نوآفرینی: افراد نا همرنگ چگونه دنیا را تغییر می‌دهند؟!

نوآفرینی: افراد نا همرنگ چگونه دنیا را تغییر می‌دهند؟!

نوآفرین بودن به معنای اولین بودن نیست،
بلکه یعنی متفاوت و بهتر بودنآدم گرانت

اعتراف به نقاط ضعفتان، حمایت بیشتری برای شما به ارمغان می‌آورد.

دام گرانت در خلاصه کتاب نوآفرینی می‌گوید، آیا تابه‌حال پیش‌آمده است که برای ارائه ایده‌ای –که ازنظر شما فوق‌العاده بوده است- بازخور ضعیفی دریافت کرده باشید؟ این مطلب لزوماً به خاطر بی‌فایده بودن ایده شما نیست! پشت هر طرد شدنی، چند علت معمول وجود دارد.

یکی از همین دلایل، این است که معمولاً ایده‌هایی که برای حفظ ثبات شرایط فعلی تهدیدآمیز باشند، مطرود می‌شوند. یک پژوهش گسترده در حوزه‌های مختلف، از سازمان‌های غیرانتفاعی گرفته تا خدماتی، خرده‌فروشی و تولیدی در یک دوره‌ی دوساله نشان داده است که هر چه کارکنان بیشتر ایده‌های خود را با مافوق در میان گذاشته‌اند، کمتر ترفیع رتبه گرفته‌اند.

 

 

این وضعیت بسیار دردسرساز است! چگونه می‌خواهید مشارکت کارکنان خود را جلب کنید، اگر اجازه اظهارنظر به ایشان ندهید؟

آدام گرانت در خلاصه کتاب نوآفرینی می‌گوید، در بهترین حالت فقط می‌توانید به آن‌ها بگویید که مایل نیستید کورکورانه پیشنهاد‌های شمارا بپذیرید. برای جلب مشارکت کارکنان، باید در مقابل نقاط ضعف پروژه‌هایتان انتقادپذیر باشید؛ این اقدام شما برای مخاطبین غافلگیرکننده است و نشان می‌دهد که شما –مستقل از وضعیت سازمان– فرد صادقی هستید.

این اقدام، ترفندی است که زوج کارآفرین، روفوس گریس کام[1] و آلیسا ولکمن[2] برای جلب سرمایه و بعدها، فروش شرکت اینترنتی بیبل[3] و مجله آنلاین آن درباره پرورش کودکان، در مقابل سرمایه‌گذاران بالقوه انجام دادند. سخنان گریس کام در جلسه سرمایه‌گذاران، شروع غافلگیرکننده‌ای داشت: او از ابتدا بیان کرد که شاخص یوزر انگیجمنت[4] وب‌سایت آن‌ها کمتر از مقدار مورد انتظارشان بوده است، ۴۰ درصد اخبار سایت برای توسعه شایعات مشهور و بی‌ارتباط با موضوع اصلی کپی‌برداری می‌شود و همین‌طور سرور سایت نیاز مبرمی به آپدیت دارد.

آدام گرانت در خلاصه کتاب نوآفرینی می‌گوید، درحالی‌که به نظر می‌رسید آن‌ها نقطه‌ضعفشان را به‌راحتی در اختیار سرمایه‌گذاران قرار داده‌اند تا درخواست جلب سرمایه را رد کنند، اما غافلگیری حاضرین جلسه از شفافیت بیان گریس کام، باعث جلب اعتماد آن‌ها شد. درنهایت شرکت بیبل توانست مبلغ ۳٫۳ میلیون دلار سرمایه دریافت کند و بعدها نیز با همین شیوه به شرکت دیزنی فروخته شد.

 

 

بهترین همکاران شما، همان کسانی هستند که بسیار مایل‌اند ثابت کنند که شما اشتباه می‌کنید

آدام گرانت در خلاصه کتاب نوآفرینی می‌گوید، جدای از اینکه کدام هدف را دنبال می‌کنید، اگر فقط به افرادی که شمارا تائید می‌کنند توجه کنید احتمالاً پیشرفت چندانی نخواهید کرد. کار لذت بخشی نیست، اما بعضی‌اوقات شنیدن انتقادها به رشد شما کمک می‌کند.

