نوشته‌ها

دانستنی‌های چاپ کتاب ترجمه

دانستنی‌های چاپ کتاب ترجمه

  • برای ترجمه کتاب از کجا شروع کنیم؟

دلایل متفاوت و اهداف گوناگونی وجود دارد که یک شخص به سراغ ترجمه کتاب می‌رود. شاید دوست داشته باشید که صرفاً با ترجمه از دانش زبان خارجی‌تان بهره ببرید، شاید در یک زمینه علمی متخصص هستید و به زبانی خارجی هم تسلط دارید و به همین خاطر است که دوست داشته باشید در زمینه حرفه و تخصص علمی‌تان، آستین‌ها را بالا بزنید و یک کتاب خوب خارجی را به زبان فارسی ترجمه کنید. درهرحال، یکی از اصلی‌ترین گام‌هایی که باید در زمینه شروع ورود به دنیای مترجمان بردارید، انتخاب هدف و موقعیتتان است. یعنی باید بدانید که دقیقاً به چه علت به دنبال ترجمه یک اثر هستید. اصلاً دوست دارید که در چه زمینه‌ای شروع به فعالیت کنید و چشم‌انداز پیش روی‌تان از این کار چیست.

  • چه کتابی می‌توانیم ترجمه کنیم؟

برای اینکه بدانید چه کتابی را ترجمه کنید و به‌عبارت‌دیگر به یک گزینه مطلوب و موردعلاقه خود برسید باید شروع به گشتن در وب‌سایت‌های اینترنتی کنید. این روزها که اینترنت در اختیارتان است، یافتن جدیدترین گزینه‌های موجود در بازار بسیار ساده‌تر از گذشته شده است. کافی است که موضوع موردنظرتان را در گوگل جستجو کنید و با انتخاب عبارات هدفمندانه مانند «جدیدترین کتاب‌ها درباره…»، «آخرین کتاب‌ها در زمینه…» و…، مشغول به جستجو در بازار تازه‌های نشر در هر موضوع شوید.

وب‌سایت‌هایی مانند آمازون هم می‌توانند در این زمینه به شما کمک شایانی کنند. احتمالاً در همان جستجوی کلی که برای یافتن کتاب‌های تازه در حوزه یک موضوع خاص به خرج می‌دهید با یکی از صفحات فروش کتاب آمازون روبه‌رو خواهید شد.

به وب‌سایت‌هایی که کتاب‌های تازه را معرفی می‌کنند، سر بزنید و با خواندن و مرور خلاصه آن‌ها، نظرات کاربران دیگر درباره کتاب و ستاره‌ها و امتیازاتی که هر کتاب کسب کرده است به گزینه مطلوبتان دست پیدا کنید. شما به زبان انگلیسی یا زبان خارجی دیگر مجهز هستید و به همین خاطر لازم نیست که نگران این باشید که در وب‌سایت‌های مختلف خارجی، نتوانید کتاب دلخواهتان را پیدا کنید. اگر نتیجه‌ای در جستجوهای نخستتان حاصل نشد و به گزینه‌ای دلخواه دست پیدا نکردید، اصلاً و ابداً نگران نباشید. جا نزنید و خستگی را از خود دورنگه دارید. عبارت اولیه‌ای را که با آن شروع به جستجو کرده بودید، اصلاح کنید و سعی داشته باشید که جستجوی خود را محدودتر کنید. یعنی از واژگان و عبارت‌هایی استفاده نمایید که نتایج مشخص‌تر و هدفمندتری به شما می‌دهد.

  • چگونه کتاب برای ترجمه پیدا کنیم؟

کتاب‌هایی که پیدا می‌کنید به شکل‌های گوناگون در دسترس قرار می‌گیرند. مثلاً برخی از کتاب‌ها به‌صورت رایگان و در قالب فایل‌های قابل دانلود(به شکل پی‌دی‌اف) در دسترستان هستند. اگر کتاب خاصی موردنظرتان نیست و دوست هم ندارید که بابت دسترسی به یک کتاب خارجی، هزینه‌ای پرداخت کنید باید در عبارت مورد جستجوی خود برای یافتن کتاب در کنار موضوع، واژه رایگان(free) را هم بنویسید و اگر دوست دارید که در قالب پی‌دی‌اف به شما نتایجی ارائه شود هم باید این عبارت یعنی (pdf) را هم در عبارت جستجو بنویسید.

قرارداد جذب کتاب

دست‌یابی به کتاب‌های ارزشمندی که در این قالب ارائه می‌شوند و ضمناً رایگان هستند هم یکی از گزینه‌های مطلوب در دسترس برای ترجمه کتاب است. اما همه کتاب‌های جدید و معروف از این طریق قابلیت دسترسی ندارند. در این موقع است که باید به دنبال راهی برای خرید کتاب‌های خارجی باشید. اگر یکی از دوستان و آشنایانتان در خارج از کشور به سر می‌برد، از او بخواهید که کتابی را که پیداکرده‌اید اما از طریق اینترنت و به‌صورت رایگان قابل‌دسترسی نیست از یک فروشگاه برایتان بخرد و آن را با پُست برای شما ارسال کند. اگر هم‌چنین امکانی ندارید و با هیچ‌کس که بتواند چنین کاری را برایتان انجام بدهد، آشنایی ندارید باید به سراغ گزینه دیگری بروید و آن خرید کالاهای خارجی از وب‌سایت‌های واسطه فروش ایرانی است. برخی از فروشگاه‌های آنلاین ایرانی، امکان انتخاب و خرید محصولات از وب‌سایت‌ها و فروشگاه‌های آنلاین خارجی را فراهم کرده‌اند. برای مثال می‌توانید به این وب‌سایت‌ها که با جستجویی ساده در اینترنت پیدا می‌شوند به‌راحتی مراجعه کنید و سفارش خرید خود از آمازون یا وب‌سایت‌های مشابه را به آن‌ها بدهید.

دانستنی‌های چاپ کتاب

در آخر می‌توان گفت: دنیای کتاب‌ها، دنیای اسرارآمیزی است. دنیایی پر از تخیلات، تصورات، واقعیت‌ها و دانش که می‌تواند روی طرز فکر و شیوه زیستن انسان‌ها، اثرات شگفت‌انگیزی بگذارد.

دنیای نشر، نگارش و ترجمه هم می‌تواند یک حرفه یا کار جانبی جذاب و جالب برای طرفداران آن باشد. اگر در این زمینه، دستی بر آتش دارید حتماً حضور در آن را تجربه کنید. مترجمان خوب، پل‌های ارتباطی مستحکمی میان فرهنگ‌ها و کشورهای مختلف هستند که به‌عنوان یک سفیر صادق، دانش، تجربه و اطلاعات را از جایی به‌جای دیگر منتقل می‌کنند.

 

 

 

 

نخبه پروری در سازمان

نخبه پروری در سازمان

پیشرفت سازمان با استفاده از خرد جمعی

 

چندی قبل جلسه‌ای با مدیر یکی از سازمان‌های خصوصی داشتم که در خصوص افزایش شاخص‌های بهره‌وری بود و آن شخص قصد داشت تا کارایی و بهره‌وری مجموعه خود را افزایش دهد که در حین این جلسه و گفتگو حرف‌هایی از جانب او شنیدم که مرا به‌شدت به فکر فروبرد و همین عاملی شد که در ارتباط با این موضوع چندخطی را با شما عزیزان سخن بگویم.

ابتدا می‌پردازیم به نوع تفکر آن مدیر جوان که البته با کمی سانسور و اصلاح الفاظ همراه است.

هنگامی‌که بنده مشغول بررسی سوابق و رزومه کارکنان بودم، در خصوص کم‌وکاستی‌های آموزشی و کاری کارکنان از ایشان سؤالاتی پرسیدم و انتظار داشتم که همکاری کند ولی در کمال ناباوری فرمودند که ” من به‌عنوان چوپان وظیفه هدایت گله‌ای را بر عهده‌دارم و آن‌ها موظف‌اند هر کاری که من می‌گویم انجام دهند و اگر غیرازاین باشد با برخورد شدید مواجه خواهند شد، پس ‌نیازی به هیچ آموزشی ندارند، یا کاری که می‌گویم را انجام می‌دهند یا … “

این جملات باعث شد تا جلسه ما بی‌هیچ نتیجه‌ای به پایان برسد علی‌رغم اینکه بنده تلاش کردم تا با توضیحات مختلف او را متوجه کنم که نیروی کار خبره می‌تواند باعث رشد و تعالی سازمان شما گردد.

هنگامی‌که یک مجموعه خصوصی و یا دولتی تصمیم می‌گیرد که بهره‌وری و کارایی خود را افزایش دهد نیاز به رعایت چند عامل دارد که یکی از آن‌ها استفاده از خرد جمعی کارکنان است. یک مدیر اگر بتواند از نقطه نظرات کارکنان خود به خوبی استفاده کند یقیناً بدون آنکه نیاز به تلاش زیادی برای درک مشکلات آن‌ها داشته باشد، می‌تواند سریعاً نسبت به رفع آن برنامه‌ریزی کرده و موجب تشکیل یک رضایت گروهی گردد که همین امر باعث می‌شود کارکنان باعلاقه بیشتری کار کنند و یک احساس مسئولیت قوی در نحوه کارکرد آن‌ها ایجاد شود که در نهایت می‌تواند باعث افزایش بهره‌وری و کارایی سازمان گردد.

معمولاً مدیران سنتی علاقه‌ای به شنیدن نظرات کارکنان برای حل مشکلات ندارند و سعی می‌کنند طبق تفکرات خودشان تصمیم گرفته و از بحران عبور کنند اما مدیران حرفه‌ای از روش نوین مدیریتی برای عبور از بحران استفاده کرده که یکی از این روش‌ها، برگزاری جلسات دوره‌ای با کارکنان، حتی کارکنان رده پایین سازمان است که در آن جلسات، مدیر از نظرات، انتقادات و پیشنهاد‌های کارمندان و کارگران مطلع شده و آن‌ها را در سوابق عارضه‌یابی ثبت می‌کند و هنگام جمع‌بندی نهایی اگر در سازمان خود، کمبودی را احساس کند در نظرات کارکنان خود، به دنبال دلایل آن کمبودها جستجو می‌کند.

اگر استفاده از نظرات کارکنان در دستور کار مدیران قرار گیرد، آن‌ها خود را در رشد و پیشرفت سازمان دخیل دانسته و اگر کم و کاستی در سازمان ببینند خود را مسئول می‌دانند و رفع آن‌ها را برای خود یک دستاورد و افتخار می‌پندارند. اگر این‌چنین حسی در هر طبقه از سازمانی نهادینه شود سرعت رشد و ارتقای سازمان به‌شدت افزایش پیداکرده و نکته‌ای که بسیار حائز اهمیت می‌باشد این است که تمامی این پیشرفت‌ها به نام مدیر آن مجموعه نوشته خواهد شد.

برای شروع می‌توان در خصوص مسائل کوچک و پیش‌پاافتاده نظرسنجی کرد، به‌عنوان‌مثال: چگونه می‌توانیم هزینه‌های برق را کاهش دهیم؟ از کلیه کارکنان بخواهیم که نظر و راهکار خود را بیان کنند، در آخر درخواست کنیم که هر یک با توجه به راهکاری که ارائه دادند عمل کنند. پس از چندی می‌بینیم که دقیقاً طبق راهکار خودشان بدون هیچ مقاومتی هزینه‌های برق را کاهش دادند و ما برای نشان دادن حسن نیت خود، مبلغی را به‌عنوان پاداش این همکاری به آن‌ها پرداخت کرده و اعلام می‌کنیم که با افتخار، با همکاری شما عزیزان توانستیم هزینه‌های سازمان را در این بخش کاهش دهیم. آن زمان است که اشتیاق و شور و هیجان را در لحظه‌به‌لحظه عملکرد آن‌ها می‌بینیم و یقیناً لبخند رضایت قلبی نیز بر روی صورت خودمان نقش می‌بندد.

