نوشته‌ها

مدیریت برند

مدیریت برند

 

امروزه شرکت‌ها با ساختن برندهای قدرتمند به دنبال تسخیر ذهن مشتریان و وفادار نمودن آن‌ها به برند خود هستند.

 

                                                                                                         تیلده هدینگ

                                                                                                    نویسنده کتاب مدیریت برند

 

برند یکی از ارزشمندترین دارایی‌های هر سازمان است که مدیریت مناسب آن می‌تواند راه را برای رسیدن به سهم بیش‌تر بازار و سودآوری بیش‌تر در هر صنعتی هموار سازد.  مدیریت برند برنامه کاربردی تکنیک‌های بازاریابی یک محصول خاص، خط محصول و یا نام تجاری است. هدف از مدیریت برند، افزایش ارزش محصولات برای مشتریان و درنتیجه کسب حق امتیاز برای آن محصولات است. مدیریت برند درمجموع تلاش دارد تا با هدف‌گذاری، برنامه‌ریزی، اجرا و کنترل برای نام تجاری خود ایجاد ارزش کند و سپس در جهت حفظ و ارتقای ارزش آن بکوشد. درک دقیق از مفهوم برند و آشنایی با رویکردهای مختلف این مقوله و همچنین فرایند ماندگار ماندن در ذهن مشتری از مهم‌ترین چالش‌های مدیریت برند می‌باشد زیرا در بازارهای هوشمند امروزی بیشترین رقابت برای ماندگاری در قلب و ذهن مشتریان می‌باشد که دستیابی به این امر تنها از طریق ساخت برندی قدرتمند و مدیریت صحیح آن امکان‌پذیر است. امروزه سازمان‌ها برای ورود به عرصه مدیریت برند با چالش‌های گوناگونی روبرو می‌شوند که به‌اختصار به تعریف مهم‌ترین آن‌ها می‌پردازیم:

  • تفکر استراتژیک و استفاده از فرصت‌ها

یکی از مهم‌ترین چالش‌های مدیریت برند در شرایط متغیر کنونی بازارها و خواسته‌های متفاوت از مشتریان، فقدان تفکر استراتژیک در مدیریت است. تفکر استراتژیک به معنای “بصیرت و فهم از وضعیت موجود و بهره‌برداری از فرصت‌ها” است. وجود این بینش به مدیریت برند کمک می‌کند تا درک درستی از موقعیت و خواسته‌های بازار داشته باشد و بتواند پیشنهاد ارزشمندی به مشتریان خود ارائه دهد.

  • برنامه‌ریزی استراتژیک

ورود به عرصه مدیریت برند، مستلزم ایجاد مزیت‌های رقابتی است. این مزیت به دست نمی‌آید مگر با ایجاد و تدوین یک استراتژی مشخص و همگام با شرایط بازار. تفکر استراتژیک، اساس و پایه تدوین استراتژی‌های نوآورانه در بازار می‌باشد که می‌تواند یک مزیت رقابتی برای سازمان ایجاد کند.

 

  • ساختار سازمانی

مسئله مهم دیگر تطابق ساختارهای سازمانی با استراتژی تدوین‌شده در سازمان است چرا که نمی‌توان با استراتژی‌های جدید تدوین‌شده و ساختار قدیمی ناهماهنگ سازمانی در عرصه مدیریت برند موفق بود.

  • انعطاف‌پذیری در مقابل تغییرات

در مسیر مدیریت برند، شرکت ناچار به تغییر در برابر شرایط متفاوت بازار خواهد بود؛ اما پیش از آن لازم است که این فرهنگ را در سازمان نهادینه کنیم که تغییرات را بپذیریم و حتی به استقبال آن برویم. در مدیریت برند اگر ما خود حاضر به پذیرفتن تغییرات نباشیم، چگونه از دیگران توقع داریم که در برابر تغییرات از ما پیروی کنند؟

  • مشتری مداری

مشتری مداری عبارت است از نوعی فرهنگ‌سازمانی که رفتارهای لازم جهت ارزش گذاشتن به مشتریان را به بهترین شکل ممکن ایجاد می‌نماید. همچنین بر اساس تعریفی دیگر، مشتری مداری عبارت است از برداشت مشتریان از برآورده شدن خواسته‌ها و انتظارات آن‌ها، چرا که هویت برند بر اساس قضاوت مشتری شکل می‌گیرد و تنها مشتری است که محور کلیه فعالیت‌های سازمان است و آینده برند ما را مشخص می‌کند. برای مثال شرکت‌های خودروسازی بنز و تویوتا با توجه به مدیریت برند و تغییر در نگرش‌های سنتی بازاریابی توانسته‌اند بالاترین میزان وفاداری مشتری را از آن خود کنند.

  • تولید محوری

برای موفقیت در بازار امروزی، سازمان‌ها باید به دنبال تولید متفاوت باشند نه تولید بیشتر. تولید بیشتر تنها به فرسایش تدریجی انرژی نیروهای انسانی، به‌ویژه مدیریت سازمان منجر می‌شود و مجالی برای خلاقیت و نوآوری باقی نمی‌گذارد. به همین دلیل است که برندهای قدرتمند تنها به دنبال فروش بیشتر نیستند بلکه آن‌ها خواهان نفوذ در قلب و فکر مشتریان خود هستند.

گرچه فعالیت برندسازی برای کالاها و خدمات سازمان‌ها مدت‌ها است که رواج دارد، اما دانش برندسازی و مدیریت آن عمر کوتاهی دارد. برای آشنا شدن با اصول اولیه و عمومی هر دانشی می‌بایست نگاهی به سیر تحول آن داشت. برای آشنایی با مدیریت برند نیز 7 رویکرد را که هفت مکتب فکری هستند و برداشت‌های مختلفی از برند، ماهیت تعامل و ارتباط با مشتری و نحوه خلق و مدیریت ارزش‌گذاری برند را ارائه می‌دهند، مورد بررسی و تجزیه‌وتحلیل قرار می‌دهیم. درک این هفت رویکرد کمک می‌کند تا بتوان استراتژی مناسبی منطبق بر فرصت‌ها و تهدیدهای مکانی و زمانی، برای برند خود تدوین کرد. این هفت رویکرد عبارت‌اند از:

  • رویکرد اقتصادی: برند به‌عنوان بخشی از آمیخته بازاریابی مرسوم.
  • رویکرد هویتی: برند به‌عنوان هویت ملحق شده به شرکت.
  • رویکرد مشتری محور: برند به‌عنوان یک سازمان ملحق شده به مردم.
  • رویکرد شخصیتی : برند به‌عنوان یک کاراکتر شبیه به انسان.
  • رویکرد ارتباطی: برند به‌عنوان یک یار خوشایند ماندنی.
  • رویکرد اجتماعی: برند به‌عنوان یک نقطه اساسی در ارتباطات جامعه.
  • رویکرد فرهنگی: برند به‌عنوان بخشی از تاروپود گستره فرهنگی.

