نوشته‌ها

 معرفی مدرسه بازرگانی لندن

 معرفی مدرسه بازرگانی لندن

London Business School

 

کارآفرینی فرآیند ایجاد ارزش از طریق تشکیل مجموعه منحصربه‌فردی از منابع به‌منظور بهره‌گیری از فرصت‌ها

 

مدرسه بازرگانی لندن یک مدرسه کسب‌وکار بین‌المللی و یکی از کالج‌های اصلی دانشگاه لندن واقع در مرکز لندن کنار پارک regent است. برنامه‌های کارشناسی ارشد در امور مالی، مدیریت و مدیریت کسب‌وکار MBA،EMBA را ارائه می‌دهد و در کنار آن‌یک برنامه مشترک مالی و اجرایی با دانشگاه اسلون برای افراد باتجربه و یک برنامه مدیریتی برای افراد با کمتر از یک سال تجربه کار و همچنین دوره دکترا و دوره‌های کارشناسی ارشد برای مدیران کسب‌وکار برگزار می‌نماید. مدرسه بازرگانی لندن که زیرمجموعه دانشگاه لندن به شمار می‌رود، در سال ۱۹۶۴ و باهدف آموزش مدیران ارشد تأسیس شد که همکاری نزدیکی با دانشگاه لندن و مرکز مدرن زبان کالج کینگز لندن دارد. در سال ۲۰۰۶ مدرسه بازرگانی لندن شعبه خود را در دبی نیز راه‌اندازی کرد.

در میان مدارس کسب‌وکار اروپا جز بهترین‌ها بوده و در میان ۱۰ مدرسه برتر جهان قرارگرفته است. این مدرسه در سال ۲۰۱۱ در رتبه‌بندی مدارس MBA مجله فاینشنال تایمز برای سومین سال متوالی مقام اول را بین مدارس جهان کسب کرد و همچنین در سال ۲۰۱۶، در رده‌بندی QS، در بخش تحقیقات مدیریت در جایگاه اول جهان قرارگرفته است.

فرآیند پذیرش در این مدرسه گزینشی بوده، به‌طوری‌که آنجا را به یکی از گزینشی‌ترین مدارس جهان تبدیل کرده است. معدل بالا، نمره GMAT عالی و اعتبار کیفی و سابقه چشمگیر مدیریتی در مجموعه‌های شناخته‌شده، پیش‌نیازهای اصلی پذیرش می‌باشد.

بیش از ۱۰۰۰ دانشجو از ۱۳۰ کشور مختلف سالانه از این مدرسه فارغ‌التحصیل می‌شوند و همین‌طور هرساله ۳۰۰۰ مدیر اجرایی در برنامه‌های اجرایی مدرسه بازرگانی لندن شرکت می‌کنند. مدرسه بازرگانی لندن مجوزهای رسمی از بنیاد اروپایی توسعه مدیریت ACSB  را دارد.

این مدرسه در سال ۲۰۱۵ از سوی مجله فاینشیال تایمز بعد از مدرسه بازرگانی هاروارد، در رده دوم مدارس بازرگانی برتر جهان قرار گرفت و هم‌اکنون دوره‌های MBA و همچنین دوره‌های  P.h.D برای مدیران ارشد و علاقه‌مندان به حوزه کسب‌وکار را برگزار می‌نماید.

مدرسه بازرگانی لندن بهترین دانشکده‌ تخصصی کسب‌وکار اروپا است که بیشترین همکاری را با مراکز علمی مدیریتی سراسر جهان دارد. این مدرسه، دانشکده‌ای بین‌المللی در حوزه‌ کسب‌وکار و اصلی‌ترین دانشکده‌ دانشگاه لندن است. کمپ اصلی این دانشگاه در سال ۱۹۶۴، در مجاورت Regent پارک، کاخ ساسکس، تأسیس شد. در سال ۲۰۱۶، دانشگاه لندن، سالن مریلبون را خریداری و آن را بازسازی و تجهیز نمود و به‌این‌ترتیب، امکانات آموزشی را ۷۰ درصد افزایش داد.

 

متقاضیان برای درخواست پذیرش تحصیلات در دانشکده بازرگانی لندن، باید به موارد زیر عمل نمایند:

تکمیل فرم درخواست‌ تحصیل به‌صورت آنلاین، 2 مقاله (که نقش بسیار مهمی در بررسی مدارک متقاضیان دارند) با موضوعات اهداف متقاضی از تحصیل در رشته مدیریت این دانشکده (۵۰۰ کلمه) و هرگونه اطلاعات شخصی، تجربی و سوابقی که فرد متقاضی فکر می‌کند کمیته‌ پذیرش باید از آن موارد اطلاع داشته باشد (۴۰۰ کلمه)، رزومه‌ شغلی و تجارب حرفه‌ای متقاضی (مطابق با استانداردهای تعریف‌شده در سایت دانشگاه)، نمره‌ آزمون GMAT یا GRE، مدارک نمره‌ آزمون زبان انگلیسی IELTS،TOEFL،Cambridge CPE،CAE یا PTE. اسامی و مشخصات کامل دو معرف (اساتید بین‌المللی سابق متقاضی یا مشاورانی که مورد تأیید دانشگاه باشند) و توصیه‌نامه‌های آن‌ها برای پذیرش متقاضی، اسکن اصل و ترجمه‌ انگلیسی کلیه‌ نمرات دانشگاهی‌ پیشین، ارائه تمام مدارک آکادمیک و غیر آکادمیک آموزشی، ارائه مدارک دوره‌های عملی و تجربی و هزینه بررسی مدارک. درصورتی‌که کمیته پذیرش پس از بررسی مدارک دانشجو، او را واجد شرایط تشخیص داد از او برای انجام مصاحبه دعوت به عمل می‌آورد.

مدرسه‌ بازرگانی لندن به‌عنوان مرکز مطالعات کسب‌وکار تحصیلات تکمیلی با مدیریت دکتر آرتور ارل، شروع به کار کرد و یک سال بعد، دانشگاه لندن آن را به‌عنوان دانشکده علمی- آموزشی تجارت و بازرگانی خود معرفی کرد. این مدرسه در سال ۱۹۶۶، اولین برنامه‌ توسعه اجرایی خود را راه‌اندازی کرد و پیرو آن، دیگر برنامه‌های اجرایی دانشگاه لندن نیز در این دانشکده مورد بهره‌برداری قرار گرفتند. در سال ۱۹۶۸، دانشکده‌ اسلون برای اولین بار برنامه‌های آموزشی خود را در خارج از آمریکا با همکاری مدرسه بازرگانی لندن برگزار کرد. در سال ۱۹۷۰، ملکه الیزابت دوم، کمپ ریگان را در این دانشکده افتتاح کرد. اولین برنامه دکترا در سال ۱۹۷۴ به اجرا درآمد که در آن سال، زنان برای اولین بار بیش از ۱۵ درصد از دانشجویان را تشکیل می‌دادند. این مدرسه در سال ۱۹۸۳، اولین دوره MBA نیمه‌متمرکز خود را ارائه داد.

برنامه‌ اصلی MBA این دانشگاه، برای ۱۲ تا ۱۵ ماه برنامه‌ریزی‌شده است. دانشجویان MBA ابتدا دروس اصلی از پیش تعیین‌شده را می‌گذرانند و پس‌ازآن باید از بین ۷۰ گزینه ارائه‌شده، دروس تخصصی را انتخاب کنند. مدرسه بازرگانی لندن هرساله، ۴۰۰ دانشجو برای دوره‌های MBA می‌پذیرد که در ۵ گروه ۸۰ نفره، دوره‌های آموزشی برگزار می‌کند.

دوره‌ MBA این دانشکده یکی از بزرگ‌ترین برنامه‌های آکادمیک تبادلی جهانی است که هرساله تقریباً ۳۵ درصد از دانشجویان سال دوم، یک‌ترم را دریکی از دانشگاه‌های خارجی که شریک این دانشگاه است، می‌گذرانند. این دانشگاه‌های همکار عبارت‌اند از: دانشکده کسب‌وکار IESE، دانشکده بوث دانشگاه نیویورک؛ دانشکده استرن دانشگاه شیکاگو، دانشکده وارتون دانشگاه پنسیلوانیا، دانشکده اسلون MIT، دانشکده MIT دانشگاه دارتموت، دانشکده کسب‌وکار دانشگاه کلمبیا، دانشکده مدیریت کیلاگ دانشگاه نورث‌وسترن، دانشکده هاس دانشگاه برکلی، دانشکده کسب‌وکار مک دونو و دانشگاه تجارت هند که در ۲ ترم اول برنامه MBA، دانشجویان دروس پیش‌نیاز و اصلی را آنجا می‌گذرانند.

دروس ترم اول، تمرکز بر معرفی و آموزش چالش‌های حرفه‌ای و مسئولیت‌هایی که دانشجو بعدها به‌عنوان ‌یک مدیر با آن‌ها مواجه خواهد شد، دارد و همچنین یک نقشه راه برای مسیری که دانشجو در طول ۲ سال تحصیلی باید در آن قدم بردارد که این دروس عبارت‌اند از: مدیریت عمومی، ارزیابی رهبری جهانی برای مدیران، آنالیز دیتا، اخلاق رهبری سازمانی، امور مالی و ارزش‌گذاری شرکتی، استراتژی، اقتصاد کلان، حسابداری، بازاریابی، مدیریت رفتار سازمانی و مدیریت عملیاتی.

دانشجویان از ترم دوم می‌توانند دروس اصلی را بر اساس علایق و نیازهای شغلی خود از بین گزینه‌هایی که دانشگاه به آن‌ها پیشنهاد می‌دهد، انتخاب کنند. این دروس برای تقویت دانش فعلی دانشجویان در زمینه‌های علوم اقتصادی و مالی و همچنین آموزش موضوعات جدیدی مثل استراتژی‌های دیجیتال می‌باشد. این دروس عبارت‌اند از: بازار سرمایه و تأمین مالی، گزارش مالی اقتصاد روز، مدیریت حسابداری و اندازه‌گیری عملکرد، تجزیه‌وتحلیل کسب‌وکار، برنامه‌ریزی بازاریابی، مشتری و بازار اطلاعات، مدیریت زنجیره ارزش، تجزیه‌وتحلیل اقتصادی استراتژیک، تجزیه‌وتحلیل اقتصادی جهانی، استراتژی دیجیتال و کارآفرینی.

این مدرسه علاوه بر MBA اجرایی، ۳ مدرک مدیریت اجرایی نیمه‌وقت دیگر هم ارائه می‌دهد که طول دوره‌ها بین ۱۶ تا ۲۰ ماه به اتمام می‌رسند. در سطح آکادمیک، این مدرسه مدارک یکسانی را به هر دو گروه دانشجویان مدیریت اجرایی نیمه‌وقت و تمام‌وقت می‌دهد و این دوره با یک پروژه ‌شرکتی یا گزارش مدیریتی به پایان می‌رسد.

مدیریت اجرایی دوبی – این برنامه با یک هفته‌ آشنایی در لندن آغاز می‌شود. سپس دانشجویان ۱۰ واحد اصلی را که هرماه در زمان‌بندی‌های ۴ تا ۵ روزه در دوبی آموزش داده می‌شود، می‌گذرانند. پس‌ازآن دانشجویان واحدها و دوره‌های اختیاری و گزینشی را می‌گذرانند که در لندن ارائه می‌شود.

140 دانشجوی مدیریت اجرایی در رشته‌های دوگانه مدیریت اجرایی و برنامه جهانی ثبت‌نام می‌کنند. این دوره با همکاری دانشکده کسب‌وکار کلمبیا برگزار می‌شود. دانشجویان پس از اتمام دروس، از هر دو دانشگاه مدرک دریافت می‌کنند. سال اول شامل واحدهای یک‌هفته‌ای در هرماه است که محل برگزاری آن بین لندن و نیویورک تغییر می‌کند. در سال دوم دانشجویان از بین کل واحدهای اختیاری ارائه‌شده در دانشگاه‌های همکار، واحدهای موردنظر خود را انتخاب می‌کنند.

حدود ۹۳ درصد از فارغ‌التحصیلان دوره‌های MBA مدرسه بازرگانی لندن، حداکثر ۳ ماه پس از فارغ‌التحصیلی یک پیشنهاد کاری با میانگین درآمد ۷۰ هزار پوند در سال دریافت می‌کنند. مدرسه بازرگانی لندن به پرورش مدیرانی که توانایی رهبری سازمان‌ها را دارند و به فکر توسعه کار حرفه‌ای خود هستند، مشهور است.

حدود ۹۲ درصد دانش پذیران دوره‌های MBA مدرسه بازرگانی لندن، انگلیسی نیستند! این آمار کمی عجیب به نظر می‌رسد ولی جالب‌تر این است که در مدرسه بازرگانی لندن به حدود ۶۰ زبان زنده دنیا مکالمه می‌شود! به‌طور خلاصه تنوع نژادی بسیار بالایی در آنجا وجود دارد و شاید یکی از دلایل موفقیت این دانشکده، جذب بهترین‌ها از کشورهای مختلف باشد.

به‌تناسب تنوع بالای نژادی و فرهنگی، در مدرسه بازرگانی لندن، تلاش بر این است که مدیرانی برای رقابت در عرصه جهانی پرورش یابند. با توجه به عمیق‌تر شدن فرایند جهانی‌شدن، در آینده مدیران منطقه‌ای کارایی چندانی نخواهند داشت.

