نوشته‌ها

کارآفرینی دانشگاهی

نظرات دانشگاهیان در مورد کارآفرینی دانشگاهی و دانشگاه کارآفرین

دانشگاه ها مکان هایی هستند که در آن فعالیت های دانشگاهی در مقاطع کاردانی، کارشناسی و کارشناسی ارشد و همچنین انجام فعالیت های علمی و تولید علم به معنای جهانی انجام می شود. به عبارت دیگر، در مفهوم کلاسیک، دانشگاه‌ها مکان‌هایی هستند که در آن فعالیت‌های علمی پژوهشی انجام می‌شود و دانش‌آموزان برای آموزش در آن‌ها گمارده می‌شوند. اما در نتیجه تغییرات جهانی، به دلیل تبدیل دانش به یک عامل جدید تولید و اهمیت بیشتر همکاری دانشگاه و صنعت، فرآیند تغییر در دانشگاه ها نیز وجود دارد. دانشگاه‌ها در عرصه انتقال فناوری و دانش پیشتاز شده‌اند، توجه بیشتری به خواسته‌ها و انتظارات بازار داشته‌اند و به یکی از عناصر اصلی همکاری در فرآیند توسعه تبدیل شده‌اند. در نتیجه، این فرآیند به دانشگاه ها نقش کارآفرینی داده است و حتی دانشگاه ها به سمتی رفته اند که اغلب راه حل هایی برای مشکلات پیش روی صنعت پیدا می کنند.

نوآوری های فناوری پیشرفته، صنایع اطلاعات و ارتباطات در شرایط اقتصادی به سرعت در حال تغییر امروزه  بازگشت اقتصاد جهانی یکی از عوامل تعیین کننده محیط رقابتی مختلف است. از این رو ایجاد رشد اقتصادی از طریق نوآوری های تکنولوژیکی به یکی از اهداف اولیه جوامع تبدیل شده است. در قرن اخیر خروجی های دانش علمی و فناوری با توجه به موقعیت اقتصادی روزافزون اهمیت دانش بنیان، نقش مهمی در ایجاد اقتصاد نوآورانه داشته است که بر اهمیت دانشگاه ها افزوده است. آنها با ایجاد یک منطقه کاربردی، یافتن تخصیصات و ایجاد سیستم های سازمانی، خود را با تغییرات فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی ایجاد شده توسط فرآیند جهانی شدن تطبیق می دهند. به همین دلیل دانشگاه ها نیز در تلاش هستند تا با ایجاد تحولی نوآورانه و کارآفرینانه، منابع جدیدی را برای تضمین این تغییر ایجاد کنند. علم و فناوری این موضوع را درک کرده‌اند که دانشگاه ها این شانس را دارند که نقش فعالی در کمک به توسعه اجتماعی پیدا کنند.

چرا دانشگاه کارآفرین مهم است

در این زمینه، انواع نسل جدید دانشگاه‌ها مانند کارآفرینان، شرکت‌ها و دانشگاه‌های مجازی پدید آمده‌اند و به این ترتیب دانشگاه‌ها در حال تبدیل شدن به یک سازمان شرکتی جدید هستند که با هدف توسعه، نوآوری، کارآفرینی، قابلیت تولید و استفاده از سیستم‌های آموزشی مناسب، دارای فرآیند تبادل اطلاعات دو طرفه منطقه ای و جهانی هستند. همچنین در قرن بیست و یکم انتظار می‌رود که دانشگاه‌های نسل بعدی، دانش علمی، آموزشی و کارآفرینی تولید کنند. مؤسسات آموزش عالی که می توانند اطلاعات و نوآوری را تولید، ذخیره کنند، به سود مادی تبدیل کنند، به افراد یا مؤسسات نیازمند انتقال دهند و توانایی مدیریت این فرآیندها را به صورت پایدار و روان داشته باشند، دانشگاه های کارآفرین نامیده می شوند.

دانشگاه کارآفرین از نظر رابرتسون (2008)؛

  1. پیشگام در توسعه منابع دانشگاه،
  2. به اندازه کافی نوآورانه برای توسعه پروژه های مهم حتی در مناطقی که بخش خصوصی نمی تواند از طریق همکاری با صنعت وارد شود.
  3. می تواند اثرات کارآفرینی بر نهادهای پیشرو جامعه داشته باشد،
  4. قادر به انجام مطالعات میان رشته ای با حذف مرزهای بین نهادی با استفاده از آخرین تکنیک ها،
  5. تمرکز بر راه حل مشکلات جهانی و در نتیجه می تواند از توسعه جامعه صنعتی حمایت کند
  6. آنها نسل جدیدی از موسسات هستند که می توانند با برآوردن نیازهای اطلاعاتی جامعه در ایجاد نتایج مشخص پیشرو باشند.

در مدل دانشگاهی کارآفرینانه و نوآورانه مست (2010)، روابط شرکتی برای نوآوری بین بخش دولتی، خصوصی و دانشگاه با ساختار مارپیچ سه گانه نشان داده شده است و این ساختار نیاز به استفاده از دانش را به عنوان سرمایه توضیح می دهد. بر اساس این مدل، برای به کارگیری دانش در نوآوری و فناوری، نیاز به همکاری سه جانبه است، نیاز به گسترش دانش به جامعه پس از تولید بیان می‌شود. در این مدل تاکید شده است که دانشگاه‌ها که به عنوان نهادهایی که دانش را به جامعه گسترش می‌دهند، شاخه‌ای صنعتی هستند که ارزش افزوده و شکوفایی تولید می‌کنند و ساختار سطح بالایی که این دو عنصر سازنده را با هم ترکیب و ارتقا می‌دهند. نهادهای دولتی یک کارآفرین در هنگام مطالعه تعاریف دانشگاه دارای سه کارکرد متفاوت است، یعنی کارآفرین بودن، تبدیل دانش به فعالیت کارآفرینانه و توانایی ایجاد ساختارهای کارآفرینانه در نتیجه تعامل دانشگاه و محیط. علاوه بر این، کارآفرینی دانشگاهی با تشویق دانشگاهیان در نظام آموزش عالی برای تبدیل کارهای علمی و اختراعات به ارزش افزوده اقتصادی مورد توجه قرار می گیرد. اکثر دانشگاهیان در فرآیند کارآفرینی دانشگاهی در تعیین نیاز به توانایی انجام کار هدفمند، انگیزه درونی و بیرونی بالایی از دانشگاهیان دارند تا بتوانند برای مشکلات اجتماعی راه حلی ارائه دهند.

جهت مطالعه کامل مقاله اینجا کلیک کنید

مدیریت سرمایه انسانی

مدیریت سرمایه انسانی، مسیر تحقق دانشگاه کارآفرین

نگاهی به نقش نیروی انسانی (مدیریت سرمایه انسانی) در دانشگاهها

مدیریت با چهار مکتب کلاسیک، نئوکلاسیک، سیستمی و اقتضایی شناخته می‌شود. در مکتب کلاسیک نگاه به انسان، همانند یک چرخ‌دنده یا ابزار بود که به‌راحتی می‌توانست آن را جایگزین کرد، اما دانشمندان علوم مدیریت دریافتند که نیروی کار انسانی با ماشین‌آلات تفاوت دارد و انسان موجودی پیچیده است. لذا در مسیر توسعه مکاتب، مکتب نئوکلاسیک یا روابط انسانی شکل گرفت. این مکتب نگاه ویژه‌ای به انسان دارد، لزوماً نه به خاطر کرامت انسانی، بلکه علت اصلی، اهمیت به انسان و روابط انسانی در راستای راندمان تولید و خدمات می‌باشد.

