نوشته‌ها

ارزیابی طرح کسب‌وکار

ارزیابی طرح کسب‌وکار

 

برنامه‌ها باید ساده و قابل‌انعطاف باشند و توسط افرادی تهیه شوند که قرار است آن‌ها را اجرا کنند.

ژنرال گئورگ اس. پاتون

چیزی که یک طرح را قادر به ایجاد نتایج می‌کند، تعهد افراد کلیدی برای کار برروی وظایف خاص است.

پیتر اف. در اکر

 

هر دو نقل‌قول از ژنرال گئورگ اس‌. پاتون و پروفسور پیتر اف.دراکر اساسأ یک موضوع واحد اما از دو دیدگاه متفاوت را می‌گویند. هر دو نفر در حوزه‌های مربوط به خود شناخته‌شده هستند و به نتیجه مشابهی در مورد برنامه و برنامه‌ریزی رسیدند. طرح باید ساده و انعطاف‌پذیر باشد و توسط کسانی که متعهد و مسئول اجرای آن هستند، تهیه شود. پس این موضوع با مفاهیم فرایند ارزیابی و برنامه‌ریزی کسب‌وکار همراه است.

برای نشان دادن فرایند برنامه‌ریزی و ارزیابی، فرض کنید شما تصمیم می‌گیرید از شیکاگو به بوستون بروید. یک گزینه، شروع حرکت از شرق است زیرا بوستون به‌طورکلی در شرق شیکاگو است. شما احتمالاً می‌توانید راه خود را به بوستون با انتخاب بزرگراهی در طول مسیر پیدا کنید. احتمالاً این روش، نسبت به این‌که شما از قبل، مسیر را برنامه‌ریزی کنید بیشتر طول می‌کشد. اگر شما در اینترنت به یک وب‌سایت طراحی‌شده برای ارائه نقشه‌ها متصل شوید، می‌توانید یک نقشه با راهنمایی برای مستقیم‌ترین مسیر جهت رسیدن به بوستون از شیکاگو پیدا کنید. این نشان‌دهنده تأکید بر ارزیابی (که قبل از برنامه‌ریزی است) و برنامه‌ریزی کسب‌وکار است.

توجه داشته باشید که در شماره قبل که در مورد مدیریت ریسک‌‌ها بود، قبل از فصل ارزیابی کسب‌وکار می‌باشد. برخی از خوانندگان ممکن است بپرسند چرا، به دلیل این‌که مدیریت ریسک واقعی بعد از انجام فرایند ارزیابی صورت می‌گیرد که توافقی برای راه‌اندازی کسب‌وکار انجام‌شده می‌باشد. بااین‌حال، تفکر در مورد شناسایی ریسک و کاهش آن باید قبل از فرایند ارزیابی بیاید. به‌این‌ترتیب ارزیابی می‌تواند ساختاری شامل فاکتورهای ریسک باشد.

به‌عنوان یک درآمد شخصی، گروهی یا سازمانی در مسیر زنجیره تأمین کارآفرینانه، آن‌ها ممکن است تصمیم به خرید یک شرکت، یک بخش، دارایی‌های یک شرکت دیگر و یا گزینه جایگزین بگیرند. در شرایطی که نوع سازمانی که هدف قرار داده‌اند، برای فروش نیست یا نمی‌توانند آن را خریداری کنند، آن‌ها ممکن است تصمیم به شروع یک نهاد کسب‌وکار جدید با ایجاد یک بخش جدید برای تحقق اهداف خود بگیرند. سایر گزینه‌های زنجیره تأمین کارآفرینانه، ائتلاف‌ها، سرمایه‌گذاری‌های مشترک، ادغام‌ها و مشارکت‌ها هستند که در شماره‌های قبل شرح داده شد.

این شماره یک مرور کلی از فرایندهای ارزیابی و برنامه‌ریزی کسب‌وکار را که توصیه می‌شوند، بدون در نظر گرفتن شرایط خاص، ارائه می‌دهد. ما ابتدا فرایندهای ارزیابی را بررسی خواهیم کرد و پس‌ازآن نوبت به برنامه‌ریزی کسب‌وکار می‌رسد. این‌ها فرایندهای اساسی هستند که از طریق آن‌ها گزینه‌های کارآفرینانه موجود در نظر گرفته می‌شوند.

