پارک های علم و فناوری

پارک‌‌های علم و فناوری

پارک‌های علم و فناوری نمادی برای دانشگاه کارآفرین

نمادی برای  توسعه فلسفه دانشگاه کارآفرین

پارک‌‌های علم و فناوری مراکزی هستند که عمدتاً در جوار مراکز تحقیقاتی و علمی و دانشگاهی تاسیس شده و در راستای تجاری‌سازی نوآوری‌‌های برآمده از دانشگاه‌‌ها عمل می‌‌کنند. یکی از اولین نمونه‌‌های این مراکز در دهه 1950 میلادی در کنار دانشگاه استنفورد تاسیس شد و کارکرد اصلی آن فراهم آوردن فضایی برای استقرار شرکت‌های منشعب شده از دانشگاه بوده است. به اقتضای پیوند این پارک‌‌ها با دانشگاه‌‌ها و مراکز علمی، اهتمام مدیران آن‌ها بر گزینش و استقرار شرکت‌‌های دانش‌‌بنیان در فضایی متمرکز است که با ایجاد تعاملات علمی میان کارآفرینان و دانشگاه‌‌ها، فضایی مناسب برای نوآوری و کارآفرینی ایجاد کنند. پارک‌‌های علم و فناوری از جمله اولین نمونه‌‌های ایجاد فضای اختصاصی برای رشد شرکت‌‌های دانش بنیان هستند. تعریف واحدی برای ویژگی‌های اصلی این پارک‌ها وجود ندارد ولی به استناد “انجمن بین‌‌المللی پارک‌های علم و فناوری” از جمله کارکرد‌های اصلی آن‌ها موارد زیر است:

  • ایجاد بستری موثر برای همکاری در زمینه نوآوری میان دانشگاه و صنعت
  • تسهیل ارتباط بین شرکت‌ها، کارآفرینان و متخصصان
  • ایجاد محیطی برای تقویت فرهنگ نوآوری و کارآفرینی
  • تسهیل شکل‌‌گیری شرکت‌ها و رشد آن‌ها

پارک‌‌های علم و فناوری در واقع شهرک‌‌هایی هستند که به منظور استقرار شرکت‌‌های دانش‌‌بنیان و برآمده از دانشگاه‌‌ها طراحی و ساخته شده‌‌اند و تمرکز آن‌ها بر تسهیل نوآوری از طریق گرد هم آوردن و هم‌‌افزایی افراد خلاق است. بیش از یک سوم این پارک‌ها در پردیس‌های دانشگاهی واقع شده‌اند. براساس برخی آمار، در درون 90 % این پارک‌ها مراکز رشد، مراکز دانشگاهی و تحقیق وجود دارند. یک پارک علم و فناوری عمدتا ًیک شهرک فناوری با گستره متنوعی از شرکت‌‌هاست. از این رو اکثر پارک‌‌های علم و فناوری به صورت شهرک‌‌هایی بزرگ هستند، به نحوی که بیش از50 % پارک‌‌های علم و فناوری مساحتی بیش از 20هکتار دارند. در پارک‌‌های علم و فناوری مدیریت متمرکزی که بر فعالیت شرکت‌ها نظارت مستقیمی داشته باشد، وجود ندارد و صرفاً به بررسی حداقل‌‌های شرایط لازم برای حضور در این فضای فیزیکی محدود می‌‌شود. عموماً پارک‌‌های علم و فناوری نفع مستقیمی از موفقیت یا عدم موفقیت شرکت‌‌های زیر‌مجموعه خود نمی‌‌برند و سهامدار شرکت‌ها نیستند.

پارک علم و فناوری

در بسیاری از موارد مالکیت این پارک‌ها در اختیار دانشگاه‌ها و نهاد‌های غیرخصوصی است به نحوی که برخی آمار و ارقام حاکی از آن است که تنها %16 پارک‌های علم و فناوری کاملاً خصوصی هستند. در عین حال که سهم پارک‌‌های خصوصی رو به رشد است ولیکن اکثر پارک‌‌ها، به خصوص در ابتدای تاسیس، از نوعی حمایت نهاد‌های عمومی برخوردارند.

پارك‌‌هاي علم و فناوري به عنوان يكي از نهاد‌هاي اجتماعي و حلقه‌‌اي از زنجيره توسعه اقتصادي با هدف افزايش نوآوري فناورانه، توسعه اقتصادي و اشتغال‌‌زايي متخصصان و صاحب‌نظران انديشه به وجود آمده‌‌اند.  شكل‌‌گيري و توسعه بسياري از پديده‌هاي نو‌ظهور فناورانه از درون اين پارك‌ها مي‌‌باشد. دولت‌‌ها سعي مي‌‌كنند با ايجاد محيطي مناسب، شرايط كار و فعاليت را براي شركت‌‌هاي كوچك و متوسط فراهم نمايند. بنابراين، نقش دولت‌‌ها به خصوص در كشور‌هايي همچون ايران، در توسعه و موفقيت اين پارك‌‌ها بسيار مؤثر و حياتي است.

پيشينه پارك‌‌هاي علم و فناوري در ايران

تاريخچه ايجاد اولين شهرك علمي و تحقيقاتي در ايران مربوط به سال 1371 است كه پيشنهاد تهيه گزارش بررسي مقدماتي آن توسط شركت سهامي ذوب آهن مطرح شد و پيگيري كليت كار به معاونت پژوهشي دانشگاه صنعتي اصفهان واگذار شد و در همين سال موضوع در شوراي پژوهش‌‌هاي علمي كشور تصويب گرديد. در سال 1372 با تشكيل هيأت امنا عمليات اجرايي شهرك شروع شده و در سال 1375 اساسنامه آن در شوراي عالي انقلاب فرهنگي تصويب گرديد. در سال 1378 عمليات اجرايي ساخت اولین مركز رشد انجام و در سال 1379 مركز رشد غدير با استقرار 17 واحد فناوري و تحقيقاتي راه‌اندازي شد. پارك فناوري پرديس در سال 1379 مطالعات مكان‌يابي را انجام داد و در سال 1380 نقطه‌اي در شهر پرديس جهت احداث انتخاب شد. اين پارك كه وابسته به نهاد رياست جمهوري است به لحاظ عملكردي متفاوت با ديگر پارك‌‌هاي ايران است. پارك‌هاي علم و فناوري استان‌هاي آذربايجان شرقي، سمنان، خراسان، فارس، گيلان، مركزي و يزد در سال 1381 با انحلال سازمان پژوهش‌‌هاي علمي و صنعتي استان‌‌ها و تبديل آن به پارك ايجاد شدند. بر اين اساس، اين روند و ايجاد پارك‌‌ها و توسعه آن در حال حاضر نيز بنا بر تكاليف قانوني برنامه پنجم توسعه ( بند (د) ماده 16 ) بايد ادامه داشته باشد كه اين روند تاكنون در قوانين بودجه‌‌هاي سنواتي ديده شده و فرآيند توسعه آن توسط اين معاونت به عنوان متولي بودجه كشور و وزارت علوم، تحقيقات و فناوري از سوي ديگر به عنوان سياست‌گذار اين بخش ادامه دارد.

رسانه اجتماعی

کارآفرینی نوین با چاشنی مدرن یا کلاسیک (رسانه اجتماعی)

با ورود به عصر اطلاعات و جامعه شبکه‌ای، ما دربیشتر حوزه‌ها شاهد تحولات تکنولوژیکی گوناگون هستیم. اینترنت به مثابه «رسانه جدید» و یکی از مهم‌ترین دستاورد‌های انقلاب ارتباطات، از محدودیت الگو‌های چاپ و پخش در ارتباطات فراتر رفته است.‌رسانه‌های اجتماعی، از جمله پدیده‌های جدید ناشی از ادغام فناوری‌های مختلف ارتباطی در سال‌های اخیر می‌باشند. این شبکه‌ها و رسانه‌های مجازی، با عضو‌گیری‌های رایگان کاربران، توانسته‌اند درجریان‌سازی‌های مختلف نقشی اساسی برعهده داشته‌باشند.