امروزه نگاه به حوزه‌های تولید وعملیات، علم محور است، چراکه بقای کسب‌وکارها وابسته به علم و دانش است و برنامه‌ریزی نیروی انسانی نیز نیاز به نگاهی علمی دارد. اقتصادهای برجسته جهانی در کشورهایی شکل گرفت که متشکل از دانشگاه‌های کارآفرین هستند و اصلی‌ترین پارتنر صنعت، دانشگاه می‌باشد؛ اما سؤال اصلی که در این نوشتار مطرح می‌باشد، این است که:

آیا دانشگاه‌ها توانایی مدیریت خود را به‌درستی دارند؟

اگر بخواهیم پاسخ منصفانه‌ای به این سؤال در بافتار نظام آموزش عالی بدهیم: باید بگوییم خیر!

متأسفانه امروزه در تعداد قابل‌توجهی از دانشگاه‌ها، با نارضایتی هم‌زمان دانشجویان، اساتید، کارکنان و صنایع نیازمند نیروی انسانی، روبرو هستیم. با یک نگاه آسیب شناسانه به موضوع و صحبت با ذینفعان می‌توان متوجه این موضوع شد که نارضایتی عمیقی در بین کارکنان و اساتید دانشگاه‌ها وجود دارد که متأسفانه امروزه باعث کاهش کیفیت فرآیند آموزش شده است. به‌طور مثال نارضایتی از حقوق، دستمزد، خدمات رفاهی و . . . که متأسفانه بعضاً با انکار نارضایتی برخی مدیران ارشد در این رابطه روبرو هستیم، اما اصلی‌ترین نکته اینجاست که دانشگاه نیز همانند تعداد زیادی از صنایع با چالش نبود مدیریت سرمایه انسانی صحیح در سیستم خود روبروست و به‌واقع دقیقاً متوجه اصلی‌ترین عارضه خود نیست و از همه بدتر اینکه این ساختار قرار است پارتنر صنعت باشد، درحالی‌که خود با بحران نیروی انسانی روبروست.

یک‌بار در اتاق دفاع، منتظر شروع جلسه بودم، ناگهان صدای یکی از دانشجویان به حالت فریاد گونه‌ای شنیده می‌شد که می‌گفت: اینجا دانشکده مدیریت است؟ این چه دانشکده مدیریتی است که از مدیریت عاجز است؟ من مدیرعامل کارخانه‌ای هستم، بعد می‌گویند ارتباط با دانشگاه، آخر ارتباط با این دانشگاه؟

واقعیت امر این است؛ این جمله‌ها تا به امروز ذهن مرا درگیر ساخته که این دانشجو به چه نکته ظریفی اشاره‌کرده است.

نشریه دانشگاه کارآفرین از این شماره قصد دارد، بی‌واسطه و به زبان ساده با مدیران دانشگاه‌ها و سیاست‌گذاران آموزش عالی سخن بگوید. هرچند شاید دیر به نظر برسد اما از این شماره بخش قابل‌توجهی از مطالب این ماهنامه به حوزه مدیریت سرمایه انسانی تخصیص خواهد یافت.

امید است با قدم در این پارادایم بتوانیم نقش پررنگی در تحولات نظام آموزش عالی داشته باشیم. در پایان باید گفت تحقق دانشگاه نسل سوم نیازمند بافتار مناسب مدیریتی است. همان‌گونه که کلارک نیز در مدل معروف خود اشاره نمود، زیرساخت مدیریتی مناسب و بهینه است. لذا در جمع‌بندی باید گفت مسیر دانشگاه کارآفرین از مدیریت سرمایه انسانی می‌گذرد.

دکتر امیررضا علیزاده مجد/ دکتری کارآفرینی گرایش آموزش‌عالی

برای مطالعه بیشتر به ماهنامه شماره 38 نشریه دانشگاه کارآفرین مراجعه فرمایید

خطاناپذیری

کاهش خطاپذیری فرآیند با استفاده از روش خطاناپذیری

خطاناپذیری (پوکایوکه) در واحدهای صنعتی

کاهش خطاپذیری و جلوگیری از هدر رفت وقت و سرمایه برای سازمان‌ها از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است؛ به‌نحوی‌که آن‌ها حاضر به سرمایه‌گذاری در راستای کاهش خطاپذیری فرآیندها هستند. روش‌های مختلفی برای رسیدن به این مهم وجود دارد که پرکاربردترین آن‌ها روش Poka Yoke می‌باشد. همان‌طور که از اسمش پیداست، این روش ژاپنی به جهت جلوگیری از خطا و اشتباهات سهوی می‌باشد. درروش Poka Yoke عملکرد به صورتی است که به‌طور پیش‌فرض از وقوع حادثه و رخدادهای مضر جلوگیری می‌شود که نحوه اجرای آن به نوع فعالیت سازمان یا شرکت بستگی دارد. در برخی موارد مشاهده می‌شود که سهل‌انگاری‌ها و یا عدم توجه به توصیه‌های ایمنی باعث بروز حوادثی می‌شود که در پی آن خسارت مالی و یا شاید جانی رخ دهد. سازمان‌ها برای جلوگیری از این قبیل حوادث همواره در حال آموزش پرسنل هستند و سعی دارند به‌صورت مستمر هوشیاری پرسنل را حفظ کنند که حادثه‌ای رخ ندهد.

وقوع این حوادث الزاماً توسط پرسنل نبوده و حتی ماشین‌آلات و تجهیزات نیز می‌توانند در حین عملکرد باعث وقوع حادثه شوند که منشور در اینجا تجهیزاتی است که به‌صورت اتوماتیک فعالیت دارند.

در تدوین قوانین جلوگیری از وقوع حادثه و خطاناپذیر نمودن فرآیند، می‌توان از اصول 5S و 6 Sigma استفاده نمود و با کمک آن‌ها روش نوین Poka Yoke را بکار گرفت. قرارگیری تمامی ادوات و تجهیزات و ابزار در محل موردنظر خود، پاک‌سازی محل کار از لوازم و وسایل بلااستفاده و بدون کاربرد، آموزش پرسنل در جهت رعایت موارد ذکرشده، پیگیری و استمرار در کنترل موارد ذکرشده و حفظ آراستگی و پاکیزگی محیط کار از اصول 5S است و رعایت تمامی آن‌ها و کاهش انحرافات دال بر اصول اولیه 6 Sigma می‌باشد. حال به این موارد می‌بایست برخی دستورالعمل‌ها را نیز اضافه نمود، به‌عنوان‌مثال نصب تابلوهای خطر در محیط‌های کارگاهی و صنعتی که تمامی نفرات را از وقوع خطرهای احتمالی آگاه سازد، انجام نت و کالیبراسیون تجهیزات که باعث عملکرد استاندارد آن‌ها شده و در نگاه کلی از وقوع حوادث مرتبط با تجهیزات جلوگیری می‌کند، حفظ و رعایت عایق‌کاری نواحی در معرض برق‌گرفتگی، رعایت دستورالعمل‌های مرتبط با تماس با مواد شیمیایی، مطلع نمودن افراد سازمان از مخاطراتی که تجهیزات و ماشین‌آلات دارند و این قبیل موارد همگی در دستورالعمل‌های تعریف‌شده روش Poka Yoke قرار دارند. به‌سادگی می‌توان متوجه این موضوع شد که اگر نظم و انضباط در سازمان رعایت شود و رعایت اصول ایمنی و بهداشتی نیز در دستور کار قرار گیرد، انحرافات و ضریب خطا در فرآیند کاهش‌یافته و از اتلاف سرمایه و زمان نیز جلوگیری می‌شود.

مثال‌هایی که زده شد در خصوص محیط‌های صنعتی و کارگاهی بودند که البته این بدین معنا نیست که در محیط‌های اداری کاربردی ندارند، بلکه می‌توان اصول ذکرشده را نیز با اعمال برخی تغییرات در محیط‌های اداری نیز اجرا نمود.

در هر محیطی که بتوان خطاها و اتلاف‌های فرآیندها را کاهش داد یقیناً در مقابل افزایش سود و کاهش هزینه را نیز در پی خواهد داشت که در نگاه کلی حتی باعث افزایش کارایی و بهره‌بری نیز می‌گردد. به‌کارگیری علوم و فنون و بر پایه دانش در اجرای فرآیندها باعث محقق نمودن اهداف والای سازمان‌ها شده که این نشان‌دهنده تأثیر علم مدیریت در پیشرفت سازمان‌ها می‌باشد.