 

ارزیابی

اختلافاتی در مورد این واژه وجود دارد. ارزیابی، همه آن چیزی نیست که شامل بررسی وضعیت کسب‌وکار قبل از برخی اقدامات باشد، همان‌طور که در اینجا بحث می‌شود. ارزیابی بعدازاین که اعضای شرکت تصمیم بگیرند که معامله امکان‌پذیر است و پس‌ازاین که درک اولیه حاصل شود اما قبل از اینکه توافق نهایی انجام شود، رخ می‌دهد.

اهداف ارزیابی

ارزیابی دو هدف تا حدودی متضاد دارد. اول، اهداف باید به سمت حصول یک درک کامل از سرمایه‌گذاری‌های پیشنهادی با تمام پیچیدگی‌هایشان و حرفه‌های مرتبط، فرایندها، فعالیت‌ها، عملکردها و گستره‌های جغرافیایی حرکت کنند؛ دوم، اهداف باید این کارها را به‌سرعت و با کمترین هزینه ممکن انجام دهند.

متأسفانه بسیاری از ارزیابی‌ها، گذرا و سطحی هستند و تقریباً به‌طور کامل به مسائل مالی اختصاص دارند و اغلب بخش‌های حساس مانند محصولات و بازار، توسعه محصول و فناوری، عملیات یا منابع انسانی را نادیده می‌گیرند. تیم ارزیابی اغلب شامل کارشناسان صنعت که می‌توانند در مورد نیروهای محرک صنعت و رقبای خود صحبت کنند، نمی‌شود. ارقام مالی لازم هستند اما کافی نیستند و به‌اندازه کافی دربردارنده اطلاعات نیز نیستند.

پیش از شروع ارزیابی، به‌خصوص در شرکت‌های کوچک و نوپا که حمایت شرکت‌های بزرگ را ندارند . یک مطالعه مختصر در مورد این‌که چرا شرکت‌های کوچک شکست می‌خورند، مناسب است. این موضوع برخی نکات را در مورد تمرکز واقعی فرایند ارزیابی ارائه می‌کند.

مجموعه‌ای از آمار تأمل‌برانگیز در شرکت‌های کوچک توسط کرسی ارائه شده است؛ به‌عنوان‌مثال او به برخی مطالعات اروپایی اشاره می‌کند که نشان می‌دهند بقای کسب‌وکارهای نوپا به‌طور قابل‌ملاحظه‌ای کم است که از طریق مطالعات تصادفی به‌دست‌آمده توسط نویسنده در طول سال‌ها شناسایی شده‌اند. در یک مطالعه در مورد شرکت‌های نوپای آلمانی توسط کرسی، ۲۴ درصد آن‌ها در طول دو سال از کسب‌وکار خارج شده‌اند و ۳۷ درصد ظرف پنج سال شکست خورده‌اند. مطالعه دیگری در مورد شرکت‌های نوپای انگلیسی نشان می‌دهد که ۴۵ درصد آن‌ها در دو سال و نیم اول از کسب‌وکار خارج شده‌اند و ۸۰ درصد در شش سال اول خارج شده بودند. او به مطالعات دیگر با نتایج مشابه اشاره می‌کند. کرسی(Cressy) اشاره نمی‌کند که چه نوع شرکت‌هایی این‌گونه بودند، اگرچه تجربه صنایع خدماتی و تولیدی مشابه بودند. او همچنین می‌گوید که اگر شرکت‌ها دو سال اول را سپری کنند، شانس بقای طولانی‌مدت آن‌ها افزایش می‌یابد.

کرسی همچنین بیان می‌کند که شواهدی وجود دارد که «محدودیت واقعی در بقای کسب‌وکار، مالی نیست بلکه بیشتر انسانی و سرمایه‌ای است.» شواهد نشان‌دادند که در بخش مالی ارتباطی میان دارایی‌های مالی و بقای شرکت وجود نداشت. تعداد بیشتر سرمایه انسانی توسط سطح واقع‌گرایی کارآفرینان در خصوص دستیابی به اهداف خود، تجربه کاری مخصوص صنعت، قابلیت‌های مدیریتی و این‌که آیا کسب‌وکار نوپا یک خرید بوده است، توصیف می‌شود (شاید نشان می‌دهد که این‌یک کسب‌وکار در حال فعالیت بوده قبل از این‌که کسب شود یا همانطورکه کرسی مشاهده کرد، دلالت بر وجود شبکه‌های کسب‌وکار دارد). کرسی نتیجه گرفت که افزایش آموزش تئوری و عملی کارآفرینان آینده، سهم مهمی در میزان موفقیت کسب‌وکارهای کوچک خواهد داشت که شاید از پرداخت یارانه‌های اقتصادی به شرکت‌های نوپا هم بیشتر باشد.

