عوامل پیش برنده تجاریسازی پژوهشهای دانشگاهي
عوامل پیش برنده تجاریسازی پژوهشهای دانشگاهي
عوامل متعددي بر پيشبرد فعالیتهای تجاریسازی دانش تأثیرگذارند که میتوان آنها را به دودسته تقسيم کرد:
عوامل درونسازمانی: شامل کليه عوامل مربوط به محيط دروني دانشگاه، بهعنوان يک سازمان داراي ساختار، فرهنگ و فرايندهاي ويژه خود که اين دسته از عوامل عبارتاند از:
سیاستهای دانشگاهي: اينکه دانشگاه چه سیاستها و رویههایی را در قبال ارتباط با نهادهاي خارج از دانشگاه، مانند شرکتها و سازمانهای صنعتي اتخاذ نمايد تأثير بسیار زيادي بر توانايي و قابليت آن در تجاریسازی تکنولوژیها و دانش خواهد داشت.
عملکرد نهادهاي مسئول در واگذاري امتياز و ارتباط با صنعت: ویژگیها، نحوه عملکرد و ميزان تجربه و تخصص واحدهاي دانشگاهي مسئول تجاریسازی دانش، يکي ديگر از عوامل بسیار مهم تأثيرگذار بر عملکرد دانشگاهها در تجاریسازی دانش است.
ويژگي دانشگاه: برخي ديگر از ویژگیهای دانشگاه، همچون شهرت، فرهنگ و … از عوامل تأثیرگذار مربوط به خود دانشگاه در تجاریسازی دانش و تکنولوژي هستند.
عوامل برونسازمانی:
که شامل کليه عوامل سياسي، فرهنگي، اجتماعي و … مربوط به محيط گستردهتر، يعني جامعهای که دانشگاه در آن واقعشده است، میگردند. درواقع اين عوامل همان عوامل محيط کسبوکار هستند که میتوان برخي از مهمترین آنها را در موارد زير خلاصه کرد:
عوامل فرهنگي: که به نحوه نگرش و ديدگاه افراد جامعه نسبت به موضوعات کارآفريني، تجاریسازی دانش و کسبوکار اشاره دارد. مسلماً در جوامعی که مردم نگرش مثبتي نسبت به کارآفريني و ايجاد کسبوکار و کسب درآمد از طريق تجاریسازی نتايج پژوهشها داشته باشند، امکان گسترش اين نوع فعالیتها بيشتر خواهد بو. از طرفي موضوع فرهنگي میتواند به فرهنگ حاکم بر بخش کسبوکار و صنعت نيز اشاره داشته باشد که تا چه ميزان نگرش مثبت نسبت به یافتههای علمي دانشگاهيان در آنها وجود دارد. زبان و فرهنگ متفاوت بين صنعت و دانشگاه در بسياري موارد جزء موانع عمده انتقال دانش و تکنولوژي محسوب میگردد.
عوامل سياسي/قانوني: اين دسته از عوامل به سیاستها و قوانين حاکم بر بخشهای مختلف کشور اشاره دارند. قوانين و سیاستهایي که در راستاي گسترش و تقويت فعالیتهای کارآفرينانه مبتني بر دانش و تکنولوژیهای جديد بوده و به دانشگاهها اجازه و انگيزه کافي براي اين فعالیتها را بدهند، از عوامل عمده پیش برنده تجاریسازی دانش هستند. بهطور مثال قانون باي – دل بهترين مثال در اين زمينه است که در بسياري پژوهشها به آن بهعنوان يکي از عوامل عمده گسترش کارآفريني دانشگاهي در آمريکا، اشارهشده است.
قوانين و مقررات مربوط به واگذاري حق امتياز ، قوانين مالکيت و حمايت از داراییهای فکري، قوانين مربوط بهحق کپیبرداری و … ازجمله موارد مهم درزمینه محيط سياسي و قانوني کشورها هستند که تأثير بسزايي بر توسعه فعالیتهای کارآفرينانه در دانشگاهها دارند.
نویسنده: دکتر آزاده کاظمی / پژوهشگر حوزه دانشگاه کارآفرین
دیدگاه خود را ثبت کنید
تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید ؟در گفتگو ها شرکت کنید!