همه چیز درباره شرکت های دانش بنیان

همه چیز درباره شرکت های دانش بنیان

 

اگر شما هم از آن دسته نخبگانی هستید که دنبال جایی برای شکوفایی علمی و تکنولوژیک خود هستید، احتمالا “شرکت‌های دانش بنیان” گزینه مناسبی برای شما خواهد بود، چراکه ایده‌ها و دانشی که در این شرکت‌ها به محصولات و خدمات دانش بنیان تبدیل می‌شوند لازم است از سطح و گام ابتکاری و پژوهشی مناسبی برخوردار باشند.

 

مقدمه

در دنیاي پر از تحـول امـروز، زیربنـاي اقتصـادهاي صـنعتی، از محوریت منابع به سمت محوریت سرمایه‌هاي فکري جابه جـا شده و به همین دلیـل عامـل دانـش بـه صـورت روز افـزون پراهمیت‌تر مـی‌شـود . در چنـین شـرایطی شـکل جدیـدي از سـازمان‌هـا مـورد نیـاز اسـت: سـازمان‌هـایی کـه بـه عنـوان ســامانه­هــاي مبتنــی بــر دانــش شــناخته شــده و اصــطلاحاً شرکت‌هاي دانش بنیان نامیده می‌شوند و عاملی حیـاتی بـراي توسعه اقتصادي در یک کشور هستند. در واقع این شرکت‌هـا موتور رشد و توسعه محسوب می‌شوند. پس شـکوفایی و رونق شرکت‌هاي دانش بنیان باعـث نیـل کشـورها بـه سـمت اقتصاد پایدار، دانش محور و پیشرو خواهد شد. کشور ما نیز جهت دستیابی به یک رشد و توسعه پایـدار و فراگیر و رقابت در عرصه جهانی نیازمند یک تحول اقتصادي از اقتصاد منبع محور بـه سـمت اقتصـاد دانـش محـور است. در این میان شرکت‌هاي دانـش بنیـان موتـور توسـعه و ایجاد چنین تحولی محسوب می‌شوند. از این رو در کشور ما اخیراً شرکت هاي دانش بنیان کانون توجه مسئولین کشور قرار گرفتـه‌انـد. بسـته‌هـاي مختلـف حمـایتی، تسـهیلات مـالی، معافیت‌هاي مختلف، ابلاغ سیاسـت‌هـا و تصـویب قـوانین و آیین‌نامه‌هاي تسهیل کننده همگی نتایج چنین رویکردي در بین سیاستگذاران و دولتمردان کشور است.

 

اقتصاد دانش بنیان

شرکت‌های دانش بنیان و محصولات آنها به طور قطع مهره اصلی تحقق اقتصاد مقاومتی به شمار می‌آیند. در بندهای مختلف سیاست‌های کلی اقتصاد مقاومتی و نیز سیاست‌های کلی برنامه ششم توسعه ابلاغی مقام معظم رهبری، بر شکل‌گیری اقتصاد دانش بنیان به عنوان راهبردی در جهت حرکت صحیح اقتصاد کشور، تاکید شده است. در بند ۲ سیاست‌های کلی اقتصاد مقاومتی، بر پیشتازی اقتصاد دانش بنیان به منظور ارتقاء جایگاه جهانی کشور و افزایش سهم تولید و صادرات محصولات دانش‌بنیان و دستیابی به رتبه اول اقتصاد دانش‌بنیان در منطقه تاکید شده است. درهمین حال سیاست‌های کلی برنامه ششم توسعه ابلاغی مقام معظم رهبری نیز برپایه‌ محورهای سه‌گانه‌ “اقتصاد مقاومتی”، “پیشتازی در عرصه‌ علم و فناوری” و “تعالی و مقاوم‌سازی فرهنگی” تنظیم شده که در یکی از بندهای آن دانش‌بنیان کردن شیوه تولید و محصولات صنعتی و خدمات وابسته به آن در جهت تقویت حضور در بازارهای منطقه و جهان مورد تاکید قرار گرفته است.

 

واژه ها و عبارات

واژه “شرکت‌هاي دانش بنیان” یـا واژه‌هـاي مشـابه، عبـارت نسبتاً جدیدي در ادبیات مدیریتی و اقتصادي جهان محسوب می‌شود. عباراتی نظیر “سازمان‌ها یا کسب وکارهـاي دانـش محـور”، “شرکت‌هاي کوچک دانش مبنا”، “شرکت هاي فناوري محور”و “شرکت هاي کوچک نوآور”  . حتـی در برخـی از مقـالات، عبارت‌هایی نظیر «شرکت‌هاي مبتنی بر فناوري‌هاي پیشرفته”یا “شرکت‌هاي مبتنی بر فناوري‌هاي نـوین” نیـز بـه صـورت مصداقی از شرکت‌هاي دانش بنیان در نظر گرفته شـده اسـت. با در نظر گرفتن تمامی ایـن مـوارد، مـی تـوان گفـت اولـین پژوهش در خصوص این نوع شرکت‌ها توسط لایتـل در سال 1979 انجـام شـده اسـت. او بـا بـه کـار بـردن عبـارت شرکت‌هاي فناوري محور، این شرکت ها را موسساتی معرفـی نمود که متکی بر نوآوري و اختراعات علمی بوده و با هـدف تجاري‌‌سازي این اختراعات و نوآوري‌ها تاسـیس مـی‌شـوند. از دیدگاه مدیریت دانش، کسب و کارهاي دانش بنیان به تبیین و مدلسازي تولیـد دانـش (تحقیـق و توسـعه دانـش جدیـد) پرداخته و باعث غنی‌سازي دانش (آموزش، پرورش و توسعه انسانی) و نیز انتقال دانش و نوآوري می گردند. بنابراین مـی‌تـوان گفـت نقطـه اشـتراك ایـن تعاریف آن است که در شرکت‌هاي دانش بنیان نسبت بالایی از دارایی‌هاي نامشهود وجود داشته و این شرکت ها به نـوآوري به عنوان اصلی ترین منبع رقابتی متکی هستند.

 

فعالیت‌هاي دانش بنیان

شرکت‌های دانش بنیان فراتـر از اینکـه چـه محصـولی تولیـد می‌کنند، در سطوح مختلـف فعالیـت‌هـاي خـود دانـش بنیـان هســتند. نــوآوري (بــه عنــوان محوریــت فعالیــت هــاي دانش بنیان) پدیده‌اي فراگیر است و در تمام بخش‌هاي صنعت، صرف نظر از نوع و سطح فناوري، می‌تواند ظهور کند. عموماً تمامی شرکت‌ها بـا هـر سـطح از فنـاوري، بـا مسـاله انتخاب تعدادي راه‌حل‌هاي مشخص بـراي ترکیـب منـابع و فعالیت‌هاي خود جهت تولید یک محصول یا عرضه خـدمات مواجه هسـتند .امـا در ایـن میـان راه‌حـل یـا راه‌حـل‌هـاي محدودي وجود دارند که باعث ایجاد بیشترین ارزش افـزوده نسبت به سایر رقبـا مـی‌شـوند و بـه وسـیله دانـش شناسـایی می‌گردند. نقش کلیديِ دانش مربوطه، دانسـتن آن اسـت کـه چگونه منابعی نظیر مواد اولیه، نیروي انسانی، انرژي و سـایر منابع که در دسترس بقیه شرکت ها نیـز هسـت را بـه شـکلی ترکیب نماییم که نسبت به سایر رقبا ارزش بیشـتري را بـراي مشتري ایجاد کنیم. لذا با شناسایی این دانش و مدیریت آن در لایه‌هاي مختلف سازمان، فعالیت‌هاي یک مجموعه، مبتنی بـر دانش و یا بـه اصـطلاح دانـش بنیـان خواهـد شـد. در واقـع شـرکت‌هـاي دانـش بنیـان، دانـش را در جنبـه‌هـاي مختلـف فعالیت‌هاي خود به کار مـی‌بندنـد و محصـولات خـود را بـه کمک نوآوري‌هاي ناشی از فعالیت‌هاي دانش بنیان نسـبت بـه سایر رقبا متمایز می‌کنند. بـا چنـین دیـدگاهی، یـک شـرکت دانش بنیان به معنی تولید محصولات با فناوري بالا نیست بلکه به معنی تولید محصولات ارزشمند و نوآورانه با هر سـطح از فناوري، به کمک فعالیت‌هاي دانش بنیان است.

 

محصولات دانش بنیان

محصولات دانش بنیان اکنون نقش اساسی در توسعه اقتصادي کشورها داشته به طوريکـه سـهم آنهـا در تولیـدات صـنعتی جهان در حال افزایش است. ویژگی اصلی این محصولات که به عنوان موج جدید توسعه صنعتی از آنها یاد مـی‌شـود، بـالا بودن سهم تحقیق و توسعه یا دانش نیروي انسـانی در تولیـد این محصولات و خدمات است.

 

در ایران

در ایران بر اساس ماده یک قانون حمایت از شرکت‌هاي دانش بنیان مصوب 1389؛ شرکت‌هاي دانش بنیان به این شکل تعریف شده است : “شرکت ها و موسسات دانش بنیان، شرکت یا موسسه خصوصی یا تعاونی است که به منظور هم افزایی علم و ثروت، توسعه اقتصاد دانش محور، تحقق اهداف علمی و اقتصادي (شامل گسترش و کاربرد اختراع و نوآوري) و تجاري‌سازي نتایج تحقیق و توسعه (شامل طراحی و تولید کالا و خدمات) در حوزه فناوري‌هاي برتر و با ارزش افزوده فراوان به ویژه در تولید نرم افزارهاي مربوطه تشکیل می شود”. همانگونه که اشاره شد، آیین‌نامه تشخیص صلاحیت شرکت‌هاي دانش بنیان در ایران نیز، بر اساس رویکرد “خروجی محور” شکل گرفته و در بند 5 ماده1 آن، موسسات دانش بنیان بر مبناي تولید کالا یا خدمات دانش بنیان، تعریف شده‌اند. در این آیین‌نامه ویژگی کالاهاي دانش بنیان به این شکل تشریح گردیده است: 1- در حوزه فناوري‌هاي بالا و متوسط به بالاست. 2- داراي پیچیدگی فنی بوده و تولید و تداوم آن نیاز به تحقیق و توسعه دارد. 3- عمده ارزش افزوده آن ناشی از دانش فنی و نوآوري است.

  

حقوق مالکیت فکری

غالب دارایی‌های شرکت‌های دانش بنیان از جنس دارایی‌های فکری است لذا “مدیریت و حفاظت حقوقی از  این دارایی‌های فکری” امری اجتناب‌ناپذیر می‌باشد. شرکت‌ها با بهره‌گیری از نظام حقوقی مالکیت فکری، قادر خواهند بود تا چتر حقوقی کارآمدی برای فرایند خلق ایده تا صادرات فناوری و تجاری سازی خودشان فراهم آورند. بنابراین ندانستن مباحث حقوق مالکیت فکری برای شرکت‌های دانش بنیان یک تهدید جدی و دانستن آنها به عنوان یک فرصت بزرگ خواهد بود.

مالکیت فکری همانند خلاقیت و قوه ابتکار بشری در زندگی روزمره ما به طور ویژه‌ای نمود پیدا کرده است. هر محصول یا خدماتی که ما در زندگی روزانه استفاده می‌کنیم نتیجه زنجیره به هم پیوسته‌ای از نوآوری‌های کوچك و بزرگ از قبیل تغییر در اشکال یا بهبود عملکرد یك محصول و روشی است که امروز انجام می‌دهد. بنابراین زمانی شرکت‌های دانش بنیان می‌توانند نسبت به اختراع و علامت تجاری خود اظهار مالکیت نمایند که آن را به ثبت رسانده باشند.

صرف نظر از اینکه شرکت شما چه محصولی را تولید و یا این که چه خدماتی را ارائه می‌دهد، به طور همزمان هم می‌تواند خالق دارایی‌های فکری و هم استفاده کننده از آنها باشد. برخی شرکت های دانش بنیان اطلاعات محرمانه تجاری و فنی ارزشمندی دارند که باید در قالب اسرار تجاری محافظت شوند.

 

انواع شرکت‌های دانش بنیان

هر شرکت دانش بنیان با توجه به حجم کاری، سابقه و سطح فعالیت خود می‌تواند در غالب یکی از سه دسته شرکت زیر جای گیرد:

  1. شرکت‌ دانش بنیان تولیدکننده کالا/خدمات دانش بنیان
  2. شرکت‌ دانش بنیان نوپا
  3. شرکت‌ صنعتی دارای فعالیت دانش بنیان

 

اختتام كلام

شرکت‌هاي دانش بنیان بـه دلیـل ذات نوآورانه خود نیازمند یـک بدنـه چابـک، منعطـف و بـا حداقل دیوانسالاري و سرعت عمل بالا هسـتند. بنـابراین در تعریف شرکت‌هاي دانش بنیان بر اساس شرایط موجود کشور باید اصولاً از مزایاي بخش خصوصی در توسـعه فـن‌آفرینـی دانش بنیان استفاده نمـود. کلیـد واژه «بخـش خصوصـی» بـه عنوان یک تخصـیصِ هوشـمندانه در تعریـف شـرکت‌هـاي دانش بنیان کشور، گویاي این واقعیت اسـت. از آنجـا کـه در کشور مـا، در زنجیـره پـژوهش تـا تولیـد، “تجـاري سـازي ” مهمترین حلقه مفقوده در توسـعه فنـاوري کشـور اسـت لـذا استفاده از پتانسیل شرکت‌هاي دانش بنیان جهت پر کردن ایـن حلقــه مفقــوده بــه صــورت “کــاربردي کــردن تحقیقــات و تجاري‌سازي نـوآوري‌هـا” مـی‌توانـد گـام مهمـی در توسـعه فناوري در ایران باشد.

 

منابع

فخاری حسین، 1393، “بازخوانی تعریف شرکت هاي دانش بنیان بر اساس شرایط اقتصادي کشور”، فصلنامه علمی-پژوهشی سیاست علم و فناوري، سال ششم، شماره 4.

حمیدي زاده، محمدرضا ،1387 “،رویکرد دستیابی به کسب و کار دانش محور”، فصلنامه پـژوهش هـاي مـدیریت، 11 ،(صـص 163-190 ).

اکبرزاده نجمه، شفیع زاده احسان، 1391” ،بررسی نقش دولت در بهبود روند ایجـاد و توسـعه کسـب و کارهـاي دانـش بنیـان “، فصلنامه رشد فناوري، 9 33، (صص 53-46).

خداداد حسینی سید حمید، ریاحی پریسا، نوري مینـا، 1391 ، “پیشبرد نوآوري در کشورهاي در حال توسعه، بررسی برنامه هـاي توسعه، بررسی برنامه هاي توسعه اقتصـادي در ایـران ” ، فصـلنامه سیاست علم و فناوري، 43 ،(صص119-101).

علم خواه حسن، شجاع جواد، 1391، “کتاب راهنمای مدیریت مالکیت فکری برای کسب و کارهای دانش بنیان”، چاپ دوم، ناشر موسسه دارایی های فکری و فناوری مدرس.

 

Gorman, G., MC Carthy,S.,200, “Business Development Support&knowledge-Based Businesses”, Journal of Technology Transfer, 31(1), pp.131-143

Rylander A., Peppard J., 2005, “What Really is a Knowledge-Intensive Firm?”, Royal Institute of Technology, Sweden, Organization journal. pp 1-31.

Monck CSP, Porter RB, Quintas P, Storey DJ, Wynarczyk P ,1988, “Science parks and the growth of high technology frms”.London: Croom Helm Publisher.

Lundvall, B.Å. and Christensen, J.L., 2004, “Introduction: product innovation –on why and how it matters for firms and the economy”, In: J.L. Christensen and B.Å. Lundvall (eds.), Production Innovation, Interactive Learning and Economic Performance, Research on Technological Innovation and Management Policy Volume 8., Elsevier Ltd., Oxford.

 

نویسنده :

بنفشه دين محمدي آذري

پژوهشگر حوزه مديريت تكنولوژي

گفتگو با دکتر علی فتی: ریاست پارک علم و فناوری استان هرمزگان

گفتگو با دکتر علی فتی: ریاست پارک علم وفناوری استان هرمزگان

 

عضو هیئت علمی دانشگاه هرمزگان

دکتری مکانیک – گرایش ساخت و تولید

رییس سابق مرکز رشد استان هرمزگان

 

پارک علم و فناورری هرمزگان، چه سالی متولد شد؟

پارک علم و فناوری استان ۲۲ دی ۱۳۹۰ ، افتتاح گردید ولی این افتتاح کافی نبود زیرا در آن سال زیر ساخت لازم و ردیف بودجه نداشت اما دوسال بعد موفق شدیم ردیف بودجه بگیریم یعنی سال ۱۳۹۲ و با اعتبار یک میلیارد تومانی فعالیت رسمی پارک آغاز گردید. در ابتدا یک مرکز رشد جامع داشتیم که این مرکز رشد اغلب فعالیت‌هایش در حوزه تخصصی استان، مانند فعالیت‌های دریامحور و زیست محیطی، کشاورزی، بیوتکنولوژی و از این قبیل فعالیت‌ها بود اما بعد از آن یک مرکز رشد پزشکی نیز تاسیس کردیم که این مرکز وظیفه عرضه خدمات به اعضای محترم هیئت علمی دانشگاه علوم پزشکی عهده داربود که این مرکز کار پزشکی و فناوری های پزشکی انجام می‌داد.

