استارتاپ و اهداف آن

استارت آپ و اهداف آن

نویسنده: شادی لطیفیان / دانشجوی کارشناسی ارشد رشته MBA

 

 

بحث‌های زیادی درباره راه‌اندازی کسب‌وکار، کارآفرینی و استارت آپ ‌ها در حال جریان است. به این دلیل که موضوع استارتاپ‌ها، مفهوم جدیدی است و ممکن است بسیاری با معنای درست آن آشنایی نداشته باشند.

برای اینکه بفهمیم استارتاپ چیست، بهتر است ابتدا بفهمیم استارتاپ چه چیزهایی نیست:

استارتاپ ،یک رویداد و همایش کارآفرینی نیست.

یک وب‌سایت یا یک اپ موبایل ، لزوما یک استارتاپ نیست.

استارتاپ ،یک شرکت کوچک که در حال درامدزایی و رشد است، نیست.

به طور قطع، منشا این واژه در سن فرانسیسکو و دره‌ی سیلیکون نهفته است. اما استارت آپ چیست و به چه کمپانی‌هایی استارتاپ اطلاق می‌شود؟

نیل بلومنتال، موسس و مدیرعامل کمپانی واربی پارکر (Warby Parker) استارت آپ را این چنین تعریف می‌کند:

” استارت آپ یک کمپانی نوپا است که که راه‌حلی نوین را برای یک مساله ارائه می‌کند؛ در حالی که تضمینی برای موفقیت کمپانی از طریق راه حل ارائه شده وجود ندارد. “

آدورا چئونگ، موسس و مدیرعامل کمپانی هوم‌جوی (Homejoy) که یکی از استارتاپ‌های مطرح ایالات متحده در سال ۲۰۱۳ بوده، در تعریف استارت آپ این مفهوم را با عنوان پنجره ی ذهن رو به آینده خوانده است. وی در این خصوص چنین اظهار نظر کرده است:

” تاسیس یا پیوستن به یک استارتاپ به معنای یک تصمیم جدی برای جدا شدن از شرایط ایده‌آل و پایدار به منظور دستیابی به رشد برق‌آسا و تلاش برای ایجاد موجی از تغییرات در مدت زمان کوتاه است.

براساس تعریف Merriam-Webster استارتاپ به این معنی است:

 

” عمل یا مجموعه‌ای از کارها به منظور یک حرکت جدید و یک شرکت یا کسب و کار نوپا “

 

براساس تعاریف مختلف از نویسندگان و محققان این حوزه،مانند آقای استیو بلنک و اریک ریس بهترین و جامعترین تعریفی که برای یک استارتاپ میتوان ارائه کرد، این است:

استارتاپ یک سازمان موقت است که با هدف یافتن یک مدل کسب وکار تکرارپذیر و مقیاس پذیر بوجود آمده است.

سازمان: منظور از سازمان مجموعه‌ای از افراد (یا حتی یک نفره)، ابزارها و روابط بین آنهاست، چه به صورت شرکت ثبت شده باشد چه نشده باشد. چه دفتر کار داشته باشد چه در زیرزمین خانه قرار داشته باشد.

موقت: یعنی استارتاپ 10 ساله معنی ندارد. کار یک استارتاپ یافتن سریع مدل کسب وکار مناسب طبق تعریف بالا، در کمترین زمان ممکن است. سرعت و زمان عوامل مهمی در موفقیت یک استارتاپ هستند. هر چه دیرتر مدل کسب و کار مورد نظر را کشف کند شانس اینکه رقیبانش زودتر به نتیجه برسند و همچنین صبر، حوصله، انرژی و توان مالی گرداننده یا گردانندگان آن به سر رسد، بیشتر است.

یافتن: این کلمه مهمی در این تعریف است. یک استارتاپ، برای یافتن هدفش در حال جستجو است. همواره در حال پژوهش و توسعه است. و باید بتواند مدل کسب و کار مورد نظر را کشف کند، و تکرارپذیر و مقیاس پذیر بودن آن را برای خود به اثبات برساند.

عدم قطعیت: یک عبارت مهم دیگر نهفته در تعریف استارتاپ ها، عدم قطعیت است. در واقع شما به عنوان یک استارتاپ، دقیقا نمی دانید که کدام روش جواب می دهد و کدام جواب نمی دهد. شما به عنوان یک استارتاپ مطمئن نیستید که پاسخ درست کدام است. در گفتار عامیانه، استارتاپ ها، نمی دانند چکار دارند می کنند در نتیجه شما و هم تیمی های شما باید افرادی باشند که با گام نهادن در وادی های ناشناخته و آزمایش و خطا، شکست خوردن و رد شدن، مشکل و ترسی نداشته باشند.

مدل کسب و کار (Business Model) : مجموعه ایی از روش ها و راهکارهایی است که یک شرکت، بنگاه یا سازمان برای ایجاد، ارائه و بدست آوردن ارزش (اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، و …) بکار می برد. که با طرح کسب و کار (Business Plan) نباید اشتباه گرفته شود.

مدل کسب و کار چگونگی خلق، رساندن و بدست‌آوردن ارزش توسط شرکت شما را توصیف می‌کند. به بیان ساده‌تر، مدل کسب و کار اینکه شرکت شما چگونه پول در می‌آورد را توصیف می‌کند.

به مدل کسب و کار همچون طرحی نگاه کنید که تمام جریان‌های بین بخش‌های مختلف شرکت شما را نشان می‌دهد. همچنین دیاگرام مدل کسب و کار نشان می‌دهد که محصول چگونه بین مشتریان شما توزیع می‌شود و پول چگونه به سوی شرکت شما باز می‌گردد. و نیز ساختار هزینه‌های شرکت شما را نشان می‌دهد و اینکه هر بخش شرکت چگونه با دیگر بخش‌ها تعامل دارد و شرکت شما کجا با دیگر شرکت‌ها یا همکاران تجاری همخوانی پیدا می‌کند تا کسب و کار شما را پیاده کند.

افراد زیادی مدل برای کسب وکار خود طراحی کرده‌اند .معروفترین آنها، بوم مدل کسب وکار ‘الکساندر استروالدر’ است.

 

 

تکرارپذیر: یعنی اینکه آن مدل کسب و کار که با هدف درآمد زایی ایجاد شده است را بتوان بارها و بارها تکرار کرد و به ازای هر تکرار، درآمد افزایش پیدا کند. یعنی در کلام ساده تر، بتوان محصول یا خدمت ارائه شده را تولید انبوه کرد.

مقیاس پذیر: یعنی اینکه بتوان آن مدل کسب و کار را در آینده با افزایش منابع مالی ، نیروی انسانی و … توسعه داد و روش های ایجاد، ارائه و کسب ارزش را بهتر، سریعتر و بیشتر کرد.

تکرارپذیری و مقیاس پذیری یک مدل کسب و کار، با خود، امکان رشد را به همراه خواهند آورد. بنابراین، هدف یک استارتاپ، رشد سریع است. این دو مفهوم مهم هستند که سودآوری و ثروتمند شدن را برای شما به ارمغان می آورند.

 

هدف از استارتاپ چیست؟

اگر این تعریف استارتاپ را پایه قرار دهیم، هدف استارتاپ تولید پول نخواهد بود،هدفش کسب رضایت مشتری نخواهد بود،هدفش تولید محصول هم نخواهد بود. استارتاپ هدفش یادگیری است و تمام کارهایی که انجام می‌دهد باید یادگیری باشد. یک استارتاپ باید متوجه شود مشتریانش دقیقا چه می‌خواهند. واقعیت این است آنچه مشتریان به عنوان خواسته بیان می‌کنند و یا آنچه ما فکر میکنیم آنها احتمالا بخواهند،همیشه خواسته واقعی آنها نیست.

برای اینکه این موضوع را درک کنید اجازه دهید مثالی از هنری فورد (پایه گذار شرکت فورد) مرد بزرگ صنعت خودروسازی امریکا و جهان برایتان ارائه کنم.در آن زمان که هنری فورد در نظر داشت وسیله‌ای برای حمل ونقل مردم وارد بازار کند، افراد از کالسکه و دوچرخه برای حمل ونقل استفاده میکردند. هنری فورد میگوید: “اگر من از مردم میپرسیدم که چه میخواهند ، آنها جواب می‌دادند یک اسب سریعتر” .  مشتریان

دقیقا نمی‌دانند که چه می‌خواهند، یادگیری از مشتریان فراتر از گوش کردن به

صحبتهای آنهاست. به قول استیو جابز ” این وظیفه مشتریان شما نیست که بفهمند چه می‌خواهند.”  بلکه این وظیفه استارتاپ است که دقیقا خواسته مشتریانش را بفهمد.

حال که اصلی‌ترین وظیفه استارتاپ را متوجه شدیم این سوال را باید پاسخ دهیم که استارتاپ در نهایت با این یادگیری می‌خواهد به چه برسد؟ جواب این سوال در مفهوم “تناسب محصول وبازار” نهفته است که اولین بار توسط  مارک اندرسون  مطرح شد. منظور از تناسب محصول وبازار این است : قرار گرفتن در یک بازار خوب با محصولی که نیاز آن بازار را برآورده می‌کند.  بازار جذاب و خوب، پتانسیل بالایی دارد و تضمین میکند که استارتاپ می‌تواند تولید و فروشش را در این بازار بالا ببرد، از طرف دیگر از طرف دیگر استارتاپ باید به محصولی دست یابد که نیاز بازار هدفش را براورده کند.

مارک اندرسون زندگی یک استارتاپ را به دو قسمت تقسیم می‌کند:

قبل از دستیابی به تناسب محصول و بازار

بعد از دستیابی به آن

این دو بخش کاملا با هم متفاوت هستند. در بخش اول که طبق تعریف استیو بلنک کسب وکار در حالت استارتاپ قرار دارد تمرکز باید بر روی یادگیری باشد و اما در بخش دوم تمرکز بایستی بر روی اجرا باشد. در بخش دوم ، مشتری، ارزش قابل ارائه، کانال توزیع و به طور خلاصه مدل کسب وکار مشخص است و صرفا تمرکز باید بر اجرا باشد و یک اجرای خوب موفقیت را تضمین می‌کند ولی در بخش اول که همان استارتاپ است باید تمرکز بر روی یادگیری و رسیدن به تناسب محصول وبازار باشد.

 

 

جایگاه نو آوری در استارتاپ‌ها

استارتاپ ها معمولا حول ایده‌های نوآورانه و خلاقانه بنا می‌شوند. در واقع فرد یا افرادی خوشفکر با ایده‌های نو، در جستجوی روش‌هایی برای کسب درآمد از آن ایده و تولید انبوه محصولات یا خدمات مبتنی بر آن ایده هستند.

 

دلیل شکست استارتاپ‌ها

                                                                                                                                                                                                                                                                                             

 

اردوی استارتاپ چیست؟

اردوی استارتاپ یک رویداد آموزشی-تجربی (Experiental Education) در سراسر دنیاست که در ۳ روز متوالی (در انتهای هفته) بر‌گزار می‌گردد. در این برنامه شرکت کنندگان پر انگیزه‌ای شامل برنامه نویسان، مدیران تجاری، عاشقان استارتاپ، بازاریاب‌ها و طراحان گرافیک گرد هم می‌آیند تا طی ۵۴ ساعت ایده‌هایشان را مطرح کنند، گروه تشکیل بدهند و هر گروه ایده‌ای را اجرا کند.

این برنامه جهانی تابحال بیش از یک هزار بار در بیش از ۴۸۰ شهر دنیا بر‌گزار گردیده و شبکه پهناوری از مشتاقان کارآفرینی را پدید آورده است. در اردوی استارتاپ ایده‌های زیادی مطرح می‌شوند اما آنچه در این برنامه اهمیت فراوان دارد فقط سه چیز است؛  اجرا، اجرا و فقط اجرا!

 

اردوی استارتاپ همانطور که از نامش پیداست یک رویداد کارآفرینی است که در سه روز آخر هفته برگزار می‌شود.

روز اول افراد ایده‌های خود را مطرح می‌کنند و از بین ایده‌های مطرح شده بهترین آن‌ها با رأی حاضران انخاب می‌شوند. صاحبان ایده‌های انتخاب شده شروع به تشکیل تیم و جذب تخصص‌های مورد نیاز برای پیشبرد ایده می‌کنند. بعد از تشکیل گروه‌ها روز اول به پایان می‌رسد.

در روز دوم گروه‌ها از اول صبح در مکانی که برایشان تدارک دیده شده حاضر شده و با امکاناتی که در اختیار دارند شروع به اجرایی کردن ایده‌ی خود می‌نمایند. در این بین افرادی به عنوان مربی که در زمینه‌های مختلف دارای تخصص می‌باشند و یا سابقه ایجاد استارتاپ را دارند گروه‌ها را در جهت اجرایی کردن ایده‌هایشان راهنمایی و کمک می‌کنند، با این اوصاف روز دوم کاملاً به اجرایی کردن استارتاپ سپری شده و در این بین ممکن است کارگاه‌های آموزشی کوتاه مدت هم برگزار شود.

با آغاز روز سوم باز گروه‌ها دور هم جمع شده و آخرین تلاش‌ها را در جهت تولید نمونه اولیه محصولشان انجام می‌دهند و آماده ارائه آن در حضور داوران می‌شوند. عصر روز سوم زمان بررسی ایده‌ها و محصول اولیه حاصل از آن ایده است ، بطوری که گروه‌ها با ارائه توضیحات در زمینه توجیه اقتصادی طرح، ارزشی که ارائه می‌دهد و افرادی که به عنوان مصرف‌کنندگان نهایی در نظر گرفته شده‌اند و… از طرح خود دفاع می‌کنند. در نهایت سه تیم برتر با رأی نهایی داوران انتخاب می‌شوند.