حال تصور کنید یک مدیر سنتی تصمیم می‌گرفت که هزینه‌های برق را کاهش دهد، دستوری را به کارکنان ابلاغ می‌کرد که همگی می‌بایست آن را انجام دهند و اگر خلاف آن عمل کنند جریمه سنگینی در انتظارشان می‌باشد. در این روش، علاوه بر عدم همکاری کامل، نارضایتی شدیدی در بین کارکنان ایجاد می‌شود و حتی اعلام می‌کنند که سازمان با این مقدار درآمد، کمی هم پول برق بدهد!

ارزش آفرینی در صنعت خودرو

تفاوت دو سبک مدیریتی با همین مثال‌های ساده قابل‌درک است و تصمیم‌گیری برای انتخاب اینکه کدام سبک بهتر است، کاری است سهل و آسان.

استفاده از خرد جمعی باعث نخبه پروری می‌شود و نخبه پروری در نهایت باعث شکل‌گیری یک سازمان تراز اول شده که همگان برای آموزش‌های مدیریتی، آن سازمان نخبه را مثال می‌زنند. کارکنان سازمان همان‌گونه که می‌توانند هزینه‌های سازمان را افزایش دهند (با عدم همکاری مؤثر) می‌توانند در مقابل، هزینه‌های سازمان را به‌شدت کاهش دهند (با ایجاد حس مسئولیت و مفید بودن در سازمان). پس بیاییم با استفاده از تفکرات مثبت و خرد جمعی، باعث رشد و بالندگی سازمان خود شویم. دانشگاه‌ها وظیفه تربیت و آموزش مدیران حرفه‌ای را بر عهده دارند و از طریق آموزش‌های آکادمیک، این افراد را برای به‌کارگیری در سازمان‌ها پرورش می‌دهند. ارتباط بین صنعت و دانشگاه تحت هیچ شرایطی نباید قطع شود زیرا علم مدیریت نوین دائماً در حال تغییر و به‌روزرسانی است و اگر این ارتباط بنا به هر دلیلی قطع شود، شاهد مدیریت سنتی خواهیم بود که از عواقب آن فرسودگی نیروی کار و عدم پیشرفت سازمان می‌باشد. صنایع و سازمان‌های پویا همواره به دنبال جذب نیروهای تحصیل‌کرده و دانشگاهی می‌باشند و می‌دانند هر زمان، هر سازمانی، از نیروی متخصص دانشگاهی استفاده کند در مدت‌زمان کوتاه به بازده دلخواه دست‌یافته و به‌تبع آن موجب پیشرفت آن می‌گردد. در جوامع پیشرفته، مدت‌هاست که مدیریت سنتی منسوخ‌شده و حتی در بازارهای محلی نیز از روش‌های نوین مدیریتی استفاده می‌شود و کشور ما نیز می‌بایست تغییرات اساسی را در روش‌های مدیریتی با اصل آموزش مناسب، ایجاد کند.

نوآوری در صنعت خودرو: رادار جدید توانایی دیدن موانع پشت پیچ را نیز دارا می باشد

 

نویسنده: مهندس کسری واشقانی فراهانی

پژوهشگر حوزه صنعت

منتورینگ، مهمترین استراتژی حفظ کارکنان نمونه

منتورینگ، مهمترین استراتژی حفظ کارکنان نمونه

 

هر انسانی برای موفقیت نیاز به یک راهنما دارد. این راهنما می‌تواند معلم، والدین، خواهر، برادر، یک قهرمان سیاسی یا شریک تجاری او باشد. به چنین فردی منتور می‌گویند. منتور کسی است که دانش و تجربیات خود را در اختیار فردی کم‌تجربه‌تر می‌گذارد. در طول تاریخ، افراد موفق بی‌شماری را می‌توان یافت که از راهنمایی‌های یک فرد باتجربه بهره برده‌اند.

یکی از بهترین نمونه‌های تاریخی، رابطه سقراط در جایگاه راهنما و افلاطون در جایگاه شاگرد است. در عصر حاضر نیز شاهد نمونه‌های فراوانی بوده‌ایم. ریچارد برانسون بارها تأکید کرده که اگر راهنمایی‌های سر فردی لیکر نبود، او به هیچ موفقیتی دست نمی‌یافت. فرانک سیناترا درس‌های زیادی از بینگ کرازبی یاد گرفته است. چارلز شواب از اندرو کارنگی مشاوره مالی دریافت می‌کرده و رابرت فریدلند، راهنما و مشاور استیو جابز بوده است.

بر اساس گزارش‌ها، ۲۵ درصد کارکنانی که دارای پتانسیل‌ بالایی هستند در کمتر از یک سال تصمیم به استعفا می‌گیرند. به همین علت سازمان‌ها باید به دنبال راه‌هایی جدید برای حفظ کارکنان نمونه باشند.

جوزف کمپبل، پس از انجام مطالعاتی روی داستان‌های اسطوره‌‌ای دریافت که درون‌مایه مشترک بسیاری از این داستان‌ها، وجود یک راهنما بوده است که در تمامی فرهنگ‌ها و مقاطع تاریخی بارها تکرار شده است، مثل یودا در ارباب حلقه‌ها، آقای میاگی در پسرک کاراته‌‌باز و گندالف در هابیت. شاید به همین علت است که سازمان‌ها به‌طور فزاینده‌ای در حال حمایت از برنامه‌های منتورینگ درون‌سازمانی، پلتفرم‌های اجتماعی، تشکیل گروه‌های فردبه‌فرد و دیگر استراتژی‌هایی هستند که بتوانند منتورها و شاگردان را دور هم جمع کنند.

منتور کیست؟

منتورینگ (mentoring) و کوچینگ (coaching) تا حدی شبیه هم هستند. در منتورینگ، تمرکز اصلی روی قابلیت‌ها، پیشرفت شغلی و مهارت‌های رهبری در بلندمدت است، درحالی‌که در کوچینگ، تمرکز بر طیف محدودی از مهارت‌ها برای انجام یک وظیفه مشخص است. در منتورینگ، ارتباط بین طرفین داوطلبانه است، اما در بعضی از سازمان‌ها به‌منظور پرورش استعدادها، شرکت در برنامه‌های منتورینگ اجباری است. برخی از عناصر اولیه منتورینگ عبارت است از: بهبود عملکرد شغلی، مشاوره به کارکنان، تبادل دانش و اطلاعات و تقویت مهارت‌های شغلی.

 

چرا به یک منتور نیاز دارید؟

منتورها می‌توانند دانش و خرد خود را که پس از سال‌ها تجربه به دست آورده‌اند در اختیار شما بگذارند. آن‌ها دارای ارتباطات، رهنمون‌ها و توصیه‌هایی هستند که معمولاً سال‌ها طول می‌کشد تا یک فرد تازه‌کار، چنین قابلیت‌هایی را کسب کند که آن‌هم نیازمند تجربیات و شکست‌های فراوان است. یک منتور می‌تواند از بسیاری از موانع جلوگیری کند، راه‌هایی برای پیشرفت سریع شغلی را به شما ارائه کند و الگوی شما باشد. شما با کمک او می‌توانید به دانش و بینشی فراتر از تجربیات خود دست پیدا کنید. یک مشاور مناسب می‌تواند به منبعی تبدیل شود که در بلندمدت، بارها به او رجوع کنید. منتورها الهام‌بخش هستند، از احتمالات پرده برمی‌دارند و بهترین استراتژی‌ها‌ برای نیل به اهداف را به شما نشان می‌دهند.

روشها و توصیههایی برای یافتن یک منتور

بسیاری از شرکت‌ها برنامه‌های منتورینگ و فروم‌های گفت‌وگوی رسمی را پیشنهاد می‌کنند. این برنامه‌ها مانند پل ارتباطی میان منتورها و شاگردان هستند. این روش‌ها و استراتژی‌ها به شما کمک می‌کنند به یک منتور دسترسی پیدا کنید، اما تنها یافتن یک منتور کافی نیست. حفظ رابطه با منتور نیازمند تلاش است:

۱) کجا دنبال یک گزینه برای منتورینگ بگردیم؟

می‌توانید منتور خود را در محیط‌های رسمی یا غیررسمی جست‌وجو کنید. می‌توانید او را در میان ارتباطات فعلی خود جست‌وجو کنید یا در شبکه‌های اجتماعی، مثل لینکدین، توییتر یا فیس‌بوک به دنبال او بگردید. بسیاری از سازمان‌ها مجری برنامه‌های منتورینگ هستند و این برنامه‌ها را در اختیار بسیاری از صنایع می‌گذارند. برنامه‌هایی هم مختص کارآفرینان وجود دارد. مجله فوربز این چند استراتژی را برای یافتن یک منتور پیشنهاد می‌کند:

  • از محدوده محل کار خود فراتر بروید و دوستان، همسایه‌ها، شرکای تجاری و تمام کسانی را که به‌نوعی با آن‌ها در ارتباط هستید در نظر داشته باشید.
  • به یکی از شبکه‌های اجتماعی بروید و به دنبال کسانی بگردید که همکار، همشهری، هم‌دانشگاهی یا هم‌مدرسه‌ای سابق شما بوده‌اند. ما سایت لینکدین را به شما پیشنهاد می‌کنیم.
  • از کارفرمای خود بپرسید که آیا برنامه منتورینگ یا کوچینگ خاصی را به شما پیشنهاد می‌کند یا خیر.
  • تحقیق کنید که آیا در نزدیکی محل کار یا زندگی شما کلاس‌های منتورینگ برگزار می‌شود یا خیر.
  • به گروه‌های تفکر جمعی بپیوندید. در این گروه‌ها که به جلسات منتورینگ فردبه‌فرد (peer to peer) شباهت زیادی دارند، همه اعضا دارای یک هدف مشترک‌اند و با یکدیگر تبادل افکار می‌کنند. در این گروه‌ها، اعضا موظف‌اند نسبت به عملکرد خود پاسخگو باشند و هریک از آن‌ها از همتای خود کمک و مشاوره دریافت می‌کند.
  • برای دریافت راهنمایی، افرادی را انتخاب کنید که در کار خود پیشرفت کرده‌ و از شما باتجربه‌تر هستند.

۲) به دنبال کسی بگردید که آرزو دارید جای او باشید.

منتورها محدود به حوزه کسب‌وکار نیستند. در هر عرصه‌ای از زندگی‌تان که دچار مشکل هستید، می‌توانید از راهنمایی‌های یک منتور بهره‌مند شوید. ممکن است با تقویت مهارت‌های اجتماعی یا توانایی‌های بدنی یا یادگیری مهارت‌هایی مثل آشپزی، خوانندگی یا کاردستی به یک شخصیت تأثیرگذارتر تبدیل شوید. بهترین منتورها کسانی هستند که شما تحسینشان می‌کنید یا از آن‌ها الهام می‌گیرید. آن‌ها بیشترین تأثیر را روی شما خواهند گذاشت، حتی اگر حوزه فعالیتشان ارتباطی به کسب‌وکار شما نداشته باشد؛ اما علایق، اصول و ارزش‌های طرفین باید با یکدیگر متناسب باشد.