در مدرسه بازرگانی لندن طرحی وجود دارد به نام ” تجربه سازمانی در لندن ” که بر اساس این طرح، دانش‌پذیران دوره‌های MBA به بازدید از سازمان‌های بزرگ و معروف مستقر در لندن و همچنین استارت‌آپ‌های موفق می‌پردازند و مدیران سازمان‌ها نیز تجربیات خود را در اختیار دانشجویان این دوره‌ها قرار می‌دهند. بدین ترتیب، یادگیری نظریه‌ها و مفاد آموزشی، همراه با کسب تجربیات ملموس به دست می‌آید.

Sloan Fellowship در سال ۱۹۶۸ آغاز به کار کرد و برنامه کارشناسی ارشد برای مدیران اجرایی ارشد، حرفه‌ای‌ها و کارآفرین‌هایی که دارای تجربه‌ تصمیم‌گیری در سطوح استراتژیک هستند را راه‌اندازی نمود. ورود به این دوره بسیار رقابتی و سخت است و به‌طور متوسط دانشجویان زمانی که تأییدیه‌ ورود به این دوره را می‌گیرند، دارای حداقل ۱۵ سال تجربه‌ مدیریتی هستند. این دوره به نسبت سایر دوره‌ها بسیار متفاوت و شامل شرکت‌کننده‌هایی از ۲۳ کشور مختلف هستند.

در ادامه خواهید خواند ….

کارشناسی ارشد جهانی مدیریت، یک برنامه تمام‌وقت ۲ ساله است که برای اولین بار در سپتامبر سال ۲۰۱۵ ارائه شد. دانشجویان در این دوره می‌توانند ۲ مدرک شناخته‌شده‌ جهانی دریافت کنند: کارشناسی ارشد در مدیریت و کارشناسی ارشد در علم جهانی کسب‌وکار. سال اول این دوره در لندن و سال دوم آن در شانگهای ارائه می‌شود. همکاری دو دانشکده کسب‌وکار لندن و دانشکده‌ شناخته‌شده‌ مدیریت فوندان در شانگهای، باعث شده است که دانشجویان این دوره برای چالش‌های کسب‌وکار و فرصت‌های کاری آینده به‌خوبی آماده شوند.

مؤسسه نوآوری و کارآفرینی IIE در سال ۲۰۱۱ باهدف الهام بخشیدن به نوآوران و کارآفرینان، تأثیر ژرف بر شیوه‌های تجارت جهانی و افزایش مهارت، دانش و بینش و توسعه و رشد جهانی تأسیس شد. در سال‌های اخیر و در پی توجه دولت‌های اروپایی به اهمیت نوآوری در رشد، بهبود رفاه و حل بسیاری از مشکلات دیرینه‌ جهانی، شرکت‌های دولتی و خصوصی بسیاری در بخش تحقیقات نوآوری این مرکز، سرمایه‌گذاری کرده‌اند. محققین و اساتید دانشکده‌ بازرگانی لندن می‌کوشند با رویکردی مبتنی بر شواهد عملی، استراتژی‌های تأثیرگذار برای هدایت رهبران و کارآفرینان را مهیا کنند.

این مرکز تمامی منابع موجود خود را (در زمینه‌های آموزش، مدیریت و عملیات کسب‌وکار، مشاوره و اداره شرکت، اقتصاد، بازارهای نوظهور، کارآفرینی و مالی، نوآوری و بازاریابی، ایده پردازی و سیاست گزاری، رفتارهای سازمانی و استراتژی و کارآفرینی) در اختیار دانشجویانی قرار می‌دهد که علاقه‌مندند پژوهش‌های خود را در این مرکز شروع یا تکمیل کنند.

مؤسسه نوآوری و کارآفرینی دانشکده بازرگانی لندن، با فراهم آوردن شبکه‌ ارتباطی میان استادان و مشاوران، کارآفرینان، متفکران و شاغلان حوزه کسب‌وکار، با برگزاری کنفرانس‌های متعدد و میزبانی از رویدادهای برتر تجاری، از جامعه‌ کارآفرینی دانشجویی و فرا دانشجویی حمایت می‌کند. به‌علاوه‌ این مرکز با همکاری ۲ مرکز سرمایه‌گذاری Sussex place و Enterprise، به تأمین سرمایه‌ استارتاپ‌های متقاضی کمک می‌کند.

مرکز شغلی حرفه‌ای مدرسه بازرگانی لندن، با ارائه‌ مشاوره‌های تخصصی به دانشجویانی که تصمیم می‌گیرند پس از فارغ‌التحصیلی، کسب‌وکار خود را تأسیس کنند، حمایت می‌کند. در بخشی از این برنامه، یک تیم از کارآفرینان موفق که اغلب از جامعه‌ دانش‌آموختگان پیشین این مدرسه هستند به دانشجویانی که با ایده‌های نو، خود را برای کارآفرینی آماده کرده، کمک می‌کنند. به‌علاوه در جلساتی انفرادی دانشجویان با استادان و مشاوران خود ملاقات می‌کنند و با ذکر تخصص موردعلاقه، برنامه‌ای ویژه برای بررسی ایده‌های خود دریافت می‌کنند. این جلسات به‌صورت هفتگی برگزار می‌شود و دانشجویان کلیه‌ اطلاعات لازم را برای هر مرحله از مسیر شغلی خود به‌مرور دریافت می‌کنند و دانش و استراتژی‌های لازم کاربردی را برای شروع و ادامه‌ کسب‌وکار آینده‌ خود می‌آموزند. دانشکده‌ بازرگانی لندن، با برگزاری رقابت‌های مختلف، سطح مهارت‌های رهبری و سازمانی دانشجویان را به چالش می‌کشد و در کنار آن فرصت‌های خوبی را برای پیشرفت آن‌ها فراهم می‌کند.

آزیتا جهانبخش

نویسنده: آزیتا جهانبخش/ پژوهشگر حوزه مدیریت تکنولوژی

نوآفرینی: افراد نا همرنگ چگونه دنیا را تغییر می‌دهند؟!

نوآفرینی: افراد نا همرنگ چگونه دنیا را تغییر می‌دهند؟!

نوآفرین بودن به معنای اولین بودن نیست،
بلکه یعنی متفاوت و بهتر بودنآدم گرانت

اعتراف به نقاط ضعفتان، حمایت بیشتری برای شما به ارمغان می‌آورد.

دام گرانت در خلاصه کتاب نوآفرینی می‌گوید، آیا تابه‌حال پیش‌آمده است که برای ارائه ایده‌ای –که ازنظر شما فوق‌العاده بوده است- بازخور ضعیفی دریافت کرده باشید؟ این مطلب لزوماً به خاطر بی‌فایده بودن ایده شما نیست! پشت هر طرد شدنی، چند علت معمول وجود دارد.

یکی از همین دلایل، این است که معمولاً ایده‌هایی که برای حفظ ثبات شرایط فعلی تهدیدآمیز باشند، مطرود می‌شوند. یک پژوهش گسترده در حوزه‌های مختلف، از سازمان‌های غیرانتفاعی گرفته تا خدماتی، خرده‌فروشی و تولیدی در یک دوره‌ی دوساله نشان داده است که هر چه کارکنان بیشتر ایده‌های خود را با مافوق در میان گذاشته‌اند، کمتر ترفیع رتبه گرفته‌اند.

 

 

این وضعیت بسیار دردسرساز است! چگونه می‌خواهید مشارکت کارکنان خود را جلب کنید، اگر اجازه اظهارنظر به ایشان ندهید؟

آدام گرانت در خلاصه کتاب نوآفرینی می‌گوید، در بهترین حالت فقط می‌توانید به آن‌ها بگویید که مایل نیستید کورکورانه پیشنهاد‌های شمارا بپذیرید. برای جلب مشارکت کارکنان، باید در مقابل نقاط ضعف پروژه‌هایتان انتقادپذیر باشید؛ این اقدام شما برای مخاطبین غافلگیرکننده است و نشان می‌دهد که شما –مستقل از وضعیت سازمان– فرد صادقی هستید.

این اقدام، ترفندی است که زوج کارآفرین، روفوس گریس کام[1] و آلیسا ولکمن[2] برای جلب سرمایه و بعدها، فروش شرکت اینترنتی بیبل[3] و مجله آنلاین آن درباره پرورش کودکان، در مقابل سرمایه‌گذاران بالقوه انجام دادند. سخنان گریس کام در جلسه سرمایه‌گذاران، شروع غافلگیرکننده‌ای داشت: او از ابتدا بیان کرد که شاخص یوزر انگیجمنت[4] وب‌سایت آن‌ها کمتر از مقدار مورد انتظارشان بوده است، ۴۰ درصد اخبار سایت برای توسعه شایعات مشهور و بی‌ارتباط با موضوع اصلی کپی‌برداری می‌شود و همین‌طور سرور سایت نیاز مبرمی به آپدیت دارد.

آدام گرانت در خلاصه کتاب نوآفرینی می‌گوید، درحالی‌که به نظر می‌رسید آن‌ها نقطه‌ضعفشان را به‌راحتی در اختیار سرمایه‌گذاران قرار داده‌اند تا درخواست جلب سرمایه را رد کنند، اما غافلگیری حاضرین جلسه از شفافیت بیان گریس کام، باعث جلب اعتماد آن‌ها شد. درنهایت شرکت بیبل توانست مبلغ ۳٫۳ میلیون دلار سرمایه دریافت کند و بعدها نیز با همین شیوه به شرکت دیزنی فروخته شد.

 

 

بهترین همکاران شما، همان کسانی هستند که بسیار مایل‌اند ثابت کنند که شما اشتباه می‌کنید

آدام گرانت در خلاصه کتاب نوآفرینی می‌گوید، جدای از اینکه کدام هدف را دنبال می‌کنید، اگر فقط به افرادی که شمارا تائید می‌کنند توجه کنید احتمالاً پیشرفت چندانی نخواهید کرد. کار لذت بخشی نیست، اما بعضی‌اوقات شنیدن انتقادها به رشد شما کمک می‌کند.

این مطالب نتیجه آزمایش مهمی بود که توسط روانشناسی به نام چارلن نیمث[5] صورت گرفت. از سه گروه مشارکت‌کنندگان این آزمایش درخواست شد که از میان تعدادی داوطلب، ۳ نفر از داوطلبین شغلی مناسب را انتخاب کنند. کاندیدای مناسب اول، فردی به نام جان بود که دارای بهترین مهارت‌های متناسب با شغل موردنظر بود. بااین‌حال، برخی از مشارکت‌کنندگان تمایل به انتخاب کاندیدای کم مهارت‌تری به نام رینگ و نشان دادند؛ اما هنگامی‌که برخی دیگر از مشارکت‌کنندگان تمایل به انتخاب داوطلب سومی به نام جورج نشان دادند، شانس انتخاب ماهرترین کاندیدا، چهار برابر شد. به نظر شما چطور می‌توان این مسئله را توضیح داد؟

با ایجاد نظر اقلیت سومی، در یک گروه که دودسته نظر مختلف دارند، اجماع نظر گروه شکسته می‌شود. در این صورت، هر یک از اعضای گروه تحت‌فشار قرارگرفته و بدون پیروی از طرز فکر کسی، وضعیت را از دیدگاه خودش بررسی می‌کند. این راهکار، استراتژی فوق‌العاده‌ای برای شکستن تفکر گروهی غالب و تشویق اعضا به بیان نظرات واقعی خودشان است.

آدام گرانت در خلاصه کتاب نوآفرینی می‌گوید، تفکر گروهی، نتیجه سازمان‌دهی افراد در گروه‌هایی است که اولویت آن‌ها دستیابی به اجماع نظر بر سر بهترین راه‌حل ممکن و پرهیز از کشمکش است. این نظریه، از تحقیق ییل پیرامون معضل گروه‌های ضعیف در تصمیم‌گیری به‌دست‌آمده است. روشی دیگر برای اجتناب از تفکر گروهی –که مانع بروز خلاقیت می‌شود- تعامل با افرادی است که دائماً ایده‌های شمارا زیر سؤال می‌برند.

این استراتژی را بن کلمن، یکی از اعضای ارشد موسسه نیروی دریایی سی آر آی سی (CRIC) در محیط کار خود به کار گرفت، درست زمانی که تیم او تصمیم به استفاده از ایده‌های نوآورانه در نیروی دریایی گرفته بود. دریکی از موارد، نتیجه این شد که آن‌ها موفق به استفاده از پرینتر سه‌بعدی برای شبیه‌سازی قطعات شکسته در شرایط طوفانی دریا شدند. چنین ابتکار عملی بدون کسب پویایی گروهی قدرتمند –که نتیجه تصمیم‌گیری‌های حساب‌شده‌ی کلمن بود- امکان‌پذیر به نظر نمی‌آمد.

 

برای جلب حمایت موردنیازتان، یاد بگیرید که چگونه ایده‌های خود را عامه‌پسند کنید

آدام گرانت در خلاصه کتاب نوآفرینی می‌گوید، علیرغم اینکه ممکن است با شبکه‌ای از افراد دارای اهداف و ارزش‌های مشابه خودتان، در ارتباط باشید، همچنان تضمینی برای جلب حمایت عملی از جانب آن‌ها وجود ندارد. اگر به دنبال متحدانی قابل‌اعتماد هستید، باید از طریق انتقال مناسب پیامتان، بر رقبای خود چبره شوید. رمز موفقیت در این کار، جلب انگیزه افراد و درعین‌حال پرهیز از موضع‌گیری افراطی است.