جمع بندی:

استارتاپ، سازمانی است که شکل گرفته است تا در جستجوی مدل کسب و کاری قابل تکرار و مقیاس‌پذیر باشد.

هدف مدل کسب و کار اولیه شما می‌تواند درآمد، یا سود یا تعداد کاربران یا تعداد کلیک‌ها و یا هرچیزی که  با سرمایه‌گذاران به توافق رسیده‌اید باشد.

بیشتر استارتاپ ها مدل کسب و کار خود را چندین بار تغییر می‌دهند.

هر استارتاپی حتما لازم نیست در حوزه کامپیوتر و اینترنت و اپ موبایل باشد.

در اردوی استارتاپ، شما افراد خوبی را پیدا می‌کنید تا روی محصولی کار کنید که یک مشکل واقعی را حل می‌کند، از کارآفرینان و کارشناسان باتجربه راهنمایی می‌گیرید، و یک سرمایه‌گذاری یا یک پروژه را راه‌اندازی می‌کنید.

 

منابع

استارتاپ ”  ، سهیل عباسی

“استارتاپ ویکند “، پویا فتحی

 

What exactly is a startup? ” ، Amy Fontinelle

 

 

 

پارک علم و فناوری

پارک های علم و فناوری

نویسنده: شادی لطیفیان / دانشجوی کارشناسی ارشدMBA

 

پارک‌های علم و فناوری مراکزی هستند که عمدتا در جوار مراکز تحقیقاتی و علمی و دانشگاهی تاسیس شده و در راستای تجاری سازی نوآوری‌های برآمده از دانشگاه‌ها عمل می‌کنند. یکی از اولین نمونه‌های این مراکز در دهه 1950 میلادی در کنار دانشگاه استنفورد تاسیس شد و کارکرد اصلی آن فراهم آوردن فضایی برای استقرار شرکت‌های منشعب شده از دانشگاه بوده است. به اقتضای پیوند این پارک‌ ها با دانشگاه‌ها و مراکز علمی، اهتمام مدیران آنها بر گزینش و استقرار شرکت‌های دانش‌بنیان در فضایی متمرکز است که با ایجاد برهم‌نهی و تعاملات علمی میان کارآفرینان و دانشگاه‌ها، فضایی مناسب برای خلاقیت و نوآوری ایجاد کنند.

پارک‌های علم و فناوری از جمله اولین نمونه‌های ایجاد فضای اختصاصی برای رشد شرکت‌های دانش بنیان است. تعریف واحدی برای ویژگیهای اصلی این پارک ها وجود ندارد ولی به استناد “انجمن بین‌المللی پارک های علم و فناوری” از جمله کارکردهای اصلی آن ها موارد زیر است:

 

ایجاد بستری موثر برای همکاری در زمینه نوآوری میان دانشگاه و صنعت

تسهیل ارتباط بین شرکتها، کارآفرینان و متخصصان

ایجاد محیطی برای تقویت فرهنگ نوآوری و خلاقیت

تسهیل شکل‌گیری شرکتها و رشد آنها

پارک‌های علم و فناوری در واقع شهرک‌هایی هستند که به منظور استقرار شرکت‌های دانش‌بنیان و برآمده از دانشگاه‌ها طراحی و ساخته شده‌اند و تمرکز آنها بر تسهیل نوآوری از طریق گرد هم آوردن و هم‌افزایی افراد خلاق است. بیش از یک سوم این پارک ها در پردیس های دانشگاهی واقع شده اند. در درون 90 % این پارک ها مراکز رشد، مراکز دانشگاهی و تحقیق وجود دارند. یک پارک علم و فناوری عمدتا یک شهرک فناوری با گستره متنوعی از شرکت‌هاست که مهمترین خدمات آن در واقع ارائه فضای اداری و اجرایی مناسب و امکانات ساختمان و مستقلات است.  از این رو اکثر پارک‌های علم و فناوری به صورت شهرک‌هایی بزرگ هستند، به نحوی که بیش از50 % پارک‌های علم و فناوری مساحتی بیش از 20هکتار دارند. در پارک‌های علم و فناوری مدیریت متمرکزی که بر فعالیت شرکتها نظارت مستقیمی داشته باشد،  وجود ندارد و صرفا به بررسی حداقل‌های شرایط لازم برای حضور در این فضای فیزیکی محدود می‌شود. عموما پارک‌های علم و فناوری نفع مستقیمی از موفقیت یا عدم موفقیت شرکت‌های زیرمجموعه خود نمی‌برند و سهامدار شرکت ها نیستند.

در بسیاری از موارد مالکیت این پارک ها در اختیار دانشگاه ها و نهادهای غیرخصوصی است به نحوی که تنها %16 پارک‌های علم و فناوری کاملا خصوصی هستند. در عین حال که سهم پارک‌های خصوصی رو به رشد است ولیکن اکثر پارک‌ها، به خصوص در ابتدای تاسیس، از نوعی حمایت نهادهای عمومی برخوردارند.

پارك‌هاي علم و فناوري به عنوان يكي از نهادهاي اجتماعي و حلقه‌اي از زنجيره توسعه اقتصادي با هدف افزايش نوآوري فناورانه، توسعه اقتصادي و اشتغال‌زايي متخصصان و صاحب نظران انديشه به وجود آمده‌اند.

شكل‌گيري و توسعه بسياري از پديده هاي نوظهور فناورانه از درون اين پارك ها مي‌باشد. دولت‌ها سعي مي‌كنند با ايجاد محيطي مناسب، شرايط كار و فعاليت را براي شركت‌هاي كوچك و متوسط فراهم نمايند. بنابراين، نقش دولت‌ها به خصوص در كشورهايي همچون ايران، در توسعه و موفقيت اين پارك‌ها بسيار مؤثر و حياتي است.

 

پيشينه پارك‌هاي علم و فناوري در ايران

تاريخچه ايجاد اولين شهرك علمي و تحقيقاتي در ايران مربوط به سال 1371 است كه پيشنهاد تهيه گزارش بررسي مقدماتي آن توسط شركت سهامي ذوب آهن مطرح شد و پي گيري كليت كار به معاونت پژوهشي دانشگاه صنعتي اصفهان واگذار شد و در همين سال موضوع در شوراي پژوهش‌هاي علمي كشور تصويب گرديد. در سال 1372 با تشكيل هيأت امنا عمليات اجرايي شهرك شروع شده و در سال 1375 اساسنامه آن در شوراي عالي انقلاب فرهنگي تصويب گرديد. در سال 1378 عمليات اجرايي ساخت مركز رشد انجام و در سال 1379 مركز رشد غدير با استقرار 17 واحد فناوري و تحقيقاتي راه اندازي شد. پارك فناوري پرديس در سال 1379 مطالعات مكان يابي را انجام داد و در سال 1380 نقطه اي در شهر پرديس جهت احداث انتخاب شد. اين پارك كه وابسته به نهاد رياست جمهوري است به لحاظ عملكردي متفاوت با ديگر پارك‌هاي ايران بوده است. پارك هاي علم و فناوري استان هاي آذربايجان شرقي، سمنان، خراسان، فارس، گيلان، مركزي و يزد در سال 1381 با انحلال سازمان پژوهش‌هاي علمي و صنعتي استان‌ها و تبديل آن به پارك ايجاد شدند. بر اين اساس، اين روند و ايجاد پارك‌ها و توسعه آن در حال حاضر نيز بنا بر تكاليف قانوني برنامه پنجم توسعه ( بند (د) ماده 16 ) بايد ادامه داشته باشد كه اين روند تاكنون در قوانين بودجه‌هاي سنواتي ديده شده و فرايند توسعه آن توسط اين معاونت به عنوان متولي بودجه كشور و وزارت علوم، تحقيقات و فناوري از سوي ديگر به عنوان سياست گذار اين بخش ادامه دارد.

 

فهرست پارك‌هاي علمي، تحقيقاتي و فناوري مشهور در جهان

آمريكاي شمالي (130 پارك علمي، تحقيقاتي و فناوري)، برزيل، كانادا (بريتيش كلمبيا، مانيتوبا، اونتاريو و ساسكاتون)، كلمبيا، آمريكا (آلاباما، آريزونا، كاليفرنيا، فلوريدا و …)، آسيا (چين، هند، مالزي، قطر، سنگاپور، تايوان، تايلند، كره جنوبي، ژاپن)، استراليا، اروپا (بلژيك، جمهوري چك، فنلاند، فرانسه، آلمان، ايتاليا هلند، لهستان، پرتغال، اسلوواكي، اسپانيا، تركيه، انگلستان). تعداد پارك هاي علمي، تحقيقاتي و فناوري در جهان بسيار زيادند و علاوه بر كشورهايي كه نام برده شد، اكثريت قريب به اتفاق كشورها از جمله كشورهاي در حال توسعه نيز يا داراي پارك‌هاي علمي و فناوري هستند يا در حال ايجاد و توسعه اين قبيل پارك‌ها مي باشند. بديهي است پارك‌هايي كه در اينجا از آنها نام برده شده يا داراي قدمت زيادي هستند يا از  اعتبار نسبتا بالايي در سطح جهاني برخوردارند.  بنابراين، نام نبردن از ديگر كشورها به معني فقدان چنين پارك‌هايي در آن كشورها نيست.

 

انجمن بين المللي پارك‌هاي علمي (IASP)

انجمن بين المللي پارك‌ها يك شبكه جهاني پارك‌هاي علم و فناوري محسوب مي‌شود. با توجه به گستردگي مناطق جغرافيايي اعضا، در حال حاضر شش منطقه آفريقا، اروپا، شمال آمريكا، آمريكاي لاتين، اقيانوسيه (آسيا- پاسيفيك)، و غرب آسيا در داخل انجمن تعريف شده است. اعضاي اين انجمن در سال 1998 تعداد 172 عضو بوده كه با روند صعودي در سال 2008 به 358 عضو افزايش يافته است. از كل اعضا 59 درصد مربوط به اروپا، 10درصد آمريكاي لاتين، 8 درصد آمريكاي شمالي، 8 درصد غرب آسيا، 3 درصد آفريقا و 12 درصد اقيانوسيه بوده‌اند. همچنين در سال 2011 تعداد كشورهاي عضو 78 كشور بوده است. در منطقه غرب آسيا 30 عضو وجود دارد كه ايران با 13 عضو كشور اصلي در منطقه محسوب شده و علاوه بر اين در رده بندي جهاني نيز از اين نظر در رده ششم قرار مي‌گيرد.

 

برخي از پارك‌ها و شهرك‌هاي علمي موجود در دنيا

ژاپن: يكي از بزرگترين پارك‌هاي علمي جهان در آسيا در كشور ژاپن ايجاد شده است. احداث شهرك علمي تسوكوبا كه مجموعه‌اي است از چند دانشگاه و مراكز تحقيقاتي از سال 1972 ميلادي فعاليت خود را آغاز نمود. اين شهرك كه هزينه‌اي بالغ بر 3  ميليارد دلار در برداشته است، با هدف ايجاد محيطي تحقيقاتي و جمع آوري دانشمندان به منظور استفاده بهينه از علم و فناوري و رشد و توسعه اقتصادي در اين كشور احداث شده است. شهرك علمي تسوكوبا تنها شهرك تحقيقاتي كشور ژاپن محسوب مي گردد اما پارك‌هاي علمي و مراكز رشد مختلفي از اوايل دهه 1980 در اين كشور احداث شده است. پارك KAZUSA ژاپن كه در سال 1984 در مساحت 278 هكتار شروع به كار كرد، از نوع پارك هاي داراي برنامه ريزي براي توسعه است. مؤسسات صنعتي و پژوهشي مستقر در اين پارك در حوزه فناوري‌هاي پيشرفته از جمله زيست فناوري، فناوري اطلاعات و فناوري مواد جديد فعاليت مي‌نمايند. تكميل و فعال كردن اين پارك در مساحت 278 هكتاري از اهداف كوتاه مدت اوليه پارك بوده است. در مرحله دوم ايجاد پارك، مساحتي در حدود 1000 هكتار، بسته به رشد شركت‌هاي موجود در پارك با تمام امكانات تا سال 2002 طراحي گرديد.