مفهوم شبکه‌های اجتماعی موضوع جدیدی نیست. در هر زمان و دوره‌ای در بین انسان‌ها وجود داشته است. همه‌ی انسان‌ها بدنبال راهی برای ارتباط با یکدیگر و تقویت ارتباطات بوده‌اند. ویژگی متمایز این مفهوم بدلیل ورود این ارتباطات، در عصر و دنیای دیجیتال می‌باشد. ارتباطات در گذشته با تکان دادن دست، زبان بدن، حرف زدن و نامه‌زدن و… صورت می‌گرفته و امروزه شروع ارتباطات و توسعه آن در لینکدین، اینستاگرام، فیس بوک، توئیتر و … رخ می‌دهد. امروزه صاحبان هوشمند کسب و کارها می‌دانند که برای در صحنه ماندن، می‌بایست به استفاده از انواع مختلف رسانه‌های اجتماعی روی بیاورند. در ادامه می خواهیم برای شما محبوب‌ترین و معروف‌ترین رسانه‌های اجتماعی را معرفی نماییم و پس از آشنایی با هریک، بتوانید انتخاب کنید که کدام‌یک از آن‌ها برای کسب و کار شما مفید هستند.

رسانه اجتماعی یا شبکه اجتماعی؟

اکثر مردم تصور می‌کنند، رسانه اجتماعی و شبکه اجتماعی هر دو یکسان هستند. بنابراین خیلی از مواقع این دو مفهوم را اشتباهاً به جای یکدیگر بکار می‌برند. ایده خوبی است که ابتدا تفاوت این دو مفهوم را مشخص نمایید و ادامه مطالب را با ادبیاتی یکسان پیش ببریم. زمانی‌که شما سعی می‌کنید تفاوت بین شبکه اجتماعی و رسانه اجتماعی را کشف کنید، مانند این است که بخواهید تشخیص دهید گوگل با چه روشی به بهینه‌سازی موتورهای جست‌و‌جو(SEO)  اقدام می‌نماید. در نتیجه تشخیص این دو از یکدیگر کار آسانی نمی‌باشد.

رسانه اجتماعی، رسانه‌ای است که شما بواسطه‌ی آن محتوایی را تولید و منتشر می‌نمایید که این محتواها می‌توانند در قالب بلاگ، فیلم، عکس، پادکست و کتاب‌های الکترونیک و … منتشر شوند. رسانه‌های اجتماعی در بستر سایت‌ها و نرم‌افزارها نمود می‌یابند. بطور کلی رسانه‌های اجتماعی به 6 دسته تقسیم می‌شوند که یکی از انواع آن شبکه‌های اجتماعی می‌باشد.  رسانه اجتماعی شکلی از ارتباطات برپایه اینترنت می‌باشد. ساختار رسانه‌ اجتماعی به کابران اجازه گفت‌و‌گو، اشتراک‌ گذاری اطلاعات و ایجاد محتوا را می‌دهد.

رسانه اجتماعی چه ضرورتی دارد؟

میلیون‌ها انسان در سراسر جهان، با استفاده از رسانه‌های اجتماعی اطلاعات خود را با یکدیگر به اشتراک می‌گذارند و ارتباطات خود را در سطح فردی و سازمانی شکل می‌دهند. در سطح حرفه‌ای شما می‌توانید با ارتباط با دیگر افراد حرفه‌ای در یک زمینه خاص، مطالب تخصصی را بیاموزید و حلقه‌های ارتباطی حرفه‌ای خود را تقویت نمایید. در سطح سازمانی، رسانه اجتماعی این امکان را بوجود می‌آورد که با مخاطبین خودتان در ارتباط باشید و نیازها و انتظارات آن‌ها را کشف کنید و بازخورد‌های مؤثری را از مشتریان دریافت کنید، همچنین می‌توانید نام تجاری خود را در ذهن افراد ایجاد نمایید. هرساله رسانه‌‌ های اجتماعی جدیدی با نوآوری های بیشتر روانه بازار می‌ شوند. اما تصمیم‌ گیری در این خصوص که کدام یک از این رسانه های اجتماعی را می بایست انتخاب نمود بسیار حائز اهمیت می باشد. تصمیم گیری صحیح در این خصوص با آگاهی از رسانه اجتماعی نوظهور، چگونگی کارکرد این رسانه جدید در رابطه با استراتژی ارتباطات شما صورت می‌ پذیرد. . رسانه‌های اجتماعی از سال 2000 میلادی به طور گسترده‌ای در سطح جهان گسترش یافتند و با اقبال عمومی گسترده‌ای درعضوگیری روبرو شدند. در سال 2012 میلادی فیس‌بوک در حدود یک میلیارد کاربر جذب نمود. توئیتر در همان سال 517 میلیون کاربر را به خود اختصاص داد.

یکی از ویژگی‌های مهم و اثرگذار در علاقمندی مردم به رسانه‌های اجتماعی ایجاد بستری جدید برای همکاری و گفت‌و‌گو یبن افراد می‌باشد، و دیگری ماندگاری بلند مدت محتواهایی می‌باشد که توسط افراد در رسانه‌های اجتماعی تولید و منتشر می‌گردد. و همچنین این محتواها می توانند توسط افراد مختلف به اشتراک گذاشته شوند. و این محتواها براحتی می‌توانند جست‌‌و‌جو شوند و برای اهداف مختلف استفاده شوند. قابلیت دسترسی به رسانه‌های اجتماعی دیگر ویژگی برتر این ابزار در جذب افراد می‌باشد. شما در هر مکانی و هر زمانی در صورتی که ایترنت در دسترس باشد می‌توانید از آن استفاده نمایید. این ویژگی‌ها سبب شکل‌گیری تعاملات پویای برخط جامعه می‌شوند. رسانه‌های اجتماعی راهی را برای حفظ ارتباطات با دوستان، خویشاوندان و گروه‌های اجتماعی ایجاد می‌نماید. رسانه‌های اجتماعی به شرکت‌ها، سازمان‌ها و دولت‌ها امکان دسترسی به تداد زیادی از افراد را دریک زمان مشابه می‌دهد. تعامل افراد بواسطه‌ی رسانه‌های اجتماعی بسیار متحول شده‌است. رسانه‌های اجتماعی دنیای هیجان‌انگیز و شگفت‌انگیزی هستند و شناخت هر یک از ابزارهای در دسترس به شما این اعتماد را خواهد داد که بتوانید مخاطبین خود را پیدا کنید و بواسطه‌ی آن بتوانید سطح فروش، میزانی آگاهی از نام تجاری و ایجاد ارتباط مستمر با مشتریان را ایجاد نمایید. در این مقاله انواع رسانه‌های اجتماعی را معرفی خواهیم نمود و شما با شناخت عملکردهای هر یک می‌توانید از آن‌ها برای اهداف شخصی و کاری خودتان بصورت بهینه و اثربخش استفاده نمایید.

رسانه‌های اجتماعی می‌توانند در قالب شبکه اجتماعی(Social Network) ، میکروبلاگ(Microblogging) سایت‌های نشانه‌گذاری(Bookmarking Site)، خبرهای اجتماعی(Social News)، رسانه اشتراک‌گذاری(Media Sharing)، ، وبلاگ انجمن‌های تخصصی(Blog Forums)، دسته بندی می‌شوند.

شبکه اجتماعی(Social Network): این نوع شبکه‌ها بصورت خدماتی هستند که افراد می‌توانند براساس علاقمندی‌هایشان و تخصص‌هایشان با دیگر افراد ارتباط و تعامل برقرار نمایند. معمولاً این شبکه‌ها دارای پروفایلی جهت معرفی افراد و تخصص‌ها هستند و امکان ایجاد گروه‌های تخصصی را به افراد می‌دهد. از مشهورترین شبکه‌های اجتماعی می‌توان فیس‌بوک و لینکدین را نام برد.

سایت‌های نشانه‌گذاری(Bookmarking Site) : خدماتی هستند که به شما این امکان را می‌دهند تا بتوانید سایت‌ها و منابع اینترنتی مورد نظرتان را ذخیره، سازماندهی و مدیریت نمایید. بیشترین امکان را ایجاد می‌نمایند تا شما بتوانید پیوندها(Links) موردنظرتان را براحتی جست‌و‌جو نمایید و به اشتراک بگذارید. از مشهورترین آن‌ها می‌توان Delicious و StumbleUpon را نام برد.

خبرهای اجتماعی(Social News): خدماتی هستند که به افراد اجازه می‌دهد تا اخبار و مطالب مورد نظرشان را به اشتراک گذارند و دیگر افراد بتوانند به این مطالب رأی دهند. رأی‌گیری مهم‌ترین جنبه این رسانه اجتماعی می‌باشد،چراکه مطالب با رأی بیشتر، برجسته‌تر نمایش داده ‌می‌شوند. در این رسانه مردم تصمیم می‌گیرند که کدام اخبار و مطالب برجسته‌تر شوند. از مشهورترین آن‌ها می‌توان به Reddit و Digg اشاره نمود.