 

زمینه اصلی فعالیت های پارک، چه بخش‌هایی را شامل می‌شود؟

فعالیت‌های پارک در پنج زمینه اصلی تعریف شد که البته مزیت‌های نسبی استان نیز بودند. این فعالیت‌ها حمل و نقل و ترانزیت، صنایع دریایی، شیلات، آبزی پروری، کشاورزی مبتنی بر آب شور و صنایع انرژی بر را شامل می شود، که بحث شیلات، آبزی پروری و صنایع دریایی فعالیت هایی از یک حوزه صنعتی بودند. این حوزه‌های تخصصی مزیت‌های نسبی استان هستند که ما هشتاد درصد فعالیت‌ها را در این حوزه‌ها انجام می‌دهیم و بیست درصد فعالیت‌ها بخش  عمومی را شامل می‌شوند که در واقع شرکت‌ها می‌توانند در حوزه های مختلفی نظیر فناوری اطلاعات و . . .  به ما مراجعه کنند.

 

پارک چه تعداد شرکت را زیر چتر خود قرار داده؟

در حال حاضر (مصاحبه در نیمه بهمن ماه انجام پذیرفته)، قریب به ۱۰۸ شرکت و واحد فناور در دل پارک علم و فناوری هرمزگان وجود دارند. ۲۵ مورد از شرکت‌های ما دانش بنیان هستند یعنی توسط معاونت علمی و فناوری ریاست جمهوری ارزیابی شدند. شایان ذکر است که این شرکت ها بالغ بر هشت میلیارد تومان فروش داشتند. ضمناً در این مدت بالای ۶۰ هزار دلار فروش خارجی نیز داشتیم.

 

اولویت های اصلی پارک چیست؟

باید عرض کنم که در سال 1395 شرکت های زیر نظر پارک را در تمامی ابعاد مورد تشویق قرار داده ایم،ضمناً نیازهای فناورانه استان را استخراج کردیم و شرکتهای دانش بنیان را تشویق می کنیم به موضوعاتی بپردازند که مشکل استان هستزیرا ما اعتقاد داریم که مجموعه پارک فناوری هر استان نسبت به توسعه منطقه خویش متعهد می باشد و اولین اولویت ما باید راه اندازی کسب و کارهایی باشد که خروجی آن، حل مشکلی از مشکلات استان باشد. بنابراین به مشکلات مربوط به حوزه هایی نظیر آب، محیط زیست، صنایع انرژی برق و . . . نگاه ویژه ای داریم و دست همکاری و یاری با شرکت های فعال این حوزه می دهیم.

 

تمایز پارک هرمزگان با سایر پارک ها چیست؟

به هر حال تمایز پارک علم و فناوری هرمزگان با سایر پارک‌ها در حوزه های تخصصی آن می باشد  که ما بحث دریامحوری را (که به هر حال استان، استانی دریامحور هست) به عنوان یک هدف انتخاب کردیم و در این حوزه فعالیت های خود را توسعه می دهیم. شایان ذکر است که پارک هرمزگان در پی ایجاد یک مرکز رشد فناوری های دریایی است که به لطف پروردگار در سال 1396 خبر های خوبی در این رابطه به اطلاع مردم عزیز ایران خصوصاً هرمزگانی های عزیز، خواهد رسید.

 

تعامل پارک با دانشگاهای استان چگونه است؟

یکی از مهم ترین چالش هایی که پارک ها با آن مواجه تعامل با دانشگاه ها است. قطعا شرکت های دانش بنیان و اعضای هیئت علمی هستند که شرکت تاسیس می کنند و فارغ التحصیلان دانشگاه ها هستند که شرکت های دانش بنیان را تاسیس می کنند. ما برنامه های ویژه ای را برای افزایش سطح تعامل به صورت رو افزون را داریم و باید عرض کنم بنده و همکاران زحمت کش پارک از هیچ تلاشی در افزایش سطح تعامل با دانشگاه مضایقه نخواهیم کرد.

این تعامل دانشگاه و پارک باید تعامل کاملاً نزدیک باشد که به هر حال هم دانشگاه منتفع شود و بتواند سهمی از درآمدهای خودش را از محل فروش شرکت‌های دانشگاهی خودش داشته باشد(از محل رویالتی)،ضمناً اعضای هیئت علمی نقش بسزایی در ارتقا سطح این تعامل را ایفا کرده و همچنین دانشگاه نیز باید نسبت به فارغ التحصیلان خودش متعهد باشد(منظور از تعهد این است که دانشگاه علاوه بر کار روی سطح دانشی دانشجویان، روی سطوح مهارتی و نگرشی آنها نیز متمرکز شده و آنها را به خلق کسب و کاری جدید سوق دهند). بدین منظور پارک علم و فناوری استان، تفاهم نامه‌ای را با چهار دانشگاه اصلی استان منعقد نمود، که به سبب آن بتوان آیین‌نامه ارتقا را که به تاسیس شرکت های دانش بنیان اهمیتی داده بتوان در دانشگاه پیاده سازی کرده و در نهایت منجر به ارتباط فراگیر و همه جانبه با دانشگاه ها شود.

توجه داشته باشید مهم ترین بحث در خصوص تعامل نزدیک این است که ما در دانشگاه ها استارتاپ ویکند و دوره های آموزشی برگزار می کنیم و مشکلات استان را به مشورت اعضای هیئت علمی و دانشجویان می گذاریم و آن ها برای حل مشکلات استان طرح و نظر می دهند و در نهایت این شکاف ها تبدیل به شرکت شده و در استان فعالیت ومشکلات را حل می کند. این فرآیند و چرخه ای هست که ما در نظر گرفته ایم.

اما برای بحث های توسعه ای مهم ترین مشکلی که در پارک داریم، بحث فضای فیزیکی است که باید آن را توسعه دهیم و به دنبال آن هستیم که ۴۵۰۰ متر فضا را به فضای فیزیکی اضافه نماییم. ساختمان رو به روی دانشگاه هرمزگان با زیربنای ۱۸۰۰ متر در حال ساخت می باشد که خوشبختانه در فاز اول پروژه شاهد پیشرفت فیزیکی 40 درصدی می باشیم. همچنین در سال ۹۶ برنامه ریزی کردیم که ارتباط دانشگاه و پارک رو نزدیک تر از وضع موجود نماییم، ضمناً تمرکز بیشتری بر اعضای هیئت علمی و فارغ التحصیلان دانشگاهی داشته باشیم، در این راستا فراخوان حمایت از پایان نامه های کارشناسی ارشد و دکتری را در بهمن ماه اعلام کردیم که انشاالله بتوانیم در پایان نامه‌هایی که کاربردی هستند و قابلیت تبدیل شدن به شرکت و تجاری سازی را دارند، حمایت های لازم را انجام دهیم. و رئوس برنامه های اصلی پارک علم و فناوری هرمزگان موارد فوق الذکر را شامل شده و تمام تلاش مسئولان محترم پارک تحقیق این برنامه ها بوده تا در نهایت به لطف خدا بتوانیم یک اکوسیستم فناوری و نوآوری را در استان هرمزگان پیاده سازی نماییم. در انتها جا دارد از تیم نشریه دانشگاه کارآفرین بابت راه اندازی این نشریه که رسالتی سنگین در راستای ترویج فرهنگ کارآفرینی دانشگاهی را دارد، تشکر و قدردانی نمایم.

 

اهمیت و ضرورت آموزش کارآفرینی : آموزش کارآفرینی

اهمیت و ضرورت آموزش کارآفرینی

آموزش کارآفرینی

 

آموزش کارآفرینی تاکید بر ویژگی‌ها، توانمندی‌ها و مهارت‌هایی دارد که افراد برای راه‌اندازی، رشد و مدیریت کسب‌وکار بایستی به آنها مجهز شوند.

گیب (2002) بیان می‌کند که تفاوت اصلی میان دو مفهوم این است که آموزش ویژگی‌های کارآفرینانه در معنای وسیع بر روی مهارت‌ها و توانمندی‌هایی تاکید دارد که در هر شرایط و محیطی کاربرد دارد، اما آموزش کارآفرینی عمدتا بر مهارت‌های لازم جهت راه‌اندازی و مدیریت کسب و کار تاکید دارد؛ بنابر این، می‌توان نتیجه گرفت که در آموزش ویژگی‌های کارآفرینانه برروی ابعاد کسب و کار تمرکز نمی‌شود و مهارت‌هایی نظیر راه‌اندازی یک کسب و کار و مدیریت آن مورد توجه قرار نمی‌گیرد؛ در حالی که در آموزش کارآفرینی، بخش عمده تاکید آموزش بر روی این است که چگونه می توان یک کسب و کار مستقل را به صورت انفرادی و یا گروهی راه اندازی و مدیریت کرد .

تحقیقات نشان می دهد که کارآفرینی امری آموزش پذیر، تقویت پذیر و پرورش پذیر است. اولین کشورهایی که در زمینه آموزش کارآفرینی فعالیت‌هایی را انجام دادند، کشورهای آلمان، انگلیس، امریکا و ژاپن بودند. امروزه آموزش کارآفرینی به یکی از مهمترین و گسترده‌ترین فعالیت‌های دانشگاهی تبدیل شده است. طی دهه 1980، دانشگاه‌ها بر حسب ویژگی گروه های تحت آموزش و نیازهای محلی، منطقه ای و ملی، برنامه های آموزشی متعددی را برای سازمانهای خصوصی و عمومی طراحی نموده اند.

اين قبيل از دوره‌ها به دنبال بهبود و انگيزش گرايش‌هاي افراد همچون استقلال‌طلبی، فرصت‌جويي، ابتكار، تمايل، ریسک‌پذيري، تعهد به كار،تمايل به حل مشكلات و لذت بردن از عدم قطعيت و ابهام ميباشد. دوره‌های آموزش کارآفرینی نه تنها جای خود را در بستر دروس دانشگاهی و در رشته های مختلف باز نموده، بلکه در دوره های مختلف تحصیلی از ابتدایی تا دبیرستان نیز مورد توجه قرار گرفته است. گرچه امروزه تنوع این دوره‌ها، شرکت‌های موجود را نیز تحت پوشش قرار می‌دهد و دوره‌های متعددی جهت رشد، بقا و کارآفرین نمودن سازمانهای بزرگ طراحی شده، اما هدف اولیه از توسعه کارافرینی همانا تربیت نمودن افراد متکی به نفس و آگاه به فرصتها و به طور کلی افرادی است که تمایل بیشتری به راه اندازی کسب و کارهای مستقل دارند. در واقع هدف این است تا افراد طی دوران تحصیل افرادی موسس و اقدام کننده تربیت شوند. این افراد شامل پیشروان در فعالیت‌ها، ماجراجویان، جسوران، مبتکران، فرصت‌طلبان، جاه‌طلبان، و ارتقا‌جویان می‌باشند.

به طور کلی همراه با آشکار شدن نقش و تاثیر کارآفرینی بر روند اشتغال‌زایی و رشد اقتصادی کشورهای توسعه یافته، تلاش در جهت آموزش و تعمیم دانش و روحیه کارآفرینی در بین مدیران، تجار، دانشجویان، (که جملگی کارآفرینان بالقوه محسوب می‌شوند) و کارآفرینان بالفعل شدت گرفت. هدف از آموزش کارآفرینی تربیت افرادی است که بتوانند پس از تکمیل تحصیلات خود افرادی موسس باشند و کسب و کاری را ایجاد نمایند.

آنچه که  در تدریس دوره های کارآفرینی بیش از پیش مورد توجه قرار گرفته است، کارآفرینانه بودن شیوه‌های تدریس، ترکیب افراد و اهداف آموزشی و تطبیق و همسویی این موارد با یکدیگر می‌باشد. آموزش کارآفرینی فرآیندی نظام‌مند، آگاهانه و هدف گرا می‌باشد که طی آن افراد غیر کارآفرین ولی دارای توان بالقوه به صورت خلاق تربیت می‌گردند. آموزش کارآفرینی فعالیتی است که از آن برای انتقال دانش و اطلاعات مورد نیاز جهت کارآفرینی استفاده می‌شود که افزایش، بهبود و توسعه نگرش‌ها، مهارتها و توانایی‌های افراد غیر کارآفرین را در پی خواهد داشت.

 

آموزش ویژگی‌های کارآفرینانه

در گذشته، افسانه‌ای شایع بود که کارآفرینان دارای ویژگی ذاتی هستند و ویژگی‌هایی همچون: ابتکار، روحیه تهاجمی، تحرک، تمایل در به کارگیری ریسک، توان تحلیلی و مهارت در روابط انسانی در افراد از بدو تولد در فرد وجود دارد. بنابراین، فرض اساسی این بود که کارآفرینان از طریق آموزش، پرورش نمی‌یابند. اما امروزه کارآفرینی به عنوان یک رشته علمی مورد شناسایی قرار گرفته و متقاضیان مستعد بایستی مانند تمامی رشته‌های علمی دیگر دانش مربوط به آن را کسب نمایند. آموزش ویژگی‌های کارآفرینانه به دامنه وسیعی از شایستگی‌ها و توانمندی‌ها جهت یادگیری کارآفرینانه تاکید دارد. در این آموزش، اعتقاد بر این است که با توجه به شرایط متغیر جامعه جهانی و سرعت تغییرات، افراد بایستی یاد بگیرند که چگونه در سر تاسر زندگی به صورت کارآفرین رفتار کنند و لذا دامنه آن بسیار وسیع‌تر از صرفا کسب و کار می باشد. با توجه به مطالعات مختلفی که صورت گرفته است ثابت شده که ویژگی‌های کارآفرینان در سازمان اغلب اکتسابی است و نه توارثی و از این رو در حال حاضر آموزش کارآفرینی به یکی از مهم‌ترین و گسترده‌ترین فعالیت‌های دانشگاه‌ها تبدیل شده است. در شمارگان بعدی نشریه دانشگاه کارآفرین به مطالبی نظیر ضرورت آموزش کارآفرینی، آموزش دوره‌های کارآفرینی ، محتواهای آموزش کارآفرینی

 

نویسنده : دکتر جابر نوبخت وند / پژوهشگر و مدرس دانشگاه

 

کارآفرینی در عرصه سیاست (آیت الله هاشمی: ارزش آفرین بزرگ دوران)

کارآفرینی در عرصه سیاست

حضرت آیت‌الله هاشمی؛ ارزش‌آفرین بزرگ دوران

 

 

جامعه هنوز در بهت از دست دادن پدر مهربان و خوش‌فکر خود است. امیرکبیر زمان درگذشت. درگذشت ایشان ضایعه بزرگی برای ایران بود. ای کاش تنها یک کابوس شوم بود. هاشمی حتی با درگذشت خود نیز همه را غافل‌گیر کرد. او واقعاً خوش‌فکر و باهوش بود. شخصیت بزرگی که همگان در سوگ پرکشیدنش متاثر شدند و دنیا به احترام این مرد بزرگ ایستاد. چهره‌های سرشناس و مختلف ملی و بین‌المللی پیام‌های تسلیت منتشر کردند و برای گرامی‌داشت وی مقاله‌ها نوشته شد و مراسم‌های ترحیم و بزرگ‌داشت برگزار شد.

هاشمی هم‌چون همیشه حماسه آفرید یا به قول ما اهالی قلم در دست حوزه کارآفرینی، خلق ارزش نمود. خلق ارزش، عادت همیشگی او بود. خلق ارزش اجتماعی، سیاسی، نهادی، زیست‌محیطی و شاید مشهود‌ترین آن در عرصه فرهیختگان، خلق ارزش دانشگاهی باشد. آری؛ او به راستی یک کارآفرین واقعی در عرصه آموزش عالی کشور بود. دانشگاه آزاد را با نیت پاک و خالص و با موقعیت‌سنجی بی‌نظیر تاسیس کرد و ایشان، توسعه انسانی را از اهداف تأسیس دانشگاه آزاد اسلامی ‌می‌دانست. امروز دانشگاه آزاد اسلامی، بزرگ‌ترین و یکی از بهترین دانشگاه‌های کشور است. دانشگاهی که با استناد به گزارش چند روز قبل حبیب‌زاده؛ مدیرعامل محترم خبرگزاری ایسکانیوز، دارای 73 مرکز پژوهش،100 مرکز رشد، 951 واحد فناور و شرکت دانش بنیان، 2123 اختراع  و 118 مجله علمی معتبر است. علاوه بر این موارد، مقالات بیشمار پژوهشگران این دانشگاه و موفقیت تیم‌های رباتیک نیز قابل ذکر است. لذا، دستاوردهای چشم‌گیر دانشگاه آزاد اسلامی در ابعاد مختلف علمی، پژوهشی، آموزشی و تحقیقاتی مثل دستیابی به صنعت پلاسما، تبدیل زباله به انرژی و سوخت قابل تحسین است.

حضرت آیت‌الله موسس دانشگاه آزاد در دهه جنگ تحمیلی با حداقل امکانات بودند و با هدایت ایشان و تلاش مدیران لایق و خوش‌فکری هم‌چون پروفسور میرزاده، دکتر جاسبی و دکتر موسی‌خانی، اکنون دانشگاه آزاد در مسیر تبدیل شدن به دانشگاه نسل سوم یا دانشگاه کارآفرین قرار دارد. ایشان، مردم را صاحبان اصلی دانشگاه آزاد تلقی می‌کردند و همواره تاکید داشتند که این موسسه، دانشگاهی مردمی است و خود را موظف به حمایت و مراقبت از این نهال که خود سال‌ها قبل کاشته بودند می‌دانستند. سیاست مورد تاکید حضرت آیت‌الله، اقتصاد مبتنی بر دانش و کارآفرینی بود. لذا همواره در نشست‌های دانشگاهی خود، بر تجاری‌سازی دستاوردهای پژوهشی دانشگاه‌ آزاد اسلامی تاکید فراوان داشتند. مدل اقتصادی مطلوب ایشان، مدلی با حداکثر ارتباطات و تعامل با محیط بین‌الملل بود. همواره آرزوهای بزرگی برای مردم و انقلاب داشتند.