بررسی‌های ارزیابی باید شامل جنبه‌های مختلفی از وضعیت و دربرگیرنده قابلیت‌های مدیریت و فرایندهای مدیریت، محصولات و خدمات ارائه‌شده و وضعیت فناوری مربوط به منطقه جغرافیایی پوشش داده‌شده توسط شرکت شامل معاملات بین‌المللی و روابط، مسائل حقوقی، (بدون فراموش کردن قانون ارتكاب اقدامات فسادآلود خارجی آمریکا) رقبای فعلی و بالقوه و محیط رقابتی، مشتریان، تأمین‌کنندگان، امورمالی، بازاریابی، عملیات (سایت‌های تولید، امکانات، مراکز توزیع و فناوری‌های تولید)، توسعه محصول، منابع انسانی و مزایای کارکنان (شامل وضعیت جابه‌جایی کارکنان)، حسابداری، مالیات، بدهی‌ها، فناوری اطلاعات، زیست‌محیطی، مالکیت فکری و فردی، بیمه و پوشش مسئولیت و غیره باشد. به‌عبارت‌دیگر، ارزیابی باید شامل همه زمینه‌های مربوط و ملاحظات شرکت باشد.

 

چه کسی باید ارزیابی را انجام دهد؟

گاهی ارزیابی توسط کسانی که به‌طور مستقیم در شرکت‌های دارای زنجیره تأمین کارآفرینانه پیشنهادی درگیر هستند، انجام می‌شود، ازجمله مدیریت شرکت خریداری‌شده که ارزیابی را بر روی هدف شرکت اکتسابی انجام می‌دهد. در مواقع دیگر افرادی خارج از شرکت ازجمله بانک‌ها، شرکت‌های سهامی خاص، شرکت‌های حسابداری عمومی و مشاوران برای انجام ارزیابی به کار گرفته می‌شوند.

بااین‌حال، یک سازمان به دلیل تعصب زیادی که نسبت به فرایندهای خود دارد، نباید ارزیابی سازمان خود را، خود انجام دهد. در بسیاری از موارد، مدیریت می‌خواهد که معامله‌ای به‌طور کامل انجام شود که روی ارزیابی آن تعصب‌ دارند (به‌طور عمدی یا غیر عمد) یا منجر به ارائه نتیجه موردنظر شود. در مقابل می‌توان به‌صورت موردی، گروهی از مدیریت و کارکنان شرکت اکتسابی به‌جای افراد خارج از شرکت برای انجام ارزیابی تشکیل شود. حامیان این بحث معمولاً به دلیل دانش بیشتری که افراد داخل شرکت برخلاف افراد خارج از شرکت دارند، از آن حمایت می‌کنند.

علاوه براین بسیاری خواهند گفت (گاهی به‌حق) که افراد خارج از شرکت فقط گزارش خود را ارائه می‌دهند و پس‌ازآن بدون هیچ مسئولیتی نسبت به انعقاد قرارداد کاری در شرکت، آنجا را ترک می‌کنند. روشن است که استدلال‌های هر دو طرف متین است.

شرکتی که قرار است فروخته شود نیز می‌تواند برخی از ارزیابی‌های خود را روی شرکت خریدار انجام دهد. مدیریت احتمالاً از فروشنده می‌خواهد که تعیین کند آیا خریدار توانایی مالی کافی برای خرید شرکت را دارد. اگر تمام یا بخشی از قیمت خرید به‌صورت سهام باشد، ارزیابی فروشنده حتی ضروری‌تر و دقیق‌تر می‌شود.

فروشنده همچنین می‌خواهد بداند که آیا توانایی‌های کارکردی خریدار برای جذب سازمان فروش کافی است. نگرانی دیگر این است که چه اتفاقی برای کارکنان شرکت فروخته‌شده می‌افتد؛ برای مثال کارکنان می‌خواهند بدانند که آیا اخراج‌های قابل‌توجهی وجود خواهد داشت یا آن‌ها فرصتی برای پیوستن به شرکت خریداری‌شده را خواهند داشت.