 

این هفت رویکرد به ترتیب زمانی ارائه شده‌اند. اولین دوره زمانی از سال ۱۹۸۵-۱۹۹۲، دومی از سال ۱۹۹۳-۱۹۹۹ و آخرین آن از سال ۲۰۰۰ به بعد آغاز می‌شود. در اولین دوره، مدیریت برند بر پیشینه شرکتی برند و اقداماتی که شرکت بایستی انجام می‌داد تا مشتری را تحت نفوذ خود درآورد، تمرکز دارد. در دوره بعد، ارتباطات برند، کانون اصلی توجه است و مدیریت برند، یک جنبه انسانی را در ماهیت برند اتخاذ می‌کند. در دوره آخر، بعد از گزینه‌های مصرفی و وفاداری، برند، این نیروی ضمنی یا مفهومی و فرهنگی است که در مقالات مدرن و نو و مطبوعات جدید موردتوجه و بررسی قرار گرفته است. در شماره‌های آتی به‌تفصیل در خصوص هفت رویکرد برند خواهیم پرداخت.

 

با اقتباس از کتاب مدیریت برند، دکتر سمیعی

 

نویسنده : شادی لطیفیان / پژوهشگر حوزه مدیریت

بحران های روحی پیش روی کارآفرینان چیست و چگونه باید با آنها مواجه شد؟

بحران های روحی پیش روی کارآفرینان چیست و چگونه باید با آنها مواجه شد؟

شاید شما هم وقتی اولین بار ایده کارآفرینی خود را با دیگران مطرح کرده اید با جملاتی از این دست مواجه شده‌باشید: ” زده به سرت؟”، “دیوانه شده‌ای؟”، “مگر عقلت را از دست داده‌ای که می‌خواهی این کار را انجام دهی؟” و غیره. از این جملات اینطور برمی‌آید که افراد عادی به کارآفرینان به چشم افرادی نگاه می‌کنند که گویی دیوانه‌اند یا مشکل روحی دارند.

نظر خود شما چیست؟ آیا زمانی که برای اولین بار ایده کارآفرینی در ذهنتان جرقه زد به این موضوع فکر می‌کردید که ممکن است وضعیت روحی‌تان به خطر بیفتد؟ نظرتان چیست اگر بگوییم اطرافیان شما تا حدودی حق داشته و یا پیشگوهای خوبی هستند؟ بهتر است این طور بگوییم لازم نیست حتما مجنون باشید تا باور کنید با یک بحران روحی روبرو هستید. جالب است بدانید که کارآفرینی از جمله مشاغلی است که فرد را با بحرانهای روحی متفاوتی مواجه می‌سازد.

شاید به نظر شما عجیب باشد اما مطالعات نشان داده است که بسیاری از کارآفرینان از سلامت روحی چندان قابل توجهی برخوردار نمی‌باشند. اگر علاقمندید بدانید که کارآفرینان برتر در صورت بروز بحران های روحی پیش روی خود چگونه با آنها مواجه می‌شوند توصیه می‌کنیم این مقاله را به هیچ عنوان از دست ندهید.

استیو جابز اسطوره ای موسس شرکت اپل، جمله جالبی دارد که چندان بی‌ربط به موضوع این مقاله نیست. این کارآفرین برتر معتقد بود: “تغییر دنیا تنها در دست افرادی است که آنقدر دیوانه اند که فکر می‌کنند می‌توانند دنیا را تغییر دهند.” پس بهتر است بگوییم استیو نیز خودش یک دیوانه تمام عیار بود.”

نقش حیاتی کارآفرینان در افزایش میزان اشتغال زایی، رشد اقتصادی و بازاریابی نوآوری به قدری واضح و مبرهن است که کمتر کسی از آن غافل می‌باشد. داده‌های آماری مربوط به ایالات متحده حاکی از آنند که استارتاپ ها سالانه تقریبا 43% از میزان مشاغل جدید را به خود اختصاص می‌دهند. اما علیرغم آمار و اطلاعات دقیق در رابطه با رفاه و پیشرفت بومی و جهانی در سطح کلان، کمتر پژوهشی به بررسی اثرات اختلالات روحی بر سلامت شخص کارآفرینان پرداخته است. در ادامه این مقاله بیشتر با این بحران های روحی و اثرات آن در مقیاس خرد –شخصی- آشنا خواهید گشت.

بحران‌های روحی پیش روی استارتاپ ها

برخی از کارشناسان بر این باورند که با توجه به نقش مثبت کارآفرینان بر اقتصاد جهانی، اینکه آنها همیشه از حداکثر میزان سلامتی جسمی و روحی برخوردار باشند بسیار حائز اهمیت است، اما متأسفانه اینطور نیست.

به طور کلی چند مورد از علائم مشترک میان کارآفرینان مبتلا به بیماریهای روحی به شرح ذیل می‌باشند:

  • احتمال ابتلا به افسردگی دو برابر بیشتر از افراد عادی
  • احتمال ابتلا به ADHD تا شش برابر بیشتر از افراد عادی
  • احتمال اعتیاد به مواد مخدر تا سه برابر بیشتر از افراد عادی
  • احتمال ابتلا به اختلال شخصیت دوقطبی تا ده برابر بیشتر از افراد عادی
  • سابقه بستری شدن در بیمارستانهای روانی تا دو برابر بیشتر از افراد عادی
  • فکر کردن به خودکشی تا دوبرابر بیشتر از افراد عادی

موارد فوق تنها چند مورد از اختلالات روحی و روانی است که بسیاری از کارآفرینان با آن روبرو می‌شوند. همچنین می‌توان به اختلالاتی نظیر سندروم ثروت ناگهانی، خودشیفتگی حاد و سندروم دغل بازی نیز اشاره کرد که گریبانگیر بسیاری از کارآفرینان می‌باشد. متاسفانه این شرایط نه تنها وضعیت روحی و جسمی شخص کارآفرین را تحت شعاع قرار می‌دهند؛ بلکه در آن واحد تلاشها و زحماتی که این افراد ذکاوتمند با به خطر انداختن حجم زیادی از زمان، انرژی، منابع مالی و انسانی و… به کار بسته‌اند را نیز به مرز نابودی خواهند کشاند.

خودت باش! تو کارآفرینی و این تنها کاریِ که از دستت برمیاد

خودت باش! تو کارآفرینی و این تنها کاریِ که از دستت برمیاد

 

ما کارآفرین‌جماعت، همیشه تحت تاثیر حرفا، قضاوت ها و فشارای بقیه هستیم، همیشه مورد انتقاد قرار گرفتیم، همیشه بهمون بار منفی منتقل شده، اما بذارید یکم با هم گپ بزنیم!

