نوشته‌ها

کارگو بایک – کسب‌وکار مبتنی بر دوچرخه

کارگو بایک

کسب‌وکار مبتنی بر دوچرخه

از زبان حامد مهر افروز معلم کارآفرینی و مؤسس برکه

 

داستان راه‌های رفته‌ی قبل از برکه

داستان از اونجایی شروع میشه که تقریباً سال 94 بود که تصمیم گرفتم سبک زیستنم رو عوض کنم. اولش با دوچرخه شروع کردم به طی طریق و یادگرفتن اصول و آدابش.

از 18 سالگی که طلب کرده بودم مستقل بشم رفته‌رفته هم‌زمان بعد دو سال وارد دانشگاه شدم و از دوران دانشجویی چون رشتم مهندسی مکانیک بود، علاقه‌مند شده بودم به انرژی‌های نو که استادم گفت اینجا کسی بودجه تحقیقات نمی‌ده بهت برو و زندگی تو بساز، راهی شدم برای یافتن دنیاهای دیگه، از کار در رستوران در تهران گرفته تا نگهداری از سالمندان و تراکت پخش‌کنی و رفته‌رفته سوق پیدا کردم به دست‌فروشی لباس‌زیر و نیاز به پول داشتم برای یادگیری علوم انسانی. از در علم الابدان طب قدیم ایران واردشده بودم و در جستجوی دیگر مکاتب و دیدشون نسبت به انسان، از عرفان اسلامی گرفته تا عرفان غربی و علوم قدیم و هم‌زمان در هر هفته هم خوی بودم که کلاس‌های دانشگاه برم هم مرند دیدار خانواده، هم تهران برای فروش و شرکت در کلاس‌های عرفان و سنگ درمانی و شاگردی پیش استاد خیراندیش و دیدار دراویش در کرمانشاه و چند سالی اوضاع بدین منوال می‌گذشت و با اتوبوس‌های بنز قدیمی هم‌فاز شده بودم و با چراغ پیشانی کتاب قرابادین کبیر عقیلی خراسانی رو بازنویسی کردم به زبان روز و با علم ترکیب گیاهان آشنا شدم و مقالات شمس و منطق‌الطیر هم در همون اتوبوس‌ها می‌جوندم و درراه .

تا اینکه روزی ترمزدستی کشیدم بر هرچه بود و ازدواج و تلاش برای تولید توسط مراکز تحقیقات داروسازی دانشگاه تبریز و چون نشد تولید سرکه و تولیدی کیف چرمی و غیره و باز در سال 94 ترمزدستی کشیدم تا مسیر سفر زندگی‌ام رو بررسی کنم و شروع کردم به سفر با موتور و دوچرخه و کوله‌پشتی و بررسی کسب‌وکارهای کوچک و می‌گشتم و نگاه می‌کردم و می‌پرسیدم و یاد می‌گرفتم و از وقتی فهمیدم دارم پدر میشم، وارد وادی یادگیری درباره فرزند و استعدادهاش و متدهای مختلف یادگیری شدم و با نظام‌های تعلیم و تربیت و معایب و مزایاش آشنا شدم تا اینکه دخترم سال 95 به دنیا اومد، و ازاین‌پس اسم مسیرهایی که قرار بود برم رو گذاشتم سفرهای پدر، برای همین بچه‌هایی که بعدازاین باهاشون آشنا شدم بهم میگن ددی و الان در پیج خودم به نشونیه (https://berkehmehrafrouz.ir/ ) داستان‌های خروجی هام با اسم مستعار ددی هست.

 

بعد سارا سفرهام باز ادامه داشت و داره، از کشورهای اطراف گرفته تا شهرهای ایران و هر سفری با موضوع خاص خودش گاهی مسیر تأثیر محیط بر کسب‌وکار رو جستجو کردم و تأثیرات اجتماعی فرهنگی بر کسب‌وکار رو یاد می‌گرفتم و گاهی برای یافتن پتانسیل‌های گردشگری روستاها از منظر فرهنگی و غیره ، گاهی برای یافتن و پیدا کردن بسته‌بندی‌های دوست دار محیط‌زیست راهی روستاهای شمال می‌شدم تا فراروی بامبو رو ببینم و استفاده انسان‌های اون منطقه از علف‌ها ، سال 96 بود که خواستم بر این آموخته هام جنبه علمی ببخشم و بیشتر بیاموزم و از طرفی در قیدوبند کلاس‌ها و دانشگاه نمی‌خواستم باشم ، پس هدفم دانشگاه‌های الکترونیکی بود و رشته کارآفرینی که بخشی از جهان زیستم باهاش پیوند داشت.

از بین چهار دانشگاه الکترونیکی که این رشته رو برای مقطع ارشد داشتن، دانشگاه آزاد واحد الکترونیکی قبول شدم و جمع‌بندی جهان زیسته‌ام از منظر علم کارآفرینی که تخصصی میان‌رشته‌ای بود .

باورم این بود و هست که همچون علوم قدیم بعد از بازه‌ای تخصص گرایی کم‌کم دنیا نیاز داره به تخصص‌های میان‌رشته‌ای همچون کارآفرینی  که ترکیبی است از چند رشته و زاویه دید.

رفته‌رفته در کشورهای اطراف که با موتور سفر می‌کردم و با توریست‌های خارجی رفاقت می‌کردم با موضوعاتی همچون کارآفرینی اجتماعی به معنی پروسه خلق ارزش اجتماعی و کارآفرینی پایدار به معنی خلق ارزشی جدید مسئولانه آشنا شدم.

به زبان ساده بگم، در طب قدیم وقتی بیماری عارض می‌شد بر تن ، حکیم و طبیب اون رو خروج بخشی از بدن از اعتدال تعریف می‌کرد و دارویی می‌داد برای رساندن آن بخش به‌اعتدال ماهیت اصلی  همون بخش، تا حدودی می‌شد خلق ارزش جدید در کارآفرینی پایدار رو چنین معنی کرد.

همچون دارویی برای رساندن محیط به‌اعتدال. و چون کثرت نظر زیادی در این بخش بود و هر کس و اندیشمندی با دیدی به موضوع نگاه می‌کرد و دراین‌بین کسب‌وکارهایی از این نام سوءاستفاده می‌کردن تا بازار جدیدی تعریف کنن، پس با مشاوره از دوستم که پژوهشگر فلسفه علم بود، شروع کردم و راهی شدم به ریشه علم تا ببینم سرچشمه این نظریاتی که میگن کجاست، سپس نیاز پیدا کردم تا بیشتر درباره جوامع و دیدگاه انسان شناسان رو مطالعه کنم، چون درمان بدون شناخت علم درمان و موردی بنام بدن در طب قدیم معنی نداره، پس در این حوزه هم باید علاوه بر روش‌های درمان، جوامع انسانی رو بیشتر می‌شناختم، بعد از دیدن زوایای مختلف رسیدم به جوامع شکارچی گردآورنده که الیزابت مارشال توماس انسان‌شناس و اولین مشاهده‌گر این جوامع بود، پس دیدگاه‌های اون رو بررسی کردم و با پژوهشگرانی همچون پیتر گری آشنا شدم که در حوزه روانشناسی به دلیل پسرش وارد یادگیری انسان شده بود و درباره نظریات تعلیم و تربیت و تفاوتش با یادگیری دیدگاه‌هایی داشت، حس همزادپنداری داشتم باهاش و منم به خاطر دخترم وارد وادی روش‌هایی یادگیری شده بودم.

همین‌طوری راه می‌رفتم و در جاده‌ها و مسیرها آنچه یاد می‌گرفتم با این جهان زیسته ترکیب می‌کردم و می‌نوشتم و مسائل رو با این دید بررسی می‌کردم و تصمیم گرفتم بیشتر داخل در حوزه کارآفرین پایدار بشم و این مسیر رو انتخاب کنم برای ادامه

 

داستان پیدایش فلسفه برکه

همینطور که پیش میرفتم و در سایش با محیط و دانشگاه و سارا و جهان زیسته ام یکسری بازیهایی که بر حسب دغدغه ای ایجاد شده بودن کم کم وقتش رسیده بود که عملی کنم و اینبار در عمل بسنجم و مسیرم رو تکامل بدم و این خروجی هایی که در بخش پروژه ها میبینید همانهاست، که مسلما طی زمان تغییر و تکامل پیدا خواهند کرد.

چون همچون رودی جاری بودم و از هر مسیری چیزی با خود جمع کرده بودم تصمیم گرفتم مهاجرت معکوس کنم به یک روستا و محل کار و زندگیم اونجا باشه و اسمشو گذاشتم برکه و این وبسایت قصه برکه رو روایت خواهد کرد.