نویسنده: مهندس کسری واشقانی فراهانی- پژوهشگر حوزه صنعت

جهت مطالعه بیشتر میتوانید به نشریه شماره 37 دانشگاه کارآفرین مراجعه بفرمایید

مدل‌های دانشگاه کارآفرین (بخش چهارم)

مدل‌های دانشگاه کارآفرین (بخش چهارم)

در ادامه مدل‌های دانشگاه کارآفرین (بخش سوم)

در این بخش و ۳ قسمت قبلی تلاش شد مدل‌های دانشگاه کارآفرین به اختصار بیان شود.

نلس و ورلی (2010) معماری کارآفرینانه سازمانی را به‌عنوان مجموعه‌ای از عوامل در راستای کارآفرینی در دانشگاه‌ها به شرح جدول زیر بیان نمود:

                        مؤلفه- های معماری کارآفرینانه: تعریف و شناسایی

مؤلفه کارآفرینیتعریف
ساختارهازیرساخت‌های کارآفرینی ازجمله دفاتر انتقال تکنولوژی، مرکز رشد، پارک‌های  علم و فناوری، پرتال‌های کسب‌وکار و غیره
سیستم‌هاشبکه‌های ارتباطی و پیکربندی پیوندهای میان ساختارها و دپارتمان‌ها، مدیر و غیره
استراتژی‌هااهداف نهادی توضیح داده‌شده در اسناد برنامه‌ریزی؛ شامل ساختارهای مشوق‌های رسمی که در داخل تعیین می‌شوند
رهبریاحراز صلاحیت و گرایش رهبران اصلی (مدیریت، هیئت‌مدیره، رؤسای دپارتمان‌ها، دانشمندان برجسته)
فرهنگنگرش‌ها و هنجارهای نهادی، دپارتمانی و فردی نسبت به نقش سوم

مدل گورو و اوروبانو

گوررو و اوربانو (2010) در رابطه با پدیده دانشگاه‌ کارآفرین ومدل‌های دانشگاه کارآفرین، با به‌کارگیری نظریه اقتصاد نهادگرایی و دیدگاه مبتنی بر منابع، یکپارچگی عوامل نظری را نشان می‌دهند که به درک ارتباط عوامل محیطی (رسمی و غیررسمی) و عوامل داخلی (منابع و قابلیت‌ها) دخیل در فرایند گذار آکادمیک کمک می‌نمایند. شایان‌ذکر است که عوامل محیطی با توجه به اقتصاد نهادی به دودسته رسمی و غیر‌رسمی و عوامل داخلی با استفاده از رویکرد منبع مدار به دودسته قابلیت‌ها و منابع تقسیم‌شده‌اند. مدل مفهومی پیشنهادی این دانشمندان در قالب شکل زیر به نمایش درآمده است که  بر اساس این مدل، چهارعنصر تعیین‌کننده در دانشگاه کارآفرین می‌بایست موردتوجه قرار گیرند: عوامل محیطی، عوامل داخلی، قابلیت‌ها و منابع. این عوامل و عناصر منجر به پیامد‌های دانشگاه کارآفرین می‌گردند.

در پایان یکی از مدل‌های دانشگاه کارآفرین مدل فیلپات و همکاران است

فیلپات و همکاران (2011)، به بررسی هر چه بیشتر فعالیت‌های کارآفرینانه در دانشگاه‌ها پرداختند و همچنین تعدادی از موانع تحقق کارآفرینی را شناسایی کردند. آن‌ها فعالیت‌هایی که دانشگاه می‌تواند در آن‌ها شرکت داشته باشد از طیف سنتی تا کارآفرینانه به شرح شکل زیر مطرح نمودند:

مدل‌های دانشگاه کارآفرین (بخش چهارم)

مدل‌های دانشگاه کارآفرین (بخش سوم)

در ادامه مدل‌های دانشگاه کارآفرین (بخش دوم)

مدل اتزکویتز و همکاران

اتزکویتز و همکاران (2000) در باب مکانیزم ها و ساختارهای نوظهور دانشگاه کارآفرین سخن به میان آوردند.  به‌زعم آن‌ها چهار فرایند (به‌هم‌پیوسته) سبب ترویج ظهور فرهنگ کارآفرینی در دانشگاه شده‌اند. در آمریکا دانشگاه شاهد «… تمرکززدایی، رقابت بازار و پلورالیسم نهادی» بوده است. ورودی کارآفرینی به صحنه دانشگاه بجای اینکه محدود به گروه خاصی از دانشگاه‌های علاقه‌مند به علوم کاربردی باشد، بر مأموریت آموزشی و پژوهشی تمام نهادهای تحصیلات عالی تأثیر می‌گذارد. الگوی دانشگاه کارآفرین مؤلفه‌های هنجاری و تحلیل دارد. دانشگاه‌ها برای اینکه بجای عوامل نوآور صرف، تبدیل به عوامل فعال شوند، باید انقلاب دانشگاهی اول را انجام داده و تحقیق را به‌عنوان یکی از مأموریت‌های خود معرفی کنند. نهادهای دانشگاهی باید انقلاب دوم را نیز انجام دهند و از طریق گسترش مأموریت تحقیق و آموزش خود در توسعه اقتصادی به ایفای نقش بپردازند. به نظر اتزکویتز و همکاران، دانشگاه کارآفرین، شامل ساختارهای نوظهور و مکانیزم های توسعه‌ای”تغییرات داخلی، تأثیرات میانی، فرآیندهای میانجی‌گری و تأثیرات مکرر”، می‌باشد.

مدل برنان و وال

مدلی که برای دانشگاه کارآفرین توسط برنان و وال (2005) طراحی‌شده است، بر ۳ زمینه شامل تجاری‌سازی دانش، نقش دانشگاه در جامعه و شرکت‌های فناوری محور تأکید دارد. آن‌ها عوامل شکل‌دهنده دانشگاه کارآفرین را با توجه به این حوزه‌ها و در قالب این مدل ارائه کرده‌اند که عبارت‌اند از: مديريت شرکت‌هاي مبتني بر فناوري، مداخله‌ی دانشگاه در جهت خلق، نشر و بهره‌برداري از دانش در شرکت‌هاي فناوري محور و دانشگاهيان مرتبط با شرکت‌هاي فناوري محور، کارآفريني دانشگاهي، مداخلات دانشگاهي جهت تجاري‌سازي دانش سازماني، زمينه علمي و بستر دانشگاهي با نگاه سرمايه دانش انساني و سرمايه فردي.

مدل کربی

    کربی (2006) اقدامات راهبردی (استراتژیک) باهدف ارتقا بنگاه به شرح جدول زیر شناسایی نمود:

مدل اوشی

اوشی و همکاران در سال 2007 به تبیین آناتومی دانشگاه اِم آی تیبه‌عنوان دانشگاهی کارآفرین پرداخته و عوامل موفقیت این دانشگاه را به شرح شکل زیر تبیین نموده است:  

  • عامل 1: تأمین مبالغ اعطایی به ام آی تی در راستای پژوهش‌های علوم فنی مهندسی
  • عامل 2: تأمین مالی تحقیقات از جانب بخش صنعت
  • عامل 3: کیفیت هیئت‌علمی و کارکنان
  • عامل 4: مشخصه‌های سازمانی: اداره انتقال فناوری، برنامه‌های کارآفرینی و مرکز پژوهش‌های بین‌رشته‌ای
  • عامل 5: مأموریت دانشگاه
  • عامل 6: فرهنگ اعضای هیئت‌علمی اِم آی تی
  • عامل 7: تاریخچه و سنت دانشگاه اِم آی تی
  • عامل 8: مکان اِم آی تی (زمینه جغرافیایی خارجی): قطب فناوری منطقه بوستون و کمبریج