حتما شمام مثل من این عبارت ها براتون آشناست:

  • مگه دیوونه ای صبح تا شب خودتو درگیر میکنی؟
  • چرا دوس داری استرس داشته باشی همیشه؟
  • چرا الکی ذهنتو درگیر چیزی میکنی که تهش معلوم نیست چی میشه؟
  • چی میشه یه شب دیر نخوابی؟ مثِ آدم زندیگتو بکنی؟
  • چرا مثِ بقیه آدما زود بیدار نمیشی پاشی بری پشت میزت؟!
  • چرا نمی تونی رو یه کاری تمرکز کنی؟
  • چرا نمیری یه جای ثابت با حقوق ثابت مثل آدم زندگیتو کنی؟
  • فردا روز زن و بچه دار میشی، اونارو میخوای چیکار کنی؟
  • و عبارتایی مثه اینا

خوب یا بد، ما همینیم، چون خودمون انتخابش کردیم، خودمون خواستیم این شکلی باشیم، خودمون خواستیم مثل بقیه نباشیم!

پس بذار یه چیزی رو بهت بگم، «یکی مثل خودت باش، مثل بقیه زیاده، بقیه به اندازه کافی هستن! سعی کن خودِ بهترینت باشی»

واقعا مثل بقیه زیاده، خیلی راحت میشه همرنگ جماعت شد، زخم زبونای دیگرانو نشنید، قضاوت نشد و هزار تا چیز دیگه، اما ما همینیم، ما کارآفرینیم، ما خواستیم که خودمون باشیم!

ما میخوایم به رویاهامون برسیم، اسمی ازمون بمونه، تلاشمونو کرده باشیم و مهمتر از همه، همونی باشیم که خودِ واقعی‌مونِ.

خلاصش اینکه، همه میل به همرنگ جماعت شدن دارن، اما اگه تو متمایز باشی، اولش سخته، اولش طرد میشی، مسخرت میکنن، نا امیدت میکنن، قضاوت یا شماتت میکنن، تحت فشارت میذارن و زیر سئوالت میبرن!


اما الان وقتشه انتخاب کنی، کم کم خودتُ از دست بدی و بشی یکی مثل همه یا بشی یکی مثلِ خودت، اون موقع‌س که دیگه تو رو میبنین، اون موقع‌س که همون آدما میخوان مثل تو بشن، چون عادت دارن مثل دیگران بشن. عادت دارن کپی باشن، عادت دارن مثل هم باشن!

اگه از من میشنوی، خودت باش! اگه کارآفرین هستی، پس این تنها کاریِ که از دستت برمیاد

 

 

http://manuelohan.com/beyourself/  منبع

اشتغال‌زایی به کمک اقتصاد خلاق

اشتغال‌زایی به کمک اقتصاد خلاق

مدیر رسته فناوری اطلاعات طرح ملی توسعه کسب و کار با اشاره به اینکه صنایع خلاق می تواند تا ۸۵ درصد فرصت‌های جدید شغلی به کمک هوش مصنوعی ایجاد کند گفت:اقتصاد خلاق می‌تواند تولید درآمد و ایجاد شغل کند و درآمدهای ارزی کشور را افزایش دهد.
محمد عبده ابطحی،مدیر رسته فناوری اطلاعات طرح ملی توسعه کسب و کار، از تاسیس بنیاد فناوری های نوین در حوزه کسب و کارهای فرهنگی، گردشگری و هنری در آینده نزدیک خبرداد.

نقش زیبای خلاقیت در ایجاد کارآفرینی
وی با بیان اینکه دنیا از صنایع فرهنگی به سمت اقتصاد خلاق عبور کرده است گفت:اقتصاد خلاق می‌تواند تولید درآمد و ایجاد شغل کند و درآمدهای ارزی کشور (حاصل از صادرات) را افزایش دهد، در حالی که به تنوع فرهنگی و توسعه انسانی نیز کمک می‌کند و جنبه‌های اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی را در تعامل با فناوری، مالکیت معنوی و اهداف گردشگری دربرمی‌گیرد.
ابطحی با تأکید بر اینکه رشد اقتصادی بخش‌های فرهنگی و خلاق بسیار بالا است گفت: بر اساس طبقه‌‌بندی و آمارهای یونسکو در سال 2013، نزدیک 30 میلیون اشتغال در حوزه صنایع خلاق و فرهنگی وجود داشته و حدود 2250 میلیارد دلار نیز گردش مالی در این صنایع ایجاد شده است.
وی گفت: در سال 2015 میزان صادرات محصولات و خدمات خلاق و فرهنگی بیش از 509 میلیارد دلار بوده که سهم کشورهای در حال توسعه در این حوزه بیش از کشورهای توسعه یافته و معادل 265 میلیارد دلار بوده است. در سال 1397، صادرات صنایع فرهنگی کشور ایران حدود 500 میلیون دلار بوده که سهم عمده آن صنایع دستی و به‌ویژه فرش دستباف بوده است. این نشان می‌دهد که این حوزه بسیار جای کار دارد و در این حوزه فرصت‌های شغلی و خلق ثروت بسیار می‌توان انجام داد.

تفکر خلاق چیست؟
مدیر رسته فناوری اطلاعات طرح ملی توسعه کسب و کار گفت: صنایع خلاق و فرهنگی، به‌عنوان نقطه تقاطع هنر، کسب و کار و فناوری، سرریز به سایر صنایع را تسهیل می‌کند.
وی بیان کرد: فناوری‌های تحول آفرین نظیر بلاکچین، واقعیت افزوده، واقعیت مجازی، پرینت سه بعدی، تحلیل ابر داده‌ها، اینترنت اشیا، هوش مصنوعی و سایر موارد، روش‌های خلاقانه‌‏ای برای تولید، توزیع و مصرف کالاها به وجود آورده است که به‌عنوان پیشران‌‏های مهم اقتصاد خلاق به شمار می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌آیند و بدون استفاده مؤثر از آنها توسعه صنایع خلاق با چالش‌های زیادی روبه‌رو می‌باشد.استفاده از این فناوری‌ها در تمامی مراحل بازارسازی، بازاریابی، طراحی، تولید، کنترل کیفیت، فروش، ارزشیابی، آموزش و پژوهش زمینه ساز رشد روزافزون و صنایع فرهنگی و خلاق شده است .
ابطحی افزود:گزارشات جهانی بیانگر این است که هوش مصنوعی و اتوماسیون در همه حوزه‌ها به حذف شغل منجر خواهد شد اما در حوزه صنایع خلاق تا 85 درصد فرصت‌های جدید شغلی به کمک هوش مصنوعی ایجاد خواهد شد.رشد سریع فناوری‌های تحول آفرین در جهان و عقب ماندن کشور از این فناوری زمینه ساز از دست دادن بازارهای جهانی شده است و در این میان صنایع فرهنگی شاید بیشترین آسیب را متحمل شده اند. تبلیغات در جهان امروزی دگرگون شده است. صنایع دستی و گردشگری متحول شده اند. صنعت سینما و موسیقی با سرعت رشد کرده اند و انیمیشن و بازی های دیجیتال میلیاردها دلار در عرصه جهانی ارزش آفرینی می کنند. ما هنوز نتوانسته ایم از این ظرفیت ارزشمند در حوزه صنایع خلاق بهره برداری کنیم.
وی بیان کرد: موسیقی آنلاین، گالری آنلاین، تلویزیون های اینترنتی، پرینترهای سه بعدی، شبیه سازها و سیمولاتورها، واقعیت مجازی، واقعیت افزوده و تحول اساسی در آموزش از زمینه هایی است که به سرعت جای پای خود را در عرصه صنعت امروز باز کرده است. واقعیت مجازی، شکل جدیدی از گردشگری را پایه نهاده است و موزه های آنلاین و مبتنی بر هوش مصنوعی گامی ارزشمند در دسترسی دایم تاریخ و فرهنگ ایجاد کرده است. ورود صنعت نانو در حوزه های سفال، رنگ، فرش و……، ورود اینترنت اشیا در صنعت پوشاک، مبل، صنایع دشتی و گردشگری، ورودن صنعت بایو و نورو به عرصه تبلیغات، دگرگون شدن تبلیغات در بستر تبلیغات دیجیتال و دگرگون شدن شیوه های فروش و ارزیابی در جهان مبتنی بر فناوری اطلاعات زنگ خطری جدی برای توسعه فناوری در صنایع فرهنگی است.