چين: پارك علمي ملي Zhongguancun در سال 1988 در پكن تأسيس شد و مساحت آن 232 كيلومتر است و در حوزه پژوهش‌هاي علمي آموزشي و فناوري‌هاي صنعتي سطح بالا تمركز كرده است. اين پارك داراي 10 پارك و شهر الكترونيك زيرمجموعه است. پارك‌هاي چين بين سال هاي 1991 تا 1998 طي برنامه‌اي به نام مشعل، رشد بسيار سريعي داشته‌اند. پارك‌هايي كه امروزه در چين فعاليت مي‌كنند نسبت به 77 پارك برنامه مشعل، هم از لحاظ فيزيكي و هم از لحاظ اشتغال بزرگتر و كارآمدتر هستند. پارك علمي شن يانگ در شهر شن يانگ از جمله شهرهاي مهم شمال كشور چين مي‌باشد. اين پارك علمي در حقيقت منطقه ويژه توسعه به حساب مي‌آيد. اين منطقه طي سال 1988 تأسيس و فعاليت هاي خود را از سال 1991 آغاز نمود. مساحت اين منطقه ويژه بالغ بر 34 كيلومتر مربع است و خود شامل شهر كامپيوتري چين، منطقه صنعتي هونان، منطقه صنعتي ـ آزمايشگاهي نانتا و ناحيه انبارهاي عمومي مي‌باشد. شهر كامپيوتري چين شامل دو خيابان اصلي و چهار خيابان فرعي است كه در آن 360 شركت در زمينه‌هاي الكترونيك و اطلاع رساني فعاليت دارند. اين شهر كامپيوتري مركز فروش و پخش محصولات الكترونيكي شمال شرق كشور است. منطقه صنعتي هونان شامل چندين پارك علمي از جمله پارك علمي و فناوري صنعتي شن يانگ، پارك علمي دانشگاهي، پارك دانشمندان چيني خارج از كشور، پارك علمي فناوري حفاظت محيط زيست و مركز رشد فناوري پيشرفته است. پارك علمي هايدن پكن از جمله 5 پارك علمي كشور است كه در منطقه اي ويژه علمي به وسعت 100 كيلومتر مربع در شمال غرب پكن واقع گرديده است. در اين منطقه ويژه 56 دانشگاه و كالج، 5 پارك علمي و 138 مؤسسه تحقيقاتي فعاليت دارند. پارك هايدن به لحاظ سابقه و فعاليت با رشد اقتصادي 30 درصدي از جمله مهمترين پارك هاي علمي كشور چين به حساب مي آيد. بيش از 6 هزار شركت در اين پارك مستقر مي باشند كه بيش از 1000 شركت آن چند مليتي است. ارتباط درخوري ميان پارك هايدن و دانشگاه هاي موجود در منطقه ويژه علمي پكن برقرار مي باشد. هدف اصلي از برقراري اين ارتباط علاوه بر استفاده از امكانات موجود دانشگاه ها و استفاده از استادان، جلب دانشجويان جهت ايجاد مؤسسات مي باشد. پارك هايدن همچنين ارتباط مناسبي با مؤسسات مالي و بانك ها در جهت جلب سرمايه ايجاد مؤسسات برقرار نموده است. علاوه بر اين در جهت جلب دانشجويان چيني خارج از كشور، پارك هايدن اقدام به ايجاد پارك ديگري به نام پارك پيشرويان با فضاي سه هزار مترمربع نموده است. اين پارك از طريق ارائه خدمات ويژه از قبيل فضاي كار، اعتبارات اوليه و معافيت هاي مالياتي، از دانشجويان چيني خارج از كشور جهت ايجاد مؤسسات و كارآفريني دعوت به عمل مي آورد.

سنگاپور: پارك علمي سنگاپور در 1980  توسط دولت به منظور توسعه و تحقيق در سنگاپور ساخته شده است، مشتركين (سهامداران) در پارك عبارتند از: سوني، اكسون موبايل شيميايي، سيليكون گرافيك، مؤسسه ميكروالكترونيك و … موضوع پارك علمي سنگاپور ايجاد نقطه عطفي براي تحقيق، توسعه، ابتكار در سنگاپور و منطقه است. پارك علاوه بر وجود سرويس هاي اجتماعي و تفريحي شناخته شده و انجام واكنش هاي معمول و غيرمعمول بين صنايع آكادميك و گروه هاي تحقيق در پارك مشوق شركت ها بوده است. مديريت پارك در سال 1990 خصوصي شده و اين پارك در منطقه مركزي و صنعتي شهر ژورونگ واقع شده است. پارك علمي شماره 1 سنگاپور: اين پارك محدوده 30 هكتاري است كه000 452 مترمربع آن ساخته شده است. داراي 13 ساختمان چند مستأجره، 6 ساختمان با زمين هاي اجاره و يك ساختمان فراهم آورنده امكانات مي باشد. پارك شماره 2 سنگاپور: اين پارك داراي سطحي حدود 20 هكتار و داراي امكانات ويژه مانند شركت مديريت انكوباتور، شركت هاي شروع كننده و … است. پارك شماره 3 سنگاپور: اين پارك 15 هكتار است كه به منظور ايجاد صنايع مربوط به علوم زيستي براي فاز يك آن در نظر گرفته شده است و در 3 فاز توسعه يافته است.

كره جنوبي: دولت كره جنوبي شهرك علمي و تحقيقاتي دايدوك (DAEDUK ) را در سال 1973 در مساحت 8/27 كيلومتر مربع و با هزينه سرمايه گذاري 30 تريليون كره به كمك دولت و بخش خصوصي آغاز كرد و اكنون با دستاوردهاي تحقيقاتي زياد از جمله 30 هزار ثبت حق اختراع در كره و خارج جزء مؤسسات معروف دنيا شناخته مي‌شود232 مؤسسه آموزشي و تحقيقاتي از جمله 18 مؤسسه حمايتي تحقيقاتي دولتي، 29 مؤسسه تحقيقاتي خصوصي تجاري بزرگ در آن مشغول هستند. همچنين داراي 18 هزار محقق شامل 5 هزار محقق دكتري است.

انگلستان: پارك علمي كمبريج در انگلستان كه در سال 1970 تأسيس شد و قديمي ترين و معتبرترين پارك علمي انگليس است و در فاصله 3 كيلومتري مركز كمبريج قرار دارد. تعداد شركت هاي اين پارك 100 و مساحت ساختمان هاي آن 5610000 فوت مربع است.

روسيه: اتحاديه مراكز نوآوري و فناوري روسيه از حدود 300 شركت نوپا و كوچك شكل گرفته و وابسته به دانشگاه MET  است. اين دانشگاه، در رشته هاي نانوتكنولوژي، IC ، الكترونيك، مديريت و اقتصاد نيرو تربيت مي كند. اتحاديه در كنار اين دانشگاه در حومه شهر مسكو مستقر است. اولين انكوباتور تجاري در سال 1991 تأسيس شد و هم اكنون حدود 60 شركت عضو آن هستند. در اين انكوباتور، خدمات مختلف از جمله آموزشي، حسابداري، حقوقي، بازاريابي و … ارائه مي شود. زمينه هاي كاري اين مركز عبارتند از: الكترونيك، اپتيك، تجهيزات مخابراتي و موارد مشابه. پارك فناوري سفير (park Technical Sapphire) : در سال هاي قبل يك مجموعه صنعتي وابسته به صنايع نظامي روسيه بوده است و وظيفه توليد تراشه هاي دقيق براي صنايع هوا و فضا را بر عهده دارد. اما در سال‌هاي اخير، بخش مهمي از فضاي آن بازسازي اساسي شده و به پارك فناوري تبديل شده است. اين مجموعه حدود 250 عضو غيردولتي دارد كه البته همه آنها در حوزه هاي فناورانه فعاليت نمي‌كنند، بلكه براي تأمين بخشي از هزينه هاي مديريت پارك، بخشي از فضاهايي كه مشرف به خيابان اصلي است را به شركت هاي تجاري اجاره داده‌اند. خدمات متنوعي در زمينه هاي حقوقي، حسابداري، بازاريابي، امور رسانه‌اي و تبليغات، آماده كردن اسناد مناقصات، امور بسته بندي و … به اعضا ارائه مي شود و روي حوزه‌هاي تخصصي فناوري‌هاي پيشرفته مانند ميكروالكترونيك و نيز تصفيه آب كار شده است. پارك علمي دانشگاه دولتي مسكو: دانشگاه دولتي مسكو بزرگترين دانشگاه روسيه با قدمت 250 ساله است. اين دانشگاه داراي 32 دانشكده، 4 موزه، كتابخانه اي عظيم، 40 هزار دانشجو، 5000 دانشمند، 4000 پروفسور و 21500 كارمند است. همچنين 170 نفر از اعضاي آكادمي علوم در اين دانشگاه مشغول به كار هستند. از سال 1992 اين پارك تأسيس شده است و وظيفه اصلي ايجاد محيطي مناسب براي به ظهور رساندن ايده هاي خلاقانه دانشگاهيان است. آنها يك شركت سهامي خاص تأسيس كرده اند كه 60 درصد سهام آن متعلق به دانشگاه و بقيه آن متعلق به اتحاديه نوآوري و نيز مركز حمايت از نوآوري هاي كوچك است.ساختمان پارك 7500 متر مربع است و 50 شركت با 2800  كارمند عضو هستند. شركت ها فضايي در حدود 10 تا 500 مترمربع را اجاره مي كنند. خدمات پارك عبارت است از: فضاي اجاره اي، ايجاد ارتباط براي شركت هاي عضو، تأمين مالي، مشاوره تجاري- اداري، تعامل بين دانشگاه و شركت هاي دانش بنيان، طرح معرفي شركت ها به يكديگر، و ساير آموزش ها و خدمات ديگر، مانند برنامه‌هاي ايجاد ارتباط ميان سرمايه گذاران با صاحبان ايده به منظور پرورش ايده و تبديل آن به محصول.

آمريكا: پارك تحقيقاتي مركزي فلوريدا: اين پارك يكي از پيشرفته ترين پارك هاي آمريكا محسوب مي شود تقریباً 416 هكتار مساحت را كه در بر مي گيرد. در اين پارك 130 شركت مستقر هستند و نزديك به 9750 نفر مشغول به كار هستند. در اين پارك علاوه بر خدمات آموزشي و پژوهشي در كنار آن داراي امكانات جانبي مانند بانك، رستوران، هتل و … در محوطه داخلي پارك وجود دارد. پارك علم و فناوري دانشگاه آريزونا: در مساحت بيش از 544 هكتار در جنوب شرقي تاكسون (Tucson )آريزونا قرار دارد. همچنين قريب 186 هزار مترمربع فضا براي توسعه فناوري هاي سطح بالا و آزمايشگاه هاي تحقيقاتي در نظر گرفته شده است. پارك علم و فناوري از شركت IBM در سال 1994 خريداري شده است و از 2 مستأجر با 1200 شاغل به 40 شركت با بيش از 7000 شاغل افزايش يافته است. پارك سالانه قريب 5/2 بيليون دلار به اقتصاد منطقه كمك مي كند و يكي از بزرگترين مراكز اشتغال منطقه است.

 

 

 

منابع

شناخت دره سیلیکون، یحیی تابش، محمد مروتی، محمد اکبرپور

مراكز رشد و پارك‌های علم و فناوری ،  دكتر دوايي عضو هيئت علمی دانشگاه علم و صنعت

بررسی پارکها و مراکز رشد علم و فناوری ایران با نگاهی بر رویکرد جهانی, مجید سلیمانی.

مصاحبه با کارآفرینان دانشگاهی

سید ابراهیم موسوی

فعال عرصه کارآفرینی کشور و پیشتاز عرصه کارآفرینی استان هرمزگان

 

 

یکی از اهداف اصلی نشریه دانشگاه کارآفرین معرفی کارآفرینان دانشگاهی این مرزوبوم می‌باشد، تا اساتید و دانشجویان بیش‌ازپیش با پتانسیل هسته آکادمیک کشور عزیزمان آشنا شوند. لذا در این شماره قصد داریم با معرفی سید ابراهیم موسوی این مهم را آغاز کنیم که به بیان بسیاری، ایشان را به‌نوعی پدر کارآفرینی استان هرمزگان می‌دانند. در این مصاحبه سعی شده با سؤال و جواب‌هایی مختصر و مفید ضمن صرفه‌جویی در زمان شما خواننده گرامی، زیروبم افکار این کارآفرین را با شما در میان بگذاریم، باشد که نقطه شروعی باشد برای اینکه شما هم بدانید که اگر بخواهید قطعاً می‌توانید.

در ذیل می‌توان به برخی از سوابق علمی، پژوهشی و اجرایی ایشان اشاره نمود:

 

  • دانشجوی دکتری کارآفرینی گرایش آموزش عالی
  • رئیس دانشگاه علمی کاربردی میناب
  • رئیس سابق شورای شهر میناب هرمزگان
  • دبیر سابق آموزش‌وپرورش استان هرمزگان
  • مدرس کارآفرینی
  • سرمایه‌گذار پروژه عظیم دهکده کارآفرینی هرمزگان

 

از چندسالگی وارد عرصه کسب‌وکار شدید؟

از حدود 7 سالگی و دوره دبستان وارد کسب‌وکارهای کوچک روستایی مانند فروش خرما یا لیمو که از محصولات عمده روستا بود، به‌قصد کم به پدر که ایشان عامل اصلی ایجاد دیدگاه روی آوردن به کسب‌وکار حلال در بنده بودند، که یاد گرفتم در گرمای سوزان تابستان و دمای 40 الی 50 درجه کارکنم و لیمو و خرما را برای عرضه به بازار جمع‌آوری کنیم و این جرقه‌ای بود برای ایجاد تفکر داشتن کسب‌وکاری مستقل در بنده.

 

آیا تابه‌حال کارمند بودید؟

بلی کارمند که شدم، 3 تا 4 بار کارمند شدم، از کارهایی دولتی زود فاصله می‌گرفتم، هم علاقه‌ای به پشت‌میزنشینی نداشتم، هم اینکه احساس می‌کردم در فضای بیرون احساس می‌کردم بیشتر می‌توانم مفید باشم، بیشتر ترجیح می‌دادم به‌جای اینکه حقوق‌بگیرم تلاش بکنم تا حقوق بدهم، به‌جای اینکه به فکر یک حقوق برای خودم باشم، به فکر دادن 40 تا 50 حقوق برای دیگران بودم. زمانی که دیپلم گرفتم مدتی در شهرداری میناب و در دفتر فنی کار می‌کردم چون رشته دوره دبیرستانم ریاضی فیزیک بود و همراه مهندسین حاضر کار نقشه‌کشی، نقشه‌برداری، متره، محاسبات و . . . را یاد گرفتیم و بعدازظهرها هم به همراه یکی از مهندسین در دفتر فنی خصوص کار می‌کردیم و به‌نوعی کار مهندسی عمران را در این مدت به‌طور کامل یاد گرفتم. در زمان تحصیل در دانشگاه در رشته مهندسی صنایع در اوایل دهه 70 و در حین آن به‌واسطه تجربه کار در شهرداری در دفتر فنی سازمان برنامه بودجه سابق به‌صورت کار ساعتی و کار اصلاح نقشه‌های هوایی استان هرمزگان را انجام می‌دادم. یک سال هم در بخش صنایع روستایی سازمان جهاد کشاورزی بودم و مرتبط به تحصیلات دوره کارشناسی کار می‌کردم و بعد مدتی در بخش آمار سازمان برنامه بودجه مشغول به کار شدم و بعد به خدمت سربازی رفتم و بعدازآن در سال 77 اولین کار رسمی را شروع کردم.