مدل راثيرمل و همکاران

راثیرمل و همکاران (۲۰۰۷) در مطالعه ارزشمند خود عناصر را بر اساس جمع‌بندی مدل‌های موجود به دودسته بیرونی و درونی به شرح ذیل تقسیم نموده است:

  1. عناصر دروني: نظام پاداش، شرايط دانشگاه، موقعيت، فرهنگ، عوامل ميانجي، خط‌مشی دانشگاه، تجارب. نقش‌ها و ويژگي‌هاي تعریف‌شده، ويژگي و نقش هیئت‌علمی، ماهيت فناوري تجاری‌سازی
  2. عناصر بيروني: خط‌مشي‌هاي دولتي، وضعيت اقتصادي و منطقه‌ای  

 مدل گیب و همکاران

گیب و همکاران (2012)، با مشاهده الگوهای دانشمندان گذشته و با مدنظر قرار دادن چالش‌های دانشگاه‌ها در زمینه گرایش به سمت فلسفه دانشگاه کارآفرین، آن را در قالب یک سازمان کارآفرین مطرح و شکل زیر  را برای ارزیابی چالش‌های آکادمیک برای نیل به سازمان کارآفرینانه ارائه نمودند:

مدل‌های دانشگاه کارآفرین (بخش چهارم)

مدل‌های دانشگاه کارآفرین (بخش دوم)

مدل‌های دانشگاه کارآفرین (بخش دوم)

در ادامه بخش اول مدل‌های دانشگاه کارآفرین پبش تر در مورد سه تا از مدل های پرکاربرد صحبت شد در اینجا قصد داریم به دیگر مدل‌های دانشگاه کارآفرین بپردازیم.

بر اساس مدل های Guerreiro-Cano و همکاران (1385) و سلام زاده و همکاران (2011) و با استفاده از IPA (تجزیه و تحلیل عملکرد اهمیت)، همراه با تکنیک TOPSIS (تکنیک برای اولویت سفارش با شباهت به راه حل ایده آل)، سوره و همکاران. (2011) مدلی را توسعه دادند که ابعاد دو مطالعه پایه را که در شکل زیر نشان داده شده است، پوشش می دهد.

عوامل داخلی عوامل محیطی 
 غیررسمیرسمی 
دانشجویان، دانشگاهیان و کارکنان موجود منابع مالی منابع اطلاعاتی مهارت های کارآفرینی انتظارات جامعه، دولت صنعت و بازار ماموریت کارآفرینی دانشگاهنیات بالقوه دانش آموز دانش آموزان بالقوه تمایل دارند امکان سنجی دانشجویان بالقوه نیات دانشگاهی امکان سنجی آکادمیکسیاست ها و مأموریت های کارآفرینی نظام آموزش عالی ویژگی های مدیر دانشگاه کانال های ارتباطی موجود است دوره های کسب و کار موجود است برنامه های تجاری موجود استورودی
قوانین و مقررات شیوه های آموزش متدولوژی های مدیریت روش های لجستیک فرآیندهای بازاریابی روش های انتخاب دانشجو روش های تامین مالی شبکه سازی فرآیندهای تعامل چندجانبه هزینه های سرمایه گذاری شده در کانال های ارتباطی (بین دانشجویان، اساتید دانشگاه، کارکنان، محققان صنعتی، مراکز تجاری، صنایع، سیاستگذاران و جامعه) فعالیت های نوآوری، تحقیق و توسعه (IR & D) سیستم های پاداش و فرآیندهای جبران خسارتمعلم تربیتی منابع آموزشی پاداش دادن به فرآیندهای زیست محیطیساختار سازمانی سیستم ها و رویه ها خودمختاری دولتی تعیین سطوح سلسله مراتبی اقدامات حمایتی منابع آموزشی هزینه های سرمایه گذاری شده در اقدامات حمایتیفرآیند
منابع انسانی کارآفرین (شامل اساتید دانشگاه، فارغ التحصیلان، محققان و کارکنان) محققین موثر در راستای نیازهای بازار نوآوری ها و اختراعات مراکز کارآفرینی (به عنوان مثال، انکوباتورها، پارک های علم و فناوری، اسپین آف ها)قالب های سفارشی   فرهنگ شرکتیسیستم های شبکه کارآفرینی کنگلومراها و اتحادهای استراتژیک سیستم های بازاریابی و کنوانسیونخروجی

مدل ارائه شده توسط سوره و همکاران (2011) شامل استفاده  9 بلوک است، که توسط نویسندگان نامگذاری شده است: ورودی های رسمی، غیررسمی و داخلی، فرآیندهای رسمی، غیر رسمی و داخلی؛ خروجی های رسمی، غیر رسمی و داخلی. در بلوک “ورودی”، عوامل محیطی مطرح شده در مطالعه توسط Guerrero Cano و همکاران (2006) دسته بندی می شوند، در حالی که “خروجی ها” با عناصر ارجاع شده در خود دانشگاه کارآفرین از طریق نتایج تحقیقات نویسندگان که از طریق جلسات در گروه های متمرکز با متخصصان در مورد موضوع به دست آمده است، مطابقت دارد. همکاری در این مطالعه توسط سلام زاده و همکاران (2011) بر ساختار مدل تمرکز دارد و بر روش “ورودی-فرایند-ستاده” و عناصر فهرست شده تاکید دارد. اتحاد این مدل به جز در نظر گرفتن مسائل داخلی و خارجی مؤسسه، رویه های دانشگاه کارآفرین را به تفصیل شرح می دهد. قابل ذکر است که این مدل بر اساس بافت ایرانی تدوین شده است و نویسندگان بر مناسب بودن این مدل برای آن منطقه تاکید دارند.

مدل کلارک

ابعاد سازماني يک دانشگاه کارآفرينانه و نوآورانه، بر اساس چارچوب دانشگاه کارآفرينانه کلارک (1998)، به‌دست‌آمده است. این مدل با انجام یک پژوهش کیفی در ۵ دانشگاه برتر اروپا انجام‌شده است. ازنظر  چشم‌انداز و ویژگی‌های سازمانی این ۵ دانشگاه باهم تفاوت دارند اما در بسیاری از ابعاد در ارتباط با رسیدن به اهداف کارآفرینانه و نوآورانه یکسان بوده‌اند. به‌گونه‌ای که در فاصله‌ی ۱۵-۱۰ سال به دانشگاه کارآفرینانه تبدیل ‌شده‌اند. کلارک نشان داد که هر ۵ دانشگاه از ویژگی‌های سازماني 1) کانون هیئت‌علمی برانگيخته۲) هسته هدايتگر بالنده، ۳) منابع مالي متنوع، ۴) فرهنگ کارآفرينانه۵) محيط بالنده و توسعه‌یافته ؛  تبعیت می‌کنند.

1. هسته هدايتگر بالنده: اين ويژگي بيانگر هسته برنامه‌ريز و تصمیم‌گیرنده  توانمند با مشارکت اعضا هیئت‌علمی ‌توانمند و مديريت کارآفرين دانشگاه مي‌باشد. اين امر از طريق شکل‌گيري هسته‌هاي تيمي در فرايند فعاليت‌هاي پايدار بين گروه‌ها و واحدهاي نظام دانشگاهي امکان‌پذیر مي‌باشد.

2. محيط بالنده و توسعه‌یافته: جهت برقراری ارتباط با دنیای اطراف دانشگاه مانند صنعت، لازم است فرآیند منسجم برای جمع‌آوری اطلاعات از محیط بیرونی دانشگاه شکل بگیرد. در کنار ساختار سنتی، این واحدهای جانبی که عملکرد آن‌ها بیشتر به‌صورت گروه‌های میان‌رشته‌ای می‌باشد، در جستجوی ارتقای شایستگی‌های اصلی دانشگاه هستند.