هاشمی به خاطر نوع نگاه خاصی که به مسائل و مردم داشت، فردی تاثیرگذار و منحصربه‌فرد در تاریخ کشور است. این مرد بزرگ امت اسلام و معمار انقلاب، در سال‌های انقلاب و دفاع مقدس همواره شانه به شانه مردم جنگید و مبارزه کرد. امیرکبیر زمان، پس از جنگ به سازندگی کشور پرداخت و خلق ارزش اجتماعی و نهادی خود را گسترش داد. درواقع، مرحوم هاشمی رفسنجانی درحالی سکان هدایت دولت را بر عهده گرفت که کشور به ‌تازگی از جنگ ۸ ساله رهایی پیدا کرده بود و کشور عزیزمان با مدیریت عالی ایشان، پس از سازندگی آثار جنگ، مجدداً در مسیر توسعه قرار گرفت.

هاشمی، چهره‌ای مردمی بود و مردم به او اعتماد کامل داشتند. حضور باشکوه مردم در تشییع پیکر آیت‌الله نشان از قدرشناسی مردم از خدمات این شخصیت مردمی است. تجمعی میلیونی که به جز مراسم تشییع امام راحل (ره)، کاملاً بی‌سابقه بود. کارمندان وی در مجمع تشخیص مصلحت همگی اظهار می‌دارند که پس از فوت آیت‌الله یتیم شدیم. آیت‌الله پدر ملت ایران بود. از حق نگذریم، حضرت آیت‌الله واقعاً دوست‌داشتنی بود. به خصوص جوانان بسیار دل‌سپرده ایشان بوده و هستند.

او یک سیاست‌مدار واقعی بود. فهم عمیق و روشنی از تاریخ و شرایط کشور و دنیا داشت و هوشیاری بالایی نسبت به محیط داشت. با همه بی‌مهری‌ها، مدبرانه و مظلومانه در صحنه ماند و از آرمان‌های مردم و انقلاب دفاع کرد. وی مدافع راستین حقوق مردم بود و تا آخرین ثانیه، وفادار به امام، مردم، انقلاب و رهبری ماند.

در اینکه هاشمی اسطوره‌ای بزرگ و جاودانه است و خواهد ماند، هیچ شکی نیست. همگان اذعان دارند که وی بسیار نوآور بود. ابتکارات وی در برهه‌های مختلفی به کمک انقلاب و ملت آمد. مرد عمل بود و عمل‌گرایی از ویژگی‌های دیگر این مجاهد انقلابی بود. هاشمی در عمل نشان داد که خیرخواه مردم و انقلاب است. وی همواره مدیران دانشگاهی و مسئولان کشور را به برداشتن قدم‌های بلندتر برای پیشرفت و توسعه، توصیه می‌کرد و اعتقاد داشت برای توسعه و پیشرفت کشور، نیازمند نیروی انسانی متخصص و کاردان در همه زمینه‌ها هستیم.

هاشمی به آسمان‌ها پرکشید، اما خدمات و دستاوردهایش برای مردم و انقلاب یادآور او خواهد بود. نام او در تاریخ جاودانه شد و مهر او در قلب مردم ایران‌زمین، او و تفکرش را زنده نگه خواهد داشت.

 

نویسنده : دکتر مهدی گل‌سفید علوی / مدرس و محقق دانشگاه

 

 

 

نقش انقلاب اسلامی در توسعه کسب و کار و کارآفرینی

نقش انقلاب اسلامی در توسعه کسب وکار و کارآفرینی

 

انقلاب اسلامی ایران با سطح وسیع و ریشه های عمیق و تمام ویژگی‌های خود به عنوان یک پدیده اجتماعی، معلول و محصول عوامل بسیاری است. شاید بتوان مجموعه‌ای از عوامل سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و مذهبی را از جمله علل شکل‌گیری انقلاب پرشکوه اسلامی کشورمان قلمداد کرد. بی‌تردید دلیل وجود پشتوانه مردمی برای انقلاب،  انگیزه‌های تحقق عدالت اجتماعی بوده است. قبل از انقلاب ایجاد کسب و کار و ایجاد اشتغال منشا دولتی داشته و منبع مالی آن ناشی از درآمدهای نفتی بوده است. البته تک سرمایه‌داران درباری در برخی از حوزه‌ها از جمله صنعت خودرو، فولاد و البسه فعالیت داشتند و به عبارتی قشر متوسط هیچ نقش تاثیر گذاری در ایجاد کسب و کار و کارآفرینی نداشتند. در این حالت شکل‌گیری کسب و کارهای متوسط و خرد با منشا مردمی درجه امکان پذیری حداقلی به خود گرفت. پس از انقلاب امام خمینی (ره) در جهت  توجه به صنایع کوچک در کنار صنایع بزرگ تاکید داشتند که با افزایش روحیه مشارکت مردمی و ارتقا نقش مردم در تصمیمات کلان، زمینه حضور قشر متوسط در جهش اقتصادی فراهم شد که این مهم با جنگ تحمیلی شکل دیگری به خود گرفت و خلاقیت جوانان در کنار ایثار و از جان گذشتگی، زمینه استقلال و خود اتکایی را ایجاد نمود. در شرایط جنگ و تحریم، تهدیدات به فرصت تبدیل شد و تولید تجهیزات ستاد جنگ ونیازهای مردمی بر محور خلاقیت و تلاش ایرانی استوار گشت. پس از جنگ، فرصت سازندگی با تکیه بر ایده‌ها و منابع انسانی داخلی جهت گرفت. زیرساخت‌های آسیب دیده ترمیم شد، توسعه و ایجاد زیر ساخت‌ها قدرت و سرعت بیشتری گرفت. در این راستا توسعه متوازن معیار توسعه پایدارگشت و خوداتکایی ناشی از محدودیت‌ها، بخش خصوصی را فعال‌تر کرد. البته بخش خصوصی شکل گرفته گاه ماهیت شبه دولتی داشت اما در لایه‌های پایینی و پیمانکاران و تامین کنندگان بخش خصوصی واقعی حضور یافتند. بخش خصوصی با سیاست‌های اصل 44 ابلاغی از سوی مقام معظم رهبری، توان مضاعف گرفت و تلاش برای بهبود فضای کسب و کار با وجود تحریم‌ها و محدودیت‌ها، منسجم‌تر شده و روند ایجاد استارت آپ‌ها و شرکت‌های دانش بنیان معنا دارگردید. با افزایش تعداد دانشجویان، تعداد دانشگاه‌ها و رشته‌های جدید نیز توسعه یافت .دولت‌ها بر اساس برنامه چشم انداز20 ساله و برنامه‌های 5 ساله، نهایت تلاش خود را در جهت تحقق برنامه‌ها به کار گرفته و می‌گیرند. هرچند شرایط اقتصاد جهانی و شرایط تحریمی، اجرای سیاست‌های اقتصاد مقاومتی درجهت جدایی از اقتصاد نفتی را کُند نموده است اما افزایش سهم مالیات از بودجه سالانه به 30 درصد جای امیدواری ایجاد نموده است. در برنامه چشم انداز بیست ساله دستیابی به جایگاه اول علم و فناوری در جهان اسلام واستقرار جامعه دانش‌بنیان، عدالت‌محور و برخوردار از انسان‌های شایسته و فرهیخته و نخبه هدف گذاری شده است. تامين بیش از50 درصد از تولید ناخالص داخلی کشور از محل ارزش‌آفريني، نوآوری و تجاری‌سازی علم و فناوری در سال(1404) از دیگر اهداف کمی مورد نظر در برنامه چشم انداز است در برنامه توسعه ششم نیزعلاوه بر مشارکت بخش خصوصی در تامین مالی از طریق بورس اوراق بهادار به میزام نود و پنج هزار میلیارد تومان در هر سال، بیست و چهار هزار میلیارد تومان سرمایه گذاری سالانه از سوی بخش خصوصی پیش‌بینی شده است .البته مشارکت بخش خصوصی دراجرای پروژه های کلان نفتی و عمرانی کشور نیز مورد نظر می‌باشد .

بطور کلی می‌توان گفت پس از انقلاب روند کارآفرینی با مشارکت بخش خصوصی شکل جدی تر و عملی تری به خود گرفته است و مردمی‌تر شدن اقتصاد با محوریت خلاقیت ایرانی و منابع انسانی بومی کشور و با استفاده از ظرفیت‌ها و توانمندی‌های موجود روز به روز عملی تر می‌گردد.

نویسنده : دکتر حسین محمودی اصل   مدرس دانشگاه و کارشناس اقتصاد و کارآفرینی

 

کارآفرینی چیست ؟ باید ها و نباید ها

کارآفرینی چیست؟

نگاهی عمیق به مفهوم کارآفرینی

 

حدود یک دهه است که واژه کارآفرینی نقش پررنگی در ادبیات علمی و اقتصادی دنیا ایفا کرده است؛ اما متأسفانه به علت استفاده از واژه کار در تعریف این مفهوم آشکار از کارآفرینی فقط و فقط در اشتغال‌زایی خلاصه‌شده و به بیانی بهتر می‌توان گفت ما درک صحیحی از این مفهوم نداریم. در این مطلب قصد داریم با چارچوبی مدون به بحث مدل محور مفهوم کارآفرینی بپردازیم.

 

تجارت یا کسب‌وکار

واژه بیزینس با گوش همه‌ ما آشناست، اما مفهوم آن چیست؟ بهتر است این‌گونه بگوییم که در سیر تحول ترمینولوژی بیزینس از مفهوم تجارت درگذشته، به کسب‌وکار در دنیای امروز رسیده است. از گذشته‌های دور داد و ستد یا تجارت در جوامع در جریان بوده است. شخصی کالایی را می‌خرید و باقیمت بالاتر در جای دیگر می‌فروخت، اما احتمال داشت تاجری چند بار در طول عمر خود این کار را انجام می‌داد. یا با مرگ او همه‌ چیز پایان می‌یافت. یکی از ویژگی‌های کسب‌وکار، تکرار معاملات است. لذا پای خدمات به تعریف باز می‌شود؛ یعنی بدون تکرار در معامله ضمانتی وجود داشته باشد تا مشتری دوباره برای خرید مراجعه کند. امروزه دیگر خدمات یا به بیانی خدمات پس از فروش را اگر نگوییم اهمیت بیشتر، اهمیت کمتری از تولید محصول ندارد.

 

تعریفی جامع از کارآفرینی وجود دارد؟

همان‌طوری که مدیریت می‌تواند تعاریف مختلفی داشته باشد، واژه کارآفرینی نیز از دید دانشمندان مختلف تعاریف مختلفی دارد و به‌نوعی روزبه‌روز این تعریف کامل‌تر شده اما در جمع بندی، تعاریف دانشمندان مختلف کارآفرینی را می‌توان این‌گونه تعریف نمود:

فرآیند ترکیب بهینه منابع موجود در راستای خلق ارزش

در تعریف فوق، واژه فرآیند اشاره به تبدیل ورودی به خروجی و استمرار فعالیت دارد، منابع موجود دلالت بر تکیه‌بر منابع و مواد اولیه و نیروی کار در دسترس دارد (پس محدودیت‌هایی نظیر تحریم و . . . در این تعریف جایی ندارد چون تمام تکیه بر موجودی‌های در دسترس است)، منظور از واژه بهینه، نه حداقل کردن است و نه حداکثر، بهینه یعنی بهترین با توجه به وضع موجود یا شرایط اقتضایی. (به‌طور مثال کسب یک میلیون تومان سود از پانصد هزار تومان سرمایه عملکردی بهینه‌تر از کسب یک میلیون تومان سود از دو میلیون تومان سرمایه را نشان می‌دهد). برای توضیح مفهوم ترکیب “بهینه منابع موجود”، یک رستوران را در نظر بگیرید که باوجود استفاده از مواد اولیه‌ای که سایر رستوران‌ها استفاده می‌کنند، عملکرد بهتری را داشته و این نشان‌دهنده این مهم است که رستوران فوق‌الذکر ترکیب بهتری را از منابع موجود (بهینه) به دست آورده است.

واژه ارزش ابعاد مختلفی را در بردارد. به‌طور مثال ارزش فرهنگی، سیاسی، اجتماعی، زیست‌محیطی، اقتصادی و …، هدف از کارآفرینی کسب سود است اما سود فقط در جنبه‌های اقتصادی خلاصه نشده است و همان‌طور که ذکر شد ابعاد مختلفی را در بردارد. به‌طور مثال: راه‌اندازی یک تولیدی پوشاک که جهت تأمین سرمایه انسانی از کسانی که از زندان آزاد شدند، استفاده می‌کند. علاوه بر خلق ارزش اقتصادی، ارزش‌های اجتماعی، فرهنگی، سیاسی و … نیز خواسته یا ناخواسته در بردارد.

 

آیا کارآفرینی می‌تواند منجر به بیکاری شود؟

یک کسب‌وکار حوزهِ نان را در نظر بگیرید. در حال حاضر 100 نفر در آن مشغول به کار هستند اما با انتقال تکنولوژی جدید 70 نفر آن‌ها بیکار می‌شوند. آیا کارآفرینی اتفاق افتاده است؟ این نقطه تعارض تعریف کارآفرینی و برداشت اشتباه از آن به‌عنوان اشتغال‌زایی است. آیا خلق ارزش رخ نداده؟ قیمت تمام‌شده پایین آمده، ضایعات آرد کمتر شده. اگر واردکننده گندم بودیم، یا نیاز کمتر شده از واردات بی‌نیازمان کرده، اگر بی‌نیاز بودیم، شاید در حال حاضر به صادرکننده تبدیل شده باشیم. آیا خلق ارزش اقتصادی، سیاسی و … اتفاق نیفتاده است؟ نقطه ابهام موجود در این مسئله، بالا رفتن تعداد بیکارانی است که از انتقال تکنولوژی یا تسهیل کنندگان، حادث شده است. اما نکته اینجاست که بالا رفتن تعداد بیکار منجر به پایین آمدن نرخ دستمزد شده و به بیانی بهتر هزینه سربار کاهش و در نتیجه قیمت تمام شده محصول کاهش می‌یابد، لذا این احتمال وجود دارد که در صنعتی که در آن مزیت رقابتی نداشتیم، با کاهش قیمت تمام شده ناشی از کاهش هزینه سربار تولید، بتوانیم مزیت رقابتی مطلق یا نسبی ایجاد نماییم.

فرصت چیست؟

در تعریف تحت اللفظی فرصت را می‌توان باد موافقی که کشتی را به مقصد می‌رساند معنا کرد. اما در تعریف علمی، فرصت؛ ظهور عوامل منجر به کسب منفعت تعریف می‌شود. در کسب و کار و کارآفرینی، فرصت نقش بزرگی را ایفا می کند. شنیده‌ایم که برخی فرصت‌ها را به خوبی شناسایی می‌کنند.(توجه داشته باشید که استفاده از واژه فرصت‌طلبی در فرهنگ ایران برداشت خوبی را به همراه ندارد، لذا بهتر است از واژه فرصت شناسی استفاده شود)

 

چرا برخی بهتر فرصت‌ها را می‌بینند و آن‌ها را شکار می‌کنند؟

دانش کسب‌وکار که تلفیقی بهینه از علم و تجربه است کلید این قفل است. حتماً سراغ دارید خانواده‌هایی که همگی در یک حوزه خاص کار می‌کنند. علت موفقیت این افراد دانش بالای کسب‌وکار است که تجربه خانوادگی نقش بسزایی در این توفیق‌ها دارد. توجه داشته باشید از ده کسب‌وکار جدیدی که راه‌اندازی می‌شود، یک یا دو مورد موفق می‌شود، اما متأسفانه در رسانه‌ها، کتب و مقالات فقط به برای کسب‌وکارهای موفق پرداخته می‌شود) علت‌های زیادی برای شکست کسب‌وکارها وجود دارد اما از دلایل عمده آن می‌توان به دانش پایین فرد در آن کسب‌وکار اشاره نمود. شخصی بدون دانش و تجربه در آن حوزه کسب‌وکار دست به راه‌اندازی می‌زند و اندکی بعد به علت عدم آگاهی از فرصت‌ها و تهدیدها در آن حوزه شکست می‌خورد و با مقدار زیادی بدهی از آن حوزه خارج می‌شود. البته از دیگر دلایل عمده شکست کسب و کارهای نوپا می‌توان به صرف هزینه‌های ثابت زیاد در راه اندازی کسب و کارها اشاره نمود. کسانی که علم و تجربه کاری مفید در یک حوزه کسب‌وکار را دارند فرصت‌ها را بهتر شناسایی و گاهاً خلق می‌کنند. کسانی که امروز به‌عنوان کارآفرینان موفق می‌شناسید، سالها بیش از پایین‌ترین رده شروع به کار و کسب تجربه کرده‌اند.  کسی که امروز یک رستوران موفق دارد، روزی در رستوران دیگری کارگر یا کارمند بوده است. این امر نشان‌دهنده اهمیت تجربه در موفقیت راه‌اندازی کسب‌وکارهاست.

