بداههسرایی سازمانی با رویکرد مدیریت بحران
بداههسرایی سازمانی با رویکرد مدیریت بحران
هميشه همهچیز مطابق با برنامهریزیهای ما پيش نمیرود
اساس و رویکرد مدیریت بحران این است كه همیشه نمیتوان از بروز بلایا و مصائب جلوگیری کرد؛ اما میتوان با فراهم آوردن تجهیزات و لوازم موردنیاز قبل از وقوع بحران، وضعیت زندگی خود و شهروندان و بهطورکلی جامعه را در شرایط اضطراری بهبود بخشید.
از شيوع ويروس كرونا در جهان و کشور ما كمتر از سه ماه ميگذرد و تاکنون پیشبینیای براي اين مهم نشده بود و یا بهتر است بگوييم بهطور خاص براي ویروس كرونا؛ اما تكليف اداره سيستم و تلاش براي بقا و پشت سر گذاشتن بحران چه خواهد بود؟ بايستي نشست و فقط توكل به خدا نمود يا روشي وجود دارد كه میتواند ريسك ناشی از ناكارآمدي برنامهریزیها را به حداقل برساند؟
با كمي مطالعه و كنكاش در متون ، سوابق و فعالیتهای علمي، پاسخ را در پیادهسازی بداههسرایی سازماني ميیابيم.
گرچه نگرش استراتژیک به فرآیندهای سازمان، از ارکان حیاتی برای دوام و بقای سازمان است اما امروزه، تحولات و تغییرات دنیای تجارت نسبت به گذشته صدچندان و عرصه رقابت بسیار گسترده و غیرقابلپیشبینی شده است بهطوریکه گاه شرکتهای کوچک با نوآوری و ابتکار، اعتبار و پیشگامی شرکتهای باسابقه را زیر سؤال میبرند؛ بنابراین داشتن چابکی لازم برای مواجهه با چالشها و تغییرات پیش رو، برای سازمانها ضروری است. در این راستا تمرکز همهجانبه بر مدیریت استراتژیک و محصور شدن در چارچوب برنامهریزیها و فرآیندهای بلندمدت آن سبب میشود رقبا، گوی سبقت را ربوده و با سرعتی باورنکردنی بازار را از آن خود سازند.
وجود محدودیتهای مذکور، افزایش رقبا، روند سریع تحولات و لزوم رویارویی با ناشناختهها سبب گردید مفهومی جدید با عنوان ((بدیههسرایی)) برای تعدیل مدیریت استراتژیک مطرح شود به این امید که تلفیق این دو، راه را برای توسعه سازمانها هموارتر سازد.
مفهوم بدیههسرایی
بدیههسرایی به قدرت عکسالعمل فوری و تصمیمگیری درست در شرایط پیشبینینشده اطلاق میشود و منظور از بدیههسرایی در مدیریت، این است که سازمان بتواند در شرایط بحرانی، منابع و مخازنی را که در دسترس دارد به بهترین شکل ممکن برای انجام بهینه امور بکار گیرد.
در هر شرکت و صنعتي که تغيير براي چالش استراتژيک در آنها حياتي است، بداههسازي چيزي است که مديران را قادر به تعديل تغييرات بهصورت مستمر میسازد. بداههسازي يعني ايجاد و خلق پاسخهای جديد بدون برنامهریزی قبلي و بدون اطمينان از پيامدهاي آن.
يعني کشف آیندهای که عمل ما، آن را خلق ميکند. بداههسازي را تفکر خلق بهترين چيزها تعريف میکنند که منتظر بازگشت به روشي است که امور بايد انجام شوند.
بدیههسرایی با کار اتفاقی تفاوت دارد. در کار اتفاقی هر آنچه به ذهن میرسد به مرحله اجرا درمیآید اما بدیههسرایی مهارتی نظم یافته است که از طریق تمرین و آموزش مستمر در ذهن افراد نهادینه میشود.
بهطور خاص بدیههسرایی یک فرآیند خلاقانه است که بهصورت خودبهخود و موقت مشخص میشود، ویژگیهای عجیب که اغلب توسط تحقیق مورد تأکید قرار میگیرند. بدیههسازی با درک مستقیم هدایتشده و هم با ماهیت اندیشمندانه و بلادرنگ فعالیت مشخص میگردد. در این راستا علیرغم اینکه بدیههسرایی درنتیجهی حوادث غیرمترقبه ناشی میشود بهاحتمالزیاد فرایندی عمدیست که دربرگیرندهی عملکرد یا انحرافات فکری است.
ازآنجاییکه بحران را يك وضعيت اضطراري و آني، با زمان وقوع نامشخص دانستهاند نیاز است که شرایط به شکل ویژهای و بهصورت آینده نگارانه از قبل آماده شود و یا با دانشی که نسبت به محیط وجود دارد، خلاقیت به خرج داده و شرایط پیشآمده را مدیریت نمود؛ زیرا در موقعیت بحران افراد، گروهها و سازمان و بهطورکلی جوامع از رويه معمول خارجشده و در شرایطی قرار میگیرند که شاید تا قبل از آن وجود نداشتهاند. مدیریت بحران مجموعهای از چارهجوییها و تصمیماتی است که در مقابله با بحران انجام میگیرد و هدف آن کاهش روند بحران، کنترل بحران و کاهش و رفع بحران است.
دیدگاه خود را ثبت کنید
تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید ؟در گفتگو ها شرکت کنید!