 

اولین کار مستقل شما چه بود؟ در حال حاضر بزرگ‌ترین پروژه شما چیست؟

در سال 1377 یک فروشگاه گیاهان دارویی را در میناب با توجه به نیاز مبرم بازار تأسیس کردم و البته علاقه و بستر مناسب این کار که از سوی خانواده پدری در این حوزه وجود داشت و کار عطاری و گیاهان دارویی را از پدربزرگ فقیدم یاد گرفته بودم و به همین دلیل محکم پا به این عرصه گذاشتم و بسیار موفق شدم و نتیجه شروع این کار در سال 77 این شد که حدود 30 نفر از اقوام دارند به‌صورت مستقیم یا غیرمستقیم کسب روزی می‌کنند که حدود 5 فروشگاه در میناب در این حوزه توسط خانواده نزدیک ما اداره می‌شود.  در سال 78 اولین مرکز آموزش رایانه را در شهرستان میناب راه‌اندازی کردم مه در آستانه سال2000 میلادی اویل آموزشگاه . اویل شرکت تجهیزات رایانه را در میناب راه‌اندازی کردم که نتیجه این کار آموزش حدود 2500 نفر در سطح اپراتوری رایانه و مهارت‌های ICDL بود که تا سال 1384 این آموزشگاه را اداره می‌کردم، البته به‌طور هم‌زمان در سال 1378 در اداره کار هم مشغول به کار بودم(به‌صورت پیمانی) و در سال 1380 استعفا دادم. در سال 1380 جذب شرکت تایدواتر هرمزگان شدم و 1 سال با این شرکت همکاری داشتم و از سال 1384 کلنگ راه‌اندازی مرکز علمی کاربردی شهر میناب را زدم. جرقه تأسیس این مرکز از سال 1382 ایجاد شد و افق آن در دوره تحصیل توسط جناب آقای دکتر توفیق(معاون پژوهشی فعلی وزارت صنعت، معدن و تجارت) ایجاد شد و موفق شدم در سال 1387 مجوز این مرکز را اخذ کنم و افتخار می‌کنم که تابه‌حال حدود 2000 نفر در مقاطع کاردانی و کارشناسی از این دانشگاه فارغ‌التحصیل شدند(در چهار گروه صنعت، فرهنگی، مدیریت و خدمات کشاورزی) و در حال حاضر حدود 1000 نفر دانشجو داریم و خوشبختانه از سال 1389 به فکر اشتغال دانشجویان بعد از فارغ‌التحصیلی بودیم یا ایجاد بستر مناسب راه‌اندازی کسب‌وکار توسط فارغ‌التحصیلان برای پاسخ به نیازهای منطقه‌ای و استانی و این دغدغه ذهنی من در 24 ساعت شبانه‌روز بود، در همین حال روی برنامه پنجم مطالعه می‌کردم که برخوردم به بحث احداث دهکده‌های کارآفرینی که متأسفانه متولی آن در قانون به‌طور دقیق مشخص نبود ، به‌هرحال مشغول به کار شدم و اساسنامه‌ای برای احداث دهکده کارآفرینی تدوین کردم و اولین مدل دهکده کارآفرینی را در شهرستان میناب در سال 1389 را آغاز کردم و موفق شدم در سال 1390 مجوزهای لازم را اخذ کنم و در اردیبهشت 90 پروژه کلنگ خورد و در حال حاضر پروژه در حدود 80 درصد پیشرفت فیزیکی دارد و علت عقب بودن هم بروکراسی ناکارآمد اداری و نظام بانکی بوده است، و مانع‌تراشی در عرصه کارآفرینی که در جامعه ما وجود دارد. این پروژه افق روشنی را برای فارغ‌التحصیلان مرکز علمی کاربردی میناب دارد.  این پروژه طوری طراحی‌شده که در 4 گروه آموزشی ما یعنی، صنعت، کشاورزی، مدیریت و فرهنگ برای فارغ‌التحصیلان چشم‌انداز اشتغال تعریف‌شده است. این پروژه 4 فاز دارد که فاز 1 در حوزه کشاورزی امسال به بهره‌برداری می‌رسد( با توجه به ظرفیت‌ها و پتانسیل منطقه) که شامل بسته‌بندی خرما،  و محصولات کشاورزی، زراعی، شیلاتی و همچنین سردخانه‌های بالای صفر نگهداری محصولات کشاورزی که پوشش‌دهنده ضعف عمده در نگهداری محصولات است که متأسفانه درگذشته و حال کشاورزان  در فصل برداشت محصولات را به قیمت بسیار بسیار ارزان به بازار داده و می‌دهند و امکان عرضه در سایر ایام سال وجود نداشت.  در بخش کشاورزی تأکید ما بر روی بسته‌بندی محصولات با فناوری نوین و همچنین تولید محصولات سالم هست. در فاز اول 20 هکتار زمین در نظر گرفتیم تا جهت تولید در بخش کشاورزی و بسته‌بندی مناسب در بخش صنعت استفاده کنیم. در حوزه خودرو بخش فنی شامل مکانیک خودرو، جوشکاری صنعتی، بحث معماری داخلی ساختمان، نقشه‌کشی صنعتی و همچنین بخش انفورماتیک از عناصر بخش صنعت ما هستند که به لطف خدا ما دانشجویان زیادی که همگی دارای توانمندی اجرایی هستند تربیت کردیم که در حال حاضر هم بسیاری از آن‌ها مشغول به کار هستند. در بخش دام‌پروری نیز پرورش شترمرغ، مرغ محلی و مرغ‌های تخم‌گذار محلی، از برنامه‌های ما خواهد بود. در حوزه مدیریت و فرهنگ نیز می‌توان به بحث گردشگری روستایی و دوره‌های آموزشی مربوط به آن اشاره نمود، ضمناً در این حوزه ما صنایع‌دستی را نیز در اولویت‌های برنامه خودداریم. شهر میناب شهر فرهنگ تئاتر و سینما است که با توجه به وجود رشته فرهنگ در دانشگاه میناب، توسعه هنری شهرستان با رویکرد موسیقی و تئاتر است(هم در بحث آموزشی و در حوزه اشتغال) در حال حاضر شهر میناب سینما ندارد اما به همت مدیران ارشاد شهرستان سالن این اداره در اختیار فیلم دوستان و علاقه‌مندان به هنر قرارگرفته و این را نیز بگویم بازیگران بزرگی از میناب پا به عرصه سینما گذاشتند که در میان آن‌ها می‌توانم به دوست و همکلاسی عزیزم جناب آقای کورش زارعی اشاره‌کنم که در فیلم یوسف پیامبر، نقش برادر حضرت یوسف را در زمان عزیزی مصر به عهده داشتند. شایان‌ذکر است ما در دل این دهکده یک پژوهشکده کارآفرینی خواهیم داشت که در آن از وجود اساتید برجسته و فارغ‌التحصیلان رشته کارآفرینی استفاده خواهد شد تا منبع تغذیه این دهکده از طریق راه‌اندازی و تقویت مرکز رشد، مرکز تحقیق و توسعه و همچنین تقویت هسته آکادمیک دانشگاه علمی کاربردی میناب شود، نکته قابل‌توجه اینجاست که این رویکرد باعث افزایش جذب دانشجویان مرکز ما نیز شد. اگر فقط 20 درصد مسئولین توجه و پشتیبانی بیشتری از رویکرد و فعالیت‌های ما داشته باشند ما بهبود 100 درصدی در عملکرد خودخواهیم داشت. ضمناً جا دارد گله‌ای از مسئولین داشته باشم که هنگام اخذ تسهیلات یا . . . به خاطر عدم نگرش صحیح به کارآفرینی با سنگ‌اندازی در امور واقعاً سرعت ما را کم کرده و می‌کنند و بنده این مشکل را همه‌جا بیان کردم، کارمندان، کارشناسان و مدیران متأسفانه درک صحیحی از نقش یک کارآفرین در رشد و توسعه اقتصادی و رفاه مردم کشور ندارند، که این رفتار و عملکرد علاوه بر صدمه به کارآفرینان و رشد کشور، به آینده فرزندان این سرزمین نیز ضرر وارد می‌کنند. بنده به‌جای اینکه برم در تهران یا بندرعباس کسب‌وکار ایجاد کنم و زودتر هم به سود برسم، تصمیم گرفتم این کار را در روستا انجام دهم، در قانون پنجم گفته‌شده بود که کسانی که در روستا دست به این‌گونه فعالیت‌ها بزنند 50 درصد از سرمایه‌گذاری باید به‌صورت بلاعوض توسط دولت انجام می‌شود اما متأسفانه این مهم اتفاق نیفتاد و علاوه بر آن با نامهربانی مسئولین نیز مواجه بودیم. متأسفانه در هرمزگان و میناب بیشتر خانواده‌ها دوست دارند فرزندانشان جذب مشاغل دولتی شوند و اصلاً با فرآیند راه‌اندازی کسب‌وکار مستقل آشنایی ندارند. بسیاری از دانشجویان با قوانین نظام صنفی، با فرآیند اخذ تسهیلات بانکی و . . . ندارند که ما در دهکده کارآفرینی ظرفیت آموزش در این حوزه‌ها را فراهم کرده‌ایم. به مرکز خلاقیت و آموزش کارآفرینی در این دهکده پیش‌بینی‌شده است. که حتی فردی بی‌سواد هم اگر به ما  جهت راه‌اندازی کسب‌وکار رجوع کرد، ما نگرش، دانش و تجربه لازم را به او بدهیم. ضمناً این را نیز به‌جرئت بگویم که بیش از 70 درصد فارغ‌التحصیلان ما با توجه به مشاوره‌های کارآفرینی صورت گرفته در حال حاضر مشغول به کار هستند و ادعا قابل راستی آزمایی است و این را با قاطعیت می‌گویم که بعد از اتمام فازهای دهکده، 100 درصد دانشجویان جویای کار ما می‌توانند، به هدف کسب کار خود نائل شوند. اما این نیازمند نهادینه کردن فرهنگ کارآفرینی در تمام سطوح جامعه است. ضمن اینکه نیازمند به تأمین مالی است، نه سنگ‌اندازی بانک‌ها در اعطای تسهیلات، من به خاطر حس تعلق و وابستگی از کار دهکده عقب‌نشینی نکردم اما با مشکلات زیادی در این عرصه روبرو شدم که این سنگ‌اندازی‌ها درواقع سرعت‌گیرهایی بر سر راه رشد و توسعه اقتصادی استان و تبع آن کشور خواهد بود، اما من باایمان خود را وقف آموزش و کسب و کارآفرینی استان و جامعه کردم و هیچ نگرانی ندارم، اما از مسئولین محترم می‌خواهم که تشریف بیاورند و بررسی کنند که ما در روستایی با این نرخ جمعیت چه‌کاری را کلنگ زدیم، روستایی که دارای چشم‌انداز استراتژیک روشنی است، چه کسی به ما کمک کرد؟ کسی برای بازدید از این پروژه آیا تابه‌حال آمده است؟ بعد از کلنگ زنی در سال 90 همه رفتند و ما را تنها گذاشتند، 6 سال است که به خاطر دریافت 3 میلیارد تومان تسهیلات پروژه با کندی پیش رفته، البته2 میلیارد هم خودم سرمایه‌گذاری کردم، خواهش دارم از مسئولین که توجه به کارآفرینان را بیشتر کنند. شاید این مهم نیاز به آموزش کارآفرینی در تمام نهادها و سازمان‌ها داشته باشد تا به‌صورت فراگیر آموزش کارآفرینی انجام شود، شاید بهتر باشد آموزش فرهنگ کارآفرینی جزو رئوس دوره‌های ضمن خدمت باشد، که البته اولین برداشت برای خود سازمان خواهد بود تا در اداره بهتر و همچنین کارآفرینی سازمانی قدم‌های محکمی را بردارد و از نتایج آن منتفع شود، ضمن اینکه ما باید از طریق مراکز رشد و واحدهای تحقیق و توسعه به بحث تجاری‌سازی تحقیقات دانشگاهی در صنعت بپردازیم، چیزی که متأسفانه غافل هستیم، بنده با توجه به تحقیقاتم در حال اجرای این مدل در شهر خود هستم،

 

شعار دهکده کارآفرینی ما این است که دهکده کارآفرینی نماد اقتصاد مقاومتی

تمام موادی که در این دهکده مورداستفاده قرار خواهد گرفت همگی ساخت داخل و به بیانی بهتر منطقه‌ای خواهد بود، تا در عمل از تولید داخلی حمایت داشته باشیم، به دنبال تولید محصولات لوکس نیستیم و بیشتر دنبال کیفیت ایرانی هستیم و برند ما نیز دهکده کارآفرینی شهرستان میناب هست،  هدف اصلی ما تبدیل علم و پژوهش خلق ارزش و تولید ثروت خواهد بود،

 

در حال حاضر چند کسب‌وکار را به‌صورت هم‌زمان اداره می‌کنید؟

در حال حاضر یک مرکز مشاوره کارآفرینی ، مرکز علمی کاربردی میناب، دهکده کارآفرینی، مرکز آموزش راه دور برای دانش آموزان دبیرستان، مرکز نوآوری که اخیراً فعال‌شده، مرکز آموزش رایانه که هنوز فعالیت دارد و هر کاری که کسب‌وکار حلال باشد ما انجام می‌دهیم.