برکه برای اینکه همچون نامش غنی بشه و ماهیتی داشته باشه، همان بازی مموری وال که روی سومین موتور سفرم اوزگور اعمال کردم و هر کسی که دوست داشت در مسیر میتونست یادگاری روش بنویسه، برکه هم دیوارهاش توسط هر کسی که مهمونمون میشد چیزی بر تنش رسم میشد و میشه، مثل ما آدمها که به مرور در سایش با محیط و انسانها چیزی بر تن و دل و افکارمون نقش میبنده و تغییری در ماهیت ما ایجاد میکنه. تغییری در معنی ما. فلانی کیست؟ فلان جا کجاست؟ هر چیزی و هر کسی تعریفی میکنیم در قبال این سوالات نسبت به شناختمون و ماهیتش.

این کار یک بازی کاملتری هم به مهمانها و دخترم سارا ارائه میداد و همزمان در عین تفریح ابعاد وجودی بیشتری ازشون رو درگیر میکرد و تاثیرات خودش رو میذاشت و ریشه در فلسفه افزایش خلاقیت با بازی و تکامل روانی انسان در هنر درمانی داشت.

یعنی یک بازی بود که بعنوان یک راهکار میتونست کسی که باهاش درگیر میشه رو بسمت اعتدال ببره، پس شعبه ای بود بر کارافرینی پایدار.

رفته رفته تصمیم بر این شد تا دکوراسیون داخلی پایدار رو هم اجراییش کنیم پس میز و اثاث شرکت تولیدی بازرگانی قبلیمو فروختم و اثاث دست دوم جمع آوری کردم از خانه پدری تا سمساری ها و به شکل بازی دخترم و هرکسی که میومد میتونست اونها رو نقاشی و باز آفرینی کنه که عکسهاشو در گالری زیر میتونید ببینید، داستان درازه و چون پویاست، برای همین رفته رفته در وبلاگ خواهم نوشت تا زمانی که پیش میرویم و هنوز به سکون مطلق نرسیدم.

هستم اگر میروم ، گر نروم نیستم (اقبال لاهوری)

حال قصه مسیرهای رفته  رو در این وبسایت منتشر میکنم و همونو به اهلش یاد میدم و به این حرکت در آموزش و توسعه کارآفرینی، تسهیلگری گفته میشه با متدهای یادگیری که در هر دوره و کلاس خواهم گفت. برای دیدن این پروژه های جذاب و دوستداشتنی می تونید از سایتمون دیدن کنید.

ثروت آفرینی سازمانی در بستر تکنولوژی

ثروت آفرینی سازمانی در بستر تکنولوژی

استفاده از ابزارهاي فناوري اطلاعات (BPMs) راه‌حلی براي دستيابي به ثروت سازمان‌ها

قابلیت‌های فناوری اطلاعات و ارتباطات می‌تواند مسیر دستیابی به چابکی را در سازمان‌ها تسهیل نماید. امروزه نقش چابکی سازمانی و تأثیر آن در تمامی زمینه‌ها مشخص بوده و دستیابی به چابکی می‌تواند به ارتقای کیفیت خدمات، کاهش هزینه‌های ناشی از عکس‌العمل نامطلوب به تغییرات، افزایش توان رقابت و افزایش کارایی و بهره‌وری سازمان‌ها و بنگاه‌های كشور منجر گردد. در این راستا فناوری اطلاعات و ارتباطات یکی از مهم‌ترین منابع در جهت تحقق چابکی محسوب مي‌شود، چراکه فناوری اطلاعات و ارتباطات ابزاري برای دریافت و پیمایش به هنگام اطلاعات و درنتیجه توسعه دانش افراد در جهت تحقق چابکی سازمان است. از طرف دیگر، امروزه نگرش به فناوری اطلاعات و ارتباطات به‌عنوان ابزار رشد و توسعه کشورها، جای خود را به فناوری اطلاعات به‌عنوان محور توسعه داده است، درواقع تصور حیات یک کشور به‌عنوان عضو فعال جامعه جهانی بدون توجه به موضوع فناوری اطلاعات و ارتباطات به‌عنوان بستر و محور اصلی توسعه، غیرممکن است. شركت و سازمان‌ها و به‌طورکلی بنگاه‌های اقتصادي در کسب‌وکار به‌عنوان مهم‌ترین رکن اقتصاد جوامع که وظیفه تأمین و خلق ثروت در جهت توسعه جوامع را دارند از این قاعده مستثنا نیستند. در فرآیند اقتصادي کسب‌وکارها، فرايندهاي سازماني و اطلاعات می‌تواند نقش اساسی داشته باشند؛ بنابراین بهره‌گیری از قابلیت‌های فناوری اطلاعات و ارتباطات می‌توانند روند تولید ثروت، دانش و دستيابي به اهداف استراتژيك سازمان‌ها را شدت بخشيد و به‌این‌ترتیب بستری را برای هوشمند سازي كسب‌و‌کار‌ از طريق مهم‌ترین دارایی‌های سازمان (فرايندهاي سازماني) فراهم نماید. موضوع هوشمند سازي و پويايي فرایندهای سازماني در يك کسب‌وکار با استفاده از فناوری اطلاعات و ارتباطات و حرکت سازمان‌ها به سمت هوشمند سازی و چابکی، ضرورتی اجتناب‌ناپذیر است؛ بنابراین و با توجه به نتایج حاصل از هوشمند سازي و پويايي فرايندهاي سازماني در جهت افزایش میزان چابکی، برنامه‌ریزی جهت هوشمند سازی كليه فرايندهاي کسب‌وکار و سازمان و مجهز کردن آن‌ها به ابزارهای فناوری اطلاعات و ارتباطات به‌منظور اثربخشی بیشتر فعالیت‌های سازمان‌ها و دستيابي به اهداف و حركت در جهت رسالت سازمان‌ها امري است ممدوح و قابل‌ستایش كه پويايي کسب‌وکار و شفافيت امور را به ارمغان خواهد آورد.

تصمیم‌گیری در شرایط متغیر محیطی و حل مسائل کسب‌وکار، نیازمند دانش متنوع است که تعامل و همکاری بین اجزاي سازمان که دانش‌های مختلفی را در اختیار دارند، در يك تعامل سيستماتيك و پويا می‌کوشند تا تصمیم‌گیری درست‌تری داشته باشند. همچنین مسئله شناسایی و تشخیص تغییرات محیطی و تغییرات موجود در نیازها و خواسته‌های مشتريان و همچنین پاسخگویی سریع به نیازهای جدید آنان با استفاده از فرايندهاي دروني سازمان نيازمندي چابكي در اعمال تغييرات درون سازمان و هم‌راستایی آن‌ها با اهداف استراتژيك کسب‌وکار می‌باشد كه با توجه به رابطه بین هوشمند سازی و ابعاد چابکی (سرعت، پاسخگویی، شایستگی و انعطاف‌پذیری) حاصل می‌شود و با عنایت به اهمیت و ضرورت افزایش میزان سرعت، شایستگی، پاسخگویی و انعطافپذیری در کسب‌وکار، بهره‌گیری از ظرفیت‌های فناوری اطلاعات و ارتباطات جهت افزایش میزان این ابعاد در کسب‌وکار از ضروریات لاينفك محسوب می‌شود.

مدیریت فرایندهای کسب‌وکار یا همانBPM، شامل روش‌ها، تکنیک‌ها و ابزارهایی جهت پشتیبانی از طراحی، مدیریت و تحلیل فرایندهای کسب و کار است؛ به‌عبارت‌دیگر، BPM یک رویکرد ساختاریافته با هدف بهبود کیفیت محصول و خدمات است و تلاش دارد تا فرایندهای سازمان را با استراتژی سازمان همسو نماید و به موازات آن رضایت مشتری را با افزایش کیفیت، بهبود دهد.

مدیریت فرایندهای کسب‌وکار یا BPM، ریشه در دو علم مدیریت و فناوری اطلاعات دارد. همین موضوع یکی از عوامل مهم محبوبیت و کارآمدی این رویکرد است. با رشد و ترکیب این دو علم، مفهوم مدیریت فرایندهای کسب‌وکار ایجاد گردیده است. در واقع BPM پس از رویکردهای TQM و BPR در مدیریت و به موازات آن پس از ظهور سیستم‌های مدیریت پایگاه داده، سیستم‌های مدیریت منابع سازمانی و سیستم‌های مدیریت گردش کار در فناوری اطلاعات، به‌منظور بهبود خدمات و محصولات معرفی گردید. منظور از بهبود، عبارت است از کلیه عملیات و تغییراتی که در فرایندها ایجاد می‌گردد تا هزینه و سرعت انجام را کاهش و کیفیت خروجی فرایند را افزایش دهد.