رسانه اشتراک‌گذاری(Media Sharing): خدماتی هستند که به شما این اجازه را می‌دهند تا بتوانید رسانه‌هایی مانند عکس و فیلم و … را به اشتراک بگذارید. همچنین ویژگی‌های دیگری مانند ایجاد پروفایل شخصی و قسمت نظردهی و … را دار می‌باشند. از مشهورترین آن‌ها می‌توان YouTube, Instagram, Flicker را نام برد.

میکروبلاگ(Microblogging): خدماتی هستند تمرکز اصلی آن‌ها در بروز‌رسانی مطالب و ارسال آن‌ها برای مشترکین می‌باشد. از مشهورترین آن‌ها می توان به Twitter اشاره نمود.

وبلاگ انجمن‌های تخصصی(Blog Forums): در انجمن‌های برخط این امکان به اعضا داده می‌شود تا بتوانند براساس یک موضوع مشخص با ارسال پیام نظرات خود را بیان نمایند و به بحث و گفت‌و‌گو بپردازند. در این محل‌ها معمولاً با طرح یک موضوع به صورت پرسش، گفت‌و‌گوها شکل می‌گیرند. این موضوع را می بایست در نظر داشت که این دسته‌بندی، در خصوص رسانه‌های اجتماعی وجود دارد و حتی می‌توان از این دسته‌بندی‌ها با عنوان ویژگی‌های رسانه‌ها نام برد. این امکان وجود دارد که در یک رسانه اجتماعی مجموعه‌ای از این ویژگی‌ها بکار گرفته شده باشد. فیس بوک یک شبکه اجتماعی با ویژگی‌های یک میکروبلاگ در قسمت بروزرسانی وضعیت مطالب(Update Status) می باشد

ادامه دارد…

بازاریابی آثار هنری

کارآفرینی از جنس هنر (بازاریابی آثار هنری)

بازاریابی آثار هنری: هنرمند در تعریف کلاسیک، فردی خلاق و متفکر و خالق است که حتی در مقایسه با فلاسفه دارای مقام بالاتری است، چرا که علاوه بر کشف حقایق به خلق هم اقدام می‌نماید و در جایگاهی خداگانه قرار می‌گیرند که تفکرات خودشان را از طریق آثار هنری به مردم منتقل می‌کنند. در تعریف کلاسیک هنرمند باید دانش لازم و کافی را برای تولید اثر هنری داشته باشد اما در تعریف مدرن هر کسی می‌تواند هنرمند باشد و ایده خود را از طریق آثار هنری به نمایش گذارد.

در خصوص شناسایی آثار هنری دو دیدگاه وجود دارد. جامعه شناسان هنری براین ‌باورند که آثار هنری در دو دسته تولید می‌شوند. هنر برای هنر و هنر برای اجتماع.

هنر برای هنر، هنرمند برای ارضاء خودش و افرادی که درک درستی از مسائل هنری دارند اثر هنری را خلق می‌کند و در واقع از نگاه افراد متخصص هنری در این دیدگاه، دیده‌شدن و یا پنهان ماندن آثار هنری هیچ تأثیری بر کیفیت اثر هنری ندارد.

هنر برای اجتماع، در این دیدگاه بیان می‌شود که هنر باید برای جامعه تولید شود که در واقع این نگاه در دوران قدرت حکومت‌های سوسیالیستی بسیار نمودپیدا می‌کند و هنر به عنوان ابزار تبلیغاتی برای احزاب سیاسی مطرح می‌گردد که هنری را ارزشمندتر می‌دانند که مورد استقبال بیشتر مردم قرار گیرد.

در این میان شکاف‌هایی در خصوص معرفی و ایجاد ارتباط با جامعه از سوی هنرمندان بوجود آمده است که علم بازاریابی سعی دارد با مفاهیم و اصول خود راهکارهایی را ایجاد نماید تا آثار هنری با بیشترین اقبال عمومی روبرو گردد.

بازاریابی هنر در سطح عمومی و اولیه، یک فرآیند سیستماتیک ایجاد آگاهی و علاقه در جامعه، نسبت به هنرمندان و اثار هنری بمنظور ایجاد تمایل در بین مردم برای تعامل با هنرمند، گالری و محصولات هنری می باشد.

 بازاریابی هنر فقط محدود به آثار هنری نیست، بلکه هر هنرمندی می بایست خودش را بازاریابی کند تا بتواند به عنوان یک برند هنری و یا Celebrity در جامعه شناخته شود.  یکی از بزرگترین برنامه‌های دولت آمریکا برای هنر، ترویج مهارت‌های بازاریابی و کارآفرینی در بین هنرمندان به منظور ایجاد درآمد از هنر می‌باشد. بازاریابی فعالیتی آنی نمی‌باشد، بلکه فرآیندی بلند‌مدت است که به دنبال انتشار ارزش‌های هنرمندان و ارتباط با مخاطبین می‌باشد. تنوع و پیچیدگی زمینه‌های هنری سبب می‌شود تا رویکرد محصول محور در بازاریابی هنر بیشتر مورد استفاده قرار‌گیرد. هنرمندان با دسته‌بندی محصولات هنری، آسان‌تر قادر به شناسایی مخاطبین و برقراری ارتباط با آنها می‌باشند.

بازاریابی در هنر فرآیندی سیستماتیک می‌باشد که به دنبال شناسایی جامعه هدف آثار هنری و ایجاد علاقه در این افراد به منظور فروش آثار هنری می‌باشد. بازاریابی آثار هنری می بایست این نکته را در‌نظر داشته باشد که محصولات هنری لذت‌گرایانه می‌باشند و به دنبال ارضاء نیازهای خوشایند درونی انسان‌ها می‌باشند.

سازمان‌های هنری می بایست در جهت تعالی و توسعه کسب و کار خود برمبنای تفکر استراتژیک اقدام به تدوین طرح بازاریابی خود نمایند. برنامه‌های بازاریابی می بایست با تنظیم چشم انداز و اهداف و تحقیقات بازار آغاز گردند، با شناسایی و بخش‌بندی مخاطبین ادامه یابد و استراتژی‌های ترویج و تبلیغ را برای معرفی آثار هنری و محصولات هنری ادامه دهند و در پایان با ارزیابی فعالیت‌های بازاریابی میزان اثربخشی برنامه‌ها را اندازه‌گیری نمایند و بهبود مستمر را در برنامه‌های خود مدنظر قرار دهند.

برنامه‌های بازاریابی به دنبال شناسایی و جذب مشتریان بالقوه می‌باشند که در ادامه این راه سازمان‌های هنری می بایست برنامه‌های وفادارسازی مشتریان را نیز اجرا نمایند تا موقعیت کسب و کار خود را در این بازار رقابتی تثبیت نمایند و قدرت چانه‌زنی رقبا را به عنوان یک تهدید برای خود کاهش دهند.

استارتاپ و اهداف آن

استارتاپ و اهداف آن

استارتاپ و اهداف آن: بحث‌های زیادی درباره راه‌اندازی کسب‌وکار، کارآفرینی و استارت آپ ‌ها در حال جریان است. به این دلیل که موضوع استارتاپ‌ها، مفهوم جدیدی است و ممکن است بسیاری با معنای درست آن آشنایی نداشته باشند.

برای اینکه بفهمیم استارتاپ چیست، بهتر است ابتدا بفهمیم استارتاپ چه چیزهایی نیست:

استارتاپ ،یک رویداد و همایش کارآفرینی نیست.

یک وب‌سایت یا یک اپ موبایل ، لزوما یک استارتاپ نیست.

استارتاپ ،یک شرکت کوچک که در حال درامدزایی و رشد است، نیست.

به طور قطع، منشا این واژه در سن فرانسیسکو و دره‌ی سیلیکون نهفته است. اما استارت آپ چیست و به چه کمپانی‌هایی استارتاپ اطلاق می‌شود؟

نیل بلومنتال، موسس و مدیرعامل کمپانی واربی پارکر (Warby Parker) استارت آپ را این چنین تعریف می‌کند:

” استارت آپ یک کمپانی نوپا است که که راه‌حلی نوین را برای یک مساله ارائه می‌کند؛ در حالی که تضمینی برای موفقیت کمپانی از طریق راه حل ارائه شده وجود ندارد. “

آدورا چئونگ، موسس و مدیرعامل کمپانی هوم‌جوی (Homejoy) که یکی از استارتاپ‌های مطرح ایالات متحده در سال ۲۰۱۳ بوده، در تعریف استارت آپ این مفهوم را با عنوان پنجره ی ذهن رو به آینده خوانده است. وی در این خصوص چنین اظهار نظر کرده است:

” تاسیس یا پیوستن به یک استارتاپ به معنای یک تصمیم جدی برای جدا شدن از شرایط ایده‌آل و پایدار به منظور دستیابی به رشد برق‌آسا و تلاش برای ایجاد موجی از تغییرات در مدت زمان کوتاه است.