این مطالب نتیجه آزمایش مهمی بود که توسط روانشناسی به نام چارلن نیمث[5] صورت گرفت. از سه گروه مشارکت‌کنندگان این آزمایش درخواست شد که از میان تعدادی داوطلب، ۳ نفر از داوطلبین شغلی مناسب را انتخاب کنند. کاندیدای مناسب اول، فردی به نام جان بود که دارای بهترین مهارت‌های متناسب با شغل موردنظر بود. بااین‌حال، برخی از مشارکت‌کنندگان تمایل به انتخاب کاندیدای کم مهارت‌تری به نام رینگ و نشان دادند؛ اما هنگامی‌که برخی دیگر از مشارکت‌کنندگان تمایل به انتخاب داوطلب سومی به نام جورج نشان دادند، شانس انتخاب ماهرترین کاندیدا، چهار برابر شد. به نظر شما چطور می‌توان این مسئله را توضیح داد؟

با ایجاد نظر اقلیت سومی، در یک گروه که دودسته نظر مختلف دارند، اجماع نظر گروه شکسته می‌شود. در این صورت، هر یک از اعضای گروه تحت‌فشار قرارگرفته و بدون پیروی از طرز فکر کسی، وضعیت را از دیدگاه خودش بررسی می‌کند. این راهکار، استراتژی فوق‌العاده‌ای برای شکستن تفکر گروهی غالب و تشویق اعضا به بیان نظرات واقعی خودشان است.

آدام گرانت در خلاصه کتاب نوآفرینی می‌گوید، تفکر گروهی، نتیجه سازمان‌دهی افراد در گروه‌هایی است که اولویت آن‌ها دستیابی به اجماع نظر بر سر بهترین راه‌حل ممکن و پرهیز از کشمکش است. این نظریه، از تحقیق ییل پیرامون معضل گروه‌های ضعیف در تصمیم‌گیری به‌دست‌آمده است. روشی دیگر برای اجتناب از تفکر گروهی –که مانع بروز خلاقیت می‌شود- تعامل با افرادی است که دائماً ایده‌های شمارا زیر سؤال می‌برند.

این استراتژی را بن کلمن، یکی از اعضای ارشد موسسه نیروی دریایی سی آر آی سی (CRIC) در محیط کار خود به کار گرفت، درست زمانی که تیم او تصمیم به استفاده از ایده‌های نوآورانه در نیروی دریایی گرفته بود. دریکی از موارد، نتیجه این شد که آن‌ها موفق به استفاده از پرینتر سه‌بعدی برای شبیه‌سازی قطعات شکسته در شرایط طوفانی دریا شدند. چنین ابتکار عملی بدون کسب پویایی گروهی قدرتمند –که نتیجه تصمیم‌گیری‌های حساب‌شده‌ی کلمن بود- امکان‌پذیر به نظر نمی‌آمد.

 

برای جلب حمایت موردنیازتان، یاد بگیرید که چگونه ایده‌های خود را عامه‌پسند کنید

آدام گرانت در خلاصه کتاب نوآفرینی می‌گوید، علیرغم اینکه ممکن است با شبکه‌ای از افراد دارای اهداف و ارزش‌های مشابه خودتان، در ارتباط باشید، همچنان تضمینی برای جلب حمایت عملی از جانب آن‌ها وجود ندارد. اگر به دنبال متحدانی قابل‌اعتماد هستید، باید از طریق انتقال مناسب پیامتان، بر رقبای خود چبره شوید. رمز موفقیت در این کار، جلب انگیزه افراد و درعین‌حال پرهیز از موضع‌گیری افراطی است.