به‌منظور پشتیبانی از اجرای BPM در سازمان‌ها‌ BPMS یا سیستم‌های مدیریت فرایندهای کسب‌وکار که حاصل فناوری اطلاعات هستند، تولیدشده‌اند. سیستم های مدیریت فرایندهای کسب‌وکار با مجموعه ابزارهای خود، کلیه مراحل چرخه فرایند از طراحی و مدل‌سازی تا اجرا، پایش و بهبود را پشتیبانی می‌نمایند.

ازاین‌رو توجه به مديريت فرايندهاي کسب‌وکار در سازمان‌ها به جهت اينكه می‌تواند منجر به افزایش سرعت کسب‌وکار، بهبود تصمیم‌گیری مدیران، چابکی در کسب‌وکار، بهینه‌سازی و حذف فعالیت‌های غیرضروری و اجرای خودکار فرآیندها و نيز تخصیص فعالیت‌ها بر اساس حجم کار، تسهیل نظارت، اندازه‌گیری و پایش فعالیت‌ها شود بسيار حائز اهميت مي‌باشد و استقرار BPMS در سازمان‌ها این امکان را به وجود مي‌آورد که در هنگام تعیین کاربران یا مجریان هر فعالیت، گزینه تخصیص کار متناسب با حجم کاری انتخاب شود، به‌طوری‌که فعالیت‌ها بر اساس حجم کاری موجود در کارتابل هر یکی از کارشناسان به آن‌ها اختصاص خواهد یافت؛ یعنی سیستم به‌صورت هوشمند، کار را به کارتابل کارشناسی خواهد فرستاد که حجم کار داخل کارتابلش از بقیه کمتر است. از اين طريق همه فرآیندها در انتها برای مقایسه قادر به اندازه‌گیری می‌باشند. این کار باعث مدیریت بهتر فرآیندها و افراد می‌شود. زمانی که فرایندها از تکنولوژی و بر بستر فناوری اطلاعات اجرا می‌شوند، شرایط گزارش و ابزارهای آنالیزی را برای تصمیم‌گیری‌های اجرایی از طریق داشبوردهای مدیریتی  فراهم می‌کند.

با توجه به اينكه در فضاي رقابتی امروز سازمان‌ها دائم تحت‌فشارند تا راه‌حل‌های جديدي براي مسائل و مشکلات پيش رو پيدا كنند و هميشه به دنبال ارائه خدمات بهتر و چابك به مشتريان خود می‌باشد تا استانداردهاي بالايي در كسب مزيت رقابتي داشته باشند. لذا در اين راستا سيستم مديريت فرآيندهاي کسب‌وکار از بروزترين راهکارها به‌منظور پاسخ به نيازهاي جديد و متغير سازمان‌ها است.

سعيد حاجی‌زاده دكتري مديريت فنّاوری (سیاست‌های تحقيق و توسعه)

مدرس دانشگاه و مشاور حوزه مديريت و فناوري

دانستنی‌های چاپ کتاب

دانستنی‌های چاپ کتاب

از قدیم‌الایام، نوشتن و چاپ کتاب موضوعی مرسوم بوده. از نوشتن به‌صورت کتیبه و حکاکی روی سنگ گرفته تا امروزه که به‌صورت خیلی آسان و سریع به دو صورت عمده‌ی اُفست و دیجیتال انجام میشه.

واژه‌ی چاپ و صورت قدیمی اون «چهاپ» از واژه‌ی مغولی چاو گرفته‌شده و به معنی فشردن سطحی به سطح دیگه هستش. چاپ در لغت به معنی نقش، اثر و مهر و نشان به­کار میره.

برای تهیه و چاپ کتاب دو راه کلی وجود داره: 1- ترجمه‌ی کتاب لاتین ، 2- تألیف یا گردآوری کتاب فارسی

زمانی که شالوده‌ی اصلی کتاب آماده شد، نویسنده‌ی کتاب یا ویراستار علمی انتشارات مربوطه، محتوای اون رو از لحاظ علمی بررسی و درصورت نیاز اصلاح می‌کنن و پس از اون وارد بخش ویراست صوری و صفحه‌آرایی میشه. ویراست صوری به این صورت هستش که متن رو از لحاظ دستور زبان ادبیات اصلاح می‌کنه و کار رو به صفحه‌آرا تحویل میده تا چیدمان کتاب رو بر اساس قطع‌های استاندارد چاپ کتاب آماده کنه. به‌عنوان ‌مثال چند تا از پرکاربردترین قطع‌های کتاب در صنعت چاپ عبارتند از: وزیری (کتب درسی معمول- سایز کوچک‌تر از A4)، رحلی (کتب کمک‌آموزشی- سایز عمودیA4)، بیاضی (کتب قرآن نفیس- سایز A4 افقی)، رقعی ، پالتویی، خشتی(سایز A5).

در این مرحله کتاب پس از تائید نویسنده/ مترجم و امضای اون و البته در صورت نیاز به چاپ ماکت قبل از چاپ، آماده میشه برای دریافت مجوزهای مربوطه از سامانه‌های شابِک (ISBN)، وزارت ارشاد اسلامی (خانه کتاب)، کتابخانه ملی (فیپا).

مجوز اول: مربوط میشه به دریافت کد شابِک (ISBN)، (شماره‌ی استاندارد بین‌المللی کتاب) که از 13 رقم تشکیل‌شده:

978-622-6989-27-2 : سه رقم اول: کد شناسه اختصاصی – سه رقم دوم: کد کشور صادر کننده – چهار رقم بعدی: کد ناشر – دو رقم بعدی: شناسه عنوان در خصوص کتب و در نهایت عدد تک‌رقمی در خصوص چک ­کردن صحیح بودن کد شابِک نوشته ‌شده . با توجه به شابِک هر کتاب میشه به‌راحتی به اطلاعات و صحت اون کتاب دست پیدا کرد.

مجوز دوم: در این مرحله قبل از چاپ کتاب، نویسنده ملزم به دریافت مجوز پیش از چاپ هستش. که در حال حاضر انجام این مراحل به‌صورت یکپارچه و از طریق سایت اداره‌ی کتاب وزارت ارشاد اسلامی انجام میشه. به­ گونه ­ای که ویرایش نهایی کتاب رو به همراه اطلاعات کامل نویسندگان/ مترجمان، ویراستار و صفحه‌آرا به همراه کد شابِک دریافتی از سازمان ISBN در سایت تکمیل نموده و منتظر دریافت مجوز سوم میشیم.

مجوز سوم: در این بخش در انتظار دریافت فیپا (یعنی فهرست‌نویسی پیش از چاپ کتاب) از سازمان کتابخانه ملی میمونیم. (این مرحله ممکنه از سه روز تا یک ماه کاری زمان ببره و به‌طور خودکار انجام میشه) زمانی که فیپا یا همون شناسنامه‌ی کتاب صادر شد، اونوقت کتاب برای چاپ و صحافی در تیراژ دلخواه شما آماده­ست.

چاپ و صحافی کتاب: اگر زمان برای شما مهم و هزینه اهمیت چندانی نداره و همچنین چاپ محدود نیاز دارید: پیشنهاد ما اینه که از چاپ دیجیتال استفاده کنید.

اما اگر هزینه واستون اهمیت داره و درعین‌حال زمان کافی دارید و در ضمن تیراژ زیادی از کتب نیاز دارید بهتره که از چاپ اُفسِت استفاده کنید.

جذب و آفرینش هر موقعیتی در دستان شماست دانشگاه برکلی

جذب و آفرینش هر موقعیتی در دستان شماست

دانشگاه برکلی

Berkeley University

 

دانشگاه کالیفرنیا، مشهور به دانشگاه برکلی دانشگاهی بسیار مطرح و معتبر در شرق خلیج سان‌فرانسیسکو و در شهر برکلی در ایالت کالیفرنیا قرار دارد. این دانشگاه که در سال ۱۸۶۸ تأسیس شده ‌است و در رتبه‌بندی یو اس نیوز رتبه چهارم دانشگاه‌های برتر آمریکا را به خود اختصاص داده است.

این دانشگاه حاصل ادغام دو دانشگاه قدیمی در سال ۱۸۶۸ در اوکلند کالیفرنیا است و ترجمه شعار این دانشگاه «بگذار نور بیاید» است. دانشگاه برکلی در سال1۹۶۰ برای تظاهرات آزاد (که توسط دانشجویان رهبری می‌شد) و مخالفت برای جنگ در ویتنام معروف شد. برکلی از اعضای انجمن دانشگاه‌های آمریکایی است و در طی سال‌ها هزینه‌هایی به فعالیت‌های پژوهشی و عملی مختلف اختصاص داده است.

دانشگاه برکلی به ‌افتخار جرج برکلی نامگذاری گردیده‌ است و در دهه شصت به اعتراضات دانشجویی ‍student protestsمعروف شد؛ زیرا دانشجویان مخالف جنگ ویتنام بودند.

در سال ۱۸۶۶، دانشگاه خصوصی کالیفرنیا زمینی که اکنون محوطه دانشگاه برکلی است را خریداری کرد و به خاطر کمبود منبع مالی، دانشگاهی دیگر که در زمینه کشاورزی، معدن و هنر مکانیکی فعال بود به دانشگاه خصوصی کالیفرنیا پیوست و اولین دانشگاه دولتی ایالت کالیفرنیا، دانشگاه کالیفرنیا برکلی، به وجود آمد.۱۰ استاد و ۴۰ دانشجو اعضای این دانشگاه در اولین روز بازگشایی آن در سال ۱۸۶۹ بودند و هنری دورنت، مدیر سابق دانشگاه خصوصی کالیفرنیا، به عنوان اولین مدیر دانشگاه برکلی مدیریت را در دست گرفت.

در سال ۱۸۹۱ فیبی هیرست با ایجاد برنامه‌های جدید، ساخت ساختمان‌های جدید و اسپانسری از جمله کارهای او برای دانشگاه برکلی بود. فیبی هیرست اولین زن عضو شورای دانشگاه بود که از سال ۱۸۹۷ تا لحظه مرگش به خدمت در این دانشگاه پرداخت. در سال۱۹۲۰ تعداد ساختمان‌ها به‌طور قابل ملاحظه‌ای افزایش یافت که از میان آن بناها، جان گولن هوارد، معمار نامدار آمریکایی، دوازده بنا مرتبط با دانشگاه را معماری کرد.

در ۱۷ سپتامبر ۱۹۲۳ آتش‌سوزی عظیمی در شهر برکلی رخ داد که در پی آن ۶۴۰ سازه، از جمله ۵۸۴ خانه که نزدیکی شمال محوطه دانشگاه بود، در آتش سوخت، با این حال دانشگاه صدمه خاصی ندید چون هنگامی که آتش به دانشگاه نزدیک می‌شد، مسیر باد عوض شده و دانشگاه برکلی از سوختن در امان ماند.

با این که برکلی دانشگاهی دولتی است اما منابع مالی آن اکثراً خصوصی است. قسمتی از منابع مالی‌اش از سمت دولت تغذیه می‌شود، از تأمین‌کننده منابع مالی خصوصی برکلی می‌توان به بی‌پی، شرکت نفت و گاز بریتانیایی، اشاره کرد. بی‌پی مبلغ مشخصی را برای بهبود و توسعه زیستی ‌سوخت به برکلی اهدا کرده بود ولی شرکت‌های هیولت و داو کمیکال نیز مقداری کمک در مورد تحقیق پیرامون پایایی به برکلی اهدا کرده بودند. اما در سال‌های اخیر به دلیل بحران مالی به وجود آمده در کالیفرنیا  منبع مالی ایالتی در آن کاهش یافته ‌است.

برکلی دارای رشته‌های مختلفی در مقطع لیسانس بوده اما در مقطع دکترا کمی محدودتر است. برنامه دانشگاه به صورت نیم سال تحصیلی تعریف شده است و در مجموع دارای صد و شش رشته در مقطع لیسانس، هشتاد و هشت رشته در مقطع فوق‌لیسانس و نود و هفت رشته در مقطع دکترا است. مهم‌ترین دانشکده‌های دانشگاه عبارتند از: دانشکده شیمی، مهندسی، طراحی محیط زیست، منابع طبیعی، روزنامه‌نگاری، بازرگانی، اطلاعات، حقوق، بهداشت، زیست و رفاه اجتماعی. محبوب‌ترین رشته‌ها در مقطع کارشناسی در دانشگاه برکلی مهندسی برق، کامپیوتر، علوم سیاسی، زیست ملکولی، علوم طبیعی و اقتصاد است.

در برکلی، راهیابی از مقطع کارشناسی به کارشناسی ارشد غیرمتمرکز است و متقاضیان مستقیم در دانشکده مورد نظر خود ثبت‌نام می‌کنند. اکثراً دانشجویان مقطع کارشناسی ارشد توسط کمک هزینه‌های تحصیلی، همکاری آموزشی و پژوهشی پشتیبانی می‌شوند. در سال ۲۰۱۰، شورای ملی پژوهش ایالات متحده آمریکا، دانشگاه برکلی را در رتبه اول بر اساس بیشترین تعداد برنامه در مقطع دکترا که به عنوان بهترین در آمریکا انتخاب شدند، قرار داد. برنامه‌های دکترا دانشگاه برکلی که رتبه اول را دریافتند عبارت بودند از: کشاورزی و منابع اقتصاد، فیزیک نجومی، شیمی، مهندسی عمران و محیط زیست، علوم کامپیوتر، انگلیسی، اپیدمیولوژی، جغرافیا، زبان آلمانی، ریاضیات، مهندسی مکانیک، بیوشیمی و بیولوژی مولکولی، ژنتیک، ژنومیکس، توسعه، فیزیک، زیست‌شناسی گیاهی و علوم سیاسی.

برکلی دانشگاهی تحقیقاتی و پژوهشی است که  ۱۶۲۰ استاد به‌ طور تمام‌وقت و ۵۰۰ استاد به صورت نیمه‌وقت در ۱۳۰ دانشکده و ۸۰ گروه و دانشکده بین رشته‌ای در حال فعالیت هستند.

دانشگاه برکلی یکی از ۱۱ دانشگاه سیستم دانشگاهی کالیفرنیا است. این یازده دانشگاه در مجموع دارای ۳۲ کتابخانه است. در سال ۲۰۰۶ سیستم کتابخانه کالیفرنیا دارای ۱۱ میلیون کتاب و ۷۰٬۰۰۰ گروه کتاب بود. کتابخانه بنکرافت، یکی از کتابخانه‌های دانشگاه برکلی که کتابخانه مرکزی آن به حساب می‌آید، دارای کتاب‌هایی در مورد تاریخ جهان غرب و آمریکای شمالی و همچنین تاریخ کالیفرنیا، مکزیک و آمریکای مرکزی است.

یو اس‌ن یوز اند ورلد ریپورت در رتبه‌بندی خود برکلی را در مقام چهارم دانشگاه‌های آمریکا قرار داده ‌است و در رتبه‌بندی کیو اس برکلی را در رده بیست و هشتم جهان و چهاردهم آمریکا قرار داد. در رتبه‌بندی مؤسسه تایمز در سال ۲۰۲۰ این دانشگاه رتبه سیزدهم را در بین دانشگاه‌‌های جهان از آن خود کرد.

پردیس دانشگاهی برکلی نزدیک به ۵۰۰ هکتار و قسمت مرکزی آن به ۷۲ هکتار می‌رسد. آزمایشگاه ملی لارنس برکلی نیز ۸۱ هکتار از محوطه دانشگاه را در بر گرفته است. تالار علوم لارنس و چندین پایگاه آزمایشی دیگر (به خصوص در زمینه علوم فضایی، ریاضیات، منطقه محیط زیستی حفاظت شده، باغ گیاه‌شناسی دانشگاه و مرکز تفریح استرابری کنیون) نیز هر کدام مساحتی را اشغال می‌کنند. قسمت شرقی پردیس دانشگاهی برکلی نیز به شهر اوکلند مرتبط می‌شود.

شهر اوکلند شامل چندین موزه، از جمله موزه دیرین‌شناسی دانشگاه کالیفرنیا، موزه هنر دانشگاه برکلی و آرشیو فیلم و اقیانوس آرام و تالار علوم لارنس می‌شود. موزه دیرین‌شناسی اوکلند دارای فسیل‌های مختلفی از دایناسورها است.

تالار جنوبی (South Hall) قدیمی‌ترین سازه این دانشگاه است که در سال ۱۸۷۳ ساخته شد. این بنا و یک بنای دیگر (که توسط فردریک اولمستد طراحی شد) تنها دو بنایی بودند که قبل از بناهای جان گولن هاوارد در پردیس دانشگاهی قرار داشتند. از معماران معروف دیگر که در طراحی بناهای برکلی نقش داشتند می‌توان برنارد میبک را نام برد. او دانش‌آموخته مدرسه هنرهای عالی بوزار در فرانسه بود و مدرس دانشگاه و در همان ایالت روزهای خود را سپری کرد. چندین سازه برکلی چندین بار بازسازی شده و ضایعات از پروژه‌های ساختمانی هر بار کاهش یافته است. پروژه‌های حفاظت از آب در چندین قسمت پردیس دانشگاهی قرار گرفته و دانشگاه روش‌ها و تکنیک‌های مختلفی را برای مدیریت آب‌های ناشی از بارندگی یا طوفان در نظر گرفته‌است. سوخت سیستم‌های تهویه‌ای، گرمایی، سرمایی و غیره دانشگاه برکلی از گاز طبیعی تأمین می‌شود.