3) چگونه منتوری پیدا کنیم که ارزشهایش با ارزشهای ما همسو باشد؟

یافتن منتوری که ارزش‌هایش با قابلیت‌ها و اعتقادات شما همخوانی داشته باشد بسیار مهم است چون اگر ارزش‌هایتان باهم تناسب نداشته باشد، مجبور می‌شوید موضعی اتخاذ کنید که به آن اعتقادی ندارید. بهترین استراتژی برای یافتن یک منتور، جست‌وجوی فردی است که نظام اعتقادی‌اش با شما یکسان باشد. مثلاً اگر شما جزو افرادی هستید که از تعامل رو‌در‌رو با افراد لذت می‌برید، در مشاغلی مثل حسابداری یا فناوری اطلاعات که با مشتریان مستقیماً در تماس نیستند، احساس رضایت نخواهید داشت.

4) از شبکههای اجتماعی برای شناخت افراد استفاده کنید

همیشه می‌توانید از افراد موفق الگوبرداری کنید، اما یک رابطه منتورینگ حقیقی، فراتر از الگوبرداری است. منتورینگ در واقع، یک رابطه دو طرفه و بر پایه «بده بستان» است. به همین علت، پیش از انتخاب منتور باید به یک شناخت کلی از او دست پیدا کنید. می‌توانید از شبکه‌های اجتماعی برای جست‌وجوی کسانی که با شما همفکر هستند، استفاده کنید.

سایت‌هایی وجود دارند که منتورها و شاگردان را گرد هم می‌آورند. شما می‌توانید به‌منظور تحقیق درباره منتورهای احتمالی از شبکه‌های اجتماعی استفاده کنید. به این شبکه‌ها بروید، افراد تأثیرگذار حوزه کاری خود را پیدا کنید،

آن‌ها را فالو کنید و از آن‌ها بخواهید توصیه‌های خود را در اختیار شما بگذارند. از این طریق می‌توانید میزان پذیرش آن‌ها را بسنجید. با آن‌ها چند پیام یا توییت ردوبدل کنید تا رابطه‌ای میان شما شکل بگیرد. هرچه درباره آن‌ها بیشتر بدانید، انتخاب یک منتور مناسب از میان چند گزینه آسان‌تر خواهد بود.

یکی از مؤثرترین روش‌ها استفاده از سایت لینکدین است چون می‌توانید بلافاصله با منتورهای احتمالی خود ارتباط برقرار کنید. اگر گزینه ایده آل خود را پیدا نکردید، می‌توانید از قابلیت ارجاع استفاده کنید و گزینه‌های نامناسب را از فرآیند جست‌وجو حذف کنید. همچنین می‌توانید از نقطه‌های اتصال خود بخواهید شما را به فرد موردنظرتان معرفی کنند. ارجاع و معرفی دو قابلیت مفید لینکدین برای یافتن یک منتور مناسب هستند.

 

5) رویکرد خود را انتخاب کنید

یافتن منتور، پایان ماجرا نیست.  پس از پیدا کردن فرد موردنظر، باید بتوانید با او ارتباط برقرار کرده و این ارتباط را حفظ کنید. این یعنی نباید به‌محض آشنایی از او بخواهید که منتور شما شود. وقتی گزینه احتمالی خود را پیدا کردید، ابتدا درباره‌اش تحقیق کنید، با او رابطه‌ای غیررسمی برقرار کنید و سپس به اصطلاح، مزه دهان او را بچشید و نظر او را درباره منتورینگ کشف کنید. این روش شاید کمی پیش‌پاافتاده به نظر برسد، اما معمولاً وقتی هم‌زمان با تعریف و تمجید از کسی درخواست می‌کنید که منتور شما شود، پاسخ مثبت دریافت می‌کنید. سؤال بپرسید، به توصیه‌هایش دقت کنید و بعضی از آن‌ها را به‌کار بگیرید. سپس برای او توضیح دهید که چگونه توصیه‌هایش برای شما مفید یا مشکل‌آفرین بوده است. استراتژی‌های دیگری که برای یافتن یک منتور توصیه می‌شوند:

  • سعی کنید با او حضوری دیدار کنید، اما اگر ملاقات حضوری ممکن نیست، با او تلفنی تماس بگیرید یا جلسه‌ای را در یکی از شبکه‌های اجتماعی ترتیب دهید.
  • اگر هر یک از روش‌های ذکر شده نتیجه نداد، به او یک ایمیل بفرستید. از او بخواهید در یک جلسه حضوری یا یک کنفرانس ویدئویی شرکت کند.
  • برای او توضیح دهید که دلیل شما برای انتخاب او، دستاوردها، توانمندی‌ها و گرایش‌های او بوده است.
  • او برای برقراری این ارتباط، به انگیزه نیاز دارد. به او بگویید که او نیز از برقراری این رابطه نفع خواهد برد. مثلاً می‌توانید درباره موضوعاتی صحبت کنید که مورد علاقه هر دوی شماست. یا راهی پیدا کنید که شما نیز توصیه‌هایی را در اختیار او بگذارید.
  • برای او توضیح دهید که تنها به دنبال راهنمایی‌های او هستید، نه به دنبال یک معلم خصوصی.
  • اگر او را از طریق سایت‌ها یا برنامه‌های منتورینگ پیداکرده‌اید، باید از سیاست‌ها و راهبردهای برنامه مربوطه پیروی کنید.
  • اجازه دهید که او محدوده‌ها و چارچوب‌های رابطه را تعیین کند.
  • به او بگویید که ترجیح می‌دهید چگونه بازخورد دریافت کنید؛ اما اگر او شما روش دیگری را پیشنهاد کرد، آن را بپذیرید.
  • به او نشان دهید که مشتاقانه منتظر شنیدن و به‌کارگیری توصیه‌های او هستید.
  • هرگز حالت تدافعی به خود نگیرید و بابت راهنمایی‌ها و توصیه‌هایش از او تشکر کنید.

6) زمان منتور ارزشمند است

زمان، منبع ارزشمندی است. منتور شما سخاوتمندانه وقت خود را به شما اختصاص می‌دهد تا به اهداف خود نزدیک شوید. نظرات و صحبت‌های شما باید کوتاه و مختصر باشد. اگر او با شما تماس گرفت یا پیامی فرستاد، بلافاصله پاسخ دهید و اگر قرار ملاقات حضوری (غیرحضوری) گذاشتید، به‌موقع در محل قرار حاضر شوید. اگر توافق کرده‌اید که مدت‌زمان هر جلسه، مثلاً ۱۰ دقیقه باشد، صحبت خود را بیشتر از ۱۰ دقیقه طول ندهید، مگر اینکه او تمایل به ادامه گفت‌وگو داشته باشد. هرگز در مسائل شخصی او دخالت نکنید. فراموش نکنید که او دوست صمیمی شما نیست، مگر اینکه خودش مایل به برقراری چنین رابطه‌ای باشد.

7) در شرایط سخت، میدان را خالی نکنید

هدف اصلی منتورینگ، یافتن راه‌هایی برای مدیریت پروژه‌های سخت و کسب مهارت در دل بحران‌ها است. پس انتظار نداشته باشید که او شرایط را برای شما آسان کند. تنها زمانی می‌توانید مهارت‌های خود را توسعه دهید که خودتان را به چالش بکشید. به همین علت نباید در شرایط سخت میدان را خالی کنید. پروژه‌های سخت را به پایان برسانید. اگر از مشکلات فرار کنید، چیزی یاد نخواهید گرفت.

8) تکالیف خود را انجام دهید

باید تمام وظایفی را که او به شما محول می‌کند تمام و کمال انجام دهید. این تکالیف می‌تواند شامل مطالعات و تحقیقات، دریافت مدارک آموزشی، سخنرانی یا گذراندن دوره‌های آموزشی باشد. حفظ رابطه‌ با منتور حائز اهمیت است. محور این رابطه شما نیستید. انعطاف‌پذیر باشید و زمان خود را با وقت‌های بیکاری او تنظیم کنید. با او بحث نکنید اما اگر نکته‌ای را درک نکردید، سؤال بپرسید. طی جلسات، به گفته‌های او توجه کنید و نسبت به صحبت‌های او اشتیاق نشان دهید. از او بخواهید به شما بازخورد ارائه کند. شنیدن انتقاد، آسان نیست اما برای رشد شما لازم است. از او بخواهید که مکرراً به شما بازخورد دهد و نقاط مثبت و منفی شما را بازگو کند. اگر در محل کارتان جلسه یا سخنرانی مهمی دارید، از او بخواهید در محل کار شما حاضر شود و نحوه عملکردتان را ارزیابی کند. صداقت، شفافیت و احترام، سه عنصر اصلی حفظ ارتباطات هستند. شما در حال ایجاد برقراری یک رابطه بلندمدت هستید پس بد نیست گاهی منتور خود را به ناهار یا قهوه دعوت کنید تا محبت‌های او را جبران کنید. منتورینگ به بخش جدایی‌ناپذیر فرآیند جذب نیرو و استراتژی‌های حفظ کارکنان تبدیل‌شده است. با یافتن یک راهنمای توانمند می‌توانید به زندگی شغلی خود جهت ببخشید و هنگام مواجهه با مشکلات به حضور آن‌ها دلگرم باشید.

 

نویسنده: یاسمن خویی

پژوهشگر حوزه مدیریت

 DNA آموزش‌های سنتي را براي آينده تغيير دهيم!

 DNA آموزش‌های سنتي را براي آينده تغيير دهيم!

 

دانش منبع استراتژیک مزیت رقابتی در کسب‌وکار شناخته می‌شود و با توجه به تغييرات پی‌درپی خواسته‌های مشتریان، سازمان برای بقا در محیط به‌شدت رقابتی امروزی باید علاوه بر دستيابي به دانش روز، دانش قبلي و منقضي شده را به فراموشي بسپارند. با توجه به پويايي محيط کسب‌وکار و لزوم دسترسي به دانش جديد براي حفظ بقاي کسب‌وکار، سازمان‌ها و بنگاه‌ها بايد بتوانند محيط کسب‌وکار خود را به‌خوبی شناسايي و مديريت كنند تا ضمن بقا زمینه‌های رشد، پويايي و تعالي را نيز فراهم نموده و همواره در جهت بهبود و ارتقاي عملكرد خود باشند.

اولين قدم در اين راه تدوين و برنامه‌ریزی استراتژيك دانش‌محور با رويكرد آینده‌نگری در دستيابي به فناوری‌های آينده در حوزه کسب‌وکار مربوط به هر سازمان می‌باشد. در واقع توجه به سرمایه‌های فكري و ترسيم آينده مطلوب سازمان، توجه به اين مهم در فرآیند برنامه‌ریزی سازمان مي‌باشد.

يكي از روش‌های مرسوم و متداول براي بهبود عملكرد سازمان توجه به فرآیندهای آموزشي می‌باشد؛ اما امروزه با توجه به محيط کسب‌وکار، پيچيدگي آن فرآیندهای سنتي آموزش كاركرد مورد انتظار را ندارند و بايستي در طراحی‌های آموزشی نوآوري داشته باشيم؛ سیستم‌های نوين آموزش با رويكرد دانشي را جايگزين آموزش‌های سنتي نماییم و به‌طور خلاصه سازمان‌ها امروزه نياز به آموزش‌های نوين دارند تا پارادايم سرمایه‌های فكري را در ادبيات مديريت سازمان به‌طور صحيح مستقر نمايند.