با سیلیکون ولی غذا آشنا شوید

Wageningen یک شهر تاریخی در مرکز هلند و در استان گلدرلند است. شهرت این شهر 38 هزار نفری به خاطر دانشگاه Wageningen است که دانشگاهی معتبر در زمینه علوم زیستی محسوب می شود. اما این سالها دلیل دیگری هم برای شهرت این شهر بوجود آمده است. این شهر، قلب یک انقلاب جدید با هدف آغاز تاثیرگذاری در صنایع غذایی و تولید محصولات کشاورزی است. اگرچه این منطقه با دشت های مسطح احاطه شده است اما از اعتبار “سیلیکون ولی” استفاده کرده و نام خود را “فودولی” قرار داده است تا اشاره ای داشته باشد بر نوآوری و شور و شوق فراوان استارت آپ های این منطقه.

Wageningen به عنوان یکی از قطب‌های اصلی تحقیقات کشاورزی، در تلاش است تا خود را با دنیایی وفق دهد که در آن استارت آپ ها و سرمایه گذاران خطر پذیر برای موفقیت و کسب اعتبار اشتیاق فراوانی دارند. شرکت‌های کوچک و متوسط، موسسات دانشگاهی و پژوهشی و آژانس‌های دولتی در هلند گرد هم آمده اند تا حول دانشگاه Wageningen اکوسیستم چند سازمانی Foodvalley را پدید آورند و راه‌حل‌های نوآورانه در شیوه‌های کشاورزی و تولید مواد غذایی سالم را توسعه دهند.

طبق گزارشات AgFunder از 2012 تا 2017 سرمایه گذاری در بخش فناوری‌های غذایی مانند سیستم‌های مدیریت مزرعه و روباتیک و مکانیزاسیون سه برابر شده و به سالانه 10 میلیارد دلار رسیده است. علاقه شدید به سرمایه گذاری در بخش فناوری‌های کشاورزی و متعاقباً افزایش تولید مواد غذایی، نتیجه افزایش تقاضا برای محصولات پروتئینی به ویژه گوشت از جانب کشورهای در حال توسعه است زیرا افزایش بی رویه این تقاضا عرضه مواد غذایی پروتئینی را با مشکل دچار کرده است. این افزایش تقاضا به حدی است که بر اساس بررسی سازمان غذا و کشاورزی سازمان ملل انتظار می‌رود میزان گوشت مصرفی در سطح جهان تا سال 2050، 76 درصد افزایش یابد. در کنار این مورد، باید به تغییر سلیقه مصرف کننده غربی نیز اشاره کرد. خواست مردم کشورهای توسعه یافته عمدتاً از برندهای تولید انبوه به سمت محصولات ارگانیک و سالم تغییر کرده است.

هلند، مهد کشاورزی

کشور هلند تنها 17 میلیون جمعیت دارد اما به لحاظ مساحت کم آن (41 هزار کیلومتر مربع)، متراکم ترین کشور اروپا بر حسب تعداد افراد در هر متر مربع محسوب می‌شود. با توجه به این که مردم این کشور به زمین و آب دسترسی محدودی دارند، در گذشته آن ها به طور سنتی به تکنیک‌های کشاورزی متمرکز تکیه کرده بودند. اما با گذشت زمان این تکنیک‌ها فشار زیادی به محیط و شرایط زندگی موجودات وارد کرده است. لذا روش‌های جدیدی نیاز بود که علاوه بر سازگاری با محیط زیست، بهره وری را نیز افزایش دهد. آن‌ها علم مواد غذایی را به عنوان یکی از اولویت‌های خود قرار داده و یکی از کارآمد‌ترین اکوسیستم های کشاورزی جهان را توسعه دادند.

مسئله چیست؟

در حالی که موسسات تحقیقاتی مانند دانشگاه Wageningen در بخش کشاورزی و مواد غذایی دانش زیادی را تولید کردند و عاملی برای پیشرفت‌های تکنولوژیکی بوده اند اما این مراکز توسط شرکت‌های کوچک و متوسطی که صنعت کشاورزی هلند به آن ها متکی است، قابل دسترسی نبودند. در عین حال شرکت‌های کوچک و متوسط فاقد منابع لازم برای انجام تحقیق و توسعه خود بودند. در بخش کشاورزی هلند نیاز به ایجاد روابط بین ذینفعان مختلف وجود داشت تا آنها بتوانند دانش مربوطه را به اشتراک بگذارند و برای بهبود صنعت کشاوزی همکاری کنند.

پاسخ به چالش موجود چه بود؟

تلاش‌ها برای اتصال مراکز دانش به کمپانی‌ها در اوایل دهه 1990 آغاز شد تا این که در سال 2004، فودولی در بخش مواد غذایی Wageningen راه اندازی شد. فودولی با هدف تولید غذاهای سالم‌تر و خوش‌مزه‌تر، توسعه روش‌های تولید پایدار را در دستور کار خود قرار داد. فودولی به عنوان یک سازمان غیرانتفاعی، از دریافت حق عضویت از شرکت‌ها و کمک‌های مالی دولت هلند و اتحادیه اروپا هزینه‌های خود را پوشش می‌دهد. اگرچه در این منطقه شرکت‌های بزرگ نیز وجود دارند اما تعداد شرکت‌های کوچک و متوسط به مراتب بیشتر است.

شرکت‌های تحقیقاتی زیادی در این منطقه به کسب و کارها خدمات می‌دهند مانند NIZO که بینش‌های تحقیقاتی را به یک فناوری تجاری مناسب تبدیل می‌کند تا کسب و کارهای کوچک و متوسط بتوانند از آن استفاده کنند. همچنین بنگاه‌های دیگر مانند HAN BioCenter آزمایشگاه و امکانات تحقیقاتی مقرون به صرفه‌ای را برای این شرکت‌ها فراهم می‌کند.

