هوشمندسازي کسبوکار
هوشمندسازي کسبوکار
امروزه سازمانها و کسبوکارهای مختلف با تغييراتي اساسي روبهرو هستند. رشد جهانیشدن، توسعه و پيشرفت فناوري، نفوذ رو به رشد فناوري در بخشهای مختلف توليد و خدمات و نيز توليد حجم انبوه دادهها در فضاي کسبوکار و انقلاب دانشي را میتوان ازجمله مهمترین تحولات در فضاي کسبوکار، علم و فناوري برشمرد.
با همه اين مسائل و چالشها و تحولات علمي و فناورانه، تصمیمگیریهای بهجا، بهموقع و صحيح (بهنگام) نيازمند اطلاعات دقيق و بهنگام میباشد كه با حجم انبوه دادههای توليدي در صنعت و فضاي کسبوکار اين مورد عملاً بهصورت دستي و با روشهای سنتي قابلاجرا نخواهد بود. بنابراين نياز است فعاليتي نظاممند و يكپارچه در جهت جمعآوری، تحليل، ارزيابي و تبادل اين اطلاعات صورت گيرد. مجموعه اين اقدامات در ادبيات مديريت کسبوکار، هوشمندي کسبوکار ناميده میشود.
هوشمندی کسبوکار يک چارچوب کاري شامل فرايندها، ابزار و فناوریهای مختلف است که براي حرکت از داده به اطلاعات و از اطلاعات به دانش طراحیشده و موجب ايجاد ارزشافزوده براي سازمان میشود.
هوشمندی کسبوکار عبارت است از فعالیتهای جمعآوری، تجزیهوتحلیل و بهکارگیری اطلاعات مرتبط با کسبوکار سازمان بهمنظور پشتیبانی از فرایندهای تصمیمگیری و برنامهریزی سازمانی كه منجر به ايجاد مزيت رقابتي براي سازمان شده و در عصر حاضر، بقاي سازمانها درگرو اين مهم خواهد بود. چراکه شناسايي و تحليل فرصتها و تهديدهاي کسبوکار و توجه به مسائل درون سازمان در فرايند تصمیمگیری بهعنوان عاملي در جهت پشتيباني از تصميمات کسبوکار حائز اهميت میباشد. توجه به اين نكته كه هوشمندي فرايندي است مستمر و دائمي كه بايستي در جهت بهبود مستمر فعالیتهای سازمان و دستيابي به اهداف استراتژيك سازمان، ايفاي نقش نمايد، مقولهای است اساسي و كليدي كه بايد در شریانهای اصلي يك کسبوکار و سازمان بهعنوان تفكر غالب جريان داشته و تبديل به رويكرد و نگرش اجزاي سازمان شود تا منجر به ايجاد ارزشافزوده در فرايندهاي اصلي کسبوکار گردد. درواقع اين امر بايستي بهعنوان هدف اصلي فرايند هوشمند سازي کسبوکار موردتوجه قرار گيرد.
اهميت هوشمند سازي کسبوکار در بهبود فرايندهاي تصمیمگیری و برنامهریزی راهبردي در کسبوکار به شكلي است كه شرکتها و سازمانهای بزرگ كه با حجم انبوهی از دادهها سروکار دارند در پایگاههای داده، سیستمهای توزیعشده و مکانهای دیگر دادههای خود را انبار مینمایند و این پایگاههای داده معمولاً با تراکنشهای مختلفی درهمتنیده هستند، پایگاههای داده هراندازه هم که مفید و ضروری باشند، قادر به برقراري ارتباط و تحليل دادهها نيستند.
بهوسیله هوشمندي کسبوکار، بخش عمدهاي از اطلاعات مستقيماً و بدون دخالت انسان از سيستمهاي اطلاعاتي موجود دريافت خواهد شد و لذا دقت اطلاعات ارائهشده بسيار بالاتر از قبل خواهد بود (حذف عامل انساني). همچنين در مورد اطلاعات چند منبعي (اطلاعاتي كه داراي بيش از یک منبع است) ميتوان مكانيزمهاي كشف مغايرت در سيستم، طراحي كرد تا با كشف علل مغايرت، صحت اطلاعات دريافتي بالاتر رود.
همچنين با پیادهسازی سیستمهای نرمافزاری و فرايندها و ساختارهاي هوشمند سازي کسبوکار در سازمانها انتقال، دريافت و سرعت دريافت گزارشها و اطلاعات بسيار بالاتر خواهد رفت. اطلاعات مختلف با ابعاد مختلف از تمام بخشهای مختلف سازمان بهصورت جامع و يكپارچه در كنار هم قابل ضمن ارتقاي امنيت دادهها در دسترس قرار خواهد گرفت.
سازمانها بايد بپذيرند كه داشتن اطلاعات بسیار زیاد معادل نداشتن اطلاعات است، زيرا افراد و سازمانها را در انبوهي از اطلاعات غرق مينمايد. هوشمندي در مديريت و كنترل دادهها يعني اينكه سیستمهای اطلاعاتي سازمان به بررسي اطلاعات موجود و اطلاعات موردنیاز پرداخته و متناسب با شاخصهاي كليدي عملكرد سازمان از بين انبوه اطلاعات، مفيدترين اطلاعات براي تصميمگيري را در اختيار مديران سازمان قرار دهد.
هوشمند سازي کسبوکار امروزه میتواند از طريق حذف عوامل انساني در توليد اطلاعات در سازمان، هزينههاي بسياري را صرفهجويي نمود و با به دست آوردن اطلاعات بهموقع و مناسب، دقت و صحت تصميمگيريها را افزايش داده و در سازمان ايجاد ارزش نمود.
سازمانهای ايراني در شرايط كنوني با توجه به اختلاف هزینهها و درآمدها بایستی بهمنظور کسب موفقيت در اجرای پروژههای هوشمندسازي کسبوکار خود ابتدا چالشهاي پيشرو جهت يکپارچهسازي اطلاعات را تقسیمبندی نموده و سپس معماري سازماني خود را بهگونهای طراحي نمايند تا با استفاده از دانش بهدستآمده، مديران سازمان بتوانند تصميمات بهتری اتخاذ نمایند و با طرح برنامههای عملي براي سازمان، فعالیتهای تجاري را بهصورت مؤثرتري انجام دهند. چراکه هوشمندی کسبوکار تنها یک ابزار نیست بلکه معماری است در راستاي شناسايي، جمعآوری، پردازش و نتیجهگیری از دادهها بهمنظور كسب ارزشافزوده.
امروزه بهکارگیری مفاهیمی چون هوشمندی کسبوکار به دلیل ایفای نقش در تصمیمگیری سازمانی و ارتقای بهرهوری در صنایع مختلف بسیار موردتوجه است. سیستم هوشمندی کسبوکار موجب ارتقاء ارزشی اطلاعات در آغاز یک زنجیره اطلاعاتی میشود و با استفاده از فناوریهای مختلف موجب جمعآوری و ساختارمند کردن دادهها و تبدیل آنها به اطلاعات میشود.
بنگاهها و کسبوکارهای ايراني با توجه به شرايط فعلي اقتصاد و کسبوکار و الزام در چابكي ارائه خدمات و همچنين محيط بهشدت رقابتي براي بقا، چارهای جز استفاده از دادهها و تبديل آنها به خرد و دانش در هرم مديريت دانش ندارند.
نویسنده: سعید حاجی زاده / پژوهشگر و مدرس حوزه مدیریت
دیدگاه خود را ثبت کنید
تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید ؟در گفتگو ها شرکت کنید!