3- منابع مالي متنوع: ایجاد تنوع در منابع مالی و درآمدی ازجمله مواردی است که دانشگاه‌های کارآفرین در جستجوی آن هستند. ثبت اختراعات، مشارکت و گسترش عرضه خدمات مشاوره‌اي و اجتماعي، تجاري‌سازي پژوهش‌ها، نوآوری، امتیازات و… ازجمله روش‌هایی هستند که منابع جدید درآمدی از طریق آن‌ها به دست می‌آید.

4- کانون هیئت‌علمی برانگيخته: یکی از عواملی که سهم بزرگی در تغییر و تحول دانشگاه به سمت کارآفرینی دارد اعضای هیئت‌علمی توانا  و برانگیخته است که با پرورش رفتارهای کارآفرینانه این موضوع را امکان‌پذیر می‌کند.

5- فرهنگ کارآفرينانه: فرهنگي که از نوآوري و اقدامات و رفتارهاي کارآفرينانه استقبال کند. باورها و ارزش‌هاي کارآفرينانه در دانشگاه استقرار می‌یابد و ریسک‌پذیری در فرهنگ کارآفرينانه  تشویق می‌شود. 

مدل اسپورن

اسپورن(2001) مدلی را در باب انطباق آموزش عالی با پیشنهاداتی نظیر نیروهای محیطی، مأموریت، اهداف، فرهنگ، ساختار، مدیریت، حکمرانی و رهبری به شرح ذیل ارائه داد:

پیشنهاد 1: محیط :محیط بیرونی می‌تواند برحسب سرگذشت سازمانی و وضعیت کنونی منابع، معانی مختلفی داشته باشد. دانشگاه می‌تواند با تعریف این مسئله به‌عنوان بحران یا فرصت، واکنش خود را نشان دهد. اما از همه مهم‌تر این است که هر یک از این دو واکنش برای آغاز فرایند سازش در نهاد موردنظر، ضروری است.

پیشنهاد 2: اهداف و مأموریت:مأموریت روشن و اهداف مربوطه می‌توان راهنمای تصمیم‌گیری، برنامه‌ریزی و گرایش تمام اعضای دانشگاه باشد. رفتارها و اعمال به‌عنوان پیامد سازش و پیروی از یک سری اهداف بر مبنای هدف مشترک، سبب بهبود انسجام در سازمان‌های دانشگاهی  می‌شود که از قدیم مرکز-زدوده و نه‌چندان منسجم بوده‌اند.

پیشنهاد 3: فرهنگ:فرهنگ‌سازمانی خاصی غالب بر دانشگاه، برای سازش بسیار ضروری است. رویکرد کارآفرینانه‌ای که بر مسئولیت فردی تأکید کرده و فعالیت‌های خلاقانه‌ی جدید را ارج بنهد، می‌تواند در رویارویی با نیازهای متغیر (و متنوع) حوزه‌های بیرونی مفید باشد. ممکن است موقعیت برد-برد ظاهرشده و سود و منفعت اضافی برای نهاد به ارمغان آورده و هم‌زمان اعتبار عمومی و تناسب خدمات آن را نیز افزایش دهد.

پیشنهاد 4: ساختار:ساختار متمایز باعث می‌شود دانشگاه راحت‌تر بتواند به مقتضیات محیطی پاسخ دهد. دانشگاه می‌تواند «زمینه‌های تخصصی» یا حتی دانشکده‌ها و کالج‌های مختلفی ایجاد کند که هرکدام کار متفاوتی داشته باشند (مثلاً آکادمیک، شغلی و ادامه تحصیل). لذا واحدهای متمایز می‌توانند در طراحی و اصلاح خدماتشان تا حدودی خودمختار باشند، اما هم‌زمان در قبال فعالیت‌های خود به ریاست مرکزی جواب پس می‌دهند.

پیشنهاد 5: مدیریت: فرایندهای سازش مستلزم تخصصی سازی مدیریت دانشگاه هستند. مدیریت نیازمند مدیران تمام‌وقت با پیش‌زمینه‌ی حرفه‌ای است تا تصمیمات خوبی اتخاذ کرده و راهبردها را با موفقیت پیاده کند. ابزارهایی مانند فناوری اطلاعات یا جمع‌آوری کمک مالی نیز موردنیاز هستند. مدیریت حرفه‌ای دانشگاه را می‌توان از طریق توسعه پرسنل و استخدام پرسنل جدید به ارمغان آورد.

پیشنهاد 6: حکمرانی: حکمرانی مشترک به معنای شرکت جویی دمکراتیکِ گروه‌های ذینفع، برای دستیابی به توافق در مورد فعالیت‌هایی که در واکنش به مقتضیات محیطی انجام می‌شوند، ضروری است. افراد مؤثر در دانشگاه (دانشجو، دانشکده، مدیریت، اسپانسرها، وزارت) باید در فرایند تصمیم‌گیری دخالت داده شوند تا راهبردها به موفقیت بیشتری دست یابند.

پیشنهاد 7: رهبری: تعهد رهبری امر مهمی است و منابع لازم برای فرایند سازش را فراهم می‌کند. علاوه بر این، آرمانی که یک رهبر ارائه می‌دهد، سبب افزایش انگیزه و هم ذات پنداری با راهبردهای واکنشی جدید می‌شود. از این طریق، می‌توان دیدگاه مشترکی در میان اعضا نسبت به فرایند سازش ایجاد کرد که بر فعالیت‌های نهادی سایه می‌افکند.

این پیشنهادات می‌توانند راهنمای طراحی دانشگاه‌های سازش‌پذیر باشد. اسپورن به دو عامل دیگر که در تحقیقات اشاره زیادی به آن‌ها شده، پرداخته: یعنی خودمختاری نهادی و پایه مالی متنوع. خود آیینی یا خودمختاری یکی از حوزه‌های اصلی اصلاحات در نظام‌های تحصیلات عالی اروپا بوده است. دانشگاه‌های دولتی باید بتوانند آزادانه برنامه‌های خود را ایجاد کنند، دانشجوهای خود را قبول کنند، ساختار خود را تغییر دهند و خدمات خود را طراحی کنند. پیش‌فرض اساسی این است که خود-تنظیمی باعث بهبود ظرفیت سازش‌پذیری دانشگاه‌ها می‌شود، خصوصاً در اروپا، پایه مالی متنوع به معنای درآمدهای مختلف سبب کاهش آسیب‌پذیری نهادها می‌شود. دانشگاه‌هایی که به‌طور کامل متکی به یک منبع درآمد باشند (مثلاً دولت)، توانایی کمتری در سازش با مقتضیات محیطی دارند. آن‌ها بیشتر روی رفع نیازهای یک حامی تمرکز می‌کنند. پایگاه تأمین مالی متمایز به نهادها امکان می‌دهد که مستقل باشند و راهبردهای مختلف سازش را سوبسید (یارانه) و یا تأمین مالی کنند.  خلاصه عوامل حیاتی پیشنهادی اسپورن را می‌توان در جدول زیر ملاحظه نمود:

عوامل حیاتیپیشنهادات
محیطسازش در دانشگاه تحت تأثیر مقتضیات محیطی به ارمغان می‌آید که می‌توانند به‌عنوان بحران یا فرصت تعریف شوند.
مأموریت، اهدافدانشگاه برای سازش باید بیان واضحی از مأموریت و اهداف خود داشته باشد.
فرهنگفرهنگ کارآفرینی سبب بهبود ظرفیت سازش دانشگاه می‌شود.
ساختارساختار متمایز سبب بهبود سازش در دانشگاه می‌شود.
مدیریتمدیریت حرفه‌ای به سازش کمک می‌کند
حکمرانیحکمرانی مشترک برای پیاده‌سازی راهبردهای سازش ضروری است
رهبریرهبری متعهد مؤلفه‌ای ضروری برای سازش موفقیت‌آمیز است.
مدل‌های دانشگاه کارآفرین (بخش چهارم)

مدل‌های دانشگاه کارآفرین (بخش اول)

مدل‌های نظری دانشگاه کارآفرینی که بیش از همه در ادبیات برجسته شده‌اند، مدل‌های  Guerrero-Cano، Kirby& Urbano(2006)، مدل IPOO توسط سلام زاده و دارایی(1390); مدل سوره توسط سلام زاده و همکاران(1390) هستند.