دانشجویان و دانشجویان قبولی در برکلی ممکن است واجد شرایط کمک مالی‌های مختلف خصوصی و دولتی شوند. بیشتر کمک‌های مالی توسط دفتر کمک‌های مالی و بورس‌های تحصیلی دانشگاه برکلی تأمین می‌شود. بعضی از دانشکده‌های مهم برکلی (مثل دانشکده حقوق) کمک مالی جداگانه (مختص به خود) را دارند.

از بزرگترین شرکت‌های تأسیس شده که حداقل یکی از فارغ التحصیلان برکلی در آن کار کرده‌اند، می‌توان به اپل، اینتل، ال اس آی، گپ اینکورپوریتد، مای‌اسپیس، پاوربار، برکلی سیستم، بی بی ان تکنولوژی، گوگل ویس، اچ‌تی‌سی، وی آی ای تکنولوژی، مارول تکنولوژی گروپ، مووی آن دات اورگ، سان مایکروسیستمز، لرنینگ کمپانی و غیره اشاره کرد.

همچنین افرادی دیگر که فارغ‌التحصیل برکلی بودند نظیر کن تامسون  که مخترع زبان برنامه‌نویسی بی است، زبانی که جد زبان سی به حساب می‌آید. او همین‌طور یکی از خالقان و توسعه‌دهندگان اولیه سیستم‌عامل پلان ۹ از آزمایشگاه‌های بل بود.

تاکنون بیست و پنج نفر از فارغ التحصیلان برکلی موفق به کسب جایزه امی شده‌اند. جان الس (لیسانس ۱۹۶۸) برای فیلمبرداری؛ اندرو اشنایدر (لیسانس ۱۹۷۳) برای فیلمنامه؛ لیندا شاخت (لیسانس ۱۹۶۶، فوق لیسانس ۱۹۸1) و کریستین چن (فوق لیسانس ۱۹۹۰) برای روزنامه‌نگاری؛ کتی بیکر (لیسانس۱۹۷۷ (لروی سیورس و الیزابت لمی نمونه‌ای از افرادی دیگر فارغ‌التحصیل برکلی بودند که موفق به کسب این جایزه شده‌اند.

از دیگر افراد مشهور فارغ‌التحصیل این دانشگاه می‌توان به ذوالفقار علی بوتو نهمین نخست وزیر کشور هندوستان، گریگوری پک هنرپیشه و شهید مصطفی چمران اشاره کرد.

 

نویسنده آزیتا جهانبخش

پژوهشگر حوزه مدیریت و کسب و کار

آزیتا جهانبخش

رشد چشمگیر پلتفرم های دیجیتال در روزهای کرونایی

رشد چشمگیر پلتفرم های دیجیتال در روزهای کرونایی

نشست بررسی پیش‌نویس «سیاست‌ها و برنامه‌های اقدام شبکه ملی آموزشی، پژوهشی و تربیتی» به ریاست دکتر سعید رضا عاملی دبیر شورای عالی انقلاب فرهنگی در محل دبیرخانه شورای عالی انقلاب فرهنگی برگزار شد.
مهدی محمدی دبیر ستاد توسعه اقتصاد دیجیتال معاونت علمی و فناوری رئیس‌جمهور نیز با بیان اینکه در یکپارچگی باید عناصر یکپارچگی در پلتفرم‌ها را نیز ببینیم گفت: راه‌اندازی این شبکه می‌تواند مشکل بخش خصوصی و عناصر فعال آموزش مجازی را حل کند.
وی افزود: پلتفرم‌های کشور در ایام کرونا رشد و ارزش‌افزوده چشمگیری داشتند و به سوددهی و رشد خوب رسیدند اگر بتوانیم به این‌ها کمک کنیم خیلی خوب است.
محمدی با اشاره به تحلیل محتوای صورت گرفته در تجارب کرونا در کشورها که یونسکو آن را ارائه کرده است، گفت: این موضوع دو عنصر کلیدی داشتند و آن اینکه آموزش‌ و پرورش مهم‌تر بوده است و در آموزش عالی بیشتر موضوع به دانشگاه‌ها واگذار شده است.
وی افزود: نکته دیگر اینکه عمدتاً سامانه‌هایی در این شرایط بالا آمده‌اند که کار آنها اشتراک‌گذاری محتواست و عدالت آموزشی را توسعه داده است.
دبیر ستاد توسعه اقتصاد دیجیتال معاونت علمی و فناوری رئیس‌جمهور در ادامه به ارائه پیشنهاد در سه لایه سیاست و برنامه پرداخت و اظهار داشت: اولین لایه کاربرد است یعنی ما می‌خواهیم این ساماندهی را انجام دهیم تا اطلاعات را اشتراک‌گذاری عادلانه و گسترده در کشور کنیم که در این لایه ظرفیت‌های خوبی در بخش خصوصی داریم.
وی افزود: بخش دوم تعامل برخط بین آموزش‌دهنده و آموزش‌گیرنده که خیلی از معلم‌ها و اساتید هم نمی‌توانند در این فضا فعالیت کنند و آموزش‌های اولیه برای بهره‌برداری سامانه‌ها این کار می‌تواند مفید باشد. لایه سوم زیرساخت است که وزارت ارتباطات باید این کار را انجام دهد.
محمدی موضوع تحلیل داده را بسیار حائز اهمیت دانست و گفت: اگر متولی این کار جایی مانند شورای عالی انقلاب فرهنگی یا شورای عالی فضای مجازی باشد قطعاً در اجرا موفق‌تر خواهیم بود چرا که ظرفیت‌های هماهنگی بالاتری دارند و معاونت علمی نیز ظرفیت دانش‌بنیان‌ها را می‌تواند پای‌کار بیاورد.

نخستین استارت آپ مجازی کشور برگزار شد

نخستین استارت آپ مجازی کشور برگزار شد

اولین استارتاپ مجازی کشور، در حوزه فرآورده‌های لبنی با مشارکت دانشگاه جامع علمی کاربردی واحد استانی سمنان و مرکز آموزش غرب استیل برگزار شد.
محمدحسین امید رئیس دانشگاه جامع علمی کاربردی که در این رویداد به صورت ویدئو کنفرانس حضور داشت، گفت: برگزاری استارتاپ مجازی، نقطه عطفی است که نوید بخش عدم توقف فعالیت‌ها در هر شرایطی است.
او با اشاره رسالت این دانشگاه در بهبود فرآیند‌ها و ارتقای ارزش افزوده و اهمیت رویداد‌های شتاب در تحقق این امر با اشاره به تحریم‌های ظالمانه افزود: کمترین آسیب پذیری کشور از تحریم ها، در بخش کشاورزی و دام بوده و ما توانسته‌ایم در تولید گندم، بخش دام، طیور و صنایع وابسته شاهد کمترین آسیب باشیم و هیچ کمبودی در زمینه تامین مواد غذایی مورد نیاز کشور احساس نکنیم.
رئیس دانشگاه جامع علمی کاربردی توجه به بخش کشاورزی و دام را اتفاق خوبی دانست و افزود: با وجود اشتغال زایی، نیاز به سرمایه گذاری سنگین هم نیست؛ این در حالی است که طبق برآوردها، برای تولید یک شغل، به حداقل ۵۰۰ میلیون تومان سرمایه نیاز است.
امید تاکید کرد: نتیجه توجه به سرمایه گذاری و ارزش افزوده در این بخش، علاوه بر کمک به سلامت خانواده و اقتصاد کشور، ارزآوری و سودآوری قابل توجه نیز هست.
گفتنی است در این رویداد شتاب، ۷۰ طرح شرکت داشت که از میان آن‌ها ۱۰ طرح ارائه شد و مورد قضاوت داوران قرار گرفت.

نقش صادرات به کشورهای هم‌جوار در خروج از بحران اقتصادی

نقش صادرات به کشورهای هم‌جوار در خروج از بحران اقتصادی

 

در دوران حاضر بخش تولید و تجارت کشور در تنگناهای ناشی از تحریم‌های اقتصادی و بانکی است. آن‌چنان‌که آدام اسمیت در تئوری تقسیم‌کار می‌گوید: تجارت منشأ ایجاد رشد و افزایش تولید و درآمد ملی است. حال این مسیر روشن به‌سوی رشد و توسعه اقتصادی با تحریم‌های متعددی، مسدود و درنتیجه تهدید جدی فرا روی بخش تولیدی کشور قرار گرفته است.