براساس تعریف Merriam-Webster استارتاپ به این معنی است:

” عمل یا مجموعه‌ای از کارها به منظور یک حرکت جدید و یک شرکت یا کسب و کار نوپا “

براساس تعاریف مختلف از نویسندگان و محققان این حوزه،مانند آقای استیو بلنک و اریک ریس بهترین و جامعترین تعریفی که برای یک استارتاپ میتوان ارائه کرد، این است:

استارتاپ یک سازمان موقت است که با هدف یافتن یک مدل کسب وکار تکرارپذیر و مقیاس پذیر بوجود آمده است.

هدف از استارتاپ چیست؟

اگر این تعریف استارتاپ را پایه قرار دهیم، هدف استارتاپ تولید پول نخواهد بود،هدفش کسب رضایت مشتری نخواهد بود،هدفش تولید محصول هم نخواهد بود. استارتاپ هدفش یادگیری است و تمام کارهایی که انجام می‌دهد باید یادگیری باشد. یک استارتاپ باید متوجه شود مشتریانش دقیقا چه می‌خواهند. واقعیت این است آنچه مشتریان به عنوان خواسته بیان می‌کنند و یا آنچه ما فکر میکنیم آنها احتمالا بخواهند،همیشه خواسته واقعی آنها نیست.

برای اینکه این موضوع را درک کنید اجازه دهید مثالی از هنری فورد (پایه گذار شرکت فورد) مرد بزرگ صنعت خودروسازی امریکا و جهان برایتان ارائه کنم.در آن زمان که هنری فورد در نظر داشت وسیله‌ای برای حمل ونقل مردم وارد بازار کند، افراد از کالسکه و دوچرخه برای حمل ونقل استفاده میکردند. هنری فورد میگوید: “اگر من از مردم میپرسیدم که چه میخواهند ، آنها جواب می‌دادند یک اسب سریعتر” .  مشتریان دقیقا نمی‌دانند که چه می‌خواهند، یادگیری از مشتریان فراتر از گوش کردن به صحبتهای آنهاست. به قول استیو جابز ” این وظیفه مشتریان شما نیست که بفهمند چه می‌خواهند.”  بلکه این وظیفه استارتاپ است که دقیقا خواسته مشتریانش را بفهمد.

حال که اصلی‌ترین وظیفه استارتاپ را متوجه شدیم این سوال را باید پاسخ دهیم که استارتاپ در نهایت با این یادگیری می‌خواهد به چه برسد؟ جواب این سوال در مفهوم “تناسب محصول وبازار” نهفته است که اولین بار توسط  مارک اندرسون  مطرح شد. منظور از تناسب محصول وبازار این است : قرار گرفتن در یک بازار خوب با محصولی که نیاز آن بازار را برآورده می‌کند.  بازار جذاب و خوب، پتانسیل بالایی دارد و تضمین میکند که استارتاپ می‌تواند تولید و فروشش را در این بازار بالا ببرد، از طرف دیگر از طرف دیگر استارتاپ باید به محصولی دست یابد که نیاز بازار هدفش را براورده کند.

مارک اندرسون زندگی یک استارتاپ را به دو قسمت تقسیم می‌کند:

قبل از دستیابی به تناسب محصول و بازار

بعد از دستیابی به آن

این دو بخش کاملا با هم متفاوت هستند. در بخش اول که طبق تعریف استیو بلنک کسب وکار در حالت استارتاپ قرار دارد تمرکز باید بر روی یادگیری باشد و اما در بخش دوم تمرکز بایستی بر روی اجرا باشد. در بخش دوم ، مشتری، ارزش قابل ارائه، کانال توزیع و به طور خلاصه مدل کسب وکار مشخص است و صرفا تمرکز باید بر اجرا باشد و یک اجرای خوب موفقیت را تضمین می‌کند ولی در بخش اول که همان استارتاپ است باید تمرکز بر روی یادگیری و رسیدن به تناسب محصول وبازار باشد.

پارک تحقیقاتی یوکوسوکا

پارک تحقیقاتی یوکوسوکا (YRP)

پارک تحقیقاتی یوکوسوکا (YRP) یک خوشه تحقیق و توسعه برای فناوری اطلاعات و ارتباطات است که به‌طور ویژه بر فناوری‌های رادیویی و ارتباطاتی متمرکز شده است که در اکتبر 1997 در منطقه حومه جنوبی شهر یوکوسوکا، استان کاناگاوا افتتاح شد.

این منطقه که به‌راحتی از توکیو قابل دسترسی است، توسط طبیعت زیبای شبه جزیره میورا احاطه شده است که محیطی آرام و مناسب برای تحقیق و توسعه را فراهم می‌کند و طیف گسترده‌ای از فعالیت‌های تحقیق و توسعه توسط مؤسسات تحقیقاتی ملی و خصوصی و شرکت‌هایی که در اینجا جمع می‌شوند، انجام می‌شود.

برای حمایت از این فعالیت‌ها، امکانات مختلف تحقیق و توسعه و محیط‌های آزمایشی (محیط‌های آزمایش) در YRP ارائه شده‌اند و انجمن‌ها و کمیته‌ها فرصت‌هایی را برای بحث در مورد فناوری‌های جدید و کاربرد آن ارائه می‌دهند. رویدادها به‌طور منظم برای ترویج مبادلات داخلی و بین‌المللی و همچنین همکاری صنعت، دانشگاه و دولت برگزار می‌شود و دوره‌های آموزشی برای توسعه منابع انسانی نیز در طول سال برگزار می‌شود.

کمیته ارتقای تحقیق و توسعه YRP از زمان تأسیس قبلی خود در سال 1987، پروژه‌های مختلف مرتبط با تحقیق و توسعه را در YRP به‌عنوان یک سازمان داوطلبانه غیرانتفاعی با هدف کمک به توسعه فناوری اطلاعات و ارتباطات تبلیغ می‌کند. به‌منظور غنی‌سازی و توسعه بیشتر فعالیت‌های خود و گسترش آن‌ها در زمینه‌های مختلف.

فعالیت در YRP

تحقیق و توسعه:

  1. تحقیق و توسعه فناوری‌های بی‌سیم مانند ارتباطات سیار، ارتباطات ماهواره‌ای و ارتباطات بی‌سیم نوری
  2. تحقیق و توسعه منابع فرکانس برای توسعه فناوری‌هایی جهت استفاده کارآمد از فرکانس‌های مورداستفاده فعلی و بهره‌برداری از فرکانس‌های استفاده‌نشده
  3. تحقیق و توسعه برای ارتقای استانداردسازی استانداردهای فنی، پایانه‌ها و سیستم‌های ارتباطی مربوط به رادیو، مخابرات و غیره.

تأمین امکانات و تجهیزات تحقیق و توسعه

نصب امکانات و تجهیزات تحقیق و توسعه برای استفاده مشترک شرکت‌کنندگان YRP

ترویج تبادل و همکاری پژوهشی

برنامه‌ریزی و اجرای رویدادهای مختلف مانند کارگاه‌ها، سمینارها، نمایشگاه‌ها و غیره برای ترویج همکاری‌های تحقیقاتی بین‌المللی و تبادل اطلاعات بین محققان صنعت، دانشگاه و دولت.

ادامه دارد….

جهت مطالعه بیشتر به ماهنامه شماره 42 نشریه دانشگاه کارآفرین مراجعه بفرمایید

دانشگاه آراسموس

دانشگاه اراسموس-هلند

حوزه‌های فعالیت، دانشکده‌ها و رشته‌های دانشگاه اراسموس

هلند یکی از کشورهای اروپایی و عضو گروه کشورهای شینگن می‌باشد که در سال‌های اخیر با توجه به سرمایه‌گذاری‌های دولت به یکی از پیشرفته‌ترین کشورها درزمینه کشاورزی، صنعت و توریسم تبدیل گردیده است. هلند از کشورهای توسعه‌یافته و ثروتمند اروپا و جهان است که مشهور به داشتن دانشگاه‌هایی باکیفیت و اعتبار بالاست. این کشور یکی از محبوب‌ترین مقصدهای تحصیل در قاره‌ اروپا برای دانشجویان بین‌المللی است که علاوه بر سطح کیفی بالا در آموزش، می‌توان به نرخ شهریه‌های نسبتاً مناسب و همچنین ارائه دوره‌های آموزشی مفید به زبان انگلیسی اشاره کرد. مردم هلند به تسلط زیاد در زبان انگلیسی به‌عنوان زبان دوم در دنیا مشهور هستند؛ ازاین‌رو مزیت بزرگی نسبت به اکثر کشورهای اروپایی دارند. این کشور یکی از قدیمی‌ترین، شناخته‌شده‌ترین و موفق‌ترین سیستم‌های آموزش عالی در جهان را دارد و ۱۳ دانشگاه آن در رنکینگ جهانی QS بین ۳۰۰ دانشگاه برتر جهان و همچنین ۵ دانشگاه هلند در لیست ۱۰۰ دانشگاه برتر در دنیا قرار گرفته‌اند.