دانشگاه علمی کاربردی میناب در عرصه کارآفرینی دانشگاهی چه دستاوردهای داشته است؟

در حال حاضر یک مرکز انفورماتیک قوی در حوزه خدمات رایانه‌ای و الکترونیکی داریم ، مرکز مشاوره و بخش توسعه پروژه گیاهان دارویی هست که با همکاری اساتید و دانشجویان کشاورزی و باغداری ما انجام می‌شود. بحث سردخانه و بسته‌بندی محصولات کشاورزی هم که در حال نصب تجهیزات هستیم.  در حوزه آموزش کارآفرینی می‌توانیم به دوره‌های پودمانی اشاره‌ای داشته باشیم که توانستیم با کمک کمیته امداد و مدد جویان آن‌ها و بهزیستی و سایر نهادهای حمایتی و در فرآیند راه‌اندازی کسب‌وکار به آن‌ها کمک کنیم. ضمناً با کمک صندوق کارآفرینی امید استان که جا دارد از آن‌ها تشکری داشته باشم، توانستیم یک مجتمع صنایع‌دستی را در جهت حمایت از تولیدات صنایع‌دستی میناب ایجاد نماییم و استقبال خوبی نیز از این حوزه شده و ما نیز پشتیبانی بازاریابی از محصولات را انجام می‌دهیم.

 

چند خواهر و برادر هستید و چند نفر آن‌ها کارآفرین هستند؟

من خودم به این باور نرسیدم که کارآفرین هستم یا خیر! ما در مسیر کارآفرینی هستیم. 5 خواهر و برادر هستیم و هیچ‌کدام کارمند دولت نیستیم و همگی کسب‌وکار مستقل و آزاد داریم و به‌نوعی زیر چتر تفکر خودم کسب‌وکار ایجاد کردند و به آن‌ها همیشه مشاوره دادم و در بخش‌های نظیر فرهنگی، کشاورزی، آموزشی ، صنایع‌دستی و  . . . فعالیت می‌کنند.

 

آیا از وضع موجود زندگی خود پشیمان هستید؟ دوست داشتید کارمند بودید وزندگی آرام‌تری می‌داشتید؟

من کاری را انجام می‌دهم که از صمیم قلب به آن اعتقاددارم، من تا سال 93 کارمند آموزش پرورش بودم و شاید برایی خیلی‌ها آرزو بوده، اما من به علت مشغله زیاد از این کار استعفا دادم، از اینکه این مسیر را انتخاب کردم به‌هیچ‌وجه پشیمان نیستم، فقط از نامهربانی‌هایی که بر سر مسیر کارآفرینی و ایجاد کسب  کار برای جوانان،  توسط مسئولین شهری و استانی ایجاد می‌شود وگرنه از انتخاب این مسیر به‌هیچ‌وجه پشیمان نیستم،  عاشق این مسیر هستم و همیشه سر کلاس درس کارآفرینی به دانشجویان می‌گویم، که افتخار می‌کنم که بالای درخت رفتم و محصول چیدم و بردم و به بازار فروختم و خار لیمو و خرما در دست و سر و پیشانی من رفته و در گرمای سخت کارکردیم و سختی‌های آن دوره قطعاً سخت‌تر از این دوره بوده. سختی عرصه کسب‌وکار بسیار شیرین است.

 

افق کارآفرینی استان هرمزگان را چطور پیش‌بینی می‌کنید؟

استان هرمزگان به نام پایتخت اقتصادی کشور نام‌گذاری شده است، اما چه انتظاری از این پایتخت باید داشته باشیم؟ اما همه شاخص‌ها باید بر اساس یک پایتخت اقتصادی واقعی تعریف شود، اما این نهاده‌ها باید به‌گونه‌ای تولیدکننده ثروت باشد که این نام برازنده فعالیت‌ها باشد نه‌فقط یک شعار! وقتی می‌بینیم بانک‌های ما اختیار اعطای تسهیلات بالای یک میلیارد را ندارند و بیش از آن باید توسط تهران مصوب شود، آیا با این شرایط می‌توان گفت که این استان پایتخت اقتصادی است؟ استانی که واقعاً همه‌چیز دارد، از معدن تا کشاورزی، از شیلات تا سرمایه انسانی سخت‌کوش، از گردشگری تا همه‌چیز پس چرا ما هنوز به آرزوی این پایتخت اقتصادی نرسیدیم؟ چرا؟ چون ترکیب بهینه‌ای از این عوامل شکل نگرفته، لذا بازهم نقش آموزش و توانمندسازی است، تا وقتی مثلث موفقیت شکل نگیرد اتفاق مثبتی نخواهد افتاد:

کارآفرینی

دانایی                توانایی

 

پله‌های اصلی کارآفرینی، دانایی و توانایی است که ما در دهکده کارآفرینی بر اساس همین مدل پیش می‌رویم، تا منحنی عمر کسب‌وکار را تداوم ببخشیم. استان هرمزگان در عرصه صنع و خدمات دارای ظرفیت‌های بالقوه و بالفعل زیادی است که نیاز به ترکیب بهینه دارد و خدا اصلی، توانمندسازی نیروی انسانی در تماس سطوح جامعه این استان است.

 

                                                                                                                              به امید موفقیت همه کارآفرینان

                                                                                                                                       سید ابراهیم موسوی

                                                                                                                                   خدمتگزار مردم عزیز ایران

 

 

 

 

 

 

شناخت دره سیلیکون

دره سیلیکون

نویسنده : شادی لطیفیان / دانشجوی کارشناسی ارشد رشته MBA

دره سیلیکون

تا نیمه دهه 1950 دره سانتاکلارا در ناحیه جنوبی خلیج سانفرانسیسکو در کالیفرنیای شمالی (ایالات متحدة آمریکا)بیشتر با باغ های میوه پوشیده شده بود، جایی که اکنون پایگاه شرکت های معتبر در زمینه های مختلف فناوری های پیشرفته است و در واقع دره سانتاکلارا را به دره سیلیکون تبدیل کرده است. اصطلاح دره سیلیکون نیز از آنجا ناشی شد که این ناحیه به مرکزیت نوآوری و تولید تراشه های سیلیکونی تبدیل شد، ولی بعدها دره سیلیکون مصداقی شد از همه فعالیت های نوآورانه در زمینة فناوری های پیشرفته،  و پایگاهی شد برای بسیاری از شرکت های بزرگ و معتبر و هزاران شرکت نوپا . روح در سیلیکون را باید در نوآوری وکارآفرینی جستجو کرد که در واقع جوهر اقتصاد آزاد است و در جامعه ای شکل گرفت که کارآفرینی در آن ریشه ای فرهنگی دارد، جامعه ای که کارآفرینان و نوآوران بزرگی چون بنجامین فرانکلین، توماس ادیسون و هنری فورد در آن سر برآورده اند، جامعه ای که کلید اصلی در توسعه اقتصادی و ایجاد اشتغال را کارآفرینی می داند و مخاطره پذیری را ضرورتی برای به ثمر رسیدن نوآوری می شناسد.

آنچه سرنوشت این منطقه کشاورزی و خوش آب و هوا را تغییر داد، همجواری با دانشگاه استنفورد بود، دانشگاهی که در سال 1891 توسط (LELAND STANFORD) تاسیس شده بود و امروز یکی از بهترین دانشگاههای آمــریکا به شمار می رود. برخی استادان و دانش آموختگان این دانشگاه عامل تغییر سرنوشت این منطقه و تبدیل آن به یکی از مهمترین مراکز صنعتی واقتصادی جهان بودند.
ریشه های تاریخی

درة سیلیکون مرکز توسعه فناوری های نوآورانه است که دانشگاه استنفورد و استادان و فارغ التحصیلان آن در این امر نقش ویژه ای داشته اند. در اواخر دهه 1930  فردریک ترمن  استاد و رئیس دانشکده مهندسی دانشگاه استنفورد، استادان و فارغ التحصیلان استنفورد را به راه اندازی شرکت هایی در زمینه توسعه فناوری های پیشرفته تشویق کرد و مورد حمایت قرار داد.

نخستین شرکتی که پیرو توصیه های ترمن شکل گرفت شرکت hp است. دو تن از فارغ التحصیلان مهندسی برق در استنفورد که هم کلاسی بودند به نام های ویلیام هیولیت و دیوید پاکارد  شرکت hp را در سال  1939پایه گذاری کردند. سرمایه اولیه شرکت بیش از چند صد دلار نبود که ترمن در اختیار آن ها قرار داد. شرکت در گاراژ خانه پدری دیوید پاکارد در پالوآلتو در نزدیکی دانشگاه استنفورد، شروع به کارکرد.

ترمن در اوایل دهه 1940 و هم زمان با جنگ جهانی دوم مسئولیت آزمایشگاه پژوهشی رادیو را در دانشگاه هاروارد عهده دار شد و خدمات ارزنده ای در راه توسعه صنایع دفاعی مخابراتی و الکترونیکی در دورة جنگ به انجام رساند.

ترمن برای توسعه هر چه بیشتر فعالیت های صنعتی در جوار دانشگاه استنفورد در سال 1951 پارک صنعتی استنفورد (بعدا به پارک پژوهشی استنفورد تغییر نام داد)را در زمین های دانشگاه تاسیس کرد و در آن ها فضاهای مناسبی به شرکت های صنعتی معتبر اجاره داده شد و این امر باعث شد که این منطقه به یک منطقه صنعتی و فناوری بسیار فعال تبدیل شود و جنبشی برای راه اندازی شرکت های نوپا شکل گرفت و بسیاری از فناوری های پایه که در آزمایشگاه های پژوهشی استنفورد حاصل می شد به صورت محصولی تجاری، به بازار عرضه گردید و توسعه فناوری های پایه و توسعه بازار، موجبات رونق بیشتر درة سیلیکون را فراهم کرد.

ترمن پس از پایان جنگ به دانشگاه استنفورد برگشت و هر چند در دورة جنگ استنفورد از بودجه های صنایع دفاع بهره ای نبرده بود و نقشی هم در انجام پروژه های دفاعی انجام نداده بود ولی با حضور ترمن به یکی از قطب های ویژه تحقیقات در صنایع دفاع به ویژه در الکترونیک، مخابرات و مایکروویو تبدیل شد. بودجه های زیادی که به این امر اختصاص داده شد موجب توسعه آزمایشگاه های پژوهشی متعددی در دانشگاه استنفورد گردید. دستاوردهای فناورانه این آزمایشگاه ها از یک سو پاسخ گوی نیازهای صنایع دفاعی بود و از سوی دیگر به تاسیس شرکت های فناورانه بیشتری در اطراف استنفورد انجامید که هستة اولیه توسعه درة سیلیکون را شکل داد.

بسیاری از محققان، پروفسور فرد ترمن را پدر دره سیلیکون می دانند.

از مهمترین فناوری های پایه ای که در درة سیلیکون توسعه پیدا کرد باید از صنعت میکروالکترونیک و ساخت ترانزیستور و مدارهای مجتمع نام برد. ویلیام شاکلی در اواخر دهه 1940 با همکاری دو دانشمند دیگر به نام های ویلیام برتین و جان بردین در آزمایشگاه های بل در شرق آمریکا موفق به اختراع ترانزیستور شدند، که از سیلیکون به عنوان ماده اصلی در ساخت آن استفاده کردند. اختراع ترانزیستور موجب تحول عظیمی در صنایع الکترونیک شد و شاکلی با دو نفر دیگر در سال 1956 به دریافت جایزه نوبل فیزیک نایل آمدند.

راز درة سیلیکون چیست؟ چه عواملی درة سیلیکون را به نشانة بی بدیلی از توسعه فناوری های پیشرفته تبدیل کرده اند؟ پاسخ را می توان در وجود یک اِکوسیستم مناسب یافت. اکوسیستمِ درة سیلیکون را می توان مشتمل بر مؤلفه های مختلفی دانست، یکی از مؤلفه های مهم، دانشگاه استنفورد است که مشتمل بر آزمایشگاه های پژوهشی و هیات علمی و دانشجویان برجسته ای است که در تلاش و کوشش برای نوآوری و خلاقیت هستند، اخیرا دانشگاه برکلی نیز در سمت دیگر خلیج سانفرانسیکو بیش از پیش به توسعه و تجاری سازی فناوری و حمایت از شرکت های نوپا پرداخته است.

زیر ساخت مناسب نیز به عنوان بخشی از اکوسیستم می تواند به عنوان جوهرة درة سیلیکون محسوب شود. زیر ساخت مورد نظر مشتمل بر دفاتر حقوقی و سیستم های پشتیبانی و از همه مهم تر سرمایه گذاران خطرپذیر است که به طور عمده در خیابان سند هیل در جوار دانشگاه استنفورد مستقر شده اند.

عوامل موفقیت

مهم ترین عامل موفقیت درة سیلیکون را باید در شکل گرفتن اکوسیستم مناسب دانست، از مؤلفه های اساسی این اکوسیستم می توان محیط و فرهنگ کاری و ساختارهای ویژه اعم از حقوقی و سرمایه گذاری را نام برد. در ایالات متحده بنگاه داری پیشینه زیادی داشته است و شرکت های بزرگ نظیر آی بی ام یا جنرال الکتریک که در شرق آمریکا مستقر بودند فرهنگ ویژه کاری که مبتنی بر سلسله مراتب و انجام بیشتر امور پژوهش و توسعه در داخل شرکت بود را شکل دادند ولی در درة سیلیکون فرهنگ کاری جدیدی مبتنی بر همکاری و تقسیم کار و ارتباطات شبکه ای در داخل شرکت ها به وجود آمد که از عوامل مهم تحرک و پویایی درة سیلیکون در عصر اقتصاد نوآرانه محسوب می شوند.