فرصت یا سراب

گاهی امکان دارد کمی غفلت منجر به از بین رفتن فرصت شود یا اینکه موقعیتی که فرصت تلقی شده سرابی بیش نباشد. ساختمانی نیمه‌کاره را در نظر بگیرید که در مقابل آن ایستاده‌اید، در طبقه 6 ساختمان شمش طلایی را می‌بینید که از سقف آویزان شده است. در این وضعیت سه حالت متصور است:

در حالت اول شما می‌روید و شمش طلا را به دست می‌آورید، اما در حالت دوم احتمال دارد که لحظه‌ای که شما شمش را رؤیت کرده‌اید ، کسی در پله‌های طبقه سوم و در حالت رفتن به سمت شمش طلا باشد. (فرصت سوزی)

در حالت سوم تا پله‌ها را بالا رفته و وقتی به طبقه 6 رسیدید متوجه می‌شوید که شمش در کار نیست و یک ابزار ساختمانی از سقف آویزان است و شما با سرابی روبرو بودید.

 

 

فرصت‌ها کشف می‌شوند یا خلق؟

کشف و خلق دو بال فرصت‌های کارآفرینی است. در کشورهای جهان سوم فرصت‌ها بیشتر کشف می‌شوند و البته گاها خلق. اما شانس خلق فرصت در کشورهای پیشرفته بیشتر است. در بازارهای جهانی برخی شرکت‌ها، پیشرو و برخی شرکت‌ها پیرو می‌باشند. شرکت‌های پیشرو جهت بازارسازی یا بازارپردازی (خلق فرصت) نیاز به سرمایه‌گذاری بسیار زیاد در تحقیق و توسعه دارند. به‌طور مثال شرکت X که اولین بار از تکنولوژی LED در ساخت تلویزیون استفاده و محصول به بازار عرضه نمود، هزینه‌های تحقیق و توسعه بسیار زیادی را در این عرصه انجام داده بوده لذا شرکت X بازار جدیدی را برای محصولی جدید خلق می‌کند و به‌نوعی خلق فرصت انجام داده است؛ اما شرکت‌هایی نیز وجود دارند که پیرو بوده و به دنبال کسب سهمی حتی اندک از بازار برای خود هستند. به‌طور مثال پس از معرفی تلویزیون LED به بازار برخی شرکت‌ها فرصت را شناسایی کرده و از طریق مهندسی معکوس فوراً تکنولوژی مربوطه را کد گشایی و اقدام به تولید محصول می‌کنند. در اینجا بین اهمیت به حقوق مالکیت معنوی و خلق فرصت رابطه مستقیم وجود دارد. در کشوری ریسک سرمایه گذاری در فرآیند‌های تحقیق و توسعه پایین تر است که اهمیت بیشتری به حقوق مالکیت معنوی داده می‌شود، لذا همانطوری که مشاهده می‌شود، بازارسازی یا بازارپردازی که زاییده خلق فرصت‌های کارآفرینی است، در کشورهای پیشرفته پررنگ تر می‌باشد.

 

کارآفرینی فردی یا سازمانی

در یک دسته‌بندی کلی کارآفرینی را می‌توان به کارآفرینی فردی و کارآفرینی سازمانی تقسیم نمود.

منظور از کارآفرینی فردی یا مستقل راه‌اندازی کسب‌وکار لزوماً  توسط یک نفر نیست، در کارآفرینی سازمانی،  شرکتی یا کسب‌وکاری، زیر مجموعه، شرکت با کسب‌وکاری دیگر راه‌اندازی می‌شود یا ایجاد یک محصول یا خدمت نوآورانه در کسب‌وکار فعلی. به‌طور مثال وقتی یک کارخانه تولیدکننده مبل اقدام به راه‌اندازی یک کارخانه پارچه‌بافی کند، دست به کارآفرینی سازمانی زده اما در روز اولی که کارخانه تولید مبل به راه می‌افتاد، کارآفرینی از نوع فردی بوده است.

مزیت کارآفرینی سازمانی، کاهش معنادار ریسک راه اندازی کسب و کار جدید و مزیت کارآفرینی فردی نیز انعطاف‌پذیری و سرعت در تصمیم‌گیری است. در این مقاله سعی شده در کوتاه‌ترین زمان ممکن شما عزیزان را با مفهوم تصمیم کارآفرینی آشنا و مفاهیم مرتبط با آن را توضیح دهیم، امید است در شماره های بعدی نشریه دانشگاه کارآفرین، هر یک از مفاهیم فوق الذکر، توسط متخصصین امر در قالب مقالات و یادداشت هایی کوتاه به رشته تحریر در آید تا در راستای اهدافمان گام‌های استواری را برداریم.

 

نویسنده : دکتر امیررضا علیزاده مجد / دانشجوی دکتری کارآفرینی

 

 

نقش شبکه های اجتماعی در راه اندازی کسب و کار

نقش شبکه های اجتماعی در راه اندازی کسب و کار

کارآفرینی نوین با چاشنی مدرن یا کلاسیک

با ورود به عصر اطلاعات و جامعه شبکه‌ای، ما دربیشتر حوزه‌ها شاهد تحولات تکنولوژیکی گوناگون هستیم. اینترنت به مثابه «رسانه جدید» و یکی از مهم‌ترین دستاورد‌های انقلاب ارتباطات، از محدودیت الگو‌های چاپ و پخش در ارتباطات فراتر رفته است.‌رسانه‌های اجتماعی، از جمله پدیده‌های جدید ناشی از ادغام فناوری‌های مختلف ارتباطی در سال‌های اخیر می‌باشند. این شبکه‌ها و رسانه‌های مجازی، با عضو‌گیری‌های رایگان کاربران، توانسته‌اند درجریان‌سازی‌های مختلف نقشی اساسی برعهده داشته‌باشند.

مفهوم شبکه‌های اجتماعی موضوع جدیدی نیست. در هر زمان و دوره‌ای در بین انسان‌ها وجود داشته است. همه‌ی انسان‌ها بدنبال راهی برای ارتباط با یکدیگر و تقویت ارتباطات بوده‌اند. ویژگی متمایز این مفهوم بدلیل ورود این ارتباطات، در عصر و دنیای دیجیتال می‌باشد. ارتباطات در گذشته با تکان دادن دست، زبان بدن، حرف زدن و نامه‌زدن و… صورت می‌گرفته و امروزه شروع ارتباطات و توسعه آن در لینکدین، اینستاگرام، فیس بوک، توئیتر و … رخ می‌دهد. امروزه صاحبان هوشمند کسب و کارها می‌دانند که برای در صحنه ماندن، می‌بایست به استفاده از انواع مختلف رسانه‌های اجتماعی روی بیاورند. در ادامه می خواهیم برای شما محبوب‌ترین و معروف‌ترین رسانه‌های اجتماعی را معرفی نماییم و پس از آشنایی با هریک، بتوانید انتخاب کنید که کدام‌یک از آن‌ها برای کسب و کار شما مفید هستند.

رسانه اجتماعی یا شبکه اجتماعی؟

اکثر مردم تصور می‌کنند، رسانه اجتماعی و شبکه اجتماعی هر دو یکسان هستند. بنابراین خیلی از مواقع این دو مفهوم را اشتباهاً به جای یکدیگر بکار می‌برند. ایده خوبی است که ابتدا تفاوت این دو مفهوم را مشخص نمایید و ادامه مطالب را با ادبیاتی یکسان پیش ببریم. زمانی‌که شما سعی می‌کنید تفاوت بین شبکه اجتماعی و رسانه اجتماعی را کشف کنید، مانند این است که بخواهید تشخیص دهید گوگل با چه روشی به بهینه‌سازی موتورهای جست‌و‌جو(SEO)  اقدام می‌نماید. در نتیجه تشخیص این دو از یکدیگر کار آسانی نمی‌باشد.

رسانه اجتماعی، رسانه‌ای است که شما بواسطه‌ی آن محتوایی را تولید و منتشر می‌نمایید که این محتواها می‌توانند در قالب بلاگ، فیلم، عکس، پادکست و کتاب‌های الکترونیک و … منتشر شوند. رسانه‌های اجتماعی در بستر سایت‌ها و نرم‌افزارها نمود می‌یابند. بطور کلی رسانه‌های اجتماعی به 6 دسته تقسیم می‌شوند که یکی از انواع آن شبکه‌های اجتماعی می‌باشد.  رسانه اجتماعی شکلی از ارتباطات برپایه اینترنت می‌باشد. ساختار رسانه‌ اجتماعی به کابران اجازه گفت‌و‌گو، اشتراک‌ گذاری اطلاعات و ایجاد محتوا را می‌دهد.

 

رسانه اجتماعی چه ضرورتی دارد؟

میلیون‌ها انسان در سراسر جهان، با استفاده از رسانه‌های اجتماعی اطلاعات خود را با یکدیگر به اشتراک می‌گذارند و ارتباطات خود را در سطح فردی و سازمانی شکل می‌دهند. در سطح حرفه‌ای شما می‌توانید با ارتباط با دیگر افراد حرفه‌ای در یک زمینه خاص، مطالب تخصصی را بیاموزید و حلقه‌های ارتباطی حرفه‌ای خود را تقویت نمایید. در سطح سازمانی، رسانه اجتماعی این امکان را بوجود می‌آورد که با مخاطبین خودتان در ارتباط باشید و نیازها و انتظارات آن‌ها را کشف کنید و بازخورد‌های مؤثری را از مشتریان دریافت کنید، همچنین می‌توانید نام تجاری خود را در ذهن افراد ایجاد نمایید. هرساله رسانه‌‌ های اجتماعی جدیدی با نوآوری های بیشتر روانه بازار می‌ شوند. اما تصمیم‌ گیری در این خصوص که کدام یک از این رسانه های اجتماعی را می بایست انتخاب نمود بسیار حائز اهمیت می باشد. تصمیم گیری صحیح در این خصوص با آگاهی از رسانه اجتماعی نوظهور، چگونگی کارکرد این رسانه جدید در رابطه با استراتژی ارتباطات شما صورت می‌ پذیرد. . رسانه‌های اجتماعی از سال 2000 میلادی به طور گسترده‌ای در سطح جهان گسترش یافتند و با اقبال عمومی گسترده‌ای درعضوگیری روبرو شدند. در سال 2012 میلادی فیس‌بوک در حدود یک میلیارد کاربر جذب نمود. توئیتر در همان سال 517 میلیون کاربر را به خود اختصاص داد.

یکی از ویژگی‌های مهم و اثرگذار در علاقمندی مردم به رسانه‌های اجتماعی ایجاد بستری جدید برای همکاری و گفت‌و‌گو یبن افراد می‌باشد، و دیگری ماندگاری بلند مدت محتواهایی می‌باشد که توسط افراد در رسانه‌های اجتماعی تولید و منتشر می‌گردد. و همچنین این محتواها می توانند توسط افراد مختلف به اشتراک گذاشته شوند. و این محتواها براحتی می‌توانند جست‌‌و‌جو شوند و برای اهداف مختلف استفاده شوند. قابلیت دسترسی به رسانه‌های اجتماعی دیگر ویژگی برتر این ابزار در جذب افراد می‌باشد. شما در هر مکانی و هر زمانی در صورتی که ایترنت در دسترس باشد می‌توانید از آن استفاده نمایید. این ویژگی‌ها سبب شکل‌گیری تعاملات پویای برخط جامعه می‌شوند. رسانه‌های اجتماعی راهی را برای حفظ ارتباطات با دوستان، خویشاوندان و گروه‌های اجتماعی ایجاد می‌نماید. رسانه‌های اجتماعی به شرکت‌ها، سازمان‌ها و دولت‌ها امکان دسترسی به تداد زیادی از افراد را دریک زمان مشابه می‌دهد. تعامل افراد بواسطه‌ی رسانه‌های اجتماعی بسیار متحول شده‌است. رسانه‌های اجتماعی دنیای هیجان‌انگیز و شگفت‌انگیزی هستند و شناخت هر یک از ابزارهای در دسترس به شما این اعتماد را خواهد داد که بتوانید مخاطبین خود را پیدا کنید و بواسطه‌ی آن بتوانید سطح فروش، میزانی آگاهی از نام تجاری و ایجاد ارتباط مستمر با مشتریان را ایجاد نمایید. در این مقاله انواع رسانه‌های اجتماعی را معرفی خواهیم نمود و شما با شناخت عملکردهای هر یک می‌توانید از آن‌ها برای اهداف شخصی و کاری خودتان بصورت بهینه و اثربخش استفاده نمایید.

تصور می‌کنید اشتراک گذاری مطالب و تولید محتوا شبکه های اجتماعی فقط در فیس بوک اتفاق می‌افتد؟

دوباره فکر کنید. فیس بوک تنها یکی از انواع شبکه‌های اجتماعی می باشد که بسیار محبوب و مشهور است و به عنوان اثرگذارترین شبکه اجتماعی هم باقی مانده است. شبکه‌های اجتماعی شامل کانال‌های ارتباطی شخصی و حرفه‌ای می‌باشند که در قالب ابزارهای مختلف رشد یافته‌اند. وقتی از شبکه‌های اجتماعی نام برده می‌شود، چیزی که برای اولین بار در ذهن افراد نقش می‌بندد چیست؟ شما هم مانند خیلی از افراد، چارچوب فیس بوک و یا صفحه اصلی توئیتر و یا اینستاگرام را تصور می‌نمایید. اما این سه شبکه اجتماعی تنها شبکه‌های اجتماعی موجود در دنیا نیستند، اما شناخته شده ترین آن‌ها هستند.

رسانه‌های اجتماعی می‌توانند در قالب شبکه اجتماعی(Social Network) ، میکروبلاگ(Microblogging) سایت‌های نشانه‌گذاری(Bookmarking Site)، خبرهای اجتماعی(Social News)، رسانه اشتراک‌گذاری(Media Sharing)، ، وبلاگ انجمن‌های تخصصی(Blog Forums)، دسته بندی می‌شوند.

شبکه اجتماعی(Social Network)

این نوع شبکه‌ها بصورت خدماتی هستند که افراد می‌توانند براساس علاقمندی‌هایشان و تخصص‌هایشان با دیگر افراد ارتباط و تعامل برقرار نمایند. معمولاً این شبکه‌ها دارای پروفایلی جهت معرفی افراد و تخصص‌ها هستند و امکان ایجاد گروه‌های تخصصی را به افراد می‌دهد. از مشهورترین شبکه‌های اجتماعی می‌توان فیس‌بوک و لینکدین را نام برد.

سایت‌های نشانه‌گذاری(Bookmarking Site)

خدماتی هستند که به شما این امکان را می‌دهند تا بتوانید سایت‌ها و منابع اینترنتی مورد نظرتان را ذخیره، سازماندهی و مدیریت نمایید. بیشترین امکان را ایجاد می‌نمایند تا شما بتوانید پیوندها(Links) موردنظرتان را براحتی جست‌و‌جو نمایید و به اشتراک بگذارید. از مشهورترین آن‌ها می‌توان Delicious و StumbleUpon را نام برد.

خبرهای اجتماعی(Social News)

خدماتی هستند که به افراد اجازه می‌دهد تا اخبار و مطالب مورد نظرشان را به اشتراک گذارند و دیگر افراد بتوانند به این مطالب رأی دهند. رأی‌گیری مهم‌ترین جنبه این رسانه اجتماعی می‌باشد،چراکه مطالب با رأی بیشتر، برجسته‌تر نمایش داده ‌می‌شوند. در این رسانه مردم تصمیم می‌گیرند که کدام اخبار و مطالب برجسته‌تر شوند. از مشهورترین آن‌ها می‌توان به Reddit و Digg اشاره نمود.

رسانه اشتراک‌گذاری(Media Sharing)

خدماتی هستند که به شما این اجازه را می‌دهند تا بتوانید رسانه‌هایی مانند عکس و فیلم و … را به اشتراک بگذارید. همچنین ویژگی‌های دیگری مانند ایجاد پروفایل شخصی و قسمت نظردهی و … را دار می‌باشند. از مشهورترین آن‌ها می‌توان YouTube, Instagram, Flicker را نام برد.

میکروبلاگ(Microblogging)

خدماتی هستند تمرکز اصلی آن‌ها در بروز‌رسانی مطالب و ارسال آن‌ها برای مشترکین می‌باشد. از مشهورترین آن‌ها می توان به Twitter اشاره نمود.

وبلاگ انجمن‌های تخصصی(Blog Forums)

در انجمن‌های برخط این امکان به اعضا داده می‌شود تا بتوانند براساس یک موضوع مشخص با ارسال پیام نظرات خود را بیان نمایند و به بحث و گفت‌و‌گو بپردازند. در این محل‌ها معمولاً با طرح یک موضوع به صورت پرسش، گفت‌و‌گوها شکل می‌گیرند.

این موضوع را می بایست در نظر داشت که این دسته‌بندی، در خصوص رسانه‌های اجتماعی وجود دارد و حتی می‌توان از این دسته‌بندی‌ها با عنوان ویژگی‌های رسانه‌ها نام برد. این امکان وجود دارد که در یک رسانه اجتماعی مجموعه‌ای از این ویژگی‌ها بکار گرفته شده باشد. فیس بوک یک شبکه اجتماعی با ویژگی‌های یک میکروبلاگ در قسمت بروزرسانی وضعیت مطالب(Update Status) می باشد.

در ادامه به معرفی رسانه‌های اجتماعی با توجه به اهداف و کارکرد هر یک از آن‌ها خواهیم پرداخت.