علیرغم اینکه همه‌ی ما تصور می‌کنیم آنچه باعث انسجام یک تیم می‌شود، اهداف مشترک است؛ تحقیقی دراین‌باره نشان می‌دهد که عکس این ماجرا صحیح است. روانشناسان کالج دارتموث، جودیث وایت و الن لانگر برای توضیح این پدیده، از تئوری ضدیت افقی استفاده کردند. این تئوری بیانی از وجود سطحی از تعصب در روابط بین اعضای یک گروه اقلیت است.

آدام گرانت در خلاصه کتاب نوآفرینی می‌گوید، به همین دلیل، وفادارترین اعضای گروه‌های سیاسی افراط‌گرا نسبت به فریبکاران حاضر درحرکت‌های سیاسی، تمایل بیشتری به انتقاد از هم‌کیشان خوددارند؛ علیرغم اینکه با همتایان خود ارزش‌های مشترک بیشتری دارند.

شما می‌توانید به کمک عدم موضع‌گیری‌های افراطی در بیان ایده‌های خود از ایجاد پدیده ضدیت افقی در گروه اجتناب کنید. برای این منظور باید ایده‌های خود را عامه‌پسند بیان کنید. هدف از این کار، ایجاد انگیزه در افراد برای تغییر کامل در رفتار نیست، بلکه همراه شدن باارزش‌های مشترک بین شما و آن‌هاست.

مردیث پری، مبدع نیروی وایرلس به‌عنوان راه‌حلی برای شارژ بی‌سیم وسایل الکترونیکی، زمانی که برای اولین بار ایده خود را با اساتید فیزیک و مهندسان در میان گذاشت، حمایت کمی دریافت کرد. همه آن‌ها، متفق‌القول، بر این باور بودند که انجام چنین کاری در آن زمان امکان‌پذیر نیست، به این معنا که امکان شارژ ابزار الکترونیکی از طریق امواج هوایی وجود ندارد. به نظر در چنین شرایطی چه‌کاری باید انجام داد؟ پری برای جلب نظر سایرین، تاکتیک خود را برای بیان ایده‌اش تغییر داد.

او با عامه‌پسند جلوه دادن ایده خود و بیان اینکه صرفاً به دنبال ساخت یک مبدل است و نمی‌خواهد دستگاه شارژ بی‌سیم تولید کند، موفق به جلب حمایت بیشتری شد؛ زیرا ایده او جالب بود و درعین‌حال دور از دسترس نیز به نظر نمی‌رسید. به این طریق، شرکا و سرمایه‌گذاران بیشتری مایل به همکاری با وی شدند و او توانست شرکت تولید محصولات خود را بانام یوبیم که امروزه راه‌حل‌های نوآورانه‌ای برای شارژ بی‌سیم وسایل الکترونیکی عرضه کرده است، راه‌اندازی کند.

او در خلاصه کتاب نوآفرینی می‌گوید، همان‌طور که متوجه شده‌اید داشتن ایده‌های نوآورانه، به‌تنهایی، کافی نیست، بلکه باید راه درست را برای جلب حمایت سرمایه‌گذاران و شرکای تجاری خود پیداکرده و از این طریق بتوانید ایده‌های خود را واقعیت ببخشید. روانشناس سازمانی در این سخنرانی TED به بیان سه عادت غیرمنتظره از افراد نوآفرین – ازجمله مواجهه با شکست – می‌پردازد؛ یعنی افرادی که به ایده‌های جدید می‌رسند و با محقق کردن ایده‌ها دنیا را تغییر می‌دهند.

جمله پایانی آدام گرانت در خصوص نوآفرینی

او در کتاب نوآفرینی خود بیان می‌کند که افراد نوآفرین چگونه به ایده‌های جدید می‌رسند؟ «بهترین افراد نوآفرین کسانی هستند که بیشتر شکست را می‌خورند، چراکه بیشترین تلاش را می‌کنند.» همچنین می‌گوید: “شما به تعداد زیادی ایده‌های بد نیاز دارید تا از بین آن‌ها چند ایده خوب برای شما باقی بماند”.

 

نویسنده: نرگس سقازاده / پژوهشگر حوزه مدیریت

 

0 پاسخ

دیدگاه خود را ثبت کنید

تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید ؟
در گفتگو ها شرکت کنید!

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *