای این شرکت‌های نوپا “، “حادتر شدن معضل واسطه‌گری و دلالی در شرایط تحریم به دلیل بی‌ثباتی اقتصادی و گرایش سرمایه‌ها از فن آفرینی به دلالی “، “سلب انگیزه از فن آفرینان به دلیل تشدید مشکلات “.

 

نتیجه کلام

شرکت‌های دانش‌بنیان به‌عنوان یک مرکز تولید، توزیع و کاربرد دانش و محرک رشد اقتصادی، نیاز دارند تا فرآیندهای خلق، ایجاد دانش، اشاعه و کاربرد عملی در آن‌ها ارزیابی و در صورت لزوم بهینه گردند. به‌خصوص نیاز است چالش‌های فراروی این شرکت‌ها شناسایی شوند تا بتوان راهکارهای موردنیاز برای رفع و یا کاهش اثر این چالش‌ها ارائه نمود تا ان‌شاءالله به سطح مطلوبی از توسعه دانش‌بنیان در قالب اقتصاد دانش‌بنیان دست‌یابیم.

 

منابع

  1. معمار نژاد عباس. “اقتصاد دانش‌بنیان: الزامات، نما گرها، موقعیت ایران، چالش‌ها و راهکارها “. فصلنامه اقتصاد و تجارت نوین. شماره 1. تابستان 1384.
  2. امانی تهران محمد، احمد امینی زهرا. “تحلیل افق چالش‌های شرکت‌های دانش‌بنیان دانشگاهی و راهکارهای پیشگیرانه “. نشریه علمی ترویجی مطالعات در دنیای رنگ. 1390.
  3. قلی پور مجتبی، وحدت نژاد محمدعلی، اولیاء محمد صالح، خادمی زارع حسن. “شناسایی و اولویت‌بندی چالش‌های شرکت‌های دانش‌بنیان با استفاده از روش شبکه عصبی مصنوعی. 1394.

 

نویسنده : بنفشه دين محمدي آذري پژوهشگر حوزه مدیریت