فیس بوک(Facebook)

یکی از محبوبترین سایت های رایگان شبکه اجتماعی است که ب کاربران اجازه تشکیل صفحه اطلاعات شخصی، انتشار عکس و فیلم، ارسال پیام و حفظ ارتباط با دوستان و همکاران را فراهم می نماید. طبق آمارهای گروه Nielsen بیشتر کاربران اینترنت در آمریکا زمان خود را در سایت فیس بوک صرف می نمایند.

توئیتر(Tweeter)  

یکی از میگروبلاگ های رایگان می باشد که امکان ثبت نام اعضا و انتشار محتواهای کوتاه را که به توئیت(Tweet)  معروف هستند ایجاد می نماید. اعضای توئیتر می توانند توئیت های خود را منتشر کنند و توئیت های دیگر افراد را مشاهده نمایند و همچنین با افراد دیگر ارتباط ایجاد نمایند.

گوگل پلاس(Google Plus)

یکی از پروژه های شبکه های اجتماعی گوگل است که به جهت تکثیر راه های ارتباطی مردم با یکدیگر ایجاد شده است. شعار این پروژه “اشتراک گذاری افکار زندگی اقعی با یکدیگر بواسطه ی وب” می باشد.

لینکدین(LinkedIn)

یک از سایت های شبکه اجتماعی است که مختص جوامع متخصصین و کارشناسان کسب و کارها ایجاد شده است. هدف این شبکه اجتماعی ایجاد امکانی برای افراد به منظور شبکه سازی با افراد حرفه ای است.

رددیت(Reddit)

یک سایت خبری اجتماعی و انجمنی است که در آن داستان ها بصورت اجتماعی سازماندهی و منتشر می شوند. این سایت دارای صد زیرمجموعه با عناوین متفاوت می باشد که با عنوان “Subreddits” شناخته می شوند که هریک دارای موضوعاتی ماند تکنولوژی، سیاست، موزیک و … می باشند. هر یک از محتواهای تولید شده بواسطه ی رأی افراد امتیاز دهی می شوند.

پینترست(Pinterest)

یک وب سایت سازماندهی شده اجتماعی برای به اشتراک گذاری و طبقه بندی تصاویر آنلاین است. در پینترست نیاز به ارائه شرح خلاصه ای در خصوص محتوا منتشر شده می باشد اما تمرکز اصلی سایت بصری است. با کلیک بر روی تصویر شما را به منبع اصلی انتشار عکس متصل می نماید، بنابراین، برای مثال، اگر شما عکسی از یک جفت کفش را کلیک کنید، ممکن است به یک سایت که در آن شما می توانید آنها را خریداری نمایید وصل شوید. و یا اگر بر روی عکس یک کیک کلیک نمایید، امکان دارد وارد سایتی شوید که دستورالعمل پخت آن را رائه داده باشد.

 

رسانه های اجتماعی در حال تبدیل شدن به بخشی جدایی ناپذیر از زندگی آنلاین، به عنوان وب سایت های اجتماعی و برنامه های کاربردی هستند. بسیاری از رسانه های آنلاین سنتی شامل اجزای اجتماعی مانند نظر دهی برای کاربران هستند. در کسب و کار، رسانه های اجتماعی برای بازاریابی محصولات ، ترویج نام تجاری، ارتباط با مشتریان و توسعه کسب و کار مورد استفاده قرار می گیرند. در همین راستا ابزارهای تحلیلی کارآمدی بوجود آمده‌اند تا بتوانند صاحبان کسب و کار را در استفاده هدفمند از رسانه‌‌های اجتماعی و شبکه‌های اجتماعی راهنمایی ‌نمایند.

چگونه شروع کنیم؟

همه‌ی انسان‌ها دارای یک تجربه مشترکی درآغاز هر فعالیتی هستند. همه‌ی ما قبل از شروع کاری، بصورت ناخود‌آگاه جنبه‌های مختلف یک کار را در نظر می‌گیریم، و براساس آن برای خودمان گام‌های اجرایی را مشخص می‌نماییم. استفاده از رسانه‌های اجتماعی نیز از این قاعده مستثنی نمی‌باشد. بهتر است قبل از شروع فعالیت در رسانه‌های اجتماعی موارد زیر را در نظر بگیریم و در این راه گام برداریم.

اولین گام در استفاده از رسانه‌های اجتماعی، کسب‌و‌کارتان را شرح دهید. اگر شما می‌خواهید مشتریان جدیدی را پیدا و جذب نمایید، می‌بایست بتوانید در چند جمله کسب‌و‌کارتان را معرفی نمایید و بگویید برای مشتریان چه ارزشی را می‌خواهید ایجاد نمایید.

اهداف کلیدی خود را برای استفاده از شبکه‌های اجتماعی مشخص نمایید. در قبال زمانی که در رسانه‌های اجتماعی صرف می‌کنید، چه چیزی را می‌خواهید بدست آورید؟ یک هدف را، هر چند ساده برای استفاده از رسانه اجتماعی تعیین نمایید. شما برای بازنگری و تغییر این اهداف در هر زمانی آزادانه می‌توانید عمل نمایید.

کدام بستر رسانه اجتماعی مناسب فعالیت‌های من است؟

با توجه به فعالیت‌های مورد نظرتان و اهدافی که در نظر گرفته‌اید می‌بایست شبکه‌ اجتماعی مناسب را انتخاب نمایید. شما هیچگاه با تمرکز بر تمام شبکه‌های اجتماعی به موفقیت دست نخواهید یافت. فاکتورهای بسیاری در انتخاب رسانه اجتماعی مناسب اثرگذار می‌باشند. شما نیاز دارید تا با درنظر‌گرفتن اهدافتان و تطابق آن‌ها با ویژگی‌های هر یک از رسانه‌های اجتماعی، مناسب‌ترین رسانه را انتخاب نمایید.

چه محتوایی را تولید و منتشر نمایم؟ رسانه اجتماعی بواسطه‌ی تولید و انتشار محتواها، ارتباطات جدیدی را برای شما به ارمغان خواهد آورد. مشخص نمایید مخاطبان شما چه ویژگی‌هایی دارند و چه محتوایی برای آن‌ها جذاب است. با تولید محتوای جذاب و مناسب با مخاطبین، می‌توانید مخاطبین و ارتباطات خودتان را گسترش دهید.

چگونه مخاطبین را در رسانه اجتماعی، مشارکت دهم؟ شما برای هر‌چه بیشتر دیده‌شدن و تبدیل مخاطبین مجازی به مشتریان بالقوه، می‌بایست کمپین‌ها و برنامه‌هایی را بمنظور مشارکت هر چه بیشتر مخاطبین خود در رسانه‌های اجتماعی خودتان برنامه‌ریزی و اجرا نمایید.

منابع مورد نیاز فعالیت‌های رسانه‌اجتماعی را برآورد نمایید و آن‌ها را تأمین نمایید. این منابع می‌توانند مالی، انسانی، زمانی و مکانی و … باشند.

در پایان می‌بایست براساس معیارهای تعریف شده، فعالیت ها و نتایج آن‌ها را تجزیه‌و‌تحلیل و ارزیابی نمایید و براساس این ارزیابی نقاط ضعف، قوت، فرصت‌ها و تهدید‌ها را شناسایی نمایید و با برنامه‌ریزی دقیق‌تر به فعالیت‌های خودتان ادامه دهید.

استخدام کارشناس رسانه‌های اجتماعی، چالش پیش روی مدیران

امروزه استخدام یک فرد مناسب جهت پشتیبانی شبکه‌های اجتماعی سازمان‌ها و کسب وکار‌ها، چالش جدید مدیران می‌باشد. عدم شناخت نوع فعالیت و نیازمندی‌های شغلی این دسته از افراد در سازمان‌ها به این امر دامن زده‌است. مدیران می‌بایست جهت استخدام یک فرد مناسب، ابتدا جایگاه شغلی مرتبط با شبکه‌های اجتماعی را درسازمان مشخص نمایند، سپس شرح شغلی شفاف به همراه نیازمندی‌های شغلی مورد نظر را تدوین نمایند. در سازمان‌ها مشاغل متفاوتی در خصوص شبکه‌های اجتماعی وجود دارد. متخصص شبکه‌های اجتماعی، این فرد مسئول تعریف و اجرای استراتژی‌های شبکه‌های اجتماعی می‌باشد. این شخص روزانه محتواهای مرتبط با کسب و کار را تولید و منتشر می‌نماید، همچنین معیارهای ارزیابی عملکرد شبکه‌های اجتماعی را نیز پایش می‌نماید. فرد مناسب این جایگاه می‌بایست دانش‌آموخته رشته‌های بازاریابی، تبلیغات، روابط عمومی و یا مدیریت کسب و کار باشد و با شبکه‌های اجتماعی و کارکرد هر یک از آن‌ها آشنایی کامل داشته باشد.

آیا شما علاقمند هستید که با استفاده از این رسانه  های اجتماعی کسب وکار خود را بهبود بخشید و نرخ بازگشت سرمایه مثبتی داشته باشید؟ خب حالا نگاهی به روندها و آمارهای رسانه های اجتماعی کنیم و فرصت های نوظهور را کشف نماییم.

رییس مرکز پژوهش‌ها و مطالعات راهبردی وزارت ورزش و جوانان با اشاره به نتایج پیمایش ملی ارزش‌ها و نگرش‌های جوانان درباره استفاده از اینترنت، گفت: طبق نتایج این تحقیق 67.4 درصد از جوانان از اینترنت استفاده می‌کنند که 19.1 درصد آنان برای چت، 15.3 درصد به منظور ارتباط با شبکه‌های اجتماعی، 15.2 درصد برای سرگرمی و بازی و 10.4 درصد برای تحقیق و پژوهش‌های علمی از اینترنت بهره می‌برند.

رسانه‌های اجتماعی همیشه از موضوعات بسیار داغ در جامعه ایران می‌باشد. 53% از جمعیت ایران که بالای 18 سال سن دارند(5/28 میلیون تن) کاربر حداقل یک رسانه اجتماعی هستند. محبوب‌ترین رسانه های اجتماعی به ترتیب اولویت به شرح زیر می‌باشند:

1- تلگرام 2- اینستاگرام 3-واتس‌آپ 4- لاین 5- فیس‌بوک 6- لینکدین 7- توئیتر 8- تانگو 9- گوگل پلاس

34.4% از کاربران رسانه اجتماعی در ایران بین 18 الی 29 سال هستند.

41.8% از کاربران ایرانی رسانه اجتماعی بین 30 الی 49 سال هستند.

23.9% از کاربران ایرانی رسانه‌اجتماعی بالای 50 سال هستند.

بیشترین کاربران رسانه‌های اجتماعی را با 28.2% زنان خانه‌دار تشکیل می‌دهند و کمترین میزان کاربران در بین کارگران و سربازان وجود دارد.

 

اطلاعات و داده‌های جمعیتی و آماری در کسب‌و‌کارها بسیار مهم و حیاتی هستند. با توجه به موضوع مورد بحث این نوشته مسلماً اطلاعات مرتبط با کاربران رسانه‌های اجتماعی به کشف فرصت‌های بازار و توسعه کسب‌و‌کارها کمک شایانی خواهد نمود. این اعداد و ارقام صاحبان کسب‌و‌کار را در برنامه‌ریزی‌ فعالیت‌های بازاریابی و انتخاب رسانه اجتماعی مناسب یازری خواهد نمود. بازاریابی رسانه‌های اجتماعی از داغ‌ترین و مهم‌ترین موضوعات روز کسب‌و‌کارها در عرضه بین الملل و داخلی ایران می‌باشد که در شماره‌های آتی این نشریه به کارکرده آن در مسایل کسب‌وکار، سیاسی، برندسازی شخصی و کارآفرینی و مدیریت سازمان‌ها خواهیم پرداخت.

 

** نویسنده مقاله : علیرضا سرحدی / دانشجوی کارشناسی ارشد رشته MBA  **

منابع:

مرکز افکار‌سنجی دانشجویان ایران  Iranian Students Polling Agency (ISPA)

انجمن های علمی دانشجویی

انجمن‌ های علمی دانشجویی

 

 

این مقاله به بررسی فلسفه انجمن‌ های علمی می‌پردازد. انجمن‌های علمی نقش فزاینده‌ای را در حمایت از دانش‌پژوهی و متخصصان ایفا کرده‌اند. یک‌نهاد علمی زمانی به‌طور اثربخش اداره می‌شود که از استقلال مناسبی برخوردار باشد. همچنین با بهره‌مندی صاحب‌نظران از آزادی علمی و مشارکت آن‌ها در امور دانشگاه است که باارزش‌ترین اندیشه‌ها به ظهور می‌رسد. اما نفوذ سیاست‌های دیوانسالاری دولتی به آموزش عالی , استقلال دانشگاهی , آزادی علمی و تصمیم‌گیری جمعی را محدود کرد. این موضوع منجر به سوق دادن برخی از فعالیت‌های تخصصی به درون انجمن‌های علمی گردید. اگرچه این نهادها در اشکال , اهداف , اندازه , کارکرد و ذینفعان دارای تفاوت‌های بسیاری هستند, اما رسالت آن‌ها در بازآموزی, ارتباطات علمی, پژوهش و مشاوره خلاصه می‌شود.

کلید واژگان: انجمن‌های علمی, استقلال, آزادی علمی, مشارکت, بازآموزی, پژوهش و مشاوره.

تعریف کلی انجمن علمی دانشگاهی چیست؟

جوامع مدنی همواره بر آن بوده‌اند که نهادهایی را برای کسب و انتقال ایجاد کنند. در این میان , انجمن‌های علمی از جایگاه ویژه‌ای برخوردارند. در قرن هجدهم , بسیاری از نشریات علمی را انجمن‌های علمی منتشر می‌کنند.

انجمن‌های علمي دانشجويي متشكل از دانشجويان علاقه‌مند به مشارکت در فعالیت‌های علمي در يك دانشكده يا گروه آموزشي است.

در هر دانشگاه متناظر با هر رشته دانشگاهي يك انجمن علمي می‌تواند تشكيل شود. به‌منظور حمایت، تقویت و ترويج فرهنگ و اخلاق علمي در دانشگاه‌های کشور، تقويت روحيه و بنيه علمي دانشجويان مستعد و توانمند و فراهم آوردن زمینه‌های مناسب برای فعالیت‌های جمعي علمي، همچنين بهره‌گيری  از توانمندی و خلاقيت آنان در تحقق توسعه علمی و نهضت توليد علم و جنبش نرم‌افزاری انجمن‌های علمي دانشجويي حوزه‌های مختلف دانش با حمايت دانشگاه‌ها و مؤسسات آموزش عالي کشور طبق مفاد اين آیین‌نامه تشكيل می‌شوند و به فعاليت می‌پردازند.

تاریخچه آن در ایران و در دنیا به چه صورت است؟

انجمن‌های علمی زمانی ایجاد شدند که متخصصان به لزوم تقویت دانش تخصصی و ارتباط فکری بیشتر باهم حرفه‌ای‌هایشان پی بردند. به نظر می‌رسد زمینه پیدایش و علل تأسیس انجمن‌های علمی به دانشگاه‌ها شباهت داشته باشد. در ابتدا متخصصان , جمعیت‌هایی را به‌منظور آموزش, همفکری با همکاران و انجام سایر فعالیت‌های علمی تأسیس کردند. کلمه university نیز از نام همین جمعیت‌ها مشتق شده است. سپس دانشکده‌هایی بر اساس رشته‌های گوناگون از قبیل پزشکی, هنر , الهیات, و حقوق ایجاد شد.

اگر نهاد علم را شامل مجموعه افراد (دانشمندان، پژوهشگران، نویسندگان، متخصصان و …) سازمان‌ها و تشکل‌ها (دانشگاه‌ها، انجمن‌های علمی، مراکز تحقیقاتی و …) و تجمعات (اجلاس‌ها، سمینارها، کارگاه‌ها و …)، امکانات و منابع (مراکز اسناد و کتابخانه‌ها، کتب، مجلات و …)و هنجارها و روابط و قواعد و جو حاکم بدانیم (توکل 1370:15-14، رفیع پور 1381: 26-21)، درمی‌یابیم که یکی از عناصر اصلی و زیر بنایی در این نظام نهادی و سازمانی، مفهوم ”اجتماع علمی“ و وجود روابط و تعامل‌های فکری و تخصصی در بین اعضای این اجتماع و بین اجتماع‌های علمی در سطح دنیاست. وجود اجتماع علمی و همکاری‌های رشته‌ای و بین‌رشته‌ای، علاوه بر آشنایی با تحولات و دستاوردهای جدید، و تدوین معیارهای ارزیابی قوت و ضعف کار علمی، امکان نظارت بر اعمال و اجرای هنجارها و ضوابط و جلوگیری از انحرافات و انباشت و پیشرفت در محیط علم و پژوهش را فراهم می‌کند. یکی از ویژگی‌های مهم اجتماع علمی که – تحقیقاً پیشرفت در تولید و ترویج علم را سرعت می‌بخشد – فراهم شدن امکان ایجاد ارتباط بین متصدیان علم و پژوهش است.  (آقازاده,1388,ص88)

دانش و فرهنگ علمی حاکم بر جوامع دانشگاهی و رشته‌های تخصصی , نیازمند کنترل داخلی , حرمت نهادن به متخصصان و سپردن امور تخصصی به آن‌هاست. این موضوع خوداتکایی , استقلال و نظم فکری را افزایش می‌دهد. به‌طورکلی اعضای هیئت‌علمی شیوه زندگی و حرفه خود را بر اساس اهداف و مقاصد اصیل و شرافتمندانه و تعهدات اخلاقی طراحی می‌کنند

تاریخچه تشکیل انجمن‌های علمی در ایران با تشکیل ”جمعیت فیزیک و شیمی ایران“ در سال 1310 هجری شمسی با اجتماع تعداد کمی از فیزیکدانان کشور در آزمایشگاه فیزیک دانشکده علوم دانشسرای عالی آغاز شد. اما دیری نگذشت که به علت نبود ارتباطی منسجم و تعریف‌شده بین اعضاء، فعالیت این انجمن متوقف شد.