دانشگاه اراسموس روتردام دانشگاهی بین‌المللی درزمینه‌ تحقیقاتی با رتبه‌بندی بسیار بالا که در شهر پت در روتردام واقع شده است. تأسیس این دانشگاه به سال ۱۹۱۳ برمی‌گردد و در حال حاضر یکی از بزرگ‌ترین دانشگاه‌های هلند با جمعیت دانشجویی ۲۳ هزار و جامعه پژوهشی حدود ۱۴۰۰ نفر است. این دانشگاه به نام «اراسموس»، فیلسوف و انسان‌شناس هلندی که بین سال‌های ۱۴۶۶ تا ۱۵۳۶ زندگی می‌کرد، نام‌گذاری شده است.

دانشگاه اراسموس از هفت دانشکده تشکیل شده است و بر چهار حوزه‌ کلی تمرکز دارد:

بهداشت (دانشکده پزشکی و علوم بهداشتی و مؤسسه سیاست و مدیریت بهداشتی)، علوم مالی (مدرسه‌ اقتصاد اراسموس و دانشکده مدیریت روتردام)، علوم سیاسی (مدرسه حقوق اراسموس و دانشکده علوم اجتماعی) و علوم فرهنگی (مدرسه تاریخ، فرهنگ و ارتباطات اراسموس، دانشکده علوم اجتماعی و دانشکده فلسفه).

دانشگاه اراسموس یکی از بهترین دانشگاه‌های دولتی این کشور است که امکانات متعددی را برای دانشجویان خود فراهم کرده است. این دانشگاه که در دومین شهر بزرگ هلند قرار گرفته و همواره از دیدگاه سایت‌های معتبر رنکینگ دانشگاه‌های دنیا مانند سایت تایمز یکی از بهترین‌های جهان می‌باشد. دانشگاه اراسموس هلند سالانه تعداد زیادی درخواست از سراسر جهان برای تحصیل دریافت می‌کند که نشان‌دهنده محبوبیت بالای این دانشگاه در میان متقاضیان خارجی است. رتبه جهانی این دانشگاه بر اساس رتبه‌بندی Times در سال 2020، ۶۹ و در هلند 4 بوده است.

دانشگاه اراسموس روتردام از سال ۱۹۷۳ میزبان دانشجویان داخلی و خارجی بوده است و در میان سال‌های ۱۹۱۳ تا ۱۹۷۲ به‌عنوان دانشکده بازرگانی در کشور هلند فعالیت می‌کرده است. تحصیل و دریافت مدرک از دانشگاه اراسموس هلند، می‌تواند فرصت‌های متنوعی را برای آینده کاری و تحصیلی دانشجویان فراهم کند و با اتمام دوره تحصیلی، آن‌ها می‌توانند در بهترین دانشگاه‌های جهان به تحصیل ادامه دهند و یا برای ورود به بازار کار به کشورهایی مانند آمریکا و کانادا مهاجرت کنند. این دانشگاه سالانه نمرات درخشانی را در سایت‌های نقد و ارزیابی دریافت می‌کند.

یکی از ویژگی‌های جذاب تحصیل در دانشگاه اراسموس هلند، برگزاری دوره‌های آموزشی به زبان انگلیسی است که دانشجویان خارجی می‌توانند آن‌ها را انتخاب کنند، البته تسلط به زبان هلندی می‌تواند شرایط اقامت در این کشور را آسان‌تر کند؛ اما شرکت در دوره‌های انگلیسی‌زبان دانشگاه اراسموس تنها با داشتن مدرک معتبر زبان انگلیسی مقدور است. این ویژگی ازنظر بسیاری از دانشجویان به‌عنوان مهم‌ترین ویژگی تحصیلی در کشورهای خارجی غیرانگلیسی زبان به شمار می‌آید. از دوره‌های بین‌المللی و انگلیسی‌زبان دانشگاه اراسموس می‌توان به دوره‌ MBA و کارشناسی ارشد کارآفرینی اشاره کرد.

دانشگاه اراسموس در تمامی دانشکده‌های خود تغییراتی ایجاد کرده که مطابق با استاندارهای روز دنیا است و برخی از دانشکده‌های این دانشگاه نظیر دانشکده کسب‌وکار در میان دانشگاه‌های بین‌المللی از اعتبار بالایی برخوردار است. در سال ۲۰۲۱ دانشکده کسب‌وکار این دانشگاه در میان ۱۰ رتبه برتر دانشکده‌های کسب‌وکار جهان دیده شد. دانشگاه اراسموس دارای هفت دانشکده است که از محبوب‌ترین آن‌ها دانشکده کسب‌وکار اشاره کرد. این دانشگاه به‌غیراز این هفت دانشکده، دو مؤسسه و کالج نیز دارد که دانشجویان می‌توانند در دوره‌های آن‌ها شرکت کنند. از دیگر دانشکده‌های اراسموس می‌توان به دانشکده‌های حقوق، رفتار اجتماعی و علمی، تاریخ، فرهنگ و ارتباطات، سیاست و مدیریت بهداشت اراسموس، فلسفه، دانشکده بین‌المللی رفتار اجتماعی، کارشناسی ارشد و مدیریت اشاره نمود. برخی از دانشکده‌های این دانشگاه مانند دانشکده پزشکی در رتبه ۳۲ و دانشکده روانشناسی در رتبه ۶۱ دانشگاه‌های جهان قرار دارند.

برای مطالعه ادامه این مطلب به نشریه شماره 38 دانشگاه کارآفرین مراجعه بفرمایید.

نویسنده: آزینا جهانبخش/ پژوهشگر حوزه مدیریت تکنولوژی و کارآفرینی

تصمیم گیری

قضاوت و تصمیم‌گیری تحت شرایط عدم اطمینان

تصمیم‌گیری را می‌توان به‌طور گسترده به‌عنوان مجموعه پیچیده‌ای از فرآیندها شامل چهار مرحله تعیین اهداف، انتخاب گزینه‌هایی جهت نیل به هدف، ارزیابی گزینه‌های انتخاب‌شده و درنهایت انتخاب از میان گزینه‌ها تعریف کرد. ما هرروزه با تصمیم‌گیری در دنیای همراه با عدم اطمینان مواجه هستیم. اگر تصمیم‌گیری در دنیای کسب‌وکار و امور مالی موردنظر باشد، تصمیم‌گیری کارآفرینان از بهترین مثال‌ها هستند به‌طور سنتی قضاوت به‌عنوان یک ارزیابی از احتمال وقوع برخی از نتایج که در آن احتمالات بین ۰ و ۱ محدود می‌شوند تعریف شده است. قضاوت ممکن است تحت شرایط عدم اطمینان و یا تحت شرایط ریسک صورت بگیرد ساختار قضاوت به‌طور سنتی توسط نظریه احتمالات و مفروضات آن رسمیت می‌یابد قضاوت تحت شرایط عدم اطمینان اگر منسجم باشد و یا به‌خوبی کالیبره شده باشد. ۱۶ عقلانی است انتخاب‌های انجام‌شده تحت شرایط ریسک اگر به تصمیماتی منجر شوند که ارزش مورد انتظار و یا مطلوبیت مورد انتظار یا مطلوبیت مورد انتظار ذهنی ( تحت یک مدل روانی ) را به حداکثر برسانند. منطقی هستند.

پین و همکاران (۱۹۹۲) در بررسی خود به شواهد مختلفی از ریسک قضاوت احتمالی و انتخاب اشاره دارند این نتیجه‌گیری‌ها عبارت‌اند از:

  1. استراتژی‌های تصمیم‌گیری به اقتضای ویژگی‌های کار و زمینه تصمیم‌گیری می‌باشند.
  2. تصمیم‌گیرندگان به‌طور فعالانه‌ای در فرآیند تصمیم‌گیری توجیهات و اولویت‌هایی را ترسیم می‌نماید.