پیشتر در مورد مفهوم دانشگاه کارآفرین گفته شد (جهت مطالعه بر روی دانشگاه کارآفرین کلیک کنید)

 در مدل ارائه‌شده توسط Guerrero-Cano و همکاران (2006)،  با مروری بر ادبیات، با تأکید بر مطالعات کلارک (1998)، اسپورن (2001)، اتزکوویتز (2004) و کربی (2006) و همچنین در برخی مطالعات تجربی در آن زمان، طبقه‌بندی برای عوامل محیطی که بر چرخه کارآفرینی دانشگاه‌ها تأثیر می‌گذارند، تهیه می‌کنند. آن‌ها مدل خود را مطابق شکل زیر توسعه می‌دهند.

در مدل Guerrero-Cano و همکاران. (2006)، نویسندگان نظریه نهادی خود را به  عوامل به رسمی و غیررسمی طبقه‌بندی می‌کنند. “عوامل رسمی” از ساختار سازمانی ( دولت و دانشگاه)، اقدامات حمایتی از استارتاپ های دانشگاه و برنامه‌های آموزش کارآفرینی دانشگاه تشکیل شده است. به‌طور مشخص، «عوامل غیررسمی» نگرش دانشگاه نسبت به کارآفرینی، مدل‌ها،  رشته‌های کارآفرینی در دانشگاه و سیستم‌های پاداش دانشگاه را تشکیل می‌دهند. این مدل همچنین رابطه بین مأموریت تدریس را ادغام می‌کند، که دیدگاه آموزشی  فارغ‌التحصیل را نه تنها برای متقاضی شغل، بلکه ایجاد شغل نیز پوشش می‌دهد، که نتیجه نهایی مأموریت مربوط به اسپین آف یا شرکت‌های جدید ایجاد شده توسط دانشجویان است. این مدل همچنین وجود محیط و شرایط آن را برای توسعه کارآفرینی در نظر می‌گیرد که می‌تواند تحت تأثیر شرایط کلان یا خرد مثبت یا منفی باشد.

سلام زاده و همکاران (1390)، از طریق نظریه سیستم‌ها، یک مدل دانشگاه کارآفرینی، با رویکردی سیستماتیک به مدل IPOO (ورودی-فرآیند-خروجی-نتایج) توسعه داد. نویسندگان مصاحبه‌های نیمه ساختاریافته با بیست‌وپنج متخصص در این زمینه انجام می‌دهند. پس از جدول‌بندی داده‌های مصاحبه، محققین با توجه به مشارکت از طریق بررسی ساختار توسعه‌یافته، مجدداً با متخصصان ملاقات می‌کنند. مدل حاصل از تحقیق مربوطه در شکل زیر ارائه شده است.

ورودیفرآیندخروجینتایج
منابع (انسانی، مالی، اطلاعاتی، فیزیکی)
قوانین و مقررات
ساختار
مأموریت
قابلیت‌های کارآفرینی انتظارات جامعه، صنعت، دولت و بازار
تدریس تحقیق
مدیریتی
لجستیکی
تجاری‌سازی
انتخاب (برای دانشجویان، اساتید دانشگاه و کارکنان)
تأمین مالی
شبکه‌سازی
فرآیندهای تعامل چندجانبه (بین دانشجویان، اساتید دانشگاه، کارکنان، محققان صنعتی، مراکز کارآفرینی، صنایع، سیاست‌گذاران و جامعه)
فعالیت‌های نوآوری، تحقیق و توسعه (R&D)
منابع انسانی کارآفرین (شامل اساتید دانشگاه، فارغ‌التحصیلان، محققان و کارکنان)
تحقیقات مؤثر در راستای نیاز بازار نوآوری‌ها و اختراعات شبکه‌های کارآفرینی
مراکز کارآفرینی (مانند انکوباتورها، پارک‌های علم و فناوری، اسپین‌آف‌ها و غیره)
مأموریت سوم  

هنگام استفاده از طبقه‌بندی مدل IPOO، نویسندگان ورودی‌ها، فرآیندها، خروجی‌ها و نتایج را به‌عنوان «مواد» تعریف می‌کنند که معادل عناصر و عوامل معرفی‌شده در جعبه سیاه یک دانشگاه کارآفرین هستند. در مورد “خروجی‌ها”، آن‌ها به نتایج تبدیل ورودی‌ها در جعبه سیاه فرآیند اشاره می‌کنند. در مورد «نتایج» پیامدهای مدل فرآیند ورود و خروج را در نظر می‌گیرند که عناصر و عوامل آن نتیجه مستقیم فرآیندها نیست، بلکه نتیجه مدل IPOO است.

با تعریف مقوله‌ها، توزیع عناصر موجود در مصاحبه‌ها اتفاق می‌افتد و ترکیب «ورودی‌ها» بر اساس: منابع (انسانی، مالی، اطلاعاتی و فیزیکی)، قوانین و مقررات، ساختار، مأموریت، کارآفرینی شکل می‌گیرد. ظرفیت و انتظارات جامعه، صنعت، دولت و بازار، عناصر ضروری و راهنما در فعالیت‌های دانشگاه کارآفرین است. بااین‌حال، ترکیب “فرآیندها” شامل موارد زیر است: آموزش، پژوهش، مدیریت، تدارکات، تجاری‌سازی، انتخاب (استادان، دانشگاهیان و کارکنان)، مالی، تعامل، تعامل چندجانبه، نوآوری، و فعالیت‌های تحقیق و توسعه که شامل عملیاتی شدن دانشگاه کارآفرین است. خروجی‌ها بیانگر نتایج به‌دست‌آمده در پایان فرآیندها هستند که عبارت‌اند از محصولات، یعنی منابع انسانی کارآفرین (شامل اساتید دانشگاه، فارغ‌التحصیلان، محققان و کارکنان)، تحقیقات انجام‌شده با همسویی نیازهای بازار، نوآوری‌ها و اختراعات، شبکه‌های کارآفرینی و مراکز کارآفرینی. با توجه به “نتایج” عناصر زیر در نظر گرفته می‌شود: نوآوری و فرهنگ نوآورانه، ایجاد ارزش اجتماعی-اقتصادی و توسعه انسانی. این عناصر مأموریت سوم دانشگاه کارآفرین را یکپارچه می‌کند.

انتقال فناوری

دانشگاه کارآفرین: مکانیزم های انتقال فناوری و سیستم‌های پشتیبانی

 مکانیزم های انتقال فناوری و سیستم های پشتیبانی

نقش دانشگاه‌ها در توسعه اجتماعی و اقتصادی، در سال‌های اخیر، موضوعی بسیار مرتبط در میان محققان و سیاست‌گذاران است. مفهوم دانشگاه کارآفرین، تکامل نقش دانشگاه را با افزودن یک مأموریت سوم به مأموریت‌های سنتی آموزش و پژوهش، کمک به توسعه اقتصادی از طریق انتقال نتایج تحقیقات از آزمایشگاه به سیستم اقتصادی است، مشخص می‌کند. در سیستم‌های اقتصادی واقعی، دانشگاه کارآفرین تا حد زیادی به‌عنوان یک بازیگر کلیدی رقابت، رشد اقتصادی و تولید ثروت شناخته می‌شود.

پدیده دانشگاه‌های کارآفرین از دو جنبه مجزا اما کاملاً مرتبط بررسی شده است. از یک سو، مکانیسم‌های مختلفی که از طریق آن فرآیندهای انتقال فناوری می‌تواند به کار گرفته شود، مورد بررسی قرار گرفته است. از سوی دیگر، سیاست‌ها و ابزارهای ترویج شده توسط دانشگاه‌ها برای حمایت از فرآیندهای انتقال فناوری مورد تجزیه‌وتحلیل قرار گرفته است.