هدف از آموزش‌هاي سازماني به معناي واقعي تربيت‌و‌پروش نيروي انساني و شكوفايي استعدادهاي آن‌ها در جهت دستيابي به اهداف سازمان می‌باشد. از این‌رو مديريت دانش به‌عنوان بخش كليــدي اين فرآیند بايستي بكار گرفته شود و با پیش‌بینی تغييرات سريع محيطي و تدوين نقشه راه دانش سازمان براي بقا و تعالي در آينده، اقدام به تدوين سرفصل‌ها و محتواي آموزشي دانش‌محور براي آينده باشد.

اكتساب دانش و بينش، نیازمندی‌های آينده و ترسيم جايگاه مطلوب سازمان، از طريق پیش‌بینی، آينده‌نگاري و ترسيم نقشه راه دستيابي به آن، از طريق طراحي سیستم‌های متعالي آموزشي حاصل مي‌شود و مي‌تواند رشد و پويايي را براي سازمان به ارمغان بياورد.

درواقع توانمندسازی منابع انساني و تبديل آن‌ها به سرمایه‌های انساني، تبديل ايشان به كاركنان دانشي می‌باشد كه در محيط پرتلاطم کسب‌وکار فعلي، منظور دانشي است كه مي‌تواند ايجاد مزيت رقابتي را براي سازمان در پي داشته باشد كه به‌یقین اين مهم از طريق آموزش‌های سنتي فعلي امکان‌پذیر نخواهد بود.

مدیران کسب‌وکارها بايست سرمایه‏ های دانش خود را به‌درستی شناسایی و مدیریت کنند و با بهره‌گیری از مهندسي فرآیندهای کسب‌وکار، حمايت از خلاقيت و نوآوري و جاری‌سازی رويكرد دانش‌محوري و آینده‌نگری در دستيابي به اهداف استراتژيك سازمان و همچنين توجه ويژه به مقوله آموزش و تبديل آن به آموزش‌های متعالي، مرحله گذار از مديريت منابع انساني و دارایی‌های فيزيكي به سمت سرمایه‌های انساني و دانشي را به سلامت طي كنند و اين مهم با جذب و پرورش نخبگان به عنوان نیروهای دانشی ايجاد مي‌شود.

تكثير كاركنان خلاق، نوآور و دانش‌محور در بافت و استخوان‌بندی سازمان از طريق تغيير پارادايم آموزش‌های سنتي و تعالي آموزشي حاصل می‌شود.

در واقع بايست بپذيريم كه کسب‌وکارها و بنگاه‌هاي ايراني نياز به تغيير DNA آموزش‌های خود دارند و تعالي سازماني از مسير تعالي آموزش‌های سازماني مي‌گذرد. حاكميت نظام نوآوري و مديريت دانش موجب تسريع اين فرآیند براي دستيابي به اهداف استراتژيك در آينده کسب‌وکارهاي ايراني است.

 

نویسنده : سعيد حاجی‌زاده دكتري مديريت فنّاوری (سیاست‌های تحقيق و توسعه)

مدرس دانشگاه و مشاور حوزه مديريت و فناوري

دانستنی‌های چاپ کتاب

دانستنی‌های چاپ کتاب

از قدیم‌الایام، نوشتن و چاپ کتاب موضوعی مرسوم بوده. از نوشتن به‌صورت کتیبه و حکاکی روی سنگ گرفته تا امروزه که به‌صورت خیلی آسان و سریع به دو صورت عمده‌ی اُفست و دیجیتال انجام میشه.

واژه‌ی چاپ و صورت قدیمی اون «چهاپ» از واژه‌ی مغولی چاو گرفته‌شده و به معنی فشردن سطحی به سطح دیگه هستش. چاپ در لغت به معنی نقش، اثر و مهر و نشان به­کار میره.

برای تهیه و چاپ کتاب دو راه کلی وجود داره: 1- ترجمه‌ی کتاب لاتین ، 2- تألیف یا گردآوری کتاب فارسی

زمانی که شالوده‌ی اصلی کتاب آماده شد، نویسنده‌ی کتاب یا ویراستار علمی انتشارات مربوطه، محتوای اون رو از لحاظ علمی بررسی و درصورت نیاز اصلاح می‌کنن و پس از اون وارد بخش ویراست صوری و صفحه‌آرایی میشه. ویراست صوری به این صورت هستش که متن رو از لحاظ دستور زبان ادبیات اصلاح می‌کنه و کار رو به صفحه‌آرا تحویل میده تا چیدمان کتاب رو بر اساس قطع‌های استاندارد چاپ کتاب آماده کنه. به‌عنوان ‌مثال چند تا از پرکاربردترین قطع‌های کتاب در صنعت چاپ عبارتند از: وزیری (کتب درسی معمول- سایز کوچک‌تر از A4)، رحلی (کتب کمک‌آموزشی- سایز عمودیA4)، بیاضی (کتب قرآن نفیس- سایز A4 افقی)، رقعی ، پالتویی، خشتی(سایز A5).

در این مرحله کتاب پس از تائید نویسنده/ مترجم و امضای اون و البته در صورت نیاز به چاپ ماکت قبل از چاپ، آماده میشه برای دریافت مجوزهای مربوطه از سامانه‌های شابِک (ISBN)، وزارت ارشاد اسلامی (خانه کتاب)، کتابخانه ملی (فیپا).

مجوز اول: مربوط میشه به دریافت کد شابِک (ISBN)، (شماره‌ی استاندارد بین‌المللی کتاب) که از 13 رقم تشکیل‌شده:

978-622-6989-27-2 : سه رقم اول: کد شناسه اختصاصی – سه رقم دوم: کد کشور صادر کننده – چهار رقم بعدی: کد ناشر – دو رقم بعدی: شناسه عنوان در خصوص کتب و در نهایت عدد تک‌رقمی در خصوص چک ­کردن صحیح بودن کد شابِک نوشته ‌شده . با توجه به شابِک هر کتاب میشه به‌راحتی به اطلاعات و صحت اون کتاب دست پیدا کرد.

مجوز دوم: در این مرحله قبل از چاپ کتاب، نویسنده ملزم به دریافت مجوز پیش از چاپ هستش. که در حال حاضر انجام این مراحل به‌صورت یکپارچه و از طریق سایت اداره‌ی کتاب وزارت ارشاد اسلامی انجام میشه. به­ گونه ­ای که ویرایش نهایی کتاب رو به همراه اطلاعات کامل نویسندگان/ مترجمان، ویراستار و صفحه‌آرا به همراه کد شابِک دریافتی از سازمان ISBN در سایت تکمیل نموده و منتظر دریافت مجوز سوم میشیم.

مجوز سوم: در این بخش در انتظار دریافت فیپا (یعنی فهرست‌نویسی پیش از چاپ کتاب) از سازمان کتابخانه ملی میمونیم. (این مرحله ممکنه از سه روز تا یک ماه کاری زمان ببره و به‌طور خودکار انجام میشه) زمانی که فیپا یا همون شناسنامه‌ی کتاب صادر شد، اونوقت کتاب برای چاپ و صحافی در تیراژ دلخواه شما آماده­ست.

چاپ و صحافی کتاب: اگر زمان برای شما مهم و هزینه اهمیت چندانی نداره و همچنین چاپ محدود نیاز دارید: پیشنهاد ما اینه که از چاپ دیجیتال استفاده کنید.

اما اگر هزینه واستون اهمیت داره و درعین‌حال زمان کافی دارید و در ضمن تیراژ زیادی از کتب نیاز دارید بهتره که از چاپ اُفسِت استفاده کنید.

بفرمایید باشگاه …

بفرمایید باشگاه …

 نویسنده : دکتر حمید محمدی پور

 

تقریبا همه افرادی که به نوعی در کسب و کار فعالیت دارند با این نکته موافقند که مشتریان بلند مدت نسبت به مشتریان موقتی سودآورترند. هر اندازه مشتری وفادارتر باشد و بیشتر حفظ شود ، فروش و سودآوری بیشتری ایجاد خواهد کرد. یکی از ابزارهای مناسب دنیای کسب و کار امروز جهت حفظ مشتری ، ایجاد باشگاه مشتریان است. در واقع ، باشگاه مشتریان یکی از فعالیت بازاریابی رابطه ای است که به جای تمرکز بر جذب مشتری ، نگرش آن روی حفظ مشتریان فعلی تاکید دارد.

مهمترین مرحله جهت طراحی باشگاه مشتریان تعیین منطق اجرای برنامه : افزایش سود شرکت ، برنامه جهت اعتبار برند ، مبارزه تجاری و … می باشد.

باشگاه مشتریان باید با تشکیل یک بسته انگیزشی مناسب ، مشتریان را به عضویت و فعالیت در آن ترغیب نماید. از جمله فاکتورهای موثر با آمیخته بازاریابی باشگاه مشتریان عبارتند از:

  • اختصاصی سازی شیوه های توزیع محصولات :

حتما تصاویر مربوط به صف های طولانی جهت خرید آخرین مدل محصولات اپل ، پلی استیشن و یا آخرین نسخه کتابهای هری پاتر را دیده اید. علاقمندان به محصولات شرکت ، حتی رنج ماندن در سرمای خیابان را به جان می خرند تا بتوانند جزو اولین نفراتی باشند که جدیدترین محصول را تهیه کرده اند.

موسسات هواپیمایی را در نظر بگیرید که سالن انتظار ، گیت های عبور و خدمات کاملا یکسانی را به همه مشتریان ارائه می دهند. چه آنان که سالهانست به عنوان مشتریان وفادار از سرویس های این شرکت استفاده می کنند و چه آنان که برای اولین بار مشتری شده اند.

تمامی این موارد ، نمونه عدم استفاده از تکنیک های اختصاصی سازی شیوه های توزیع محصولات است. مشتریان وفادار و دائمی باید این امتیاز را داشته باشند که در اولین فرصت به درخواست آنها رسیدگی شود و کانال توزیع ویژه ای ، بنا به رتبه ایشان طراحی شود.

در فیلم بالا در آسمان (Up in The Air) کار هنرپیشه اصلی فیلم به گونه ای است که با هواپیما زیاد پرواز می کند . در یکی از سفرها ، مهمانداران و کادر پرواز با گرفتن جشنی از او به خاطر اینکه رکورد میزان پرواز با آن موسسه هواپیمایی را شکسته و وفادارترین مشتری لقب گرفته است تقدیر می کنند.

  • مستحکم سازی روابط :

برگزاری همایش های سالانه ، تورهای تفریحی ، گردهمایی ها ، قرعه کشی با حضور اعضای باشگاه و … همه و همه به جهت ایجاد حس پشتیبانی در مشتری است. هر اندازه این روابط مستحکم تر شود ، مشتری میل بیشتری به ماندن دارد و به همان میزان وفاداری او افزایش می یابد.

  • خدمات پس از فروش و بازخور خدمات :

آیا خدماتی که برای در اعضا در باشگاه در نظر گرفته ایم همان اندازه که از نظر ما ارزشمند است از نظر مشتری نیز ارزشمند می باشد؟ آیا فاکتورهایی که به عنوان اولویت اصلی در نظر گرفته ایم (تخفیف ، قرعه کشی و …) از نظر مشتری نیز اولویت بالایی دارد؟

نکته مهم این است که پیش از ایجاد هر ارزش برای شمتری در باشگاه ، نظر او را جویا شوید تا اطمینان حاصل شود که موارد در نظر گرفته شده جزئی از اولویت های اصلی مشتری نیز می باشد.