 آن‌ها همچنین اشاره می‌کنند که در تصور محققان تصمیم‌گیرندگان اغلب اطلاعاتی که آن‌ها در ارزش اسمی می‌دهند را می‌گیرند اما برخی از شواهد حاکی از آن است که اطلاعات درواقع در فرآیند تصمیم‌گیری بازسازی می‌شوند. تصمیم‌گیرندگان ممکن است همان تعریف عدم اطمینان که اغلب توسط محققان به‌عنوان معنای آشكار عنوان می‌شود را نپذیرند به همین خاطر عملیاتی سازی تک‌بعدی عدم اطمینان احتمالی که توسط محققان تصمیم‌گیری مفهوم‌پردازی می‌شود ممکن است ماهیت چندبعدی عدم اطمینان که تصمیم‌گیرندگان متصور می‌شوند را منعکس نکند. تحقیقات در حوزه قضاوت و تصمیم‌گیری به‌تازگی به نقش خلق‌وخو مزاج و هیجانات در فرآیند تصمیم‌گیری اشاره‌ کرده‌اند. علاوه بر اجزای شناختی تصمیم‌گیری، حالت‌های احساسی تجربه‌شده نیز در طول فرآیند تصمیم‌گیری و بعد از آن مهم هستند. بررسی نقشی که عاطفه بر تصمیم‌گیری دارد برخی از عواقب ناشی از ناراحتی‌های روانی که عدم اطمینان ممکن است ایجاد کند را برجسته می.کند. یک لیست کوتاه از برخی از این نتایج عبارت‌اند از: تأسف و ناامیدی زیان گریزی، اضطراب ایجاد شده در اثر توجه نامناسب به نتیجه با کمترین احتمال نگرانی که بر تصمیمات مربوط به آزمون‌های پزشکی تحت نظر تأثیر می‌گذارد، ترس از عوارض منفی جانبی مرتبط با انتخاب به یک درمان پزشکی و شک در مورد اینکه چه اقدامی انجام شود که ممکن است تصمیم‌گیرنده را برای یک دوره طولانی‌مدت در وضعیت بلاتکلیفی قرار دهد.

 در نظریه‌های قضاوت و تصمیم‌گیری، عاطفه با این استدلال به مدل‌های انتخابی مبتنی بر انتظار ضمیمه می‌شود که می‌تواند ارزشی را علاوه بر مطلوبیت معمول نتیجه، بر تصمیم‌گیرنده در برداشته باشد. مدل‌های تصمیم‌گیری استاندارد برای اینکه بتوانند منعکس‌کننده توجه به عاطفه به‌منظور توصیف دقیق‌تر فرآیندهای تصمیم‌گیری باشند نیاز به تجدیدنظر دارد به این معنا که نظریه‌های قضاوت و تصمیم‌گیری باید اقدام به مدل‌سازی اجزای احساسی تصمیم‌گیری با ترکیب آن‌ها در مدل‌های تبعی نمایند. مدل‌های تبعی فرض می‌کند که تصمیم‌گیرندگان همه‌ی جنبه‌های وضعیت تصمیم‌گیری را قبل از رسیدن به یک انتخاب به‌دقت در نظر گرفته‌اند. در مقابل نظریه‌پردازان دیگر در فرآیند تصمیم‌گیری عاطفه را از دیدگاهی غیر تبعی می‌بینند که در آن واکنش‌های احساسی ممکن است ارزیابی‌های شناختی نتیجه شده و به‌طور مستقیم بر رفتار انتخابی اثر بگذارند و یا در آن عاطفه می‌تواند به‌عنوان مبنایی برای ارزیابی اطلاعات و یا برای هدایت فرآیندهای تصمیم پس از آن در شرایطی که ارزیابی شناختی دقیق موجود نیست، کمک کند.

فرض کنید که میل به زندگی در یک جهان خاص و ناگزیر از مواجه با عدم اطمینان می‌تواند تنشی را به‌عنوان ناراحتی روانی ایجاد نماید چنین ناراحتی در سراسر فرآیند تصمیم‌گیری طنین‌انداز است از ابتدای بازنمود وضعیت تصمیم‌گیری و انتخاب استراتژی‌های مقابله با آن تا مدیریت متقابل عاطفه و شناخت که ما را به سمت تصمیم‌گیری و پیامدهای ناشی از انتخاب‌هایمان هدایت می‌کند. در دو سر طیف ناراحتی بیان‌شده می‌تواند با انفعال و یا هرج‌ومرج کلی برای افراد پایان یابد. بااین‌حال اغلب موارد ناراحتی روحی و روانی در صورت عدم مدیریت رضایت‌بخش می‌تواند منجر به تصمیم‌گیری‌های نادرست در زندگی و کسب‌وکار شود.

برگرفته از مباحثی نوین در تأمین مالی کارآفرینی با کاربردهای از اقتصاد و مالی رفتاری نویسنده پرفسور رسول یزدی پور

ماهنمامه شماره 13 دانشگاه کارآفرین

کارآفرینی باز

کارآفرینی باز

محقق ارشد ماریا ترزا نورن از DTU Entrepreneurship در حال انجام مطالعه‌ای درباره فعالیت‌ها و تأثیر کارآفرینی باز است. کارآفرینی باز ابتکاری است که توسط بنیاد صنعت دانمارک حمایت می‌شود و هدف آن ایجاد استارت‌آپ‌های فناوری مبتنی بر تحقیقات جدید و مقیاس‌پذیر است. تمامی دانشگاه‌های دانمارک به این طرح پیوسته‌اند.

اگرچه بسیاری از محققان مایل‌اند تحقیقات خود را مورداستفاده قرار دهند، اما تعداد کمی از آن‌ها مایل‌اند کارآفرینی تمام‌وقت شوند. ماریا ترزا نورن خاطرنشان می‌کند که این می‌تواند چیز خوبی باشد.

“ما می‌دانیم که اکثر کارآفرینان محقق فاقد مهارت‌های تجاری هستند که برای توسعه و مدیریت استارت‌آپ‌های قوی ضروری است. درعین‌حال، مطالعات نشان می‌دهد که وقتی محققین با یک فناوری جدید در شرکتی که این فناوری را به بازار می‌آورد درگیر می‌شوند، مزیت بزرگی است. این می‌تواند شانس موفقیت شرکت را افزایش دهد، سودآوری آن را بهبود بخشد و سرعت توسعه فناوری را افزایش دهد.”

سؤال این است که چگونه می‌توان اطمینان حاصل کرد که محققان دارای ایده برای یک شرکت می‌توانند دانش خود را در زمانی که شرکت به مهارت‌های مهم توسعه تجارت دسترسی پیدا می‌کند، استفاده کنند. کارآفرینی باز سعی دارد به این سؤال پاسخ دهد.

به گفته ماریا ترزا نورن، این تحقیق به پنج «مهره که باید شکسته شوند» اشاره می‌کند تا توسعه استارت‌آپ‌های مبتنی بر تحقیقات مقیاس‌پذیر را تقویت کند.

1. کارآفرینان با تجربه: در مرحله اول، لازم است کارآفرینان خارجی با تجربه را به دانشگاه‌ها بیاوریم تا به محققان کمک کنند تا ایده‌های خود را توسعه دهند، آن‌ها را به محصولات و خدمات تبدیل کنند و مدل‌های کسب‌وکار و شرکت‌های محکمی را پیرامون ایده‌ها بسازند. چالش این است که هم محققان و هم دانشگاه‌ها معمولاً فاقد شبکه‌هایی برای کارآفرینان خارجی با تجربه مرتبط هستند.

2. بینش بازار: ثانیاً، نیاز به وارد کردن بینش بازار و مهارت‌های توسعه کسب‌وکار در توسعه ایده‌های محققان خیلی زودتر از موارد معمول وجود دارد، زیرا این امر می‌تواند شانس ایجاد یک کسب‌وکار موفق را به میزان قابل‌توجهی افزایش دهد.

3. پیشنهاد تمدید شده: ثالثاً، این تحقیق به نیاز گسترش پیشنهادات دانشگاه‌ها به کارآفرینان پژوهشی نوظهور اشاره می‌کند. به‌طورمعمول، محققان تنها زمانی در دانشگاه خود مشاوره دریافت می‌کنند که یک درخواست ثبت اختراع برای یک اختراع ارسال شود. به گفته ماریا ترزا نورن، این بدان معناست که بسیاری از محققان توصیه‌های به‌موقع در مورد اینکه تحقیقات آن‌ها برای چه چیزی می‌تواند مورداستفاده قرار گیرد و برای توسعه و بلوغ آن به چه چیزی نیاز دارد، دریافت نمی‌کنند. علاوه بر این، تمام تحقیقات دانشگاهی را نمی‌توان از طریق ثبت اختراع ثبت یا تجاری کرد. در مواقع دیگر، یک شرکت باید براساس مزیت‌های رقابتی به دست آمده از طریق دانش عمیق که دانشگاه‌ها اغلب برای مشاوره در مورد آن مجهز نیستند، ایجاد کند.

