توسعه محصول جدید
توسعه محصول جدید
در ادامه بحث اهمیت اجرای توسعه محصول جدید و لزوم اجرای آن در شرکتها باید گفت آنچه امروزه در میان عوامل مهم در موفقیت محصولات جدید حائز اهمیت و تأکید بیشتری دارد، نقش مدیریت در فرآیند توسعه محصولات جدید میباشد؛ زیرا مشکل عمده اینگونه سازمانها، فقدان مدیریت صحیح و روشهای مناسب مدیریتی میباشد. برای پشتیبانی و موفقیت فرآیند توسعه محصول جدید، دو ابزار مهم وجود دارد که در عمل از هر دو میتوان استفاده نمود؛ ابزارهای مدیریتی و ابزارهای طراحی. در چرخه سنتی توسعه محصول، مراحل طراحی و ساخت بهطور مجزا مرحلهبهمرحله انجام میگرفت، درحالیکه در رویکردهای نوین، توسعه محصول با استفاده از مهندسی همزمان، دو مرحله باهم صورت میگیرد و بازخورد عیوب گزارششده از طراحی، بهسرعت به اصلاح فرآیند میانجامد. امروزه ابزارهای طراحی با کامپیوتر، مهندسی به کمک کامپیوتر، ساخت به کمک کامپیوتر و نمونهسازی سریع همراه با ابزارهای مدیریتی نظیر مدیریت پروژه، مدیریت اطلاعات محصول و نیازمندیها بهخوبی در این جهت به کار گرفته میشود. همچنین رویکردهای نوین مدیریتی به بهبود فضای مشترک کاری واحدهای تحقیق و توسعه و بازاریابی منجر میشود. از سوی دیگر بایستی این نکته مهم را در نظر داشت که نیازهای بازارها باید فعالیتهای تحقیق و توسعه را هدایت کنند. در طول فرآیند توسعه محصول جدید، مدیران و مهندسان تحقیق و توسعه دامنه وسیعی از ملزومات تعارض آور از قبیل هزینه، کیفیت، قابلیت ساخت و ویژگیهای محصول را بایستی در نظرگیرند. حمایت محصول در بسیاری از صنایع، چه صنایعی با تکنولوژی بالا نظیر رایانهها و چه صنایعی با تکنولوژی پایین نظیر اسباب و اثاثیه خانگی برای جلب رضایت مشتری ضروری است. بدیهی است که کوتاهی کردن از توجه به حمایت محصول در مرحله طراحی، فرصتی ازدسترفته محسوب میشود. حمایت مناسب از محصول شامل: راهاندازی، آموزش مشتری و خدمات پس از فروش برای جلب رضایت مشتری در بسیاری از بازارها ضروری است و منبع کسب مزیت رقابتی میشود. همچنین توجه کافی نسبت به تحلیل محیط رقابتی، انواع روندها شامل تکنولوژی در بازار، روند پیشرفت و توسعه رقبای موجود و بالقوه ازجمله مسائلی است که هوشمندی سازمان را نسبت به فرصتهای توسعهای افزایش میدهد و به پیشرو بودن سازمان کمک مینماید.
در دهههای گذشته و در بخش صنعت، کارایی در تولید، کنترل اثربخش هزینهها، داشتن سیستمهای کیفیت کارا و اثربخش و نظایر اینها، منبع مزیت رقابتی شرکتها محسوب میشد؛ اما امروزه این روند تغییرات اساسی کرده است. امروزه توسعه محصولات جدید مشتری محور یکی از عوامل کلیدی است که کسبوکارهای موفق را از کسبوکارهای شکستخورده جدا میکند.
با افزایش رقابت در ساختار بازارهای داخلی و منطقهای، تولیدکنندگان باید بتوانند بهسرعت محصولات جدید را عرضه کنند و محصولات فعلی را بهبود بخشند تا رشد آنها کم و متوقف نشود. برای کسب امتیاز رقابتی، بسیاری از شرکتها فعالیت خود را بر بهبود محصول یا فرآیند تکنولوژی یا بر هر دو متمرکز نمودهاند. نرخ پیشرفتهای تکنولوژیک در نوآوری بر اهداف و عملکرد شرکت بهسختی تأثیر میگذارد. جهانیشدن و پیشرفتهای تکنولوژیک، باهم محیط بسیار پویایی را خلق کردهاند. خصوصاً، آنها باعث کاهش گردش عمر کالاها شدهاند، درنتیجه شرکتها با بازار متغیری مواجهاند که حرکت آن بسیار وسیع است. برای موفقیت در این محیط تولیدکنندگان باید در طراحی و تولید محصولات سریع باشند و این کار را با هزینه پایین و کیفیت بالا انجام دهند. چهار اولویت رقابتی، هزینه، کیفیت، زمان و انعطافپذیری بهعنوان عوامل حیاتی موفقیت ظهور کردهاند.
چهار عامل عمده بر فضای رقابتی تأثیر گذاشتهاند:
- شرکتها بسیاری وارد بازار شده و میشوند.
- رقابت در قیمت و دیگر عوامل رقابتی (نظیر کیفیت) بهطور فزایندهای دشوار و طاقتفرسا شده است.
- دوره عمر محصول در حال کوتاهتر شدن است.
- در پاسخ به نیازهای متنوع مشتریان، تنوع در محصولات افزایش و حجم تولید آنان کاهشیافته است.