یکی از مواردی که در کسب و کار امروز ایران می توان به عنوان نمونه ذکر کرد ، تماس های شاد (Happy Call) جهت نظرسنجی از مشتریان است که در پاره ای موارد آن چنان با تماس چندباره گاه و بیگاه با مشتری در آن افراط می شود که باعث رنجش مشتری می گردد.

  • رتبه بندی مشتریان

تجربه عضویت در باشگاه مشتریان سازمانهای بزرگ و کوچک ممکن است برای تک تک ما پیش آمده باشد. یکی از ابزارهای بازاریابی این باشگاهها ، تشویق اعضا به ارتقای سطح عضویت خود از طریق خرید بیشتر ، معرفی مشتریان دیگران و سایر فعالیت های جنبی است.

کارت های وفاداری به شکل عضویت های برنزی ، نقره ای ، طلایی و در جدیدترین شکل آن الماس یا پلاتینیوم صادر می شود تا مشتری با انجام فعالیت های مذکور سطح عضویت خود را به سطح بالاتر افزایش دهد. آنچه در مقابل دریافت خواهد کرد می تواند خدمات VIP ، تخفیف بیشتر ، هدیه ارزشمندتر و در یک کلام رفتار ویژه تر باشد.

مجموع این ارزش ها در هنگام سنجش رضایت مشتری قابل اندازه گیری است. در انتهای فرم نظرسنجی دو پرسش وجود خواهد داشت:

  • آیا باز هم به ما مراجعه می کنید؟ 2) آیا ما را به دیگران معرفی می کنید؟

پاسخ مثبت مشتریان به 2 پرسش بالا بیانگر آن است که در حفظ مشتری و ایجاد وفاداری توانسته ایم موفق عمل کنیم.

گام های راه اندازی باشگاه مشتریان ، پس ار تایید این رویکرد جهت حفظ مشتری توسط مدیریت ، به شرح زیر است:

  • تعیین اهداف باشگاه : همان گونه که اشاره شد تشکیل یک کلوپ مشتریان ممکن است اهداف مختلفی را پیگیری کند . اهدافی چون افزایش سود و فروش ، افزایش اعتباز=ر برند ، مبارزه تجاری ، ارتباط صمیمی تر با مشتریان و … که البته در نهایت تمامی آنها به هدف اولی یعنی افزایش سود می اندیشند.
  • تعیین گروههای هدف : آنچه در اینجا مهم است این نکته می باشد که آیا قرار است باشگاه به عنوان یک اجتماع لوکس از افراد محدود مانند باشگاه مشتریان کالاهای گران قیمت باشد و یا اینکه باشگاه قرار است به عنوان کانال ارتباطی با طیف وسیعی از مشتریان (مانند مشتریان نامحدود برای یک محصول غذایی) عمل کند.
  • طراحی کانال های ارتباطی : ایجاد امکان ثبت امتیاز ، نظر ، پیشنهاد و کلیه تراکنش هایی که توسط اعضا انجام می شود براساس راحتی مخاطب ضروری است. از همین روست که کانال های ارتباطی متنوعی مانند وب سایت ، ایمیل ، پیام کوتاه ، تلفن گویا ، خبرنامه کاغذی و الکترونیکی ، ایجاد صفحه های هواداری در شبکه های اجتماعی و … ایجاد می گردد. به عنوان مثال ، بخشی از مشتریان با تحصیلات و فاصله سنی معین ، شاید ترجیح دهند به جای پر کردن فرم عضویت در اینترنت و پیگیری اخبار باشگاه از طریق آن ، فرم کاغذی را پر کرده و نشریه داخلی باشگاه به شکل چاپی برایشان پست گردد. شناسایی مناسب ترین کانال برای هر بخش از مشتریان در کاهش هزینه های ارتباطی و ارتباط موثرتر با مشتریان بسیار حائز اهمیت است.
  • یکپارچه سازی باشگاه مشتری با سازمان : مسلما پس از ایجاد باشگاه مشتری وقتی قرار است به سبب کسب امتیاز توسط مشتری قیمت محصول انعطاف پذیر باشد نیاز به بازنگری در سیستم قیمت گذاری محصول و بسیاری دیگر از زیر سیستم های سازمان است. بدین جهت هم در زمینه سخت افزار و هم در زمینه نرم افزار نیاز به یکپارچه سازی تراکنش های باشگاه مشتریان با سایر سیستم ها مانند مالی ، ارتباطات ، فروش ، بازرگانی ، تولید و … می باشد.

اقتصاد دانش بنیان با رویکرد دانشگاه کارآفرین

در پایان ، نباید این نکته را از نظر دور داشت که پیش از آن که هدف از تشکیل باشگاه مشتریان کسب درآمد باشد،  ابتدا باید به بهبود فرآیند ارتباط با مشتری در جهت حفظ مشتری اندیشید. چرا که به گفته هنری فورد ، تجارتی که فقط به پول می اندیشد تجارت فقیری است.

دکتر حمید محمدی پور

ارزیابی طرح کسب‌وکار

ارزیابی طرح کسب‌وکار

 

برنامه‌ها باید ساده و قابل‌انعطاف باشند و توسط افرادی تهیه شوند که قرار است آن‌ها را اجرا کنند.

ژنرال گئورگ اس. پاتون

چیزی که یک طرح را قادر به ایجاد نتایج می‌کند، تعهد افراد کلیدی برای کار برروی وظایف خاص است.

پیتر اف. در اکر

 

هر دو نقل‌قول از ژنرال گئورگ اس‌. پاتون و پروفسور پیتر اف.دراکر اساسأ یک موضوع واحد اما از دو دیدگاه متفاوت را می‌گویند. هر دو نفر در حوزه‌های مربوط به خود شناخته‌شده هستند و به نتیجه مشابهی در مورد برنامه و برنامه‌ریزی رسیدند. طرح باید ساده و انعطاف‌پذیر باشد و توسط کسانی که متعهد و مسئول اجرای آن هستند، تهیه شود. پس این موضوع با مفاهیم فرایند ارزیابی و برنامه‌ریزی کسب‌وکار همراه است.

برای نشان دادن فرایند برنامه‌ریزی و ارزیابی، فرض کنید شما تصمیم می‌گیرید از شیکاگو به بوستون بروید. یک گزینه، شروع حرکت از شرق است زیرا بوستون به‌طورکلی در شرق شیکاگو است. شما احتمالاً می‌توانید راه خود را به بوستون با انتخاب بزرگراهی در طول مسیر پیدا کنید. احتمالاً این روش، نسبت به این‌که شما از قبل، مسیر را برنامه‌ریزی کنید بیشتر طول می‌کشد. اگر شما در اینترنت به یک وب‌سایت طراحی‌شده برای ارائه نقشه‌ها متصل شوید، می‌توانید یک نقشه با راهنمایی برای مستقیم‌ترین مسیر جهت رسیدن به بوستون از شیکاگو پیدا کنید. این نشان‌دهنده تأکید بر ارزیابی (که قبل از برنامه‌ریزی است) و برنامه‌ریزی کسب‌وکار است.

توجه داشته باشید که در شماره قبل که در مورد مدیریت ریسک‌‌ها بود، قبل از فصل ارزیابی کسب‌وکار می‌باشد. برخی از خوانندگان ممکن است بپرسند چرا، به دلیل این‌که مدیریت ریسک واقعی بعد از انجام فرایند ارزیابی صورت می‌گیرد که توافقی برای راه‌اندازی کسب‌وکار انجام‌شده می‌باشد. بااین‌حال، تفکر در مورد شناسایی ریسک و کاهش آن باید قبل از فرایند ارزیابی بیاید. به‌این‌ترتیب ارزیابی می‌تواند ساختاری شامل فاکتورهای ریسک باشد.

به‌عنوان یک درآمد شخصی، گروهی یا سازمانی در مسیر زنجیره تأمین کارآفرینانه، آن‌ها ممکن است تصمیم به خرید یک شرکت، یک بخش، دارایی‌های یک شرکت دیگر و یا گزینه جایگزین بگیرند. در شرایطی که نوع سازمانی که هدف قرار داده‌اند، برای فروش نیست یا نمی‌توانند آن را خریداری کنند، آن‌ها ممکن است تصمیم به شروع یک نهاد کسب‌وکار جدید با ایجاد یک بخش جدید برای تحقق اهداف خود بگیرند. سایر گزینه‌های زنجیره تأمین کارآفرینانه، ائتلاف‌ها، سرمایه‌گذاری‌های مشترک، ادغام‌ها و مشارکت‌ها هستند که در شماره‌های قبل شرح داده شد.

این شماره یک مرور کلی از فرایندهای ارزیابی و برنامه‌ریزی کسب‌وکار را که توصیه می‌شوند، بدون در نظر گرفتن شرایط خاص، ارائه می‌دهد. ما ابتدا فرایندهای ارزیابی را بررسی خواهیم کرد و پس‌ازآن نوبت به برنامه‌ریزی کسب‌وکار می‌رسد. این‌ها فرایندهای اساسی هستند که از طریق آن‌ها گزینه‌های کارآفرینانه موجود در نظر گرفته می‌شوند.

 

ارزیابی

اختلافاتی در مورد این واژه وجود دارد. ارزیابی، همه آن چیزی نیست که شامل بررسی وضعیت کسب‌وکار قبل از برخی اقدامات باشد، همان‌طور که در اینجا بحث می‌شود. ارزیابی بعدازاین که اعضای شرکت تصمیم بگیرند که معامله امکان‌پذیر است و پس‌ازاین که درک اولیه حاصل شود اما قبل از اینکه توافق نهایی انجام شود، رخ می‌دهد.

اهداف ارزیابی

ارزیابی دو هدف تا حدودی متضاد دارد. اول، اهداف باید به سمت حصول یک درک کامل از سرمایه‌گذاری‌های پیشنهادی با تمام پیچیدگی‌هایشان و حرفه‌های مرتبط، فرایندها، فعالیت‌ها، عملکردها و گستره‌های جغرافیایی حرکت کنند؛ دوم، اهداف باید این کارها را به‌سرعت و با کمترین هزینه ممکن انجام دهند.

متأسفانه بسیاری از ارزیابی‌ها، گذرا و سطحی هستند و تقریباً به‌طور کامل به مسائل مالی اختصاص دارند و اغلب بخش‌های حساس مانند محصولات و بازار، توسعه محصول و فناوری، عملیات یا منابع انسانی را نادیده می‌گیرند. تیم ارزیابی اغلب شامل کارشناسان صنعت که می‌توانند در مورد نیروهای محرک صنعت و رقبای خود صحبت کنند، نمی‌شود. ارقام مالی لازم هستند اما کافی نیستند و به‌اندازه کافی دربردارنده اطلاعات نیز نیستند.

پیش از شروع ارزیابی، به‌خصوص در شرکت‌های کوچک و نوپا که حمایت شرکت‌های بزرگ را ندارند . یک مطالعه مختصر در مورد این‌که چرا شرکت‌های کوچک شکست می‌خورند، مناسب است. این موضوع برخی نکات را در مورد تمرکز واقعی فرایند ارزیابی ارائه می‌کند.