4. پشتیبانی انعطاف‌پذیر: چهارم، دانشگاه‌ها باید بتوانند پشتیبانی انعطاف‌پذیری را از کارآفرینان پژوهشی ارائه دهند که در طول زمان قابل تطبیق باشد. به‌عنوان‌مثال، مطالعات نشان داده‌اند که مهم است که محققان با ایده‌های خوب با بازیگران خارجی مختلف همراه شوند. معمولاً در مراحل مختلف توسعه، یک شرکت به مهارت‌های تجاری متفاوتی نیاز است و درواقع اگر همان بازیگران خارجی با تجربه از شرکت حمایت کنند، می‌تواند یک استارت‌آپ دانشگاهی را با مشکل مواجه کند؛ بنابراین، توصیه‌های دانشگاه‌ها به کارآفرینان محقق ترجیحاً باید شامل کمک به آن‌ها برای یافتن مشاوران، مربیان، سرمایه‌گذاران و بنیان‌گذاران مناسب و ارزیابی زمانی که به افراد جدید نیاز است، باشد.

5. همکاری و یادگیری: در نهایت، نیاز به بهبود همکاری و یادگیری بین دانشگاه‌ها وجود دارد. ماریا ترزا نورن اشاره می‌کند که تفاوت‌های زیادی در نحوه کار دانشگاه‌ها برای ارتقای توسعه استارت‌آپ‌های مبتنی بر پژوهش و میزان مهارت آن‌ها در آن وجود دارد. این نشان می‌دهد که پتانسیل زیادی برای افزایش اشتراک دانش و همکاری بین دانشگاه‌ها برای حمایت مؤثر از استارت‌آپ‌های جدید وجود دارد.

در اصل، این انتقال از تحقیق به تجارت تا حد امکان برای طرف‌های درگیر جذاب است

کارآفرینی باز در تلاش است تا همه این پنج مهره را بشکند. به‌عنوان‌مثال، واحدهای تجاری در هر دانشگاه با افرادی که سابقه کارآفرینی و بینش آکادمیک در زمینه‌های تحقیقاتی مربوطه دارند، ایجاد شده است.

روسای واحدهای تجاری نقش کلیدی را به‌عنوان کاتالیزور و پیوند بین محققان و کارآفرینان، تأثیرگذاران و شرکت‌ها ایفا می‌کنند. یکی از وظایف این است که تیم‌های مناسب را برای رشد ایده‌های امیدوارکننده گرد هم بیاوریم. مورد دیگر حمایت و مشاوره مستمر استارت‌آپ‌های جدید در توسعه آن‌ها، کمک به آن‌ها برای درخواست بودجه توسعه و غیره است.

دانشگاه‌های دانمارک دارای اکوسیستم منحصربه‌فردی از استارتاپ‌ها، کارآفرینان و محققین مبتنی بر پژوهش هستند. این در مدیریت عالی دانشگاه‌ها و همچنین محیط‌های آکادمیک مربوطه لنگر انداخته است – بنابراین مبنای خوبی برای بهبود تجاری‌سازی تحقیقات دانشگاهی وجود دارد.

منبع: https://www.miragenews.com/between-research-and-business-there-are-five-931687/

کارآفرینی

کارآفرینی و اقتصاد پایدار

تقویت جو عمومی کارآفرینانه جهت توسعه یک محیط نوآورانه و اقتصادی پایدار

عصر حاضر، عصر تغییر و تحول سریع دانش است و سازمانها برای بقا، باید به‌طور پیوسته برای جمع آوری داده های مناسب از محیط خارجی و تبدیل آن به دانش اقدام نمایند. در چنین شرایطی، «دانش» که دارایی و منبع ارزشمند استراتژیکی بشمار می آید، جایگزین سرمایه و انرژی و نیز موقعیتی استوار برای ادامه حیات در سازمان های پویا و نوآور تبدیل‌شده است و رمز موفقیت سازمان ها در عرصه رقابت جهانی بشمار می آید. اینجاست که اهمیت نوآوری بیش‌ازپیش موردتوجه قرا میگیرد. نوآوری برای پاسخ به تغییراتی که پیوسته محیط سازمانها و به‌ویژه محیط پیرامون موسسه های دانش‌بنیان را دگرگون میکند، ضروری است.
«نوآوری» را فرآیند به کار بردن یک ایده خلاق و تبدیل به یک محصول، خدمت یا شیوه مفید تعریف کرده اند. از طرفی، «خلاقیت» اشاره به «ارائه چیزی نو» دارد، درحالی‌که نوآوری اشاره به «کاربرد چیزی نو» میکند و «کارآفرین»، نیز فردی است که با یک محصول یا خدمت جدید در بازار خلق ارزش می نماید.
مطالعات نشان داده است که نوآوری جوهر بقای شرکت است و تنها شرکت هایی که با موفقیت از نوآوری استفاده می‌نمایند، میتوانند مزیت رقابتی در بازار ایجاد نمایند. از سویی دیگر کارآفرینی سازمانی موجب رشد و بقای یک شرکت میشود و با توجه به پیچیده شدن سازمان ها، رشد فناوری، نو و بدیع بودن علم سازمان ها، آن‌ها تلاش می کنند تا محیط درونی خود را کارآفرین و خلاق سازند.
از سوی دیگر، در بعد ملی، هدف مشترک همه کشورها توسعه یک محیط نوآورانه است که از طریق تقویت و ایجاد جو عمومی کارآفرینانه میتوان به آن دست‌یافت. بدین منظور میتوان از طرق زیر اقدام کرد:
1) تأسیس شرکت های منشعب از دانشگاه ها
2) تقبل ابتکارات سه‌جانبه برای توسعه اقتصادی دانش محور مثل پارک های علمی و فناوری و مراکز رشد کسب‌وکار
3) ایجاد یکپارچگی استراتژیک بین شرکت ها
4) ایجاد نهادهای ترکیبی که به‌عنوان واسط و به‌صورت غیرانتفاعی فعالیت میکنند.
5) انعقاد قراردادهایی با آزمایشگاه های دولتی و گروه های پژوهشی دانشگاهی
لذا با ذکر دلایل ذیل، کارآفرینی را میتوان به‌عنوان يكي از مهم ترين محورهای اصلی رشد و توسعه اقتصادی بشمار آورد:
1- کارآفرینی عامل افزایش سرمايه گذاري و به‌تبع آن افزايش سود و سرمایه سرمایه‌گذاران است.
2- کارآفرینی میتواند سبب ايجاد فرصت های تازه در بازار کار و راهکار مؤثری در ایجاد اشتغال مولد و پايدار در كشور باشد.
3- موجب دگرگونی ارزش ها و تحول ماهیت آن‌ها می‌شود و ارزش های تازه‌ای به وجود می‌آورد.
4- موجب آسان شدن روند رشد و توسعه کشور می‌شود
5- محیط و شرایط لازم را برای تولید کالاها، محصولات و بازاریابی آن‌ها فراهم می‌سازد.
6- کارآفرینی سبب پيدايش محصولات، خدمات، روش ها، سیاست ها، افکار و راهکارهای نو برای حل مشکلات جامعه می‌شود.
7- عامل تقویت و تکامل صنایع داخلی است و زمینه رقابت صنایع داخلي با صنايع خارجی را فراهم می‌آورد و منجر به افزایش صادرات و دریافت ارز برای کشور میشود.
8- باعث رقابت، تقویت و تکامل صنایع مشابه داخلی با یکدیگر و سرانجام موجب بهبود و افزايش سطح کیفیت کالاها می‌شود.
9- عامل توسعه اقتصادي، رفاه و تأمین اجتماعي جامعه است.

عرفان حاجی آخوندی – پژوهشگر و مدرس دانشگاه

برای مطالعه مطالب بیشتر به تب ماهنامه نشریه دانشگاه کارآفرین مراجعه فرمایید

دانشگاه نوآور

آینده‌پژوهی دانشگاه‌های نسل آينده

دانشگاه‌های آينده زادگاه اختراع و نوآوری‌های آينده خواهند بود. مهارت‌هاي فني و تخصصي متخصصين صنايع در شركت‌ها با ایده‌ها و نوآوری‌های دانشجويان در دستيابي به چشم‌اندازهاي بين‌المللي و اقتصاد گروه‌هاي صنعتي کمک خواهد کرد و پايداري برنامه‌های آموزشي و مهارت افزايي در دانشگاه‌های نوآور، رقابت‌پذیری اقتصادی و شكوفايي دائم شرکت‌ها را در كلاس جهاني تضمين خواهد نمود.