از میان کشورهایی که شریک تجاری ایران بوده‌اند، اتحادیه اروپا همیشه سهم بالایی در مبادلات کالا و خدمات با ایران داشته است؛ اما در شرایط موجود این سهم کاهش‌یافته و تولیدکنندگان باید به کشورهایی روی آورند که مزیت بیشتری در تجارت با آن‌ها وجود دارد.

منطقه‌ای که همچنان می‌توان در تجارت به آن امید داشت، همسایه‌های شرق کشور هستند.

مبادله با همسایگان مزایای فراوانی دارد. به دلیل هم‌جواری و کاهش مسافت، هزینه‌های حمل‌ونقل کاهش می‌یابد و درنتیجه سرعت ارسال محصولات بخصوص کالاهای خوراکی و فسادپذیر افزایش می‌یابد. این مزیت می‌تواند سهم بیشتری برای صادرات محصولات کشاورزی به کشورهای همسایه به وجود آورد.

مزیت دیگر این بازارهای هم‌جوار، نزدیکی و قرابت فرهنگی و اجتماعی این کشورها با ایران است. به‌عبارت‌دیگر بخشی از فرآیند بازاریابی به این وسیله طی شده و می‌توان اطمینان داشت که کالاهای صادرشده در بازارهای هدف شناخته‌شده و قابل‌مصرف هستند.

به‌عبارت‌دیگر بخشی از فرآیند بازاریابی به این وسیله طی شده و می‌توان اطمینان داشت که کالاهای صادرشده در بازارهای هدف شناخته‌شده و قابل‌مصرف هستند. علاوه براین مزیت‌های اجتماعی و اقتصادی فراوان در تجارت با کشورهای همسایه، عامل و انگیزه بسیار مهمی برای توجه ویژه به این بازارهاست.

15 کشور در اطراف ایران باوجود مرزهای آبی و زمینی وجود دارد که ارزش تجارت بین این کشورها ظرفیتی بیش از هزار میلیارد دلار دارد. سهم ایران از این عدد تنها حدود دو درصد است.

بین این کشورهای هم‌جوار نقش پاکستان و افغانستان بسیار حائز اهمیت است؛ زیرا مسائلی از بعد امنیتی بین این سه کشور وجود دارد که تنها با تعاملات خوب اقتصادی و سیاسی قابل مدیریت می‌باشد. البته تبادل کالا و خدمات و همچنین نیروی کار بین این سه کشور می‌تواند به گسترش روابط اقتصادی و سیاسی در سطوح بالاتر کمک شایانی کند.

در نیمه اول سال جاری (1397) صادرات ایران به دو کشور افغانستان و پاکستان حدود 3.5 برابر ارزش صادرات ایران به 27 کشور اتحادیه اروپا بوده است.

همچنین بررسی‌ها نشان می‌دهد افغانستان 39 درصد از کالاهای مصرفی خود را از ایران وارد می‌کند.

هرچند میزان مبادلات ایران و پاکستان در سال‌های اخیر حدود 1.3 میلیارد دلار بوده ولی توافقاتی بین دو کشور جهت افزایش حجم و ارزش مبادلات صورت گرفته است که می‌تواند به گسترش روابط تجاری دو کشور کمک کند.

یکی از چالش‌های فراروی مبادلات تجاری بین ایران و همسایه‌های شرقی خود، موانع نقل‌وانتقال ارز می‌باشد. محدودیت‌های بانکی و عدم اتصال ال سی از طریق بانک‌ها، تجارت بین ایران و این دو کشور را دچار چالش کرده است.

مشکل دیگر، ناامنی و آسیب‌های ناشی از تروریسم بخشی از مرزهای شرقی کشور است؛ که امید می‌رود با توافقات سه‌جانبه بین ما و این کشورها امنیت بیشتر برقرار و امکان حمل‌ونقل زمینی کالاها بیشتر فراهم گردد.

مانع دیگر، قوانین دست و پاگیر گمرکی و موانع حاصل از عدم شفافیت برخی از قوانین تجاری در کشور است.

درهرصورت، افغانستان و پاکستان هر دو، کشورهایی با جمعیت قابل‌توجه و تشابهات فرهنگی و اجتماعی فراوان با ایران هستند. این دو کشور به دلایل متعددی ازجمله جنگ‌های داخلی و خارجی در طی سالیان نیاز فراوانی به سرمایه‌گذاری بیشتر و واردات ماشین‌آلات و تکنولوژی و همچنین سوخت (نفت و گاز و برق) داشته و درنتیجه فرصت و بازار خوبی برای گسترش مبادلات تجاری با ایران هستند. رفع موانع و مشکلات تجارت با این دو کشور زمینه‌ساز افزایش تولید و درآمد و همچنین بالا بردن ظرفیت‌های سرمایه‌گذاری مولد و کاهش نرخ بیکاری و مهار فقر و محرومیت در استان‌های هم‌جوار با این کشورها می‌باشد.

نویسنده: دکتر معصومه شجاعی / عضو هیئت‌علمی دانشگاه آزاد اسلامی واحد پرند

نگاهی بر تأثیرات تکنولوژی‌هایی همچون IoT و AI بر آینده ورزش فوتبال

نگاهی بر تأثیرات تکنولوژی‌هایی همچون IoT و AI بر آینده ورزش فوتبال

 

یکی از بحث‌های داغ کنونی، استفاده از فناوری در فوتبال است. به‌طوری‌که برخی کارشناسان با حضور تکنولوژی در فوتبال موافق‌اند و بر این باورند که تکنولوژی، خطاهای داوری را به حداقل می‌رساند و باعث برقراری عدالت در زمین فوتبال می‌شود اما درعین‌حال عدۀ دیگر بر این باورند که با کم‌تر شدن اشتباهات داوری و رُباتی شدن داوریِ فوتبال، لذت فوتبال از بین می‌رود!

درواقع، منتقدین استفاده از تکنولوژی در فوتبال می‌گویند که چنین کاری روح و جان فوتبال را از بین می‌برد؛ اما در نظر داشته باشیم که اشتباهات داوری هیچ‌گاه شیرین نبوده‌اند. برای مثال، گل Frank Lampard در مقابل آلمان در جام‌جهانی 2010 به‌اشتباه قبول واقع نشد و هواداران انگلیسی هنوز هم از این بابت ناراحت‌اند!

این اختلافات هرچه که باشند، نیاز به توضیح نیست که اشتباهاتِ بزرگی مانند قبول نشدن گل دربازی‌های بزرگی مانند جام‌جهانی چندان خوشایند نیست. در همین راستا، برخی بر این باورند که با حضور داوران حرفه‌ای‌تر مشکلات حل می‌شوند؛ ولی به نظر می‌رسد که چنین دیدگاهی تنها مانع ورود نوآوری به فوتبال می‌گردد و اگر بخواهیم عادلانه به قضیه نگاه کنیم، تاکنون به‌قدری اشتباهات داوری دیده‌ایم که می‌دانیم حداقل برای مدتی به نوآوری‌های جدید هم نباید اطمینان کورکورانه داشته باشیم!

 

تاریخ‌ساز شدن جام‌جهانی 2018

    بی‌عدالتی در داوری مهم‌ترین دلیلی است که باید شاهد استفاده بیش‌تر از تکنولوژی در فوتبال باشیم. به‌طوری‌که در جام‌جهانی 2018 روسیه دیدیم که استفاده وسیع از تکنولوژی‌های مختلف، چگونه به کمک‌داوران آمد. درواقع، برای اولین بار در تاریخِ جام‌جهانی شاهد حضور Video Assistant Referee یا به‌اختصار VAR (کمک‌داور ویدئویی) بودیم که به داوران در تصمیم‌گیری‌هایی مانند قبول کردن گل، دادن کارت قرمز، پنالتی و تشخیص اشتباهاتشان کمک کرد.

اساساً بررسی این تصمیم‌های چند میلیون دلاری تا پیش از جام‌جهانی روسیه کارِ کارشناسان و مفسران فوتبال بوده که اساساً تأثیری هم درنتیجه بازی نداشته‌اند اما با استفاده از تکنولوژی‌هایی مانند Hawk-Eye و Goal Ref برای دومین بار در تاریخ جام‌جهانی، مبرهن است که اکنون ‌در تاریخِ فوتبال بیش از هر زمان دیگری در حال استفاده از فناوری‌های نوین هستیم.

VAR چگونه کار می‌کند؟

VAR به‌طورکلی به داور پیشنهاد می‌کند که آیا اتفاقی رخ‌داده است که از چشم داور پنهان مانده باشد! این تکنولوژی، ویدیوهای حوادث مختلفِ بازی را بررسی می‌کند و به داوران توصیه‌ها و پیشنهاد‌هایش را اعلام می‌کند. همچنین داور می‌تواند تصمیم بگیرد که به VAR اعتماد کند و تصمیم آن را بپذیرد یا می‌تواند ویدئو حادثه را از کنار زمین بار دیگر بررسی کند.