مجموعه‌ای از آمار تأمل‌برانگیز در شرکت‌های کوچک توسط کرسی ارائه شده است؛ به‌عنوان‌مثال او به برخی مطالعات اروپایی اشاره می‌کند که نشان می‌دهند بقای کسب‌وکارهای نوپا به‌طور قابل‌ملاحظه‌ای کم است که از طریق مطالعات تصادفی به‌دست‌آمده توسط نویسنده در طول سال‌ها شناسایی شده‌اند. در یک مطالعه در مورد شرکت‌های نوپای آلمانی توسط کرسی، ۲۴ درصد آن‌ها در طول دو سال از کسب‌وکار خارج شده‌اند و ۳۷ درصد ظرف پنج سال شکست خورده‌اند. مطالعه دیگری در مورد شرکت‌های نوپای انگلیسی نشان می‌دهد که ۴۵ درصد آن‌ها در دو سال و نیم اول از کسب‌وکار خارج شده‌اند و ۸۰ درصد در شش سال اول خارج شده بودند. او به مطالعات دیگر با نتایج مشابه اشاره می‌کند. کرسی(Cressy) اشاره نمی‌کند که چه نوع شرکت‌هایی این‌گونه بودند، اگرچه تجربه صنایع خدماتی و تولیدی مشابه بودند. او همچنین می‌گوید که اگر شرکت‌ها دو سال اول را سپری کنند، شانس بقای طولانی‌مدت آن‌ها افزایش می‌یابد.

کرسی همچنین بیان می‌کند که شواهدی وجود دارد که «محدودیت واقعی در بقای کسب‌وکار، مالی نیست بلکه بیشتر انسانی و سرمایه‌ای است.» شواهد نشان‌دادند که در بخش مالی ارتباطی میان دارایی‌های مالی و بقای شرکت وجود نداشت. تعداد بیشتر سرمایه انسانی توسط سطح واقع‌گرایی کارآفرینان در خصوص دستیابی به اهداف خود، تجربه کاری مخصوص صنعت، قابلیت‌های مدیریتی و این‌که آیا کسب‌وکار نوپا یک خرید بوده است، توصیف می‌شود (شاید نشان می‌دهد که این‌یک کسب‌وکار در حال فعالیت بوده قبل از این‌که کسب شود یا همانطورکه کرسی مشاهده کرد، دلالت بر وجود شبکه‌های کسب‌وکار دارد). کرسی نتیجه گرفت که افزایش آموزش تئوری و عملی کارآفرینان آینده، سهم مهمی در میزان موفقیت کسب‌وکارهای کوچک خواهد داشت که شاید از پرداخت یارانه‌های اقتصادی به شرکت‌های نوپا هم بیشتر باشد.

بررسی‌های ارزیابی باید شامل جنبه‌های مختلفی از وضعیت و دربرگیرنده قابلیت‌های مدیریت و فرایندهای مدیریت، محصولات و خدمات ارائه‌شده و وضعیت فناوری مربوط به منطقه جغرافیایی پوشش داده‌شده توسط شرکت شامل معاملات بین‌المللی و روابط، مسائل حقوقی، (بدون فراموش کردن قانون ارتكاب اقدامات فسادآلود خارجی آمریکا) رقبای فعلی و بالقوه و محیط رقابتی، مشتریان، تأمین‌کنندگان، امورمالی، بازاریابی، عملیات (سایت‌های تولید، امکانات، مراکز توزیع و فناوری‌های تولید)، توسعه محصول، منابع انسانی و مزایای کارکنان (شامل وضعیت جابه‌جایی کارکنان)، حسابداری، مالیات، بدهی‌ها، فناوری اطلاعات، زیست‌محیطی، مالکیت فکری و فردی، بیمه و پوشش مسئولیت و غیره باشد. به‌عبارت‌دیگر، ارزیابی باید شامل همه زمینه‌های مربوط و ملاحظات شرکت باشد.

 

چه کسی باید ارزیابی را انجام دهد؟

گاهی ارزیابی توسط کسانی که به‌طور مستقیم در شرکت‌های دارای زنجیره تأمین کارآفرینانه پیشنهادی درگیر هستند، انجام می‌شود، ازجمله مدیریت شرکت خریداری‌شده که ارزیابی را بر روی هدف شرکت اکتسابی انجام می‌دهد. در مواقع دیگر افرادی خارج از شرکت ازجمله بانک‌ها، شرکت‌های سهامی خاص، شرکت‌های حسابداری عمومی و مشاوران برای انجام ارزیابی به کار گرفته می‌شوند.

بااین‌حال، یک سازمان به دلیل تعصب زیادی که نسبت به فرایندهای خود دارد، نباید ارزیابی سازمان خود را، خود انجام دهد. در بسیاری از موارد، مدیریت می‌خواهد که معامله‌ای به‌طور کامل انجام شود که روی ارزیابی آن تعصب‌ دارند (به‌طور عمدی یا غیر عمد) یا منجر به ارائه نتیجه موردنظر شود. در مقابل می‌توان به‌صورت موردی، گروهی از مدیریت و کارکنان شرکت اکتسابی به‌جای افراد خارج از شرکت برای انجام ارزیابی تشکیل شود. حامیان این بحث معمولاً به دلیل دانش بیشتری که افراد داخل شرکت برخلاف افراد خارج از شرکت دارند، از آن حمایت می‌کنند.

علاوه براین بسیاری خواهند گفت (گاهی به‌حق) که افراد خارج از شرکت فقط گزارش خود را ارائه می‌دهند و پس‌ازآن بدون هیچ مسئولیتی نسبت به انعقاد قرارداد کاری در شرکت، آنجا را ترک می‌کنند. روشن است که استدلال‌های هر دو طرف متین است.

شرکتی که قرار است فروخته شود نیز می‌تواند برخی از ارزیابی‌های خود را روی شرکت خریدار انجام دهد. مدیریت احتمالاً از فروشنده می‌خواهد که تعیین کند آیا خریدار توانایی مالی کافی برای خرید شرکت را دارد. اگر تمام یا بخشی از قیمت خرید به‌صورت سهام باشد، ارزیابی فروشنده حتی ضروری‌تر و دقیق‌تر می‌شود.

فروشنده همچنین می‌خواهد بداند که آیا توانایی‌های کارکردی خریدار برای جذب سازمان فروش کافی است. نگرانی دیگر این است که چه اتفاقی برای کارکنان شرکت فروخته‌شده می‌افتد؛ برای مثال کارکنان می‌خواهند بدانند که آیا اخراج‌های قابل‌توجهی وجود خواهد داشت یا آن‌ها فرصتی برای پیوستن به شرکت خریداری‌شده را خواهند داشت.

 

 

منبع

برگرفته از کتاب ایجاد زنجیره‌های تأمین کارآفرینانه راهنمایی برای نوآوری و رشد.

 (ویلیام بی. لی)

 

 

نویسنده: یاسمن خویی / پژوهشگر حوزه مدیریت

 

 

 

راه ورود شرکت های دانش بنیان به بازار اوراسیا بررسی می شود

راه ورود شرکت های دانش بنیان به بازار اوراسیا بررسی می شود

اوراسیا یکی از مهم‌ترین بازارهای هدف برای محصولات و خدمات دانش‌بنیان است. بازاری بزرگ و سود ده که می تواند مزایای اقتصادی بلندمدتی برای سرمایه‌گذاری‌های دانش‌بنیانی داشته باشد. در واقع منطقه اوراسیا نام قاره وسیعی است که از ترکیب دو قاره اروپا و آسیا ایجاد شده و کشورهای زیادی را در دل خود جای داده است.
در ۹ ماه منتهی به آذر سال گذشته بیشترین رشد صادرات به مجمع اقتصادی اوراسیا (روسیه، بلاروس، قزاقستان، قرقیزستان و ارمنستان) صورت گرفته است. رشد ارزشی ۷۵ درصدی و رشد وزنی ۱۱۷ درصدی صدور کالا به این کشورها حاصل عملکرد ۹ ماهه اول سال گذشته صادرکنندگان است
طبق برآوردها، بازار حدود ۱۹۰ میلیون نفری اتحادیه اوراسیا با حدود ۷۵۳ میلیارد دلار ارزش صادرات و واردات، آماده پذیرش کالاهای ایرانی است و با موافقتنامه ایران با این اتحادیه، بیش از ۸۰۰ قلم کالا مشمول کاهش تعرفه می‌شوند.
سه سال عضویت موقت مشروط در قالب موافقت‌نامه تجاری با اتحادیه اوراسیا، فرصتی است که می‌تواند زمینه لازم برای عضویت ایران در این اتحادیه را فراهم کند.
این منطقه بزرگ که اقیانوس آرام در شرق، اقیانوس اطلس در غرب، اقیانوس منجمد شمالی در شمال و آفریقا، مدیترانه و اقیانوس هند در جنوب را به هم وصل می‌کند قرار است بازار هدف شرکت‌های دانش‌بنیان باشد.
نحوه ورود به بازار این منطقه وسیع در یک وبینار تخصصی به دانش‌بنیان‌ها معرفی می‌شود.

برندی که شما نامیده می‌شوید؟ برند شخصی (قسمت اول)

برندی که شما نامیده می‌شوید؟

برند شخصی (قسمت اول)

 

در این شماره قصد داریم شمارا با مفهوم برند شخصی (Personal Branding) آشنا نماییم. برند شخصی  یعنی ” اینکه خودتان باشید، بهترین خود”. برند شخصی دانستن این موضوع است که چه چیز برای شما معتبر بوده، شمارا از همتایانتان متمایز ساخته، شمارا به مخاطبان هدفتان مرتبط کرده و آن‌ها را متقاعد می‌سازد، و سپس استفاده از آن برای دستیابی به اهدافتان و افزودن ارزش به کارفرمایتان می‌باشد. امروزه  برند سازی شخصی به مهارتی مهم برای بقا تبدیل‌شده است. زیرا هر فردی صرف‌نظر از سن، موقعیت یا کسب‌وکار، یک برند شخصی دارد. برند شخصی باید منعکس‌کننده هویت شخصی باشد اما مهم است که آن‌ها را از یکدیگر متمایز کنیم. هویت شخصی دربرگیرنده همه ویژگی‌های شخصیتی فرد اعم از مثبت و منفی می‌باشد. برند شخصی تمایل شما درباره نحوه ادراک دیگران از شمارا منعکس کرده و با برجسته ساختن آن ویژگی‌ها شکل داده می‌شود و بنابراین می‌تواند انتخابی آگاهانه باشد.  قدرت یک برند شخصی با سه مؤلفه تمایز(Distinctive)، مرتبط بودن(Relevant) و سازگاری(Consistent) مشخص می‌شود. برند شخصی به اینکه افراد تا چه اندازه می‌توانند توانایی‌ها و ویژگی‌های خود را به‌خوبی شناسایی کنند، ‌ بستگی دارد. هنگامی‌که فرد بزرگ‌ترین نقاط قوت خود را از دیگران متمایز کند، این تمایز او را به‌یادماندنی خواهد ساخت. برند شخصی باید معرف باورهای فرد بوده و آن‌ها را به سایرین منتقل کند، اما مرتبط بودن در یک برند شخصی مستلزم درک و اهمیت دادن به باور  سایر افراد نیز می‌باشد. مؤلفه سازگار بودن برای یک برند، به افرادی اشاره دارد که کارهایی را بارها و بارها به شیوه‌ای متمایز و مرتبط انجام می‌دهند، زمانی که برند شخصی سازگار باشد، افراد قادر به اعتماد به آن هستند چراکه به‌طور مداوم به شیوه‌ای خاص فعالیت و معاشرت می‌کنند. افراد می‌توانند بدانند که چه چیز از صاحب برند انتظار داشته باشند. درواقع برند شخصی سازگار به افراد امکان می‌دهد که تداعیات ذهنی و احساساتشان را درباره دیگران، صرف‌نظر از جایی که با برند مواجه شده‌اند، حفظ کنند.