علیرغم اینکه همه‌ی ما تصور می‌کنیم آنچه باعث انسجام یک تیم می‌شود، اهداف مشترک است؛ تحقیقی دراین‌باره نشان می‌دهد که عکس این ماجرا صحیح است. روانشناسان کالج دارتموث، جودیث وایت و الن لانگر برای توضیح این پدیده، از تئوری ضدیت افقی استفاده کردند. این تئوری بیانی از وجود سطحی از تعصب در روابط بین اعضای یک گروه اقلیت است.

آدام گرانت در خلاصه کتاب نوآفرینی می‌گوید، به همین دلیل، وفادارترین اعضای گروه‌های سیاسی افراط‌گرا نسبت به فریبکاران حاضر درحرکت‌های سیاسی، تمایل بیشتری به انتقاد از هم‌کیشان خوددارند؛ علیرغم اینکه با همتایان خود ارزش‌های مشترک بیشتری دارند.

شما می‌توانید به کمک عدم موضع‌گیری‌های افراطی در بیان ایده‌های خود از ایجاد پدیده ضدیت افقی در گروه اجتناب کنید. برای این منظور باید ایده‌های خود را عامه‌پسند بیان کنید. هدف از این کار، ایجاد انگیزه در افراد برای تغییر کامل در رفتار نیست، بلکه همراه شدن باارزش‌های مشترک بین شما و آن‌هاست.

مردیث پری، مبدع نیروی وایرلس به‌عنوان راه‌حلی برای شارژ بی‌سیم وسایل الکترونیکی، زمانی که برای اولین بار ایده خود را با اساتید فیزیک و مهندسان در میان گذاشت، حمایت کمی دریافت کرد. همه آن‌ها، متفق‌القول، بر این باور بودند که انجام چنین کاری در آن زمان امکان‌پذیر نیست، به این معنا که امکان شارژ ابزار الکترونیکی از طریق امواج هوایی وجود ندارد. به نظر در چنین شرایطی چه‌کاری باید انجام داد؟ پری برای جلب نظر سایرین، تاکتیک خود را برای بیان ایده‌اش تغییر داد.

او با عامه‌پسند جلوه دادن ایده خود و بیان اینکه صرفاً به دنبال ساخت یک مبدل است و نمی‌خواهد دستگاه شارژ بی‌سیم تولید کند، موفق به جلب حمایت بیشتری شد؛ زیرا ایده او جالب بود و درعین‌حال دور از دسترس نیز به نظر نمی‌رسید. به این طریق، شرکا و سرمایه‌گذاران بیشتری مایل به همکاری با وی شدند و او توانست شرکت تولید محصولات خود را بانام یوبیم که امروزه راه‌حل‌های نوآورانه‌ای برای شارژ بی‌سیم وسایل الکترونیکی عرضه کرده است، راه‌اندازی کند.

او در خلاصه کتاب نوآفرینی می‌گوید، همان‌طور که متوجه شده‌اید داشتن ایده‌های نوآورانه، به‌تنهایی، کافی نیست، بلکه باید راه درست را برای جلب حمایت سرمایه‌گذاران و شرکای تجاری خود پیداکرده و از این طریق بتوانید ایده‌های خود را واقعیت ببخشید. روانشناس سازمانی در این سخنرانی TED به بیان سه عادت غیرمنتظره از افراد نوآفرین – ازجمله مواجهه با شکست – می‌پردازد؛ یعنی افرادی که به ایده‌های جدید می‌رسند و با محقق کردن ایده‌ها دنیا را تغییر می‌دهند.

جمله پایانی آدام گرانت در خصوص نوآفرینی

او در کتاب نوآفرینی خود بیان می‌کند که افراد نوآفرین چگونه به ایده‌های جدید می‌رسند؟ «بهترین افراد نوآفرین کسانی هستند که بیشتر شکست را می‌خورند، چراکه بیشترین تلاش را می‌کنند.» همچنین می‌گوید: “شما به تعداد زیادی ایده‌های بد نیاز دارید تا از بین آن‌ها چند ایده خوب برای شما باقی بماند”.

 

نویسنده: نرگس سقازاده / پژوهشگر حوزه مدیریت

 

ایجاد بانک اطلاعاتی برای استارت‌آپ‌های ICT

ایجاد بانک اطلاعاتی برای استارت‌آپ‌های ICT

بانک اطلاعاتی استارت‌آپ‌های ICT با جمع آوری اطلاعات مربوط به بیش از یک هزار و ۲۰۰ کسب و کار موفق نوپا با حمایت ستاد توسعه فناوری های اقتصاد دیجیتال و هوشمندسازی ایجاد شد.
به نقل از ستاد توسعه فناوری‌های اقتصاد دیجیتال و هوشمندسازی معاونت علمی و فناوری ریاست جمهوری، یکی از اهداف این ستاد، فراهم کردن فرصتی برای توسعه و تنوع دادن به زیست‌بوم استارت‌آپی اقتصاد دیجیتال کشور است که این هدف که با راه‌اندازی بانک اطلاعاتی استارت‌آپی فراهم شده است.
این سایت با جمع‌آوری اطلاعات مربوط به بیش از یک هزار و ۲۰۰ استارت‌آپ فعال و موفق ایران و جهان در حوزه‌های مختلف سعی بر آن دارد برای مخاطبان و علاقمندان این حوزه‌ها الگوهای موفق کسب‌وکار را معرفی کند تا از این طریق، زمینه ایده‌پردازی برای رونق کسب‌وکارهای ایرانی فراهم شود.
ستاد توسعه فناوری‌های اقتصاد دیجیتال و هوشمندسازی معاونت علمی و فناوری ریاست جمهوری با حمایت از راه‌اندازی این بانک اطلاعاتی در تلاش است تا به هدف متنوع‌سازی زیست بوم استارت‌آپی دست یابد.
داده‌نماهای مرتبط با فناوری‌های اولویت‌دار ستاد توسعه فناوری‌های اقتصاد دیجیتال و هوشمندسازی از جمله بلاکچین، هوش مصنوعی، اینترنت اشیا، واقعیت گسترده (افزوده و مجازی)، شهر هوشمند، تولید هوشمند و خانه هوشمند در این سایت تجمیع و گردآوری شده است.
در این سایت حتی به موضوعات مختلف فعالیت استارت‌آپها از جمله مدیریت پسماند، مدیریت آلودگی هوا، مدیریت آب و خشکسالی، نوآوری اجتماعی، انرژی، گردشگری، سیمان و بتن، معدن، آموزش، بیمه، ورزش و سلامت جسمانی و کشاورزی و سلامت دیجیتال نیز پرداخته است.
در این بانک اطلاعاتی کاربران می‌توانند اطلاعات کامل استارت‌آپ ها را بر اساس موضوع فناوری، مخاطب و مدل درآمدی جستجو کنند. این بانک اطلاعاتی به صورت داینامیک و پویا اطلاعات آخرین و بهترین استارت‌آپ‌ها در هر یک از حوزه‌های مذکور را به صورت پیوسته و هفتگی به روزرسانی می‌کند.

سرمایه اصلی دانشگاه آزاد جوانان باانگیزه و نوآور است

سرمایه اصلی دانشگاه آزاد جوانان باانگیزه و نوآور است

سورنا ستاری معتقد است: دانشگاه آزاد برای تامین هزینه‌های خود نباید تمایل زیادی به شهریه داشته باشد یا به فکر فروش املاکش باشد، این‌ها سرمایه‌های دانشگاه آزاد نیست. سرمایه دانشگاه آزاد ۳۰ – ۲۰ میلیون متر مکعب مساحت نیست. آن چه سرمایه دانشگاه آزاد است جوانان بسیار فعال، باانگیزه و بسیار نوآور است.
سورنا ستاری در مراسم افتتاح سرای نوآوری توسعه صنایع منطقه‌ای دانشگاه آزاد با بیان این که از زمان حضور دکتر طهرانچی در دانشگاه آزاد اتفاقات بزرگی در این دانشگاه افتاده، اظهار کرد: به عنوان کسی که در این سال‌ها روسای زیادی از دانشگاه آزاد را دیده‌ام اعتراف می‌کنم که شاید هماهنگ‌ترین تیمی که در دانشگاه آزاد در حوزه اقتصاد دانش بنیان داشتیم همین تیمی است که اکنون در دانشگاه آزاد حضور دارند.
وی افزود: دانشگاه آزاد می‌تواند زمینه‌ای را ایجاد کند که دانشجویان دیگر دانشگاه‌ها نیز برای دانشگاه آزاد کارآفرینی کنند و استارتاپ‌های این دانشگاه را راه‌اندازی کنند. می‌توانند برای این دانشگاه تولید پتنت و ثروت کنند و نحوه بودجه‌ریزی دانشگاه آزاد به این سمت برود که عدد قابل توجهی از درآمد خود را از پارک‌های علم و فناوری، سراهای نوآوری، شرکت‌های دانش‌بنیان و بقیه موارد به دست بیاورد. آن موقع است که این دانشگاه به سمت یک دانشگاه کارآفرین حرکت می‌کند.
معاون علم و فناوری ریاست جمهوری با اشاره به حرکت جدیدی که در دانشگاه آزاد آغاز شده، گفت: در یکی دو ماه آینده این فضاها که به دلیل شرایط کرونا یک مقدار زمان‌بندی‌های افتتاح آن‌ها جابه‌جا شده، افتتاح می‌شود و شرایط برای جوانانی که می‌خواهند فعالیت‌های دانش‌بنیان داشته باشند و هم برای کشور اشتغال‌آفرینی کنند و هم برای خود ثروت ‌آفرینی کنند و کمک جدی به زیرساخت‌های دانشگاه آزاد کنند فراهم است.
وی در ادامه گفت: در شهرستان‌ها هم پروژه‌های خوبی را با دانشگاه آزاد شروع کردیم. محققان دانشگاه آزاد در بسیاری از طرح‌های کلان ما درگیر هستند و به زودی خبرهای خوبی برای مردم در حوزه‌های مربوط به اقتصاد دانش‌بنیان داریم.
ستاری با تبریک روز معلم به معلمان آموزش و پرورش و استادان آموزش عالی و آموزش پزشکی گفت: یک دانشگاه با این حجم دانشجو و امکانات باید بتواند یک قطب اقتصادی در کشور باشد و ان‌شاء‌الله این حرکت جدیدی که در دانشگاه آزاد شکل گرفته باعث شود این دانشگاه به یک قطب اقتصاد دانش‌بنیان تبدیل شود.
معاون علمی رئیس جمهور در پایان در پاسخ به سوال یک خبرنگار درباره تامین تجهیزات پزشکی برای مقابله با کرونا گفت: در شرکت‌ها اتفاقات خوبی افتاد. نوآوری در محدودیت‌ها خود را نشان می‌دهد. خوشبختانه توانستیم اقلامی را که در وزارت بهداشت چه در حوزه تجهیزات پزشکی و چه در حوزه‌های مربوط به بهداشت نیاز بود تامین کنیم. ما این اطمینان را می‌توانیم به مردم بدهیم که می‌شود در حال حاضر از ماسک داخلی استفاده کرد. قبل از این در حد روزی ۳۰۰ هزار ماسک تولید می‌کردیم ولی اکنون با توجه به اعلام وزیر صنعت این میزان به حدود ۶ میلیون در روز رسیده است. در تجهیزات مربوط به پزشکی هم شرکت‌های داخلی وارد شده‌اند.
ستاری در پایان گفت: اگر مسئولان وزارت بهداشت به این نتیجه رسیدند که می‌شود اجازه صادرات به اقلام پزشکی داد آمادگی صادرات این محصولات هم وجود دارد. البته اجازه صادرات کیت‌های آزمایشگاهی صادر شده است ولی امیدواریم که با اطمینانی که شرکت‌های دانش‌بنیان می دهند بتوان نیاز را برای موج‌های بعدی این بیماری که احتمالا در پاییز است برآورده کرد، در این صورت مجوز صادرات بقیه‌ی اقلام نیز صادر می‌شود

تجاری سازی دانش و فناوری: ارتباط پایدار صنعت و دانشگاه

تجاری سازی دانش و فناوری

ارتباط پایدار صنعت و دانشگاه

 

 

 