بر اساس تحقیقی که در 12 شرکت کوچک و متوسط انجامشده، استراتژیهای شتاب دادن به توسعه شامل: اتکا به منابع بیرونی از طریق خرید لیسانس یا برونسپاری، اتکا به برنامههای تحقیق و توسعه داخلی تشدید شده از طریق؛ افزایش پاداش برای عملکرد موفق، سازماندهی برای رقابت داخلی در تحقیقات، شروع تحقیق و توسعه همزمان با مراحل پیاپی نوآوری و اتکا به استراتژیهای مدیریت تحقیق و توسعه خلاق مثل؛ بازنگری بهمنظور شتاب دادن به پیشرفت، اجتناب از رسیدن به طرح کامل و یکپارچگی تحقیق و توسعه با سایر کارکردها بهعنوان عوامل مؤثر در پروژههای توسعه محصول جدید، شناختهشده است.
مهمترین عوامل شتابدهنده به فرآیند: رقابت تشدید شده، تغییرات سریع تکنولوژیک، تقاضاهای بازار و کوتاهسازی چرخه عمر تحقق محصول میباشد.
موضوعات اساسی تیم توسعه در طول فرآیند توسعه: سبک مدیریت، فقدان توجه به جزئیات، محدودیت حمایت از نوآوری، فقدان تفکر استراتژیک و ضعف در تسهیلات ساخت.
دلایل تأخیر فرایند توسعه: تعریف ضعیف الزامات محصول، عدم قطعیتهای تکنولوژیک، فقدان حمایت مدیر ارشد، فقدان منابع و مدیریت پروژه ضعیف.
عملکرد گروهی منتج به تأخیر فرآیند: شکست در ارائه اولویتهای برنامههای توسعه محصول، تغییرات مستمر الزامات، ارتباطات داخلی ضعیف و پاسخگویی کند.
بهطورکلی توسعه محصول جدید فرآیندی پیچیده است که مستلزم مشارکت بخشهای کارکردی گوناگون شرکت است. ازجمله مهمترین آنها بخشهای مهندسی، تولید و بازاریابی شرکت است. درواقع NPD فرآیندی است که برای اجرای مناسب آن، کل شرکت باید برانگیخته و حساس باشد.
امروزه بقای سازمان درگرو گرایش به سمت محصولات جدید و بهکارگیری روشهایی برای ایجاد آنهاست. با پیشرفت فناوری، رقابتی شدن هرچه بیشتر سازمانها، پیدایش علوم و تجهیزات جدید تولیدی، چرخه حیات کوتاه محصولات، تغییرات اساسی در نیازها و سلایق مشتریان و… محصول جدید با چالشهای جدیدی روبرو شده است. همچنین به دلیل مخاطراتی که در عرضه محصولات جدید وجود دارد، شرکتها باید پیوسته در مورد بهبود فرایند توسعه محصولات جدید تفکر کنند.
فرآیند توسعه محصول جدید، فرآیندی است که در آنیک سازمان کلیه منابع، امکانات و تواناییهای خود را در قالب تیمهای چندمنظوره جهت ایجاد یک محصول جدید و نوآوری شده و یا توسعه محصول جدید بهعنوان فرآیند اساسی جهت پیشرفت و تجدید سازمان به کار میگیرد. از سوی دیگر، فرآیند تولید و توسعه محصول جدید باید به نیاز مشتریان پاسخ مثبت داده و با تکیهبر برتری فنآوری و یک بودجه مناسب تخصیص دادهشده، یک عرصه رقابتی مناسب برای سازمان ایجاد نماید. توسعه محصول جدید قسمت مهمی از هر تجارت است. با توجه به موارد فوق، مدیریت فرآیند توسعه محصول جدید نیز نیازمند بهکارگیری رویکردهای جدید مدیریتی است.
فرآیند توسعه محصول جدید برای انواع مختلف سازمانهای تولیدی/خدماتی مزیت رقابتی محسوب میشود؛ اینکه هر سازمان چه درصدی از فعالیتهای خود را صرف فعالیتهایی از جنس تحقیق و توسعه و توسعه محصولات برای پیشی گرفتن از رقبا میکند، موضوعی است که به جایگاه کنونی و راهبردی سازمان در بازار تقاضا مربوط میشود. همواره خواسته و نیازمندیهای مشتری است که عامل ترغیبکننده برای نوآوری و خلاقیت سازمانها در فرآیند توسعه محصول جدید خواهد شد و آنان را مجبور خواهد کرد که در جهت حفظ مشتریان موجود و ترغیب مشتریان بالقوه سرمایهگذاریهای بیشتری را صرف فرآیندهای توسعهای خود کنند. داشتن الگوی مناسب فرآیندی برای چنین سازمانهایی شرط اساسی و پیش برنده بشمار میآید و سرعت و انعطافپذیری را در فرآیند توسعه محصول جدید افزایش خواهد داد؛ اما شاید آنچه هر سازمان باید بیش از هر موضوع دیگری نسبت به آن توجه داشته باشد، یکپارچهسازی میان فرآیندهای توسعه محصول جدید از یکسو و برقراری ارتباط مناسب بین مجموعه فرآیندهای توسعه محصول جدید و دیگر فرآیندهای تجاری سازمانی است. موفقیت این فرآیند را میتوان با تعریف شاخصهایی که نشاندهنده میزان این موفقیت یا عدم موفقیت است، اندازهگیری کرد.
در این شماره تلاش شده موارد تکمیلکنندهای در ارتباط بااهمیت توسعه محصول جدید و لزوم اجرای آن در شرکتها و موارد پیشنهادی در اجرای توسعه محصول جدید بهطور اجمالی مطرح شود. در شمارگان بعدی به بخشهای جزئیتری از بحث توسعه محصول جدید پرداخته میشود.

نویسنده : عارفه داودی / پژوهشگر حوزه مدیریت
دیدگاه خود را ثبت کنید
تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید ؟در گفتگو ها شرکت کنید!