 

 

منبع

برگرفته از کتاب ایجاد زنجیره‌های تأمین کارآفرینانه راهنمایی برای نوآوری و رشد.

 (ویلیام بی. لی)

 

 

نویسنده: یاسمن خویی / پژوهشگر حوزه مدیریت

 

 

 

دلایل نوشتن طرح کسب‌وکار

دلایل نوشتن طرح کسب‌وکار

 

طرح کسب‌وکار

طرح کسب‌وکار دو وظیفه کلی دارد: 1- ابزار سازمان‌دهی برای ساده کردن و واضح کردن اهداف و استراتژی. 2- یک سند فروش که ایده کسب‌وکار شما را فروخته و نشان می‌دهد که کالاها یا خدمات شما سودآور است و نهایتاً وجوه مالی و یا منافع شرکت را جذب می‌کند.

به‌عبارت‌دیگر این طرح، توصیفی مکتوب از آینده کسب‌وکار شماست. علاوه بر این، کاربرد مهم و اصلی طرح کسب‌وکار هنگامی است که سازمان نیاز دارد فرد یا سازمانی را برای انجام کاری قانع نماید.

اگرچه معمولاً طرح کسب‌وکار برای تأمین سرمایه استفاده می‌شود ولی در مواقع دیگر نظیر فروش کسب‌وکار و ادغام دو شرکت (Merger & Aquisition) و قرارداد مشارکت در پروژه‌ها (Joint Venture) نیز به کار می‌رود. دلایل اصلی نوشتن طرح کسب‌وکار به شرح زیر می‌باشد:

تعریف یک فرصت جدید کسب‌وکار

این فرصت جدید می‌تواند در قالب طراحی محصول/ خدمتی جدید، تعریف دپارتمانی جدید در سازمان، مشارکت با سایر رقبا، تغییر ماهیت کسب‌وکار، توسعه محصولات و خدمات و … باشد.

تعیین اینکه آیا کسب‌وکار شما سودآور خواهد بود:

در مبحث تعریف کسب‌وکار، بازار هدف، مشتریان و بحث مالی، شما می‌توانید مبلغ سرمایه موردنظر و نرخ بازگشت سرمایه‌تان را مشخص نمایید.

ارائه تخمینی از هزینه‌های اولیه:

در بخش مالی، شما تمام هزینه‌های ثابت و متغیر غیرقابل‌پیش‌بینی‌تان را پیش‌بینی می‌کنید.

تهیه یک استراتژی اثربخش بازاریابی:

در راستای بقا در بازار، شما به‌عنوان صاحب کسب‌وکار باید در مراحل مختلف چرخه عمر کسب‌وکارتان، استراتژی مدون و انعطاف‌پذیری را اتخاذ نمایید.

کمک به رقابت در بازار:

استراتژی‌های شما در نحوه بازاریابی، جذب و حفظ مشتریان، ارائه پروموشن‌های فروش، تبلیغات، قیمت‌گذاری می‌تواند به رقابت در بازار کمک شایانی نماید.

پیش‌بینی مسائل بالقوه:

بررسی مسائل محیطی، اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی، سیاسی، تکنولوژیکی، مردم شناسانه و… در تصمیمات شما و فرصت‌ها و تهدیدهای پیش روی کسب‌وکارتان بسیار مؤثر است.

حمایت از درخواست وام:

برای گرفتن وام چه به‌صورت انتشار اوراق مشارکت یا اوراق قرضه و چه به‌صورت دریافت پول از بانک لازم است که طرح کسب‌وکار خود را ارائه دهید.

در صورت انتشار اوراق قرضه نیز بانک یا مؤسسه منتشرکننده بر اساس طرح کسب‌وکار شرکتتان، ارزیابی مالی اعتباری (Financial Credit Rating) را به عمل می‌آورد و بر این مبنا نسبت به تعیین نرخ بهره و انتشار اوراق اقدام می‌کند.

افزایش وجوه سرمایه‌گذاری: یکی از مهم‌ترین کاربردهای طرح کسب‌وکار، به‌ویژه در مورد کارآفرینانی که در مرحله راه‌اندازی کسب‌وکارشان قرار دارند، جذب سرمایه اولیه از طریق سرمایه‌گذاران مخاطره پذیر                       Venture) Capitalist) است. این سرمایه‌گذاران درازای شریک شدن در یک کسب‌وکار، بخشی یا تمام سرمایه اولیه راه‌اندازی یا در برخی موارد طرح‌های توسعه یک شرکت را تأمین می‌نمایند.