با توجه به دنیای پرتلاطم امروز و حاکمیت فضای عدم اطمینان بر کسب و کار ها و صنایع وابسته آنها راهکاری که بتواند زمینه ساز ایجاد مزیت رقابتی پایدار برای سازمان شود از اهمیت ویژه ای برخوردار است. اینگونه می توان گفت که علت اهمیت روز افزون به نوآوری، سود اقتصادی است. در کسب و کار امروز تحقیقات، مبدل به عاملی اقتصادی شده است و تجاری سازی نیز بخش مهمی از فرآیند نوآوری می باشد و هیچ محصول، خدمت و فناوری جدیدی بدون تجاری سازی امکان ورود موفق به بازار را ندارد. ایجاد بستر مناسب برای عرضه دانش و فناوری، علاوه بر فراهم کردن ارزش های اقتصادی، منجر به رشد و توسعه اقتصادی نیز در جامعه می گردد. با نگاهی به تحقیقات انجام شده می توان دریافت که تحقیقات بنیادی به تنهایی کافی و مفید نبوده و انگیزه کافی برای پزوهشگر و کاربر را ایجاد نمیکند، همچنین عدم استفاده از نتایج تحقیقات در کسب و کار و صنایع باعث هدر رفت سرمایه و وقت صرف شده در راه پژوهش می شود. امروزه رقابت روزافزون جهانی، دیگر فرصت تحقیقات بنیادی و پایه ای را از بسیاری از صنایع گرفته است. به همین دلیل بیشتر شرکتها مجبورند فقط به تحقیقات بحرانی و مورد نیاز دست بزنند. به عبارت دیگر، اهمیت تحقیقات به خاطر نوآوری [1]و اهمیت نوآوری به دلیل سود اقتصادی آن است. در دنیای کنونی تحقیقات به عاملی اقتصادی تبدیل گردیده است، مراحل گذر از “علم ناب” طی شده است و نهادهای علمی- تحقیقاتی باید بطور آشکار در خدمت اقتصاد و تجارت قرار گیرند. دانشگاه ها و مراکز تحقیقاتی باید از “هدف بودن” خارج شوند و به وسیله ای برای توسعه اقتصادی تبدیل گردند. در عصر حاضر باید به دنبال ساز و کارهایی باشیم که روش تبدیل “ایده” به “محصول” را به ما یاد بدهد و روند تبدیل علم به ثروت را سرعت بخشد. تجاری سازی فناوری، فرآیند تغییر دانش به محصولات و خدمات و روش بسیار موثر برای انتقال عقاید از ذهن یا آزماشگاه به دنیایی گسترده تر است.  شاه کلید دنیای امروز، خلق ارزش است. راهکار ورود به دنیای کسب و کار امروزی فناوری است و شاه کلید فناوری، تجاری‌سازی و ارزش افزوده ناشی از آن است،  اقتصاد امروز جهان به شدت از وابستگی به منابع زیرزمینی و صنایع صنعتی فاصله گرفته و اقتصاد دانش محور و شرکت های دانش بنیان را به عنوان راهبرد اساسی خود برای رشد و توسعه اقتصادی می داند و توجه بسیاری از اندیشمندان، سیاست گذاران و برنامه ریزان را به خود معطوف کرده که در این میان دانشگاه به عنوان ایجاد کننده دانش و ناشر نقش کلیدی ایفا می کند. لذا از آنجا که اهمیت دانش در نوآوری و توسعه کسب و کار روز به روز بیشتر می شود و درست همانگونه که سهم بیشتری از جامعه وارد آموزش عالی می گردند، دانشگاه ها می توانند نقش بیشتر و فعال تری در نوآوری ملی و توسعه اقتصادی را داشته باشند.(منتظری، یوسفی، 1393) تجاری سازی تحقیقات و دانش تولیدی، فعالیتی اجتناب ناپذیر در راستای جبران هزینه های تحقیق و توسعه دانشگاهها و مراکز تحقیقاتی دولتی و خصوصی کشور است که میتواند علاوه بر فراهم آوردن امکان سرمایه‌گذاری در فناوری‌های بهتر و پیشرفته‌تر برای محققان و مؤسسات عرضه کننده دانش، به توسعه‌یافتگی کشور و رقابت پذیر شدن آن در کلیه صنایع، به ویژه صنایع پیشرفته کمک شایانی نماید. چالش مديريتي صاحبان و سرمایه‌گذاران دانش، اين است که چگونه دانش تولیدی و نوين خود را به جريان بازده اقتصادي براي مؤسسان، سرمايه‌گذاران و کارکنان تبديل کنند. به عبارت ديگر، مشکل اصلي اختراع نيست بلکه تجاري سازي آن است.(یدالهی، کلاتهایی، 1391) ورود موسسات تحقیقاتی [2]به عرصه تجارت و بازاریابی محصولات خود و توجه به نیازمندیهاي بازار و معیارهاي مشتریان، منجر به پیدایش فرصت ها و پیامدهاي مثبتی است. پیامدهایی که در کمترین سطح بهره وري کمک به خودگردانی موسسات و در بالاترین سطح، انتظار افزایش استانداردهاي زندگی( ایمنی و امنیت)،کیفیت زندگی،تولید ثروت و رشد اقتصادي را در پی خواهد داشت (فاطمی،1385). در حقیقت تجاری سازی موتور رشد اقتصادی است . در تغییرات سریع امروزی سازمانهایی موفق خواهند بود که بتوانند خود را با این تغییرات انطباق داده و از قدرت نوآوری لازم برخوردار باشند. در دانشگاهها و نهادهای آموزش عالی نیز نوآوری و خلاقیت از اهمیت بالایی برخوردار است. بنابراین جهت تحقق این هدف، این نهادها باید در زمینه اشاعه، نشر دانش و انتقال آن به جامعه و نسل‌های جوان بیش از پیش تلاش و کوشش کنند. (کنجکاو منفرد، اردکانی، 1392)  با توجه به موارد ذکر شده اینگونه میتوان گفت که ارتباط بهینه صنعت و دانشگاه نیازمند پلی ارتباطی است. پلی که از اتحکام لازم برخوردار باشد لذا با توجه به اهمیت تجاری‌سازی نتایج تحقیقات آموزش عالی بر رشد صنعت و تاثیر آن بر اقتصاد کشور ،در این مقاله سعی بر آن است تا با بیان دقیق مفاهیم تجاری سازی و مدل های آن و همچنین بیان فرآیند و ضرورت فرآیند تجاری سازی در ارتباط موثر صنعت و دانشگاه، زیرساخت تئوریک[3] مناسبی را برای رسیدن به این مهم فراهم سازد.

 

 

مفهوم تجاری سازی[4]

تجاري سازي عبارت است از تبدیل یافته هاي جدید و ایده هاي پژوهشی به محصولات و خدمات و فن آوري هاي قابل ارائه به بازار. به عبارت دیگر تجاري سازي تحقیقات مجموعه تلاشهایی را که به منظور فروش کارهاي تحقیقاتی با هدف کسب سود و ارتباط هرچه بیشتر آموزش و پژوهش با اهداف اقتصادي و اجتماعی صورت می پذیرد را گویند. با توجه به تعاریف بالا تجاري سازي را می توان به بازار رسانیدن یک ایده و یا یک نوآوري دانست.(جهاندیده،1384) تجاری سازی فناوری، خلق محصول، خدمت یا فرآیند جدیدی مبتنی بر رفع تقاضای جدید است و رفع آن مستلزم تلاش مستمر در راه تبدیل نتایج محصولات و خدمات جدید [5]و بازاریابی موفق [6]آنهاست. تجاری سازی به انتقال فناوری بسیار نزدیک است. به عبارت دیگر فرآیند تجاری سازی، همان فرآیند انتقال دانش و فناوری از مراکز تحقیقاتی مانند مراکز رشد و پارک های علم و فناوری به صنایع موجود یا کسب و کارهای جدید است. در واقع تجاری کردن فرآیندی است که از طرح کردن و پروردن یک ایده آغاز می شود و به سمت تولید ( کالا و خدمات) و در نهایت فروش آن به مشتری ( صنعت یا استفاده کننده نهایی) می انجامد. لغتنامه کمبریج واژه “تجاری کردن” را به معنای “سازماندهی چیزی برای کسب سود” و واژه “تکنولوژی” را مطالعه و دانش عملی در استفاده از اکتشافات علمی خصوصا در حوزه صنعت ” تعریف کرده است.

 

روند تجاری سازی دانش

در سال های اخیر موسسات آموزش عالی در جوامع غربی و در حال توسعه، با تغییرات زیادی مواجه بوده اند. با ظهور اقتصاد دانشی، خط مشی های ناظر بر آموزش عالی، متحمل فشارهایی شده اند که سبب شده، به عنوان ابزاری برای رقابت های اقتصادی در بازارهای جهانی ایفای نقش کنند. این بدان معناست که ارزشیابی و نگاه به آموزش و تحقیق دانشگاهی به طور فزاینده ای از زاویه اقتصادی امکان پذیر شده است. در تطابق با این تغییر خط مشی ها و تغییر زاویه نگاه به دانشگاه، الگوهای تامین سرمایه و سبک های مدیریت دانشگاه ها با تحولات کثیری مواجه شده است ( قلی پور، 1386).

در بسیاری از کشورها اداره ای تحت عنوان دفاتر انتقال فناوری، جهت تسهیل انتقال دانش تجاری شده از دانشگاه ها به صنایع تاسیس شده است. نقش عمده این دفاتر، حفاظت از دارایی های فکر دانشگاه و نتایج پژوهش های دانشگاهی و انتقال تجاری دانش از طریق واگذاری حق امتیاز اختراعات یا سایر انواع دارایی های فکری ناشی از پژوهش های دانشگاهی به صنعت است (Siegel, 2004).

 

اهمیت تجاری سازی فناوری[7]

تجاری سازی عبارت است از تبدیل یافته های جدید و ایده های پژوهشی به محصولات و خدمات و فن آوری های قابل ارایه با بازار. به عبارت دیگر تجاری سازی تحقیقات مجموعه تلاش هایی را که به منظور فروش کارهای تحقیقاتی با هدف کسب سود و ارتباط هرچه بیشتر آموزش و پژوهش با اهداف اقتصادی و اجتماعی صورت می پذیرد را گویند. با توجه به تعاریف بالا تجاری سازی را می توان به بازار رسانیدن یک ایده و یا یک نوآوری دانست (جهاندیده، 1384)

امروزه در مورد اینکه، تجاری سازی ایده ها و درگیر کردن محققان در ایجاد و توسعه محصولات فواید بسیاری در بر دارد، شکی باقی نمانده است. به عنوان مثال، می توان تصور کرد که در غیاب فعالیت های تجاری سازی رادیو داروهای تولیدی توسط کارشناسان انرژی اتمی، چه تاثیری بر درمان بیماری های خاص و در انتها زندگی انسان گذاشته است (محمدی، 1386).

ایجاد بسترهایی برای دانش، علاوه بر فراهم آوردن ارزش های اقتصادی برای سازمان ها، منجر به رشد اقتصادی و فنی جامعه می شود. از آنجا که به بازار رسانیدن یک محصول می تواند تضمین کننده موفقیت و بقای سازمان ها باشد، تجاری سازی به عنوان یک عامل حیاتی مطرح شده است. در سازمان های تحقیقاتی نیز تحقیقات، بدون تجاری سازی یک محصول معنایی ندارد در همین راستا نیز تا فناوری منتقل شده، توسعه نیابد، نمی توان گفت فرآیند انتقال فناوری تکمیل شده است. اهمیت تجاری سازی R&D و فناوری به حدی است که در حال حاضر بسیاری از موسسات تحقیقاتی به صورت همکاری مشترک به تجاری سازی فناوری خود رسمیت داده اند و تعداد این گونه مراکز خدمات مشاوره ای در کشورهای پیشرفته صنعتی در حال افزایش است. در خصوص ایران نیز، طی سال های اخیر، مراکز عرضه کننده خدمات فناوری تحت نظر مراکز رشد و پارک های علم و فناوری به ارایه خدمات مشاوره ای به فعالان حوزه فناوری و شرکت های دانش بنیان می پردازند که البته، نیاز به تقویت هرچه بیشتر این مراکز امری حیاتی در انجام وظایفشان است. همچنین می توان به Joint Venture و سرمایه گذاری خطرپذیر نیز به عنوان نمونه هایی از انجام پروژه های تحقیقاتی بصورت همکاری مشترک اشاره نمود.

 

اهمیت تجاری سازی تحقیقات علمی[8]

تجاری سازی نتایج تحقیقات، یکی از گام های مهم نظام نوآوری است که پایداری و استمرار امر تحقیق را تضمین می کند و متناسب با آن علاوه بر فراهم آوردن ارزش های اقتصادی قابل توجه برای سازمان ها، رشد اقتصادی دانش محور جامعه را نیز تسریع می نماید ( عنایتی، 1386). “تجاری سازی تحقیق فرایندی است که هنگام ورود به بازار می تواند ایجاد درآمد کند و در مرحله توسعه از نظر درآمد زایی هیچگونه ارزشی ندارد. فن آوری اگر در قفسه بماند (وارد بازار نشود) هیچ درآمدی ایجاد نمی کند” ( عناینی، 1386).

این موضوع در مورد فن آوری هایی که از طریق داخلی بدست می آید به مراتب برای حمایت کننده ی آن از اهمیت بیشتری برخوردار است. “علم زیر بنای توسعه فن آوری را فراهم می کند و توسعه فناوری به سهم خود بازارهای جدیدی خلق می کند” (Reamer, 2003).

بدیهی است علم به خودی خود و بدون در نظر گرفتن چارچوب و فرآیندی کارآمد در چرخه توسعه فناوری، نخواهد توانست بازار جدیدی را خلق نماید.

تحقیقات بسیاری در کشورهای پیشرفته صنعتی در موضوع تجاری سازی نتایج تحقیق صورت گرفته است. کارلوس در مورد ارتباط دانشگاه و صنعت در آمریکا دارای سابقه طولانی است که عوامل اصلی آن قانون موریل (1862) مبنی بر اعطای تاسیس سیستم کالج، دفاع مبتنی بر تحقیق و توسعه در طول جنگ جهانی دوم و رقابت با اتحاد جماهیر شوروی در طول سال های جنگ سرد است (Karlson, 2004).