هنگامی‌که فرد یک برند موفق را کشف و ایجاد کرده و آن را پرورش دهد، منافع بسیاری به دست خواهد آورد، که به شیوه‌های زیر دیده می‌شود: افزایش در معرض دید بودن ، ایجاد تمرکز مشخص بر حرفه یا کسب‌وکار فرد، بالا بردن درآمد فرد، افزایش پاداش او، رونق یافتن در طول رکودهای اقتصادی، توسعه یافتن به حوزه‌های جدیدی از کسب‌وکار، درنهایت دستیابی به اهداف، شناخت بهتر خود و افزایش اعتمادبه‌نفس.

یک برند شخصی موفق و قدرتمند، قدرت تأثیرگذاری بسیاری بر تصمیمات، خریدها و گرایش دیگران خواهد گذاشت: به‌عنوان‌مثال، هنگام اندیشیدن در مورد یک پروژه یا فرصت که در آن فرد یکی از بی‌شمار داوطلبان است، نام فرد یکی از نخستین نام‌هایی است که به ذهن می‌رسد (اعطای جایگاه ذهنی برتر). داشتن موقعیتی به‌عنوان یک متخصص در یک قلمرو، به معنی افزایش نفوذ و اعتبار تصمیمات می‌باشد. یک برند شخصی قدرتمند افراد را تشویق می‌کند که فرد را در رأس قرار دهند. اعتبار یک برند شخصی می‌تواند ناشی از دستاوردها، جایگاه دانش یا حتی سبک شخصی باشد، همین اعتبارها به اعمال فرد وزن بیشتری داده و در معرض دید بودن او را افزایش می‌دهد. توانایی مجذوب ساختن و ایجاد یک هاله شخصی که افراد درست را جذب می‌کند، یکی از قدرتمندترین نیروهای برند سازی شخصی است. یک برند شخصی که صداقت، دانش و هوش را منتقل کند، فروش را افزایش خواهد داد چراکه مشتری درک می‌کند که ارتباط با شخص، ارزش را افزایش می‌دهد. نام فرد بر روی یک پروژه یا محصول باعث می‌شود افراد آن را بشناسند و اعتبار و فرصت‌هایی را نیز در بر خواهد داشت. یک برند شخصی می‌تواند فرد را به‌عنوان بخشی از یک روش یا فناوری جذاب در کسب‌وکار قرار دهد. با ترکیب تمام موارد ذکرشده، یک برند شخصی می‌تواند موجب ترفیع فرد، افزایش فروش خدمات، یا افزایش ادراک از تخصص او شود به‌طوری‌که فرد بتواند پاداش بیشتری تقاضا کند. حال برای ایجاد برند شخصی در خود، ابتدا فهرستی از چشم‌انداز، رسالت و رؤیاهای خود تهیه نمایید. ارزش‌ها و تفاوت‌هایی که شمارا از سایرین متمایز و خاص می‌کند را در آن ذکر نمایید. سپس بیانیه برند شخصی خود را شامل بلندپروازی، اهداف برند، تخصص، ویژگی‌های خدمات برتر و قلمرو فردی خود را تعریف و تنظیم نمایید. در مرحله سوم، بایستی یک برنامه کاری منسجم و متعادل بر مبنای بلندپروازی شخصی خود تهیه نمایید که قابل مدیریت و قابل‌اندازه‌گیری باشد. در مرحله آخر بایستی برنامه برند شخصی خویش را اجرا و ترویج نمایید. برند شخصی شما باید به‌گونه‌ای اثربخش، ایجاد و حفظ گردد.

 

دکتر شیوا شعبانی

پژوهشگر و مدرس دانشگاه

تجاری سازی دانش و فناوری: ارتباط پایدار صنعت و دانشگاه

تجاری سازی دانش و فناوری

ارتباط پایدار صنعت و دانشگاه

 

 

 

با توجه به دنیای پرتلاطم امروز و حاکمیت فضای عدم اطمینان بر کسب و کار ها و صنایع وابسته آنها راهکاری که بتواند زمینه ساز ایجاد مزیت رقابتی پایدار برای سازمان شود از اهمیت ویژه ای برخوردار است. اینگونه می توان گفت که علت اهمیت روز افزون به نوآوری، سود اقتصادی است. در کسب و کار امروز تحقیقات، مبدل به عاملی اقتصادی شده است و تجاری سازی نیز بخش مهمی از فرآیند نوآوری می باشد و هیچ محصول، خدمت و فناوری جدیدی بدون تجاری سازی امکان ورود موفق به بازار را ندارد. ایجاد بستر مناسب برای عرضه دانش و فناوری، علاوه بر فراهم کردن ارزش های اقتصادی، منجر به رشد و توسعه اقتصادی نیز در جامعه می گردد. با نگاهی به تحقیقات انجام شده می توان دریافت که تحقیقات بنیادی به تنهایی کافی و مفید نبوده و انگیزه کافی برای پزوهشگر و کاربر را ایجاد نمیکند، همچنین عدم استفاده از نتایج تحقیقات در کسب و کار و صنایع باعث هدر رفت سرمایه و وقت صرف شده در راه پژوهش می شود. امروزه رقابت روزافزون جهانی، دیگر فرصت تحقیقات بنیادی و پایه ای را از بسیاری از صنایع گرفته است. به همین دلیل بیشتر شرکتها مجبورند فقط به تحقیقات بحرانی و مورد نیاز دست بزنند. به عبارت دیگر، اهمیت تحقیقات به خاطر نوآوری [1]و اهمیت نوآوری به دلیل سود اقتصادی آن است. در دنیای کنونی تحقیقات به عاملی اقتصادی تبدیل گردیده است، مراحل گذر از “علم ناب” طی شده است و نهادهای علمی- تحقیقاتی باید بطور آشکار در خدمت اقتصاد و تجارت قرار گیرند. دانشگاه ها و مراکز تحقیقاتی باید از “هدف بودن” خارج شوند و به وسیله ای برای توسعه اقتصادی تبدیل گردند. در عصر حاضر باید به دنبال ساز و کارهایی باشیم که روش تبدیل “ایده” به “محصول” را به ما یاد بدهد و روند تبدیل علم به ثروت را سرعت بخشد. تجاری سازی فناوری، فرآیند تغییر دانش به محصولات و خدمات و روش بسیار موثر برای انتقال عقاید از ذهن یا آزماشگاه به دنیایی گسترده تر است.  شاه کلید دنیای امروز، خلق ارزش است. راهکار ورود به دنیای کسب و کار امروزی فناوری است و شاه کلید فناوری، تجاری‌سازی و ارزش افزوده ناشی از آن است،  اقتصاد امروز جهان به شدت از وابستگی به منابع زیرزمینی و صنایع صنعتی فاصله گرفته و اقتصاد دانش محور و شرکت های دانش بنیان را به عنوان راهبرد اساسی خود برای رشد و توسعه اقتصادی می داند و توجه بسیاری از اندیشمندان، سیاست گذاران و برنامه ریزان را به خود معطوف کرده که در این میان دانشگاه به عنوان ایجاد کننده دانش و ناشر نقش کلیدی ایفا می کند. لذا از آنجا که اهمیت دانش در نوآوری و توسعه کسب و کار روز به روز بیشتر می شود و درست همانگونه که سهم بیشتری از جامعه وارد آموزش عالی می گردند، دانشگاه ها می توانند نقش بیشتر و فعال تری در نوآوری ملی و توسعه اقتصادی را داشته باشند.(منتظری، یوسفی، 1393) تجاری سازی تحقیقات و دانش تولیدی، فعالیتی اجتناب ناپذیر در راستای جبران هزینه های تحقیق و توسعه دانشگاهها و مراکز تحقیقاتی دولتی و خصوصی کشور است که میتواند علاوه بر فراهم آوردن امکان سرمایه‌گذاری در فناوری‌های بهتر و پیشرفته‌تر برای محققان و مؤسسات عرضه کننده دانش، به توسعه‌یافتگی کشور و رقابت پذیر شدن آن در کلیه صنایع، به ویژه صنایع پیشرفته کمک شایانی نماید. چالش مديريتي صاحبان و سرمایه‌گذاران دانش، اين است که چگونه دانش تولیدی و نوين خود را به جريان بازده اقتصادي براي مؤسسان، سرمايه‌گذاران و کارکنان تبديل کنند. به عبارت ديگر، مشکل اصلي اختراع نيست بلکه تجاري سازي آن است.(یدالهی، کلاتهایی، 1391) ورود موسسات تحقیقاتی [2]به عرصه تجارت و بازاریابی محصولات خود و توجه به نیازمندیهاي بازار و معیارهاي مشتریان، منجر به پیدایش فرصت ها و پیامدهاي مثبتی است. پیامدهایی که در کمترین سطح بهره وري کمک به خودگردانی موسسات و در بالاترین سطح، انتظار افزایش استانداردهاي زندگی( ایمنی و امنیت)،کیفیت زندگی،تولید ثروت و رشد اقتصادي را در پی خواهد داشت (فاطمی،1385). در حقیقت تجاری سازی موتور رشد اقتصادی است . در تغییرات سریع امروزی سازمانهایی موفق خواهند بود که بتوانند خود را با این تغییرات انطباق داده و از قدرت نوآوری لازم برخوردار باشند. در دانشگاهها و نهادهای آموزش عالی نیز نوآوری و خلاقیت از اهمیت بالایی برخوردار است. بنابراین جهت تحقق این هدف، این نهادها باید در زمینه اشاعه، نشر دانش و انتقال آن به جامعه و نسل‌های جوان بیش از پیش تلاش و کوشش کنند. (کنجکاو منفرد، اردکانی، 1392)  با توجه به موارد ذکر شده اینگونه میتوان گفت که ارتباط بهینه صنعت و دانشگاه نیازمند پلی ارتباطی است. پلی که از اتحکام لازم برخوردار باشد لذا با توجه به اهمیت تجاری‌سازی نتایج تحقیقات آموزش عالی بر رشد صنعت و تاثیر آن بر اقتصاد کشور ،در این مقاله سعی بر آن است تا با بیان دقیق مفاهیم تجاری سازی و مدل های آن و همچنین بیان فرآیند و ضرورت فرآیند تجاری سازی در ارتباط موثر صنعت و دانشگاه، زیرساخت تئوریک[3] مناسبی را برای رسیدن به این مهم فراهم سازد.

 

 

مفهوم تجاری سازی[4]

تجاري سازي عبارت است از تبدیل یافته هاي جدید و ایده هاي پژوهشی به محصولات و خدمات و فن آوري هاي قابل ارائه به بازار. به عبارت دیگر تجاري سازي تحقیقات مجموعه تلاشهایی را که به منظور فروش کارهاي تحقیقاتی با هدف کسب سود و ارتباط هرچه بیشتر آموزش و پژوهش با اهداف اقتصادي و اجتماعی صورت می پذیرد را گویند. با توجه به تعاریف بالا تجاري سازي را می توان به بازار رسانیدن یک ایده و یا یک نوآوري دانست.(جهاندیده،1384) تجاری سازی فناوری، خلق محصول، خدمت یا فرآیند جدیدی مبتنی بر رفع تقاضای جدید است و رفع آن مستلزم تلاش مستمر در راه تبدیل نتایج محصولات و خدمات جدید [5]و بازاریابی موفق [6]آنهاست. تجاری سازی به انتقال فناوری بسیار نزدیک است. به عبارت دیگر فرآیند تجاری سازی، همان فرآیند انتقال دانش و فناوری از مراکز تحقیقاتی مانند مراکز رشد و پارک های علم و فناوری به صنایع موجود یا کسب و کارهای جدید است. در واقع تجاری کردن فرآیندی است که از طرح کردن و پروردن یک ایده آغاز می شود و به سمت تولید ( کالا و خدمات) و در نهایت فروش آن به مشتری ( صنعت یا استفاده کننده نهایی) می انجامد. لغتنامه کمبریج واژه “تجاری کردن” را به معنای “سازماندهی چیزی برای کسب سود” و واژه “تکنولوژی” را مطالعه و دانش عملی در استفاده از اکتشافات علمی خصوصا در حوزه صنعت ” تعریف کرده است.