در حدود سال 1320 ”کانون مهندسین ایران“، ”مجمع وکلای دادگستری“ و ”انجمن مامایی ایران“ نیز فعالیت خود را آغاز کردند. در دهه 1330، ”انجمن پزشکی“ فعالیت خود را شروع و در سال 1340 به انتشار نشریات مختلف گروه‌های پزشکی اقدام کرد.  در این دوره، که دوره اول فعالیت انجمن‌های علمی ایران نامیده می‌شود، گروه‌های کشاورزی، علوم پایه و علوم انسانی فعالیت چشمگیری نداشتند. البته در این دوره، محفل‌های خصوصی و غیررسمی از استادان و دانشوران نیز تشکیل شد.

دوره‌ دوم فعالیت انجمن‌های علمی سال‌های 1340 تا 1370 را در برمی‌گیرد. در این دوره نقش وزارت علوم، تحقیقات و فناوری در تشکیل انجمن‌های علمی محسوس بود. درواقع بیشتر انجمن‌های علمی با کمک این وزارتخانه تشکیل شدند. این امر نتیجه آگاهی از نقش انجمن‌ها در پیشبرد علم بود. شکل‌گیری انجمن‌هایی مانند ”انجمن ریاضی“، ”انجمن مدیریت“، ”انجمن حسابداری“ و ”انجمن روانشناسی“ با کمک وزارت علوم، تحقیقات و فناوری در آن سال‌ها و تصویب طرح تشکیل انجمن‌های علمی از سوی شورای هماهنگی دانشگاه‌ها، جلوه‌های بارز آن رویکرد است.

به‌این‌ترتیب تا سال 1357، تعداد 78 انجمن علمی در گروه‌های علوم پزشکی، علوم پایه، کشاورزی، فنی و مهندسی و علوم انسانی فعالیت خود را آغاز کردند. (حسینی گرگانی, 1384)

پس از پیروزی انقلاب اسلامی و در سال 1362 مسئولیت انجمن‌ها و مجامع علمی کشور به وزارت علوم، تحقیقات و فناوری واگذار گردید و دفتر همکاری‌های علمی و بین‌المللی، زیر نظر معاونت پژوهشی، اداره امور انجمن‌ها را بر عهده گرفت. در سال 1366 نیز ”آیین‌نامه نحوه صدور تأسیس انجمن‌های علمی کشور“ تدوین شد. این آیین‌نامه به وزارت علوم، تحقیقات و فناوری اختیار داد مجوز تأسیس انجمن‌های علمی را صادر یا فعالیت‌های آن‌ها را تأیید کند.

دوره سوم از سال 1370 آغاز شد در هفتم مهرماه آن سال شورای عالی انقلاب فرهنگی مصوبه شماره 262 خود را صادر کرد. بر اساس این مصوبه صدور مجوز تأسیس انجمن‌های علمی، تجدید پروانه و نظارت بر حسن انجام کار آن‌ها، بسته به مورد، بر عهده وزارتخانه‌های علوم، تحقیقات و فناوری، بهداشت و درمان و آموزش پزشکی و فرهنگ و ارشاد اسلامی نهاده شده است.

بر اساس مصوبه 262، هم‌اکنون کمیسیون انجمن‌های علمی ایران در حوزه معاونت پژوهشی وزارت علوم، تحقیقات و فناوری صدور مجوز تأسیس انجمن‌های علمی غیرپزشکی را بر عهده دارد.

تاکنون 197 انجمن علمی از گروه انجمن‌های علمی ایران مجوز دریافت کرده‌اند که از این تعداد 24 انجمن در گروه علوم پایه، 63 انجمن در گروه فنی و مهندسی، 62 انجمن در گروه علوم انسانی و 28 انجمن در گروه کشاورزی و 20 انجمن در گروه بین‌رشته‌ای قراردادند.

با توجه به اهمیت انجمن‌های علمی در آغاز هزاره سوم، به‌عنوان حلقه مفقوده «جامعه مدنی»، فراهم کردن بستر مناسب برای فعالیت این سازمان‌ها امری مهم است. به همین منظور پایگاه حاضر طراحی و تدوین‌یافته تا متقاضیان تأسیس انجمن‌های علمی بامطالعه آن با روند کارگروه انجمن‌های علمی آشنا شوند و با آگاهی اولیه و اطلاع از مدارک موردنیاز به تأسیس انجمن علمی اقدام کنند.

ویژگی‌های بارز تشکیل انجمن‌های علمی دانشگاهی

جوانان عالم ، فرزندان علم دوست و حقيقت‌جوي ما در انجمن‌هاي علمي‌اند كه ذكر روز  و شب و دغدغه هميشه آن‌ها تلاش و نوآوري علمي است. در طلیعه اين جوانان عالم و عامل. مطالعه مي‌كنند، اردوي علمي مي‌گذارند، براي مشاركت در يك فعاليت علمي از معضلات اساتيد محترم بهره مي‌برند، نمايشگاه مي‌زنند، كارگاه آموزشي ويژه برگزار مي‌كنند و همچون همكاران چندين ساله با يكديگر به شكل گروهي كار مي‌كنند، استوار، باانگیزه، از سخنان دلسردکننده این‌وآن باكي ندارند، عاشقانه و دانشجویانِ تلاش مي‌كنند تا در جريان علمي كشور و در فرآيند توليد دانش و نهضت نرم‌افزاري سهم و وظيفه خود را ايفا كنند. اينان باور كرده‌اند كه «مي‌توان و بايد» (بیکاس,1379)

و نهايتاً، انجمن‌هاي علمي را بايستي به‌عنوان تشكل‌هايي خودجوش و برآمده از ضمير دانش‌دوست جامعه ايراني برشمرد كه به‌مثابه يك سرمايه عظيم اجتماعي و يكي از مؤلفه‌هاي دانشگاه تمدن ساز، ضمن توليد انديشه و فناوري، زمینه‌ساز تحولات مثبت و روبه‌جلو در عرصه دانش و فرهنگ و نقش آفرين توسعه فرهنگي و علمي خواهد بود.

بر اين اساس، همه فرهيختگان و دانشگاهيان به‌ویژه اساتيد و پيشكسوتان عرصه‌هاي علمي و فناوري را به مساعدت و همكاري روزافزون و راهنمايي دلسوزانه قشر عظيم اعضاي انجمن‌هاي علمي توصيه مي‌كنم و اميدوارم كه ثمره اين تلاش‌هاي متعهدانه و دلسوزانه در قالب نظريه‌ها، راه‌حل‌ها و فناوري‌هاي كارساز در خدمت اعتلاي مادي و معنوي جامعه اسلامي تجلي نمايد و اوج‌گيري دانش و فرهنگ و تحقق دولت دانايي را نويد بخشد.

تعداد انجمن‌های ایران ؟

تاکنون 197 انجمن علمی از گروه انجمن‌های علمی ایران مجوز گرفته‌اند. از این تعداد 24 انجمن در گروه علوم ایران مجوز گرفته‌اند. از این تعداد 24 انجمن در گروه علوم پایه , 63 انجمن در گروه فنی و مهندسی , 62 انجمن در گروه علوم انسانی و 28 انجمن در گروه کشاورزی و 20 انجمن در گروه بین‌رشته‌ای قرار دارند.

اسامی برخی از انجمن‌های علمی ایرانی در حال فعالیت به‌قرار زیر است:

انجمن علمی آمار ایران- انجمن ایرانی تحقیق در عملیات- بلورشناسي و کانی‌شناسی ايران- بيوشيمي- فيزيك ايران- تحليل پوششي داده‌ها- رياضي ايران- ژنتيك ايران- سيستم‌هاي فازي ايران

برخی از فعالیت‌های موفق انجمن‌ها در ایران به‌قرار زیر است

در این مقاله تلاش کردیم تا شمارا با برخی از فعالیت‌های انجمن علمی تحقیق در عملیات به‌طور تخصصی آشناسازیم:

انجام تحقیقات علمی و فرهنگی در سطح ملی و بین‌المللی بین محققان و متخصصانی که به‌گونه‌ای با علم تحقیق در عملیات سروکار دارند.

همکاری با نهادهای اجرائی، علمی و پژوهشی درزمینهٔ ارزیابی و بازنگری طرح‌ها و برنامه‌های مربوط به امور آموزش و پژوهش درزمینهٔ علمی موضوع فعالیت انجمن.

ترغیب و تشویق پژوهش گران و تجلیل از محققان و استادان ممتاز.

ارائه خدمات آموزشی و پژوهشی.

تشکیل گردهمایی‌های علمی در سطح ملی، منطقه‌ای و بین‌المللی.

انتشار کتب و نشریات داخلی

فعالیت‌های مشترک در میان سایر انجمن‌های علمی ایران:

برنامه‌ريزي، ساماندهي، اجرا، هدايت و نظارت بر فعاليت‌هاي ادواري و سالانه انجمن.

برقراري ارتباط مستمر با ديگر انجمن‌هاي علمي دانشجويي و انجمن‌هاي علمي تخصصي داخل و خارج دانشگاه‌ها.

برقراري ارتباط با نهادها و سازمان‌هاي خارج از دانشگاه براي انجام فعاليت‌هاي مشترك.

برنامه‌ريزي و پيشنهاد همكاري براي اجراي طرح‌هاي پژوهشي و مطالعاتي.

تصويب اساسنامه انجمن علمي و اخذ تأييد آن از مديريت فرهنگي دانشگاه

همكاري و ارتباط مستمر با مدير و اعضاي هیئت‌علمی گروه آموزشي ذی‌ربط براي تحقق اهداف و فعاليت‌هاي علمي انجمن (موضوع ماده 3)

تشكيل كميته‌هاي مختلف كاري و نظارت بر عملكرد آن‌ها

برگزاري انتخابات شوراي مديريت دوره بعد

حفظ و نگهداري وسايل و تجهيزات انجمن، تصويب هزينه‌هاي مالي برنامه‌ها، تنظيم و ارائه گزارش مالي انجمن به‌طور سالانه و ارسال آن به مدير فرهنگي دانشگاه

تدوين برنامه‌هاي سالانه و ارائه آن به مدير فرهنگي

شوراي مديريت انجمن يكي از اعضاي خود را به‌عنوان دبير شورا انتخاب مي‌كند و به رئيس دانشكده و مدير فرهنگي دانشگاه اعلام مي‌كند.

 

 

منابع

آقازاده، احمد، (1388) اصول حاكم بر گزينش دانشجو در برخي از ممالك موفق جهان، مقالات ارايه شده، در همايش روش هاي اندازه گيري مناسب براي امتحانات ورودي كارشناسي ارشد 88-87.

بيكاس، سي سانيان، (1379) نوآوري در مديريت دانشگاهي، ترجمه ويدا ميري و عبدالرحيم نوه ابراهيم، چاپ اول، موسسه پژوهش و برنامه ريزي آموزش عالي، تهران

توکل, محمد, (1370), علم و تبیین اجتماعی؛ فصلنامه سیاست علمی و پژوهشی؛ دوره 1؛ شماره 3.صص14-15

حسيني گرگاني، مريم، سيف، علي اكبر، (1384) مقايسه سبك هاي يادگيري دانشجويان با توجه به جنسيت، مقاطع تحصيلي و رشته تحصيلي، موسسه پژوهش و برنامه ريزي در آموزش عالي.

رفیع پور ، فرامرز ، (1381) ، موانع رشد علمی ایران و راه حلهای آن ، سهامی انتشار .

کمیسیون انجمن‌های علمی ایران

 

 نویسنده مقاله: نرگس سقازاده / کارشناس ارشد مدیریت صنعتی

 

تجاری سازی دانش و فناوری: ارتباط پایدار صنعت و دانشگاه

تجاری سازی دانش و فناوری

ارتباط پایدار صنعت و دانشگاه  / نویسنده دکتر شهنام زندیه

 

با توجه به دنیای پرتلاطم امروز و حاکمیت فضای عدم اطمینان بر کسب و کار ها و صنایع وابسته آنها راهکاری که بتواند زمینه ساز ایجاد مزیت رقابتی پایدار برای سازمان شود از اهمیت ویژه ای برخوردار است. اینگونه می توان گفت که علت اهمیت روز افزون به نوآوری، سود اقتصادی است. در کسب و کار امروز تحقیقات، مبدل به عاملی اقتصادی شده است و تجاری سازی نیز بخش مهمی از فرآیند نوآوری می باشد و هیچ محصول، خدمت و فناوری جدیدی بدون تجاری سازی امکان ورود موفق به بازار را ندارد. ایجاد بستر مناسب برای عرضه دانش و فناوری، علاوه بر فراهم کردن ارزش های اقتصادی، منجر به رشد و توسعه اقتصادی نیز در جامعه می گردد. با نگاهی به تحقیقات انجام شده می توان دریافت که تحقیقات بنیادی به تنهایی کافی و مفید نبوده و انگیزه کافی برای پزوهشگر و کاربر را ایجاد نمیکند، همچنین عدم استفاده از نتایج تحقیقات در کسب و کار و صنایع باعث هدر رفت سرمایه و وقت صرف شده در راه پژوهش می شود. امروزه رقابت روزافزون جهانی، دیگر فرصت تحقیقات بنیادی و پایه ای را از بسیاری از صنایع گرفته است. به همین دلیل بیشتر شرکتها مجبورند فقط به تحقیقات بحرانی و مورد نیاز دست بزنند. به عبارت دیگر، اهمیت تحقیقات به خاطر نوآوری [1]و اهمیت نوآوری به دلیل سود اقتصادی آن است. در دنیای کنونی تحقیقات به عاملی اقتصادی تبدیل گردیده است، مراحل گذر از “علم ناب” طی شده است و نهادهای علمی- تحقیقاتی باید بطور آشکار در خدمت اقتصاد و تجارت قرار گیرند. دانشگاه ها و مراکز تحقیقاتی باید از “هدف بودن” خارج شوند و به وسیله ای برای توسعه اقتصادی تبدیل گردند. در عصر حاضر باید به دنبال ساز و کارهایی باشیم که روش تبدیل “ایده” به “محصول” را به ما یاد بدهد و روند تبدیل علم به ثروت را سرعت بخشد. تجاری سازی فناوری، فرآیند تغییر دانش به محصولات و خدمات و روش بسیار موثر برای انتقال عقاید از ذهن یا آزماشگاه به دنیایی گسترده تر است.  شاه کلید دنیای امروز، خلق ارزش است. راهکار ورود به دنیای کسب و کار امروزی فناوری است و شاه کلید فناوری، تجاری‌سازی و ارزش افزوده ناشی از آن است،  اقتصاد امروز جهان به شدت از وابستگی به منابع زیرزمینی و صنایع صنعتی فاصله گرفته و اقتصاد دانش محور و شرکت های دانش بنیان را به عنوان راهبرد اساسی خود برای رشد و توسعه اقتصادی می داند و توجه بسیاری از اندیشمندان، سیاست گذاران و برنامه ریزان را به خود معطوف کرده که در این میان دانشگاه به عنوان ایجاد کننده دانش و ناشر نقش کلیدی ایفا می کند. لذا از آنجا که اهمیت دانش در نوآوری و توسعه کسب و کار روز به روز بیشتر می شود و درست همانگونه که سهم بیشتری از جامعه وارد آموزش عالی می گردند، دانشگاه ها می توانند نقش بیشتر و فعال تری در نوآوری ملی و توسعه اقتصادی را داشته باشند.(منتظری، یوسفی، 1393) تجاری سازی تحقیقات و دانش تولیدی، فعالیتی اجتناب ناپذیر در راستای جبران هزینه های تحقیق و توسعه دانشگاهها و مراکز تحقیقاتی دولتی و خصوصی کشور است که میتواند علاوه بر فراهم آوردن امکان سرمایه‌گذاری در فناوری‌های بهتر و پیشرفته‌تر برای محققان و مؤسسات عرضه کننده دانش، به توسعه‌یافتگی کشور و رقابت پذیر شدن آن در کلیه صنایع، به ویژه صنایع پیشرفته کمک شایانی نماید. چالش مديريتي صاحبان و سرمایه‌گذاران دانش، اين است که چگونه دانش تولیدی و نوين خود را به جريان بازده اقتصادي براي مؤسسان، سرمايه‌گذاران و کارکنان تبديل کنند. به عبارت ديگر، مشکل اصلي اختراع نيست بلکه تجاري سازي آن است.(یدالهی، کلاتهایی، 1391) ورود موسسات تحقیقاتی [2]به عرصه تجارت و بازاریابی محصولات خود و توجه به نیازمندیهاي بازار و معیارهاي مشتریان، منجر به پیدایش فرصت ها و پیامدهاي مثبتی است. پیامدهایی که در کمترین سطح بهره وري کمک به خودگردانی موسسات و در بالاترین سطح، انتظار افزایش استانداردهاي زندگی( ایمنی و امنیت)،کیفیت زندگی،تولید ثروت و رشد اقتصادي را در پی خواهد داشت (فاطمی،1385). در حقیقت تجاری سازی موتور رشد اقتصادی است . در تغییرات سریع امروزی سازمانهایی موفق خواهند بود که بتوانند خود را با این تغییرات انطباق داده و از قدرت نوآوری لازم برخوردار باشند. در دانشگاهها و نهادهای آموزش عالی نیز نوآوری و خلاقیت از اهمیت بالایی برخوردار است. بنابراین جهت تحقق این هدف، این نهادها باید در زمینه اشاعه، نشر دانش و انتقال آن به جامعه و نسل‌های جوان بیش از پیش تلاش و کوشش کنند. (کنجکاو منفرد، اردکانی، 1392)  با توجه به موارد ذکر شده اینگونه میتوان گفت که ارتباط بهینه صنعت و دانشگاه نیازمند پلی ارتباطی است. پلی که از اتحکام لازم برخوردار باشد لذا با توجه به اهمیت تجاری‌سازی نتایج تحقیقات آموزش عالی بر رشد صنعت و تاثیر آن بر اقتصاد کشور ،در این مقاله سعی بر آن است تا با بیان دقیق مفاهیم تجاری سازی و مدل های آن و همچنین بیان فرآیند و ضرورت فرآیند تجاری سازی در ارتباط موثر صنعت و دانشگاه، زیرساخت تئوریک[3] مناسبی را برای رسیدن به این مهم فراهم سازد.