فرایند تجاری سازی

اساس فرایند تجاری سازی مشارکت بخش تحقیقاتی و بخش صنعت، در تبدیل نتایج تحقیقات به نوآوری است و امروزه تجاری سازی به یکی از حلقه های اصلی فرایند نوآوری تبدیل شده است (Ghazinoori,2005). به طور کلی فرایند تجاری سازی را می توان به چهار مرحله مجزا تفکیک نمود که عبارتند از سرمایه، که باید برای انجام پژوهش ایده پرورش یافته تامین شود و سپس خط مشی بازاریابی تعیین و تعریف گردد، این ایده در مرحله توسعه به فناوری مورد نظر تبدیل می شود. هنگامی که یک دستاورد قابل ارایه به بازار حاصل شود، مرحله اجرای تجاری سازی شروع می شود. هنگامی که یک محقق یک یا چند فناوری قابل ارایه به بازار را توسعه داده است، باید برای تجاری سازی آنها وارد مرحله تجاری سازی شود (محمدی، 1386).

جایگاه تجاری سازی در فرایند نوآوری[9]

تکنولوژی و تجاری سازی، قسمت های مهم فرایند نوآوری هستند که باعث می شوند اختراعات، به تولیدات دارای بازار تبدیل شود. بازاریابی و فرایند تجاری سازی، مرحله نهایی فرآیند نوآوری هستند این دو جز برای دستیابی به موفقیت هر اختراعی، لازم و ضروری هستند. از روش های تجاری سازی می توان به سرمایه گذاری مشترک، فروش و انتقال فن آوری، فروش حق اختراع، حق امتیاز و خدمات مهندسی اشاره کرد (محمدی، 1386).

 

بحث و نتیجه گیری

ثبت های اختراع دانشگاهی [10]اغلب به عنوان شاخص های کلیدی از فعالیت های مربوط به انتقال تکنولوژی در حوزه های تکنولوژی از قبیل زیست شناسی، داروشناسی، الکترونیک، و شیمی در نظر گرفته می شوند، در حالیکه سودمندی کمتری در رشته هایی از قبیل مهندسی مکانیک و کالاهایی برای مصرف کننده دارند. یکی از ضرورتها ی نظام پژوهشی کشور، توجه پژوهش های کاربردی به نیازهای جامعه و بوم یسازی آن متناسب با شرایط کشور است. بدین منظور لازم است، مدیران شرایط لازم را برای فعالی تهای علمی استادان و دانشجویان فراهم کرده و از ایده های نوآورانه آن ها در زمینه حل مسایل جامعه حمایت های لازم را بعمل آورند.به طوری کلی تجاری سازی را می توان به بازار رسانیدن یک ایده تا نوآوری دانست که باید با مطالعه دقیق بازار و استخراج نیازهای بازار , انجام تحقیقات و آزمایش های لازم , تهیه نمونه , استاندارد سازی فرآیند توسعه محصول و هماهنگی های مدیریتی برای عرضه آن به متقاضی یا بازار توام باشد. فناوری به تنهای عامل خلق ثروت نیست ؛ بلکه استفاده موثر و مناسب از آن است که باعث خلق ثروت می شود. خلق ارزش افزوده ناشی از استفاده فناوری در عرضه محصولات و خدمات مورد نیاز , موجب افزایش ثروت می شود. دانش و فناوری می تواند در قالب محصولات تولید , خدمات یا حتی بازاریابی باشد , اما به هر حال استفاده از فناوری یا تجاری سازی فناوری در خلق ثروت و رشد اقتصاد مهم است . تجاری سازی دانش و فناوری برای تبدیل فناوری به کالا یا خدمات قابل استفاده و ارائه و انتشار آن در سطح جامعه نیازمند تحقیق و توسعه , خلاقیت و نوآوری , منابع خطر پذیر و زنجیره ای از فعالیت ها و اقدامات متعدد و مختلف است. زنجیره اقدامات تجاری سازی فناوری از اعتبار سنجی اولیه و امکان سنجی فنی شروع و با مطالعه بازار , تامین منابع مالی و سرمایه اولیه مورد نیاز , مدیریت و شناسایی خطرها و … ادامه می یابد . طی کردن این زنجیره پیچیده و طولانی می باشد و عرضه یک نوآوری به بازار می تواند سالیان زیادی به طول انجامد، اما این زنجیره سبب می گردد تا یک دلار سرمایه گذاری در تحقیقات , منجر به کسب هزار دلار در کارخانه شود. البته فقط تعداد کمی از نوآوری ها قادر به طی کردن کل زنجیره ارزش و رسیدن به بازار هستند و بیشتر آنها در میانه راه و گردنه های مسیر جامانده و به سر انجام نمی رسند لذا تعامل مناسب بین صنعت و دانشگاه از طریق برگزاری سمینار ها تحقق نخواهد یافت و باید عزمی جدی در این راه وجود داشته باشد.

 

 

نویسنده : شهنام زندیه

[1] Innovation

[2] Research Institutes

[3] Theoretical

[4] Commercialization concept

[5] New Services

[6] Successful Marketing

[7] Technology Commercialization importance

[8] Scientific research

[9] Innovation process

[10] Registration of university inventions

دوران پسا کرونا، زیان کسب و کارهای از بین رفته باز نخواهد گشت

دوران پسا کرونا، زیان کسب و کارهای از بین رفته باز نخواهد گشت

شیوع بیماری همه‌گیر کرونا مناسبات اقتصادی و مالی را برای همیشه تغییر خواهد داد. پس از چندین هفته قرنطینه، غم از دست رفتن جان‌های بیشمار، و متوقف شدن بخش اعظم اقتصاد جهانی، هنوز هم بهترین شیوه برای توصیف این لحظه تاریخی، عدم اطمینان است. آیا تجارت‌ها کار خود را از سر می‌گیرند و فرصت‌های شغلی باز می‌گردند؟ آیا مردم دوباره می‌توانند سفر کنند؟ آیا سیل پول جاری شده از بانک‌های مرکزی و دولت‌ها برای جلوگیری از رکود عمیق و ماندگار، کافی خواهد بود؟ تنها یک مسأله قطعی است: شیوع این بیماری همه‌گیر به تغییر و تحولات دائمی در قدرت سیاسی و اقتصادی خواهد انجامید که بسیاری از آنها در آینده نزدیک آشکار می‌شوند. در همین ارتباط «فارین پالیسی» از 9 متفکر پیشرو در جهان درخواست کرده که پیش‌بینی‌های خود را در این باره مطرح کنند.

خطر واقعی، سوء‌استفاده سیاستمداران از ترس‌های ما است

گیتا گاپیناث
اقتصاددان ارشد صندوق بین المللی پول
در چند هفته گذشته زنجیره‌ای از حوادث- از دست رفتن غم‌انگیز زندگی، فلج شدن زنجیره‌های تأمین جهانی، وقفه در حمل و نقل تجهیزات پزشکی بین کشورهای متحد، و شدیدترین رکود اقتصادی جهانی از دهه 1930- آسیب‌پذیری ناشی از مرزهای باز را به نمایش گذاشت.
حمایت از اقتصاد یکپارچه جهانی پیش از «کووید19» رو به کاهش بود و اکنون، این بیماری همه‌گیر ارزیابی مجدد هزینه‌ها و مزایای جهانی شدن را تسریع خواهد کرد. شرکت‌هایی که بخشی از زنجیره‌های تأمین جهانی هستند، مخاطرات ذاتی وابستگی‌های متقابل و خسارات ناشی از اختلال را از نزدیک درک کرده‌اند. این شرکت‌ها به احتمال زیاد در آینده مخاطرات این وابستگی را جدی‌تر خواهند گرفت که نتیجه، زنجیره‌های تأمین محلی‌تر، با ثبات‌تر و کمتر جهانی می‌شود. در بازارهای نوظهور که به تازگی به روی جهانی‌سازی آغوش گشوده و شاهد جریان مداوم سرمایه بودند، کنترل مجدد سرمایه در تلاش برای محافظت در برابر نیروهای بی‌ثبات‌کننده اقتصادی را شاهد خواهیم بود و حتی وقتی تدابیر مهار به تدریج در سراسر جهان گسترده شود، باز هم احتمالاً افراد با ارزیابی مخاطرات سفر، احتمالاً چندان تمایلی به آن نشان نخواهند داد.
با این حال، خطر واقعی این است که این تغییر شخصی در رویه زندگی و فاصله گرفتن افراد و شرکت‌ها از جهانی شدن توسط برخی سیاستگذاران که از ترس از مرزهای آزاد سوءاستفاده می‌کنند، تشدید شود.
ممکن است آنها محدودیت‌های حمایت از تولیدات داخلی را تحت عنوان خودکفایی به تجارت تحمیل کنند و به بهانه بهداشت عمومی مانع از رفت و آمد آزادانه افراد شوند. حذر از چنین نتیجه‌ای و حفظ روحیه وحدت بین‌المللی که در بیش از 50 سال گذشته دوام داشته، اکنون در دست رهبران جهانی است.

 

باید بین «جهانی شدن» و «خودکفایی» توازن برقرار شود

جوزف ای. استیگلیتز
پروفسور اقتصاد در دانشگاه کلمبیا و برنده نوبل اقتصادی سال 2001
کارشناسان اقتصادی عادت داشتند درخواست‌ها از کشورها برای اجرای سیاست‌های امنیت غذایی یا انرژی را به استهزا بگیرند. استدلال آنها هم این است که در دنیای «جهانی شده» که مرزها در آن اهمیتی ندارند، در صورت مواجهه با مشکل همواره می‌توانیم به دیگر کشورها متوسل شویم. اکنون، به طور ناگهانی مرزها اهمیت پیدا کرده‌اند چرا که کشورها ماسک و تجهیزات پزشکی خودشان را برای خودشان نگه داشته و برای تأمین منابع به مشکل برخورده‌اند. بحران ویروس کرونا یادآور شد که هنوز هم واحدهای اساسی سیاسی و اقتصادی مبتنی بر کشور است. معمولاً برای ساخت زنجیره‌های تأمین به ظاهر کارآمد، سراسر جهان را به دنبال پایین‌ترین هزینه تولید در هر پیوند در زنجیره می‌گردیم. اما این کوته‌بینی به ایجاد سیستمی بدون مقاومت، به طور نامناسبی متنوع و آسیب‌پذیر در برابر تداخل‌ها انجامیده است. تولید و توزیع به‌موقع، با موجودی کم یا بدون موجودی، ممکن است مشکلات کوچک را دوام آورد، اما در مواجهه با اختلالی ناگهانی در هم می‌شکند. درس مقاومت را باید از بحران مالی سال 2008 می‌آموختیم. یک سیستم مالی به هم پیوسته ایجاد کرده بودیم که ظاهراً کارآمد و شاید در جذب شوک‌های کوچک خوب، اما ذاتاً شکننده بود. اگر کمک‌های گسترده دولتی نبود، سیستم با ترکیدن حباب املاک و مستغلات در هم می‌شکست. آشکارا آن درس را فراموش کردیم. سیستم اقتصادی که بعد از کرونا ایجاد می‌کنیم باید کمتر کوته‌بینانه، مقاوم و حساس‌تر به این واقعیت باشد که جهانی‌سازی اقتصادی خیلی سریع‌تر از جهانی‌سازی سیاسی پیش رفته است. تا زمانی که شرایط اینگونه باشد، کشورها باید برای به دست آوردن توازن بهتر بین استفاده از جهانی‌سازی و درجه لازم برای اعتماد به‌نفس تلاش کنند.

 

حال و هوای جنگ دریچه‌ای به روی تغییرات گشوده است

رابرت جِیو شیلر
پروفسور اقتصاد در دانشگاه ییل و برنده نوبل یادواره اقتصادی سال 2013
یک سری تغییرات اساسی هر‌از گاهی، و عمدتاً در زمان جنگ اتفاق می‌افتد. اکنون نه یک دشمن خارجی، که بیماری همه‌گیر «کووید19» همان حال و هوای زمان جنگ را ایجاد کرده که چنین تغییراتی در آن امکان‌پذیر به نظر می‌رسد.
این جو با روایاتی از رنج و حرکات قهرمانانه درست همپای بیماری در حال گسترش است. جنگ مردم را نه تنها در داخل یک کشور، که در میان کشورهایی با دشمن مشترکی مانند همین ویروس، به هم نزدیک می‌کند. آنهایی که در کشورهای پیشرفته‌تر زندگی می‌کنند با آنهایی که در کشورهای فقیر رنج می‌کشند، بیشتر همدردی می‌کنند چون همه تجربه مشابهی را پشت سر می‌گذرانند. شیوع این بیماری همچنین سبب شده افراد بسیاری از طریق برنامه‌هایی مانند «زوم» با یکدیگر ارتباط برقرار کنند. جهان ناگهان کوچک‌تر و صمیمی‌تر شده است.
امید بر آن است که شیوع این بیماری همه‌گیر دریچه‌ای به ایجاد شیوه‌ها و نهادهای جدید برای مقابله با رنج‌ها، از جمله اقدامات مؤثرتر برای متوقف کردن حرکت به سمت نابرابری بیشتر، گشوده باشد. شاید پرداخت‌های فوریتی بسیاری از دولت‌ها به افراد مسیری به سمت یک درآمد پایه جهانی باشد. از آنجا که همه جهان در این جنگ در یک جبهه هستند، شاید اکنون انگیزه لازم برای ایجاد مؤسسات بین‌المللی جدید فراهم آمده باشد. حال و هوای جنگ از بین می‌رود، اما چنین نهادهایی باقی خواهند ماند.