همچنین سازمان‌ها برای حمایت از شرکت‌هایی که ذیل آن کار می‌کنند برنامه‌های متنوعی را برای شتابدهی و بازاریابی به آن‌ها ارائه می‌کنند. به عنوان مثال پورتال worldfoodinnovations.com نوآوری‌های زراعی در هلند را به جهان معرفی می‌کند. چنین طرح‌هایی از جنبه‌های گوناگون می‌تواند مفید باشد. شرکت‌های کوچکتر از دسترسی به نتایج آخرین تحقیقات، بازارهای خارجی، سرمایه و شریک بهره مند می‌شوند و بنگاه‌های بزرگ‌تر استارتاپ های آینده دار را شناسایی و با مراکز تحقیقاتی دانشگاه بیشتر از گذشته تعامل می‌کنند.

شهرت و اعتبار دانشگاه باعث شده تا منطقه ای با شعاع 10 کیلومتر، شامل 200 شرکت حول آن شکل بگیرد. برای کمک به ایجاد پیوندها با بخش خصوصی، دانشگاه در سال 2004 گروهی با نام Food Valley NL و با هدف شبکه سازی ایجاد کرد که به افراد تازه کار و شرکت‌های کوچک کمک می‌کرد تا با شرکت‌های بزرگ و شرکای تجاری جدید مرتبط شوند. همچنین ارائه مشاوره‌های حقوقی و تجاری نیز از وظایف این گروه بود.

معرفی کتاب کلیات علم اقتصاد به زبان ساده

معرفی کتاب کلیات علم اقتصاد به زبان ساده. نویسندگان: امیر آزاد ارمکی و دکتر معصومه شجاعی

 

جهت آشنایی با کتاب کلیات علم اقتصاد به زبان ساده از زبان نویسندگان این کتاب از طریق لینک ذیل با ما در ارتباط باشید
http://m.aparat.com/v/wf5PC

سخن نویسندگان

در بسیاری از رشته‌های علوم انسانی نظیر مدیریت، حسابداری و مالی، مدیریت کسب‌وکار، حقوق و حتی برخی رشته‌های فنی و مهندسی نیز دروسی در رابطه با علم اقتصاد آموزش داده‌شده و درنتیجه آشنایی با مفاهیم و اصول اولیه علم اقتصاد از یک‌سو و امکان دسترسی به منابعی که این مفاهیم را یکجا در خود داشته باشد، از سوی دیگر ضروری به نظر می‌رسد. کلیات و مفاهیم اقتصادی زمینه‌ساز آشنایی دانشجویان و علاقه‌مندان با مباحثی نظیر بهینه‌سازی اقتصادی، ارزیابی طرح‌های اقتصادی، برنامه‌ریزی طرح‌های توسعه، بازاریابی داخلی و بین‌المللی و همچنین تحلیل‌های مربوط به هزینه و فایده در انتخاب و تخصیص مناسب عوامل تولید می‌باشد. کتاب کلیات علم اقتصاد سعی دارد زمینه این آشنایی را فراهم آورده و دانشجویان علاقه‌مند را با مفاهیم اساسی اقتصاد خرد و کلان، مفاهیم و کاربردهای مباحث مربوط به پول و بانکداری، نقش دولت در اقتصاد، ارز و تجارت بین‌الملل، توسعه و برنامه‌ریزی اقتصادی آشنا سازد.

در تألیف این کتاب از منابع علمی و کتاب‌های اساتید بزرگ اقتصاد در ایران و خارج از ایران استفاده‌شده که در فهرست منابع آورده شده است. نویسندگان این اثر ضمن تقدیم آن به همه جوانان جویای علم و اخلاق این سرزمین، آرزو دارند که توانسته باشند قدمی هرچند کوچک در درک بهتر و آسان‌تر علم اقتصاد برداشته باشند. همچنین از خوانندگان محترم تقاضا می‌شود اشکالات و نکات لازم جهت بهبود این کتاب را به نویسندگان انتقال دهند.

از دست دادن این قهوه می‌تواند پایان کسب وکارتان باشد!

از دست دادن این قهوه می‌تواند پایان کسب وکارتان باشد!

تقریبا یک سال پس از راه‌اندازی کسب‌وکار «سلامت دیجیتال» در «سیلیکون ولی»، من گفتگوی مهمی در اولین کنفراس‌مان داشتم. یکی از افراد کارآزموده در زمینه نرم‌افزارهای بیمارستان به من گفت: «شما بخشی از نسل سوم شرکت‌های نوپا با همان مدل کسب و کار هستید و  این درحالی ست که تمام آن شرکت ها شکست خوردند.» باید بگویم ضعف مدل کسب و کارمان به نوعی «شناخته شده» بود اما ما از این موضوع ناآگاه بودیم. چون از ایجاد شبکه با همتایان و هم صنفان خودمان غفلت کرده بودیم و البته کسب و کار من چند ماه بعد تعطیل شد.

برای بنیان‌گذاران کسب‌و‌کارهای نوپا، زمان کافی برای انجام هر کاری که باید انجام شود، وجود ندارد. البته ممکن است احساس ناخوشایندی درخصوص صرف زمان باارزش خود با دیگر بنیان‌گذارانی که ممکن است نتوانند مستقیماً به شرکت شما کمک کنند، داشته باشید.

« شرکت‌های دارای همبستگی محلی بالا، روحیه صمیمیت را به‌عنوان بخشی از موفقیت خود و عامل رشد رونق‌ بخش می‌دانند »

سوال این است: آیا حضور داشتن در این ملاقات‌ها یا نوشیدن قهوه اول صبح با یکی از هم صنفان خودتان حتی به بهای صرف نظرکردن از زمان لازم برای تولید، بازاریابی یا جمع‌آوری پول، ارزش دارد؟

ما در موسسه Startup Genome، هزاران شرکت در سراسر جهان را بررسی کرده‌ایم و پاسخ این سوال یک «بله» جهانی است. در نوشته‌های «مایکل پورتر»، عنوان شده که روابط غیررسمی و رسمی، عملکرد کسب وکار را افزایش می‌دهند و این گفته کاملا با یافته‌های ما منطبق است. درواقع موسس هر چقدر بیشتر با بنیان‌گذاران محلی، کارشناسان و سرمایه‌گذاران ارتباط برقرار کند، سرعت رشد شرکت او نیز افزایش می‌یابد. به‌همین ترتیب افزایش اعضای مرتبط در جامعه شرکت‌های نوپا باعث افزایش احتمال کامیابی، رشد و رونق اکوسیستم می‌شود.

در Startup Genome این پدیده را همبستگی محلی می‌نامیم. کارآفرینانی که از موسسه‌ی خود خارج شده و ارتباط برقرار می‌کنند، به همبستگی محلی بالاتر و در نتیجه دانش ارزشمند بیشتری دسترسی پیدا می‌کنند که عبارتند از: دیدگاه‌های مهمی در خصوص نیاز بازار، مدل‌های کسب و کار جدید، کارمندان، مشتریان و سرمایه‌گذاران بالقوه جدید.