درة سیلیکون جاذبة زیادی برای استعدادهای جوان و برجسته دارد که از اقصی نقاط دنیا جذب درة سیلیکون می شوند ولی عامل اصلی در این جذابیت همان محیط سامان یافته در درة سیلیکون است، در فضای فناورانه درة سیلیکون دانشگاه ها، مراکز پژوهشی دولتی و آزمایشگاه های تحقیقاتیِ بخش خصوصی نقش عمده ای دارند و محیط جذابی برای جذب برجسته ترین استعدادها از سرتا سر دنیا فراهم آمده است.

در حال حاضر نظامِ تقریبا جا افتاده ای در اکو سیستم درة سیلیکون شکل گرفته است که گردش کارها و فعالیت های اقتصاد نوآورانه را سامان می دهد. برای این اکو سیستم چهار مرحله به قرار زیر می توان در نظر گرفت.

مرحلة اول: شکل گرفتن ایده

مرحلة اول در اکو‌‌ سیستم، شکل گرفتن ایدة نوآورانه است. ایده های نوآورانه در نهادهای زیر شکل می گیرند:

دانشگاه ها و موسسات پژوهشی

گاراژهای کارآفرینی

در هر یک از نهادهای فوق گروه های نوآور با تشکیل تیمی کارآمد بر روی یک ایده کار می کنند تا محصول اولیه ای شکل بگیرد و در مسیر اکو سیستم درة سیلیکون جلو می روند. در دانشگاه ها و موسسات پژوهشی تیم هایی از دانشجویان خلاق و نوآور تحت نظر استادان علاقه مند بر روی پروژه های پژوهشی اصیل کار می کنند که ممکن است به دستاوردهای نوآورانه ای منجر شود و به توسعة یک محصول بیانجامد.

پس از آن که شرکت های hp و اپل با امکانات محدود در گاراژِ خانه هایشان شروع به کار کردند و پیشرفت قابل توجهی داشتند، کارآفرینی گاراژی اصطلاحی شد برای نوآوران و کارآفرینانی که با امکانات اندک و محدود کار را شروع می کنند. در مرحلة شکل گرفتن ایده ممکن است عده ای از جوان های خلاق با امکانات محدود در خوابگاه های دانشگاهی و یا گوشه و کنار محل اقامت خود در درة سیلیکون ایدة نوآورانه ای را سامان دهند و با تشکیل یک تیم نسبت به توسعه آن ایده اقدام کنند.

فعالیت هایی که در مرحلة شکل گرفتن ایده صورت می گیرد به طور خلاصه عبارتند از:

تشکیل تیمی از بنیان گذاران

توسعة ایده و محصول اولیه

فعالیت های فوق موجب رونق فرهنگ نوآوری و حتی ایجاد شغل های جدید می شود.  ترکیب تیم چند نفرة بنیان‌گذاران نیز اهمیت زیادی دارد باید افرادی کارآمد که به نوعی کامل کنندة توانایی های یک دیگر هستند و با تفاهم کامل با یک دیگر همکاری دارند در کنار هم فعالیت نوآورانه را شروع کنند تا به موفقیت برسند. ولی نکته بسیار مهم در موفق شدن یک ایده این است که ایده در راستای نیاز بازار شکل گرفته باشد و محصولی که قرار است تولید شود مورد پذیرش بازار قرار گیرد چه در غیر این صورت موفقیتی حاصل نخواهد شد.

مرحلة دوم : شکل گرفتن کسب و کار

نهادهای زیر بستر لازم را برای شکل گرفتن و توسعة کسب و کار در مرحلة دوم فراهم می کنند.

انکوباتورها، برنامه های شتاب دهنده

سرمایه گذاران فرشته )سرمایه گذاری هستة اولیه، وام قابل تبدیل به سرمایه (

سرمایه گذاران خطر پذیر )مرحلة اولیه، سری آ(

دفاتر خدمات حقوقی و مالی

فعالیت هایی که در این مرحله صورت می گیرد عبارتند از:

تشکیل شرکت

تشکیل تیم مدیریتی

توسعة محصول

تدوین برنامه ورود به بازار

این فعالیت ها موجب توسعه فرهنگ نوآوری می گردد.

مرحلة سوم: رشد و توسعه

مرحلة سوم، مرحلة رشد و توسعه است، نهادهای زیر بستر لازم را برای رشد و توسعة کسب و کار فراهم می کنند.

سرمایه گذاران خطر پذیر ) سری ب، و ج(

سرمایه گذاران خطر پذیر بین المللی

کمپانی های چند ملیتی )بستر توزیع بین المللی، مشارکت در سرمایه گذاری(

دفاتر خدمات حقوقی و مالی

در این مرحله فعالیت های زیر صورت می گیرد:

تولید درآمد برای شرکت

توسعة محصول یا افزایش تولید

غالب شدن به بازار آمریکا

ورود به بازار سایر کشورها

این فعالیت ها هم موجب توسعه بیشتر فرهنگ نوآوری می شود و علاوه بر آن به رشد و توسعه کمک خواهد کرد.

مرحلة چهارم: تولید ارزش و برداشت محصول

مرحلة چهارم تولید ارزش و برداشت محصول است، نهادهای زیر توانمند ساز در این مرحله هستند:

سرمایه گذاران خطر پذیر )مراحل پیشرفته(

سرمایه گذاران بانکی

شرکت های چند ملیتی

فعالیت های این مرحله عبارتند از:

افزایش درآمد

رسیدن به مرحله سوددهی

توسعة بازار بین المللی

فروش و واگذاری شرکت و یا عرضة عمومی سهام و ورود به بازار بورس

درة سیلیکون یک سیستم باز است با یک شبکه ارتباطی گسترده، علاوه بر این ها هوای خوب در درة سیلیکون، نزدیکی به کوهستان و اقیانوس و مسیرهای متنوع کوه پیمایی همه این ها موجب می شوند که فرهنگ واقع گرایی و همکاری شکل بگیرد و رشد کند. نکتة قابل توجه دیگر مهاجرپذیری در درة سیلیکون است درصد بالایی از شرکت های نوپا در بین بنیان گذارانشان فردی مهاجر وجود دارد و در شرکت های بزرگ نظیر گوگل و غیره کارکنانی از بسیاری از کشورها حضور دارند، مهاجران به راحتی جذب می شوند و جایگاه خود را پیدا می کنند. تنوع های فرهنگی در درة سیلیکون نیز از سوی دیگر به نوعی به فضای آزاد موجود یاری می رساند و مهاجران شناختی از بازارهای منطقه ای را نیز به همراه می‌آورند که در توسعه و نوآوری کمک موثری است. مهاجرانی که به کشورهای خود بازمی گردند نیز به نوعی بازهم یاری رسان به روند فعالیت های درة سیلیکون اعم از کارهای برونسپاری و غیره هستند. به گونه ای دیگری نیز می توان عوامل موفقیت درة سیلیکون اعم از مولفه های فرهنگی، زیر ساختی  و غیره را مورد بررسی قرار داد، فرض کنیم در نقطة دیگری بخواهیم درة سیلیکون جدیدی پدید آوریم توجه  به نکات و مؤلفه های زیر می تواند راهگشا باشد :

مهم ترین نکته افراد مناسب هستند، اگر بتوانیم ده هزار نفر را از درة سیلیکون به نقطه دیگری کوچ دهیم می‌توان انتظار داشت که درة سیلیکون جدیدی شکل بگیرد.

دو دسته نیروی انسانی لازمة شکل دادن درة سیلیکون است: آدم های پولدار و آدم های خوره و کاردرست! چون این ها اصلی ترین افراد در راه اندازی شرکت های نوپا هستند. بالاخره جمع آدم های پولدار که آمادة سرمایه گذاری باشند و آدم های کار درست که خلاقانه و نوگرایانه بیاندیشند برای شکل گرفتن و رونق یک درة سیلیکون دیگر ضروری است.

دیوانسالاران دقیقا در نقطه مقابل سرمایه گذاران نسبت به شرکت های نوپا قرار دارند. دیوانسالاران ذاتا فقط در پیچ و خم ظاهر کار باقی می مانند ولی سرمایه گذاران با انگیزه و احساس رقابت بالا به عمق و پیشرفت کار توجه دارند. حتی شرکت های بزرگی که خود بخش سرمایه گذاری نیز دارند، از بیم افتادن به گرداب دیوانسالاری از سرمایه گذاری مستقیم روی کارهای خود اجتناب می کنند و فقط همراهی با سایر سرمایه گذاران را در پروژه های مربوطه تایید می کنند.

در درة سیلیکون آدم ها نقش اساسی را دارا هستند نه ساختمان ها. فضاهای کاری فرع قضیه هستند، نقش اساسی به عهدة آدم های خوره و کاردرست است که عمدتا کار اصلی را حتی قبل از تاسیس شرکت نوپا در هر کنج و گوشه ای انجام داده اند و نکته مهم این است که شرکت ها جایی که شروع به کار کنند همان جا ماندگار می شوند. مهم نیست که گوگل، اپل و یا اینتل در درة سیلیکون هستند، مهم تر این است که از آن جا شروع کردند. در باز تولید درة سیلیکون آدم های کاردرستی را می خواهیم که در کنج خانه ها یا خوابگاه های دانشجویی دورهم جمع شوند و تصمیم به راه اندازی یک شرکت نوپا بگیرند، در آن صورت است که می توانیم امیدوار باشیم و جلو برویم .

دانشگاه معتبر جذابیت ویژه ای دارد و معمولا برای شروع در جذب آدم های کاردرست خیلی ضروری است ولی کافی نیست باید شهری که دانشگاه در کنار آن قرار گرفته نیز مشخصات جغرافیایی و فرهنگی مناسبی داشته باشد. باید جایی باشد که سرمایه گذاران علاقه مند به اقامت در آنجا شوند و دانشجوها علاقه مند شوند که بعد از فارغ التحصیلی نیز آن جا بمانند.

جوان های خوره و کاردرست هستند که شرکت های نوپا را ایجاد می کنند، لذا در شهرهایی فضای لازم برای توسعه شرکت های نوپا به وجود می آید که شهر روح جوانی داشته باشد، مقصود شهرهای جدید نیست بلکه شهرهایی است حتی قدیمی ولی با روحیه جوانی و جو فرهنگی پویا و فعال .

نکتة مهم دیگر توجه به چرخه زمانی مناسبی است که به طور ارگانیک باید طی شود تا یک درة سیلیکون شکل بگیرد. ویلیام شاکلی پس از اختراع ترانزیستور به درة سیلیکون آمد و آزمایشگاه نیمه هادی های شاکلی را بنیان گذاشت پس از مدتی صنایع فیرچایلد از آن بیرون آمد و از صنایع فرچایلد هم اینتل و AMD و شرکت های دیگر زاده شدند، این امر، امری است که هم چنان در درة سیلیکون تکرار می شود: زاده شدن شرکت های جدید از درون شرکت های دیگر، امری که توده وار به توسعة روزافزون می انجامد . ولی برای شکل گرفتن این گونه توسعة توده وار به چرخه های زمانی مناسبی نیاز است و باید به آن توجه داشت.

یکی دیگر از مهم ترین عوامل موفقیت درة سیلیکون وجود سرمایه گذاران مخاطره پذیر است. در واقع سرمایه گذاران مخاطره پذیر در زمان شاکلی حضور نداشتند و به عبارت دیگر آزمایشگاه نیمه هادی های شاکلی و صنایع فیرچایلد به معنای امروزی شرکت نوپا تلقی نمی شدند. آزمایشگاه نیمه هادی ها به عنوان زیر مجموعه ای از صنایع بکمن 28 و گروه نیمه هادی ها در فیرچایلد نیز به عنوان زیر بخشی از صنایع فیرچایلد شکل گرفتند. ولی اکنون سرمایه گذاران خطرپذیر هستند که به درة سیلیکون معنی بخشیده اند، آنان با شتاب و سرعت در تصمیم گیری نسبت به راه اندازی شرکت های نوپا اقدام می کنند. و با حضور در کنار شرکت های نوپا و مراقبت از آنان به توسعه و پیشرفت آن ها کمک می نمایند. لازمة ایجاد و توسعه یک درة سیلیکون جدید حضور سرمایه گذاران خطرپذیر است.

در بررسی عوامل موفقیت در درة سیلیکون به فرایند توسعة تکنولوژی نیز می توان توجه کرد. درة سیلیکون عمدتا با توسعه فناوری تولید تراشه های سیلیکونی رونق گرفت که از آزمایشگاه شاکلی شروع شد و با صنایع فیرچایلد و بالاخره اینتل ادامه پیدا کرد و به توسعه کامپیوترهای شخصی انجامید پس از آن با توسعه شبکه و اینترنت، نیازهای ویژه موجب توسعه سیستم های کاربردی و نرم افزاری گردید و شرکت هایی نظیر گوگل و فیس بوک به وجود آمدند که به طور وسیع و در گسترة جهانی تاثیر گذار شدند.

 

منابع

شناخت دره سیلیکون، یحیی تابش، محمد مروتی، محمد اکبرپور

دره سیلیکون ، محمد رضا گرامی، http://technologyworld.blogsky.com/1386/11/26/post-164/

دانشگاه استنفورد

دانشگاه استنفورد

نوشته ی شادی لطیفیان / دانشجوی کارشناسی ارشد MBA

دانشگاه استنفورد

130  سال قبل که لیلند استنفورد و همسرش زمین‌های کشاورزی خود را در ایالت کالیفرنیا به ساخت دانشگاه استنفورد اختصاص دادند، تصوری از این نداشتند که حدود یک قرن بعد این حرکت آنها به ایجاد انقلابی تکنولوژیک در جهان منجر خواهد شد. در واقع هدف آنها توسعه علم بود، همان چیزی که فقر آن باعث مرگ پسر 16 ساله‌شان بر اثر ابتلا به بیماری تیفوئید در 1886 میلادی شد. به همین دلیل آنها تصمیم گرفتند بخشی از دارایی خود را از صنعت کشاورزی به توسعه علم اختصاص دهند.