 

یک میخ دیگر بر تابوت جهانی شدن

کارمِن ام. رِینهارت
پروفسور مالی بین‌المللی در دانشکده کندی هاروارد
جنگ جهانی اول و رکود اقتصادی جهانی در اوایل دهه 1930 میلادی دوره قبلی جهانی شدن را با مشکل مواجه ساخت. جدای از موانع تجاری و کنترل سرمایه، توضیح مهم برای این مسأله این است که بیش از 40درصد از کل کشورهایی که آن زمان دچار رکود شده بودند تا دهه 1950 یا بعد از آن ارتباط خود را با بازارهای سرمایه جهانی قطع کردند. با پایان جنگ جهانی دوم، سیستم جدید برتون وودز کنترل‌های گسترده بر جریان سرمایه را به سرکوب مالی داخلی افزود.
از زمان بحران مالی 2008 و 2009 چرخه جهانی سازی مدرن به طور مداوم متحمل ضرباتی شده است: بحران بدهی اروپا، برگزیت، جنگ تجاری ایالات متحده و چین و ظهور پوپولیسم در بسیاری از کشورها که تعادل را به سمت تعصبات داخلی بر هم زده است.
بیماری همه‌گیر کرونا اولین بحران از دهه 1930 به شمار می‌رود که اقتصادهای پیشرفته و در حال توسعه را به طور یکسان درگیر کرده است.
رکود اقتصادی ناشی از آن می‌تواند عمیق و طولانی باشد. احتمالاً بدهی‌های دولت‌ها افزایش خواهد یافت و فریادها برای محدود کردن تجارت و گردش سرمایه با صدای بلندتری شنیده خواهند شد.
معماری مالی پسا-کرونا شاید ما را به دوران پیش از جهانی شدن برتون وودز برنگرداند، اما آسیب‌های آن به تجارت و دارایی بین‌المللی گسترده و پایدار خواهد بود.

نخستین راه برای رسیدن به مقصد دانستن راه است

نخستین راه برای رسیدن به مقصد دانستن راه است

آشنایی با دانشگاه هاروارد

 

University of Harvard

 

دانشگاه هاروارد یک دانشگاه خصوصی در شهر کمبریج ایالت ماساچوست در ایالات متحده آمریکا است. قسمت‌هایی از دانشگاه هاروارد مثل دانشکده پزشکی و دانشکده بازرگانی در شهر مجاور کمبریج یعنی بوستون قرار دارد. هاروارد در سال ۱۶۳۶ میلادی (۱۰۱۵ خورشیدی) توسط هیئت قانون‌گذاران «مهاجرنشین (کولونی) خلیج ماساچوست» ساخته شد. این دانشگاه اولین مؤسسه آموزش عالی در کشور آمریکا و همچنین اولین بنیاد در آمریکای شمالی به‌شمار می‌رود. نام آن در ابتدا «دانشکده نو» یا «دانشکده در شهرک نو» بود که بعدها در ۱۳ مارس ۱۶۳۹ کشیشی به نام جان هاروارد ۴۰۰ جلد کتاب به کتابخانه و همچنین مبلغ ۷۷۹ پوند به این دانشگاه کمک نمود. قدیمی‌ترین مؤسسه آموزش عالی در آمریکا به تَبَع نام اولین فردی که زمین و کتاب‌های خود را وقف ساختن آن کرد، هاروارد نام گرفت.

دانشگاه هاروارد همیشه یکی از بالاترین رتبه‌های دانشگاه‌ها را در سطح جهان داشته و یکی از قدرتمندترین مؤسسه‌های غیرانتفاعی می‌باشد. این دانشگاه به‌اتفاق دانشگاه ییل، همیشه دو رقیب اصلی در مسابقات علمی، فوتبال و قایق‌رانی بوده‌اند.

در سال ۱۷۸۰ کالج هاروارد به دانشگاه هاروارد تغییر نام یافت. نخستین مدیران و رهبران کالج، کلیسا بود اما در پی تغییراتی که در ترکیب هیئت ناظران پدیدار شد، دانشگاه هاروارد از زیر کنترل روحانیت و سرانجام از قید سیاست‌مداران دولتی رهایی یافت. از سال ۱۸۶۵ هیئت‌مدیره دانشگاه از بین دانش‌آموختگان پیشین آن برگزیده شد و کنترل دانشگاه را به‌طور کامل به عهده گرفت.

در محوطه این دانشگاه موزه‌های متعددی، ازجمله موزه هنر فوگ وجود دارد که در آن تابلوهای نقاشی و مجسمه‌ها و آثار چاپ‌شده قرن هیجده و نوزده اروپا و آمریکا به تماشا گذاشته ‌شده ‌است. کتابخانه دانشگاه هاروارد نه تنها قدیمی‌ترین مجموعه فرهنگی در آمریکا بلکه با شعبات خود، بزرگ‌ترین کتابخانه دنیاست و در حال حاضر دارای ۱۴٬۵۰۰٬۰۰۰ جلد کتاب، رساله و میکروفیلم می‌باشد.

دانشگاه هاروارد با سرمایه‌ای معادل 25.9 میلیارد دلار، ثروتمندترین دانشگاه جهان است. این دانشگاه دارای رشته‌های علوم انسانی و طبیعی، مهندسی، دندان‌پزشکی، الهیات، آموزش‌وپرورش، حقوق و پزشکی می‌باشد. علاوه ‌بر این در مؤسسات وابسته به ‌آن، دوره‌های ویژه خاورشناسی و روسیه‌شناسی، تدریس می‌شود. پروژه تاریخ شفاهی ایران در مرکز ایران‌شناسی این دانشگاه به مدیریت حبیب لاجوردی انجام می‌شود. مجله مروری بر کسب و کار هاروارد که توسط این دانشگاه منتشر می‌گردد یکی از معتبرترین مجلات درزمینه مدیریت می‌باشد.

از رئیس‌جمهوران دانش‌آموخته هاروارد می‌توان به تئودور روزولت، جان اف کندی و باراک اوباما اشاره نمود. مارک زاگربرگ، مؤسس فیس‌بوک دانش‌آموخته این دانشگاه می‌باشد. از شخصیت‌های هنری می‌توان از ناتالی پورتمن و مت دیمون نام برد.

دانشگاه هاروارد دارای 9 دانشکده با یک‌صد و شصت رشته تحصیلی می‌باشد:

دانشکده هنر و علوم، دانشکده پزشکی هاروارد، دانشکده کسب‌وکار هاروارد، دانشکده معماری، دانشکده الهیات، دانشکده آموزش، مدرسه جان اف کندی دانشگاه هاروارد، دانشکده حقوق و مؤسسه مطالعات پیشرفته ردکلیف.

دانشگاه هاروارد بارها توسط معتبرترین مؤسسه‌های رتبه‌بندی جهانی به‌عنوان برترین دانشگاه جهان انتخاب شده است. این دانشگاه از سال 2003 به بعد در رتبه‌بندی ARWU به‌عنوان برترین دانشگاه جهان انتخاب شده‌ است و همچنین این دانشگاه در رتبه‌بندی مشترک QS و تایمز از سال 2004 تا 2009 به‌عنوان برترین دانشگاه جهان معرفی شد. دانشگاه هاروارد در رتبه‌بندی عملکرد آکادمیک دانشگاه‌ها در سال 2012 برترین دانشگاه جهان و در رتبه‌بندی PayScale در سال‌های 2014-2013 به‌عنوان هشتمین دانشگاه برتر جهان انتخاب شد.

این دانشگاه هم‌اکنون دارای 19.000 دانشجو، 13.000 کارمند و حدود 2400 عضو هیئت‌علمی می‌باشد و رئیس فعلی آن نیز «پروفسور درو گیپلین فاوست» است و همچنین صاحب یک روزنامه به نام «هاروارد کریسمون» نیز هست.

این دانشگاه برنده بیش از ۴۷ جایزه نوبل می‌باشد.

دانشگاه هاروارد امکاناتی را برای دانشجویانی که توانایی مالی کمی دارند  فراهم کرده است که کسانی که  درآمد خانواده آن‌ها در سال از ۶۰ هزار دلار کمتر باشد را لغو شهریه می‌نماید. دانشگاه هاروارد آمریکا  دارای امکاناتی نظیر ارائه اینترنت رایگان در زمینه‌های ثبت‌نام، استفاده از کتاب و مقاله، چت و گفتگوی دانشجویان، رزرو غذا و استفاده از امکانات درمانی می‌باشد. یکی دیگر از امکاناتی که دانشگاه هاروارد آمریکا را از دیگر دانشگاه‌ها متمایز کرده است، دانشگاه مجازی می‌باشد که دانشجویان با بهره‌گیری از این امکان می‌توانند با استفاده از نرم‌افزاری که دانشگاه در این زمینه در اختیار دانشجویان خود قرار می‌دهد اطلاعات فراوانی درزمینه رشته خود کسب کنند.

دانشگاه هاروارد از سطح علمی بسیار بالایی برخوردار می‌باشد که موفق شده است 80% از علم جهان را به خود اختصاص دهد. از دیگر خصوصیات تحصیل در دانشگاه هاروارد آمریکا می‌توان به سطح آموزشی و بودجه بالا در آنجا اشاره کرد.

برای پذیرش دانشجویان بین‌المللی در دانشگاه هاروارد با آن‌ها مصاحبه می‌گردد و عواملی چون مصاحبه، نظریات اساتید دانشگاه و سطح نمرات فرد دانشجو در پذیرش آنان مؤثر است.

دانشگاه هاروارد  کمک‌هزینه  تحصیلی را به مقدار کم به دانشجوهای برگزیده‌ای که دارای شرایط ویژه‌ای هستند، ارائه می‌دهد که ازجمله این شرایط می‌توان به مواردی نظیر کسب نمرات عالی در امتحانات معادل‌سازی باشد و فردی که کمک‌هزینه به او تعلق می‌گیرد به‌عنوان TA باید در دانشگاه هاروارد آمریکا تکالیف ویژه‌ای را برعهده بگیرد که تکالیف این فرد به‌نوعی است که به‌عنوان یاری‌دهنده استاد در دانشگاه به تدریس، نمره دادن و دیگر فعالیت‌هایی که دانشگاه به او واگذار می‌کند، بپردازد که برای این امر زمانی را اختصاص داده‌اند که ۴۰ ساعت در هفته می‌باشد.

نوعی دیگری از کمک‌هزینه (بورس) به‌عنوان بورس RA به دانشجویان در دانشگاه هاروارد در مقطع دکتری و فوق‌لیسانس تعلق می‌گیرد که اخذ بورس RA توسط اساتید به دانشجویان اعطاء می‌گردد. نحوه اخذ این بورس بستگی به نحوه انجام تحقیقات و دریافت امتیاز بابت این تحقیقات، توسط اساتید صورت می‌گیرد.

کلیه دانشجویان دانشکده‌ کسب‌وکار هاروارد در سال اول تحصیل باید دروس اجباری یکسانی را بگذرانند. دانشجویانی که تمایل به تحصیل در رشته‌ مدیریت کارآفرینی هستند، از سال دوم گرایش خود را انتخاب می‌کنند.

هدف اصلی این رشته، آشنا کردن دانشجویان با مسائل واقعی کارآفرینان و راه‌حل‌های آن‌، متدهای تصمیم‌گیری در مراحل مختلف حیات یک شرکت، تجزیه‌وتحلیل مشکلات پیچیده تجاری و تعیین وظایف اجرایی مسئولین بازرگانی است. بینش این رشته بر مبنای این جمله تعریف می‌شود: مدیر کارآفرین، بررسی می‌کند که چگونه افراد دانش، آرمان و بینش خود را به عمل تبدیل می‌کنند.

برخی از دروس رشته کارآفرینی عبارت‌اند از: کارآفرینی مالی، کارآفرینی و سرمایه‌داری جهانی، کارآفرینی در فناوری اطلاعات و خدمات بهداشتی، فروش و بازاریابی، کشف مشتری در مشاغل کارآفرینی، تفکر طراحی و متدهای خلاق حل مسائل، مدیریت تولید، مدیریت مالی بنگاه‌های کوچک، سرمایه‌گذاری ریسک‌پذیر، راه‌اندازی تکنولوژی‌های تجاری، مدیریت با علوم داده، بازارسازی، مدیریت نیروی فروش، شاخص‌های تجاری تکنولوژی، انرژی در قرن ۲۱، سرمایه‌ ریسک‌پذیر و سرمایه‌ خصوصی.