 

روند تجاری سازی دانش

در سال های اخیر موسسات آموزش عالی در جوامع غربی و در حال توسعه، با تغییرات زیادی مواجه بوده اند. با ظهور اقتصاد دانشی، خط مشی های ناظر بر آموزش عالی، متحمل فشارهایی شده اند که سبب شده، به عنوان ابزاری برای رقابت های اقتصادی در بازارهای جهانی ایفای نقش کنند. این بدان معناست که ارزشیابی و نگاه به آموزش و تحقیق دانشگاهی به طور فزاینده ای از زاویه اقتصادی امکان پذیر شده است. در تطابق با این تغییر خط مشی ها و تغییر زاویه نگاه به دانشگاه، الگوهای تامین سرمایه و سبک های مدیریت دانشگاه ها با تحولات کثیری مواجه شده است ( قلی پور، 1386).

در بسیاری از کشورها اداره ای تحت عنوان دفاتر انتقال فناوری، جهت تسهیل انتقال دانش تجاری شده از دانشگاه ها به صنایع تاسیس شده است. نقش عمده این دفاتر، حفاظت از دارایی های فکر دانشگاه و نتایج پژوهش های دانشگاهی و انتقال تجاری دانش از طریق واگذاری حق امتیاز اختراعات یا سایر انواع دارایی های فکری ناشی از پژوهش های دانشگاهی به صنعت است (Siegel, 2004).

 

اهمیت تجاری سازی فناوری[7]

تجاری سازی عبارت است از تبدیل یافته های جدید و ایده های پژوهشی به محصولات و خدمات و فن آوری های قابل ارایه با بازار. به عبارت دیگر تجاری سازی تحقیقات مجموعه تلاش هایی را که به منظور فروش کارهای تحقیقاتی با هدف کسب سود و ارتباط هرچه بیشتر آموزش و پژوهش با اهداف اقتصادی و اجتماعی صورت می پذیرد را گویند. با توجه به تعاریف بالا تجاری سازی را می توان به بازار رسانیدن یک ایده و یا یک نوآوری دانست (جهاندیده، 1384)

امروزه در مورد اینکه، تجاری سازی ایده ها و درگیر کردن محققان در ایجاد و توسعه محصولات فواید بسیاری در بر دارد، شکی باقی نمانده است. به عنوان مثال، می توان تصور کرد که در غیاب فعالیت های تجاری سازی رادیو داروهای تولیدی توسط کارشناسان انرژی اتمی، چه تاثیری بر درمان بیماری های خاص و در انتها زندگی انسان گذاشته است (محمدی، 1386).

ایجاد بسترهایی برای دانش، علاوه بر فراهم آوردن ارزش های اقتصادی برای سازمان ها، منجر به رشد اقتصادی و فنی جامعه می شود. از آنجا که به بازار رسانیدن یک محصول می تواند تضمین کننده موفقیت و بقای سازمان ها باشد، تجاری سازی به عنوان یک عامل حیاتی مطرح شده است. در سازمان های تحقیقاتی نیز تحقیقات، بدون تجاری سازی یک محصول معنایی ندارد در همین راستا نیز تا فناوری منتقل شده، توسعه نیابد، نمی توان گفت فرآیند انتقال فناوری تکمیل شده است. اهمیت تجاری سازی R&D و فناوری به حدی است که در حال حاضر بسیاری از موسسات تحقیقاتی به صورت همکاری مشترک به تجاری سازی فناوری خود رسمیت داده اند و تعداد این گونه مراکز خدمات مشاوره ای در کشورهای پیشرفته صنعتی در حال افزایش است. در خصوص ایران نیز، طی سال های اخیر، مراکز عرضه کننده خدمات فناوری تحت نظر مراکز رشد و پارک های علم و فناوری به ارایه خدمات مشاوره ای به فعالان حوزه فناوری و شرکت های دانش بنیان می پردازند که البته، نیاز به تقویت هرچه بیشتر این مراکز امری حیاتی در انجام وظایفشان است. همچنین می توان به Joint Venture و سرمایه گذاری خطرپذیر نیز به عنوان نمونه هایی از انجام پروژه های تحقیقاتی بصورت همکاری مشترک اشاره نمود.

 

اهمیت تجاری سازی تحقیقات علمی[8]

تجاری سازی نتایج تحقیقات، یکی از گام های مهم نظام نوآوری است که پایداری و استمرار امر تحقیق را تضمین می کند و متناسب با آن علاوه بر فراهم آوردن ارزش های اقتصادی قابل توجه برای سازمان ها، رشد اقتصادی دانش محور جامعه را نیز تسریع می نماید ( عنایتی، 1386). “تجاری سازی تحقیق فرایندی است که هنگام ورود به بازار می تواند ایجاد درآمد کند و در مرحله توسعه از نظر درآمد زایی هیچگونه ارزشی ندارد. فن آوری اگر در قفسه بماند (وارد بازار نشود) هیچ درآمدی ایجاد نمی کند” ( عناینی، 1386).

این موضوع در مورد فن آوری هایی که از طریق داخلی بدست می آید به مراتب برای حمایت کننده ی آن از اهمیت بیشتری برخوردار است. “علم زیر بنای توسعه فن آوری را فراهم می کند و توسعه فناوری به سهم خود بازارهای جدیدی خلق می کند” (Reamer, 2003).

بدیهی است علم به خودی خود و بدون در نظر گرفتن چارچوب و فرآیندی کارآمد در چرخه توسعه فناوری، نخواهد توانست بازار جدیدی را خلق نماید.

تحقیقات بسیاری در کشورهای پیشرفته صنعتی در موضوع تجاری سازی نتایج تحقیق صورت گرفته است. کارلوس در مورد ارتباط دانشگاه و صنعت در آمریکا دارای سابقه طولانی است که عوامل اصلی آن قانون موریل (1862) مبنی بر اعطای تاسیس سیستم کالج، دفاع مبتنی بر تحقیق و توسعه در طول جنگ جهانی دوم و رقابت با اتحاد جماهیر شوروی در طول سال های جنگ سرد است (Karlson, 2004).

فرایند تجاری سازی

اساس فرایند تجاری سازی مشارکت بخش تحقیقاتی و بخش صنعت، در تبدیل نتایج تحقیقات به نوآوری است و امروزه تجاری سازی به یکی از حلقه های اصلی فرایند نوآوری تبدیل شده است (Ghazinoori,2005). به طور کلی فرایند تجاری سازی را می توان به چهار مرحله مجزا تفکیک نمود که عبارتند از سرمایه، که باید برای انجام پژوهش ایده پرورش یافته تامین شود و سپس خط مشی بازاریابی تعیین و تعریف گردد، این ایده در مرحله توسعه به فناوری مورد نظر تبدیل می شود. هنگامی که یک دستاورد قابل ارایه به بازار حاصل شود، مرحله اجرای تجاری سازی شروع می شود. هنگامی که یک محقق یک یا چند فناوری قابل ارایه به بازار را توسعه داده است، باید برای تجاری سازی آنها وارد مرحله تجاری سازی شود (محمدی، 1386).

جایگاه تجاری سازی در فرایند نوآوری[9]

تکنولوژی و تجاری سازی، قسمت های مهم فرایند نوآوری هستند که باعث می شوند اختراعات، به تولیدات دارای بازار تبدیل شود. بازاریابی و فرایند تجاری سازی، مرحله نهایی فرآیند نوآوری هستند این دو جز برای دستیابی به موفقیت هر اختراعی، لازم و ضروری هستند. از روش های تجاری سازی می توان به سرمایه گذاری مشترک، فروش و انتقال فن آوری، فروش حق اختراع، حق امتیاز و خدمات مهندسی اشاره کرد (محمدی، 1386).

 

بحث و نتیجه گیری

ثبت های اختراع دانشگاهی [10]اغلب به عنوان شاخص های کلیدی از فعالیت های مربوط به انتقال تکنولوژی در حوزه های تکنولوژی از قبیل زیست شناسی، داروشناسی، الکترونیک، و شیمی در نظر گرفته می شوند، در حالیکه سودمندی کمتری در رشته هایی از قبیل مهندسی مکانیک و کالاهایی برای مصرف کننده دارند. یکی از ضرورتها ی نظام پژوهشی کشور، توجه پژوهش های کاربردی به نیازهای جامعه و بوم یسازی آن متناسب با شرایط کشور است. بدین منظور لازم است، مدیران شرایط لازم را برای فعالی تهای علمی استادان و دانشجویان فراهم کرده و از ایده های نوآورانه آن ها در زمینه حل مسایل جامعه حمایت های لازم را بعمل آورند.به طوری کلی تجاری سازی را می توان به بازار رسانیدن یک ایده تا نوآوری دانست که باید با مطالعه دقیق بازار و استخراج نیازهای بازار , انجام تحقیقات و آزمایش های لازم , تهیه نمونه , استاندارد سازی فرآیند توسعه محصول و هماهنگی های مدیریتی برای عرضه آن به متقاضی یا بازار توام باشد. فناوری به تنهای عامل خلق ثروت نیست ؛ بلکه استفاده موثر و مناسب از آن است که باعث خلق ثروت می شود. خلق ارزش افزوده ناشی از استفاده فناوری در عرضه محصولات و خدمات مورد نیاز , موجب افزایش ثروت می شود. دانش و فناوری می تواند در قالب محصولات تولید , خدمات یا حتی بازاریابی باشد , اما به هر حال استفاده از فناوری یا تجاری سازی فناوری در خلق ثروت و رشد اقتصاد مهم است . تجاری سازی دانش و فناوری برای تبدیل فناوری به کالا یا خدمات قابل استفاده و ارائه و انتشار آن در سطح جامعه نیازمند تحقیق و توسعه , خلاقیت و نوآوری , منابع خطر پذیر و زنجیره ای از فعالیت ها و اقدامات متعدد و مختلف است. زنجیره اقدامات تجاری سازی فناوری از اعتبار سنجی اولیه و امکان سنجی فنی شروع و با مطالعه بازار , تامین منابع مالی و سرمایه اولیه مورد نیاز , مدیریت و شناسایی خطرها و … ادامه می یابد . طی کردن این زنجیره پیچیده و طولانی می باشد و عرضه یک نوآوری به بازار می تواند سالیان زیادی به طول انجامد، اما این زنجیره سبب می گردد تا یک دلار سرمایه گذاری در تحقیقات , منجر به کسب هزار دلار در کارخانه شود. البته فقط تعداد کمی از نوآوری ها قادر به طی کردن کل زنجیره ارزش و رسیدن به بازار هستند و بیشتر آنها در میانه راه و گردنه های مسیر جامانده و به سر انجام نمی رسند لذا تعامل مناسب بین صنعت و دانشگاه از طریق برگزاری سمینار ها تحقق نخواهد یافت و باید عزمی جدی در این راه وجود داشته باشد.

 

 

نویسنده : شهنام زندیه

[1] Innovation

[2] Research Institutes

[3] Theoretical

[4] Commercialization concept

[5] New Services

[6] Successful Marketing

[7] Technology Commercialization importance

[8] Scientific research

[9] Innovation process

[10] Registration of university inventions