استنفورد اما حالا در قلب سیلیکون ولی قرار دارد، در نزدیک‌ترین فاصله با گوگل، اپل، مایکروسافت، یاهو، فیس‌بوک و صدها شرکت مشهور تکنولوژی دیگر. این نزدیکی فیزیکی نتیجه یک نزدیکی درونی و خاص بین صنعت تکنولوژی و قطب نوآوری و دانش هم هست. در داخل استنفورد که قدم می‌زنید ردپای شرکت‌های مشهور تکنولوژی همه جا هست. از دانشکده برق که از سوی شرکت اچ پی (که موسسانش در استنفورد تحصیل کرده بودند) گرفته تا دانشکده علوم کامپیوتری که بیل گیتس ساختمان آن را به دانشگاه اعطا کرده یا حتی میزهای کوچکی که شرکت‌هایی چون یاهو و گوگل در خیابان‌های آن گذاشته‌اند تا رابطه خود را با این چشمه علمی حفظ کنند.

امروزه دانشگاه‌ها علاوه بر وظایف آموزشی و پژوهشی به موضوع تولید فناوری از دلِ پژوهش‌های انجام شده و در نتیجه ارائه فناوری‌ها به بازار به صورت شرکت‌های نوپا و توسعه کارآفرینی، توجه جدی دارند ولی این مقوله در دانشگاه استنفورد واقع در درة سیلیکون ریشه‌ای قدیمی دارد و استنفورد اولین دانشگاهی است که از اواخر دهة 1940 به موضوع کارآفرینی توجه جدی کرد.

مایکل ترمن استاد مهندسی برق در استنفورد، دو تن از فارغ التحصیلان کارشناسی ارشد مهندسی برق به نام‌های ویلیام هیولیت و دیوید پاکارد را تشویق کرد که با تاسیس یک شرکت، دستاورد رساله کارشناسی ارشد خود را که یک نوسان سنج صوتی بود، تجاری سازی کنند و به بازار عرضه نمایند. آنان شرکت hp را در گاراژ خانه پدری پاکارد در پالوآلتو در نزدیکی دانشگاه استنفورد پایه گذاری کردند و با تولید و فروش دستگاه نوسان سنج صوتی به طور عمده به شرکت والت دیسنی، اولین شرکتی شدند که از استنفورد بیرون آمد و درة سیلیکون را شکل دادند،  hp مراحل رشد خود را تا تبدیل به شرکتی بزرگ طی کرد و الگو و مدلی برای کارآفرینی از دل فعالیت‌های پژوهشی دانشگاهی را اعتبار بخشید.

با توجه به پیشینه دانشگاه استنفورد در چند دهه گذشته در فن آفرینی و راه اندازی شرکت‌های نوپا که به مدلی برای سایر دانشگاه‌ها در اقصی نقاط دنیا تبدیل شده است، استنفورد برای حمایت از توسعه فناوری و کارآفرینی نوآورانه نهادهای ویژه ای را تاسیس کرده است.  قدیمی ترین نهاد در این رابطه ادارة واگذاری مجوز فناوری است که به استادان، دانشجویان و فارغ التحصیلان برای ثبت اختراعات و حمایت از مالکیت معنوی دستاوردهای فناورانه آنان کمک می‌کند. البته طبق قوانین و مقررات، دانشگاه استنفورد در حقوق مادی این گونه دستاوردها چنانچه با استفاده از امکانات و در داخل استنفورد توسعه پیدا کرده باشند سهیم است و همه ساله درآمد زیادی از این راه کسب می‌کند که منبع درآمدی مهمی برای توسعه فعالیت‌های دانشگاه محسوب می‌گردد. در سال‌های اخیر نیز در گروه‌ها و دانشکده‌های مختلف برنامه‌های متنوعی برای حمایت از کارآفرینی شکل گرفته است. این برنامه ها در قالب شبکه کارآفرینی در استنفورد  بیش از پیش نهادینه شده است.

شبکه کارآفرینی استنفورد فدراسیونی از سی نهاد متنوع در استنفورد است که به توسعه و ترویج و آموزش کارآفرینی و حمایت از کارآفرینان استنفورد می‌پردازند. شبکه کارآفرینی استنفورد به عنوان پورتال کارآفرینی، ارتباط و هماهنگی لازم را بین نهادهای مختلف برقرار می‌کند. فعالیت‌های کارآفرینانه در همه گروه‌ها و دانشکده‌های استنفورد اعم از مهندسی، کسب و کار، حقوق، و پزشکی از سازماندهی مناسبی برخوردار است و علاوه بر آن ادارة واگذاری مجوز فناوری و اداره هماهنگی شرکت‌های وابسته نیز وظایف مخصوص خود را عهده دار هستند. اعضای شبکه کارآفرینی استنفورد و فعالیت ها و وظایف اجمالی هر یک به قرار زیر هستند.

 

مرکز مدیریت تکنولوژی آسیاآمریکا: این مرکز وابسته به دانشکده مهندسی است و یک مرکز آموزشی و پژوهشی با تمرکز بر توسعه و کارآفرینی در صنایع پیشرفته در آسیا و بررسی تاثیر آنها بر علوم و فناوری در آمریکا است.

زنان استنفورد در کسب و کار: این مرکز در دانشگاه استنفورد با برگزاری دوره‌های آموزشی به حمایت و پشتیبانی از زنان در راه اندازی کسب و کار و توسعه کارآفرینی می‌پردازد.

مرکز نوآوری اجتماعی  : این مرکز در دانشکده کسب و کار استنفورد رهبرانی را تربیت می‌کند که به حل پیچیده‌ترین مسائل اجتماعی در سطح جهان می‌پردازند.

استنفورد زیست طرح : این مرکز در دانشکده پزشکی به دانشجویان و استادان روش سیستماتیک مواجه با مسائل گوناگون زیست پزشکی و ابداع فناوری های جدید مورد نیاز در این زمینه را آموزش می دهد.

اِپی سنتر: این مرکز در دانشکده مهندسی به توانمند سازی دانشجویان دوره کارشناسی مبادرت می ورزد تا ایده های خود را در راستای توسعه دستاوردهای اقتصادی واجتماعی به کار گیرند.

مرکز میان رشته‌ای چیپس:  این مرکز دانشجویان کلیه رشته های استنفورد که به مبحث سلامت علاقه‌مند هستند را با یکدیگر مرتبط می‌سازد.

مرکز مطالعات کارآفرینی:  این مرکز در دانشکده کسب وکار به دانشجویان تحصیلات تکمیلی استنفورد که ایده‌های خلاقانه دارند در راستای فعالیت‌های کارآفرینانه کمک می‌کند.

باشگاه کارآفرینی دانشکده حقوق استنفورد:  دانشجویان دانشکده حقوق را با جامعه فناوری و کارآفرینی درة سیلیکون مرتبط می‌کند تا با شبکه سازی و آموزش‌های تجربی لازم توانمند شوند.

بررسی نوآوری های اجتماعی:  یک نشریه و وب سایت است که برنده جوایز متعددی شده است و به پوشش مسائل جهانی می‌پردازد و به کارآفرینی توجه دارد.

مدیاکس:  کسب و کارها را با هیات علمی پیشتاز استنفورد مرتبط می‌کند تا راههای تازه برای برخورد بین فناوری و مردم را مورد بررسی قرار دهند.

پروژه درۀ سیلیکون:  این پروژه تمرکز بر مطالعه پویایی و پایداری درة سیلیکون و دیگر خوشه‌های نوآوری های تِک دارد.

برنامه فناوری‌های مخاطره آمیز  : آزمایشگاهی است برای ارائه دروس و کارهای پژوهشی و توسعه ابزارها و برنامه هایی برای شتاب دادن به آموزش کارآفرینی.

اسپارک  : یک برنامه کارآفرینی در دانشکده پزشکی است که به پژوهشگران آکادمیکی و کلینیکی برای تشخیص بهتر بیماری‌ها کمک می‌کند تا بر روی سلامت و بهبودی بیماران کار کنند.

مرکز فعالیت‌های فضایی دانشجویی  : مرکزی است برای توسعه فعالیت های دانشجویی برای کارآفرینی در زمینه علوم فضا.

مرکز تام کت  : تمرکز بر روی مطالعات انرژی های پایدار، حمل و نقل و رابطه آب و انرژی .

استارتکس  : یک مرکز شتاب دهنده غیر انتفاعی برای فعالیت‌های کارآفرینی است.

 

مراکز فوق به طور مستقیم یا غیر مستقیم مهارت‌هایی را برای نوآوری و کارآفرینی در زمینه‌های مختلف آموزش می‌دهند و با برقراری ارتباط و شبکه سازی بین دانشجویان، استادان و فارغ التحصیلان و کارآفرینان برای توسعه و شتاب بخشیدن به کار آفرینی در استنفورد فعالیت می‌کنند.

 

 

منابع

-یک روز در دانشگاه استنفورد با دکتر یحیی تابش،  itiran.com

-کارآفرینی در استنفورد ، یحیی تابش، محمد مروتی، محمد اکبرزاده

بررسی علل تمایل تبدیل دانشگاه‌ها به دانشگاه کارآفرین

نسل سوم دانشگاهی، دانشگاه کارآفرین

بررسی علل تمایل تبدیل دانشگاه‌ها به دانشگاه کارآفرین

 

تردیدی وجود ندارد که نظام آموزش عالی سنگ بنای اصلی توسعه سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی جوامع است. در دنیای کنونی تغییرات هر روز شتاب بیشتری به خود می‌گیرد و این امر باعث ایجاد چالش‌های جدیدی در جامعه می‌گردد لذا جهت رویارویی با شرایط و چالش‌های جدید، توجه به توسعه قابلیت‌های کارآفرینی و ترویج روحیه آن در دانش آموختگان و حتی دانشجویان بسیار ضروری است. با وجود اینکه واژه کارآفرینی از قدمت زیادی برخوردار است اما هنوز هم عمق مفهوم این واژه چه در عرصه کسب و کار و چه در آموزش عالی نسبتاً نهفته باقی مانده است. مفهوم دانشگاه کارآفرین نخستین بار توسط کلارک در سال 1998 مطرح شد و آوازه جهانی پیدا کرد و بعدها مشاهده شد که از واژگانی نظیر سرمایه داری آکادمیک در این حوزه استفاده گردید. ویژگی های دانشگاه کارآفرین در تحقیقات کلارک به شرح ذیل عنوان شده است :

1 – راهبری قوی

2 – توسعه پیرامون

3 – پایه مالی

نسل اول دانشگاه‌ها را آموزش محور، نسل دوم را پژوهش محور و نسل سوم را دانشگاه کارآفرین گویند. همانطور که از آمار و ارقام اعلام شده در خصوص تعداد مقالات پذیرش و چاپ شده و همچنین تولید علم انجام شده توسط پژوهشگران عزیز کشورمان مشخص است، دانشگاه‌های کشور گذر نسبتاً موفقی را از نسل اول به نسل دوم دانشگاهی داشته‌اند( تبدیل شدن از دانشگاه آموزش محور به دانشگاه پژوهش محور)، لذا اگر برای هر نسل از دانشگاه منحنی عمری در نظر گیریم، جهت بقای دانشگاه در عرصه داخلی و خارجی نیازمند ایجاد زیرساختی مناسب برای دانشگاه نسل سوم(دانشگاه کارآفرین)، قبل از افول نسل دوم دانشگاهی هستیم.

تحولاتی که در دو دهه اخیر در تمامی عرصه‌ها در کشور‌های مختلف رخ داده، آموزش عالی را با تحولات نوینی مواجه ساخته که از مهمترین این تحولات می‌توان به آموزش‌های معطوف به اشتغال، رشد پژوهش‌های مسئله محور و همچنین پاسخگویی آموزش عالی به صنعت و جامعه می‌باشد. بنابراین نظام آموزش عالی و دانشگاهی علاوه بر ماموریت آموزشی و تحقیقاتی ماموریت آموزشی و تحقیقاتی، ماموریت دیگر خود یعنی مشارکت پررنگ در فرآیند توسعه فناوری، کسب و کار و زمینه های فردی، سازمانی و بین المللی را نیز عهده دار شده اند. بر این اساس دانشگاه از طریق جاری و ساری سازی فرآیند مدیریت دانش مستمر، دیگر نیازی به ایجاد پل بین صنعت و خود را ندارد بلکه صنعت زاییده و به بیانی بهتر مدیون دانشگاه است و پیشرفت در عرصه صنعتی و اقتصادی کشور نیاز به دانشگاه کارآفرین دارد. بنابراین ضرورت تحول آموزش عالی کشور زیر چتر کارآفرینی به دلایل ذیل اجتناب ناپذیر است:

  • تغییرات و تحولات محیطی در سطح ملی و جهانی
  • تغییر انتظارات عمومی
  • رقابت فزاینده بر سر منابع عمومی
  • انتقاد از وضعیت مالی و ساختاری آموزش عالی
  • وابستگی به بودجه دولتی

تغییر در سیاست های آموزش عالی نظیر تمرکز زدایی، کاهش وظایف تصدی گری، ایجاد مجموعه‌های قوی سیاست گذاری، ایجاد و حفظ تنوع در آموزش عالی و کاهش بوروکراسی. اهمیت توجه به مشتریان و حفظ حرمت انسان ها; پیشرفت فناوری‌های اطلاعاتی و ارتباطی از دیگر دلایل هستند.