 

انجمن فارغ‌التحصیلان دانشکده تعلیم و تربیت دانشگاه هاروارد (HGSE) منابع حمایتی لازم برای آموزش کارآفرینی در طول تابستان را برای دانشجویان و دانش‌آموختگان به‌منظور پیشبرد فعالیت‌های کارآفرینی آن‌ها فراهم می‌آورد. اعضای این انجمن بودجه و فضاهایی مانند آزمایشگاه نوآوری­های دانشگاه هاروارد (E-Lab) را به‌منظور سرعت بخشیدن به توسعه اقدامات خود اختصاص می‌دهند و ازنظر آموزش کارآفرینی نه‌تنها دانشجویان را ازنظر مالی مورد حمایت قرار می‌دهند بلکه آن‌ها را برای ساخت محصولات آموزشی‌ نیز تشویق می‌کنند (حمایت معنوی) و درواقع روحیه این افراد را جهت ادامه فعالیت‌هایشان نیز ترغیب می‌نماید. در این رابطه پروفسور مونیکا هیگنز یکی از اساتید دانشکده تعلیم و تربیت دانشگاه  هاروارد بیان می‌کند: «همه ما می‌دانیم افرادی که دارای ایده‌های بسیار عالی هستند، به‌منظور حرکت به سمت طراحی و مورد آزمایش قرار دادن ایده‌هایشان نیازمند فضا و حمایت هستند، ما امیدواریم که به وجود آوردن چنین فرصت‌هایی، دانشجویان را برای رسیدن به سطوح بعدی و بهبود نتایج یاری نماید».

البته فرآیند حمایت از دانشجویان علاقه‌مند در دوره کارشناسی ارشد و دکتری دانشکده تعلیم و تربیت دانشگاه هاروارد به این صورت است: افرادی که در انتظار کار تمام‌وقت بر روی ایده‌های خود هستند باید در ماه‌های‌ ژوئن، ژوئیه و اوت یک بیانیه رسمی، پروپوزالی از پروژه، بودجه پیشنهادی، رزومه کاری و دو توصیه‌نامه از اعضای هیئت‌علمی دانشکده ارائه دهند. برنامه‌ها و پروژه‌های کاربردی توسط کمیته‌ای متشکل از مدیران و استادانی که حوزه کاری‌شان آموزش کارآفرینی است، مورد بررسی و تصمیم‌گیری قرار می‌گیرد.

یکی از دوره‌هایی که دانشکده تعلیم و تربیت هاروارد تدارک دیده است، برای دانشجویانی است که علاقه‌مند به درک بهتری از کارآفرینان اجتماعی هستند و می‌توانند نوآوری‌های آموزشی پایدار تولید کنند. در طول این دوره شرکت‌کنندگان می‌توانند اقدام به جذب سرمایه‌گذاری‌های مطلوب و پایدار در حوزه آموزش نمایند و آن‌ها را برای راه‌اندازی شرکت‌های خود در راستای بهبود فرصت­های آموزشی به‌کارگیرند. دانشجویان هر دو هفته یک‌بار با مربیان مهمان که همه آن‌ها کارآفرینان حوزه آموزش‌وپرورش در سطح ملی و بین‌المللی می‌باشند، در ارتباط نزدیک هستند و همچنین کارگاه‌های آموزشی به‌منظور ایجاد مهارت‌های هدفمند، هر هفته تشکیل می‌شود.

کارآفرینان خلاق، محصولات یا خدمات جدید خود را از تجزیه‌وتحلیل دقیق شرایط بازار، الگوهای خرید و پایه‌ریزی یک طرح اجرایی برای استفاده اثربخش از منابع، خلق می‌کنند. کارآفرینی و نوآوری فناوری یک دوره آموزشی است که به بررسی چگونگی استفاده از روش‌های کسب‌وکار و نوآوری‌های فناوری توسط کارآفرینان به‌منظور تحول کلاس‌های درس مدارس/ کالج‌ها در جهت بهبود عملکرد می‌پردازد.

افزایش رفاه و بهبود سطح زندگی مردم ارتباط نزدیکی با دسترسی بیشتر به سطوح مختلف تعلیم و تربیت دارد. کارآفرینان و سرمایه‌گذاران در تلاش برای ارائه مفهومی جدید از کلاس‌های درس و مدارس و به‌طورکلی بعد جدیدی از رویکرد یاددهی/ یادگیری می‌باشند. در سال‌های اخیر این دانشگاه شاهد نوآوری‌های بسیاری ازجمله ابزارهایی برای شخصی‌سازی یادگیری، سیستم‌های یادگیری برای دسترسی بیشتر و ایجاد مدارس خصوصی جدید و مقرون‌به‌صرفه در کشورهای درحال‌توسعه مانند هند و آفریقا برای مقابله با نبود مدارس باکیفیت دولتی، می‌باشد. به‌طورکلی با توجه به اینکه در سراسر دنیا سالانه تریلیون‌ها دلار صرف آموزش‌وپرورش می‌شود، شرکت‌های مختلف نیز به دنبال سرمایه‌گذاری با هدف تغییر و تحول این بخش (آموزش‌وپرورش) می‌باشند.

در مسیر کارآفرینی، کارآفرینان با موانعی روبرو می‌شوند مانند روش‌ها و فرآیندهای توسعه محصولاتشان، استراتژی‌های کسب درآمد و مورد بررسی و نظارت قرار گرفتن آن‌ها توسط عموم و دولت، بااین‌حال به نظر می‌رسد که کارآفرینان در این راه علاوه بر اینکه به دنبال غلبه بر این موانع می‌باشند همچنین می‌توانند آن‌ها را با استفاده از روش‌های خلاقانه به مزایای پایدار تبدیل نمایند.

دانشگاه هاروارد آمریکا در رده‌بندی کارآفرینی با داشتن 824 برنامه تحقیقاتی، رتبه سوم را به خود اختصاص داده است. از کارآفرینان فارغ‌التحصیل از این دانشگاه می‌توان به مارکوس گلدمن بنیان‌گذار مؤسسه گلدمن ساش و استیو بالمر مدیرعامل فعلی شرکت مایکروسافت اشاره کرد.

 

نویسنده : آزیا جهانبخش / پژوهشگر حوزه مدیریت

آزیتا جهانبخش

 

 

گنج نوآوری در سوله متروکه

گنج نوآوری در سوله متروکه

57سال پیش اکبر علیزاده فکر می‌کرد که روزی دستاوردش به کارخانه‌ای تبدیل شود که دیگر به کوره، ماشین‌آلات و دستگاه نیاز نداشته باشد؟ روزی فکر می‌کرد که تمام تجهیزاتی که خریداری می‌کند دکور شود؟ روزی فکر می‌کرد که هر هفته و هر ماه صدها نفر از او یاد کنند؟
اکبر علیزاده در سن 93 سالگی برگه‌ای را امضا کرد که طی آن خاطراتش را در جاده مخصوص جای گذاشت. او اجازه داد، بیش از 1000 نفر در جاده مخصوص شاغل شوند و البته هر روز و هر ماه بر تعداد آنها اضافه شود.
او که 95 سال دارد در تمام مصاحبه‌هایش گفته است: «در ایران اگر کسی می‌خواهد وارد صنعت شود، می‌بایست عاشق باشد. اگر هدف پولدار شدن است، شاید واسطه گری کار مناسب‌تری باشد زیرا مشکلات عرصه تولید آن چنان زیاد است که پس از مدتی شخص را منصرف خواهد کرد، اما کسی که عاشق است می‌ماند و با کمک خلاقیت و نوآوری برای بقا مبارزه می‌کند.»
او با همین باور ذهنی، کارخانه متروکه خود را به جوانان خلاق و نوآور امروز سپرد تا آنها در این کارخانه ساکن شوند و به تولیدی بپردازند که کشور به آن نیاز دارد. در این کارخانه فکر و ایده تولید می‌شود. البته اکبرعلیزاده هم کار و صنعت خود را رها نکرده بلکه در 17 کیلومتری جاده مخصوص مستقر شده و همچون گذشته به تولید الکترود جوشکاری مشغول است.
می‌خواهم از کارخانه‌ای برای شما بگویم که رنگ و رویش تغییر کرده و دیگر هیچ آلایندگی ندارد. کارخانه‌ای که خیلی از صاحبان ایده، برای رفتن به آن از یکدیگر پیشی می‌گیرند.

حوالی آزادی جنب ایستگاه بیمه

وقتی می‌گویم کارخانه؛ همه تصور می‌کنند که ما از مسافت دور صحبت می‌کنیم و فکر می‌کنند تمام کارخانه‌ها در حاشیه شهر هستند. اما برای رسیدن به این کارخانه فقط 7 دقیقه با میدان آزادی فاصله دارید، اگر با مترو هم بخواهید بروید که ایستگاه بیمه تقریباً دیوار به دیوار کارخانه نوآوری است، همان کارخانه‌ای که سال‌ها الکترود جوشکاری تولید می‌کرد.
اگر چند دقیقه روبه‌روی در ورودی، کارخانه بایستید جمعیت زیادی از زنان و مردان جوانی را می‌بینید که با انگیزه وارد این کارخانه چند هزار متری می‌شوند و می‌خواهند آینده خود را بسازند.
چین و چروک صورتش از او یک مرد 32 ساله ساخته بود. می‌خواست وارد کارخانه نوآوری شود که از او پرسیدم، شما اینجا مستقر هستید؟ گفت: دو ماهی است که به اینجا آمده‌ام و می‌خواهم برای کشورم مفید باشم، کلی ایده دارم که یک ایده آن پذیرفته شده است. با سرعت وارد کارخانه شد و به سمت یکی از سوله‌ها رفت.
پشت سر او وارد کارخانه شدیم، روبه‌روی ما و در یک ردیف تا جایی که چشم کار می‌کرد سوله (فضاهای بزرگ سرپوشیده که در گذشته خطوط تولید الکترود در آن مستقر بوده است) بود. سوله اول مربوط به کارهای اداری و به قول معروف بروکراسی بازی بود.

جریان این 8 کانتینر چیست؟

ما وارد سوله دوم شدیم. سوله‌ای که 1000 متر بود. برعکس تمام کارخانه‌ها و اداره‌ها همه لبخند بر لب داشتند و با روی گشاده با ما گپ زدند. چند دقیقه از ورودمان به سوله نگذشته بود که کانتینرهای خاکستری نظرمان را جلب کرد. در این کانتینرها افراد حسابی مشغول صحبت کردن بودند. از یکی از کسانیکه داشت از راهرو عبور می‌کرد، پرسیدیم که جریان این 8 کانتینر چیست؟ گفت: این کانتینرها برای ما حکم آینده را دارد. در این کانتینرها مذاکره می‌کنیم، قرارداد می‌بندیم و با همکارانمان جلسات تخصصی می‌گذاریم.

وقتی از آن راهرو عبور کردیم، به سالن بزرگی رسیدیم که ناخودآگاه من را یاد سالن والیبال آزادی انداخت. سالنی پر از صندلی و میزهای بزرگ که تعداد زیادی جوان دور آن نشسته و با کامپیوتر مشغول کار کردن، بودند.

اینجا زمان تعریف دیگری دارد

برای آنها زمان تعریف ویژه‌ای دارد، چرا که می‌دانند روی صندلی‌هایی که نشستند زمان زود می‌گذرد و باید جای خود را به دیگران بدهند. البته در این سالن، روز شمار و ماه شمار برای ماندن وجود ندارد، اما کسانیکه آنجا هستند، به خاطر استقلال در فعالیت، ترجیح می‌دهند بروند و برای خود دفتر و دستکی راه بیندازند.
در اینجا با اولین فردی که آشنا شدیم، در حوزه شتابنده‌ها فعال بود. شتاب دهنده‌ها مجموعه‌هایی هستند که برای ایده‌های نو و استارتاپ‌هایی که فعالیت آنها امکان تجاری‌سازی دارند، سرمایه‌گذاری می‌کنند. شتاب دهنده‌ها درصدی از سهم استارتاپ‌ها را می‌گیرند و استارتاپ‌ها با حمایت مالی که از سوی شتابنده‌ها می‌شوند، بنیه مالی برای انجام فعالیت پیدا می‌کنند و می‌توانند ایده‌های خود را عملیاتی کنند.
شتاب دهنده‌ای که با ما صحبت می‌کرد، گفت: ما به غیر از هزینه‌های مالی، زیرساخت و فضای اشتراکی هم در اختیار استارتاپ‌ها قرار می‌دهیم.

با ایده وارد شوید!

او درباره اینکه آمدن به کارخانه نوآوری آزادی چه دردسرهایی دارد و چگونه استارتاپ‌ها می‌توانند به شتاب دهنده‌ها برسند؟ گفت: رسیدن به اینجا بسیار آسان است، استارتاپ‌ها تقاضای خود را برای ورود به‌کارخانه نوآوری آزادی ثبت می‌کنند و سپس ایده در هیأت مدیره مورد بررسی قرار می‌گیرد اگر تأیید شد، تقاضا‌کننده می‌تواند وارد کارخانه شود. بعضاً افرادی که ثبت‌نام می‌کنند از سمت دانشگاه‌ها هستند و هیچ تفاوتی هم بین دانشگاه‌های دولتی و آزاد نیست.
او درباره اینکه استارتاپ‌ها تا چه زمانی می‌توانند در کارخانه نوآوری آزادی بمانند، ادامه داد: منعی برای حضور استارتاپ‌ها در کارخانه وجود ندارد، ولی مجموعه‌ها وقتی به نقطه سر به سر درآمد و هزینه و سود می‌رسند، ترجیح می‌دهند از اینجا بروند. پولی که شتاب دهنده‌ها به استارتاپ‌ها پرداخت می‌کنند از 50 میلیون تومان تا 500 میلیون تومان است.