 امروزه با توجه به تأکیدهای که بر روی توسعه پایدار و ارگانیک و پویایی اجزاء اکوسیستم نوآوری می‌شود و با توجه به اینکه همه نهادهای اکوسیستم نوآوری کشور در قالب یک پیکر، ملزم به همکاری و هماهنگی در راستای سوق دادن کشور در مسیر نوآوری، علم و فناوری هستند؛ وجود دانشگاه نوآور به‌عنوان یکی از اصلی‌ترین اجزای اکوسیستم نوآوری حائز اهمیت است. با توجه به پیشرفت روزافزون تکنولوژی و تغییرات سریع محیطی، ازجمله ورود فناوری‌های مختلف و روزآمد به بازار و شکل‌گیری رقابت سخت بین عاملان اقتصادی مختلف در راستای توسعه و رشد اقتصادی، سازمان‌های مختلف ازجمله دانشگاه‌ها را (اگر بخواهند به رشد و توسعه و حیات خود به‌عنوان نقشی که در اکوسیستم نوآوری در راستای توسعه علم و فناوری و پاسخگویی به نیازمندی‌های جامعه دارند، پاسخ دهند) ملزم به انطباق هر چه بیشتر با محیط و تشویق کارکنان خود به نوآوری و خلاقیت و حرکت به سمت تبدیل شدن به یک دانشگاه و سازمان نوآور خواهند نمود.

پیش‌ازاین نوآوری در قالب الگوی دانشگاه و صنعت مورد بررسی قرار می‌گرفت، بعدها الگوی نظام ملی نوآوری مطرح شد که سایر نهادهای مؤثر و دخیل در تولید و انتشار علم و فناوری را مورد توجه قرار می‌داد و در قالب نظام ملی نوآوری بررسی می‌کرد و بعدازآن، ازآنجایی‌که هیچ مرزی را برای نوآوری نمی‌توان در نظر گرفت، نوآوری را در سطحی بالاتر از نظام ملی نوآوری و در قالب نظام جهانی نوآوری تعریف کردند.

نوآوری یکی از مؤلفه‌های اصلی و مهم برای پیشرفت هر صنعت و سازماني مي‌باشد. دانشگاه‌ها به‌عنوان نهاد آموزشی و پژوهشی از عوامل تأثیرگذار در نوآوری هستند و تأثیر زیادی در عملکرد نوآورانه کشورها دارند.

دانشگاه‌ها در طول عمر خود براثر وقوع دو انقلاب مهم علمی، تاکنون سه نسل آموزش محور، پژوهش محور و کارآفرین را تجربه کرده‌اند. دانشگاه‌های نسل سوم، کارآفرین، ارزش‌آفرین، ثروت آفرین و جامعه‌محورند و یکی از ویژگی‌های آن‌ها تولید دانش کاربردی و ارائه آن‌ها به جامعه است. اما به ‌مرور زمان دانشگاه‌های کارآفرین در حال تبدیل شدن به شکل جدیدی از دانشگاه، تحت عنوان دانشگاه نوآور هستند، که ساختار جدیدتری از دانشگاه کارآفرین است.

سازمان‌ها و دانشگاه‌ها برای اینکه نوآور باشند نیاز به خلاقیت در ساختار، فرایند، اعضا، محصول و عملکرد خود دارند. سازمان‌های خلاق از جمله نهاد دانشگاه نوآور دارای خصوصیات ویژه‌ای هستند. ازجمله مهم‌ترین خصوصیات این سازمان‌ها انعطاف‌پذیری آن‌ها در رویارویی با بحران‌های ناشی از رقابت‌های اقتصادی است. این سازمان‌ها به عوامل محیطی پاسخگو بوده و دارای یک نظام باز در رویارویی با تغییرات صنعتی، بازرگانی و اقتصادی هستند و با مسائل و تنگناها برخورد منطقی و نوآورانه‌ای داشته و در صورت نیاز به تغییر و تحول، با بررسی دقیق و عالمانه، آن را اعمال می‌کنند. این‌گونه سازمان‌ها، به دلیل داشتن ساختار منعطف، از روابط منسجم بین واحدها و همکاری و وحدت بالا در اجزای خود برخوردارند؛ این مسئله امکان برقراری رابطه بهتر، خصوصاً رابطه غیررسمی و انعطاف‌پذیر را در ساختار سازمان میسر ساخته و موجب ترغیب و رشد خلاقیت و نوآوری در سازمان می‌شود. اصولاً خلاقیت قادر به تبلور در محیط نامناسب و نامطلوب نخواهد بود. محیط نامطلوب برای ترغیب و پرورش خلاقیت محیطی است که کارمندان را از ریسک کردن بازمی‌دارد و فشارهای کاری را به گونه‌های مختلف بر کارکنان وارد می‌آورد؛ همچنین در این محیط از اندیشه‌ها و ایده‌های نو بیشتر انتقاد می‌شود و کمتر موردحمایت قرار می‌گیرد و نسبت به هرگونه تغییر و تحولی، مقاومت و ممانعت صورت می‌گیرد.

دانشگاه‌های نوآور نسل آينده سعي در تسريع مسير تجاری‌سازی فناوری‌های مهم آينده و همچنين خلق آينده‌اي باکیفیت و زيبا براي بشريت را بر عهده خواهند داشت. خدماتي كه اين دانشگاه‌ها به شرکت‌های صنعتي و ساير شركاي خود ارائه خواهند داد، ايجاد اكوسيستم نوآوري باز و محلي پويا و سراسر هيجان و پذيراي ميل به ايجاد تغییر و تحول، چابکي، پویايي، کارآفریني، خیرخواهي و ارزش‌آفریني خواهد بود.

در اين اكوسيستم باز، صاحبان اندیشه‌ها و نوآوری‌هایی كه مي‌توانند براي شرکت‌های و جوامع صنعتي و آينده كشور و دنياي ما خلق ارزش نمايند شرايط حضور خواهند داشت و از طريق هم آفريني براي خلق آينده جهان، باهم پيش خواهند رفت.

نوآورترين دانشگاه‌های جهان به ترتيب:

  1. استفورد: پيشگام در حوزه تجاری‌سازی است و صاحبان کسب‌وکارهایی مثل گوگل، ياهو، اينستاگرام، نايك، GM و لينكدين و همچنين تعداد زيادي از برندگان جايزه نوبل محصول اين دانشگاه بودند. همچنين اين دانشگاه از سال 2012 تا 2017 تعداد 728 مورد اختراع داشته است.
  2. ماساچوست(MIT): اين دانشگاه از سال 1861 ميلادي با هدف کمک به توسعه، پیشرفت و کاربرد عملی علوم تأسیس شده و  تعداد 90 جايز نوبل را به خود اختصاص داده و در حل پروژه‌های كلان در دنيا پيشگام می‌باشد. برخي از مهم‌ترین نوآوری‌های قرن گذشته، ازجمله توسعه کامپیوترهای دیجیتال و تکمیل پروژه ژنوم انسانی، از سوی محققین این دانشگاه صورت گرفته است. ۲۹ مدال ملی فناوری و نوآوری و نیز تأسیس شرکت‌های موفقی مانند «Dropbox» و «iRobot»، از سوی فارغ‌التحصیلان این دانشگاه از ديگر افتخارات اين دانشگاه می‌باشد.
  3. هاروارد: در سال ۱۶۳۶ میلادی تأسیس شده و قدیمی‌ترین دانشگاه نوآور جهان مي‌باشد. دریافت ۴۸ جایزه نوبل و ۴۸ جایزه پولیتزر از مهم‌ترین افتخارات اين دانشگاه مي‌باشد.

در فهرست 10 دانشگاه نوآور جهان 8 دانشگاه از ایالات‌متحده و دو دانشگاه اروپايي كالج سلطنتي لندن و نيز دانشگاه KU Leuven بلژيك در رده‌های بعدي دانشگاه‌هاي نوآور جهان قرار دارند. در بين كشورهاي آسيايي نيز دانشگاه علوم و فناوری پوهانگ (POSTECH) در رده دوازدهم قرار گرفته است. این دانشگاه کره‌ای، در سال ۱۹۸۶ میلادی، توسط شرکت فولاد «POSCO» تأسیس گردیده و در همین مدت کوتاه، با روابط گسترده و بی‌نظیر خود با صنعت، توانسته خود را به‌عنوان یک دانشگاه نوآور و موفق مطرح نماید.

دکتر سعید حاجی زاده/ مدرس دانشگاه و مشاور حوزه مدیریت و تکنولوژی

جهت مطالعه ادامه مطلب به شماره 41 ماهنامه نشریه دانشگاه کارآفرین مراجعه کنید