طبق گفته‌های  FIFA، در موقعیت‌های حساس و مهم، VAR ابزاری خواهد بود برای تصحیحِ اشتباهاتِ واضح و حوادثی که توسط داوران نادیده گرفته‌شده‌اند. با احتمالات بی‌شماری که پیش رو است، با موفق بودن VAR شاهد یک دوره جدید در فوتبال خواهیم بود که توسط تکنولوژی رقم می‌خورد.

 

 

چه ارتباطی مابین AI،IoT و فوتبال می‌تواند وجود داشته باشد؟

فناوری اینترنت اشیاء (IoT) یک عنصر حیاتی برای ایجاد تجربیات نوظهور و پیشرفت در دنیای مدرن است. بر این اساس، اینترنت اشیاء در سال‌های پیشرو قرار است تغییرات انقلابی زیادی را در هر ورزشی، نحوه مربی‌گری، برگزارکنندگانِ رویدادهای ورزشی و حامیان ایجاد کند. با کمک هوش‌ مصنوعی و یادگیری ماشینی نیز می‌توان اشتباهات داوری را به صفر رساند؛ بنابراین دیگر هیچ اشتباه مرتبط با داوری از قبیل برخورد توپ با دست بازیکن دور از چشمان داور نخواهیم داشت.

در پاسخ به این سؤال که ” این تکنولوژی‌ها چگونه کار می‌کنند؟ ” باید گفت که سنسورهای متصل به پلتفورم‌های مجهز به IoT درصحنه‌های مشکوک و حساس اطلاعات را جمع‌آوری کرده و در همان لحظه اطلاعات را مورد پردازش قرار می‌دهند و بدون برهم زدن و قطع کردن بازی، داور را از نتیجه پردازش داده‌ها مطلع می‌کنند. همچنین این سیستم‌ها با پردازش اطلاعاتِ به‌دست‌آمده، پس از بازی آمار و ارقام بی‌نقصی ازجمله عملکرد بازیکنان در اختیار کارشناسان قرار می‌دهند. به‌طورکلی، حوزه‌هایی که در آن‌ها  IoT و AI به کمک ورزش فوتبال می‌آید عبارت‌اند از:

 اوت و گل:  سنسورهای کار گذاشته در توپ می‌توانند تشخیص بدهند که آیا توپ از خطِ اطرافِ زمین یا خط دروازه رد شده است یا خیر.

آفساید: سنسورهای موجود در کفش بازیکن و توپ می‌توانند آفساید را تشخیص بدهند. هوش‌ مصنوعی با بررسی موقعیت توپ و کفش‌های بازیکنان حمله و دفاع تیم‌های مقابل، درستیِ آفساید را تشخیص می‌دهد.

خطا: هوش‌ مصنوعی با بررسی موقعیت پاهایِ دو بازیکن و نحوه برخورد بازیکنان، می‌تواند تشخیص بدهد که آیا خطایی رخ‌داده‌ است یا خیر.

موقعیت خطا: از همین تکنولوژی‌ها برای بررسی موقعیت خطا نیز استفاده می‌شود. در این صورت می‌توان به‌راحتی فهمید که برای مثال، خطا در محوطه جریمه رخ‌داده و پنالتی شده است یا خیر.

به‌غیراز این‌ها، سنسورهای به‌کاررفته می‌توانند باعث کمتر شدن تلفات فوتبال میان بازیکنان و تماشاگران نیز شوند. سنسور‌های پوشیدنی‌ بر پایه اینترنت اشیاء، می‌توانند قبل از وقوع هر نوع حادثه‌ای (مانند تجمعات گروهیِ تخریب آمیز تماشاگران) پلیس‌های امنیتی را مطلع نمایند.

در زمین هم سنسور‌های کار گذاشته‌شده در لباس‌ بازیکنان، سلامتی و الگوی ضربان قلب ایشان را زیر نظر می‌گیرند و در صورت بروز هرگونه مشکلی، سریعاً پزشکان حاضر در استادیوم را مطلع می‌سازند. چنین قابلیتی می‌تواند در صورت بروز مشکلاتی مانند حمله قلبی، با به‌موقع خبر دادن به پزشکان، از بروز مشکلات جدی جلوگیری کند. در سال 2012 چنین مشکلی برای  Fabrice Muamba، هافبک تیمِ  Bolton Wanderers، رخ داد به‌طوری‌که وی پس از بهبودی کامل نیز قادر به بازی نبود و مجبور شد از دنیای فوتبال خداحافظی کند.

نیاز به توضیح نیست که با استفاده از چنین تکنولوژی‌هایی، فوتبال به‌قدری رباتی می‌شود. ولی نیمه‌پر لیوان این است که خطاهای داوری به حداقل می‌رسند، سلامتی بازیکنان موردتوجه بیشتری قرار می‌گیرد، نظارت بر تماشاچیان بی‌اخلاق بیشتر می‌شود و در کل شاهدِ فوتبال سالم‌تری خواهیم بود.

نویسنده: دکتر عرفان حاجی آخوندی

مدرس و پژوهشگر حوزه مدیریت

شناخت نیاز بازار؛ عامل اصلی موفقیت در کسب و کارهای اینترنتی

شناخت نیاز بازار؛ عامل اصلی موفقیت در کسب و کارهای اینترنتی

در شرایطی که شیوع ویروس کرونا بعضی از مشاغل سنتی را تعطیل و نیمه تعطیل کرد، کسب و کارهای به‌روزتر توانستند در این شرایط خدمات خوبی ارائه بدهند اما نکته این است که چگونه رونق این مشاغل در پساکرونا همچنان برای مردم فرهنگسازی شود.
عضو کمیسیون تخصصی آموزش، پژوهش و ترویج سازمان ملی کارآفرینی کشور گفت: در کسب و کارهای اینترنتی اگر جامعه هدف، نیاز بازار را نشناسد و تخصص خاصی در این حوزه نداشته باشد، با شکست مواجه می شود.
زهرا پویافر اظهار کرد: کسب ‌و ‌کارهای الکترونیکی در روزهای شیوع بیماری کرونا و در شرایطی که شهروندان برای رعایت بیشتر اصول بهداشتی کمتر به بازارهای فیزیکی مراجعه می‌کنند، با وجود سختی های تأمین کالا در حال خدمت ‌رسانی به اقشار مختلف جامعه هستند.
وی با اشاره به اینکه امکان خرید کالا در فضای مجازی، آسودگی خاطر را برای مصرف‌ کنندگان به ارمغان آورده است، تصریح کرد: در شرایط بیماری کرونا، کسب‌ و کارهای الکترونیکی باید با دقت مضاعفی حقوق مصرف‌ کنندگان را در تأمین کالاهای مرتبط با بهداشت فردی رعایت کنند.
عضو کمیسیون تخصصی آموزش، پژوهش و ترویج سازمان ملی کارآفرینی کشور تاکید کرد: کسب و کارهای الکترونیکی قاعدتا اگر منطبق بر اصول باشد نه تنها به چرخه اقتصاد کمک می‌کند بلکه موجب سلامت و امنیت جسم و روان در شرایط بحران ناشی از کرونا می‌شود.
کسب و کارهای اینترنتی از هر فرصتی جهت معرفی خود باید بهره ببرند
پویافر با اشاره به اینکه کسب و کارهایی که بر بستر فناوری و با بهره‌مندی از تکنولوژی فعالیت دارند، تقریبا در سال‌های اخیر در ایران رشد یافته‌اند، گفت: انتظار می‌رود با توجه به جدید بودن این نوع کسب و کار برای مردم، تمرکز بیشتری بر فرهنگسازی، معرفی و چگونگی استفاده و بهره وری از این خدمات شود.
وی ادامه داد: کسب و کارهای اینترنتی باید از مدل‌های مختلف بازاریابی و فروش دیجیتال استفاده کنند که این مستلزم داشتن دانش تخصصی و مهارت است و در این بین نباید از جایگاه خلاقیت و نوآوری غافل شد.
عضو کمیسیون تخصصی آموزش، پژوهش و ترویج سازمان ملی کارآفرینی افزود: استارت‌آپ‌ها و کسب و کارهای نوپا احساسی تصمیم نگیرند و بدون دانش و مهارت تخصصی وارد این حوزه نشوند و حتما در این مسیر از تخصص و تجربیات افراد بهره ببرند.
پویافر یادآور شد: بحران کرونا نگرش مردم نسبت به کسب و کارها را تغییر داد و در آینده‌ای نه چندان دور شاهد تحولات جدی‌تری در حوزه کسب و کار خواهیم بود.