اتکا به زیست‌بوم نوآوری راه شکست کرونا است

اتکا به زیست‌بوم نوآوری راه شکست کرونا است

پردیس فناوری پارک علم و فناوری دانشگاه تربیت مدرس افتتاح شد. سورنا ستاری معاون علمی و فناوری رییس جمهوری در این مراسم، گفت: نیروی فکر و خلاقیت جوانان تنها راه نجات کشور از شرایط سخت کنونی است. ما معتقدیم جوانان هستند که می‌توانند راهی برای رهایی از بحران کرونا پیدا کنند.
وی افزود: شرایط تحریم و سختی، نوآوری خلق می‌کند. همه کارآفرینان برتر دنیا هم کسانی هستند که در شرایط سخت اقتصادی زندگی کرده‌اند.
به گفته ستاری، چرخش چرخ‌های اقتصادی کشور دیگر با نفت و فرهنگ نفتی میسر نیست. این فکر و ایده جوانان است که می تواند به رونق اقتصادی بیانجامد.

رییس بنیاد ملی نخبگان ادامه داد: تنها اتکا به توانایی‌های داخلی می‌تواند پاسخگوی نیازهای کشور باشد. حتی شرایط فعلی که به دلیل شیوع کرونا در کشور ایجاد شده با توانایی‌های داخلی قابل حل است.
ستاری در ادامه بیان کرد: شرکت‌های دانش‌بنیان خوبی در حوزه تولید تجهیزات پزشکی و دارو در کشور فعالیت می‌کنند که می‌توانند خدمات خوبی به مردم در زمینه مبارزه با بیماری کرونا ارائه کنند.

افتتاح نخستین شتابدهنده علوم و فناوری‌های شناختی

معتقد است که محصول، نتیجه سرمایه‌گذاری بخش خصوصی است. هیچ محصولی با پول دولت تولید نمی‌شود.
وی افزود: در دنیا هیچ دانشگاهی خودرو، واکسن یا دارو تولید نمی‌کند، بلکه این شرکت‌های دانشگاهی هستند که این محصولات را با کمک دانشجویان و اساتید تولید می‌کنند.
ستاری همچنین تاکید کرد: همه‌گیری ویروس کرونا در کشور با خلاقیت‌های دانش‌بنیانی قابل درمان است و راه‌های تجربه نشده را به کار گرفته‌ایم تا بتوانیم دوران شیوع این بیماری در کشور را کاهش دهیم.
معاون علمی و فناوری رییس جمهوری با بیان این که باید تاثیرگذاری دانشگاه‌ها در جامعه بیشتر شود، گفت: یعنی مردم بیشتر از وجود هیات های علمی دانشگاه‌ها و دانشجویان بهره ببرند.

اهداف و مأموریت پارک‌های علمی و فناوری، پارک‌های علمی مستقر در دانشگاه چالمرز
به گفته ستاری، اقتصاد دانش‌بنیان تنها اقتصادی است که می‌تواند تاثیرگذاری دانشگاه‌ها در جامعه را افزایش دهد. اقتصادی که بر مبنای نیروی فکر شکل گرفته است نه پول و سرمایه.
رییس ستاد فرهنگ‌سازی اقتصاد دانش‌بنیان افزود: باید زیست‌بوم فناوری و نوآوری در کشور شکل بگیرد چون دیگر نفت و فرهنگ نفتی پاسخگوی نیاز مردم نیست.
وی افزود: کشوری با داشتن ۳۴ میلیون جوان و دانشگاه‌های متعدد با تفکر نفتی مدیریت نمی‌شود و باید با کمک زیست‌بوم نوآوری اداره شود.
به گفته ستاری، در شرایط سخت تحریم‌ها و همه‌گیری ویروس کرونا در کشور تنها با توانایی‌های داخلی می‌توانیم سربلند شویم. این توانمندی‌ها در قالب خلاقیت‌ها می‌تواند راه نجات مردم و کشور باشد. تحریم و سختی، نوآوری و خلاقیت می‌آفریند.
وی با اشاره به این‌که دانش‌بنیان های توانمند زیادی در حوزه تولید تجهیزات پزشکی، دارو و ملزومات پزشکی فعالیت می‌کنند، گفت: این دانش‌بنیان‌ها می‌توانند در حوزه پیشگیری و شناسایی بیماری کرونا به مردم کمک کنند.
معاون علمی و فناوری رییس جمهوری تاکید کرد: شرکت‌هایی که در حوزه تولید ماسک‌های نانو و ضدعفونی کننده‌ها فعالیت می‌کنند می‌توانند در کنار توسعه بازار خود، نیاز جامعه را هم مرتفع کنند.
وی افزود: شرایط سخت تحریم ها، اتفاقات ناخوشایند اقتصادی و شیوع بیماری کرونا برای برخی دانش‌بنیان‌ها بازارسازی کرده و کسب و کار برخی دانش بنیان ها را کساد کرده است اما باید از این فرصت بی نظیر برای رشد توانمندی های داخلی استفاده کنیم.
به گفته ستاری، ایران در حوزه بیوتکنولوژی در دنیا و منطقه بی‌نظیر است. تولید داروهای پیچیده زیستی در ایران یکی از افتخارات ما است. من معتقدم که بیوتک در خون ایرانیان است.
وی با اشاره به راه اندازی آموزش آنلاین دانشگاهی و مدارس، گفت: استفاده از این روش خلاق نتیجه بروز محدودیت ها و سختی ها است. در واقع از روش هایی بهره گرفته ایم که نوین هستند و تاکنون از این تکنیک ها استفاده نکرده بودیم.
ستاری با بیان این که دانشگاه ها یکی از پایه‌های اصلی اقتصاد دانش‌بنیان هستند، تاکید کرد: افزایش تاثیرگذاری دانشگاه‌ها در جامعه هدفی است که باید محقق شود.
وی معتقد است که باید تاثیرگذاری دانشگاه تربیت مدرس در جامعه و میان مردم به واسطه ظرفیت علمی بالایی که دارد بیش‌تر شود.
ستاری همچنین گفت: معاونت علمی و فناوری ریاست جمهوری هم از هر حرکتی که به توسعه فناوری و نوآوری بیانجامد حمایت می‌کند.

نقش خلاقیت در پرورش مدیران خلاق

نقش خلاقیت در پرورش مدیران خلاق

نوآوری یعنی این‌که یک شرکت یا یک فرد با استفاده از خلاقیت، پول می‌سازد.

سازمان‌ها، مدیران و دیگر کارکنانشان سعی می‌کنند افکار و مفاهیم بدیعی را خلق کنند که به نوآوری‌ها منتهی خواهد شد؛ نظیر محصولات یا خدمات جدید یا بهینه، فرایندهایی که باعث افزایش کارایی می‌شود، فعالیت‌های بسیار رقابتی بازاریابی یا مدیریت برتر. فرایند خلق یک چیز جدید به بدعت و نوآوری معروف است.
یک چیز بدیع و اصیل، چیز جدیدی است، چیزی که قبلا وجود نداشت. خلاقیت، فرایند خلق چیز جدیدی است که دارای ارزش است. افکار و اندیشه‌های تازه و بدیع بسیار زیادی وجود دارد اما بعضی از آن‌ها ممکن است، دارای ارزش نباشند و در نتیجه، خلاق و ابتکاری به حساب نیایند. خلق، چیزی بدیع و اصیل است که دارای ارزش است.
نوآوری، فرایند خلق چیزی جدید است که ارزش قابل توجهی برای فرد، گروه، سازمان، صنعت یا جامعه دارد، بنابراین نوآوری عبارت است از خلقتی که دارای ارزش قابل توجه است.
این تمایزها ممکن است سطحی و نظری به نظر آیند، اما در حقیقت به چند دلیل چنین نیست. همه‌ی این دلایل به هدف غایی نوآوری مربوط می‌شوند. نخست این‌که لازم است بدانید که آیا اندیشه‌هایی را که خلق می‌کنید، خلاق هستند یا صرفا بدیع یا اصیل؛ صرفا اصیل‌بودن اندیشه‎ها کافی نیست؛ دوم، برای این‌که نوآور باشید، لازم است از صرفا خلاق‌بودن فراتر روید. لازم است بدانید که آیا افکاری که خلق می‌کنید، قابلیت لازم را برای ارزش معنی‌دار، دارد، یعنی آیا قابلیت و استعداد تبدیل‌شدن به نوآوری‌ها را دارد. سرانجام این‌که شرکت‌ها و همین‌طور افراد باید بیاموزند که ایجاد و خلق را به نوآوری تبدیل کنند. متأسفانه با آن‌که شرکت‌های آمریکایی و کارکنانشان تقریبا به اندازه‌ای که باید، خلاق نیستند، سابقه‎ی عملکردشان به هنگامی که نوبت به تبدیل خلاقیت به نوآوری می‌رسد، حتی بدتر می‌شود. به طور متوسط، فقط یک ایده از ده ایده که در آزمایشگاه پرورش می‌یابد، به بازار راه پیدا می‌کند. در نتیجه، جایگاه رقابتی جهانی شرکت‌های آمریکایی در سال‌های اخیر تزلزل یافته و تا زمانی که این شرکت‌ها نوآورتر نشوند، این تزلزل ادامه خواهد یافت. به علاوه، اگر شرکت‌ها نتوانند نوآور باشند، در رویارویی با دیگر چالش‌های راهبردی و در انجام فعالیت اقتصادی روزمره، آن‌ظور که باید اثربخش و کارامد باشند، نخواهند بود. حل مسائل و پیگیری فرصت‌ها به راه‌حل‌هایی نیاز دارد که بسیاری از آن‌ها ممکن است، مختص یک وضعیت خاص باشد، بنابراین خلاقیت و نوآوری حاصل از آن برای بقا و موفقیت شرکت،امری حیاتی است.

– ویژگی‌های افراد اخلاق

روانشناسان سعی داشته‌اند تا مشخصات افرادی که دارای سطح بالایی از خلاقیت هستند، مشخص کنند؛ «استیز» عوامل زیر را برای افراد خلاق بیان داشته است:

1ـ سلامت روانی و ادراکی: توانایی ایجاد تعداد زیادی ایده به طور سریع
2ـ انعطاف‌پذیری ادراک: توانایی دست‌کشیدن از یک قاعده و چارچوب ذهنی
3ـ ابتکار: توانایی در ایجاد و ارائه‌ی پیشنهادهای جدید
4ـ ترجیح‌دادن پیچیدگی نسبت به سادگی: توجه‌کردن و در نظر گرفتن چالش‌های جدید مسائل پیچیده
5ـ استقلال رأی و داوری: متفاوت‌بودن از همکاران در ارائه‌ی نظرات و اندیشه‌های نو

نقش مدیر در پرورش خلاقیت

نقش مدیریت در مجموعه‌هایی که خلاقیت و نوآوری از ضروریات و عامل اصلی است، بسیار مهم و حساس است، زیرا مدیریت می‌تواند توانایی و استعداد خلاقیت و نوآوری را در افراد ایجاد، ترویج و تشویق کند و یا رفتار و عملکرد او می‌تواند مانع این امر حیاتی شود. هنر مدیر خلاق عبارت است از استفاده از خلاقیت دیگران و پیداکردن ذهن‌های خلاق. مدیر خلاق باید فضایی بیافریند که خودش بتواند خلاق باشد و افراد سازمان را هم نیز برای خلاقیت تحریک کند و این فضا، فضایی است که از کار روزمره به دور است و به نحوی تفویض اختیار می‌کند تا هر کسی مشکل خودش را حل کند.
برای این که افراد در سازمان به تفکر بپردازند، باید محیطی ایجاد شود که در آن به نظریات و اندیشه‌ها امکان بروز داده شود. یکی از شیوه‌های بسیار مهم و پرجاذبه‌ی پرورش شخصیت انسان‌ها و همین‌طور خلاقیت و نوآوری و حتی رشد اجتماعی مشورت است و بدون تردید افرادی که اهل مشورت هستند، از عقل و فکر بیشتری برخوردارند و آنان که اهل آن نیستند از این امتیاز بهره‌ای ندارند. یک سازمان خلاق تا اندازه‌ی زیادی به خودکنترلی کارکنانش وابسته است. خودکنترلی خودش را در خواستن و تمایل برای ارائه ابتکار و خلاقیت به نمایش می‌گذارد.
مدیران می‌توانند هر سه مؤلفه‌ی خلاقیت یعنی تخصص، مهارت‌های تفکر خلاق و انگیزش را تحت تأثیر قرار دهند اما واقعیت آن است که تأثیرگذاری بر دو مؤلفه‌ی اول بسیار دشوارتر و وقت‌گیرتر از انگیزش است. انگیزش درونی را می‌توان حتی با تغییرات جزئی در محیط سازمان به طور قابل ملاحظه‌ای افزایش داد. این به آن معنا نیست که مدیران باید بهبود تخصص و مهارت‌های تفکر خلاق را فراموش کنند اما زمانی که اولویت‌بندی در اقدام مطرح می‌شود، آن‌ها باید بدانند که اقدامات مؤثر بر انگیزش درونی، نتایج فوری‌تری را موجب خواهند شد.