با جوانان ایرانی فعال در سیلیکون ولی آشنا شوید

 

همبستگی محلی با سه عامل تعریف می‌شود:

۱.تعداد و کیفیت روابطی که بنیان‌گذاران با سایر بنیان‌گذاران، سرمایه‌گذاران و متخصصان در منطقه خود دارند

۲.فرکانس تعامل این افراد با یکدیگر

۳.«حس جامعه» یا تمایل شرکت‌ها و متخصصان برای کمک به یکدیگر.

به بیان دیگر وقتی که سایر بنیان‌گذاران، سرمایه‌گذاران و متخصصان بدون چشم‌داشت به شما کمک می‌کنند و شما نیز به سایرین کمک می‌کنید، عملکرد کل جامعه بهبود می‌یابد.

در پایان 2017 موسسه Startup Genome، بیش از 4000 نفراز بنیان‌گذاران شرکت‌های فن‌آوری اطلاعات سراسر جهان را درخصوص همبستگی محلی مورد بررسی قرار دادند. یافته‌ها نشان دادند که شرکت‌های دارای ارتباط بیشتر، موفق‌تر بودند. اگر من نیز درزمان راه‌اندازی سلامت دیجیتال روی روابط خود سرمایه‌گذاری کرده بودم، شاید هیچ وقت شکست نمی‌خوردم و البته باید بگم که از بین 5 کسب و کاری که راه انداختم، سلامت دیجیتال تنها شکست من بود.

شناخت دره سیلیکون -شادی لطیفیان

در ادامه دو روش برای ایجاد ارتباط معرفی می‌شوند:

خودتان ارتباط برقرار کنید و منتظر آن نمانید:

تنها به این دلیل که در نزدیکی شرکت‌های نوپا، در محیط کاری پر جنب و جوش، در شهری پر جنب و جوش کار می‌کنید، به این معنی نیست که شرکت شما دارای همبستگی محلی بالایی است. البته اندازه‌ی جامعه و نزدیکی شرکت های نوپا به یکدیگر تا حدودی کمک‌کننده هستند، اما کافی نیستند.

گذراندن زمان در جلسات کوتاه، صرف قهوه با بنیان‌گذاران دیگر، بازدید از مراکز رشد و شتاب‌دهنده‌ها و حضور در سایر رویدادهای شبکه محلی، راه‌هایی هستند که می‌توانید همبستگی محلی را در جامعه خود بهبود بخشید.

ارتباطات‌تان را فعال کنید:

براد فلد، سرپرست، سرمایه‌گذار و کارآفرین اغلب به مخاطبانش در حلقه‌های کسب و کارهای نوپا، انتقاد می کند و می‌گوید : «بدهید قبل از اینکه بگیرید».

بنیان‌گذاران در شهر هلسینکی پایتخت فنلاند در هفته بیش از دو ساعت به یکدیگر کمک می‌کنند و همین موضوع می‌تواند توضیح دهد که چرا یک اکوسیستم نسبتاً کوچک در حاشیه شمالی اروپا از نظر خروجی و ارزش اکوسیستم بهتر عمل می‌کند. شرکت‌های دارای همبستگی محلی بالا، روحیه صمیمیت را به‌عنوان بخشی از موفقیت خود و عامل رشد رونق‌ بخش می‌دانند.

به طور خلاصه، هرهفته برای کمک به یکدیگر وقت بگذارید. این یعنی به عنوان بنیان‌گذار به سایرین و به خودشان گوش دهید. این به معنای به اشتراک‌گذاری ترفندهای بازاریابی و موارد دیگر است. به عنوان سرمایه‌گذار به کارآفرینان کمک کنید؛ حتی اگر قصد سرمایه‌گذاری در کسب و کار آن‌ها را ندارید. به‌عنوان متخصص به بنیان‌گذاران کمک کنید؛ حتی اگر در شرکت آنها سهام ندارید.

 

بهارناز بیدار (کارشناس ارشد کارآفرینی سازمانی)

برگرفته از سایت www.inc.com

نوآوری محقق ایرانی راهکاری برای رفع آلودگی هوا

نوآوری محقق ایرانی راهکاری برای رفع آلودگی هوا

نوآوری محقق ایرانی به کمک رفع آلاینده‌های هیدورکربنی محیط زیست آمد. در شرایطی که آلودگی هوای کلان شهرها مشکلات بسیاری را ایجاد کرده است، این محصول «ایران ساخت» کمک بسیاری برای رفع این مشکل می‌کند.

رسول نوروزیان مجری این طرح ملی بیان کرد: در حال حاضر فرآیند ساخت نانو فیلتر جاذب دوده ایرانی خودروی دیزل و پیگیری برای اخذ استاندارد بين المللی ECE-R132 را طی می‌کنیم. این استاندارد یکی از مرجع‌ها در این زمینه است.

نوروزیان با اشاره به حمایت‌های مرکز طرح‌های کلان ملی معاونت علمی و فناوری از اجرای این طرح گفت: خودروسازان از فیلترهای سرامیکی خارجی استفاده می‌کنند که کارایی و سازگاری با شرايط موتور ديزل و گازوئيل يورو ٢ را ندارد. همچنین قیمت آن سه برابر این محصولی است که تولید کرده‌ایم. این محصول متناسب با شرایط کشور بومی شده است و جمهوری اسلامی ایران صاحب پيشرفته‌ترين فناوری روز دنيا در حوزه كنترل و رفع آلاينده‌های هيدروكربنی زيست محيطی شده است.

وی به یکی از نوآوری‌های اين طرح اشاره کرد و افزود: این فیلتر دوده قابليت اجرا بر روی انواع خودرو ديزل و حتی با پايه موتور يورو ٢ و با شرايط سوخت گازوئيل يورو ٢ و ٧٠٠ پي پي ام گوگرد را داراست.

همچنین عمر و پايداری ٣ برابری نسبت به نمونه فيلتر سراميكی خارجی دارد.
نوروزیان از ضرورت اجرای این طرح برای کاهش آلودگی هوا گفت و بیان کرد: خودروهای بنزینی، خودروهای دیزلی و موتور سیکلت‎‌ها در مجموع حدود 75 درصد آلودگی هوای تهران را ایجاد می‌کنند.

پس توجه به کنترل و کاهش آلودگی در آنها اهمیت بسیاری دارد. آلودگی هوا را باید از بین بردن منشا آن کنترل کرد. این فیلتر هوا قدرت جذب ذرات کوچکتر از 2 و نیم میکروم را دارد. پس می‌تواند برای کنترل آلودگی گامی مهم باشد.

به گفته وی، این فلیترها با نصب یک نانو کاتالیست جاذب قابلیت استفاده در خودروهای بنزینی را نیز دارد که در حال حاضر دانش تولید آن را در اختیار داریم. پس اجرای اين فناوری نوين ايرانی در جهت كنترل و كاهش آلودگی هوا در كلانشهرها سهم بسزايی می‌تواند داشته باشد.