مفهوم انتقال فناوری مفهومی گسترده است که مکانیسم‌های مختلفی را در برمی‌گیرد که می‌توان آن‌ها را عمدتاً بر اساس نوع دانش منتقل شده طبقه‌بندی کرد. روش‌های مختلف انتقال فناوری عبارت‌اند از:

  • انتقال مدون با هدف بهره‌برداری و ارزش‌گذاری پتنت‌ها که نتایج تحقیقاتی است که می‌تواند مدون شده و از نظر قانونی محافظت شود. این مکانیسم‌ها شامل ثبت اختراع و صدور مجوز یا انتقال آن‌ها به یک شرکت است. حق اختراع را می‌توان (با انحصار یا غیر انحصاری) به یک شرکت، که نتیجه آن ایجاد درآمد برای دانشگاه و توسعه تحقیقات در مرحله درخواست است، منتقل کرد. حق اختراع همچنین ممکن است به یک شرکت یا به یک شرکت فرعی منتقل شود که به طرق مختلف با دانشگاه مرتبط است و از این طریق همان محققانی که تحقیق را انجام داده‌اند، درگیر می‌شوند.
  • مکانیسم‌های انتقال ضمنی برای بهره‌برداری و ارزش‌گذاری دارایی دانش که توسط یک محقق توسعه یافته است. این مکانیسم‌ها شامل ایجاد استارت آپ و اسپین آف، مشارکت در پروژه‌های تحقیقاتی و فعالیت‌های مشاوره‌ای است.

در میان مکانیسم‌های مختلف انتقال فناوری، در سال‌های گذشته توجه فزاینده‌ای به ایجاد اسپین‌آف دانشگاهی معطوف شده است، گروهی خاص و قدرتمند از نظر اقتصادی از شرکت‌های مبتنی بر فناوری جدید که توسط محققان دانشگاهی با هدف بهره‌برداری از دانش فن‌آوری تأسیس شده‌اند و از یک دانشگاه سرچشمه گرفته است.

اسپین آف های دانشگاهی به‌طور فزاینده‌ای برای کمک به اقتصاد ملی از نظر حمایت از رشد اقتصادی و فناوری ایجاد مشاغل جدید و کمک به توسعه منطقه‌ای شناخته می‌شوند. در ارزیابی تحول به سمت دانشگاه کارآفرین، مکانیسم‌های مختلفی که از طریق آن انتقال فناوری محقق می‌شود، تنها یک روی سکه را نشان می‌دهد. توسعه مأموریت سوم دانشگاه درواقع با توجه به اقدامات و استراتژی تدوین شده توسط دانشگاه با هدف تشویق و حمایت از فرآیندهای انتقال فناوری قابل تحلیل است.

با هدف حمایت از فرآیندهای انتقال فناوری و ایفای نقش پیشرو در توسعه اقتصادی، در سال‌های اخیر، بسیاری از دانشگاه‌ها سیاست‌ها و فعالیت‌های حمایتی خاصی را برای پژوهشگران دانشگاهی ترویج کرده‌اند. مجموعه مکانیسم‌های حمایتی که دانشگاه‌ها ایجاد کرده‌اند بسته به مرحله مداخله، موضوع موردنظر، نوع حمایت ارائه شده، ماهیت و نوع منابع بسیج شده کاملاً متفاوت است.

اولین مجموعه از سیاست‌ها که توسط سازمان‌دهی رویدادها یا دوره‌های آموزشی با موضوع خاص کارآفرینی ارائه می‌شود، با هدف انتشار فرهنگ کارآفرینی در بین اساتید و دانشجویان است. درواقع در سال‌های اخیر، با شروع این ایده که می‌توان توسعه نگرش‌ها و مهارت‌های کارآفرینی را در جوانان از مدرسه و تحصیل تشویق کرد، موضوع آموزش کارآفرینی موردتوجه روزافزون محققین قرار گرفته است.

مجموعه دوم از سیاست‌ها به‌منظور افزایش روحیه کارآفرینی محققان دانشگاهی و آگاهی آن‌ها در مورد امکانات شروع یک تجارت جدید و دنبال کردن یک حرفه کارآفرینی است. در این میان، ابتکاراتی مانند مسابقات طرح تجاری و خدمات انتقال فناوری وجود دارد. در سال‌های اخیر مسابقات استارت آپی در سراسر جهان رونق گرفته است. مسابقات طرح کسب‌وکار می‌تواند اولین آزمون برای پروژه‌های کارآفرینی دانشگاهی باشد. این ابتکارات، از یک طرف، نشان‌دهنده محققانی است که برای اولین بار تحقیقات خود را به یک پروژه کارآفرینی تبدیل می‌کنند، از سوی دیگر، آن‌ها پنجره‌ای را نشان می‌دهند که از طریق آن پروژه را به جامعه و سرمایه‌گذاران بالقوه منتقل می‌کنند.

انکوباتورهای دانشگاه، نوع دیگری از سیاست‌ها با هدف تحریک و حمایت از فرآیندهای انتقال فناوری است که در حال رونق هستند.

سیاست دیگری که مستقیماً با هدف تأمین منابع خاص برای اسپین آف های دانشگاهی هدف‌گذاری می‌شود، نهاد صندوق‌های مخاطره‌آمیز دانشگاه است که به‌طور کامل یا جزئی از منابع دانشگاه تأمین می‌شود.

بسیاری از دانشگاه‌ها به‌منظور ارائه پشتیبانی از اسپین آف های دانشگاهی و به عبارت کلی‌تر به محققان، ایجاد دفتر انتقال فناوری (TTO) را ترویج کرده‌اند. دفاتر انتقال فناوری عموماً در ساختار سازمانی دانشگاه گنجانده شده‌اند، اما گاه به‌عنوان ساختاری مستقل در خارج از دانشگاه، اما به نام آن فعالیت می‌کنند و هدف مشترک آن تسهیل در انتقال دانش و دانش از دانشگاه به کسب‌وکار است.

جهت مطالعه بیشتر به  مقاله The Entrepreneurial University: How to Develop the Entrepreneurial Orientation of Academia  مراجعه فرمایید.

دانشگاه کارآفرین

چرا دانشگاه کارآفرین مهم است؟

مفهوم دانشگاه کارآفرین جدید نیست. با این حال، معانی و هویت های بسیاری دارد، از جمله، نوآوری، تجاری سازی، ایجاد سرمایه گذاری جدید، قابلیت استخدام و موارد دیگر. همچنین می تواند منعکس کننده ساختارهای رهبری و حاکمیت سازمانی باشد. می توان آن را پاسخ سازمانی به چالش ها و فشارهای خارجی دانست.

در یک زمینه و محیط دانشگاهی، کارآفرینی را می توان به عنوان توسعه مجموعه ای از رفتارها، مهارت ها و نگرش های فردی که توسط کارآفرین مشخص می شود درک کرد. همین ویژگی‌ها را می‌توان در مورد کارآفرین داخلی، کارآفرین اجتماعی و در بسیاری از زمینه‌های دیگر اعمال کرد.

در مطالب گذشته در مورد چالش های پیش روی دانشگاه کارآفرین گفته شد. حال سوالاتی که مطرح میشود شامل: چرا کارآفرین بودن دانشگاه ها  مهم است؟ چرا کارآفرینی در آموزش عالی مهم است؟ چرا این مفاهیم با مؤسسات آموزش عالی مرتبط است؟ یک HEI باید چه نقشی در تحریک کارآفرینی در سراسر دانشگاه خود ایفا کند؟ چرا یک دانشگاه باید کارآفرین باشد؟

واضح است که تغییر در بخش آموزش عالی چیز جدیدی نیست. در سرتاسر جهان، فشار بر نهادها برای تغییر در حال افزایش است: جهانی شدن، تحرک اجتماعی، تحولات فناوری آنلاین، کشورهای رقیب و ژئوپلیتیک، جمعیت‌شناسی و البته فشارهای اقتصادی بر دولت‌ها برای ارزیابی مجدد سرمایه‌گذاری‌های خود در خدمات دولتی، همگی به محیط بسیار نامطمئن و غیرقابل پیش بینی برای آموزش عالی تبدیل شده‌اند. زمانی که دقیقاً با این نوع محیط‌ها مواجه می‌شوند، پاسخ‌های کارآفرینانه پاسخ‌های مناسبی برای سازمان‌ها برای مقابله و بهره‌برداری از چالش‌ها و فرصت‌هایی است که به وجود می‌آیند.