 

مفهوم تجاری سازی[4]

تجاري سازي عبارت است از تبدیل یافته هاي جدید و ایده هاي پژوهشی به محصولات و خدمات و فن آوري هاي قابل ارائه به بازار. به عبارت دیگر تجاري سازي تحقیقات مجموعه تلاشهایی را که به منظور فروش کارهاي تحقیقاتی با هدف کسب سود و ارتباط هرچه بیشتر آموزش و پژوهش با اهداف اقتصادي و اجتماعی صورت می پذیرد را گویند. با توجه به تعاریف بالا تجاري سازي را می توان به بازار رسانیدن یک ایده و یا یک نوآوري دانست.(جهاندیده،1384) تجاری سازی فناوری، خلق محصول، خدمت یا فرآیند جدیدی مبتنی بر رفع تقاضای جدید است و رفع آن مستلزم تلاش مستمر در راه تبدیل نتایج محصولات و خدمات جدید [5]و بازاریابی موفق [6]آنهاست. تجاری سازی به انتقال فناوری بسیار نزدیک است. به عبارت دیگر فرآیند تجاری سازی، همان فرآیند انتقال دانش و فناوری از مراکز تحقیقاتی مانند مراکز رشد و پارک های علم و فناوری به صنایع موجود یا کسب و کارهای جدید است. در واقع تجاری کردن فرآیندی است که از طرح کردن و پروردن یک ایده آغاز می شود و به سمت تولید ( کالا و خدمات) و در نهایت فروش آن به مشتری ( صنعت یا استفاده کننده نهایی) می انجامد. لغتنامه کمبریج واژه “تجاری کردن” را به معنای “سازماندهی چیزی برای کسب سود” و واژه “تکنولوژی” را مطالعه و دانش عملی در استفاده از اکتشافات علمی خصوصا در حوزه صنعت ” تعریف کرده است.

 

روند تجاری سازی دانش

در سال های اخیر موسسات آموزش عالی در جوامع غربی و در حال توسعه، با تغییرات زیادی مواجه بوده اند. با ظهور اقتصاد دانشی، خط مشی های ناظر بر آموزش عالی، متحمل فشارهایی شده اند که سبب شده، به عنوان ابزاری برای رقابت های اقتصادی در بازارهای جهانی ایفای نقش کنند. این بدان معناست که ارزشیابی و نگاه به آموزش و تحقیق دانشگاهی به طور فزاینده ای از زاویه اقتصادی امکان پذیر شده است. در تطابق با این تغییر خط مشی ها و تغییر زاویه نگاه به دانشگاه، الگوهای تامین سرمایه و سبک های مدیریت دانشگاه ها با تحولات کثیری مواجه شده است ( قلی پور، 1386).

در بسیاری از کشورها اداره ای تحت عنوان دفاتر انتقال فناوری، جهت تسهیل انتقال دانش تجاری شده از دانشگاه ها به صنایع تاسیس شده است. نقش عمده این دفاتر، حفاظت از دارایی های فکر دانشگاه و نتایج پژوهش های دانشگاهی و انتقال تجاری دانش از طریق واگذاری حق امتیاز اختراعات یا سایر انواع دارایی های فکری ناشی از پژوهش های دانشگاهی به صنعت است (Siegel, 2004).

 

اهمیت تجاری سازی فناوری[7]

تجاری سازی عبارت است از تبدیل یافته های جدید و ایده های پژوهشی به محصولات و خدمات و فن آوری های قابل ارایه با بازار. به عبارت دیگر تجاری سازی تحقیقات مجموعه تلاش هایی را که به منظور فروش کارهای تحقیقاتی با هدف کسب سود و ارتباط هرچه بیشتر آموزش و پژوهش با اهداف اقتصادی و اجتماعی صورت می پذیرد را گویند. با توجه به تعاریف بالا تجاری سازی را می توان به بازار رسانیدن یک ایده و یا یک نوآوری دانست (جهاندیده، 1384)

امروزه در مورد اینکه، تجاری سازی ایده ها و درگیر کردن محققان در ایجاد و توسعه محصولات فواید بسیاری در بر دارد، شکی باقی نمانده است. به عنوان مثال، می توان تصور کرد که در غیاب فعالیت های تجاری سازی رادیو داروهای تولیدی توسط کارشناسان انرژی اتمی، چه تاثیری بر درمان بیماری های خاص و در انتها زندگی انسان گذاشته است (محمدی، 1386).

ایجاد بسترهایی برای دانش، علاوه بر فراهم آوردن ارزش های اقتصادی برای سازمان ها، منجر به رشد اقتصادی و فنی جامعه می شود. از آنجا که به بازار رسانیدن یک محصول می تواند تضمین کننده موفقیت و بقای سازمان ها باشد، تجاری سازی به عنوان یک عامل حیاتی مطرح شده است. در سازمان های تحقیقاتی نیز تحقیقات، بدون تجاری سازی یک محصول معنایی ندارد در همین راستا نیز تا فناوری منتقل شده، توسعه نیابد، نمی توان گفت فرآیند انتقال فناوری تکمیل شده است. اهمیت تجاری سازی R&D و فناوری به حدی است که در حال حاضر بسیاری از موسسات تحقیقاتی به صورت همکاری مشترک به تجاری سازی فناوری خود رسمیت داده اند و تعداد این گونه مراکز خدمات مشاوره ای در کشورهای پیشرفته صنعتی در حال افزایش است. در خصوص ایران نیز، طی سال های اخیر، مراکز عرضه کننده خدمات فناوری تحت نظر مراکز رشد و پارک های علم و فناوری به ارایه خدمات مشاوره ای به فعالان حوزه فناوری و شرکت های دانش بنیان می پردازند که البته، نیاز به تقویت هرچه بیشتر این مراکز امری حیاتی در انجام وظایفشان است. همچنین می توان به Joint Venture و سرمایه گذاری خطرپذیر نیز به عنوان نمونه هایی از انجام پروژه های تحقیقاتی بصورت همکاری مشترک اشاره نمود.

 

اهمیت تجاری سازی تحقیقات علمی[8]

تجاری سازی نتایج تحقیقات، یکی از گام های مهم نظام نوآوری است که پایداری و استمرار امر تحقیق را تضمین می کند و متناسب با آن علاوه بر فراهم آوردن ارزش های اقتصادی قابل توجه برای سازمان ها، رشد اقتصادی دانش محور جامعه را نیز تسریع می نماید ( عنایتی، 1386). “تجاری سازی تحقیق فرایندی است که هنگام ورود به بازار می تواند ایجاد درآمد کند و در مرحله توسعه از نظر درآمد زایی هیچگونه ارزشی ندارد. فن آوری اگر در قفسه بماند (وارد بازار نشود) هیچ درآمدی ایجاد نمی کند” ( عناینی، 1386).

این موضوع در مورد فن آوری هایی که از طریق داخلی بدست می آید به مراتب برای حمایت کننده ی آن از اهمیت بیشتری برخوردار است. “علم زیر بنای توسعه فن آوری را فراهم می کند و توسعه فناوری به سهم خود بازارهای جدیدی خلق می کند” (Reamer, 2003).

بدیهی است علم به خودی خود و بدون در نظر گرفتن چارچوب و فرآیندی کارآمد در چرخه توسعه فناوری، نخواهد توانست بازار جدیدی را خلق نماید.

تحقیقات بسیاری در کشورهای پیشرفته صنعتی در موضوع تجاری سازی نتایج تحقیق صورت گرفته است. کارلوس در مورد ارتباط دانشگاه و صنعت در آمریکا دارای سابقه طولانی است که عوامل اصلی آن قانون موریل (1862) مبنی بر اعطای تاسیس سیستم کالج، دفاع مبتنی بر تحقیق و توسعه در طول جنگ جهانی دوم و رقابت با اتحاد جماهیر شوروی در طول سال های جنگ سرد است (Karlson, 2004).

فرایند تجاری سازی

اساس فرایند تجاری سازی مشارکت بخش تحقیقاتی و بخش صنعت، در تبدیل نتایج تحقیقات به نوآوری است و امروزه تجاری سازی به یکی از حلقه های اصلی فرایند نوآوری تبدیل شده است (Ghazinoori,2005). به طور کلی فرایند تجاری سازی را می توان به چهار مرحله مجزا تفکیک نمود که عبارتند از سرمایه، که باید برای انجام پژوهش ایده پرورش یافته تامین شود و سپس خط مشی بازاریابی تعیین و تعریف گردد، این ایده در مرحله توسعه به فناوری مورد نظر تبدیل می شود. هنگامی که یک دستاورد قابل ارایه به بازار حاصل شود، مرحله اجرای تجاری سازی شروع می شود. هنگامی که یک محقق یک یا چند فناوری قابل ارایه به بازار را توسعه داده است، باید برای تجاری سازی آنها وارد مرحله تجاری سازی شود (محمدی، 1386).

جایگاه تجاری سازی در فرایند نوآوری[9]

تکنولوژی و تجاری سازی، قسمت های مهم فرایند نوآوری هستند که باعث می شوند اختراعات، به تولیدات دارای بازار تبدیل شود. بازاریابی و فرایند تجاری سازی، مرحله نهایی فرآیند نوآوری هستند این دو جز برای دستیابی به موفقیت هر اختراعی، لازم و ضروری هستند. از روش های تجاری سازی می توان به سرمایه گذاری مشترک، فروش و انتقال فن آوری، فروش حق اختراع، حق امتیاز و خدمات مهندسی اشاره کرد (محمدی، 1386).

 

بحث و نتیجه گیری

ثبت های اختراع دانشگاهی [10]اغلب به عنوان شاخص های کلیدی از فعالیت های مربوط به انتقال تکنولوژی در حوزه های تکنولوژی از قبیل زیست شناسی، داروشناسی، الکترونیک، و شیمی در نظر گرفته می شوند، در حالیکه سودمندی کمتری در رشته هایی از قبیل مهندسی مکانیک و کالاهایی برای مصرف کننده دارند. یکی از ضرورتها ی نظام پژوهشی کشور، توجه پژوهش های کاربردی به نیازهای جامعه و بوم یسازی آن متناسب با شرایط کشور است. بدین منظور لازم است، مدیران شرایط لازم را برای فعالی تهای علمی استادان و دانشجویان فراهم کرده و از ایده های نوآورانه آن ها در زمینه حل مسایل جامعه حمایت های لازم را بعمل آورند.به طوری کلی تجاری سازی را می توان به بازار رسانیدن یک ایده تا نوآوری دانست که باید با مطالعه دقیق بازار و استخراج نیازهای بازار , انجام تحقیقات و آزمایش های لازم , تهیه نمونه , استاندارد سازی فرآیند توسعه محصول و هماهنگی های مدیریتی برای عرضه آن به متقاضی یا بازار توام باشد. فناوری به تنهای عامل خلق ثروت نیست ؛ بلکه استفاده موثر و مناسب از آن است که باعث خلق ثروت می شود. خلق ارزش افزوده ناشی از استفاده فناوری در عرضه محصولات و خدمات مورد نیاز , موجب افزایش ثروت می شود. دانش و فناوری می تواند در قالب محصولات تولید , خدمات یا حتی بازاریابی باشد , اما به هر حال استفاده از فناوری یا تجاری سازی فناوری در خلق ثروت و رشد اقتصاد مهم است . تجاری سازی دانش و فناوری برای تبدیل فناوری به کالا یا خدمات قابل استفاده و ارائه و انتشار آن در سطح جامعه نیازمند تحقیق و توسعه , خلاقیت و نوآوری , منابع خطر پذیر و زنجیره ای از فعالیت ها و اقدامات متعدد و مختلف است. زنجیره اقدامات تجاری سازی فناوری از اعتبار سنجی اولیه و امکان سنجی فنی شروع و با مطالعه بازار , تامین منابع مالی و سرمایه اولیه مورد نیاز , مدیریت و شناسایی خطرها و … ادامه می یابد . طی کردن این زنجیره پیچیده و طولانی می باشد و عرضه یک نوآوری به بازار می تواند سالیان زیادی به طول انجامد، اما این زنجیره سبب می گردد تا یک دلار سرمایه گذاری در تحقیقات , منجر به کسب هزار دلار در کارخانه شود. البته فقط تعداد کمی از نوآوری ها قادر به طی کردن کل زنجیره ارزش و رسیدن به بازار هستند و بیشتر آنها در میانه راه و گردنه های مسیر جامانده و به سر انجام نمی رسند لذا تعامل مناسب بین صنعت و دانشگاه از طریق برگزاری سمینار ها تحقق نخواهد یافت و باید عزمی جدی در این راه وجود داشته باشد.

 

 

[1] Innovation

[2] Research Institutes

[3] Theoretical

[4] Commercialization concept

[5] New Services

[6] Successful Marketing

[7] Technology Commercialization importance

[8] Scientific research

[9] Innovation process

[10] Registration of university inventions

نیم نگاهی به بسترسازی مناسب کارآفرینی

اهمیت و ضرورت آموزش کارآفرینی

آموزش کارآفرینی

نویسنده : دکتر جابرنوبخت وند / دانشجوی دکتری کارآفرینی

آموزش کارآفرینی تاکید بر ویژگی ها ، توانمندی ها و مهارت هایی دارد که افراد برای راه اندازی ، رشد و مدیریت کسب و کار بایستی به آنها مجهز شوند ( کوریلسکی،2004ريا؛ گیب،2002).

گیب (2002) بیان می کند که تفاوت اصلی میان دو مفهوم این است که آموزش ویژگی های کارآفرینانه  در معنای وسیع بر روی مهارت ها و توانمندی هایی تاکید دارد که در هر شرایط و محیطی کاربرد دارد ، اما آموزش کارآفرینی عمدتا بر روی مهارت های لازم جهت راه اندازی و مدیریت کسب و کار تاکید دارد ؛ بنابر این ، می توان نتیجه گرفت که در آموزش ویژگی های کارآفرینانه برروی ابعاد کسب و کار تمرکز نمی شود و مهارت هایی نظیر راه اندازی یک کسب و کار و مدیریت آن مورد توجه قرار  نمی گیرد ؛ در حالی که در آموزش کارآفرینی ، بخش عمده تاکید آموزش بر روی این است که چگونه می توان یک کسب و کار مستقل را به صورت انفرادی و یا گروهی راه اندازی و مدیریت کرد .

تحقیقات نشان می دهد که کارآفرینی امری آموزش پذیر، تقویت پذیر و پرورش پذیر است. اولین کشورهایی که در زمینه آموزش کارآفرینی فعالیت هایی را انجام دادند، کشورهای آلمان، انگلیس، امریکا و ژاپن بودند(فیض، 1386). امروزه آموزش کارآفرینی به یکی از مهمترین و گسترده ترین فعالیت های دانشگاهی تبدیل شده است. طی دهه 1980، دانشگاه‌ها بر حسب ویژگی گروه های تحت آموزش و نیازهای محلی، منطقه ای و ملی، برنامه های آموزشی متعددی را برای سازمانهای خصوصی و عمومی طراحی نموده اند.

اين قبيل از دوره ها به دنبال بهبود و انگيزش گرايش هاي افراد همچون تمايل به استقلال، فرصت جويي،ابتكار،تمايل،مخاطره پذيري،تعهد به كار،تمايل به حل مشكلات و لذت بردن از عدم قطعيت و ابهام ميباشد. دوره های آموزش کارآفرینی نه تنها جای خود را در بستر دروس دانشگاهی و در رشته های مختلف باز نموده، بلکه در دوره های مختلف تحصیلی از ابتدایی تا دبیرستان نیز مورد توجه قرار گرفته است. گرچه امروزه تنوع این دوره ها، شرکتهای موجود را نیز تحت پوشش قرار می دهد و دوره های متعددی جهت رشد، بقا و کارآفرین نمودن سازمانهای بزرگ طراحی شده، اما هدف اولیه از توسعه کارافرینی همانا تربیت نمودن افراد متکی به نفس و آگاه به فرصتها و به طور کلی افرادی است که تمایل بیشتری به راه اندازی کسب و کارهای مستقل دارند(کاتن، 1999).