نوروزیان به درخواست دو شرکت سوئيسی و دانماركی برای بهره‌برداری از اين دانش فنی اشاره کرد و گفت: نياز ضروری كشور در شرايط فعلی تحريم‌های ظالمانه و تعصب نسبت به کشور باعث شد آمادگی خود برای توسعه، تجاری‌سازی و توليد ملی اين فناوری پيشرفته ايرانی را با همكاری سرمايه گذاران صنعت خودرو كشور انجام دهیم.

در حال حاضر يك شركت خودرو ساز ايرانی به عنوان بهره بردار اول اين طرح ملی اعلام موافقت خود را داشته است و اميد است با باور توانمندی‌ها و استعدادهای دانش آموختگان ايرانی حسب فرمايشات مقام معظم رهبری به شكل صحيحی برای تحقق هر چه بيشتر توليد ملی فناوری‌های نوين گام برداریم.

انتقاد از روزآمد نبودن قوانین کارآفرینی

انتقاد از روزآمد نبودن قوانین کارآفرینی

معاون وزیر کار درآمد حاصل از فروش شرکت‌های دانش‌بنیان در ایران را بیش از ۱۰ هزار میلیارد تومان ذکر کرد و گفت: نظام اجرایی و حکمرانی کشور وارد دوره کارآفرینی نشده و قواعد و قوانین کارآفرینی ما متعلق به ۵۰ تا ۶۰ سال قبل است.
عیسی منصوری در حاشیه سومین کنفرانس ملی کارآفرینی در دانشگاه صنعتی شریف اظهار کرد: از نظر ما نظام اجرایی و حکمرانی کشور وارد موج کارآفرینی نشده و به‌رغم آنکه از کارآفرینی سخن می‌گوییم در حوزه سیاست‌گذاری وارد دوره کارآفرینی نشده‌ایم و بسیاری از قواعد و قوانین ما در این حوزه متعلق به ۵۰ تا ۶۰ سال قبل است. وی افزود: برای آنکه محوریت نظام حکمرانی را جبران و بر پلت‌فرم‌ها و اکوسیستم‌ها در رشته‌های مختلف تمرکز کنیم به ایجاد بنیادهای ملی کارآفرینی روی آوردیم که آخرین بنیاد، بنیاد ملی هوش مصنوعی، بلاکچین و اینترنت اشیا بود و ما کوشش کردیم که در حوزه‌های مختلف اکوسیستم کارآفرینی را فهم کنیم و توسعه بدهیم.
معاون توسعه کارآفرینی و اشتغال وزیر کار با اشاره به استفاده از ظرفیت بخش‌خصوصی در راه‌اندازی این بنیادها گفت: اینکه دست استارت‌آپ‌ها را یک به یک بگیریم خوب است، ولی معتقدیم در حوزه آموزش و توسعه کارآفرینی باید محوریت کار را به دست بخش‌خصوصی سپرد و از ظرفیت بخش‌خصوصی استفاده کرد. منصوری گفت: ما در حوزه تولید محتوا، استارت‌آپ‌هایی نظیر انیمیشن دیرین دیرین داریم و سعی کردیم آن را در جای دیگری توسعه دهیم و بنابراین در کردستان با استفاده از ظرفیت استان به زبان کردی این انیمیشن را تولید کنیم و با کمک کردن آن درآمد شما افزایش می‌یابد.
وی از فعالیت ۱۶۰۰ شرکت دانش‌بنیان در کشور خبر داد و گفت: درآمدی که این شرکت‌ها از محل فروش دارند بیش از ۱۰ هزار میلیارد تومان است و ۵۶ هزار نفر در پارک‌های علم و فناوری مشغول کار هستند که ۸۰ درصد آنها کارشناسی و بالاتر و ۲۸ درصد آنها کارشناسی ارشد و دکترا هستند. معاون وزیر کار با بیان اینکه نظام آموزش عالی کشور فاصله زیادی با نظام کارآفرینی دارد، گفت: ما در وزارت کار به دنبال این هستیم که به‌عنوان سیاست‌گذار، کارآفرینی اختصاصی را نهادینه و برای جبران محدودیت‌های پیش‌رو بر ایجاد اکوسیستم اختصاصی کارآفرینی تمرکز کنیم.
منصوری تصریح کرد: به دلیل گله‌مندی که از نظام آموزش رسمی داشتیم اموری مثل کارورزی را پیشنهاد کردیم.
کارورزی بیش از آنکه یادگیری یک مهارت باشد تمرین عملی تجربه کارآفرینی است و در این راستا کار دیگری که آغاز کردیم شروع کارآفرینی از دوره ما قبل مدرسه است تا خلاقیت از آن دوره منتقل و تجربه شود. به گفته منصوری، مکانیزمی که در حال حاضر وزارت کار در دستور کار دارد متمرکز بر سه حوزه اجرای طرح کارورزی فارغ‌التحصیلان دانشگاهی، ایجاد اکوسیستم کارآفرینی تخصصی و شناسایی استعدادها از دوران ماقبل مدرسه است. وی گفت: متاسفانه در حوزه توسعه کارآفرینی اتفاق مطلوبی رخ نداده و فرصت تجربه کردن را فراهم نکرده‌ایم از این رو امیدواریم با مجموعه اقدامات صورت گرفته در زمینه راه‌اندازی کافه‌های کارآفرینی، بنیادهای ملی کارآفرینی و آموزش از دوران پیش از مدرسه بتوانیم به توسعه فعالیت‌های کارآفرینی و شکوفایی استارت‌آپ‌ها کمک کنیم.

روایتی از یک «کارآفرینِ مولد کارآفرین»

روایتی از یک «کارآفرینِ مولد کارآفرین»

 

امروزه مشکلات زیادی گریبان‌گیر خانواده‌ها به‌ویژه جوانان است که مشکلات اقتصادی اصلی‌ترین عامل به وجود آمدن این مشکلات است.
کمبود شغل و دغدغه‌های اقتصادی در مقابل تحصیلات عالیه جوانان باعث شده‌ است مسئله شاغل شدن به یکی از اولویت‌های خانواده‌ها تبدیل شود که کارآفرینان و مسئولان برای حل معضل بیکاری و حل مشکلات معیشتی مردم باید وارد گود شوند.
امروزه همه به این باور رسیده‌اند که برای حل مشکل بیکاری باید بر “کارآفرینی” مردمی و نه دولتی تکیه کرد. وقتی از کارآفرینی صحبت می‌شود برخی تصور می‌کنند که حتماً باید کارآفرین دارای توانایی‌های فوق‌العاده مالی باشد در صورتی که همه افراد دارای ظرفیت‌های منحصر به فردی هستند که می‌توانند فقط با کمی تلاش و همت از این ظرفیت‌ها استفاده کرده و آن را تبدیل به ثروت کنند.
وقتی به زندگی یک فرد موفق نگاه می‌کنیم می‌بینم که با فراز و نشیب‌های زیادی روبه‌رو بوده و در این مراحل با تصمیمات درست، تحولی شگرف در زندگی خود و اطرافیانش رخ داده است که در سایه همین استفاده از ظرفیت‌ها برای تبدیل به ثروت بوده.