دراکر اظهار داشت: “کارآفرینان نوآوری می کنند”  با در نظر گرفتن این موضوع، این افراد کارآفرین هستند که نوآوری را هدایت می کنند. نوآوری توسط کسانی تقویت می شود که می توانند به شیوه ای کارآفرینانه فکر کنند، رفتار کنند و عمل کنند. به عبارت دیگر، نوآوری زیربنای کارآفرینی است. اگر به دنبال افزایش نوآوری هستیم، توسعه ظرفیت‌های کارآفرینی در طیف گسترده‌ای از دانشجویان/فارغ التحصیلان و شاغلان در شرکت‌های کوچک و نوآور ضروری است.

ما می دانیم که کارآفرینان فارغ التحصیل سهم بزرگی در اقتصاد دارند. ارزیابی انجام شده توسط شورای ملی کارآفرینی فارغ التحصیلان (NCGE) در بریتانیا نشان داد که از طریق تجزیه و تحلیل 100 شرکت برتر فهرست شده، بیش از 80 درصد از 100 شرکت برتر با رشد بالا و با فناوری پیشرفته تاسیس و/یا توسط فارغ التحصیلان دانشگاه مدیریت می شود. این فارغ التحصیلان دانشگاه چه کسانی هستند؟ زمانی که بنیاد کافمن در ایالات متحده، تحلیلی از استارت‌آپ‌های فارغ‌التحصیل انجام داد، مشخص شد که 89 درصد از این استارت‌آپ‌ها از مطالعات تجاری و برنامه‌های مدیریت دانشگاه سرچشمه نمی‌گیرند، بلکه از طیف گسترده‌ای از رشته‌های غیر تجاری سرچشمه می‌گیرند.

علاوه بر این استدلال که دانشگاه ها نیاز به ایجاد محیط های مساعد برای توسعه ذهنیت ها و رفتارهای کارآفرینانه دارند، مهم است که دانشگاه ها بتوانند خود را در یک حالت استراتژیک کارآفرینانه تر برای رسیدگی به فشارهای متعددی که با آن مواجه هستند، قرار دهند مانند:

  • دولت‌هایی که خواهان راه حلی برای بحران های اقتصادی فعلی؛ خواستار منابع جدید اشتغال برای مقابله با زیان در بخش های دولتی و شرکتی؛ و جستجوی راه حل برای مبارزه با بیکاری جوانان و فارغ التحصیلان هستند.
  • کارفرمایانی که چیزی بیشتر از دانش و مهارت‌های پایه از فارغ‌التحصیلان می‌خواهند، زیرا آنها به دنبال راه‌های جدیدی برای افزایش نوآوری و رقابت هستند.
  • موسسات آموزش عالی(HEI) به عنوان موتورهای نوآوری و پیشرفت فناوری تلقی می شود. از این رو، HEI به عنوان نیروهای محرک برای رشد اقتصادی در نظر گرفته می شود.
  • والدینی که در تلاش برای یافتن فرصت های معنادار در آینده ای نامطمئن، بهترین فرصت ها را برای فرزندانشان می خواهند.
  • دانش آموزانی که ارزش پول را می خواهند و انتظار شغل و حقوق خوب برای پرداخت بدهی تحصیلی خود دارند. با اعتقاد به این که تحصیلات دانشگاهی راهی برای فرصت های شغلی بهتر (و تضمین شده) به آنها ارائه می دهد.
  • تأثیرات و فرصت های بالقوه ناشی از رشد قابل توجه در ارائه و پذیرش MOOCs (دوره های آزاد آنلاین).
  • تهدیدها و فرصت های رقابتی در نتیجه رشد ارائه دهندگان بخش خصوصی و به میزان بسیار کمتری، ارائه دهندگان شرکتی.
  • دانش دیگر حوزه منحصر به فرد دانشگاه ها نیست.

برای اطالعات بیشتر در مورد اهمیت دانشگاه کارآفرین به مقاله ?Why is an entrepreneurial university important مراجعه بفرمایید.

چالش های دانشگاه کارآفرین

چالش های تبدیل شدن به یک دانشگاه کارآفرین

چالش های تبدیل شدن به یک دانشگاه کارآفرین

دانشگاه‌ها در مسیر کارآفرینی با چالش‌ها و موانع متعددی مواجه هستند از جمله:

  • ادراکات مربوط به معنای کارآفرینی برای آموزش عالی؛ از این رو یک چشم انداز نهادی مشترک و اجماع ایجاد می کند.
  • تحول سازمانی و سازماندهی مجدد دانش و افراد و فرصت
  • تهدیدات ایدئولوژیک، مفاهیم گرایش‌های سرمایه‌داری و از بین رفتن استقلال دانشگاهی از طریق رویکردهای فایده‌گرایانه به آموزش دانشگاهی مدرن
  • برنامه های درسی و ارزیابی از طریق ساختارهای داخلی، آژانس های خارجی و نهادهای حرفه ای
  • فقدان مسیرهای شغلی آکادمیک برای کسانی که کارآفرینی را در مؤسسات آموزش عالی، به‌ویژه مؤسسات تحقیقاتی فشرده دنبال می‌کنند و در نتیجه درک ریسک شخصی آنها
  • ادراک سختگیری تحصیلی ضعیف در برابر سایر رشته های معتبرتر
  • پیوندهای قوی با تجاری سازی و تولید درآمد به جای آموزش و یادگیری
  • قرار گرفتن در یک ساختار نهادی در داخل یا خارج از دانشکده ها یا کالج های دانشگاهی و جریان های درآمدی مرتبط و تحلیل های مرتبط.

بیش از دو دهه است که دانشگاهیان در حال بررسی این مفهوم بوده‌اند و عوامل کلیدی را شناسایی می‌کنند، منطق و استدلال‌های کلیدی را توسعه می‌دهند، خط‌مشی و عملکرد را ارزیابی می‌کنند و چارچوب‌ها و ابزارهایی را برای کمک به رهبران سازمانی و کارکنان دانشگاهی برای ایجاد دانشگاه‌های کارآفرین موفق و رسیدگی به انواع چالش‌ها و موانع ایجاد می‌کنند.

با این حال چارچوب صحیح برای دانشگاه کارآفرین را میتوانید در مطالب گذشته مطالعه بفرمایید.

اگرچه چالش‌هایی در درک چرایی و چیستی دانشگاه کارآفرین وجود دارد اما دانشگاه‌ها  اهمیت آن را برای یک موسسه آموزش عالی قرن بیست و یکمی درک میکنند. از طرفی نیار به افزایش انعطاف پذیری و سازگاری سازمانی را باید تشخیص دهند.

با این حال، بزرگترین چالش در «چگونگی» تبدیل شدن دانشگاه‌ها به مؤسسات کارآفرینی و ایجاد محیط‌های مؤثر برای توسعه ظرفیت‌های کارآفرینی در کارکنان و دانشجویان باقی مانده است.

NCGE (مرکز ملی کارآفرینی در آموزش) جوایز سالانه «دانشگاه کارآفرینی» را با Times Higher برگزار می‌کند. هر سال یک دانشگاه از بین شش فینالیست به عنوان بهترین نمونه در زمینه کارآفرینی انتخاب می شود. استراتژی این جوایز برای اهمیت محیط کارآفرینی، هیئت علمی کارآفرین و نوآور، جامعه دانشجویی متعهد، و تأثیر آن بر مؤسسه، ذینفعان و محیط اطراف آن میباشد.

برای مطالعه بیشتر میتواند به مقاله ?Why is the Entrepreneurial University Important مراجعه کنید.