در واقع هدف این بوده تا افراد در طی دوران تحصیل افرادی موسس و اقدام کننده تربیت شوند. این افراد شامل پیشروان در فعالیت ها، ماجراجویان، جسوران، مبتکران، فرصت‌طلبان، جاه‌طلبان، و ارتقا جویان می باشند(گیب، 1987). این قبیل از دوره ها به دنبال بهبود و انگیزش گرایش های افراد همچون تمایل به استقلال، فرصت جویی، ابتکار، تمایل، مخاطره پذیری، تعهد به کار، تمایل به حل مشکلات و لذت بردن از عدم قطعیت و ابهام می باشد. به طور کلی همراه با آشکار شدن نقش و تاثیر کارآفرینی بر روند اشتغالزایی و رشد اقتصادی کشور های توسعه یافته، تلاش در جهت آموزش و تعمیم دانش و روحیه کارآفرینی در بین مدیران، تجار، دانشجویان، (که جملگی کارآفرینان بالقوه محسوب می‌شوند) و کارآفرینان بالفعل شدت گرفت. هدف از آموزش کارآفرینی تربیت افرادی است که بتوانند پس از تکمیل تحصیلات خود افرادی موسس باشند و کسب و کاری را ایجاد نمایند.

آنچه که  در تدریس دوره های کارآفرینی بیش از پیش مورد توجه قرار گرفته است، کارآفرینانه بودن شیوه های تدریس، ترکیب افراد و اهداف آموزشی و تطبیق و همسویی این موارد با یکدیگر می باشد. (احمدپور، 1378)

آموزش کارآفرینی فرآیندی نظام مند ، آگاهانه و هدف گرا می باشد که طی آن افراد غیر کارآفرین ولی دارای توان بالقوه به صورت خلاق تربیت می گردند . آموزش کارآفرینی فعالیتی است که از آن برای انتقال دانش و اطلاعات مورد نیاز جهت کارآفرینی استفاده می شود که افزایش ، بهبود و توسعه نگرش ها ، مهارتها و توانایی های افراد غیر کارآفرین را در پی خواهد داشت ( ذبیحی و مقدسی ، 1387، ص160).

«مجموعه‌ای از یادگیری‌های رسمی است كه به افراد علاقمند، آموزش می‌دهند و با این آموزش، آگاهی افرادی را كه به مشاركت در توسعه اجتماعی-اقتصادی علاقه‌مند هستند، بالا می‌برد تا آنها از طریق پروژه شناخت كارآفرینی، كسب و كاری تازه را تولید كنند و یا توسعه كسب و كار كوچك را ترویج دهند (Adb,2005)». بررسی آموزش كارآفرینی در جهان حکایت از روند رو به رشد و سریع آن دارد. در رابطه با واژه آموزش کارآفرینی دو مفهوم در ادبیات مشخص می شود :

 

آموزش ویژگی های کارآفرینانه

در گذشته، افسانه‌ای شایع بود که کارآفرینان دارای ویژگی ذاتی هستند و ویژگی هایی همچون: ابتکار، روحیه تهاجمی، تحرک، تمایل در به کارگیری ریسک، توان تحلیلی و مهارت در روابط انسانی در افراد از بدو تولد در فرد وجود دارد. بنابراین، فرض اساسی این بود که کارآفرینان از طریق آموزش، پرورش نمی‌یابند. اما امروزه کارآفرینی به عنوان یک رشته علمی مورد شناسایی قرار گرفته و متقاضیان مستعد بایستی مانند تمامی رشته‌های علمی دیگر دانش مربوط به آن را کسب نمایند (مقیمی، 1384، ص217).

آموزش ویژگی های کارآفرینانه به دامنه وسیعی از شایستگی ها و توانمندی ها جهت یادگیری کارآفرینانه تاکید دارد . در این آموزش ، اعتقاد بر این است که با توجه به شرایط متغیر جامعه جهانی  و سرعت تغییرات ، افراد بایستی یاد بگیرند که چگونه در سر تاسر زندگی به صورت کارآفرین رفتار کنندو لذا دامنه آن بسیار وسیع تر از صرفا کسب و کار می باشد ( کوریلسکی ، 2004؛ گیب ، 2002) . با توجه به مطالعات مختلفی که صورت گرفته است ثابت شده که ویژگی‌های کارآفرینان در سازمان اغلب اکتسابی است و نه توارثی و از این رو در حال حاضر آموزش کارآفرینی به یکی از مهمترین و گسترده ترین فعالیت‌های دانشگاه‌ها تبدیل شده است.

آموزش دوره های کارآفرینی

«دیوید مک کله لند» از اولین روان شناسانی بود که با فرض اینکه کارآفرینان نیاز به توفیق بالایی دارند، دوره‌های آموزشی متعددی را طراحی کرد تا این نیاز را در افراد تقویت کند، در نتیجه او از آموزش این دوره‌ها به بازرگانان هندی نتایج مثبتی دریافت کرد (مهرآباد و مهتدی، 1387، ص59). محققان دیگری همچون جان استوارت میل، بروکهاوس، دیوید پرچ، تیمونز، کالینز، مور، مایر، گلدشتاین و نورد بر اکتسابی بودن اغلب ویژگی‌های کارآفرینان تاکید دارد. «پیتر دراکر» نیز در این خصوص می‌گوید: «آنچه راجع به کارآفرینی می‌شنوید اشتباه است، کارآفرینی سحر و جادو نیست، عجیب و غریب نیست، استعداد ژنتیکی نیست، بلکه یک رشته است مانند دیگر رشته‌های علمی که قابل آموزش و یادگیری است» (حسینی خواه و همکاران، 1385، ص6). اولین تلاش آموزشی توسط مک کله لند و با هدف انگیزشی توفیق طلبی در بین بازرگانان هندی صورت گرفته است. تا اوایل دهه 1980 تنها 130 دانشکده به طراحی دوره های محدودی در خصوص کارآفرینی پرداخته بودند و آنها را در رشته‌های بازرگانی و مهندسی تدریس می‌نمودند، در حالی که در اوایل دهه 1990 تعداد دانشکده ها به بیش از 500 دانشکده رسید. و اکنون بیش از 2000  دانشگاه، کارآفرینی را به عنوان رشته و گرایشی مستقل تدریس می نمایند.

ضرورت آموزش کارآفرینی

در حال حاضر سیر تحولات جهانی، کارآفرینان را در خط مقدم توسعه فنآوری و توسعه اقتصادی قرار داده است (احمدپور و مقیمی 1385). تجربه موفقیت‌آمیز اغلب کشورهای پیشرفته و نیز برخی از کشورهای در حال توسعه در عبور از بحرانهای اقتصادی به واسطه توسعه کارآفرینی در آن کشورها، موجب گردیده تا سایر کشورها نیز برای کارآفرینی، کارآفرینان و شکل گیری کسب و کارهای نوآورانه اهمیت خاصی قائل گردند. بر همین اساس، توسعه‌ کارآفرینی از جنبه‌های گوناگون مدنظر قرار گرفته است. آموزش، یکی از جنبه‌های مهم در گسترش کارآفرینی است که مورد توجه ویژه‌ای واقع شده است. با توجه به مطالعات مختلف، ثابت شده است که ویژگی‌های کارآفرینان اغلب اکتسابی است، نه وراثتی. از این رو در حال حاضر آموزش کارآفرینی به یکی از مهمترین و گسترده‌ترین فعالیت‌های دانشگاه‌ها تبدیل شده است.

برنامه های آموزش کارآفرینی

كارآفرينان نيازمند مهارت‌ها و توانمندی متفاوتي هستند تا بتوانند بر اساس آن در ارتقاي ابتكارات و ايجاد كسب و كار سازماني به موفقيت برسند. آن‌ها بايد آينده‌ي سازمان و تغييراتي را كه احتمالاً در توانايي‌هاي بنگاه براي توجيه و تأييد ايجاد كسب و كار سازماني رخ مي‌دهند، پيش‌بيني كنند. اين توانايي نيازمند درك راهبرد، بازارها و ديگر توانمندي‌هاي سازمان است. كارآفرينان بايد درك كنند كه چگونه ابتكارات مرتبط با كسب و كار مي‌توانند بر واحدهاي مختلف سازماني به شكلي كاملاً متفاوت تأثير بگذارند و چگونه حول اين موضوعات كار مي‌كنند (Zahra,2006,p,29).

Books on A Desk for Back to School

«گاراوان» و «اوسينيد» با بررسي برنامه‌هاي آموزشي كارآفريني و محتواهای آن، محتواي آن را در قالب سه محور كلي مفهوم‌سازي نمودند؛

  • برنامه‌هاي مرحله‌ي شكل‌گيري كسب و كارها، بركسب دانش در حوزه‌هايي همچون اطلاعات دانشي و زمينه‌اي در دنياي كسب و كار، ماهيت كارآفريني، ويژگي‌هاي تيم‌هاي اثربخش و ماهيت تعاملات و فعاليت‌هاي كسب و كار تأكيد مي‌شود؛
  • برنامه‌هاي مرحله‌ي توسعه‌ي كسب و كار بر مهارت‌ها و نگرش‌ها تأكيد دارد، موضوعات محتوايي همچون برنامه‌ريزي كسب و كار، انتخاب بازار، برنامه‌ريزي مالي، شناسايي محصول و دريافت هداياي مالي؛
  • برنامه‌هاي مرحله‌ي اجراي كسب و كار در بر دانش‌ها و نگرش‌هاي كلي متمركز است. برنامه‌هايي همچون برنامه‌ريزي مالي، مديريت رشد كسب و كار، كاركردها و نگرش‌هاي مديريت و تبادل اطلاعات از كارآفرينان به مديران. (Garavan & O’Cinneide,1994: P15) «بكارد » و «تولوز » بر اين باورند كه دانش كارآفريني را مي‌توان در قالب سه دسته‌ي كلي گروه‌بندي كرد. (Soufani and Ibrahim, 2002, P 422).
  1. گرايش و آگاهي؛
  2. ايجاد كسب و كارهاي مخاطره‌پذير جديد؛
  3. مديريت كسب و كارهاي مخاطره‌آميز (بقا و رشد كسب و كار)

محتواهای آموزش کارآفرینی

امروزه موسسات مختلفی در خصوص آموزش های کارآفرینی فعالیت دارند و کارآفرینی را در قالب برنامه-های آموزش کوتاه مدت به مخاطبان خود آموزش می دهند، اما همچنان در خصوص محتوا، ‌اقدامات و روش هایی که برای آموزش کارآفرینی به کار گرفته می شود، توافق چندانی وجود ندارد (Wagner, 2004). همچنین دغدغه مندی جدی دیگری که در این حوزه وجود دارد، این موضوع است که کارآفرینی و محتوای آن مناسب سن، جنسیت، مشاغل و تحصیلات مختلف نیست (رحمتی، 1389، ص88). با این وجود اولويت‌هاي زير براي توانمندسازي كارآفريني فراگيران در یک سازمان لازم مي‌باشد.

  • انجام پروژه‌هاي شغلي مرتبط با رشته در سازمان‌ها
  • آشنايي با نحوه تدوين طرح كسب و كار
  • آشنايي با مشاغل مربوط به رشته تحصيلي
  • آشنايي با قوانين كسب و كار
  • آشنايي با مهارت‌هاي مالي (تأمين و مديريت منابع مالی)
  • آشنايي با مهارت‌هاي بازاريابي (تحقیقات بازاریابی)
  • آشنايي با فرآيند كارآفريني (مفاهيم، تعاريف؛ نظريه‌ها، تاريخچه، زمينه‌هاي كارآفريني،ویژگی های کارآفرینان)

خط مشی های (قوانین، مقررات، بخش نامه) آموزش های کارآفرینی

خط مشی آموزش کارآفرینی به عنوان یک درون داد در نظام آموزش کارآفرینی شناخته می شود. در این بعد مباحث کلان آموزش کارآفرینی همچون کمیت و کیفیت منابع انسانی، بودجه و منابع مالی، برنامه ریزی و اجرای آموزش های کارآفرینی و … مطرح است. دیده بان جهانی کارآفرینی  معتقد است که خط مشی های کارآفرینی متشکل كليه اقدامات، برنامه‌ها و طرح هايي است كه به منظور افزايش گرايش به كارآفريني در سازمان اجراء می شوند.

(GEM,2004,p:112).

نکته بسیار مهم و اساسی در حوزه خط مشی گذاری در حوزه کارآفرینی این است که این خط مشی ها با توجه به برنامه های مهم کشوری و اسنا بالادستی همچون راهبردهاي توسعه ملي، راهبرد ملي كاهش فقر، سند راهبرد كاهش فقر، برنامه هاي ملي عملي براي جوانان، سياست آموزش و تعليم و تربيت،  سياست آموزش و تعليم و تربيت فني، سند سياستي در زمينه اصلاحات دولت محلي، راهبرد ملي آموزش براي همه، قانون ترويج خدمات اشتغال تهیه و تدوین می شوند (Solomon,2007).

دوره های آموزشی کارآفرینی

دوره های آموزشی را نیز می توان در چهار دسته اصلی زیر طبقه بندی نمود :

1) برنامه هایی برای آگاهی و بالابردن دانش کارآفرینی

2) برنامه هایی برای تشویق افراد به تاسیس شرکت های نوپا و جدید

3) برنامه هایی جهت رشد و بقای شرکت های کوچک

4) برنامه هایی جهت اثر بخش نمودن شیوه های آموزشی کارآفرینی.(احمدپور، 1378).

بيشتر دانشكده ها،اموزش كارافريني را با يك دوره پايه آغاز ميكنند.اين دوره نوعا مشتمل بر سه جزء است:

1)متون،كه ممكن است شامل مقالات و انواع مطالب باشد.

2)سخنراني ها:توسط اساتيد و صنعتگران مدعو.

3)پروژه هاي عملي دانشجويان براي ارائه طرح هاي مخاطره اميز.

اين دوره معمولا اطلاعاتي را راجع به سرمايه گذاري مخاطره اميز،اكتساب و خريد شركت هاي اين دوره،انواع ماهيت قانوني شركت،چگونگي حمايت ازانديشه ها ،زواياي مالياتي و نمونه هاي تاريخي ايجاد شركت هاي نوپا را در بر ميگيرد.چندين دانشكده فراتراز دوره

کارآفرینی پايه فوق والذكرعمل كرده و به سوي مجموعه اي از دوره ها در عرصه کارآفرینی حركت كرده اند.اين دوره ها را ميتوان به دو دسته تقسيم كرد:يك دسته از انها دوره هاي عمومي هستندكه به كل شركتها ميپردازند.دسته ديگر دوره هاي تخصصي هستند كه بر وظايف و فعاليت هاي انتخاب شده در كارافريني تمركز ميكنند.در اينجا ابتدا به پنج دوره عمومي كارافريني اشاره ميشود.

نخستين نوع،دوره پايه است كه از مقاله ها،موضوعات،سخنرانيهاو پروژه ها تشكيل شده است.

دومين نوع،دوره اي است كه بر محتوا تمركزكرده و پروژه راحذف ميكند.درحال حاضرچنين دوره اي در دانشكده بابسون در حال تدريس است.دراين دوره دانشجويان خواهند اموخت كه كارافريني كلا راجع به چيست،انرا به عنوان يك شغل بالقوه خواهند سنجيد،مهارتهاي تحليلي و بويژه مهارت هائي كه در تاسيس يك شركت نوپا قابل اجرا هستند را بكار خواهند گرفت و اطلاعات راجع بع جنبه هاي قانوني،ماليات ها،سرمايه گزاري مخاطره اميز،انتخاب استراتژيها و غيره را كسب خواهند كرد.اين دوره همچنين ميتواند فرصتي را براي جستجوي يك تفكر جديد كه ميتواند به عنوان يك پروژه پس ازاين دوره تعقيب شود فراهم كند.

سومين نوع، دورهها كه انحصارا به توسعه پروژه اختصاص يافته ميتواند بدنبال دوره دوم تدريس گرديد.

چهارمين نوع،دوره ها ممكن است به عنوان يك دوره عمومي کارآفرینی تصور نشود،چرا كه بيشترراجع به مديريت شركتهاي كوچك روبه رشد بحث ميكند،نه راجع به راه اندازي يا اكتساب و خريد يك شركت جديد.اما از انجايي كه بيشتر شركتهاي جديدكار خود را در ابتدابا وسعت و اندازه كم اغاز ميكنند،لذا دانش مديريت شركت هاي كوچك موجود ممكن است سناريوهاي واضح تري رابراي طراحي يك شركت ارائه نمايد(كالينزو مور،1970،ص47).

پنجمين نوع دوره عمومي، كارافريني و مديريت شركتهاي كوچك راباهم تركيب ميكند.تعدادي ازبهترين كتابهاي پرفروش ازاين روش استفاده كرده اند.اين روش بيشتر در مؤسسات پيش دانشگاهي بكاربرده ميشود(بروم و لانگ نكر،1979،ص432).

آموزش کارآفرینی یکی از موثرترین شیوه‌ها برای تسهیل انتقال جمعیت فارغ التحصیلان بیکار به درون بازار کار است. مطالعات در اروپا در این خصوص نشان داده است که این آموزش‌ها توانسته افراد را مسئولیت پذیرتر کرده؛ آن‌ها را تبدیل به متفکران حوزه کارآفرینی نموده  و در نتیجه نرخ بیکاری و شکست کسب و کارها را کمتر نماید. آموزش کارآفرینی باعث می‌شود تا افراد خلاق و نوآور تربیبت شده؛ با افزایش قدرت مخاطره پذیری، تمایل به حل مشکلات درآنان بیشترشده و در نتیجه موجب بهبود انگیزش و گرایش‌های شان به زندگی شده است (مهرآباد و مهتدی، 1387، ص61).