در خصوص طرح ایده دانشگاه کارآفرین و عوامل موثر بر ارائه آن می‌توان به موارد ذیل اشاره نموده :

  • افزایش تعداد دانشجویان
  • تقاضای آموزش مهارت توسط خبرگان و متخصصین
  • درخواست نتایج بهتر با پرداخت وجه کمتر
  • گشترش دامنه دانش و خرد

هدف اصلی سیاستمداران و سیاستگذاران توسعه کشور در تمامی سطوح است که البته چنین امری زیر چتر توسعه اقتصادی محقق خواهد شد، لذا دانشگاه به عنوان پایه و اساس آموزش کشور‌ها باید وارد عمل شده و ایفای نقش نماید. اینجاست که اهمیت ورود به دانشگاه ها پررنگ می شود.

 

ضرورت کارآفرینی در دانشگاه

آموزش کارآفرینی امروزه در کشورهای صنعتی و فرا صنعتی بخش قابل توجهی از برنامه های آموزشی دانشگاه‌ها را به خود اختصاص داده است. در آمریکا بیش از پنجاه دانشگاه‌, در آلمان چهل و دو دانشگاه , در سوئد هشت دانشگاه‌, مالزی چهار دانشگاه و … آموزش کارافرینی و مدیریت واحدهای کوچک اقتصادی در این کشورها به ویژه در بین بانوان بسیار رایج شده است. هدف این آموزش این است که فارغ التحصیلان بتوانند موسسان و بنیانگذاران شرکت‌های خصوصی باشند بخصوص که در ده ساله آخر برنامه‌های دولت تاکید بر خصوصی سازی دارد. قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران ایجاد شغل را از وظایف دولت دانسته لذا ترویج فرهنگ کارافرینی و ایجاد بستری مناسب برای ظهور کارافرینان از وظایف دولت است. پس رابطه تنگاتنگ دانشگاه ها با بازار کار و صنعت از اهم امور است.

امروزه در بسیاری از کشورهای دنیا, دانشگاه‌ها محل آموزش دادن مدیران، تجار , دانشجویان و زنان مدیر و حتی خانه‌دار می‌باشند. علاوه بر آن دوره‌های آموزش کارآفرینی نه تنها جای خود را در بستر دروس دانشگاهی باز نموده بلکه دوره‌های ابتدایی و متوسط را نیز مورد توجه قرار داده است. محور این آموزش‌ها ایجاد روحیه کسب و کار و تلاش در کسب موفقیت های اقتصادی می‌باشد.

 

  • نقش دانشگاه در توسعه کارآفرینی

برای ترویج کارآفرینی در بین دانشجویان دانشگاه باید به مواردی چون مورد ذیل توجه زیادی داشته باشد:

  • علاقه‌مند ساختن مدیران و سیاست گذاران دانشگاه ها برای زمینه سازی آموزش کارآفرینی .

در این زمینه می‌توان به تبیین نقش و اهمیت کارآفرینی در پیشگاه مسئولین از جمله ریاست , هیئت امنا, شوراهای آموزشی و پژوهش دانشگاه اقدام کرد. با این کار می‌توان از حمایت های موثر آنها برای گسترش کارآفرینی در بین دانشجویان استفاده کرد. همچنین می‌توان برنامه‌هایی در جهت تعیین دروسی که منجر به تقویت مهارت‌های کارآفرینی می‌شوند تدوین کرد. افزایش خودکارآمدی, عزت نفس و استقلال در دانشجویان از طریق برنامه‌های متنوع مانند برگزاری کلاس‌ها و دوره‌های آموزشی خلاقیت و یا جرات ورزی و همچنین برپایی همایش‌ها با حضور افراد صاحب نظر و کارآفرین برای اطلاع رسانی و تبلیغات موثر خواهد بود. آشناسازی اساتید با مباحث کارآفرینی به گونه‌ای که اساتید در فرآیند آموزش و تدریس به مولفه‌های کارآفرینی مانند در جستجوی فرصت‌ها بودن, خلاقیت‌, استقلال و ریسک پذیری توجه داشته و آنها را در بین دانشجویان پرورش دهند. بها دادن به طرح‌ها و ایده‌های دانشجویان و حمایت معنوی از دانشجویان خلاق و صاحب ایده از طریق کمک به آنها در جهت ثبت و تجاری‌سازی ایده , در توسعه کارآفرینی دانشگاهی امری ضروری به نظر می‌رسد. ایجاد ساز و کاری برای ارتباط موثر و پویای مراکز کارآفرینی با شرکت‌ها و افراد سرمایه گذار برای معرفی ایده‌های ناب دانشجویان جهت تجاری‌سازی ایده ها یکی از اقدامات حیاتی و مهم می‌باشد. همچنین مسئولین امر با توجه به مزایایی که کارآفرینی برای جامعه و افراد دارد, می‌توانند محرک‌هایی جهت تشویق افراد برای وارد شدن به حیطه کارآفرینی در نظر گیرند.

برای نمونه دادن امتیازهایی مانند معاف کردن شرکت‌های کارآفرین از مالیات گام موثری در تشویق بسیاری افراد برای گرایش به کارآفرینی خواهد بود‌.

همچنین مراکز کارآفرینی دانشگاهی کمک به توسعه فرهنگ کارآفرینی می‌کند. این فرایند با برگزاری دوره‌های آموزشی و سمینارهای کارآفرینی, اطلاع رسانی و همچنین حمایت مادی و معنوی از دانشجویان خلاق میسر می‌شود.

 

حال نوبت به این سوال رسید، دانشگاه کارآفرین با کارآفرینی دانشگاهی چه تفاوتی دارد؟

دانشگاه کارآفرین یک سیستم اجتماعی است که در آن واحدهای سازمانی درونی , از جمله گروه های آموزشی ,مراکز پژوهشی , اعضای هیات علمی و دانشکده ها تلاش می‌کنند تا با نیازهای واقعی بازار و محیط (اقتصادی, اجتماعی و فرهنگی) پاسخ بدهند و نه تنها به نوآوری بپردازند بلکه با ایجاد تغییرات اساسی در عملکرد خودشان به طور مستمر اقدام کنند؛

اما منظور از کارآفرینی دانشگاهی توسعه نوآوری در فعالیت ها و تعامل عناصر دانشگاهی است. به نحوی که, در راستای نیل به دانشگاه کارآفرین منجر به باز تعریف کارکردهای آموزش و عرضه خدمات شود. از این جمله می‌توان به تحول در مدیریت دارایی های معنوی دانشگاه (اختراعات , مالکیت فکری, مجوزها, انتشارات و … ) ویژگی های دانش آموختگان, انتقال فناوری از طریق ایجاد شرکت‌های تکنولوژی محور و همکاری نزدیک بین دانشگاه و صنعت اشاره کرد.

 

موانع توسعه کارآفرینی

دانشگاهها در حال حاضر کارآفرین ترین موسسات نمی باشند، دلیل عمده این موضوع به طبیعت ذاتی سازمانها باز می گردد که عبارتند از:

  • ماهیت غیر شخصی روابط
  • ساختار سلسله مراتبی و سطوح بالای تصویب
  • نیاز به کنترل و پایبندی بیش از حد به قوانین
  • فرهنگ سازمانی محافظه کارانه
  • محدودیت زمانی و نیاز سریع به نتایج
  • فقدان استعداد کارآفرینی
  • روشهای نامناسب جبران خدمات

 

 

دانشگاهها كم و بيش با موانع سنتي مذكور مواجه هستند. متاسفانه بسیاری از سازمانهای بزرگ هرگز کارآفرین نبوده و کاملاً بر اساس سرمایه گذاری های سنتی عمل می کنند.

همچنین، بسیاری از دانشگاهیان نقش خود را محدود به تحقیق و تدریس می دانند و کمتر به فعالیتهای کارآفرینانه توجه می کنند از طرفی بسیاری از مدیران دانشگاهها گمان می کنند که  درگیر شدن در فعالیتهای کارآفرینانه ممکن است بر عملکرد علمی آنان تاثیر منفی داشته باشد. وی معتقد است که از دانشگاهیان بیشتر از سایر افراد انتظار می رود تا به انجام فعالیتهای کارآفرینانه بپردازند وی با تحقیقاتی که در دانشگاه surrey  انجام داد به این نتیجه رسید که میل به ریسک پذیری در افراد آکادمیک کمتر است و  دانشگاهیان بیشتر ترجیح می دهند تا در یک محیط امنی که در آن درصد خطا و ریسک کمتر است فعالیت کنند.

 

 

غلبه بر موانع کارآفرینی دانشگاهی

 

در بریتانیا به طور سنتی برای ایجاد و تشویق کارآفرینی دانشگاهی تمرکز بر اختصاص بودجه به فعالیتهای “نوآورانه” (از طریق ایجاد انگیزه های مالی ) شده است. و به تازگی دانشگاههای بریتانیا به معرفی تعدادی از اقدامات هدفمند پرداخته اند که عبارتند از:

  • ایجاد صندوق نوآوری آموزش و پژوهش جهت تشویق دانشگاهیان تا بتوانند به ایجاد ارتباطاتی با جامعه کسب و کار و سایر همکاران جهت توسعه مراکز نوآوری بپردازند.
  • اختصاص بودجه به فعالیتهای چالشی شرکتهای دانشگاهی جهت تشویق دانشجویان کارآفرینی و مهندسی به فعالیتهای کارآفرینانه.
  • اختصاص بودجه برای کارکنان دانشگاه جهت دسترسی به امکانات لازم جهت تبدیل تحقیقات مناسب به کسب و کارهای مناسب .
  • اسپورن در مقاله خود به این موضوع اشاره می کند که، دانشگاهها با محیط پویایی روبرو هستند که برای پاسخگو بودن به چنین محیطی نیازمند اشکال جدید سازمانی هستند که بتوانند خود را با محیط تطبیق بدهند. بنابراین ساختار حکومت، مدیریت و رهبری در حال تغییر  به سمت انعطاف پذیری، کارایی و اثر بخشی بیشترمی باشند. این عوامل شامل روش های جدید جهت مدیریت روابط با محیط، ساختارهای قدرت جدید در دانشگاه و روش های جدید در تخصیص منابع می باشد. در مقاله ای که ایشان در سال 2007 ارائه نمودند شامل نتایج تجربی است که از طریق مطالعه شش دانشگاه برتر در زمینه انطباق با شرایط اجتماعی و اقتصادی  ایالت متحده ی آمریکا و استرالیا  می باشد و در این تحقیق سازه های انطباقی دانشگاهها با محیط شناسایی و معرفی شده اند. بر مبنای آن،  در این تحقیق اشکال جدید سازمانی معرفی شده اند که روند فعلی دانشگاهها را در جهت حرکت به سمت دانشگاه کارآفرین حمایت و توسعه می دهند.در این مطالعه فرض بر این است که ارتباط عمیقی بین سازمان و محیط وجود دارد، همانطور که نمودار زیر نمایش می دهد ساختار دانشگاهها، حاکمیت، مدیریت ، رهبری و فشارهای محیطی با یکدیگر کاملا مرتبط می باشند.

تمرکز بر فعایتهای شرکت دانش بنیان

شواهد بسیاری حاکی از این است که فعالیت مربوط به ایجاد شرکتهای دانش بنیان دانشگاهی در تعداد کمی از دانشگاهها انجام می شود.  طی تعاملات با 70 نهاد دانشگاهی در سال 2001  مشخص گردید که تنوع بسیاری در رابطه با علاقه و حمایت دانشگاهها به ایجاد شرکتهای دانش بنیان وجود دارد. در یک مشاهده  کمی که توسط پرسمن[1]در سال 2002 انجام گردید، مشخص شد که در ایالت متحده ی آمریکا از 190 موسسه دانشگاهی 121 دانشگاه به ایجاد شرکتهای دانش بنیان می پردازند در حالیکه  69 دانشگاه (36%) این کار را انجام نمی دهند. تنوع در نرخ ایجاد شرکتهای دانش بنیان فقط به ایالت متحده  آمریکا محدود نمی شود.

چرا برخی از دانشگاهها نسبت به برخی دیگر شرکتهای دانش بنیان بیشتری را ایجاد می کنند؟

شواهد بدست آمده تا به امروز نشان می دهد که 3 دلیل عمده برای توجیه این که چرا برخی از دانشگاهها نسبت به برخ دیگر به ایجاد شرکتهای زایشی مبادرت می کنند وجود دارد:

  • تفاوت در سیاستهای دانشگاه
  • تفاوت در دفاتر صدور مجوز دانشگاهها
  • سایر ویژگیهای دانشگاهها(از قبیل فرهنگ و سیاست دانشگاه)

سیاستهای دانشگاه

دانشگاهها سیاستهای بسیار مختلفی را نسبت به انتقال تکنولوژی اتخاذ می کنند. برخی از دانشگاهها تمایل بیشتری به اتخاذ سیاستهایی دارند که از ایجاد شرکتهای دانش بنیان حمایت می کنند ، شاید به این دلیل است که هدف آنها حمایت از توسعه اقتصادی می باشد.  محققین چندین سیاستی را که فعالیت های شرکتهای دانش بنیان را حمایت می کنند ، شناسایی کرده اند که شامل ارائه مجوز های منحصر بفرد، ایجاد سهام در شرکتهای زایشی، دانشگاه به مخترعین اجازه می دهد تا جهت بهره برداری از اختراعات خود دانشکده را ترک کنند و غیبت داشته باشند، به افراد اجازه می دهند تا از منابع دانشگاهی جهت توسعه فن آوری استفاده کنند همچنین امکان دسترسی به سرمایه را قبل از بهره برداری از فن آوری فراهم می گردانند.

در این مقاله سعی شد، کلیاتی در حوزه دانشگاه کارآفرین مطرح شود تا در شماره های بعد و به صورت بخش به بخش به پایه ریزی تئوریک و اجرایی این پارادایم بپردازیم.

 

نویسنده : دکتر امیررضا علیزاده مجد / دکتری کارآفرینی