شرکت در مسابقات طرح کسب‌وکار:

شرکت در مسابقات طرح کسب‌وکار (Business Plan Competition) یکی دیگر از انگیزه‌های نوشتن طرح است. چنین مسابقاتی که در سطح دانشگاهی و ملی کشورهای مختلف دنیا برگزار می‌شوند، هدف توسعه‌ کارآفرینی را دنبال می‌کنند. افراد جوان به‌ویژه دانشجویان طرح تبدیل ایده‌های خود را به کسب‌وکارهای انتفاعی و غیرانتفاعی می‌نویسند و با شرکت در مسابقات از جوایز و کمک‌هایی برای راه‌اندازی کسب‌وکار خود بهره‌مند می‌شوند.

حضور در مراکز رشد و پارک‌های فن‌آوری:

ازآنجایی‌که مراکز رشد و پارک‌های فن‌آوری در کشور، چند سالی است که راه‌اندازی شده‌اند. این مراکز امکان برخورداری شرکت‌های مستقر را از امکاناتی نظیر دفتر کار، خدمات مشاوره، امکانات اداری و برخی تسهیلات مالی فراهم می‌آورند. متقاضیان حضور در مراکز و پارک‌ها باید پیش از هر چیز طرح کسب‌وکار خود را آماده نمایند و بتوانند توجیه‌پذیر و فن‌آورانه بودن کسب‌وکار خود را نشان دهند.

ورود به بورس:

شرکت‌هایی که قصد عرضه سهام خود را به عموم دارند، لازم است جزئیات کاملی از وضع موجود شرکت، برنامه‌های آینده و پیش‌بینی‌های خود از آینده‌ شرکت را به سازمان بورس و نیز خریداران اطلاع دهند. طرح کسب‌وکار این شرکت‌ها باید دارای بخش مالی منسجم و کاملاً دقیقی شامل تحلیل‌های مالی (Financial Analysis) به‌ویژه ارزش‌گذاری (Valuation) سهام باشند.

مذاکره و دریافت امتیازات تجاری:

به دلایل مختلفی ممکن است دو شرکت با یکدیگر وارد مذاکره شوند. ممکن است شرکتی قصد داشته باشد نمایندگی یک شرکت دیگر را اخذ نماید، یا آن‌که به‌صورت مشترک با شرکتی وارد مناقصه شود، یا تحت لیسانس شرکتی به تولید بپردازد.

در همه‌ این موارد لازم است که شرکت پیشنهاددهنده پیش از شروع مذاکره یا حین آن، طرح کسب‌وکار خود را ارائه دهد. طبیعتاً در چنین طرح‌هایی، عمده تمرکز بر وضع موجود شرکت و قابلیت‌ها و پتانسیل‌های موجود آن است.

از دیگر دلایل نوشتن طرح کسب‌وکار می‌توان به موارد زیر اشاره نمود:

 

توسعه کسب‌وکار یا خط محصول فعلی

تعریف اهداف بلندمدت و کوتاه‌مدت جدید برای یک کسب‌وکار موجود

اندازه‌گیری عملکرد کسب‌وکار

ردیابی رشد کسب‌وکار

ایجاد ارزش در کسب‌وکار برای فروش یا برای مقاصد قانونی

نوشتن طرح کسب‌وکار اندیشه‌های شما را متمرکز کرده و کمک می‌کند اهدافتان را پرورش دهید؛ ریسک‌ها را شناسایی کنید؛ به تفکرتان سازمان ببخشید، اولویت‌ها را تعریف کنید، منابع را تخصیص دهید، بر نقاط کلیدی تمرکز نمایید و خود را آماده رویارویی با مشکلات و فرصت‌ها نمایید. از طرف دیگر، این طرح، کسانی را که ممکن است ایده شما را موردحمایت مالی قرار دهند- از قبیل سرمایه‌گذاران، بانک‌ها و مدیران- معرفی می‌کند، به این معنی که ایده شما ارزش حمایت مالی و مدیریتی را دارد. یک طرح کسب‌وکار ابزار سازمان‌دهی و همچنین یک سند فروش است.

پژوهشگر و مدرس دانشگاه

دکتر شیوا شعبانی

پژوهشگر و مدرس دانشگاه