همه چیز درباره اشراف زاده دنیای ایرپادها

همه چیز درباره اشراف زاده دنیای ایرپادها

سیزده سال پیش کسی نمی‌خواست یک شرکت ورشکسته سازنده باتری را بخرد؛ هیچ‌کس به جز «مایکل توجنر». توجنر آن زمان ۴۰ میلیون دلار برای این کار سرمایه گذاری کرد و حالا سرمایه اش در این شرکت به ۹/ ۱ میلیارد دلار رسیده است (البته به لطف اپل). در اتاق کنفرانسی خاکستری رنگ، واقع در حاشیه شهر نوردلینگن در آلمان، یک میلیاردر اتریشی به نام «مایکل توجنر» در حال بازی با یک باتری کوچک است. این باتری اندازه یک سکه است و در واقع یکی از عجایب دنیای تکنولوژی محسوب می‌شود. انرژی این باتری سکه‌ای کوچک، صدها برابر باتری‌های خانگی است که ده‌ها برابر بزرگ‌تر هستند. باتری کوچک سکه‌ای همچنین، تنها در ۱۵ دقیقه شارژ کامل می‌شود و در هر بار شارژ تا ۵ ساعت کار می‌کند. نسخه‌های اولیه این مدل باتری، در دوربین نیل آرمسترانگ هنگام انجام ماموریت صعود به ماه با آپولو ۱۱ وجود داشت. برخی از مدل‌های مدرن‌تر این باتری نیز در هدفون‌های ایرپاد پروی بی سیم و محبوب اپل استفاده شده است.

به گزارش پایگاه خبری اقتصادی معاصر، این باتری‌ها از لحاظ اقتصادی هم یک پدیده محسوب می‌شوند. آقای توجنر صاحب شرکت Varta است؛ شرکتی که این باتری‌ها را می‌سازد. توجنر در سال ۲۰۰۷ تنها با ۴۰ میلیون دلار شرکت وارتا را خریداری کرد. دو سال و نیم پیش این کارآفرین و سرمایه گذار، سهام شرکت وارتا را در بازار بورس فرانکفورت عرضه کرد و این شرکت حالا ارزشی معادل ۸/ ۲ میلیارد دلار دارد. بانک Commerzbank تخمین زده است که شرکت وارتا بیش از ۵۰ درصد از سهم بازار باتری هدفون‌های بی سیم پریمیوم را از آن خود دارد و همچنین به معاملات مارجین (روش به خصوصی از معامله در صنعت مارکتینگ) ۴۰ درصدی خود نیز می‌بالد. فروش ایرپاد پرو و مشارکت با شرکت‌هایی همچون سامسونگ، جابرا و سونی، درآمد شرکت وارتا را در سال مالی ۲۰۱۹ با افزایش ۳۴ درصدی، به رقم ۴۰۰ میلیون دلار رساند.

توجنر ۵۶ درصد سهام شرکت وارتا را در اختیار دارد و موفقیت‌های اخیر شرکت، این پدر ۵۴ ساله با شش فرزند را در لیست میلیاردرهای مجله فوربس قرار داده است. توجنر در این مورد می‌گوید:«با این میکروباتری‌ها، ما تبدیل به اولین و بی رقیب‌ترین فعال این حوزه شده‌ایم؛ صنعتی که هر سال به میزان ۵۰ تا ۶۰ درصد رشد دارد. طی ۱۰ سال تمام کاربران دستگاه‌های موبایل، ایرفون و هدفون خواهند داشت و به همین دلیل این صنعت، پتانسیل زیادی برای رشد دارد.»

تکه‌ای از وارتای بزرگ

شرکت وارتای توجنر، یکی از تکه‌های به جا مانده شرکت بزرگ‌تر آلمانی است که آن هم وارتا نام داشت و در سال ۱۸۸۷ تاسیس شد. شرکت وارتای مادر، یک شرکت سازنده مواد دارویی، شیمیایی، پلاستیک و همچنین باتری بود. بعد از پایان جنگ جهانی اول، میلیاردری به نام Herbert Werner Quandt- که یکی از سرشناس‌ترین سهامداران شرکت BMW بود- بیشتر سهام شرکت وارتا را خریداری کرد. تقریبا یک قرن بعد، دیگر خبری از کسب و کار حوزه دارویی و شیمیایی در کار نبود و بانکی آلمانی و همچنین وراث Quandt، این شرکت را قسمت قسمت به فروش رساندند. دو شرکت Rayovac و Johnson Controls، بخش اعظم حوزه باتری وارتا را از آن خود کردند و تنها قسمت کوچکی باقی مانده بود که مربوط به صنعت میکروباتری‌ها بود.

توجنر می‌گوید:« هیچ کس جرات نداشت این قسمت باقی مانده از شرکت بزرگ وارتا را بخرد و من تنها خواهان بودم. این شرکت را در حالی خریداری کردم که جریان نقدینگی منفی داشت. اما همه چیز قرار بود بهتر شود، چون با اپل قراردادی داشتیم. یعد از یک سال، یک باتری کوچک منفجر شد و ما به دلیل همین حادثه، قرارداد با اپل را از دست دادیم. شرکت هم تقریبا رو به نابودی می‌رفت. بانک پشتیبان، نگران بود و من هم از پس پرداخت هزینه‌های شرکت بر‌نمی‌آمدم.» انفجار باتری نانو اپل‌آی پاد، باعث شد شرکت وارتا سرمایه گذاری ۶۰ میلیون دلاری خود را روی باتری‌های لیتیوم پلیمری ملغی کند. توجنر و مدیر عامل وارتا- هربرت شین- روی باتری‌های لیتیوم-یونی تمرکز کردند که هزینه تولید ارزان‌تری داشت. تحقیقات شرکت روی افزایش قدرت این مدل باتری‌ها بیشتر شد. «اسوِن کواندت» که یکی از اعضای قدیمی هیات مدیره شرکت وارتا است، می‌گوید که خانواده‌اش، حراج شرکت را در سر داشتند اما توجنر توانست چنین شرکتی را به یک غول بزرگ در حوزه باتری سازی تبدیل کند.

برای یک فروشنده ساده که به توریست‌ها بستنی می‌فروخت، ورود به صنعت گسترده میکروباتری‌ها و قراردادهای جذاب سیلیکون ولی، رویایی بود که هرگز فکرش را هم نمی‌کرد روزی به واقعیت تبدیل شود. قصر ۱۴۰۰ اتاقه شونبران، ۳۰۰ سال بود که اقامتگاه تابستانی خانواده سرشناس هاپزبرگ بود و امروز یکی از معروف‌ترین مراکز توریستی شهر وین است. این مکان در واقع نقطه شروع دوران تجارت توجنر بود. در سال ۱۹۹۱، توجنر جوان در دانشگاه اقتصاد وین در دو رشته قانون و مدیریت تجاری تحصیل می‌کرد. در همین دوره، موفق شد مجوز راه اندازی یک دکه بستنی‌فروشی مقابل قصر شونبران را دریافت کند. توجنر جوان خیلی زود توانست با استفاده از سود دکه بستنی فروشی، کسب وکار جدیدی در زمینه فروش لوازم آشپزخانه راه بیندازد. توجنر می‌گوید:« حاشیه سود بستنیفروشی از میکروباتری‌ها بیشتر است. در واقع، همین بستنی فروشی بود که پایه و اساس کسب وکار من را شکل داد. من آن زمان ۲۳ یا ۲۴ ساله و پر شر و شور بودم. بیشتر سرمایه آن زمان خود را از همین راه بستنی فروشی و تعدادی وام بانکی کسب کردم. وام‌ها باعث شد تقریبا ورشکست شوم.» بعد از پایان دوره پی‌اچ‌دی در دو رشته قانون و مدیریت تجاری، توجنر کسب وکار خود را فروخت و اولین شرکت خود را با سرمایه خودش پایه گذاری کرد. توجنر، سهام شرکت قمار آنلاین Bwin، را با ارزش ۲۴۲ میلیون دلار در سال ۲۰۰۰ برای عرضه عمومی ارائه کرد. «مانفرد بادنر» یکی از شرکای توجنر و همچنین دوست صمیمی او، می‌گوید:« مایکل و پول، مثل موتزارت و موسیقی هستند. او عاشق پول است و با کسب هرچه بیشتر پول، بیشتر لذت می‌برد.» این دوست دوران دانشگاه توجنر، در ادامه می‌گوید:« توجنر به شدت روحیه رقابتی دارد و شراکت با او کار چندان راحتی نیست. افراد زیادی ممکن است سر راه توجنر بسوزند و خاکستر شوند.»