تبدیل ذوق هنری به ثروت و کارآفرینی

یکی از کارآفرینان موفقی که در حوزه بانوان بارها کارآفرین نمونه در آذربایجان شرقی و حتی سطح ملی انتخاب شده و مورد تقدیر قرار گرفته، خانم فاطمه آقازاده است که از ذوق هنری خود برای تولید ثروت با طراحی و ساخت صنایع دستی در تبریز استفاده کرده است.
وی نمونه‌ای از کارآفرینان موفق است که پایه مالی بالایی نداشته ولی نه تنها برای خود تولید و اشتغال ایجاد کرده، بلکه افراد مختلفی را هم آموزش داده تا برای خود تولید و اشتغال ایجاد کنند و به نوعی می‌توان گفت که “کارآفرینِ مولد کارآفرین” بوده است.
این کارآفرین برتر سال‌های 94 و 96 در گفت‌وگو با تسنیم از انگیزه‌هایش برای شروع این کسب و کار، مسائل و مشکلاتش و برخی مانع تراشی‌های سازمان‌‌ها و ارگان‌های حوزه کاری‌اش می‌گوید و مهمترین و اصلی ترین حامی خود را همسرش معرفی کرده و خاطر نشان می‌کند: اگر حمایت‌های همه جانبه همسرم به ویژه حمایت‌های عاطفی وی نبود هیچ وقت نمی‌توانستم به این موفقیت دست یابم.
خانم آقازاده اولویت اصلی خود را خانواده اش بیان می‌کند و می‌گوید: هیچ وقت خانواده را فدای کار نکردم.
این بانوی کارآفرین در سال 1350 در تبریز به‌دنیا آمده است. او می‌گوید: از همان دوران کودکی به هنر علاقه زیادی داشتم و علاقمند بودم تا نقاشی بکشم، کاردستی درست کنم و علاوه بر کارهای خودم دوست داشتم به دیگران هم یاد دهم. بعدها رفته رفته و به مرور زمان توانستم هنرهای زیادی را یادبگیریم. یک خانم برای اینکه موفق شود و بتواند این موفقیت را به جامعه هم انتقال دهد باید اول در خانواده خود موفق شود و بتواند نقش مادری و همسری خود را کاملا ایفا کند بعد فرد مفید در جامعه شود، شغل مفید ایجاد کند و برای خود و اطرافیانش درآمد زایی کند.

صادرات آثار هنری به ارمنستان، ترکیه و گرجستان

آقازاده از انگیزه اصلی خودش برای این کار می‌گوید و ادامه می‌دهد: با توجه به روحیاتی که در زمینه هنر داشتم دوست داشتم فعالیت‌هایی که انجام می‌دهم را به طور رسمی گسترش دهم و علاقه‌ بیشتری به آموزش داشتم.

بدین صورت که با ایجاد یک محیط امن، برای بانوان آموزش می‌دهم تا بعنوان یک مروج هنر، هر جا که امکان باشد برای خودشان شغلی دست و پا کرده و با روانه کردن محصولات خود به بازار، از این راه برای خود کسب درآمد کرده و وابسته دیگران نباشند.

امروزه اکثر هنرمندان درآمدشان نسبت به واسطه‌ها که از فروش صنایع دستی بدست می‌آید خیلی کمتر است در واقع سود اصلی از هنر به جیب واسطه‌ها می‌رود تا خود هنرمندان اما به لطف خدا و باهمت بانوان تبریزی توانسته ایم به طور غیر مستقیم برای نزدیک به 100 نفر و به صورت مستقیم در آموزشگاه عقیق و مغازه صنایع دستی که خودمان بدون کوچکترین حمایت افتتاح کردیم هم، برای 20 نفر شغل جدید ایجاد کنیم.

علاوه‌بر این توانسته ایم محصولات خود را به کشورهای ارمنستان، ترکیه و گرجستان صادر کنیم. عمده صادرات ما محصولات چرمی که تلفیقی از هنرهای بومی و چرم بوده و ترکیب برخی هنرها مثل ممقان دوزی است.

آموزشگاه در یک طرح حمایتی از بانوان بی‌سرپرست و بد سرپرست و برخی از اعضای خانواده کمیته امداد یک موقعیت مناسب برای آموزش و اشتغال آنها ایجاد کرده است.

خانم آقازاده همچنین، یکی از دلایل افزایش امروزه بیکاری را عدم تطابق بازار کار با رشته تحصیلی جوانان می‌داند و ادامه می‌دهد: علاوه بر این برخی جوانان امروزه با وجود بسترهای مناسب برای کارآفرینی و… به تنبلی روی آورده‌اند و دنبال مشاغل پشت میز نشینی هستند.

امروزه ما با کمبود نیروی جدی و کاری روبرو هستیم. کشور ما با فرهنگی چندین هزار ساله دارای هنرهایی است که واقعا نیازمند احیا هستند و جوانان می‌توانند با توجه به استعدادها و توانایی خود نسبت به زنده کردن این هنرها اقدام کنند.

آقازاده مشکلات حرفه‌ خود را یادآور می‌شود و می‌گوید: یکی از مشکلات ما کمبود فرهنگ سازی در زمینه تولید و مصرف صنایع دستی در تبریز است. شهر تبریز خود پرورش دهنده هنرمند است ولی متأسفانه به بازار کالای لوکس کشورهای خارجی تبدیل شده است.

دیگر مشکل ما سنگ اندازی برخی ارگان‌ها و سازمان‌ها و عدم حمایت آنهاست. امروزه واردات بی رویه کالاهای لوکس تزئینی و صنایع دستی از خارج، به رقیب جدی برای صنایع دستی کشورمان تبدیل شده است.

از سوی دیگر هم از دلایل چشمگیر بودن کالاهای وارداتی، بسته بندی شکیل آنهاست که به سادگی نظر خریدار را به خود جلب می‌کند که ما در کشور با مسئله بسته بندی مناسب روبه رو هستیم که این مسئله نیازمند توجه جدی هنرمندان و کارآفرینان است.

او در سخن آخر هم بخش کوچکی از تجربه چندین ساله خود را در اختیارمان قرار می‌دهد و می‌گوید که زود اعتماد نکنید و از تجربه افراد دیگر استفاده کنید. چون دلایل شکست من در اوایل کارم، بی‌تجربگی و اعتماد زودهنگام بود. جوانان هم ضمن کار و تلاش و پشتکار جدی، با حرف مردم از حرکت باز نایستند چرا که “به قطار در حال حرکت سنگ می‌زنند نه قطاری که ایستاده است!”